مقامات روسیه پیش از این اعلام کرده بودند پیشبینی میشود نیروگاه بوشهر تا پایان امسال راهاندازی شود. (سایت خبری آفتاب، ۵/۶/۱۳۸۵)
شرکت «اتم استروی اکسپورت» در تاریخ ۳/۴/۱۳۸۵ اعلام کرد: کارهای مربوط به راه اندازی «سیستم تصفیه شیمیایی آب» نیروگاه را آغاز کردهاند. در حال حاضر کارشناسان به تنظیم تجهیزات این سیستم از جمله صافیهای ویژه تبادل یونی مشغولند و تا پایان ماه جاری میلادی از آن «آب شیرین» بدست خواهد آمد. در این گزارش همچنین به آزمایشگاه شیمیایی ویژه بخش تصفیه آب نیروگاه اشاره شده که توسط کارشناسان روس ایجاد میشود. متخصصان ایرانی در حال گذراندن دوره ویژه آموزشی برای اداره این سیستم هستند.
راهاندازی سیستم تصفیه شیمیایی آب ، جزو مرحله مقدماتی میباشد که بدنبال آن کارهای مربوط به راهاندازی واحد اتمی نیروگاه آغاز خواهد شد. این سیستم یکی از اجزای مهم هر نیروگاه اتمی است و طبق برنامه زمانبندی احداث نیروگاه اتمی بوشهر ، امور مربوط به راهاندازی آن باید تا ۳۱ ماه اوت ۲۰۰۶ ( نهم شهریورماه ۱۳۸۵) به پایان برسد.
بر اساس توافقات بعدی بین دو کشور قرار بود این نیروگاه در سال ۲۰۰۶ میلادی به بهره برداری برسد اما روسیه اعلام کرد سال ۲۰۰۷ میلادی این نیروگاه را به مرحله بهره برداری خواهد رساند. (خبرگزاری ایرنا ، ۳/۴/۱۳۸۵)
رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در پی اعلام موضوع تأخیر در راهاندازی نیروگاه بوشهر، خاطر نشان کرد: ایرانیها میتوانند در صورتی که روسها از راهاندازی نیروگاه بوشهر ناتوان باشند، آن را به تنهایی تکمیل کنند. (خبرگزاری فارس، ۳/۷/۱۳۸۵)
آنچه از صحبت های آقازاده در مورد عملکرد طرف روس برداشت می گردد حاکی از گلایهمندی شدید وی در عدم تعهد روسیه به قولهای داده شده مبنی بر ارسال سوخت و راهاندازی بموقع نیروگاه بوشهر می باشد. تا آنجا که به تهدید اعلام می کند: اگر طرف روس توانایی اتمام پروژه را ندارد متخصصان ایرانی خود این مهم را انجام خواهند داد.
آقازاده گفت: در سفر به روسیه درباره مشارکت و تکمیل نیروگاه بوشهر صحبت میکنم. وی افزود: از نظر من بیش از پنج تا شش ماه از کار نیروگاه بوشهر (باقی) نمانده است. (پیشین)
وی درباره علت تأخیر روسیه در تکمیل نخستین نیروگاه هستهای ایران در بوشهر گفت: با تغییر طراحی که در نیروگاه بوشهر با آن مواجه بودیم، چه برای روسها و چه دیگران، راهاندازی آن مشکل است. چرا که آنها باید یک سیستم غربی را به یک سیستم شرقی تبدیل میکردند. (پیشین)
آقازاده تصریح کرد: همچنین طرف روسی که کار خارج از کشور را با نیروگاه بوشهر شروع کرد تدبیر نیروی انسانی لازم را نداشت و کشورهای دیگر غربی با یک سوم این نیرو میتوانستند کار را انجام دهند.
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر این که آیا ایران از ابتدا به ضعف پیمانکار روسی پی نبرده بود، اعلام کرد: ما این مسئله را میدانستیم اما گزینه دیگری نداشتیم و از سوی دیگر قرارداد هم نوشته بودیم اما به نظر من بهتر بود به جای تکمیل نیروگاه (در حال احداث قبلی) ، نیروگاه جدیدی میساختیم. (پیشین)
بدنبال آن، آقازاده جهت دیداری دو روزه و گفتگو با مقامات روس در تاریخ ۳/۷/۱۳۸۵عازم مسکو شد. ماحصل مذاکرات مسکو، تعیین زمان راهاندازی نیروگاه هستهای بوشهر در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۷ بود.
آقازاده در این سفر با سرگی کرینکو رئیس آژانس فدرال انرژی اتمی روسیه و ایگور ایوانف دبیر شورای امنیت ملی این کشور دیدار و درباره روند تکمیل نیروگاه هسته ای بوشهر و روابط دو کشور بحث و گفتوگو کرد.
سعیدی معاون سازمان انرژی اتمی که آقازاده را در این سفر همراهی می کرد درباره نتایج دیدارهای مقامات ایران و روسیه خاطر نشان کرد: طی توافق بین آقازاده و کرینکو، قرار شد:
الف) نیروگاه بوشهر در سپتامبر ۲۰۰۷ به مرحله راهاندازی برسد.
ب) طرف روس درباره ارسال سوخت هستهای به ایران در ماه مارس ۲۰۰۷ (اسفند ۱۳۸۵) اعلام آمادگی کرد. (خبرگزاری فارس، ۴/۷/۱۳۸۵)
آقای آقازاده رئیس سازمان انرژی اتمی در گفتگویی تفصیلی با خبرگزاری فارس در تاریخ ۷/۷/۵۱۳۸گفت: اگر من در زمان انعقاد قرارداد بوشهر در رأس کار بودم، ساخت نیروگاه جدید و نه ادامه نیروگاه نیمهساز را توصیه میکردم زیرا این برای روسها به مراتب راحت تر و برای ما کم هزینه تر بود. (خبرگزاری فارس، ۷/۷/۱۳۸۵)
سؤال و جواب مربوط به بخش همکاری با روسها در نیروگاه بوشهر (در این گفتگو) با توجه به مطالب مطرح شده و اهمیت آن ، عیناً آورده می شود.
سؤال: شما تأخیر و بهانه تراشی روسها در راهاندازی نیروگاه بوشهر را چگونه ارزیابی میکنید؟
آقازاده: این موضوع را از دو جهت باید نگاه کرد یکی اینکه خود نیروگاه بوشهر با تغییر طراحی که برایش پیش آمد ، چه برای روسها و چه برای هر کس دیگری سخت بود و چون روسها میخواستند این پروژه را بگیرند خیلی به سختیهای آن توجه نداشتند ولی در اینکه بتوانند یک سیستم غربی را به یک سیستم شرقی تبدیل کنند با دشواریهایی روبرو شدند که به طور طبیعی تأخیری از این جهت قابل قبول است.
مسئله دیگر ساختار خود روسیه است که تقریبا کار خارج از کشورشان را با نیروگاه بوشهر شروع کردند و بعد از آن بود که با چین و هند کار خارج از مرزهایشان را شروع کردند. ساختاری که روسها در کشورشان داشتند انعطاف و قابلیتهای بالا را درباره تدبیر مدیریت نیروی انسانی نداشتند. اکنون در بوشهر میبینید حجم زیادی از نیروی انسانی وجود دارد ولی بازدهی آن به یک سوم نیروها هم باز نمیگردد. در صورتی که یک شرکت غربی با یک سوم افراد، بهتر میتوانند این کار را انجام دهند.
نکته دیگری که عامل مؤثرتری از دو عامل گذشته برای تأخیر در بوشهر بود، تغییر ساختار مکرر پیمانکار پروژه بوشهر است. این شرکت با خصوصی سازی در روسیه و با تغییر مکرر مدیران مواجه شده بود و در چند سال گذشته بیش از ۱۰ مدیر را تغییر داده بود. عملأ اگر از نظر سیاسی هم روسها میخواستند این پروژه انجام شود، قابلیت پیمانکار وجود نداشت و از نظر منابع مالی هم بسیار ضعیف بود. بزرگترین مشکلی که من در مذاکره با روسها با آن مواجه هستم ورشکستگی این پیمانکار است و به قدری شرایطش بد است که بانکهای روسی حاضر نیستند به آنها وام بدهند و حداقل برای اینکه پروژه را ادامه دهد ۲۵۰ میلیون دلار احساس کسری مالی میکند. من به عنوان شخصی که کار اجرایی انجام دادهام، فکر میکنم که اگر این پیمانکار نبود و یک پیمانکار بهتری بود این پروژه ظرف شش ماه آینده به پایان میرسید زیرا کار زیادی باقی نمانده اما این پیمانکار میگوید یک سال دیگر باید کار انجام شود. بنابراین غیر از مسائل سیاسی، این شرکت ضعفهای جدی دارد.
سوال: ما از چه زمانی متوجه شدیم که این پیمانکار قابلیت ندارد؟
آقازاده: تقریبا از اول مشخص بود ولی گزینه دیگری نداشتیم و قرارداد با آنها داشتیم و کشور دیگری به عنوان رقیب وجود نداشت.
سوال: دولت روسیه آیا نباید به تعهداتش عمل کند؟
آقازاده: قرارداد ما دولتی است و دولت قادر به پاسخگویی برای اتمام پروژه نیست چون یک پیمانکار دارد و همین پیمانکار در هند و چین هم کار میکند اما در این کشورها ، نیروگاههای جدید ساختند و اگر من در زمان بستن قرارداد در رأس کار بودم ، ساخت نیروگاه جدید و نه ادامه نیروگاه نیمه ساز را توصیه میکردم زیرا این برای روسها به مراتب راحتتر بود و برای ما کم هزینهتر؛ ما به اندازه یک نیروگاه جدید هزینه کردیم ولی بازدهی یک نیروگاه جدید را هم برای ما ندارد. هر چند که من هنوز نمیدانم چرا این تغییر سیاست در کشور به وجود آمد. مذاکراتی که در زمان آقای هاشمی رفسنجانی با روسها انجام شده بود برای احداث دو نیروگاه۴۴۰ مگاواتی بود اما یک باره این سیاست تغییر میکند و تکمیل نیروگاه بوشهر مطرح میشود در صورتی که اگر ساخت آن دو نیروگاه جدید را امضاء کرده بودند اکنون هم نیروگاه داشتیم هم این معضلات فعلی را نداشتیم.
سؤال: با توجه به تأخیری که به وجود آمده ، نیروگاه بوشهر دقیقاً چقدر هزینه داشته است؟
آقازاده: برای ما افزایش هزینه ندارد زیرا ما قرارداد داشتیم ولی از نظر عدمالنفع برای ما هزینه داشته که یک پروژه چند سال عقب بیافتد برای ما ضرر است و اینکه از محصولی که میخواستیم استفاده کنیم ، نتوانستیم.
سوال: آیا در قرارداد اشارهای به غرامت تأخیر نشده است؟
آقازاده: چرا اشاره شده اما آنقدر نیست که جبران عدم النفع را بکند.
سوال: پیش بینی شما از زمان راه اندازی نیروگاه بوشهر چیست؟
آقازاده: بیش از ۹۰ درصد کار انجام شده و از نظر من پنج تا شش ماه بیشتر نمانده است. یکی از مسائلی که من با مقامات روسی مطرح میکنم این است که ما را در تکمیل نیروگاه بوشهر مشارکت بدهند و بخشی از آن را به ایرانیها واگذار کنند و این قابلیت امروز واقعاً در ایران وجود دارد که میتواند در کوتاه کردن زمان راه اندازی به ما کمک کنند و ما به تدریج واحد به واحد راهاندازی می کنیم تا به مرحله آخر برسیم و کسری بوشهر در حال حاضر، تعدادی فلنج (وسیله اتصال لوله) است که اگر به ایران برسد، بخش قابل توجهی از نیروگاه بوشهر قابل راهاندازی است. به طور مثال سیستم بخار و گردش آب از دریا به نیروگاه منتظر تعدادی فلنج است تا بتواند این لوله را به یکدیگر اتصال بدهد و اگر برسد این واحد آماده راهاندازی است و ایرانیها در این زمینه تجربه خوبی دارند و میتوانند آن را راهاندازی کنند. (خبرگزاری فارس، ۷/۷/۱۳۸۵)
همچنین سرگئی شماتکو، رییس شرکت روسی «اتم استروی اکسپورت» که اجرای طرح ساخت نیروگاه اتمی بوشهر را در دست دارد روز ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۶ گفت: سوخت مورد نیاز نیروگاه در ماه مارس ( بهار ) سال آینده به ایران حمل می شود و این نیروگاه «به طور قطع» در ماه نوامبر سال ۲۰۰۷ راه اندازی خواهد شد. شماتکو افزود: بر اساس موافقتنامه ای که بین دو طرف امضا شد ، سوخت هسته ای نیروگاه به وزن ۸۰ تن از روسیه به بوشهر حمل می شود و این نیروگاه در ماه سپتامبر سال آینده ( ۲۰۰۷ ) به طور آزمایشی آغاز به کار میکند. (خبرگزاری ایرنا، ۴/۷/۱۳۸۵)
دفتر مطبوعاتی شرکت «اتم استروی اکسپورت» در تاریخ ۸ دی ۱۳۸۵ اعلام کرد: مرحله دیگری از مراحل راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر را به پایان رسانده است. از جمله اقدامات، انجام تست دستگاه خنک کننده با قدرت ۶/۵ مگاوات در حالت خلاص بود که بعد از پایان امور راهاندازی در بلوک پمپ نیروگاه و روشن کردن سیستم پمپ آب خنک، امکان پذیر شده است. در ادامه گفته میشود، با راهاندازی ماشین خنککننده این نیروگاه، هماهنگی تجهیزات آلمانی موجود در نیروگاه که در حدود بیست سال پیش توسط کمپانی«Siemens/KWU » به ایران آورده شده بود با فن آوریهای روسی امکانپذیر شد. (خبرگزاری ریانووستی، ۲۸/۱۲/۲۰۰۶)
روز بعد اعلام شد که تجهیزات خنک کننده برای ایستگاه های دیزلی رزرو نیروگاه اتمی بوشهر باید از کشورهای ثالث منتقل شود. (خبرگزاری ریانووستی۲۹/۱۲/۲۰۰۶)
هرچند بر اساس توافقات دو کشور در سپتامبر ۲۰۰۶ قرار شد سوخت هستهای در ماه مارس ۲۰۰۷ به نیروگاه بوشهر ارسال و نیروگاه در سپتامبر ۲۰۰۷ راهاندازی شود لکن دیری نگذشته بود که بحث اختلافات مالی جدید، مانع از اجرای آن توافقات شد.
معاون امور بین الملل سازمان انرژی اتمی در تاریخ ۲۱/۹/۵۱۳۸ گفت: روسیه برای انجام دادن تعهد خود در قبال نیروگاه اتمی بوشهر مشکل مالی دارد و ایران قول داده است خارج از تعهدات خود برای حل این مشکل تلاش کند. ایران قصد دارد سررسید پرداختهای خود را به روسیه جلوتر بیندازد و امیدوار است مشکل مالی روسیه برای تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر ظرف چهار ماه آینده برطرف شود. به گفته وی، بسیاری از تجهیزات مربوط به نیروگاه بوشهر که در روسیه ساخته شده است نیز چون روسیه امکان مالی ندارد ، به ایران ارسال نشده است.
سعیدی همچنین گفت: شرکتهای روسی توانایی ساخت برخی از تجهیزات نیروگاه بوشهر را ندارند و ساخت این تجهیزات را به یکی از شرکتهای طرف قرارداد خود از کشوری دیگر واگذار کرده اند. (سایت خبری بی بی سی، ۱۱/۱۲/۲۰۰۶)
آیرینا یسیپووا، سخنگوی شرکت «اتم استروی اکسپورت» در تاریخ ۳۰/۱۱/۵۱۳۸ اعلام کرد: از اواسط ژانویه ۲۰۰۷ هیچ پرداختی از سوی ایران انجام نشده و این شرکت به زودی وضعیت نیروگاه و پیشرفت آن را با طرف ایرانی مطرح خواهد کرد. (خبرگزاری فرانسه، ۱۸/۲/۲۰۰۷)
سرگئی نوویکف، سخنگوی سازمان انرژی هسته ای روسیه نیز گفت: تأخیر در پرداختها، راه اندازی نیروگاه بوشهر را قطعاً تحت تأثیر قرار می دهد. همچنین یک منبع روسی ، مشکلات مالی پیش آمده را ناشی از تغییر سیستم پرداخت های ارزی در ایران از دلار به یورو عنوان کرده است. (خبرگزاری ریانووستی، ۱۹/۲/۲۰۰۷)
معاون بینالملل سازمان انرژی اتمی در واکنش به این خبر گفت: ایران هیچ تأخیری در پرداخت های مالی خود به طرف روسی نداشته است. سعیدی، مشکلات مالی را مربوط به شرکت روسی پیمانکار نیروگاه دانسته و افزود: ما طی روزهای آینده راه حلی را برای این موضوع ارائه خواهیم کرد. ضمنا گفته شد یک هیأت ایرانی تا پایان فوریه برای بررسی وضعیت به مسکو سفر خواهد کرد. (خبرگزاری ایرنا، ۱/۱۲/۱۳۸۵)
سخنگوی شرکت «اتم استروی اکسپورت» اعلام کرد: این شرکت هیچ برنامه ای برای تعلیق و توقف فعالیت های خود در ایران ندارد و چنین بحثی اصلا مطرح نیست. خانم یسیپووا همچنین به غیر از مسایل مالی، تأخیر در ارسال برخی تجهیزات از سوی چند کشور را از دیگر دلایل تأخیر در راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر عنوان کرده است. (خبرگزاری ایتارتاس، ۱۸/۲/۲۰۰۷)
آندری چرکاسنکو، مدیر عامل شرکت «اتم پروم رسورس» هم گفت: تجهیزات حیاتی خنک کننده نیروگاه بوشهر هنوز از کشور ثالث دریافت نشده و انتظار می رود این تجهیزات تا پایان سال جاری و یا اوایل سال آینده دریافت شود. وی به نام هیچ کشوری اشاره نکرد. (خبرگزاری ریانووستی، ۱۸/۲/۲۰۰۷)
مجدداً مقامات روس در تاریخ ۲۲/۱۲/۵۱۳۸ گفتند: سوخت نیروگاه اتمی بوشهر را برخلاف قرارهای قبلی در ماه جاری به ایران تحویل نخواهد داد. این بدآن معنی است که نیروگاه بوشهر طبق برنامه در ماه سپتامبر فعال نخواهد شد. طبق توافق دو کشور، سوخت اتمی نیروگاه بوشهر باید شش ماه پیش از راه اندازی آن تحویل داده شود.
پیمانکار روسی ساخت نیروگاه بوشهر روز ۲۲/۱۲/۵۱۳۸ یک بار دیگر در تضاد آشکار با اظهارات مقام های جمهوری اسلامی گفت: ایران در پرداخت قسط های نیروگاه عقب است و آن را دلیل تأخیر در تکمیل نیروگاه دانست. یسیپووا، سخنگوی «اتم استروی اکسپورت» گفت: چارچوب زمانی (تکمیل نیروگاه) جابجا شده است و بنابراین راه اندازی در ماه سپتامبر انجام نخواهد شد. ما به سادگی قادر به انجامش نیستیم. بنابراین اگر نتوانیم نیروگاه را در سپتامبر راهاندازی کنیم، در آن صورت نمیتوانیم سوخت را طبق برنامه قبلی تحویل دهیم.
یک سخنگوی آژانس اتمی روسیه (روس اتم)، نیز گفت: راه اندازی نیروگاه حداقل دو ماه عقب خواهد افتاد زیرا ایرانی ها از روز ۱۷ ژوئن ۲۰۰۶ قسط ماهیانه ۲۵ میلیون دلاری خود را نپرداخته اند. (خبرگزاری آسوشیتدپرس، ۱۲/۳/۲۰۰۷)
این درحالی است که ایران اصرار دارد همه قسط ها را به موقع پرداخته و حتی میگوید حاضر است بابت تکمیل نیروگاه ، بیش از قرار اولیه آن بپردازد. (سایت خبری بی بی سی، ۱۲/۳/۲۰۰۷)
سرگئی نوویکوف، سخنگوی سازمان انرژی هستهای روسیه در تاریخ ۶/۱/۱۳۸۶ گفت: این واقعیت که شرکای ایرانی ما بر مشکلات خود فائق آمدهاند مثبت است، با این حال پرداخت تازه فاصله زیادی تا رفع نیازمندی هایی که طی دوره عدم پرداخت ایجاد شده دارد. پیمانکار روسی نیروگاه اتمی بوشهر میگوید: ایران پس از توقفی چند ماهه، نخستین قسط هزینه ساخت نیروگاه را پرداخت کرده است. با این حال تأکید کرد: همچنان نمی تواند نیروگاه را طبق قرار قبلی در ماه سپتامبر ۲۰۰۷ راه اندازی کند.
وی گفت: مبلغ پرداختی تازه تنها برای تأمین عملیات عادی ساخت برای نصف ماه کفایت می کند. به گفته مقام های روسیه، ایران در سه ماهه چهارم سال ۲۰۰۶ تنها ۶۰ درصد پرداختهای خود را سر موقع انجام داده و این دیرکرد، به همراه پرداخت های انجام نشده در ماه های ژانویه و فوریه ۲۰۰۷، میزان پرداخت های انجام نشده ایران را به بیش از ۷۳ میلیون دلار می رساند.
هرچند سخنگوی این شرکت رقم دریافت شده را فاش نکرد اما بار دیگر تکرار کرد که نیروگاه در ماه سپتامبر راه اندازی نخواهد شد. وی همچنین اعلام کرد که بیش از دو هزار متخصص روس به کار در تأسیسات بوشهر ادامه میدهند.(سایت خبری بی بی سی، ۲۶/۳/۲۰۰۷)
همان طور که در پیش تر گفته شد، کارمندان شعب بانکی، بیشترین تماس را با مشتریان دارند.بنابراین آموزش آنها می تواند باعث بهبود شاخص هایی شود که چند مورد از آنها گفته شده است.این شاخص ها عبارت بودند از ارئه خدمات مشاوره ای،برخورد مناسب با مشتری و پاسخگویی به مشتریان. آموزش هایی تحت عناوین مشتری مداری و خدمت مداری با توجه به استقبال عمومی و فراگیری که در سراسر دنیا دارند، به راحتی قابل دسترس بوده و کتاب ها و مقالات زیادی هم در این گونه موارد نوشته و چاپ شده است.با بهره گرفتن از نظرات و تجربیات کارشناسان متعهد و متخصص که به دانش روز دنیا مسلط باشند هم می توان امیدوار که به کارگیری این قبیل آموزش ها هم باعث رضایت و بهبود ذهنیت مشتریان بانک شود و هم جایگاه بانک را بهبود یابد.
برای استفاده از نظرات ، انتقادات، پیشنهادات و شکایات مشتریان نیز قدیمی ترین روش تعبیه صندوق هایی با مضامین مطرح شده در داخل شعب است که مشتریانی که به بانک مراجعه می کنند ، نظرات و پیشنهادات و شکایات خود را به صورت کتبی اعلام دارند.از سوی دیگر، می توان شبیه این صندوق ها در سایت بانک نیز طراحی کرد تا مشتریانی که از خدمات حضوری استفاده نمی کنند و یا مشتریان حضوری که به دلیل عجله فرصت نوشتن ندارند نیز از این صندوق ها استفاده کنند.با این کار نیز شاخص های نظرخواهی از مشتریان برای ارائه خدمات مطلوب تر و رسیدگی به شکایات مشتریان بهبود می یابد.
شاخص های امکانات فیزیکی ، وجود ساعات کاری متناسب با مشتریان و محافظت از اطلاعات محرمانه سه گزینه ای هستند که دارای کمترین اختلاف با حالت مطلوب هستند. اما مطمئنا با ارتقا و بهبود این شاخص ها نیز ، می توان میزان رضایتمندی را مشتریان را افزایش داد.
۵-۲-۲-۳.ارزش ویژه برند
شاخص هایی که در ارزش ویژه برند از مشتریان پرسیده شد، دید کلی مشتریان نسبت به برند بانک را سنجیده بود. نتایج را یکبار دیگر در زیر می بینیم:
مولفه ها | میانگین | رتبه |
صداقت-۶۷- | ۴.۵۵۲۸ | ۱ |
اولویت دادن به انتظارات مشتریان-۶۳- | ۴.۴۵۲۲ | ۲ |
تعهد به ادعاها-۶۱- | ۴.۴۴۲۳ | ۳ |
عملکرد برتر-۵۵- | ۴.۳۹۲۴ | ۴ |
شهرت نیک-۴۹- | ۴.۲۹۱۹ | ۵ |
وجود منافع منحصر به فرد برای مشتریان-۶۵- | ۴.۲۵۹۵ | ۶ |
آگاهی داشتن از بانک-۵۷- | ۴.۱۶۹۹ | ۷ |
باورپذیری ادعاها-۵۹- | ۴.۰۵۲۳ | ۸ |
تجربه کافی-۵۳- | ۴.۰۵۱۶ | ۹ |
فناوری
نمونه
یافته های مربوطه
Lee et al., 2009
یادگیری الکترونیک
دانشجویان دانشگاه در کره جنوبی
هم سودمندی درک شده و هم سهولت استفاده درک شده هر دو بر قصد استفاده از یادگیری الکترونیک اثر دارند ولی اثر سهولت استفاده درک شده بر قصد استفاده ضعیفتر از سودمندی درک شده بر قصد استفاده است.
Muller-Seitz et al., 2009
سیستمهای شناسایی به وسیله امواج رادیویی
۲۰۶ نفر از مشتریان خرده فروشی الکترونیک
هر چه سودمندی درک شده بیشتر باشد پذیرش مشتریان بیشتر شده ولی فرضیه اثر سهولت استفاده درک شده بر پذیرش تأیید نشده است. همچنین اثر سهولت استفاده درک شده بر سودمندی درک شده نیز تأیید نشده است.
Ha & Stoel, 2009
خرید
الکترونیک
۲۹۸ نفر از دانشجویان
دانشگاه
قصد استفاده به طور قابل ملاحظه ای توسط سودمندی درک شده تحت تأثیر قرار میگیرد و خود سودمندی درک شده نیز به طور قابل ملاحظه ای توسط سهولت استفاده درک شده تحت تأثیر قرار میگیرد.
Gu et al., 2009
بانکداری
موبایلی
۹۰۰ نفر از کاربران
بانکداری از طریق موبایل
نتایج تحقیق نشان داد که هم سودمندی درک شده و هم سهولت استفاده درک شده عوامل تعیین کننده قصد رفتاری هستند ولی سودمندی درک شده نسبت به سهولت استفاده درک شده اثر قویتری بر قصد استفاده دارد. همچنین سودمندی درک شده به طور مستقیم توسط سهولت استفاده درک شده تحت تأثیر قرار میگیرد.
Tung et al., 2008
سیستم اطلاعاتی
الکترونیک
لجستیک [۳۵]
۱۰ مرکز پزشکی و
بیمارستانی در تایوان
هم سودمندی و هم سهولت استفاده درک شده بر قصد استفاده اثری مثبت داشته همچنین سازه سهولت استفاده درک شده خود بر سودمندی درک شده اثری مثبت دارد.
Lean et al., 2009
خدمات دولت
الکترونیک
شهروندان
مالزیایی
سودمندی درک شده بیشتر، به طور مثبت با قصد استفاده بیشتر همراه است اما فرضیه رابطه سهولت استفاده درک شده با قصد استفاده تأیید نشده است
۲-۱-۵-۴-۲ عوامل مطرح شده در ارتباط با پذیرش فناوری جدید
پذیرش فناوری اطلاعات و ارتباطات، شرطی ضروری برای اثربخشی در عصر اطلاعات است. با این وجود این فناوریها در کشورهای پیشرفته نیز تا حدودی رد شده و مورد استقبال عموم قرار نگرفتهاند. از آنجایی که بیشتر فناوریهای جدید در کشورهای پیشرفته، توسعه داده شدهاند، انتظار میرود که شکاف اجتماعی و فرهنگی با کشورهای کمتر توسعه یافته وجود داشته باشد. تأثیرات فرهنگی و اجتماعی میتواند باعث از بین رفتن این شکاف و درک بهتر از پذیرش فناوری اطلاعات شود[۳۶]. پذیرش فناوری توسط کاربران، حوزه وسیعی از پژوهشها را در ارتباط با سیستمهای اطلاعاتی به خود اختصاص داده است. این پژوهشها عوامل متعددی را به عنوان عوامل مؤثر بر تصمیمات کاربران برای پذیرش فناوری معرفی نمودهاند.
۳- ارتباط با سیستم ارزیابی کارایی و تأثیرنتایج ارزیابی در دریافتهای مستقیم افراد.
۳- سیستم تشویق و تنبیه
هدف این سیستم به اجرا درآوردن تشویق و تنبیه در سازمان براساس ضوابط مشخص و پایا ست.
در واقع هر عمل مشخص بازتاب خود را خواهد داشت ،همچنین افزایش احساس مورد توجه بودن کارکنان درسازمان ، افزایش و هدایت خلاقیت کارکنان ، افزایش مقبولیت سازمان و توان جذب و نگهداری کارکنان خلاق ، ایجاد نیروی دافعه مناسب برای کارکنان بی ثمر و بی اثر، کاهش تخلفات و اشتباهات و افزایش تعهد از طریق سیستم تنبیه و برقراری نظم و انظباط در محیط کار از اهداف دیگر این سیستم است.
۴- سیستم ارتقا
میل به ارتقا و موفقیت در نهاد هر سازمان وجود دارد . هرگاه راه رشد شغلی و موفقیت در کار مشخص و معلوم باشد خود سایقی است برای تلاش و فعالیت بیشتر . لذا سیستم ارتقا از ضروریات منابع انسانی است. جلوگیری از رسوب و انجماد کارکنان و ایجاد فضا ی منا سب و لازم برای رشد شغلی به منظور نگهداری کارکنان کارا ، پرکردن پست های خالی بانیروهای داخلی ، امکان رشد وترقی کارکنان ،رفع نیاز های مادی آنان و حفظ سلسله مراتب ارشد یت در محیط کار از جمله اهداف سیستم ارتقا است.
۵- سیستم آموزش و بهبود توانایی
آموزش و خود آموزی امروزه برای هر سازمانی از ضروریات است. زیرا تغییرات سریع محیطی را تنها با در اختیار داشتن کارکنان آزموده می توان تبدیل به فرصت رشد کرد . توجه به افزایش توان کارکنان همواره می تواند سرمایه گذاری صحیحی محسوب شود که نتیجه مطلوب در لحظات حساس برای سازمان خواهد داشت.
۶- سیستم تصمیم گیری
یکی از معضلات بزرگ در سازمانها شیوه اخذ تصمیم و رهبری است . این مطلب ﻤﺴﺘﻘﻴﻤﺍ ًبا شیوه مدیریت ارتباط پیدا می کند و یکی از مهمترین فرایند ها در یک سازمان به شمار می رود . اتخاذ تصمیم مناسب در لحظه مناسب وباروش مناسب می تواند ضامن بقا و پویایی سازمان باشد،سیستم اخذ تصمیم باید با ساختار و فرهنگ سازمان هم سنخ باشد ، از انعطاف برخوردار باشد و از حداکثر مشارکت کارکنان بهره جوید.
۷- سیستم رفاهی و پشتیبانی
خدمات گوناگونی که میزان توجه و پشتیبانی سازمان را از کارمندان نشان می دهد ، می تواند در این سیستم جای گیرد . سازمان نه تنها باید به رفاه کارکنان توجه کند بلکه لازم است این احساس را در آنها زنده کند که همواره حامی و پشتیبان آنها در لحظات سخت و همچنین تأمین کننده حقوق آنهاست(سیدجوادین وهمکاران،۱۳۸۸).
۲-۸.نقش توسعه منابع انسانی در کارآیی و اثربخشی فرآیندها
به طور کلی توسعه منابع انسانی در ابعاد زیر به ارتقا سطح کارآیی و اثربخشی فرآیندهای سازمان منجر می شود:
۱- تلفیق نگرش کارآمدی و اثر بخشی در چگونگی کار :
برای اینکه فرآیندهای کاری و سازمانی به شکل مطلوب و بهره وری انجام شود نیازمند این است که کاربران فرآیندها به شکل معقول و مطلوبی کارآیی و اثربخشی فرآیندها را با همدیگر ادغام نمایند، برای این کار آنچه مهم است ایجاد نگرش تلفیقی است ، در صورتی که کارکنان فقط به کارآیی فرآیندها توجه نمایند محور توجه فرآیندها شده و تحقق هدف ها کمتر مورد توجه است و زمانی که اثربخشی ملاک عمل باشد فرآیندها کمتر مورد توجه و بازنگری قرار می گیرد. بر این اساس مجهز شدن به نگرش تلفیق کارآیی و اثربخشی فرآیندها موجب می شود که بهره وری فرآیندها افزایش یافته و در نتیجه رضایت فردی و سازمانی بهتر حاصل شود. یکی از مقوله هایی که در سازمان منجر به تولید کیفیت مداوم شده توجه به فرآیندهای کاری است . تلفیق نگرش کارآیی و اثربخشی فرآیندها نیازمند آموزش بوده و کارکنان سازمانی بایستی در این زمینه پرورش یابند. یکی از ابعاد توسعه منابع انسانی در توسعه کیفیت این است که کارکنان یاد بگیرند تواماَ به کارآیی واثربخشی فرآیندها توجه و تناسب معقول و منطقی بین آنها برقرار نمایند(دعایی،۱۳۷۴).
۲- ایجاد مهارت حذف حرکات و فرایند های زاید کاری:
یکی از ابعاد توسعه یافتگی فردی و سازمانی این است که فرد و سازمان دائماَ به فکر حذف حرکات و فرآیندهای زاید سازمانی باشند و از این طریق راه رسیدن به اهداف سازمانی را کوتاهتر نمایند. برای مجهز
شدن به مهارت حذف حرکات و فرآیندهای زاید نیاز است که قدرت شناخت کارکنان را تقویت و آموزش های لازم به افراد داده شود. حذف حرکات و فرآیندهای زاید منجر به منطقی تر شدن فعالیت ها شده و سازمان چابک می گردد. منطقی کردن سازمان از منطقی کردن دولت نشات می گیرد و این موضوع به قدری دارای اهمیت می باشد که فرایند تحول در قالب ۷برنامه و ۴۰ طرح ملی در دستور کار دولت قرار گرفته و این برنامه ها شامل منطقی نمودن اندازه دولت ، تحول در ساختارهای تشکیلاتی دولت، تحول در نظام های مدیریتی، تحول در نظام های استخدامی ، آموزش و بهسازی نیروی انسانی دولت، اصلاح فرآیندها ، روش های انجام کار، توسعه فن آوری اداری و ارتقا و حفظ کرامت مردم در نظام اداری است. اهداف و برنامه مذکور زمانی تحقق می یابد که نیروی انسانی متخصص و پرورش یافته وجود داشته باشد به عبارت دیگر اصلاح فرآیندها و حذف حرکات زاید نیازمند پرورش منابع انسانی است(روشنی اصل،۱۳۹۱).
۳- مهارت تلفیق نگرش فرایند مدارو نتیجه مدار در سازمان
دیدگاه فرایند مدار اگر به شکل معقول به فرآیندها توجه کند پذیرفته و مقبول است ولی اگر به صورت افراطی بر فرآیندها تاکید نماید از تولید کیفیت غافل می شود، دیدگاه فرایند مدار اصالت را به فرآیندهای کاری ، فکری می دهد ولی نتیجه مطلوب کمتر حاصل می شود.
در دیدگاه نتیجه مدار به قیمت نادیده گرفتن فرآیندهای فکری و کاری نتیجه کیفیت مورد توجه قرار می گیرد و مسلم است که نتیجه بدون فرایند حاصل نمی شود و یا شکل نمی گیرد، با توجه به دیدگاه های
مذکور منطقی و معقول این است که دیدگاه های مذکور به شکل معقول و با تعریف معیارهای مناسب با همدیگر تلفیق شوند. تلفیق دیدگاه های مذکور ، خود به خود وجود نمی آید بلکه انسان های سازمانی با
آموزش و توسعه یافتگی می توانند آن را ایجاد نمایند ، براین اساس لازم است کارکنان سازمان در تمام سطوح سازمانی به این مهارت مجهز شوند(سعادت،۱۳۸۶).
۴- مهارت مدیریت و نظارت بر گلوگاه های بحران زا در فرآیندهای کاری و سازمانی:
بعضی از مواقع اثربخشی و کارایی فرآیندها تحت تأثیر بحران هایی که به وجود می آید کاهش می یابد ، به عنوان مثال توقف خط تولید به صورت غیرمتعارف ، بروز حوادث ناشی از کار، بروز آلودگی ها، غیراستاندارد شدن روند کار از جمله عواملی هستند که به شکل فرآیندی تأثیر نامطلوبی بر اثربخشی و کارآیی دارد. بحران مرحله پیچیده ای از یک کار که یک رویداد از آن عبور می کند و یا وضعیتی که در آمدن از آن مشکل است، می باشد ، در بحران نظم سیستم اصلی یا قسمت هایی از آن مختل می شود و پایداری آن به هم می خورد و به بیان دیگر بحران وضعیتی است که تغبیری ناگهانی در یک یا چند قسمت از عوامل متغیر سیستم به وجود می آید. بحران های سازمانی ناشی از بد عمل کردن فرآیندهای سازمانی است یعنی زمانی که کارهای مختلف براساس استانداردهای خود انجام نشود ، بحران شکل می گیرد.
مدیریت و نظارت بر بحران های سازمان زمانی امکان پذیر است که بتوان گلوگاه هایی که در فرآیندها بحران زا هستند را شناخت و بر آنها کنترل و مدیریت لازم را داشت.
نظارت بر گلوگاه های فرآیندی نیاز به شناخت و آموزش دارد یعنی کارکنان سازمان بایستی یاد بگیرند که چگونه گلوگاه ها را تشخیص و متناسب با اهمیت آنان وقت و انرژی صرف کنند، سرشکن کردن انرژی ، فکر و کار برای گلوگاه ها امری است که نیاز به بالندگی دارد و در این زمینه لازم است کارکنان از طریق آموزش های رسمی و غیررسمی به توسعه یافتگی لازم برسند(صابر معاش وکوثری،۱۳۹۱).
۵- مهارت خوشحال نمودن مشتری از طریق اصلاح فرآیندها:
یکی از معیارهای کارآیی و اثربخشی فرآیندهای سازمانی این است که به راحتی بتواند رضایت مشتریان را به خوشحالی آنان تبدیل و دائماً سطح آن را ارتقا داد، خوشحال نمودن مشتریان مهارتی است که کل کارکنان
سازمان بایستی به آن مجهز شوند و آن را در فرآیندهای کاری و سازمانی پیاده نمایند. از طریق مهارت مدیریت ارتباط با مشتری می توان خوشحالی او را تضمین نمود. مدیریت ارتباط با مشتری شامل مجموعه فرآیندهای کسب و کار است که از دیدگاه و منظر مشتری در جهت افزایش حساسیت و بهبود کیفیت و با تاکید برکنترل و کاهش هزینه ها ، زنجیره ارزش را تقویت می کند. مدیریت ارتباط با مشتری از طریق اصلاح فرآیندها حاصل و شامل کلیه گام هایی است که یک سازمان برای ایجاد و تثبیت ارتباط سودمند با مشتری بر می دارد و در قالب کار گروهی لازم برای حصول اطمینان از رضایت مشتری تعریف می شود. فرآیندهای مدیریت ارتباط سودمند با مشتری سیستمی را ایجاد می کند که برای حداکثر کردن اثربخشی در سازمان ، افراد در قالب یک سیستم به گونه ای کار می کنند که منابع به خوبی مهار شده و مورد استفاده قرار می گیرد
مهارت خوشحال نمودن مشتریان زمانی حاصل می شود که کارکنان سازمان آموزش های لازم را طی نموده و به توسعه یافتگی رسیده باشند، شرکت های مشتری گرا می کوشند تا با سرمایه گذاری در آموزش کارکنان ارائه دهنده خدمات به آنها یاد دهند که چگونه در برابر مشتریان و خواسته های آنان واکنش (فرآیندی) مناسب نشان دهند، آموزش باید در طول دوره زندگی کاری به طور مستمر ارائه شود تا از این طریق افراد قادر به پاسخگویی به تغییرات در تکنولوژی ، فرآیندها ، مشتریان و الزامات شغلی باشند(مقیمی،۱۳۸۸).
به طور کلی مهارت خوشحال نمودن مشتری از طریق اصلاح فرآیندها به شکل زیر موجب افرایش کارآیی و اثربخشی فرآیندهای سازمانی می شود :
۱-۵ )تسریع درک انتظارات مشتری
۲-۵) ارائه خدمات سریع و بهره ور به مشتریان
۳-۵) ایجاد انتظارات مطلوب در مشتریان
۴-۵) تعیین حد رضایت و خوشحالی مشتریان به شکل فرآیندی
۵-۵) جوابگویی سریع و منطقی به مشتریان
۶-۵) خلق ارزش های جدید برای مشتریان
۶ - مهارت در ایجاد مهندسی ارزش در فرآیندهای کاری و سازمانی
یکی از شاخص های اثربخشی و کارآیی فرآیندهای کاری و سازمانی این است که بتوان از دل فرآیندها به مهندسی ارزش دست یافت، مهندسی ارزش به عنوان یک تکنیک کارآمد به منظور برآورده ساختن اهداف پروژه با حداقل هزینه و حفظ کیفیت دارای اهمیت است. مهندسی ارزش، کوششی سازمان یافته و گروهی برای تحلیل عملکرد سیستم ها، تجهیزات و خدمات به مؤسسات به منظور دسترسی به عملکرد واقعی و با حداقل هزینه در طول عمر پروژه است. مهندسی ارزش نگرشی اجرایی و عملگرا همراه با تجزیه و تحلیل مساله به صورت سیستمی و نظام مند دارد.
از دیدگاه مهندسی ارزش بایستی راهکارهای جایگزین به منظور کاهش هزینه ها و ارتقای کیفیت و مطلوبیت ارائه شود و راه کارهای جایگزین نیز بایستی از دو ویژگی مهم « کارآیی » و « مؤثر بودن » برخوردار باشند. برای ایجاد مهندسی ارزش در فرآیندها لازم است ابعاد فنی و اجتماعی فرآیندها مورد بازنگری قرار گیرد. ابعاد فنی یک فرایند توصیف کننده تکنولوژی ، استانداردها و رویه ها است و بعد اجتماعی فرایند به کارکنان، مشاغل و مشوق ها اشاره دارد که هر دو این ها بایستی مورد مهندسی مجدد قرار گیرند(معصومی،۱۳۹۰).
۲-۹.عملکرد کارکنان و عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد
عملکرد عبارت است از: نتیجه نهایی بکارگیری تلاش و کوشش که بصورت تعامل با دیگر کارکنان نمایان می شود و همچنین می توان گفت متشکل از انجام وظایفی است که شغل فرد را تشکیل می دهد و اساساً اثر خالص تلاش یک فرد است که بوسیله توانایی ها و خصوصیات او و نیز ادراک نقشی که دارد تحت تاثیر قرار گرفته و تغییر می نماید (آرمسترانگ، ۱۳۸۳).
۲-۹-۱.عوامل موثر بر بهبود عملکرد
الف) بهره وری نیروی انسانی:
عوامل بسیاری بر افزایش بهره وری نیروی انسانی موثرند که موارد زیر از آن جمله اند:
۱-آموزش شغلی و تربیت مستمر مدیران و کارکنان
۲- ارتقای انگیزش کارکنان سازمان
۳- ایجاد زمینه های لازم به منظور ابتکار و خلاقیت کارکنان
۴- برقراری نظام مناسب پرداخت مبتنی بر عملکرد
احساس نیاز به حضور ایشان در ما موج نمیزند به غفلت از امام معتاد شدهایم! این هم یک نوع اعتیاد!!! اعتیاد گاهی در چهره وابستگی جسمی و روانی به یک ماده طبیعی و شیمیایی همچون مواد مخدر نمود پیدا میکند و تظاهرات خاصی دارد و عوارض جسمی و زیانهای مادی و معنوی آن تا بدان حد است که جامعه نیز آن را به عنوان یک معضل و پدیده مخاطره آمیز به رسمیت شناخته و برای مبارزه با آن برنامه ریزی و تلاش میکند اما آن گاه که یک رفتار غلط و یا با یک اعتقاد نادرست در تار و پود یک فرد و یا جامعهای رسوخ نماید، آن هم اگر عوارض غیر محسوس داشته باشد و آخرت را تهدید کند و دین را مورد هجوم قرار دهد و این دنیا طلبان و شیاطین انس و جن نیز از آن راضی بوده و به آن بیشتر دامن بزنند پیچیدهترین نوع اعتیاد شکل میگیرد. به گونهای که طرح آن، ترک آن و ایجاد یک عزم همگانی برای مبارزه با آن امری بسیار مشکل میشود. آری غفلتی، مرگ بار و اعتیادی کشنده راجع به امام عصر u در میان بسیاری از ما وجود دارد.[۲۳۹]
علت فراموش شدن امام توسط شیعه
به نظر میرسد علت اصلی فراموشی ما از آن حضرت دو چیز است:
یکی آن که فکر میکنیم در زمان ما ظهور آن حضرت انجام نمیشود و آن را بعید میدانیم.
دوم آنکه باورمان نیامده حرکت و یکپارچگی ما در اینکه ظهور مقدّس آن حضرت را از خداوند تقاضا کنیم، باعث فرج و قیام آن حضرت خواهد شد.
مثالی میزنیم: در سالهایی که رژیم منحوس پهلوی همه جای این کشور را تحت تسلط ظالمانه خود قرار داده بود عموم مردم فکر نمیکردند که روزی این رژیم سرنگون شود و آن را بعید میدانستند و نیز باورشان نیامده بود که اگر یکپارچه شوند و سقوط این رژیم را بخواهند و پای این خواسته خود بایستند موفق به سرنگونی آن خواهند شد.
ولی به مجرد آن که خداوند متعال با عنایات حضرت بقیه الله ارواحنا فداه و رهنمودهای امام راحل دو مشکل فوق را از اذهان مردم دور نمود و مردم پذیرفتند که: ۱-میشود در زمان ما این رژیم سرنگون و حکومت اسلامی ایجاد شود ۲-با یکپارچگی میتوانیم به این مقصود رسیم، حرکت خود را آغاز و در مدت کوتاهی (حدود یکسال) ریشههای ظلم ۵۰ ساله آن حکومت را کنده و به دور انداختند (گر چه مقدمات آن از سالها قبل به وجود آمده بود.)
۲۰-اغراض جناحی و گروهی
در سالهای اخیر با گسترش فعالیتهای مهدوی در جامعه، خیل وسیعی از مردم، از گروه ها و اقشار مختلف اجتماعی و با گرایشها و تمایلات متفاوت سیاسی، بیش از پیش به فرهنگ مهدویت و انتظار روی آورده و به حضرت مهدیu به عنوان پایانبخش همه ناامیدیها و نامرادیها و آخرین ذخیره شیعه برای رهایی همه جهان از تیرگیها و پلیدیها دل بستهاند. از این رو بر همه مراکز، مؤسسات، هیأتهای مذهبی و کانونهایی که به فعالیتهامهدوی مشغولند، لازم است که در فعالیتهای خود تنها رضایت حضرت صاحبالامرu را در نظر داشته باشند و از درآمیختن این موضوع با هرگونه اغراض و گرایشهای جناحی و گروهی خودداری کنند؛ زیرا در این شرایط هر حرکتی که در جهت کسب منافع جناحی و گروهی و بهرهبرداری سیاسی و حزبی از این گرایش ناب و خالص مردمی صورت گیرد، موجب از دست رفتن آخرین امید مردم، بدبین شدن آنها به فعالیتهای مهدوی و در نتیجه پراکنده شدن آنها از پیرامون مهمترین محور وحدت امت اسلامی میشود که این خود خطایی جبرانناپذیر و گناهی نابخشودنی است.[۲۴۰]
۲۱-تصور عدم نقش امام در زندگی و تنهایی ایشان
بسیار ی از مردم از امام عصر ارواحنا فداه همین را می دانند که ایشان امام دوازدهم ما بوده و از نظرها غائب می باشند و هر وقت خدا بخواهد ایشان ظهور خواهند کرد و دیگر چیزی دربارۀ آن حضرت نمی دانند و سرگرم کار و زندگی خود می شوند. برای اینان که شاید اکثریّت مردم را تشکیل می دهند کلمۀ «از نظرها غائب اند» چنین معنی می دهد که امام زمان u دیده نمی شوند. آنان تصوّر روشنی از غائب بودن آن حضرت ندارند و فکر می کنند غائب بود یعنی نامرئی بودن و یا در آسمانها بودن و امثال آن.
عدّه ای هم که بسیارند، فکر می کنند حالا حالاها آن حضرت ظهور نخواهند فرمود و شاید العیاذ بالله ده هزار سال دیگر هم آن حضرت ظاهر نشوند. بعضی هم که فریب وسوسه شیطان (که بسیار ظریف در دلها سخن می گوید) را خورده اند که ما کجا و امام زمان u کجا، ما لیاقت دیدن آن حضرت را نداریم و … همۀ این مطالب شاخه های فرعی یک شاخه اصلی است و همه به یک نقطه بر میگردد و نتیجه اش این است که پس در زندگی فعلی ما امام زمان u نقش عملی قابل توجّهی ندارند. عدهای اگر چه مشکل است بر زبانشان چنین حرفی جاری شود ولی طرز تفکر عملی آنان این است که: انسان کار و زندگی دارد، امام زمان u خیلی محترم و روی چشم، ولی وقتی بنا باشد صدها سال دیگر ایشان ظهور بفرمایند هم اکنون چه تأثیری در زندگی ما خواهند داشت؟
اگر آنان واقعاً می پذیرفتند که امام عصر روحی فداه هر صبح یا عصر ممکن است ظهور بفرمایند و این را «باور» می کردند، یقیناً صد و هشتاد درجه فرمان حرکت فکری و عملی خود را بسوئی دیگر می چرخانند و این همه توجّه خود را به دنیا و مادیّات معطوف نمی نمودند. وقتی یکی رهبر از مردم انتظاری داشته باشد و آنان به آنچه خود می پسندند توجه نموده و آنچه سلیقه خودشان است را پیاده می کنند طبیعی است که هرچه نام و یاد آن رهبر را با الفاظ زیبا و با احترام و … ببرند او عملاً تنها است و احساس غربت می کند.
و اکنون جامعه شیعه (در مجموع و بطورعمومی) اینچنین است و به آنچه مورد علاقه حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه است توجّه چندانی ندارد و عملاً آن حضرت را تنها گذاشته اند گرچه نام آن حضرت را با احترام و عظمت یاد نماید.
اگر امام زمان ارواحنا فداه در میان مردم بیاعتقاد، تنها مانده بود خیلی تعجّب نداشت. اگر در میان مسلمانان که بطور کلّی به آن حضرت اعتقاد دارند و فراموش می شد باز هم خیلی تعجّب نداشت.
ولی وقتی در میان شیعیانش که می توانند توجّه مردم دنیا را به سوی آن حضرت جلب نمایند، فراموش شده باشد جای بسی تعجّب است و حکایت از عمق غربت و تنهائی آن حضرت دارد و مانند این است که یک پدر مهربان در خانه خود هم غریب باشد.[۲۴۱]
۲۲- نداشتن علم به چگونگی عبور از بحرانهای دوران غیبت
هجوم شبهات علمی و دینی
امام صادق u خطاب به ابن سنان فرمودند: «به زودی در شبههای خواهید افتاد و بدون نشانهای نمایان و امامی رهنما خواهید ماند. از این شبهه رهایی نیابد مگر آن کسی که دعای غریق را بخواند. ابن سنان میگوید عرض کردم: دعای غریق چگونه است؟ فرمود: میگویی «یا اللهُ یا رحمانُ یا رحیمُ، یا مُقلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّت قلبی علی دینکَ؛ خدایا! بخشایشگر! مهربانا! ای دگرگون ساز دلها! دل مرا بر دینت استوارگردان.»
عرض کردم… یا مُقَلِّبَ القلوبِ و الابصار ثَبِّت قَلبی علی دینکَ»! حضرت فرمودند: البته خدای عزوجل دگرگون کننده دلها و اندیشههاست. اما تو همان را بگو که من میگویم: یا مُقلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّت قلبی علی دینکَ»[۲۴۲]
عبدالله بن سنان میگوید: من و پدرم به حضور حضرت صادق u رسیدیم آن حضرت فرمود: چگونهاید شما اگر به روزی درافتید که نه امامی رهنما ببینید و نه نشانهای نمایان؟! از آن سرگشتگی کسی رهایی نیابد مگر آن که دعای غریق را بخواند. پدرم گفت: به خدا قسم که این بلاست، فدایت شوم در آن هنگام چه کنیم؟ هر گاه چنین روزگاری آمد و امام زمان را ندیدی به آنچه در دست دارید «دین» چنگ آویزید تا امر برایتان آشکار شود.[۲۴۳]
قال الصادق u «إنَّ مَن إنتظرَ أمرنا و صبرَ علی ما یَری مِنَ الأذی و الخوفِ هُو غَداً فی زُمرَتِنا[۲۴۴]؛ هر کس منتظر امر (حکومت و دولت) ما باشد و بر آزارها و رعب و وحشتی که به او میرسد، شکیبایی کند فردا در زمره ما باشد.»
۲۳-ظهور انواع مفاسد
ظهور و بروز انواع مفساد اخلاقی، اعتقادی، اقتصادی و آلوده شدن به آنها که در این زمینه روایات بسیار فراوانی وجود دارد و مطالعهی دقیق آنها در انسان تا حد زیادی مصونیت اخلاقی ایجاد میکند.[۲۴۵]
از جمله این که: رسول گرامی اسلامeفرمودند: «در آخرالزمان بلای شدیدی که سختتر از آن شنیده نشده باشد، از سوی فرمانروایان اسلامی بر امّت من وارد خواهد شد، به گونهای که وسعت زمین بر آنان تنگ خواهد گشت و زمین از بیداد و ستم لبریز گردد، چندان که مؤمن پناهگاهی برای رهایی از ستم نمییابد.»
پیامبر اسلامe میفرماید: «سوگند به آنکه جان محمدe در دست اوست این امت از بین نمیروند تا آنکه مرد بر سر راه زنان میایستد و چون شیر درندهای به آنان تجاوز میکند. بهترین آن مردم کسی است که میگوید: ای کاش او را پشت دیوار پنهان میکردی و در ملأ عام این عمل را انجام نمیدادی».
رسول خداe فرمود: «ظهور مهدیuهنگامی خواهد بود که دنیا آشفته و آکنده از هرج و مرج گردد و گروهی به گروه دیگر یورش برند. نه بزرگ به کوچک رحم کند و نه نیرومند به ضعیف ترحم نماید. در چنین هنگامی خداوند به او اجازه قیام میدهد.»[۲۴۶]
۲۴- کتب مهدویت و آسیبها
شیعه داراى عقاید خاصى است و میتواند آنها را با استناد به متون صحیح و معتبر و مستدل اثبات نماید، ولى همان عقاید محکم ممکن است گاهى مورد تحریف قرار گیرد. یکى از آن عقاید موضوع مهدویت است که البته میتوان آن را با استناد به آیات و روایات صحیح اثبات کرد، اما متأسفانه تحریفهایى در این باره صورت گرفته است و مورد سوء استفاده دیگران از جمله وهابیون و مستشرقین قرار گرفته است و همان موارد به عنوان عقیده شیعى مورد اشکال واقع شده است.
بحث مهدویت امروزه به دلائلى اهمیت فراوانى یافته است که به سه مورد اشاره مىکنیم: ۱٫ گسترش وسایل ارتباط جمعى سبب شده است تا کسانى که با عقاید شیعى مخالفند در سطح گستردهترى عقاید آنها را به خصوص در مورد مهدویت مورد حمله قرار دهند.
-
- در سالهاى اخیر اقبال عمومى مردم به بحث مهدویت زیاد شده است که مىتوان آن را در تاریخ شیعه بىنظیر دانست؛ زیرا براساس آمارى که گرفته شده، زائران مسجد مقدس جمکران با زائران حرم امام رضا u برابرى مىکند.
-
- پدیده جهانىسازى، موضوع مهدویت را به عنوان چالش عمده خود تلقى کرده و با آن به مقابله پرداخته است.
با بررسیهای انجام شده آسیبهای کتب مهدویت به این شرح میباشد:
۱-اظهار ارادت به امام بدون داشتن توان علمی
علما در مسائل اسلامى همانند فقه و اصول و… با نگاهى کاملاً دقیق و استدلالى وارد موضوع مىشوند و غیر متخصصان جرأت ورود به این مسائل را ندارند، ولى متأسفانه درباره موضوع مهدویت هر کس به خود اجازه مىدهد تا وارد این بحث شود. مثلاً بعضى به تصور اینکه اظهار ارادتى به امام زمان نشان دهند کتابى درباره آن حضرت مىنویسند، در حالى که فاقد توان علمى در این زمینهاند.
به طور کلى مهدویت از دو جهت مورد هجوم قرار مىگیرد. یکى از طرف دشمنان که در نفى اعتقاد مهدویت کتاب مىنویسند و دیگر از طرف دوستان نادان که با اضافه کردن مسائل تحریف شده به مسائل مسلم، سبب تضعیف این تفکر مىشوند. اگر این وضعیت ادامه یابد، سبب سرخوردگى اجتماعى خواهد شد؛ زیرا تقاضا و اقبال عمومى مردم به این مسئله زیاد است، ولى عرضه مطالب به صورت غیر صحیح انجام مىشود. با توجه به تبلیغات دشمن، این قضیه اهمیت بسیارى دارد. در جلسه تلآویو مطرح شد که شیعه به دو جریان تعلق دارد؛ یکى خط سرخ حسینى و دیگرى خط سبز مهدى، که با مخدوش کردن آنها چیزى براى شیعه باقى نمىماند.
کتابهاى فراوانى در ده ساله اخیر به بازار آمده که سبب انحرافاتى درباره مهدویت شده است. به عنوان نمونه، کتابهاى گزارشات عجیب از محل زندگى فرزندان امام عصر و به کورى چشم دشمنان، ما امام زمان را دیدیم و چگونگى ملاقات با امام زمان در بیدارى و خواب و جزیره خضرا« و…
هر یک از این کتابها مطالبى را به خواننده القا مىکند که جاى تأمل فراوان دارد. نتیجه چنین کتابهایى آن مىشود که افرادى در نامهاى به امام زمان تصور کنند که کار امام زمان پس از ظهور، ساختن مقبره براى حضرت فاطمه(س) است و یا دیگرى در نامهاش مىنویسد: مىگویند شما هر شب چهارشنبه در جمکران هستید؛ من به آنجا آمدم ولى شما را ندیدم؛ و مسائلى از این قبیل.
لازم است قبل از آنکه دیگران اصل اعتقاد به مهدویت را با روایات ضعیف خدشهدار کنند، شیعه خود اقدامی انجام دهد. به عنوان مثال چند مسئله که قابل تأمل است را بیان مىکنم: اینکه گفته مىشود گرگ و میش در زمان ظهور با هم مشکلى ندارند. این مطلب در هیچ حدیثى از معصوم وارد نشده است و فقط در تأویلالآیات در ذیل آیه »لیظهر على الدین کله« از ابن عباس این مطلب نقل شده است؛ سپس همین مطلب در بحارالانوار ذکر شده و از آنجا به سایر کتب راه یافته است.
مثال دیگر جزیره خضرا است که مشکل دارد؛ چون طبق گزارشى که از آن جزیره داده مىشود، طى مسافتى که در درون آن انجام شد بسیار طولانى است، که جزیرهاى به آن شکل نمىتواند وجود خارجى داشته باشد. همچنین مىگویند عقرب بزرگى به اندازه خرگوش، مار بزرگى را نیش زد و مار پس ازمتلاشى شدن، ستون مهرهاش نردبانى شد تا او از صخرهها بالا رود، که این موضوع بیشتر شبیه فیلمهاى تخیلى است. دیگر آنکه آنجا بسیار خوب آب و هوا است و از فضاى سرسبز و خرمى بهرهمند است. خواننده این مسائل از خود مىپرسد این چه امامى است که فرزندانش در چنان جاى خوش آب و هوایى زندگى مىکنند، در حالى که دیگر مسلمانان در سختىهاى طاقتفرسا روزگار مىگذرانند.
مثال دیگر ازدواج آن حضرت است که بعضى مىگویند ازدواج کرده و فرزند هم دارد و چون مدت عمر آن حضرت زیار است، پس چندین زن گرفته است و اگر از هر زن چند فرزند داشته باشد، پس تعداد فرزندان بسیار زیا دخواهد بود و چون این فرزندان در میان مردم وجود ندارند، پس باید جزیره خضرایى باشد تا آن حضرت فرزندانش را در آنجا از بلاهاى مادى و معنوى محافظت نماید. به هر یک از این مسائل اشکالهاى قابل توجهى وارد است که براى درست کردن آنها باید دروغهاى دیگرى گفته شود.[۲۴۷]
۲-سطحی نگری و قشریگری
سطحی نگری و قشری گری به جای تعمق و دقتهای علمی در کتب منتشر شده پیرامون حضرت زیاد به چشم میخورد. آیت الله استادی در این زمینه میفرمایند: «ذکر روایات غیر صحیح و متشابه در امر مهدویت به جای ذکر فقط روایات موثق و قابل اعتماد محکم… اگر گرایش به مهدی جزء اعتقادات مردم میباشد؛ چطور میتوان به روایاتی ضعیف استناد کرد؟ چرا دقت نکنیم؟… باید دید روایت مستند است و موثق بعد آیا با اصول کلی دین سازگار است، آن دقت نقل کرد.»[۲۴۸]
از جمله انتشارات فعال در امر چاپ کتب پیرامون حضرت مهدی واحد انتشارات مسجد مقدس جمکران است که تلاشهای وسیعی در این زمینه انجام میدهد ولی به نظر میآید سیاست حاکم بر آن مجموعه، همین سطحی نگری در چاپ کتب است، چنانکه کمتر کتاب علمی و عمیق در امر مهدویت توسط آن مرکز به چاپ میرسد و حتی در یک مورد کتابی توسط آن انتشارات چاپ شده که به نظر برخی محققان و اندیشهورزان ضرر آن بیشتر از نفعش است. با این که ضرورتی در چاپ آن دیده نمیشود، چون کتب مفیدتری در همان زمینه وجود د ارد. به عنوان مثال ترجمه جلد سیزدهم بحار الانوار از مرحوم آقای محمد حسن ارومیهای تحت عنوان «مهدی موعود» توسط این انتشارات چاپ شده است. در مقدمهای براین کتاب، (توسط انتشارات) آن را ترجمه نفیسی از سیزدهمین جلد بحار دانستهاند که یکی از عالمان سرشناس قرن سیزدهم (محمد حسن ارومیهای) نوشته و بالاتر این که در مقدمه ادعا شده است که ترجمه این کتاب کوشیده ضعفهای ترجمههای دیگران را جبران نماید.
ترجمه آقای ارومیهای برای نخستین بار در عهد تا قاجارچاپ و تا به حال ۸ بار توسط انتشارات مسجد مقدس جمکران نیز تجدید چاپ شده است.
ترجمه آقای ارومیهای علاوه بر این که روان نیست و پیچیدگی دارد زمینه سوء استفاده بهائیها را فراهم میکند از طرفی خود مرحوم ارومیهای نیز در مقدمه ترجمه خود به ضعف و ناآمادگی خود برای ترجمه اشاره میکند نکته دیگر این که آقای ارومیهای محقق مشهوری نبوده است، چنانکه مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی از او فقط به عنوان یکی از دانشمندان و ادیبان روزگار خویش نام میبرد حال آن که واحد تحقیات مسجد مقدس جمکران در مقدمه بر همان ترجمه او را از علمای بارز قرن ۱۳ معرفی کرده است.
چرا واحد انتشارات مسجد مقدس جمکران با این که هنوز فرق ضاله بهائیت فعال است بر چاپ آن کتاب کتاب مرحوم ارومیهای اصرار دارد. آن هم بدون هیچ توضیح و رفع ابهامی، در حالی که بر خلاف ترجمه مرحوم آقای دوانی که هم دقتهای لازم را داشته و هم جلوی سوء استفاده را گرفته و مدت یک سال و نیم برای ترجمه آن وقت گذشته و یا تأیید آیت الله بروجردی نیز رسیده؛ ترجمه آن نامفهوم است.
مطلب پایانی این که ترجمه آقای ارومیهای یک بار پس از انقلاب توسط انتشارات اسلامیه چاپ شد که با اعتراض برخی اندیشه ورزان از چاپ مجدد آن جلوگیری کردند ولی بار دیگر توسط انتشارات مسجد مقدس جمکران منتشر شد.