مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
ارزیابی تاثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر میزان تمایل افراد برای تقاضای بیمه عمر در ایران- قسمت ۱۰
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۱- خرمی (۱۳۷۶) در مقاله خود تحت عنوان ” عوامل مؤثر بر رشد بیمه های زندگی” وضع بازار بیمه های زندگی در کشورهای در حال توسعه را مورد بررسی قرار داده و عوامل موثر بر رشد بیمه های زندگی را در این کشورها ذکر کرده است. روش تجزیه و تحلیل ایشان عمدتا مقایسه کشورها با بهره گرفتن از آمار و نمودارها می باشد.
۲- شیدایی راد ( ۱۳۷۷ ) در پایان نامه اش به این نتیجه می رسد که سود پرداختی شرکت های بیمه در قالب سرمایه های عمر در مقایسه با سود بانکی در قرار دادهای بیمه های عمر سنتی کمتر است ، زیرا زمینه‎هایی که شرکت های بیمه به اجبار دولت برای سرمایه گذاری انتخاب می کنند بازده مناسبی ندارند ، در حالی که نظام بانکی در مقایسه با بیمه ، پیشرفت های قابل ملاحظه ای کرده و در بین مردم شناخته شده و قابل اعتماد است و بالاترین نرخ سود بانک ها نسبت به سود محاسبه شده در سرمایه های بیمه باعث می‎شود که پس انداز یا سرمایه گذاری در بانک ها برای مردم جذاب تر و قابل توجه تر باشد
۳- در تحقیق عارف علیزاده نیازی (۱۳۷۸) با عنوان ” شناسایی و تعیین مهمترین عوامل موثر بر تقاضای بیمه عمر در ایران و ارائه یک الگو مناسب”، در تحقیق سعی بر این بوده که عوامل و متغیرهایی را که در تقاضای بیمه عمر در کشور موثر می باشند شناسائی نمائیم و بعد از شناختن این عوامل میزان اهمیت و تاثیر هر یک از این متغیرها را در میزان تقاضای بیمه عمر تعیین شود یعنی عوامل و متغیرهای اقتصادی که در میزان تقاضای بیمه تاثیر دارند و ضریب این متغیرها را شناسائی و تعیین گردد.

۴- در تحقیق عزیزی (۱۳۸۵) با عنوان رابطه میان متغیرهای کلان اقتصادی و تقاضا برای بیمه عمر در ایران (۱۳۶۹-۱۳۸۵) تلاش شده است تا تقاضا برای بیمه عمر با توجه به متغیرهای اقتصاد کلان بررسی شود. به بیان دیگر در این مطالعه رابطه میان متغیرهای کلان اقتصادی و جمعیتی (توسعه مالی، درآمد، تورم، نرخ بهره، قیمت، بازده بازار سهام و امید به زندگی) با تقاضا برای بیمه عمر در ایران در دوره زمانی ۱۳۶۹-۱۳۸۳ بررسی شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که نرخ سپرده های بلند مدت، قیمت بیمه، درآمد، بازده سهام بورس اوراق بهادار و امید به زندگی از جمله مهمترین عوامل موثر بر تقاضا برای بیمه عمر در ایران می باشد. در این راستا قیمت بیمه رابطه معکوس قوی و مهمی با تقاضا برای بیمه عمر دارد. این یافته کاربرد بسیار زیادی برای سیاستگذاری دارد؛ زیرا که از این نتیجه می توان استراتژی های قیمت گذاری برای بیمه عمر را تنظیم کرد.

۵- در تحقیق انجام شده توسط مهرآرا و اعظم رجبیان (۱۳۸۵) با عنوان تقاضا برای بیمه عمر در ایران و کشورهای صادرکننده نفت ، تابع تقاضای بیمه عمر با بهره گرفتن از داده های سری زمانی ایران طی دوره ۱۳۴۵-۱۳۸۲ مبتنی بر رویکرد ARDL و هم چنین داده های پانل برای کشورهای صادرکننده نفت با درآمد متوسط برای دوره ۱۹۹۸-۲۰۰۲ برآورد و نتایج حاصله مقایسه می شوند. مطابق نتایج حاصله عمده ترین عوامل تعیین کننده تقاضای بیمه های زندگی در ایران، درآمد، میزان تحصیلات و بار تکفل است. هم چنین درآمد، احتمال مرگ سرپرست خانواده و تحصیلات از مهمترین عوامل موثر بر تقاضای بیمه های عمر در کشورهای نفت خیز با درآمد متوسط می باشند. کشش های درآمدی تابع تقاضای بیمه عمر نشان می دهد این محصول در کشورهای نفت خیز با درآمد متوسط لوکس و در ایران ضروری است. در واقع افزایش درآمد نقش اساسی تری در گسترش و تحولات بیمه های عمر در سایر کشورهای صادرکننده نفت نسبت به ایران داشته است. نتایج حاصله نشان می دهند که ظرفیت های فنی و نهادی به ویژه در بخش عرضه، اهمیت بیشتری در توسعه بیمه عمر این کشورها نسبت به عوامل تقاضا ( مطابق الگوهای استاندارد) داشته‎اند.
۶- مهدوی ( ۱۳۸۷ ) در طرحی با عنوان « بررسی عوامل کمی و کیفی موثر بر تقاضای بیمه عمر و راه کارهای توسعه و گسترش نفوذ آن در صنعت بیمه کشور » دلایل عدم رشد بیمه های عمر در کشور را به پنج دسته کلی عوامل ساختاری ، عوامل اقتصادی ، عوامل فرهنگی و آموزشی و اجتماعی ، عوامل مربوط به شرکت های بیمه وعلل مربوط به دولت و سیاست گذاری تقسیم می کند . در بخش عوامل اقتصادی به برخی از عواملی که سر راه توسعه بیمه عمر کشور قرار دارد می پردازد که این عوامل عبارت اند از تورم بیکاری و فقر ، سطح پایین در آمد بار تکفل قابل رقابت نبودن بیمه های سنتی مهدوی در طرح مربوط با سه نرخ عمر قرار دارد .

۷- مهدوی (۱۳۸۸) در مقاله ای با عنوان تقاضای بیمه عمر تصادفی: کاربردی از اقتصاد در شرایط عدم اطمینان، به تحقیقی تئوریک برای استخراج منحنی تقاضای بیمه عمر پرداخت. برای استخراج مسیر بهینه تقاضای بیمه عمر، توابع مطلوبیت انتظاری ناشی از مصرف بیمه بیمه گذاری که بخشی از درآمد خود را به تقاضای بیمه عمر اختصاص می دهد، نسبت به قید فرایند انباشت ثروت در دو حالت تصادفی و معین بهینه شده اند. سپس به کمک توابع مطلوبیت با ریسک پذیری نسبی ثابت crra، منحنی تقاضای بیمه عمر استخراج و در مرحله بعد آثار عوامل موثر بر تقاضای بیمه عمر به صورت تئوریک بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که عواملی چون هزینه های سربار، احتمال حیات و ثروت، اثر منفی بر میزان تقاضای بیمه عمر دارند. در حالی که اثر درجه ریسک گریزی و احتمال مرگ، بر میزان تقاضای بیمه عمر مثبت است.
۸- مهدوی و ماجد (۱۳۹۰) در مقاله ای با عنوان تحلیل عوامل اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی موثر بر تقاضای بیمه عمر در ایران ، عوامل موثر بر گسترش بیمه عمر کشور را بررسی کردند و جامعه آماری آن سه استان تهران، مازندران و آذربایجان شرقی بود. در این راستا به صورت تصادفی و از داخل خوشه های یاد شده نمونه ای گزیده شد. برای بررسی عوامل موثر، متغیرهای مربوط به این عوامل به دو گروه اصلی اقتصادی- اجتماعی و روانشناختی تقسیم و اطلاعات آن به وسیله ی ۷۳ شاخص با پرسشنامه گردآوری شده است. بر مبنای اطلاعات گردآوری شده نتایج نشان می دهد که تقاضای بیمه ی عمر طبق اطلاعات نمونه ای، رابطه ای منفی با متغیرهای سلامت انتظاری فرد، حق بیمه ی پرداختی، انتظارات تورمی مثبت، درجه ریسک گریزی، ارزیابی فرد از سلامت روانی خود، تمایل به ابراز اعتقادات فردی در جمع و درآمد دارد و متغیرهای اعتقاد به ارث گذاشتن، خوشبینی اقتصادی، اعتقاد به بهبود اوضاع اقتصاد ملی درآینده، سن فرد، اشتغال همسر و میزان مطالعه ی افراد روی تقاضای فرد برای بیمه عمر تاثیر مثبت دارد. در کنار عوامل گفته شده نکته ی جال توجه این است که افراد برای خرید بیمه ی عمر متاثر از تبلیغات شرکت‎های بیمه نیستند و بیشتر معرفی بیمه ی عمر از سوی دوستان و یا آشنایان در خرید بیمه ی عمر از سوی ایشان تاثیر دارد. نکته ی دوم مربوط به نوع شغل افراد است که شاغلین بخش دولتی تمایل بیشتری نسبت به شاغلین بخش خصوصی برای خرید بیمه ی عمر دارند.

۹- در تحقیق ابتسام آل احمدی ، حامد سلطانی (۱۳۹۱) با عنوان ” تحلیل تاثیر تورم بر تقاضای بیمه های عمر”، به منظور بررسی میدانی در این تحقیق از ۳۰۰ نفر نمونه انتخاب شده سوال گردید. از بین ۳۰۰ نفرپاسخ دهنده تعداد ۱۷۴ نفر از آنها زن بوده اند که حدود ۵۸ % را تشکیل می دهند از بین این ۱۷۴ نفر هیچ کس بیمه عمر خریداری نکرده بودند. از بین پاسخ دهنده های مرد که ۱۲۶ نفر بوده اند تعداد ۶۷ نفر بیمه عمر داشتند که حدود ۵۳ % کل مردان را تشکیل می دهند. داده های استخراج شده از ۳۰۰ پرسش نامه پر شده که شامل ۸ سوال علاوه بر اطلاعاتی مانند سطح تحصیلات،جنسیت و سن پرسش شونده بودند، با بهره گرفتن از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت و نتایج زیر به دست آمد:
۱- از بین پاسخ دهنده های مرد که ۱۲۶ نفر بوده اند تعداد ۶۷ نفر بیمه عمر داشتند که حدود ۵۳ % کل مردان را تشکیل می دهند .این موضوع نشان دهنده این است که مردان بیشتر به فکر خرید بیمه عمر هستند که به دلیل مسئولیت بالا آنها در قبال خانواده است.
-۲ حدود ۶۰ % افراد میزان تاثیر تورم بالا در کشور را در عدم تقاضای بیمه عمر بسیار زیاد دانسته اند.
۳- حدود ۵۲ % از جواب دهندگان کمبود درآمد را در عدم خرید بیمه عمر به طور کلی دارای سهم زیاد می‎دانند.که این نتیجه گیری بدست آمده از مدل اقتصاد سنجی را تصدیق می کند.
۴- ۶۰% افراد پاسخ دهندگان عدم اطلاع رسانی از شرایط بیمه عمر و آگاهی پایین افراد از این نوع بیمه را دارای تاثیر زیاد در عدم تقاضای بیمه عمر می دانند.
۵- حدود ۸۰ % افرادی که مورد پرسش قرار گرفته اند در خصوص جایگزینی منزل مسکونی به جای پول نقد به عنوان سرمایه بیمه عمر گزینه زیاد و خیلی زیاد را انتخاب کرده اند.که این خود درستی فرضیه دوم ما را ثابت می کند.
۶- میانگین تمایل اکثریت به جایگزینی سرمایه بیمه عمر نزدیک به گزینه زیاد است و این خود لزوم تغییر در نحوه قراردادهای بیمه عمر را بیش از پیش نشان می دهد.
۷- هرچه سطح تحصیلات بالاتر می رود میزان خرید بیمه عمر و همچنین تمایل به جایگزینی سرمایه نقدی بیمه عمر بالاتر می رود. که این نتیجه گیری حاصل از مدل را نیز تصدیق میکند.
۸ – حدود ۵۵ % کل افراد مورد پرسش منزل مسکونی را اولویت اول خود برای جایگزینی سرمایه نقدی بیمه عمر دانسته اند.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
 

 

۲-۲-۲) تحقیقات خارجی
 

۱- گرین[۸] در سال ۱۹۵۴، در مقاله ای تحت عنوان ” خرید بیمه عمر در شرایط تورمی”، فورتون در سال ۱۹۷۳، در مقاله ای ” تئوری بهینه بیمه عمر، توسعه و آزمون” و بابل در سال ۱۹۸۱، نشان دادند تورم انتظاری روی تقاضای بیمه های زندگی اثر منفی دارد. به عبارتی تورم ارزش بیمه عمر را کاهش می دهد.
۲- در سال ۱۹۶۷، هاموند[۹]، هاستون[۱۰] و ملندر[۱۱] در مقاله ای تحت عنوان تعیین هزینه حق بیمه عمر خانوار، یک پژوهش تجربی” به روش تجربی نشان دادند که رابطه مثبتی بین بار تکفل با تقاضا برای بیمه های زندگی وجود دارد.
۳- هاکنسون[۱۲] (۱۹۶۹)، در مقاله ای با عنوان ” استراتژی بهینه مصرف و سرمایه گذاری تحت ریسک و نااطمینانی بیمه عمر” ، فیشر[۱۳] در سال ۱۹۷۳، در مقاله ای تحت عنوان ” مدل سیکل زندگی بهینه بیمه عمر”، فورتون[۱۴] در سال ۱۹۷۳ در مقاله ای تحت عنوان ” تئوری بهینه عمر، توسعه و آزمون” و کمپل[۱۵] در مقاله ای تحت عنوان ” تقاضا برای بیمه عمر، یک کاربردی از اقتصاد عدم اطمینان” ، به رابطه مثبت و معنی‎دار بین تولید ملی و تقاضای بیمه عمر دست یافته اند.
۴- در سال ۱۹۷۳، کامینز[۱۶] در مقاله ای تحت عنوان ” مدل اقتصاد سنجی بخش بیمه عمر اقتصاد آمریکا”، اثرات متغیرهای کلان اقتصادی را روی صنعت بیمه عمر آمریکا مورد مطالعه قرار داد و به این نتیجه رسید که بیمه عمر با تولید ناخالص داخلی رابطه مثبت دارد.
۵- بابل[۱۷] در سال ۱۹۸۱ در مقاله تحت عنوان ” تورم، شاخص سازی و فروش بیمه عمر در برزیل ” ارتباط منفی بین تورم انتظاری و تقاضای بیمه های زندگی را نشان داد.
۶- لوئیس[۱۸] در سال ۱۹۸۹، در مقاله ای تحت عنوان ” عوامل موثر بر تقاضای بیمه های زندگی”، بینستوک، دیکنسون و خاجاریا در سال ۱۹۶۸، در مقاله تحت عنوان ” تعیین حق بیمه عمر، یک تجزیه و تحلیل منطقی بین المللی” و تروت و تروت در سال ۱۹۹۰ در مقاله ای تحت عنوان ” تقاضا برای بیمه در مکزیک و ایالات متحده” به صورت تجربی نشان داده اند که تقاضای بیمه های زندگی با درآمد رابطه مثبت دارد.
۷- اوترویل[۱۹] در سال ۱۹۹۲ در مقاله ای تحت عنوان ” رابطه بین بیمه، توسعه مالی و ساختار بازار در کشورهای در حال توسعه “، رابطه بین بیمه، توسعه اقتصادی و ساختار بازار بیمه در ۵۵ کشور در حال توسعه را مورد پژوهش قرار داد و به این نتیجه رسید که ارتباط بین حق بیمه دریافتی و تولید ناخالص داخلی مثبت و کشش درآمدی ، بزرگتر از واحد است.
۸- براون و کیم[۲۰] در سال ۱۹۹۳، در مقاله ای تحت عنوان” تجزیه و تحلیل بین المللی تقاضا برای بیمه عمر”، با بهره گرفتن از کار نظری لوئیس و کارهای تجربی انجام شده در زمینه تقاضای بیمه های زندگی، عوامل موثر بر تقاضای بیمه های زندگی را شامل درآمد ، بار تکفل ، تورم انتظاری و سطح تحصیلات برای ۴۵ کشور در حال توسعه و توسعه یافته مورد بررسی قرار دادند. رابطه تقاضا برای بیمه های زندگی با درآمد و بار تکفل مثبت و با تورم انتظاری منفی می باشد. هم چنین کشش درامدی تقاضا ۵۸% محاسبه شد که کوچکتر از واحد است.
۹- رابیه و زایدی[۲۱] در سال ۲۰۰۰ در مطالعه خود به بررسی رابطه بین متغیرهای کلان اقتصادی با تقاضای بیمه عمر پرداخته و نشان دادند که تورم، روی تقاضا برای بیمه های زندگی اثر منفی و درآمد اثر مثبت دارد.
۱۰- لیم و هبرمن[۲۲] (۲۰۰۳) با مطالعه ای تحت عنوان ” تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی و تقاضای بیمه عمر در مالزی در طول سال های ۱۹۶۸ تا ۲۰۰۱ به بررسی رابطه و تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله نرخ تورم و درآمد با تقاضای بیمه عمر پرداختند و به این نتیجه رسیدند که بیمه عمر با درآمد رابطه مثبت و با نرخ تورم، رابطه منفی دارد.
۱۱- در تحقیق ماریجانا کوراک ،ایوانا دزاجا و ساندرا پیپور (۲۰۱۳) با عنوان “اثر عوامل اجتماعی و دموگرافیک بر تقاضای بیمه عمر در کرواسی”، در این مقاله ، تجزیه و تحلیل عوامل اجتماعی و جمیعتی تقاضای بیمه عمر در کرواسی پرداخته شده است تحقیقات تجربی بر روی داده های نظرسنجی و جمع‎آوری نمونه از ۹۵ پاسخ دهنده است با توجه به نتایج ، سن اشتغال و آموزش و پرورش نشان می دهد تاثیر معنی داری بر تقاضای بیمه عمر خانواده ها در کرواسی وجود دارد . سایر بررسی عوامل جنس ، تاهل، تعداد اعضای خانواده در مصرف بیمه عمر متاثر می باشد.

 

 
 

فصل سوم
روش اجرای تحقیق

 

۳-۱) مقدمه
 

هدف تمام علوم، شناخت و درک دنیای پیرامون ما است.به منظور آگاهی ومشکلات دنیای اجتماعی، روش‎های علمی، تغییرات قابل ملاحظه ای پیدا کرده اند.این روند ها و حرکت سبب شده است که برای برسی رشته های مختلف علوم انسانی،از روش علمی استفاده شود.( ایران نژاد ،۱۳۷۷: ۹) تحقیق عبارت است از مجموعه فعالیت های منطقی، منظم، منسجم و هدفمند که در پی دستیابی به یکی یا ترکیبی از خواسته های زیر به صورت فردی یا گروهی صورت می گیرد :
۱ ) ارضای یک حس کنجکاوی معرفتی ( تحقیق بنیادی )
۲) توصیف ، یک شرایط یا نگرش عده ای از افراد ( تحقیق پیمایشی ، همبستگی…)
۳) جستجوی پاسخ و راه حل برای یک مسئله و مشکل واقعی ( تحقیق کاربردی…)
در طی فرایند تحقیق با بکارگیری ابزارهای جمع آوری، داده ها به طور عینی و معتبر، مشاهده،بررسی و استخراج می شوندو سپس با بهره گرفتن از فنون تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی به طور کمی و غیر کمی سعی می شود که ادعاها و حدس های علمی اولیه (فرضیه ها)آزمون شده و در نهایت (( رد )) یا (( پذیرفته می شوند ))و نتیجه گیری نهایی صورت پذیرد. (خاکی ، ۸۸:۱۳۹۰)لذا در این فصل از پژوهش حاضر به برسی چگونگی گردآوری داده ها ، تحلیل آنها جهت استفاده از داده های خام در راستای سوالات تحقیق پرداخته می شود.همچنین در این فصل تعریف و تفضیل مفاهیم اساسی همچون ( جامعه ی آماری ، نمونه گیری و چگونگی آزمون فرضیات ) ارائه گردیده است.

 

۳-۲) فرایند اجرای تحقیق
 

در این پژوهش با توجه به بررسی تاثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر تمایل به تقاضای بیمه عمر ادبیات تحقیق ، متغیر های اصلی تحقیق شناسای شده اند . متغیر عوامل اقتصادی شامل شاخصه های (تورم، سطح پایین درآمد ،بارتکفل ، سایر فعالیتهای سرمایه گذاری) و متغیر عوامل اجتماعی (عدم فرهنگ سازی در جامعه از طریق رسانه های جمعی و با حمایت دولت ، ناآشنایی مردم با بیمه های عمر و مترادف دانستن آنها با بیمه تامین اجتماعی و درمان) به عنوان متغیر مستقل مورد شناسایی قرار گرفته و تمایل بر تقاضای بیمه عمر به عنوان متغیروابسته فرض شده است . سپس با انتخاب شهرستان رشت بعنوان جامعه آماری نمونه گیری شده و داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای سنجش و اندازه گیری متغیر های فوق به وسیله پرسشنامه جمع آوری می شود .داده ها و اطلاعات جمع آوری شده استخراج و تبدیل به امتیازات مربوط می شوند و سپس برای تجزیه و تحلیل با بهره گرفتن از نرم افزار spss آماده شده و در ادامه مطابق مشخصه هاو آزمون های بعمل آمده به تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات اقدام می شود.

 

۳-۳ ) روش تحقیق
 

محقق پس از تهیه و تنظیم موضوع تحقیق باید در فکر انتخاب روش تحقیق باشد. هدف از انتخاب روش تحقیق این است که مشخص شود برای بررسی موضوعی خاص چه روش تحقیقی لازم است و محقق چه روش یا شیوه ای را اتخاذ کند تا او هرچه دقیق تر و سریع تر به پرسش یا پرسش های مورد نظر دست یابد.
با توجه به اینکه تحقیق حاضر به جمع آوری اطلاعات برای آزمون فرضیه ها یا پاسخ به سوال های مربوط به وضعیت فعلی می پردازد، لذا روش تحقیق به کار رفته در این طرح علّی و از نظر هدف کاربردی می‎باشد.
تحقیق توصیفی شامل جمع آوری اطلاعات برای آزمون فرضیه یا پاسخ به سوالات مربوط به وضعیت فعلی موضع مطالعه می شود. یک مطالعه ی توصیفی چگونگی وضع موجود را تعیین و گزارش می کند. (خاکی ۱۰۴:۱۳۹۰)

 

۳-۴) جامعه ی آماری
 

یک تحقیق علمی با هدف شناخت یک پدیده در جامعه ی آماری انجام می شود.به این دلیل موضوع تحقیق ممکن است متوجه صفات ، ویژگی ها ، کارکرد ها و متغیر های آن یا اینکه متوجه روابط بین متغیر ها ، صفات ، کنش و واکنش و عوامل تاثیر گذار جامعه باشد. بنابراین جامعه ی آماری را میتوان به این صورت تعریف نمود.
جامعه ی آماری اشاره به گروهی از افراد دارد که از یک خصوصیت مشترکی برخوردارند ، که آنها را از دیگر گروه ها متمایز می کند. ( دانایی فرد و دیگران،۱۳۸۹ )
در هر بررسی آماری ، مجموعه عناصر مورد نظر را جامعه می‌نامند. به عبارت دیگر ، جامعه مجموعه تمام مشاهدات ممکنی است که می‌توانند با تکرار یک آزمایش حاصل شوند به طور کلی جامعه عبارت است از مجموعه ای از افراد یا واحدها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند و تعریف جامعه آماری باید جامع و کامل باشد. (www.parsmodir.com)
جامعه آماری تحقیق حاضر نامحدود و جمعیت ساکن در شهرستان رشت می باشد با توجه به حجم بالای آن از نمونه گیری استفاده شده است.

 

۳-۵) حجم نمونه و برآورد آن
 

گروه نمونه مجموعه ی کوچکی از جامعه ی آماری است که مشتمل بر برخی از اعضا که از جامعه آماری انتخاب می شود گروه نمونه را تشکیل می دهند ، و نمونه برداری فرایند انتخاب کردن تعداد کافی از میان اعضای جامعه آماری است. به طوری که با مطالعه ی گروه نمونه و فهمیدن خصوصیات یا ویژگی های آزمودنی گروه این امکان به وجود می آید که خصوصیات و یا ویژگی ها را به اعضای جامعه تعمیم دهیم، دلایل استفاده از گروه نمونه نیز به جای جمع آوری داده ها از کل جامعه ی آماری کاملا مشخص است. در برسی های پژوهشی که شامل چند صد هزار عضو جامعه ی آماری می شود، عملا غیر ممکن است که اطلاعات را از هر عضو جمع آوری کنیم یا او را آزمون نمائیم حتی اگر هم امکان پذیر باشد ، به لحاظ زمان، هزینه و سایر مسائل منابع انسانی مقدور نیست. (سکاران ، ۲۹۷:۱۳۸۸)
روش نمونه گیری در این تحقیق روش نمونه ی غیر احتمالی و دردسترس، به این ترتیب که سعی شده افراد جامعه را به دسته های کوچک تر تقسیم کرده و در محلات این شهرستان به صورت حضوری از افرادجهت پاسخ به پرسشنامه ها استفاده شود.
با توجه به حجم جامعه از جدول مورگان استفاده شده و به نمونه ۳۸۴ نفر رسیدیم .
 

۳-۶) روش گرد آوری اطلاعات
 

 
 
 

نظر دهید »
تاثیر قرآن و حدیث در دیوان جمال¬الدین محمد¬بن عبدالرزاق اصفهانی ۹۲- قسمت ۹
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

ای نقشبند عالم جان اندرین جهان نی نی که نیست هیچ پذیرای نقش جان (۲۹۵/۱)
اشاره به آیه: هُوَالله الخالِق البارئُ المُصَوّر(حشر(۵۹)، ۲۴).(او خداوندی است خالق، آفریننده ای بی سابقه و صورتگری[بی نظیر]…).
۴-۱- ۱۰- حمد خدا
چون من از اعجاز کلک تو سخن رانم همی جان فضل اقرارآمنا وصدقنا دهد
(۱۲۶/۳)
اقتباس از آیات:۱- اَلّذیَن یَقُوُلون رَبنّا اِننا امنّا فَاغْفِْرلنا ذُنُوبَنا وَقنا عَذابَ النّار(آل عمران(۳)، ۱۶). (همان کسانی که می گویند:پروردگارا ما ایمان آورده ایم، پس گناهان ما را بیامرز وما را از عذاب آتش نگاهدار).
۲- وَقالُوا اَلْحَمدالله اَلذی صَدقنا وَعده واورثَنا اَلارض نَتبوا مِنْ الجِنَه حیثَ نشاء فَنعم اجرالعالَمین(الزمر(۳۹)، ۷۴).(آنها می گویند :حمد وستایش مخصوص خداوندی است که به وعده خویش درباره ما وفا کرد وزمین(بهشت)رامیراث ما قرار داد که هرجا بخواهیم منزلگاه خود قرار دهیم، چه نیکوست پاداش عمل کنندگان!).
۴-۱-۱۱- حلم و علم خدا
به حلم او که کشیده است ذره های زمین به علم او که شمرده ست قطره باران
(۲۸۴/۱۷)
مصراع دوم تلمیح دارد به آیه: ….وَاحاط بمالدیهم واحصی کل شی عددا(الجن(۷۲)، ۲۸).(…. واو به آنچه نزد آنهاست احاطه دارد و همه چیز را احصا کرده است).
۴-۱-۱۲- خواست خدا
همه سعادت گردون نثار جاه تو باد فان رب تعالی لما یشاء قدیر (۱۸۱/۱۲)
حل از آیه : …فیغفر لمن یشاء ویعذب من یشاء ولله علی کل شی قدیر(بقره(۲)۲۸۴).(…هرکس را بخواهد[و شایستگی داشته باشد]می بخشد وهرکس را بخواهد و[مستحق باشد]مجازات می کند وخداوند به همه چیز قدرت دارد).
۴-۱-۱۳- خشم خدا
زخشمت گر فتد یک شعله در بحر معین گردد آنگه بحر مسجور (۱۸۳/۳)
اقتباس از آیه : وَ الطُّور و کِتاب مَسطُور فی رق منسور وَ الْبَیْتِ َالْمَعْمُور وَ اَلْسَّقف اَلْمَرْفُوع وَاَلبَحرِ المَْسجُور اِنْ عَذابِ رَبّکَ لِواقع(طور(۵۲)، ۶).(سوگند به کوه طور و کتابی که نوشته شد در صفحه ای گسترده، وسوگند به بیت المعمور و سقف برافراشته و دریای بر افروخته،که عذاب پروردگارت واقع می شود).
۴-۱-۱۴- خلل در آفرینش
باش تا قرص فلک در آسمان گردد فطیر باش تا منسوخ گردد آیت هل من فطور
(۱۹۸/۶)
مصراع اول اشاره به آیه: اذا الشمس کورت(تکویر(۸۱)،۱).(در آن هنگام که خورشید در هم پیچیده شود).
مصراع دوم، اقتباس از آیه: اَلَّذی خَلِق سَبِع سَمواتِ طَباقاما تری فی خَلق اَلْرحمنِ مِنْ تَفاوت فاَرجع َالْبصر هل تَری مِن فطور(ملک(۶۷)،۳).(همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید. در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضاد وعیبی نمی بینی، بار دیگر نگاه کن.آیا هیچ شکاف وخللی مشاهده می کنی؟).
۴-۱-۱۵- دعوت خداوند
هاتف والله یدعو بر زبان شوق حق گفته اندر گوش هوشت هان چه می یابی هلا
(۳۵/۵)
اقتباس از آیه : ئالله یدعو الی دارالسلام ویهدی من یشاء الی صراط مستقیم(یونس(۱۰)،۲۵).
(وخداوند به سرای صلح و سلامت دعوت می کند و هرکس را بخواهد به راه راست هدایت می کند).
شاد باش ای رحمت شامل که جود واسعت خلق راشد عّدت وقت مضائق ساخته
(۳۲۰/۶ )
اشاره دارد به آیه : … قالَ عَذابی اصیب به مِن اشاء وَرَحْمَتی وَسعت کُل شَیء … (اعراف (۷) ۱۵۶). ( گفت: مجازاتم را به هر کس بخواهم می رسانم ورحمتم همه چیز را فرا گرفته … ).
ابی جریح گفت وابوبکر هزلی که : چون این آیت فرود آمد که : « ورحمتی وسعت کل شی » ابلیس سر بر آورد وشادی نمود ونشاط کرد، گفت : أنا من ذلک الشیء » رب العالمین ابلیس را وا بیرون کرد به آنچه گفت : فسأ کُتبها الذین یتقون ویؤتون الزکوه والذین هم بآیاتنا یؤمنون (میبدی، ۱۳۷۶ : ج ۳، ۷۵۸ – ۷۵۹ ).
بیت بالا اشاره به خبر زیر دارد :
اِنَّ الله یاته رحمه انزل منها رحمه واحد ه بَیْنَ الجِنّ والانس والطَّیر والبَهائم واَهْوام فیها یتعطغون وَبها یَتراحَمون واخر تسعا وَتسعین رَحْمه یَرحم بها عباده یوم القیامه ( فروزانفر، ۱۳۷۵ : ۵۱۶ ).( خداوند از صد قسمت رحمتش ققط یک قسمت را در دنیا به جن وانس، پرندگان، حیوانات و حشرات عطا کرده است، تا بین خود با محبت ومهربانی زندگی کنند ونود ونه قسمت دیگر رادر آخرت به بندگان خویش اختصاص خواهد داد ).
۴-۱-۱۶- سوگند خدا
خورد است خدا ازروی تعظیم سوگند به روی همچو ماهت (۳/۴)
ناظر به آیه : لَعَمُّرکَ اِنَّهُم لَفیِ سَکْرَ تِهِم یَعْمَهُون ( حجر (۱۵)، ۷۲ ). (به جان تو سوگند، اینها در مستی خود سر گردانند[وعقل وشعور خود را از دست داه اند] ) . مفسران گفته اند که خداوند هرگز به عمر وزندگی کسی سوگند یاد نکرده است مگر به حیات محمد (ص) واین تشریف تفضیلی است بای آن حضرت (میبدی، ۱۳۷۶ : ج۵، ۳۲۵).
طفر ای جلال تو لعمرک منشور ولایت تو لولاک (۵/۳)
مصراع اول اقتباس ازآیه : لَعَمُّرکَ اِنَّهُم لَفیِ سَکْرَ تِهِم یَعْمَهُون (حجر (۱۵)، ۷۲ ). ( به جان تو سوگند، اینها در مستی خود سر گردانند[وعقل وشعور خود را از دست داه اند] ) .
مصراع دوم اشاره به حدیث معروف : لو لاکَ لما خَلِقت اَلا فلاکَ ( [خداوند فرمود : ای محمد] اگر به خاطر تو نبود، جهان را نمی آفریدم ).
۴-۱-۱۷- سایۀ خدا
سایۀ ایزد در بخشش لاجرم همچنان همی بخشد (۹۵/۱۲)
اشاره به روایت : ظِلُّ الْاِ لهِ هو الانسانُ الکامل المتحقق بالحضره الذاتیه (فروزانفر، ۱۳۷۵: ۱۹۵).
ونیز اشاره به روایت معروف : السلطان ظل الله (پادشاه، سایۀ خدا است).
۴-۱-۱۸- صنع خدا
نقش بی نقاش چون صورت نمی بنند به عقل کی پذیرد نظم بی صانع جهان را اتصال
(۲۲۱ /۲)
مصراع اول اشاره دارد به آیه :
هُوَ الله الخالِقُ البارِی المُصَور لَهُ الاسْماء الحُسنی یُسَبحُ له ما فی السَّمواتِ والاَرض وهُو العَزیز الحَکیم (حشر (۵۹)، ۲۴). (او خداوندی است خالق، آفریننده ای بی سابقه وصورتگری [بی نظیر] برای او نام های نیک است، آنچه در آسمانها وزمین است تسبیح او می گویند. واو عزیز وحکیم است).
۴-۱-۱۹- خالق مطلق
خالق جسم است وجان ورازق انس است وجان مبدع عقل است ونفس وواهب جاه است ومال
(۲۲۰/۳) قسمت اول مصراع اول اقتباس از آیه: هو الله الباری المُصَوِّرُ … (حشر (۵۹)، ۲۴). (او خداوندی است خالق، آفریننده ای بی سابقه وصورتگری بی نظیر ! … ).
قسمت دوم مصراع اولِ، حل از آیه:
… وَصُورُکُم فاحسن صورکُمْ ورزقُکُمْ مِنَ الطَّیبات … (غافر (۴۰)، ۲۴). ( [خداوند کسی است که] شما را صورتگری کرد وصورتتان را نیکو آفرید واز چیزهای پاکیزه به شما روزی داد).
قسمت اول مصراع دوم تلمیح به حدیث: اِنّ اول ما خلق الله العقل (فروزانفر، ۱۳۸۵: ۲۰۲). (اولین چیزی که حق تعالی آفرید، عقل بود).
قسمت دوم مصراع دوم اقتباس از آیه :
وهُو الّذی أنشَاکم مین نَفسِ واحِدَه … (انعام (۶)، ۹۸). (او کسی است که شما را ازیک نفْس آفرید).
قسمت سوم مصراع دوم، حل از آیه: … وَهَبْ لَنا من لَدُ نکَ رَحمَهً انک اَنْتَ الْوَهّاب (آل عمران (۳)، ۸). (واز سوی تو رحمتی بر ما ببخش، زیرا تو بخشنده ای).
۴-۱-۲۰- عروه الوثقی
هر کو کند التجا به درگاهت مستمسک شد به عروه الوثقی(۳۳۷/۱)
اقتباس ازآیه : … فمن یکفر باَلطاغوت ویومن بالله فقد استمسک باعروه الوثقی لا نفصام لها …(بقره (۲)، ۲۵۶). (بنا براین کسی که به طاغوت کافر شود وبه خد ایمان آورد، به دستگیره محمکمی چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست …).
ساحت تواهل معنی را پناهی با دو هست کز حوادثشان پناه این عروه اوثقی دهد
(۱۲۸/۷)
ومن یسلم وجهه الی الله وهو محسن فقد استسمک بالعروه الوثقی والی الله عاقبه الامور (لقمان (۳۱)، ۲۲). (کسی که روی خود را تسلیم خداکند در حالی که نیکوکار باشد، به دستگیره محکمی چنگ زده [وبه تکیه گاه مطمئنی تکیه کرده است] وعاقبت همۀکارها به سوی خداست).
۴-۱-۲۱- عالم الغیب
رای تو گر نیست بر اسرار غیبی مُطّلع انتهای کارها چون می بداند ز ابتدا (۱۴/۸)
اشاره دارد به آیات:

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
 
 
 

نظر دهید »
جایگاه چین در سیاست نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران- قسمت ۴
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

ادراک اهداف و منافع مشترک
اراده سیاسی توسعه روابط
تقویت نیروهای متحد کننده و تضعیف نیروهای تجزیه گر
کمال اندیشه همگرایی
نهادسازی وتشکیل سازمان همراه با تعویض قدرت عملکردی
توسعه و تحکیم کارکرد نهادها
یکپارچه سازی
جالب توجه است که در اغلب موارد همگرایی در سیاست بین الملل مترادف با منطقه گرایی تلقی می شود و اکثر نظریه های همگرایی، همگرایی منطقه ای را مورد توجه قرارداده اند. در واقع، همگرایی را بصورت عینی تر و ملموس تر در سطح منطقه ملاحظه می کنیم ، گروهی این فرایند را نقطه ی مقابل بسط و توسعه روابط بین الملل در سطح کلان مشاهده می کنند، زیرا از این منظر هر اندازه گرایش های منطقه ای گسترش یابد به همان نسبت جهانی نگریستن و بین المللی شدن دچار ضعف می شود. منطقه گرایی در نظام بین الملل به گسترش قابل ملاحظه همکاری های سیاسی و اقتصادی میان دولت ها و سایر بازیگران در نواحی جغرافیایی خاص اشاره دارد. همانطور که در جامعه ی ملی هیچ فردی نمی تواند به تنهایی به قدرت سیاسی دست یابد و ناچار باید در پناه یک حزب جایگاه در معادلات سیاسی پیدا کند یک کشور هم نمی تواند به تنهایی در معادلات قدرت جهانی جایگاهی پیدا کند و از این رو ضرورت منطقه گرایی خود را بر همه کشورها تحمیل می کند ( Naghibzadeh,2009,144)

رهیافتهای متفاوتی به همگرایی وجود دارد . می توان در وهله ی اول به رهیافت های اقتصادی اشاره کرد بر اساس این نظریه ها سود حاصل از همگرایی اقتصادی و تاثیرات رفاهی آن، شکل گیری آن توضیح داده می شود (مشیرزاده، ۱۳۸۸: ۴۰) سپس در چنین وضعیتی اجتماع سیاسی می باید وفاداری ها و احساسات اکثریت مردم واحدهای متشکله خود را هدایت کرده تا ضمن حفظ هویت خویش نگاه وسیع تری نسبت به اقتصاد ، فرهنگ، سیاست و امنیت داشته باشند . (قوام ،۱۳۸۹: ۴۵) منطقه گرایی می تواند در رابطه خود مردم منطقه مطرح شود تجلی این وضعیت را می توان در توسعه ی کانال های چند گانه و شبکه های اجتماعی پیچیده مشاهده کرد که طی آن انگاره ها ، ایستارهای سیاسی و شیوه های تفکر از ناحیه ای به ناحیه ی دیگر انتشار یافته که این خود به ایجاد جامعه مدنی منطقه ای فراملی کمک فراوان خواهد کرد. تحت این شرایط منطقه گرایی بر حسب پیچیدگی ها ، جریانات وشبکه ها بررسی می شود . این روند سبب می شود دولت ها به میزان قابل توجهی خصوصیات وحدت دهندگی خود را از دست داده و با ایجاد اتحادهای فراحکومتی و سطوح و لایه های چندگانه ی بازیگران، اشکال نوینی از هویت در بالا و نیز در پایین دولت هایی که به صورت سرزمینی تعریف می شوند ظهور یابند (قوام ،۱۳۸۹: ۵۶) البته کلیه ی مناطق، از لحاظ فرهنگ سیاسی ، تحولات تاریخی و اقتصادی در وضعیت مشابهی قرار ندارند که بتوان از آنها انتظار داشت در فرایند همگرایی منطقه ای به یک شکل عمل کنند بدین ترتیب میزان توانایی جوامع واقع در یک منطقه در بازتعریف مفاهیم سنتی در اشکال نوین ، درجه ی همگرایی منطقه ای را تعیین خواهد کرد . مجموعه عواملی که دولت ها برای ورود به همگرایی های منطقه ای ترغیب می کند، بالا رفتن هزینه های بیرون ماندن از اتحادهاست. تحت این شرایط دولت های واقع در یک منطقه کوشش بسیاری خواهند کرد تا از امکانات بالقوه خویش در راستای تقویت ترتیبات منطقه ای بهره جویند (قوام ،۱۳۸۹: ۵۶)

با این اوصاف، همگرایی منطقه ای، بیان چگونگی رسیدن به صلح و امنیت بین الملل و چارچوبی برای مطالعه ی روابط بین الملل است. مهم تر اینکه همگرایی در سطح منطقه کاری بس سهل تر از سطح جهانی است . نظریه پردازان در این راستا به دلایل ذیل اشاره می نمایند که :

 

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
 

 

هماهنگی منافع و اشتراک ارزش ها و آداب و روسوم بین کشورهای همسایه بیشتر است
 

منافع اقتصادی – سیاسی کشورها از طریق چند جانبه گرایی بهتر از یکجانبه گرایی فراهم می شود
 

کاهش جنگ و خشونت از طریق منطقه گرایی بیشتر ممکن است و کشورها انگیزه ی بیشتری برای حل و فصل اختلافات دارند
 

در مجموع بر حسب در نظر گرفتن سطوح گوناگون تحلیل و توسل به نظریه های مختلف می توان در ارتباط با همگرایی منطقه ای به نتایج متفاوتی رسید. دو گروه از نظریه های سیستمیک یا ساختاری یعنی نوواقع گرایی با تاکید بر محدودیت های نظام فاقد اقتدار مرکزی بین المللی و اهمیت رقابت بر سر قدرت و همچنین نظریه های وابستگی متقابل ساختاری و جهانی شدن که روی تغییر در مختصات بین الملل و تاثیر دگرگونی اقتصادی و فناوری تاکید می کند را می توان مورد توجه قرار داد.
از منظر نو واقع گرایی سیاست منطقه گرایی و ظهور ترتیبات منطقه ای دارای وجوه مشترک بسیاری با سیاست شکل گیری اتحادهاست ، بر این اساس منطقه گرایی را می باید از طریق نگاه به منطقه از خارج و نیز جایگاه منطقه در نظام بین الملل مورد توجه قرار داد . بدین ترتیب گروه بندی های منطقه ای در واکنش به چالشهای خارجی شکل می گیرد (قوام ،۱۳۸۹: ۵۷) در ارتباط با ترتیبات اقتصادی و امنیتی منطقه ای توسط دولت های نسبتا ضعیف تر ایجاد می شود ، نو واقع گرایی روند فعالیت های آنها را وابسته به سیاست ها و ایستارهای قدرت های بزرگ می داند. به هر حال نو واقع گرایی حرف چنانی در مورد ویژگی همکاری منطقه ای که طی آن ساختاره ای نهادی جدیدی که با انگاره های سنتی در مورد ائتلاف، اتحاد یا سازمان های بین المللی سنتی متفاوت می باشند ، به ما نمی گوید.
در سطح دوم تحلیل که همان سطح منطقه ای باشد محققان این فرایند را بر اساس رویکرد های نوکارکرد گرایی، وابستگی متقابل، نهادگرایی نئولیبرال و بالاخره سازه انگاری بررسی می کنند در چارچوب سه رویکرد اول باید خاطر نشان ساخت که منطقه گرایی بصورت واکنش کارکردی توسط دولت ها نسبت به مسائلی مطرح می شود که از طریق وابستگی متقابل منطقه ای ایجاد می گردند که طی آن بر نقش و اهمیت نهاد ها در تقویت یکپارچگی منطقه ای تاکید می شود. رویکرد های مزبور که از دیدگاه های لیبرال مایه می گیرند عمدتا به عقلانیت ، هدف های رفاهی ، دانش تکنیکی و علمی و جنبه های کثرت گرایانه جامعه بین الملل عنایت دارند (قوام ،۱۳۸۹: ۶۰)
الف) رویکرد کارکرد گرایی
کارکردگرایی کلاسیک، جنبش اصلاحی رقیب در عین حال مکمل است که با آرمان گرایی لیبرال ارتباط دارد . این رویکرد درصدد ایجاد صلح از طریق کنارهم گذاردن واحدهاست. مشهورترین نظریه پرداز آن دیوید میترانی می باشدکه معتقد است مسائل کارکردی فنی و اقتصادی اساس همگرایی می باشد. برخلاف فدرالیست ها که اساسا از حوزه ی سیاسی همگرایی را آغاز می کنند ، کارکردگرایی همگرایی را امری کارکردی ، فنی و اقتصادی می داند که لزوما به یک نهاد سیاسی منجر نمی شود لذا اینان معتقدند با پیشرفت جوامع مدرن ، مسایل فنی و کارکردی به وجود می آید که هیچ یک از کشورها به تنهایی قادر نیستند این مسایل را حل نمایند و تصمیم بگیرند. افزایش و گسترش این حوزه ها، تکنوکرات ها را ایجاد می کند. پس الزامات فنی کارکردی باعث شکل گیری نهادهای فنی-اقتصادی برای اداره این مسایل می شود نهایتا اگر همکاری ها ادامه یابند به سایر حوزه ها سرایت می کند و تسریع کارکردی در اینجا برقرار می گردد سپس این همکاری اشباع شده و به حوزه های سیاسی کشیده می شود و شاهد همگرایی سیاسی نیز خواهیم بود مانند جامعه ی اروپا. در خصوص همکاری بین المللی در سطوح فنی و اقتصادی، به عقیده ی کارکردگرایان، به جای دیپلمات های حرفه ای ، متخصصان فنی بهترین عامل پیوند های تشریک مساعی در آن سوی مرزهای ملی به شمار می روند. برنامه صلح کارکرد گرایان به جای توجه به منافع فوری ناامنی ملی، به همکاری ملی در عرصه های فنی به عنوان اولین گام در این مسیر عنایت دارد بدین ترتیب هنگامی که رویه های همکاری در یک حوزه ی فنی مانند ارتباطات و یا اقتصادی نضج گرفت، این وضعیت به سایر حوزه ها گسترش خواهد یافت. توصیه ی کارکردگرایان برای موفقیت و ادامه ی همگرایی و اجتناب از سرخوردگی و ناکامی در این راه تقبل وظایف و مسئولیت هایی است که بتوان از عهده آن برآمد. بر این اساس فائق آمدن بر مشکلات در یک حوزه باعث ترغیب سایر فعالیت ها و در نتیجه بسط همکاری ها خواهد شد. بر اساس این تحلیل، کارکرد گرایی به دنبال تفهیم این مطلب است که ملزومات سیاسی برای صلح این است که دولت ها برای تعقیب منافع ملی که با منافع سایرین مصادف باشد همکاری کنند نه آنکه در مورد منافع ملی که در تعارض با سایر دولت هاست مصالحه نمایند. به هر حال کارکرد گرایی بر این امر تاکید دارد که تامین نیازهای مشترک عاملی عمده در متحد ساختن مردم در ورای مرزهای دولت بشمار می رود. در حقیقت، کارکردگرایی نیاز به نوعی همکاری در نظام بین المللی بر اساس نیازهای کارکردی چون حمل و نقل، ارتباطات ، بهداشت، فعالیت های فرهنگی و تجاری را به جای نظام موجود که سبب بروز جنگ است، حائز اهمیت می داند و اینکه این فرایند در بستر غیر سیاسی یعنی در زمینه های اقتصادی ، اجتماعی و فنی شکل می گیرد.هاس و میترانی در این دیدگاه اشتراک نظر دارند که می توان وظایف فنی را از مسائل سیاسی و مسائل قدرت را از امور رفاهی جدا کرد . ولی هاس بر این عقیده است که برای تحقق همگرایی باید نخبگان سیاسی منتفع خود را در آن فرایند ببینند. تخصیص وظایف به سازمان های بین المللی – حتی اگر وظایف کارکردی هم باشد – تنها زمانی تحقق می یابد که بازیگران منافع خود را در آن ملاحظه کنند و به مشارکت در آن متعهد باقی بمانند .
در آخر ذکر این نکته ضروری است که نباید تصور کرد که کارکردگرایی آنگونه که اصالتا توسط میترانی تصور می شد، نظریه ی همگرایی منطقه ای است. در حقیقت وی به نحوی نسبت به چنین روندی روی خوش نشان نمی داد، حتی وی بر این باور بود که این وضع توجه مردم را از هدف واقعی همگرایی بین المللی منحرف می سازد . علاوه بر آن معتقد بود، که این امکان وجود دارد که فدراسیون های منطقه ای به سادگی به ابرقدرت ها و یا ابر دولت ها تبدیل شوند. نسبت به رویکرد کارکردگرایی نقدهایی وارد شده که به پاره ای از آنها اشاره می کنیم :

 

 

تفکیک مسایل تکنیکی از سیاسی کار ساده ای نیست و حل مسائل اقتصادی اجتماعی مجزا از ملاحظات سیاسی نیستند.
 

کارکردگرایی مبتنی بر دیدگاهی خوش بینانه است که طی آن منافع حاصل از همکاری تکنیکی قابل تسری بر سایر حوزه های موضوعی خواهد بود (مشیرزاده، ۱۳۸۹: ۴۹)
 

بر خلاف منطق کارکرد گرایی، دولت ها از واگذاری حاکمیت به نهادهای فراملی اکراه دارند و اینگونه نیست که بصورت خودکار جامیت از سطح ملی به منطقه ای و بین المللی واگذار شود
 

ب)رویکرد نوکارکردگرایی
همچنان که از نام آن مستفاد می شود نوکارکردگرایی شکل جدیدی از کارکردگرایی است. در واقع هر دو نظریه بر مبنای این دیدگاه استوارند که همگرایی به بهترین وجه از حوزه های مربوط به منافع همپوش و مشترک و به صورت تدریجی آغاز می شود که به این نوع برخورد گاه رویکرد تسری هم می گویند طبق هر دو نظریه تسری ها به احتمال زیاد در حوزه ی موضوعی اقتصاد سیاسی قرار دارند. با این اوصاف، نوکارکردگرایان تحت تاثیر رفتارگرایان بوده و تلاش می کردند قرائت جدیدی از کارکرد گرایی ارائه دهند و در عین پایبندی به برخی اصول ، اشکالات آن را رفع کنند. اینان نقش با واسطه ای را برای دولت ها قائل شده و نقشی نیز برای نهادهای منطقه ای در نظر گرفتند. بدین ترتیب، نوکارکردگرایی از بسیاری از جهات با کارکرد گرایی متفاوت است زیرا اولا آن یک نظریه ی همگرایی منطقه ای است نه جهانی و عمدتا مربوط به بررسی این فرایند در اروپای غربی از سال ۱۹۴۵ می شود (قوام ،۱۳۸۹: ۵۰) کارکردگرایی معتقد بود همگرایی فرایندی درونی است یعنی مکانیسم داخلی برای کشورهای همگراست و همگرایی تحت تاثیر منافع داخلی است. نوکارکردگرایان برای رفع این نقیصه فرضیه برون گرایی را مطرح کردند برون گرایی توضیح می دهد که همگرایی چگونه تحت تاثیر عوامل محیطی و خارجی تعمیق می یابد . بر این اساس همگرایی متضمن تبعیض است یعنی کشورهای خارج از منطقه به این تبعیض واکنش نشان می دهند و در مقابل کشورهای داخل منطقه ، در پاسخ به این واکنش همگراتر می شوند . برای مثال اروپایی ها، برای اینکه در مقابل امریکا موضع بگیرند یا باید تصمیم مشترک بگیرند و یا کمیسیون اروپا به جای آنها تصمیم بگیرد که این باعث همگرایی می شود و عدم این امر باعث به خطر افتادن منافع آنها می شود به نظر لیندربرگ دست کشیدن از تصمیم گیری مستقل و اتخاذ تصمیمات مشترک یا واگذاری تصمیم گیری به نهادهای فراملی باعث برون گرایی و همگرایی می شود.از منظر نوکارکردگرایان همگرایی در میان کشورهایی صورت می گیرد که در رقابت با یکدیگرند نه در تعارض منافع.
موضوع محوری در نوکارکردگرایی این است که هنگامی که همگرایی آغاز شد، رفته رفته همگرایی از یک حوزه به سایر حوزه ها تسری می یابد بخصوص در حوزه های موضوعی که سطح بالای وابستگی متقابل وجود داشته باشد بنابراین فراین گسترش و پخش امکان دارد بصورت نیمه خودکار و یا غیر خودکار عمل نماید (قوام ،۱۳۸۹: ۵۰) رویکرد نوکارکردگرایی به میزان قابل توجهی مرهون کارهای ارنست هاس است. وی معتقد بود که تحقق فرایند کارکرد گرایی در مناطقی مثل اروپای غربی ، به ویژه در سایه ی تاریخ و ارزش های مشترک دموکراتیک بعد از سال ۱۹۴۵ میسر است. ارنست هاس براین باور بود که بسیار دشوار است که مسائل فنی را از مسائل سیاسی تفکیک کرد یا از تعارض میان دولت ها در صورتی که منافع حاصل از همکاری به صورت نامساوی میان آنها توزیع شود، اجتناب ورزید. تحت این شرایط، بنابراین ضروری است که به تاسیس یک سلسله نهادهای رسمی مبادرت کرد تا توافقهای حاصل میان دولتها را اجرا کنند. برای آنکه دستگاه های مزبور از کارایی بالایی برخوردارگردند ، ضروری است که به نحوی از انحاء دارای استقلال عمل نسبت به حکومت های ملی خویش باشند(قوام ،۱۳۸۹: ۵۰) در دهه ی ۱۹۶۰ نوکارکردگرایی اروپای غربی با پدیده ی گلیسم مواجه شد. تحت این شرایط بسیاری از مفروضات به ویژه آنهایی که در ارتباط با گرایش های پویای بخش و گسترش همگرایی بودند شدیدا مورد سوال قرار گرفتند . از این رو انتفاداتی بر آن وارد شد که عبارتند از:

 

 

نوکارکردگرایان متهم شدند که نقش دولت را در نظر نمی گیرند و معتقدند که دولت ها در اثر فشار نهادهای بین المللی مجبور به همکاری با هم می شوند. لذا قائل به نقش ثانویه برای دولت ها هستند ولی از نظر منطقی بدون همکاری دولت ها، همگرایی آغاز نمی شود. در واقعیت هم آنگونه که نوکارکردگرایان انتظار داشتند همگرایی از کنترل دولت ها خارج نشد و مستلزم اراده ی سیاسی بود
 

همگرایی از حوزه ی اقتصادی بطور اتوماتیک وار وارد حوزه ی سیاسی نمی شود و معمولا دولت ها باید تصمیم بگیرند.
 

برخلاف نظر نوکارکردگرایان در همگرایی نخبگان سیاسی هستند که نقش مهمی را ایفا می کنند و نه نخبگان اقتصادی.
 

با تمام این احوال، نوکارکردگرایی با تمام نقایصی که بر آن وارد شد پس از فروپاشی شوروی دوباره احیا و پردازش نظریه های دیگری در طیف لیبرالیسم را سبب گردید .
ج)فدرالیسم
تحت این شرایط فدراسیونی از دولت ها که قبلا بطور مجزا از یکدیگر قرار داشتند ، اینک از طریق سهیم شدن در قدرت می توانند در چارچوب یک جامعه ی واحد در یکدیگر ادغام شوند. فدرالیسم به عنوان یک نظریه ی همگرایی منطقه ای یا حتی جهانی بر این اصل استوار است که دیالکتیک وحدت در تنوع می تواند برای وحدت متقابل دولتها مناسب باشد، بنابراین فدرالیسم به صورت یک نظام همگرایی در این سطوح دارای خمیر مایه ایدئولوژیک و نیز تجویزی است . در مقایسه با کارکردگرایی و نوکارکردگرایی این رویکرد ادعا می کند که می تواند به راحتی از عهده ی سهیم شدن در قدرت مشروع بر اساس مواردی که بطور تجربی به محک آزمون گذارده شده، برآید (قوام ،۱۳۸۹: ۵۲) در گسترده ترین معنا فدرالیسم عبارتست از فرایند اتحاد جوامع ملی مختلف که گرایش های متفاوت را با همسازگار می کند. طی اتحاد، دو گرایش متضاد یکی می شود ممکن است گرایش به خود مختاری واحد های ملی و گرایشی دیگر به وجود سلسله مراتب در جامعه فدرال استوار باشد . در روابط بین الملل همه حاکمیت ها برابر بوده و نظام غیر متمرکز بر آن حاکم است . خلاصه آنکه در فدرالیسم اولا همگرایی ارادی است و شروع آن از حوزه ی سیاسی است و ثانیا دولت ها نقش اساسی دارند ثالثا مبتنی بر اراده سیاسی است و نهایت آن یک دولت فدرال است برپایه کنونی همگرایی به معنای فدرال آن وجود ندارد .
فدرال گرایی به عنوان قائلین به نظریه ی همگرایی منطقه ای یا جهانی، بر این اصل تاکید می کنند که دیالکتیک وحدت در تنوع می تواند برای وحدت متقابل دولت ها مناسب باشد و به مثابه راهی برای پیشگیری از درگیری های مجدد مورد توجه قرار گیرد. در فرایند همگرایی در چارچوب فدرالیسم ، فدراسیونی از دولت ها که قبلا از یکدیگر مجزا بوند ، اینک از طریق سهیم شدن در قدرت می توانند در قالب یک جامعه واحد در یکدیگر ادغام شوند . فدرالیسم عمدتا از سوی روشنفکران و سیاست مدارانی حمایت می شود که سال ۱۹۳۹ را اوج افت نظام اروپا و سال ۱۹۴۵ را فرصتی برای حرکت اروپا به ورای دولت – ملت تلقی کردند. در حقیقت پیمان ماستریخت در زمینه ی اتحادیه ی اروپا این جسارت را به فدرالیست ها داد تا اتحادیه را وارد حوزه های موضوعی ای کنند که برای یک نظام فدرالی جنبه ی حیاتی دارد.
د)ارتباطات
کارل دویچ نظریه ی ارتباطات یا مبادلات را مطرح کرد که در مورد همگرایی منطقه ای و حتی در سطح بین المللی بکار می رود . این نظریه مبتنی بر نقش ارتباطات و مبادله در همگرایی است . نقطه ی عزیمت دویچ این است که شاخصه ی همه ی اجتماعات میان اشخاص وجود حجم چشمگیری از مبادلات میان آنهاست. دویچ از منظری تجربی و علمی به همگرایی در سطوح مختلف می نگرد نقطه عزیمت دویچ این است که شاخصه همه اجتماعات میان اشخاص وجود حجم چشمگیری از مبادلات میان آنهاست (مشیرزاده، ۱۳۸۸: ۴۱) او در آثار خود در مورد ملی گرایی نیز بر این نکته تاکید داشت که جوهره مردم وجود ارتباطات است ، یعنی توانایی انتقال پیام، فهم آن و پیش بینی پذیری رفتاری به شکل متقابل.علاوه بر ارتباطات اجتماعی مبادلات اقتصادی نیز مردم را به هم می پیوندد. (مشیرزاده، ۱۳۸۸: ۴۲) کارل دویچ برای توضیح فرایند همگرایی از نظریه سیستم ها و ارتباطات استفاده می نمود. به نظر وی ارتباطات در یک سازمان ، عاملی است که باعث تفکر جمعی و نگرش و کنش جمعی می شود .از نظر اینان، آنچه باعث می شود که گروه ها از افراد و یا کشورها و مجموعه ها به یک تفکر و نگرش برسند ، ارتباطات است. چرا که ارتباطات اعضای یک گروه را قادر می سازد تا بصورت جمعی فکر کنند و نگرش جمعی داشته باشند . بر همین اساس کشور –ملت تعریف می شود از نظر اینان، مرزهای جغرافیایی در جایی قرار دارند که تراکم جمعیت و ارتباطات به شدت کاهش می یابدو اگر ارتباطات وجود داشته باشد مرزهای ملی از رونق می افتند در نتیجه تفاوت جامعه ی ملی و بین المللی در میزان ارتباطاتی است که در میان گروه ها وجود دارد و در عوض آنچه که وحدت سیاسی را در جامعه تضمین می کند ، ارتباط گروه هاست.
دویچ در پاسخ به اینکه چگونه ممکن است اجتماع سیاسی در مقیاسی وسیع گسترش یابد وچندین اجتماع کوچک را که حتی تخاصم بالقوه ای دارند در درون اجتماع سیاسی وسیعتری که جنگ در آن حذف می شود در برمی گیرد، اینگونه برداشت می کند که می توان به دو اجتماع امنیتی اشاره کرد: اجتماع امنیتی ادغام شده و اجتماع امنیتی کثرت گرا . در اولی ما به یک حکومت واحد و حاکمیتی واحد رو به رو هستیم مانند بریتانیا و ایالات متحده یا هر کشور دیگری که در آن، همگرایی در حدی معقول صورت گرفته باشد در مقابل در اجتماع امنیتی کثرت گرا چندین حکومت با دولت های حاکم وجود دارند و ادغامی صورت نگرفته است در این شرایط دولت ها حاکمیت خود را حفظ می کنند اما در ورابط خود از جنگ استفاده نمی کنند و احتمالی نیز برای آن در نظر نمی گیرند مانند نروژ و سوئد. با این وجود، در بیان نظریات دویچ ، انتقادات زیادی وارد شده است عده ای معتقدند که مشخص نیست که عوامل همگرایی همین موارد باشند، از سویی آنچه را که به عنوان عوامل همگرایی معرفی می کند شاخصه های همگرایی است و در نتیجه عامل و نتیجه مخدوش شده اند و همچنین دامنه ی تعمیم پذیری نظریه مشخص نیست و می تواند بسیار محدود باشد. با این حال در بسیاری از مطالعات بعدی در ورابط بین الملل که در آنها بر وجود جامعه ی بین المللی تاکید می شود مانند مکتب انگلیسی و سازه انگاری که فرهنگ و هویت را نیز در نظر می گیرند، برخی از آراء دویچ مورد توجه مجدد قرار گرفتند(مشیرزاده، ۱۳۸۹: ۴۷)
ه) همگرایی منطقه ای و وابستگی متقابل
ریشه فکری متاخرتر این نظریه را که نیز بر مباحث اقتصادی تاکید دارد می توان در مطالعات مربوط به همگرایی منطقه ای یافت. نظریه پردازان وابستگی متقابل بسیاری از نگرش های مربوط به نظربه همگرایی منطقه ای را به طیفی از مسائلی که به وابستگی متقابل اقتصادی بین الملل مربوط می شود و در دهه ۱۹۷۰ مطرح شد گسترش دادند . (مشیرزاده، ۱۳۸۸: ۴۸) بنابراین محققان روابط بین الملل درصددند ضمن ایجاد پیوند میان مفاهیم وابستگی متقابل و همگرایی، همگرایی را به گونه ای تعریف نمایند . بنابراین می توان ابراز داشت همگرایی به وابستگی متقابل ارتباط دارد، زیرا واحدهایی که در وابستگی متقابل به سر می برند به همکاری و هماهنگی سیاست ها برای حصول به نتایج مثبت نیاز دارند در نتیجه ایجاد وابستگی متقابل می تواند به نمونه هایی از همگرایی کارکردی میان بازیگران منجر شود (قوام ،۱۳۸۹: ۴۱) ریچارد روزکرانس و دیگران در تعریف وابستگی متقابل، در جایی آن را نوعی پیوند می دانند” وابستگی متقابل را می توان به عنوان پیوند مستقیم و مثبت منافع دولت ها در مواردی تعریف کرد که تغییر در موقعیت یک دولت، جایگاه سایرین را در همان جهت تغییر می دهد . آنان همچنین وابستگی متقابل را به عنوان یک نظام تعریف می کنند که می توان آن را برآیند پیوندهای فوق دانست . وابستگی متقابل به مفهوم نظامی است که در آن، دولت ها معمولا در نردبان موقعیت بین المللی توازن اقتصادی، قدرت، رفاه و دسترسی به اطلاعات و یا تکنولوژی با هم بالا و پایین می روند (مشیرزاده، ۱۳۸۸: ۴۹) بسیاری از لیبرال ها بر این اعتقاد بوده اند که وابستگی اقتصادی جهانی محوریت دولت را از بین برده و یا حداقل تضعیف نموده و همچنین به میزان قابل توجهی از اهمیت نیروی نظامی کاسته است . بر این اساس اینک همکاری های فراملی و نیز سازمان هایی که در نتیجه ی همگرایی اقتصادی ظهور یافتند برای نفوذ جهانی، با دولت ها به رقابت برخاسته اند. بر این اساس روابط جدید قدرت بر مبنای وابستگی های مشترک به وجود می آید (قوام،۱۳۸۹: ۳۸)
ریچارد کوپر بر بعد اقتصادی وابستگی متقابل تاکید می کند و آن را حساسیت تعاملات اقتصادی میان دو یا چند دولت به تحولات اقتصادی درون آن دولت ها می داند . وی در ادامه تاکید می کند که لازمه وابستگی متقابل دوجانبه بودن حساسیت است. (مشیرزاده، ۱۳۸۸: ۴۹) از دیگر سو، کوهن و نای برای درک نقش قدرت در وابستگی متقابل بر تمایز میان دو مفهوم حساسیت و آسیب پذیری تاکید می کنند . حساسیت متضمن درجه واکنش در یک چهار چوب سیاستگذاری است – یعنی تغییرات در یک کشور با چه سرعتی موجب تغییرات در کشور دیگر می شود و آثار پر هزینه آن تا چه حد است(مشیرزاده، ۱۳۸۸: ۴۹) برای مثال تغییر در میزان وابستگی کشورهای شرقی بخصوص چین به انرژی چه تاثیری بر روابط ایران با این کشورها می گذارد. منظور از آسیب پذیری عبارتست از قابلیت یک بازیگر در تحمل هزینه های تحمیلی ناشی از وقایع خارجی ، حتی پس از تغییر سیاست ها .یعنی پس از تغییر وابستگی کشورهای شرقی به چین و تامین این انرژی از کشورهای دیگر و یا وابستگی کمتر به این منبع، با پایین آمدن میزان صادرات نفت ایران ، اقتصاد ایران با چه مشکلاتی مواجه می شود و مردم ایران چه هزینه هایی را متقبل می شوند
تقارن و عدم تقارن مبحثی است که در وابستگی متقابل مطرح شده است و به معنای شرایطی است که وابستگی دو جانبه بطور مساوی و در حالت توزان قرار می گیرد، اکثرا مثل رابطه ای که میان کشورهای شمال دیده می شود. وابستگی متقابل مبتنی بر فرض هایی است که در قالب مجموعه ای از شرایط یا ویژگی های یک نمونه ناب وابستگی متقابل پیچیده تعریف می کند این مفروضه ها عبارتند از:

 

 

کانالهای متعددی جوامع را به یکدیگر پیوند می دهند این کانال ها را می توان تحت عنوان روابط میان دولت ها ، روابط فراحکومتی و فرا ملی خلاصه کرد.
 

دستور کار ورابط میان دولت ها ، یعنی مجموعه مسائل مربوط به سیاست خارجی ، از اقلام متعددی تشکیل می شود که در سلسله مراتب روشن یا مداومی قرار نمی گیرند. به عبارت دیگر، مسائل امنیتی و نظامی دیگر در راس مسائل بین المللی قرار ندارند، بلکه مسائل اقتصادی و رفاهی، یعنی مسایل مربوط به حوزه ی سیاست ملایم ، اهمیت یافته اند.
 

دولت ها از نیروی نظامی در مواردی که وابستگی متقابل پیچیده حاکم است علیه سایر دولت هایی که در منطقه وابستگی متقابل قرار دارند، استفاده نمی کنند. زیرا زور راه مناسبی برای نیل به اهدافی نظیر رفاه اقتصادی تلقی نمی شود. همچنین وجود سلاح های هسته ای با توجه به ماهیت تخریبی متقابلشان از میزان استفاده از نیروی نظامی می کاهد (مشیرزاده، ۱۳۸۸: ۵۱)
 

با این توضیح اگر کانال های متعددی میان جوامع وجود داشته باشد، از میان خشونت در روابط جوامع کاسته می شود، چون گسستن روابط برای همه طرفها پر هزینه می شود و این عاملی برای همکاری بین المللی است . اگر سلسله مراتب روشنی در دستورکار بین المللی وجود نداشته باشد، ترتیب موضوعات بر اساس مسایل بین المللی و داخلی ناشی از رشد اقتصادی و وابستگی متقابل حساسیت تعیین می شود. همچنین سیاسی کردن مسایل از سوی گروه های داخلی و بین المللی و پیوند گروهی از مسائل به گروه دیگر تغییراتی در دستور کار بین المللی ایجاد می کند . همچنین اگر سلسله مراتب روشنی در دستور کار بین المللی وجود نداشته باشد ، اهداف دولت ها تنوع پیدا می کند ، یعنی دیگر هدف فائقه دولت ها امنیت نظامی نیست و اهدافی چون اقتصادی و رفاهی برای دولت ها اهمیت می یابد و البته اگر مسایل بین المللی در حوزه ی سیاست ملایم باشد، بازی های غالب در روابط بین المللی از نوع حاصل جمع متغیر خواهد بود، نه حاصل جمع صفر.
نتیجه این می شود که وابستگی متقابل میزان بالایی از عمل متقابل را سرعت می بخشد ، در نتیجه اعمال قدرت از روابط حذف می شود . بنابراین در چنین شرایطی ، شاخصه روابط بین الملل همکاری و اجماع است (مشیرزاده، ۱۳۸۸: ۵۳) به همین ترتیب، بر اساس وابستگی متقابلی که در همگرایی منطقه ای ایجاد شده است، مردم ملاحظه می کنند که اینک فراهم کردن کالاها و خدمات به میزان قابل توجهی به همکاری های فراملی بستگی دارد و مردم به این نتیجه می رسند که منافع آنها به بهترین وجه می تواند از طریق ترتیبات نوین تامین گردد. برپایه ی این تحلیل هنگامی که دولت ها در وابستگی متقابل بیشتر بسر می برند، آنگاه برای آنها بسیار دشوار خواهد بود که خود را از چنین ترتیباتی خارج کنند، زیرا بیرون ماندن از اتحادها و همگرایی رفته رفته هزینه های سنگینی را بر دوش آنها خواهد گذاشت . افزایش روزافزون هزینه های بیرون ماندن از اتحادها خود انگیزه ی قوی برای پیوستن به اتحاد ها را فراهم می آورد. (قوام ،۱۳۸۹: ۴۸) بر این اساس میترانی معتقد بود که مباحث امروزی در روابط بین الملل به نفع فراملی گرایی و وابستگی متقابل است
همانگونه که اشاره شد در اغلب موارد منطقه گرایی بر حسب درجه انسجام اجتماعی (زبان، قومیت، نژاد، فرهنگ، مذهب، تاریخ و آگاهی از میراث مشترک)، انسجام اقتصادی( الگوی تجاری و مکمل بودن اقتصادی)، یکپارچگی سیاسی و انسجام سازمانی تجزیه و تحلیل می شود، تحت این شرایط به وابستگی متقابل منطقه ای توجهی خاص مبذول می گردد (قوام ،۱۳۸۹: ۵۵) اگر بخواهیم این موضوع را با توجه به مسئله وابستگی متقابل تجزیه و تحلیل کنیم، که تمام دولت های واقع در یک منطقه از لحاظ بومی شناختی ، راهبردی و اقتصادی در یک وضعیت بسر برده و در نتیجه برای طراحی اشکال جدید همکاری می باید دست از خودخواهی های ملی خویش بردارند. البته در این روند ضروری است ویژگی های ساختاری و فرهنگی را برای توسعه انگاره منطقه گرایی در نظر بیگیریم . در اغلب موارد صحبت از همگرایی غیر رسمی و یا یا منطقه گرایی نرم می شود اینگونه اصطلاحات حاکی از آن است که فرایندهای مستقل اقتصادی در یک منطقه ی خاص بیش از آن منطقه با سایر نقاط جهان باعث افزایش سطح وابستگی متقابل اقتصادی خواهد شد . بر این اساس عمده ترین نیرو برای منطقه گرایی اقتصادی از بازار، جریانات سرمایه گذاری و تجاری خصوصی و از جانب سیاست ها و تصمیم های شرکت ها ناشی می شود. رشد روز افزون تجارت فراشرکتی و ادغامهای بین المللی و افزایش شبکه های اتحاد های راهبردی میان شرکت ها به تشدید این روند کمک فراوان می کنند. (قوام ،۱۳۸۹: ۵۶) بر وابستگی متقابل انتقاداتی نیز وارد است از جمله:
عمده ترین این انتقادات در دهه ی ۱۹۷۰ و در ارتباط با وابستگی متقابل و نوسازی توسط محققانی چون ژوزف نای، رابرت کوهن و ادوارد مورس مطرح شدند. در این راستا توجهات به پیوند میان وابستگی متقابل و قدرت دولت و همچنین به ماهیت و نقش رژیم ها در اداره وابستگی متقابل در یک حوزه ی موضوعی خاص معطوف شد در این رابطه دغدغه اصلی، جانشین کردن دیدگاه دولت محور توسط بازیگران غیر دولتی و نیز فراملی گرایی بود این موضوع را نیز می توان در گرو سطح جهانی شدن و منطقه ای استفاده نمود عده ای به موضوعات جهانی شدن می پردازند و ترتیبات منطقه ای را در یک فضای وسیع تر جهانی بررسی می کنند (قوام ،۱۳۸۹: ۵۸)
مهم ترین انتقاد نسبت به نظریه وابستگی متقابل متوجه نارسایی های مفاهیم آن است . مکلین بر آن است که مفهوم وابستگی متقابل مانند موازنه قدرت به این علت اهمیت یافته است که فاقد دقت است و می تواند مجموعه ای لایتناهی از موضوعات را بپوشاند و به این ترتیب مانع از نیل به قدرت تبیینی می شود که ظاهرا متعهد به آن است. باری جونز می گوید عده ای وابستگی متقابل را وابستگی دو جانبه می دانند که به معنا اتکا یک کنشگر به کنشگر یا کنشگران دیگر برای حمایت یا ارضا یک نیاز اساسی است و اختلال یا تحولات مغایر آن در داخل این رابطه وابستگی به ضرر کنشگر وابسته است ، عده ای آن را پیوستگی متقابل معنا می کنند که در آن تحولات سایر جوامع بر جامعه اثر می گذارد. همانگونه که پیش تر اشاره کردیم، مشخص نیست که آیا وابستگی متقابل رابطه میان کنشگران مجزاست یا از دیدگاهی کل گراقابل درک است و صفتی متعلق به نظام می باشد (مشیرزاده، ۱۳۸۸: ۵۵) به علاوه گفته می شود که ادعای کوهن و نای در این مورد که توسعه شرایط وابستگی متقابل به گونه ای است که استفاده و فایده ی زور را کاهش می دهد تا حد زیادی نزدیک به دعوی سنتی لیبرال است که رشد تجارت آزاد و تقسیم تولید بین المللی با مزایای متقابل هماهنگی و صلح بین المللی را تشویق می کند، در حالی که استدلال معکوس، اگر ارزش بیشتری نداشته باشد ، به همان اندازه معتبر است . به این ترتیب که این شرایط خاص سیاسی است که دوران صلحی را بوجود می آورد که اجازه ی رشد و شکوفایی تجارت را می دهد و به عبارت دیگر، باعث افزایش سطح وابستگکی متقابل می شود . این نشان دهنده ی مشکل در الگوی علیت کوهن و نای است.
واگنر می گوید وابستگی متقابل نامتقارن متضمن آن نیست که یک چانه زن بتواند بر دیگری نفوذ سیاسی اعمال کند . بلکه استفاده از وابستگی متقابل اقتصادی برای نفوذ سیاسی مستلزم آن است که مبادله ی منافع اقتصادی در مقابل امتیازات سیاسی، طرفین یک رابطه را، به نسبت شرایطی که بر سر توزیع منافع ناشی از یک رابطه صرفا اقتصادی چانه می زنند، در موقعیت بهتری قرار می دهد. کارل دویچ با بسط مفهوم وابستگی متقابل بر آن است که می توان وابستگی متقابل نامتقارن را وابستگی متقابل منفی یا نابرابر نامید که همان امپریالیسم و وابستگی است.
از نظر تجربی نیز در مورد روابط مبتنی بر وابستگی متقابل میان جوامع پیشرفته صنعتی، جونز و ویلتس متذکر می شوند که آیا بسیاری از مبادلات اقتصادی میان این جوامع نشان دهنده ی وابستگی متقابل است ، یا بر عکس، مبین الگویی از تجارت رقابت آمیز و عمدتا بی فایده می باشد که دیگر نمی توان وابستگی متقابل را حاکم بر آن دانست ، چرا که این روابط فاقد بعد آسیب پذیری است (مشیرزاده، ۱۳۸۸: ۵۷)
کوهن و نای نظریه پردازان اصلی وابستگی متقابل، خود به این مساله واقف اند کا از لفاظی های وابستگی متقابل، که جنبه ی هنجاری به این نظریه داده است و آن را بوسیله ای برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی با توجیه ایدئولوژیک جدید مبدل می سازد، باید اجتناب شود و برآنند که وظیفه ی ما تحلیل سیاست بین الملل است و نه تحلیل و تقدیس آن (مشیرزاده، ۱۳۸۸: ۵۹)
بدین ترتیب ، در صحنه سیاست بین الملل، رفتارها، جهت‌گیری‌ها، به طور کلی داده‌های سیاست خارجی همچنین، در طول زمان نظام‌های بین الملل به اشکال گوناگون ظاهر شده‌اند. در هر زمان متغیرهایی مورد تاکید بوده است که بر کارکرد آن نظام و رفتار دولت‌ها تاثیر بسزایی گذاشته است بدین ترتیب شرایط نوین آسیا باعث شده است که رده بندی قدرتها نیز تغییر یابد و گفته می شود که تعادل قدرت را وضعیت چین مشخص خواهد کرد. قدرت اقتصادی و استراتژیک چین به شدت در حال افزایش است و این در شرایطی است که ژاپن با چالشهای جدی مواجه است. در این راستا، جمهوری اسلامی ایران به موازات امنیت ملی برای امنیت منطقه‌ای نیز ارزش و اعتبار بالایی قایل است و لذا همواره منادی همکاری امنیتی – دفاعی کشورها در منطقه بوده است و لازمه‌ی ثبات، آرامش و امنیت منطقه را حفظ روند همکاری کشورهای آن می‌داند و این موضوع به وضوح در تقریرات و بیانات مسئولین نظام مشهود است (مجله سیاست خارجی، ۱۳۷۴: ۲۷۴-۲۷۱)
با توجه به مطالب گفته شده می توان رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را نسبت به کشورهای شرق در قالب نظریه ی همگرایی منطقه ای و وابستگی متقابل توضیح داد گرچه همواره استفاده از یک نظریه ی تمام ابعاد یک موضوع را نمی پوشاند ولیکن به نظر می رسد همگرایی بهترین توضیح دهنده ی گرایش ایران به سمت شرق باشد . همچنین از آنجا که کشورهای بزرگ شرقی همچون چین ، هند و پاکستان نیاز روز افزونی به منابع انرژی جمهوری اسلامی ایران دارند و به دلایل نزدیکی ایران و حمل و نقل آسان و سریعتر از این کشور، جمهوری اسلامی ایران در مرکز توجه قرار گرفته است . از دیگر سو، ایران نیز به دلیل تحریم های ناشی از غرب، ایجاد موازنه در برابر غرب ، جلب حمایت شرق از برنامه ی هسته ای خود از و امید به پشتیبانی دو کشور روسیه و چین که دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل می باشند و سرخوردگی از ایجاد یک اتحادیه ی توانمند با کشورهای همسایه خود به سمت شرق گرایش پیدا کرده است و با عضویت در سازمان همکاری شانگهای سعی در تحکیم این همکاری ها دارد .کشورهای شرقی از جمله چین و روسیه نیز هر یک به دلایل خاص خود پذیرای ایران در این همگرایی هستند به نظر می رسد که این کشورها نه تنها به لحاظ جغرافیایی به یکدیگر نزدیک اند بلکه دارای اهداف نسبتا مشترکی در عرصه ی جهانی می باشند که در صدر آن مقابله با یکجانبه گرایی ایالات متحده قرار دارد همین اهداف مشترک منجر به شکل گیری سازمان همکاری شانگهای شده ، کشورهای منطقه سعی دارند تا در قالب این سارمان همگرایی خود را گسترش داده و به نمونه ی اروپایی آن نزدیک شوند
با پیروزی انقلاب اسلامی، نه تنها جهانیان شاخص های وقوع انقلابی مردمی مبتنی بر آموزه های اسلامی ملی را در چارچوب سرزمین ایران شاهد بودند که در بعد فرامرزی نیز به عینیت یافتن سیاست خارجی مبتنی بر اصول و مولفه های جدید پی بردند( عنادی، ۱۳۸۵ :۱۸ ) اما در سالهای پس از انقلاب اسلامی، اختلافات ایران با غرب از جمله دلمشغولی های همیشگی سیاست خارجی ایران بوده است. حتی در قبل از انقلاب نیز سیاست خارجی ایران بدون هر گونه تفاوت و یا در هماهنگی کامل با منافع غرب نبود. اصولا اندازه کشور، فرهنگ و مذهب، سنت های تاریخی و ظرفیت های بالقوه ایران، سیاست خارجی ایران را به نوعی مشخص و منحصر به فرد می سازد که علی رغم تلاش تصمیمگیران ایرانی و غربی در پیش از انقلاب برای همگرایی کامل، این موضوع هیچگاه محقق نشد. پس از انقلاب سیاست های استقلال گرایانه ایران باعث تشدید اختلافات با کشورهای غربی شد . اما در طول دهه های ۱۹۹۰ و ۱۹۸۰ میلادی این اختلافات با تدبیر دو طرف بویژه نگاه واقع گرایانه برخی از کشورهای اروپایی مدیریت شده و در سطوح سیاسی و اقتصادی باقی می ماند. اما از سال ۲۰۰۳ با اصرار امریکا، روابط ایران با کشورهای غربی به حالت بحرانی رسیده و از رقابت های سیاسی و اقتصادی به منازعات امنیتی و نظامی منتهی شده است. پرونده هسته ای ایران باعث تشدید فشارهای غرب در محدود سازی ایران در دسترسی به فناوری های پیشرفته، عدم رسیدن به توافقات عمده مانند قرار داد همکاری و تجارت ما بین اتحادیه ی اروپایی و ایران، ارجاع پرونده ی هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد و تصویب و اعمال تحریم های عمده تکنولوژی، علمی و مالی و تهدید به تحریم های گسترده تری شده است . از این طرف نیز نگاه ایران به روابط خارجی خود با کشورهای غربی بخصوص امریکا با رجحان امور امنیتی و نظامی شکل می گیرد. در چنین حالتی گرایش به کشورهای شرقی می تواند به ایران این مجال را بدهد که اولا برنامه ریزی برای استفاده از ظرفیت همکاری با کشورهای شرقی و شمالی خود برای روزهای سخت را در ذهن داشته باشد و ثانیا از پتانسیل این کشورها برای مقابله با تحریم ها و تهدیدات استفاده کند. بدین ترتیب هر کشور و بلوکی که نیازمندی‌های سیاسی، اقتصادی، بازرگانی، علمی و فرهنگی ما را راحت‌تر و با هزینه‌ کمتر تامین کند باید مورد توجه قرار گیرد (ولایتی، ۱۳۸۵: ۲) برخی از مسئولان معتقدند که ایران باید در حاشیه ی همکاریها ضمن انجام اقدامات گسترده اعتماد ساز، به حداکثر سازی منافع مشترک با شرق مبادرت کند. چنین هدفی در قالب همکاریهای اقتصادی و گسترش مبادلات تجاری قابل تحقق است. در این چارچوب است که ایران به دنبال طراحی و اجرای پروژه های مشترک در زمینه های گوناگون با کشورهای شرقی است . از جمله این پروژه ها خرید موشک های ضد دفاعی از روسیه است که این کشور در عین مخالفت امریکا همچنان قصد ادامه تجارت نظامی با ایران را دارد. برخی دیگر از مسولان ایرانی تاکید دارند در موقعیت هایی که غرب همکاری با ایران را محدود می کند و یا از آن سرباز می زند، راهی جز حرکت به سمت شرق باقی نمی ماند، بنابراین باید از همکاری با شرق استقبال کرد، زیرا امکان دستیابی به تکنولوژی برتر با هزینه ی بسیار اندک مادی و سیاسی فراهم می گردد.( ولایتی، ۱۳۸۵: ۳) علاوه بر این،از اهداف مهم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تضمین مطمئن امنیت کشور در قبال بی ثباتی های منطقه ای و دستیابی به حداکثر امکان همکاریهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی با همسایگان ودیگر کشورهاست(تاجیک،۱۳۸۰: ۲۷) چنانکه گفته شد مهم‌ترین مبنا برای برقراری روابط و همکاری در عرصه بین الملل حفظ صلح و امنیت جمهوری اسلامی ایران است. بر این اساس هر کشور و بلوکی که نیازمندی‌های سیاسی، اقتصادی، بازرگانی، علمی و فرهنگی ما را راحت‌تر و با هزینه‌ کمتر تامین کند باید مورد توجه قرار گیرد (ولایتی،۱۳۸۵: ۲) همانطور که می دانیم همکاری اقتصادی زمینه‌ساز جنبه‌های مختلف همکاری است. حاصل گسترش این همکاری افزایش اعتماد متقابل است. با تقویت اعتماد طرفین زمینه همکاری‌های بلند مدت در مسائل سیاسی و استراتژیک نیز فراهم می‌شود.با این تفاسیر، جمهوری اسلامی ایران،پس از انقلاب، جهت رسیدن به اهداف و منافع ملی خود رویکردهای مختلفی را در سیاست خارجی در پیش گرفته است. این رویکردها به رغم تفاوت های ظاهری، به لحاظ ماهوی در پی تامین منافع ایران بوده اند. در حقیقت رویکردهای مزبور نحوه ی تعاملات سیاسی- اقتصادی کشور را مشخص کرده وحتی بر اساس آنها حضور ایران در سازمانها و مجامع بین المللی نیز تغییر می نموده است. بنابراین در ادامه ی بحث به نظر ضروری است که ابتداعا به رویکردهای اتخاذ شده از سوی تصمیمگیران سیاست خارجی ایران بپردازیم.
رویکردهای مختلف در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
الف)اصل نه شرقی نه غربی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از رویکردهای محوری ایران در سیاست خارجی، شعار نه شرقی – نه غربی بوده است. این شعار بویژه در دوران انقلاب از آن جهت اهمیت داشت که بر تغییر وضعیت ایران از وابستگی کامل به غرب تا استقلال همه جانبه تاکید می کرد. شعار نه شرقی – نه غربی در واقع نفی دو ایدئولوژی حاکم بر جهان یعنی سرمایه داری و کمونیسم بود . پیروزی انقلاب اسلامی در فضای جنگ سرد و نظام دوقطبی رخ داد در این قالب سیاست نه شرقی – نه غربی سیاست های متعارف دولت های منطقه را که در اتحاد با یکی از دو ابر قدرت بودند را نفی نمود. این رویکرد در نظام بین الملل به معنی عدم تعهد نسبت به دو ابر قدرت و در عوض گسترش همکاری با کشور های جهان سوم و اتحاد امت اسلامی است. شرایط بین المللی در دوران جنگ سرد و رویکرد مطلق گرایانه از این سیاست مانع از آن گردید تا ایران بتواند متحد و همپیمان استراتژیکی برای خویش بیابد هر چند در مقاطعی که نیاز به داشتن متحدی برای مقابله با چالشهای فرا رو در عرصه بین المللی بیشتر احساس می شد نگاه به سوی شرق و جنوب و سایر نقاط معطوف می گردید (ثقفی عامری و احدی ، ۱۳۸۷: ۵۳ )
توضیح بیشتر اینکه نه شرقی و نه غربی به این معناست که جمهوری اسلامی ایران در برقراری روابط بین الملل و حضور در صحنه ی بین الملل به عنوان یک بازیگر، نه خط مشی وابستگی به ابرقدرت شرق را پیش خواهد گرفت و نه سیاست تعهد و وابستگی به ابر قدرت غرب را دنبال می کند، به عبارت روشن تر، مشی جمهوری اسلامی در ارتباط با دیگر بازیگران، عدم پذیرش سلطه است. بنابر این« نه شرقی و نه غربی» نفی وابستگی است زیرا وابستگی جلوه ای از عدم استقلال است( یزدانی، ۱۳۷۸: ۳۵۹) ایرانیان در طول قرنهای متمادی به غرب تمایل داشتند حتی سیاست پادشاهان ایرانی در دوران صفویه تا پهلوی متمایل به غرب و ایالات متحده امریکا بوده است. در برابر این غرب گرایی، ملت ایران در انقلاب بزرگ اسلامی خود در سال ۱۹۷۵ به هویت مستقلی دست یافت. به دنبال اجرای سیاست نه شرقی و نه غربی ، ایران با سیاستهای قدرت طلبانه ی امریکا مانند ایدئولوژی سیاسی آن در برابر اتحادیه ی جماهیر شوروی قطع رابطه کرد .(وکیلی، ۱۳۸۶: ۸۱) بر خلاف بسیاری از انقلابات قرن بیستم که به نوعی در سایه حمایت یکی از دو اردوگاه شرق یا غرب به پیروزی می رسیدند رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی(ره)، با چنین رویکردی به جهانیان اعلام داشت که انقلاب ایران به هیچ یک از دو اردوگاه شرق و غرب تعلق نداشته و انقلابی برآمده از خواست مردم و مبتنی بر آموزه های اسلامی است.(عنادی، ۱۳۸۵: ۱۸) همچنین روح الله رمضانی در کتاب« چارچوب تحلیلی برای بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» در تفسیر دیدگاه امام خمینی از نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی، آورده است: هدف آیت الله خمینی تاکید بر این نکته بوده است که هنگام طراحی جمهوری جدید ایران نباید کودکانه از مدل سوسیالیستی شرق یا سرمایه داری غرب تقلید کرد. او معتقد بود دموکراسی اسلامی برتر از دموکراسی های شرقی و غربی است. (عنادی، ۱۳۸۵: ۱۸) در واقع هدف امام از اصل نه شرقی نه غربی نفی سلطه بیگانه بود نه گسستن ارتباط با سایر کشورها، چرا که نفی مناسبات سیاسی با دیگر کشورها به معنی نفی کشورها است. مولفه اصلی این رویکرد نفی سلطه بیگانگان و عدم وابستگی به مراکز قدرت جهانی بوده است که در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی در قالب دو بلوک شرق و غرب به رهبری شوروی سابق و آمریکا نمود داشت.(عنادی،۱۳۸۵ :۱۹) منتقدان این سیاست می گویند که این سیاست در عمل موفق نبوده و از جمله به تجربه جنگ با رژیم بعث عراق اشاره میکنند که سیاست مزبور نتوانست مانع حمایت دو ابر قدرت و کشورهای منطقه از عراق علیه ایران گردد. طرح« نه شرقی، نه غربی» بنا بر تعبیر حضرت امام(ره) هرگز به مفهوم بستن مرزها به روی کشورها نیست، بلکه صرفا قرائتی دیگر از مفهوم استقلال در ادبیات روابط بین الملل جمهوری اسلامی ایران است( منصوری، ۱۳۶۶: ۴۴) ایشان با رد صریح سیاست انزوا، تمایل جمهوری اسلامی ایران به دوستی با ملتها و دولتها و گسترش ارتباط با آنها را اعلام می کند و می‌فرماید: ما با هیچ ملتی بد نیستیم، ما به حسب طبع اولیه می‌خواهیم با همه دولت‌ها دوست باشیم. می‌خواهیم که روابط حسنه با احترام متقابل نسبت به هم داشته باشیم و اگر چنانچه ما احتیاج به یک چیز داشته باشیم و آنها احتیاج به یک چیز داشته باشند، تبادل کنیم «مگر این که دولت‌هایی باشند که با ما خلاف رفتار کنند.» (امام خمینی: ۳۵۲) همچنین جهت‌گیری قانون اساسی به سوی برقراری، توسعه و تحکیم روابط با بازیگران بین الملل و به خصوص با کشورهای اسلامی و جهان سوم می‌باشد و هرگز در این سند، صحبتی از قطع روابط با تقلیل روابط – جز مواردی که با اصول دینی تعارض دارد – به میان نیامده است ( یزدانی، ۱۳۷۸: ۳۶۳) در این راستا عده ای نیز تاکید دارند که پیشبرد سیاست نه شرقی نه غربی به معنی حفظ منافع عالی کشور در بحران هاست و با سیاست انزوا در این معنی تفاوت دارد . زیرا سیاست انزوا به معنای جدا نگاه داشتن کشور از تعاملات جهانی است در حالی که سیاست نه شرقی نه غربی شیوه ی مدیریت کشور در بحران های بین المللی و برای حفظ منافع ملی کشور در رقابت قطب های درگیر با یکدیگر امریکا و شوروی و یا هند و پاکستان باشند ، منافع ملی کشور ایجاب می کند که درگیر رقابتهای میان آنها نشویم(عنادی،۱۳۸۵: ۱۹)
جمهوری اسلامی ایران با غرب علمی، غرب تکنولوژیک و حتی با غرب اقتصادی مشکلی ندارد، اما با غرب سیاسی و با غرب فلسفی تفاوت، و بعضاً تضاد دارد. در این چارچوب ایران بهتر می تواند تعارض خود را با اروپا حل کند تا با امریکا، تجربه دولت های روی کارآمده در جمهوری اسلامی ایران نیز نشان می دهد، متناسب با رویکرد هر یک از آن ها، گام هایی در جهت تنش زدایی در روابط با بلوک غرب حتی امریکا، برداشته شده است. منتهی متناسب با واکنش طرف مقابل این تلاش ها به ویژه در حوزه روابط با امریکا معطوف به نتیجه نبوده است؛ چرا که رفتار و سیاست های امریکا دقیقاً در دایره تعریف و آن برداشتی از اصل نه شرقی نه غربی می گنجد که نفی سلطه و برتری جویی بیگانگان را به دست اندرکاران دستگاه سیاست خارجی ایران یادآور می شود.(عنادی، ۱۳۸۵: ۱۹)
ب) رویکرد نگاه به غرب:
همواره یکی از دیدگاه های ایران در سیاست خارجی ایران مربوط به گروهی است که تعامل با غرب را مهم ترین محور سیاست خارجی ایران تلقی می کنند. بطور کلی این گروه معتقدند که با توجه به عوامل مختلف از جمله شرایط ژئوپولیتیک ایران و امکانات و توانمندی های غرب، این دو بطور بالقوه متحد استراتژیک یکدیگر محسوب می شوند. از این دیدگاه ، تعامل با کشورهای غیر غربی از جمله در شرق فقط می تواند به عنوان تابعی از رویکرد اصلی سیاست خارجی ایران به غرب تلقی شود، زیرا رابطه با شرق جدا از رابطه با غرب فاقد پویایی لازم برای تبدیل شدن به یک رابطه معنادار و راهبردی است . به عبارت دیگر به زعم غرب گرایان ، رابطه با شرق تنها می تواند به عنوان مکمل سیاست خارجی ایران باشد اما نمی تواند جایگزینی برای غرب در روابط ایران تلقی شود در این رویکرد، شرق در برابر غرب یا در واقع مشرق در مقابل مغرب بی معناست . این دیدگاه که بیشتر متعلق به دوران پیش از انقلاب اسلامی در ایران است به کشورهای غربی بویژه امریکا توجهی خاص می کند. در واقع در آن زمان که ایران متحد استراتژیک امریکا بشمار می رفت، تحت تاثیر سیاست مزبور قرار داشت و در آن چارچوب فعالیت می کرد. در دوران بعد از انقلاب نیز عده ای از صاحبنظران بر ضرورت حل اختلافات با کشورهای اروپایی بویژه امریکا و لزوم برقراری رابطه ی نزدیک با آنها تاکید کردند چنین گرایشی موجب گردید تا ایران و کشورهای اروپایی حداقل از لحاظ اقتصادی به روابط گسترده ای دست یابند بطوری که در سال ۲۰۰۴ ، در حدود ۳۵ در صد از کل واردات ایران از کشورهای اروپایی تامین می شد همچنین صادرات کشورهای مزبور به ایران در این سال به ۸/۱۱ میلیارد دلار رسید و به این ترتیب اتحادیه ی اروپا به بزرگترین طرف تجاری ایران تبدیل گردید (Pempsey,2006)
از دیدگاه غرب گرایان ، کشورهای شرقی و بطور اخص کشورهای منطقه خاورمیانه تحت تاثیر مستقیم سیاست های کشورهای غربی به ویژه امریکا قرار دارند و لذا چنین نتیجه گیری می شود که ریشه ی اصلی اصطکاک ها و مشکلات منطقه ای ایران در قاعده مند نبودن روابط ایران با غرب است. زیرا که منبع اصلی قدرت در سطح جهانی نزد غرب می باشد و لذا بسیاری از مشکلات موجود با همسایگان ناشی از فقدان روابط قاعده مند با غرب است (سریع القلم، ۱۳۷۹: ۳۳ ) همچنین اینطور استدلال می شود که ایران به شدت به بخش انرژی در درآمد های ملی خود وابسته است و در این زمینه سیاست های غرب تعیین کننده می باشد. از سوی دیگر اقتصاد ایران به اقتصاد منطقه متصل نیست و به اقتصاد کشورهای شرقی نیز وابستگی جدی ندارد در حالی که نزدیک به ۸۰ درصد از واردات ایران از کشورهای عمده غربی تامین می گردد. به این ترتیب حتی اگر چین و روسیه به پیشرفتهای قابل توجهی دست یابند مشخص نیست که در انتقال تکنولوژی و سرمایه به ایران علاقمندی نشان دهند بنابراین اگرایران بخواهد به ثروت ملی دست یابد، باید رویکرد اصلی اقتصادی، فناوری و علمی –تکنولوژیک کشور به سوی غرب باشد و این امر مستلزم برقراری ارتباطات معقول با غرب و قاعده مند کردن ارتباطات اقتصادی خواهد بود (سریع القلم، ۱۳۷۹: ۳۳ )حتی در خصوص کشاکش کنونی میان ایران و غرب برخی از صاحبنظران ایرانی آن را جدی تلقی نکرده اند و معتقدند که مشکلات کنونی میان ایران با غرب جنبه ی ماهوی ندارد بلکه این مشکلات ناشی از آن است که هنوز درک صحیحی از فرهنگ غرب حاصل نگردیده و لذا نوعی تصویر غلط در اذهان بوجود آمده که بیشتر ریشه هایی تاریخی دارد. از این دیدگاه باید با تمامی کشورهای جهان بر اساس منافع ملی ارتباط برقرار نمود. طرفداران سیاست نگاه به غرب در مسله ی اسرائیل و حمایت های بی دریغ غرب و بویژه امریکا از آن، عقیده دارند که ایران برای تضعیف اسرائیل باید به ابزارهای سیاسی متوسل شود و بهترین گزینه دراین باره گسترش روابط با غرب است بویژه که کشورهای اروپایی انتقادهایی اساسی به اسرائیل دارند (روزنامه ایران ، ۲۱ مهر ۱۳۸۳ )
ج) رویکرد نگاه به شرق
 
 

نظر دهید »
تاثیر فناوری اطلاعات بر فرصت های برابر آموزشی در استان مازندران- قسمت ۵
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۳-تعداد سی دی های آموزشی
۴-مجهز بودن کلاس ها به ویدئو پروژکتور
۵-مجهز بودن کلاس ها به پرده نمایش
۶-بکارگیری فناوری های صوتی
۷-بکارگیری فناوری های تصویری
۸-مجهز بودن معلمان به امکانات مبتنی بر فناوری مثل لب تاپ یا آی پد
۹-نمایش محتوای درسی روی پرده نمایش
۱۰-پاسخ گویی به سوالات درسی از طریق اینترنت
۱۱-رفع مشکلات درسی از طریق پست الکترونیکی

 

فصل دوم:
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
مقدمه
این فصل به بررسی آراء و مبانی نظری موجود در زمینه مساله تحقیق که همان فناوری اطلاعات و فرصت های برابر آموزشی است می پردازد. در بخش اول این فصل مهم ترین رویکردهای نظری در باب فناوری و فرصت های آموزش بیان شد. در این بخش با جمع بندی آراء سعی شد که چهارچوب نظری تحقیق به طور دقیق تدوین شده و در نهایت پس از فرضیه سازی ، یک الگو و یک مدل تحلیلی مناسب تهیه گردد. در بخش دوم نیز، نگاهی به سابقه علمی و مروری بر تحقیقات صورت گرفته در داخل و خارج از کشور انداخته شده و ضمن بیان مهم ترین نتایج استخراج شده از این تحقیقات در نهایت به تحلیل و نتیجه گیری کلی از آنها پرداخته شده است.

۲-۱-مروری بر مبانی نظری
محققان معتقدند برای بررسی برابری فرصت های آموزشی ابتدا باید نابرابری های آموزشی را مورد کنکاش قرار داد. نابرابری های آموزشی و عدالت آموزشی ، مفاهیمی هستند که همانند دو روی یک سکه ، واقعیتی به نام میزان دسترسی دانش آموزان و لازم التعلیمان طبقات ، جنسیت ها ، نژادها ، فرهنگ ها و مناطق متفاوت را به تحصیل ، تعریف می کنند . به عبارت دیگر ، افزایش هر روی سکه ، موجب کاهش روی دیگر آن خواهد شد . با این وصف ، چنانچه جامعه ای بخواهد در جهت بسط عدالت آموزشی حرکت کند ، ناگزیر است نابرابری فرصت های آموزشی را کاهش دهد . این ضرورت ، به عنوان یک حرکت اصلاحی ، همواره مورد توجه صاحب نظران و دست اندرکاران آموزشی کشورهای گوناگون بوده است . چرا که نابرابری فرصت های آموزشی ، از یک سو می تواند موجب ایجاد زیان های درون سیستمی ، مانند افزایش افت تحصیلی شود و از سوی دیگر ، نظام اجتماعی را دچار بحران کند (دهقان، ۱۳۸۳: ۴۲).

۲-۱-۱-انواع نابرابری های آموزشی
آموزش در شکل جدید به عنوان یک فرایند فراکار کردی ، از یک سود تاثیر غیرقابل انکاری برجامعه پذیری افراد دارد و از سوی دیگر ، یکی از ابزارهای مهم توزیع امکانات و فرصت های محسوب می شود و نهایتاً تحرک اجتماعی را مسدود یا تسهیل می سازد . کیفیت آموزش و عملکرد تحصیلی ، طی یک فرایند زنجیره ای، از انواع نابرابری اجتماعی متاثر می شود و با توسل به تحرک اجتماعی ، بر کاهش یا افزایش و یا بازتولید نابرابری موثر است .
در دسته بندی و تشخیص انواع نابرابری های آموزشی ، با انواع گوناگون نابرابری ها مواجه خواهیم شد . گو این که تفکیک انواع نابرابری های آموزشی ، بیش تر مبتنی بر تبیین مفهومی است و در عمل ، بسیاری از این نابرابری ها ، حوزه های متداخل زیادی با هم دارند ، اما برای توضیح دقیق آن ها و تبیین عوامل موثر بر افزایش یا کاهش آن ها ، گریزی از دسته بندی های متداول نیز وجود ندارد . در هر حال به نظر می رسد ، در جامعه ی ما مهمترین انواع نابرابری های آموزشی عبارت اند از نابرابری های آموزشی مبتنی بر تفاوت های :
الف : طبقاتی
ب : جنسیتی
ج : فرهنگی
د : قومی (همان: ۴۳).
۲-۱-۱-۱- نابرابری های آموزشی مبتنی بر تفاوت طبقاتی
فارغ از دیدگاه های نظری متنوع و گاه پیچیده طبقه ی اجتماعی که عمدتا ٌ در محدوده ی دیدگاه های مارکسی و وبری جمع بندی می شوند ، و همچنین مباحث مربوط به قشربندی اجتماعی که سایه ی مکتب ساخت گرایی کارکردی در آن مشهود است ، طبقه ی اجتماعی در مباحث نابرابری آموزشی ، بیش تر در چارچوب پایگاه طبقاتی یا پایگاه اقتصادی – اجتماعی مفهوم سازی شده است .

واژه ی پایگاه ، در جامعه شناسی با معانی متفاوتی به کار رفته است . برخی همانند رالف لینتن ، آن را موقعیتی در ساخت اجتماعی تعریف کرده و خصلت ساختی آن را بیش تر مدنظر قرار داده اند و کم تر به صورت فردی به آن پرداخته اند . در حالی که بعضی دیگر ، همانند هارولد گارفینکل ، در آثار خود پایگاه را بیش تر نسبی و روابطی تعیرف کرده اند ، به گونه ای که حتی یک مخاطب گذرا نیز می تواند در سرنوشت فردی که مدعی احراز پایگاه معینی است ، تاثیر بگذارد و رتبه ی پایگاهی وی را تغییر دهد (کاپر[۹]، ۱۹۸۵به نقل از دهقان، ۱۳۸۳: ۴۴).
به نظر می رسد که تعاریف عمدتاً ساختی بیش تر مورد توجه بوده و فضای نابرابری طبقاتی را بیشتر توضیح می دهد . بر همین اساس می توان گفت ، پایگاه موقعیتی است که هر فرد در ساخت سلسله مراتب برخورداری در یک جامعه و در زمان معین ، اشغال می کند و در آن ، بخشی از منابع ارزشمند را داراست . عمده ترین منابع ارزشمند را در ثروت ، مهارت ، منزلت و کنترل نیروی کار می توان یافت . این منابع در رتبه های پایگاهی متفاوت ، به صورت های گوناگون و حجم های متفاوت تقسیم شده اند که در مجموع نشان دهنده ی طبقه ی اجتماعی فرد نیز خواهند بود .
بنابراین ، جامعه شناسان برای سنجش عینی طبقه ی اجتماعی پایگاه اقتصادی اجتماعی ، افراد را از نظر درآمد و دارایی ، منزلت شغلی و تحصیلات مورد بررسی قرار می دهند . گو این که طبقه ی اجتماعی در برخی از مفهوم سازی ها ، فراتر از این مولفه ها دیده می شود . به نوعی که مجموعه ی فراگیری از رفتار ها ، انتظارات و دیدگاه ها را نیز در بر می گیرد (اسلاوین[۱۰]، ۱۹۹۴: ۱۱۵-۱۱۶).
ادبیات موضوع حکایت از آن دارد که رابطه ی بین نابرابری اقتصادی – اجتماعی با آموزش و پرورش رسمی، بیش تر نوعی سابقه و دیرینه ی تجربی دارد . بدین معنی که عمده کارهای انجام شده و مباحث منتشر شده ، بر پژوهش های وسیع میدانی و تجربی ناظر است که ارتباط بین نابرابری های طبقاتی و آموزش و پرورش را مورد مطالعه قرار داده اند . هالسی این روند پژوهشی را تحت نام تجربی گرایی روش شناختی دسته بندی می کند و در ذیل آن ، به کارهای کلمن ، دانکن و بلاو و همچنین جنکس به عنوان کارهای برجسته ، اشاره دارد (کارابل و هالسی[۱۱]،۱۹۹۷: ۱۶) . اما در کنار این حجم کارهای تجربی که خود مولد برخی از دیدگاه ها بوده اند، حوزه های نظری نیز ، کاملاً از این موضوع غافل نبوده اند.
۲-۱-۱-۲- نابرابری آموزشی مبتنی بر تفاوت جنسی
نابرابری مبتنی بر جنسیت ، خود چهره دیگری از انواع نابرابری های اجتماعی است که خصوصا ٌ در دهه ی اخیر ، توجه زیادی را به خود جلب کرده است . از همین زوایه ی ، جامعه شناسان همواره بین واژه های جنس[۱۲] و جنسیت[۱۳] تفاوت قائل هستند تا نشان دهند ، نابرابری و ستم حاصل از اختلاف بین زن و مرد ناشی از نقش اجتماعی آن هاست و نه به واسطه ی تفاوت های صرفا زیست شناختی بین آن ها ، جنسیت مبتنی بر ساختاری اجتماعی است که همراه تفاوت های جنسی رخ نماید . با این توصیف باید دقت کرد ، این جامعه است که سرنوشت (نقش اجتماعی ) زنان و مردان را رقم می زند ، نه تفاوت های زیست شناختی آن ها . پرواضح است ، این دیدگاه تفاوت های بیولوژیکی را انکار نمی کند ، بلکه مدعی است ، تفاوت های زیست شناختی ، به تنهایی قادر به توضیح نابرابری های موجود بین دو جنس نیستند .
آن اوکلی (۱۹۷۲) با ارائه دلایلی اظهار می کند ، چنانچه نابرابری های بین دو جنس را طبیعی بدانیم و آن را ناشی از تفاوت های بیولوژیکی بین آن ها فرض کنیم ، ره به خطا برده ایم . گواه اصلی ادعای وی ، تنوع تقسیم مشاغلی مبتنی بر جنسیت ، در جوامع متفاوت است . وی با استناد به شواهد تجربی گردآوری شده توسط جرح پیتر مورداک (۱۹۴۹) خاطر نشان می سازد ، در برخی از جوامع مانند مناطقی از قاره ی آفریقا ، اصولاً هیچ گونه تقسیم کاری براساس تفاوت جنسی افراد مشاهده نمی شود نمونه های بسیاری از مشاغل وجود دارند که طبق نظریه های بیولوژیکی ، با طبیعت زنانه متناسب نیستند ، مشاغلی چون آشپزی که در آن جا به صورت مشارکتی انجام می گیرند (دهقان، ۱۳۸۳: ۴۶).
مباحث اوکلی به نوعی مبانی جامعه شناسی جنسیت محسوب می شود . او در توضیح خود از نابرابری ، مستقیماً بر روند جامعه پذیری تمرکز می کند و بیان می دارد که طی فرایند مذکور (جریان رشد و پرورش افراد و پذیرش افراد و پذیرش ارزش ها و الگوهای رفتاری ) ، چگونگی رفتار والدین با فرزندان دختر و پسر متفاوت است و در نتیجه ، کودکان با چنین ذهنیتی رشد می یابند ؛ ذهنیتی که مرد یا زن بودن را برای آن ها متمایز می کند . بدین ترتیب ملاحظه می شود ، هویت ها در خلال جامعه پذیری شکل می گیرند که خود اساس نابرابری های بعدی را پایه گذاری می کند و در مراحل بعدی جامعه پذیری تداوم می یابد . چنین نظریاتی در ایجاد دیدگاه های مرتبط با جنسیت ، خانواده و نیز آموزش و پرورش و رسانه های جمعی را در کنار یکدیگر مدنظر قرا می دهند . جامعه پذیری نخستین که کودکان آن را طی می کنند ، فرایندی است که به طور عمده در خانواده هدایت می شود . بنابراین ، تاکید بسیاری بر بنیان خانواده قرار دارد ؛ جایگاهی که مساله جنسیت مذکر و مونث بودن آن مطرح شده است و نقش ها و ویژگی های رفتاری مرتبط با آن ، به عنوان بنیان تشریح و ایجاد نابرابری جنسیتی در نظر گرفته می شود (همان).
به طور کلی ، مردان افرادی فعال ، پرشور و پرخاشگر انگاشته می شوند و زنان موجوداتی بی تفاوت و ملایم بنابراین ، آموزش ها و تعلیمات به گونه ای صورت می گیرند که پسرها افرادی جسور و محکم پرورش یابند و دختر ها لطیف و ملایم . این نگرش ، با اشتغال مردان در مشاغلی که توانایی و قابلیت رهبری می طلبد و نیز اموری که از حقوق و مزایای بالاتری برخوردارند ، تقویت می شود . برخی محققان نحوه ی بسط مرحله ی جامعه پذیری را به موسسات و نهادهایی غیر از خانواده بررسی کرده اند . برای مثال ، رسانه های گروهی نمونه ای از این گونه موسسات هستند که نگرش ها و عقایدی بر پایه ی جنسیت افراد ارائه می دهند . تاچمن (۱۹۷۸) در مطالعات خود دریافت ، زنان کم تر از مردان و غالبا در نقش هایی دست پائین و کلیشه ای و براساس جاذبه های جنسی و یا در قالب مادر یا همسر ، در آگهی های تبلیغاتی شرکت دارند .
مطالعات صورت گرفته درباره ی آموزش و پرورش ، برخوردهای دوگانه و تبعیض بین دختران و پسران را براساس عقاید قالبی درباره ی جنسیت افراد مورد توجه قرار می دهند . برای مثال ، استن ورشا (۱۹۸۳) در پژوهش خود بین کلاس های سطح الف دریافت که معلمان زن و مرد براساس انتظارات جنسی عمل می کنند . بدین ترتیب که به دانش آموزان پسر ، توجه بیش تری مبذول می دارند . موضوع مذکور در کنار این حقیقت که دختران توانایی ها و قابلیت های خود را برابر پسران دست کم و نادیده می انگارد ، نشانگر تاثیر وسیع جامعه پذیری و تداوم الگوهای تبعیض آمیز جامعه پذیری در آموزش و پرورش است (کربی[۱۴]، ۱۹۹۹: ۱۲۳-۱۲۵).
کاتیلیس ضمن اشاره به مطالعات افرادی چون هرزوگ (۱۹۸۱) و الکساندی (۱۹۷۸) که تاثیر جنسیت بر انتظارات والدین و دوستان را مورد پژوهش قرار داده اند ، می افزاید : تفاوت جنسی در ابتدا به نفع دختران است ، اما بعدا برعکس می شود . دختران در دوران مدرسه معمولا ٌ نمرات بالاتری از پسران می گیرند . اما در تست های استاندارد موفقیت ، پسران در برخی درس ها نسبت به دختران ، نمرات بالاتری کسب می کنند ؛ برای مثال ، در درس های ریاضی و علوم . اما دختران در خواندن و نوشتن نمرات بالاتری دارند . بیش تر دختران از دبیرستان فارق التحصیل می شوند ، اما تقریبا تعداد برابری از زنان و مردان به تحصیلات بعد از دوره ی متوسطه را می یابند . در این جا مردان از زنان پیشی می یگرند و به سطوح تحصیلی بالاتری دست می یابند (کاتیلیس[۱۵]، ۱۹۸۷: ۷۲).
در پروژه ای تحقیقاتی که پروژه طبقاتی اسکس نام گرفته است ، یافته ها حکایت از آن دارند که زنان شانس کم تری برای ورود به مشاغل بالای بخش خدمات دارند . گسترش طبقه ی متوسطه ، برای مردان فرصت های تحرک اجتماعی به وجود می آورد ، در حالی که فرزندان دختر این طبقه ، بر خلاف پسران ، بیش تر در معرض تحرک نزولی هستند . چرا که عمدتا زنان جذب مشاغلی می شوند که جنبه ی فیزیکی و یدی دارند . در این صورت ، به آنان بیش تر کارهایی واگذار می شود که یا به مهارت پائین نیاز دارد یا هیچ گونه مهارتی نیاز ندارد . در مقابل ، به مردان کارهایی واگذار می شود که به مهارت زیادی نیاز دارد (همان).
والس و ابوت در خصوص فرصت های کلی تحرک اجتماعی برای زنان و مردان ، به نکات زیر اشاره می کنند : تحرک اجتماعی درازمدت ، طبقه بالا و یا پایین مشغول کار هستند . زنان در هر طبقه اجتماعی که باشند، بیش از مردان در معرض ورود به مشاغل طبقه پائین هستند . دلیل این امر ، تفکیک بازار کار است . یعنی نوع مشاغلی که زنان در آن جذب می شوند و فرصت هایی که برای ارتقا در اختیار آنان است ، با فرصت هایی که در اختیار مردان است ، تفاوت دارد . حتی اگر آنان پیشینه ی اجتماعی یکسانی داشته باشند ، باز هم وجود این تفاوت و بازار کار ، به ایجاد نابرابری ناشی از جنسیت کمک خواهد کرد (والس و ابوت، ۱۹۹۷: ۶۵ به نقل از دهقان، ۱۳۸۳: ۴۷).
با توجه به مباحث نظری و موجود به نظر می رسد که وجود نابرابری جنسیتی مبتنی بر تفاوت جنسی ، یکی از وجوه عمده ی نابرابری اجتماعی است و همانگونه که خوانده شده ، در بسیاری از پژوهش های انجام شده ، تاثیر نابرابری جنسیتی بر موفقیت تحصیلی و شغلی ، مورد تایید قرار گرفته است . این بدان معناست که عموما جنس مونث به علت موقعیت کم تری که جامعه برایش تعریف کرده و در فرایند جامعه پذیری به نوعی باور تبدیل شده است ، در حد جنس مذکر از فرصت ها و مواهب برخوردار نیست . یکی از مهم ترین این فرصت ها ، فرصت آموزشی است . متاسفانه در جوامع سنتی و از جمله جامعه ی ما ، این نوع نابرابری ، به علت ساختاری بودن و ریشه دواندن در نظام شخصیتی افراد ، در حد قابل توجهی به چشم می خورد . شاید نمود بارز آن ترک تحصیل و یا عدم حمایت کامل از تحصیلات فرزندان دختر ، به ویژه در مناطق روستایی و عشایری باشد ، شاید وجود این تصور که نان آور خانواده در نهایت پسران و مردان هستند ، بر شکل گیری تصویری منفعل و غیر مولد از زنان در اقتصاد جامعه و به تبع آن ، عدم سرمایه گذاری مناسب در تحصیلات آن ها توسط خانواده ها موثر باشد .
۲-۱-۱-۳- نابرابری های آموزشی مبتنی بر تفاوت فرهنگی
شاید نابرابری فرهنگی عنوان متداولی برای وضعیتی که آن دانسته های فرهنگی افراد نوعی امتیاز و ارزشمندی برای آن ها می آورد ، نباشد . اما واقعیت این است که در دیدگاه صاحب نظرانی چون بوردیو ، داشته های فرهنگی نیز نوعی سرمایه محسوب می شوند و این سرمایه در افراد گوناگون یکسان توزیع نشده است . بدین تربیت در نظام توزیعی سرمایه ی فرهنگی جوامع ، نوعی نابرابری محسوس که بعضا با وضعیت طبقاتی افراد نیز همپوشی دارد ، قابل تشخیص است . این در حالی است که نظام آموزشی نقش غیر قابل انکاری در چگونگی توزیع سرمایه ی فرهنگی بر عهده دارد .
نظریه ی سرمایه ی فرهنگی که عمدتا توسط بوردیو ساخته و پرداخته شده است ، ملهم از بقایای مارکسیسم ، به ویژه در حوزه ی مباحث آموزش و پرورش است . این نظریه ، جزئی از دیدگاه انتقادگرایی است که سمت و سوی نظرات صاحب نظرات صاحب نظران آن و همچنین زمینه ها و بسترهای شکل گیری آن ، وامدار دیدگاه مارکسیم است . مفهوم سرمایه ی فرهنگی و چارچوب نظری مبتنی برآن ، مبین گونه ای مفهوم سازی و نظریه پردازی است که جزو میراث انتقادگرایی محسوب می شود و فضایی را ترسیم می کند که در آن ، دارندگان منابع ارزشمند فرهنگی و مهارتی ، هماند دارندگان سرمایه اقتصادی می توانند ، بخشی از ساختار قدرت را در جامعه ، اختصاص دهند . در نتیجه ، بوردیو به این مهم اذعان دارد که گروه های اجتماعی ، همانند تفاوت در سرمایه های مادی ، در سرمایه و داشته های فرهنگی نیز با هم متفاوتند و این تفاوت ، طی نسل ها ایجاد و بازتولید می شود . بنابراین می توان شرایطی را ترسیم کرد که در آن ، افراد از نظر فرهنگی شرایط نابرابر و سلسله مراتبی خواهند داشت و تفاوت ها ، نابرابری فرهنگی را به نمایش می گذارند (دهقان، ۱۳۸۳: ۳۲-۳۷).
۲-۱-۱-۴-نابرابری های مبتنی بر تفاوت قومی
مبحث نابرابری قوم – نژادی و رشد نظریات مربوط به آن ، عمدتا ٌ توسط مکتب شیکاگو مطرح شد . متفکران این مکتب نشان دادند که نابرابری مذکور ، بر اختلافات و تفاوت های بیولوژیکی مبتنی نیست ، بلکه مبتنی است بر عوامل فرهنگی و اجتماعی . به همین منظور ، از واژه ی (( قومیت )) برای نشان دادن این نوع از نابرابری استفاده کردند . بدین ترتیب سعی کردند آن را از (( نژاد )) که نوعی ، تفاوت های بیولوژیکی را شامل می شد ، متمایز کنند . این نوع نابرابری ، به تعصبات و نگرش های تبعیض آمیزی اطلاق می شود که مرتبط با تفاوت های فرهنگی و رقابت های فضایی است (رقابت برای فضا و در درجه ی اول ، فضای مسکونی) ، این نگاه متمرکز است بر محدوده ای که در آن سعی می شود ، گروه های مهاجر یا اقلیت به فرهنگ غالب در کشور سوق داده شوند . به عبارت دیگر ، در فرهنگ کل ادغام شوند . این نگاه مفهومی به قومیت ، از طرف جامعه شناسان مارکسیست و برگرایان مورد نقد قرار گرفت ، تا جایی که رکس ، تامیلسون و میلر (۱۹۷۹ و ۱۹۸۲) این مبحث را مطرح کردند .با این حال ، آنچه که در مباحث نابرابری قومی و نژادی فراموش شده است ، عوامل ساختاری جامعه است که موانع ساختی را ایجاد و نابرابری را تقویت می کند (کربی، ۱۹۹۹: ۱۶۵).
اما می توان آن را تا حدودی با شرایط کشور خودمان منطبق دانست . در ایران ، نابرابری های قومی تا حدودی با نابرابری های فضایی منطبق شده اند و همپوشی دارند ؛ چرا که اغلب اقوام اقلیت در ایران ، در نواحی و مناطقی ساکن هستند که به دلایل سیاسی ، تاریخی و گاه به لحاظ مرزی بودن و وجود ناامنی های طولانی ، از توسعه اقتصادی و رشد صنعتی بازمانده اند . اما این عوامل با سه نوع از نابرابری هایی که قبلا ذکر آن ها رفت ، هموزن نیست . بدین معنی که تاثیر نابرابری های که قبلا به انها پرداخته شد ، نیست با این حال ، این موضوع در سطح جهانی دستمایه پژوهش هایی توسط پژوهشگران بوده است . برای مثال ، پالاس و الکساندر طی تحقیق در سال ۱۹۸۳ دیافتند که جنسیت تاثیر بیش تری بر عملکرد تحصیلی در درس ریاضی دارد تا نژاد و طبقه اجتماعی (همان).
به عبارت دیگر ، میزان تاثیر نژاد در درجه دوم قرار دارد . همچنین ، همان طور که ذکر شد ، گرانت و اسلیتر با بررسی نتایج تحقیقات انجام شده طی ده سال در چهار ژورنال علمی ف مشخص کردند ، از مجموع ۷۱ پژوهش که در خصوص رابطه ی انواع نابرابری های اجتماعی با اموزش و پرورش صورت گرفته بود ، قریب ۳۰ پژوهش مستقلا به نابرابری نژادی مربوط بودند .
۲-۱-۲-نابرابری فرصت های آموزشی و زمینه های خانوادگی
میزان تحصیلات، مهارت ها، ارزش ها و نگرش هایی که از طریق مدارس کسب و تحصیل می شوند برای رشد و بقای جامعه مهم تلقی می شود . مؤلفه هایی همانند درآمد، اعتبار و احترام نسبی مشاغل اجتماعی، طبقه اجتماعی افراد را می سنجند. از این رو، فرصت های افراد برای دستیابی به امکانات و منابع موجود در جامعه تحت تأثیر عوامل فوق قرار می گیرد . در زمینه این که چرا آموزش به طور نابرابر در بین افراد یک جامعه توزیع شده است، دلایل متعددی وجود دارد . از میان این موارد جنسیت، منطقه، فرهنگ، قومیت و طبقه قابل توجه هستند که به طور مداوم بر سیاست های آموزشی جهت سرمایه گذاری بر روی سرمایه انسانی تأثیر می گذارند. این موارد در قسمت پیشین توضیح داده شد.
درکشورهای در حال توسعه که شکاف طبقاتی در آنها زیاد است، کارکرد تفکیک و گزینش در نظام آموزشی در تضاد قرار می گیرد و حاصل آن تبعیض در محیط های آموزشی از لحاظ برخورداری از فرصتهای برابر آموزش و پرورش است. امکانات آموزشی افراد چشم اندازی برتمام مزایا و برتری اقتصادی – اجتماعی است و برای پیشرفت و دستیابی اشخاص به تحصیلات بالاتر کمک می کند . هر دو عامل اقتصادی و اجتماعی بر سطح درآمد و تحصیلات و همچنین عملکرد افراد تأثیرمی گذارد . بنابراین، آموزش و پرورش نابرابری را از نسلی به نسل دیگر انتقال می دهد (اردهانی و همکاران، ۱۳۹۱ : ۱۲۷).
اسنادی وجود دارد مبنی بر این که چگونه نابرابری فرصت ها در میان افراد در بزرگسالی بازتابی از نابرابری در دستیابی به آموزش و پرورش برابر در دوران تحصیل بوده است. تفاوت در آموزش عمومی و فرصت های آموزشی برای کودکان از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود . دربرخی کشورها، جامعه شناسان رابطه طبقه اجتماعی خانواده و آموزش و پرورش را به طور گسترده مورد مطالعه قرار داده و همبستگی این دو مفهوم را نشان داده اند. به عنوان مثال در کشور پرتغال ، کارنیرو[۱۶] (۲۰۰۶) نشان داد بیشتر از ۹۰% دانش آموزانی که پدران آنها تحصیلات ابتدایی دارند یا تحصیلات خود را به اتمام نرسانده اند، افت تحصیلی دارند و ترک تحصیل نموده اند . درحالی که این نسبت در میان دانش آموزان با پدران تحصیلکرده صفردرصد است.
در هرنظام قشربندی اجتماعی، افراد و گروه ها به طریقی رتبه بندی می شوند که از لحاظ قدرت، ثروت و منزلت نابرابرند . سه مشخصه قشربندی اجتماعی، یعنی ثروت ، قدرت و وجهه تا اندازه ای مستقل عمل می کنند (علاقه بند، ۱۳۸۰: ۱۵۰).
وارنر به جای استفاده از کلمه طبقه از واژه پایگاه استفاده کرده است. به عقیده وی طبقه عبارت است از دو یا چند قشر یا گروه که بنا براعتقاد افراد اجتماع و توسط آنان در پایگاه های اجتماعی بالاتر یا پایین تر رتبه بندی می شوند . مبنای این رتبه بندی شاخص هایی مانند : درآمد، تحصیلات، شغل، محل سکونت و غیره می تواند باشد (ملک، ۱۳۸۵: ۶۹). بنابراین یکی از ارکان اساسی توسعه در هرجامعه موفقیت در تحصیل علم و دستیابی به مشاغل اجتماعی گوناگون است . چون سهم افراد از این موقعیت ها به نسبت جایگاه طبقاتی شان با یکدیگر متفاوت است؛ به طوری که تعلق و اختصاص به طبقات اجتماعی – اقتصادی متفاوت، تمایزاتی را در برخورداری و محرومیت ها از فرصت ها و امکانات آموزشی به وجود می آورد ؛ این تمایزها امکان تثبیت پایگاه و منزلت اجتماعی برای طبقه بالا، تغییر و تحرک اجتماعی به پایگاه و منزلتی برتر برای طبقه متوسط و نومیدی در تغییر وضعیت و موقعیت برای طبقه محروم را زمینه سازی می کند. بر همین اساس اندیشمندان برای مطالعه موضوع نابرابری فرصت های آموزشی، علاوه بر استعداد، علاقه و گرایش، زمینه خانوادگی را مهمترین عامل برای دست یابی به فرصتهای آموزشی بهتر ذکر کرده اند.
رابطه بین خاستگاه اجتماعی و موفقیت تحصیلی، محصول پیچیده ی : تفاوت فرهنگی انتقال یافته به کودک، انگیزش های تحصیلی متفاوت و تکرار گزینش های تحصیلی است (کاشی و شیخاوندی، ۱۳۷۳: ۹۳). با این که موفقیت دانش آموزان به توانایی و استعداد آنها بستگی دارد، اما دسترسی به منابع و امکانات آموزشی، مدرسه ی خوب و معلم متخصص می تواند موفقیت های بعدی آنها ر ا تحت تأثیر قرار دهد . با این حال، متغیرهای طبقه اجتماعی، نابرابری اجتماعی و اختلاف های طبقاتی بر بسیاری از مقوله ها از جمله عملکرد تحصیلی و موفقیت های بعدی دانش آموزان تأثیرگذار است . برای نمونه، همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، اختصاص به طبقه اجتماعی بالا شأن اجتماعی را سبب شده، مطلوبیت انگیزشی را بالا برده و جابه جایی طبقاتی را مقدور می سازد . برعکس، تعلق به طبقات اجتماعی پایین حساسیت تحصیلی والدین و اعمال نظارت بر کار درسی دانش آموز را تقلیل داده و بهره وری از تکنولوژی آموزشی را در داخل و بیرون مدارس کاهش می دهد . از این رو می توان گفت نابرابری فرصت های آموزشی، عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار خواهد داد. دانش آموزان متعلق به طبقات اجتماعی پایین، در مقایسه با همتاهای خود زودتر به سطحی از تحصیل می رسند تا به مشاغل اجتماعی بهتر و بالاتر از خاستگاه طبقاتی شان دل ببندند (اردهائی و همکاران، ۱۳۹۱: ۱۲۹) .
بنابراین، نابرابری آموزشی امکان تحرک اجتماعی و رقابت را برای این طبقات تضعیف نموده و اعمال محدودیت در امکان ها و فرصت های آموزشی، هرگونه آموزش مکمل را بازداشته و آموزشهای ضروری را محدود می سازد. در نتیجه، فقر موقعیتی در این طبقات از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته و ر وز به روز بر شکاف طبقاتی افزوده خواهدشد . این مسأله برای پیشرفت جوامع (به خصوص کشورهای در حال توسعه) می تواند معضلی اساسی تلقی شود.
۲-۱-۳-برابری فرصت های آموزشی
شکی نیست که توزیع عادلانه امکانات و فرص تها برای اقشار محروم که از امکانات مالی محدود برخوردارند، یکی از آرمان های مطلوب یک جامعه تساوی خواه و عدالت طلب است و مسلم است که آموزش عالی می تواند یکی از کانال های مهم توزیع عادلانه امکانات و فرصت های آموزشی برای قشرهای بیشتری از جامعه باشد (توسلی، ۱۳۸۶ :۱۹۹).
یکی از جدی ترین مسائل در جهان گستردگی شکاف بین فقیر و غنی است، در میان فقر گسترده جهانی که در واقع روز به روز بدتر هم می شود، قسمت کوچکی از جمعت جهان از فراوانی ثروت و دان شهای جدید لذت می برند. یکی از جنبه های این اختلاف در دارایی ها، شکاف دیجیتالی است، که به تعبیری می توان آن را تفاوتهای زیاد در دسترسی به فن آوری اطلاعات و ارتباطات پیشرفته دانست. میلیون ها نفر در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین برای بقا و زنده ماندن در این فقر مهلک تقلا می کنند در حالی که دیگران در دنیای صنعتی از تسهیلاتی که فن آوری های پیشرفته ارتباطات فراهم نموده لذت می برند، و از مزایای فرصت های آموزشی که به وسیله فن آوری اطلاعات و ارتباطات فراهم شده بهره مند می شوند، همچنین کار در دفاتر به واسطه استفاده از فن آوری های جدید اثربخش تر شده و بهره وری بالاتر رفته است. یکی از بدترین اثراتی که شکاف دیجیتالی داشته است، تأثیر منفی در تلاش های آموزشی در کشورهای درحال توسعه می باشد. فن آوری های دیجیتال فرصت های جدید محرکی در دستیابی به حجم وسیعی از اطلاعات جاری درباره تقریباً همه موضوعات، همچنین ارتباط بین اندیشه ها به روش های پویا و کارکردن اثربخش تر از زمان گذشته را برای فراگیرندگان در دنیای صنعتی فراهم می کنند. بدون دسترسی به مزایای فن آوری اطلاعات و ارتباطات، فراگیرندگان در کشورهای کمتر توسعه یافته ممکن است که بیش از گذشته از همتایان خود، در کشورهای صنعتی عقب بمانند (تین، ۲۰۰۲: ۲۱۰ به نقل از توسلی، ۱۳۸۶: ۱۹۹).
آموزش یکی از مهمترین ابزار توزیع رفاه و فرص تهای اقتصادی در جوامع است. فراهم آوردن فرصت های برابر در آموزش تحرک عمودی (اجتماعی) و تحرک اقتصادی و اجتماعی را در قسمتهای فقیر جامعه افزایش می دهد. همچنین نابرابری آموزشی یکی از سرچشمه های نابرابری اقتصادی و اجتماعی است (علاقه بند، ۱۳۸۰: ۱۵۱).
برابری آموزشی برای جوامعی که آموزش یک تعیین کننده حیاتی فرصت های زندگی می باشد یک واجب اخلاقی به شمار می رود. هنوز بعضی از مدیران در خصوص سرمایه گذاری آموزش مردمان بسیار نیازمند اکراه داشته و در مورد این که آیا این پول در نتایج آموزشی این دسته از دانش آموزان تفاوت ایجاد می کند بدبین هستند (لوین، ۲۰۰۹ :۵ به نقل از توسلی، ۱۳۸۶ :۱۹۹).
۲-۱-۳-۱- فناوری اطلاعات و برابری فرصت های آموزشی
استفاده از آموزش از راه دور و فن آوری اطلاعات و ارتباطات عامل بالقوه ای در توزیع فرصت های یادگیری وسی عتر و برابری در میان نیروهای تدریس (مدرسین) است. این فن آوری ها و آموزش از راه دور همچنین می توانند کیفیت و تنوع منابع و پشتیبانی معلمان را ارتقا داده و راه جدیدی برای پیشرفت شغلی معلمان (ارتقای شغلی معلمان) بگشایند. اگر عدالت اجتماعی (آموزشی) به واسطه برابری فرصتها و خدمات آموزشی بدست آید، نیاز است که مقرراتی برای رو شهایی که این فرصت ها را برای همه مدرسان، قابل دسترسی ودستیابی، قابل پذیرش و سازگاری نموده و آنان را در انتخاب مطالب مورد نیاز و نحوه یادگیری تقویت می نماید؛ وضع گردد . ارتباطات الکترونیکی باعث دسترسی به منابع اطلاعاتی جدید می شود همچنین برای آن دسته از دانشجویان معلول که به آموزش مخصوص نیاز دارند، فن آوری اطلاعات و ارتباطات دسترسی به کلیه مواد آموزشی را فراهم می کند و آنها را قادر می سازد تا نظرات و نیازهای خود را به صورت کلمات یا در قالب طرح و شکل بیان نمایند (پور محمد باقر و همکاران، ۱۳۸۷: ۶۸).
فن آوری اطلاعات و ارتباطات عامل مهمی در ارتقای عدالت اجتماعی در موضوع کیفیت آموزش در مناطق روستایی و دوردست می باشد، جایی که معلمان از کیفیت پایین تری نسبت به همتایان شهری خود برخوردار بوده و پشتیبانی از آنها کمتر بوده و منابع کمتری در اختیار دارند. همچنین آموزش الکترونیکی برای افرادی که دارای معلولیت جسمی هستند این فرصت را فراهم می آورد که از منزل بتوانند تحصیلات خو د را ادامه دهند (ماپو، ۲۰۰۹: ۱۰۲).
همسلی (۲۰۰۲) به عنوان یکی از دست اندرکاران آموزش الکترونیکی بیان نموده است که فراگیرندگان تمام وقت و پاره وقت امروزه می توانند در کلاسهای آموزشی رشته ها و مقاطع تحصیلی دلخواه خود از هر مکانی شرکت نمایند، این نوع آموزش برای کسانی که مسافرت می کنند و یا کسانی که جای ثابتی ندارند، منابع و تجارب یادگیری را به راحتی در دسترس قرار می دهد (همان).
۲-۱-۳-۲- نابرابری فرصت های آموزشی و شکاف دیجیتالی
شکاف دیجیتالی را توزیع نابرابر فرصت ها و مواضع اجتماعی در فضا و در محدوده ی فناوری اطلاعات و ارتباطات تعریف نموده اند (دهقان، ۱۳۹۱: ۱۲۵). نابرابری فضایی که واژه ای مرکب از نابرابری و فضا است ، نوعی از نابرابری های اجتماعی را ترسیم می کند که از بسیاری جهات با انواع دیگر نابرابری های اجتماعی تفاوت دارد؛ هر چند در برخی ابعاد می توان همپوشی هایی نیز بین آن ها مشاهده کرد . مرزهای مشترک بین نابرابری فضایی و نابرابری نژادی و قومی، زمانی که در جهان واقع، انسانهایی از یک قوم و نژاد در منطقه ویژه ای ساکن هستند و موقعیت نابرابری نسبت به دیگران دارند، کاملاً قابل تشخیص می باشد. اما با وجود صراحت نسبی در مفهوم نابرابری فضایی، جنبه های مبهمی نیز در این واژه مرکب به چشم می خورد . بخش عمده ابهام مذکور در مفهوم فضا نهفته است.
فضا و مفاهیم مرتبط با آن ، یعنی زمان و مکان در برخی موارد نظر اندیشمندان را به خود جلب کرده است . در مبحث تغییرات اجتماعی، همواره موضوع زمان و تقارن و تطابق آن با مکان، مورد علاقه اندیشمندان این حوزه بوده است . در اینجا تغییر به معنای جابه جایی از یک حالت به حالت دیگر بوده و عنصر زمان در آن نقش ویژه ای دارد؛ بدین صورت که نه تنها هر تغییر مستلزم گذر زمان است، بلکه مکان نیز در آن ثابت فرض می شود و بدین گونه است که تغییرات معنا می یابد. گورویچ با تلفیق واژه های اجتماع و زمان ، مفهوم جدیدی به نام «زمان های اجتماعی» را عرضه می کند . او سیر پویش ها و تغییرات اجتماعی را با زمان های گوناگونی که بر پدیده های اجتماعی می گذرند، مرتبط می داند و این همبستگی و ارتباط را در قالب های مختلف تقسیم بندی کرده و از آنها با نام زمان های اجتماعی یاد می کند (همان : ۱۲۷).
در همین رابطه مفهوم فضا نیز به خودی خود یک سازه اجتماعی است (دوران، ۱۳۸۲). در این تعبیر فضا مفهومی است که نمی توان آن را با مکان و محل ، کاملاً یکسان دانست ، بلکه فضا حاصل جمع زمان، مکان و روابط انسانی است شاید در این صورت پذیرفته شود که روابط اجتماعی تا حد زیادی متکی به فضا است و به عبارت دیگر ، جامعه الزاماً به لحاظ فضایی ساخت می یابد و سازمان فضایی جامعه نیز بر عملکرد جامعه تأثیر می گذارد (همان). در جمع بندی و با نگاه عینی، می توان نابرابری فضایی را توزیع نابرابر فرصت ها و مواضع اجتماعی در فضا دانست . نابرابری فضایی ، که شکل بارز آن نابرابری منطقه ای است، در هر جامعه ای می تواند جلوه های مختلفی به خود بگیرد. اشکال قابل رؤیت آن در کشورهای در حال توسعه عبارت است از نابرابری بین شهر و روستا، نابرابری بین شهرهای بزرگ و کوچک، نابرابری جغرافیایی در درون شهرهای بزرگ، نابرابری بین مناطق محروم و مناطق برخوردار و غیره.
نابرابری فضایی که در شکل دیجیتالی و در حوزه فناوری اطلاعات ارتباطات با واژه «شکاف دیجیتالی» نیز توصیف می شود ناظر بر وضعیتی است که در آن، مناطق مختلف از لحاظ دسترسی به امکانات اطلاعاتی و ارتباطی و عواید و نتایج حاصل از آن وضعیت نامتوازنی دارند . گو این که واژه شکاف دیجیتالی توسط برخی صاحب نظران در حیطه ی وسیع تر ی از نابرابری فضایی، مانند نابرابری جنسیتی و امثال آن نیز به کار می رود، اما بیش ترین استفاده از این مفهوم با نابرابری فضایی ناشی از توزیع نامتوازن فناوری اطلاعات و ارتباطات منطبق می باشد (دهقان، ۱۳۸۶: ۱۳۰).

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
 

 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
بررسی رابطه مهارت های انسانی و عملکرد مدیران مدارس متوسطه ناحیه ۳ شهر قم- قسمت ۹
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

سوال ۱۹ الی سوال ۲۵

 

 

 

۲

 

 

عملکرد مدیران

 

 

۱۰ سوال

 

 

سوال ۱ الی سوال ۱۰

 

 

۳-۶-۲) روایی[۵۴] پرسشنامه
روایی از واژه روا به معنای جایز و درست گرفته شده و روایی به معنای صحیح و درست بودن است. مقصود از روایی آن است که وسیله اندازه گیری بتواند خصیصه و ویژگی مورد نظر را اندازه بگیرد. اهمیت روایی از آن جهت است که اندازه گیری های ناکافی و نامناسب می تواند هر پژوهش علمی را بی ارزش و نا روا سازد. روایی را به شکل های مختلف طبقه بندی کرده اند که به تعدادی از آنها اشاره می شود:
طبقه بندی نوع اول: الف – اعتبار تجربی ب- اعتبار مفهومی
طبقه بندی نوع دوم: روایی محتوایی، روایی نمادی (ظاهری)، روایی مربوط به ملاک، روایی موافق، روایی متضمن پیش بینی، روایی سازه، روایی همگراف و روایی متمایز کننده(خاکی، ۱۳۸۲، ص ۲۹۱- ۲۸۸). در پژوهش حاضر، از روش اعتبار یا روایی مفهومی استفاده شده است. زیرا هنگامی که اعتبار تجربی امکان پذیر نباشد یا مشکل بتوان از طریق تجربی یا عملی برای یک اندازه یا بافته اعتبار کسب کرد اعتبار مفهومی استفاده شده می شود و در واقع از طریق گواه و معیار ها محقق در پی آن بر می آید که نشان دهد که روا است مفهومی را اندازه گرفت؛ پژوهشگر با رجوع به نظر متخصصان و اساتید از روایی ابزار اندازه گیری خود، در سنجش متغیر های پزوهش اطمینان حاصل نموده است.
۳-۶-۳) پایائی[۵۵] پرسشنامه
یک آزمون زمانی دارای پایانی است که نمره های مشاهده و نمره های واقعی آن دارای همبستگی بالایی باشند(خاکی، ۱۳۸۲، ص ۲۹۳). یکی از روش های محاسبه قابلیت پایایی، ضریب آلفای کرونباخ می باشد که برای محاسبه آن ابتدا باید واریانس نمرات هر سوال پرسشنامه و واریانس کل آزمون را محاسبه کرد و سپس با بهره گرفتن از فرمول زیر مقدار ضریب آن را محاسبه نمود.

= ضریب آلفای کرونباخ
= تعداد سوال های پرسشنامه
= واریانس مربوط به سوال iام
= واریانس کل آزمون
ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده در این پژوهش که در یک مطالعه مقدماتی با توزیع ۳۰ پرسشنامه بین افراد جامعه آماری کرده صورت گرفت ۹۰/۰ به دست آمد؛ که بیانگر پایا بودن پرسشنامه محقق ساخته می باشد.
۳-۶-۴) روش نمره گذاری در ابزار سنجش
در این پرسشنامه محقق ساخته برای امتیازدهی و ارزش گذاری پاسخ ها از روش طیف لیکرت (مقیاس ترتیبی یا رتبه ای) و مقیاس اسمی استفاده گردید، یعنی برای سوالاتی که جنبه ارزشی داشتند از طیف لیکرت (جدول۳-۲) و برای سوالاتی که جنبه انتخابی یا داشتند از مقیاس اسمی استفاده گردید.
جدول ۳-۲٫ نمره دهی به سوالات در طیف لیکرت

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خیلی زیاد
زیاد
متوسط
کم
خیلی کم
گزینه انتخابی
۵
۴
۳
۲
۱
امتیاز
 

۳-۷) روش ها و آزمون های آماری
در این پژوهش از روش های موجود در آمار توصیفی (جداول توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار واریانس و درصد) و آمار استنباطی(ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمونt برای دو نمونه مستقل‏، تحلیل واریانس تک عاملی، آزمون توکی،آزمون فریدمن)؛ برای خلاصه و تجزیه و تحلیل داده های پژوهش استفاده می شود. نرم افزار آماری مورد استفاده در این پژوهش نیز SPSS می باشد.

 

 

ضریب همبستگی اسپیرمن: این آزمون برای بررسی وجود رابطه و همبستگی بین دو متغیر کاربرد دارد. در پژوهش حاضر از این ضریب برای آزمون فرضیه های پژوهشی و تعیین وجود رابطه بین مهارت های انسانی با عملکرد مدیران مدارس متوسطه ناحیه ۳ شهر قم استفاده شده است.
 

آزمون t برای دو نمونه مستقل: از آزمون t برای دو نمونه مستقل به منظور بررسی معنی دار بودن تفاوت میانگین نمره نظرات پاسخ دهندگان بر اساس جنسیت در خصوص متغیرهای پژوهش استفاده شده است.
 

تکنیک تحلیل واریانس[۵۶]: تکنیک تحلیل واریانس درصدد بررسی میانگین “K” جامعه آماری بر اساس آماره های آنهاست. چنانچه موضوع مورد بررسی جوامع آماری با توجه به یک متغیر مورد توجه باشد آن را تحلیل واریانس یک عاملی می نامند و با آن می توان فرضیه های مربوط به وجود تفاوت بین میانگین های دو یا بیش از دو گروه را مورد آزمایش قرار داد. این تحلیل نشان می دهد که بین میانگین های بعضی از گروه ها با گروه های دیگر تفاوت معنی دار وجود دارد یا خیر ولی مشخص نمی کند که بین کدام میانگین ها تفاوت معنی داری وجود دارد.
 

آزمون تعقیبی توکی: آزمون تعقیبی توکی زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که آزمون تحلیل واریانس معنی دار باشد؛ در واقع تکمیل کننده این آزمون است. این آزمون نشان دهنده گروه هایی است که میانگین نمرات آنها با یکدیگر تفاوت دارند.
 

آزمون فریدمن: آزمون رتبه ای فریدمن یک آزمون رتبه ای برای k نمونه همبسته است که علاوه بر رتبه بندی در نمایش اختلافات معنی دار نیز کاربرد دارد. در پژوهش حاضر از آزمون فریدمن در رتبه بندی سوالات بر اساس ارزیابی آنها در بین پاسخ دهندگان استفاده شده است.
 

فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه
محقق پس از جمع آوری اطلاعات و داده های آماری باید آن را تجزیه و تحلیل کند تا بتواند به نتایج مورد انتظار برسد. این اطلاعات و داده های آماری به صورتی دقیق و با بهره گرفتن از روش های مناسب بررسی می شوند. در تحقیقات تحلیلی برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش های دقیق تر و پیچیده تری استفاده می شود، اما در تحقیقات توصیفی به تشریح ابعاد پدیده ها و یک تحلیل سطحی و کلی در حد توصیف از ویژگی های جامعه یا واحدمورد بررسی اکتفا می شود. با این وجود در هر دو حالت اطلاعات و داده های آماری در حد نیاز تجزیه و تحلیل می شوند. در این فصل به تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه پرداخته شده و با بهره گرفتن از آزمون ها آماری فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گرفته است.
۴-۱( بررسی و توصیف اطلاعات مربوط به خصوصیات عمومی مدیران
در این قسمت به توصیف داده های مربوط به خصوصیات عمومی مدیران مدارس ناحیه ۳ شهر قم همچون جنسیت، سن، تحصیلات و سابقه کار پرداخته شده است.
۴-۱-۱) جنسیت
یافته های پژوهش نشان می دهد که ۹/۴۵ درصد(۲۸ نفر) از پاسخ دهندگان را مردان و ۱/۵۴ درصد (۳۳ نفر) را زنان تشکیل می دهند(جدول ۴-۱).
جدول (۴-۱) توزیع فراوانی جنسیت مدیران مدارس

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 

 
حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق محف
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 102
  • 103
  • 104
  • ...
  • 105
  • ...
  • 106
  • 107
  • 108
  • ...
  • 109
  • ...
  • 110
  • 111
  • 112
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • مفهوم، جایگاه و اعتبار سند الکترونیکی- قسمت ۴
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره تمایز بین بازده مثبت و منفی در تعیین رابطه بین قیمت ...
  • ماهیت و مبانی «اصل تکلیف به ارائه دلایل» چیست و شرایط و گستره اِعمال آن در حقوق عمومی تا کجاست- قسمت ۳
  • پژوهش های انجام شده در رابطه با تضاد دین و عرفان در دیوان حافظ- فایل ۴
  • تعهدات منع تبعیض در موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت -گات– قسمت 7
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد جایگاه سیاست های پولی و مالی با تاکید بر بخش نفت در یک ...
  • مطالعه میزان شیوع اختلالات شخصیت در متقاضیان جراحی زیبایی بینی و مقایسه آن با دیگر جراحی های مختلف زیبایی- قسمت ۳
  • بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای مادی و معنوی دانش آموزان شهرستان شهرکرد- قسمت ۷
  • بررسی عالم پس از مرگ از دیدگاه دین اسلام و دین زرتشت با تکیه بر متون دینی مقدس- قسمت ۵
  • رابطه هوش سازمانی و استرس های شغلی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان مازندران- قسمت ۱۳
  • " دانلود پایان نامه و مقاله – آیت الله جوادی آملی٬ کرامت ذاتی را به ظاهری و باطنی تقسیم می کند و می فرماید: – 4 "
  • تحقیقات انجام شده درباره استنباط بیزی مدل های مفصل شرطی دومتغیره با برآمدهای پیوسته ...
  • تجاری سازی فضای ماورای جو- قسمت ۳
  • بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی انزوای اجتماعی دختران مجرد- قسمت ۱۰
  • تاثیر دوبرنامه تمرین(پیوسته و گسسته) بر عوامل خطر زای قلبی عروقی زنان میانسال غیر ورزشکار- قسمت 10
  • نقش کشمکش های والدین در سازگاری فرزندان (اعتماد به نفس، پرخاشگری و سلامت روان)- قسمت ۴- قسمت 2
  • تعیین رابطه و سهم پیش¬بینی¬کنندگی تاثیر هوش معنوی و عمل به باورهای دینی بر تنظیم هیجان شناختی در زنان باردار.
  • مقایسه¬ی تطبیقی جایگاه زن در اشعار ژاله قائم مقامی با ژاله اصفهانی- قسمت ۲۴
  • سنتز دیآلکیل تری تیوکربنات‌های متقارن درزمان کوتاه بااستفاده ازDBUوسنتز دی آریل- قسمت ۳
  • مقالات تحقیقاتی و پایان نامه – ۲-۷ برآورد درصد و شیوع – 10
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله پیش‌بینی رویگردانی مشتریان در مدیریت ارتباط با مشتری با استفاده از ...
  • تاثیر ویژگی‌های کمیته حسابرسی بر ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری- قسمت ۵
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره :بررسی و تشخیص نفوذ با استفاده از الگوریتم های داده کاوی- فایل ۲۵
  • طنز درآثار ادبی قرن هشتم هجری با محوریت عبید زاکانی و حافظ شیرازی- قسمت ۲۵
  • بررسی رابطه رفتار مدنی سازمانی با کیفیت زندگی کاری در آموزگاران اداره آموزش و پرورش سرچهان در سال تحصیلی ۸۸-۸۷- قسمت ۷
  • عنوان بررسی جلوه های رومانتیسیسم در شعر فاروق جویده- قسمت ۹
  • بررسی رابطه بین شایستگی های رهبری روسای شعب و عملکرد تجهیز منابع وصول مطالبات بانک کشاورزی استان سیستان و بلوچستان- قسمت ۷- قسمت 2
  • تأثیر میکوریزا و اسید هیومیک بر روی برخی خصوصیات گیاه دارویی مرزه در سطوح مختلف کود اوره- قسمت ۲۷
  • رابطه پاداش اجتماعی با اعتیاد به کار، تعهد سازمانی ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع اهمّیّت بازتاب قَداسَت فال و استخاره درادبیّات منظوم- فایل ۶

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان