مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
ارائه چارچوبی راهبردی برای سیستم¬های توزیع شده اجرایی تولید با استفاده از مدل- قسمت ۲۵
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

مشابه ارکسترازیسیون، چیروگرافی نیز می تواند شامل سطوح مختلفی از انتزاع باشد. یک الگوی کنترلی چیروگرافی، می تواند شامل الگوهای چیروگرافی داخلی نیز باشد که تحت عنوان بلاک شناخته می شود تا بتوان با ترکیب آنها رفتارهای پیچیده تر را کنترل کرد.

شکل۳٫۴۱ چیروگرافی
با در نظر گرفتن این دو الگوی کنترلی آنچه از ماژولهای اصلی در محیط ابر و نحوه تعامل آنها مشهود است ، در شکل بعدی آمده است.

 

۳٫۹ زمانبندی جزئی تحت عنوان سرویس
 

در حین اجرای سفارش ، درخواست زمانبندی جزئی توسط نود اصلی اجرای سفارش ویا سایر سرویس ها که نیاز به اصلاح زمانبندی دارند به نود زمانبندی ارسال می شود.سرویس زمانبندی ابتدا چک می کند که آیا از لحاظ زمان آغاز و یا پایان قابل اجرا هست یا نه و یا اینکه مدت رزرو منابع قابل قبول هست یا نه. اگر درخواست رزرو بودن کماکان معتبر باشد،سرویس زمانبندی سپس مشخص می کند که آیا کدامیک از ایستگاه های کاری قابلیت اجرای این زمانبندی را دارا هستند قبل از این که درخواست توزیع را برای نود توزیع کننده ارسال کند و گرنه درخواست زمانبندی جزئی شده در صف باقی می ماند. به روز رسانی زمانبندی صورت گرفته و تغییرات اعمال شده به سایر نود های سرویسی ارسال می شود تا همواره دید به روزی از زمانبندی و از اجرای تولید در ابر موجود باشد.
در ادامه پس از شرح کلی شمای زمانبندی ، این سرویس را از دیدگاه تامین کننده،سازمان و کاربر نهایی بررسی نموده و ملزومات به کارگیری چنین سیستمی را به عنوان سرویس شرح خواهیم داد.

شکل۳٫۴۲ توزیع سرویس­ها در محیط ابر

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
 

۳٫۹٫۱ ملزومات تامین کننده ابر
 

مدل تحویل زمانبندی به عنوان سرویس
چنانچه اشاره شد مدلهای تحویل متنوعی در محیط ابر وجود دارد، اما آنچه در این مدل کاملا مشهود است به کارگیری برنامه های کاربردی زمانبندی جزئی شده(AasS) است چنانچه متقاضیان متعدد از سفارش های مختلف خواهان زمانبندی می باشند،شمای چند مستأجری را در این مدل می توان لحاظ کرد، منابع مشترک و نمونه های یکسانی از کد و برنامه کاربردی و همچنین پایگاه داده زیرین آن مورد استفاده قرار می گیرد و سفارش های مختلف زمانبندی می شود تا بتوان مشتریان(درخواست زمانبندی سفارش مختلف) را بطورهمزمان زمانبندی کرد.
مسائل مرتبط با ارائه سرویس
برای ارائه زمانبند به عنوان سرویس، برای آنکه سازمان ها بتوانند سفارش خود را مدیریت کنند، معماری ابر نیاز دارد تا مسائلی را حل کند تا این سرویس به بهترین نحو قابل ارائه باشد. یکی از این مسائل بحث خودتشریحی سرویس(self describing) بودن آن است، واسط های این سرویس بایستی به خوبی کارایی ها و اطلاعات مرتبط با زمانبندی را نشان دهند به نحوی که به خوبی نشان دهند که این سرویس قابلیت به کارگیری مجدد و استقلال از محتوا را دارد. در پشت صحنه سرویس زمانبندی، بایستی دائما تغییر کرده بدون اینکه پیکربندی اصلی تغییر یابد و دائما بر حسب نیاز قرارداد سرویس تغییر کند این خصلت سرویس زمانبندی بایستی به نحوی تعریف شود تا به کاربران سرویس دقیقاً اعلام دارد تا چگونه فراخوانی شوند و چه داده هایی در عوض برای آنها بازگردانی شود.
موضوع دیگر، کیفیت سرویس است که در حقیقت تضمینی برای کارایی و دسترس پذیری سرویس زمانبندی است، از آنجا که این سرویس دائماً با نود اصلی اجرای سفارش در ارتباط است لذا جوابی نظیر بحث امنیت، قابلیت اعتماد و مطمئن بودن آن بایستی لحاظ شود. در این مورد قرارداد سطح سرویس(SLA[38]) نقش تسهیل کننده اساسی ایفا می کند.
جزئیات در قرارداد سطح سرویس بین درخواست کننده زمانبندی و ارائه دهنده زمانبندی دقیقا بایستی مشخص شود تا هریک از فاکتورهای کلیدی کیفیت تا چه اندازه مهم بوده و بایستی لحاظ شود. از آنجا که درخواست های زمانبندی مختلف قابلیت این را دارند تا درسطوح مختلف مجازی سازی قابل پیاده سازی شوند بایستی در قرارداد تاکید زیادی بر کارایی مجازی سازی و ابزار های نظارتی وجود داشته باشد ضمن اینکه سطوح زمانبندی و اولویت به خوبی در پیاده سازی مجازی شده زمانبندی قابل اعمال است.
موضوع مهم دیگری که در مدیریت زمانبندی اجرای سفارش، قابل اعمال است و یکی از پتانسیل های ابر است که به خوبی زمانبندی را برای سرویس تسهیل می کند مبحث مجازی سازی است. مجازی سازی به سطحی از انتزاع منطق منابع گفته می شود که سطحی از استقلال را از منابع فیزیکی زیر آن دارد و این باعث افزایش چابکی،انعطاف پذیری و کاهش هزینه ها در زمانبندی می شود، کنترل چندین ماشین زمانبندی مجزا هدف اصلی به کارگیری زمانبندی اجرای سفارش در محیط ابر است. آنچه در محیط ابر به عنوان مجازی سازی مطرح می شود بسیار مختلف و متعدد است اما آنچه در این سرویس کاربرد آن مشهود است، مجازی سازی در سطح برنامه کاربردی است(application virtualization) است، در حین مجازی سازی، برنامه کاربردی طی یک لایه از منابع زیرین آن جدا شده است و دسترسی به یک سرور مجازی مرکزی را برای تمامی این برنامه های کاربردی فراهم می آورد. با این نحو،به کارگیری نظارت و مدیریت بر برنامه کاربردی بهبود و هزینه های به کارگیری برنامه کاربردی کمتر می شود.
ملزومات سازمان
به عنوان درخواست کننده زمانبندی به عنوان سرویس، در این بخش به زمانبندی به عنوان سرویس از دیدگاه سازمان نگاه خواهیم کرد و این موضوع شامل نحوه به کارگیری سرویس زمانبندی و مدیریت داده های زمانبندی است.

شکل ۳٫۴۳ مجازی سازی زمانبندی
نحوه به کارگیری ابر زمانبندی
سرویس های ابر حاضر در همه جا از دید سازمان یک نقطه دسترسی دارد اما همانطور که اشاره شد در عمل روش های به کارگیری متعددی برای آن وجود دارد.هریک از انواع به کارگیری محاسبات هزینه و سود خاص خود را دارند که مطابق با شرایط سازمان های مختلف قابل به کارگیری است. در محیط سیستم های اجرایی تولید و بحث زمانبندی آن بهترین حالت کارایی در محیط ابر هیبریدی محقق می شود اما از آنجا که مسائلی نظیر امنیت، هزینه، مهاجرت و جابجایی داده ، نظارت وکنترل بردار ها نیز دخیل است،درخواست کنندگان می توانند بنابر شرایط خود، مدل های استقرار مختلفی را برای ابر زمانبندی خود اتخاذ کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مدل­های استقرار/پارامترها
هزینه
مهاجرت
امنیت
کنترل بر استفاده از منابع ابر
ابرخصوصی
گران
به واسط­های استاندارد برای تعامل با سایر مدل­ها نیاز دارد.
بالا
بالا
ابر عمومی
ارزانتر از ابر خصوصی
به واسط­های استاندارد برای یکپارچه­سازی نیاز دارد.
پایین، احتمال حملات مخرب، به سرور مجازی مرکزی برای امنیت بیشتر نیاز است.
پایین
ابر انجمنی
به نسبت ارزانتر از سایر مدلها
برای مهاجرت به انجمن­های دیگر به واسط­های استاندارد نیاز دارد.
پایین
پایین
ابر هیبریدی
با صرفه
به واسط­های استاندارد برای یکپارچه­سازی نیاز دارد.
مشکلات سازگاری برنامه ­های کاربردی پیش می­آید.
بالا
 

جدول ۳٫۳ به کارگیری ابر زمانبندی

 

۳٫۱۰ مدیریت منابع به عنوان سرویس
 

زیر ساختار تامین کننده ابر بایستی قابلیت این را داشته باشد تا اطلاعات به روزی از منابع مرتبط با اجرای سفارش در اختیار داشته باشد از آنجا که این ماژول بیش از هر ماژول دیگری بایستی با سرویس زمانبندی در ارتباط باشد، از آنجا که زمانبندی به صورت اجرای سرویس های مجازی شده پیشنهاد شده است لذا مدیریت منابعی که برای آن در نظر گرفته شده است نیز بایستی متناسب با این نوع زمانبندی باشد، انتظاراتی که از مدیر منابع به عنوان سرویس به طور عمده وجود دارد این است که درخواست های تخصیص منابع را ارزیابی نماید، منابع موجود را به روزرسانی نماید و طی درخواست تغییر منابع،منابع مورد نیاز یک سفارش را تغییر دهد و در حقیقت توازنی برای تخصیص منابع برای اجرای هرچه سریعتر سفارش انجام دهد.

شکل ۳٫۴۴ مدیریت منابع تولید
 
 

نظر دهید »
پیش‌بینی تاب‌آوری بر اساس سبک‌های فرزندپروری و هوش هیجانی دانش‌آموزان دبیرستان‌های شهر سیرجان۹۳- قسمت ۳
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۲-۳۶ اهمیت هوش هیجانی ………………………………………………………………………………………….۱۱۴

۲-۳۷ سیر مطالعه هوش هیجانی ……………………………………………………………………………………۱۱۷
۲-۳۸ آموزش و افزایش هوش هیجانی …………………………………………………………………………..۱۱۹
۲-۳۹ اندازه گیری هوش هیجانی……………………………………………………………………………………۱۲۲
۲-۴۰ تفاوت های جنسیتی در هوش هیجانی …………………………………………………………………..۱۲۵
۲-۴۱ آیا افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند بیشتر موفق هستند………………………………………۱۲۶
۲-۴۲ پیشینه تحقیق……………………………………………………………………………………………………..۱۲۸
فصل سوم: روش پژوهش
۳-۱ نوع پژوهش…………………………………………………………………………………………………………۱۳۳
۳-۲ جامعه آماری و نمونه پؤوهش…………………………………………………………………………………۱۳۳
۳-۳ ابزارهای پژوهش…………………………………………………………………………………………………..۱۳۴
۳-۴ روش اجرای پژوهش…………………………………………………………………………………………….۱۳۸
۳-۵ روش تجزیه و تحلیل داده ها………………………………………………………………………………….۱۳۹
فصل چهارم: یافته های پژوهش
۴-۱ آمار توصیفی ……………………………………………………………………………………………………….۱۴۱
۴-۲ آمار استنباطی……………………………………………………………………………………………………….۱۴۲
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
۵-۱ بحث و نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………….۱۴۸
۵-۲ محدودیت ها……………………………………………………………………………………………………….۱۵۳
۵-۳ پیشنهادات……………………………………………………………………………………………………………۱۵۳
منابع و مآخذ
منابع فارسی……………………………………………………………………………………………………………………۱۵۶
منابع انگلیسی…………………………………………………………………………………………………………………..۱۶۴
منابع انگلیسی…………………………………………………………………………………………………………………..۱۶۹
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول ۲-۱ ظهور مفهوم هوش هیجانی……………………………………………………………………………….۱۰۲
جدول ۲-۲ مدل های هوش هیجانی و ویژگی های اختصاصی هر کدام…………………………………….۱۰۸
جدول ۴-۱ میانگین و انحراف استاندارد نمره‌های شیوه‌های فرزند پروی، هوش هیجانی
تاب‌آوری………………………………………………………………………………………………………………………..۱۴۲
جدول۴-۲ همبستگی بین سبک های فرزندپروری و هوش هیجانی…………………………………………..۱۴۳
جدول ۴-۳ ضرایب رگرسیونی شیوه های فرزندپروری برای پیش بینی تاب آوری………………………۱۴۴
جدول ۴-۵ تحلیل واریانس رگرسیون برای پیش بینی تاب آوری از طریق هوش هیجانی……………..۱۴۵
پیش‌بینی تاب‌آوری بر اساس سبک‌های فرزندپروری و هوش هیجانی
دانش‌آموزان دبیرستان‌های شهر سیرجان
به وسیله: بهنام کشاورز
چکیده:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری بر اساس سبکهای فرزند پروری و هوش هیجانی در دانش آموزان دبیرستانهای شهرستان سیرجان بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل ۳۰۰ نفر از دانش آموزان مقطع دبیرستان بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین دبیرستانهای شهرستان سیرجان انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودنداز پرسشنامه سبکهای فرزندپروری بامریند(۱۹۷۳)، پرسشنامه هوش هیجانی تراویس و برادبری و جین گریوز(۲۰۰۱) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون(۲۰۰۳). و در نهایت داده ها از طریق شیوه آماری رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین سبکهای فرزند پروری و تاب آوری رابطه وجود دارد. همچنین بین سبکهای فرزند پروری و هوش هیجانی و تاب آوری رابطه چند متغیره وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که سبکهای فرزند پروری و هوش هیجانی پیش بینی کننده بخشی از واریانس تاب آوری است.
کلیدواژه: تاب آوری، سبکهای فرزندپروری، هوش هیجانی، دانش آموزان
فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱مقدمه
کودکان و نوجوانان قشر عظیمی از جمعیت هر کشور، خصوصاً جامعه ما را تشکیل می دهند. آنان سرمایه های پر ارزش جامعه و امیدهای درخشان مملکت تلقی می شوند وعامل مهمی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به شمار می روند و از آنها انتظار می رود که در آینده ای نه چندان دور مسئولیت عظیم و سنگین اداره مملکت خود را عهده دار گردند. اغلب اختلال ها و ناسازگار ی های رفتاری بعد از دوران کودکی،ناشی از کمبود توجه به دوران مهم و حساس کودکی و عدم هدایت صحیح به سوی رشد و تکامل است، این بی توجهی منجر به عدم سازش و انطباق با محیط و بروز انحرافات گوناگون در ابعاد مختلف برای کودک می شود( رضوی، ۱۳۸۷).

خانواده اولین نظامی است که کودک در آن چشم باز می کند واز آن تاثیر می پذیرد و آموزش می بیند. مطالعه خانواده نه تنها شناخت بهتر این نظام را میسر می سازد بلکه شناخت ما از افرادی که در آن پرورش می یابد را فراهم می کند.به این علت که تمامی افراد از خانوادهایشان حتی در بزرگسالی نیز تاثیر می پذیرند و تعاملات و ارتباطات نوع و شیوه ی تربیت خانواده بر توانایی و رفتار افراد اثر می گذارد(کشتکاران،۱۳۸۹).
استرس و فشارهای روانی ازجمله عوامل لاینفک زندگی در قرن ۲۱ است و چگونگی رویارویی و کنارآمدن با این عوامل به ویژه در سنین اولیۀ و جوانی در سلامت روانی افراد بسیار مهم است. دوره نوجوانی[۱] با تغییرات گسترده ای در زمینه های شناختی، عصبی زیستی و اجتماعی همراه است. نوجوان از مرز کودکی گذشته و وارد مرحله نوینی شده است. ورود به دوره نوجوانی، فرد را با مشکلات فراوانی دست به گریبان می سازد(خباز و دیگران،۱۳۹۰)

بنابراین توجه به ظرفیت های فردی و روانی که فرد به کمک آنها بتواند در شرایط دشوار مقاومت نماید و دچار آسیب دیدگی نگرد و حتی در تجربه چنین شرایط مشکل آفرین یا بحرانی خود را از لحاظ شخصیتی ارتقا بخشد اخیرا مورد توجه روانشناسان مثبت نگر قرار گرفته است( مومنی و همکاران، ۱۳۸۸). بنابراین هدف این پژوهش پیش بینی تاب آوری بر اساس سبکهای فرزند پروری و هوش هیجانی در دانش آموزان پسر دوره دبیرستان می باشد.
۱-۲بیان مسئله
دانش آموزان در طول دوران زندگی،خصوصا دوران تحصیل با مشکلات زیادی مواجه می شوند.ما نمی توانیم مشکلات اساسی زندگی را از زندگی آنها کسر کنیم،اما می توانیم کاری کنیم که دانش آموزان پای مشکلات خود بایستند و آنها را به عنوان منبعی لایزال بدانند که می توانند برای پیشگیری زندگی بر آنها تکیه زنند.
یکی از مهمترین توانایی های انسان که باعث سازگاری موثر با عوامل خطر می شود،تاب آوری[۲] است.تاب آوری عاملی است که باعث انعطاف پذیری و مقابله موثر با عوامل و موقعیت های استرس زا می شود(سبزعلی سنجانی،۱۳۸۹).
منظور از تاب آوری آن است که فرد علی رغم مواجهه با عوامل خطر دچار عارضه این مواجهه نشده و حتی قوی تر هم بشود. تاب آوری خصوصیتی است خاص کودکانی که با وجود مواجهه با استرس و شرایط ناگوار در زندگی شان، تسلیم افت تحصیلی، مشکلات جسمی و روحی، و مشکلات مربوط به بزهکاری دوران نوجوانی که آنها را با تجارب خطرناک بیشتری روبه رو می کند، نمی شوند (کیانی دهکردی، ۱۳۸۴).
ترکیب عواملی باعث شکل گیری تاب آوری می شود. یکی از این عوامل نوع رابطه و تعاملات در خانواده است. به عنوان مثال خباز، بهجتی و ناصری(۱۳۹۰) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که بین حمایت اجتماعی و روابط خانوادگی و تاب آوری رابطه وجود دارد. مطالعات خانواده امروزه بیشتر در جهت این موضوع است که چطور افرادی در برخورد با عوامل استرس زا توان مقابله و مقاومت را دارا هستند و چطور خانواده بر این توانایی اثر می گذارد (کشتکاران،۱۳۸۹).
هندرسون[۳](۲۰۰۳) نیز معتقد است که عواملی که تاب آوری را به وجود می آورند به دوقسمت محیطی و فردی تقسیم می شوند. از عوامل محیطی که تاب آوری را ایجاد می کنند، می توان به خانواده ها، مدارس، اجتماع و گروه های همسالان اشاره کرد. و از عوامل فردی که در ایجاد تاب آوری نقش دارند می توان به اعتماد به نفس، انعطاف پذیری، خود انگیزشی( داشتن هوش هیجانی)، خود ارزشی و خلاقیت اشاره کرد.
یکی از عواملی که در خانواده بر تاب آوری تاثیر می گذارد، سبک های فرزندپروری[۴] والدین است. فرزندپروری شامل روش ها و رفتارهایی است که والدین برای تربیت فرزندان بکار می برند. روش های متفاوتی برای فرزندپروری مطرح شده اند؛ از یک دیدگاه فرزندپروری به چهار روش تقسیم شده است که عبارتند از: ۱٫ شیوه مقتدرانه ۲٫ شیوه سهل گیرانه ۳٫ شیوه مستبدانه ۴٫ شیوه مسامحه کارانه
روش فرزندپروری و روش تربیتی والدین بر جنبه های مختلف رشد فرزندان آنان تاثیر می گذارد. در واقع پایه و اساس فرزند پروری مبین تلاش های والدین برای کنترل و اجتماعی کردن کودکانشان است . اگر چه والدین ممکن است در چگونگی کنترل و اجتماعی کردن فرزندان خود با یکدیگر تفاوت داشته باشند ولی به نظر می رسد که همه والدین در تعلیم و تربیت و نظارت بر فرزندان نقش اولیه را به عهده دارند (پرند، ۱۳۸۹).
خانواده و مدرسه می توانند راهکارهایی را پدید آورند که فاکتورهای محافظ را بیشتر کنند و تاب آوری را افزایش دهند. با فراهم آوردن محیطی که به اندازه کافی تسهیل کننده است، دانش آموزان می توانند خصوصیات تاب آوری را در زندگی خود کسب کنند.
از نظر هندرسون(۲۰۰۳) یکی از عوامل فردی که می تواند در ایجاد تاب آوری نقش داشته باشد، هوش هیجانی[۵]است. هوش هیجانی جدیدترین تحول در زمینه تفکر و هیجان است. سلیگمن[۶] (۲۰۰۴، به نقل از کرد میرزا، ۱۳۸۸) نیز معتقد است که تاب آوری با متغیرهای خلاقیت، هوش هیجانی، خود گردانی، احتیاط، سرزندگی و شوخ طبعی در ارتباط است.
هوش هیجانی اولین بار توسط مایر[۷] و سالووی[۸] (۱۹۹۰) مطرح شد از دیدگاه بار – اُن[۹]هوش هیجانی دسته ای از مهارت ها، استعدادها و توانایی های غیرشناختی است که توانایی موفقیت فرد را در مقابله با فشارها و محدودیت های محیطی افزایش می دهد. بنابراین هوش هیجانی از عوامل مهم در موفقیت زندگی فردی می باشد. بار – آن معتقد است که تفکر هیجانی قسمتی از تفکر منطقی و هوش کلی است و هوش دارای ابعاد شناختی و هیجانی است. بعد هیجانی هوش دو جزء کلی را شامل می شود به عنوان مهارت های درون فردی و برون فردی. هوش درون فردی هوشی است که به ما کمک می کند تا به افکار و احساسات خود معنا ببخشیم. هوش بین فردی به ما کمک می کند تا روابط خود با دیگران، همدلی با آنها، برانگیختن بین آنها و فهم ارتباط بین آن ها را تنظیم کنیم. بنابراین هوش هیجانی از مجموعه ای از مهارت ها، توانایی ها و تسهیل کننده های گوناگونی ساخته شده است که بیشتر آنها را می توان از طریق یادگیری در دیگران ایجاد کرد یا پرورش داد . هوش شناختی عمدتاٌ به صورت ارثی تثبیت شده است و قابل تغییر نیست ولی هوش هیجانی قابل یادگیری است و سبک های فرزندپروری والدین می تواند بر چگونگی شکل گیری آن تاثیر بسزایی داشته باشد( بشارت ، ۱۳۸۴).
با توجه به مطالب بالا و پژوهش های انجام شده در این زمینه، چنین بر می آید که بین سبک های فرزند پروری، هوش هیجانی و تاب آوری رابطه وجود دارد. ولی با این حال نمیتوان به این نتیجه رسید که سبک های فرزند پروری و هوش هیجانی می توانند تاب آوری را پیش بینی کنند.
به همین خاطر در این پژوهش برآنیم تا بدانیم:
۱٫ آیا سبک های فرزند پروری والدین می تواند تاب آوری را پیش بینی کند؟
۲٫ آیا هوش هیجانی والدین می تواند تاب آوری را پیش بینی کند؟
۳٫ کدام یک از متغیرهای سبک های فرزند پروری و هوش هیجانی پیش بینی کننده قوی تری برای تاب آوری است؟
۱-۳اهمیت و ضرورت پژوهش
با توجه به مباحث مرتبط با تاب آوری، افراد تاب آور دارای ویژگی هایی مثل: شایستگی اجتماعی، مهارتهای مشکل گشایی، حس هدفمندی، اعتماد به نفس، احساس کفایت و احساس داشتن یک پایگاه ایمن هستند. اگر ما بتوانیم تاب آوری را در دانش آموزان تقویت کنیم، دانش آموزانی شایسته، هدفمند و توانمند خواهیم داشت.
پس از جمله عوامل مهمی که می تواند در آینده دانش آموزان نقش مهمی ایفا کند و آنها را در مقابله با مشکلات یاری کند، تاب آوری است. ، تاب آوری به عنوان یکی از سازه های اصلی شخصیت برای فهم هیجان، رفتار و انگیزش مفهوم سازی شده است. تاب آوری نه فقط افزایش قدرت تحمل و سازگاری فرد در برخورد با مشکل است، بلکه مهمتر از آن حفظ سلامت روانی و ارتقاء آن است. تاب آوری به افراد توانایی می بخشد تا با مشکلات و ناملایمات زندگی رو به رو شوند بدون اینکه دچار آسیب شوند و حتی این موقعیت ها را فرصتی برای ارتقاء و رشد شخصیت خود مورد استفاده قرار دهند (مومنی، اکبری، آتش زاده شوریده، ۱۳۸۸).
با توجه به پژوهش های موجود در زمینه موضوع تحقیق، می توان گفت که سبکهای فرزندپروری و هوش هیجانی با تاب آوری دانش آموزان رابطه دارند. اگر نتایج تحقیق نشان دهند که سبکهای فرزندپروری و هوش هیجانی می توانند پیش بینی کننده خوبی برای تاب آوری باشند، در این صورت ما می توانیم با تشکیل کلاس های آموزشی، والدین را آگاه کنیم تا از سبک فرزندپروری کارآمدی را برای خود انتخاب کنند. همچنین می توان با تشکیل کارگاه های مشاوره ی گروهی در جهت تقویت هوش هیجانی دانش آموزان اقدام کرد.
۱-۴ اهداف تحقیق
۱-۴-۱اهداف علمی
۱)تبیین رابطه سبکهای فرزندپروری و هوش هیجانی

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
 
 
 

نظر دهید »
نقش کشمکش های والدین در سازگاری فرزندان (اعتماد به نفس، پرخاشگری و سلامت روان)- قسمت ۴- قسمت 2
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

در بررسی تحقیقات به عمل آمده عوامل گوناگونی به عنوان عامل زمینه ساز بروز مشکلات زناشویی به چشم می خورند که به طور اجمال عبارتند از:
تعداد زیاد فرزندان و یا نداشتن فرزند، ازدواج در سنین پایین، عدم تمکین زن و ندادن نفقه توسط شوهر، تفاوت سنی زیاد زن و شوهر، اختلاف طبقاتی و تحرک طبقاتی (مثبت و منفی)، زندانی شدن شوهر، فقر و مشکلات اقتصادی، فرزندان ازدواج قبلی، ناآشنایی یا کوتاه بودن مدت آشنایی با همسرقبل از ازدواج، ازدواج اجباری، عدم تفاهم درگذراندن اوقات فراغت، روابط نامشروع، بدبینی به همسر و عدم صداقت قبل و بعد از ازدواج، اعتیاد شوهر، بدرفتاری زن یا شوهر، بیماری یکی از زوجین، روابط با خویشاوندان، تقسیم کارهای خانه و بچه داری، ارتباط روراستی (بخصوص در مورد احساسات منفی)، محل سکونت، دلبستگی غیر جنسی طرفین به شخص دیگر، انتخاب نوع تفریحات، مقدار زمان صرف شده با یکدیگر، قدرت و کنترل بر تصمیم گیری های خانوادگی، شیوه انجام مراسم مذهبی (دهقان، ۱۳۸۰).

کانون خانواده که بر اثر تعارض و جدال بین پدر و مادر آشفته است آثاری در دوران کودکی می گذارد، که چند سال بعد به صورت عصیان جوانی و سرکشی از مقررات اجتماعی بروز می کند (سلیمانیان، ۱۳۸۳). بررسی تبهکاری کودکان تأیید کرده است که نفاق و ستیزه جویی میان والدین در بروز آن نقش عمده ای دارد. نه فقط ستیزه جویی، نفاق و رفتار خشونت آمیز، مفاسد خطرناکی برای کودک و جامعه به بار می آورد، بلکه خونسردی والدین و کانون سرد و بی فروغ و خالی از محبت و مهر و نوازش آنان نیز پیامد شومی در بر خواهد داشت (برایکر و کلی، ۱۹۹۹).

 

۲-۲-۱-۵- نظریه های مربوط به مواجهه با خشونت بین والدین
 

۲-۲-۱-۵-۱- نظریه فشار روانی بعد از ضربه
روسمن و هو (۲۰۰۰)، توضیح می دهند مشاهده خشونت بین والدین یک واقعه ضربه زننده برای کودک می باشند، کودکی که در خانواده واجد خشونت رشد و پرورش می یابد، بمانند این است که در “نوعی منطقه جنگی” زندگی می کند. گاهی اوقات وقوع حمله بین والدین را می تواند پیش بینی کند اما گاهی اوقات نزاع به صورت غیر منتظره شروع می شود. این وضعیت باعث می شود که فرزندان احساس درماندگی و ترس داشته باشند (برنهارد، شلی، ۲۰۰۴). اختلال فشار روانی بعد از ضربه دارای چهار عامل ملاک می باشد:
عامل الف : مواجهه با واقعه ضربه زننده، کودک با حوادث تهدید کننده مواجهه می شود.
عامل ب : تجربه مجدد علائم و آثار تجدید خاطرات و تفکرات ناخوانده که اغلب شب هنگام در شب زنده داری ها رخ می دهد، ازاین رو کودک دچار کابوس های شبانه و خوابهای نامنظم می شود.
عامل ج : علائم اجتناب؛ کودک ممکن است از افکار، احساسات، و نیز مکان ها و کارهایی که یادآور واقعه هستند اجتناب نماید.
عامل د : بیش برانگیختگی؛ این عامل به پیامد های روانی مواجهه مربوط است، از جمله خواب آشفته، مشکلات تمرکز، کج خلقی، انفجار عصبانیت، وحشت زدگی و بیش حساسی. کریج (۱۹۹۹)، جهت بیان علائم اختلال فشار روانی پس از ضربه در دوران کودکی و نوجوانی، به تفاوت های رشدی توجه می کند. موقع ارزیابی تأثیرات ضربه روانی بر کودکان لازم است چندین بعد در نظر گرفته شود. این ابعاد ویژگی های فردی کودک، ماهیت اتفاق ضربه زننده و محیط اجتماعی کودک هستند که این مراحل با هم ارتباط متقابل دارند و هر کدام می تواند منبع خطر یا منبع حمایت باشند (برنهارد، شلی، ۲۰۰۴).
دو نوع ضربه وجود دارد: نوعI غیر منتظره و ناگهانی است و خارج از خانواده رخ می دهد، مثل وقوع تصادف یا بلایای طبیعی. از علائم آن بیش برانگیختگی، اجتناب و دوری می باشد. نوع II مواجهه با وقایع مکرر و مزمن و طولانی مدت است. خاطرات این اتفاقات به نظر محو و نامشخص می شوند. این نوع معمولاً به دنبال فشار هایی چون خشونت های خانگی که در خفا و سکوت رخ می دهد، به وجود می آید (برنهارد، شلی،۲۰۰۴: ۲۷).
۲-۲-۱-۵-۲- فرضیه ایمنی هیجانی
فرضیه ناامنی هیجانی مبتنی بر دلبستگی برای تشریح اثرات مواجهه با خشونت خانگی در دوران کودکی و نیز برای تشریح پاسخ و واکنش کودک به مشاجره و دعوای بزرگسالان به کار می رود. وقتی خشونت مشاهده می شود، پیوند والد با کودک و دلبستگی کودک به والد سست می شود. اگر چه واکنش کودکان فرق می کند، اما آنها برای ایجاد یا کسب مجدد حس امنیت هیجانی تلاش می کنند و این حس را با ایجاد دلبستگی با مراقبانشان ایجاد یا کسب می کنند. همچنین جهت ایجاد دوباره حس ایمنی هیجانی واکنش های دفاعی دیگری در کودکان شاهد خشونت بروز می کند (برنهارد، شلی، ۲۰۰۴).
سبک های دلبستگی در سه نوع تقسیم بندی شده اند و سبک های ارتباط عاطفی جوانان نیز انعکاسی از روابط دلبستگی آنها با والدینشان است. هر دو والد در تعیین سبک های طولانی مدت حائز اهمیت و تأثیر گذارند. والدین گروه های اجتنابی غالباً مطالبه کننده، بی ادب/ بی آبرو، سرد، انتقادی و پدرانی زورگو و بی توجه می باشند. از آنجا که مشاهده خشونت واکنش های احساسی و روانی را در بر می گیرد، کودک نیاز مبرم به کاهش تأثیر ضربه دارد، اما به نظر می رسد به خاطر سبک دلبستگی غیر ایمن نمی تواند با والدین راحت باشد (برنهارد، شلی، ۲۰۰۴).
۲-۲-۱-۵-۳- نظریه روابط شیء
ارتباط بین فرد و اشیاء در زندگانی افراد اصل سازنده و مهمی است. روابط شیئی در واقع نمایش های احساسی از خود و دیگران است. دیگران همان شیئی هستند که کودک با آنها نسبتی دارد. کودک در طول مرحله دلبستگی سخت گیج است که چه چیز خود و چه چیز شیء است، به این دلیل که آنها شیء را چیزی جدای از خود نمی دانند. بعد از این مرحله، مرحله تفکیک است که طی آن کودک سعی می کند از شیء دلبستگی اش جدا شود، در این مرحله تمایز و تفکیک اساسی کودک از والدین رخ می دهد. معمولاً بعد از این مرحله، مرحله یکپارچگی و ائتلاف هست که نمایش های خود و شیء در ارتباط با هم قرار می گیرند به عبارت دیگر آنها جدا ولی در ارتباط با هم هستند. در این مرحله است که کودک یاد می گیرد بدون ترس در خصوص از دست دادن استقلال با دیگران رابطه داشته باشد. کودک تجسم نقش هایی را که بد تلقی می شوند جدا می سازد. او وقتی تجسم بد از شیء مانند مادر یا پدر خشمگین را به منظور کاهش حس تهدید جدا می کند، در واقع این کار را برای کم کردن ترس و وحشت از والدین انجام می دهد. کودک نمی تواند نمایش های خوب و بد خود و مراقبت را با هم یکپارچه سازد. از این رو برای حفظ شیء مثبت در مقابل نیروی مخرب شیء بد باید نمایش های خوب را از بد جدا سازد. به عنوان مثال وقتی کودکی با خشونت والدین مواجه می شوند، باید به منظور حفظ سیمای آنها (والدین) بخش ضربه زننده نمایش والدین، مثلاً خشم والدین را از جنبه های بی خطرتر و خصومت مثبت همچون پرورش و تربیت گری آنها جدا سازد (برنهارد، شلی، ۲۰۰۴).
۲-۲-۱-۵-۴- فرضیه قطع خانوادگی
این مدل که اولین بار از سوی جف، ولف و ویلسون (۱۹۹۰)، مطرح شد ارتباط بین وقایع منفی و مهم خانوادگی همچون همسرآزاری و مشکلات رشدی فرزندان را بیان می کند. طبق این نظریه چون درک کودک از ریشه ها و منشاء خود طی تجارب اولیه کودک با خانواده (خشونت بین والدین) کارکرد روانی – اجتماعی او را از هم گسیخته، منجر به بدسازگاری اجتماعی و روانی می گردد. این نظریه که مشکلات سازگاری فرزندان مواجهه یافته با خشونت را بیان می کند، مبتنی است بر تلاش کودک جهت مقابله با موقعیت تهدید کننده و ناگهانی و موقعیتی که موجب تغییرات گسترده در زندگی آنها می شود. فرزندان مواجهه یافته با خشونت خانگی باید راهی برای مقابله با خطرات و تهدید های آنی خشونت بیابند و با اشکال مختلف مشاجره ها و خشونت ها همچون تغییرات ایجاد شده در اثر بخشی تربیت فرزندان و آشفتگی زیاد بین اعضاء خانواده برخورد نمایند. طبق این نظریه، خشونت خانگی به دو طریق بر کودکان تأثیر می گذارد: اولاً فرزندان به خاطر مواجهه با حالت رفتاری بد و منحرف والدین مستقیماً تحت تأثیر قرار می گیرند به ویژه خشم بین والدین با بر آشفتن و تهدید حس امنیت فرزند، او را تحت تأثیر قرار می دهند. از دیگر اثرات خشونت، رفتار تهاجمی فرزند می باشد. در ثانی، این نظریه به تأثیرات غیر مستقیم تربیت گسیخته و مدیریت نامؤثر و ناسازگار خانواده و فرزند توجه می کند و ارتباط بین همسرآزاری، فشار روانی مادران و نحوه کنار آمدن او، فشار روانی و نحوه مدارای فرزندان را بررسی می کند (برنهارد، شلی، ۲۰۰۴).
در زمینه تأثیرات مخرب تعارض پژوهش هایی صورت گرفته است که حاکی از آن بوده است که وجود تعارضات زناشویی بر بهداشت روانی، جسمی و خانوادگی تأثیر گذار است. بچه هایی که شاهد خشونت بین والدین بوده اند، به طور چشمگیر مضطرب تر از کسانی می باشند که روابط رضایت بخش پدر و مادر را دیده اند (اللهوردیان عیدی، ۱۳۸۴). خشونت و بی توجهی والدین علاوه بر تأثیر بر تعاملات اجتماعی فرزندان، در بروز مشکلات روانی و عاطفی نیز تأثیر می گذارد (باقرپور کماچالی، ۱۳۸۴). تحقیقات دیگر، رابطه تعارضات زناشویی را با اختلالات خوردن و بیماری های خاص مثل سرطان و بیماری های قلبی اثبات کرده اند، در واقع رفتار های خصمانه در طی تعارض با تغییرات دستگاه ایمنی بدن در ارتباط است (فینچام و بیچ[۶۱]، ۱۹۹۹). تعارض با خطر فزاینده انواع اختلالات روانی از جمله افسردگی در زنان، سوء مصرف مواد در مردان، ناکارآمدی جنسی در هر دو جنس و مشکلات رفتاری رو به افزایش در فرزندان، خصوصاً با اختلالات رفتاری پسران ارتباط دارد (افارل[۶۲]، ۲۰۰۰). اختلال های بالقوه تعارض شامل اختلال های هیجانی، شناختی و فیزیولوژیکی است. اختلال هیجانی تعارض به صورت دودلی، اضطراب، زودرنجی، خشم و احساس گناه است. تعارض علاوه بر اینکه در تهییج پذیری تأثیر دارد اختلال شناختی نیز تولید می کند (شاملو، ۱۳۸۴).

 

۲-۲-۲- اعتماد به نفس
 

 

۲-۲-۲-۱- تعریف اعتماد به نفس:
 

اعتماد به نفس عبارتست از احساس ارزشمند بودن، این حس از مجموع افکار، احساسات و عواطف فرد در طول زندگی ناشی می شود (بین و کلمز[۶۳]، ۲۰۰۵،ص۲۶). اعتماد به نفس افراد در هر جامعه ای به طور مستقیم به سیستم و قوانین اجتماعی بر می گردد و فرهنگی که در خانواده رسوخ و فرد در آن رشد کرده است. بدون شک اولین نهادی که اعتماد به نفس فرد را بالا می برد، خانواده و والدین هستند (اقلیما، ۱۳۹۱). اعتماد به نفس داشتن، یعنی باور قلبی به این که فرد توانایی انجام هر کاری را که بخواهد دارد، این احساس زاییدۀ تعهد هر انسان نسبت به خودش است و باور شخصی فرد را به عنوان یک انسان نشان می دهد. اعتماد به نفس پایه و اساس یک شخصیت شاد است و باعث می شود که فرد نسبت به توانایی ها و محدودیت های خود شناخت داشته باشد و در اثر کنترل افکار و احساسات، سازش و تمدد اعصاب برای وی به وجود می آید. احساس ارزشمندی از توانایی های خود عزت نفس نامیده می شود، بطور کلی ارزیابی هایی که فرد از خود می کند عزت نفس او را تشکیل می دهد. همچنین عزت نفس درجه تصویب، تأیید و ارزشمندی است که شخص نسبت به خود احساس می کند (بیابان گرد، ۱۳۸۲).

 

۲-۲-۲-۲- عزت نفس از دیدگاه های مختلف :
 

۲-۲-۲-۲-۱- عزت نفس از دیدگاه مازلو
عزت نفس در سلسله نیاز های مازلو در ردیف چهارم هرم قرار دارد. برآورده شدن نیاز به عزت نفس به شخص اجازه می دهد تا نسبت به قابلیت، ارزشمندی و کارآمدی خود احساس اطمینان کند. عزت نفس از نظر مازلو زمانی پدیدار می گردد که فرد احساس کند مورد محبت قرار گرفته و از احساس تعلق برخوردار شده است. مازلو اشاره می کند که عزت نفس، اگر قرار است اصالت داشته باشد باید بر ارزیابی واقع گرایانه توانایی ها و شایستگی های شخص و بر احترام واقعاً درخور از سوی دیگران باشد. پژوهش در زمینه عزت نفس، دیدگاه مازلو را در این مورد که اشخاص با عزت نفس قوی دارای احساس قوی تری از خود ارزشمندی، اعتماد به نفس و کفایت هستند و شایسته تر و کاراتر از افرادی با عزت نفس ضعیف هستند، تأیید می کند. اشخاصی که از نظر عزت نفس قوی هستند، ظاهراً در بسیاری از موقعیت ها بهتر عمل می کنند (شولتس، ۱۹۸۴).
۲-۲-۲-۲-۲- عزت نفس از دیدگاه راجرز
به نظر راجرز و سایر نظریه پردازان، خود شکوفایی عزت نفس بالا، جنبه مهمی از خودپنداره است و با سازگاری فرد ارتباط دارد. به گفته آنها، افراد برخوردار از کارکرد آرمانی، خود را با تمام نقاط قوت و ضعف می پذیرند. البته این دیدگاه ممکن است بعضی را دچار سوء تفاهم کرده و عزت نفس مفرط ایجاد کند که ممکن است به غرور منجر شود. پژوهش ها، باور راجرز را در این مورد که رفتار والدین می تواند خودانگاره کودک را تحت تأثیر قرار دهد، تأیید می کند. والدینی که روابط خوبی با یکدیگر دارند و درجه پذیرش بالایی نسبت به فرزندان خود دارند و روش های فرزند پروری دموکراتیک اتخاذ می کنند، عزت نفس بالاتر و امنیت هیجانی بیشتر در کودک ایجاد می کنند تا والدینی که با یکدیگر دچار تعارض هستند و همچنین ناپذیرا بوده و روش های تربیتی استبدادی به کار می گیرند (بالدوین، ۱۹۹۸، به نقل از هوشمندی، ۱۳۸۸).
۲-۲-۲-۲-۳- عزت نفس از دیدگاه آلفرد آدلر
مباحثی از روانشناسی که اختصاصاً به عزت نفس می پردازد و آنرا به عنوان یک متغیر بانفوذ و با اهمیت عنوان می نماید، نظریه شخصیتی است که آدلر ارائه نموده است. آدلر اگرچه کاربرد عزت نفس را در درمان و بسط و توضیح نظریه خود به کار می گیرد، اما به وضوح اهمیت عزت نفس را دریافت نموده است. یکی از کمک های معنوی آدلر به روانشناسی، مفهومی است که او از عقده حقارت به دست داده است. عقده حقارت و تلاش در راه تفوق و برتری، نقطه شروع “شیوه زندگی” است. شکل گیری احساس کهتری بوجود آورنده انگیزه ای می شود که سرچشمه رفتار و کردارهایی است که از تسلیم تا شورش، کم رویی و پس رفتن تا استیلاء، شرارت تا اطاعت و از رخوت به عدم اراده تا اراده آهنین و غیره طبقه بندی می شود.
علل کهتری آدلر را می توان اجمالاً به سه دسته تقسیم کرد:
محیط: محیط خانه عامل اصلی است که موجب احساس کهتری می شود. محیط ناآرام خانه، مقایسه های نادرست، تحقیر کردن، دامن زدن به رقابت ها، همگی از عواملی هستند که موجب ایجاد احساس کهتری می شوند.
کهتری واقعی بدنی یا روانی: کودکانی که نقایص جسمانی و بدنی دارند و از معلولیت ها رنج می برند، مورد ناراحتی والدین و تحقیر همسالان واقع می شوند که به احساس کهتری منجر می گردد.

 
 
 

نظر دهید »
ساخت آغاز‌گر-پایان ‌بخش در کتابهای درسی کودکان و ارتباط آن با درک خواندن نگرشی نقشگرا- قسمت ۷
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

لازار (۱۳۸۴: صص ۲۰۹-۲۱۰) جمله ساده را متشکل از نهاد و گزاره میداند. نهاد از نظر او ممکن است اسم، مصدر، عبارات عددی یا عبارات دالّ بر کمیت یا ضمیر باشد. همچنین او تأکید میکند که ممکن است « فاعل تنها با پیبند فاعلی (شناسه) نشان داده شود. »
گزاره برای لازار ممکن است یک صیغه شخصی فعل، اسم یا عبارتی اسمی باشد. او متذکر میشود در صورتی که گزاره، اسم یا عبارت اسمی باشد، جمله معمولاً دربردارنده یک فعل ربطی (رابطه) است که بیانگر زمان و وجه فعل است. او به عنوان مثال جملات زیر را نقل میکند:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
 

 

 

تهران خیلی وسیع است.
 

آن کتاب مال من بود.
 

ما کارگر هستیم.
 

او همچنین مثالهایی میآورد برای نشان دادن این که جمله در زبان گفتار به ویژه در عبارات قالبی یا ضربالمثلها فاقد رابطه است:

 

 

زنش گفته همون دیشب رفته، آیا راست آیا دروغ (چوبک)
 

هرکه بامش بیش، برفش بیشتر.
 

مطابقه فعل از نظر شمار و شخص با نهاد و موارد استثنا نیز در ادامه توصیف لازار آمده است (همان، صص ۲۱۱-۲۱۶).
۲-۴- مبتدا-خبر در زبانشناسی نقشگرا
۲-۴-۱- متسیوس
در چارچوب نگرش نقشگرا میتوان دو رویکرد عمده به پدیده آغازگر-پایان بخش را از هم بازشناخت. رویکرد اول متعلق به متسیوس و دومی از آنِ هلیدی است.
بررسی زبان با توجه به آنچه عدهای از زبانشناسان آن را «نقش» نامیدهاند به زمان برآمدن زبانشناسی نوین باز می گردد. دبیرمقدم (۱۳۸۴، ص ۱۸۸) درباره پدید آمدن رویکرد نقشگرایی چنین توضیح میدهد که اندکی پس از نشر آرای سوسور، که رویکرد اصطلاحاً ساختگرا را پایه گذارد، این رویکرد ساختگرا با آنچه نقشگرایی/کارکردگرایی [۱۹] نامیده میشد در هم آمیخت و مشترکاً شالوده زبانشناسی پراگ را شکل دادند. در این مکتب، زبانشناسی متن[۲۰] مطرح گشت و در قالب آن مفاهیم آغازگر و پایانبخش وضع شدند.
بدین سان باید سرچشمههای رویکرد نقشگرا را در مکتب پراگ جستجو نمود، در اوایل قرن بیستم و تقریباً همزمان با سوسور. نخست باید به سراغ واضع دو اصطلاع آغازگر (theme) و پایان‌بخش (rheme) رفت، یعنی ویلم متسیوس.
سورن (۱۳۸۷: ص ۲۹۷) اشاره میکند که در بررسی مفاهیم نهاد و گزاره، در اوایل دهه ۱۹۰۰ پژوهشگرانی همچون وِگِنِر[۲۱]، لیپس[۲۲]، استاوت[۲۳] و گاردنِر[۲۴] برای نخستین بار از این دو مفهوم برای دستیابی به اطلاعات موجود در هر جمله گفتمان[۲۵] استفاده کردند. این پژوهشگران عناصری را که دارای تکیه تقابلی[۲۶] هستند گزاره منطقی، و عناصر فاقد تکیه تقابلی را نهاد منطقی در نظر میگیرند. سورن (همان، ص ۲۹۸) به‌ عنوان مثال دو جمله زیر را نقل میکند:

 

 

SCOTT wrote Ivanhoe.[27]
 

Wrote IVANHOE Scott.[28]
 

او سپس توضیح میدهد که در نظر این افراد، در جمله (a) گزاره منطقی SCOTT است، حال آنکه در جمله (b) گزاره منطقی IVANHOE است؛ و این تنها به این دلیل است که کلمه های مزبور دارای تکیه تقابلی هستند. او در ادامه توضیح میدهد که فوندِر گابلنتس[۲۹] و پاول[۳۰] هم همین عقیده را داشته‌اند و تنها تفاوت میان آنها با افراد پیش‌گفته استفاده از اصطلاح نهاد و گزاره روانشناختی به جای منطقی بوده است.
اما اولین فردی که به طور کامل توانست مفاهیم مبتدا و خبر را از دیدگاهی کاملاً گفتمانی و به عنوان مسئلهای در زبان مورد توجه قرار دهد و بر خلاف گذشتگان آن را با نهاد و گزاره منطقی خلط نکند، ویلم متسیوس بود.
متسیوس در مقاله سال ۱۹۲۸ برای نخستین بار دو اصطلاح اطلاع کهنه (= مبتداthema ) و اطلاع نو (= خبرrhema ) را به ترتیب برای آنچه تا آن زمان، نهاد روانشناختی و گزاره روانشناختی نامیده میشد به کار برد. این دو بر روی هم نمای نقشی جمله[۳۱] را تشکیل میدهند که به زعم متسیوس باید از عهده تبیین پدیده های برجستهسازیِ گفتمان‌بنیاد به خوبی برآید( سورن ۱۳۸۷، ص۳۰۶، دبیرمقدم(۱۳۸۴) ص ۱۱۸، کریستال (۱۹۹۳) ص۳۵۱ ).
بدین سان برای متسیوس نمای نقشی جمله شامل دو عنصر است: مبتدا یا اطلاع مرتبط، و خبر یا اطلاع خبررسان. مبتدا در نظر متسیوس کمترین میزان پویایی ارتباطی[۳۲] را میان گوینده و مخاطب برقرار میکند. اطلاع مرتبط در واقع مرتبط کننده جمله به بافت زبانی یا غیرزبانی مورد نظر است. در مقابل اما اطلاع خبررسان به اطلاع جدید اشاره دارد(کریستال ۱۹۹۳، ص۳۵۱ ).
به نظر مدرسی (۱۳۸۷، صص ۱۰-۱۱) معیار متسیوس در تشخیص مبتدا و خبر، پرسش و پاسخ‌هایی است که انجام می‌گیرد و به جملات نسبت داده می‌شود. او توضیح میدهد آن بخش از جمله که هم در پرسش و هم در پاسخ می آید، مبتدا (= اطلاع کهنه= old information= given) را در بر دارد و بخشی که فقط در جمله خبری یعنی پاسخ وجود دارد خبر است و حاوی اطلاع نو. او تصریح میکند که در نگرش متسیوس ساخت مبتدا-خبری جمله در مقایسه با بافت زبانی موجود و به کمک اطلاعات حاصل از بافت غیرزبانی حاصل میگردد. بر اساس این مدل، مبتدا «تکیه جمله»[۳۳] نمیگیرد، بلکه تکیه جمله در حوزه خبر است. همچنین باید دانست که در نظر متسیوس مبتدا در آغاز جمله و قبل از خبر میآید.
مدرسی (همانجا) سپس مثالهای زیر را نقل میکند:

 

 

بچهها خانه را تمیز کردهاند.
 

بچهها چه کار کردهاند؟
 

او چنین توضیح میدهد که در دیدگاه متسیوس، در این جمله و پرسش مرتبط با آن، بخشی که هم در جمله خبری و هم در پرسش تکرار میشود مبتدا و دیگر اجزای جمله خبر هستند. یعنی تقطیع جمله به مبتدا و خبر به صورت زیر است:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مبتدا
خبر
بچهها
خانه را تمیز کردهاند
 

چنان‌که می‌بینیم در نگاه متسیوس، مبتدا و خبر با مفاهیم اطلاع نو و کهنه درهم تنیده‌اند. برای او تمایز قائل شدن میان مبتدا و اطلاع کهنه غیر ممکن است و در واقع مبتدا همان اطلاع کهنه و خبر همان اطلاع نو است. کریستال (۲۰۰۳، ص ۴۶۸) نیز تأکید میکند که در نظر متسیوس مبتدا اطلاع کهنه و مفروض است و هر جمله دارای اطلاعی است که قبلاً در بافت زبانی[۳۴] ذکر شده و یا از طریق بافت موقعیتی[۳۵] آن جمله قابل دسترسی است. اما در مقابل خبر، اطلاعی نو و غیرمفروض است درباره مبتدا.
در مجموع میتوان نظر متسیوس در مورد مبتدا و خبر را چنین جمعبندی کرد: مبتدا قسمتی از جمله است که دربردارنده اطلاعی است شناختهشده یا معلوم که گوینده با آن جمله را آغاز میکند. این اطلاع به واسطه کهنه بودن شناختهشده است؛ یعنی قبلاً یا در بافت زبانی ذکر شده و یا از طریق بافت غیرزبانی قابل دسترسی است. قسمت دیگر جمله که حاوی اطلاع جدید است خبر نام دارد.
در این رویکرد نکته اصلی این است که مبتدا یا اطلاع کهنه در یک جمله به ارتباط آن اطلاع با اطلاعات از قبل ذکر شده در بافت زبانی یا غیرزبانی وابسته است.
۲-۴-۲- هلیدی
رویکرد دوم به مبتدا-خبر در میان رهیافتهای نقشگرا به مایکل هلیدی متعلق است. کاووسینژاد (۱۳۸۱، ص ۳۵) متذکر میشود که زبانشناسانی همچون کوئرک[۳۶] و گرینباوم[۳۷] نیز در اتّخاذ این رویکرد با هلیدی اتفاق نظر دارند.
هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۶۴) تأکید میکنند که اصطلاح آغازگر (Theme) را از زبانشناسان مکتب پراگ وام گرفتهاند. آنها آغازگر را عنصری از جمله میدانند که به‌عنوان نقطه عزیمت پیام عمل میکند. آغازگر در این دیدگاه همواره در آغاز جمله قرار دارد (همان، ص ۶۶). تامسون (۲۰۰۴، ص ۱۴۳) نیز تأکید میکند که در این رویکرد آغازگر نخستین سازه بند است و هر آنچه باقی میماند پایان‌بخش.
تامسون (همانجا) یادآوری می‌کند که ممکن است وسوسه شویم آغازگر را «آنچه بند در مورد آن است»[۳۸] بدانیم؛ اما این تعریف موجب مشکلاتی میشود از جمله مشکل شدن ایجاد تمایز میان آغازگر و فاعل. بنابراین نتیجه میگیرد که بهتر است آغازگر را به عنوان نقطه عزیمت پیام تعریف کنیم.
بنابراین در این رویکرد آغازگر به عنوان جایگاهی در اول پیام مورد توجه است و نه به عنوان قسمتی از پیام که در بردارنده اطلاع کهنه باشد. برای مثال در انگلیسی جایگاه آغازین در بند، محمول آغازگر دانسته میشود و به عبارتی دیگر، نقطه عزیمت پیام در بند را نشان میدهد. بدین سان در این رویکرد آغازگر بند تنها در آغاز بند میآید.
تفاوت عمده رویکرد هلیدی به آغازگر با رویکرد متسیوس در این است که هلیدی نمیخواهد دو مفهوم آغازگر و اطلاع کهنه را بر هم منطبق و همارز بداند. هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۹۳) تأکید میکنند که اگرچه میان نظام اطلاعی[۳۹] و نظام آغازگری[۴۰] رابطه نزدیک معنایی برقرار است، اما این رابطه تنها در ارتباط بینشان میان این دو بازتاب مییابد. به عبارت دیگر او معتقد است که آغازگر همواره اطلاع مفروض و کهنه نیست. او (همانجا) میگوید:
«مبتدا آن چیزی است که منِ گوینده به عنوان نقطه عزیمت پیامم آن را انتخاب میکنم. اطلاع کهنه آن چیزی است که شمای شنونده از قبل در مورد آن آگاهی دارید یا برای شما قابل دسترسی است. مبتدا-خبر، گوینده‌محور است درحالی که کهنه-نو شنونده‌محور است.»
بنابراین باید توجه کرد که در نظر هلیدی، آغازگر از دید گوینده تعیین میشود و اطلاع کهنه از دید شنونده. پس در این رویکرد نباید آغازگر را با اطلاع کهنه یا مفروض یکی گرفت.
با توجه به اینکه تحقیق حاضر بر مبنای همین چارچوب هلیدی استوار است، سخن بیشتر درباره تقسیمبندی هلیدی را به فصل سوم موکول میکنیم.
۲-۴-۳ بررسیهای ساخت مبتدا-خبر در زبان فارسی
در این بخش به ذکر بررسیهای صورت گرفته بر روی ساخت مبتدا-خبر در زبان فارسی میپردازیم. در آغاز باید متذکر شد که تحقیقات عمدهای در این حوزه انجام نشده است. اگرچه تعداد زیادی از پایان نامهها یا مقالات گوناگون به بررسی ساخت اطلاع، یا رابطه ساخت آغازگر-پایان‌بخش، مباحث مربوط به کانون و از این دست اختصاص یافتهاند اما معدود آثاری هستند که صرفاً آغازگر-‌پایان‌بخش را بررسی کرده باشند. در بیشتر موارد در ضمن مطالب دیگر، اشارهای هم به ساخت آغازگر-‌پایان‌بخش شده است اما تعاریف ارائه شده اغلب در قالب چارچوبی مد نظر هلیدی قرار ندارند.
باطنی (۱۳۸۴، صص ۸۱-۸۲) به هنگام بحث درباره توالی عنصرها در بند مهین میگوید وقتی توالی عادی عنصرهای ساختمانی بند مهین در هم ریزد، معمولاً برای تأکید متمم یا اسناد است که در این‌صورت در آغاز بند قرار میگیرد و از نظر معنا نکته اصلی (theme) پیام محسوب میشود. او سپس مثالهای زیر را برای نشان دادن این امر ذکر میکند: (تأکیدها از این نگارنده است)
توالی عادی( بی‌نشان):

 

 

من آن فیلم را دیدم.
 

توالی غیر عادی( نشان‌دار) برای تأکید عنصر آغازی:
 
 

نظر دهید »
صیانت و پیشگیری از جرم و گناه از منظر قرآن کریم و راهکار های نهادینه کردن آن در بین کارکنان ناجا- قسمت ۱۴
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

به همین جهت از جمله سفارش های مجامع بین المللی و کنگره‌های پیشگیری از جرم، تقویت بنیان های مذهبی است. به طور مثال، کنگره نهم پیشگیری ازجرم و اصلاح سازمان ملل متحد، مذهب را یکی از عوامل موثردر سالم سازی جامعه و پیشگیری از رفتارهای مجرمانه و منحرفانه دانسته است (نجفی ابرندآبادی، ۱۳۸۲، ص۴۴۷).
۳-۷-۱- اعتقاد به توحید
ایمان به خدا و یاد او و اعتقاد به حضور او در همه جا ایمان به خدا و یاد او در همه حال و اعتقاد به این که همه ما در محضر خدا هستیم، از اساسی ترین اهرم های بازدارنده از گناه است، اثر و نقشی که این عقیده در کنترل انسان و سرکوب طغیان غرایز حیوانی دارد، هیچ چیز چنین اثر و نقشی را ندارد و قدرت ایمان به خدا و یاد او، در ریشه کن نمودن گناه، از همه قدرت ها نیرومندتر است. سازمان های پلیسی و موسسات اصلاحی با فقدان ایمان و تکیه گاه معنوی، هرگز نمی‌توانند در اصلاح فرد و جامعه توفیق یابند. ایمان به خدا و اعتقاد به آگاهی او بر همه چیز و حضور او در همه جا در انسان آن چنان نیرویی در برابر گناه به وجود می آورد که او را هم چون سپر فولادین و نفوذناپذیر در برابر گناهان می کند. سازمان های پلیسی و موسسات اصلاحی، هر چند قوی و گسترده باشند قادر بر جلوگیری از گناهان مخفی نیستند و هرگز نمی توانند نقش ضامن اجرا در کنترل گناهان در خلوت را که شامل بخش وسیعی از گناهان می شود داشته باشند ولی ایمان درونی می تواند نقش خلل ناپذیری در بازداری انسان از گناهان آشکار و پنهان ایفا کند، بر همین اساس در آیات و روایات، بر ایمان، برای بازداری از گناه بسیار تکیه شده است:
به عنوان نمونه در آیه ۱۴ سوره علق می خوانیم: «أَ لَمْ یَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى؛ آیا انسان نمی داند که خداوند همه اعمالش را می بیند؟»
و در آیه ۱۴ سوره فجر می خوانیم: «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ؛ قطعا پروردگار تو در کمین گاه است.»
و در آیه ۱۹سوره غافر می خوانیم: «یَعْلَمُ خَائنَهَ الْأَعْینُ‏ِ وَ مَا تُخْفِى الصُّدُورُ؛ خداوند چشم هایی را که به خیانت گردش می کند می داند و بر آنچه در سینه ها پنهان است آگاه می باشد.»
در قرآن واژه”بصیر”(خدا بینا است)۵۱ بار آمده است و واژه سمیع (خدا شنوا است) ۴۹ بار آمده است. این آیات و مطالب به روشنی بیان می کند که همه ما در محضر خدای بزرگ هستیم. در هر جا در خلوت و جلوت هر کاری بکنیم و حتی اگر در شیارهای مغز خود مطلبی را بیاوریم خداوند به آن آگاه است و در کمین انسان گناهکار است، بنابراین:
در مقامی که کنی قصد گناه گر کند کودکی از دور نگاه
شرم داری، زگنه در گذری پرده عصمت خود را ندری
شرم بادت که خداوند جهان که بود خالق اسرار نهان
بر تو باشد نظرش بی گه و گاه تو کنی در نظرش قصد گناه
و یا به عنوان مثال راننده ماشین وقتی که به چهار راه می رسد، همین که چراغ راهنمایی قرمز شد بی درنگ توقف می کند. به راستی انسانی که در برابر علامت چراغ خطر، از ترس جریمه، توقف می‌کند آیا نباید در محضر خدا و در برابر دید خدا خود را کنترل کند؟‍‍! و از مجازات الهی بترسد؟ در دعای یستشیر که از رسول اکرم نقل شده، می خوانیم:
«اسمع السامعین ابصر الناظرین»؛ «خداوندی که شنواترین شنواها و بیناترین بینندگان است.» (قرائتی، ۱۳۶۹، صص۲۵۷-۲۵۵). در نگاه اول ممکن است نقش جهان بینی توحیدی در پیشگیری از جرم و گناه چندان چشمگیر نباشد اما با کمی دقت در منابع حقوق اسلام، به ویژه در آیات قرآن کریم، نقش بازدارندگی جهان بینی توحیدی در جلوگیری از جرم و گناه به خوبی قابل درک است (برای آگاهی از برخی مبانی جهان بینی الهی به آیاتی از قرآن مجید که در این زمینه وارد شده است اشاره می کنیم:
«اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لَا نَوْمٌ لَّهُ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فىِ الْأَرْضِ مَن ذَا الَّذِى یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَینْ‏َ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لَا یُحِیطُونَ بِشىَ‏ْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ لَا یَودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلىِ‏ُّ الْعَظِیمُ؛ خداست که معبودى جز او نیست زنده و برپادارنده است نه خوابى سبک او را فرو مى‏گیرد و نه خوابى گران، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت ‏سرشان است مى‏داند و به چیزى از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نمى‏یابند کرسى او آسمانها و زمین را در بر گرفته و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست و اوست والاى بزرگ.» (بقره/۲۵۵)
«زَعَمَ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَن لَّن یُبْعَثُواْ قُلْ بَلىَ‏ وَ رَبىّ‏ِ لَتُبْعَثُنَّ ثمُ‏َّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَ ذَالِکَ عَلىَ اللَّهِ یَسِیرٌ؛ پروردگارم حتما برانگیخته خواهید شد سپس شما را به [حقیقت] آنچه کرده‏اید قطعا واقف خواهند ساخت و این بر خدا آسان است.» (تغابن/۷‏)
«اَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فىِ الْأَرْضِ مَا یَکُونُ مِن نجَّْوَى‏ ثَلَاثَهٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَ لَا خَمْسَهٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لَا أَدْنىَ‏ مِن ذَالِکَ وَ لَا أَکْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ مَا کاَنُواْ ثمُ‏َّ یُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُواْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ إِنَّ اللَّهَ بِکلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ عَلِیمٌ؛ آیا ندانسته‏اى که خدا آنچه را که در آسمان ها و آنچه را که در زمین است مى‏داند هیچ گفتگوى محرمانه‏اى میان سه تن نیست مگر اینکه او چهارمین آنهاست و نه میان پنج تن مگر اینکه او ششمین آنهاست و نه کمتر از این[عدد] و نه بیشتر مگر اینکه هر کجا باشند او با آنهاست آنگاه روز قیامت آنان را به آنچه کرده‏اند آگاه خواهد گردانید زیرا خدا به هر چیزى داناست.» (مجادله/۷)
«وَ إِنَّهُ عَلىَ‏ ذَالِکَ لَشَهیدٌ؛ پس هر که هموزن ذره‏اى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید.» (زلزله/۷)
«وَ إِنَّهُ لِحُبّ‏ِ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ؛ و هر که هموزن ذره‏اى بدى کند[نتیجه] آن را خواهد دید.» (زلزله/۸)
« فَکَیْفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِیَوْمٍ لَّا رَیْبَ فِیهِ وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ؛ پس چگونه خواهد بود [حالشان] آنگاه که آنان را در روزى که هیچ شکى در آن نیست گرد آوریم و به هر کس [پاداش] دستاوردش به تمام [و کمال] داده شود و به آنان ستم نرسد.» (آل عمران/۲۵)
«لَا یُکلَّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَ عَلَیهَْا مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَ لَا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلىَ الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَ لَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَهَ لَنَا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنَا وَ ارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلَئنَا فَانصُرْنَا عَلىَ الْقَوْمِ الْکَفِرِینَ؛ خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایى‏اش تکلیف نمى‏کند. آنچه (از خوبى‏) به دست آورده به سود او و آنچه (از بدى‏) به دست آورده به زیان اوست‏ پروردگارا اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم بر ما مگیر، پروردگارا، هیچ بار گرانى بر (دوش‏) ما مگذار؛ همچنانکه بر (دوش‏) کسانى که پیش از ما بودند نهادى‏. پروردگارا و آنچه تاب آن نداریم بر ما تحمیل مکن‏؛ و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تویى‏؛ پس ما را بر گروه کافران پیروز کن‏.» (بقره/۲۸۶)
«رَبَّنَا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتىِ وَعَدتَّهُمْ وَ مَن صَلَحَ مِنْ ءَابَائهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ وَ ذُرِّیَّتِهِمْ إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ؛ در حقیقت او [= خدا] بر بازگردانیدن وى بخوبى تواناست.» (/طارق/۸)
«وَ قِهِمُ السَّیِّاتِ وَ مَن تَقِ السَّیِّاتِ یَوْمَئذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذَالِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ آن روز که رازها [همه] فاش شود.» (طارق/۹)
بی‌تردید توحید ویکتا پرستی تنها یک امر درونی نیست، بلکه اعتقاد به حاکمیت خدا دارای آثار عملی در حیات مادی، معنوی و زندگی اجتماعی است و هرگونه فعالیت را تحت الشعاع خود قرار می دهد. بدین مناسبت، پیروی از دین مبین اسلام یعنی پذیرفتن حاکمیت خداوند بر جهان وانسان (به گونه ای که همه عالم محضر حق تعالی دانسته شود) و اعتقاد به روز حساب و معاد، نقش بسیار زیادی در بازدارندگی فرد در ارتکاب جرم و گناه دارند.

از این دیدگاه جهان بینی توحیدی عاملی است که انسان را در کلیه شرایط، از انحراف و گناهکاری باز می دارد. نقش بازدارندگی این عامل نسبی است و در نزد همه افراد یکسان نیست، بلکه بستگی به میزان پایبندی آنها به مبانی جهان بینی الهی دارد. بنابراین، هر اندازه درجه ایمان و اعتقاد به خداوند درنزد مسلمانان بیشتر باشد، احتمال ارتکاب جرایم و معصیت کمتر خواهد بود. از طرف دیگر، قرآن کریم در داستان حضرت یوسف با ظرافت خاصی، نقش مبانی عقیدتی و جنبه های بازدارندگی اعتقاد به جهان بینی توحیدی را تبیین کرده است. این مطلب در نزد مسلمانان و پیروان دین مبین اسلام امری قطعی و مسلم تلقی می شود، هر چند ممکن است برای کسانی که جهان را صرفا از دید مادی می نگرند قابل تصور نباشد.
برخی از جرم شناسان معاصر، خانواده، فرهنگ، مذهب، اجتماع و مدرسه را پنج ستون حمایت کننده فرد دانسته اند. این دانشمندان معتقدند کشورهایی که تناسب صحیحی بین این پنج ستون حمایت کننده برقرار کرده اند، شیوه و روش زندگی آینده مجرمان را تغییر می دهند. چنان که بسیاری از مجرمان آزاد شده، مسیر بازسازی شخصیت خود و تعالی مذهبی را با بصیرت و آگاهی نوین نسبت به اهداف زندگی و با استعانت از کمک های خداوند بزرگ می پیمایند.
مهم ترین باورهای پیشگیرانه از جرم در جهان بینی اسلامی عبارتند از:
الف-ایمان به خداوند و حاکمیت او بر جهان و انسان
ب-اعتقاد به علم خداوند نسبت به اعمال و رفتار آدمی
ج-اعتقاد به معاد و پیشگیری از جرم.
اعتقاد راسخ به خداوند به عنوان خالق یکتا و حاکمیت او بر جهان و انسان و توحید در اطاعت و بندگی او، نه تنها انسان را از بندگی غیر او آزاد می کند، بلکه او را از گرایش به اعمال و رفتار باطلی حفظ می کند که بر خلاف شان و کرامت انسان است. به طور کلی پیروی از اصول عقاید دینی مانند اعتقاد به خداوند از جمله عواملی است که انسان را از تبعیت هوای نفس و دیگر وسوسه های مجرمانه باز می دارد. بنابراین پیروی از اصول اعتقادی و آموزه‌های دیگر دینی مانند سایر الگوهای پیشگیری غیرکیفری متداول در جرم شناسی می‌‎تواند موجب بازدارندگی انسان از ارتکاب جرم شود (ولیدی، ۱۳۸۸، صص۳۱-۲۹). در ادامه این نکته قابل ذکر است که از جمله آموزه های اساسی و محوری ادیان الهی پذیرش خداوندی است که همه هستی را آفریده و تدابیر ریز و درشت همه امور در قدرت اوست . او به همه آدمیان رحمت و از تمام کردار آنها آگاهی دارد، حسابگر روز جزا است و آدمی باید در برابرش پاسخگو باشد. در ادیان الهی خدا موجودی نیست که آدمی را آفریده باشد و آن گاه او را به خود واگذاشته و هیچ تسلط و قدرتی بر او نداشته باشد. باور به وجود خداوندی رحیم و مهربان که دستگیر آدمی در سختی‌ها است و پذیرش قضا و قدر او می‌تواند انسان را در حالات دشواری که خود از جمله عوامل کشیده شدن انسان به انحراف است، باز دارد.از سوی دیگر اعتقاد به خداوندی حاضر و ناظر بر ظاهر و باطن و خلوت و جلوت آدمی، عامل بازدارنده بسیار مهمی به شمار می آید.

 

«وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَانَ وَ نَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ؛ ما انسان را آفریدیم و می دانیم که نفس او چه وسوسه ای به او می کند و ما از شاهرگ او به او نزدیک تریم.» (ق/۱۶)
«لِّلَّهِ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فىِ الْأَرْضِ وَ إِن تُبْدُواْ مَا فىِ أَنفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُم بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَن یَشَاءُ وَ یُعَذِّبُ مَن یَشَاءُ وَ اللَّهُ عَلىَ‏ کُلّ‏ِ شىَ‏ْءٍ قَدِیرٌ؛ اگر آنچه را در دلهای خود دارید، آشکار یا پنهان کنید، خداوند شما را به آن محاسبه می کند.» (بقره/۲۸۴)
«أَمْ یحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نجَوَئهُم بَلىَ‏ وَ رُسُلُنَا لَدَیهْمْ یَکْتُبُونَ؛ آیا می پندارند که ما راز آنان را و نجوایشان را نمی شنویم؟ چرا و فرشتگان ما پیش آنان (حاضرند) و ثبت می کنند.» (زخرف/۸۰)
«یَأَیهُّا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِى خَلَقَکمُ مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍ وَ خَلَقَ مِنهْا زَوْجَهَا وَ بَثَّ مِنهْمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَ نِسَاءً وَ اتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِى تَسَاءَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ کاَنَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا؛ به درستی خداوند همیشه بر شما نگهبان است.» (نساء/۱)
«هُوَ الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ فىِ سِتَّهِ أَیَّامٍ ثمُ‏َّ اسْتَوَى‏ عَلىَ الْعَرْشِ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فىِ الْأَرْضِ وَ مَا یخَرُجُ مِنهْا وَ مَا یَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ مَا یَعْرُجُ فِیهَا وَ هُوَ مَعَکمُ‏ْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ؛
اوست آن کس که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید آنگاه بر عرش استیلا یافت آنچه در زمین درآید و آنچه از آن برآید و آنچه در آن بالارود [همه را] مى‏داند و هر کجا باشید او با شماست و خدا به هر چه مى‏کنید بیناست.» (حدید/۴)
« أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فىِ الْأَرْضِ مَا یَکُونُ مِن نجْوَى‏ ثَلَاثَهٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَ لَا خَمْسَهٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لَا أَدْنىَ‏ مِن ذَالِکَ وَ لَا أَکْثرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ مَا کاَنُواْ ثمُ‏َّ یُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُواْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ إِنَّ اللَّهَ بِکلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ عَلِیمٌ؛ آیا ندانسته‏اى که خدا آنچه را که در آسمان ها و آنچه را که در زمین است مى‏داند هیچ گفتگوى محرمانه‏اى میان سه تن نیست مگر اینکه او چهارمین آنهاست و نه میان پنج تن مگر اینکه او ششمین آنهاست و نه کمتر از این[عدد] و نه بیشتر مگر اینکه هر کجا باشند او با آنهاست آنگاه روز قیامت آنان را به آنچه کرده‏اند آگاه خواهد گردانید زیرا خدا به هر چیزى داناست.» (مجادله/۷)
به راستی شخصیتی که با چنین نگرشی شکل یافته، آیا به آسانی به ارتکاب جرائم تن می دهد؟ کدام دولت و حکومتی است که بتواند چنین رقیب درونی و بیرونی همیشه و همه جا حاضر و ناظری را برای انسان طراحی و اجرا کند؟ در آموزه های پیشوایان دینی نیز سفارش فرد و اجتماع و کارگزاران حکومتی بر تقوی الهی دقیقا در جهت سیاست ترویج دینداری و تثبیت خدامحوری و خداباوری در زندگی فردی و اجتماعی است و به تصریح و ضمانت امام علی عامل بازدارنده از انحراف ها و پلیدی ها به شمار می‌رود.
«فان التقوی فی الیوم الحرز و الجنه و فی غد الطریق الی…الا فصونوها و تصونوا بها.» (نهج البلاغه، خطبه ۱۹۱). «به درستی که تقوی الهی در این دنیا، مانع از (بدبختی و نابودی) و سپری(در مقابل انحراف ها) و در آخرت راه رسیدن به بهشت است…آگاه باشید، از تقوی مراقبت و خویشتن را با آن حفظ کنید.»
امیر المومنین علی ، تقوای الهی را مرکبی رام، مطیع و راهور می داند که آدمی را به سرمنزل سعادت می رساند و شهوات را مرکب هایی سرکش و چموش می داند که صاحب خود را در آتش بدبختی می افکند. از دیدگاه ایشان تقوی الهی پناهگاهی محکم و بلند است که پناهندگان خود را از سقوط و گمراهی محافظت می کند و ریشه همه گناهان و جرائم را می زداید (همان، خطبه۱۵۷) و انسان را از هر نابودی می‌رهاند (همان، خطبه ۲۳۰) و (خسروی، ۱۳۸۷، صص۷۴-۷۷).
 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
 
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 185
  • 186
  • 187
  • ...
  • 188
  • ...
  • 189
  • 190
  • 191
  • ...
  • 192
  • ...
  • 193
  • 194
  • 195
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • بررسی رابطه هوش معنوی با سلامت روانی و سبک های دلبستگی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد واحد دلفان
  • بررسی عوامل موثر بر میزان استفاده مشتریان از خدمات بانکداری اینترنتی (مطالعه موردی شعب بانک پاسارگاد استان البرز)- قسمت ۱۲
  • ارائه چارچوبی راهبردی برای سیستم¬های توزیع شده اجرایی تولید با استفاده از مدل- قسمت ۱۳
  • دانلود مطالب در مورد مطالعه تطبیقی میزان مشارکت سیاسی در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان ...
  • آداب دعا از منظر قرآن و سنّت- قسمت ۸
  • دانلود مطالب پژوهشی در رابطه با بررسی اثر بازاریابی رابطه مند بر کیفیت خدمت،کیفیت رابطه و وفاداری مشتری در ...
  • شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر تصمیم گیری سهامداران در خرید سهام عادی در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۱۲
  • اثر بخشی طرحواره های درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سلامت روان- قسمت ۱۸
  • پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره بررسی نقش گروههای چریکی و مسلمان در پیروزی انقلاب ایران۹۳- ...
  • تحولات اجتهاد در ادوار مختلف فقه امامیه- قسمت ۵
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله پیش‌بینی رویگردانی مشتریان در مدیریت ارتباط با مشتری با استفاده از ...
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره : بهینه سازی-جایگذاری-گره ها-در-محیط های-مختلف-برای-شبکه های-حسگر-فراپهن باند-مکان یاب- فایل ۱۱
  • بررسی رابطه بهسازی نیروی انسانی و سرمایه اجتماعی در سازمان آموزش و پرورش قم- قسمت ۵
  • ترجمه بخشی از کتاب۹۲ The Philosophy of the Upanishads- قسمت ۱۲
  • شناسایی ورتبه بندی عوامل موثر بر انتخاب تکنولوژی های نوین در صنعت قطعات پلیمری خودرو بااستفاده ازالگوریتم دیماتل فازی FUZZY DEMATEL- قسمت ۳
  • مدیریت سمت تقاضا و شارژ و دشارژ ماشین برقی به منظور کاهش هزینه مصرف کننده با استفاده از تئوری بازی ها در شبکه هوشمند۹۴- قسمت ۷
  • ارائه مدلی برای اندازه گیری میزان چابکی در شرکت های نرم افزاری بر اساس اصول چابک- قسمت ۹
  • رویکرد قانون تعیین تکلیف ثبتی اراضی و ساختمان های فاقد سند رسمی در حل و فصل اختلافات ملکی- قسمت ۶
  • بررسی خشونت علیه زنان درحقوق کیفری ایران با رویکردی به اسنادمنطقه ای و بین المللی حقوق بشری۹۳- قسمت ۶
  • موازنه سازی آمریکا در مقابل چین- قسمت ۴
  • حق سرقفلی و حق كسب و پیشه و تجارت- قسمت 17
  • تحقیقات انجام شده در رابطه با پیش بینی-مشکلات-رفتاری ـ- عاطفی-در-کودکان-کم توان-ذهنی-بر-اساس-همدلی-مادران شان- فایل ۱۱
  • بررسی سطح رضایتمندی دانشجویان کارشناسی ارشد استان گیلان با استفاده از الگوی تعالی سازمانی EFQM- قسمت ۸
  • شناسایی و اعتبار یابی استانداردهای شغلی مدیران مدارس متوسطه- قسمت ۶
  • سازوکارهای پیش بینی شده برای حل و فصل اختلافات در معاملات دولتی- قسمت ۸
  • بررسی میزان تاثیر نشریات محلی خوزستان بر نگرش فرهنگی مخاطبان- قسمت ۲
  • بررسی تاثیر شبکه‌های ارتباطی محیط کاری آنلاین و آفلاین بر عملکرد شغلی کارکنان- قسمت ۱۲- قسمت 3
  • ارائه مدلی برای اندازه گیری میزان چابکی در شرکت های نرم افزاری بر اساس اصول چابک- قسمت ۳
  • چگونه رسانه‌ها در موقعیت پسامدرن زمینه آسیب‌پذیری هویت را فراهم می‌کنند- قسمت 14
  • مطالعه تطبیقی سیاست کیفری ایران وحقوق جزای بین الملل درقبال تطهیرپول های نامشروع (پول شویی)- قسمت ۲۰

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان