مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
پیشگیری از جرم در اسلام و تطبیق آن با دانش جرم شناسی- قسمت ۶- قسمت 2
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

مقاومت در برابر آشفتگی خاطر و انحرافات؛
 

توان توسل به ارضا کننده های جایگزین؛
 

جهت گیری هدفی؛[۱۰۹]
 

نظریه دیگری که در حوزه ی نظریه های کنترل، اخیراً مطرح گردیده و مورد اقبال قرار گرفته است، «نظریه خود کنترلی» است که بنا به ویژگی های خاص آن و نزدیکی بیشتر به مطالب مورد بحث ما در این فصل، با بیانی تفصیلی تر در مبحث بعدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

 

 

نظریه خود کنترلی گاتفردسون و هیرشی
 

جدیدترین نسخه از نظریه های کنترل، مربوط به تراویس هیرشی و «میشل گاتفردسون»[۱۱۰] است که با عنوان «نظریه عمومی جرم»[۱۱۱] [۱۱۲] مطرح گردیده است و به «نظریه خود کنترلی»[۱۱۳] نیز مشهور است.
گات فردسون و هیرشی، این نظریه را ابتدا در سه مقاله و نهایتاً در یک کتاب با عنوان «نظریه عمومی جرم»[۱۱۴] در سال ۱۹۹۰ ارائه نمودند.
اینان در این کتاب، ادعا نمودند که وفق این نظریه، تمامی انواع جرم را می توان توسط «خود کنترلی پایین»[۱۱۵] در افراد همراه با فراهم بودن فرصت ها و موقعیت های بزه کاری تبیین نمود.
نظریه پردازان این نظریه، برای آن که دست بازتری در گرد آوری اشکال مختلف بزه کاری داشته باشند و مجرمان جرایم وسعت تری؛ از جمله «جرایم یقه سفیدی»[۱۱۶]– که از سوی اغلب نظریه ها مورد شناسایی قرار نگرفته است- را نیز مشمول نظریه خود نمایند، ابتدا باز به تعریف «جرم» پرداخته و آن را این چنین تعریف نموده اند «کنش های اجباری یا فریب که در پی جلب منافع شخصی روی می دهد»؛[۱۱۷] تعریفی که با فرض نظریه های کنترل مبنی بر این که مردم طبیعتاً به دنبال منافع شخصی و تعرض به حقوق دیگران و در نتیجه ارتکاب اعمال مجرمانه هستند، سازگاری دارد.
خود کنترلی در این نظریه، به عنوان عامل «درونی» نسبت به فرد پنداشته می شود، بر خلاف نظریه ی کنترل اجتماعی هیرشی (۱۹۶۹) که عامل «کنترل اجتماعی» مورد تأکید در آن، نسبت به فرد، عاملی به طور عمده خارجی محسوب می شد.[۱۱۸]

مفهوم خود کنترلی به عنوان اندیشه محوری در این نظریه «اندیشه تلقی می شود که مردم در گستره ای که تا بدان جا، در مقابل وسوسه ی لحظه ای آسیب پذیر هستند، با یکدیگر تفاوت دارند»[۱۱۹] به بیانی دیگر، خود کنترلی در این دیدگاه، به معنای توان افراد در محدود ساختن در مقابل وسوسه های
اغواگرانه به سمت ارتکاب جرم است. اینان، در این باره اظهار می دارند؛ «اما خود کنترلی را مانعی می بینیم که بین کنشگر و بهره های زود گذری روشنی که جرم فراهم می آورد، می ایستد».[۱۲۰]
«این نظریه جدید در تناسب با مفروضه های هیرشی در پس نظریه کنترل اجتماعی، بر این فرض نیز بود تمایلات مشابه را در اختیار دارند و مسئله واقعی، مسئله خود کنترلی است؛ خود کنترلی ضعیف، احتمال بیشتری را برای درگیر شدن فرد در جرم به همراه دارد، در حالی که خود کنترلی قوی، احتمال درگیر شدن فرد در جرم را به همراه دارد، در حالی که خود کنترلی قوی، احتمال درگیر شدن در جرم را اندک می نماید».[۱۲۱]
آنان در تشریح این مطلب بیان می دارند که «افراد دارای ویژگی های خاص هستند، که از آن میان می توان به مواردی هم چون، عمل از روی انگیزه آنی، عدم حساسیت، خود محوری و هوش کمتر از حد متوسط اشاره کرد. این ویژگی ها با تأثیر گذاری بر توان فرد در محاسبه دقیق پیامدی عملی معین، بر یک کنترل اجتماعی ضعیف تأثیر می گذارند».[۱۲۲]
گات فردسون و هیرشی استدلال می نمایند که «خود کنترلی پایین، شمار فراوانی از روابط شناخته شده بین بزه کاری، و عواملی دیگر را تبیین می شود که احتمالاً جوانان دارای خود کنترلی پایین، کسانی را کهخ به عنوان یک گروه هم سال جست و جو خواهند کرد که دارای خود کنترلی پایین باشند. در مورد ارتباط میان بزه کاری و کارکرد ضعیف در مدرسه، آن ها می گویند: افرادی که فاقد خود کنترلی اند، کار کردشان در مدرسه خوب نیست و بنابراین، تمایل دارند، مدرسه را ترک کنند یا از آن دوری گزینند. سرانجام، آنهایی که دارای خود کنترلی پایین اند، در حفظ شغلشان مشکلاتی دارند که این مسئله هر نوع ارتباط میان بیکاری و رفتاری مجرمانه را تبیین می کند».[۱۲۳]
نکته دیگری که در این نظریه به چشم می خورد این است که در آن اذعان شده که این نظریه و عامل محوری کنترل درونی ضعیف ، حتی در غیر جرایم نیز کاربرد دارد. «در حقیقت ، کنترل شخص ضعیف ، به گستره ای متنوع از رفتارها منجر می شود که جرم ، تنها یکی از آنهاست. بدین خاطر ، آنها بر این باورند که هر عملی برای افزایش میزان کنترل شخصی ، نه تنها بر جرم تاثیر می گذارد، بلکه موجب کاهش دیگر رفتارهای اجتماعی نامطلوب ( مثلا وقت گذرانی و پرسه زنی ، فرار ، تهاجم ، حوادث رانندگی و زیاده روی در نوشیدن الکل ) می شود . لذا هیچ تاثیر جایگزین برای دیگر اشکال انحراف ، زمانی که جرم کاهش یافته وجود ندارد».[۱۲۴]
در مورد زمان و نحوه شکل گیری عامل خود کنترلی ، این نظریه بیان می دارد که خود کنترلی در مراحل اولیه زندگی در حدود سن هشت سالگی در ذهن و فکر افراد نفوذ پیدا کرده و پایه ریزی می شود و پس از آن در تمام طول زندگی در فرد ثابت می ماند. [۱۲۵]
آنها اقدامات مربوط به تربیت بچه را به عنوان یکی از عمده ترین عوامل تاثیر گذار بر شکل گیری برخی تمایلات و ویژگی های درونی در افراد محسوب کرده و بیان می دارند که این اقدامات تربیتی ، چنان اثری بر این ویژگی ها می گذراند که زمینه ساز بزهکاری می شوند . البته رابطه ی این ویژگی های درونی با جرم ، رابطه ای کامل و صدرصد نیست ؛ زیرا آنها ، تنها شرایط لازم برای جرم به حساب نمی آیند و در حقیقت ، در فعالیت های غیر مجرمانه نیز آشکار می شوند . خلاصه آنکه ، گات فردسون و هیرشی بر این فرضند که نشانه های بزهکاری به طور طبیعی در صورت « فقدان جامعه پذیری» [۱۲۶]در کودک ، وی را دارای توان بالقوه بالایی برای ارتکاب جرم و سایر رفتارهای اجتماعی نامطلوب خواهد نمود.
متاسفانه این نظریه و آزمون سنجی های انجام گرفته در خصوص آن ، ارتباط میان پرورش کودک و خود کنترلی پایین ، به عنوان یک ساختار شکل گرفته پایدار بررسی نشده است ، خصوصا این مسئله که خود کنترلی شکل گرفته براساس شیوه های تربیت کودک در حدود سن هشت سالگی، متوقف و پس از آن پایدار می ماند. [۱۲۷]
به طور کلی نکات عمده نظریه خود کنترلی را می توان در موارد زیر احصا کرد:

 

 

انسان ها به طور طبیعی و سرشتی، به دلیل حب ذات و رسیدن به خشنودی شخصی، بر مبنای تأمین «منفعت شخصی» عمل و رفتار می کنند و از این رو، طبیعتاً در تزاحم یا تعارض میان منفعت دیگر افراد جامعه، به حقوق سایرین تجاوز کرده، منفعت «خود» را تحصیل خواهند کرد.
 

جامعه پذیری و آموزش برای محدود کردن منافع شخصی انسان و ایجاد خود کنترلی ضروری است.
 

اقدامات نامناسب یا ناکافی در پرورش کودک- خصوصاً از طرف والدین و اولیای مدرسه- منجر به ایجاد ویژگی هایی در شخص می شود که او را دارای سطوح ضعیف تر خود کنترلی می نماید.[۱۲۸]
 

اقدامات تربیتی و پرورش مؤثر بر میزان خود کنترلی افراد، تا حدود سن هشت سالگی پایه ریزی می شود و پس از آن در تمام طول زندگی، ثابت و پایدار می ماند.
 

سطوح ضعیف خود کنترلی منجر به بروز رفتارهای لذت جویانه می شود.
 

ارتکاب جرم، یکی از رفتارهای گوناگون در جهت جلب منافع شخصی است.
 

افزایش خود کنترلی، منجر به پایین آمدن سطح ارتکاب جرم و هم چنین سایر رفتارهای مرتبط؛ هم چون انحرافات و رفتارهای اجتماعی نامطلوب خواهد شد؛ به عبارت دیگر، خود کنترلی علاوه بر تأثیر بر میزان ارتکاب جرم، بر سایر رفتارهای انسان نیز تأثیر گذار است.
 

مبحث دوم: پیشگیری اجتماعی از وقوع جرم از منظر اسلام
 

 

گفتار اول: خود کنترلی در آموزه های اسلامی با تکیه بر توجه دادن به ارزش های وجودی
 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
ارائه سيستم خبره و هوشمند جهت تسريع فرآيند انتخاب نسخه رنگرزي در صنعت فرش دستباف- قسمت 4
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

جدول3-20- ساختار و خصوصصیت شیمیایی رنگزای ریواس ……………………………………………………………………………. 60
جدول3-21- ساختار و خصوصصیت شیمیایی رنگزای قرمزدانه …………………………………………………………………………. 60
جدول3-22- نسخه رنگرزی تعریف شده برای رنگزای نیل………………………………………………………………………………….. 62
جدول 3-23- نسخه رنگرزی تعریف شده برای رنگزای روناس…………………………………………………………………………….. 62
جدول 3-24- نسخه رنگرزی تعریف شده برای رنگزای اسپرک…………………………………………………………………………… 62
جدول 3-25- نسخه رنگرزی تعریف شده برای رنگزای پوست انار بومی…………………………………………………………….. 63
جدول 3-26- نسخه رنگرزی تعریف شده برای رنگزای پوست انار جنگلی…………………………………………………………. 63
جدول 3-27- نسخه رنگرزی تعریف شده برای رنگزای گلرنگ…………………………………………………………………………… 63
جدول 3-28- نسخه رنگرزی تعریف شده برای رنگزای جاشیر…………………………………………………………………………… 64
جدول 3-29- نسخه رنگرزی تعریف شده برای رنگزای پوست گردو………………………………………………………………….. 64
جدول 3-30- نسخه رنگرزی تعریف شده برای رنگزای جفت…………………………………………………………………………….. 46
جدول 3-31- نسخه رنگرزی تعریف شده برای رنگزای ریواس…………………………………………………………………………… 64
جدول 3-32- ادامه جدول 3-31 (نسخه رنگرزی تعریف شده برای رنگزای ریواس)…………………………………………. 65
جدول 3-33- نسخه رنگرزی تعریف شده برای رنگزای قرمزدانه…………………………………………………………………………. 65
جدول3-34 – گراف دندانه و رنگرزی ………………………………………………………………………………………………………………….. 65
جدول3-35- مولفه های رنگی نیل ……………………………………………………………………………………………………………………… 67
جدول3-36- مولفه های رنگی روناس …………………………………………………………………………………………………………………. 67
جدول3-37- مولفه های رنگی اسپرک ………………………………………………………………………………………………………………… 68
جدول3-38- مولفه های رنگی پوست انار بومی ………………………………………………………………………………………………….. 68
جدول3-39- مولفه های رنگی پوست انار جنگلی ………………………………………………………………………………………………. 68
جدول3-40- مولفه های رنگی گلرنگ ………………………………………………………………………………………………………………… 69
جدول3-41- مولفه های رنگی جاشیر ………………………………………………………………………………………………………………… 69
جدول3-42- مولفه های رنگی پوست گردو ……………………………………………………………………………………………………….. 69
جدول3-43- مولفه های رنگی جفت ………………………………………………………………………………………………………………….. 69
جدول3-44- مولفه های رنگی ریواس ………………………………………………………………………………………………………………… 70
جدول3-45- مولفه های رنگی قرمزدانه ……………………………………………………………………………………………………………… 70
جدول 3-46- مولفه های ثباتی نیل …………………………………………………………………………………………………………………… 71
جدول 3-47- مولفه های ثباتی روناس………………………………………………………………………………………………………………… 71
جدول 3-48- مولفه های ثباتی اسپرک ……………………………………………………………………………………………………………… 72
جدول 3-49- مولفه های ثباتی پوست انار بومی…………………………………………………………………………………………………. 72
جدول 3-50- مولفه های ثباتی پوست انار جنگلی …………………………………………………………………………………………….. 72
جدول 3-51- مولفه های ثباتی گلرنگ ………………………………………………………………………………………………………………. 73
جدول 3-52- مولفه های ثباتی جاشیر ………………………………………………………………………………………………………………. 73
جدول 3-53- مولفه های ثباتی پوست گردو ……………………………………………………………………………………………………… 73
جدول 3-54- مولفه های ثباتی جفت ………………………………………………………………………………………………………………… 74
جدول 3-55- مولفه های ثباتی ریواس ………………………………………………………………………………………………………………. 74
جدول 3-56- مولفه های ثباتی قرمزدانه ……………………………………………………………………………………………………………. 74
جدول3-57- جزییات و راهنمای تصویر 3-7 ……………………………………………………………………………………………………. 87
جدول3-58- جزییات و راهنمای تصویر 3-8 ……………………………………………………………………………………………………. 88
جدول3-59- جزییات و راهنمای تصویر 3-10 …………………………………………………………………………………………………… 90
جدول3-60- جزییات و راهنمای تصویر 3-11 …………………………………………………………………………………………………… 91
جدول3-61- جزییات و راهنمای تصویر 3-19………………………………………………………………………………………………………..96
فهرست تصاویر
عنوان صفحه
تصویر2-1- سیر تکاملی سامانه های خبره …………………………………………………………………………………………………………. 14
تصویر2-2- چرخه اكتساب دانش ………………………

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
……………………………………………………………………………………………….. 18
تصویر2-3- ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ اﻓﺮاد ﺧﺒﺮه و ﺳﺎﻣﺎﻧﻪﻫﺎی ﺧﺒﺮه …………………………………………………………………………………………….. 19
تصویر2-4- اجزای اصلی یک سیستم خبره ……………………………………………………………………………………………………….. 21
تصویر2-5- نور مرئی درطیف الکترومغناطیسی …………………………………………………………………………………………………. 23
تصویر2-6- عبور نور سفید از منشور و ایجاد طیف رنگی ………………………………………………………………………………….. 23
تصویر2-7- سیستم رنگ CIE …………………………………………………………………………………………………………………………… 26
تصویر2-8- ساختار رنگزاهای ایندیگو ………………………………………………………………………………………………………………… 31
تصویر2-9- ساختار رنگزاهای آنتراکینون …………………………………………………………………………………………………………… 31
تصویر2-10- ساختار رنگزاهای آلفا نفتوکینون ها ……………………………………………………………………………………………… 32
تصویر2-11- ساختار رنگزاهای آلفا نفتوکینون ها ……………………………………………………………………………………………… 32
تصویر2-12- ساختار رنگزاهای دی هیدروکسی پیران ها ………………………………………………………………………………….. 32
 
 

نظر دهید »
بررسی ارتباط عوامل صاحبکار با بودجه زمانی و مقایسه ساعات بودجه شده و گزارش شده و تجزیه و تحلیل انحرافات بودجه زمانی در سازمان حسابرسی- قسمت ۱۸
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۲-۶-۵)انگیزش: موضوع انگیزش کارکنان بی شک یکی از مهمترین موضوعات برای مدیران است. نیازها، تواناییها، صفات و همچنین ادراکات کارکنان بر چگونگی رفتار تأثیر می گذارد. مدران باید تأثیرات مختلف را شناسایی و از تعامل این تأثیرات با یکدیگر آگاهی یابند. بنابراین رفتار کارکنان از جهات مختلف دارای اهمیت است. تکنیکهای انگیزشی باید افراد را تشویق به پیوستن و ماندن در سازمان کند و موقعیتهایی فراهم کند تا افراد به طریق مطمئن عمل کنند، بیندیشند و از فرصتهای منحصربه فرد بهره برداری کنند.
دومین دلیل توجه به انگیزش ماهیت فراگیر، نافذ و گسترده مفهوم آن است. انگیزش نشان دهنده یک پدیده بسیار پیچیده است که از طرفی بر تعداد بی شماری از عوامل در محیط سازمان اثر می گذارد و خود نیز تحت تأثیر این فاکتورهای مختلف قرار می گیرد. درک عمیق این مفهوم مستلزم آن است که توجه خاصی به این پرسش شود که « علت رفتار چیست؟ »
پاسخ به این سوال ، رفتار کاری پرسنل و وقوع چنین رفتارهایی را برای یک سازمان مشخص می کند. بنابراین شناخت موضوع انگیزش برای درک کاملتری از اثرات این متغیرها در سایر فاکتورها ( مانند، شغل، سیستمهای دستمزد و پاداش) به علت ارتباط آنها با عملکرد، رضایت و … ضرورت دارد. (رحیمی نیک اعظم، ۱۳۷۴)
۲-۶-۵-۱)مکاتب فکری در مورد انگیزش:
به طور کلی می توان گفت دو مکتب اساسی اندیشه در مورد انگیزش کارکنان وجود دارد که می توان آنها را به مکاتب شناختی ( ادراکی ) و غیرشناختی تقسیم نمود. مدلهای شناختی بر این فرض مبتنی می باشد که افراد غالباً در مورد رفتار خود آگاهانه تصمیم می گیرند، بنابراین تئوریهای شناختی بر مکانیسم داخلی و چگونگی و چرایی رفتار تأکید دارند. در حالی که مدلهای غیرشناختی معتقدند که می توان رفتار را بدون شناخت فرایندهای درونی تفکر پیش بینی نمود، بنابراین این دیدگاه عمدتاً به واکنش افراد در برابر محرک محیط توجه داشته و لزومی به بررسی فرایندهای داخلی نمی بیند. از مهمترین تئوریهای شناخت می توان به تئوری تعیین هدف[۳۴]، تئوری استناد[۳۵]، تئوری انتظارات[۳۶] ( ارزش- وسیله – انتظار ) و تئوری برابری یا عدالت نسبی[۳۷] اشاره کرد.
۲-۶-۵-۱-۱)تئوری تعیین هدف:
طبق تئوری تعیین هدف، رفتار نتیجه هدفها و مقاصد خودآگاه می باشد. به عبارت دیگر تعیین هدف بر رفتار کارکنان اثر می گذارد. با قبول این فرض باید فرایندهایی را که کارکنان با بهره گرفتن از آنها هدفهای خود را تعیین و سپس در جهت دستیابی به آن فعالیت می کنند، شناخت. شکل زیر این تئوری را تشریح می نماید. (مهرانی،۱۳۷۹)
دشوار بودن هدف عبارت است از میزان نیاز به کوشش و کار مستمر و منطقی. اگر بپذیریم اشخاصی که در جهت تحقق هدف فعالیت می کنند برای دستیابی به آن بیشتر تلاش می کنند، لیکن هدف نباید آنقدر مشکل باشد که غیرقابل دستیابی به نظر برسد. برای مثال می توان به بودجه زمانی نامناسب و فشار در جهت دستیابی به آن اشاره کرد.
روشن بودن هدف بستگی به تعریف هدف از انجام کار دارد. به طور معمول صراحت به معنی بیان هدف در قالب عبارات کمی می باشد. روشن بودن هدف همواره با عملکرد و رفتار بستگی دارد.
۲-۶-۵-۱-۲)تئوری استناد :
این تئوری جدید در رفتار سازمانی با ادراک، انگیزش و رهبری ارتباط پیدا می کند. طبق این تئوری رفتار مشاهده و سپس علت ها را به آن استناد می کنیم. به عبارت دیگر تلاش می کنیم رفتار افراد را توجیه نماییم. فرایند استناد بر پایه درک واقعیت استوار است و این ادراک ممکن است تا حد زیادی از فردی به فرد دیگر تغییر کند.
همانطوری که در شکل ملاحظه می شود، ابتدا رفتار مشاهده می شود، خواه رفتار خود و یا دیگران. سپس بر اساس درجه تطابق، تداوم و تفاوت ارزیابی می شود.
تداوم: میزان تکرار رفتار مشاهده شده در موقعیتهای مختلف
تطابق: درجه تطبیق رفتار دیگران با رفتار مشاهده شده در همان موقعیت
تفاوت: درجه تطبیق یک فرد مشاهده شده در موقعیتهای متفاوت
طبق این تئوری، در انگیزش کارکنان، افراد در فرایندهای ادراک نفس به رفتار خویش می نگرند. فرد بر اساس ادراک در می یابد که رفتارش معلول عوامل خارجی بوده یا عوامل داخلی.(مهرانی، ۱۳۷۹)
۲-۶-۵-۱-۳)تئوری انتظار:
مدل شناختی دیگر تئوری انتظار می باشد که به نامهای دیگری مانند، ارزش- وسیله- انتظار و تئوری مسیر- هدف شناخته شده است. طبق این تئوری افراد به صورت اشخاص متفکر تلقی می شوند که در برابر رفتارهای جاری و آینده گزینش های آگاهانه می کنند. میزان انگیزش هر فرد به محیط کار بستگی دارد، هرقدر محیط با نیاز ها، اهداف و توقعات افراد بیشتر سازگار باشد، انگیزش نیز بیشتر خواهد شد.
(مهرانی، ۱۳۷۹)
۲-۶-۵-۱-۴)تئوری عدالت نسبی( برابری ) :
تئوری برابری در انگیزش یکی از اولین تئوری های شناختی است که رفتار را در سازمان توجیه می کند. کارکنان کمتر به رویدادهایی که در محل کارشان رخ می دهد با دید بی اعتنایی می نگرند . آنان از وقایع و افراد تأثیر می پذیرند و بر پایه ارزیابی مثبت یا منفی خود، پاسخ های ادراکی و رفتاری از خود بروز می دهند. (مهرانی، ۱۳۷۹)
این تئوری بر دو فرض اساسی استوار است : (رحیمی نیک اعظم، ۱۳۷۴)

 

 

 

 

اشخاص به فرایند ارزیابی روابط اجتماعی می پردازند. روابط اجتماعی یک فرایند تبادل تلقی می شود که در آن افراد سرمایه گذاری و مشارکت می کنند و از آن انتظار نفع دارند.

 

 

 

مردم تبادل را در خلأ انجام نمی دهند. در عوض موقعیت خود را با دیگران مقایسه و موازنه نسبی آن را می سنجند.
 

 

 

 

۲-۶-۶)جنبه های انگیزشی در بودجه بندی:
جنبه های کارکردی انگیزش بودجه به شرح زیر می باشد: (Edvard.deakin, 1987)

 

 

 

 

دستیابی به اهداف بودجه ای باعث تشویق کارکنان می شود.
 

 

 

اهداف بودجه وقتی تحقق یابند احساس مسئولیت را در کارکنان تقویت خواهند نمود.
 

 

 

دستیابی به اهداف بودجه موجب رفاه بیشتر کارکنان خواهد شد.
 

 

 

 

جنبه های غیر کارکردی و پنهان انگیزش بودجه به شرح زیر می باشد: (Edvard.deakin, 1987)

 

 

 

 

ممکن است کارکنان توافق های مشترک علیه افزایش تولید اتخاذ نمایند.
 

 

 

کارکنان تصور می کنند، اگر کارایی افزایش یابد اما این افزایش تداوم نیابد، به از دست دادن شغل آنها منجر شود.
 

 

 

بر اثر فشار بودجه ای سازمان های غیررسمی فعال خواهند شد.
 

 

 

سعی بر بزرگ نشان دادن هزینه ها خواهد شد. این استدلال که پول زیادی در اختیار خواهد بودو کمتر خرج کردن صرفه جویی تلقی می شود و برای مدیران عالی سازمان خوشایند است.
 

 

 

سعی در تقاضای پول بیش از میزان احتیاج خواهد شد. با این تصور که با مشکل کمبود نقدینگی مواجه نشوند.
 

 

 

 

۲-۶-۷)جنبه های رفتاری بودجه:
در هر سازمانی بودجه بندی ابزاراساسی برای هدایت فعالیتهای سازمان و تلاشهای کارکنان در جهت اهداف سازمان می باشد. برای مثال بودجه بندی برنامه ریزی سیستماتیک عملیاتی برای آینده نزدیک است و چگونگی تخصیص منابع محدود سازمان در میان بخش های عملیاتی را مورد توجه قرار می دهد. اهداف بودجه به انتظارات مربوط به عملکرد کارکنان مربوط می شود و سرانجام براساس مقایسه نتایج واقعی با بودجه، ارزیابی ها و سنجش عملکرد صورت می گیرد.
بازیگران اصلی در فرایند بودجه بندی، مدیران واحدهای عملیاتی هستند، که هم وظیفه تهیه بودجه را بر عهده دارند و هم اطمینان از اینکه فعالیتهای واحد طبق بودجه انجام می شود . به دلیل ارتباط نزدیک مدیران با بودجه و بودجه بندی، ویژگیهای سیستم بودجه بندی سازمان، رفتارها و گرایشات آنها را تحت تأثیر قرار می دهد . (Covaleski, 2003)
یکی از جنبه های بودجه بندی که رفتار و گرایشات مدیران را تحت تأثیر قرار می دهد، خروجی حاصل از روش های بودجه ای سازمان است. این واکنش از این حقیقت نشأت می گیرد که بودجه واحد پاداشهای مادی و معنوی پرسنل را تحت تأثیر قرار می دهد. برای مثال یک سازمان ممکن است پاداش های مادی مدیران مانند پرداختها به مدیران را موکول به دستیابی به نتایج عملکرد بودجه شده نماید .
( Vander and stede, 2000)
اگرچه دستیابی مدیران به اهداف بودجه شده، منجر به تقویت روحیه برنده بودن آنها می شود که منشأ پاداشهای معنوی همانند اعتماد به نفس است . مدیران واحدهایی که منابع بودجه ای نسبتاً بزرگی در فرایند بودجه بندی نصیبشان می شود ، ممکن است به دلیل دستیابی به بودجه، انتظار پاداش مادی بیشتری را داشته باشند. این مدیران همچنین اگر کارمندان تحت مدیریتشان پایگاه و منزلت بالایی برایشان قائل باشند، ممکن است پاداشهای معنوی بیشتری نصیبشان شود . این منزلت و مقام در پرتو دستیابی به منابع بیشتر واحد به دلیل عملکرد مناسب مدیریت واحد حاصل می شود . (Niskanen, 1971)
اما بنا به دلایل چندی ممکن است مدیران احساس ناخوشایندی در مورد بودجه مالی واحد داشته باشند . وبا رفتارها و گرایشات منفی نسبت به موقعیت واکنش نشان دهند. سازمان منابع محدودی دارد و در موارد کمیابی حاد این منابع مانند وضعیتهای کاهش فعالیت ممکن است مدیران احساس کنند که مبالغ تخصیص یافته کمتر از نیازهای واحد است.(Wentzel, 2002)
این مسأله، ‌به وسیله یک پدیده روانشناختی که خودخواهی نامیده می شود ، تشدید شده است که در آن گیرنده منابع احساس می کند که باید سهم بیشتری از منابع را دریافت کند. ممکن است سازمان برای انگیزش بیشتر،‌ اهداف بودجه ای بالایی را در نظر بگیرد که قابلیت دستیابی به آن مشکل باشد و بنابراین نارضایتی مدیر را به دنبال داشته باشد. (kenis, 1979)
۲-۶-۸)معیارهای بودجه ای:
مسلم است که تصمیم گیری در مورد بودجه نهایی ، ابتدا با دیدگاه دستیابی به اهداف کل سازمان تهیه می شود تا افزایش احساس مطلوبیت اهداف بودجه ای برای بخشی از مدیران. سازمانها ممکن است اغلب در توانایی خود برای تنظیم بودجه ای که موجبات واکنش مثبت مدیران را فراهم سازد،‌ در محدودیت باشند.(mayer, 1995)
در سبکی از مدیریت که اغلب واکنش ها به بودجه نامساعد است،‌ شاید برای سازمان مطلوب باشد که مدیران نسبت به روش هایی که پیامدهای بودجه ای را به دنبال داشته اند،‌ واکنش نشان دهند . به ویژه که مدیران به بی طرفانه بودن روشها‌،‌ هم در روش های بودجه ای و هم در اجرای این روشها ، علاقه مندند. بیطرفانه بودن روش های بودجه ای بیان می کند که چطور روش های بودجه ای ساختاری سازمان،‌ مطابق با معیارهای مدیران در بیان آنچه که درست می باشد،‌ است . بی طرفی در اجرای روش های بودجه ای بیان می کند که تا چه اندازه،‌ تصمیم گیرندگان بودجه ای مانند سرپرستان منتسب به یک مدیر،‌ روش های بودجه ای را به روشی که با معیارهای مدیر برای درست انجام دادن کارها مطابقت دارد،‌ انجام می دهند. مدیران معمولاً واکنش شدیدتری نسبت به بی طرفانه بودن روش های بودجه ای سازمان دارند تا اجرای بی طرفانه این روشها . (mayer, 1995)
۲-۶-۸-۱)معیارهای بیطرفانه بودن روش های بودجه ای:
مدیران بیطرفانه بودن روش های بودجه ای و اجرای این روشها را چگونه ارزیابی می کنند؟ همانطوری که در شکل۱ نشان داده شده است، معیارهای تعیین بیطرفانه بودن روش های بودجه ای به ۴ دسته تقسیم می شوند: (staley and magner,2002)
۱ – ابراز نظر[۳۸]: روش های بودجه ای باید به مدیران فرصت اظهارنظر درباره تصمیمات بودجه ای که واحد تحت مدیریتشان را تحت تأثیر قرار میدهد را فراهم سازند.
۲- استیناف[۳۹] :‌ روش های بودجه ای باید شامل مقرراتی باشد که برای مدیران حق استیناف تصمیمات بودجه ای مؤثر بر واحد تحت مدیریتشان را فراهم سازد.
۳ – دقت[۴۰] :‌روش های بودجه ای متداول باید اطمینان دهند که تصمیمات بودجه ای تأثیرگذار بر واحد تحت مدیریت مدیر، اطلاعات دقیق و صحیح ایجاد می کند.
۴ – ثبات رویه[۴۱]:‌ روش های بودجه ای باید در میان واحدهای مختلف سازمان و از دوره ای به دوره دیگر با ثبات رویه به کار روند.
شکل شماره ۲-۱ : معیارهای بی طرفانه بودن روش های بودجه ای و واکنش مدیران به این معیارها
۲-۶-۸-۲) معیارهای بیطرفانه بودن اجرای روش های بودجه ای :
شکل شماره ۲-۱ معیارهای بیطرفانه بودن اجرای روش های بودجه ای را نیز شامل می شود . این معیارها به ۴ دسته تقسیم می شوند : (staley and magner,2002)

 

 

 

 

حساسیت درون فردی[۴۲] :رفتار تصمیم گیرندگان بودجه ای با مدیران باید توأم با احترام باشد و نگرانی مدیران را به هنگام اجرای روش های بودجه ای درک نمایند .
 

 

 

توجه به عقاید[۴۳] : دست اندرکاران تصمیم گیر در امر بودجه باید توجه صادقانه ای به نظرات مدیرانی که در مورد واحد تحت مدیریت خویش ابرازنظر می نمایند، داشته باشند . این معیار بدین معنی نیست که مسئولین باید نظرات مدیران را در بودجه لحاظ نمایند. چنانچه داده ها و نظرات مدیران در بودجه واحد تحت مدیریت خود مورد توجه قرار نگرفته و رد شود، مدیران خواهان مدرکی خواهند بود، مبنی بر اینکه در تصمیم گیری انجام شده، بررسی کامل و همه جانبه ای صورت گرفته است .
 

 

 

توضیحات[۴۴] : مدیران دست اندرکار بودجه باید توضیحات روشن، به موقع و کافی از مبانی زیربنای تصمیمات بودجه ای به مدیران واحدها ارائه نمایند. این شیوه ممکن است بیانگر اهمیت دادن به مدیری باشد که نظرات بودجه ای وی درباره واحد تحت مدیریتش لحاظ نشده است، به طوری که شامل شواهدی مبنی بر بررسی صادقانه به داده ها و اطلاعات ارائه شده توسط مدیر، قبل از رد کردن این نظرات و داده ها باشد.
 

 

 

عدم جانبداری[۴۵] : دست اندرکاران تصمیم گیر درباره بودجه باید احتمال وقوع هرگونه جانبداری یا توجه بیش از حد به یک بخش در مقایسه با سایر بخشها را از بین ببرند.
 
 

نظر دهید »
بررسی رابطه باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه پیشرفت با کارآفرینی دانشجویان دانشگاه آزاد مرودشت- قسمت ۱۷
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

N=384
همانطور که نتایج جدول فوق نشان می دهد بین متغیر باورهای هوشی (دانشجویان دختر) و کارآفرینی آنها رابطه خطی معنادار در سطح p≤ ./۰۵ وجود دارد و رابطه خطی معناداری بین متغیرهای عزت نفس و انگیزه پیشرفت دانشجویان مشاهده نشد. این تحلیل نشان داد باورهای هوشی توانایی پیش بینی ۸ درصد از واریانس کارآفرینی دانشجویان دختر را دارد.

فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
در این فصل پس از ارائه خلاصه پژوهش، به بحث و نتیجه گیری، بیان محدودیت ها و ارائه پیشنهادات پرداخته ایم.
خلاصه پژوهش
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه پیشرفت با کارآفرینی دانشجویان انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش دانشجویان پسر و دختر دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه آزاد مرودشت بود. که با بهره گرفتن از شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحلهایی ۴۰۰ دانشجو(۲۰۰ پسر و ۲۰۰ دختر) ، به عنوان نمونه انتخاب شدند که ۱۶ پرسشنامه برگشت داده نشد. در نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها با ۳۸۴ نمونه ی آماری صورت پذیرفت. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های باورهای هوشی بابایی ، آزمون عزت نفس روزنبرگ، پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس و پرسشنامه کارآفرینی پارسونز استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی( ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد بین باورهای هوشی، انگیزه پیشرفت و عزت نفس با کارآفرینی رابطه مثبت و معنادار وجود دار. همچنین بین باور های هوشی با کارآفرینی دانشجویان(پسر و دختر)رابطه مستقیم و معنادار و بین انگیزه پیشرفت دانشجویان پسر با کارآفرینی آنها رابطه مستقیم و معنادار، مشاهده شد ولی بین عزت نفس دانشجویان دختر و انگیزه پیشرفت آنها با کارآفرینی رابطه معناداری مشاهده نگردید. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از قدرت پیشبینی باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه ی پیشرفت برای متغیر کارآفرینی بود و باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه ی پیشرفت دانشجویان پسر قدرت پیش بینی معناداری برای کارآفرینی آنها داشتند. همچنین متغیر باورهای هوشی دانشجویان دختر نیز قدرت پیش بینی معناداری برای کارآفرینی آنها داشت.
بحث و نتیجه گیری
فرضیه اصلی پژوهش: بین باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه ی پیشرفت با کارآفرینی رابطه ی معنادار وجود دارد.
نتایج جدول ۲-۴ نشان داد که بین باورهای هوشی، انگیزه پیشرفت و عزت نفس با کارآفرینی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد.
در این بخش پژوهش همسویی که تمامی متغیرها را به طور همزمان و با هم مورد سنجش قرار داده باشد یافت نشد. ولی نتایج در بخش رابطه باورهای هوشی و کارآفرینی با یافته های سرمدی و همکاران (۱۳۸۸)، در بخش رابطه عزت نفس و کارآفرینی با یافته های شکرکن و همکاران(۱۳۸۸)، محبوبی و همکاران(۱۳۹۱)، فینکلمن (۲۰۰۰)و در بخش رابطه انگیزه پیشرفت و کارآفرینی با یافته های قلی پور و همکاران(۱۳۸۸) ، شکرکن و همکاران(۱۳۸۸)، سرمدی و همکاران (۱۳۸۸)، زارع احتشامی و کدخدایی(۱۳۸۹)، قاسمی افشار(۱۳۹۱)، جنینگز (۲۰۰۷)، همسو بود.
در تبیین نتایج این فرضیه این گونه می توان استنباط کرد که باورهای هوشی به عنوان مقولهی مهم انگیزشی دارای اهمیت اساسی هستند. (دای، و همکاران،۱۹۹۸)باورهای هوشی افراد را به عنوان سبک های عالی آنان در نظر گرفتنداند. از نظر آنها باورهای هوشی به عنوان واسطهای درونی است که ساختار های برجسته ذهنی را برای شناخت، عاطفه و رفتار فراهم می آورد. از این رو می توان باورهای هوشی را در درون بعد اسناد قرار داد زیرا آنها عمدتاً به تغییر پذیری توانایی هوشی و نیز مؤثر بودن یا نبودن تلاش برای توانایی هوشی اشاره دارند، از این رو وجود باورهای هوشی مکفی در بین افراد آنها را به سمت و سوی تغییر پذیری سوق می دهد و در راستای رسیدن به این تغییرات افراد دست به کارهایی می زنند که علاوه بر خودشان دیگران نیز از آن سود می برند و این روند می تواند در فرایند کارآفرینی نمود پیدا کند، از این رو رابطه باورهای هوشی و کارآفرینی معقول می نماید.
با توجه به رابطه معنادار بدست آمده بین عزت نفس و کارآفرینی دانشجویان می توان گفت که در روابط اجتماعی امروز افراد دارای عزت نفس بالا غالباً دارای مهارت های بالایی هستند (روزنبرگ،۱۹۹۰، به نقل از قاسمی زاد و همکاران،۱۳۸۹). بالتبع این مهارت ها در کنارِ داشتن تحصیلات دانشگاهی بیشتر متبلور شده و فرد شرایط را به گونه ای برای خود رقم می زند که هر آنچه را به عنوان یک تحصیل کرده از وی انتظار می رود را به عمل تبدیل می کند و یک شرایط مناسب کاری را بر اساس تخصص و مهارت هایی که دارد برای خود فراهم می آورد و با توجه به اینکه افراد دارای عزت نفس معمولا، اعتماد به نفس بالایی نیز دارند، دست به فعالیت هایی بزرگی می زنند که هر چند ممکن است در ابتدا مضحک و زیان آور به نظر رسد ولی در بلند مدت ثمره تلاش های آنها جلوه گر می شود و تلاش های آنها نتیجه می دهد و از آنجا که خطر پذیری یکی از جلوه های کارآفرینی است، می توان از فردی با عزت نفس بالا این انتظار را داشت که در کارآفزینی خوب باشد.

نائلی(۱۳۸۵) در مورد افراد دارای انگیزش بالا می نویسد این افراد هدف مدار هستند، و هدفهای عینی، چالشی، مخاطره آمیز ولی قابل حصول را انتخاب می کنند. معمولا از سنت ها دوری جسته و هنجارها را نمی پذیرند. کمتر همرنگی می کنند و همواره به دنبال روش های نو برای ایجاد تغییر در سازمان و محیط زندگی خود هستند. همچنین این افراد اعتماد به نفس بالایی دارند، در فعالیت های اجتماعی شرکت می کنند، در برابر فشارهای اجتماعی مقاومت زیادی نشان می دهند و در انجام کارها همکاری با افراد متخصص و صاحبنظر را به همکاری با افراد غیرمتخصص ترجیح می دهند. با توجه به این دلایل به نظر می رسد که وجود رابطه مثبت بین انگیزه پیشرفت و کارآفرینی منطقی باشد.
فرضیه فرعی ۱:بین باور هوشی، عزت نفس و انگیزه ی پیشرفت با کارآفرینی به تفکیک جنسیت رابطه ی معناداروجود دارد.
نتایج جدول ۳-۴ نشان داد بین باورهای هوشی با کارآفرینی دانشجویان(پسر و دختر)رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد، بین عزت نفس دانشجویان پسر با کارآفرینی آنها رابطه مستقیم و معنادار وجود داشت، ولی بین عزت نفس دانشجویان دختر با کارآفرینی آنها رابطه معناداری مشاهده نگردید، همچنین بین انگیزه پیشرفت دانشجویان پسر با کارآفرینی آنها رابطه مستقیم و معنادار مشاهد شد، ولی بین انگیزه پیشرفت دانشجویان دختر با کارآفرینی آنها رابطه معناداری مشاهده نگردید.
در این رابطه نیز پژوهش همسویی که هر ۴ متغیر را به طور همزمان سنجیده باشد یافت نشد، ولی نتیجه عدم رابطه بین انگیزه پیشرفت و کارآفرینی زنان با یافته های توماس و همکاران (۲۰۰۹)، ناهمسو، و در بخش رابطه بین عزت نفس و انگیزه پیشرفت در مورد مردان با یافته های محبوبی و همکاران(۱۳۹۱) همسو و در مورد زنان، با نتایج نوابی نژاد(۱۳۸۷) همسو می باشد.
در تبیین چرایی این روابط اینگونه می توان استنباط کرد که بر اساس نظریه دوئک(۱۹۹۹)که باور های هوشی را به عنوان یک باور هوشی ذاتی و باورهوشی افزایشی می داند، این باورهای ما هستند که به دنیای اطرافمان سازمان می دهند، به تجربه هایمان معنا می بخشند و به طور کلی نظام رفتاری و معنایی هر فرد را تشکیل می دهند. بر اساس دیدگاه باور هوشی افزایشی هوش یک جوهر ثابت و غیر قابل تغییر نیست، بلکه از طریق تلاش و تجربه می توان آن را افزایش داد. در تبیین چرایی رابطه بین باورهای هوشی مردان و زنان همین نکته بس که شرایط جامعهی ما به گونه ای است که شرایط برای فعالیت زنان و مردان تا حدی زیادی یکنواخت و همسان می باشد، این مزیت شرایط را به سمت سویی سوق می دهد تا هم زنان و هم مردان در استفاده از سایر منابع (اعم از آموزشی، نرم افزاری، مالی و اشتغال و…) در شرایط یکسانی قرار گیرند و شرایط برای کارآفرینی در هر دو جنس به سهولت فراهم است. این شرایط کارآفرینی زنان را در کنار مردان و بعضاً در جایگاهی بالاتر از آنها قرار می دهد.
در مورد عدم ارتباط معنادار بین عزت نفس و کارآفرینی دانشجویان دختر می توان گفت، عزت نفس فرایندی است که طی آن فرد برای حیطه هایی که احساس خوبی در مورد آن ها دارد ارزش قائل می شود، در نتیجه عزت نفس کلی اش مثبت خواهد بود و اگر آن حیطه ها بی ارزش شوند منجر به احساس منفی در فرد خواهد گردید. در این میان زنان به دلیل چند مسئولیتی بودن و ایفای نقش های متفاوت در خانه و خانواده، برای فعالیت دیگری که میتواند مسئولیت های اصلی آنها(همچون مادر بودن و همسر بودن و…) را تحت الشعاع قرار دهد ارزش چندانی قائل نمی شوند. در نتیجه کارآفرینی و توجه به آن در رتبه های بعدی ارزش های آنها قرار می گیرد و سبب ساز عدم رابطه عزت نفس با کارآفرینی زنان می شود.
در مورد عدم ارتباط انگیزه ی پیشرفت با کارآفرینی دانشجویان دختر می توان اینگونه استباط کرد که انگیزه ی زنان از کارآفرینی بیشتر غیر مادی بوده و اغلب به دنبال ایجاد تعادلی میان وظایف و مسؤولیت های خانوادگی و شغلی شان هستند و این انگیزه های غیرمادی در آن ها باعث می شود که گرایش کمتری نسبت به فعالیت های کارآفرینانه از خود بروز دهند. در نتیجه، در این پژوهش رابطه ای بین انگیزه ی پیشرفت و کارآفرینی دانشجویان دختر مشاهده نگردید.
سوال شماره۱: آیا باور هوشی، عزت نفس و انگیزه ی پیشرفت قدرت پیش بینی معنی داری برای کارآفرینی دارند؟
نتایج جدول۴-۴ نشان داد، باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه ی پیشرفت، قدرت پیش بینی معناداری برای متغیر کارآفرینی دارند، این بدان معناست که متغیر های پیش بین بخشی از(جمعا ۱۱ درصد)واریانس تغییرات متغیر کارآفرینی را تبیین می کنند.
در این بخش نیز پژوهش همسویی که تمامی متغیرها را به طور همزمان و با هم مورد سنجش قرار داده باشد یافت نشد. ولی نتایج در بخش رابطه باورهای هوشی و کارآفرینی با یافته های سرمدی و همکاران (۱۳۸۸)، در بخش رابطه عزت نفس و کارآفرینی با یافته های شکرکن و همکاران(۱۳۸۸)، محبوبی و همکاران(۱۳۹۱)، و در بخش رابطه انگیزه پیشرفت و کار آفرینی با یافته های قلی پور و همکاران(۱۳۸۸)، شکرکن و همکاران(۱۳۸۸)، سرمدی و همکاران (۱۳۸۸)، زارع احتشامی و کدخدایی(۱۳۸۹) و قاسمی افشار(۱۳۹۱)، همسو بود.
در تبیین این یافته می توان گفت باورهای هوشی نظام های معنایی هستند که به رفتار فرد جهت می دهند. پیشبینی رفتار او را در آینده ممکن می سازندو به عبارت دیگر باورهای هوشی زیر بنای قضاوت فرد در باره ی خود، دنیا و افرادی که در آن زندگی می کنند است، باورهای هوشی بر چگونگی تفسیر فرد از شکست ها و پیشرفت های خود از یک سو و نهادینه کردن اهداف پیشرفت از سوی دیگر اثر می گذارد(دوئک،۲۰۰۰، به نقل از حجازی و همکاران،۱۳۸۲). حال چنان چه فرد دیدگاه مثبتی نسبت به شکست های خود داشته باشد و اهداف وی بر مبنای پیشرفت روز افزون باشد بدون شک می توان از کسی که باورهای هوشی بالایی دارد، در آینده انتظار آن را داشت که دست به رفتارهایی بزند که مملو از خطر پذیری و ریسک بالا باشد و این چیزی نیست جزء تمایل فرد به کار آفرینی. و در مورد افراد با انگیزه ی پیشرفت می توان گفت بر اساس برخی پژوهش ها(مثل کک کللند و وینتر،۱۹۹۹)انگیزه پیشرفت پیامد هایی دارد که عبارتند از:انتخاب تکالیف چالش برانگیز که احتمال موفقیت در آنها وجود داشته باشد و یا آنها کارهایی را دوست دارند که در آنها بتوانند عملکردشان را با عملکرد دیگران مقایسه کنند و یا به عبارتی آنها بازخورد چگونگی کارهایشان را دوست دارند، همچنین این افراد در کارهایشان پشتکار نشان می دهند که به نظرشان به شغل یا حرفه ایی مربوط است، یا منعکس کننده ی آن ویژگیهایی شخصی(مانند هوش) است که متضمن پیشی گرفتن بر دیگران است. همچنین نتایج بدست آمده حاکی از توان پیشبینی عزت نفس برای کارآفرینی دانشجویان بود. در تبیین این توانایی می توان گفت این یافته ها با نظریه خودهماهنگی[۱۳۵] (کورمن[۱۳۶]،۱۹۹۷) مطابقت دارند. کورمن(۱۹۹۷) براساس نظریه خودهماهنگی پیش بینی هایی مطرح می کند که یکی از آنها این مطلب است که«افرادی که خود را بسیار شایسته می دانند، به احتمال بیشتر در انجام وظایف موفق می شوند تا کسانی که این حس را در خود ندارند، و دلیل آن این است که این افراد به گونه ای عمل می کنند که با شناخت هایی که از خود دارند، ساز گار است. در نتیجه می توان توانایی دو متغیر انگیزه پیشرفت و عزت نفس را در تبیین کارآفرینی افراد با توجه به ویژگی و خصوصیات رفتاری و فکری آنها در آینده کاریشان معقول و منطفی دانست.
سوال شماره۲: آیا باور هوشی، عزت نفس و انگیزه ی پیشرفت به تفکیک جنسیت قدرت پیش بینی معنی داری برای کارآفرینی دارند؟
نتایج جدول ۵-۴ نشان داد متغیر های باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه ی پیشرفت دانشجویان رابطه خطی معناداری با کارآفرینی آنها دارند. این متغیرها، ۱۶ درصد از تغییرات واریانس کارآفرینی دانشجویان پسر را تبیین می کنند. همچنین نتایج جدول۶-۴ نشان داد تنها باورهای هوشی از بین متغیرهای پیش بین قادر به پیش بینی کارآفرینی دانشجویان دختر بود و ۸ درصد واریانس کارآفرینی دختران توسط باورهای هوشی آنها قابل تبیین می باشد.در نتیجه متغیر باورهای هوشی توانایی پیش بینی کارآفرینی را در هر دو جنس(پسر و دختر) دارا می باشد. در حالی که این شرایط در مورد دو متغیر دیگر(عزت نفس و انگیزه ی پیشرفت) صدق نمی کند. بدان معنا که عزت نفس و انگیزه ی پیشرفت دختران توانایی پیش بینی کارآفرینی آنها را ندارند.
در این زمینه پژوهشی همسویی یافت نشد.
در تبیین نتایج فرضیه های قبل به ارتباط مستقیم متغیر های مستقل پژوهش(باورهای هوشی، انگیزه پیشرفت و عزت نفس) با کارآفرینی دانشجویان پرداخته شد و همچنین در مورد باورهای هوشی، به این نکته اشاره گردید که شرایط جامعهی ما به گونه ای است که شرایط برای فعالیت زنان و مردان تا حدی زیادی یکنواخت و همسان می باشد و این مزیت شرایط را به سمت سویی سوق داده تا هم زنان و هم مردان در استفاده از سایر منابع و امکانات (اعم از آموزشی، نرم افزاری، مالی، اشتغال و…) در شرایط یکسانی قرار گیرند و شرایط برای کارآفرینی در هر دو جنس بر مبنای توان هوشیشان به سهولت فراهم گردد، در نتیجه می توان گفت آنچه بر مبنای هوش و انواع آن قرار دارد توان کارآفرینی زنان و مردان را در حد مطلوب و یکسانی در آینده فراهم می آورد.

در تبیین بخش دوم این فرضیه در عدم توانایی پیش بینی عزت نفس و انگیزه پیشرفت برای کارآفرینی دانشجویان دختر بایستی تعادل و منطق را سرلوحه ی کار خود قرار داد و با احتیاط بیشتری به تبیین نتایج پرداخت، چرا که نتایج برخی پژوهش ها همچون رستگار خالد (۱۳۸۹) و ﮐﻮﺷﮑﯽ و همکاران(۱۳۹۲) نشان دهنده برتری نسبی عزت نفس و انگیزه پیشرفت زنان نسبت به مردان است و چنانچه رابطه معنادار و توان پیش بینی کارآفرینی مردان توسط عزت نفس و انگیزه پیشرفت آنها را ملاک تصمیم گیری قرار دهیم، در شرایطی که طبق نتایج فوق عزت نفس و انگیزه پیشرفت زنان بالاتر از مردان می باشد، انتظار می رود این دو متغیر در بین زنان نیز توان این پیشبینی را برای کارآفرینی آنها داشته باشند. اما نتایج این پژوهش این توانایی را نشان نداد که این مسئله را می توان در تفاوت کارآفرینی و تفکر کارآفرینانه در شرایط مختلف و براساس الگوی چهار بعدی (گارتنر[۱۳۷]،۱۹۸۵، به نقل از پورداریانی،۱۳۹۰) در زمینه ی کارآفرینی جستجو کرد که در آن چهار عنصر فرد، سازمان، فرایند و محیط در تعامل با یکدیگر قرار دارند.
بر اساس عنصر فردی جهت تبیین موانع کارآفرینی زنان می توان گفت، اگرچه مطالعات صورت گرفته تفاوتی را در خصوصیات و ویژگیهای شخصیتی زنان و مردان کارآفرین نشان نداده است، اما بایستی بر این نکته اشاره نمود که بین شخصیت و کارآفرینی متغییرهای فردی متعددی قرار دارند که دانش ما در خصوص آنها بتدریج در حال شکل گیری و تکمیل است. مطالعات صورت گرفته در سالهای اخیر نشان داده است که مهمتر از ویژگیهای شخصیتی نظیر میل به کامیابی و ریسک پذیری و نظائر آن، ساختار فکری و کارکردهای ذهنی افراد نقشی به مراتب با اهمیت تر ایفا می کنند. ذهن افراد اصولا واجد هر دو الگوی فرصت و تهدید با همدیگر است. به عبارت دیگر همه افراد واجد دو الگوی فکری[۱۳۸] فرصت و تهدید میباشند که کارآفرینی افراد در وهله اول ناشی از فعال شدن سریع تر الگوی فرصت در مقایسه با الگوی تهدید است هیگ هوس و هافمن[۱۳۹](۲۰۰۵، به نقل از پور داریانی،۱۳۹۰). اصولا فرصت موقعیتی است که اولا بتوان بر آن کنترل اعمال نمود و ثانیا پی آمدهای موقعیت نیز مثبت ارزیابی گردند. در مقابل تهدید موقعیت، حالت و رخدادی است که اولا نتوانیم بر آن کنترلی را اعمال کنیم و ثانیا پیامدهای آن منفی ارزیابی گردند. همچنین بر اساس عنصر محیط، محیط عمومی از طریق محیط اختصاصی بر رفتار افراد به لحاظ مطابقت با هنجارها، مطابقت با سطح دانش عمومی و سازگاری با نظام اداری – حقوقی تاثیر می گذارد .این تاثیر بدواً در سیستم فکری و ادراکی افراد بروز یافته و در رفتار آنها تاثیر گذار خواهد بود. بنابراین انتظار میرود بواسطه مسائل فوق در زنان و در غالب حالات الگوی تهدید نسبت به الگوی فرصت سریعتر فعال گردد. به این تفاوتها بایستی تفاوتهای ژنتیکی نظیر میزان فعالیتهای نیمکره های مغز را هم افزود تا بتوان گفت که در سطح ادراکی هم تفاوتهای جدی بین جنسیت های متفاوت در شروع و دوام فعالیت های کارآفرینانه وجود دارد. این شرایط کارآفرینی زنان را نسبت به مردان تحت الشعاع قرار داده و علی رغم انگیزه پیشرفت و عزت نفس بالاتر موجب عدم توانایی پیش بینی کارآفرینی آنها توسط این دو متغیر می شود(به نقل از پورداریانی،۱۳۹۰).
محدودیت های پژوهش
به طور معمول انجام پژوهش در هر زمینه و چارچوبی چالش هایی را پیش رو دارد که نتایج پژوهش را به گونه های متفاوتی تحت تأثیر قرار می دهد، این پژوهش نیز از این قاعده مستثنی نبود. در ادامه به برخی از این چالش ها و محدودیت ها پرداخته ایم.

 

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
 

 

محدود کردن ابزار جمع آوری اطلاعات به پرسشنامه و عدم استفاده از روش های دیگری مانند مصاحبه، مشاهده و …؛
 

محدود بودن جامعه آماری پژوهش به دانشجویان دانشگاه مرودشت و عدم توانایی در تعمیم نتایج به سایر جوامع آماری؛
 

بکار گیری روش همبستگی و عدم توانایی در بوجود آوردن شرایط جهت انجام پژوهش به روش آزمایشی.
 

پیشنهادهای پژوهش
پیشنهادهای کاربردی

 

 

پیشنهاد می شود با توجه به معنادار بودن رابطه باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه پیشرفت با کارآفرینی مسئولین بیشتر به مقوله کارآفرینی در بین دانشجویان و بخصوص دانشجویان مستعد بپردازند.
 

با توجه به اینکه باورهای هوشی دانشجویان(دختر و پسر) و عزت نفس و انگیزه پیشرفت آنها در کنار وجود رابطه مثبت و معنادار با کارآفرینی آنها توان پیش بینی کارآفرینی را نیز داشتند، پیشنهاد می شود مسئولین دانشگاه با برگذاری کارگاه های آموزشی به دانشجویان در زمینه شناخت توانایی های خویش کمک کنند.
 

همچنین پیشنهاد می شود مسئولین آموزش عالی شرایط آموزشی دانشگاه های کشور را به سمت و سویی سوق دهند تا در کنار آموزش های تئوری به برگذاری کارگاه های دانشجویی با توجه به آموزش پذیری برخی سازه ها بپردازند.
 

پیشنهادات پژوهشی

 

 

پیشنهاد می شود پژوهشگران دیگر پژوهش هایی را به روش میدانی و یا با بهره گرفتن از ابزار مصاحبه و… انجام دهند؛
 

از آنجا که این پژوهش در بین حجم نسبتا کوچکی از جامعه دانشجویی کشور انجام گرفته به پژوهشگران علاقه مند به این قبیل موضوعات پیشنهاد می شود تا تحقیق خود را در سطح جامعه بزرگتری به انجام رسانند تا از قابلیت تعمیم پذیری بیشتری برخوردار باشد.
 

متغیرهای دیگری که میتواند بر کارآفرینی دانشجویان تأثیر گذار باشند (ویژگی های شخصیتی ، هوش هیجانی، وضعیت اقتصادی آنها و…)، مورد تحقیق قرار گیرد.

 

الف- منابع فارسی
آچاک، عثمان.(۱۳۸۹).بررسی و مقایسه باور های هوشی، جهت گیری هدفی و راهبردهای یادگیری در
دانش آموزان دختر و پسر استان آذربایجان غربی. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.
احمدپور داریانی، محمود، صالحی، مریم و خسروی، زهره.(۱۳۹۲). بررسی تطبیقی انگیزه پیشرفت در
کارآفرینان با غیرکارآفرینان در صنایع شهرتهران. فصلنامه توسعه کارآفرینی،سال دوم،
شماره۶٫ص۴۶-۳۸٫
احمد پورداریانی، محمود (۱۳۸۹). کارآفرینی: تعاریف، نظریات و الگوها. شرکت پردیس.
احمدی، پرویز، باباشاهی، جبار و خداشناس، لیلا سادات.(۱۳۹۰). بررسی رابطه بین عوامل
شخصیتی و کارآفرینی (پژوهشی پیرامون کارکنان شرکت داده ورزی سداد). فصلنامه
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی ، سال اول، شماره ۳٫ ص۶۵-۵۷٫
اصفهانی اصل، مریم و مهدی پور، منیره.(۱۳۹۰). مقایسه سلامت عمومی، منبع کنترل، انگیزه
پیشرفت و خوداثربخشی در پزشکان زن و مرد. یافته های نو در روان شناسی;
۵(۱۴):۲۵-۳۶٫
آقاجانی، حسنعلی، حسین زاده اطاقسرا، سیدعلی اکبر.(۱۳۸۹). مدل علی تعیین اثرات ویژگی های

 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
تطبیق آراء صاحب جواهر الکلام و صاحب مفتاح الکرامه- قسمت 11
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

علم الهدی در موصلیات قائل به ثبوت ربا بین پدر و فرزند است . سپس ایشان در کتاب الانتصار از این قول خود برگشته و می فرماید : پس از تأمل در آن اصحاب را بر نفی ربا بین پد ر و فرزند یافتم و اختلافی بین آنها نیست . [198]
صاحب مفتاح می گوید : در فرزند بودن فرقی بین دختر و پسر وجود ندارد . امّا در مورد فرزندِ فرزند و جدّ تردید وجود دارد .[199]
صاحب جواهر می گوید : بنا براین اجماعی که به صورت مستفیض نقل شده است اگرمتواتر نباشد هم به صورت صریح و هم ظاهر، بر این که بین پدر و فرزند ربا نیست ؛ دلالت دارد. بلکه می توان چنین اجماعی را بدست آورد . چرا که هیچ اختلافی در این مسأله مگر از سیّد مرتضی در کتاب موصلیات وجود ندارد . امّا در کتاب الانتصار پس از ذکر چیزهایی که فقط مخصوص شیعه است ، سخن به اینکه ربا بین پدر و پسر و بین شوهر و همسرش و بین کافر ذمی و مسلمان و بین برده و مولایش نیست ، با فقهای دیگر مخالفت کرده [200]و گفته است : « قبلاً در جواب مسائلى كه از موصل براى من مى‏رسید ، اخبارى كه ربا را بین پدر و فرزند ، مرد و همسرش و… نفى كرده بود ، تاویل مى‏نمودم و مى‏گفتم : « منظور از لاربا امر است » ؛ گرچه به لفظ خبر آمده است ، یعنى واجب است بین افراد مذكور ربا گرفته نشود ، مانند تعبیر «فلا رفث و لا فسوق و لا جدال فى الحج » . در آیه شریفه و یا « العاریه مردوده » و براى تقویت این مبنا به عموم آیه شریفه « و لا تاكلوا الربوا » استناد مى‏كردم و مى‏گفتم : « این عموم شامل پدر و فرزند و مرد و زنش هم مى‏شود… بعد وقتى تامل كردم و اتفاق اصحاب را دیدم ، از این اعتقاد برگشتم ؛ زیرا اجماع جمله اصحاب، حجت است و به وسیله آن ظاهر قرآن را مى‏توان تشخیص داد و از آن جا كه ربا حكم شرعى است ، این مكان وجود دارد كه در محلى (موضوعى) باشد و در محل دیگر نباشد و یا در جنسى جریان داشته باشد و در جنس دیگر نفى شده باشد » . [201]
چنانکه دیده می شود ایشان به خطای خویش ، در فتوای سابقش که مخالف اجماع بود ، اعتراف می کند . و این به اجماع ضرر نمی زند ، بلکه تأکیدی بر آن است . و بعلاوه خبر عمرو بن جمیع عن أبى عبد اللّه علیه السلام قال : « قال : أمیر المؤمنین (علیه السلام )لیس بین الرجل و ولده ربا، و لیس بین السید و عبده ربا؛[202] امام صادق (علیه السلام) فرمود : امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود بین مرد(پدر) و فرزند، و بین او و همسرش، و بین سید و عبد ؛ ربا نیست » .
صاحب جواهر می گوید : دغدغه بعضی متأخرین در حکم مزبور عجیب است . گویا این ناشی از اختلال در روش است . اطلاق روایات و اجماعات اقتضاء می کند که هر یک از پدر و فرزند از دیگری زیادی بگیرد . به هرحال این حکم به مادر سرایت نمی کند . بدلیل حرمت قیاس پس از اختصاص دلیل به غیر آن . و چنان که از روایات و فتواها بر می آید . که فقط فرزند نسبی ارداه شده نه رضاعی . هر چند بعضی احتمال آن هم داده اند .
البته در مورد ولدالزّنا توقف شده چون از لحاظ لغت ، فرزند بر او صدق می کند . و به آن انصراف
می یابد.
دو شهید تصریح کرده اند که این حکم به نوه سرایت نمی کند . لیکن بعضی در آن توقف کرده اند .
بلکه در دروس به الحاق نوه به جدّ ، یقین شده است . و این قول خالی از قوّت نیست ؛ اگرچه قول خلاف آن نیکوتر است . چنانکه قول نیکوتر اکتفاء بر فرزند مذکر می باشد . امّا فرقی بین فرزند مذکر و مؤنث نیست ؛ زیرا اسم شامل هر دو می شود . در این صورت خنثی اشکالی وجود ندارد ؛ اگر چه خنثای مشکل باشد .[203]
5-1-2. زن و شوهر
بنا بر اجماع و قول مشهور فرقی بین زن دائم و غیر دائم نیست .
صاحب مفتاح می نویسد : به نظر ما اسم زوجه بر زن غیر دائم حقیقتاً صدق نمی کند ؛ بلکه به او مستأجره گویند گیرم بپذیریم ، اما آنچه که از عموم متبادر می شود ، زن دائم است و اطلاق نازل بر آن است . بنا بر این حکم فقط در مورد زن دائم است و بین زن و شوهر ربا نیست .
و بعضی روایات صحیحه آن را تأیید می کند که تسلط شوهر بر مال زن ، به گونه ای که زن جز با اذن او نمی تواند آرایش کند . و نشان می دهد ؛ آزادی زن در مال شوهر فقط در حق زن دائم ثابت است ، که می تواند نان و خورشت از مال او بردارد[204] . مصنف ( علامه حلّی ) این قول را اختیار کرده[205] . و اردبیلی در مجمع الفائدة معتقد است که این حکم نسبت به زن موقت ثابت می شود . [206]
صاحب جواهر می گوید : بنا بر دو قسم اجماع بین شوهر و زنش ربا نیست ، و روایت مرسله امام صادق (علیه السلام) : «… و لا بین المرأة و زوجها ربا»‌ بین زن و شوهرش ربا نیست . [207]
علاوه بر آن فتواها و اجماعات ، قرینه این است که منظور از اهل ، زوجه است نه دیگران . زیرا در عرف و غالب منظور از اهل ، زوجه می باشد . و دو شهید بر این قول تصریح کرده اند .
امّا مناقشه شده که پس از تسلیم ، اسم زوجه و اهل بر او صدق می کند . زیرا آنچه به ذهن

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
می رسد . زن دائم است . بخصوص اگر ازدواج موقت مدتش کوتاه باشد . و آنچه زن دائم می گیرد ، او دریافت نمی کند بلکه مانند مستأجره می گیرد . علاوه براین زن دائم بطور کلی در مال شوهر آزاد است . مانند گرفتن نان و خورشت . چنانکه شوهر بر مال او تسلط دارد ، به گونه ای که بدون اذن شوهر نمی تواند آرایش نماید . بلکه عرفاً هر دو در مال متحدند .[208]
5-1-3. بین مسلمان و كافر
در اصل مسأله نفى ربا بین مسلمان و كافر حربى ، اختلافى وجود ندارد . بنا بر گفته صاحب جواهر ، در
این مورد اجماع حاكم است‏ و مشهور این است كه تنها گرفتن زیادى از كافر جایز است ، اما پرداخت زیادى به وى جایز نیست .
5-1-1-3. مسلمان و كافر حربى :
بین مسلمان و کافر حربی ربا نیست یعنی مسلمان می تواند از کافر حربی زیادی بگیرد اما جایز نیست که زیادی بدهد .
صاحب مفتاح الکرامه می گوید : بین مسلمان و کافر حربی اگر مسلمان زیادی را بگیرد ، ربا نیست : پس مسلمان در سر زمین کفر و اسلام می تواند از کافر حربی ربا بگیرد . اما عکس آن صادق نیست . و در
مورد کافرحربی ، بین معاهد و غیر معاهد و بین این که در سرزمین کفر یا اسلام باشد ، فرقی نیست . اما
اگر کافر زیادی را بگیرد ربا ثابت می شود و حرام است . و برآن روایت دلالت دارد و موافق با قواعداست
که درصورت مخالفت با اصل برقدر متیقن اکتفاء می شود .
همچنین در روایتی در کتاب کافی نقل شده که رسول خدا (صلی ا…علیه وآله) فرمودند : « بین ما و بین کافر حربی ربایی نیست و ما هزار درهم از آنها را به یک درهم می گیریم و به آنها اضافی نمی دهیم» . [209]
باید دانست که اهل کتاب در زمان غیبت حربی محسوب می شوند . اما بخاطر شبهه که در زمان غیبت هست زیرا دستشان کوتاه است هرچند جنگ نمی کنند . پس ربا در جواز گرفتن ربا از آنها اشکالی نیست . [210]
صاحب جواهر می گویند : بین مسلمان و حربی بنابراجماع محصل و منقول ، ربا وجود ندارد . اگرمسلمان اضافه را بگیرد و به دلیل روایت مرسله صدوق و آنچه در کافی با سند آورده که رسول خدا ( صلی ا…علیه وآله ) فرمود : « بین ما و بین دشمنان حربی، ربا نیست ، ما هزار درهم را در برابر یک درهم می گیریم ، ولی به آنها چیزی نمی دهیم » . و همچنین فرقی نیست بین این که در سرزمین اسلامی یا کفرباشد . چنان که برخی به آن تصریح کرده اند . اما گاهی در اولی مناقشه می شود که روایت مرسله در غیر اینها ظهور دارد یعنی کسانی که در زمان معامله در حال جنگ هستند . چرا که مثل اهل ذمّه است بعلاوه اینکه واجب است ، در آنچه که با عمومیت مخالف است ، به آنچه یقینی است ، اکتفاء شود و نزدیکتر به احتیاط ، اجتناب از آن است و به هرحال صراحت کلام روایت مرسله مزبور ، این است که منظور از نفی ربا بین ما و آنها گرفتن ربا از آنان است نه ندادن به آنها . چنانکه برخی صراحتاً و برخی ظاهراً به این نکته پرداخته اند و من درآن اختلافی نیافتم .[211]
5-1-3-2. بین مسلمان و ذمی
صاحب مفتاح الکرامه می گوید : بین مسلمان و کافر ذمی ربا ثابت می شود. این قول بین متأخرین مشهور است و قول مشهور هم این است . [212]
صاحب جواهرمی گوید : قطعاً ربا بین مسلمان و اهل ذمه ثابت می شود اگر گیرنده ربا ذمی باشد و بالعکس بنابر قول مشهورتر ، این شهرت هم نقل شده و هم بدست آمده است ، بلکه عموم فقهاء غیر از تعداد کمی بر همین نظرهستند . حتی من اختلافی دراین زمینه نیافتم .
پس شکی نسیت که نزدیکتر به احتیاط ، اگر نگوییم قول قوی تر ، ربا بین مشرکان ثابت می شود . زمانی که شرایط ذمّه را نداشته باشند. زیرا آنها دراین صورت حربی به شمار می روند؛ بلکه از برخی آنان چنین بدست می آید ، که در زمان غیبت و شبیه غیبت چنین هستند . زیرا دستشان کوتاه است ، هرچند جنگ نمی کنند . چون احتمال امان وجود دارد و شاید علت ، عدم معاهده با آنان است ؛ یعنی معاهده ذمه و شرایط آن و ولایت حاکم ظلم هم دراین خصوص ثابت نشده باشد .
گاهی در مورد اصل مسأله گفته می شود که بین مسلمان و کافرحربی ربا وجود ندارد یعنی مسلمان از او ربا می گیرد ولی چیزی به او نمی دهد و حرام نبودن آن صرفاً مخصوص مسلمان است ،که باید هر راهی پیدا کند . تا اموال کافر حربی را تصاحب نماید ؛ زیرا هم خود او و هم اموالش به عنوان فیئ برای مسلمان می باشد . که می تواند از آن بدزد نه اینکه منظور از نفی ربا بین این دو مثل نفی بین پدر و فرزند باشد چرا که در این جا معامله بین این دو باطل است و ثمن بر کافر حرام می شود . و بر مسلمان حرام است که ربا بدهد و باید بوسیله این معامله ، ربا را از وی بگیرد . معامله ای که در واقع فاسد است ولی به نظر کافر حربی صحیح است ؛ مانند خرید فرزند از پدر ، چرا که این خرید صوری است که مقدمه دستیابی و استیلاء بر فرزند است ، تا به این وسیله مالک او شود . همچنین بحث ما که ملکیت مسلمان برآنچه ازاو می گیرد . با استیلاء و دستیابی است نه بوسیله معامله ربوی و چه بسا که ربا بین ما و آنان وجود دارد و ثابت می شود ، تأییدی برهمین نکته باشد . اما در مورد کافرحربی بویژه ، باید بواسطه این معامله ، اموال او را بدست بیاوریم . و از اینجاست که جریان ربا بین ما و باقی گ
روه های کافر ی که بوسیله ذمه یا صلح یا عهد یا غیره قابل احترام است ، معلوم می شوند . برخلاف آنهایی که اموالشان محترم نیست و مسلمان می تواند بوسیله معامله مزبور راهی برای دستیابی به مال آنها پیدا نماید . تا بوسیله آن راه و نه معامله بتواند مال را بدست آورد . بلکه ظاهر جواز در معامله ی فاسدی است که با این قصد با آنان انجام می شود نه به این قصد که اثری برآن معامله مترتب گردد . و گرنه بسیار بعید است که بتوان گفت بر کافر حلال است که ربا به مسلمان بدهد ؛ ولی بر مسلمان دادن ربا به کافر حرام است و اینکه کافر نتواند از هم کیش خود هم ربا بگیرد . [213]
علم الهدی در انتصار گفته است : بین مسلمان و کافر ذمی ربا ثابت نمی شود و در الانتصار ادعای اجماع بر آن کرده است . و در فقیه خبر مرسلی است که بین مسلمان و کافر ذمی ربا نیست . بشرطی که ذمی زیادی را بدهد و در دروس است که اگر مسلمان زیادی را بدهد قطعاً جایز نیست . و این به معنی اجماع است . [214]
و گفته شده که محل اختلاف نظر زمانی است که مسلمان زیادی را بگیرد . و اما اگر مسلمان زیادی را بدهد قطعاً حرام است . و اصحاب روایت مرسل را حمل بر خروج ذمی از شرایط ذمه نموده اند . و این اشکال ندارد . و این برتر از ترک آن است و خبر مشهور حمل می شود . بر تحریم این که زادی از مسلمان بگیرد . و خبر مشهور حمل بر تحریم گرفتن ربا ازمسلمان توسط مشرک شده است .
باید دانست که اهل کتاب در زمان غیبت حربی محسوب می شوند ، اما بخاطراین شبهه در امان هستند ، خیانت نمی کنند . پس ربا در جواز گرفتن ربا از آنها اشکالی نیست .
با توجه آراء صاحب مفتاح و صاحب جواهر نتیجه گرفته می شود :
1- که ایشان در بحث عدم ربا بین پدر و فرزند و عدم تفاوت بین فرزند مذکر و مؤنث و همچنین عدم سرایت این حکم به مادر و فرزند با هم وحدت نظر دارند . امّا صاحب مفتاح در مورد الحاق نوه به جدّ مردد است . ولی صاحب جواهر گفته : احوط آن است که نوه به جدّ الحاق نمی شود . درمورد ولدالزّنا
صاحب جواهر گفته : چون از لحاظ لغت ، فرزند بر او صدق می کند . و به آن انصراف می یابد. امّا
صاحب مفتاح چیزی نگفته اند .
2- که صاحب مفتاح و صاحب جواهر باهم وحدت نظر دارند حکم عدم ثبوت ربا بین زن و شوهر، فقط مختص زن دائم است و زن غیر دائم شامل نمی شود .
3- ایشان وحدت نظر دارند که بین مسلمان و کافر حربی ربا نیست . امّا بین مسلمان و کافر ذمّی ربا ثابت می شود . و فرقی ندارد که در سرزمین کفر یا سرزمین اسلام باشد .
با توجه و دقت نظر در آراء فقهاء بویژه صاحب مفتاح الکرامه و صاحب جواهرالکلام چنین به نظر می رسد که در بحث استثنائات ربا بین علما اختلاف نظری نیست ، مگر در بحث ربا بین زن و شوهر که به نظر
می رسد حکم عدم ربا بین زن و شوهر فقط مشمول زن دائم می شود و زن غیر دائم شامل نمی شود .
5-2. مبانی فقهی :

اجماع
روایاتى است كه در این باره نقل شده است از جمله روایات ذیل :
الف- عن عمرو بن جمیع عن ابى عبدالله (علیه السلام) قال : قال امیرالمومنین (علیه السلام) : « لَیْسَ بَیْنَ الرَّجُلِ وَ وَلَدِهِ رِباً وَ لَیْسَ بَیْنَ السَّیِّدِ وَعَبْدِهِ رِبًا ؛ [215]
امیرمؤمنان حضرت على (علیه السلام) فرمود : «بین پدر و فرزندش، و بین مولا و عبدش ربا وجود ندارد».[216]
ب- عن زراره و محمد بن مسلم عن ابى جعفر (علیه السلام) ، قال : « لیس بین الرجل و ولده و بینه و بین عبده و لا بین اهله ربا ؛ [217] بین مرد و فرزندش ، و بین او و برده اش ، و بین او وهمسرش ، ربا نیست .
د- مرسله صدوق : قال رسول الله (صلى‏الله‏علیه‏وآله ) : « لیس بیننا و بین اهل حربنا ربا تاخذ منهم الف الف درهم بدرهم و ناخذ منهم و لا نعطیهم‏ ؛[218]
بین ما و اهل حرب ربایى نیست . ما هزار هزار درهم را در مقابل درهمى از آنان مى‏ستانیم و از آنان مى‏گیریم ، ولى به آن‏ها نمى‏پردازیم .
5-3. وجوب ردّ مال ربوی
صاحب مفتاح می گوید : واجب است بر کسی که ربا گرفته ، اگر صاحبش را می شناسد ، آن را به مالکش برگرداند و اگر فوت کرده به وارث او . و این از چیزی هایی است که اختلافی در آن نیست اگر هنگام معاوضه به حرمت آن آگاه بوده است و بر آن اجماع وجود دارد .
فرقی نیست بین این که آن مال مشخص باشد یا آمیخته باشد ، زمانی که مقدار آن معلوم است و کسی که علم به تحریم برای او ممکن است در حکم عالم به تحریم است . چنان که راوندی در فقه القرآن روایت کرده که امام صادق (علیه السلام) فرمودند : هر کس اسلام به او برسد از آن چه که در جاهلیت انجام داده توبه کند، خداوند از گذشته اش می گذرد وکسی که با جهالت مرتکب ربا شد در آینده از خداوند طلب آمرزش کند از گذشته بر او چیزی نیست . [219]
هر وقت معلوم شود که آن حرام است یا علم بر آن ممکن است هر آن چه علم به آن حاصل شود ، بر او حرام می شود و بر او واجب است که آن را به صاحبش بر گرداند .
در خبری از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که فرمودند : برای اوست آن چه گذشته است . واحتمال دارد که پس از کلام راوندی باشد . ودلالت می کند حکم
همراه با علم : «ان تبتم فلکم رؤی اموالکم » . اگر توبه کردید ، اصل سرمایه از آن شماست . [220]
و غیر از این آیات دیگر و روایاتی که بر حرمت و بر عدم ملکیت زیادی دلالت می کنند ، بدلیل وجود حرمت مستلزمه برای عدم آن .
پس در وجوب رد مال ، با علم به صاحب و مقدار یا امکان علم به آن دو ، شکی نیست .چنان که وضعیت هر مال حرامی غیر از ربا می باشد چنان که هنگامی که به مقدار جهل وجود دارد . اما صاحب را می شناسد باید با او مصالحه نماید به آن چه که راضی شود . و بیشتر از آن چه یقین به برائت ذمه حاصل می شود طلب نکرده باشد ، با اکتفاء بر مقدار متیقن که تکلیف از او برداشته شود .
چنان که در مثال صلح بیان نمودیم که هدف تحصیل رضایت اوست . و اگر با صلح راضی نشد ، خمس به می پردازد . در صورتی که به مقدار جهل محض دارد ، و گرنه هر چه غالباً گمان می کند هر چند کمتر یا بیشتر باشد .
علامه حلّی می گوید : اگر صاحب مال را نمی شناسد ، از طرف او صدقه بدهد .
مصنف(علامه حلی) در تذکره آورده که اگر مقدار مال بیشتر از یک پنجم باشد خارج کردن آن و صدقه دادن زیادی را واجب دانسته است . و اگر آن مال وجود داشته باشد . احتمال صدقه دادن و احتمال نگهداری آن می رود اما اولی (صدقه دادن) قول آشکار تری است . و اگر گمان به مقدار تعلق گرفت حکم آن حکم علم به مقدار دارد .[221]
و مصنف(علامه حلّی ) در اینجا وضعیت موردی که اگر مال ربوی را مال حلال آمیخته باشد و به مالک ومقدار جهل داشته باشد را بیان نکرده است ، گویا در اینجا اخراج یک پنجم را واجب نداسته است زیرا روایات وارده در این باب در جایی که نیاز است خالی از بیان یک پنجم بطور کلی می باشند بلکه ظاهر در حلال بودن همه است بدون شک ، اما اصحاب از آن اعراض نموده اند بجز کسی که سخنش مخالف قاعده است . یعنی چه سود را مورد استفاده قرار دهد با علم به حرمت یا جهل نسبت به آن .ان چه اختیار شده این است که واجب است در صورت جهل به حرمت هنگام معاوضه ، ان را به مالک برگرداند .
این قول مورد قبول سرائر و تذکره و نهایه الاحکام ومختلف و ایضاح و تنقیح و جامع المقاصد است .
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 181
  • 182
  • 183
  • ...
  • 184
  • ...
  • 185
  • 186
  • 187
  • ...
  • 188
  • ...
  • 189
  • 190
  • 191
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • بررسی حقوقی حمایت از علامت تجاری درحقوق ایران ، آمریکا وکنوانسیون های بین المللی- قسمت ۸
  • اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان دانش ‫آموزان دختر تیزهوش- قسمت ۱۰
  • منابع پایان نامه در مورد ارتقاء کیفیت فضایی ، ارائه ی راهکارها و تدوین راهبردهای ...
  • پایان نامه حسابداری ۴- قسمت ۹
  • مدیریت سمت تقاضا و شارژ و دشارژ ماشین برقی به منظور کاهش هزینه مصرف کننده با استفاده از تئوری بازی ها در شبکه هوشمند۹۴- قسمت ۷
  • مطالعه ارتباط بین بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات با توانمندسازی کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی- قسمت ۱۲
  • مقایسه خود پنداره تحصیلی، خود کارآمدی تحصیلی، عزت نفس و اضطراب امتحان- قسمت ۹
  • تبیین تأثیر اجرای طرح مبارزه با اراذل و اوباش در ارتقاء احساس امنیت شهروندان کرمانشاه- قسمت ۶
  • موسیقی شعر در دیوان اوحدی مراغه¬ای- قسمت ۴
  • بررسی تحلیلی رویکرد آموزشی رجیو امیلیا و سنجش میزان آگاهی مدیران و مربیان مراکز پیش از دبستان نسبت به عناصر اساسی برنامه درسی آن- قسمت ۱۶
  • تحولات قانونگذاری در بخش تعاون و تأثیر آن بر شرکتهای تعاونی- قسمت 12
  • بررسی تاثیر و موقعیت واقدام استراتژیک در شرکت آبفا خوزستان- فایل ۵۴
  • بررسی عوامل موثر بر انحراف تسهیلات بانکی و تاثیراین انحراف بر ایجاد مطالبات معوق(مطالعه موردی شعب بانک صادرات شهرستان زاهدان۹۳)- قسمت ۴
  • ترجمه و تحقیق کتاب ادب الأطفال فی ضوءالإسلام- قسمت ۶
  • بررسی احکام و مصادیق نفقه در فقه اسلامی- قسمت ۲
  • نقش وجایگاه حقوقی رییس قوه مقننه درحقوق عمومی ایران۹۳- قسمت ۷
  • " مقالات تحقیقاتی و پایان نامه – ۳- مسئولیت کیفری اطفال ۹ تا ۱۲ سال در جرایم حدی و قصاص: – 2 "
  • بهبود امکان¬سنجی شیوه¬نامه¬ای بر پایه امکان¬سنجی ریاضی- منطقی- قسمت ۱۱
  • مطالب با موضوع : تاثیر پرورش سرمایه انسانی بر بهبود عملکرد سازمان- فایل ۶
  • شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء منزلت اجتماعی کتابداران و توسعه‌ سرمایه اجتماعی در کتابخانه‌های دانشگاهی همدان- قسمت ۵
  • جایگاه اختلاف قراءات و نقش آن در برداشت های تفسیری مجمع البیان- قسمت 12
  • بررسی رابطه ی جهت گیری مذهبی با تعارضات زناشویی و الگوهای ارتباطی در بین زوجین ۹۲- قسمت ۳
  • طرح های پژوهشی انجام شده درباره بررسی ارتباط میان مشتری مداری، بازارگرایی با عملکرد شرکت
  • تاثیر آموزش حین خدمت بر کارایی و اثر بخشی مدیران مدارس- قسمت ۲
  • بررسی حقوقی جرم اعتیاد با توجه به قانون اصلاحی قانون مبارزه با مواد مخدر سال ۱۳۸۹- قسمت ۸
  • بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی انزوای اجتماعی دختران مجرد- قسمت ۵
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره بررسی انتقال جرم و حرارت در جریان جابه‌جائی طبیعی نانوسیال ...
  • پژوهش های انجام شده درباره :رابطه هوش هیجانی ورضایت شغلی باسلامت روان بهورزان شاغل دانشگاه ...
  • بررسی آرمان‌شهر مولانا در مثنوی معنوی- قسمت ۴
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی با موضوع بررسی-عوامل-تأثیرگذار-بر-انتخاب-مقاصد-مسافرتی-مشتریان-آژانس-های-مسافرتی-و-گردشگری-استان-مازندران- فایل ۱۹

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان