«منافقان مىخواهند خدا را فریب دهند در حالى كه او آنها را فریب مىدهد و هنگامى كه به نماز برمىخیزند، با كسالت برمىخیزند و در برابر مردم ریا مىكنند و خدا را جز اندكى یاد نمىنمایند.»
از این آیه شریفه شدت رذالت ریا را می فهمیم چرا که انجام دادن عمل ریایی از جمله ویژگی های منافقین شمرده شده است. منافقینی که از دیدگاه الهی از کافران هم بدتر می باشند.
3-5-2. روایات
در کلام گهربار معصومین علیهم السلام نیز که مفسرین واقعی قرآن می باشند در مذمت و تبیین صفت ریا بیانات زیبایی داریم. رسول الله صلی الله علیه وآله عذاب شدیدی برای ریاکار بیان کرده اند. ایشان می فرمایند: « َ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرْآنَ یُرِیدُ بِهِ رِیَاءً وَ سُمْعَةً لِیُمَارِیَ بِهِ السُّفَهَاءَ وَ یُبَاهِیَ بِهِ الْعُلَمَاءَ وَ یَطْلُبَ بِهِ الدُّنْیَا بَدَّدَ اللَّهُ عِظَامَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَمْ یَكُنْ فِی النَّارِ أَشَدُّ عَذَاباً مِنْهُ وَ لَیْسَ نَوْعٌ مِنْ أَنْوَاعِ الْعَذَابِ إِلَّا سَیُعَذَّبُ بِهِ مِنْ شِدَّةِ غَضَبِ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ سَخَطِه »[153] «اگر کسی آموزش قرآن ببیند برای ریاکاری و سمعه[154] تا با کم خردان جدال کند یا به دانشمندان فخر بفروشد یا با آن دنیا را طلب کند خداوند متعال استخوان هایش را در قیامت در هم می شکند و در جهنم عذابی شدیدتر از عذاب نیست. و هیچ نوعی از عذاب نیست مگر اینگه خداوند به خاطر شدت غضب و خشمش بر او، او را با آن عذاب می کند.»
امیرالمؤمنین علیه السلام آفت عبادت را ریاکاری دانسته اند:« آفه العبادة الریاء»[155] ریا در عبادت شرک است و هر کس عبادات و کارهای خوب خود را به خاطر مردم انجام دهد غیر خدا را در نیت خود وارد کرده و با شرک آلود کردن آن موجب از بین رفتن آن شده است.
ایشان در کلامی دیگر فرمودند: «إِنَّ أََدنَى الرِّیاءِ شِركٌ»[156] « کمترین حد ریا شرک است.»
امام صادق علیه السلام نیز در این زمینه فرموند: « وَیْلَكَ یَا عَبَّادُ إِیَّاكَ وَ الرِّیَاءَ فَإِنَّهُ مَنْ عَمِلَ لِغَیْرِ اللَّهِ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَى مَنْ عَمِلَ لَهُ. »[157] «واى بر تو اى عباد از ریا، بپرهیز كه هر كه براى غیر خدا كار كند، خدا او را به كسى كه برایش كار كرده واگذارد.»
همچنین رسول الله صلی الله علیه وآله فرموند: « إنّ الْمرائِی یدْعى یوْم الْقیامة بأرْبعة أَسْماء یا كافر یا فاجر یا غَادِرُ یَا خَاسِرُ حَبِطَ عَمَلُكَ وَ بَطَلَ أَجْرُكَ فَلَا خَلَاصَ لَكَ الْیَوْمَ فَالْتَمِسْ أَجْرَكَ مِمَّنْ كُنْتَ تَعْمَلُ لَهُ»[158]
«در قیامت به شخص ریاکار به چهار اسم خطاب می شود ای کافر ای فاجر ای حیله گر ای زیانکار عملت حبط شد و مزدت باطل گشت و امروز هیچ راه رهایی برای تو نیست پس مزدت را از کسی که برای او کار می کردی بطلب.»
باید دانست شخص ریاکار آثار رفتارش از عملش مشخص است و افرا دبه راحتی می توانند ریاکار را مورد شناسایی قرار دهند اما گاهی فرد در خفا دست به ریا می زند و در این صورت نیز عمل او از بین می رود و در قیامت به کافر و فاجر و حیله گر و زیانکار خطاب می شود.و همین خطابات باطن ریا را برای ما معلوم می دارد .
3-5-3. نشانه های ریا کار
برای پیدا کردن معیار برای شناخت اعمال ریائی از غیر ریا بهترین کار استفاده از روایات اهل بیت علیم السلام است. در روایاتی از حضرت علی علیه السلام در مورد نشانه های ریاکار چنین آمده است: « لِلمرائِی أَربَع عَلامَات یَكسلُ إذا كان وَحدَه و یَنشِطُ إذا كان فِی الناسِ و یَزیدُ فِی العَمَلِ إذا أثنَی علیه و ینقصُ مِنه إذا لَم یثنِ عَلیه »[159]
«ریا کار چهار علامت دارد:اگر تنها باشد اعمال خود را با کسالت انجام می دهد و اگر در میان مردم باشد با نشاط انجام می دهد و هرگاه او را مدح و ثنا کند بر اعمالش می افزاید و هر گاه ثنا نگوید از آن می کاهد.»
3-5-4. ریشه و منشأ ریا
مرحوم ملا محسن فیض کاشانی در کتاب «اخلاق حسنه» فرموده اند: « منشا ریا از آنجاست که آدمی از تعریف و ستایش خرسند می شود و دوست می دارد همواره اوقات مورد ستایش قرار بگیرد و کمتر ببیند به نکوهش آنان مبتلا شود از آن طرف چشم داشت به مال و سرمایه نیز دارد»[160]
صاحب کتاب جامع السعادات عوامل دیگری را به عنوان انگیزه های ریا می داند: «باعث بر ریا یا تمکن یافتن از گناه است مانند اظهار ورع و تقوا تا امر حکومت و قضا به او تفویض شود.اظهار دیانت و تقوا برای دفع تهمت گناهانی که مرتکب شده یا رسیدن به بهره و لذت های مباح از لذت های دنیوی یا ترس از اینکه به دیده تحقیر نگریسته شود.» گاهی جهل شخص نسبت به علم الهی به احوال و امور سبب ریا و سمعه می دادند.[161]
<table width=”>
_Toc396757754″>3-6. تکبر
تکبر یعنی اینکه آدمی خود را بالاتر از دیگری دیده و اعتقاد دارد نسبت به غیر خود رجحان دارد از این روی در تکبر شخص دیگری هست که فرد متکبر خود را از او برتر ببیند.
عبد العلی می گوید به امام صادق علیه السلام گفتم کبر جیست؟ امام صادق علیه السلام فرمودند:«أَعْظَمُ الْكِبْرِ أَنْ تَسْفَهَ الْحَقَّ وَ تَغْمِصَ النَّاسَ قُلْتُ وَ مَا سَفَهُ الْحَقِّ قَالَ یَجْهَلُ الْحَقَّ وَ یَطْعُنُ عَلَى أَهْلِهِ.»[162] یعنی «بزرگترین تكبر این است كه حق را سبك شمارى و مردم را پست دانى، گفتم سبك شمردن حق چیست؟ فرمود: در برابر حق نادانى كند و به اهل حق طعنه زند.»
یکی از رذایل اخلاقی که به کبر نزدیک است صفت عجب می باشد. فرق کبر با عجب این است که در عجب، آدمی خود را «کسی» می بیند و خود پسند می باشد، اگر چه پای شخص دیگری در میان نباشد ولی در کبر باید پای غیر نیز در میان باشد تا خود را از آن برتر بداند و بالاتر ببیند.
کبر از گناهانی است که در قرآن مجید بر آن وعده عذاب داده شده است. خداوند متعال می فرماید: «أَ لَیْسَ فی جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرین»[163] «آیا متكبران را در جهنم جایگاهى نیست؟»
به عقیده بسیاری از علمای اخلاق ام المفاسد و مادر همه رذائل و ریشه تمام بد بختی ها و صفات زشت انسانی تکبر و استکبار می باشد.
خداوند در قرآن کریم در داستان خلقت حضرت آدم، تکبر ابلیس را نکوهش می کند. هنگامی که خداوند به فرشتگان امر به سجده کرد ابلیس به سبب تکبر نافرمانی کرد و از جایگاه ملائکه خارج شد می فرماید: « وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائكَةِ اسْجُدُواْ لاَدَمَ فَسَجَدُواْ إِلَّا إِبْلِیسَ أَبىَ وَ اسْتَكْبرَ وَ كاَنَ مِنَ الْكَافِرِین»[164] چون ابلیس خود را برتر از حضرت آدم دانست وتکبر ورزید؛ به همین خاطر حاضر به سجده کردن نشد و از امر خدا سرباز زد و سرانجام کافر و بی ایمان شد. حضرت علی علیه السلام در خطبه زیبای قاصعه می فرماید که پایه گذارتکبر، ابلیس می باشد: « فَافْتَخَرَ عَلَى آدَمَ بِخَلْقِهِ وَ تَعَصَّبَ عَلَیْهِ لِأَصْلِهِ فَعَدُوُّ اللَّهِ إِمَامُ الْمُتَعَصِّبِینَ وَ سَلَفُ الْمُسْتَكْبِرِینَ الَّذِی وَضَعَ أَسَاسَ الْعَصَبِیَّةِ وَ نَازَعَ اللَّهَ رِدَاءَ الْجَبْرِیَّةِ وَ ادَّرَعَ لِبَاسَ التَّعَزُّزِ وَ خَلَعَ قِنَاعَ التَّذَلُّلِ أَ لَا [یَرَوْنَ] تَرَوْنَ كَیْفَ صَغَّرَهُ اللَّهُ بِتَكَبُّرِهِ وَ وَضَعَهُ بِتَرَفُّعِهِ فَجَعَلَهُ فِی الدُّنْیَا مَدْحُوراً وَ أَعَدَّ لَهُ فِی الْآخِرَةِ سَعِیراً»[165] «شیطان به آفرینش خویش به آدم فخر كرد، و به خاطر ریشهاش كه از آتش بود بر او تعصب ورزید. این دشمن خداوند پیشواى اهل تعصب، و پیشرو گردنكشان است، كه بنیاد عصبیت را بنا كرد، و با خداوند در لباس عزت و كبریایى، به ستیز برخاست، و آن لباس عزت را بر خود پوشید، و جامه فروتنى و خاكسارى را در آورد. نمىبینید خداوند چگونه او را محض تكبرش به شدت تحقیر كرد، و به سبب گردنكشى به چاه سرافكندگى در انداخت؟! پس او را در دنیا طرد از رحمت نمود، و براى وى در آخرت آتش فروزان مهیا ساخت.»
از منشأهای تکبرو خود بینی می توان حقد (کینه)، و ریا را نام برد. افراد متکبر چون خود را بالاتر از بقیه می دانند رفتار و منش های خاصی دارند. مثلاً همیشه انتظار دارند دیگران به آن ها سلام کنند، کسی پیش از آن ها وارد مجلس نشود و همیشه درصدر مجلس جای گیرند، مردم در برابر آن ها کوچکی کنند، کسی از آن ها انتقاد نکند و حتی پند و اندرز نگوید و همه باید برای آن ها امتیاز قائل شوند.
3-6-1. آیات قرآن
خداوند متعال در قرآن کریم عاقبت متکبرین را دخول در آتش جهنم و خواری بیان می فرمایند:
«إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتىِ سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِین»[166]
«قطعا کسانی که تکبر می ورزند از عبادت من به زودی به جهنم خوار شونده داخل می شوند.»
در سوره مبارکه مدثر نیز در مورد رفتار متکبرانه چنین آمده است:
«ثمَُّ عَبَسَ وَ بَسَرَ*ثمَُّ أَدْبَرَ وَ اسْتَكْبر»[167]
«پس چهره در هم کشیدو عجولانه دست به کار شد سپس پشت کرد و تکبر ورزید »
در آیات بسیاری از قرآن کریم از تکبر و رفتار های تکبر آمیز به نکوهش یاد شده و از آن نهی شده است از جمله همین آیه که چنین رفتاری را ناپسند دانسته است.
در سوره مبارکه اسراء نیزحالات متکبران بیان شده است که کسانی که این رذیله خلاقی درآن ها رسوخ کرده است گردن فرازی می کنند و پاهای خود را محکم بر زمین می کوبند تا خود را برتر از دیگران معرفی کنند:
«وَ لَا تَمْشِ فىِ الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَن تَخرِقَ الْأَرْضَ وَ لَن تَبْلُغَ الجِبَالَ طُولاً»[168]
«و در روی زمین با حالت نخوت راه مرو چرا که هرگز زمین را نمی توان شکافت و در بلندی به کوه ها نمی توان رسید.»
پایان نامه ها
0