۲-۶ چارچوب نظری
بر اساس نظر لاینرمن، محیط روانی و اجتماعی به طرز ناگسستنی ای بخصوص برای جنس مؤنث بالای ۳۰ سال، بههمپیوستهاند. مطالعات دیگر انزوای اجتماعی را با محیط زندگی فرد مرتبط می دانند. فرض این است که فضای محیطی میتواند ارتباط اجتماعی را حمایت کند و محرک آن باشد یا فرد را از آن بازدارد. برای مثال، دورکیم در بحث از امور مقدس و نامقدس، توضیح می دهد که ما امروزه برآنچه تجربه کردن شناختنیهای مقدس خود می نامیم، در کنارهم زندگی کرده و بایکدیگر حالات ارتباطی خاصی را تجربه میکنیم. بهاینترتیب، اعتقادات و عرف و سنت در جامعه، مجموعهای از معیارها و عقایدی را بوجود میآورند که هر چیز مقدس و نامقدسی را از یکدیگر بازشناسی میکند (حسینی،۱۳۸۵:۴۴). بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که اگر شخص در محیطی زندگی کند که در آن محیط، ازدواج بهموقع یک امر ارزشی مقدس تلقی شود؛ در صورت بروز تأخیر در ازدواجش با سرزنش ها و محرومیتهای اجتماعی از طرف سایر اعضای جامعه مواجه خواهد شد که او را به سمت کناره گیری از اجتماع و انزوای اجتماعی سوق خواهد داد.از صاحبنظران رویکرد حمایت اجتماعی میتوان به هوس[۶۶] و ولز[۶۷] اشاره کرد که نتیجه میگیرند حمایت اجتماعی در مقابل ابتلا به بیماری های روانی- جسمی و اضطراب بهعنوان سپر محافظی عمل میکند. در رویکرد حمایت اجتماعی تمرکز بر کیفیت روابط است.کیفیت از عملکرد یک رابطه شناخته میشود، مخصوصا از مقدار و نوع حمایتی که آن رابطه فراهم میکند. این امر دو شکل عملکرد را در برمیگیرد: عملکرد ابزاری و اجتماعی یا بین رابطه ای. عملکرد ابزاری به فعالیتهایی مرتبط است که نتیجه ای عملی تولید میکنند، مانند کمک کردن در کارهای خانه یا بیرون (هورتولانوس وماشیلز،۳۸:۲۰۰۶). عملکرد اجتماعی به شیوه ها و فعالیتهای مشترک میان افراد اشاره دارد که ابزاری نیستند و به فرد احساسی از پیوستگی، پذیرفتگی و درگیری می- دهد (حمایت عاطفی و همراهی). این رویکرد نمیتواند تمام شبکه فردی را به تصویر بکشد، بلکه فقط روابطی که در آن ها مبادله حمایت صورت میگیرد. این رویکرد انزوای اجتماعی را بهعنوان فقدان روابط حمایت کننده در شبکه فردی می داند (همان:۲۹). در این رویکرد شبکهای نیز انزوای اجتماعی توسط اطلاعات کم و بیش واقعی در مورد شبکه فردی افراد اندازه گیری میشود: دامنه شبکه، خصوصیات ساختاری یا حضور افرادی که میتوانند صورتهای مشخصی از حمایت اجتماعی را در اختیار بگذارند. انزوای اجتماعی مساوی با داشتن یک شبکه فردی با دامنه کاهش یافته یا ترکیبی یک جانبه است، هرچقدر که این شبکه کوچکتر، صمیمانه تر یا یکپارچه تر میشود، یا زمانی که روابط حمایت کننده کم میشود، احتمال انزوای اجتماعی افزایش می یابد. حمایتی که اعضای شبکه ارائه میکنند الزاما نمیتواند نیازهای یک فرد را برآورده سازد؛ بنابراین، دامنه ترکیب و ساختار شبکه و در دسترس بودن حمایت اجتماعی در رابطه با اهمیت نسبی ارتباطاتی فعلی نمیتوانند گویای نکات زیادی باشند. برای به دست آوردن بینش در رابطه با انزوای اجتماعی، رویکرد شبکه باید با رویکرد دیگری که در آن بعد خصوصی محوری است مانند رویکرد تنهایی، ترکیب شود (هورتولانوس وماشیلز،۳۵:۲۰۰۶). چپل و باجر[۶۸]، اشخاصی را که تنها زندگی می کنند، همراهانی ندارند، هرگز ازدواج نکرده اند و درآمد مکفی برای اداره زندگی خود را ندارند؛ مستعد انزوای اجتماعی بیشتری می دانند چرا که به نظر این دو، متغیرهای مذکور، مستقیما در سلامت اجتماعی افراد و مشارکت اجتماعیشان اثر گذار هستند(چپل و باجگر،۵:۱۹۸۹).
کییز بعد سلامت روانی و اجتماعی را نشانه کارکرد مثبت میخواند و می گوید اگر فرد شرایط دو بعد سلامت احساسی (احساس خوب و رضایت از زندگی ) و بعد کارکرد مثبت را داشته باشد، از سلامت روانی برخوردار است. وی این وضعیت را بالندگی می نامد. افراد بالنده احساس خوبی به زندگی دارند و در رابطه با دیگران و در جامعه، فعال و سازندهاند. کییز نبود سلامت روانی را پژمردگی میخواند. افراد پژمرده، احساس خوبی به زندگی ندارند و کارکرد روانی و اجتماعیشان مشکل دارد. این افراد دچار یاس و نومیدی بوده و زندگی خود را پوچ و خالی می بینند. این وضعیت با افسردگی تفاوت دارد. کییز در یک تحلیل عامل گسترده نشان داد که بهداشت روانی دارای ابعاد هیجانی، روانی و اجتماعی است .طبق نظریه کییز فرد سالم ازنظر اجتماعی زمانی عملکرد خوبی دارد که اجتماعی را بهصورت یک مجموعه معنادار، قابل فهم و دارای قوایی برای رشد و شکوفایی بداند. احساس کند که متعلق به گروه های اجتماعی متعلق به خود است و خود را در اجتماع و پیشرفت آن شریک بداند. محتوای مقیاس سلامت اجتماعی وی طیف مثبتی از ارزیابی فرد از تجاربش در جامعه است. این مقیاس جدید با مقیاسهای سلامت اجتماعی در سطح بین فردی (مثل پرخاشگری) و سطح اجتماعی (مثل فقر و جایگاه طبقاتی) تفاوت دارد (موحدی،۱۳۲:۱۳۸۰). بنابراین میتوان گفت فقدان روابط مؤثر باعث شکل گیری تهدیدی جدی برای سلامت فردی میشود. افرادی که روابط پایدار و معنادار با یکدیگر ندارند و در موارد نیاز کسی را برای رجوع ندارند، معمولا دچار تنهایی و در نتیجه انزوای اجتماعی میشوند. این امر اغلب منجر به مشکلات فردی جدی مانند افسردگی، کمبود اعتماد به نفس، مشکلات اجتماعی و علائم بیماریهای جسمانی میشود (هورتولانوس وماشیلز،۲۲:۲۰۰۶). از دیدگاه عرف اسلامی، ازدواج و تأسیس کانون خانواده، برای سلامت و امنیت جامعه مفید است و زمینه ارتکاب جرم و بزهکاری را کم می کند. پیامبر گرامی (ص) می فرماید: «بیشتر اهل جهنم مجردها هستند.» این حدیث شریف به روشنی دلالت می کند بر اینکه گناه و ناهنجاری در میان مجردها بیشتر است و به همین دلیل، گرفتار آتش شدهاند و وقتی گناه و ناهنجاری از طریق مجردها بیشتر شود، امنیت اجتماعی و سلامت روانی اجتماع به مخاطره می افتد. ویل دورانت، دانشمند معروف، درباره ترغیب به ازدواج و فواید آن می گوید: «اگر راهی پیدا شود که ازدواج در سالهای طبیعی انجام گیرد، فحشا، امراض روانی، تنهایی بیثمر، عزلت ناپسند و انحرافات جنسی، که زندگی را لکه دار کرده است تا نصف تقلیل خواهد یافت.عشق جنسی جوانان، زودتر از توانایی اقتصادیشان فرامی رسد. ما نباید از این پیشامد رم کنیم و بگذاریم آن عشق افسرده شود و بمیرد. ازدواجی که بر پایه عشق تازه و نمرده دختر و پسر انجام می شود، در طی سالهای درازی، زندگی آن ها را معطّر و خوش بو می کند، وگرنه عمیق و طبیعی و آرمانی نخواهد بود.» (زریاب خوئی،۱۷۵:۱۳۵۷) به اعتقاد پلرمن و پپلاو، انزوای اجتماعی اغلب به خصوصیات شخصیتی مشخصی مرتبط است که شیوه برقراری ارتباط فرد با دیگران را تحت تأثیر قرار می دهد. عوامل مشخصی شانس فرد برای تنها شدن یا از لحاظ اجتماعی منزوی شدن را افزایش می دهد. مثالهایی از چنین عواملی عبارتند از خجالتی بودن، درونگرا بودن، فقدان مهارتهای اجتماعی فقدان علاقه به ریسکهای اجتماعی. ساختن و حفظ روابط اجتماعی نیازمند تواناییهای خاصی مانند اعتماد به نفس، احترام به خویشتن، اجتماعی بودن، وابستگی و احساس کنترل فردی است. برخی از نویسندگان تأکید دارند که تجارب زندگی اولیه درون خانواده تعیین کننده سطح اعتماد است و گسترش کنش متقابل که برای برقراری ارتباط با دیگران ضروریست. نگرش نسبت به غریبه ها، معیار ارزیابی و نگرش نسبت به همکاری و احساس اعتماد در حین فرایند اجتماعی شدن بروز میکنند و برای نگرش یک فرد نسبت به دیگران در زندگی بزرگسالی ضروری است. روانشناسان اجتماعی نیز ارتباط منظمی میان مهارتهای اجتماعی و الگوهای دلبستگی نشان می دهد، در این معنا که دلبستگی موفقتر می تواند بر رابطه با دیگران تأثیر مثبت بگذارد (هورتولانوس وماشیلز،۳۴:۲۰۰۶). و همچنین، گیلیگان (۱۹۸۲) بیان می دارد که امکان دارد زنان بیش از مردان نسبت به انزوا آسیب پذیر باشند، زیرا دختران، شیوه ای از تفکر در مورد جهان را در خود بسط و گسترش میدهند که به حس رابطه داشتن با دیگران بستگی دارد؛ بنابراین، زنان احساس میکنند که انزوا یک شکست است. در مقابل، مردان برای استقلال ارزش قائلاند و اعتقاد دارند که نیاز به دیگری برای کاهش انزوا یک صفت زنانه است؛ بنابراین، ممکن است در مقایسه با زنان مجرد، مردان مجرد، با مسائل و دغدغههای کمتری مواجه باشند (اسپیرا و کرامر ریچاردز،۲۰۰۳ به نقل از ویس،۱۹۷۳).
طبق نظریه محرومیت اجتماعی، افراد جزو حلقه های متفاوتی هستند، برای مثال خانواده، حلقه دوستان، حلقه شغلی، همسایگی و زندگی باشگاهی. در همه این شرایط اجتماعی، افراد موقعیت های اجتماعی اتخاذ میکنند و باید انتظارات آن نقش را برآورده سازند. عملکرد در تمام این شرایط متغیر نیازمند تواناییهای اجتماعی است: افراد باید بهصورت مداوم با ساختارهای اجتماعی اطراف خود تطبیق یافته و هنجارها و قوانین اجتماع را اجابت کنند، آن ها باید با دیگران احساس راحتی داشته و قادر به کنار آمدن با آن ها به شیوه های قابلقبول اجتماعی باشند (بیلینگتون و همکاران،۱۹۹۸: ۴۵). با این وجود، این باعث بوجود آمدن تقاضای بالایی از فرد میشود، چراکه فرض میکند افراد مستقل و خودمختار قادر به شکل دادن زندگیهای خود فراتر از قید و بندهای اجتماعی یا گروهی هستند. آن ها به تمام انواع مهارتهای اجتماعی و شناختی نیاز دارند تا بتوانند در شرایط متفاوت عملکرد مناسبی داشته باشند. افرادی که فاقد این مهارتها باشند و امکان پیوستن به روابط اجتماعی را در خود نبینند از لحاظ اجتماعی منزوی می گردند (هورتولانوس و ماشیلز،۳۰:۲۰۰۶). همچنین به عقیده پیلرمن و پپلو، انزوای اجتماعی میتواند همراه با محرومیت فرهنگی باشد یعنی افراد از الگوهای رفتاری غالب، جهتگیریهای شیوه زندگی و ارزشهای جامعه محروم شوند. یا باعث محرومیت نهادی شود چرا که به امکانات تعیین شده برایشان دسترسی ندارند . همچنین به عقیده داسوان[۶۹]، انزوای اجتماعی به شکل جدیدی از نابرابری اجتماعی اشاره میکند، مخصوصا در توزیع منابع غیرمادی. زمانی که افراد شانس کمتر و احتمال کمتری برای مشارکت یا درگیری در جامعه را دارند و روابط فردی ندارند یا آن ها را از دست داده اند، در مواقع اضطراری با موقعیتی بدتر از کسانی روبهرو میشوند که عضو شبکهای هستند که عملکرد خوبی ندارد(بیان تأثیر عملکرد خاستگاه اجتماعی)، (هورتولانوس وماشیلز،۵۷:۲۰۰۶). گودکایند[۷۰] (۱۹۷۷) در تحلیل الگوهای سن اولین ازدواج دختران در ویتنام نظریه ای بر این مبنا ارئه داده است که وقتی هنجارهای سنتی ازدواج در اثر تغییرات اقتصادی-اجتماعی ضعیف میشود؛ تنها عواملی که همچنان بر سن ازدواج اثر خواهد گذاشت؛ همان عوامل اقتصادی و رفاهی مانند تحصیلات، اشتغال و بویژه اشتغال برای زنان، تفاوت پایگاه اجتماعی-اقتصادی مجردین می باشد(بیان اهمیت وضعیت اشتغال و استقلال مالی)، (رضا دوست و منبنی،۷:۱۳۹۰). میتوان اینطور نتیجه گرفت که چون افرادی که شاغل هستند و از خود درآمد مستقلی را دارند؛ به منابع مادی بیشتر دسترسی داشته و بنابراین، حتی میتوانند از این راه زمینه های بیشتری را برای مشارکت اجتماعی و گسترش روابط اجتماعی خود فراهم آورده و کمتر دچار انزوای اجتماعی گردند. از طرفی اگر فرد مجردی در سنین بالا نتواند مستقلا تأمین مالی خود را برعهده گیرد؛ امکان ابتلای وی به انزوای اجتماعی بیشتر می گردد.
اگرچه تاکنون نظریه ای نبوده که بهطور انحصاری بر انزوای اجتماعی تمرکز کند؛ اما، مطالعات تجربی بیشماری نیز به رابطه میان شبکه های فردی و عوامل زمینه ای متعدد آن پرداخته اند (هورتولانوس و ماشیلز،۲۰۰۶: ۳۵). درکل میتوان از نظریات ارائه شده راجع به حمایت اجتماعی، سلامت اجتماعی، محرومیت اجتماعی و نظریات مربوط به تأثیر عرف و سنت در انزوای اجتماعی، چنین برداشت کرد: شخصی که در یک محیط بسته، ارزشی و غیرمنعطف مانند یزد زندگی میکند؛ درصورتی که مدت زمان تجرد وی طولانی گردد؛ براساس عرف و سنت جامعه و خانواده خود و با توجه به ارزشی بودن موضوع تجرد و تأهل در آن جامعه، متهم به یک وضعیت غیر قابلقبول شده و در نتیجه با ازدست دادن قدرت نفوذ خویش درجامعه، دچار افت سلامت اجتماعی و به دنبال آن کمبود حمایت اجتماعی از طرف دوستان، خانواده و دیگران خواهد شد. در اثر این وضعیت، به تدریج پرستیژ اجتماعی شخص نیز دچار افت شدیدی شده و همراه با کاهش روابط اجتماعی و مشارکت اجتماعی، کم کم از جامعه و مردم دور و دورتر خواهد شد تا جایی که دچار محرومیت اجتماعی و فرهنگی میشود و بنابراین دیگر منابع لازم برای نزدیکی به جامعه خود را از دست خواهد داد. حال اگر چنین شخصی از لحاظ مالی نتوانسته باشد به استقلال نسبی دست یابد؛ طبق نظریه محرومیت اجتماعی، این روند از دست دادن منابع و نفوذ، تسریع شده و فرد را درهاله ای از انزوا و افسردگی و کناره گیری از اجتماع محصور می دارد. در این میان حتی تصورات ذهنی شخص راجع به ویژگی های کلی و شخصی خودش و نیز میزان اهمیتی که او برای رویداد ازدواج در زندگی خود قائل است؛ بهشدت و ضعف در انزوای اجتماعیش کمک خواهد کرد.
۲-۷ مدل نظری
نمودار شماره ۱ مدل نظری
۲-۸ فرضیات تحقیق
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
بین باورهای سنتی رایج در جامعه یزد در مورد تجرد دختران و میزان انزوای اجتماعی آنان رابطه وجود دارد.
بین میزان برخورداری دختران مجرد از حمایت اجتماعی و میزان انزوای اجتماعی در آن ها رابطه وجود دارد.
بین میزان سلامت اجتماعی دختران مجرد و میزان انزوای اجتماعی در آن ها رابطه وجود دارد.
بین نوع برداشت از خود در دختران مجرد و میزان انزوای اجتماعی آنان رابطه وجود دارد.
بین میزان انزوای اجتماعی دختران مجرد شاغل و دختران مجرد غیر شاغل تفاوت وجود دارد.
بین نوع خاستگاه اجتماعی- اقتصادی در دختران مجرد و میزان انزوای اجتماعی آنان رابطه وجود دارد.
بین میزان استقلال مالی دختران مجرد و میزان انزوای اجتماعی در آن ها رابطه وجود دارد.
بین تصور از مقوله ازدواج در ذهن دختران مجرد و میزان انزوای اجتماعی آنان رابطه وجود دارد.
بین تصورات عرفی خانواده و خویشاوندان دختران مجرد نسبت به تجرد دختران و میزان انزوای اجتماعی آنان رابطه وجود دارد.
فصل سوم: روش شناسی تحقیق
۳-۱ مقدمه
در این فصل، ابتدا به بحث و بررسی در رابطه با روش تحقیق به کار برده شده در این پایان نامه و نیز چگونگی جامعه آماری، حجم نمونه و چگونگی نمونهگیری و همچنین تکنیک های مورد استفاده در این کار، ابزار بکار گرفته شده در سنجش و آزمون فرضیات سنجش روایی و پایایی ابزار سنجش، پرداخته شده است و سپس با تعریف مفاهیم کلیدی بکار برده شده در این تحقیق، ذهن خواننده جهت دنبال کردن جریان آزمون و سنجش این مفاهیم، آماده سازی شده است.
۳-۲ روش تحقیق
روش تحقیق بر مبنای یک کار تحقیقی پیمایشی است. بدین ترتیب که تغییرات متغیر وابسته (انزوای اجتماعی) را با توجه به شاخص مشترک افراد جامعه آماری خود (تجرد) و نیز با مرور متغیرهای واسطه بین این دو متغیر، به صورت تخمینی سنجیده خواهد شد و به این دلیل روش پیمایشی را برگزیده شده که هدف، سنجش رابطه، جهت و شدت آن در بین دو متغیر مستقل و وابسته بوده است.ضمنا پیمایش روشی برای به دست آوردن اطلاعاتی دربارۀ دیدگاه ها، باورها، نظرات، رفتارها یا مشخصات گروهی از اعضای یک جامعه آماری از راه انجام تحقیق است. یا تحقیق پیمایشی (Survey) عبارت است از اجرای پرسشنامه ها روی نمونه ای از پاسخگویانی که از میان جمعیتی انتخاب میشوند. پیمایش بر اساس مراتب روش شناسانه طرح شکل میگیرد؛ بدین ترتیب که هیچ بخشی آغاز نمیشود مگر آنکه مرحله قبلی خاتمه یافته باشد (ساروخانی،۴۳:۱۳۷۷) .بنابراین چون موضوع پژوهش نیز به نوعی مربوط به سنجش عقاید و باورهای مؤثر در انزوای اجتماعی دختران مجرد بالای ۳۰ سال بوده است؛ لذا از روش پیمایشی برای این کار استفاده شده است
۳-۳ جامعه آماری
تعداد کل جامعه آماری، برطبق آمار سال ۹۰ عبارت اند از ۲۶۱۳ نفر از دختران بالای ۳۰ سال مجرد ساکن شهر یزد.
۳-۴ شیوه نمونهگیری
شیوه نمونهگیری در این پژوهش، به دلیل عدم توفیق در دسترسی کامل به جمعیت نمونه و همچنین عدم همکاری بخشی از جمعیت نمونه، به شیوه نمونهگیری غیر اتفاقی، از نوع زنجیره ای[۷۱] می باشد. بدین صورت که ابتدا از چند تن از دختران مجرد بالای سی سال درخواست شد تا تعدادی پرسشنامه را پر کنند و سپس آن ها نیز دختران مجرد دیگری را به محقق معرفی کردند.
۳-۵ حجم نمونه
برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران[۷۲] استفاده گردید و حجم نمونه با در نظر گرفتن سطح اطمینان ۹۵ درصد (۰۵/۰=α) محاسبه گردید. مقدار z یا t در فرمول کوکران با سطح اطمینان ۹۵درصد برابر ۹۶/۱ در نظر گرفته و درپایان حجم نمونه تقریبا ۳۳۵ نفر محاسبه گردید، اما به دلیل وجود مشکلات نمونه گیری تنها دسترسی به ۱۳۹ نفر از آنها امکان پذیر گردید:
۳-۶ ابزار گردآوری دادهها
ابزار گردآوری دادهها در این پایان نامه، پرسشنامه ای است که قسمت های مختلف آن از چند پرسشنامه استاندارد خارجی جهت سنجش سلامت اجتماعی، حمایت اجتماعی، برداشت از خود و نیز سوالات محقق ساخته تشکیل یافته است.
۳-۷ روایی[۷۳] وپایایی[۷۴]
مفهوم اعتبار (روایی) به این سؤال پاسخ میدهد که ابزار اندازه گیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را می سنجد. بودن آگاهی از اعتبار ابزار اندازه گیری نمیتوان به دقت دادههای حاصل از آن اطمینان داشت. ابزار اندازه گیری ممکن است برای اندازه گیری یک خصیصه ویژه دارای اعتبار باشد، در حالی که برای سنجش همان خصیصه بر روی جامعه دیگر از هیچ گونه اعتباری برخوردار نباشد (سرمد و اسفندیاری،۳۸:۱۳۶۹). در این پژوهش از شیوه اعتبار ملاکی[۷۵] برای سنجش روائی استفاده شده است. اعتبار ملاکی عبارتست از کارآمدی یک ابزار اندازه گیری در پیش بینی رفتار یک فرد در موقعیت های خاص. برای این منظور عملکرد هر فرد در آزمون با یک ملاک مقایسه میشود. به عبارت دیگر اعتبار ملاکی یک ابزار اندازه گیری عبارتست از همبستگی بین نمرات آزمون و نمره ملاک (همان:۳۹). (در این پژوهش ملاک اعتبار سوالات ما بوسیله نظرات چند تن از سالمندان و افراد با تجربه اصیل یزدی سنجیده شده است). پایایی و نهایتا استاندارد سازی پرسشنامه ها، ابتدا با پرکردن ۳۰ پرسشنامه در بین جمعیت نمونه جهت مرحله پیش آزمون و انجام تجزیه و تحیل آماری توسط نرم افزار spss با محاسبه تفسیر نتایج نتایج آزمون آلفای کرونباخ[۷۶] انجام می پذیرد. آلفای کرونباخ متغیرهای گوناگون در این پرسشنامه عبارت بوده اند از:
برداشت از خود : ۹۱/۰ ۲٫ حمایت اجتماعی : ۸۳/۰ ۳٫ سلامت اجتماعی : ۷۱/۰ ۴٫ تصورات خانواده و خویشاوندان : ۸۰/۰ ۵٫ باورهای جامعه : ۷۷/۰ ۶٫ استقلال مالی : ۷۰/۰ ۷٫ نوع تصوراز ازدواج: ۸۸/۰
که این نشان دهنده وجود همبستگی نسبتا بالایی در بین گویه ها بوده است.
۳-۸ تکنیک های آماری
برای سنجش متغیرهای آماری از نرم افزار Spss استفاده شده است. مفاهیمی هم که چند بعدی بوده است؛ ابتدا به طور مجزا در ابعاد مختلف و سپس با بهره گرفتن از دستور comput variable به صورت ترکیبی از ابعاد آن، سنجیده شده است.
برای ترسیم نمودارها هم از نرم افزار Microsoft Excel استفاده شده است. در سطح توصیفی از جداول یک بعدی، فراوانی، درصد ستونی و ترسیم نمودار و در سطح استنباطی برای آزمون فرضیات از آزمون T، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است.
۳-۹ تعریف نظری و عملیاتی مفاهیم و متغیرها
۳-۹-۱ تعریف نظری و عملیاتی متغیرهای مستقل:
۳-۹-۱-۱ مفهوم سلامت اجتماعی[۷۷]
تعریف نظری و عملیاتی
سلامت اجتماعی به نوعی بهداشت روانی، فردی و اجتماعی گفته میشود که در صورت تحقق آن شهروندان دارای انگیزه و روحیه شاد بوده و در نهایت،جامعه شاداب و سلامت خواهد بود. در واقع زندگی سالم محصول تعامل اجتماعی بین انتخابهای فردی از یک سو و محیط اجتماعی و اقتصادی احاطه کننده افراد از سوی دیگر است.گلداسمیت[۷۸] سلامت اجتماعی را «ارزیابی رفتارهای معنی دار مثبت و منفی فرد در ارتباط با دیگران» تعریف می نماید و آن را یکی از اساسی ترین شاخص های سلامت هر کشوری معرفی میکند که منجر به کارا بودن فرد در جامعه می گردد (لارسون،۲۵۸:۱۹۹۳). واژه سلامت اجتماعی برگردان کلمه social wellbeing است، این واژه از دو کلمه social به معنی«اجتماع» و wellbeingبه معنی«زندگی خوب داشتن» است؛ که بیشتر ناظر به شادی و رضایت است و بر مفاهیم مثبت از سلامت تاکید دارد. این واژه در واقع شامل پاسخ های درونی فرد (احساس، تفکر،رفتار) می باشد، که هم چگونگی احساس مردم را در برمی- گیرد و هم نحوه عملکرد آن ها را . کییز (۱۹۹۸) سلامت اجتماعی بهعنوان گزارش شخصی فرد از کیفیت ارتباطش با دیگران تعریف میکند. سلامت اجتماعی در این مفهوم یعنی درک فرد از اجتماع به صورت یک مجموعه معنی دار، قابل فهم، دارای نیروی بالقوه برای رشد و شکوفایی همراه با این احساس که متعلق به جامعه است و خود را در اجتماع و پیشرفت آن سهیم بداند.
کییز ابعاد سلامت اجتماعی را با در نظر گرفتن الگوی سلامت مطرح میکند. در واقع مدل چند وجهی کییز از سلامت اجتماعی شامل پنج جنبه میشود که میزان کارکرد بهینه افراد را در عملکرد اجتماعیشان معلوم میکند. این ۵ عنصر عبارتند از:
یکپارچگی اجتماعی[۷۹]: ارزیابی فرد از کیفیت روابطش در جامعه.
سهم داشت اجتماعی[۸۰]: بیانگر ارزیابی فرد از ارزش اجتماعی خود است.
پذیرش اجتماعی[۸۱]: بیانگر درک فرد از خصوصیات و صفات افراد جامعه بهعنوان یک کلیت است.
شکوفایی اجتماعی[۸۲]: بیانگر ارزیابی فرد از مسیر حرکت جامعه و پتانسیل های آن است
.پیوستگی اجتماعی[۸۳]: بیانگر فهم فرد از کیفیت، سازمانبندی و طرز کار جهان اجتماعی اطراف می باشد (شربتیان،۹:۱۳۹۱).
جهت سنجش متغیر سلامت اجتماعی، از پرسشنامه استاندارد کییز استفاده شده است.
جهت سنجش بعد یکپارچگی از ۵ گویه زیر استفاده شده است:
فکر میکنم متعلق به مجموعهای به نام جامعه هستم.
فکر میکنم بخش مهمی از اجتماعم هستم.
جامعه من منبع آرامش و راحتی است.
فکر میکنم اگر خواسته یا ایدهای داشتم سایر افراد به من توجه میکردند.
سایر افراد اجتماع برای من بهعنوان یک فرد ارزش قائلاند.
جهت سنجش بعد پیوستگی از ۴ گویه زیر استفاده شده است:
نسبت به افراد اجتماعم احساس نزدیکی میکنم.
فکر میکنم اگر خواسته یا ایدهای داشتم جامعه من را جدی نمیگرفت.
فکر میکنم افراد دیگر قابل اعتمادند.
فکر میکنم که مردم قابل اعتماد نیستند