۱-۳- موسیقی شعر در اشعار اوحدی
شعر و موسیقی با ذات این شاعر توانا عجین و باعث خلق اشعاری زیبا شده است. از موسیقی بیرونی، کناری، لفظی و معنوی به کار رفته در دیوان اوحدی موسیقی بیرونی و کناری چشمگیر تر و باعث موسیقایی و زیبایی اشعار وی شده است.
موسیقی برخاسته از اوزان متنوع به کار رفته در دیوان اوحدی، از جمله بحر رمل ، رجز ، مضارع، مجتث، هزج، … در موسیقی شعر و غنی کردن آن نقش بسزایی داشته است. استفاده شاعر از ردیفهای متنوع ضمیری، قیدی، اسمی و فعلی بخصوص فعل تام نظیر «سوخت، بیا، بگذشت، رفت، گفت، شنوی، دریاب و…» به اشعار وی پویایی و روح زندگی بخشیده است؛ همچنین استفاده از ردیف های جمله ای وگروهی که یک یا چند رکن عروضی را در برمی گیرند از قبیل« برلب، خداوندا ببخش، گفتیم اگر شنیدی، بهتر بود، که خود داند و… » در موسیقایی و تاثیرگذاری اشعار وی تاثیر بسزایی دارند.
تکرار ردیفها و طنین گوشنواز آن ها که خواننده را تا آخر شعر همراهی می کنند، موسیقی خاصی در شعر ایجاد می کند که باعث گیرایی و زیبایی شعر می شود؛ قافیه های به کار رفته در اشعار وی نیز باعث استحکام و زیبایی شعر هایش شده است.
استفاده شاعر از قافیه های متناسب و زیبا و قافیه هایی که دارای حروف الحاقی بیشتری هستند؛ از جمله «جستنت، تابها، پوشیدهاند، کوشیدهاند، گشتهایم و… » نه تنها در اشعاری که از ردیف استفاده نشده کمبود آن را جبران می کند؛ بلکه به موسیقایی شعر نیز کمک می کند و باعث تحرک و پویایی شعر می شود. مثال:
بـاد سهـنـد بیـن کــه بـریـن مــرغــزارهـا چـون مـی کنـد ز نـرگس و لالـه نگـارهـا
(ص۸۹،ب۹)
نسپردم از خـرابی دل خـود بـه چشم مستش ور زانکه می سپردم در حـال مـی شکستش
(ص۲۳۹،ب۴)
قافیه های میانی به کار رفته در اشعار دوری نیز سبب زیبایی و خوش آهنگی اشعار وی شده است. تکرار این قافیه ها در پایان هر نیم مصراع سبب دلنشینی و تاثیر گذاری اشعار وی شده و به جنبه موسیقایی آن کمک شایانی کرده است.
استفاده از قافیه هایی که به حروف صدادار از جمله «ی»، «الف»، «و» ختم می شود، در مقایسه با قافیه هایی که به حروف بی صدا مانند «ت»، «ب»، «ر» و… ختم می شود در موسیقایی و تاثیرگذاری شعر تاثیر فراوانی دارد. بیشتر قافیه هایی که اوحدی در اشعار خود به کار برده است به حروف صدادار ختم شده و این خود عامل مهم و چشمگیری در زیبایی و تاثیرگذاری اشعار وی بوده است و باعث تحرک ، پویایی و جریان شعری شده است و آن را از حالت ایستایی و رکود در آخر ابیات خارج کرده است.
غزل بخش اصلی هنر نمایی شاعر در میدان شاعری است. «غزل فارسی زیباترین و آراسته ترین انواع شعر فارسی است، بدین معنی که شاعر می کوشد تا همه هنر خود را در غزل به کار گیرد» (شمیسا، ۱۳۷۰:۲۴۱). موسیقی غزل های اوحدی دلنشین و گوشنواز است و شاعر از انواع آرایه های لفظی و معنوی برای زیبایی و موزونی اشعارش بهره برده است.
موسیقی درونی به کار رفته، سبب زیبایی و گوشنوازی اشعار وی شده است صنایع لفظی در اشعار اوحدی مانند انواع جناس «تام، ناقص، مرکب و…» واج آرایی، تکرار و نغمه حروف، ردالعجز و… به جنبه موسیقایی اشعار وی کمک شایانی کرده است.
توجه به صنایع معنوی در اشعار اوحدی نسبت به صنایع لفظی برجسته تر و چشمگیرتر است. تلمیح در اشعار وی بسیار به کار رفته و نشانگر آشنایی شاعر با علوم قرآنی و احادیث است. کنایه و انواع ایهام (تناسب و تضاد) به کار رفته در دیوان وی گیراست و می توان گفت از مهم ترین صنایع بدیعی به کار رفته در اشعار اوحدی است.
مراعات نظیر، سیاقه الاعداد، تضاد و سایر صنایع بدیعی نیز با هنرمندی در اشعار وی به کار رفته است. اوحدی با موسیقی و اصطلاحات آن آشنایی داشته است و در اشعار خود از ابزار موسیقی از جمله چنگ، دف، طنبور، ابریشم، نی و چغانه و بربط، رباب، ارغنون و رود و عود نام برده که نشان دهنده آشنایی شاعر با موسیقی است.
نــه خـرابــات خـیـک و کــاســه و مــی نـــه خــرابـات چـنـگ و بــربــط و نــی
(ص۵۷،ب۱۹)
ای صنـم چنـگ سـاز، تن چه زنی؟ رود زن ای بت عاشق نواز، غم چه خوری؟ باده خور
(ص۲۲۰،ب۶)
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
بیرون شــد اختیـار دل و دیـن ز چنـگ مــا
گر همیخواهیکهچون چنگت نوازد واجبست
زبـان اوحـدی سازیسـت در بـزم هوسبـازان
چشــم بـه روی لطـیـف تــر کــن و تــازه
هر نامه که از پیش تـو آمد همـه شــد فـاش
نهــادی مجلس بـزمی بـر آواز رباب و نـی
تـا بـدین نـی کشیــد چنـگ تـو دسـت
ارغـنـــون غــمـــت نــواخــتــهام
تـا سـاغر شـراب و دف و چنـگ دیـدهایم
(ص ۳۰۱،ب۱۳)
گوش پیش گوشـمالش چون ربـابی داشـتن
(ص ۳۱۷،ب۷)
بـرو ابـریشـم زاری ز بـهـر آن نـوا بســته
(ص۳۴۶،ب۱۵)
گــــوش بــر آواز چنــگ دار و چـغـــانه
(ص۳۶۱،ب۱۱)
زیــرا که تــو آن بـا دف و طنبــور فرسـتی
(ص۳۷۵،ب۱۰)
چو لعلت میر مجلس شد به میدادن ستم کردی
(ص۳۷۹،ب۱۵)
عـود چـون چنـگ بـر کنـار نشـست
(ص۴۹۵،ب۱۷)
بــه دعــای تــو ســر فــراختــهام
(ص۶۷۰،ب۷)
در میان این ابزار موسیقی چنگ بیشتر مورد توجه و دمساز وی بوده و با صدای دلنشین آن روح بی قرار خود را به آرامش می رسانده است. اوحدی در اشعار خود بیشتر به ناله چنگ اشاره داشته است وخود را به چنگی که از فراق معشوق ناله و زاری سر می دهد تشبیه کرده است:
ز رنـگ نـاخنـت ای مـاه چــهـره می نالم به نـالـهای کـه چنـان نـالـه ها ز چنـگ آیــد
(ص۲۱۵،ب۱۹)
همچنین هر جا از چنگ نام برده در کنار آن از جام شراب نیز نام برده است و این امر نشانگر آن است که نغمه چنگ بدون جام شراب تاثیرگذار نبوده و گویی جام شراب از ملزومات آن بوده است.
گــوش بــر چنـگ و چشـم بـر ســاقی جــام در دســت و جــامـه در آهــار
(ص۱۹،ب۱۱)
زاهـــدان را گــذاشـتـیــم بــه جنـــگ مــا و جـام شـراب و نغـمـه چـنـگ
(ص۲۴۹،ب۶)
وی در یک غزل از ردیف (یللی بلی) استفاده کرده است که نشان دهنده شور و شوق و مستی درون وی است. « از آن جا که شعر آفرینش زیبایی با واژههاست و لفظ و موسیقی آن برای شاعران کمال اهمیت دارد… لذا «نام آواها» در شعر اهمیت ویژهای دارند» (وحیدیان کامیار، ۱۳۷۵: ۳۷) انتخاب به جای واژهها در شعر تاثیر عاطفی فراوانی دارند «نام آواها و حتی صوت های مناسب شعرسبب تقویت معنی و تشدید ارتباط می شود» (همان).
اوحدی به عنوان شاعری هنرمند از ردیف ها و قافیه های زیبا در اشعار خود استفاده کرده است، ولی در بعضی از شعر هایش از جمله این غزل شور و شوق درونی خود را آن گونه که تجربه کرده، به رشته نظم کشیده است، ردیف شعر زیر، بیانگر شور و مستی درونی وی است و در خواننده تاثیر عاطفی فراوانی دارد.اوحدی در اوج بی خودی و سرمستی یعنی زمانی که جام وجودش از عشق لبریز شده، بانگ «یللی[۵]» را سرداده است.
آن خـان خـانـان را ببیـن بـر صندلی یللی بلی میگیر و زانو زن برش گر مقبلی یللی بلـی
کـریاس[۶] دل ها مـوی او، اردوی جانها کوی او میران غـلام روی او، از بیــدلی یللی بـلی
(ص۲۳۹۸،بب۴و۵)