زندان بعنوان یک مجازات مهم و پرکاربرد، همواره نقشی اساسی را در سیستم کیفری کشورها خصوصا نظام جزایی ایران ایفا نموده است و آثار مختلفی را اعم از منفی و مثبت برجای نهاده است که در جای خود قابل تأمل و بررسی فراوان میباشند که ازجمله آنها، تأثیر زندان نسبت به تکرار جرم است. لذا برای شناخت هرچه بیشتر و بهتر این مجازات سالب آزادی، نیازمند بررسی و تبیین تعریف و نیز تاریخچه این مقوله کیفری هستیم. همچنین لزوم بیان تکرار جرم و مفهوم آن در جهت شناسایی تاثیر زندان نسبت به تکرار جرم، احساس می شود.
پایان نامه رشته حقوق
فصل اول: تعریف و تاریخچه مجازات زندان
برای آگاهی از تأثیر زندان نسبت به تکرار جرم، نخست باید به شناختی هرچند اجمالی از خود مقوله زندان دست یافت چراکه بدون آشنایی با معنا و مفهوم این مقوله، امکان تبیین تأثیر آن درخصوص تکرار جرم امکان پذیر نخواهد بود. لذا در فصل نخست، طی دو مبحث به بیان تعریف و تاریخچه مجازات زندان بطور مختصر و کوتاه میپردازیم.
مبحث اول: تعریف زندان
از نظر لغوی آنچه که از واژه «زندان» به ذهن متبادر می شود در درجه اول مکانی است که افراد مجرم در آنجا نگهداری میشوند اما لفظ زندان در مقام ترادف با واژه «حبس» بعنوان کیفر نیز بکار میرود هرچند که در اکثریت قریب به اتفاق مواد قانونی واژه حبس درخصوص این مجازات سالب آزادی بکار میرود لکن از آنجا که در عرف این دو لغت مترادف با یکدیگر کاربرد دارند لذا استعمال هردو ممکن و صحیح است.
بطور کلی در فرهنگهای مختلف فارسی حبس به معنای زندانی کردن، بازداشت کردن، بازداشتن (ابد، تأدیبی، با اعمال شاقه)[۱]، بند کردن، قید کردن، بستن، توقیف، زندان، بند، مقابل اطلاق و وقف[۲] آمده است و از واژه زندان نیز به محبس، حبسگاه جایی که متهمان و محکومان را در آن نگاه دارند، بندیخانه، قیدخانه[۳] و سجن[۴]تعبیر شده است. «در این مفهوم اصطلاحا زندان یکی از مجازاتهای کیفری میباشد که حسب آن براساس تصمیم مراجع قضایی مطابق قوانین و مقررات موضوعه آزادی فرد برای مدت محدود یا نامعین سلب میگردد به همین دلیل زندان را به عنوان مجازات سالب آزادی تعبیر نموده اند البته منظور از سلب آزادی همان محرومیت است و محرومیت از آزادی عبارت است از محرومیت از پرداختن به حرفه، ممنوعیت از سکونت در محل اقامت خود، دوری از خانواده و ممنوعیتهای دیگر که مهمترین آن رفت و آمد است.»[۵]
و اما در کتاب ارزشمند ترمینولوژی حقوقی واژه حبس در حقوق جزا چنین تعریف شده است: «سلب آزادی و اختیار نفس در مدت معین یا نامحدود بطوریکه در زمان آن، حالت انتظار ترخیص وجود نداشته باشد و اگر حالت انتظار وجود داشته باشد آنرا توقیف گویند نه حبس (ماده ۱۰۸-۱۱۴ قانون ثبت و ماده ۵۹ قانون تسریع محاکمات)»[۶] و در آیین دادرسی مدنی حبس عبارت است از «سلب آزادی تن محکومعلیه که در مدتهای قانونی پس از ابلاغ حکم (یا ابلاغ اجراییه ثبتی) طوعا آنرا اجرا ننموده و در موعد قانونی عرضحال اعسار به دادگاه صلاحیتدار تقدیم ننموده است. این نوع حبس در قانون اسلام هم وجود دارد: لی الواجد یحل عقوبته و عرضه (حدیث)»[۷]
«در حقوق اسلامی مفهوم زندان در لغت با الفاظ متعدد ازقبیل حبس، وقف، اثبات وسایر کلماتی که حاوی ممنوعیت هستند بیان شده است»[۸] البته متداولترین آنها واژه های حبس و سجن است که در قرآن مجید مکررا آمده است که «هردو دارای یک معنی کلی است و آن ممانعت از دخل و تصرف آزاد و جلوگیری از انجام اعمال آزادانه است.»[۹]
در ماده ۳ آییننامه «سازمان زندانهای ایران»[۱۰] نیز زندان چنین تعریف شده است: «زندان محلی است که در آن محکومانی که حکم آنان قطعی شده است با معرفی مقامات صلاحیتدار قضایی و قانونی برای مدت معین یا بطور دایم به منظور تحمل کیفر، با هدف حرفهآموزی، بازپروری و بازسازگاری نگهداری میشوند.» که البته این تعریف کاملا منطبق با ماده ۲۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ است که بموجب آن «مدت حبس از روزی آغاز می شود که محکوم به موجب حکم قطعی لازمالاجرا حبس میگردد.»
در ماده ۳ آییننامه، چهار هدف تحمل کیفر، حرفهآموزی، بازپروری و بازسازگاری را درنظرگرفته ولی بنظر میرسد درحال حاضر و در زندانهای امروزی صرفا بحث تحمل کیفر ملاک است و به بازپروی و بازسازگاری نه تنها توجهی نمی شود بلکه زندان اثر معکوس داشته و موجب تکرار جرم اعم از جرم قبلی یا جرایم جدیدتر با شدت و ضعف متفاوت نسبت به قبل می شود که بحث پایان نامه حاضر را تشکیل میدهد و در ادامه بطور مفصل به آن پرداخته می شود.
همچنین در ماده ۴ آییننامه درکنار تعریف زندان، به تعریف بازداشتگاه پرداخته شده است که بموجب آن «بازداشتگاه محل نگهداری متهمانی است که با قرار کتبی مقامهای صلاحیتدار قضایی تا اتخاذ تصمیم نهایی به آنجا معرفی میشوند.» بنابراین بنظر میرسد بموجب آییننامه مزبور، تفکیکی بین محل نگهداری مجرمین و متهمین بازداشت به قرار وثیقه صورت گرفته است که همانگونه که در ادامه خواهیم دید از نکات مهم درخصوص تأثیر زندان در تکرار جرم است.
برای حبس در قوانین و کتب مختلف حقوقی انواع گوناگونی ذکر شده است که بطورکلی عبارتند از حبس مجرد، حبس موقت، حبس دایم(ابد)، حبس تکدیری، حبس انضباطی و حبس با کار.[۱۱]
مبحث دوم: مشروعیت زندان ازنظر اسلام
گفته شده که مجازات باید قانونی و مشروع باشد یعنی علاوه بر اینکه نوع و میزان آن درخصوص یک جرم خاص توسط قانونگذار در قانون تعیین شده باشد، ازنظر احکام الهی و علمای شرع نیز تایید شده و در منابع فقه اسلامی تجویز شده باشد. زندان ازجمله مجازاتهایی است که در شرع مقدس اسلام به انحای گوناگون کاربرد داشته و در زمان پیامبر اکرم (ص) و دیگر ائمه (ع) بکار میرفته است. میتوان گفت بطور کلی موارد و موجبات زندان در اسلام بشرح ذیل است:
الف- زندان در جرایم ضدامنیتی: همچون حبس باغی(باغی کسی را گویند که بر امام عادل خروج کند، پیمان خود را با وی بشکند و از فرامین و دستوراتش سرپیچی کند.) حبس راهزنان(قطاع الطریق) و حبس اسرای جنگی.
ب- زندان در جرایم ضد نفس: مانند متهم به قتل، آمر به قتل، حبس قاتل تا تکمیل شرایط، حبس قاتل پس از عفو اولیای مقتول.
ج- زندان در جرایم مربوط به دین: ازجمله حبس زانی، حبس زن مرتد، حبس ایلاکننده، حبس زن حامل برای اقامه حد.
د- زندان در جرایم مربوط به مال: بعنوان مثال حبس عامل خیانتکار، حبس سارق، حبس مفلس، حبس ممتنع از ادای دین، حبس تارک نفقه، حبس کفیل.
ه- زندان در شهادت: حبس شهود، حبس شاهد دروغگو.[۱۲]
همچنین «در اسلام علاوه بر مجازات اصلی زندان، مواردی نیز به عنوان مجازات تکمیلی پذیرفته شده و بدان تصریح شده است:۱- تأدیب و تعزیر، ۲- تازیانه، ۳- جریمه نقدی، ۴- در فشار قرار دادن، ۵- تنکیل، ۶- تشهیر، ۷- قید و زنجیر، ۸- منع طعام و شراب.»[۱۳]
اما آنچه که ذکرش در اینجا لازم است و علمای شیعه و حقوقدانان نیز به آن قائلند اینست که «حبس در شریعت اسلامی نگه داشتن انسان در جای تنگ نیست بلکه تعویق شخص و جلوگیری از تصرف آزادانه وی است که میبایست از هرگونه شکنجه و آزار بدور باشد.»[۱۴] بنابراین همانگونه که مشاهده می شود در دین مبین اسلام برای حبس همان هدف اصلی یعنی ارعاب و ترهیب و بازپروری اجتماعی درنظر گرفته شده آنهم با شرایطی که کاملا ارزشهای انسانی حفظ شده و به شخصیت و هویت فرد زندانی خدشهای وارد نشود. در ذیل مشروعیت مجازات زندان را از منظر منابع چهارگانه فقهی یعنی قرآن، سنت، اجماع و عقل بیان میکنیم:
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
بند ۱) مشروعیت زندان در قرآن کریم
همانگونه که قبلا بیان شد، واژه زندان در قرآن کریم به الفاظ گوناگون شامل سجن، حبس، امساک، حصر، وقف و نفی بیان شده است که در این میان به معنای سجن در آیات ۲۵، ۳۲، ۳۵، ۳۶، ۴۱ و ۱۰۰ سوره یوسف مجموعا ۹ بار آمده است، همچنین در سوره شعرا آیه ۲۹٫ حبس نیز در آیات ۱۰۶ مائده و ۸ هود ذکر شده است. به معنی امساک در آیه ۱۵ سوره نساء آمده است و در آیه ۵ سوره توبه نیز به معنی حصر بیان شده همچنین در آیه ۲۳ سوره مائده به معنی نفی آمده است.
«از مراجعه به آیات قرآنی به روشنی مشخص می شود که در کنار مجازاتهایی با عنوانهای قصاص، حدود و دیات از زندان و سجن نیز سخن رفته است. با این وجود زندان به عنوان نهادی ضروری و وسیلهای برای برخورد با مجرمان و به انزوا کشانیدن آنان شناخته نشده است. آنچه از آیات قرآنی استنباط می شود این است که قرآن کریم عمل مستبدان و طاغوتهای زمان را در استفاده فراوان از زندان تقبیح کرده و زندانی کردن مصلحان را نکوهش کرده است. از آیه ۳۲ سوره یوسف چنین برمی آید که زندان می تواند برای درهم شکستن اراده کسانی که پایبند ارزشهای متعالی جامعهاند یا ارزشهای خاص هیأت حاکمه را به چالش میطلبند، به کار آید. درنتیجه در قرآن کریم و از دیدگاه فقهای امامیه، زندان بعنوان یک مجازات شرعی جز در موارد استثنایی ازجمله برای سارقی که چندبار سرقت کرده و نیز زن مرتده، جایگاهی ندارد و از منظر قرآن کریم، از ابزارهای بکاربرده شده از سوی طاغوتها و حکومتهای جور برای دفع مخالفان سیاسی یا وادار کردن آنان به فرمانبرداری است.»[۱۵] برای نمونه در حبس بودن تعدادی از ائمه اطهار(ع) مانند حضرت کاظم(ع) و یا امام حسن عسگری(ع) که مدت طولانی از عمر خود را در زندان بسر بردهاند قابل ذکر است.
بند ۲) مشروعیت زندان از نظر سنت
سنت عبارتست از گفتار، کردار و تقریر معصوم(ع). روایات فراوانی در منابع مختلف از ائمه اطهار(ع) ذکر شده است که مجازات زندان را بعنوان کیفری برای بزهکاران برشمردهاند. بعنوان مثال: احمدبنعبدالله البرقی عن علی(ع) انه قال: «یجب علی الامام ان یحبس الفساق من العلماء و الجهال من الاطباء و المفالیس من الاکریاء»[۱۶]
فی الجعفریات عن علی(ع) انه قال: «یجبر الرجل علی النفقه علی امرأته فان لم یفعل حبس.»[۱۷]
عبدالرزاق در المصنف خود و بیهقی در السنن الکبری روایت از بهز بن حکیم به این لفظ نقل کرده اند: «پیامبر(ص) مرد متهمی را ساعتی از روز حبس و سپس آزاد فرمود.»[۱۸]
از این روایات و دیگر روایات فراوانی که درخصوص زندان ذکر شده مشخص می شود که در دین اسلام و زمان پیامبر(ص) و سایر حکام و خلفای اسلامی زندان کاربرد داشته و درخصوص برخی جرایم مورد استفاده قرار میگرفته است لکن چگونگی استفاده از آن در زمانها و بر حسب اوضاع و احوال، متفاوت بوده که در بخش تاریخچه به آن اشاره شده است. جان کلام آنکه مجازات زندان در روایات معتبر اسلامی بعنوان یک مجازات مشروع، مورد پذیرش قرار گرفته است.
ازجمله مسائلی که در بحث زندان قابل بررسی است بازداشت موقت است که برای تعیین تکلیف متهمان صورت میگیرد و پیش از آن است که حکم نهایی ازسوی حاکم شرع و مراجع قضایی صادر شود. بازداشت موقت برای روشن شدن وضع متهم، در اسلام مجاز است. «مواردی در روایات آمده است ازجمله: ۱- بازداشت شخص متهم به قتل، ۲- بازداشت کسی که قاتل را فراری داده تا پیدا شدن قاتل، ۳- بازداشت کسی که بیم فرار وی باشد مثل اسیر جنگی.»[۱۹]
بند ۳) مشروعیت زندان از نظر عقلی
این قاعده عقلی که باید امنیت، نظم و عدالت اجتماعی و نیز منافع و مصالح فردی و اجتماعی حفظ شود و از دستبرد خلافکاران مصون بماند بطوریکه احدی نتواند به خود اجازه تعرض به آنها را بدهد قاعدهای جهانشمول است. «این هم یک اصل پذیرفته شده است که باید خلافکاران را تنبیه و به مجازات رساند و نیکوکاران را تشویق نمود در غیر این صورت حفظ ارزشهای انسانی ممکن نخواهد بود. از این لحاظ عقل حکم می کند که بدکاران کیفر شوند و به مجازات اعمال نادرست و ناشایست خویش برسند، هر جرمی باید مجازات متناسب با خود را داشته باشد. شدت و ضعف و کم و کیف مجازاتها باید با جرایم ارتکابی متناسب باشد. لذا اگر جرایم ارتکابی از نوعی باشد که با مجازات زندان میتوان هم مجرم را اصلاح و تربیت کرد و از ارتکاب مجدد جرم ازسوی او جلوگیری نمود و هم دیگران را از ارتکاب جرایم منصرف کرد و مایه عبرت آنان شد، باید مجرم را به زندان انداخت.»[۲۰]
به عبارت دیگر عقل سلیم حکم می کند برای رهایی جامعه از شر بدکاران و فاسدان و برقراری آرامش و عدالت در میان امت اسلامی، با مجرمان به گونه ای رفتار شود که علاوه بر اینکه به سزای اعمال خود میرسند از طریق اعمال مجازات متنبه شده و جامعه نیز برای مدتی از گزند آنان در امان باشد و بیشک در این میان یکی از مجازاتهای کاربردی همان مجازات زندان میباشد که درخصوص بسیاری از جرایم قابل اعمال است و در کتاب و سنت نیز بدان توصیه شده است.
بند ۴) مشروعیت زندان از نظر اجماع
همانطور که میدانیم اجماع، اتفاقنظر علمای مسلمین دریک مسئله است و اگر عموم مسلمین در یک مسأله وحدتنظر داشته باشند دلیل بر این است که این نظر را از ناحیه شارع اسلام تلقی کرده اند و علمای شیعه آن را حجت میدانند. در مورد اثبات مشروعیت زندان بوسیله اجماع، بین فقهای شیعه و در کتب آنان اظهارنظر خاصی دیده نمی شود لیکن عنوان شده که تقریبا تمامی آنان در مواردی به کیفر زندان فتوا دادهاند فلذا شاید بتوان ادعا کرد که در مشروعیت زندان ازنظر فقها اختلافی وجود ندارد چرا که اگر زندان در نظر آنان مشروعیت نداشت هرگز بدان فتوا نمیدادند.
«بطور کلی در قوانین کیفری اسلام، ضمن اینکه برای جلوگیری از خلافکاریها و حمایت جامعه در مقابل شرارت افراد شرور از راههای دیگری استفاده شده است، به حکم ضرورت عقوبت زندان نیز به عنوان کیفر ثانوی و بطور فیالجمله پذیرفته شده است[۲۱].»
مبحث سوم: تاریخچه پیدایش زندان
پس از آشنایی اجمالی با مجازات سالب آزادی، مطالعه روند شکل گیری زندان و تحول آن در ایران و نیز سایر کشورها امری ضروری بنظر میرسد چرا که اینگونه میتوان اهمیت و شناخت بستر این نوع مجازات را دریافت.
«نوع و مفهومی که در هر زمان برای حبس درنظر گرفته شده باتوجه به اوضاع و احوال، فرهنگ، مذهب، نوع حکومت و شخص حاکم متغیر بوده است، روزگاری از سیاهچالهای ترسناک و نمناک با حداقل امکانات حیات به نام زندان نام برده شده است، روزی دیگر با تجهیز حداقل ظاهری همین بناها و اصلاح آنان سعی در انسانیتر کردن این مجازات جهت رسیدن به اهداف موردنظر داشتند ضمن اینکه نقش ادیان و مذاهب مختلف نیز در اعمال و اجرای مجازات حبس بیتأثیر نبوده است. بنابراین کیفر سالب آزادی سابقهای طولانی به اندازه حیات بشر دارد و تاریخچه آن بسیار دردناک و غمانگیز است چه بدترین جنایتکاران و بهترین انسانها هردو به زندان افتادهاند و درنتیجه این نوع مجازات در زمانهای مختلف از دیدگاه های متفاوتی برخوردار بوده است[۲۲].»
البته درخصوص سابقه پیدایش مجازات زندان بین صاحبنظران و مؤلفان حقوقی اختلاف است بنحوی که به عقیده برخی این مجازات سابقه چندانی ندارد و به نوعی مجازاتی نوپا و جدیدالتأسیس محسوب می شود و به عقیده برخی دیگر، این کیفر سابقهای طولانی به اندازه حیات بشر دارد و این دوگانگی در کتب مختلف دیده می شود. وانگهی آنچه مهم بنظر میرسد این است که سیر تحول زندان و تغییرات بوجود آمده در آن به چه صورت بوده است. به عبارت دیگر از آنجا که درحال حاضر درصدد آشنایی اجمالی با تاریخچه زندان هستیم مهم اینست که سیر تکاملی زندان و چگونگی تبدیل آن به سیستمهای کنونی را دریابیم و اینکه لحظه تولد این مجازات به چه قرن و دورهای تعلق دارد مورد بحث این پایان نامه نمی باشد.
در ادامه به اختصار به بیان روند وجودی زندان در دورههای قبل از اسلام، زندان در ایران باستان، پس از ظهور اسلام، با تصویب قانون مجازات عمومی و طبق قانون مجازات اسلامی میپردازیم و سعی در بیان روند شکلگیری تاریخی این مجازات در ازمنه مختلف داریم:
بند ۱) حبس قبل از اسلام
«گفته می شود که زندان عمری به درازای عمر بشر دارد و در کتابهای معتبر تاریخی، قانوننامههای مصر باستان، یونان باستان، رم باستان، تمدنهای باستانی بینالنهرین با قانوننامههایی چون اشنونا و قانوننامه هامورابی و سرانجام در قانوننامهها ایران، هند و چین باستان، کم و بیش از زندان، بند، حبس یا مکانهایی شبیه به آن سخن به میان آمده است. درکتابهای مقدس آسمانی نیز چون کتاب مقدس عهد عتیق(تورات)، کتاب مقدس عهد جدید (انجیل) و قرآن کریم نیز از زندان و حبس سخن به میان آمده است و حتی به بزرگان یا افرادی چون یوسف صدیق که مدتها در بند بوده اشاره شده است[۲۳].» اما بکارگیری زندان به عنوان کیفر و با رویکرد کیفری از اواسط قرون وسطی چه در میان جوامع مسلمان و چه در میان جوامع مسیحی آغازشد. «در سدههای هفدهم و هجدهم کوششهای نظریهپردازان در غرب در جهت حذف مجازاتهای خشن و بیرحمانه موجب پذیرش زندان به منزله مجازات اصلی و فراگیر برای بیشتر جرمها شد و از آنجا به سایر کشورها ازجمله ایران راه یافت[۲۴].» بنابراین مطابق نوشتههای موجود، اگرچه زندان از گذشتههای دور وجود داشته، از قرن ۱۹ به بعد اصلیترین شکل مجازات شده است. «این تحول شکل در مجازات تا حدود زیادی ناشی از تغییر در اولویتهای اهداف مجازات یا تکمیل این اهداف است. در نظام کیفری قدیم تنها هدف مجازات ایجاد رعب و وحشت بود، به همین دلیل مجازاتها بیشتر به صورت زجر دادن در منظر عموم بود. در مراحل بعد، موقعیت ارتکاب جرم و شخصیت مجرم نیز اهمیت یافت، از این زاویه هدف و کارکرد مجازات آن است که نه تنها در بزهکار شوق زندگی را برانگیزاند، بلکه به او توان زندگی کردن دهد[۲۵].»
«در زمانهای گذشته مجازاتها با قساوت اجرا میشد و مجازاتهایی نظیر سوزاندن، زنده به گور کردن، طعمه حیوانات کردن، کور کردن و انواع شکنجههای بدنی رواج داشته است. زندان محلی بوده که متهم را در آنجا نگهداری میکردند تا در روز محاکمه در دادگاه حاضر نمایند. بطور معمول زندانها در زیر قصرها یا در قلاع بنا میشد و مکانی تاریک، کثیف و ناسالم بود. زندانیان وضع رقتباری داشته و اکثر محکومین در زندان جان میسپردند. روحانیون مذهب مسیح، اول کسانی بودند که با ابراز تنفر از خونریزی، خواستار تعدیل مجازات شده و مجازات حبس را به جای کیفر اعدام توصیه کردند و برای اصلاح و تربیت زندانیان اقدام نموده و از زندانها بازدید بعمل آوردند[۲۶].»
بنابراین میتوان گفت زندان نیز مانند بسیاری از کیفرها بر اثر اندیشه و عملکرد انسان خلق شده است و در زمان های مختلف نقشهای متفاوتی را ایفا نموده، زمانی برای نگهداری متهمین و مظنونین به ارتکاب جرم و زمانی دیگر برای مجازات مجرمین و غیره. «نقش فعلی زندان زمانی نمود بیشتری یافت که زندان بعنوان جانشین کیفرهای سخت بدنی مطرح شد. پس از زمانی که این کیفر دچار تحولات متعددی شد نقدهای مختلف درباره آن ابراز شد و عوارض آن بارزتر گشت، کیفری که از آن بعنوان یک مجازات ایدهآل نام برده میشد خود مورد انتقاد شدید اندیشمندان قرار گرفت کسانی که برای این کیفر آثار زیانباری قائل بودند و راههای مختلفی برای اصلاح و یا حذف آن ارائه میدادند[۲۷].»
بند ۲) زندان در ایران باستان
مطابق آنچه از کتب و منابع موجود برمی آید «در قوانین دوره هخامنشیان، به پیروی از قانون حمورابی، زندان جایگاهی در میان کیفرها نداشت… مجازاتهای عصر ساسانی نیز اعدام، قطع عضو، نقص عضو، شلاق، تبعید و بویژه جزای نقدی است … بدین ترتیب باید معتقد بود که زندان در دوران پیش از اسلام بعنوان مجازات محکومان مرسوم نبوده است و «قلعه فراموشی» که برخی از آن به «باستیل» تعبیر کرده اند در عصر ساسانیان اغلب اختصاص به بزرگان و شاهزادگانی داشته که متهم به جرم خیانت شده ولی شاه از اعدام آنان صرفنظر میکرده است. برخی دیگر نیز بر این باورند که گویا زندان برای نخستین بار در زمان خسروپرویز در ایران به طور گسترده رایج شد. در ایران پس از اسلام، همانند سایر کشورهای اسلامی، با مرسوم شدن روش رسیدگی تفتیشی، زندان در کنار مجازاتهای بدنی و اقسام شکنجه و ایذاء و آزار محکومان، ابزار اعمال قدرت حکومتهای وقت شد[۲۸].
بند ۳) حبس پس از ظهور اسلام[۲۹]
زندان در روزگار پیامبر و ابوبکر به معنی مانع شدن و بازداشتن افراد مجرم از انجام امور دلخواه و نیز آزادی رفت و آمد و ارتباط با سایرین بود. همین که کشورگشاییهای اسلامی در روزگار عمربن خطاب آغاز شد و سازمان اداری به دست عمر گسترش یافت او به اندیشه برپایی زندانها افتاد. از این رو در مکه زندانی برای نگهداری افراد ساخت. البته نقل شده است که این مکان به معنی آشکار و روشن زندان نبوده است بلکه به جای خانه یا مسجد، مکانی برای نگهداری مجرمین بشمار می رفته و شاید نخستین کسی که زندان به معنای امروزی آن را ساخت علیبن ابیطالب(ع) بود که به پافشاری و تأکید بر دادرسی و دادگری زبانزد بوده است. امام علی (ع) برای زندانها نظامی ساده پایه گذاشت و به مسایل معیشتی زندانیان توجه داشت. بدین صورت که اگر زندانی چیزی داشت از او گرفته میشد و پول حاصل از فروش آن به خودش پرداخت میگردید تا خوراک و پوشاک تابستانی و زمستانی و خوراک ذخیرههایش تأمین شود.
برخی از خلفای عصر اسلام برخوردهای شدیدی با زندانیان داشته اند بعنوان مثال زندانیان را با زنجیرها و دستبندها و پابندهایی که سختی و نوع آن فرق داشت به بند میکشیدند. البته گفته شده که عمربن عبدالعزیز، خلیفه اموی به کارگزاران خود دستور میداد تا با مسلمانان مدارا کنند و به هنگام نماز گذاردن بندها را از دست و پایشان بردارند تا بتوانند ایستاده نماز گزارند، بجز قاتلان که بندها از دست و پایشان باز نمیشد. این خلیفه باتأثیرپذیری از امام علی(ع) هر کس از زندانیان را که میخواست در نماز جمعه شرکت کند آزاد میگذاشت و پس از پایان نماز به زندان برگردانده میشد. به زندانیان بیمار و از کار افتاده و ناتوان مراقبتهای درمانی میشد و به دادن دارو و فراهم ساختن خوراکهای آنان میپرداختند. به خانوادهها و دوستان زندانی اجازه ملاقات داده میشد ولی با فاصلههایی دور و بیشتر در روزهای جشن و عیدها. همچنین به زندانیان اجازه خواندن و نوشتن میدادند.
با همه اینها اغلب زندانیان در زندانهایی تاریک و نمناک بسر میبردند که بویی بد و ناخوشایند از آنها برمیخاست و داد و فریاد و زاریهای زندانیان ازگرسنگی، برهنگی، کثرت جمعیت زندان و تاریکی زیاد و فراوانی حشرات به آسمان بلند بود. زندانیان در سلولهای خود با شکنجههای گوناگون روبرو میشدند و این برخلاف فرمایش پیامبر بزرگوار اسلام(ص) بود که میفرمودند: «مردم را شکنجه و آزار مدهید، زیرا کسانی که در این جهان مردم را شکنجه می کنند و آزار می دهند در روز رستاخیز خدواند آنان را شکنجه و عذاب خواهد داد.»
زندانها تحت کنترل و نظارت دادرسان قرار داشت، قضات جدید تحت آموزش قرار میگرفتند و مطابق آموزشهای آمده در کتابهای درسی برای دادرسان (آدابالقاضی) خوب بودن زندانیان یکی از مهمترین وظیفههای قاضی تازه گمارده شده به حساب میآمد و تأکید میشد که این وظیفه بایستی به دقت انجام گیرد. هر زندانی میبایست نزد قاضی تازه که ملزم بود دلیلهای زندان کردن او را تأیید کند، آورده شود. اگر شاکی شکایتی ثبت نکرده بود از قاضی میخواستند تا زندانی را آزاد کند و در هیچ شرایطی کسی را نباید به اشتباه در زندان نگاه داشت.
برخی حکام زندانیان را از ورود به اجتماعات، جشنها، حجگزاری و مراسم خاکسپاری ممنوع میکردند با این استدلال که لزوم ماندن زندانی در داخل زندان او را به اندازه کافی ناامید خواهد کرد تا سرانجام بدهیهایش را بپردازد. پس، زندانی را باید در جایی ناراحت نگاه داشت بدون آنکه امکانات و همراه و همنشینی داشته باشد.
بنابراین باتوجه به موارد گفته شده مشخص می شود زندان، شکل عمومی پذیرفته شده کیفر در نظامهای حقوقی معاصر، در حقوق اسلام نیز وجود داشته است. با این همه فقیهان مسلمان تنها رویکرد محدودی به این موضوع نشان دادهاند و رویکردشان را بر بازداشت پیش از دادرسی و اداری (توقیف احتیاطی)، بویژه زندان برای بدهکاری تمرکز میدادند.
درواقع در زمان اسلام سه نوع بازداشت برای افراد پیش بینی شده بوده که عبارتند از «بازداشت اجرایی یا اداری»، «بازداشت پیش از دادرسی یا توقیف احتیاطی» و «بازداشت تنبیهی».
منظور از بازداشت اجرایی یا اداری، استفاده از زندان بعنوان ابزار اجبار بوده است، در ابتدا این بازداشت برای اجبار بدهکار نافرمان به پرداخت بدهی خود بوده و بعدها بعنوان ابزار زیر نظر گرفتن دو سوی پرونده که نظم دادگاه را برهم میزدند نیز بکار میرفته است.
بازداشت پیش از دادرسی یا توقیف احتیاطی یعنی بازداشت شخص در بازداشتگاه تا هنگام آغاز محاکمه. این شکل بازداشت درواقع مشابه قرار بازداشت موقت امروزی است که در قوانین کیفری ایران نیز پیش بینی شده است بدین ترتیب که بسته به نوع جرم و اهمیت آن و نیز شخصیت مجرم، وی را تا فرا رسیدن زمان محاکمهاش (که البته مدت زمان بسیار کوتاهی بوده است) در محلی حبس میکردند و شخصی را که معمولا شاکی پرونده بوده بعنوان مأمور محافظت از وی منصوب مینمودند.
بازداشت تنبیهی، یعنی زندان در پی محکومیت به این نحو که در صورت ارتکاب برخی جرایم که برای آنها مجازات حبس درنظر گرفته شده بود پس از پایان محاکمه، مجرم را برای مدت معینی به زندان میانداختند. بازداشت تنبیهی نقش ویژهای درحقوق امروز بازی می کند زیرا پس از جزای نقدی، رایجترین کیفر برای بزه کیفری است. هدف از بازداشت، جداسازی بزهکار از اجتماع و محافظت جامعه از شر اوست. از این سه گونه بازداشت، دو گونه نخست شکلهای نگهداری و مراقبت است و تنها سومین گونه است که کیفر راستین به معنای امروز است. هر سه گونه بازداشت، هرچند با تفاوتهایی مهم، در حقوق اسلام یافت می شود.
فقیهان به بازداشت تنبیهی با نام تعزیر به عنوان معیاری تکمیلی که هماهنگ با حدود باید اجرا شود اشاره می کنند. درکتابهای فقهی از «زندان دزد» (سجن اللصوص) نام برده شده که دلیل بر این امر است که بازداشت تنبیهی وجود داشت.
شایان ذکر است که در کتب و مستندات تاریخی گاهی به محبوس کردن افرادی برمیخوریم که بنا به دلایلی به مخالفت با نظام و خلیفه حاکم برخاسته و به همین دلیل برای مدتهای نامعینی در حبس بسر میبردهاند که گاه این مدت تا زمان روی کار آمدن خلیفه جدید طول میکشیده است. بنابراین میتوان درکنار موارد یاد شده از «بازداشت سیاسی» نیز نام برد که در آن زمان رواج داشته است.
بند ۴) حبس در قانون مجازات عمومی
پس از مشروطه و در زمان حکومت قانون مجازات عمومی، حقوق کیفری ایران به اعتبار تحول قانونگذاری به دو بخش زیر تقسیم می شود: اول از ۱۳۰۴ یعنی سال تصویب قانون مجازات عمومی تا ۱۳۵۲ ، دوم از ۱۳۵۲ تا ۱۳۶۱ و تصویب قانون مجازات اسلامی.
در سال ۱۳۰۴ یعنی سال تهیه و تصویب قانون مجازات عمومی که برخی آن را «سال تولد زندان در ایران[۳۰] » به شمار آوردهاند، در قانون مجازات عمومی چهار نوع مجازات زندان درنظر گرفته شده بود: حبس ابد با اعمال شاقه، حبس موقت با اعمال شاقه (۳ تا ۱۵ سال)، حبس مجرد (۲ تا ۱۰ سال) و حبس تادیبی و تکدیری برای جرمهای جنحهای و خلاف (از ۱۱ روز تا ۳ سال).
«شایان ذکر است که قانون مزبور از قانون مجازات ۱۸۷۱ فرانسه گرفته شده و مجازاتهای مزبور با الگوپذیری از این قانون به نظام حقوقی ایران راه یافته بود. حبس با اعمال شاقه در فرانسه ابتدا با بکارگیری محکومان در کشتیها و پس از آن با به کار گماردن در معدنها و انجام کارهای سخت و مشقتآور اجرا میشد. اجرای این قسم از مجازات زندان در ایران نیز به همین ترتیب بوده است. معمولا محکومان در معدنها و کارهایی از این قبیل به کار گرفته میشدند. برپایه موازین و معیارهای حقوقی، محکوم به حبس مجرد میبایست همه مدت محکومیت خود را دریک سلول کوچک و به شکل انفرادی سپری میکرد ولی در عمل به علت فراوانی محکومان و کمبود جا در بیشتر موارد محکومان در بندهای عمومی نگهداری میشدند[۳۱].»
در بخش دوم و پس از تصویب قانون مجازات عمومی اصلاحی ۱۳۵۲ این وضع به کلی دگرگون شد و بجای مجازاتهای زندان سخت قبلی چهار نوع زندان دیگر پیش بینی شد: حبس دائم، حبس جنایی درجه یک (۳ تا ۱۵ سال)، حبس جنایی درجه دو (۲ تا ۱۰ سال) و حبس جنحهای (از ۶۱ روز تا ۳ سال). در این بخش، محکومیت به زندان فقط با سلب آزادی از محکوم و سپری ساختن مدت محکومیت درون زندان اجرا میشد.
باتوجه به آثار سوء زندانهای کوتاهمدت از همان ابتدا قانونگذار زندان کمتر از دو ماه را قابل تبدیل به جزای نقدی اعلام کرده و درعمل کسی به کمتر از دوماه زندان محکوم نمیشد.
بند ۵) حبس در قانون مجازات اسلامی
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.