لودکه ۲۰۰۵ در تحقیق خود به بررسی مقاله ای از رینبرگ [۱۰۷] (۱۹۸۰)می پردازد که در آن به دو دسته معلم اشاره شده است: معلمانی که استاندارد مرجع اجتماعی را ترجیح داده و معلمانی که استاندارد مرجع فردی را ترجیح می دهند. مرجع استاندارد یک معلم به چارچوب ارزیابی معلم (TFR) نیز نامیده می شود. معلمانی که از استاندارد مرجع اجتماعی استفاده می کنند نتایج به دست آمده از یکی از دانش آموزان را با نتایج حاصل از دیگر دانش آموزان مقایسه می کنند، در حالی که معلمانی که از استاندارد مرجع فردی استفاده می کنند میزان موفقیت یک دانش آموز را با موفقیت های قبلی خود او می سنجند. مشخصه اصلی استاندارد مرجع فردی در زمان ارزیابی دستاوردهای دانش آموزان تاکید بر بهبود درون فردی یک دانش آموز است. گفته می شود چنین رویکردی تاثیر منفی مقایسه اجتماعی را در دانش آموزان با توانایی پایین خنثی می کند و بنابراین خود پنداره ی دانش آموزان، انگیزه، و موفقیت او را بهبود می بخشد)لودکا، ۲۰۰۵).
لودکا در تحقیق خود تاثیر استاندارد مرجع فردی را بر روی موفقیت تحصیلی افراد در ریاضی و میزان خود پنداره ی تحصیلی آنان بررسی کرد. در تحقیق خود وی به این نتیجه رسید که استاندارد مرجع فردی باعث بهبود خود پنداره ی تحصیلی فرد شده اما تاثیری بر میزان اثر ماهی بزرگ در حوض کوچک ندارد و تاثیر منفی گروه بندی نامناسب را از بین نمی برد. عدم تاثیر استاندارد مرجع فردی بر اثر ماهی بزرگ در حوض کوچک نکته ی جالبی است که می تواند در تحقیقات مورد بررسی قرار گرفته و متغیرهایی که در اثر ماهی بزرگ در حوض کوچک دخیل هستند را مانند معلم، دانش آموز و کل سیستم بررسی کنند. این تحقیق نشان داد که هر روش تدریسی که منجر به بهبود خود پنداره ی تحصیلی (که خود ابزار پیشرفت است) گردد باید مورد استفاده قرار گیرد. این مطالعه هم چنین نشان داد که نوع بازخوردی که دانش آموز از معلم دریافت می کند به طور مستقیم باعث تغییر در خود پنداره ی تحصیلی می شود. معلمانی که بر تلاش و پیشرفت تاکید دارندو ارزیابی دانش آموز را بر مبنای موفقیت های پیشین او قرار می دهند به طور مستقیم باعث افزایش خود پنداره ی تحصیلی می شوند(لودکا، ۲۰۰۵).
نمرات در مدرسه
اثر ماهی بزرگ در حوض کوچک ممکن است در عملکرد تحصیلی دانش آموزکه به عنوان نمرات مدرسه نشان داده می شود نیز تاثیر گذار باشد. اثر ماهی بزرگ در حوض کوچک با توجه خود پنداره ی تحصیلی، اضطراب امتحان و نمرات مدرسه مورد ارزیابی قرار گرفته است. فرضیه اصلی این است که دانش آموزان با استعداد که در کلاس های استعدادهای درخشان ثبت نام نموده اند توان علمی خود و شانس موفقیت تحصیلی خود راکمتر از دانش آموزانی می بینند که در کلاس هایی با توانایی های مختلف و عادی هستند.
این تصور منفی، به نوبه خود، منجر به کاهش خود پنداره ی تحصیلی دانش آموز، افزایشسطح اضطراب امتحان، و در نتیجه افت نمرات تحصیلی می شود(زدنر و اسکلر، ۱۹۹۸).
گفتار سوم: خود پنداره تحصیلی
خود پنداره
گاه خود پنداره به عنوان یک دیدگاه ترکیبی از خود تعریف می شود، روزنبرگ[۱۰۸] در سال )۱۹۷۹( خودپنداره را چنین تعریف می کند همه فکر و احساساتی که به خود فرد به عنوان یک موجود اشاره دارد. شاولسون، هوینر و استنتون[۱۰۹] در سال )۱۹۷۶( تعریف مشابهی برای خود پنداره ارائه دادند. به نظر آن ها خود پنداره همان ادراک شخصی از خود می باشد و این موضوع در چهار چوب ذات و درون اشخاص می باشند.آن ها ادعا کردند این سازه یک عامل مهم و مفیدی است. برای توضیح بیشتر، پیش بینی چگونگی اعمال افراد در این رابطه ادراک شخصی از افکار خود که به طرق مختلف بر روی اعمال اثر دارد و به نوبه خود اعمال نیز روی ادراک افراد اثر می گذارد.
چهار چوب مرجع، خود پنداره به شدت تحت تأثیر مرجع یا اسنادها قرار می گیرد و یا این که در مقابل قضاوت شخصی از خود، جهت انجام دادن کارها قرار می گیرد. مقایسه های اجتماعی اغلب به عنوان مهمترین منبع اطلاعاتی قوی برای خود پنداره در نظر گرفته می شود. چهار چوب مرجعی نقش بسیار مهم برای توسعه ی خود پنداره ی تحصیلی بازی می کند(مارش[۱۱۰] ۱۹۸۷، ۱۹۸۶).
خود پنداره از طریق تجربه با محیط شکل می گیرد مخصوصاً توسعه تقویت کننده های محیطی و پیام هایی که دیگران می فرستند(شاولسون و همکاران، ۱۹۷۶). سکالویک[۱۱۱] در سال ۱۹۹۷ برخی نکات کلیدی در رابطه با عوامل موثر بر تشکیل خود پنداره با توجه به دیدگاه جدید بیان نمود(دیده شد در آثار راینر و دوی[۱۱۲] ۲۰۰۱، سکالویک، ۲۰۰۰).
۱- اسناد علی، عواملی که مردم به آن ها به عنوان موفقیت یا شکست اسناد می کنند، زمینه هایی هستند که بر خود پنداره موثر هستند، خود پنداره و اسنادها به صورت دو جانبه با هم مرتبط اند. بنابراین انواع علل اسنادی می تواند موفقیت یا شکست را پیش بینی کنند.
۲- ارزیابی پیام های دیگران، برخی از پژوهشگران معتقدند که مردم موفقیت هایشان را از دیدگاه دیگر مردم می گیرند همانند اعتقاد به این که چگونه دیگران در مورد آن ها فکر می کنند.
۳- تجربه، تسلط، طرحواره هایی توسط تجربیات گذشته در یک حوزه خاص از خود ساخته می شوند و اطلاعات مربوطه و تجربیات توسط این طرحواره ها پی گیری می شوند.
۴- محوریت روانی: روزنبرگ در سال )۱۹۷۹( در تجزیه و تحلیل خود اعتمادی، ادعا کرد که خود اعتمادی اساس ارزیابی از کیفیت آن چه ادراک می شود، است.
سکالویک در سال (۱۹۹۷) این یافته ها را بازنگری کرد به هر حال هارند و مای بدی[۱۱۳] در سال ۱۹۸۴ شواهدی را جهت حمایت از اثر محوریت روان شناسی تهیه نمودند.
خود پنداره تحصیلی
خود پنداره تحصیلی مجموعه ای از عقاید و نگرش ها، توجهات دانش آموزان درباره مجموعه مهارت های علمی و اجرای خود است(لنت براون و گور،[۱۱۴] ۱۹۹۷). خود پنداره تحصیلی به طور خیلی قوی با پیشرفت تحصیلی رابطه دارد (مارش،[۱۱۵] ۱۹۹۰) و به عنوان یک سازه مهم روان شناسی شناخته شده است که بر پیشرفت تحصیلی موثر باشد(کوکلی و پتل[۱۱۶]، ۲۰۰۷).
پژوهش های زیادی در رابطه با توسعه مدل های موثر برای شرح خود پنداره تحصیلی صورت گرفته است. از جمله پژوهش های خود پنداره علمی که توسط شاولسون انجام گرفت. وی خود پنداره تحصیلی را تک بعدی در نظر گرفت، مدل شاولسون موقعی بیان گردید که دیدگاه رشد شخص دیدگاه غالبی بود، اما مدل های جدید خود پنداره تحصیلی را به صورت چند بعدی در نظر می گیرد. از جمله اسانتون و هوین[۱۱۷] خود پنداره علمی را به عنوان یک سازه مفید چند بعدی یا مدل سلسله مراتبی فرض کردند. فرض این دو دانشمند اساسی برای تئوری های جانز و کولی[۱۱۸] شد(بیرن و گوین[۱۱۹] ، ۱۹۹۶).
مدل شاولسون یک مدل خود پنداره تحصیلی جهانی (عمومی) بود که به دو جزء خود پنداره علمی (همانند ریاضی، زبان شفاهی و علوم) و غیر علمی (همانند اجتماعی، روان شناسی ، عاطفی) تقسیم بندی شده بود و امروزه خودپنداره علمی به صورت چند بعدی سلسله مراتبی در نظر گرفته می شود که با افزایش سن این سازه تغییر می کند. اخیراً گای، مارش و بویرین[۱۲۰] (۲۰۰۳) اثبات کردند، همان طور که بچه ها بزرگ تر می شوند درجه خودپنداره علمی معتبرتر و استوارتر می گردد.
این ادعا اساسی برای توسعه نظریه روان شناسی شد که بیان می کند همانند بچه ها، بزرگ ترها نیز با افزایش آگاهی هایشان نسبت به دیگران و دنیای اطرافشان خود پنداره علمی شان معتبر می گردد. در چها رچوب مدل چند بعدی از خود پنداره، بین خود پنداره ریاضی و زبان شفاهی ارتباط متنوعی وجود دارد(مارش، ۱۹۸۶).
یک خود پنداره ریاضی توسط یک نوجوان می تواند به طور فضا دار با خودپنداره زبان شفاهی متفاوت باشد. بنابراین این خودپنداره علمی ریاضی نمی تواند دقیقاً خود پنداره علمی دیگر را پیش بینی کند. این یافته ها با مدل خود مفهومی شاولسون و مارش[۱۲۱] (۱۹۹۰-۷۶۱۹) متضاد است. لذا مدل شاولون به مدل چهار چوب درونی و چهار چوب بیرونی برای بیان عدم همبستگی بین خودپنداره ریاضی و زبان شفاهی تغییر یافت. در مدل چهارچوب درونی به این مفهوم اشاره می شود که ارزشیابی دانش آموزان از خودشان بستگی به یک موضوع مدرسه دارد و ارتباط با سایر موضوعات مدرسه ای ندارد.
بنابراین یک سلسله مراتب خود پنداره علمی در فرد ایجاد می گردد که این سلسله مراتب به تونایی های شخصی در دیگر موضوعات مدرسه ای اشاره دارد. در مدل چهار چوب بیرونی، به دانش آموزانی اشاره می شود که دیدگاه شان در هر موضوع مدرسه ای با دیدگاه شان با دیگر دانش آموزان همان مدرسه یکی است. منبع بیرونی همانند یک اساس و بنیادی می شود برای خودپنداره ریاضی و زبان فارسی. برای مثال: اگر پیشرفت زبان شفاهی دانش آموزان بیشتر از دیگر هم کلاسی ها باشد، پس خود پنداره زبان شفاهی وی نیز از بقیه هم کلاسی ها بیشتر خواهد بود. که این بیانگر ارتباط مثبت بین دو خودپنداره است(کوکلی و پاتل[۱۲۲]، ۲۰۰۷).
عوامل موثر بر خود پنداره تحصیلی
همان طور که کودکان رشد می کنند، عوامل مختلفی بر خود پنداره آن ها تأثیر می گذارد و آن ها پیام های مختلفی در ارتباط با خودشان دریافت می کنند که این پیام ها از تعدادی منابع فزاینده نشأت می گیرد که عبارتند از:
۱- خانواده
خانواده، نخستین محیط اجتناب ناپذیر و حتمی است که کوک با آن تماس می گیرد. کودک از هنگام تولد تا سالیانی چند، تنها با خانواده در تماس است و در این سال ها بر اثر تماس نزدیک و دائمی، خانواده نقش بسیار قابل توجهی در زندگی، شخصیت و سلوک وی دارد(نوابی نژاد، ۱۳۸۲).
اوایل زندگی، والدین منبع اصلی اطلاعات می باشند که به شکل گیری و رشد دیدگاه کودک از خود کمک می کنند و نقش اساس در باز خورد بازی می کنند. در واقع، اولین عامل موثر بر خود پنداره، والدین می باشند(نوابی نژاد، ۱۳۸۲).
۲- مدرسه
کودک هنگامی که با ورود به مدرسه، تولد اجتماعی می یابد، خود پنداره اش تحت تأثیر نگرش معلمان، تجربیات و پاسخ های کلامی آن ها قرار می گیرد. محققین دریافته اند که ادراک کودکان از احساس معلمان نسبت به آن ها، همبستگی معناداری با ادراک خود آن ها دارد. حتی معلمان عقایدی را القاء کنند که خود پنداره کودک در منزل نیز تغییر یابد. بدیهی است که در دوره ی تحصیل، رابطه داشتن با معلمان و خدمات خاص مدرسه، در ساخته شدن خود پنداره کودکان نقش اساسی دارد، اما این نقش تحت تأثیر مفهومی است که آن ها قبلاً از خود داشته اند(هیل و سارسون[۱۲۳] ، ۱۳۷۵، به نقل از نوابی نژاد، ۱۳۸۲)
از نظر کودکان، معلمان افراد مهمی هستند که می توانند در حین آموزش خود با تشویق کارهای موفقیت آمیز باعث تقویت حس خود پنداره آن ها گردند. شخصیت معلم برای دانش آموزان بسیار مهم می باشد و چگونگی پیشرفت تحصیلی و نگرش وی نسبت به خود، از عمل و شخصیت معلم نشأت می گیرد. بنابراین خود پنداره مثبت کودکان در سایه تشویق کارهای موفقیت آمیز، ارزش قائل شدن برای فعالیت های تحسین بر انگیز و فرصت خودآزمایی دادن به آنان افزایش می یابد. حس خودپنداره منفی با افکاری همچون احساس بی لیاقتی، تا شایستگی، نفرت و انزجار، پستی، ستمگری، زشتی و حماقت خود نمایی می کند و ممکن است ناشی از ضعف و ناتوانی در برابر مسائل، تنفر از فراد و تنفر از خود باشد(کلی ۱۳۷۵ به نقل از طاهری، ۱۳۸۵).
به گفته هانیز و نوریس[۱۲۴] (۱۹۹۰)، تجربه های اولیه مدرسه در بر گیرنده ی تعاملات اجتماعی با کودکان و بزرگ سالان می باشد. تجربیات ، موفقیت ها و شکست ها و احساس پیوند جویی و یا طرد شدگی، تأثیرات خود را بر احساس فرد از خود کارآمدی و خود ارزشی می گذارد.
۳- باز خورد از دیگران
خود پنداره افراد توسط باز خوردی که فرد درباره ی رفتارش از دیگران به دست می آورد، شکل می گیرد. البته کاملاً روشن است که تأثیر همه افراد در زندگی فرد به یک اندازه و یکسان نیست. در اوایل زندگی، والدین و افراد خانواده نقش اساسی در باز خورد بازی می کنند. همان طور که فرد رشد می کند، تعداد افرادی که به وی باز خورد می دهند، افزایش می یابد(فنونی، ۱۳۸۰).
۴- ارزش های فرهنگی
خود پنداره افراد توسط ارزش های فرهنگی نیز شکل می گیرد. جامعه ای که فرد در آن بزرگ شده است، تعریف می کند که چه چیزی در رفتار و شخصیت افراد مورد علاقه فرد هست یا نیست. به طور مثال، در فرهنگ آمریکا، هویت و خلوت افراد با اهمیت شمرده می شود. در این فرهنگ کودکان اتاقی مجزا دارند و حق دارند فعالیت ها و افکاری خصوصی داشته باشند. مهربانی، با جرأت بودن و استعداد ورزشی تشویق می شود.
در بعضی از فرهنگ ها افراد در ارتباط با گروه اجتماعی خود شناخته می شوند، آنان بخشی از گروه بزرگ تر شمرده می شوند. افراد در این فرهنگ ها نقش های اجتماعی و زمینه های اجتماعی خود را مهم می دانند(مسه[۱۲۵] و همکاران، ۸۱۹۸). به طور کلی ، وقتی مردم انتظارات فرهنگی را همسو با توانایی ها و رفتارهایشان می بینند، درباره خودشان احساس خوبی می کنند و عزت نفس آن ها زیاد می شود و بالعکس(واتین ولیود[۱۲۶]، ۱۹۹۷ به نقل از نوابی نژاد،۱۳۸۲).
ارتباط مفهوم خود تحصیلی (خودپنداره تحصیلی) با پیشرفت تحصیلی
مطالعات مختلف نشان می دهد که مقدار همبستگی بین مفهوم خود تحصیلی و اندازه های مرکب پیشرفت (نمرات آزمون یا میانگین کلی) در سطح دبستان کمتر از کلاس پنجم به بالا افزایش می یابد. فراوان ترین برآورد این همبستگی بعد از کلاس پنجم در حدود صفر درصد است. تفاوت همبستگی های مربوط به سال های نخستین تحصیل و سال های بعد، بیان گر این مطلب است که تأثیر تراکمی پیشرفت بر خود پنداره ی تحصیلی دانش آموز موجب این اختلاف می شود و این امر با نقطه نظر ما که تاریخچه دانش آموز بر ویژگی های ورودی عاطفی وی تأثیر می کند، موافق است(سیف، ۱۳۸۲).
مطالعات دیگر نشان داده است (کیفر، ۱۳۷۳) که بین دانش آموزان موفق و ناموفق در سال های نخست تحصیلی، از نظر مفهوم خود تحصیلی اختلاف فاحشی دیده نمی شود، اما هم چنان که سال های تحصیلی افزایش می یابد. ارتباط بین این دو متغیر زیاد می شود، به گونه ای که مفهوم خود تحصیلی دانش آموزان به طور کاملاً آشکار متأثر از تعداد سال های تحصیلی آنان قرار می گیرد و این امر بیانگر این واقعیت است که ارزشیابی های انجام شده در طی سال های تحصیلی، ایجاد کننده (یا جهت دهنده) مفهوم خود تحصیلی دانش آموزان است(سیف، ۱۳۸۲).
همبستگی بین اندازه خود پنداره تحصیلی در موارد بخصوص درسی (ریاضیات و علوم) و اندازه های پیشرفت در آن مواد از همبستگی بین مفهوم خود تحصیلی کلی با اندازه های کلی پیشرفت تحصیلی کوچک تر است. به اعتقاد ما رابطه بیشتر حاصل از خود پنداره تحصیلی کلی تر ناشی از تجربیات بیشتر آموزشگاهی و قضاوت هایی است که این خود گمانی کلی تر را تشکیل می دهد(سیف، ۱۳۸۲).
جدول ۲-۵ رابطه مفهوم خود تحصیلی و پیشرفت آموزشگاهی بلوم(سیف،۱۳۸۲ صفحه، ۱۲۷).
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir