۴-۱۱امتیازات مبارزات وحید بهبهانی ۱۵۳
۴-۱۲ فتح باب عملی در اجتهاد ۱۵۴
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱ نتیجه گیری ۱۵۶
۵-۱-۱ پیشنهادات ۱۵۸
منابع فارسی ۱۶۰
منابع عربی ۱۶۴
مقالات و مجلات ۱۶۵
چکیده
اجتهاد به معنای عام آن یکی از اساسی ترین و عمومی ترین مسائل حیاتی انسان می باشد، مسئله اجتهاد فطری است و اختصاص به مکتب تشیع ندارد. بلکه در معنای خاص آن می تواند به عنوان مبنای گفتمان و سوژه قابل بحث و معیار و محور مشترک و قابل توجه در میان مذاهب اسلامی به ویژه در عصر حاضر مطرح باشد. و به عنوان یکی از عناصر وحدت بخش در میان مسلمانان مورد توجه قرار گیرد و همچنین شکاف بین سنت و مدرنیم را پر کند و به دین قوت بخشد. زیرا منابع استخراج احکام شریعت کتاب، سنت، اجماع، عقل می باشد و روایت و احادیث و آیات متعددی نسبت به جایگاه اجتهاد در اسلام وجود دارد. اجتهاد که عبارت است از استخراج احکام عملی اسلام از ادله معتبر شرعی، و یافتن پاسخ برای مسائل جدید به عهده آن است، اهمیت و ضرورت وجودیش در همگام نمودن فقه با نیازهای متغیر بشری، در تطبیق و هماهنگ نمودن عمل فرد و جامعه با موازین شرعی، آشکار می گردد. مسلما با گذر زمان، پیشرفت تمدن بشری و زیاد شدن ارتباطات جوامع گوناگون، موضوعاتی جدید و رویدادهایی تازه به وقوع می پیوندند که به علت ابتلا جامعه اسلامی به آن ها، پاسخ می طلبند و تنها راه پاسخ به آن ها متوسل شدن به اجتهاد است. این پایان نامه که به روش کتابخانه ای تدوین شده است با عنوان بررسی تحولات اجتهاد در ادوار مختلف فقه امامیه به بهره گیری از منابع فقهی، تاریخی، به تحولات اجتهاد پرداخته و می کوشد تا تحولات اجتهاد و ضرورت های آن را در ادوار مختلف فقه امامیه به عنوان تاثیرگذارترین موضوع در تاریخ فقه مورد کنکاش قرار داده و اهمیت آن را به رخ کشد. زیرا یکی از افتخارات فرقه امامیه این است که، به علت حرکت معتدلانه و بدون هر گونه افراط و تفریط خود هیچ گاه باب اجتهاد را به روی خویش مسدود نساختند. بدین سبب می توان گفت این تلاش ها می تواند سرفصلی برای یک تحقیق مفصل فقهی و تاریخی در این موضوع باشد.
واژگان کلیدی: اجتهاد، فقه امامیه، ادوار فقه
مقدمه
اجتهاد یکی از برجستهترین شاخصه های فقه اسلامی به ویژه شیعه است. بدون شک دانستن تاریخ پیدایش و تحوّل هر علم در درک مسائل آن علم نقش بسزایی دارد. پیشینه اجتهاد به عصر پیامبر اکرم ص باز میگردد عمده احکام و اوامر و نواهی الهی در دوران اقامت در مدینه و تشکیل حکومت اسلامی توسط آن حضرت، در قالب آیات مدنی قرآن کریم ابلاغ گردید. به این ترتیب، در زمان حیات رسول خدا ص هر دو منبع اصلی استنباط احکام، کتاب و سنت، در کنار یکدیگر شکل گرفتند. اجتهاد در طول تاریخ زندگی بشری نیرویی است که فقه را با مظاهر نوین زندگی همگام می کند و از ناحیه مصادیق، تطور و گسترش می بخشد. در عین حال، اصل تشریع را همواره ثابت نگاه می دارد. پس اجتهاد وسیلهای است که فقه را از رکود و توقف در برابر رویدادهای زمان حفظ و آن را با احتیاجات و نیازهای نوین زندگی بشری، هماهنگ می کند. پس اجتهاد برای فقه اسلامی امری ضروری است. زیرا بدون آن فقه هیچ گاه نمی تواند پویا و متحرک و همگام با رویدادهای زندگی انسان ها در بستر زمان باشد. آن چه امروز گاهی به عنوان نارسایی فقه عنوان می شود، واقعاً نارسایی موهومی است. انسداد باب اجتهاد، پیامدهای ناگوار و دردناک تر از همه، رکود و جمود در فقه و اصول را در حوزه های علمیه اکثر بلاد اسلامی به همراه داشت که دامنه آثار منفی آن، فقه دیگر مذاهب را نیز فرا گرفت و حتی فقه شیعی نیز از تأثیرات منفی آن در امان نماند. اجتهاد آن قدرها صعب الوصول نیست، از آن جایی که اجتهاد، هدف علم اصول فقه و ثمره آن است؛ در میان شیعه و دیگر مذاهب دارای پایگاه ویژهای میباشد، همه مشکلات ناشی از بیقانونی، در پرتو شایستگی و کاردانی اجتهاد پویا، حل و فصل میگردند. در این روزگار بر اساس اندیشه شیعه، به خاطر دوری از رهبران معصوم، راهی به سوی علم به احکام شریعت جز اجتهاد وجود ندارد و هیچ مرجع دیگری را جز مجتهد نمیتوان سراغ داشت که برای حوادث روزافزونی که در جوامع بشری پدید میآیند، حکم و قانون جامعی ارائه کند. بنابراین، اجتهاد و مرجعیت دینی، از اعتقادات مهم شیعیان در عصر غیبت به حساب میآید. فقه اجتهادی و احکام شریعت مبتنی بر منابع اجتهاد و پایههای معتبر شرعی است. نخستین و مهمترین آن ها اصول احکام و قوانین کلی است که خداوند آن ها را در ضمن حدود ۵۰۰ آیه بیان نموده است و دومین منبع مهم، شناخت سنت رسول خدا است که در آن شرایط و موانع احکام به گونه کامل بیان گردید و این منبع از برای مجتهد در مقام استنباط احکام حوادث واقعه و موضوعات مستحدثه، نقش بسیار مهمی را دارد باید دانست در صورتی که اجتهاد در منابع فقهی به کار گرفته نشود، منابع فقه هیچ گاه نمیتوانند در برابر رویدادها و مسائل تازه پاسخگو شوند و نیز فقه هیچ گاه نمیتواند از توسعه مصادیق و فروع برخوردار گردد، و بدین سبب برخی از عالمان و دانشیان اسلامی، اجتهاد را واجب عینی و برخی دیگر واجب کفایی دانستهاند، و این بدین جهت است زیرا با اعمال آن در منابع فقهی، نه تنها موجب میشود که تفکر فقهی را در قالب های ثابت متحجر و منجمد و راکد نگردد و قوانین و احکام دینی به صورت سنت های راکد و اعمال تکراری و بی روح در نیاید و در برابر رویدادها و پدیدههای جدید و مسایل تازه از حرکت باز نایستد و در برابر مقتضیات زمان و شرایط آن بیگانه نگردد، بلکه علاوه بر این عاملی است که طرز تفکر اسلامی را پیشاپیش زمان و پدیدههای آن همواره در حرکت قرار میدهد.
الف) بیان مسئله
با توجه به اینکه اجتهاد، هدف علم اصول فقه و ثمره ی آن است، و اجتهاد در اصطلاح اسلامی، بذل جهد و کوشش برای استنباط احکام شرعی فرعی از منابع فقه اسلامی است. اجتهاد به این معنا، کار بسیار مهم و مقدسی است که خداوند در قرآن مجید آن را بر گروهی از مسلمانان واجب کرده است. انسان پس از ایمان به خداوند متعال و شریعت آسمانی اسلام و احساس مسؤولیت در برابر پروردگار، از آن جا که در امتثال اوامر و اجتناب نواهی، خود را بنده خداوند می شمرد، لذا بر خود لازم می داند که رفتار و کردار خود را در همه جنبه های زندگی بر اساس قانون آسمانی و شریعت اسلامی انجام دهد و عقل و اندیشه اش او را وا می دارد که در همه تصرفات فردی و اجتماعی خود، تنها بر اساس آن شریعت حکم کند، بدین معنی که خود را ملزم بداند که همواره از وظیفه ای که دین او عمل بدان را فرمان داده است پیروی نماید. و بنابراین اجتهاد در میان فقه شیعه از اهمیت سرشاری برخوردار است. و همه ی مشکلات در پرتو شایستگی و کاردانی اجتهاد حل و فصل می گردد. در این زمان ها که برای ما به جهت دوری از رهبران معصوم خود، دیگر هیچ راهی به سوی علم به احکام وجود ندارد، جز اجتهاد. بنابراین با توجه به اینکه آنچه در این تحقیق مدنظر است بررسی تحولات اجتهاد در ادوار مختلف فقه شیعه می باشد و اینکه اصل اجتهاد در اسلام چیست؟ بدیهی است طرح این مسئله برای مخاطبان ضمن جذاب و سودمند بودن به واسطه ی حقایق والای دینی، اخلاقی آن، رشته اتصال و ارتباط مسلمانان با اهل بیت پیامبر ص را محکمتر می کند. این تحقیق ضمن اینکه خواننده را در پرتو مقایسه و مقارنه به درک و فهم عمیقی از تحولات اجتهاد نایل می سازد باب جدیدی را برای تحقیقات بعدی فراهم می نماید. امید است مقبول درگاه حضرت احدیت واقع شود.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
ب) پیشینه پژوهش
– مرتضی مطهری، در مجموعه آثار خود می نویسد:«از نظر من جهشها و تغییرات کیفی فقه شیعی از روزی که فقها وظیفه اجتهاد را برعهده گرفتند در سه مرحله صورت گرفته است: مرحله اول دراوائل قرن پنجم به دست شیخ طوسی، مرحله دوم در قرن هفتم به دست محقق حلی و علامه حلی و مخصوصا علامه حلی از نظر اصول فقه و جدا کردن حساب احادیث صحاح و ضعاف از یکدیگر، و مرحله سوم در قرن سیزدهم هجری به وسیله خاتم المتاخرین حاج شیخ مرتضی انصاری انجام یافت و اگر جنبه های مبارزه با قشریگری را در نظر بگیریم و سهم عظیم استاد المجتهدین وحید بهبهانی را در مبارزه با جمود اخباریگری فراموش نکنیم و مخصوصا به طرد مکتب اخباریگری از فقه شیعه توجه کنیم باید یک مرحله دیگر اضافه نماییم و آن در قرن دوازدهم به وسیله وحید بهبهانی است.»[۱]
– گروهی از نویسندگان در کمیته علمی کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی ره “نقش زمان و مکان در اجتهاد” در کتابشان تحت عنوان اجتهاد و زمان و مکان ۱ می نویسند:«اجتهاد در شیعه تا حدود قرن پنجم به معنای رایج آن روز، غیر معمول بلکه ممنوع بود. از این قرن یعنی زمان شیخ طوسی و شیخ مفید که از برجسته ترین علمای شیعه و پایه گذار بسیاری از علوم اسلامی هستند، اجتهاد با مفهوم و محتوای جدیدی مطرح شد»[۲]
– حسین عزیزی در کتابشان تحت عنوان مبانی و تاریخ تحول اجتهاد می نویسند:«به نظر می رسد اجتهاد شیعی هر چند در شیوه ها و قلمرو اجتهاد، ژرفایی و شکوفایی قابل ستایشی داشته و به اصطلاح در دوره های گوناگون، ابواب گوناگون اجتهاد را در عرصه فقه و اصول فتح نموده است، اما در روند تاریخی خود غالبا در چارچوب اجتهاد فردگرایانه محصور مانده و راه خود را در پیش روی از این مرحله، به مراحل دیگر مسدود یافته است.»[۳]
– سیداحمد میرخانی، در کتاب تاریخ اجتهاد و تقلید خود می نویسد:«بنابر مبنائی که شیعه اثنی عشری دارد اجتهاد و تقلید از زمان خود پیغمبر ص بوده ولی نه به این صورتی که فعلا در عصر ما در بین جماعت شیعه متداول است. در زمان خود رسول اکرم(ص) آن حضرت بیان احکام و آیات قران را می کردند و این منصب اختصاص بخود آن حضرت داشته. قران می فرماید: «وانزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون». سوره نحل آیه ۴۴ ما برای تو قران نازل کردیم تا آن چه برای آنها فرستاده شده بیان کنی شاید که عقل و فکر خود را بکار بسته و به آیات پروردگار خود اندیشه نمایند. از این آیه بخوبی استفاده می شود که بیان قران و احکام آن برای مردم بعهده پیغمبر ص است، در مرتبه اول آن حضرت باید دستور دهد و مردم عمل کنند. [۴]
– علامه سید عبدالحسین شرف الدین، در کتاب خود با عنوان اجتهاد در مقابل نص می نویسد:»یکی از مواردی که خالد بن ولید در مقابل نص اجتهاد نمود، در روز فتح مکه بود. در فتح مکه پیغمبر ص خالد را از جنگ و کشتار منع فرمود. چنانکه مورخان و سیره نویسان تصریح کرده اند و محدثان موثق با اسناد صحیح خود روایت نموده اند. پیغمبر ص آن روز به خالد و زبیر فرمود: جز با کسی که با شما وارد جنگ می شود، جنگ و خون ریزی نکنید ولی با این وصف خالد بیست و چند مرد از قریش و چهار نفر از”هذیل” را کشت. پیغمبر ص وارد مکه شد، دید زنی را کشته اند. از حنظله کاتب پرسید چه کسی او را کشته است؟ حنظله گفت: خالد ولید. جضرت به وی دستور داد خالد را ملاقت کند و از کشتن زنان و کودکان و مزدوران بر حذر دارد. [۵]
– احمد لقمانی، در کتاب خود شیخ مفید معلم امت می نویسد:»فقه دانشی است مقدس و نورانی که از وسعتی بسیار و قدمتی فراوان بهره مند است. این علم از قدیمی ترین دانشهای اسلامی است که در همه ی زمانها در سطح بسیار زیادی تعلیم و تدریس می شده است. رشد و تکامل فقهای بسیار ارزشمند و تالیف آثار پربها نشان از اهمیت فراوان این دانش است از آنجا که رسالت این دانش مقدس: بیان وظایف شرعی و بایدها و نبایدهای عملی و تکلیفی مسلمانهاست، فقیهان بزرگی در زمان حضور ائمه ع تربیت شده اند. آنان با تشویق ائمه و راهنمایی آن راهنمایان الهی در نحوه ی استنباط و استخراج فروع از اصول به اجتهاد و فتوا دادن می پرداختند. در دوره ی غیبت این شیوه رو به کندی گرایید و نقل و ثبت حدیث به جای اجتهاد و استنباط نشست. هر چند بعضی همچون ابن ابی عقیل و ابن جنید اسکافی تلاشهایی کردند اما نتیجه ای نبخشید. در سده ی چهارم هجری و با ظهور شیخ شیرین سخن، مرحوم مفید، رواج فقه و تجدید آن به شیوه ی دوره ی حضور ائمه(ع) گردید. این عالم ربانی با اطلاعات گسترده ای که از مکتبهای فقهی اهل تسنن و مشربهای فقهی درمیان عالمان شیعه داشت، به تدوین فقه اجتهادی و تطبیقی پرداخت».[۶]
ج) سوالات تحقیق:
۱- نظر فقهای امامیه در مورد تحولات اجتهاد چیست؟
۲- اجتهاد تا چه میزان پاسخگوی مشکلات ناشی از بی قانونی بوده است؟
۳- اصل اجتهاد در اسلام چیست؟
۴- آیا معصومین هم اجتهاد می نمودند و روششان چگونه بود؟
د) فرضیه ها:
۱- اصل اجتهاد و جایگاه ویژه آن در جهان اسلام به عنوان یکی از اصلی ترین مسائل مطرح در مکتب تشیع است.
۲-اجتهاد از گستره و ژرفای بیشتری برخوردار بوده است و می تواند به عنوان مبنای گفتمان و سوژه قابل بحث و معیاری ناب از اسلام و مایه ی اتحاد و محور مشترک بین مذاهب باشد.
۳- اصولا اجتهاد مایه ی حیات اسلام و پویایی قوانین آن است.
ه) روش تحقیق:
الف- روش پژوهش: روش توصیفی و تحلیلی می باشد.
ب- روش گردآوری اطلاعات: روش کتابخانه ای و مراجعه به منابع و مستندات معتبر فقهی امامیه و نیز استفاده از سایتهای تخصصی فقهی.
ج: ابزار گردآوری اطلاعات: رونوشت و فیش برداری از مجلات، کتب فقهی تشیع.
د: روش تجزیه و تحلیل اطلاعات: بصورت گزینشی و مقایسه ای و تطبیقی از مستندات فقهی.
اهداف پژوهش
۱- با توجه به این که تحولات اجتهاد در دورانهای مختلف فقه و تجزیه و تحلیل ابعاد گوناگون آن به واسطه ی عظمت و تاثیر گذاری فوق العاده ی ان در بقاء و حیات اسلامی از نیازهای قطعی جامعه ی اسلامی بوده روشن شدن ماهیت ان امری لازم و ضروری است.
۲- هدف علمی این تحقیق بررسی تحولات اجتهاد در مکتب شیعه و بررسی اصل اجتهاد در اسلام می باشد.
ز) ساماندهی تحقیق:
این تحقیق در یک مقدمه و چهار فصل به همراه نتیجه گیری و پیشنهادات تدوین یافته شده است. فصل اول به بیان کلیات تعاریف، مفاهیم و تاریخچه به بررسی پرداخته است. فصل دوم تاثیر مکان و زمان و عرف و احوال آدمیان در اجتهاد مورد بررسی قرار داده است.
در فصل سوم، مهمترین مباحث مربوط به تحولات اجتهاد در ادوار مختلف فقه امامیه مورد بررسی قرار داده شده است. و فصل چهارم به بررسی انفتاح و انسداد باب اجتهاد پرداخته است.
فصل اول:
کلیات
(تعاریف، مفاهیم و تاریخچه)
۱- ۱ معنای لغوی اجتهاد
در لغت نامه دهخدا اجتهاد به معنی جهد کردن و کوشیدن در رای و صواب جستن آمده است.[۷]
اجتهاد در لغت به معنی تحمل جهد و مشقت باشد چنان که گفته می شود”اجتهاد فی امر ثقیل”[۸]
هم چنین در فرهنگ فارسی معین، اجتهاد به معنای جهد کردن، کوشیدن، مجتهد بودن، کوشا بودن، رای صواب جستن، جهد، سعی، کوشش استادی است. و از نظر فقهی، استنباط مسائل شرعی به قیاس از کلام الله و حدیث و اجماع به شرایطی که در کتب شرعی ثبت است. [۹]
اجتهاد از ریشه ی«جهد» گرفته شده است و در آن سه مفهوم تلاش، توان و دشواری دیده می شود. صیغه های هم خانواده ای مانند: «اجتهاد»«جهاد» و«جهد» نیز بر نوعی تلاش سرسختانه و دشواری علمی و عملی دلالت دارند. اطلاق واژه ی جاهدوا در آیه ی«والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا»(سوره عنکبوت/ آیه ۶۹) صرفا بر همان معنای لغوی دلالت می کند.
امام خمینی در پیامی، کوشش های علمی و فقهی بزرگان اسلام را بارزترین مصداق جهاد در راه خدا می داند. بعضی از دانشمندان معاصر نیز در پرتو چنین برداشتی از قرآن، این آیه را خاستگاه اجتهاد در اسلام دانسته اند. [۱۰]
اجتهاد در لغت به معنی کوشش و جد و جهد کردن است. [۱۱]
۱-۲ اجتهاد در اصطلاح شرعی
اجتهاد در عرف فقها به کار گرفتن کوشش و تلاش است؛ برای بدست آوردن احکام شرعی فرعی، از دلیل های شرعی آن. اجتهاد از جهد گرفته شده و به معنی تحمل مشقت و صرف کردن تمام توان و کوشش است، تا از ادله فقه ظن به حکم شرعی پیدا شود، یا ملکه ای است که در پرتو آن دلیل های شرعی و عقلی را بدست می اورند تا احکام شرعی و وظایف عملی را از آن ها بیرون آورند. و به عبارت دیگر اجتهاد، ملکه ای است که به وسیله آن قدرت بر استنباط حکم شرعی و فرعی از دلیل آن حاصل می گردد. [۱۲]
و هم چنین اجتهاد تلاش و به کارگیری توان برای خلاص شدن از شک در رسیدن به ظن غالب اطمینان و بالاتر از آن. [۱۳]
اجتهاد به این معنا، کار بسیار مهم و مقدسی است خداوند در قرآن مجید آن را بر گروهی از مسلمانان واجب کرده است و می فرماید:
همه ی مومنان نمی توانند برای جهاد و جنگ در راه خدا به سفر بروند، و باید گروهی از مومنان سفر کرده تا در دین خدا تفقه کنند مجتهد شوند و چون بازگشتند، مردم خود را هشدار دهند، باشد که از زشتکاری حذر کنند [۱۴]
بنظر می رسد که خاستگاه معنای اصطلاحی اجتهاد، حدیث مشهور زیر است:
اذا حکم الحاکم فاجتهد فاصاب فله اجران و اذا حکم فاجتهد ثم اخطا فله اجرا
هرگاه حاکم، داوری کند و در فهم حقیقت بکوشد و به آن برسد، سزاوار دو پاداش است و هرگاه با تلاش فراگیر حکم کند و به خطا رود، تنها یک پاداش خواهد داشت. [۱۵]
«الاجتهاد رد الفروع الی الاصول» مقصود از فروع همان مسائل قضایی و شرعی است و مقصود از اصول منابع و ماخذ قانون است. پس اجتهاد به معنی صاحب نظر شدن در فقه اسلامی است. [۱۶]
۱-۳ فقه در لغت و اصطلاح
واژه فقه که می توان از آن به عنوان دستور العمل و راه و روش زندگی در پرتو فرامین اسلامی یاد کرد، مانند واژه های دیگر دارای معانی مختلف اعم از لغوی و اصطلاحی می باشد.[۱۷]
فقه در اصل به معنای فهم و دانستن است.[۱۸] و دلالت می کند بر ادراک چیزی وعلم به آن.[۱۹] و همچنین معنای اصلی و دقیق فقه آن است که انسان با استنتاج از معلومات و قضایای بالفعل و موجود به مجهول دست یابد.[۲۰]
فقه در لغت به معنای فهم است، چنانکه در آیه قرآن آمده است: «ما نَفْقَهُ کَثِیراً مِمَّا تَقُولُ»(سوره هود/آیه ۹۱) یعنی بسیاری از آن چه می گویی نمی فهمیم و درک نمی کنیم. و همین واژه در اصطلاح فقهاء به معنی آشنایی با احکام فرعی شرعی است. که از راه ادله تفصیلی آن یعنی قرآن، سنت، اجماع و عقل به دست می آید. [۲۱]
کلمه فقه به معنای عام آن که شامل اصول اعتقادی و اخلاقی و اجتماعی و حقوقی و قضایی و فروع عملی می شود و نیز کلمه فقیه مستحدث نیستند و به تازگی مورد کاربرد قرار نگرفته؛ بلکه از ابتدای ظهور اسلام رواج داشته اند. بنابراین، این پندار برخی از مستشرقین که مسلمانها این واژه ها را از قوانین فقه رومی اتخاذ کرده اند بی پایه و اساس است، زیرا این کلمات در قرآن کریم و حدیث شریف وارد شده است، از جمله، خداوند متعال در قرآن می فرماید: «فلو لا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین»(سوره آیه/۱۲۲)
یعنی پس چرا از میان هر فرقه از آنان، گروهی هجرت نمی کنند تا در مسائل دینی آگاهی بیابند.
امام صادق(ع) فرمود: «اذا اراد الله بعبد خیرا فقهه فی الدین» یعنی آن گاه که خداوند خیر بنده ای را بخواهد، او را در مسائل دینی آگاهی می بخشد.
اصولا واژه فقه در قرآن به معنای فهم و دریافت عمیق حقایق دین و آفرینش است.
قد فصلنا الایات لقوم یفقهون آیه(۹۸/ انعام)
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.