اعتماد شاخص بسیار مهمی برای سنجش میزان پیوندهای مثبت و متقابل بین کنشگران فردی و جمعی است و اولین جزء سرمایه اجتماعی است که به نوع ارتباط بین افراد میپردازد. تأکید بر این جزء از مؤلفههای سرمایه اجتماعی در مقایسه با سایر اجزا پررنگتر است و بخش عمدهای از نظریههای مربوط به سرمایه اجتماعی مبتنی بر بحث اعتماد است (موسوی، ۱۳۸۵).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
اعتماد داری خصوصیاتی است که بهقرار زیر بیان شدهاند:
الف. اعتماد مؤلفهای اجتماعی است و در متن روابط شکل میگیرد.
ب. اعتماد از تعریفی نسبی برخوردار است و با قطعیتی کامل نمیتوان تعریفی جامع از آن ارائه کرد، زیرا بسته به موقعیتها، مکانها و زمانهای مختلف تعاریف متفاوتی از آن ارائه میشود و درواقع تعاریفی که ارائه میشود دارای نوعی تأویل گرایی و هرمنوتیکاند.
۱٫ مفهوم ریسکپذیری و خطر در تعاریف ارائه شده از اعتماد، مستتر است، زیرا پیشبینی امور بهطور دقیق امکانپذیر نیست و در هر وضعیتی احتمال ضرر و زیان وجود دارد.
۲٫ در روابط مبتنی بر اعتماد هم اعتماد کننده و هم اعتماد شونده از انجام روابط متقابل در پی کسب منافع سودآور هستند.
۳٫ به خاطر رفتار چندبعدی انسان و نا گریز بودن از زندگی اجتماعی، هرچند احتمال ضرر و زیان در تعاملات اجتماعی وجود دارد اما انسانها مجبورند که نسبت به یکدیگر حسن ظن داشته و بادید مثبت در موقعیتهای اجتماعی به هم اعتماد کنند.
۴٫ در مقوله اعتماد بیشتر آینده و حال مدنظر است و درواقع نگاهی رو به آینده است (عباس زاده، ۱۳۸۳).
۲-۳-۴-۲٫ انسجام: امیل دورکیم جوامع را بر اساس نوع همبستگی و انسجامی که در بین آن ها مشاهده میشود، تقسیمبندی میکند. نوع انسجام اجتماعی عامل گذر جوامع از حالت سنتی به حالت مدرن است. از دیدگاه دورکیم نوع انسجامی که در جوامع سنتی یافت میشود با نوع انسجامی که مختص جوامع مدرن است، تفاوت دارد. دورکیم از انسجام اجتماعی جوامع سنتی بهعنوان انسجام مکانیکی یاد میکند. اما با افزایش جمعیت و به خصوص افزایش تراکم تعاملات اجتماعی انسجام اجتماعی مکانیکی که تا چندی پیش اساس همکاری و هسته تعاملات در جامعه را تشکیل میداد بهتدریج رنگ میبازد. همسانی و تشابهات کاهش مییابد و تقسیمکار در جامعه بهتدریج ایجاد میشود. توافق نسبت به عقاید و ایدههای اخلاقی کاهش مییابد و با کاهش نفوذ انسجام مکانیکی، نوع جدیدی از انسجام که اساس و پایه آن بر تقسیمکار و به رسمیت شناختن تفاوتها و تمایزات است ظهور مییابد و جایگزین همبستگی مکانیکی میشود. دورکیم از این نوع از انسجام و همبستگی بهعنوان همبستگی ارگانیکی یاد میکند (ازکیا، ۱۳۸۴).
از نظر چلبی انسجام اجتماعی در یک حوزه تعاملی معین، شکل و معنا پیدا میکند و دورکیم معتقد بود که در طی مراسم و مناسک جمعی است که احساس جمعی عمیقی که دورکیم از آن بهعنوان عاطفه جمعی یاد میکند، شکل میگیرد و همین عاطفه جمعی است که موجبات افزایش و تحکیم انسجام را فراهم میآورد (چلبی، ۱۳۷۲).
دروکیم وجود انسجام را برای هر جامعه امری بسیار مهم و ضروری میداند. او جهت اثبات تأثیر پدیده اجتماعی انسجام و همبستگی بر سایر عوامل به خصوص عوامل فردی نظیر خودکشی یا استفاده از آمار و ارقام، به بررسی رابطه بین همبستگی با نرخ خودکشی که یک پدیده بهظاهر فردی است و در انزوای اجتماعی رخ میدهد، در بین گروههای مختلف مذهبی پروتستان و کاتولیک در اروپای قرن نوزدهم میپردازد و به این نتیجه میرسد که بین نرخ خودکشی با درجه یکپارچگی و انسجام اجتماعی رابطه معکوسی وجود دارد و در بین جمعیتهایی که درجه همبستگی و توافقشان بالاست در مقایسه با سایر گروههای که از درجه همبستگی پایینتری برخوردارند، رفتار انحراف آمیز کمتری مشاهده میشود (چلبی،۱۳۷۲).
۲-۳-۴-۳٫ مشارکت اجتماعی: مشارکت اجتماعی، بر وزن مفاعله از نظر لغوی به معنای شرکت دوجانبه و متقابل افراد برای انجام کاری است. از دیدگاه جامعهشناسی مشارکت اجتماعی نوعی فرایند چندجانبه است که در متن اجتماع روی میدهد (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۰). واژه مشارکت از لحاظ معنای لغوی شراکت و مشارکت در کاری، امری و یا فعالیتی جمعی و گروهی را میرساند. اما از منظر جامعهشناختی مشارکت در سطح عمل و تعهد (عمل مشارکت) همچنین در سطح حالت و وضع (امر شرکت کردن) از یکدیگر متمایز میشود. در معنای اول مشارکت داشتن شرکتی فعالانه در گروه را میرساند و بر فعالیت انجام شده تأکید میکند و در معنای دوم از تعلق گروهی خاص و داشتن سهمی در هستی آن خبر میرساند (دهقان و غفاری، ۱۳۸۴). مشارکت نوعی کنش هدفمند است که در فرایند تعاملی بین کنشگر و محیط اجتماعی او جهت نیل به اهداف معین و از پیش تعیینشده، رخ میدهد (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۰).
شبکههای مشارکتی نقشی کلیدی در تولید سرمایه اجتماعی دارند. اما همه حوزهها از نظر تئوریک برای تولید سرمایه اجتماعی صلاحیت ندارند و تنها حوزههایی که به صورت داوطلبانه، آزاد و خودجوش شکل گرفته باشند میتوانند به تولید سرمایه اجتماعی کمک کنند. شبکههای مشارکت اجتماعی سالم هستند که در آن ها لکنت زبان نباشد و همه افراد بر مبنای سخن و کلام با یکدیگر ارتباط برقرار نمایند و مسائل فیمابین از طریق منطق حلوفصل گردد. شبکههای مشارکت اجتماعی در هر جامعهای بیانگر میزان سرمایه اجتماعی در آن جامعه است و هرچقدر شبکههای اجتماعی در هر جامعهای گستردهتر باشد سرمایه اجتماعی بیشتر و غنیتر است (علاقه بند، ۱۳۸۴).
۲-۳-۴-۴٫ حمایت اجتماعی: حمایت اجتماعی دارای ابعاد گوناگونی است آلووی و ببینگن (۱۹۸۷) معتقدند که حمایت اجتماعی دارای دو بعد مهم ساختاری و عملکردی است. بعد ساختاری حمایت اجتماعی عبارت است از ویژگی کمی و عینی حمایت و بعد عملکردی حمایت اجتماعی شامل ویژگیهای کیفی و ذهنی حمایت میشود. حمایت اجتماعی دارای دو شکل عاطفی و ابزاری است. حمایت اجتماعی عاطفی ایجاد نوعی رابطه صمیمی و بامحبت با افراد است و منظور از حمایت اجتماعی ابزاری ارائه خدمات، کمک در فعالیتها دادن پول و سایر کمکهایی است که از منابع مختلف در اختیار فرد یا گروه قرار میگیرد. اعضای خانواده، دوستان و نزدیکان مهمترین منبع ارائه و فراهم کردن حمایت عاطفی برای فرد هستند. اما در مورد حمایت ابزاری خانواده مهمترین منبع ارائه کننده خدمات به فرد میباشد (زکی، ۱۳۸۷).
ولمن معتقد است منبع حمایت و اینکه چه نوع پیوندهایی چه نوع حمایتی را ارائه میکند از اهمیت بسزایی برخوردار است. مطالعات گسترده نشان میدهند که افراد بیشترین حمایت را از طریق خانواده، خویشاوندان، دوستان، همسایگان و همکاران دریافت میکنند. پیوندهای گوناگون منابع مختلفی برای فرد جهت دریافت حمایت فراهم میکنند. بنابراین طیف وسیعی از حمایتهای اجتماعی فرد را قادر میسازد تا توانایی رویارویی با مشکلات و بحرانهای زندگی روزمره را کسب کنند (ولمن، ۱۹۹۲: نقل در باقری، ۱۳۸۵).
ولمن بر شش نوع حمایت تأکید میکند:
حمایت مصاحبتی
حمایت عاطفی
حمایت مالی
حمایت اطلاعاتی
حمایت مشورتی
هرکدام از اعضای خانواده، خویشاوندان، نزدیکان، و دوستان و اقوام نزدیک و دور میتوانند بهصورت بالقوه ارائه و تأمینکننده اشکال حمایت اجتماعی باشند (باقری، ۱۳۸۵).
۲-۳-۵٫ ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی
ناهاپلیت و گوشال سه بعد برای سرمایه اجتماعی در نظر میگیرد: ساختاری، شناختی و رابطهای
بعد ساختاری سرمایه اجتماعی: این بعد الگوی کلی روابطی را که در سازمانها یافت میشود در نظر دارد. به این معنا که این بعد، حدی را که افراد در سازمان به یکدیگر متصل میشوند در برمیگیرد. بعد ساختاری سرمایه اجتماعی از شکل ساختاری، تنوع، مرکزیت و نقش مشارکتکنندگان در شبکه منتج میشود.
بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی: این بعد ماهیت روابط را در سازمان در برمیگیرد. بهعبارتدیگر در حالی که بعد ساختاری بر این امر متمرکز میگردد که آیا کارکنان یک سازمان اصولاً به هم متصل هستند یا خیر، بعد ارتباطی بر ماهیت و کیفیت این ارتباط متمرکز میگردد. بعد رابطهای به روابط شخصی اطلاق میشود که از طریق روند تعاملات یعنی حدی که اعتماد، تعهد، روابط دوجانبه بین گروهها وجود دارد توسعه مییابد.
بعد شناختی سرمایه اجتماعی: این بعد دربرگیرنده میزان مشارکت کارکنان درون یک شبکه اجتماعی در یک دیدگاه یا درک مشترک میان آنان است و مانند بعد ارتباطی به ماهیت ارتباطات میان افراد دریک سازمان میپردازد. این بعد به منابعی اطلاق میشود که برای گروهها تفسیرها و تعابیر مشترک فراهم میکند. (ناهاپلیت و گوشال، ۱۹۹۸).
۲-۳-۶٫ انواع سرمایه اجتماعی
پوتنام (۲۰۰۲) سرمایه اجتماعی را به چهار دسته تقسیم میکند و اعتقاد دارد که این انواع مختلف دارای تمایزات منحصربهفرد نیستند. در عوض آن ها عدسیهای مکمل متفاوتیاند که از میان آن ها میتوان سرمایه اجتماعی را شناخت. با توجه به نظر پوتنام انواع سرمایه اجتماعی به شرح زیر است:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
سرمایه اجتماعی رسمی[۳۳] و غیررسمی[۳۴]: بعضی شکلهای سرمایه اجتماعی مانند انجمنهای اولیا و مربیان و یا اتحادیههای کارگری رسمی سازمان یافتهاند. به طوریکه دارای مسئولان مشخص، شرایط عضویت، وظایف، جلسات معین و مانند اینها هستند. اما ترتیب دادن بازیهای بسکتبال با افرادی که در یک رستوران جمع میشوند بهشدت غیررسمی است. هردوی آن ها شبکههایی تشکیل میدهند که ارتباط متقابل در آن ها میتواند توسعه یابد و این ارتباطات میتواند نتایج خصوصی و عمومی در برداشته باشد.
سرمایه اجتماعی متراکم[۳۵] و غیر متراکم[۳۶]: بعضی از اشکال سرمایه اجتماعی شدیداً درهمتنیده و چند رشتهای است مانند گروهی از کارگران فولاد که هرروز باهم در کارخانهای کار میکنند، برای تفریح شنبه به بیرون میروند و هر یکشنبه به کلیسا میروند. شبکه اجتماعی بسیار غیرمتراکم، که تقریباً رشتههای نامرئی سرمایه اجتماعی است نیز وجود دارد مانند سلام و علیکی که افراد گاهی در صف انتظار سوپر مارکت با هم رد و بدل میکنند یا مواجه شدن احتمالی با شخص دیگری در آسانسور.
سرمایه اجتماعی درونگر[۳۷] و برون نگر[۳۸]: برخی شکلهای سرمایه اجتماعی به میل خود یا بهاجبار دروننگر است و تمایل دارد منافع مادی، اجتماعی یا سیاسی اعضای خود را افزایش دهد درحالیکه شکلهای دیگر بروننگرند و به مصلحت عمومی میپردازند.
سرمایه اجتماعی گسسته[۳۹] و پیوسته[۴۰]: دوگانگی دروننگری و بروننگری ارتباط نزدیکی با محورهای گسستگی و پیوستگی دارد اما از نظر مفهومی با آن ها متفاوتاند. سرمایه اجتماعی پیوسته، افراد را گرد هم جمع میکند که از جنبههای مهمی شبیه به هم هستند (نژاد، سن، جنسیت و…) درحالیکه سرمایه اجتماعی گسسته به شبکههای اجتماعی اشاره دارد که افرادی را که گرد هم جمع میکنند که به هم شباهت ندارند. این تمایز مهمی است زیرا آثار خارجی شبکههای گسسته احتمالاً مثبت است درحالیکه در شبکههای پیوسته (محدود شده با موقعیت اجتماعی خاص) برای تولید نتایج منفی در مخاطره بیشتری قرار دارند. زیرا گروههای کاملاً منسجم همگرا میتوانند آسانتر برای اهداف شیطانی متحد شوند (پوتنام، ۲۰۰۲).
سرمایه اجتماعی زنجیرهای[۴۱]: وول کوک[۴۲] (۲۰۰۱؛ نقل در فیضی، ۱۳۸۴) نوع دیگری از سرمایه اجتماعی به نام زنجیرهای را در کنار سرمایههای اجتماعی گسسته و پیوسته مطرح کرد. او اعتقاد دارد سرمایه اجتماعی گسسته بهعنوان مقوله افقی روابط میان گروهی در سطح وسیع عمل میکند درحالیکه سرمایه اجتماعی زنجیرهای به پیوندهایی اشاره دارد که بین طبقات ثروت و مقام ایجاد میشود. او به روابط بین افراد و گروهها در طبقههای اجتماعی متناوب در یک سلسهمراتب اشاره دارد، جایی که قدرت یا مقام اجتماعی و ثروت در دسترس گروههای مختلف است. وول کوک اعتقاد دارد چنین شبکههایی برای نفوذ، ایدهها و اطلاعات ناشی از نهادهای رسمی فراتر از اجتماع نقش کلیدی دارند.
سرمایه اجتماعی حکومتی و مدنی: کولیز (۱۹۹۸؛ نقل در فیضی، ۱۳۸۴) بین دو نوع سرمایه اجتماعی تمیز قائل شده است. سرمایه اجتماعی حکومتی: شامل قراردادها، مقررات و قوانین اجتماعی قابل اجرا و قلمرو آزادیهای مدنی است. سرمایه اجتماعی مدنی: مانند ارزشهای مشترک، هنجارها، شبکههای غیررسمی و عضویت در انجمنهاست (فیضی، ۱۳۸۴).
۲-۳-۷٫ سطوح سرمایه اجتماعی
برخی نویسندگان سرمایه اجتماعی را در دو سطح سازمانی و ملی بررسی کردهاند:
سطح ملی سرمایه اجتماعی: در این سطح اشاره به شبکهها، تعاملات و هنجارهایی است که کیفیت و کمیت تعاملات اجتماعی را شکل میدهد. سرمایه اجتماعی فقط مجموعه نهادهایی که جامعه را شکل میدهد نیست، بلکه سبب انسجام این نهادها نیز میشود. سرمایه اجتماعی مجموعهای از هنجارهای موجود در سیستم اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه و پایین آمدن سطح هزینههای تبادلات و ارتباطات میشود (علوی، ۱۳۸۰).
سطح سازمانی: در تحقیقات کوهن و پروساک (۲۰۰۱) به ایده بررسی سرمایه اجتماعی در سطح سازمان اشاره شده است. افرادی مانند کوهن و پروساک اعتقاد دارند که سرمایه اجتماعی میتواند به توسعه اقتصادی کمک کند. اهمیت سرمایه اجتماعی سازمانی در این است که سبب اجتماع افرادی میشود (گروهها، تیمها، سازمانها …) که با همدیگر بهطور موفقیتآمیز کارها را به پایان میرسانند و احساس انسجام را از طریق اعتماد و همکاری ایجاد میکنند (طلوعی و کاوسی، ۱۳۸۵).
عکس مرتبط با اقتصاد
سرمایه اجتماعی در تعریفی دیگر در سه سطح مطرح میگردد:
سطح فردی: مانند هنگامی که مادری از دوستش تقاضا میکند تا بچه او را برای مدتی نگه دارد. این رابطه دوستی ناشی از سرمایه اجتماعی میان مادر و دوست خود است که اگر وجود نداشت مادر مجبور بود پرستار بچه استخدام کند و هزینه بپردازد.
سطح گروهی: مانند مثالی که جیمز کلمن از فروشندگان بازار عمدهفروشی الماس در شهر نیویورک نقل میکند. او در این مثال نشان میدهد که چگونه تعهدات متقابل اعضای گروه و ضمانتهای مؤثر برای ممانعت از خیانت در امانت موجب شده تا اموری مانند ارزشیابی الماسها بدون کمترین هزینه و با اطمینان انجام گیرد و درنتیجه همبستگی گروهی در سطح بالایی حفظ و تداوم یابد.
سطح اجتماعی: سطحی که پوتنام و فوکویاما در کارهایشان به آن پرداختند. از نظر پوتنام سرمایه اجتماعی موجب شده تا نهادهای دموکراتیک حکومتی بهتر وظایف خود را انجام دهند و از نظر فوکویاما سرمایه اجتماعی، نظم اجتماعی را به طریق مؤثر و کارآمدتری حفظ و تداوم میبخشد (شاه حسینی، ۱۳۸۱).
با توجه به پدیده جهانی شدن و لزوم ایجاد ارتباطات مناسب با دیگر کشورها میتوان سطح فراملی را نیز به سطوح دیگر اضافه کرد. با تلفیق دو دیدگاه مطرح شده در خصوص سطوح سرمایه اجتماعی میتوان شمای زیر را ارائه داد
سطوح سرمایه اجتماعی
شکل ۱: سطوح سرمایه اجتماعی (رحمانی و کاووسی، ۱۳۸۷)
۲-۳-۸٫ مزایا و معایب سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی میتواند بنا بر ماهیت خود مزایا و معایبی برای سازمان داشته باشند:
۲-۳-۸-۱٫ مزایای سرمایه اجتماعی
ناهاپلیت وگوشال مدلی از سرمایه اجتماعی را معرفی میکنند که موجب پدید آمدن سرمایه اجتماعی فکری میشود. مطابق با این مدل سازمان مجموعهای نهادی است که موجب توسعه سرمایه اجتماعی میشود و از سویی دیگر برخی توانمندیهای خاص سازمان موجب مشارکت در دانش میشود که این استعدادها مزیت خاصی نسبت به سایر ترتیبات نهادی، از جمله بازار برای سازمان ایجاد میکند. این مزیت ویژه بهعنوان “مزیت سازمانی” از سوی محققان مطرح شده است. بسیاری از نظریهپردازان مزایای متعددی برای سرمایه اجتماعی برشمردهاند که در اینجا نظر کوهن و پروساک مطرح میشود:
مشارکت بهتر دانش به علت روابط اعتماد، چارچوبهای مرجع مشترک و اهداف مشترک
هزینههای اجرایی کمتر، به علت سطح بالای اعتماد و روح همکاری (هم درون و هم بیرون سازمان)
کاهش میزان ترک خدمت کارکنان، کاهش هزینههای جدایی و هزینههای بهکارگیری و آموزش، توجه به تغییرات پرسنلی دائمی و حفظ دانش سازمانی ارزشمند
انسجام عملی بیشتر، به علت ثبات سازمانی و شناخت مشترک
کوهن و پروساک اعتقاد دارند که آثار مثبت یاد شده تعهد، همکاری، وفاداری، استمرار و حتی ایثار از مزایای مهم سرمایه اجتماعیاند. آنان معتقدند سرمایهگذاری سنجیده در سرمایه اجتماعی میتواند به سازمانها کمک کند تا بتواند با چالشهای معاصر مواجهه شوند و حتی آن ها را به مزیت تبدیل کند. چالشهای معاصر آنان چالش بیثباتی و چالش مجازی بودن است (کوهن و پروساک،۲۰۰۱؛ نقل در باقری،۱۳۸۵).
۲-۳-۸-۲٫ معایب سرمایه اجتماعی
پوتنام اعتقاد دارد اگر یک درس ماندگار از انجمنهای اولیه سرمایه اجتماعی وجود داشته باشد این است که نمیتوان فرض کرد سرمایه اجتماعی همهجا و همیشه چیز خوبی است و باید مراقب ضعفهای بالقوه آن بود (پوتنام،۲۰۰۲). کوهن و پروساک موضوع پیوندهای کور یا جنبه تاریک سرمایه اجتماعی را نیز مطرح میکنند و اعتقاد دارند همانطور که سرمایه اجتماعی اعضای گروه را وادار میکند کارهای مفید باهم انجام دهند، میتواند آن ها را به کارهای متعصبانه، انفرادی یا کوته فکرانه و بدبینانه نسبت به افراد خارج از گروه و حتی گمراهکننده وادار کند. تنها ارزشهای مشترک و جهانبینی مشترک، کیفیت، عقلانیت و سودمندی گروه را تضمین میکند (کوهن و پروساک، ۲۰۰۱؛ نقل در باقری، ۱۳۸۵). سرمایه اجتماعی هزینههایی دارد که گاهی اوقات بسیار سنگینتر از منافع آن برای سازمان است و گاهی اوقات منافع آن برای سازمان، موجب زیانبخشهای دیگری از سازمان میشود. باوجود این درحالیکه قسمت عمدهای از تحقیقات بر منافع سرمایه اجتماعی متمرکز است، بخش کمتری به معایب و هزینههای آن اختصاص دارد (ویلانووا و جوسا،۲۰۰۳؛ نقل در باقری، ۱۳۸۵).
۲-۴٫ پیشینه پژوهش
سرمایه اجتماعی و منزلت اجتماعی موضوعی است که در جامعه علمی کشور کمتر مورد پژوهش قرار گرفته است و تحقیقات کمی درزمینه آن در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی صورت گرفته هرچند که سابقه تحقیق در این زمینه در خارج از کشور نسبت به ایران طولانیتر است. در زیر به چند نمونه از پژوهشهای صورت گرفته در داخل و خارج از ایران اشاره میشود
۲-۴-۱٫ پیشینه پژوهش در ایران
بررسی مطالعات انجام شده در داخل کشور نشان داد که تا زمان انجام این پژوهش مطالعهای به شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء منزلت اجتماعی کتابداران و توسعه سرمایه اجتماعی در کتابخانههای دانشگاهی نپرداخته است و اکثر مطالعات انجام شده به جنبههای دیگر سرمایه اجتماعی پرداختهاند. بنابراین مطالعاتی که در زیر میآید مربوط به جنبههای دیگر سرمایه اجتماعی است.
نوروزپور (۱۳۸۴) در پژوهش خود به سنجش سرمایه اجتماعی در شرکت خودروسازی سایپا پرداخته است. رویکرد این تحقیق به مسئله سرمایه اجتماعی در سطح سازمان، یک رویکرد سیستم بسته است. با توجه به نتایج تحقیق، سطح اعتماد در سازمان پایین میباشد (۸/۲۸ درصد). هنجارهایی که همکاری را در سطح سازمان تسهیل مینمایند در سطح نازلی قرار دارد (۲۷ درصد) به خصوص درزمینهٔ جمعگرایی، ارزش بودن کار و تمایل به کار تیمی، تعلق سازمانی در تمام سطوح سازمان پایین میباشد، اعتقاد به وجود عدالت سازمانی، ارتباطات غیررسمی بین کارکنان، مشارکت در تصمیمگیریها توسط کارکنان در سطح پایینی میباشد، و نتیجه نهایی این است که میزان سرمایه اجتماعی در سازمان ضعیف میباشد.
صیادی فر و فراشباشی (۱۳۸۵) در تحقیق خود به جایگاه اجتماعی کتابداران پرداختند. آنان به این نتیجه رسیدند که یکی از راههای کسب جایگاه اجتماعی مناسب برای کتابداران توسعه خدمات است. اگر کتابداران و کتابخانهها برای رفع مشکلاتی که درراه ارائه خدمات مناسب وجود دارد، در چالشهای مربوط توفیق یابند، خدمات توسعه مییابد و آنان نقش خود را در پاسخگویی به نیازهای جامعه ایفا خواهند کرد. در این صورت، استفاده کنندگان، نیاز به مراجعه و کمک گرفتن از کتابداران را درک کرده و آنان را افرادی متخصص به شمار میآورند و وجههٔ اجتماعی آنان نادیده گرفته نمیشود.
مطلبی قمی (۱۳۸۷) در پژوهش خود به ارزیابی سرمایه اجتماعی در شرکتهای مستقر در مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری دانشگاهی دولتی شهر تهران پرداخت. متغیرهای این تحقیق، بر اساس تعریف فبورا (۱۹۹۹)، که سرمایه اجتماعی را حاصل پدیدهای “اعتماد متقابل” و “تعاملات اجتماع”، “گروههای اجتماعی”، “احساس هویت جمعی”، “چشمانداز مشترک” و “کار تیمی” میداند، میباشد. همچنین، علاوه بر اجزای ششگانه سرمایه اجتماعی، دو متغیر «دریافت مشاوره از سایرین» و «تأمین مالی از سایرین» توسط کارآفرینان، مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. نتایج حاکی از این است که پنج جزء از اجزای ششگانه سرمایه اجتماعی در میان کارآفرینان از حد متوسط بالاتر میباشد. پنج جزیی که در میان کارآفرینان مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری از وضعیت مطلوبی برخوردار میباشند عبارتاند از: اعتماد متقابل، گروههای اجتماعی، کار تیمی، چشمانداز مشترک و احساس هویت جمعی؛ و میانگین جزء ششم یعنی تعاملات اجتماعی در میان کارآفرینان شرکتهای مستقر در مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری از حد متوسط پایینتر است. همچنین پژوهش حاضر نشان میدهد که کارآفرینان شرکتهای مستقر در مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری از مشاوره و تأمین مالی از سایرین بهرهمند نمیشوند.
پریرخ و احمدی (۱۳۸۸) پژوهشی با عنوان «بررسی میزان توانمندی گروه بحث الکترونیکی علوم کتابداری و اطلاعرسانی (LIS) در تشکیل سرمایه اجتماعی» انجام دادند یافتههای پژوهش حاکی از این است که گروه بحث الکترونیکی LIS بهعنوان یک شبکه اجتماعی فعال درزمینهٔ علوم کتابداری و اطلاعرسانی، از لحاظ رسیدن به سرمایه اجتماعی، در وضعیت مطلوب و قابلتوجهی قرار دارد. سایر یافتهها نشان داد گروه بحث الکترونیکی LIS، بهعنوان شبکهای اجتماعی پرطرفدار در حوزه علوم کتابداری و اطلاعرسانی در ایران، مجموعهای از سرمایههای فردی است که با داشتن ویژگیهایی خاص، مانند اعتماد، تعامل، مشارکت و سودمندی، سرمایهای اجتماعی را تشکیل داده است.
محمودی (۱۳۹۰) بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و میزان اجرای مدیریت دانش را در پژوهش خود موردتوجه قرار داد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که وضعیت سرمایه اجتماعی در کتابخانههای دانشگاهی فردوسی و علوم پزشکی در سطح متوسط قرار دارد و از میان همه مؤلفههای آن، مؤلفه هنجارهای مشترک کمترین میانگین و مؤلفه هویت بیشترین میانگین را دارد. مقایسه وضعیت سرمایه اجتماعی کتابداران بر اساس متغیرهای فردی نیز نشان میدهد، میانگین سرمایه اجتماعی کتابداران مرد و همچنین کتابداران متأهل به ترتیب بیشتر از سرمایه اجتماعی کتابداران زن و کتابداران مجرد میباشد. بررسی رابطه بین متغیرهای فردی “سن” و “مدرک تحصیلی” با میزان سرمایه اجتماعی نیز نشان میدهد که بین این دو متغیر با میزان سرمایه اجتماعی رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد بین میزان سرمایه اجتماعی و میزان اجرای مدیریت دانش همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین یافتهها حاکی از آن است در همه ابعاد سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی نمره میانگین بالاتری را کسب کردند. در این راستا، آزمون فرضیه تفاوت نشان داد تنها بین اشتراک دانش و کاربرد دانش در کتابخانههای دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد تفاوت معنادار وجود دارد و در سایر ابعاد مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی اگرچه تفاوت وجود دارد ولیکن این تفاوت از لحاظ آماری معنادار نمیباشد.