ماده 19-124: دستور مقام قضایی برای ورود به منازل و اماکن تحت هر عنوان باید موردی باشد و به صراحت موضوعی که تفتیش برای آن صورت میگیرد، زمان، دفعات ورود، اموال، اماکن و نشانی آنها مشخص شود. ضابطان مکلفند ضمن رعایت دستورات مقام قضایی، کیفیت بازرسی و نتیجه را در صورتجلسهای تنظیم کرده، آن را به امضا یا اثر انگشت متصرف قانونی برسانند و مراتب را حداکثر ظرف 24 ساعت به مقام قضایی اعلام کنند.
ماده 20-124: تفتیش و بازرسی در حضور متصرف قانونی یا ارشد حاضران منزل و در صورت ضرورت با حضور شهود تحقیق، ضمن رعایت موازین شرعی و قانونی، حفظ نظم محل مورد بازرسی و مراعات حرمت متصرفان و ساکنان منزل و مجاوران آن به عمل میآید.
تبصره- هرگاه در محل مورد بازرسی کسی نباشد، در صورت فوریت، بازرسی در غیاب متصرفان و ساکنان محل به عمل میآید و مراتب فوریت در صورتمجلس قید می شود.
ماده 21-124: حضور اشخاص در هنگام بازرسی منوط به اجازه متصرف قانونی است؛ اما چنانچه بازپرس حضور اشخاصی را ضروری بداند، به دستور وی در محل حاضرمیشوند.
ماده 22-124: در صورت ضرورت، بازپرس میتواند ورود و خروج به محل بازرسی را تا پایان بازرسی ممنوع کند و برای اجرای این دستور از نیروی انتظامی و حسب ضرورت از نیروی نظامی استفاده کند که در این صورت نیروی نظامی زیر نظر مقام قضایی بوده و در حکم ضابط دادگستری است.
ماده 23-124: در صورتی که متصرف منزل و مکان و یا اشیای مورد بازرسی از باز کردن محلها و اشیای بسته خودداری کند، بازپرس میتواند دستور بازگشایی آنها را بدهد؛ اما در صورت امکان باید از اقداماتی که باعث ورود خسارت میگردد، خودداری شود.
تبصره- در صورتی که در اجرای ماده مذكور خسارت مادی وارد شود و به موجب تصمیم قطعی، قرار منع یا موقوفی تعقیب و یا حکم برائت صادر گردد، دولت مسئول جبران خسارت میباشد؛ مگر اینکه تقصیر مأمور محرز شود که در این صورت خود او مسئول جبران خسارت خواهد بود.
ماده 24-124: از اوراق، نوشتهها و سایر اشیای متعلق به متهم، فقط آنچه راجع به جرم است تحصیل و در صورت لزوم به شهود تحقیق ارائه میشود. بازپرس مکلف است در مورد سایر نوشتهها و اشیای متعلق به متهم با احتیاط رفتار کرده و موجب افشای مضمون و محتوای آنها که ارتباط به جرم ندارد، نشود.
ماده 25-124: آلات و ادوات جرم از قبیل اسلحه، اسناد و مدارک ساختگی، سکه تقلبی و ابزار الکترونیکی نگهداری و ذخیره اطلاعات که در حین بازرسی به دست آمده و ممکن است موجب کشف جرم یا اقرار متهم به جرم باشد، توقیف شده و هریک در صورتمجلس توصیف و شمارهگذاری می شود. آنگاه در لفاف یا مکان مناسب نگهداری و رسیدی مشتمل بر ذکر مشخصات آنها به صاحبش داده میشود. مال توقیف شده با توجه به وضعیت آن در محل مناسبی که از طرف دادگستری برای این منظور تعیین میشود، نگهداری میگردد.
تبصره- شیوه نگهداری اموال و پرداخت هزینه های مربوط که از صندوق دولت میباشد، به موجب آیین نامهای است که ظرف سه ماه از تاریخ تصویب این قانون توسط وزیر دادگستری تهیه شده و به تصویب رئیس قوه قضاییه میرسد.
ماده 42-124: بازپرس پرسشهای لازم را از کارشناس به صورت کتبی یا شفاهی به عمل آورده، نتیجه را در صورتمجلس قید میکند. در صورتی که بعضی موارد از نظر بازپرس در کشف حقیقت اهمیت داشته باشد، کارشناس مکلف است به درخواست بازپرس در مورد آنها اظهار نظر کند.
ماده 43-124: هرگاه نظریه کارشناس به نظر بازپرس محل تردید باشد یا در صورت تعدد کارشناسان بین نظر آنها اختلاف باشد، بازپرس میتواند برای یک بار دیگر از سایر کارشناسان دعوت به عمل آورد یا نظریه آنها را نزد متخصص علم یا فن مربوط ارسال و نظر او را استعلام کند.[8]
ماده 44-124: در صورتی که نظر کارشناس با اوضاع و احوال محقق و معلوم مورد کارشناسی مطابقت نداشته باشد، بازپرس نظر کارشناس را به نحو مستدل رد کرده و موضوع را به کارشناس دیگر ارجاع میدهد.
ماده 45-124: هرگاه یکی از طرفین از تخلف کارشناس متضرر شده باشد، می تواند مطابق مقررات مربوط از کارشناس مطالبه ضرر کند.
2-4 احضار و تحقیق از متهم، شهود و مطلعان
مبحث اول: احضار و تحقیق از متهم
ماده 1- 125: بازپرس نباید کسی را احضار و یا جلب کند؛ مگر این که دلیل کافی برای توجه اتهام به وی موجود باشد.
تبصره- اقدام بازپرس به احضار متهم پس از دریافت شکایت شاکی یا اطلاع از وقوع جرم و بدون بررسی ادله، بهجز مواردی که قانون مقرر کرده، تخلف انتظامی محسوب می شود و موجب محکومیت انتظامی تا درجه چهار است.
ماده 2-125: احضار متهم به وسیله احضاریه به عمل می آید. احضاریه در دو نسخه تنظیم میشود که یک نسخه از آن را متهم تحویل میگیرد و نسخه دیگر را پس از امضا به مأمور ابلاغ رد می کند.
ماده 3-125: در احضاریه، نام و نام خانوادگی احضار شده، تاریخ، ساعت و علت احضار، محل حضور و نتیجه عدم حضور قید شده و به امضای بازپرس میرسد.
تبصره- در جرایمی که به تشخیص بازپرس حیثیت متهم اقتضا کند، علت احضار ذکر نمیشود؛ اما متهم می تواند جهت اطلاع از علت اح
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
ضار به دفتر بازپرس مراجعه کند.
ماده 4-125: فاصله میان ابلاغ اوراق احضاریه و زمان حضور نزد بازپرس نباید کمتر از پنج روز باشد.
ماده 5-125: ابلاغ احضاریه توسط مأموران ابلاغ بدون استفاده از لباس رسمی انجام میشود.
ماده 6-125: هر گاه شخص احضار شده سواد نداشته باشد، مأمور ابلاغ، مفاد احضاریه را به وی تفهیم میكند.
ماده 7-125: هرگاه ابلاغ احضاریه به لحاظ معلوم نبودن محل اقامت متهم ممکن نباشد و اقدامات بازپرس برای دستیابی به متهم به نتیجه نرسیده باشد و ابلاغ نیز به طریق دیگر میسر نگردد، متهم از طریق انتشار یک نوبت آگهی در یکی از روزنامههای کثیرالانتشار و با ذکر نوع اتهام، احضار میشود. در این صورت بازپرس پس از انقضای مدت یک ماه از تاریخ نشر آگهی به موضوع رسیدگی و اظهار عقیده میکند.
تبصره- در جرایمی که به تشخیص بازپرس، حیثیت متهم یا عفت عمومی اقتضا کند، نوع اتهام در آگهی موضوع این ماده ذکر نمیشود.
ماده 8-125: استفاده از سیستمهای رایانهای و مخابراتی از قبیل پست الکترونیکی، ارتباط تصویری از راه دور، نمابر و تلفن برای طرح شکایت یا دعوا، ارجاع پرونده، احضار متهم، ابلاغ اوراق قضایی و همچنین نیابت قضایی بلامانع است.
تبصره- شرایط و چگونگی استفاده از سیستمهای رایانهای و مخابراتی موضوع این ماده براساس آیین نامهای است که ظرف شش ماه از تاریخ تصویب این قانون توسط وزیر دادگستری تهیه شده و به تصویب رئیس قوه قضاییه میرسد.
ماده 9-125: قوه قضاییه می تواند ابلاغ اوراق قضایی را به بخش خصوصی واگذار کند. چگونگی اجرای این ماده به موجب آییننامهای است که ظرف شش ماه از تاریخ تصویب این قانون توسط وزیر دادگستری تهیه شده و به تصویب رئیس قوه قضاییه میرسد.
ماده 10-125: سایر ترتیبات و قواعد ابلاغ احضاریه و دیگر اوراق قضایی براساس مقررات آیین دادرسی مدنی صورت میگیرد.
ماده 11-125: متهم مکلف است در موعد مقرر حاضر شود و اگر نتواند باید عذر موجه خود را اعلام کند. جهات زیر عذر موجه محسوب میشود :
الف) نرسیدن یا دیر رسیدن احضاریه به گونهای که مانع از حضور در وقت مقرر شود.
ب) مرضی که مانع از حرکت است.
ج) فوت همسر یا یکی از اقربا تا درجه سوم از طبقه دوم
د) ابتلا به حوادث مهم از قبیل بیماریهای واگیردار و عدم امکان تردد به واسطه بروز حوادث قهری مانند سیل و زلزله
ﻫ ) در توقیف یا حبس بودن
و) متهم پیش از موعد تعیین شده، بازپرس را از علت عدم حضور خود مطلع ساخته و موافقت وی را اخذ کرده باشد.
ماده 12-125: متهمی که حضور پیدا نکرده و گواهی عدم امکان حضور هم نفرستاده باشد، به دستور بازپرس جلب میشود.
تبصره- در صورتی که احضاریه ابلاغ قانونی شده باشد و بازپرس تشخیص دهد که مراتب به اطلاع متهم نرسیده است، وی را بار دیگر احضار مینماید.
ماده 13-125. در موارد زیر بازپرس میتواند بدون این که ابتدا احضاریه فرستاده باشد، دستور جلب متهم را صادر کند:
الف) در مورد جرایمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، قطع عضو و یا حبس ابد است.
ب) هرگاه محل اقامت، محل کسب و یا شغل متهم معین نباشد و اقدامات بازپرس برای شناسایی نشانی وی به نتیجه نرسیده باشد.
ج) در مورد جرایمی که مجازات قانونی آنها بیش از سه سال حبس باشد و بیم فرار یا مخفی شدن متهم برود.
د) در مورد متهمان جرایم سازمان یافته و باندی.
ماده 14-125: جلب متهم به موجب برگ جلب به عمل می آید. مضمون برگ جلب همان مضمون احضاریه است که باید توسط بازپرس امضا و به متهم ابلاغ شود.
ماده 15-125: مأمور جلب پس از ابلاغ برگ جلب، متهم را دعوت می کند که با او نزد بازپرس حاضر شود. چنانچه متهم امتناع کند، مأمور او را جلب و به بازپرس معرفی می کند و در صورت نیاز میتواند از سایر مأموران کمک بخواهد.
ماده 16-125: جلب متهم به استثنای موارد ضروری باید در روز بین ساعت هفت صبح تا چهار بعد از ظهر به عمل آید و در همان روز به وسیله بازپرس و یا قاضی کشیک تعیین تکلیف شود.
تبصره- تشخیص موارد ضرورت با توجه به اهمیت جرم، وضعیت متهم، کیفیت ارتکاب جرم و احتمال فرار متهم، به نظر بازپرس است. بازپرس موارد ضرورت را در پرونده درج می کند.
ماده 17-125: در صورتی که متواری بودن متهم به نظر بازپرس محرز باشد، برگ جلب با تعیین مدت اعتباردر اختیار ضابطان دادگستری قرار می گیرد تا هرجا متهم را یافتند، جلب و نزد بازپرس حاضر کنند.
تبصره1- چنانچه جلب متهم به هرعلت در مدت تعیین شده ممکن نباشد، ضابطان مکلفند با ذکر علت، عدم امکان جلب متهم را گزارش کنند.
تبصره2- در صورت ضرورت، بازپرس میتواند برگ جلب را برای مدت معین در اختیار شاکی قرار دهد تا با معرفی او، ضابطان حوزه قضایی مربوط، متهم را جلب و معرفی کنند.
ماده 18-125: ضابطان دادگستری مکلفند متهم جلب شده را بلافاصله نزد بازپرس بیاورند و در صورت عدم دسترسی به بازپرس یا مقام قضایی جانشین در اولین فرصت ممکن متهم را نزد او حاضر کنند. ضابطان در هر حال، حق نگهداری متهم را بیش از مدت 24 ساعت ندارند.
فصل سوم
دادگاههای کیفری، رسیدگی و صدور رأی
3-1-
تشکیلات و صلاحیت دادگاههای کیفری
ماده 1-131: دادگاههای کیفری به دادگاههای کیفری عمومی و دادگاههای جنایی و دادگاه انقلاب تقسیم میشوند.
ماده 2-131: دادگاه کیفری عمومی با حضور رئیس یا دادرس علیالبدل و یک مشاور حقوقی در حوزه قضایی هر شهرستان تشکیل می شود.
تبصره1- نظر مشاور حقوقی در صورت مخالفت با رأی صادر شده باید به صورت مستدل در پرونده منعکس شود.
تبصره2- مشاور حقوقی موضوع ماده مذكور از بین دارندگان مدرک کارشناسی رشته حقوق و یا رشتههای تخصصی مورد نیاز دیگر انتخاب میشود.
تبصره-: شیوه بهکارگیری مشاور موضوع ماده مذكور به موجب آیین نامهای است که ظرف شش ماه از تاریخ تصویب این قانون توسط وزیر دادگستری تهیه شده و به تصویب رئیس قوه قضاییه میرسد.
ماده 3-131: دادگاه جنایی با حضور رئیس و دو عضو دادرس تشکیل می شود.
تبصره- دادگاه جنایی در تمام حوزه های قضایی شهرستان تشکیل می شود و در صورت عدم امکان تشکیل، در حوزه هایی که این دادگاه تشکیل نشده است، رسیدگی به جرایم موضوع صلاحیت این دادگاه در نزدیکترین دادگاه جنایی در حوزه قضایی آن استان رسیدگی میشود.
ماده 4-131: دادگاه انقلاب با حضور رئیس و دو عضو دادرس در مرکز هر استان تشکیل می شود و تشکیل آن در سایر حوزههای قضایی به تشخیص رئیس قوه قضاییه است.
ماده 5-131: دادگاه کیفری عمومی صلاحیت رسیدگی به تمام جرایم را دارد؛ مگر آنچه به موجب قانون در صلاحیت مرجع دیگری باشد.
ماده 6-131: جرایم زیر در دادگاه جنایی رسیدگی می شود:
الف) جرایم مستوجب مجازات سلب حیات
ب) جرایم مستوجب مجازات قطع یا قصاص عضو
ج) جرایم مستوجب مجازات حداکثر بیش از سه سال حبس و حبس ابد