مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
بررسی عدم تقارن زمانی سود ناشی از محافظه ‌کاری و چسبندگی ...
ارسال شده در 28 مهر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

چسبندگی هزینه‌ها[۱۸]: میزان افزایش در هزینه‌ها هنگام افزایش در سطح فعالیت، بیش‌تر از میزان کاهش در هزینه‌ها هنگام کاهش در حجم فعالیت است (اندرسون، بانکر و جاناکرامان، ۲۰۰۲).
۱-۱۲. خلاصه فصل
در این فصل به ارائه­ کلیات تحقیق پرداخته شد و طرح کلی تحقیق مشخص گردید. موارد ذکر شده در این فصل شامل مقدمه، بیان موضوع تحقیق، اهمیت و ضرورت انجام تحقیق، اهداف اساسی تحقیق، استفاده­کنندگان از نتایج تحقیق، فرضیه ­های تحقیق، روش تحقیق، جامعه و نمونه آماری تحقیق بودند.
۱-۱۳. چارچوب فصول بعد
در فصل دوم به ارائه­ مبانی نظری، ادبیات موضوع و مطالعات داخلی و خارجی صورت گرفته در حوزه عدم تقارن زمانی سود و چسبندگی هزینه‌ها پرداخته خواهد شد. در فصل سوم، روش انجام تحقیق تشریح شده و جامعه­ آماری، نمونه آماری و روش نمونه گیری استفاده شده ارائه خواهد شد. همچنین در این فصل فرضیه ­های تحقیق بیان شده و متغیرهای تحقیق و شیوه­ محاسبه­ آن‌ ها آورده خواهد شد و روش گردآوری اطلاعات و روش­های آماری استفاده شده تشریح خواهد شد. در فصل چهارم مدل­‌های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و فرضیه ­های تحقیق آزمون خواهد شد و سرانجام در فصل پنجم، خلاصه‌ای از تحقیق، نتایج حاصل از آزمون فرضیه ­ها و تجزیه و تحلیل‌های انجام شده بیان گردیده و توصیه­­هایی برای تحقیقات آتی ارائه خواهد شد.
دانلود پایان نامه

فصل دوم:
مبانی نظری و ادبیات تحقیق
۲-۱. مقدمه
در این فصل، بر تحقیقات در دو زمینه مختلف تمرکز می‌شود؛ ۱) محافظه‌کاری در حسابداری مالی و ۲) چسبندگی هزینه‌ها در حسابداری بهای تمام‌شده. در این فصل به بررسی این مسئله پرداخته خواهد شد که آیا محافظه‌کاری و چسبندگی هزینه‌ها که دو پدیده مختلف می‌باشند، الگوی تجربی مشابهی از عدم تقارن زمانی سود را ایجاد می‌کنند یا نه؟. در صورت وجود چنین وضعیتی، اگر هزینه‌های شرکت چسبنده باشد پس برآورد استاندارد محافظه‌کاری بیش از اندازه‌ی واقعی برآورد خواهد شد زیرا اثر بالقوه چسبندگی هزینه‌ها را در نظر گرفته نشده است. در این فصل هر دو پدیده مورد بررسی قرار خواهد گرفت تا بتوان مدلی را برای اندازه‌گیری دقیق‌تر هر دو پدیده ارائه و آن‌را به صورت تجربی مورد آزمون قرار داد.
۲-۲. محافظه‌کاری
طبق بند ۳۲ از فصل ۴ مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران، شناخت‌ هزینه‌ متضمن‌ ملاحظه‌ این‌ امر است‌ که‌ آیا شواهد کافی‌ مبنی بر وقوع‌ کاهش‌ در حقوق‌ صاحبان‌ سرمایه‌ قبل‌ از پایان‌ دوره‌ مورد گزارش‌ وجود دارد یا خیر. اعمال‌ احتیاط‌ موجب‌ می‌گردد که‌ برای‌ شناخت‌ هزینه‌ در مقایسه‌ با شناخت‌ درآمد، به‌ شواهد وقوع‌ و میزان‌ اتکاپذیری‌ اندازه‌گیری‌ کم‌تری‌ نیاز باشد.
در حسابداری مالی، محافظه‌کاری مالی را درجه‌ی بالای تأییدپذیری اخبار خوب به عنوان سود در برابر اخبار بد به عنوان زیان تفسیر می‌کنند (باسو ۱۹۹۷). واتس و زیمرمن[۱۹] (۱۹۸۶) و واتس (۲۰۰۳) بیان می‌کنند که محافظه‌کاری در گزارشگری مالی بروز می‌کند تا شرکت‌ها بتوانند: ۱) مخاطرات اخلاقی بین سرمایه‌گذاران و مدیران را کاهش دهند،۲) مالیات بر درآمد را کاهش دهند و ۳) احتمال مواجهه با قوانین جدید در مورد شرکت‌های بسیار موفق را کاهش دهند. این موارد منجر به عدم تقارن زمانی شناسایی اخبار خوب در برابر اخبار بد در یک شرایط مساوی می‌شود.
باسو (۱۹۹۷) نشان داد که محافظه‌کاری بر عدم تقارن زمانی سود با توجه به اخبار خوب در برابر اخبار بد دلالت دارد. او با ارائه نگاره شماره ۲-۱ پیش‌بینی کرد که ضریب شیب رگرسیون برای بازده منفی سهام باید بیش‌تر از بازده مثبت سهام باشد.
اندازه‌گیری تجربی عدم تقارن زمانی سود به‌وسیله باسو (۱۹۹۷) بر مبنای رگرسیون بازده سهام، با شیب متفاوت برای بازده مثبت و منفی سهام (که به ترتیب نشان‌گر اخبار خوب و اخبار بد می‌باشد) قرار دارد.
نگاره ۲-۱: ارتباط بین بازده سهام و سود هر سهم
بازده سهام
سود هر سهم
وی به این نتیجه رسید که ضریب شیب و ضریب تعیین برای بازده منفی سهام نسبت به بازده مثبت بیش‌تر است؛ یعنی این‌که سود، اخبار بد را بسیار سریع‌تر از اخبار خوب منعکس می‌کند و با پیش‌بینی تئوریکی منطبق است. این مدل تجربی به طور گسترده به وسیله پژوهشگران مختلف استفاده شد تا عدم تقارن زمانی سود را به صورت تغییرات مقطعی و سری زمانی شرح دهند.
۲-۲-۱. تفاسیر مختلف محافظه‌کاری
به‌طور معمول محافظه‌کاری را با نام باسو (۱۹۹۷) می‌شناسند. اما لازم به ذکر است که باسو (۱۹۹۷) اولین فردی بود که به صورت تجربی مدلی را برای اندازه‌گیری محافظه‌کاری ارائه کرد و بحث راجع به محافظه‌کاری از سالیان پیش مطرح شده بود. واتس (۲۰۰۳) محافظه‌کاری را از چهار منظر تفسیر می‌کند.
۲-۲-۱-۱. تفسیر محافظه‌کاری از منظر قراردادی.
وجود قراردادهای زیاد بین گروه‌های ذی‌نفع مختلف یک شرکت، موجب می‌شود تا از اعداد حسابداری برای کاهش هزینه‌های نمایندگی استفاده شود (واتس و زیمرمن، ۱۹۸۶). این قراردادها شامل قراردادهای بین شرکت و اعتباردهندگان، قرادادهای پاداش مدیریت، قراردادهای کارکنان و قراردادهای فروش با پورسانت می‌شود. به‌طور کلی، گروه‌های طرف قرارداد خواهان اندازه‌گیری به‌موقع عملکرد و خالص ارزش دارایی‌ها هستند. با فرض ثابت بودن سایر شرایط، مدیران علاقه‌مندند تا در قراردادهای پاداش مدیریت، درآمدهای شرکت را سریع‌تر از هزینه‌ها شناسایی کنند. در قراردادهای بدهی، سود شرکت محدود می‌شود تا سود نقدی بیش‌از اندازه توزیع نشود و سطح دارایی‌ها در حداقل ممکن شناسایی شود. این رویکرد موجب ایجاد اطمینان برای اعتباردهندگان و کاهش هزینه‌های بدهی برای شرکت و در کل کاهش هزینه‌های نمایندگی خواهد شد (اسمیت و وارنر[۲۰]، ۱۹۷۹).
۲-۲-۱-۱-۱. نقش عدم تقارن در قراردادهای بدهی
با توجه به اینکه زمان شناسایی سود در قراردادهای بدهی مهم است، سؤال این‌جا است که چرا درجه‌ی شناسایی بیش‌تری برای درآمد در برابر هزینه لازم است. اعتباردهندگان به شرکت با وضعیت نامتقارنی نسبت به خالص دارایی‌ها روبه‌رو هستند. در زمان سررسید مبلغ وام‌ها، اگر خالص ارزش دارایی‌های شرکت بیش‌تر از ارزش دفتری بدهی‌ها باشد، اعتباردهندگان هیچ مبلغ مازادی را نسبت به این اضافه ارزش دریافت نخواهند کرد. در حالی که اگر در تاریخ سررسید بدهی‌ها، خالص ارزش دارایی‌های شرکت کم‌تر از ارزش دفتری آن‌ ها باشد تا بدهی‌های سررسید شده را پوشش دهد، اعتباردهندگان در مجموع مبلغ کم‌تری را نسبت به ارزش دفتری مبالغ مورد نظر دریافت خواهند کرد.
۲-۲-۲. تفسیر محافظه‌کاری از منظر دعاوی حقوقی
واتس (۱۹۹۳) بیان می‌کند که دعاوی حقوقی مرتبط با قوانین اوراق بهادار، موجب افزایش محافظه‌کاری می‌شود و این به دلیل احتمال بیش‌تر مطرح شدن دعاوی حقوقی برای بیش‌نمایی دارایی‌ها و سود نسبت به کم‌نمایی آن‌ ها است. در صورتی که سرمایه‌گذاران به دلیل بیش‌نمایی دارایی‌ها و سودهای شرکت متضرر شوند، آنگاه به طور معمول حسابرسان و مدیران به عنوان متهم شناخته خواهند شد. به دلیل این‌که احتمال هزینه دعاوی حقوقی برای بیش‌نمایی دارایی‌ها و سودها بیش‌تر است، مدیران و حسابرسان تمایل دارند سودها و خالص دارایی‌ها را کم‌تر از میزان واقعی آن برآورد کنند.
۲-۲-۳. تفسیر محافظه‌کاری از منظر مالیات
مالیات بر سود، از زمان‌های دور مبتنی برسود ابرازی بوده است و این مسئله بر شیوه‌ی محاسبه سود اثر گذاشته است. مدیران به دلیل وجود هزینه مالیات، تمایل دارند تا سود شرکت را کم‌تر از میزان واقعی آن و هزینه‌های شرکت را بیش‌تر از میزان واقعی آن گزارش کنند. به تأخیر انداختن مالیات موجب می‌شود ارزش زمانی پولی که در سال‌های آتی بابت مالیات پرداخت می‌شود، کاهش یابد (در شرایط تورمی).
۲-۲-۴. تفسیر محافظه‌کاری از منظر قانون‌گذاری
مقررات جاری نیز موجب می‌شود تا صورت‌های مالی گزارش‌شده محافظه‌کارانه باشد. واتس (۱۹۷۷) بیان می‌کند که زیان ناشی از ارزش‌گذاری بیش‌تر دارایی‌ها و اضافه برآورد سود در فرایندهای سیاسی، نسبت به سودهای انتقالی به دوره‌های آتی و دارایی‌های کم‌نمایی شده قابل مشاهده‌تر و اساسی‌تر است. این مسئله موجب ایجاد انگیزه در استاندارد نویسان و قانون‌گذاران شده تا محافظه‌کارانه عمل کنند. کمسیون بورس اوراق بهادار امریکا، پس از بحران مالی سال ۱۹۲۹، اضافه برآورد ارزش دارایی‌ها را منع کرد و پیشنهاد داد که حسابداران محافظه‌کارانه عمل کنند. لازم به ذکر است که در بحران مالی سال ۱۹۲۹ امریکا، حسابداران به عنوان عامل اصلی این بحران معرفی شدند.
۲-۳. چسبندگی هزینه‌ها
اگرچه محافظه‌کاری توصیف قابل قبولی از عدم تقارن زمانی سود ارائه می‌کند، یک الگوی تجربی مشابه می‌تواند از یک پدیده‌ی دیگر ناشی شود که آن را چسبندگی هزینه‌ها می‌نامند. تحقیقات اخیر در حسابداری بهای تمام‌شده (مانند اندرسون، بانکر و جاناکرامان، ۲۰۰۲ ؛ ویز، ۲۰۱۰) شرح می‌دهند که بسیاری از هزینه‌ها چسبنده هستند به این معنی که هزینه‌ها هنگام افزایش فروش بیش‌تر افزایش می‌یابند نسبت به زمانی که هزینه‌ها هنگام کاهش فروش (از نظر قدر مطلق) کاهش می‌یابند. پاسخ نامتقارن هزینه‌ها به تغییرات فروش همچنین بیانگر واکنش نامتقارن سود به تغییرات فروش است. در نتیجه سود شرکت نسبت به کاهش فروش حساس‌تر از افزایش فروش است.
به طور کلی می‌توان گفت، همبستگی تغییرات فروش با بازده سهام، مثبت است (در نمونه مورد بررسی این تحقیق، ضریب همبستگی پیرسون بین این دو متغیر ۱۶۵/۰ و در سطح ۱% معنادار است). بنابراین بازده مثبت سهام (اخبار خوب) به احتمال زیاد با افزایش فروش مرتبط (همراه) خواهد بود و بازده منفی سهام (اخبار بد) به احتمال زیاد با کاهش فروش مرتبط (همراه) خواهد بود.
زمانی که چسبندگی هزینه‌ها وجود دارد، سود نسبت به کاهش فروش حساس‌تر از افزایش فروش است و تغییرات فروش با بازده سهام همبستگی مثبت دارد، ارتباط بین سود و بازده منفی سهام باید نسبت به بازده مثبت سهام بیش‌تر (قوی‌تر) باشد. به عبارت دیگر، چسبندگی هزینه‌ها موجب ایجاد عدم تقارن زمانی سود می‌شود که قبلاً به عنوان شاهدی بر محافظه‌کاری تفسیر شده بود (بانکر و همکاران، ۲۰۱۲). بنابراین برای تعیین درجه واقعی محافظه‌کاری باید با دقت، عدم تقارن ناشی از محافظه‌کاری و چسبندگی هزینه‌ها را تفکیک کرد.
۲-۳-۱ تفسیر اقتصادی چسبندگی هزینه‌ها
تفسیر اقتصادی چسبندگی هزینه‌ها بر دو فرض اولیه بنا نهاده شده است: ۱) بسیاری از هزینه‌ها نتیجه‌ی تصمیمات تعهد منابع است که به‌وسیله مدیران آینده‌نگر اتخاذ شده است و ۲) مدیران هزینه‌های تعدیل را زمانی که سطح منابع تعهد شده را تغییر می‌دهند، متحمل می‌شوند؛ مانند هزینه‌های استخدام و اخراج نیروی کار یا هزینه‌های نصب و یا واگذاری ماشین‌آلات و تجهیزات.
برای بهینه‌سازی سطح منابع تعهد شده، مدیران باید بین هزینه‌های تعدیل منابع تعهد شده زمانی که آخرین واحد از منابع تعهد شده اضافه یا حذف می‌شود و خالص ارزش فعلی جریان وجوه نقد (NPVc) که این آخرین واحد انتظار می‌رود ایجاد کند (زمانی که به‌وسیله شرکت استفاده می‌شود) توازن ایجاد کنند. برای مثال، در مورد نیروی کار، هزینه‌های تعدیل شامل هزینه استخدام و اخراج هر یک از کارکنان است و خالص ارزش فعلی هر یک از کارکنان شامل درآمد نهایی محصول تولید شده منهای حقوق وی در طول دوره‌ی خدمت در شرکت و هزینه‌های پایان خدمت است که همه‌ی این هزینه‌ها به ارزش دوره‌ی جاری تنزیل شده‌اند (بنتولیلا و برتولا[۲۱]، ۱۹۹۰).
در تصمیمات بهینه استخدام، مدیران تا زمانی که خالص ارزش فعلی حاصل از آخرین نیروی کار اضافه‌شده از هزینه استخدام بیش‌تر باشد، به اضافه کردن کارکنان ادامه خواهند داد. به‌طور معکوس، در تصمیمات اخراج نیروی کار، مدیران تا زمانی که خالص ارزش فعلی آخرین نیروی کار حذف‌شده منفی و به اندازه کافی بزرگ (از نظر قدر مطلق) باشد تا از هزینه‌های اخراج بیش‌تر شود، به اخراج نیروی کار ادامه خواهند داد. (بنتولیلا و برتولا، ۱۹۹۰).
در نگاره شماره ۲-۲، قاعده تصمیم‌گیری بهینه در حالت وجود عدم تقارن بالقوه در هزینه‌های تعدیل، به صورت خطی نشان داده شده است. برای شرح مطلب، این قاعده‌ی تصمیم‌گیری در مورد نیروی کار مورد بررسی قرار می‌گیرد، ولی بحث راجع به سایر هزینه‌ها نیز به همین شکل است.
قاعده‌ی تصمیم‌گیری بهینه در مورد منابع، در نگاره شماره۲-۲ با ۳ خط نشان داده شده است: ۱) خط نیروی کار مورد نیاز، ۲) خط استخدام و ۳) خط اخراج. خط نیروی کار مورد نیاز نشان می‌دهد که به عنوان تابعی از سطح فروش، اگر هزینه‌های تعدیل وجود نداشته باشد مدیران چقدر باید نیروی کار استخدام کنند. این خط نشان‌دهنده‌ی نقاطی است که درآمد نهایی حاصل از نیروی کار با حقوق (هزینه‌های) نیروی کار برابر است. به دلیل وجود هزینه‌های تعدیل، تعداد نیروی کار بهینه‌ای که ناشی از تصمیمات مدیران است، از این خط انحراف خواهد داشت که در نگاره شماره ۲-۲ به صورت خط اخراج و خط استخدام به تصویر کشیده شده است (بانکر و همکاران، ۲۰۱۲).
نگاره ۲-۲، سطح بهینه منابع با توجه به هزینه‌های تعدیل
خط اخراج
(  )
خط منابع مورد نیاز
خط استخدام
(  )
منابع (هزینه‌ها)
فروش
خط استخدام در نگاره شماره ۲-۲، نشان‌دهنده‌ی تصمیمات بهینه در زمان افزایش فروش است. تا زمانی که  باشد، مدیران به اضافه کردن نیروی کار ادامه خواهند داد، به طوری که NPVc نشان‌دهنده‌ی خالص ارزش فعلی جریان وجوه نقد حاصل از آخرین نیروی کار اضافه شده و  نشان‌دهنده‌ی هزینه‌های استخدام است. خالص ارزش فعلی، نشان‌دهنده‌ی ارزشی است که مدیران انتظار دریافت آن را از آخرین نیروی کار اضافه‌شده به شرکت دارند؛ یعنی درآمد نهایی حاصل از این نیروی کار منهای هزینه‌های حقوق و سایر هزینه‌های آتی مرتبط با پایان خدمت وی در شرکت. در حالت بهینه، این خالص ارزش فعلی باید با هزینه‌های استخدام نیروی کار مساوی باشد. به عبارت دیگر، شرکت باید به استخدام نیروی کار ادامه دهد تا زمانی که بین استخدام یا عدم استخدام یک نیروی کار دیگر بی‌تفاوت (  ) باشد (بانکر و همکاران، ۲۰۱۲).
خط استخدام در نگاره شماره ۲-۲، این وضعیت بهینه و تصمیمات بهینه استخدام را به صورت خلاصه نشان می‌دهد. برای مثال در سطح فروش جاری، اگر تعداد نیروی کار مورد استفاده از دوره‌ی قبل، پایین‌تر از خط استخدام باشد، شرکت در حالت بهینه تا زمانی که به این خط برسد اقدام به استخدام نیروی جدید می‌کند (نگاره شماره ۲-۳). در صورتی که تعداد نیروی کاری که از دوره‌ی قبل به این دوره منتقل شده بالاتر از خط استخدام باشد، شرکت اقدام به استخدام نیروی کار اضافی نخواهد کرد حتی اگر خالص ارزش فعلی آخرین نیروی کار اضافه‌شده مثبت باشد (زیرا خالص ارزش فعلی به اندازه‌ی کافی زیاد نیست تا هزینه‌های استخدام آخرین نیروی کار اضافه‌شده به شرکت را توجیه کند)، (بانکر و همکاران، ۲۰۱۲).
نگاره ۲-۳، سطح بهینه منابع با توجه به سطح فروش شرکت در سال قبل و سال جاری و در شرایط وجود هزینه‌های تعدیل
خط اخراج
خط منابع مورد نیاز

نظر دهید »
راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره مقایسه تطبیقی عوامل تاثیرگذار بر خرید ناگهانی و برنامه ریزی ...
ارسال شده در 28 مهر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع
 

۱۱

 

تعارض و کشمکش روانی

 

 

 

۱۲

 

کاهش ارزیابی شناختی

 

 

 

۱۳

 

عدم ارزیابی عواقب

 

 

 

۱۴

 

بداهه بودن

 

 

 

۱-۲-۳- مدل عوامل تاثیر گذار بر خرید
با توجه به مطالب عنوان شده شناسایی عوامل موثر بر خرید و بررسی تاثیر هر یک از این عوامل بر میزان خرید میتواند فاکتور مهمی برای بازاریابان در جهت افزایش میزان فروش باشد. برای شناسایی عوامل موثر بر خرید، از یک مدل بومی ارائه شده توسط محققین ایرانی (قادری و نظری، ۱۳۹۰) استفاده شده است. در این مدل چهار دسته عوامل تاثیر گذار بر رفتار خرید شامل عوامل جمعیت شناختی (سن ، جنسیت و …) عوامل آمیخته بازاریابی (نوع محصول ، قیمت و …) عوامل موقعیتی (محیط خرید ، راهنمایی فروشنده و …) و عوامل روان شناختی (فرد گرایی، تحریک پذیری و …) بر میزان خرید شناسایی شده و یک مدل بومی ارائه شده است و ما در این تحقیق اثر هر یک از این عوامل با هر دو نوع خرید را بررسی و مقایسه خواهیم کرد. مدل ذکر شده در شکل ۱-۱ نشان داده شده است(قادری و نظری، ۱۳۱،۱۳۹۰):
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۱-۳- اهداف تحقیق
الف) اهدف اصلی: در این تحقیق مقایسه تطبیقی بین تاثیرعوامل موثر بر خرید ناگهانی و خرید برنامه ریزی شده میباشد. در واقع در این تحقیق سعی میشود تا یک مقایسه تطبیقی بین عوامل موثر بر خرید در خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده صورت گیرد.
ب) اهداف فرعی: اهداف فرعی این تحقیق مطابق با مدل عنوان شده در این تحقیق شامل ۴ دسته از اهداف فرعی ذیل می باشد(قادری و نظری، ۱۳۹۰):
عوامل جمعیت شناختی:
۱-تعیین تفاوت اثر جنسیت مصرف کنندگان بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده .
۲- تعیین تفاوت اثر سن مصرف کنندگان بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی.
عوامل موقعیتی:
۳- تعیین تفاوت اثر مناسب بودن محل خرید بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده.
۴- تعیین تفاوت اثر تنها به خرید رفتن بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده.
۵- تعیین تفاوت اثر راهنمایی فروشنده بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده.
عوامل روان شناختی:
۶- تعیین تفاوت اثر عزت نفس بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده.
۷- تعیین تفاوت اثر فردگرایی بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده.
۸- تعیین تفاوت اثر تحریک پذیری بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده.
عوامل آمیخته بازاریابی:
۹- تعیین تفاوت اثر نوع محصول بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده.
۱۰- تعیین تفاوت اثر قیمت محصول بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده.
۱۱- تعیین تفاوت اثر ترفیعات بازاریابی بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده.
۱-۴- فرضیه های تحقیق
فرضیه های این تحقیق با توجه به مدل عنوان شده به شرح زیر است. البته لازم به توضیح است که ما در این تحقیق با دو متغییر وابسته (خرید ناگهانی و خرید برنامه ریزی شده) و ۱۱ متغییر وابسته مواجه می باشیم.
۱-۴-۱- عوامل جمعیت شناختی
جنسیت: موضوع جنسیت و سن افراد به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار بر خرید همواره مورد بررسی قرار میگیرد. در تحقیقات کولی و برکس عنوان شده است که زنان معمولا میزان خرید ناگهانی بیشتری نسبت به مردان دارند (کولی و برکس[۵]،۲۰۰۳). از این رو بررسی عوامل فوق مهم بوده و فرضیه ۱ و فرضیه ۲ به قرار زیر است:
فرضیه۱: جنسیت دارای اثر متفاوت بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده است.
فرضیه۲: سن مصرف کنندگان دارای اثر متفاوت بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده است.
۱-۴-۲- عوامل موقعیتی
میهیچ و کورسان در پژوهش خود بیان میدارند که دکوراسیون داخلی، رنگ بندی، نور، بو، موسیقی، نحوه قرارگیری تجهیزات و کالاها، نحوه نمایش محصولات جزو عوامل محیط خرید قرار میگیرند و مناسب بودن مجموعه آن ها سبب تشدید رفتار خرید ناگهانی میشود (میهیچ و کورسان[۶]، ۲۰۱۰). همچنین ماتیلا و ویرتز در تحقیق خود به این نتیجه رسیده اند که اگر محیط خرید تحریک کننده و جذاب باشد، خود کنترلی مشتریان کاهش یافته و در نتیجه رفتار خرید ناگهانی تشدید میشود(ماتیلا و ویرتز[۷]، ۲۰۰۱). بنابراین فرضیه زیر ارائه میگردد:
فرضیه ۳ : مناسب بودن محیط خرید دارای اثر متفاوت بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده است.
تنها به خرید رفتن: در هر منطقه جغرافیایی فرهنگ خاص آن منطقه حاکم میباشد که در زندگی افراد آن منطقه مشهود است. این فرهنگ در رفتار های مصرف کننده ساکن در منطقه جغرافیایی مورد نظر نیز دیده میشود. در یک فرهنگ و محیط ممکن است در خرید هایی که به همراه دیگران صورت میگیرد، میزان خرید افزایش یابد. لو با انجام یک آزمایش به این نتیجه دست یافت که شرکت کنندگان وقتی با دوستان خود به خرید میروند تمایل بیشتری به خرید دارند (لو[۸]، ۲۰۰۵). روک و فیشر بیان میدارند که ناشناس بودن در محیط خرید میتواند احتمال خرید را افزایش دهد. در واقع خریداران تمایل دارند که محصولات و سبک های جدید را در حالی امتحان کنند که ناشناس هستند (روک و فیشر[۹]، ۱۹۹۵). برای بررسی این موضوع فرضیه زیر ارائه میگردد:
فرضیه۴: تنها به خرید رفتن دارای اثر متفاوت بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده است.
تحقیقات قبلی نشان میدهد که راهنمایی و کمک فروشنده به مشتری بر میل به خرید مشتریان تاثیر میگذارد(بیکر و همکاران[۱۰]، ۱۹۹۴). ماتیلا و ویرتز هم در مطالعه خود در یافتند که رفتار دوستانه فروشنده باعث تعدیل اثر منفی شلوغی فروشگاه میشود و تاثیر به سزایی در خرید ناگهانی دارد(ماتیلا و ویرتز، ۲۰۰۱). بنابراین فرضیه زیر مطرح میشود:
فرضیه ۵: راهنمایی فروشنده دارای اثر متفاوت بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده است.
۱-۴-۳- عوامل روان شناختی
الیوت معتقد است عزت نفس اجتماعی یک فرد نقش مهمی در خرید ناگهانی او ایفا میکند(الیوت[۱۱]، ۱۹۹۴). امیلی ترمبلی در تحقیق خود به عامل عزت نفس پرداخته و به این نتیجه رسیده است که رابطه معکوسی میان سطح عزت نفس و میزان خریدهای ناگهانی وجود دارد(امیلی ترمبلی[۱۲]، ۲۰۰۵). سیلورا و همکارانش نیز در پژوهش خود دریافتند که میان عزت نفس و بخش شناختی خرید ناگهانی رابطه ای وجود ندارد اما بین عزت نفس با بخش احساسی خرید ناگهانی یک رابطه وارونه دیده میشود(سیلورا و همکارانش[۱۳]، ۲۰۰۸). با این وجود هارمانسیوگلو و همکارانش در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که میان عزت نفس و میل به خرید ناگهانی رابطه مثبتی وجود دارد، اما میان عزت نفس و رفتار خرید ناگهانی مشتری رابطه معنی داری دیده نمیشود(هارمانسیوگلو و همکارانش[۱۴]، ۲۰۰۹). برای بررسی این موضوع فرضیه زیر مطرح میشود:
فرضیه۶: عزت نفس دارای اثر متفاوت بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده است.
فردگرایی در مقابل جمع گرایی قرار دارد. فرد گرایی یک الگوی اجتماعی است که شامل افرادی میباشد که خود را مستقل و متکی به نفس میبینند. کاسن و لی در تحقیق خود به این نتیجه رسیده اند که در فرهنگ هایی که فردگرایی بر جمع گرایی غلبه دارد، رفتار خرید ناگهانی بیشتری مشاهده میشود(کاسن و لی[۱۵]، ۲۰۰۲). در پژوهش مایی و همکاران نیز مشخص شد که میان گرایش به فردگرایی و خرید ناگهانی همبستگی مثبتی وجود دارد (مایی و همکاران[۱۶]، ۲۰۰۳). بنابراین میتوان فرضیه زیر را مطرح نمود:
فرضیه ۷: فردگرایی دارای اثر متفاوت بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده است.
امیلی ترمبلی معتقد است که خود کنترلی نقش مهمی در فرایند تصمیم گیری خرید ناگهانی ایفا مینماید. خود کنترلی نشان دهنده توانایی مقابله با وسوسه ها به ویژه در ارتباط با خرید ناگهانی است (امیلی ترمبلی، ۲۰۰۵). بیشتر پژوهش های حوزه رفتار خرید ناگهانی بر سر این موضوع توافق دارند که کسانی خرید ناگهانی انجام میدهند، خود کنترلی پایینی دارند یون و فابر نیز در تحقیق خود به عامل عدم کنترل و نقش مهم آن در رفتار خرید اشاره میکنند (یون و فابر[۱۷]، ۲۰۰۰). از این رو فرضیه زیر ارائه میشود:
فرضیه۸: تحریک پذیری(عدم کنترل) دارای اثر متفاوت بر رفتار خرید ناگهانی و برنامه ریزی شده است.

نظر دهید »
راهنمای نگارش پایان نامه درباره نقش ژئوپلیتیک بنادراستان گیلان- فایل ۳
ارسال شده در 28 مهر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

پس از پایان جنگ جهانی دوم، جغرافی دانان چنان شرمنده شدند که از آن به بعد تلاش نمودند جغرافی دانانی که ژئوپولیتیک را در اختیار نازی (هیتلر) گذاشته اند، کنار گذارند. بنابراین، علیرغم میل جغرافی دانان ۳۵ سال ژئوپولیتیک طرد شد. تا اینکه، در دهه ۱۹۸۰ در جنگ ویتنام و کامبوج (که هر دو در بلوک شرق بودند) بر سر تصاحب منطقه ی مکنگ، مجدداً، محاسبات سیاسی و بین المللی به مناقشات سرزمینی معطوف شد. گرچه، هر دو کشور در بلوک شرق قرار گرفته بودند، ایدئولوژی نتوانست جنگ را از بین ببرد. بنابراین، در گزارش مناقشه و بررسی مضمون روابط این دو کشور، مجدداً از مفهوم ژئوپولیتیک استفاده شد تا این که کیسنجر (وزیر امور خارجه آمریکا در دوره ی نیکسون)، به صورت تفنّنی از واژه ی ژئوپولیتیک در مسایل مختلف جهان استفاده کرد. در واقع، می توان گفت که رواج دهنده ی مجدد ژئوپولیتیک، کیسنجر بود. علاوه بر کینجر، اوضاع و شرایط خاص اقتصادی و سیاسی جهان موجب شد که این مفهوم، مجدداً، مورد استفاده ی سیاستمداران، حقوق دانان و جغرافی دانان قرار گیرد؛ تا این که، جنگ ایران و عراق (۱۹۸۸-۱۹۸۰) و اشغال کویت توسط عراق (۱۹۹۱-۱۹۹۰) و به ویژه سقوط پرده ی آهنین در اروپا از سال ۱۹۸۹ موجب پررنگ تر شدن این مفهوم شد و به خصوص، فروپاشی شوروی (سابق) و برجسته شدن ملیت ها این مفهوم را به صورت یک مفهوم کلیدی در عرصه ی بین المللی قرار داد(زین العابدین،۲۸،۱۳۸۱).
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۲-۲- رابطه ژئوپلیتیک و اقتصاد
اقتصاد همواره عامل تعیین کننده سیاست داخلی و خارجی دولت ها بوده است. در واقع، این عامل اکنون به اهرم پرقدرتی برای تاثیر در سیاست تبدیل شده است. منطق اقتصادی که مدتی طولانی به سبب رقابت های روزانه شرق و غرب و توازن قوای بازدارنده، فراموش شده بود. اکنون در تحلیل روابط میان انسان و فضایش یعنی در تخلیل وضعیت ژئوپلیتیک نقش درجه اول ایفا می کند برخی از صاحب نظران برای توصیف اهمیت حامل اقتصاد در سیاست اکنون با قاطعیت از نقش آفرینی یک ژئواکونومی که تازه به صحنه آمده است سخن می گویند.
به صحنه آمدن واژه جدید «ژئواکونومی» که در چارچوب آن روابط میان انسان در مقام بازیگر اقتصادی با فضایی که در آن تحول می یابد مورد بررسی و مکالمه قرار می گیرد موجب شد تا برخی از سیاست پردازان کشورهای از این مفهوم تعبیر جنگ اقتصاد می کنند و از این طریق بر نقش اقتصاد در تحلیل سیاست دولت تأکید نمایند. (صفرزاده،۱۳۹۰، ۱۷)
این داده جدید روشنگر دلایل اهمیتی است که امروزه برای نظریه های مبتنی بر برتری عامل اقتصاد در روابط بین المللی قابل تأمل هستند. روابط اقتصاد و سیاست تا مدت ها به صورت بسط و یک طرفه تعریف می شد: اقتصاد که ثروت های رهبران سیاسی و پادشاهان را ارزیابی می کرد، از این پس به صورت یکی ازعوامل مهم دگرگونی کیفیت توزیع نیروها در مقیاس جهان ، صاحب نقش و اثر در جهت دادن به تحولات شد(همان، ۱۸).
با مطرح شدن این مفهوم در ژئوپلیتیک مناطق جغرافیایی برخلاف دوران جنگ سرد از بعد دیگـری،یعنی توزیع منابع مولد انرژی هستند یا محل عبور آن مورد توجه قرار می گیرند. در حـــال حاضر انرژی متغیـری تأثیرگذار در تدوین استراتـژی های به حساب می آید(عزتی، ۱۳۸۴، ۲۹).
۲-۲-۳ رابطه ژئوپلیتیک و سیاست
عوامل اساسی ژئوپلوتیک ، باعث ایجاد زیربناهای اجتماعی و نهادهای سیاسی و فراهم آوردن زمینۀ اتخاذ خط مشی سیاسی می شوند. سیاست همیشه سعی می کند در عین حفظ استقلال این عوامل، آنها را توجیه کند و یا تغییر شکل بدهد و یا برعکس، با انتخاب عاملی در بین آنها و با ایجاد زمینه، شعاع عمل آنها را گسترش دهد. هر نهاد اجتماعی حتی اگر از نهاد دیگری الهام گرفته باشد، ناچار است چند خط اصلی را برای بقای خود حفظ کند و به همین دلیل زمامداران کشورها و سیاست گزاران نباید به منظور توسعه، گسترش و بهره گیری از یک پدیدۀ اجتماعی پدیده های دیگر را محو و نابود سازند؛ زیرا به هر شکل، هر پدیده ای که احساس خطر کند، حالت دفاعی به خود می گیرد و همین حالت دفاعی، چه بسا آن پدیده را قوی تر از قبل می کند. برای مثال ایدئولوژی کمونیسم همیشه سعی داشته با افکار ملت گرایی و اتکای بر یک نهاد اجتماعی، مخالفت کند، ولی گذشت زمان ثابت کرد که در این راه موفق نبوده است و به همین دلیل اخیراً سعی کرد خطوطی از این عوامل ملی را در بطن ایدئولوژی خود جای دهد. در جامعه ای که بافت اجتماعی آن از تنوع انسانی برخوردار است پدیده ای که از طرف حکومت می خواهد به عنوان یک نهاد سیاسی، اجتماعی جوابگوی نیازهای جامعه باشد به سختی می تواند بدون برقراری پیوند بین خود و دیگر ویژگی های انسانی، دوام بیاورد. به همین علت اگر این نهادها بخواهند خود را تحمیل کنند، با خطر زودگذر و آنی بودن مواجه خواهند شد(عزتی،۱۳۷۱،۱۰۳).
نهادهای اجتماعی بر پایۀ رژیم سیاسی، سازمان اقتصادی، عادات، تاریخ و اعتقادات یک ملت پایه گذاری می شوند و از آنجا که در بسترهای جغرافیایی متنوعی به وجود می آیند، با یکدیگر تفاوت دارند. هر چه عوامل همبستگی نهادهای اجتماعی در جامعه ای بیشتر باشد، آن جامعه کمتر مورد اعمال نفوذ سوء استفادۀ مادی و معنوی سیاست های خارجی قرار خواهد گرفت و برعکس چنانچه زمینۀ ملی برای شکوفایی اذهان مردم فراهم نشود، آن جامعه هدف دائمی سیاست های خارجی خواهد بود(همان،۱۰۴).
۲-۳- مفاهیم مرتبط با ژئوپلیتیک
امروز ژئوپلیتیک بهتر از هر زمانی به توصیف تلاش های جدید برای تعیین شکل و وضع جهان پس از جنگ سرد پرداخته است. موضوعاتی مثل: تلاش های جنبش های اجتماعی مشکلات محیط زیستی محلی گرایی، قوم گرایی، مسائل مالی و اقتصادی و همچنین مساله آب و انرژی توجه کرده است (عزتی، ۱۳۸۵، ۲۹). در ادامه به بررسی مفاهیمی چون ژئواکونومیک، ژئوکالچر و ژئوپلیتیک انتقادی خواهیم پرداخت.
۲-۳-۱ مفهوم ژئواکونومیک
با پایان جنگ سرد، در قرن حاضر، شاخص قدرت رهبری برای کشورهای سرمایه دار و قدرتمند جنگی در صحنه بین المللی، دیگر قدرت نظامی نیست؛ زیرا در حال ورود به عصری هستیم که نزاع مستقیم و رودررو، که نیازمند پشتیبانی نیروهای نظامی است؛ فرصت بروز پیدا نخواهد کرد. این تحول بزرگ قطعاً باعث افزایش اهمیت مسائل انسانی و فقدان حمایتهای دولتی از جنگ در سرزمین های دور می شود. امروزه قدرت در حالت طبیعی اش بر عواملی بدون توسل به زور و قدرت نظامی و اجبار تأکید دارد. بازگشایی مرزها و توسعه تجارت آزاد باعث رشد شرکت های بزرگ چند ملیتی با استراتژی سودآوری در کنار شرکت های بزرگ ملی می شود و دولت ها توجه زیادی به فعالیت های سیاسی در تنظیم و توسعه بازارهای خارجی و کنترل هرچه بیشتر بخش های استراتژیک می کنند(عزتی،۱۳۸۰،۱۰۶).
دیپلمات ها امروزه، مدعی دفاع از منافع اقتصادی و دیپلماسی هستند. وظیفه ای که هر دیپلماتی نمی تواند از عهده آن برآید. امروزه، قدرت ملی ارتباط مستقیمی با درک مفاهیم اقتصاد ملی دارد. در دنیایی که بسرعت به سمت اقتصاد جهانی پیش می رود، اهداف و منافع سیاست ملی موضوعی برای اهداف و منافع اقتصادی می شود. این تغییر جهت ها و ارتباط مفاهیم جدید با یکدیگر نشان دهنده شروع یک عصر ویژه است(همان،۱۰۶).
گرچه برخورد و نزاع رودررو و سنتی به مدت طولانی بین کشورهای سرمایه دار و صاحب قدرت پیش نخواهد آمد، این بدان معنی نیست که چشم انداز نزاع و درگیری نامشخص است بلکه هدف این است که عامل درگیری ها دیگر موضوعات دوران گذشته نیست بلکه در جوار هر اختلاف سلیقه ای یک عامل اقتصادی خودنمایی می کند. پایه و اساس این مطلب، استدلالی است که از طرف ادوارد لوتویک ارائه شده است. او خبر از آمدن نظم جدید بین المللی در دهه نود می داد که در آن ابزارآلات اقتصادی جایگزین اهداف نظامی می شوند، به عنوان وسیله اصلی که دولت ها برای تثبیت قدرت و شخصیت وجودیشان در صحنه بین المللی به آن تأکید می کنند و این ماهیت ژئواکونومی است(همان،۱۰۷).
ادوارد لو تواک در سال ۱۹۹۰م پارادایم ژئواکونومیکی را با مفهوم گسترده وارد علوم جغرافیایی و سیاسی کرد. در واقع ژئواکونومی از ترکیب سه عنصر جغرافیا، قدرت و اقتصاد شکل گرفته است و به نظر می رسد سیاست که عاملی مهم در ژئوپلیتیک بوده، جای خود را به اقتصاد داده است. (عزتی، ۱۳۸۵، ۲۹)
نمودار شماره ۲-۲- رابطه مستقیم ژئواکونومی با قدرت و جغرافیا . منبع: (عزتی، ۱۳۸۵، ۲۹)
امروزه به نظر می رسد تماس افراد بشر بر این اعتقادند که روش های اقتصادی جایگزین روش های نظامی گردیده و در همین راستا سرمایه های قابل مصرف به جای توان نظامی، نوآوری های غیرنظامی به جای پیشرفت های فنی نظامی و بازارها به جای پادگان ها و پاسگاه ها قرار گرفته اند. تنها زمانی منطق تجارت و بازرگانی قادر به اداره امور دنیا خواهد بود که پس از بین رفتن اهمیت برخورداری از قدرت نظامی، افراد باقی مانده در عرصه رقابت، دارای ماهیت صرفاً اقتصادی باشند (مانند کارگران، فروشندگان،بازرگانان و شرکت ها) و بدین ترتیب به جای سیاست و شبکه های درهم بافته شده از روابط قدرت ها در عرصه بین المللی، شاهد ظهور دنیایی مملو از روابط تجاری بوده و هزاران رابطه اقتصادی در سراسر جهان پدیدار شود. (عزتی، ۱۳۸۵، ۳۰)
البته بایستی در نظر داشت چه مسئله رقابت در میان باشد و چه مسئله موضوع همکاری و مشارکت، اعمالی که در تمامی جهان صورت می گیرد. بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی می باشند. که در صورت محقق شدن این سهم، نه تنها روش های نظامی بلکه منطق مناقشه و درگیری که مشتمل بر دشمن، خصوصیت حاصل جمع صفر و تناقض است نیز جایگاه خود را از دست خواهد داد. در عوض چیزی که در حال وقوع می باشد و آنچه که شاهد آن بودیم عبارت از تعبیر نه چندان کاملی از عملکرد دولت ها است که با ظهور ژئواکونومی مشخص شده است منطق گرایی جدید مذکور بهترین عنوانی است که جهت توصیف تلفیق منطق مناقشه و روش های تجارت به ذهن خطور می نماید(همان،۳۰).
تعریف دقیق ژئواکونومی عبارت است از: تحلیل استراتژی های اقتصادی بدون درنظر گرفتن سود تجاری، که از طرف دولت ها اعمال می شود، به منظور حفظ اقتصاد ملی یا بخش های حیاتی آن و به دست آوردن کلیدهای کنترل آن از طریق ساختار سیاسی و خط مشی های مربوط به آن پرداخت. همچنین دولت از این طریق می تواند کنترل و اقتدار تمام منابع تولید و بخش های کلیدی اقتصادی را به دست بگیرد و به استحکام بخشیدن فعالیت های اقتصادی و قدرت های اقتصادی بپردازد. ژئواکونومی رابطه بین قدرت و فضا را بررسی می کند. فضای بالقوه و در حال سیلان همواره حدود و مرزهایش در حال تغییر و تحول است، از این رو آزاد از مرزهای سرزمین و ویژگی های فیزیکی ژئوپولیتیک است. در نتیجه تفکر ژئواکونومی شامل ابزارآلات لازم و ضروری است که دولت می تواند از طریق آنها به کلیه اهدافش برسد. در نهایت همه استراتژی های ژئواکونومی شامل بیشترین حوزه قلمرو توسه کشورهاست و ممکن است این اهداف استراتژی ها به وسیله کشورهای صنعتی، خارج از سبک سنتی تعیین و پیگیری شود(عزتی،۱۳۸۰،۱۱۰).
۲-۳-۱-۱- نظریه های ژئواکونومیک
فرنان برودل نخستین کسی است که در کتاب های تمدن مادی، اقتصاد و سرمایه داری در سده پانزدهم تا سده هجدم و پویایی سرمایه داری نشان داد که مسئله روابط بین سازمان سیاسی و ساختار فضایی همواره مطرح بوده است و آگاهانه ادراک جغرافیایی و تاریخ و اقتصاد را به هم پیوند داده شیوه های جای گزینی و مکان یابی انسان و اقتصادها را در فضا تحلیل می کند.
از سوی دیگر، اما نوئل والرشتاین، به خصوص، با تکیه بر روابط “مرکز و پیرامون نزدیک در آثار متعدد خود در مورد تحول اقتصاد جهان (نظام – جهان از سده پانزدهم تا روزگار ما، و سرمایه داری تاریخی) به نظامند کردن رویکرد فوق می پردازد.
سرانجام، از پیتر تایلور باید یاد کنیم که به نوبه خود در کتابی درباره جغرافیای سیاسی به نام جغرافیای سیاسی اقتصاد جهان، دولت ملی و مکان جغرافیایی که در سال ۱۹۸۵ انتشار یافت، خاطر نشان می سازد که نیروهای شکل دهنده جهان سیاست قبل از هر چیز ماهیت و جوهر اقتصادی دارند. اقتصاد سخن اول را می گوید اقتصاد محیط زیست، که خود را بر همه چیز تحمیل می کند، شکل می دهد و اعتبار می بخشد. «دولت ها بسته به این که در چه منطقه ای براساس میزان غنای اقتصادی استقرار یابند ظرفیت قدت واقعی آنها یا وهمی و خیالی بودن قدرت آن ها متفاوت است. به باور تایلر، دگرگونی های جدید و به ویژه انقلاب فناوری در دهه های اخیر نقش بازیگران قدرت را با سوال و ابهام مواجه کرده است».
در واقع می توان گفت که نظام جهانی در تجربه ای جدید به دوران جهانی شدن اقتصاد بازار آزاد یا اقتصادی شدن نظام جهانی وارد شده است که در میان سوخت های فسیلی به ویژه نفت و گاز دارای اهمیت بسزایی هستند آن چه مهم می باشد آن است که در جریان سرمایه و تأثیرات آن درمیان متغیرهای گسترده تجدید ساختار ژئواکونومیکی بسیار ناموزون است که با پایان جنگ سرد جای خود را با اشکال جدیدی از وابستگی شمال – جنوب داده است(جانسون و دیگران، ۱۳۸۳، ۲۳).
«با مطرح شدن این مفهوم در ژئوپلیتیک مناطق جغرافیایی برخلاف دوران جنگ سرد از بعد دیگری،یعنی توزیع منابع مولد انرژی هستند یا محل عبور آن مورد توجه قرار می گیرند. در حال حاضر انرژی متغیری تأثیرگذار در تدوین استراتژی های به حساب می آید.» (عزتی، ۱۳۸۴، ۲۹)
اقتصاد جغرافیایی یا ژئواکونومیک که دارای ماهیت جغرافیایی – اقتصادی می باشند که میان دو یا چند بازیگر بین المللی در سطوح مختلف محلی، منطقه ای و جهانی اتفاق می افتد. به عباراتی روشن تر وقتی منازعه بین دو یا چند بازیگر بین المللی بر سر منابعی شکل گیرد که دارای ارزش جغرافیایی – اقتصادی می باشند، در آن صورت منازعه ژئواکونومیک رخ داده است. کشورهای حاشیه دریاچه کاسپین با ذارا بودن ذخایر عظیم نفت و گاز بازارهای بکر و پرمصرف عرصه رویارویی ها و منازعات ژئواکونومیک بازیگران ژئوپلیتیک در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و جهانی را فراهم آورده است(کریمی پور، ۱۳۸۰، ۲۱).
به هرحال در مجموع ژئواکونومی برای تقویت سلاح های آفندی دولت به کار گرفته نمی شود، مانند متوسل شدن به تحریم اقتصادی به صورت یکطرفه یا تحریم و بایکوت سازمانی. در نهایت بیشترین فشار استراتژی های ژئواکونومی توأم با ساختار دولت در این است که این ها تصویر جدیدی از نمایندگان و خدمات شهری را رایزنی کرده که در ارتباط با نبود استقلال نسبی ملی است که نتیجه جهانی شدن است. تشخیص و تعیین بخش های کلیدی و پرقدرت شرکت های تجاری برای حمایت یا تشویق بین المللی، یک منبع نوین ارتباطی برای بخش های دولتی است. تحقق منافع ملی کشورها و پشتیبانی از چنین عملکردهایی خود به خود و بدون شک در همه چیز ظاهر می شود(عزتی،۱۳۸۰،۱۱۱).
۲-۳-۲- مفهوم ژئوکالچر
تحولات شگرف دهه های اخیر در جهان در جهان، یادآور اهمیت مجدد موضوع فرهنگ در روابط میان جوامع و کشورها است. دیرزمانی تصور بر این بود که سیاست به تنهایی می تواند بسیاری از دردهای جامعه بشری را تسکین بخشیده و تشنج ها و ناآرامی های فزاینده زندگی اجتماعی را در عرصه های گوناگون به ثبات و آرامشی مبدل سازد. اما اکنون آشکار گردیده که سیاست به تنهایی بدون فرهنگ و اقتصاد قادر نیست محیطی شایسته و مطلوب و جهانی عاری از خشونت و درگیری را برای انسانها فراهم سازد. در واقع سیاست، فرهنگ و اقتصاد همگی اجزا و تاروپود نظام اجتماعی را تشکیل می دهند که پرداختن به هریک بدون درنظر گرفتن تأثیرات متقابل دیگری نتیجه منطقی در بر نداشته و تنها به درک مجرد و غیرواقعی از جهان منجر می گردد. (حیدری، ۱۳۸۱، ۹۳)
واژه فرهنگ(۱) از ریشه لاتینی و در دو معنی متفاوت اما نزدیک به هم به کار گرفته شده است. از یک سو (Cult) در لغت به معنی کیش و پرستش و آیین آمده که منظور از آن شاید شکل گیری آیین هایی بوده که یونانیان باستان به منظور برزگداشت خدایای خود در معابد بر پا می داشتند و از سوی دیگر این واژه از لغت کاویدن زمین و کشت کار (۱) گرفته شده و منظور از آن نخستین انقلابی بود که توسط بشر ابتدایی صورت پذیرفت و طی آن انسان دامدار و رمه گردان(۲) سرانجام در مکان یعنی از زمین استقرار یافت و یکجانشین شد و سپس به تولید محصولات کشاورزی پرداخت و دهکده ها را به عنوان نخستین خاستگاه انسانی بنیان گذارد.» (همان، ۹۴).
Culture
۲-۳-۲-۱- تعریف ژئوکالچر
ژئوکالچر یا ژئوپلیتیک فرهنگی فرایند پیچیده ای از تعاملات قدرت، فرهنگ و محیط جغرافیایی است که طی آن فرهنگ ها همچون سایر پدیده های نظام اجتماعی همواره در حال شکل گیری، تکامل، آمیزش و جابجایی در جریان زمان و در بستر محیط جغرافیایی کره زمین اند. به عبارت دیگر ژئوکالچر ترکیبی از فرایندهای مکانی – فضایی قدرت فرهنگی میان بازیگران متنوع و بی شماری است که در لایه های مختلف اجتماعی و در عرصه محیط یکپارچه سیاره زمین به نقش آفرینی پرداخته و در تعامل دائمی با یکدیگر بسر می برند و بر اثر همین تعامل مداوم است که در هر زمان چشم انداز فرهنگی ویژه خلق می شود. از این زو ساختار ژئوکالچر جهانی بیانگر موزاییکی از نواحی فرهنگی کوچک و بزرگی است که محصول تعامل های مکانی – فضایی قدرت فرهنگی اند که در طول و موازات یکدیگر حرکت می کنند (حیدری، ۱۳۸۱، ۹۴).
Cultivation
Transhumance
۲-۳-۲-۲- نظام ژئوکالچر محلی و جهانی
ژئوکالچر،دارای ماهیتی جهانی است و از حوزه‏های بیشمار و متداخل فرهنگی و تمدنی تشکیل یافته که در تعامل دائمی با یکدیگر بسر میبرند.از دیدگاه جغرافیایی این فرایند با وجود پیچیدگیهای ذاتی و اشکال‏ گوناگون آن،در عین حال محصول تعاملات مکانی-فضایی قدرت فرهنگی است که در هرلحظه به خلق چشم‏انداز ویژه‏ای بر روی کره زمین می‏انجامد. بر اساس این رهیافت،ژئوکالچر فرایندی است که در یک سوی آن پدیده‏های‏ مکانی با ماهیتی ناحیه‏ای،مبتنی بر فرهنگهای محلی قرار گرفته،و در دیگر سو پدیده‏های‏ فضایی با ماهیتی جهانی و مبتنی بر جهانی شدن الگوهای تمدن غربی.پدیده‏های‏ فرهنگی بدلیل خصیصه مکانی‏شان همواره میل به ثبات و پایداری در مقابل نوآوری‏ها دارند-در این زمینه می‏توان به تلاش جوامع سنتی بر حفظ میران فرهنگی و آداب و سنن پیشینیان و یا تأکید بر نمادهای تاریخی و ادبیات و افسانه‏های بومی بعنوان بخشی‏ از هویت اجتماعی آنان اشاره کرد-در حالیکه الگوهای تمدنی در نقطه مقابل،بواسطه‏ ماهیت فضائیشان معمولا در جهت سرعت بخشیدن به تغییرات فرهنگی و زدودن مرزهای قراردادی و نیز الگوسازی‏های جدید رفتاری حرکت میکنند.اشاعه سریع و گسترده مدل‏ها،و سبک‏های جدید علمی،هنری و فرهنگی از سوی جوامع توسعه‏ یافته به سایر نواحی جهان از جمله نشانه‏های فرایندهای فضایی تمدن است. از این منظر ساختار نظام ژئوکالچر،در راستای ویژگیهای نظام ژئوپلیتیک جهانی، چیزی نیست مگر تقابل یا رودررویی میان دو الگوی متفاوت و متضاد از تعاملات‏ فرهنگی در یک سطح جهانی.بر مبنای این نگرش واقعگرایانه، شالوده‏ ژئوکالچر جهانی در وهله نخست بر پایه ویژگیهای نظام اطلاع ‏رسانی و ارتباطات مدرن‏ تمدن غربی استوار گردیده که ویژگیهای آن بترتیب عبارتند از:
الف - پوشش فراگیر،بدین مضمون که قابلیت اقناع کلیه افراد بشر را در هر سن و جنس دارد.
ب - فرامکانی بودن،یعنی قائل به مکان خاصی نیست و پیام‏های آن در همه جا جریان دارد.
ج - چند حسی است،و تمام احساسات ظاهری پنجگانه را در کنار هم بکار میگیرد.
د - از طریق نمایش واقعی اطلاعات آموزه‏ها را بصورت غیر تخیلی و در سطح انبوه منتشر میسازد.
هـ - عامه فهم است و برای همه مخاطبین در هرشرایط و با هرخصوصیتی‏ پیام ویژه‏ای عرضه مینماید.
و - فرازمانی است،و قادر است مجموعه دانشهای بشری را در سریع‏ترین‏ زمان ممکن در دسترس همگان قرار دهد (حیدری، ۱۳۸۱، ۹۴).
۲-۳-۲-۳- نظریه های ژئوکالچر
ریچارد مویر بعنوان یک جغرافیدان سیاسی پیرو مکتب‏ انسانگرا، فرهنگ را میراث اجتماعی یک جامعه معرفی می‏ کند و آن را نه تنها شامل کلیه کالاها و ابداعات مادی،بلکه تولیدات فکری و روحی، مانند عقاید،ارزشها،باورها،و تمایلات آن جامعه میداند.بنظر او فرهنگ پدیده‏ای‏ فطری نبوده و همراه با رشد فرد درون یک جامعه فرهنگی رشد می‏یابد(مویر؛۱۳۷۹).
امانوئل والرشتاین اقتصاددان ساختارگرای‏ امریکایی در توصیف مفهوم‏'’فرهنگ جهانی‏‘‘ خود معتقد است که: هرکسی را میتوان به سه طریق توصیف کرد:مشخصه‏ های جهانی‏گونه، مجموعه مشخصه‏هایی که شخص را در حکم عضوی از مجموعه گروه‏ها تعریف می‏کند،و مشخصه‏ های فردی شخص.هنگامی که از مشخصه هایی صحبت می‏کنیم که نه جهانی‏اند و نه فردی،اغلب از اصطلاح‏'’ فرهنگ‏‘‘برای توصیف مجموعه این خصلت‏ها،رفتارها،ارزش‏ها،یا اعتقاد ها استفاده می‏کنیم.شکی نیست که در این کاربرد،هرگروهی‏'’فرهنگ‏‘‘ خاص خود را داراست (والرشتاین،۱۳۸۸،۲۲۸-۲۲۶).
والرشتاین، ژئوکالچر را جنبه درونی جهان می داند؛ جنبه ای که پوشیده تر از آن است که به چشم آید و دشوار تر از آن که قابل درک باشد و در عین حال، جنبه ای است که بدون آن، دیگر جنبه ها عقیم می مانند. از این رو، ژئوکالچر در ارتباط با ژئوپلیتیک، چهارچوبی است که در آن نظام جهانی عمل می کند. او ژئوکالچر را از سه جنبه بحث می کند: نخست از جنبه ی تمرکز بر فرهنگ و تعریف مجدًد آن در تقابل با اقتصاد یا سیاست، به این معنا که باید جهان را از خواب غفلت بیدار کرد تا جهان در تغییرات و انتقام های اقتصادی و سیاسی به سودی دست پیدا کند. دومین جنبه به پدیده های نژادگرایی و نابرابری جنسیتی می پردازد. البته، دل مشغولی به نژاد و توسعه ی امپراتوری، ویژگی کار راتزل، نظریه پرداز سیاسی آلمانی در جغرافیای سیاسی اواخر قرن نوزدهم نیز که فرهنگ ها را با توده ها یکی دانسته، تفاوت های نژادی و فرهنگی را مشخص نمود، وجود داشت. سومین جنبه ی بررسی ژئوکالچر در علم جدید صورت می گیرد که تهاجمی مستقیم به بنیادی ترین ستون های اندیشه های نظام جهانی نوین دارد (زین العابدین،۱۳۸۹،۱۸۹-۱۸۸).
۲-۳-۳- مفهوم ژئوپلیتیک انتقادی
ظهور ژئوپلیتیک در نیمه اول قرن بیستم حاصل تداوم تحولات سیاسی گوناگون بوده است. پس از شکست آلمان در جنگ جهانی اول و تحمیل قرارداد صلح ورسای، جمهوری وایمار محیط مناسبی جهت رشد و بالندگی نظریه های ژئوپلیتیکی شد. به عقیده کارل ویتفوگل ((همانند رشد قارچ ها پس از یک بارندگی تابستانی)). او یک کمونیست آلمانی بود که در سال ۱۹۲۹ اولین انتقاد اساسی نسبت به کاربرد نام ژئوپلیتیک را انتشار داد. پس از اثر انتقادی ویتفوگل آثار بسیاری با جهت گیری انتقادی در خصوص ژئوپلیتیک نوشته شد که هدف آن ها غیر مشروع جلوه دادن ژئوپلیتیک به عنوان یک رشته ی علمی بود. در سرتاسر قرن بیستم، هدف منتقدین ویتفوگل به عنوان یک مارکسیسم ارتدکس تا منتقدین معاصر مکتب فراساختارگرایی، پایه ریزی پایگاه مستحکم و ایجاد یک رشته علمی از دانش در مخالفت با ژئوپلیتیک بوده است (زین العابدین،۱۳۸۹،۲۰۵).

نظر دهید »
ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره :بررسی تطبیقی جایگاه حبس ابد در تقسیم بندی مجازات ها در حقوق ایران ...
ارسال شده در 28 مهر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۳-۲-۱-در حقوق ایران

کیفر‌ سالب آزادی یکی از انواع مجازات‌ها می‌باشد که واژه‌ معادل و پر بسامدتر از آن «حبس» است. حبس‌، اغلب‌ در‌ معانی زیر استعمال شده است:

 

      1. اباحه مجانی منافع برای جهتی یا شخصی‌ معین‌ و یا عنوانی از عناوین (مغنیه:۱۴۰۴، ۸۶).

    پایان نامه - مقاله - پروژه

 

    1. زندانی کردن: در فرهنگ معین بـه معنای زندانی کردن‌ و بازداشتن‌ آمده است(معین: ۱۳۷۵، ۳۹۱).

 

در معنای اصطلاحی، حبس چنین تعریف شده‌ است‌: «سلب آزادی و اختیار نفس در مدت معین‌ یا‌ نامحدود‌، به طوری که در آن حالت ترخیص‌ وجود‌ نداشته باشد و اگر حالت انتظار وجود داشته باشد، آن را توقیف گویند، نه‌ حبس‌»(جعفری لنگرودی:۱۳۸۵، ۲۰۸).
حبس‌ ابد با رویکرد کیفری در اواخر قرون وسطی و آغاز دوران نوزایش وارد سیاست کیفری‌ مالک اروپایی شد و حقوق کیفری انقلاب‌ فرانسه، به ‌ویژه قانون‌نامه‌های ۱۸۰۸‌ و ۱۸۱۰‌ انگلیس بدان رسمیت داد». این کیفر به قصد سلب آزادی فرد مورد حکم قرار می‌گیرد‌(گودرزی:۱۳۸۲، ۴۳).
عبارت‌ «حبس ابد» نیز همین‌ قصد‌ را‌ متبادر می کند و کاربرد‌ آن‌ به جای حبس، برای‌ قرارگرفتن‌ در مقابل سایر کیفرها، از جمله کـیفر سالب حیات، کیفر محدود کننده آزادی، کیفر‌ مالی‌، کیفر قـطع عضو و… است؛ که هر‌ کدام‌ از این‌ کیفرها‌ دسـته‌ای‌ از داشته‌ها و منافع محکوم‌ را نشانه می‌رود. وانگهی، آزادی، خود مفهومی بسیط، غامض و چند وجهی است که از هر‌ زاویه‌ و با هر دید به آن نگاه‌ شود‌، منظری‌ متفاوت‌ از‌ خود نمایش می‌دهد‌. هرچند‌ واژه‌ «آزادی» بـه کـار رفته در عبارت کیفر سالب آزادی، به معنای آزادی فیزیکی و آزادی در‌ رفت‌ و آمد‌ فرد می‌باشد؛ اما آزادی در مفهوم عام‌ خود‌ همیشه‌ به‌ معنی‌ حرکت‌ و رفت و آمد بدون مانع نیست. آزادی در این معنا مخالف در بند بودن نیست. باری، چنانچه آزادی را به عنوان یکی از عالی‌ترین حقوق افراد جامعه بدانیم، همین عالی بودن این‌ حق‌ باعث شد که حقوق انگلستان آن را یکی از شعارهای خود قرار دهد و در حقوق کیفری انقلابی خود، سلب آن را جزای تعرض به حقوق جامعه بداند. برخی ارائه‌‌ تعریف‌ قانونی از حبس، از سوی قانونگذار را لازم دانسته و پس از بیان اینکه «اصطلاح حبس، بارها در قوانین کیفری به‌کار رفته است و مجازات‌ اکثر‌ جرایم پیش‌بینی‌شده در قانون را‌ تشکیل‌ می‌دهد، لکن قانونگذار تعریفی از آن ارائه نداده است»(موسوی: ۱۳۸۰، ۲).
ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی در بند الف خود به حبس ابد اشاره می کند. این ماده بیان می کند که« محکومیت قطعی کیفری در جرائم عمدی، پس از اجرای حکم یا شمول مرور زمان، در مدت زمان مقرر در این ماده محکوم را از حقوق اجتماعی به عنوان مجازات تبعی محروم می کند:
الف- هفت سال در محکومیت به مجازاتهای سالب حیات و حبس ابد از تاریخ توقف اجرای حکم اصلی».
و نیز ماده ۲۷۸ قانون مذکور بیان می کند« حد سرقت به شرح زیر است:
الف- در مرتبه اول، قطع چهار انگشت دست راست سارق از انتهای آن است، به طوری که انگشت شست و کف دست باقی بماند.
ب- در مرتبه دوم، قطع پای چپ سارق از پایین برآمدگی است، به نحوی که نصف قدم و مقداری از محل مسح باقی بماند.
پ- در مرتبه سوم، حبس ابد است.
ت- در مرتبه چهارم، اعدام است هر چند سرقت در زندان باشد.
تبصره ۱- هرگاه سارق، فاقد عضو متعلق قطع باشد، حسب مورد مشمول یکی از سرقتهای تعزیری می شود.
تبصره ۲- درمورد بند(پ) این ماده و سایر حبسهایی که مشمول عنوان تعزیر نیست هرگاه مرتکب حین اجرای مجازات توبه نماید و مقام رهبری آزادی او را مصلحت بداند با عفو ایشان از حبس آزاد می شود. همچنین مقام رهبری می تواند مجازات او را به مجازات تعزیری دیگری تبدیل نماید».
فصل هفتم قانون مجازات اسلامی در مواد ۳۷۵ و ۳۷۶ به مجازات حبس ابد پرداخته است. ماده ۳۷۵ مقرر می دارد« اکراه در قتل مجوز قتل نیست و مرتکب، قصاص می شود و اکراه کننده، به حبس ابد محکوم می گردد:
تبصره ۱. اگر اکراه شونده طفل غیرممیز یا مجنون باشد فقط اکراه کننده محکوم به قصاص است.
تبصره ۲. اگر اکراه شونده طفل ممیز باشد عاقله او دیه مقتول را میپردازد. در این مورد اکراه کننده به حبس ابد محکوم می شود».
طبق ماده ۳۷۶« مجازات حبس ابد برای اکراه کننده مشروط به وجود شرایط عمومی قصاص در اکراه کننده و حق اولیای دم می باشد و قابل گذشت و مصالحه است. اگر اکراه کننده به هر علت به حبس ابد محکوم نشود، به مجازات معاون در قتل محکوم می شود».
با توجه به موارد مطرح شده و مواد مذکور، می توان بیان نمود که حبس ابد در حقوق ایران به مانند حقوق انگلستان از شدیدترین کیفرها به شمار می روند.

۳-۲-۲-در حقوق انگلیس

این مجازات که شدیدترین مجازات در نظام کیفری انگلستان محسوب می شود در خصوص جرایمی مثل قتل عمد، قتل غیر عمد، تجاوز به عنف، ایراد عمدی صدمات شدید جسمی، سرقت مقرون به آزار و اذیت اعمال می شود. این مجازات بر دو گونه است: حبس ابد اجباری و حبس ابد اختیاری. حبس ابد اجباری مواردی را شامل می شود که قانون به طور معین مجازات را حبس ابد قرار داده است؛ مثل قتل عمد. هنگامی که در سال ۱۹۶۵مجازات اعدام برای قتل عمد لغو شد، این مجازات جایگزین آن شد. نکته مهمی که در قانون سال ۲۰۰۳در خصوص مجازات حبس ابد (چه اجباری چه اختیاری) مقرر شده این است که اصولاً مجازات حبس ابد، زندانی کردن بزهکار برای مدتی نامعلوم است؛ چرا که در عمل مدت زمانی تعیین می شود که محکوم به حبس می بایست لزوماً آن را قبل از اینکه پرونده او در هیئت بررسی و اعطای آزادی مشروط (به منظور اعطای آزادی مشروط) مورد رسیدگی قرار گیرد، گذرانده باشد. قانون عدالت کیفری این وظیفه را برعهده قاضی نهاده است(بند ۲ماده ۲۶۹ق.ع.ک.)
در خصوص برخی جرایم که از شدت بالاتری برخوردارند این مدت همان حبس ابد به اندازه تمام عمر خواهد بود؛ برای مثال در موارد قتل عمد دو نفر یا بیشتر که قتل مقرون به رفتارهای سادیسمی یا جنسی بوده باشد و مرتکب بالای ۲۱سال سن داشته باشد؛ بنابر این حبس ابد اجباری به معنای واقعی آن همین موارد است؛ اما در مواردی نیز قانون قاضی را بین اعمال این مجازات و مجازاتهای خفیف تر مخیر کرده است؛ مثل مجازات مجرمان خطرناک که تحت ضوابط خاص بین حبس ابد یا حبس‌های حفاظت اجتماعی، مخیر می‌باشد(همتیار:۱۳۹۰، ۶۴).

۳-۳-کارکردهای کیفر حبس ابد

ﻓﮑﺮ ﺟﺎﻧﺸﯿﻨﯽ ﮐﯿﻔﺮ ﻣﺮگ ﺑﺎ ﻣﺠﺎزات دﯾﮕﺮی ﮐﻪ ﺑﻪ اﻧﺪازه ﮐﺎﻓﯽ ﺟﺪی ﺑﺎﺷﺪ اول ﺑﺎر در ﺣﻘﻮق ﮐﯿﻔﺮی داﺧﻠﯽ ﻣﺘﻮﻟﺪ و ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺣﻮزه ﺣﻘﻮق ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﮔﺮدﯾﺪ. اﻟﺒﺘﻪ ﻓﮑﺮ ﺟﺎﻧﺸﯿﻨﯽ اﻋﺪام ﺑﺎ ﺣﺒﺲ اﺑﺪ ﻣﻮﺟﺐ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖﻫﺎی زﯾﺎدی ﺷﺪ. در واﻗﻊ، آوردن ﺻﻔﺖ «اﺑﺪ» ﺑﺮای ﮐﯿﻔﺮ ﺣﺒﺲ ﺑﺮای ﭘﺮ ﮐﺮدن ﺧﻼء ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻓﻘﺪان ﺷﺪت و ﺧﺸﻮﻧﺖ ﯾﮏ ﮐﯿﻔﺮ اﯾﺪه آل و ﺑﺎز دارﻧﺪه ﻧﺎﺷﯽ از ﻟﻐﻮ ﮐﯿﻔﺮ اﻋﺪام در ﺣﻮزه ﺣﻘﻮق کیفری ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎ اﯾﻦ ﺣﺎل ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺑﺎزﺳﺎزﮔﺎری و اﺻﻼح ﻣﺤﮑﻮم ﺑﻪ ﺣﺒﺲ اﺑﺪ ﺑﺴﯿﺎر ﻗﻮی و ﻣﺎﻧﺪﻧﯽ اﺳﺖ. ﭘﺬﯾﺮش ﯾﮏ ﭼﻨﯿﻦ ﮐﯿﻔﺮی در ﺻﺤﻦ ﺣﻘﻮق کیفری، ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ اﻓﮑﺎر ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮی، ﻣﻮﺟﺐ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﺑﺮﺧﯽ اﻧﺘﻘﺎدﻫﺎ ﺷﺪ. ﺑﺎ اﯾﻦ ﻫﻤﻪ، ﺷﺪت، اﻫﻤﯿﺖ و ﻓﺮاﮔﯿﺮی ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ اﻧﮑﺎر ﺟﺮاﯾﻢ ﺑﺮای ﺗﻮﺟﯿﻪ اﺳﺘﻔﺎده از اﯾﻦ ﮐﯿﻔﺮ ﺑﻪ ﻃﻮر ﺟﺪی ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮارﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. این تفکر با استدلال های دﯾﮕﺮی ﻧﯿﺰ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﺷﺪه اﺳﺖ ﺑﺎ اﯾﻦ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﮐﻪ: « ﺣﺒﺲ اﺑﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﮐﯿﻔﺮ ﺣﺪاﮐﺜﺮی ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮل ﻧﯿﺴﺖ زﯾﺮا، ﻫﺪف از ﮐﯿﻔﺮ ﻋﺪاﻟﺖ ﻧﻪ اﻋﻤﺎل ﯾﮏ ﻣﺠﺎزات ﮐﻮرﮐﻮراﻧﻪ اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل ﮐﯿﻔﺮ ﺣﺒﺲ اﺑﺪ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﺷﺪه ﺑﻪ ﯾﮏ ﻓﺮد ﻣﺴﻦ ﺑﺪون ﻫﯿﭻ ﮔﻮﻧﻪ اﻣﮑﺎن ﻋﻔﻮ و ﺑﺨﺸﺶ ﻣﻮﺟﺐ اﻓﺘﺨﺎر اﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﻧﯿﺴﺖ و ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ ﺑﺴﯿﺎری از ﮐﺸﻮرﻫﺎ ﯾﮏ ﻣﮑﺎﻧﯿﺴﻢ ﺑﺨﺸﺶ ﯾﺎ ﻋﻔﻮ را در اﯾﻦ راﺑﻄﻪ ﺗﺠﻮﯾﺰ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﺑﻪ ﻋﻼوه، ﺑﺴﯿﺎری از ﮐﺸﻮره اﻫﻢ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺻﺪﻣﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺣﺒﺲ اﺑﺪ ﺑﻪ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ وارد ﻣﯽﮐﻨﺪ از آن ﭼﺸﻢ ﭘﻮﺷﯽ ﻧﻤﻮده اﻧﺪ. ﺑﺮ ﺧﻼف ﻧﻈﺮات ﻓﻮق، دﯾﺪﮔﺎهﻫﺎی دﯾﮕﺮی وﺟﻮد دارﻧﺪ ﮐﻪ ﺣﺒﺲ اﺑﺪ را ﯾﮏ ﮐﯿﻔﺮ مرجح ﻣﯽداﻧﻨﺪ. از ﻧﻈﺮ ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻌﺘﻘﺪﯾﻦ ﺑﻪ اﯾﻦ دﯾﺪﮔﺎه، اﯾﻦ ﮐﯿﻔﺮ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺠﺎزاﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺣﺬف ﮐﯿﻔﺮ اﻋﺪام را ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮل ﺟﻠﻮه دﻫﺪ و ﺻﺮف ﻧﻈﺮ از آن، ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪای اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺻﻮرت ﺧﻄﺎ و اﺷﺘﺒﺎه در ﺻﺪور ﮐﯿﻔﺮ، ﻣﺠﺎزات ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﭘﺬﯾﺮ و ﻗﺎﺑﻞ ﺟﺒﺮان ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد(رضوی فرد:۱۳۹۱، ۱۸۹).
ﭘﺲ از ﻏﻠﺒﻪ اﻧﺪﯾﺸﻪ اﻟﻐﺎﮔﺮاﯾﺎن در ﺧﺼﻮص ﮐﯿﻔﺮ اﻋﺪام ﺑﺮای ﺟﺮاﯾﻢ سنگین، ﺣﺒﺲ ﺑﻪ ﮐﯿﻔﺮ اول و اﺻﻠﯽ زرادﺧﺎﻧﻪ جامعه ﮐﯿﻔﺮی ﺑﺪل ﮔﺸﺖ و ﺟﺎﻟﺐ اﯾﻦﮐﻪ از ﻣﺠﻤﻮﻋﮥ ﻣﺬاﮐﺮات و ﺗﺒﺎدل ﻧﻈﺮﻫﺎی ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﺑﺮ ﻣﯽ آﯾﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ ﮐﯿﻔﺮ ﮔﻮﯾﺎ ﺑﻪ ﺟﺪ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ اﻋﺪام ﺷﺪه و ﻫﻤﺎن اﻧﺘﻈﺎرات ﻫﻢ از ﮐﺎرﮐﺮدش می رود. از اﯾﻨﺮو، ﺑﻨﺎﺑﺮ ﮔﺰارش ﮐﻤﯿﺘﻪ ﺣﻘﻮق داﻧﺎن انگلیسی «وﯾﮋﮔﯽ اﺳﺎﺳا ﺧﺸﻦ و ﻏﯿﺮ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺟﺮاﯾﻢ ﻣﻮرد ﺗﻌﻘﯿﺐ ﻧﻤﯽﭘﺬﯾﺮد ﮐﻪ ﻣﺎ ﺧﻮد را ﺑﻪ ﮐﯿﻔﺮﻫﺎﯾﯽ ﺑﺎ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻣﺎﻟﯽ و ﺻﺮﻓﺎ ﻧﻤﺎدﯾﻦ ﻣﺤﺪود ﮐﻨﯿﻢ». ﻣﯽداﻧﯿﻢ ﮐﻪ از ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮ ﻟﻐﺖ ﺷﻨﺎﺳﯽ در ﺣﻘﻮق ﻓﺮاﻧﺴﻪ، ﮐﻠﻤﻪ «ﺣﺒﺲ» در ﻣﻌﻨﺎی ﯾﮏ ﮐﯿﻔﺮ ﺗﺄدﯾﺒﯽ ﻣﺘﻌﯿﻦ ﻣﯽﺷﻮد. ﺑﺮای ﮐﯿﻔﺮﻫﺎی ﺟﻨﺎﯾﯽ ﻣﻮﺟﻮد در ﺣﻘﻮق ﻋﻤﻮﻣﯽ اﺻﻄﻼح « ﺣﺒﺲﺟﻨﺎﯾﯽ» ﺑﻪ ﮐﺎر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ، در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﮐﯿﻔﺮﻫﺎی ﺟﻨﺎﯾﯽ ﺳﯿﺎﺳﯽ از ﻋﺒﺎرت « ﺑﺎزداﺷﺖ ﺟﻨﺎﯾﯽ» ﺑﻬﺮه ﺑﺮده اﻧﺪ. در ﻧﺘﯿﺠﻪ اﺻﻄﻼح «ﺣﺒﺲ» آﻧﭽﻨﺎن ﮐﻪ در ادﺑﯿﺎت ﻓﺮاﻧﺴﻮی ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ، ﻣﻌﻠﻮم ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺻﻮرت ﺑﺮای ﺗﺒﯿﯿﻦ ﺳﺮزﻧﺶ و ﮐﯿﻔﺮدﻫﯽ ﺷﺪت ﺟﺮاﯾﻢ دﻫﺸﺘﻨﺎک و ﺿﺪ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺣﻘﻮق ﮐﯿﻔﺮی ﺑﺸﺮ دوﺳﺘﺎﻧﻪ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ، در زﻣﺎن ﭘﯿﮕﯿﺮی ﮐﺎرﻫﺎی ﮐﻤﯿﺴﯿﻮن ﺣﻘﻮق ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ، اﺷﺎره ﺷﺪه ﺑﻮد ﮐﻪ « ازﻟﺤﺎظ زﺑﺎنﺷﻨﺎﺳﯽ،ﮐﻠﻤﮥ «ﺣﺒﺲ» ﺑﻪ ﮐﺎرﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﮔﺰارشﮔﺮ وﯾﮋه در اوﻟﯿﻦ و دوﻣﯿﻦ ﺑﻨﺪ ﻃﺮح ﻣﻮاد ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺑﻪ گونه ای مبهم توصیف شده است». اﯾﻦ ﮐﻪ ﺣﻘﻮق داﺧﻠﯽ ﺑﺴﯿﺎری از ﮐﺸﻮرها اﻧﻮاع و اﻗﺴﺎم ﺣﺒﺲ را از ﺟﻤﻠﻪ ﺣﺒﺲ حبس و ﺑﺎزداﺷﺖ را ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﻧﻤﻮده اﻧﺪ، به ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ ﺑﺴﯿﺎری از اﻋﻀﺎی ﮐﻤﯿﺴﯿﻮن ﺣﻘﻮق ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ اﺻﻄﻼﺣﯽ ﺧﻨﺜﯽﺗﺮ ﻣﺎﻧﻨﺪ « ﻣﺤﺮوﻣﯿﺖ از آزادی» را ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ دادﻧﺪ. از ﻃﺮﻓﯽ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯿ ﺮﺳﺪ، ﻋﺒﺎرت «ﻣﺤﺮوﻣﯿﺖ از آزادی» ﻧﯿﺰ ﭼﻨﺪان راﺿﯽ ﮐﻨﻨﺪه و ﺑﻪ اﻧﺪازه ﮐﺎﻓﯽ ﻓﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ(رضوی فرد:۱۳۹۱، ۱۸۴).

به ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ اﯾﻦ ﮐﻪ دﯾﮕﺮ ﮐﯿﻔﺮ اﻋﺪام وﺟﻮد ﻧﺪارد، ﮐﺎﻣﻼً ﻋﺎدی و ﺿﺮوری اﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﯿﻔﺮ ﺣﺒﺲ ﯾﮑﯽ از ﮐﯿﻔﺮﻫﺎی در دﺳﺘﺮس و ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻣﺤﺎﮐﻢ ﮐﯿﻔﺮی کشورهای بیشماری ﺑﺎﺷﺪ. اﻣﺮوزه اﯾﻦ ﮐﯿﻔﺮ، ﺑﺪون ﻫﯿﭻ ﺷﮑﯽ ﯾﮑﯽ از ﮐﯿﻔﺮﻫﺎی ﻣﻬﻢ و ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﮔﺮدد ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮد. اﻣﺎ آﯾﺎ واﻗﻌﺎ دﻟﯿﻞ اﯾﻦ اﻗﺒﺎل ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ دارا ﺑﻮدن وﯾﮋﮔﯽﻫﺎﯾﯽ ﻣﺜﻞ ﺑﺎزدارﻧﺪﮔﯽ و اﺻﻼح ﮐﻨﻨﺪﮔﯽ ﻣﺠﺮم اﺳﺖ ﯾﺎ ﻧﻪ، ﺗﻨﻬﺎ ﮐﯿﻔﺮی اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮان اﻧﺘﺨﺎب ﻧﻤﻮد؟ در این قسمت به دو کارکرد مهم حبس ابد می پردازیم:

 

۳-۳-۱-ﮐﺎرﮐﺮد ﺳﺰا دﻫﻨﺪﮔﯽ ﮐﯿﻔﺮ ﺣﺒﺲ ابد

اﮔﺮ ﺑﺨﻮاﻫﯿﻢ از ﮐﺎرﮐﺮد ﺳﺰادﻫﻨﺪﮔﯽ اﯾﻦ ﮐﯿﻔﺮ ﺳﻨﺘﯽ ﭘﺮﺳﺶ ﮐﻨﯿﻢ؛ در ﻋﻤﻞ اﯾﻦ ﮐﯿﻔﺮ رﻧﺠﯽ را ﺑﻪ ﺟﺴﻢ و ﺑﺪن ﻣﺠﺮﻣﺎن ﺗﺤﻤﯿﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﯽ ﺑﺎ در ﺗﻨﮕﻨﺎ ﻗﺮار دادن ﺟﺴﻢ ﻣﺠﺮم و اﯾﺠﺎد ﻣﺤﺮوﻣﯿﺖ ﺑﺮای وی ﻧﻮﻋﯽ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺑﺪﻧﯽ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﮔﺮدد. در ﭼﻨﯿﻦ ﺷﺮاﯾﻄﯽ، ﺑﻨﺎﺑﺮ ﻣﻔﻬﻮم ﮐﺎﻧﺘﯽ ﮐﯿﻔﺮ، ﺣﺒﺲ اﺑﺰاری اﺳﺖ ﮐﻪ « ﮐﺎرﮐﺮدش ﺑﻪ رﻧﺞ و زﺣﻤﺖ اﻧﺪاﺧﺘﻦ ﻓﺮد ﻣﺤﮑﻮم ﺑﻪ ﻫﻤﺎن ﻣﯿﺰان و ﺷﺪت ﻓﻌﻞ ارﺗﮑﺎﺑﯽاش ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ»(ابراهیمی:۱۳۸۹، ۵۵).
ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﯽ، ﻣﺸﮑﻞ وﺳﺨﺘﯽ ﻣﺪﺗﻬﺎ ﺑﺮﯾﺪه از ﺧﻠﻖ ﻣﺎﻧﺪن، ﺑﺮای رﻫﺒﺮان ﺳﯿﺎﺳﯽ ﯾﺎ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻣﻮﺟﺐ ﯾﺎد آوری رﻓﺘﺎرﻫﺎی زﺷﺘﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ آﻧﻬﺎ در ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺷﺪه اﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ ﭘﺮﺳﺶ از ﭘﯿﺸﮕﯿﺮاﻧﻪ ﺑﻮدن ﺣﺒﺲ ابد ﻧﯿﺰ ﭼﻨﺪان ﭘﺮﺳﺶ دﻗﯿﻖ و ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ. در واﻗﻊ ﮐﯿﻔﺮ ﺣﺒﺲ ابد ﺑﺎ وﻇﯿﻔﻪ و ﮐﺎرﮐﺮد ارﻋﺎﺑﯽاش، ﻣﻨﻄﻘﯽ ﻣﺘﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ آﯾﻨﺪه ﻫﻢ دارد. ﯾﻌﻨﯽ ﺣﺒﺲ ابد ﻣﻮﺟﺐ ﺧﻨﺜﯽ ﮐﺮدن ﺑﺰﻫﮑﺎر ﺷﺪه و ﻣﻮﺟﺐ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از ارﺗﮑﺎب ﺟﺮاﯾﻢ ﺟﺪﯾﺪ ﺗﻮﺳﻂ وی ﻣﯽﮔﺮدد(ابراهیمی:۱۳۸۹، ۵۶).
به نظر می رسد، ﺧﻨﺜﯽ ﺳﺎزی ﻣﺠﺮم ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮐﯿﻔﺮی ﻣﺎﻧﻨﺪ اﻋﺪام ﮐﻪ ﺧﻨﺜﯽ ﺳﺎزی اش ﻣﻄﻠﻖ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﮔﺮدد، اﻣﺮی ﻧﺴﺒﯽ اﺳﺖ. اﯾﻦ ﮐﺎرﮐﺮد ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺑﺮﺧﯽ ﺗﺪاﺑﯿﺮ ﻣﺎﻧﻨﺪ آزادی ﻣﺸﺮوط، ﻋﻔﻮ و ﻏﯿﺮ ﺑﺎﺷﺪ. در واﻗﻊ، ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ ﮐﻪ ﻧﻘﺶ ﺧﻨﺜﯽ ﺳﺎزی ﺑﺮای ﯾﮏ ﭼﻨﯿﻦ ﮐﯿﻔﺮی ﻗﻮیﺗﺮ از ﺳﺎﯾﺮ ﻧﻘﺶﻫﺎ ﯾﺎ ﮐﺎرﮐﺮدﻫﺎﯾﺶ ﺑﺎﺷﺪ. اﻧﺰوای اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از ﻣﺠﺮﻣﺎن ﺑﯿﻦ از ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻮﺟﺐ ﻓﺮاﻫﻢ ﮐﺮدن زﻣﯿﻨﻪﻫﺎی آﺷﺘﯽ ﺷﺪه و ﻓﻀﺎی جامعه یا کشور را آرام ﮐﻨﺪ.

۳-۳-۲-کارکرد اصلاح کنندگی کیفر حبس ابد

 

نظر دهید »
دانلود پروژه های پژوهشی در رابطه با آسیب شناسی روابط دولت و نهادهای مدنی در منطقه خلیج فارس ...
ارسال شده در 28 مهر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

همانطور که گفته شد در این نظام حکومت به مثابه تنها نهاد اشتغال زا وسرمایه گذار بر کلیه شئون فرهنگی، سیاسی، اجتماعی سیطره دارد .به گونه ای که تمام قوای جامعه در راه هدفهای نظام سلطنتی تجهیز می شود و حکومت سلطنتی در مقابل ملت هیچ تعهد ومسئولیتی ندارد .یعنی نه محدود به قانون است و نه وابسته به طبقه ای خاص، زیرا شاه یا حزب حاکم مافوق طبقه و قانون می باشد .با توجه به مقام ویژه شاه یا حزب حاکم، توزیع قدرت سیاسی بین نیروهای اجتماعی مختلف جامعه صورت نمی گیرد . در دولت اقتدارگرا منابع گوناگون مشروعیت بخشی از قبیل احزاب، رسانه ها و ایدئولوژی ها، در راستای اهداف غیر واقع بینانه و تحمیلی دولت اقتدارگرا در می آیند و به این ترتیب کارکردهای اصلی این منابع در دولت اقتدارگرا تغیر می یابد و به عبارتی دیگر معکوس می شود.

۳- حکومت های تمامیت خواه

تمامیّت‌خواهی، یا توتالیتاریسم اصطلاحی در علوم سیاسی و توصیف‌گر نوعی از حکومت است که معمولاً دارای این شش خصوصیّت می‌باشد: یک ایدئولوژی کلّی، یک سیستم تک حزبی متعهّد به آن ایدئولوژی کلّی که معمولاً توسط یک نفر رهبری می‌شود، دارای پلیس مخفی گسترده، انحصار در سلاح‌های مورد استفاده، انحصار وسایل ارتباط جمعی، انحصار اقتصادی که ممکن است لزوماً و به طور مستقیم توسّط حزب صورت نگیرد. (پیر، ۱۹۸۸: ۱۲۹).[۱۸]
این نوع حکومتی به نوبه خود به گونه‌های مختلفی تقسیم می‌شود که از جمله می‌توان به خودکامگی، استبداد، جبّاریّت، یکّه سالاری و… اشاره نمود. نمونه‌هایی چون نازیسم، فاشیسم، مائوئیسم، لنینیسم و… در حقیقت زیرگونه‌های این گونه‌های حکومتی می‌باشند.
در این نوع حکومت‌ها دولت تقریباً بر تمام شئون زندگی عمومی و رفتارهای خصوصی شهروندان نظارت و کنترل دارد. به تعریف سیاست‌دانان برجسته یک دولت تمامیّت‌خواه می‌کوشد تا همه جمعیّت زیر دست خود را برای تحقّق بخشیدن به اهداف دولتی بسیج کند و فعالیّت‌هایی که همسو با این اهداف نباشند از جمله فعالیّت‌هایی مانند تشکیل اتحادیه‌های کارگری، نهادهای مذهبی تأئید نشده از سوی دولت یا احزاب سیاسی مخالف، تحمّل نمی‌شوند.
پایان نامه - مقاله - پروژه

علایم تشخیص یک حکومت توتالیتر

 

 

    1. بسته شدن روزنامه‌های منتقد حکومت؛

 

    1. وجود سانسور شدید در تمام ابعاد، از جمله اطّلاعات، رسانه‌ها، مطبوعات و کتب؛

 

    1. زندانی شدن افرادی که از حکومت انتقاد می‌کنند؛

 

    1. پناهندگان سیاسی فراوان در کشورهای دیگر؛

 

    1. اقتصاد دولت مدار؛

 

    1. وجود رهبری مقتدر و اغلب کاریزماتیک در راس حکومت؛

 

    1. شخصیت پرستی (کیش شخصیت)؛

 

    1. وجود ایدئولوژی فراگیر رسمی و حکومتی که همه چیز با آن سنجیده می‌شود؛

 

    1. سرکوب شدن حقوق اقلیّت‌های سیاسی، مذهبی، قومی؛

 

    1. قرار داشتن انحصار رسانه‌های فراگیر، از جمله رادیو و تلویزیون، در اختیار دولت؛

 

    1. دولتی بودن تمام نظام‌های ارتباطی، از جمله پست، تلفن و اینترنت؛

 

    1. مقدّس شماری آرمان‌های رسمی حاکمیّت؛

 

    1. برخورد سبعانه و بی‌رحمانه با مخالفان حکومت؛

 

    1. محدود شدن آزادی‌های فردی، به ویژه آزادی بیان.(جعفرزاده، ۲۰۰۷).

 

پر واضح است که در این حکومت با این شرایط جامعه ی مدنی نقشی ندارد وبا یک جامعه بسته روبه رو هستیم که همه امکانات واختیارات در دست دولت است و می توان گفت تنها نظامی که فضایی برای رشد جامعه مدنی میان مردم و دولت فراهم نمی آورد توتالیتاریسم است. زیرا در این نظام دولت آنچنان کلیه عرصه های زندگی انسانی را تحت سیطره خویش قرار می دهد که فضایی برای رشد و تکامل نهادهای مدنی باقی نمی ماند. (Gray.1996:156-190)

گفتار سوم) تمایز جامعه مدنی و جامعه سیاسی

واژه جامعه مدنی[۱۹] بر یک موضوع محوری فلسفه سیاسی اروپا اشاره دارد. این اصطلاح مشتق شده است از اصطلاح Politice Koinoniaی ارسطو و ترجمه لاتین societe civilt به معنای جامعه مدنی یا حوزه خصوصی و غیردولتی. اندیشه جامعهمدنی به شیوه های مختلف در آثار فلاسفه سیاسی مانند هابز، لاک، پین، هگل، مارکس، میل و دوتوکویل و همچنین در آثار پست مدرنیستها تفسیر و تحلیل شده است.
در دهه هفتاد قرن بیستم، اصطلاح جامعه مدنی را گروه های اپوزیسیون و مخالف در کشورهای سوسیالیست برای مشخص کردن استراتژی مبارزه سیاسی با اقتدارگرایی به کار گرفتند. برای پایهگذاری جامعهای دموکراتیک در مقابل دولت اقتدارگرا، از طریق تشکیل انجمنهایی خارج از کنترل دولت با تعریف دوباره مفهوم مدرن جامعهمدنی تلقی امروزیتر و جدیدتری از آن، به عنوان جایگزین سوسیالیسم متمرکز و اقتدارطلب، صورت گرفته است.
بنابراین، برای بیان راه های گذار از جوامع سوسیالیست، توتالیتر و ایستا به جوامع دموکراتیک و مدنی که قادر به توسعه خود هستند و مایلند پیشرفتهای مدنی جوامع توسعه یافته و نیز دستاوردهای فلسفه سیاسی- اجتماعی و علوم معاصر را به کارگیرند و مورد استفاده قرار دهند الگوی سیاسی نظری و علمی جدیدی ایجاد شده است. جامعه مدنی اغلب به عنوان کثرتگرایی خودمختار فعالیتهای خصوصی و عمومی خارج از کنترل دولت مشخص میگردد که با آزادی فردی، خودگردانی محلی و منطقهای، مشارکت شهروندان در امور عمومی و جنبشهای اجتماعی و همچنین خودمختاری فرهنگی و اتحادیه آزاد اصناف بیان شده است.
بحث جامعه مدنی در معانی مختلف آن دارای سوابق طولانی است امّا مفهوم تازه آن به قرون جدید برمیگردد و در واقع این مفهوم نشانگر جدایی حوزه دولتی و حوزه خصوصی میباشد که بخصوص در اندیشه «قرارداد اجتماعی» توماس هابز(۱۶۷۹-۱۵۵۸ میلادی) و جان لاک(۱۷۰۴-۱۶۳۲ میلادی) مورد اشاره قرار گرفته است. در نظریه «قرارداد» بطور کلی جامعه مدنی به عنوان جامعه سیاسی در مقابل وضع طبیعی یا جامعه طبیعی به کار میرفت؛ با این تفاوت که در این نظریه، جامعه مدنی پدیدهای غیرطبیعی یعنی حاصل توافق و قرارداد بود. هابز با اشاره به وضع طبیعی پیش از شکلگیری دولت، حوزهای غیردولتی و صاحب اراده و اختیار را به تصویر میکشید و انسانها را در حالی از آزادی بیقید و شرط نشان میداد که در آن، افراد به خاطر کسب امنیت ناچار از بخشی از اختیارات و حقوق مطلق خود چشمپوشی و آن را به نهادی به نام دولت واگذار میکنند تا از تبدیل شدن انسان به گرگ انسان جلوگیری کند. بدین ترتیب میتوان گفت که دولت از نظر هابز، موجودیت و مشروعیت خود را مدیون توافق افراد جامعه مدنی میداند و این امر خود نه تنها دولت مطلقه را توجیه نمیکند بلکه زمینه را برای پیدایی تفکرات لیبرالیستی در آینده مساعد میسازد. لذا هابز در «لویاتان» هم بر موجودیت جامعه مدنی تاکید میورزد و هم آن را منشا مشروعیت قدرت دولت معرفی میکند. جان لاک نیز با طرح مسئله «قرارداد اجتماعی» بر این مطلب صحّه گذاشت که وضع طبیعی خود نوعی جامعه مدنی، گرچه ابتدایی است که در آن، انسانها نه تنها برای ایجاد امنیت بلکه بویژه به خاطر تضمین اصل مالکیت و آزادی، بر اساس قرارداد دولت را بوجود آورده و بدان ماموریت میدهند اهداف مورد نظر آنها را برآورده کند. از این نظر دولت در واقع نماینده و کارگزار جامعه مدنی تلقی میشود و باید پاسدار حقوق این جامعه باشد.
لذا هم در دیدگاه هابز و هم از نظر لاک، جامعه مدنی نه تنها دارای هویتی مستقل از حوزه عمومی و دولت میباشد بلکه اساسا موجد این نهاد محسوب میگردد(بشیریه، ۱۳۷۴: ۳۳۰).
وجود جامعه مدنی از آن جهت ضرورت دارد که جلوی زیادهرویهای قدرت دولتی را میگیرد و با نظارت دائمی و مؤثر خود پیوسته لزوم فعالیت دولت در چهارچوب قانون را گوشزد میکند. البته لازمه چنین وضعی این است که موجودیت جامعه مدنی از سوی حکومت به رسمیت شناخته شود و هویت مستقل آن مورد تایید قرار گیرد پس از این مرحله، تعیین حقوق و تکالیف متقابل جامعه مدنی و دولت مطرح خواهد شد.
تجربه نشان داده است که عناصر جامعه مدنی در جوامعی استقرار پیدا میکند که دولت در آنها مقتدر و قانونمند باشد. در پرتو ضابطهمندی و حاکمیت قانون در چنین دولتی، مسلما جامعه مدنی میتواند به خوبی ظرفیتهای خود را به منصّۀ ظهور برساند. بدین ترتیب جامعه مدنی در سایه یک دولت قانونمند خواهد توانست در چارچوب قانون با انتقادات و نظارتهای مستمر خود، کژیهای دولت را متذکر شود و عملا در جهت تقویت بنیانهای دولت کارآمد و کارگزار مردم بکوشد و در چنین وضع مطلوبی نیز دولت متقابلا زمینه های رشد و شکوفایی توانایی های جامعهمدنی را فراهم خواهد آورد(اخوانکاظمی، ۱۳۹۰).
با توجه به مطالبی که ذکر شد بایستی بین جامعه مدنی و جامعه سیاسی تمایز قائل بشویم و در سایه این تمایز است که هم جامعه مدنی و هم جامعه سیاسی توسعه مییابند. توسعه سیاسی با موجودیت و کارآمدی جامعه مدنی ارتباط تنگاتنگ دارد البته این مسئله جز در سایه تحقق جامعه مدنی نهادینه شده و مقتدر رخ نخواهد دارد. از سویی عدم توجه به مقوله سیاست و مؤلفه های آن و همچنین توسعه آن موجب عدم رشد هویت جمعی و جامعه مدنی و توانایی های آن و گسترش نامعقول ابزارگونگی فرد و جامعه میگردد.
در مقوله رشد و توسعه جامعه سیاسی چند مورد از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد:

 

    1. وجود رقابت نهادینهشده: به معنای فراهم بودن زمینه های تعامل و تقابل افکار، اندیشه ها و عملکردهای افراد، گروه ها و حتی ایدئولوژهای گوناگون. برای این کار باید ساختار حقوقی رقابت نهادینه باشد و اجازه رقابت سیاسی را بدهد بطوری که رقابتکنندگان با تکیه بر قواعد رقابت سیاسی و اعتماد به نهادهای حل منازعه بتوانند وارد رقابت سیاسی شوند؛

 

    1. تحقق مشارکت: به معنای جواز دخالت افراد و گروه های اجتماعی در تصمیمگیریهای سیاسی و امکان تاثیرگذاری آنها بر نظام سیاسی و سیاستگذاریهای آن؛

 

    1. امکان تحرک اجتماعی: تحرک اجتماعی در واقع محصول رقابت نهادینه و مشارکت، در جامعه توسعه یافته از نظر سیاسی است. تحرک اجتماعی اگرچه سرانجام باعث ایجاد روند گردش نخبگان میشود، امّا اساسا به معنای امکان دستیابی افراد متعلق به لایه ها و اقشار اجتماعی پایین به مراتب بالاتر سیاسی و اجتماعی بر اساس شایستگیها و کفایتهای خود آنان میباشد.(اخوانکاظمی، ۱۳۸۴).

 

از دیدگاه قدرت، جامعه سیاسی برفرایند کسب قدرت، حفظ و به کارگیری آن در عرصه روابط سیاسی، سلطه سیاسی و قدرت سیاسی دلالت دارد ولی جامعه مدنی در ارتباط با حوزه عمومی جامعه و پیگیری خواسته ها و تقاضاهای گروهی، صنفی و انجمنی است نه به شکل مستقیم برای کسب قدرت سیاسی،در جامعه سیاسی،گروه های سیاسی بیشتر به کسب قدرت سیاسی و کرسی های پارلمانی نظر دارند تا پیگیری خواسته های اعضاء و مصالح جمعی اگر احزاب سیاسی تنها به هدف کسب قدرت و کرسی های پارلمانی بدون توجه به مصالح و خواسته های اعضاء و مصالح جمعی متمرکز شوند، جزء جامعه سیاسی خواهند بود ولی اگر کسب قدرت را در راستای اهداف معطوف به توسعه جامعه، پیگیری خواسته ها و تقاضاهای اعضا و مصالح جمعی بخواهند، جزء جامعه مدنی خواهند بود نه جامعه سیاسی.
گوردن وایت جامعه سیاسی را عرصه رقابت برای کسب قدرت سیاسی به عنوان هدف مستقیم تعریف می کند؛ در مقابل جامعه مدنی را عرصه اخلاق، قانونمندی و فضایل اجتماعی، حوزه آزادی و استقلال در مقابل سرکوب، حوزه کثرت گرایی در مقابل یک دستی، حوزه انگیختگی در مقابل دستکاری و حوزه پاکی و خلوص در مقابل فساد می داند.
به باور برخی، تعدادی از اجزای جامعه مدنی یا جامعه سیاسی مانند احزاب در منطقه، خاکستری بین دولت و انجمن های مدنی هستند؛ در این ارتباط دو تقسیم بندی هست: در یک اردوگاه، جامعه سیاسی به عنوان جزء اصلی جامعه مدنی محسوب می شود، مشروط برای آنکه هدف اصلی آن کسب قدرت سیاسی برای خود آن نهاد مدنی نباشد بلکه مشارکت در فرایندها و پویش های سیاسی-اجتماعی به منظور تاثیر بر سیاست و تصمیم گیری های سیاسی در راستای اهداف گوناگون نهادهای مدنی باشد. در اردوگاه دیگر، جامعه سیاسی در اشاره به آلوده شدن نهادهای مدنی به قدرت طلبی و تاثیر فاسد کننده سیاست و قدرت بر آنها به کار می رود.

گفتار چهارم) ویژگیهای جامعه مدنی

جامعه مدنی، نوعی شیوه زندگی و نمادی از پیشرفت و تمدن بشری است . جامعه مدنی در مقابل دولت به حوزه ای از روابط اطلاق می شود که خارج از دخالت قدرت سیاسی است و مجموعه ای از تشکل های خصوصی، نهادهای مشارکت قانونی و موسسات تمدنی را در بر می گیرد و دارای ارکان واصولی است که تنها با تحقق یافتن این شاخص ها و اصول، جامعه مدنی به مفهوم واقعی خودش نمودار می شود .
مهمترین شاخص های جامعه مدنی عبارتند از : آزادی، قانونمندی، کثرت گرایی، مشخص بودن حوزه های عمومی و خصوصی،تساهل و مدارا. در این جوامع نظام حاکم کثرت گرا است و در آن گروه های ذی نفوذ، گروه های فشار، اتحادیه ها، انجمن ها، طبقات، رسانه های جمعی، احزاب سیاسی، سندیکاها وگروههای دیگر سیاسی برای کسب قدرت با هم رقابت می کنند.هر مرکز قدرت نسبت به دیگر مراکز قدرت وحکومت مرکزی از استقلال برخوردار است.درست به خاطر این مراکز قدرت و نهادهای رسمی و سازمانهای غیرحکومتی است که قدرت سیاسی در انحصار یک طبقه یا گروه و دسته ای خاص قرار نمی گیرد.رابطه مردم و صاحبان قدرت انتخابی، حاکی از وجود اجماع میان آنان است. از یک سو گروه های اجتماعی، احزاب سیاسی و تک تک شهروندان بر دولتمردان و نخبه گان اعمال کنترل می کنند و از سوی دیگر همه ی شهروندان ، احزاب و دسته جات سیاسی بر این باور ند که دستگاه حکومتی برای اتخاذ تصمیمات و تدوین برنامه های اجتماعی، سیاسی واقتصادی نیاز به اختیارات کافی دارند و بدین خاطر توافق کرده اند اختیارات ضروری را در اختیار رهبران قرار دهند.(مجموعه مقالات،۴۵:۱۳۷۶)
به طور اجمالی ویژگیهای جامعه مدنی عبارتند از:

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 32
  • 33
  • 34
  • ...
  • 35
  • ...
  • 36
  • 37
  • 38
  • ...
  • 39
  • ...
  • 40
  • 41
  • 42
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • بررسی وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت و عوامل مرتبط با آن در سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰- قسمت ۴
  • بررسی اثر گزارشگری محافظه کارانه بر ارتباط بین اقلام تعهدی بلندمدت و جریانهای نقدی عملیاتی آتی در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۷
  • تاریخ‌ نگاری دوران افشاریه- قسمت ۹
  • بررسی رابطه بین اجزای تعهدی سود با میزان هموارسازی سود و فرصت¬های رشد در شرکت¬های پذیرفته¬شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۸
  • بررسی تاثیر زهکشی بر عملکرد و اجزای عملکرد باقلا- قسمت ۴
  • دانلود منابع پایان نامه درباره تحلیل پایداری شیروانی های خاکی و بهینه یابی سطح لغزش شیروانی ...
  • ماهیت و مبانی «اصل تکلیف به ارائه دلایل» چیست و شرایط و گستره اِعمال آن در حقوق عمومی تا کجاست- قسمت ۳
  • آزمون یک مدل ساختاری چند بعدی بر مبنای تئوری انتظار-ارزش اکلز و ویگفیلد- قسمت ۵
  • بررسی و مقایسه توکل و رضا در دیوان حافظ و مثنوی مولوی(ج۲-۱)- قسمت ۵
  • بررسی رابطه انواع دینداری و نگرش به جامعه مدنی ( در میان دانشجویان دانشگاه تهران و شاهد )- قسمت ۹
  • اثر بخشی طرحواره های درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سلامت روان- قسمت ۱۸
  • نقش کشمکش های والدین در سازگاری فرزندان (اعتماد به نفس، پرخاشگری و سلامت روان)- قسمت ۴- قسمت 2
  • بررسی مبانی فقهی روابط مسلمانان با غیر مسلمانان از منظر قرآن کریم و سیره نبوی(ص)- قسمت ۴
  • بدحجابی و مسائل مربوط به پوشش وآرایش و ظاهر اشخاص- قسمت ۱۰
  • شناسایی تعیین کننده های ظرفیت جذب دانش و تاثیر آن بر قابلیت پاسخگوی سریع سازمان- قسمت ۵
  • ویژگی های فیزیکی ای که در تقطیر بنزین موتور بایتس مورد اندازه گیری- ...
  • بررسی حقوقی حمایت از علامت تجاری درحقوق ایران ، آمریکا وکنوانسیون های بین المللی- قسمت ۱۳
  • تاثیر کاربرد تکنولوژ‍ی اطلاعات بر عملکرد سازمان تامین اجتماعی (مورد مطالعه شعبه دو قم در سال ۹۲ -۹۱)- قسمت ۲۷
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره بررسی رابطه بین هوش معنوی و انگیزه کاری دبیران مدارس دولتی ...
  • بررسی نتایج اعمال در حکمت های نهج البلاغه- قسمت ۴
  • منابع پایان نامه در مورد بررسی تاثیر سرمایه فکری سازمان بر رضایت شغلی و حفظ منابع ...
  • زیست- قسمت ۴- قسمت 2
  • تبیین جنبه های آموزشی و تربیتی امید و نقش آن در سلامت روان انسان از دیدگاه اسلام- قسمت 22
  • رابطه بین ساختارهای رقابتی در بازار و ریسک اعتباری در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۳
  • پژوهش های انجام شده درباره نقش فرهنگ سازمانی دررابطه بین عدالت سازمانی و رفتارهای شهروندی سازمانی مطالعه موردی ...
  • بررسی فرهنگ عامه در دیوان مسعود سعد سلمان- قسمت ۲۱
  • بررسی حکم مفسد فی الارض از دیدگاه فقه امامیه و حقوق ایران- قسمت ۸
  • ارتکاب جرم در حال خواب- قسمت ۸
  • بررسی کارایی واحدهای کنسانتره در استان آذربایجان غربی- قسمت ۳
  • تاثیر کتاب گویای فارسی بر مهارت خواندن و انگیزش تحصیلی دانش آموزان پایه ششم- قسمت 16

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان