مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
بررسی مدیریت منابع انسانی برعملکردمالی شعب بانک ملی شهراصفهان براساس مدل هاروارد- قسمت ۱۱
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

_ میزان دستیابی به اهداف،
 

_ رعایت ارزشهای اصلی سازمان،
 

_ ویژگیهای افراد، مانند: انگیزه، مهارت‌های فردی و خلاقیت
 

_ توان بالقوه افراد.
 

ورودی‌های سیستم را می‌توان با این عنوان‌ها زیر بیان کرد:

 

 

_ محدوده‌های مورد ارزیابی،
 

_ عوامل کلیدی موفقیت و شاخص‌های عملکرد،
 

_ قابلیت‌های موردنیاز سطوح مختلف سلسله مراتب شغلی،
 

_ اهداف یا الزامات مشخص مشاغل گوناگون.
 

و در نهایت خروجی‌های سیستم موارد را در برمی‌گیرند:

 

 

_ ارزیابی و درجه‌بندی عملکرد،
 

_ برنامه‌های بهبود عملکرد مانند آموزش،
 

_ برنامه بهبود شغلی،
 

_ ارزیابی از پائین به بالا.
 

شرط مهم و اساسی در پیاده‌سازی استراتژیهای مدیریت عملکرد، برخورداری از حمایت کامل مدیریت ارشد و مشارکت کامل مدیران صف است. نقش کارکنان در فرایند مدیریت عملکرد نیز باید بسیار دقیق و روشن باشد، زیرا آنان باید این فرایند را از خود بدانند و با مشارکت خود زمینه بهبود عملکرد سازمان را فراهم آورند. سازمان هایی در بهبود عملکرد خود با توفیق همراه خواهند بود که به این هدف بنیادین توجه کنند: «ایجاد فرهنگی که در آن افراد و گروه‌ها مسئولیت بهبود مستمر فرایند کسب و کار و مهارتها و میزان مشارکت خود را به عهده می‌گیرند». (آرمسترانگ، ۱۳۸۰ : ۱۲۱ ) .
۲-۲-۲-هدف مدیریت عملکرد
هدف از استراتژی مدیریت عملکرد فراهم ساختن ابزارها وروش هایی است که از طریق آنها نتیجه بهتری از سازمانها ، تیم ها و افراد به دست آید و این امر مهم از طریق درک و مدیریت عملکرد در داخل سازمان و در مسیر چارچوبی توافق شده از اهداف و استاندارد ها و نیاز های شایستگی برنامه ریزی شده ،میسر و کهن میگردد .مدیریت عملکرد ،برای جلب موافقت کارکنان و مدیران سازمان در خصوص کارهایی که انجام شان ضروری است ، به تنظیم و تدوین فرایند های لازم می پردازد و افزون بر آن ، نگرشی را به مدیریت و توسعه کارکنان ایجاد می کند که احتمال موفقیت سازمان را در کوتاه مدت و بلند مدت افزایش میدهد . اداره مدیریت عملکرد را مدیران عملیاتی بر عهده دارند.همچنین به منظور بهره گیری هر چه بهتر از عامل نیروی انسانی، می بایست آموزشهای لازم تدوین و هماهنگی و همدلی در بین کارکنان ایجاد و اهداف آنها را با اهداف سازمان همسو نمود. مدیریت عملکرد با ایجاد محیطی مشارکتی و ابلاغ اهداف سازمان به کارکنان و راه های دستیابی به آنها و همچنین برقراری جلسات ارزیابی و هدایت کارکنان و نیز با بهره گیری از سیستمهای پرداخت بر مبنای عملکرد، باعث ایجاد همسویی اهداف کارکنان و سازمان گردیده و بهره‌وری نیروی کار را افزایش می دهد. در چنین نظامی افراد احساس تعلق خاطر بیشتری به سازمان می نمایند. انجام رضایتبخش امور محوله توسط کارکنان باعث بهبود عملکرد کل سازمان می گردد. بنابراین یک تعهد دوسویه بین کارکنان و سازمان ایجاد می شود که نتیجه آن چیزی جز بهبود عملکرد، کارایی و بهره‌وری سازمان نمی باشد. یک نوع هماهنگی بین اهداف کارکنان و اهداف سازمانی ایجاد می شود که هر چه کارکنان برای تحقق اهداف سازمانی بیشتر تلاش نمایند، اهداف خودشان نیز که آمیزه ای از دریافتهای جبرانی و احترام بیشتر است، بیشتر محقق می گردد و از سوی دیگر سازمان نیز با افزایش بهره‌وری که بدست می آورد بهتر می تواند در محیط رقابتی به کسب درآمد بپردازد و پرداختهای جبرانی و تسهیلات بهتری را در اختیار نیروی انسانی خود قرار دهد.
۲-۲-۳-موضوعات مهم در مدیریت عملکرد
استراتژی مدیریت عملکرد در وهله اول به بهبود عملکرد برای رسیدن به اثر بخشی سازمانی ،تیمی و فردی می پردازد. همانگونه که لاوسون (۱۹۹۵)[۳۰] گفته است ،«سازمان ها مجبورندکارهای درست را باموفقیت انجام دهند ».
دوم آنکه استراتژی مدیریت عملکرد به توسعه کارکنان مربوط می شود. تاهنگامی که فرایند های اثر بخش توسعه وجود نداشته باشند،بهبود عملکرد دست نایافتنی است. این استراتژی به ویژگی ها و شایستگی های محوری سازمان و قابلیت ها فردی و تیمی توجه میکند . مدیریت عملکرد به واقع باید «مدیریت توسعه و عملکرد»نامیده شود.
سوم آنکه تأکید استراتژی مدیریت عملکرد عمدتأ بر تأمین نیازها و انتظارهای تمام گروه های ذی نفع سازمان- مانند مالکان ، مدیران ، کارکنان، مشتریان ، عرضه کنندگان و عموم- مردم است. در این میان به ویژه با کارکنان به مانند شرکایی برخورد میشود که منافعشان مورد توجه و احترام قرار گرفته است و میتوانند راجع به موضوعات و مسائل مربوط به خودشان تصمیم گیری کنند و دیدگاه هایشان را مطرح سازند و سازمان نیز به این نظر ها و دیدگاه ها توجه کند. سرانجام آنکه استراتژی مدیریت عملکرد بر ارتباطات و مشارکت کارکنان تأکید میکند و هدفش ایجاد جوی است که امکان گفت و گوی مستمر میان مدیرانو اعضای تیم ها را فراهم آورد تا در طی این گفت و گو ها و مذاکرات بتوانند انتظاراتشان را از یکدیگر بیان کنند و همگی از اطلاعات مربوط به مأموریت و ارزش ها و اهداف سازمان آگاه شوند . مدیریت عملکرد می تواند از طریق ترغیب افراد وتیم ها به مشارکت در تعریف اهداف خود و روش های تحقق این اهداف ،به ایجاد سازمانی با تعهد بالا یاری برساند . هدف از استراتژی مدیریت عملکرد، فراهم آوردن ابزاری است که از طریق آن نتایج بهتری از سازمان و تیم ها و افراد آن به دست آید و این امر مهم از طریق درک و مدیریت عملکرد بر اساس چارچوب توافق شده در خصوص اهداف برنامه ریزی شده و همچنین استاندارد ها و نیاز ها و الزامات شایستگی ،میسر است
۲-۲-۴-فرایند مدیریت عملکرد
فرایند مدیریت عملکرد یک فرایند چرخه ای است که با برنامه ریزی عملکرد آغاز می‌شود. برنامه ریزی عملکرد نیز شامل دو بخش می‌باشد که عبارتند از :
الف) تعریف نقشها و مسئولیتهای کارکنان و معیارها و انتظارات عملکرد که خود می تواند کارکنان را از نحوه مشارکت آنها در راهبرد سازمان آگاه نماید. دراین بخش کارکنان با اهداف کلان سازمان وراهبردهای دستیابی به آنها به طور کامل آشنا می‌گردند و از خواستها و انتظارات سازمان آگاهی می یابند.
ب) تهیه و تدوین اهداف مشخص برای کارکنان که این کار نیز بر مبنای وظایف، نقشها و مسئولیتهای خود کارکنان انجام می‌شود.
هر دو بخش فوق الذکر درچهار مرحله برنامه ریزی و اجرا می شوند:
۱- تعریف نقشها و مسئولیتها و تعیین اهداف از سوی سرپرستان و با بهره گرفتن از داده‌های دریافتی از کارکنان به طور مشارکتی انجام می‌شود.
۲- سرپرست به اتفاق کارمند و به طور مشترک نسبت به تدوین راهبردهای لازم برای دستیابی به اهداف تعیین شده اقدام می نمایند.
۳- سرپرست به اتفاق کارمند درمورد روشی که برای ارزیابی عملکرد و پیشرفت کارمند مورد استفاده قرار خواهد گرفت، تصمیم گیری می نمایند.
۴- سرپرست با انجام ارزیابی‌های لازم بر پیشرفت عملکرد کارمند نظارت نموده و باز خورد اصلاحی لازم را به او ارائه می نماید و به هدایت وی می پردازد ؛ گاهی نیز سرپرست در انتظارات خود تجدید نظر نموده و آنها را تعدیل می نماید.

هدایت رکن اساسی مدیریت عملکرد است. در خلال جلسات هدایت،سرپرستان به ارائه راهکارهای لازم و هدایت کارکنان در مسیر توافق شده اقدام می نمایند تا کارکنان به اهداف از پیش تعیین شده دست یابند. فرایند مذکور باعث می‌شود تا عملکرد مطلوب کارکنان تشویق و در نتیجه تکرا پذیری آن بیشتر گردد و از طرفی عملکرد نامطلوب نیز شناسایی و با ارائه راهکار مناسب توسط سرپرست،کارمندان به اصلاح عملکرد خود اقدام نمایند. همانگونه که ملاحظه می شود نتیجه فرایند فوق بهبودعملکرد کارکنان است که در نهایت باعث افزایش بهره‌وری نیروی انسانی خواهد شد. بهره‌وری نیروی انسانی از دو طریق یکی حذف یا کاهش عملکرد نامطلوب کارکنان و دیگری حفظ یا افزایش عملکرد مطلوب و تشویق درتکرار پذیری آن .
۲-۲-۵-عوامل تأثیر گذار در اجرا و پیاده سازی نظام مدیریت عملکرد :

مدیریت عملکرد در عمل، زمانی می تواند به موفقیت نائل شود که کلیه بخشها و عوامل تشکیل دهنده سازمان، به فرایند مدیریت عملکرد کمک کنند. این عوامل موفقیت را می توان به شرح ذیل تقسیم بندی نمود :
۱- حمایت همه جانبه مدیریت ارشد سازمان از برنامه های مدیریت عملکرد و همسویی و هماهنگی کامل در برقراری فرایند مذکور .
۲-  آمادگی و تمایل مدیریت ارشد سازمان برای انجام تغییرات لازم درفرایند فعلی، در صورت نیاز به انجام تغییرات .
۳-  هماهنگی کامل نظام مدیریت عملکرد با سایر نظامهای سازمان .
۴-  برقراری آموزشهای لازم و مناسب جهت اجرای هر چه بهتر مدیریت عملکرد در سازمان .
۵- دخالت مستقیم کارکنان در اجرای مدیریت عملکرد.
۶  روش های اجرای مدیریت عملکرد باید به نحوی باشد که هم با اهداف و انتظارات سازمان و هم با خواستها و نیازهای کارکنان همسو باشد .
۷-  باید عملکرد سازمان مورد ارزیابی قراربگیرد نه عملکرد فرد یا افراد .
درصورتیکه فرایند مدیریت عملکرد با موفقیت اجرا شود، اولین نتیجه آن، توانمند سازی کارکنان است یعنی به جای استقلال یا وابستگی، کارمند درصدد حصول همبستگی بین کارکنان و بستگی گروهی با آنها ست. توانمند سازی کارکنان زیربنایی است برای افزایش بهره‌وری و بهبود مستمرکیفیت محصولات و ارائه خدمات به مشتریان .
۲-۲-۶-مزایاومعایب مدیریت عملکرد
مدیریت عملکرد می تواند مزیتهای زیادی برای کارکنان،سرپرستان و سازمان بوجود آورد. رویکرد مدیریت عملکرد با بهره گیری ازارزشیابی‌های دقیق و منظم،باز خورد عملکرد مشخصی را برای بهبود عملکرد کارکنان فراهم می آورد،الزامات کار آموزی مورد نیاز برای پیشرفت و ارتقاء کارکنان را تعیین و روند توسعه فردی و سازمانی را هموار و تسهیل می نماید، بین تصمیم گیری کارکنان و عملکرد، ارتباط نزدیکی برقرار می کند و سراجام انگیزش و بهره وری کارکنان را افزایش می‌دهد، تعدادی ازاین ویژگیها و مزایا در سه حوزه و از دیدگاه‌های سازمانی، کارکنان و سرپرستان قابل بررسی و طبقه بندی می باشند :
الف) از دیدگاه سازمانی
۱- با اعمال رویکرد مذکور، ارزشهای سازمانی تقویت می شوند.
۲- کارمندان و سرپرستان راحت تر با هم گفتگو می کنند و اهداف مورد نظر سازمان بهتر محقق می‌گردد.
۳- اهداف، مقاصد و اولویتهای سازمانی بطور واضح در دسترس همگان قرار می گیرد.
۴- ایجاد موازنه بین فشارهای کوتاه مدت برای تولید و نیاز بلندمدت توسعه حرفه ای کارکنان.
۵- ایجاد تعهد سازمانی پایدار جهت دادن پاداشهای لازم به فعالیت‌های برتر در محل کار.
۶- برقراری نوعی تناسب بین فرهنگ سازمان و خط مشی‌های ارزشیابی آن.
۷- با ساختار سنتی و ناکارآمد حقوق و دستمزد مقابله می شود و پرداختها بیشتر بر عملکرد و کارایی افراد متمرکز می گردد .
ب) از دیدگاه سرپرستان
۱- ارزشیابی کارکنان راحت تر انجام شده و تأثیر ارزشیابی ها در افزایش بهره‌وری کارکنان بیشتر می‌شود .
۲- سرپرستان با هدایت کارکنان، اهداف آنها را با اهداف سازمان همسو می نمایند.
۳- ایجاد فضای مناسب جهت برقراری ارتباط و گفتگوی صریح،بی تکلف و دو جانبه بین سرپرستان و کارکنان.
۴- تصمیم گیری سرپرستان و کارکنان زیر مجموعه.
۵- سرپرستان صرفاً به ابعاد منفی عملکرد کارکنان تأکید نمی کنند و جنبه‌های مثبت عملکرد آنها بیشتر مورد توجه می‌باشد.
۶- سرپرستان علاقمند به تشریح نظام ارزشیابی و چگونگی اعمال آن برای کارکنان می‌باشند و در توضیح فرایند مذکور جدیت لازم را به عمل می آورند.
۷- اعمال نظام ارزشیابی مدیریت عملکرد بر عهده سرپرستان آماده و آگاه و جدی می‌باشد که اشراف کامل بر عملکرد واقعی کارکنان زیر مجموعه خود را دارند .
۸- خود ارزشیابی کارکنان ،بخشی از فرایند بازخورد رسمی است.
ج) از دیدگاه کارکنان
۱- دشمنی بین افراد سازمان کاهش یافته و خطر ناشی از اعمال خشونت بین کارکنان کاهش می یابد.
۲- پرداخت حقوق و مزایا، پاداشها و سایر پرداختهای جبرانی بر اساس ارزش عملکرد و کارایی افراد متمرکز است .
۳- کارکنان وظایف خود را بهتردرک کرده و با راهنمایی سرپرستان در رسیدن به اهداف سازمان تلاش می نمایند .
۴- عملکردهای کارکنان به طور کامل و به صورت ملموس،واضح و روشن اندازه گیری و هدایت می‌شوند.
۵- ارزشیابی عملکرد کارکنان باعث افزایش و تشویق رشد حرفه ای شده و انتقال فرهنگ آن را تسهیل می نماید.
۶- به کارکنان فرصت اظهار نظر در باره مسایل، اهداف و برنامه‌ها و همچنین بحث و تبادل نظر در باره آنها داده می‌شود تا در محیطی صمیمی نظرات خود را به سرپرست منتقل نمایند.
۷- کارکنان باز خورد کافی و مستمر را از طریق منابع مختلف (سرپرستان، مشتریان، همکاران و. .. ) دریافت می کنند تا از موقعیت خود در مورد عملکرد مورد انتظار آگاهی کسب نمایند.
۸- خود ارزشیابی کارکنان بخشی از فرایند باز خورد رسمی است .

 
 
 

نظر دهید »
مقایسه سطح اطمینان قاب های فولادی مهاربندی همگرا طراحی شده با ضوابط مبحث دهم ۹۳- قسمت ۶
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

زمان تناوب سازه های مهاربندی شده  

 

 

Fy(kg/cm2) 

 

تنش حد تسلیم فولاد 

 

 

W 

 

بارمرده ساختمان به علاوه قسمتی از بار زنده مورد نظر 

 

 

h 

 

ارتفاع طبقه از روی تراز پایه 

 

 

Es(kg/cm2) 

 

ضریب مدول الاستیسیته فولاد 

 

 

g(kg/cm2) 

 

شتاب ثقل 

 

 

Sd 

 

جابجایی طیفی 

 

 

H(m) 

 

ارتفاع کل ساختمان 

 

 

Fa(kg/cm2) 

 

تنش فشاری مجاز 

 

 

Fas(kg/cm2) 

 

تنش فشاری مجاز مهار بند 

 

فصل اول
 

 

مقدمه
 

 

مقدمه
 

امروزه سیستم مهاربندی همگرا، متداول‌ترین سیستم سازه‌ای برای مقابله با بار‌های لرزه‌ای در ساخت و سازهای فولادی می­باشد و استفاده از آن به دلیل صرفه اقتصادی، طرح و اجرای آسان روز به روز رواج بیشتری می­یابد. تمایل مهندسین به استفاده از این سیستم پس از زمین لرزه (۱۹۹۴) Northridge و خسارت­های غیر‌منتظره­ای که در جریان آن به قاب­های خمشی فولادی وارد آمد، به طور چشمگیری در سراسر دنیا افزایش یافته است. ضوابط طراحی لرزه­ای قاب­های مهاربندی­شده همگرا، در دهه گذشته تغییرات زیادی یافته است. آیین­نامه­ های ساختمانی پیش از (۱۹۹۴) UBC، با قاب­های مهاربندی شده همگرا مانند خرپاهای الاستیک رفتار می­کردند. در این آیین نامه­ها، سعی می­گردید تا با محدود نمودن لاغری و کاهش مقاومت فشاری مهاربند از کمانش آن جلوگیری شود. در نتیجه سازه ­هایی که با بهره گرفتن از این آیین­نامه­ ها طراحی می­شد، از شکل پذیری محدودی برخوردار بودند. [۱]

در سال­های اخیر روش “مهندسی زلزله بر اساس سطح عملکرد” توسعه زیادی یافته و پیشرفت­های بزرگی در تحلیل خطر لرزه­ای، شبیه­سازی رفتار لرزه­ای و ارزیابی عملکرد لرزه­ای سازه­ها ایجاد شده است. بنابراین با توجه به کاربرد گسترده سیستم مهاربندی همگرا در ساخت و ساز­ها و نگرانی­های زیادی که درباره عملکرد این سیستم وجود دارد. ارزیابی عملکرد لرزه­ای سیستم مهاربندی همگرا با بهره گرفتن از روش­های نوین، ضروری به نظر می­آید.

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
 

بیان مسئله و لزوم بررسی موضوع
 

در مبحث دهم سال ۱۳۸۴ ضوابط مربوط به طراحی بادبندها مطابق۱۹۹۷ UBC می باشد[۲]که در آن تنش مجاز فشاری بر اساس لاغری با ضریب B اصلاح می‌شود.در حالی‌که این ضریب در مبحث دهم سال ۱۳۸۷ وجود ندارد و تأثیر لاغری در ضوابط لرزه‌ای بادبندها وارد نشده است. همچنین، ترکیب بارهای تشدید یافته (ویژه) در دو نسخه سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۷ مبحث دهم متفاوت می‌باشد که در مکانیزم مفصل شدن ستون‌های اطراف مهاربند و همچنین ترتیب مفصل‌ها تأثیر گذار است[۳و۴].
در این آیین نامه‌ها سعی می‌گردید تا با محدود نمودن لاغری و کاهش تنش مجاز فشاری مهاربند، از کمانش در سیکل‌های رفت و برگشتی زلزله جلوگیری شود، در نتیجه این سازه‌ها از شکل‌پذیری محدودی برخوردار بودند که این امر در ضوابط لرزه‌ای آیین نامه‌های جدید رعایت نشده و باعث افزایش تنش مجاز فشاری بادبندها و تأثیر در مکانیزم مفصل شدن ستون‌های اطراف مهاربند شده که به نظر می‌رسد سطح اطمینان در حالت اول بیشتر از حالت دوم می‌باشد که این موضوع مستلزم به انجام تحقیق می‌باشد.

 

هدف تحقیق
 

در این تحقیق با عنوان “مقایسه سطح اطمینان قاب های فولادی مهاربندی همگرا طراحی شده با ضوابط مبحث دهم” سعی گردیده با تعیین عملکرد سازه­ بر طبق ضوابط مبحث ششم مقررات ملی ساختمان (بارهای وارده بر ساختمان) [۵]، مبحث دهم مقررات ملی ساختمان (طراحی ساختمان­های فولادی) سال های ۸۴و۸۷ [۳و۴] طراحی وآنالیز دینامیکی فزاینده(IDA)[6]ودستورات آیین نامه FEMA351[7] تحلیل شده ­اندرا مورد بررسی قرارداده وبا توجه به ضوابط آن‌ ها ویرایشی که سطح اطمینان بیشتری را در ارزیابی لرزه‌ای بادبند مذکور دارا می­باشد، معرفی گردد.

 

فرضیات تحقیق
 

فرضیات مربوط به این تحقیق را می‌توان به دو بخش فرضیات مربوط به مدل‌سازی و رفتار سازه و بخش مربوط به مدل عدم اطمینان در نظر گرفته شده تقسیم‌بندی نمود لذا این فرضیات را می‌توان به صورت زیر بیان نمود:

 

 

مهاربند به صورت مهاربند همگرای ضربدری در نظر گرفته شده است.
 

بارگذاری به صورت یکطرفه در نظر گرفته شده است.
 

ساختمان با پلان ومهاربندی منظم در نظر گرفته شده است.
 

اتصال تیر و ستون در تمامی قاب ها مفصلی می باشد.
 

تحلیل­ دینامیکی انجام شده از نوع غیرخطی فزاینده (IDA) می­باشد.
 

مقایسه سطح اطمینان برابر مفهوم ودستورالعمل FEMA351 در نظر گرفته شده است.
 

تحلیل غیرخطی قاب­ها به صورت دو بعدی انجام شده است.
 

پاسخ سازه با در نظرگرفتن رفتار غیر‌خطی مصالح ورفتار غیرخطی هندسی تحت اثر زلزله‌ی مشخص تعیین می‌شود.
 

سخت شوندگی کرنش در این مدل ها برابر ۳% در نظر گرفته شده است[۸].
 

شدت حرکات خاک برای ساختمان­ها برابر با g35/0 مد نظر قرار گرفت.
 

روش انجام تحقیق
 

این تحقیق بر اساس مراحل ذیل با بهره گرفتن از روش تحلیل دینامیکی فزاینده برای بدست آوردن سطح عملکرد و ارزیابی سطح اطمینان انجام گرفته است.

 

 

ساختمان­ مورد بررسی با کاربری مسکونی، در منطقه­ای با خطر لرزه‌ای زیاد و بر روی خاک نوع II در نظر گرفته شده است. در این پژوهش بارگذاری ثقلی بر اساس مبحث ششم مقررات ملی ساختمان و بارگذاری لرزه‌ای بر اساس آئین نامه ۲۸۰۰ انجام می‌شود.
 

طراحی سه قاب سه دهانه، پنج، هشت ویازده طبقه با ارتفاع طبقات ۲/۳ و طول دهانه ۵ متر، براساس ضوابط مبحث دهم سال های ۱۳۸۴و ۱۳۸۷ با بهره گرفتن از نرم افزار Etabs[9].
 

استخراج قاب های دوبعدب (براساس بحرانی بودن).
 

تحلیل قاب هابر اساس آنالیز دینامیکی غیر‌خطی فزاینده با بهره گرفتن از نرم افزار OpenSees[10].
 

محاسبه سطح اطمینان با توجه به مفهوم عملکردی سازه براساس دستور العمل Fema351 و منحنی IDA
 

ارزیابی و مقایسه سطح اطمینان سیستم های قاب های مهاربندی همگرا طراحی شده با ضوابط مبحث دهم سال ۸۴ و ۸۷٫
 

سازمان­دهی مطالب پایان نامه
 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
توصیف فصول درقصایدِ شاعران شاخص ِسبک خراسانی۹۳- قسمت ۴
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

اگرچه وصف فصول، بیشتر آغازی برای ستایش حکمرانان و بزرگان دربارهاست، امّا از لا به لای آن توصیفات می‌توان نکات سودمندی یافت که بررسی و تحلیل آن، ما را از چگونگی وصف هر شاعر و زیبایی توصیف هر کدام آشنا می کند. ضمن این که با جشن های ایرانی آشنا می شویم و از عوامل مؤثّر در جشن‌ها اطّلاع حاصل می کنیم.
این پایان دردوفصل تنظیم شده است که عبارتند از:
فصل اوّل:درآمدی براوضاع سیاسی واجتماعی قرن چهارم وپنجم وتاثیر آن بر شعر. در این فصل اوضاع سیاسی واجتماعی قرن چهارم وپنجم مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته واز عوامل تأثیر گذار برشعرآن دوره یاد شده است.

فصل دوم: توصیف فصول درشاعران شاخص سبک خراسانی.
درایـن فصل توصیفِ فصول توسط شـاعرانِ شاخـصِ سبک خراسانی مـوردبررسـی وتحـلیل قـرار
می گیرد.
فصل سوم: نتیجه گیری و پیشنهاد ها
نتیجه ای که ازتمام این تحقیق به دست آمد؛دراین فصل آورده شده است.
مأخذابیات منتخب از تمامی شاعران، دیوان آن ها به تصحیح دکترسیّدمحّمددبیرسیاقی است واعدادی که درزیرابیات آمده ،ازچپ به راست بیانگرِشماره ی قصیده وبیت است.
علامت های اختصاری نیزبراساس حروف ابتدای ِنام هرشاعرآورده شده اند.بنابر این؛م:(منوچهری)ع:(عنصری)ر:(رودکی)ف(:فرخی)،است.
پیشینه ی تحقیق
درباره ی دیدگاه ونوع نگرش شاعران بزرگ وصاحب سبک ازدیرباز مطالب بسیاری گفته ونوشته شده است ،امّا وجوه شعری این شاعران از بسیاری جهات هنوز به خوبی شناخته نشده است. بنابر این هنوز تحقیقات بسیاری در این زمینه می توان انجام داد.
آنچه مسلّم است این که درباره ی توصیف فصول درشعر شاعران شاخص سبک خراسانی ،تحقیقی کامل یاکتابی جامع نگاشته نشده است وفقط بعضی از نویسندگان اشاراتی به طبیعت گرایی این شاعران دارند که ذیلاًبه آن ها اشاره می شود:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
 

 

شفیعی کدکنی، محمدرضا، صور خیال درشعر فارسی، انتشارات آگاه،چاپ پنجم،۱۳۷۲٫
 

نگارنده دراین کتاب به صورخیال ونقد وتحلیل آرای علمای اسلامی وهمچنین شاعران برجسته ی زبان فارسی از آغاز تاپایان قرن پنجم هجری درباب بیان وشیوه های مختلف پرداخته است.

 

 

شمیسا،سیروس،سبک شناسی شعرفارسی، تهران ،فردوس،چاپ اوّل ،۱۳۷۴٫
 

نویسنده ی این کتاب که سبک های گوناگون شعر فارسی رابررسی کرده ودر آن ازطبیعت گرایی شاعران سبک خراسانی ،همراه با اندکی جزییّات سخن به میان آورده است.

 

 

صفا، ذبیح اللّه، تاریخ ادبیات ایران،چاپ پانزدهم ،فردوس،تهران،۱۳۷۰٫
 

دراین کتاب ،مطالبی هرچند مختصردرمورد الهام ازعناصرطبیعت دراشعار شاعران سبک خراسانی آمده است.

 

 

نیوتن،اریک،شناخت زیبایی،انتشارات علمی فرهنگی،تهران،چاپ دوم،۱۳۶۶٫
 

زوایای زیبای طبیعت وتوانمندی شاعران ایرانی به خصوص شاعران مورد بحث درتوصیف آن،از موضوعات این کتاب است.
اهداف تحقیق
هدف علمی:تبیین جایگاه علمی شاعران شاخص سبک خراسانی درخصوص توصیف فصول و عناصرتشکیل دهنده ی آن ومیزان توجّه این شاعران نسبت به فصول.
هدف کاربردی: از این تحقیق درحوزه های زیر استفاده می شود:

 

 

درحوزه ی سبک شناسی
 

درحوزه ی نقد ادبی
 

روش کار
روش به کارگرفته دراین تحقیق،تلفیقی ازروش تحلیلی واسنادی است.به این ترتیب که ابتدابامراجعه به کتاب خانه،کتاب های موردنیازجمع آوری گردید.پس ازمطالعه ی دقیق،مطالب مرتبط فیش برداری وفیش ها دسته بندی موضوعی شدند.سپس با بررسی وتحلیل مطالب،نگارش پایان نامه انجام شدودرنهایت باتوجّه به مطالب نوشته شده ،نتیجه گیری شد.
فصل اول
درآمدی برتأثیر اوضاع سیاسی و اجتماعی
قرن چهارم و پنجم برشعرفارسی
۱-۱- تاثیراوضاع سیاسی واجتماعی قرن چهارم وپنجم برشعرفارسی
قرن چهارم وپنجم هر چند ابتداى ترقّى ادب فارسى است،امّا یکى از مهمّ ترین ادوار ادبى ما به شمارمی آید.درآغاز قرن چهارم ،رودکى، استاد شاعران و درقرن پنجم فردوسى و عنصرى،دو استاد مسلّم شعر پارسى زندگى مى‌کردند. شاعران دیگر این دوران نیز هریک صاحب شهرت و اهمیّت خاص درتاریخ ادبیات فارسى هستند.کمتردوره‌اى از ادوار ادبى فارسى است که این همه شاعر استاد و بزرگ، درآن زندگى کرده باشدوکمترعهدى است که درآن فصاحت و جزالت کلام تااین حدّ،مقصودِ گویندگان باشد. کثرت شعر و تعدد آثار گویندگان یکى از خصائص عمده ی این دوران است.
«قرن چهارم، زمان فرمانروایی سامانیان و دوره ی رواج و تثبیت نظـم و نثر فارسی است .سامانیان بسیار فرهنگ­ دوست بودند و به فرهنگ ملّی توجه­ خاص داشتند.در آن روزگار در محیط ادبی، علمی، اقتصادی و اجتماعی فرارود، آنچنان تحوّلی شگرف روی داده بود که دانش پژوهان، آن دوره را دوران نوزایی (رنسانس) ایرانی می نامند.» (ذبیح الله صفا ،۸۵:۱۳۷۴)

بر بستر چنین زمینه ی مناسب اقتصادی، اجتماعی و برپایه ی دانش دوستی برخی از پادشاهان سامانی،همچنین با تلاش وخردمندی وزیرانی دانشمند و کاردان چون ابوالفضل بلعمی و ابوعلی محمّد جیهانی ، بخارا به صورت مرکز بزرگ علمی، ادبی و فرهنگی درآمد.
دربار سامانیان، محیط گرم بحث و برخورد اندیشه شد و شاعران و فرهنگ مداران از راه های دور و نزدیک به آنجا روی می آوردند. رودکی، پدر شعر فارسی، در این دوره ظهور کرده است.
استاد شجاع الدین خراسانی درکتابِ ازحنجره ی سبز غزل رودکی رادرغزل سرایی استاد ویگانه ی روزگار می داند او می نویسد:
« استاد مسلّم این نوع در عهد سامانی رودکی است که خود علاوه بر طبع شاعری از فن موسیقی نیز علماً وعملاًبهره ی کافی داشت و به نیروی این دوقوه در ساختن غزل غنایی چندان ماهر بود که یگانه ی عصر خود شناخته می شد.»( شجاع الدین خراسانی،۹۳:۱۳۸۹)
اگرزبان شاعران ونویسندگان این عهد را با ادوار ادبى بعد بسنجیم،تعداد لغات عربی را به نسبت محسوسى کمتر وغلبه ی لغات اصیل پارسى وحتّى نفوذ زبان پهلوى رادرآن بیش ترمى‌بینیم.بایدتوجّه داشت که شاعران ونویسندگان این عهددربه کاربردن کلمات پارسى به‌جاى عربى تعمّدى نداشتند، بلکه چون زبان فارسى درآن عهد هنوز به نسبت کمى با زبان عربى آمیخته بود، کمتراز آن استفاده می کردند.
شعر فارسی را در فاصله ی سه سده ی نخستین، یعنی تا پایان سده ی پنجم هجری، باید شعر طبیعت خواند.زیرا، طبیعت همیشه ازعناصر نخستین شعردرهر زمان و مکانی است وهیچ گاه شعر را از طبیعت به معنی گسترده کلمه نمی توان تفکیک کرد.
دکتر شفیعی کدکنی می نویسد:
«شعرفارسی دراین دوره به ویژه ازنظر توجّه به طبیعت،سرشارترین دوره ی شعر درادب فارسی است. چراکه شعر فارسی در این دوره شعری است آفاقی و برون گرا. یعنی دید شاعر بیش تر در سطح اشیاء جریان داردو در ورای پرده ی طبیعت و عناصر مادی هستی، چیزی نفسانی و عاطفی کم تر می جوید بلکه مانند نقّاشی دقیق که بیش ترین کوشش او صرف ترسیم دقیق موضوع نقّاشی خود شود، شاعر نیزدراین دوره همت خودرا مصروف همین نسخه برداری از طبیعت وعناصر دنیای بیرون می کندوکم ترمی توان حالتی عاطفی یا تأمّلی ذهنی را درورای توصیف های گویندگان این دوره جست و جو کرد.»(شفیعی کدکنی،۲۱۱:۱۳۸۳)
نیمه اوّل قرن پنجم از نظر فراوانی شعرهای موجودو هم از نظر وجود چند شاعران برجسته از قبیل منوچهری ،فرخی و…سرشارترین دوره های شعر فارسی است.
عصرغزنوی درادبیات پارسی، دوران رواج شعر مدحی و درباری به شمارمی رود. تمام اشعار مدحی این دوره،نشان دهنده ی نگرش واندیشه های فلسفی و فکری آنها ست.شاعران مدیحه سرای این عصرمی کوشندبااستفاده ازسوژه ها، کلمات وواژه های تکراری ،برای جلب توجّه ملک وبزرگان ودریک کلام ممدوحِ خود، فصول سال رادر نهایت زیبایی وصف کند که البتّه در بعضی موارد اغراق و مبالغه، در مدح قبول ِ آن را اندکی دشوار می کند.
این عصرازمهمّ ترین دوره های ادبی ایران به شمارمی آیدکه ویژگی های بارزآن؛ تعداد شاعران و ادیبان،فصاحت وجزالت کلام وبخشش های فراوان امیران وحاکمان به شاعران بوده است.
شعرفارسی درابتدا غنایی بوده است ونمایندگان طرازاوّل آن ،شاعرانی بوده اندکه دردربارمحمودو مسعود غزنوی و بعد از آن،در عصر سلجوقی،دردربار امیران آن سرزمین می زیسته اند.ودر واقع شعر غنایی حاصل تلاش شاعران در باری درآن دوران بوده است.
لازم به ذکراست که این دوره، دوره ی اوج درخشش شعرحماسی فارسی نیزاست تا آنجاکه مهمّ ترین اثرحماسی ایران ویکی ازبهترین حماسه های ملّی جهان،یعنی شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، در همین دوران سروده شده است.
قصیده که یکی ازانواع شعری است دراوایل سده ی چهارم تا اواخر سده ی ششم قالب ِمسلّط و رایج درشعرفارسی بوده است که ازشعر عرب تقلید شده است و اوج آن به سده ی پنجم ونیمه ی اوّل سده ی ششم هجری می رسد.
تشبیب قصایددراین دوره عمدتاً(به خاطر خوشایندممدوح)درتوصیف فصول سال وذکر زیبایی های آن بوده است که درادب فارسی به ویژه شاعران سبک خراسانی بیش ترین توصیف مربوط به فصل بهارونوروزمی باشد.البتّه با اندکی تأمّل درمی یابیم که علّت آن همه توجّه به بهارطراوت وتازگی وشورو نشاطی است که این فصل درجان دارو بی جان ایجادمی کند.
«بهاردرادب فارسی ازدوجنبه قابل بررسی است:نخست ازجنبه ی تصویرسازی‌های شاعرانه که معمولاًدرشعرسبک خراسانی به چشم می‌خوردوپیشگامان شعرفارسی دراین وادی شاهکارهایی جاودان و استواری ازخودبه یادگارگذاشته اند. زیرا به طور کلی شعردرقرون اوّلیه حیات خوددرادبیات کلاسیک ما رویکرد آفاقی دارد و غالباً به پدیده‌های جسمانی و ملموس می‌پردازد.
از این رو توصیف بهاردرشعراین دوره تجلّیِ شگرف داردوتوصیف فصول دراین گونه آثار زبانزد است.به عنوان نمونه،فرخی که در به تصویرکشیدن طبیعت در شعر استادی بی بدیل است در توصیف
آسمان ابری می‌گوید:

 

 

 

 
 

 
 
 

نظر دهید »
بررسی رابطه سبک های دلبستگی والدین با پرخاشگری و رشد اجتماعی کودکان ۷تا ۱۱ سال (مقطع ابتدایی ) شهرستان بهشهر در سال تحصیلی ۱۳۹۳- قسمت ۴
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۸-۲تداوم الگوهای دلبستگی
بالبی اظهار می‌کند که کیفیت روابط با مراقبین در کودکی منجر به فعال شدن و راه‌اندازی الگوهای فرد می‌شود و تصویرهای روابط اجتماعی بزرگسالی را فراهم می‌سازد. مدل‌های فعال ساز درونی همان طرحواره‌های ذهنی هستند و عبارتند از انتظار فرد خاصی نسبت به خود این انتظارات تصاویر ذهنی هستند که براساس انواع تعاملات مکرری که فرد دارد ایجاد می‌شوند. مثلاً اگر کودک صدمه جسمی ببینند این صدمه به سرعت موجب ناخشنودی وی می‌شود و در او این انتظار ایجاد می‌شود که آن شخص موجب ناراحتی او شده و مدت‌های طولانی زمان لازم است تا این کودک اطمینان مجدد و راحتی نسبت به آن شخص بدست آورد. مدل‌های فعال‌ساز درونی ناشی از یک فرایند طبیعی تصاویر ذهنی از موقعیت‌های اجتماعی یا فردی خاص می‌باشند. تجربیات اولیه کودک موجب می‌شود تا او فرصت‌های محیطی خود را به حداکثر برساند و روابط اجتماعی حمایتی خود را شکل بدهد افزایش احساس امنیت کودک به او اجازه می‌دهد تا از تجربه درونی خود بیرون بیاید و بتواند به شناخت بیشتر دست پیدا کند و خود و دیگران را درک کند و بفهمد که رفتارش به وسیله حالات، افکار، احساسات، باورها و امیال خودش سازمان می‌یابند. (خوشابی ،۱۳۸۶)

۹-۲مفروضه‌های اساسی دلبستگی
– دلبستگی فقط به دوره نوزادی محدود نمی‌شود و در مراحل بعدی زندگی تداوم دارد و زندگی فرد را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد (عطاری ، ۱۳۸۵) .
– دلبستگی به دوران بزرگسالی وقوع رابطه فرد با دیگران، مواجهه با تنیدگی‌ها و مشکلات زندگی، مدیریت عواطف‌ و هیجان‌ها، سازگاری زناشویی و پاره‌ای از مسایل دیگر تعمیم می‌یابد. (میکولنیسر ، ۱۹۹۸) .
– انتظار می‌رود کودکانی که دلبستگی شدید به مادرانشان دارند، در آینده از لحاظ اجتماعی برون‌گرا باشند، به محیط اطرافشان توجه نشان دهد و بخواهند که در اطرافشان کاوش کنند و بتوانند با ناراحتی مقابله کنند. (ماسن ، ۱۳۸۰).
– کودکان دلبسته ایمن نقش رهبری اجتماعی داشته، در فعالیت‌ها پیش قدم هستند؛ برعکس کودکان دلبسته ناایمن از لحاظ اجتماعی گوشه‌گیر، کم فعالیت و در پی پیگیری هدف ضعیف هستند که این نوع تفاوت‌ها ارتباطی با هوش کودکان ندارد (واترز، ویپمن، اسروف، ۱۹۷۹؛ به نقل از احمدی، ۱۳۸۰)
– بولبی (۱۹۸۰) معتقد است که هیجان‌ها قویاً با دلبستگی در ارتباط هستند، و می‌گوید بسیاری از تنش‌های هیجانی طی شکل‌دهی، نگهداری، قطع و بازسازی ارتباطات دلبستگی نقش بازی می‌کنند. (جوادی ، ۱۳۸۳).
۱۰-۲دیدگاه روانشناسان و نظریه دلبستگی
۱-۱۰ -۲نظریه روان تحلیل گری[۲۷]
به گفته فروید[۲۸] اگر کودک شیرخواری می‌توانست فکر خود را بیان کند، بی‌شک اعتراف می‌کرد که مکیدن PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) مادر مهم‌ترین چیز در زندگی است‌ (کریس، ۱۳۸۳). از نظر روان تحلیل‌گری رابطه بین کودک و مادر ناشی از توان برآورده کردن نیازهای بیولوژیکی کودک از سوی مادر است.
نیاز کودک به غذا و کاهش درد، نمایانگر «لذت جوی حسی است» فروید می گفت در دوران شیرخوارگی هر چیز که به غذا خوردن کودک مربوط باشد از مهم‌ترین سرچشمه‌های کسب رضایت برای او قلمداد می‌شود. هنگامی که از کودکان مراقبت یا غذایشان تامین می‌شود، توجهشان که از انرژی لیبید و نشات می‌گیرد، بر کسی که ا ین لذاید را فراهم می‌کند متمرکز می‌شود، فروید این فرایند را «نیرو گذاری روانی» نامید. از این دیدگاه نیروگذاری صورت گرفته توسط نوزاد موجب ایجاد رابطه عمیق و پایدار می‌شود که می‌تواند در شکل‌گیری شخصیت وی نقش داشته باشد و زندگی آینده وی را متأثر سازد. (ماسن، ۱۳۸۰).
۲-۱۰-۲نظریه رفتار گرایی
رفتارگرایان نیز فرض را براین گذاشته‌اند که گرسنگی، تشنگی و درد غرایزی اساسی هستند که کودکان را به عمل وا می‌دارند؛ ولی آن‌ ها مفهوم لیبیدو را که قابلیت اندازه‌گیری نداشت نپذیرفتند و نیروگذاری روانی را که فروید مطرح کرده بود چون قابل مشاهده نبود قبول نکرده و به جای آن سائق‌های بیولوژیکی و سایر پاسخ‌های قابل اندازه‌گیری را مطرح نمودند.
از نظر رفتارگرایان آنچه نیازهای بیولوژیکی کودکی را ارضا می‌کند (یعنی سائق را کاهش می‌دهد) «تقویت کننده اولیه» نامیده می‌شود مثلاً غذا برای کودک گرسنه تقویت کننده اولیه محسوب می‌شود. افراد و اشیایی که به هنگام کاهش سائق حضور دارند از طریق تداعی با تقویت کننده اولیه «تقویت کننده ثانویه» نامیده می‌شوداز این نظر مادر کودک به عنوان منشاء همیشگی تامین غذا و آسایش، تقویت کننده ثانویه محسوب می‌شود. بنابراین کودک نه فقط به هنگام گرسنگی و درد به دنبال او است؛ بلکه در مواقع بسیار دیگری نیز وابستگی عمومی خود را به او نشان می‌دهد. (ماسن ، ۱۳۸۰).
۳-۱۰-۲نظریه کردار شناسی
طبق نظر کردار شناسان هر یک از انواع حیوانات با مجموعه‌ای از «الگوهای عاملی ثابت» به دنیا می‌آیند. الگوی عملی ثابت عبارت است از رفتاری کلیشه‌ای و متوالی که در صورت وجود محرکِ محیطی مناسب که به آن «رها کننده» می‌گویند بروز می‌کند. بعضی از الگوهای عملی ثابت فقط در فاصله زمانی محدودی در دوران رشد حیوان فرصت بروز دارد که به آن، دوره حساس یا بحرانی می‌گویند. محرک‌های رها کننده‌ای که قبل یا بعد از دوره بحرانی ظاهر می‌شوند، در رفتار حیوان تاثیر نگذاشته و یا تاثیر کمی می‌گذارند. این موضوع که نوزاد انسان به هنگام تولد آمادگی بروز رفتارهایی دارد که نه نتیجه رفتارهای قبلی است و نه براساس کاهش سائق، توجه «جان بولبی» را به خود جلب کرد، بولبی متذکر شد که از نوزاد انسان رفتارهایی سرمی‌زند که باعث می‌شود اطرافیان از او مراقبت کنند و در کنارش بمانند؛ این رفتارها شامل گریه کردن، خندیدن و سینه‌خیز رفتن به سمت کسی می‌شود. از نظر تکاملی این الگوها از لحاظ انطباق پذیری ارزش دارند، زیرا همین رفتارها باعث می‌شود که از کودکان مراقبت لازم به عمل آید تا زنده بمانند.بولبی معتقد بود که تبیین رفتارهای بزرگسالی ریشه در دوران کودکی دارد؛ با این تفاوت که به نظر آن‌ ها انگیزش انسان توسط «سیستم‌های رفتاری ذاتی» به جای سائق‌های زیستی مثل میل جنسی و گرسنگی راهنمایی می‌شود که سازش یافتگی و بقا در فرایند انتخاب طبیعی تسهیل می‌شود (خوشابی ،۱۳۸۶).
۱۱-۲تحقیقات فروید و هورنای در مورد دلبستگی
۱-۱۱-۲فروید
اولین کسی بود که اظهار داشت پیوند عاطفی نوباوه با مادر، مبنای تمامی روابط بعدی است و پژوهش درباره پیامدهای دلبستگی، با دیدگاه فروید هماهنگ است. نظریه روان کاوی، تغذیه را شرایط اولیه ای در نظر میگیرد. زمانی که مادر گرسنگی بچه را رفع میکند، بچه ها یاد میگیرند نوازشهای نرم، لبخندهای گرم و کلمه های تسلی بخش او را ترجیح دهند. گر چه تغذیه، زمینه ساز مهمی برای رابطه نزدیک است، دلبستگی فقط به ارضای گرسنگی وابسته نیست. در واقع قصد اصلی و اولیه نظریه پردازان دلبستگی این بود که علت ایجاد نزدیکی و رابطه نوزاد با مادر، نه به دلیل نیاز به غذا و تامین سلامت جسمی نوزاد است؛ بلکه ایجاد نوعی رابطه امن و کسب امنیت روانی نوزاد است که بین مادر و فرزند چنین رابطه گرم و سرشار از صمیمیت ایجاد میشود. (شعیبی ، ۱۳۹۲).
۲-۱۱-۲کارن هورنای
پس از سال ها مطالعه و بررسی به این نتیجه رسید که انگیزه اصلی رفتار انسان، احساس امنیت است. به باور او، اگر فرد در رابطه با اجتماع به خصوص کودک در رابطه با خانواده، احساس امنیت خود را از دست بدهد دچار اضطراب اساسی می شود. از نظر هورنای، عواملی که از طرف جامعه و به خصوص خانواده، در کودک احساس ناامنی ایجاد کند عبارتند از: تسلط زیاد، بی تفاوتی، رفتار بی ثبات، عدم احترام برای احتیاجات کودک، توجه و محبت بیش از حد، عدم گرمی و صمیمیت کافی، تبعیض، محافظت شدید. واگذاری مسئولیت زیاد یا عدم آن، پرخاشگری و خشونت برای کسب احساس امنیت. کودک در مقابل این عوامل، روش های مختلفی از خود نشان می دهد و هم آنها را فرا می گیرد . این رفتارها نوع شخصیت و منش او را تشکیل می دهند.(لطفی کاشانی ، ۱۳۸۰).
۱۲-۲دلبستگی و روابط اجتماعی
مهم ترین خصوصیت نظریه دلبستگی بالبی، اشاره به اثرات بلندمدت تجربیات مرتبط با دلبستگی است. کار بالبی با بزرگسالان نیز نشان داده که سبک های دلبستگی دوران کودکی تا زندگی بزرگسالی ادامه می یابند. همانطور که قبلا اشاره شد، روابط دلبستگی نقش بسیار مهمی در احساس امنیت ما دارند و برای کودکان، این رابطه ابتدا با والدین برقرار می شود، ودر بزرگسالان دلبستگی با یک زوج برقرار می شود. تجربیات اولیه ی کودک موجب می شود تا او فرصتهای محیطی خود را به حداکثر برساند و روابط اجتماعی حمایتی خود را شکل بدهد. افزایش احساس امنیت کودک به او اجازه می دهد تا از تجربه ی درونی خود بیرون بیاید و بتواند به شناخت بیشتری دست پیدا کند و خود و دیگران را درک کند و بفهمد که رفتارش بوسیله ی حالات، افکار، احساسات، باورها و امیال خودش سازمان می یابند. دلبستگی منجر به ساخت یک چارچوب و سازمان می شود و همه ی اطلاعات مربوط به دلبستگی در این چارچوب قرار می گیرند و از این صافی عبور می کنند. بالبی معتقد است دلبستگی در رابطه ی والد کودک به رابطه ی بزرگسالی فرد انتقال می یابد و می تواند بر رفتار، شناخت، هیجانات در هر زمانی از زندگی، از نوزادی تا بزرگسالی تأثیر بگذارد.کیفیت و الگوی دلبستگی در روابط بزرگسالی ممکن است شبیه الگوی دلبستگی فرد در رابطه با والدش باشد. تداوم این الگوهای اولیه در دوره های بعدی به دو روش تبیین می گردد:
اول اینکه انتظار می رود یک رابطه ی باثبات بین کودک و مراقب به وجود بیاید که تا بزرگسالی ثابت باقی بماند. دوم اینکه رشد مدل های ذهنی یا ابراز دلبستگی که خارج از آگاهی فرد اتفاق می افتد می تواند رفتارها، افکار و احساسات او را در موقعیت های بعدی راهنمایی و هدایت نماید. درواقع یک رابطه ی دلبسته ی ایمن می تواند عملکرد و شایستگی را در روابط اجتماعی تسهیل نماید. مهم ترین ویژگی روابط دلبسته، احساس امنیت و تعلق است بطوری که فرد دیگر احساس تنهایی و ناراحتی نکند. بالبی در تحقیقی دریافت یک عامل متمایزکننده ی کودکان بزهکار از کودکان دچار مشکلات هیجانی این بود که کودکان بزهکار اغلب جدایی های بلندمدت ناشی از بیماری یا مرگ والدین، فروپاشی خانواده و … را تجربه کرده بودند، اما کودکان با مشکلات هیجانی چنین تجربه هایی را نداشتند . ،» محرومیت جدی از مراقبت مادر «، نوجوانی بی عاطفه، روابط سطحی و خصومت کودک نسبت به دیگران همراه با تمایلات ضداجتماعی را موجب می شود.( لطفی کاشانی ، ۱۳۸۰)
۱۳-۲تعریف رشد اجتماعی [۲۹]
روان‌شناسی رشد، شاخه‌ای از علم روان‌شناسی است که منشا و تغییر رفتار و پدیده‌های روانی [۳۰]و جسمی [۳۱] انسان را از بارداری تا مرگ با تاکید بر تغییراتی که در خلال دوره‌های مختلف زندگی رخ می‌دهد، مطالعه می‌کند. در واقع روان‌شناسی رشد، علمی است که درباره چگونگی قوانین حاکم بر رشد در جنبه‌های جسمانی، ذهنی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی در سنین مختلف و نیز تاثیر وراثت و محیط در رشد بحث می‌کند .حوزه تغییرات این رشته به موضوعاتی چون مهارت‌های حرکتی، رفتار اجتماعی و شخصیت مربوط می‌شود. این رشته، دگرگون شدن متغیرهای روانی و تاثیرات محیط و تجربه را در مراحل رشد مشخص ساخته و چگونگی شکل‌گیری و از بین رفتن آن‌ ها را توضیح می‌دهد.(شفیع آبادی ،۱۳۷۲) . تعاریف روان‌شناسی رشد متفاوت می‌باشند و بعضی آن را علمی نامیده‌اند که فرایند تحولات نسبتا نظام‌دار زیستی، شناختی، عاطفی و اجتماعی فرد را در طول زندگی مطالعه می‌کند. و منظور از ” تحولات نظام‌دار ” تغییراتی است که معمولا با نظم معین رخ می‌دهد و در یک زمان نسبتا طولانی دوام می‌آورد. برای مثال، تغییرات موقتی و زودگذر ناشی از یک بیماری مختصر را نمی‌توان رشد به حساب آورد روان‌شناسی رشد، فرد را با قوانین و اصول حاکم بر رشد آشنا می‌سازد و به او امکان می‌دهد تا برای مقابله با مشکلات آینده آماده شود . همچنین با شناخت مراحل رشد، مقایسه رفتار و تعیین انتظارات منطقی از هر فرد در سنین مختلف ممکن می‌گردد . به عنوان نمونه، اطلاع از سن عادی برای راه افتادن و حرف زدن کودک به فرد امکان می‌دهد تا کودکان پیشرفته و عقب‌مانده را از هم تشخیص بدهد. برای ارائه تعریف جامعی از روان‌شناسی رشد شاید بتوان گفت: روان‌شناسی رشد، شاخه‌ای از علم روان‌شناسی است که به توصیف و تبیین فرایند کمی و کیفی در تمامی ابعاد روان‌شناختی، ساختار و رفتار آدمی از انعقاد نطفه تا مرگ می‌پردازد و در صدد کشف قوانین حاکم بر این تغییرات ، منشا عوامل مؤثر و پدیده‌های برآمده از آن‌ ها می‌باشد. (لطف آبادی ، ۱۳۸۰)
۱۴-۲ویژگی های رشد
رشد عبارت است از مجموعه ای پیش رونده از تغییرات که دارای ماهیت کمی و کیفی منظم است و در جهت رسیدگی و تکامل فرد در مراحل مختلف زندگی رخ می دهد . منظور از پیش رونده آن است که رشد دارای جهت گیری مثبت و به سمت جلو است . رشد همچنین دارای فرایندی منظم است ، زیرا رابطه ای معین بین مراحل قبلی و بعدی آن وجود دارد . تغییرات ناشی از رشد از یک سو کمی است زیرا همراه با افزایش اندازه و ساختار بدن است و از سوی دیگر کیفی است ، زیرا با تغییر در توانایی های ذهنی و ویژگی های عاطفی و اخلاقی و … در کودک همراه است .
۱-۱۴-۲ رشد در همه ی انسانها مشابه است : همه ی کودکان از یک الگوی مشابه رشد تبعیت می کنند و در این الگو ، هر مرحله از رشد به مرحله ی بعدی می پیوندد .
۲-۱۴-۲رشد از پاسخ های کلی به سوی پاسخ های ویژه در تغییر و پیشرفت است : در پا سخ های روانی ، ذهنی و حرکتی ، فعالیت های کلی ، پیوسته مقدم بر فعالیت های ویژه رخ می دهد .
۳-۱۴-۲رشد دارای فرایندی مداوم است و سرعت آن ، گاه آهسته و زمانی سریع و تند: به دلیل همین تداوم ، آنچه در یک مرحله اتفاق می افتد ، بر مرحله ی بعدی اثر می گذارد . برای مثال تنش های عاطفی در خانه ، بر رشد شخصیتی او اثر می گذارد و ممکن است عوارض ناگوار و گاه جبران ناپذیری را بر جا نهد .
۴-۱۴-۲رشد با سرعت و درجاتی متفاوت پیش رونده است : هر چند ویژگی های جسمانی و روانی روانی مداوم است . لیکن میزان و درجه ی رشد جسمانی ، همانند رشد روانی ، در ابعاد مختلف ، متفاوت است . برای مثال ، حافظه سریع تر و قدرت استدلال فرد کندتر رشد می کند .
۵-۱۴-۲در رشد هماهنگی وجود دارد : به بیان دیگر هر چند میزان و درجه ی رشد در کودکان مختلف متفاوت است ، لیکن در هر کودک میزان رشد در ابعاد مختلف ، با یکدیگر همگونی و هماهنگی دارد . به این معنی که رشد کودک با همان سرعت که آغاز شده است ، ادامه می یابد و با ترکیب و تعامل بی نظیر عوامل ارثی و محیطی کنترل می شود . بنابراین وظیفه ی اولیا و مربیان است که در خانه و مدرسه ، زمینه های رشد و تکامل مطلوب کودک و نوجوان را در ابعاد جسمانی ، ذهنی ، اجتماعی و عاطفی فراهم آورند . (استادان طرح جامع آموزش خانواده، ۱۳۷۷)
۱۵-۲شاخص های اصلی و عمده رشد اجتماعی
۱-۱۵-۲استقلال : یعنی توانایی انجام کارها بدون کمک گرفتن از دیگران است یا اینکه فرد توانایی آن را داشته باشد ،گاهگاهی هم تنها باشد و از این تنهایی لذت برد و یا در برخی کارها به تنهایی اقدام کند .
۲-۱۵-۲مسئولیت پذیری : مسئولیت پذیری یعنی پذیرفتن وظایف و نقش هایی که جامعه به او محول نموده است و در آن هر کسی مسئول اعمال و رفتار خویش باشد و نیز از انجام کارها سرباز نزند .
۳-۱۵-۲ارتباط و سازگاری[۳۲] :یعنی احساس وحدت اجتماعی و برقراری روابط متقابل میان افراد یک اجتماع و همکاری با دیگران . یک فرد اجتماعی علاوه بر اینکه مایل است با دیگران به سر برد خواهان تشریک مساعی با انها نیز هست.
۴- ۱۵-۲آینده نگری [۳۳] ، امید واری و خوش بینی :آینده نگری یعنی اینکه فرد یاد بگیرد که تصمیمات امروزش ممکن است در زندگی فردا و سال های آینده اش تاثیر بگذارد و هر چه که به دست می آورد ،خرج نکند و برای روزهای پیری ،بیماری و حوادث غیر مترقبه که در انتظار اوست ، بیندیشد و تدابیر لازم را انجام دهد . امیدواری و خوش بینی یعنی داشتن روحیه ای قوی و مستحکم در گذشتن از موانع ، موضع گیری در برابر مسائل اساسی زندگی ،ایفای نقش مثبت در حرکت به سوی نیک ورزی بشری در مقابل رویدادهای غیر منتظره و ناراحت کننده از کوره به در نرفتن و در یک کلام آسان گرفتن مشکلات است.
۵-۱۵-۲میانه روی و خوش طبعی [۳۴]: میانه روی یعنی متعادل نگه داشتن لذت ها ، کامیابی ها و کارها به طوری که به وظایف اصلی شخص لطمه نزند و به حد معمول فرد بتواند به همه کارهایش برسد . شوخ طبعی هم یعنی داشتن روحیه شاد و خندان ، تحمل موقعیت های نامطلوب و ناراحت کننده و تبدیل آن به موقعیت های قابل تحمل و آسان گرفتن و خندیدن به مسائل کوچک زندگی است .(وایتزمن ،۱۳۶۵).
۱۶-۲مراحل رشد اجتماعی کودکان
مراحل رشد کودکان بسیار گسترده است ما می توانیم در سنین مختلف رشد کودکان، مهارت های معینی را از آنها انتظار داشته باشیم. هرکودک با سرعت خاص خودش رشد می کند. درک مراحل رشد به والدین کمک می کند بدانند از فرزندشان چه انتظاری داشته باشند.
۱-۱۶-۲رشد اجتماعی در دوره شیرخوارگی
در اولین سال زندگی رابطه عاطفی کودک با اطرافیان بخصوص مادر نقش تعیین کننده ای در رشد اجتماعی او دارد؛ یعنی نحوه ارضای نیازهای اولیه کودک از جمله گرسنگی و تشنگی، سازنده نگرش آینده او نسبت به دیگران است. کودک برای آن که مورد پذیرش اطرافیان واقع شود، بتدریج باید توقعات آنان را برآورده کند، قوانین و مقررات را رعایت کند، آهسته و بی صدا غذا بخورد و مدفوع و ادرارش را کنترل کند.
چنانچه توقعات اطرافیان از کودک نامناسب و خارج از توان او باشد، کودک نگران و ناراحت می شود و رشد اجتماعی او مختل می شود. بنابراین اطرافیان باید با توجه به سن کودک، از او انتظار معقول داشته باشند. کودک ۴ ماهه شکل افراد مختلف را در نظر مجسم می کند، قیافه و صدای مادر را بدرستی تشخیص می دهد و با دیدن قیافه آشنایان خوشحال می شود. در ۷ماهگی گر چه بیشتر اوقات خود را به بازی کردن با خودش سپری می کند، به اطرافیان آشنا و بیگانه واکنش های متفاوتی بروز می دهد. کودک ۱۰ ماهه به تقاضای اطرافیان پاسخ می دهد. دوست دارد مورد توجه قرار گیرد و به بازی کردن بسیار علاقه مند است. رابطه کودک ۲۰ ماهه با اطرافیان بر اساس گرفتن است، نه دادن. او از انجام دادن کارهایی که خلاف میل دیگران باشد، لذت می برد و هنوز مایل به همکاری و مشارکت نیست. کودک ۲ ساله تعادل و آرامش دارد. در انجام دادن کارهای شخصی پیشقدم می شود، از تشویق و ستایش خوشش می آید، می خواهد اطرافیان را راضی کند و نسبت به محیط و انسان ها کنجکاو است. هر چه والدین کودک را در این زمینه بیشتر تشویق کنند، احساس استقلال در او بیشتر رشد می کند. در مقابل، حمایت افراطی یا تمسخر تلاش های ناموفق کودک ممکن است او را نسبت به توان خودش مردد کند.(مهرابی ،۱۳۷۶).
۲-۱۶-۲رشد اجتماعی در دوره کودکستان
کودک بتدریج از طریق ارتباط با دیگران بر مهارت های اجتماعی خود می افزاید. در این دوره دوستان و همبازی ها تاثیر بسزایی در رشد اجتماعی کودک دارند و بر اثر آمیزش با همسالان در کودکستان و کوچه، بتدریج پی می برد که برخی آموخته هایش مناسب و مقبول نیست و باید تغییر یابد. اگر کودکستان از امکانات کافی برخوردار باشد، مهارت های اجتماعی کودک را افزایش می دهد. او در آنجا به یادگیری و تجربه می پردازد و روش های ارتباط با دیگران را می آموزد و به نقاط ضعف و قوت خود پی می برد. کودکستان باید بر قوه ابتکار و اعتماد به نفس کودک بیفزاید و مهارت های اجتماعی را گسترش دهد و رفتارهای نامناسب او را اصلاح کند. کودک پیش دبستانی بیشتر با همجنس های خود طرح دوستی می ریزد و در گزینش دوست بتدریج دگرگون می شود، دوستی های موقتی و زودگذر به دوستی های عمیق و پایدار در دوره های بعد مبدل می شود. کودک پیش دبستانی وابستگی شدیدی به اعضای خانواده دارد. کودک برای حل مشکلات از والدین کمک می طلبد و برای انجام دادن و ادامه کارها به اطمینان و تسلی آنان نیازمند است و همواره دوست دارد همراه والدین باشد. مادر، کودک را به کسب استقلال تشویق می کند و انتظار دارد کودکش هرچه زودتر خودش لباس بپوشد، به تنهایی استحمام کند، مشکلاتش را حل کند و خود را سرگرم کند. مادرانی که با کودکان خود رفتار ثابتی ندارند و هر لحظه با او به نوع متفاوتی رفتار می کنند، کودک را با تعارض و تردید مواجه می کنند. مادرانی که کودک را به وابستگی تشویق می کنند، او را موجودی وابسته و ناتوان به بار می آورند. کنترل پرخاشگری و رقابت صحیح با دیگران از علایم رشد اجتماعی محسوب می شود. رقابت کودکان با یکدیگر متفاوت است. برخی بشدت رقابت می کنند و عده ای رقابت را دوست ندارند. کودک میل برتری و غلبه بر دیگران را در خانواده می آموزد و رفتارهایی که در این جهت می باشد به وسیله والدین تقویت می شود. کودکانی که با خواهران و برادران خود رفتار مناسبی دارند، با دیگران کمتر به رقابت نامناسب می پردازند.
وضعیت خانوادگی و آموزش های قبلی کودک در چگونگی رقابت و همکاری کودک با اطرافیان نقش مهمی داردهمانندسازی که به آن وسیله کودک رفتار فرد یا افراد مورد علاقه خود را الگو قرار می دهد، در رشد اجتماعی او بسیار اهمیت دارد. برای ایجاد همانندسازی، خواست کودک و نیز تقویت رفتارهای مطلوب او توسط اطرافیان ضرورت دارد. کودک از رفتار والدین تقلید می کند و چون تشویق می شود بتدریج به انجام دادن آن خو می گیرد. به نظر روانکاوان، کودک در همانندسازی با والدین با عقده ادیپ و الکترا مواجه می شوند. در پسر ها عقده ا دیپ حاصل می شود که زاییده تمایل او به جلب توجه و محبت مادر و حسادت به پدر است. در دخترها الکترا پدید می آید که درآن دختر درصدد جلب توجه و محبت پدر برمی آید و از مادر دور می شود. حل عقده ادیپ در تکوین شخصیت نقش مهمی دارد و اگر به طریق مناسبی با آن برخورد شود، آثار نامطلوبش در دوره نوجوانی و بزرگسالی بروز خواهد کرد. کودک ۳ساله میل به مشارکت و همکاری دارد، به بازی علاقه مند است و با کودکان کوچک تر از خودش با مهربانی رفتار می کند.در ۴ سالگی با دوستانش روابط اجتماعی متقابل برقرار می کند و به بازیهای گروهی علاقه مند می شود، از دستورات والدین و بزرگ تر ها سرپیچی می کند و به مخالفت با آنان برمی خیزد. کودک۶ ساله توقعات و انتظارات بسیاری از اطرافیان دارد و خواستار احترام از جانب دیگران است. همچون گذشته از انجام دادن دستورات دیگران سرباز می زند و لجوج و سرسخت است.(مهرابی ،۱۳۷۶).
۳-۱۶-۲رشد اجتماعی کودکان در دوره دبستان
رشد اجتماعی کودک در دوره دبستانی بسیار سریع است و معلمان و همبازی ها در آن نقش مهمی دارند. کودک در مدرسه علاوه بر تقویت آموخته های خانواده، مطالب جدید و روش زندگی را می آموزد. مدرسه اجتماعی شدن کودک را تسریع می کند، روابط او با دیگران گسترش می دهد، روش حل مساله و انجام دادن صحیح امور را به کودک می آموزد و مهارت های ذهنی او را تقویت می کند. از این رو معلم باید با کودک رفتار مسوولانه و محبت آمیزی داشته باشد تا کودک با علاقه و اشتیاق در مدرسه حاضر شود و او را الگو قرار دهد. آموزش های خانواده در اطاعت و سرکشی کودک در برابر معلم نقش مهمی دارد. معلم می خواهد کودکان پاکیزه باشند، دروغ نگویند و دزدی نکنند. اگر این گونه رفتار ها در خانواده به کودک آموخته شود، کودک انتظارات معلم را بسادگی برآورده می کند. دانش آموزان دبستانی به رقابت با یکدیگر می پردازند و می خواهند از دیگران پیشی بگیرند. رقابت کودکان که در آغاز ملایم است. بتدریج شدت می یابد و بر رشد اجتماعی آنان اثر می گذارد. معلم باید رقابت سالم و سازنده بین کودکان را تقویت و تشویق می کند همکاری بین آنان را فزونی بخشند. وضعیت خانوادگی و آموزش های قبلی کودک، در چگونگی رقابت و همکاری کودک با اطرافیان نقش مهمی دارد. دوستان و همکلاسی ها در رشد اجتماعی کودک دبستانی تاثیر فراوان دارند. کودک از طریق ارتباط با دوستان، علاوه بر کسب رضایت و تسلی خاطر، به امکانات خود و انتظارات دیگران پی می برد و روش های همکاری و آمیزش با اطرافیان و حل مساله را یاد می گیرد. همچنین ارتباط با دوستان در تغییر یا تحکیم نگرش های قبلی کودک و نیز ایجاد رفتار های جدید موثر است. چنانچه رفتار دوستان با ارزش های کودک متفاوت باشد، او با تعارض مواجه می شود و برای حل آن در بیشتر مواقع ارزش های خانواده را رها می سازد و خود را با دوستان همانند و سازگار می کند. کودکان ۸ ساله پر جنش و جوش و فعال است و از انجام دادن کارهای تازه لذت می برد. کودک در ۹سالگی برای مستقل شدن اصرار می ورزد و معتقد است که بزرگ شده و والدین نباید به او دستور بدهند، در این زمان عقاید و نظرهای دوستان به افکار خواسته های والدین ارجحیت دارد و کودک به انجام دادن کارهای گروهی و گردش های دسته جمعی علاقه مند می شود. کودک ۱۰ ساله از دستورات والدین تبعیت می کند و نسبت به اطرافیان با محبت و صمیمیت رفتار می کند و در رفتارش انعطاف پذیرتر است.(مهرابی ،۱۳۷۶).
۱۷-۲اهمیت نقش خانواده در رشد اجتماعی
خانواده اولین و مهم ترین نقش را در رشد شخصیت و اجتماعی شدن کودک بر عهده دارد . اولین تماس و ارتباط کودک با محیط از طریق پدر و مادر ، خواهران و برادران است و تقلید از رفتارهای آنان شیوه زندگی او را مشخص می سازد . چنانچه رفتار اعضای خانواده بر دوستی ، محبت ، پذیرش و احترام متقابل متکی باشد ، کودک احساس امنیت و آرامش می کند و بر اثر رشد اجتماعی مطلوب و تقویت اعتماد به نفس قدرت سازگاری بیشتری با محیط به دست می آورد و آماده پذیرش مسئولیت ها و نقش های گوناگون اجتماعی در مراحل بعدی زندگی می شود و برعکس (شفیع آبادی ،۱۳۷۳)
برانفر برنر معتقد است که رشد روانی کودک در شش سال اول زندگی تقریبا به طور کامل تحت تاثیر محیط خانواده است . او گروهی از کودکان طبقه متوسط آمریکا را مورد مطالعه قرار داد و نتیجه گرفت کودکانی که برای مدت طولانی با خانواده های خود زندگی کرده اند ، در بعضی زمینه های شخصیتی مانند احساس مسئولیت و قدرت رهبری در سطح بالاتری می باشند . او می افزاید در سالهای اولیه زندگی طفل خانواده نقش اصلی را در جریان جامعه پذیری او بر عهده دارد .(شعاری نژاد، ۱۳۷۵).
زندگی با ارتباط بیولوژیک و زیستی میان کودک و مادرش آغاز می شود . نفوذ والدین در کودکان تنها محدود به جنبه های ارثی نیست بلکه نحوه آشنایی و ارتباط کودک با بنیان های فرهنگی و تربیتی جامعه بستگی به نحوه ارتباط والدین و فرزندان دارد . همچنین کودک عادت هایی چون طرز غذا خوردن ، سخن گفتن ، راه رفتن ، روش های عادی رفتار با مردم ، نگرش فرد نسبت به اموال دیگران ، ارتباط با همسر ، سرپرستی در خانواده و ارتباط با فرزندان را از خانواده می آموزد .(شرفی ، ۱۳۶۸)
محبت والدین از جمله اصیل ترین و اساسی ترین احتیاجات اساسی روانی افراد برخورداری از محبت است . کودکانی که در اولین سالهای زندگی از محبت و تامین عاطفی والدین محروم باشند ، در خانه احساس ناامنی می کنند ، از زندگی راضی نبوده و همیشه گرفته و سرد و خشک برخورد می کنند ، برعکس کودکانی که از محبت و تامین عاطفی به قدر کافی برخوردار بوده اند ، قدرت تفاهم و همکاری بیشتری دارند، احساس سکون و آرامش می کنند ، اعتماد به خویشتن در آنها قوی است و نسبت به معیارهای اخلاقی حساس می باشند . کودکان بیش از غذای خوب ، لباس گرم ، اسباب بازی و هوای آزاد ، نیازمند آنند که مقبول والدین قرار گیرند و دوست داشته شوند و احساس کنند که به کسی تعلق دارند (شرفی ،۱۳۶۸).
۱۸-۲روابط خانوادگی و رشد اجتماعی فرزندان
۱-۱۸-۲کودکانی که در محیط دموکراسی پرورش می‌یابند
این بچه‌ها در مدرسه می‌توانند به خوبی با دیگران در ارتباط باشند و در زمینه عاطفی دچار اشکال نخواهند شد؛ زود با دیگران ارتباط پیدا می‌کنند؛ آماده همکاری با دوستان خود هستند و اختلاف عقاید دیگران در نظر آنها امری عادی است زیرا بارها نظرهای مختلف را در خانه شنیده و تحمل کرده‌اند. تعصب در میان این دسته از بچه‌ها کم دیده می‌شود و به هیچ وجه درصدد تجاوز و حمله به دیگران بر نمی‌آیند. البته دموکراسی در محیط خانواده به معنای آزادی نامحدود نیست زیرا در چنین خانواده‌ای اگر محدودیت‌ها برداشته شود و افراد، حقوقی برای یکدیگر قائل نباشند،‌احتمالاً همه افراد خانواده دستخوش دگرگونی و اختلال می‌شوند و کودکان نیز در آینده با موازین اجتماعی و اخلاقی جامعه خود در تعارض قرار می‌گیرند. طبق گزارش سیموند، کودکانی که در خانواده‌های دموکراتیک پرورش می‌یابند معمولاً از نظر نمره‌های درسی و حتی بهره هوشی،‌ در مقایسه با کودکان پرورش یافته در دیگر محیط‌ ها، پیشرفت بهتری دارند. این کودکان از حس کنجکاوی بیشتری برخوردارند، خلاق و تکرو هستند، در بین همسالان خود محبوبیت بیشتری دارند و بالاخره بهتر می‌توانند رهبری گروه همسالان را بر عهده بگیرند.آزادی حساب شده در این خانواده‌ها تا حدی است که کودکان علاوه بر بیان عقیده خویش، در مواردی که به نظرشان نادرست می کند اجازه دارند با والدین خود مخالفت کرده و با آنها بحث کنند. مهار منطقی موجب می‌شود که کودکان این خانواده‌ها قوانین و اصول رفتارهای صحیح و عامه‌پسند را درونی کرده و در قبال اعمال و گفتار خود احساس مسئولیت کنند. برخی از متخصصان تعلیم و تربیت، این گونه والدین را والدین «مقتدر» نامیده‌اند چرا که اینان هم برای رفتار خودمختارانه و هم برای انضباط، اعتبار قائلند. جکسون و همکاران (۱۹۹۰)، معتقدند که والدین بچه‌های خلاق، استبداد و محدودیت‌های انضباطی کمی‌دارند. باومریند، در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که بین تعامل مثبت و گرم والدین با کودکان و افزایش رفتارهای مثبت و کفایت اجتماعی فرزندان ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. (برجعلی ،۱۳۷۸).
۲-۱۸-۲کودکانی که در محیط کاملاً آزاد پرورش می‌یابند
افراد این خانواده‌ها مردمی بی‌بندوبار، لاابالی، سهل‌انگار، خودخواه و بی‌هدف‌اند. میزانی بر اعمال و افکار آنها حاکم نیست، احساس مسئولیت نمی‌کنند، قادر به زندگی اجتماعی نیستند، نمی‌توانند با دیگران به سر ببرند و اغلب در زندگی با شکست روبرو می‌شوند. همین خصوصیات در رفتار بچه‌هایی که در این‌گونه خانواده‌ها پرورش یافته‌اند دیده می‌شود.
آسان‌گیری بیش از حد می‌‌تواند برای کودک مخرب باشد و او را لوس، پر توقع و خودخواه بار بیاورد، طوری که توقع توجه و محبت مداوم از دیگران دارد. در ضمن کودکانی که در خانواده‌هایی پرورش می‌یابند که در آن آزادی معقول و منطقی حاکم است، ‌افرادی دارای روحیه همکاری، با اعتماد، سازگار در موقعیت‌های اجتماعی و مسئول خواهند بود.
افراط و تفریط در آزادی دادن به کودک می‌تواند باعث دشواری‌های رفتاری وی شود؛ برای مثال فرزند خانواده‌ای که می‌تواند شب را تا دیر وقت یا تمام شب را در خارج از منزل و بدون اطلاع خانواده از ارزش‌های اخلاقی مکانی که او در آن بسر می‌برند، بگذارند و یا هر پدیده‌ای را با آزادی کامل تجربه کند، فردی لذت‌طلب و بی‌بندوبار خواهد شد. (برجعلی ،۱۳۷۸).
۳-۱۸-۲کودکانی که در محیط دیکتاتوری پرورش می‌یابند
در محیط دیکتاتوری، ترس و وحشت بر افراد غلبه دارد. کودک در چنین خانواده‌ای احساس امنیت نمی‌کند و وضع او همیشه متزلزل است، حق ندارد در امور مربوط به خود تصمیم بگیرد، در خانه و مدرسه و ارتباط با دوستان هم سن نیز باید رعایت دستورهای پدر یا مادر دیکتاتور را بکند. از ترس تنبیه باید از انجام کارهایی خودداری کند بدون اینکه بداند چرا نباید این کارها را انجام دهد. کودکانی که والدین خودکامه دارند، ‌کمتر متکی به خود هستند و نمی‌توانند به تنهایی کاری انجام دهند یا ابراز عقیده‌ای بکنند، در ضمن این نوجوانان، اعتماد به نفس، استقلال و خلاقیت کمتری دارند،‌ ذهن کنجکاو ندارند و در برخورد با مشکلات روزمره عملی، تحصیلی و ذهنی، انعطاف‌پذیری کمتری دارند و معمولاً والدین خود را نا مهربان و سهل‌انگار می‌دانند و معتقدند که انتظارات و تقاضاهایشان غیرمنطقی و نادرست است .
پیامدهای چنین تربیت و رشدی، انعکاس خود را در دوران بلوغ و در پدیده‌هایی نظیر ناهنجاری و عدم رشد و ناپختگی شخصیت افراد، فقدان روحیات مستقل و آزادمنشانه، پرخاشگری، به رسمیت نشناختن حریم و حرمت اشخاص و نادیده گرفتن و حتی خوار شمردن ارزش‌های فردی متبلور می‌سازد. کودک در چنین شرایط تربیتی، فرهنگ گفت‌وگو و تفاهم را نمی‌آموزد، بلکه فرهنگ دیکته گرفتن و دیکته کردن را فرا می‌گیرد. آنچه فرزندان یاد خواهند گرفت، دنباله‌روی و تقلید کورکورانه و وابستگی است. خانواده‌ای که در آن کودک هیچ‌گونه آزادی و اختیاری متناسب با سنش ندارد و هر آنچه را که خانواده دیکته می‌کند، باید بدون اینکه به منطق آن آگاه باشد، بی‌چون و چرا بپذیرد و حق هیچ‌گونه اظهار نظر، دخالت یا تصمیم‌گیری را ندارد، چنین فردی با ویژگی‌هایی چون نارضایتی، درون‌گرایی و بی‌اعتمادی نسبت به دیگران پرورش می‌یابد. روش های منضبط کردن کودکانی که در آینده بزهکار شده‌اند، غیرمعقول، بسیار سختگیرانه و معمولاً همراه با تنبیه بدنی بوده و کمتر در مورد رفتار نادرست کودک با او گفت‌وگو شده است. تحقیقات راتر و ویلسون (۱۹۸۰)و پترسون (۱۹۸۱)، نسان داده که یکی از متغیرهای خانوادگی مهم در این مورد عدم نظارت والدین است. خانواده‌های فرزندان پرخاشگر و ضد اجتماعی،‌ مقررات کمتری در خانه دارند و والدین در مقابل رفتار غیر قابل قبول کودک، ‌برخورد قاطعی ندارند. مادرانی که به اجبار تمایل دارند فرزندان خود را مؤظف به انجام کاری کنند، کمتر دارای فرزندان خلاق هستند. والدین، روش‌های مختلفی را در رابطه با فرزندان خویش اتخاذ می‌کنند: بعضی در انجام امور مختلف، به فرزندان خود آزادی عمل می‌دهند و بعضی با فرزندان خود به شیوه مستبدانه رفتار می‌کنند یا به اظهار نظر آنها توجهی نمی‌کنند. در این خانواده‌ها کودکان نادیده گرفته می‌شوند. روش‌های تربیتی والدین در اکثر موارد می‌تواند عامل پیش‌بینی‌کننده مهمی در نمره مدرسه و موقعیت تحصیلی فرد باشد. والدینی که معمولاً تنبیه بدنی به کار می‌برند هیچ گاه توجیه منطقی قانع‌کننده‌ای برای رفتار خود ندارند و موفقیت کودکشان را در آینده خدشه‌دار می‌کنند. تئوری پترسون، یکی از نافذترین تئوری‌های رشدی برای توصیف خانواده به عنوان یکی از زمینه‌های شروع رفتارهای ضد اجتماعی در سنین پایین است، او می‌گوید: «کودکان از تعامل با والدین سرزنش‌کننده و انتقادگر خود، آنقدر آزار می‌بینند که برای خلاصی از آن و با هدف کاهش ارتباط با آنها، ‌رفتارهای منفی و آزار دهنده در پیش می‌گیرند که به تدریج به صورت عادات رفتاری در می‌آید». به طور خلاصه به نظر می‌رسد که شیوه‌های دموکراتیک و قاطعانه والدین اگر با توضیحاتی در مورد قواعد و انتظارشان همراه باشد، از جهت‌های بسیاری استقلال همراه با مسئولیت را در نوجوان پرورش می‌دهد:
نخست اینکه این روشها امکاناتی برای خودمختاری نوجوانان فراهم می‌کند که البته همراه است با راهنمایی‌های والدین علاقه‌مند که با نوجوانان ارتباط برقرار می‌کنند و تا حد مناسبی کنترل را به دست دارند؛ دوم اینکه این روشها نوجوان را تشویق می‌کند تا با والدین همانندسازی کنند، همانندسازی که بیشتر بر اساس محبت و احترام والدین به نوجوان است نه بی‌اعتنایی و سهل‌انگاری آنان؛ سوم اینکه آنان با سرمشق‌شدن به نوجوانان نشان می‌دهند که خودمختاری ممکن است ولی در چارچوب «نظمی دموکراتیک». برخی از صفات والدین از این سه الگو و رفتار فرزندانشان که توسط «باومریند» مطرح شده در جدول زیر آمده است. (برجعلی ،۱۳۷۸).
۱۹-۲شیوه‌های تربیتی والدین و رشد اجتماعی کودکان
انسان اصالتا موجودی است اجتماعی و جاذبه اجتماعی رشد کودک پایه و اساس زندگی انسانی او را تشکیل می‌دهد. لازمه زندگی اجتماعی، آمادگی روانی،‌برخورداری از مهارتهای اجتماعی، اعتماد به نفس و قدرت سازگاری اجتماعی است. بدون تردید از نظر اجتماع مهم‌‌ترین بعد شخصیت افراد، بعد اجتماعی شخصیت افراد است و در یک کلام،‌خانواده،‌اساسی‌ترین بستر رشد شخصیت مطلوب کودکان است. بدون شک یکی از مهمترین و موثرترین دوران زندگی آدمی که در آن شخصیت فرد پایه ریزی شده و شکل می‌گیرد؛ دوران کودکی است امروزه این حقیقت انکارناپذیر به اثبات رسیده است که کودکان در سنین پایین فقط به توجه مراقبت جسمانی نیاز ندارند؛ بلکه این توجه و تربیت باید همه ابعاد وجودی آنها شامل رشد اجتماعی؛ عاطفی؛ شخصیتی و هوشی را در برگیرد. طبعا فرزند انسان نیز از همان کودکی توانایی برقراری و قابلیت‌های یک زندگی اجتماعی را دارد. در این میان نقش پدر و مادر،‌بسیار حیاتی است و کودک روابط اجتماعی خود را از پدر و مادر می‌آموزد. اگر بخواهیم کودکی اجتماعی پرورش دهیم از همان ابتدا باید به نیازهای او پاسخ بدهیم و برای این منظور باید نیازهای اجتماعی او را بشناسیم. (علیزاده، ۱۳۷۶).
۱-۱۹-۲شخصیت
کودک در روند اجتماعی شدن معمولا والدین و به خصوص مادر خود را الگو قرار می‌دهد و رفتار و بر پایه تقلید از دیگران پایه ریزی می‌کنند. بنابراین شناخت نیازهای کودک و تصحیح الگوهای رفتاری نقش مهمی را در شخصیت اجتماعی کودک خواهد داشت (عامری، ۱۳۸۷). از خصوصیات بارز انسانها،‌ اجتماعی کردن کودکان می‌باشد. حمایت و شیوه درست فرزند پروری به رفتارها یا اعمال محبت آمیز،‌مساعدت و همیاری که والدین نسبت به فرزندان خود ابراز می‌دارند، اشاره دارد، شیوه درست تربیت و فرزند پروری که کودکان از والدین خود دریافت می‌کنند منجر به سلامت پایدار قابل توجهی می‌شود، زیرا رابطه والدین و فرزندان با فراهم آوردن شرایط افزایش سلامت موجب رشد و تحول روانی، اجتماعی و زیستی می‌شود.
در حقیقت شیوه‌های درست فرزند پروری والدین بر رشد و افزایش سلامت روانی فرد تاثیر می‌گذارد. به ویژه در طول دوران اولیه زندگی، والدین یک کودک،‌اغلب منبع اصلی برای رشد احساس عزت نفس و یادگیری راه های موثر اعمال کنترل شخصی می‌باشند آنها همچنین نحوه درست رابطه برقرار کردن با دیگران را فراهم می‌کنند که به دور از هر گونه کمروئی و اعتماد به نفس پایین است (لئوناردیو،۲۰۰۲).

 
 
 

نظر دهید »
مطالعه اثرات آنتی اکسیدانی و آنتی گلایکشنی جاسمونیک اسید و الاجیک اسید در بافت ریه موش سوری در شرایط INVITRO- قسمت ۶
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۲/ پراکسی نیتریت (ONOO–):
از ترکیب آنیون سوپراکسید با نیتریک اکسید (NO) تولید پراکسی نیتریت می شود.

 

۱-۱۲-۳-۳- کلر(RCS)
 

۱-۱۲-۴ منابع تولید اکسیژن های فعال :
۱/ محصولات فرعی تنفس سلولی
۲/ سنتز توسط آنزیمهای سلول های فاگوسیتوز
۳/ قرار گرفتن در معرض پرتوهای یونیزان
۴/ علف کش ها و دود سیگار سرما

 

۱-۱۳ آپوپتوز:
 

یک عامل خارجی مانند التهاب، سم باکتریایی و یا یک تروما می‌تواند منجر به نکروز گردد و بنابراین در تعریف مرگ سلول، نباید با مفهوم آپوپتوز (خودکشی برنامه ریزی شده سلول) اشتباه شود. سلولهایی که توسط نکروز می‌میرند معمولاً سیگنال‌های شیمیایی مشابه آپوپتوز را به سیستم ایمنی بدن ارسال نمی‌کنند و به همین دلیل فعال شدن فاگوسیتهای نزدیک به محل انجام نشده و سلولهای مرده هضم و نابود نمی‌شوند و پیامد آن سلول‌های مرده، که منجر به ساخت بافت‌های مرده و بقایای سلولی در نزدیکی یا در محل مرگ سلولی شده است بصورت بخشی سیاه شده و تیره باقی می‌مانند.
واژه آپوپتوز برای اولین بار در سال ۱۹۷۲ میلادی توسط محققی بنام کر جهت توصیف مرگ فیزیولوژیک سلولی بر اساس تغییرات مورفولوژیکی و تمایز آن از نکروز معرفی شد. آپوپتوز کلمه یونانی است و به معنی برگ ریزان می باشد . اغلب منابع دو واژه آپوپتوز و مرگ برنامه ریزی شده سلول را مترادف هم به کار برده، عده ای دیگر نیز آپوپتوز را مهمترین نوع مرگ برنامه ریزی شده سلولی قلمداد کرده اند.et al Kerr ( 1972 ) مرگ برنامه ریزی شده سلولی را به صورت یک عنوان کلی جهت بیان و توصیف مرگ فیزیولوژیک سلولی به کار برده و آن را برحسب عامل ایجاد کننده مرگ سلولی، مکانیسم عمل، تغییرات مورفولوژیک و بیوشیمیایی به دو نوع مرگ برنامه ریزی شده آپوپتوزی و مرگ برنامه ریزی شده غیرآپوپتوزی تقسیم بندی می نمایند.

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
 

۱۳-۱ فاکتور رشد Growth Factor
 

ماده‌ای است که در بدن تولید می‌شود و وظیفه آن تنظیم تقسیم سلولی و بقای سلولی است. برخی از فاکتور‌های رشد در آزمایشگاه هم تولید می‌شوند و در درمان زیست شناختی (بیولوژیک) به‌کار می‌روند.

 

۱-۱۳-۱ فاکتور رشد اپیدرمی Epidermal Growth Factor:
 

‌پروتئینی که توسط تعداد زیادی از سلول‌ها در بدن و توسط برخی از انواع تومور ساخته می‌شود. این ‌پروتئین باعث رشد و تمایز (تخصصی‌تر شدن) سلول‌ها می‌شود. فاکتور رشد اپیدرمی نوعی فاکتور رشد و نوعی سیتوکین است. به‌جای Epidermal Growth Factor، از واژه EGF هم استفاده می‌شود.

 

۱-۱۳-۲ فاکتور رشد اندوتلیال عروقی: Vascular Endothelial Growth Factor
 

ماده‌ای که توسط سلول‌های محرک تشکیل رگ‌های خونی جدید ساخته می‌شود. به‌جای به‌کارگیری واژه Vascular Endothelial Growth Factor، از VEGF هم استفاده می‌شود.

 

۱-۱۳-۳ فاکتور رشد خون‌ساز Hematopoietic Growth Factor
 

گروهی از پروتئین‌ها که باعث رشد و بالغ شدن سلول‌های خونی می‌شوند.

 

۱-۱۳-۴ فاکتور رشد شبه انسولین Insulin – Like Growth Factor:
 

پروتئینی که در بدن تولید می‌شود و رشد بسیاری از انواع سلول‌ها را تحریک می‌کند. فاکتور رشد شبه انسولین شبیه انسولین است (انسولین هورمونی است که در لوزالمعده تولید می‌شود)، و دارای دو شکل به نام‌های ۱Igf –و ۲Igf – می‌باشد. اگرسطح Igf –۱ از سطح نرمال بالاتر باشد، امکان دارد باعث افزایش یافتن خطر چند نوع سرطان شود. فاکتور رشد شبه انسولین نوعی فاکتور رشد و نوعی سیتوکین است. از Igf و Somatomedin هم می‌توان به‌جای واژه Insulin – Like Growth Factor استفاده نمود.

 

۱-۱۳-۵ فاکتور رشد شبه مخدری (اپیوییدی). Opioid Growth Factor:
 

ماده‌ای که درد را تسکین می‌دهد و اینک کاربرد آن را در درمان برخی از انواع سرطان بررسی می‌کنند. فاکتورهای رشد اپیوییدی خود را به سلول‌هایی در بدن، از جمله به سلول‌های تومور، متصل می‌کنند که روی آنها گیرنده‌های فاکتور رشد اپیوییدی وجود دارد. امکان دارد این امر به متوقف نمودن رشد سلول‌های تومور کمک کند، و ممکن است از رشد رگ‌های خونی هم جلوگیری نماید که تومور‌ها برای رشد خود به آنها احتیاج دارند. فاکتور رشد اپیوییدی نوعی تعدیل‌کننده پاسخ زیست‌شناختی (بیولوژیک) و نوعی عامل ضد رگ‌زایی است. به‌جای واژه Opioid Growth Factor، از OGF هم استفاده می‌شود.

 

۱-۱۳-۶ فاکتور رشد عصب: Nerve Growth Factor
 

‌پروتئینی که بدن آن را تولید می‌کند. این ‌پروتئین باعث رشد سلول‌های عصبی خاصی می‌شود و به زنده ماندن آنها کمک می‌کند

 

۱-۱۳-۷ فاکتور رشد کراتینوسیت Keratinocyte Growth Factor:
 

ماده‌ای طبیعی که رشد سلول‌های اپیتلیال را در پوست و در آستر دهان، معده، و روده‌ها تحریک می‌کند. شکلی از فاکتور رشد کراتینوسیت که در آزمایشگاه تولید می‌شود را فاکتور رشد کراتینوسیت نوترکیب انسانی می‌نامند. به‌جای Keratinocyte Growth Factor، از واژه KGF هم استفاده می‌شود.

 

۱-۱۳-۸ فاکتور رها سازنده کورتیکوتروپین انسانی:
 

ماده‌ای که اینک کاربرد آن را برای درمان سرطان مغز بررسی می‌کنند. این ماده به‌طور طبیعی در هیپوتالاموس (بخشی از مغز) تولید می‌شود و می‌توان آن را در آزمایشگاه هم تولید کرد. ممکن است فاکتور رها سازنده کورتیکوتروپین انسانی به کاهش دادن علائم ناشی از ادم (خیز) مغز کمک کند. فاکتور رها سازنده کورتیکوتروپین انسانی نوعی هورمون عصبی است. به‌جای Human Corticotropin- Releasing Factor، می‌توان از واژه HCRF هم استفاده نمود.

 

۱-۱۳-۹ فاکتور سلول بنیادی: Stem Cell Factor
 

ماده‌ای که باعث تغییر یافتن سلول‌های بنیادی خون به انواع مختلف سلول‌های خونی می‌شود، و تعداد و فعالیت این سلول‌ها را در خون افزایش می‌دهد (سلول‌های بنیادی سلول‌هایی هستند که دیگر انواع سلولی از آنها تولید می‌شوند). به‌جای واژه Stem Ccell Factor، از Kit ligand و SCF هم استفاده می‌کنند.

 

۱-۱۳-۱۰ فاکتور سلول بنیادی متیونیل نوترکیب انسانی Recombinant Human Methionyl Stem Cell Factor:
 

ماده ای که باعث می‌شود سلول‌های بنیادی خون (سلول‌هایی که دیگر انواع سلول‌ها از آنها تولید می‌شوند) به انواع مختلف سلول‌های خون تغییر یابند، تعداد و فعالیت این سلول‌ها را در خون افزایش می‌دهد، و اینک کاربرد آن را برای درمان میلودیسپلازی بررسی می‌کنند. فاکتور سلول بنیادی متیونیل نوترکیب انسانی نوعی فاکتور رشد سلول بنیادی نوترکیب است. از واژه‌های Ancestim، R – Methuscf، و Stemgen هم به‌جای Recombinant Human Methionyl Stem Cell Factor استفاده می‌شود.

 

۱-۱۳-۱۱ فاکتور محافظت از بدن در برابر نور آفتاب: Sun Protection Factor
 

مقیاسی برای درجه‌بندی سطح محافظت از بدن در برابر آفتاب سوختگی در فرآورده‌های ضد نور آفتاب. هرچه این فاکتور بالاتر باشد، محافظت بیشتری از بدن در برابر نور آفتاب به عمل می‌آید. فرآورده‌های ضد نور آفتاب که فاکتور آنها ۲ تا ۱۱ باشد محافظت اندکی در برابر آفتاب سوختگی عرضه می‌کنند. کرم یا لوسیون ضد نور آفتابی که فاکتور آن ۱۲ تا ۲۹ باشد به میزان متوسطی از بدن در برابر آفتاب سوختگی محافظت می‌کند. اگر فاکتور محافظت از بدن در برابر نور آفتاب ۳۰ یا بالاتر باشد، تا حد زیادی از بدن در برابر نور آفتاب محافظت می‌شود. به‌جای واژه Sun protection Factor، از SPF هم استفاده می‌کنند.

 

۱-۱۳-۱۲ فاکتور محرک رشد کلنی گرانولوسیت Granulocyte Colony – Stimulating Factor:
 

یکی از فاکتورهای محرک رشد کلنی که تحریک‌کننده تولید نوتروفیل است (نوتروفیل نوعی گلبول سفید خون می‌باشد). این فاکتور رشد یک سیتوکیتین است که نوعی عامل خون‌ساز (Hematopoietic) می‌باشد. از واژه G – Csf و Filgrastim هم می‌توان به‌جای Granular Colony – Stimulating Factor استفاده نمود.

 

۱-۱۳-۱۳ فاکتور محرک رشد کلنی گرانولوسیت Granulocyte Colony – Stimulating Factor:
 

یکی از فاکتورهای محرک رشد کلنی که تحریک‌کننده تولید نوتروفیل است (نوتروفیل نوعی گلبول سفید خون می‌باشد). این فاکتور رشد یک سیتوکیتین است که نوعی عامل خون‌ساز (Hematopoietic) می‌باشد. از واژه G – Csf و Filgrastim هم می‌توان به‌جای Granular Colony – Stimulating Factor استفاده نمود.

 

۱-۱۳-۱۴ فاکتور محرک رشد کلنی گرانولوسیت – ماکروفاژ (درشتخوار) :
 

Granulocyte – Macrophage Colony – Stimulating Factor

 

ماده‌ای که به تولید تعداد بیشتری گلبول سفید خون (مخصوصاً گرانولوسیت و ماکروفاژ و سلول‌هایی که به‌صورت پلاکت در می‌آیند) کمک می‌کند. این ماده یک سیتوکین است و نوعی عامل خون‌ساز (Hematopoietic) می‌باشد. از واژه‌های Gm – Csf و Sargramostim هم می‌توان به‌جای Granular – Macrophage Colony – Stimulating Factor استفاده نمود.
 

 

۱-۱۳-۱۵ عامل رشد مشتق از پلاکت :Platelet-derived growth factor(PDGF)
 

یکی از عوامل رشد با ساختاری پروتئینی است. این پروتئینها در رشد و متابولیسم سلولهای زیادی دخیل هستند و نوعی سیتوکین هستند.

 

۱-۱۴ عامل نکروز تومور آلفا، (به انگلیسی: Tumor necrosis factor alpha):
 

نام یکی از شناخته شده ترین عوامل نکروز تومور است . عوامل نکروز تومور گروهی از سیتوکینها هستند که موجب آپوپتوزیز (خزان یاخته‌ای) سلولها میشوند.عامل نکروز تومور آلفا (TNFα) که بصورت عمده در ماکروفاژها تولید و آزاد میشود (هرچند به وسیله لنفوسیتها و سلولهای کشنده طبیعی نیز میتواند تولید شود) یکی از مهمترین واسطه ها در ایجاد علائم التهاب علائم فاز حاد در بدن انسان است (مانند تب) می باشند. این عامل در شوک سپتیک ، و پشرفت تومور نیز دخالت دارد.

 

۱-۱۵ کاسپازها:
 

کاسپازها جزء خانواده سیستئین پروتئاز هستند که نقش محوری در شروع و فاز اجرایی آپوپتوز ایفا می نمایند .et al Ko¨hler ( 2002) بیان داشتند که این آنزیم ها روی سوبسترا های خاصی عمل و تغییرات بیوشیمیایی و مورفولوژیک در سلول آپوپتوتیک ایجاد می نمایند . ازجمله چروک شدن سلول، متراکم شدن کروماتین، به قطعه قطعه شدن DNA و … بنابراین ارزیابی فعالیت کاسپاز به عنوان یک مارکر بیوشیمیایی آپوپتوز مطرح است.
خانواده کاسپازها در PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)داران دارای ۱۴ عضو است . این آنزیم ها به طور پیوسته در تمام سلول ها به صورت پروآنزیم (زیموژن) ساخته می شوند و در پاسخ به محرک های پروآپوپتوتیک فعال می شوند . پروکاسپاز دارای وزن ملکولی۳۲ تا ۵۶ کیلو دالتون بوده و دارای ۴ دمین می باشد که عبارتند از پرودمین N-ترمینال ،، زیر واحد بزرگ (۱۷تا ۲۱کیلودالتون )، زیر واحد کوچک (۱۰تا ۱۳ کیلو دالتون ) و یک ناحیه اتصالی کوتاه بین زیرواحد کوچک و بزرگ. Et al Cohen ( 1997) بیان داشتند که کاسپاز فعال ” تترامر بوده و از دوهترودیمرتشکیل شده است . تمام کاسپازها دو مشخصه مهم مشترک دارند، یکی این که سیستین پروتئاز هستند و دارای توالی پنتاپپتیدی حفظ شده QACXG حاوی جایگاه فعال ، سیستئین می باشند .
فعال شدن کاسپاز به دنبال پروتئولیز پروآنزیم در جایگاه ریشه آسپارتات خاص بین دمین ها صورت می گیرد که منجر به حذف پرودمین و همچنین ناحیه اتصالی گردیده و منجر به تشکیل هترودیمر، متشکل از یک زیر واحد کوچک و یک زیرواحد بزرگ می شود.
همانطور که بیان شد کاسپاز فعال تترامر بوده و از دوهترودیمرتشکیل شده است . تمام کاسپازها دو مشخصه مهم مشترک دارند، یکی این که سیستین پروتئاز هستند و دارای توالی پنتاپپتیدی حفظ شده QACXG حاوی جایگاه فعال ، سیستئین می باشند دوم اینکه در سوبسترا، پیوند پپتیدی بین ریشه آسپارتات با اسید آمینه بعدی را می شکنند . مشاهده شواهدی مبنی بر فعال شدن پی در پی کاسپازها در روند آپوپتوز، منجر به ارائه مسیر واکنش آبشاری برای کاسپاز هاگردید. این واکنش آبشاری با فعال شدن کاسپازهای آغازگر شروع شده و پیام را از طریق فعال کردن کاسپازهای اجرایی منتقل می نماید . پروکاسپازهای (آغازگر )پروکاسپاز۲،۸،۹،۱۰ و۱۲ (و همچنین کاسپازهای التهابی )پروکاسپاز۱،۴،۵،۱۱ و۱۳ (که عموما در آپوپتوز د خالت ندارند، دارای پرودمین طویل هستند)بیش از ۱۰۰ اسید آمینه ، در حالی که کاسپازهای اجرایی، دارای پرودمین کوتاه و معمولا کمتر از ۲۰ اسید آمینه می باشند. کاسپازها را بر اساس ساختار، ویژگی نسبت به سوبسترا، فعالیت فیزیولوژیک و اندازه پرودمین پروکاسپاز، تقسیم بندی می نمایند . اما چیزی که در آپوپتوز بیشتر حائز اهمیت است تقسیم بندی کاسپاز ها به دو گروه کاسپازهای آغازگر(کاسپاز۸و۹و۱۰و۱۲) با پرودمین طویل و کاسپازهای اجرایی(کاسپاز ۳و۶و۷) با پرودمین کوتاه می باشند.

 

۱-۱۵-۱ سوبستراهای کاسپاز:
 

تاکنون بیش از ۱۰۰ نوع از سوبستراهای کاسپاز شناخته شده است و مرتباً سوبستراهای جدیدی به این لیست اضافه می گردد .این سوبستراها پروتئین هایی هستند که اعمال مختلفی راانجام می دهند و دارای رزیدوی آسپارتات در وضعیت خاص در ساختار خود هستند که توسط کاسپاز کاتالیز می شوند .تخریب این پروتئین ها در اغلب موارد منجر به غیرفعال شدن آنها و یا فعال شدن پروتئین های هدف می گردد . در میان پروتئین هایی که کاتالیز آن ها توسط کاسپاز منجر به غیر فعال شدن آن ها می شود می توان از پروتئین های اسکلت سلولی نظیر لامین، آلفا فودرین و اکتین نام برد. از پروتئین های دخیل در ترمیمDNA توپوایزومرازI پلی ADP – ریبوز پلی مراز (PARP)و DNA-PK می باشند . از پروتئین های دخیل در چرخه سلولی نیز می توان از پروتئین رتینوبلاستوماP Rb )، ۲۱ P و ۲MDM) را نام برد.
فعال شدن کاسپاز به میزان زیادی، مختص آپوپتوز است وتعیین فعالیت کاسپاز ها برای تمایز بین نکروز و آپوپتوز می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
Sadowski et al ( 2002) بیان داشتند علاوه بر نقش و اهمیت کاسپازهادر فرایند آپوپتوز، کاسپازها در فرایند تکامل، تمایز و التهاب نیز دخالت دارند.

 

۱-۱۶ سیتوکین ها:
 

سیتوکین‌ها دسته‌ای از مولکول‌های پروتئینی محلول در آب هستند که از سلول‌های گوناگون و بیشتر در پاسخ به یک تحریک٬ ترشح می‌شوند و وظیفه انتقال پیام بین سلول‌ها را برعهده دارند. پی‌آمد حضور سیتوکین٬ تغییر در رفتار سلول‌های دارای گیرنده سیتوکین ترشح شده ، از جمله رشد٬ تغییر و یا مرگ سلول است. کنش و اثر سیتوکین تولید شده از یک سلول بیشتر بر سلول‌های پیرامون همان سلول را شامل می‌گردد ولی می‌تواند کنش ‌سیستمی و اثر بر تمامی ارگانیزم را بدنبال داشته باشد. سیتوکین دارای اثر اتوکراین (تغییر در خود سلول ترشح کننده) و پاراکراین (تغییر در دیگر سلول‌ها) بوده و می‌تواند مانند یک هورمون اثراتی بر سلول‌های بسیار دورتر از خود نیز داشته باشد.

 

۱-۱۶-۱ سنتز سیتوکین‌ها در سلول‌ها:
 

سیتوکین‌ها از سلول‌های مختلف سیستم ایمنی تولید می‌شوند. ساختار آنها پروتئین، پپتید و یا گلیکوپروتئین می‌باشد. سیتوکین‌ها بر اساس عملکرد، سلولهای مترشحه و سلولهای هدف دارای چند زیر گروه اینترلوکین، کموکاین، اینترفرون، فاکتور نکروز کننده تومور (TNF)، لنفوکین و منوکین هستند که هرکدام از سلول متفاوتی ترشح می‌شود. البته امروزه این طبقه بندی کمتر به کار می‌رود.

 

۱-۱۶-۲ تمایز سیتوکین‌ها از هورمون‌ها:
 

تفکیک سیتوکین‌ها از هورمونها کمی دشوار است ولی چند تفاوت راهگشا است؛ سیتوکینها غلظت کمتری در خون دارند، بر سلولهای اطراف خود موثرترند، از سلولهای مختلفی ترشح می‌شوند، بیشتر بر سیستم ایمنی موثرند و … ولی هورمونها از بافتهای مشخصی مانند غدد با غلظت بیشتر در خون ترشح می‌شوند و عملکردهای متنوعی دارند.

 

۱-۱۶-۳ انواع سیتوکین‌ها:
 

آن دسته از سیتوکین‌ها که از ماکروفاژها ترشح می‌شوند منوکین و آن دسته که از لنفوسیت‌ها ترشح می‌شوند لنفوکین نامیده می‌شوند.
سیتوکین‌ها بسیار متنوع هستند و از طریق گیرنده‌هایی که روی سلولهای مختلف بدن دارند به آنها متصل شده و اثرات خود را بدین شکل اعمال می‌کنند. گروهی از سیتوکین‌ها را اینترلوکین می‌نامند که تعداد آنها بسیار زیاد است و با شماره مشخص می‌شوند مانند اینترلوکین ۱۷. اریتروپوئیتین و تروموبوپویتین نیز از سایتوکین‌ها هستند ولی عملکردی متفاوت از سیستم ایمنی دارند.

 

۱-۱۶-۴ عملکرد سیتوکین‌ها در سلول‌ها:
 

موادی که از سلولهای مختلف بدن از جمله سلولهای سیستم دفاعی ترشح می‌شود و بر فعالیتهای سیستم ایمنی تاثیر دارد تحت نام کلی سیتوکین‌ها نامیده می‌شوند. سیتوکین‌ها را بسیاری از سلولها و موادی شبیه سیتوکین را همه سلولهای بدن در شرایط خاص قادرند ترشح کنند. سیتوکین‌ها قادر به فعال سازی ماکروفاژها هستند و لنفوسیتهای B را مبدل به پلاسماسل می‌کنند و تولید کلاس‌های مختلف آنتی بادی را القا می‌کنند. سیتوکین‌ها قادرند با تبدیل دسته‌ای از لنفوسیتهای فعال شده به سلولهای خاطره‌ای در بدن ایجاد مصونیت کنند.
برخی از سیتوکین‌ها مستقیما به سلولهای سرطانی حمله می‌کنند.

 

۱-۱۷ سیکلواکسیژنازها:
 

آنزیم سیکلواکسیژناز ۲۰ سال پیش برای اولین بار شناخته شد، (PGHs) سنتازآنزیم کلیدی در تبدیل اسید آراشیدونیک به پروستاگلاندین ها است. در سال ۱۹۷۶ تخلیص و فعالیت آنزیمی سیکلواکسیژناز مشخص گردید.
در سال ۱۹۹۱ مشخص شد در PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)داران دو ایزوفرم از این آنزیم، بنا م های ۱Cox- و
۲- Cox با ژ ن های مستقل و الگوی بیان متفاوت وجود دارد داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی نظیر آسپرین، از ۱۰۰ سال پیش جهت مهار ایزوزیم های سیکلواکسیژناز در اختیار همگان می باشند. دو ایزوزیم مذکور از لحاظ اندازه، توالی اسید آمینه ای و فعالیت آنزیمی مشابه می باشند ولی از لحاظ الگوی بیان و عملکرد سلولی تفاوت دارند آنزیم.
۱Cox- در اکثر بافت ها بطور پیوسته بیان می شود، در حالی که ۲Cox- به عنوان جزئی از واکنش های التهابی در پاسخ به تحریکات خارج سلولی سریعاً القاء می گردد و میزان آن در اغلب بافت های طبیعی غیر قابل سنجش می باشد
۲ Cox- نقش مهمی در تنظیم تکثیر سلولی، تمایززدایی التهاب، درد، و سرطان ایفاء می کند
مهار ۲Cox-به عنوان یک استراتژی امیدبخش و مؤثر برای درمان و جلوگیری از سرطان مورد توجه قرار گرفته است.

 

۱-۱۷-۱ مهارکننده های سیلکواکسیژناز و نحوه عمل آنها:
 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 186
  • 187
  • 188
  • ...
  • 189
  • ...
  • 190
  • 191
  • 192
  • ...
  • 193
  • ...
  • 194
  • 195
  • 196
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • شناسایی و اعتبار یابی استانداردهای شغلی مدیران مدارس متوسطه- قسمت ۶
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی با موضوع طراحی و ساخت یک واحد رآکتور بی هوازی ترکیبی در شهرستان ...
  • بررسی ساختار و هزینه اجتماعی انحصار در صنعت بانکداری ایران- قسمت ۱۱
  • مفهوم دعا و آثار تربیتی آن در قرآن و روایات- قسمت ۴
  • دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با بررسی جذب و رهایش داروی اکسی تتراسایکلین بر روی گرافن اکساید عامل دار ...
  • توصیه های کلیدی و ضروری درباره آرایش
  • راهنمای نگارش مقاله در رابطه با مطالعه تطبیقی واژه مَلَک در قرآن کریم- فایل ۵
  • تأثیر شدت نور بر مراحل رشد رویشی و زایشی نخود- قسمت 33
  • ارزیابی میزان مس، روی و منگنز در سرم، کبد و استخوان موشهای صحرایی نر تغذیه شده با نان غنی شده با آهن و بررسی ارتباط آنها با شاخص های استرس اکسیداتیو- قسمت ۵
  • پژوهش های انجام شده با موضوع بررسی رابطه عوامل سازمانی با کارایی سیستم مدیریت دانش ( مورد ...
  • دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه | ۲-۷-۱-تحقیقات انجام شده درخارج از ایران – 7
  • بررسی نقش مربی در تربیت از نظر اسلام- قسمت ۱۳
  • ☑️ نکته های ارزشمند و حرفه ای درباره آرایش دخترانه
  • بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی انزوای اجتماعی دختران مجرد- قسمت ۵
  • بررسی رابطه بین ابعاد ساختار سازمانی با وضعیت مدیریت دانش در سازمانهای دولتی شهر بندر عباس- قسمت ۱۶
  • بررسی تاثیر وابستگی گروهی بر روی تصمیم گیری پرداخت سودسهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران- قسمت ۳
  • شناسایی و رتبه بندی مولفه های هوش معنوی کارکنان- قسمت ۱۴
  • اخلاق در بوستان- قسمت 10
  • نیچه و غلبه بر نیست¬انگاری از طریق زیبایی¬شناسی- قسمت ۴
  • بررسی مقایسه ای عملکرد و سازگاری خانواده های دارای نوجوان کم توان هوشی آموزش پذیرکه از خدمات مراکز توانبخشی روزانه استفاده می کنند و خانواده هایی که از این خدمات استفاده نمی کنند- قسمت ۷
  • بررسی رهن و توثیق بیمه نامه در حقوق ایران۹۱- قسمت ۶
  • " خرید متن کامل پایان نامه ارشد – از جمله مهمترین اهداف برنامه آموزش مهارت های زندگی شامل: – 5 "
  • تأثير گروه های مرجع بر سبک پوشش جوانان مطالعه موردي دانش آموزان مقطع متوسطه منطقه سنگر- قسمت 10
  • امکان سنجی بکارگیری مربی گری (Coaching) در فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی مدیران مدارس آموزش و پرورش شهرستان رباط کریم- قسمت ۱۵
  • بررسی فقهی حقوقی ملاک عمد در قتل عمد با تاکید قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲- قسمت ۵
  • مقالات و پایان نامه ها در رابطه با بررسی عوامل موثر بر وفاداری و رضایتمندی مشتریان بیمه پاسارگاددر شهرستان اصفهان- فایل ...
  • مقالات و پایان نامه ها درباره راهکارهای فردی مبارزه با انحرافات جنسی از دیدگاه قرآن و ...
  • بررسی حکم مفسد فی الارض از دیدگاه فقه امامیه و حقوق ایران- قسمت ۸
  • توصیف فصول درقصایدِ شاعران شاخص ِسبک خراسانی۹۳- قسمت ۴
  • تبیین نسبت حقوق مدنی زن و مقتضیات زمان و مکان- فایل ۵

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان