مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
اثر-ارزش-درک-شده،-ارزش-ویژه-درک-شده-و-کیفیت-درک-شده-بر-وفاداری-و-قصد-خرید-مجدد- فایل ۳
ارسال شده در 28 مهر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

از سوی دیگر می­توان اعتماد و تعهد را عواملی اثر گذار بر وفاداری دانست، بدین ترتیب که مصرف کنندگان اعتماد به برند را بر مبنای باورهای مثبتی که نشأت گرفته از تجربیاتشان در قبال رفتار سازمان و عملکرد محصول یک برند است نشان می­ دهند. (Ashley & Leonard, 2009) از آنجا که اعتماد یک پیوند قوی میان برند و مشتری ایجاد می­ کند، این یکی از عوامل تعیین کنندۀ وفاداری برند می­باشد. (Morgan & Hunt, 1994)
همچنین تعهد اشاره به تمایل پایدار برای ادامه رابطه با برند دارد. (Suh & Han, 2003)مشتریانی که به برند متعهد هستند مشتریان وفادار به آن برند شده و رفتار خریدهای مجدد را نشان می­ دهند. قصد خرید مجدد معمولاً با تعهد برند شناخته شده است. با این حال یک تفاوت مهم بین آنها وجود دارد. تعهد برند به معنای یک ارتباط شبیه دوستی است که مشتری برای برند ایجاد می­ کند. اما تکرار خرید بدلیل آنکه آن برند ارزان­تر بوده و یا برند دیگری وجود نداشته است رخ می­دهد. (Claik, 1997)
پایان نامه - مقاله - پروژه
با توجه به مباحث مطرح شده و در عین حال تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته است ، باید در نظر داشت که این پژوهش­ها غالباً از یک مدل محدود استفاده کرده ­اند به گونه ­ای که نمی­ توان نتیجه­ای کاربردی از آنها استخراج کرد.
الیور[۳۰] دریافت رضایتمندی از برند و نگرش نسبت به برند از پیش نیازهای اصلی قصد مشتری در خرید مجدد از یک محصول است. (Oliver, 2003)­ مدل هلیر[۳۱] و همکاران نیز نشان داد ترجیح برند از اولویت و جایگاه بالاتری نسبت به خرید مجدد برخوردار است. (Hellier, Geursen, Carr, & Rickard, 2003)
کرنین و تیلور[۳۲] در مطالعاتشان متوجه شدند که احساس رضایت بعد از اولین آزمایش برند، مشتریان را به ترجیح آن برند در قصد خرید مجدد سوق می­دهد. همچنین سطح رضایت مشتری بر ایجاد وفاداری برند بوسیله جهت دادن آنها در تکرار خرید اثر گذار است و یکی از عوامل مهم برای گسترش وفاداری، مواجهۀ برند با نیازهای مشتری می­باشد. (Cronin & Taylor, 1992)
با توجه به مطالعات انجام شده درباره وفاداری برند، رضایت برای تداوم وفاداری مشتری به برند مهم است اما آن به تنهایی تعیین کننده وفاداری نمی ­باشد. در واقع، بر مبنای این تحقیقات، مشخص شد که یک مشتری راضی همیشه منجربه یک مشتری وفادار نمی شود. (Bowen & Shoemaker, 1998)بر طبق این دیدگاه پیشنهاد به بررسی سایر عوامل مؤثر بر وفاداری به غیر از رضایت شد. (Oliver, 1980) میتال[۳۳] و همکاران اظهار نمودند اگر چه برخی ادعاها نسبت به ارتباط میان سطح رضایتمندی و وفاداری وجود دارد ولی تحقیقات کمی به بررسی ارتباط رفتار خرید مجدد با رضایتمندی پرداخته است. (Mittal, Vikas, Wanger, & et al, 2001) ندیم[۳۴] در تحقیقات خود این سوال را مطرح کرد: اگر رضایتمندی در تصمیمات خرید مجدد از یک محصول نقش مهمی ایفا می نماید چرا مشتریان ناراضی به خرید یک نام تجاری معین ادامه می دهند. (Nadeem, 2007)
بررسی روند های تحقیقی نشان می دهد چارچوب های تجربی که بر مبنای آن مطالعات تحقیقی بنیان گذاری می شوند در حال تغییر است. این تغییر برای متخصصان بازاریابی که مسئولیت افزایش وفاداری به برند را بر عهده دارند نیز مسأله ساز شده است اما در عین حال فراهم آورندۀ فرصت­هایی برای محققینی است که می­خواهند این روابط را بهبود داده و درک بهتری از آن حاصل نمایند .
با توجه به مطالب مذکور و مدلهای مفهومی استفاده شده در سایر تحقیقات - که در فصل دوم رساله به تفصیل آورده خواهد شد- مدل استفاده شده در این تحقیق بر گرفته از مدلی است که اریکس[۳۵] و همکاران (Erics, Erics, Candan Burcu, & Yildirim, 2012) برای تعیین عوامل اثر گذار بر وفاداری و قصد خرید مجدد بکار بردند.
شکل -۱۱ مدل مفهومی تحقیق، منبع: Erics, Candan Burcu, & Yildirim, 2012

۱-۷ روش انجام پژوهش

 

۱-۷-۱ نوع تحقیق از نظر هدف و شیوه گردآوری اطلاعات

از آنجاکه هدف تحقیق بررسی مدلی در زمینۀ وفاداری به برند و قصد خرید مجدد و تشریح کاربرد عملی آن در صنعت گوشی تلفن همراه است، پژوهش از نظر هدف جنبۀ کاربردی دارد و از منظر گردآوری داده ­ها توصیفی می­باشد. همچنین از منظر قطعیت داده ­ها به دلیل آنکه تحقیق مبتنی بر فرضیه می­باشد و در صدد آزمون فرضیه ­ها هستیم، تحقیق قطعی است.

۱-۷-۲ متغیرهای تحقیق

۱) متغیرهای مستقل
- ارزش درک شده: ارزش برآمده از مقایسه­ ای است که مشتری بین هزینه­ای که برای کالا یا خدمت پرداخته در مقابل منفعتی که از آن برند بدست می­آورد، می­باشد. (Hellier, Geursen, Carr, & Rickard, 2003)
- ارزش ویژۀ برند: عبارت است از مجموعه ­ای از ویژگی­ها و اعتبارات مرتبط شده به برند، نام و نشان که سبب افزایش یا کاهش ارزش ایجاد شده توسط محصول برای مشتریان و سازمان می­گردد. (Aaker & joachimsthaler, 2000)
- کیفیت درک شده: کیفیت درک شده به ادراک مشتری از کیفیت کلی یا برتری یک محصول یا خدمت - با توجه به مقصود آن محصول یا خدمت - در مقایسه با دیگرجایگزینها اطلاق می گردد. (Keller, 2008)
۲) متغیرهای میانجی
- رضایت از برند: نگرش مثبت مصرف کننده که در نتیجه تجربۀ مصرف او از یک محصول خاص است را رضایت گویند. (Kasmer, 2005)
- اعتماد به برند: اعتماد به برند به عنوان اعتقاد مشتری مبنی بر انجام عملکردهای خاص برند بیان شده است. (Suh & Han, 2003) اعتماد به برند از دیدگاه مشتری متغیری روانشناختی است که به نسبت دادن مجموعه ای از فرضیات یا گمان ها در رابطه با معتبر بودن، صداقت و سخاوت به برند توسط مشتریان منجر می گردد. (Gurviez & Korchia, 2002)
- تعهد عاطفی: تعهد عاطفی ارتباط عاطفی با برند است که نشان دهندۀ حس قوی هویت شخصی می­باشد. تعهد عاطفی برند بر مبنای هویت و ارزش­های مشترک با برند شکل گرفته است. (Pring, 2007)
- تعهد مستمر: تمایل به ارتباط مستمر با برند که ریشه در هزینه­ های جابجای، اقتصادی و روان شناختی و کمبود عوامل جایگزین دارد. (Bansal, Irving, & Taylor, 2004 & Fullerton, 2003)
۳) متغیرهای وابسته:
- وفاداری به برند: وفاداری به برند عبارت است از واکنش رفتاری نسبتاً متعصبانه در خرید که فرد در طول زمان نسبت به برند پیدا می­ کند و این رفتار باعث می شود که در فرایند های تصمیم گیری و ارزیابی از مجموعه نامهایی که در ذهن دارد، گرایش خاصی به آن برند پیدا کند. این واکنش تابعی از فرایند های روانشناختی و ذهنی فرد. (Chaudhuri & Holbrook, 2001)همچنین آکر در بیان وفاداری اینگونه می­گوید: وفاداری برند تمایل به انتخاب مستمر یک برند در میان چندین برند از میان گروه همان محصول و خرید مداوم آن برند می­باشد. (Aaker, 2004)
- قصد خرید مجدد: قصد خرید مجدد معمولاً با تعهد برند شناخته شده است. با این حال یک تفاوت مهم بین آنها وجود دارد. تعهد برند به معنای یک ارتباط شبیه دوستی است که مشتری برای برند گسترش(ایجاد) می­دهد. اما تکرار خرید بدلیل آنکه آن برند ارزان­تر بوده و یا برند دیگری وجود نداشته است رخ می­دهد. (Claik, 1997)

۱-۸ جامعه و واحد تحلیل آماری

جامعه آماری تحقیق متشکل از کلیه افرادی است که به یکی از مراکز اصلی خرید گوشی تلفن همراه: پاساژ علاءالدین، بازار موبایل ایران (خیابان حافظ) و سایر فروشگاه­های موبایل محدودۀ خیابان جمهوری مراجعه می­کردند.

۱-۹ نمونه و روش نمونه گیری

نمونۀ ما کلیۀ مشتریانی هستند که در مقطع جمع آوری داده ­ها به فروشگاه های مذکور مراجعه می­ کنند و بدلیل آنکه تعداد آنان قابل محاسبه نیست، فرض شد جامعه نامحدود است و با بهره گرفتن از فرمول کوکران حداقل حجم نمونه ۳۸۴ نفر مشخص گردید و نیز از روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس استفاده شده است.

۱-۱۰ ابزار و روش گردآوری داده ها

ابزار مورد استفاده پرسشنامه پایا و روا، مطالعات کتابخانه­ای و اینترنت بود، که هر کدام از این ابزارها، در قسمتی از کار پژوهش و برای گردآوری و تنظیم داد ه های خاصی به کار رفته است.

۱-۱۱ روش های تحلیل داده ها

به منظور تجزیه و تحلیل داده از مدل معادلات ساختاری استفاده خواهد شد.
مدل معادلات ساختاری، مدل نظری فرض شده به وسیلۀ پژوهشگر را آزمون کمی می کند و رابطۀ بین متغیرهای مشاهده شده را نشان می­دهد. به طور خاص، مدل­هایی که فرض می­ کنند چگونه مجموعه ­ای از متغیرها یک سازه را تعریف می­ کنند و چطور این سازه ها به هم مرتبط می شوند در مدل معادلات ساختاری قابل آزمون است.

۱-۱۲ محدودیت­های پژوهش

- گستردگی عوامل اثر گذار بر وفاداری و قصد خرید مجدد از جمله مسائل فرهنگی.

فصل دوم
ادبیات و پیشینه­ی تحقیق

 

۲-۱ مقدمه

ایجاد وفاداری در مشتری مفهومی است که در کسب و کارهای امروزی به لحاظ اینکه مشتریان وفادار به مؤلفۀ اصلی موفقیت سازمانی درآمده­اند، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته­اند. مشتریان وفادار بیشتر خرید کرده و معمولا ابزار مناسبی برای تبلیغات محسوب می­شوند. در نتیجه سازمان­های امروزی درصدد شناسایی و مدیریت روش­ها و الگوهای مؤثر ایجاد وفاداری می­باشند. از طرفی به لحاظ این واقعیت که مشتریان دائماً در حال افزایش­اند، سازمان­ها ملزم هستند تا با تأمین انتظارات مشتریان، فراتر از نیازهای اولیه آنها رفته و کانون توجه خود را ایجاد وفاداری از طریق ایجاد ارتباطی بلند مدت، دو جانبه و سودآور برای هر دو طرف معطوف نمیاند. (Dick & Basu, 1994)
در فصل پیش رو به بررسی متغیرهای تحقیق می­پردازیم بدین صورت که بحث را با ارائه مفهومی از برند شروع کرده و در مورد مزایای آن و سایر مطالب مرتبط با برند صحبت خواهیم کرد. در ادامه به صورت متمرکز به بررسی وفاداری پرداخته، انواع وفاداری و رویکردهای مطرح شده به تفصیل مورد بحث قرار خواهد گرفت. قصد خرید مجدد و فرایند خرید عنوان دیگری است که به آن می­پردازیم. سپس به سراغ متغیرهای مستقل مدل رفته و در کنار کیفیت درک شده، ارزش درک شده و ارزش ویژه برند را به همراه مدل­ها و رویکردهای بیان شده در خصوص آنان مورد بررسی قرار می­دهیم. اعتماد، رضایت و تعهد مستمر و عاطفی به برند متغیرهای میانجی می­باشند که به تعریف و شناخت ابعاد مختلف آنها می­پردازیم و در انتها نگاهی به سایر تحقیقات مشابه صورت گرفته خواهیم انداخت.

۲-۲ برند

 

۲-۲-۱ مفهوم برند

یکی از مهمترین استراتژی­ های هر سازمانی برای پیروزی در نبرد تجارت تدوین مدیریت و چشم انداز برند خود است. برند به عنوان رکن و اساس بازی رقابتی امروز، عنصری است که باید به دقت تعریف، ایجاد و مدیریت شود تا سازمان­ها و شرکت­ها با تکیه بر این ستون خیمه­گاه کسب و کار خود، هر چه بیشتر سودآوری را رقم بزنند. (به آبادی, ۱۳۸۸)
برند یا نام تجاری، عبارت است از یک اسم، اصطلاح، علامت، نشان یا طرح که با هدف شناسایی و تمیز دادن کالا یا خدمات یک سازمان از کالا و خدمات مشابه سازمان دیگر بکار می­رود و موجب متمایز شدن آنها خواهد شد. (کاتلر و آرمسترانگ, ۱۳۸۹)

نظر دهید »
فایل ها درباره : بررسی فعالیت‌های مربوط به مدیریت دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهرشیراز بر اساس الگوی ...
ارسال شده در 28 مهر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

 

 

      1. فعالیت استفاده‌ی بهینه از دانش: استفاده ی کامل و بهینه‌ی سازمان از دانش موجود در زمانی که فرصت و موقعیت جدیدی برای سازمان به وجود می‌آید، قبل از این که از منابع برون سازمانی استفاده شود. سازمان بر اساس یک شیوه‌ی برنامه ریزی شده، استفاده ی بهینه نموده و از موجود بودن دانش راهبردی و حیاتی و افراد دارای این دانش در سازمان مراقبت می‌کند. در این فرایند، دانش‌هایی که از نظر راهبردی و کاربرد، دیگر بی معنی هستند باید از نظام حذف یا در جایی دیگر انبار شوند که این کار می تواند شامل موارد زیر باشد:

    دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه


 

 

 

    • دانش‌های ابطال شده انبار نشوند.

 

    • دانش‌هایی که در حال حاضر بی ارزشند، ولی در آینده احتمال استفاده از آن‌ ها وجود دارد، به صورت دسته بندی، بایگانی شوند. (بوکوویتز و ویلیامز، ۱۹۹۹؛ به نقل از: مقیمی و رمضان، ۱۳۹۰).

 

شکل شماره ۲-۲. الگوی بوکوویتز و ویلیامز.
۲-۲-۸. اصول مدیریت دانش
داونپورت و پروساک[۴۵] (۱۹۹۸) اصولی را برای اجرای بهتر و موفق‌تر مدیریت دانش مطرح کرده‌اند که شامل موارد زیر می‌باشد:
مدیریت دانش مستلزم سرمایه گذاری است: دانش یک دارایی است اما اثربخشی آن مستلزم سرمایه گذاری دردارایی های دیگر نیز هست. هم چنین بخش زیادی از فعالیت‌های مدیریت دانش نیازمند سرمایه گذاری هستند. به عنوان مثال آموزش کارکنان فعالیتی است که به سرمایه گذاری نیازمند است.
مدیریت اثر بخش دانش نیازمند پیوند انسان و فن آوری است: انسان و رایانه هرکدام توانایی‌های خاص خود را دارند. رایانه‌ها می‌توانند اطلاعات را سریع پردازش کنند اما قدرت آن‌ ها محدود به داده‌ها و اطلاعات است ولی دانش در ذهن انسان است و فقط در آن جا پردازش می‌شود. از آنجا که دانش مبنی بر داده و اطلاعات است این دو در ارتباط با هم می‌توانند مؤثر باشند، لذا سازمان‌ها برای مدیریت اثر بخش دانش نیازمند راه حل‌هایی هستند که انسان و فن آوری را با هم پیوند بزند.
مدیریت دانش به مدیران دانش نیازمند است: مدیران دانش مدیرانی هستند که می‌توانند دانش‌های نهفته را دریافت و برای آن ارزش و اعتبار لحاظ کنند.
مدیریت دانش به معنی بهبود فرایندهای کار دانشی است: بهبود کار دانشی مستلزم این است که دخالت‌های از بالا به پایین کمترشود. کارکنان باید آزادی عمل و استقلال لازم را در کار خود داشته باشند، تا بتوانند دانش‌های خود را در راستای حل مسائل و تصمیم گیری به کار گیرند.
دستیابی به دانش، تنها شروع کار است: دستیابی به دانش مهم است اما موفقیت مدیریت دانش با آن، تضمین نمی‌شود. دانش را باید به کار گرفت و در فرایندهای سازمانی وارد کرد به گونه‌ای که منجر به بهبود عملکرد سازمانی شود. برای موفقیت این امر نیز باید انگیزه‌های لازم را در افراد ایجاد کرد.
رهبری ضروری است: فردی از میان مدیران ارشد باید مسئول فعالیت در زمینه مدیریت دانش باشد: این مدیر اغلب “کارشناس ارشد دانش” نامیده می‌شود به شرطی که وظیفه‌اش دربرگیرنده‌ی همه‌ی افراد باشد، در غیر این صورت کارشناس ارشد اطلاعات یا دیگر مدیران ارشد ممکن است این مسئولیت را به عنوان مسئولیت اضافی قبول کنند، صرف نظر از اینکه چه کسی این نقش را می‌پذیرد، مدیریت دانش موجب استفاده از تمام قابلیت‌های کارکنان درهمه ی سطوح سازمان می‌شود.
مدیرت دانش ثمر بخش است: فواید بالقوه‌ مدیریت دانش بسیار گسترده است و به طور بالقوه می‌تواند برای هر نوع کسب و کاری مفید باشد، به ویژه برای آن دسته از کسب و کارها که در حوزه‌ی فن آوری اطلاعات و متانع خدماتی هستند. یک مدیر ارشد، از اجرای مدیریت دانش در یک سازمان چه توقعی می‌تواند داشته باشد؟ در شرایط مطلوب، مدیریت دانش، کاهش هزینه‌ها، بهبود خدمات، افزایش کارایی و حفظ سرمایه‌های فکری را تضمین می‌کند.
مدیریت دانش نیازمند آموزش است: آموزش مدیران وکارکنان برای اجرای مناسب در هر مرحله از فرایند مدیریت دانش حیاتی است. کارکنان و مدیران مجبور هستند برای تمرکز بر فرایندهای عمومی مربوط به مدیریت دانش، آموزش ببینند حتی زمانی که آن‌ ها در حال مشارکت برای حل مشکلات ویژه‌ای هستند، به منظور موفقیت برنامه‌ی مدیریت دانش سرمایه گذاری اساسی در آموزش مدیریت و کارکنان مورد نیاز می‌باشد.
انتظارات باید مدیریت شود: اجرای برنامه ی مدیریت دانش مستلزم تغییرات اساسی در چگونگی تعاملات، ارتباطات و دستورات بین کارکنان و مدیران و چگونگی انجام آن می‌باشد. مسئولیت‌ها و جهت گیری‌های مدیریت تغییر پیدا می‌کند تا نیازهای مدیریت دانش سازمان را برآورده کند و کارکنان و مدیریت باید برای این تغییر آماده باشند.
مدیریت دانش یک فرایند است نه یک محصول: مدیریت دانش فرایندی پویا و پیوسته درحال تکوین و تکامل است. معمولأ فعالیت‌های مدیریت دانش دریک سازمان پیشرفته شامل به دست آوردن دانش از مشتریان، کسب درآمدهای جدید از دانش موجود، اخذ دانش از کارکنان برای استفاده‌ی دوباره در فرایند و الگو برداری از برنامه‌های موفق مدیریت دانش می‌باشد.
مدیریت دانش زمان بر است: زمان اجرای واقعی برای ایجاد سیستم عملی مدیریت دانش ممکن است از چند ماه تا چند سال طول بکشد که به تحلیل و پیچیدگی فرایندها، اندازه شرکت و تعداد مدیران و کارکنان درگیر در فرایند بستگی دارد. حتی غالب چالش‌های مربوط به سیستم فن آوری در اجرای مدیریت دانش، سرعت تغییر فرهنگ سازمان‌ها و عدم دسترسی به منابع، عوامل بسیار محدودکننده‌ای در این رابطه محسوب می‌شوند. (به نقل ازناظم، قائدمحمدی و شکری،۱۳۸۹).
در کل اجرای موفق مدیریت دانش به تعهد دراز مدت از جانب مدیران ارشد، رهبری که محافظ فرهنگ سازمان باشد، کارکنان و مدیران متعهد و آموزش دیده و بالاخره به استفاده ی مناسب از فن آوری اطلاعات نیاز دارد. هم چنین اصول مدیریت دانش حاکی از آن است که مدیریت دانش، خود به خود در سازمان‌ها پا نمی‌گیرد و زمینه و مهارت‌های خاصی را می‌طلبد. بعضی از سازمان‌ها ممکن است وظیفه‌ی اجرای مدیریت دانش را به بخشی از مدیران یا کارکنان خود تفویض کنند. تجارب نشان داده است که تنها سازمان‌هایی موفق بوده‌اند که سطوح مختلف سازمانی خود را در این امر درگیر کرده‌اند. (فاتحی، ۱۳۹۰).
۲-۲-۹. عوامل موفقیت یا شکست مدیریت دانش
اجرای موفق مدیریت دانش در سازمان، مستلزم فراهم سازی بسترهای فکری، مهارتی و علمی خاصی است. نظریه پردازان، عوامل مختلفی را در زمینه‌ی موفقیت مدیریت دانش برشمرده اندکه از جمله ی این عوامل می‌توان به فرهنگ سازمانی (افراد، اعتماد، اشتراک)، ترویج فرهنگ پست الکترونیک، حمایت مدیران عالی، رهبری آگاه و تأثیر گذار، ترکیب کردن وظایف دانش با وظایف روزانه، زیرساخت‌های فنی، آموزش و یادگیری و … اشاره نمود. (سنجقی و جنیدی جعفری، ۱۳۸۶).
۲-۲-۱۰. عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش از دیدگاه بوکویتز و ویلیامز
بوکویتز و ویلیامز[۴۶]، عواملی که می‌توانند به فرایندهای مدیریت دانش کمک نموده (یا مانع آن شود) را با عنوان “تواناسازها” نام برده که شامل، راهبرد و رهبری، فرهنگ، ارزیابی (سنجش) و فن آوری می‌شود. چارچوب مدیریت دانش و ارتباط میان فرایندهای کلیدی مدیریت دانش و تواناسازها از دیدگاه بوکویتز و ویلیامز در فالب شکل زیر نشان داده شده است:
شکل شماره ۲-۳. ارتباط فرایندهای مدیریت دانش وتواناسازها از دیدگاه بوکویتز و ویلیامز.
هم چنین بوکویتز و ویلیامز[۴۷] برخی از عوامل حیاتی جهت موفقیت مدیریت دانش را از دیدگاه دانشمندان مختلف جمع بندی نموده‌اند:
جدول شماره ۲-۳. عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش از دیدگاه دانشمندان مختلف

 

عامل
نویسنده
آموزش مبادله دانش فرهنگ انتفال دانش حمایت مدیریت ارشد زیرساخت فن آوری خلق دانش راهبرد دانش زیرساخت دانش
ویگ      
نظر دهید »
راهنمای نگارش پایان نامه درباره پیش بینی تقاضا برای بیمه عمر در ایران با استفاده از شبکههای عصبی ...
ارسال شده در 28 مهر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

دانشگاه شمال
دانشکده فنی و مهندسی
پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد
رشته صنایع – مدیریت سیستم و بهره وری
پیش بینی تقاضا برای بیمه عمر در ایران با بهره گرفتن از شبکه‌های عصبی مصنوعی
پایان نامه - مقاله - پروژه
استاد راهنما
دکتر محمد محمدپور عمران
اساتید مشاور
دکتر احمد جعفرزاده افشاری
مهندس مهرداد هاشمی کمانگر
نگارش
روناک محمودیان جگرلویی
زمستان ۱۳۹۲
چکیده
بیمه عمر را می‌توان یکی از هوشمندانه ترین ابداعات بشر در راستای تامین امنیت و آرامش محسوب کرد. با توجه به اینکه بیمه عمر یکی از مولفه های تولید ناخالص داخلی است، پیش بینی مقدار آن با بهره گرفتن از متغیرهای اقتصادی کلان برای سیاستگذاران حائز اهمیت است.
در این تحقیق از الگوی پیش بینی ساختاری و با بهره‌گیری از دو روش شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون خطی و با بهره گرفتن از داده‌های سالانه مربوط به سالهای ۱۳۱۷ تا ۱۳۸۵ هجری شمسی به پیش بینی حق بیمه‌های عمر با بهره گرفتن از متغیرهای توضیحی” تولید ناخالص داخلی” ، ” تورم” و “مصوبه مجلس شورای اسلامی مبنی بر اجباری شدن بیمه عمر کارکنان دولت” پرداختیم.
بدین منظور ابتدا تعدادی شبکه عصبی با معماری‌ها و الگوریتم‌های آموزشی مختلف و با بهره گرفتن از معیارهای میانگین خطا به توان دو و ضریب تعیین مورد مقایسه قرار گرفتند و در نهایت شبکه عصبی پیش‌خور ۳ لایه با الگوریتم آموزشی لونبرگ مارکواردت انتخاب شد. در ادامه به پیش بینی با رگرسیون خطی با روش حداقل مربعات معمولی پرداختیم و نتایج حاصل از آن با خروجی شبکه عصبی مصنوعی منتخب مورد بررسی قرار گرفت. در آخر مشخص شد که با توجه به هر دو معیار فوق الذکر، شبکه عصبی مصنوعی دارای عملکرد بهتری می‌باشد.
واژگان کلیدی : بیمه عمر، شبکه عصبی مصنوعی، رگرسیون خطی
تشکر و قدردانی:
قبل از هرچیز، خداوند بزرگ را به خاطر لطفی که همواره شامل حال من نموده شاکرم. سپس، از زحمات استاد محترم راهنما، جناب آقای دکتر محمدپور که نه تنها به عنوان استاد بلکه همچون همکاری در تمام مراحل انجام این تحقیق از رهنمودها و کمک‌های بی‌دریغ ایشان بهره‌مند بوده‌ام، به ویژه به خاطر ساعت‌های طولانی که به بحث و تبادل نظر در مورد موضوع تحقیق بنده اختصاص داده‌اند که همواره برای من الهام‌بخش ایده و دیدگاهی تازه نسبت به موضوع بوده است، تشکر و قدردانی می‌کنم. همچنین جا دارد از زحمات اساتید محترم آقایان مهندس هاشمی کمانگر و دکتر جعفرزاده افشاری ، سپاسگزاری نمایم. به علاوه، توفیق آن را داشته‌ام که از نظرات دل‌گرم‌کننده استاد محترم جناب آقای مهندس سید فرزاد حسینی برخوردار شوم که از صمیم قلب از ایشان سپا‌سگزارم. جا دارد از زحمات جناب آقای دکتر تشنه لب نیز به عنوان نخستین الهام‌بخش در انتخاب موضوع شبکه‌های عصبی مصنوعی صمیمانه قدردانی کنم. به موجب این ناچیز که در راه علم و تحقیق حاصل شده است، همواره قدردان آنان خواهم بود .
تقدیم به سپهر و ستاره عزیزم
به پاس مهربانی‌شان

فهرست مطالب
فصل اول:کلیات تحقیق ۱
۱-۱ مقدمه ۲
۱-۲ تعریف مساله و سوالات اصلی تحقیق…………………………………………….. ۴
۱-۳ فرضیه ها ۴
۱-۳-۱ فرضیه اصلی ۴
۱-۳-۲ فرضیه ها فرعی ۵
۱-۴ اهداف تحقیق ۵
۱-۴-۱ اهداف اصلی تحقیق ۵
۱-۴-۲ اهداف فرعی تحقیق……………………………………….. ۵
۱-۵ روش تحقیق ۵
۱-۶ مراحل انجام تحقیق ۵
۱-۷ ساختار پایان نامه ۶
فصل دوم: مروری بر ادبیات موضوع ۷
۱-۲ مقدمه ۸
۲-۲ تعریف بیمه ۸ ۲-۳ انواع بیمه ۹
۲-۳-۱ بیمه‌های اجتماعی(اجباری) ۹
۲-۳-۲بیمه‌های بازرگانی(اختیاری). ۱۰
۲-۳-۳ بیمه اشخاص ۱۲
۲-۴ تاریخچه پیدایش بیمه ۱۳
۲-۵ اصول حاکم بر قراردادهای بیمه ۱۶

نظر دهید »
پژوهش های کارشناسی ارشد درباره : تضاد دین و عرفان در دیوان حافظ- فایل ۳
ارسال شده در 28 مهر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

دکتر تقی پور نامداریان در کتاب گمشده ی لب دریا در مورد رندی حافظ می گوید: « رند چهره ی محبوب دیگری است که آن هم تصویر « من » شعری حافظ است. رند نیز نقطه ی مقابل صوفی و شیخ و زاهد و مفتی و محتسب است و در کنار پیر مغان و حافظ… رند نیز مثل پیر مغان و مثل « من » شاعرانه ی حافظ، عاشق، نظر باز، شراب خوار و خراباتی است،… به همین سبب بدنام و نامه سیاه و بی سامان و بلاکش است، ]و هم چنین[ پاک باز، بی نیاز، بی حرص و دور از ریا و تظاهر ]؟![ ».
دکتر پورنامداریان وقتی معتقدند که رند نقطه ی مقابل صوفی و شیخ و زاهد و… عصر حافظ است، بنابراین نمی توانند صفاتی چون شرابخواری و نظر بازی و… را به حافظ نسبت دهند چرا که حافظ این صفات را در هم عصران خود دیده است، آنان که ادعای پاکی و پاک بازی و دین و… دارند و در عمل با رند از نوع منفی و لاابالی آن هیچ فرقی ندارند چرا که اعتقاد حافظ بر آن است که خوبی و پاکی در گرو نام نیست.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
« واژه نامه ها و نوشته های گونه گونی که درباره ی « رند » و « رندی » سخن گفته اند، یک زبان و بی استثناء، « لاابالی وارگی »، « بی بند و باری »، « حیله گری »، « خودپایی » و… را از ارکان اساسی یک زندگی رندانه می دانند… « حافظ » عنوان « رند » را به هنگام سرخوردگی و نفرت از تمام اسم ها و رسم های مرسوم عصر خود، به عنوان یک نام و نماد ایده آل انتخاب نموده است ».(درگاهی،۱۳۸۲: ۵۳)
اگر معتقدیم که حافظ پس از سرخورده شدن از تمام اسم و رسم های مرسوم عصر خود، رند را به عنوان یک نام و یک آرمان و یک ایده آل برگزیده است. پس چگونه ادعا می کنیم که رند ساخته شده حافظ دو وجهی و دو شخصیّتی است آن هم با ویژگی های مثبت و منفی؟!
« اصولاً جای تردید دارد که حافظی که وجود را افسانه و افسون می داند و در آغاز و انجـام تـردید
دارد و در پی نقد دنیاست، در حالی که صوفی به دنبال خودشناسی است و می گوید: من عَرَفَ عَفسَه فَقَد عَرَفَ ربّه، صوفی باشد. حافظ همه جا از جام مِی و شراب و نقد جهان و عیش نقد سخن می گوید و اگر این ها صوفیگری باشد، همه صوفی اند ». (مرتضوی، ۱۳۶۵: ۹۴)
« رندی یعنی صاف و شفاف و یک رو و راستگو کردن نفس، نه کشتن آن… یعنی نفسی که خواهشمندی و هوشمندی در او پالایش یافته و به جایگاه مشاهده ی زیبایی در عالم رسیده و با زیبایی یگانه شده است. کمال روان در انسان رسیدن به مقام مشاهده ی زیبایی است در عالم… ». (آشوری، ۱۳۷۹: ۲۸۶)
و مخلص کلام آن که هر کسی از ظنّ خود یار حافظ شده است و غرض و مقصود واقعی او از متضادگویی را کسی به درستی درنیافته است. اکثر منابع حافظ شناسی چون « از کوچه رندان » زرین کوب ، « حافظ » ، « حافظ نامه » ، « ذهن و زبان حافظ » خرمشاهی ، « ماجرای پایان ناپذیر حافظ » محمد علی اسلامی ، « مکتب حافظ » منوچهر مرتضوی ، نوشته های دکتر دادبه ، « حافظ شیرین سخن » دکتر معین ، « تاریخ عصر حافظ » دکتر غنی و … همداستانند که حافظ نه زاهد دنیاگریز و نه دنیاگرای گریزان از دین و ایمان است بلکه کاملاً انسان ، ایرانی مسلمان آزاده ، اندیشمند و نه فیلسوف مصلح اجتماعی ، رند عاشق، شاعری با رویکرد به « عرفان نظری » یا عرفان اهل علم که شاید از تجربه مکاشفه و شهود شخصی نیز بهره برده است می باشد . ( ر.ک. امیر ضیایی،۵۲:۱۳۷۷)
و به قول خودش:
خدا داند که حافظ را غرض چیست و عِلمُ الله حَسبی مِن سوالی
(دیوان حافظ، ۱۳۸۹: ۲۹۹)
فصل چهارم
تضاد دین و عرفان
در دیوان حافظ

 

    1. تضاد دین و عرفان در دیوان حافظ

 

در این بخش تضادهای موجود در شعر حافظ تحت عنوان کلّیِ تضادهای ظاهری مورد بررسی قرار می گیرند.
تضادهای ظاهری با توجّه به منشأ پیدایش آن ها تحت عنوان وارونگی و متضادنما تشریح می شوند. در مبحث وارونگی، تضادها تحت عنوان کلّی تضاد با متشرعین و متصوّفه بررسی می شود و در قسمت متضادنما، تضادهای موجود در ابیات به کمک « واژه هایی » رفع می گردند که این مبحث تحت عنوان تضادهای زبانی مورد بررسی و تعمّق قرار می گیرند.
۴ـ۱. تضادهای ظاهری
کافیست یک بار دیوان حافظ را ورقی بزنید. بی شک بین فرهنگ واژگانی و دانسته ها و اعتقادات خود با آن چه در شعر حافظ می بینید، تضادها و تناقضاتی را می بینید. گاه نظرات حافظ در مورد موضوعی خاص ضد و نقیض می نماید؛ چرا که زمانی با عارفی پاکدل مواجهید و زمانی با شاعری با اعتقادات سست دینی و گاه حتی ادعایی حاکی از نبودن ایمان. برای پی بردن به دلایل این تناقضات و تضادها دیوان حافظ را از منظر ویژگی هایی به شرح زیر مورد بررسی قرار می دهیم:
۴ـ۱ـ۱. وارونگی در شعر حافظ
یکی از مهم ترین خصیصه های شعر حافظ وارونگی در زمینه ی واژه هاست. حافظ فرهنگ واژگانی دیگر گونی دارد. در این فرهنگ نامه، واژه های خوب و بد یا مثبت و منفی جابجا شده اند و هر یک جای خود را به دیگری داده است؛ چرا که حافظ گویا به اصالت واژه معتقد نیست. حافظ به مقدّساتی چون سجاده و تسبیح با دیدی منفی می نگرد و حال آن که شراب و میخانه را خوب می داند. صوفی و
فقیه را نمی پسندد و رند و باده فروش را می ستاید. چنین نگرشی تضادهایی را به وجود آورده است که تحت عنوان تضاد با متشرّعین و متصوّفه مورد بررسی قرار می گیرند:
۴ـ۱ـ۱ـ۱. تضاد با متشرعین و متصوّفه
حافظ با دیدی انتقادی و اعتراض گونه به دین دار عصر خویش می نگرد چرا که در آن ها افعالی میبیند که آن ها را شایسته ی نامشان نمی داند. صوفی و فقیه و زاهد در عصر حافظ ظاهرفریب و ریاکارند. در پنهان شراب می نوشد و حرام خوارند. در ملأعام تظاهر به دین داری نموده و ظاهر خود را مردم فریب ساخته و در نهان از حیوان هم پست ترند:
صوفی شهر بین که چون لقمه ی شبهه می خورد پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف
(دیوان حافظ،۱۳۸۹: ۱۹۳)
به زیر دلق ملمّع کمندها دارند دراز دستی این کوته آستینان بین
(همان: ۲۶)
نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود آنچه با خرقه ی زاهد مِی انگوری کرد
(همان: ۹۵)
یا
فقیه مدرسه دی مست بود و فتوا داد که مِی حرام ولی به ز مال اوقاف است
(همان: ۳۳)
یا
گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود
(همان: ۱۴۹)
یا
ز کوی میکده دوشش به دوش می بردند امام شهر که سجّاده می کشید به دوش
(همان: ۱۸۵)
و حافظ برای مبارزه با آن ها رند و میخانه و خرابات و… را علم کرده است و آن چه را که در آن ها (صوفی، زاهد، فقیه و…) ندیده است؛ به واژه های ساخته شده ی خود بخشیده است. رند حافظ ولی است. باده فروش سرّ خدا می داند. در میخانه حافظ ملائکه در رفت و آمد هستند و در میکده اش هم دعاها مستجاب می شود:
بیا به میکده حافظ که بر تو عرضه کنم هزار صف ز دعاهای مستجاب زده
(همان: ۲۷۱)
اگر ماجرا در همین حد خاتمه می یافت ایرادی به وجود نمی آمد. می گفتیم حافظ عملکرد متشرعین و متصوّفه عصر خویش را نمی پسندد؛ آن هم با دلایل محکم و متقن و برایشان معادل ها و جانشینانی را قرار داده است. جانشینانی که مصداق خارجی ندارند. ویژگی هایشان با آن چه ما می شناسیم متفاوت است چرا که ما صوفی شراب خوار یا فقیه مست و حرام خوار و… نداریم و نمی شناسیم. به عبارت دیگر حافظ صوفی ای می شناسد که لقمه ی شبهه می خورد و امام شهری که بد مستی می کند و در مقابل پیر مغانی دارد که هر چه کند، عین ولایت است و… امّا اشکال کار در این است که حافظ از سر تنفّر و تمسخر و لجبازی با آن ها حرف هایی می زند و ادعاهایی می کند. ادعاهایی که عرفان و دین داری حافظ را زیر سئوال می برد. برای رفع این شبهه و تفهیم این نکته که ادعاهای حافظ مبنی بر شراب خواری یا گذشتن از شریعت و بی ارزشی سجّاده و تسبیح و یا حتّی طنزهای او نسبت به ماه رمضان و روزه و … همه از سر انتقاد و اعتراض به متشرّعین و متصوّفه بوده است و بس و نه عرفان حافظ، عرفانی حاصل بی ارزشی یا حتّی حذف شریعت بوده است و نه حافظ، انسانِ سست اعتقاد یا متضاد و متناقض گو، آن هم در مسائل اعتقادی و ایمانی و دینی است. تضادها را در دسته بندی هایی به شرح زیر می آوریم:
۴ـ۱ـ۱ـ۱ـ۱. شراب
خرّمشاهی معتقد است که باید حافظ را شاعری عارف نامید نه عارف شاعر و باده های او را عرفانی و انگوری می داند.
« آیا همه ی باده های حافظ عرفانی است؟ پاسخ صریح بنده منفی است؛ چرا که اصولاً حتّی در این که حافظ عارف بوده باشد، یعنی عارف تمام عیار رسمی حرفه ای شک است. بینش عرفانی غالب بر نگرش حافظ نیست و حافظ چنان از نگرش طنزآمیز و شک آلودی برخوردار است که به او اجازه ی عارف بودن، فی المثل نظیر مولانا را نمی دهد. می توان افزود که روحیه ی اعتراض و انتقاد مداوم او در مسائل دینی و عرفانی، با صلح و صفا و خشنودی و خرسندی عارفانه جور در نمی آید ». (خرّمشاهی، ۱۳۶۸: نه)

نظر دهید »
دانلود پایان نامه با موضوع بررسی گفتمان های توسعۀ اجتماعی از منظر اعضای هیأت علمی ...
ارسال شده در 28 مهر 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

آخرین عاملی که در بحث « توسعۀ اجتماعی» نقش مداخله‌گر دارد مفهوم « عزم ملی » است. ‌‌‌این مفهوم به حالتی از توسعۀ اجتماعی اشاره دارد که پیچیدگی، چندبعدی بودن و گسترده بودن آن را مطرح می‌کند. از آن جایی‌که توسعۀ اجتماعی با اخلاقیات، رفتارها و افکارآدمی‌ در ارتباط است به تنهایی نه از طریق دولت می‌تواند انجام گیرد، نه بوسیله مردم و نه از طریق نهادهای مدنی حتی اگر نهادهای مدنی قوی‌ای داشته باشیم. توسعۀ اجتماعی نیازمند هم افزایی و هم‌کناری آگاهانه تمام اجزاء و عناصر اجتماعی از روی میل و اشتیاق با تکیه بر ارزش‌ها و اخلاقیات مشترک جهت نیل به اهداف والای ملی است. عزم ملی یعنی ‌‌‌این‌‌که تمام کنشگران اجتماعی به‌ اندازه توانایی‌ها و استعدادهای خود جهت سربلندی کشور تلاش کنند؛ رسانه‌‌ها، اقوام و اقلیت‌ها، جوانان، زنان، سیاستمداران، روستاها و شهرها، دانشجویان و دانش آموزان… همه و همه باید تلاش خود را به کار بیندازند. ‌‌‌این عاملی است که باعث می‌شود که ما بتوانیم سریع تر به توسعه برسیم. بدون ‌‌‌این عامل توسعۀ اجتماعی کاری بسیار سخت و طاقت فرسا است.
۴-۳-۳ راهبردهای پدیده « توسعۀ اجتماعی»
برای‌ ‌‌این که « توسعۀ اجتماعی » را به دست بیاوریم به راهبردها و استراتژهایی نیاز داریم. اولین راهبرد « گسترش رقابت رسانه‌‌‌ای» است. همان طورکه در قسمت‌های قبل توضیح داده شده ‌گسترش رسانه‌‌ها نقش بسیار مهمی ‌در توسعۀ اجتماعی دارد. اگر رسانه‌‌ها به نحو مطلوبی در سطح جامعه گسترانیده بشوند رسیدن به توسعۀ اجتماعی آسان تر خواهد بود. راهبرد دوم « نگاه کلان و ملی» است. هرچه قدر ما بتوانیم در زمینه مسائل و مشکلات اجتماعی درون کشور از مباحث قومی‌ و قبیله‌ای و به دور از تعصب و جانبداری حضور پیدا کنیم بهتر می‌توانیم مراحل توسعه را پشت سر بگذاریم. ما باید از سطح منطقه نگری، قوم و خویش نگری و بخشی نگری فاصله بگیریم و به سمت یک نگاه کلان و ملی جهت حل مسائل حرکت کنیم. باید مسائل را همه جانبه ببینیم و همه جانبه نگاه کنیم.
دانلود پروژه
راهبرد سوم « استراتژی توسعۀ نیازمحور» است. همانطوری که در پارادایم « توسعۀ نیازمحور» توضیح داده شد طرح ‌‌‌این نوع توسعه حلال بسیاری از مشکلات و مسائل است. می‌تواند موجب به صحنه آوردن همه پتانسیل‌ها و نیروها گردد. می‌تواند سرمایه‌گذاری منطقی و عاقلانه را موجب شود. همچنین استفاده بهینه از منابع و امکانات را موجب می‌گردد. استراتژی بعدی « توسعه فراگیر و پایدار » است. امروزه توسعۀ پایدار از جمله مهمترین انواع توسعه است. در مفهوم توسعۀ پایدار به رابطه بین محیط طبیعی و انسان توجه می‌شود. یکی از اجزاء و عناصرتوسعۀ اجتماعی بحث محیط زیست و منابع طبیعی ‌است. ‌‌‌این نوع توسعه بین نیازهای فعلی و نیازهای‌‌‌ آینده انسان‌ها سازگاری و تعادل ‌‌‌ایجاد می‌کند. آیندگان در بحث توسعۀ پایدار نقش مهمی‌دارند.
راهبرد چهارمی‌که در این‌جا باید مورد نظرقرار گیرد «الگوی توسعه بومی« است. به عبارت دیگر باید یک الگوی توسعه‌ای متناسب شرایط جامعه خودمان در نظر بگیریم که از طریق آن ضمن حفظ ارزش‌های و سنت‌‌ های جامعه بتوان در زمینه‌‌های مختلف با جامعۀ جهانی داد وستد داشته باشیم. ‌‌‌این الگو که امروزه در کشور ما به عنوان « الگوی اسلامی-اسلامی ‌پیشرفت» معروف است باید بتواند موانع توسعه را برای پیشبرد آن از سر راه خود بردارد. اگرچه کاری بسیار سخت و نیاز به گذشت زمان دارد. عنبری[۱۴۴] معتقد است « اگر ‌‌‌این الگو نتواند با پاسخی مناسب به مشکلات هویتی بدهد نمی‌تواند موفق باشد و دقیقاً مثل قبل می‌شود. باید ابعاد مختلف هویت ‌‌‌ایرانی، اسلامی ‌و مدرن را با هم ادغام کنیم. هویت کلید همین اصول توسعه است. اگر مسائل هویتی حل شود توسعۀ اجتماعی خواهیم داشت. توسعۀ اجتماعی باید رضایت روحی و روانی تولید کند».
آخرین راهبرد در زمینه پدیده مرکزیِ « توسعۀ اجتماعی» مفهوم « مدیریت منابع» است. ‌‌‌این مفهوم حاکی از ‌‌‌این است که مدیریت و نظارت بر منابع هم انسانی و هم طبیعی یک معضل و چالش هست. مدیریت منابه عبارت است از فرایند بکارگیری مناسب منابع و امکانات طبیعی، سازماندهی توانایی‌‌های انسانی و مدیریت استعدادهای طبیعی. ‌‌‌این فرایند از به هدر رفتن منابع و هزینه‌‌های نابجا در موارد کم بازده جلوگیری می‌کند. مدیریت منابع به هدایت درست و هدفمند کردن توانایی‌‌ها و استعدادهای جامعه و شکوفایی آن‌ ها اشاره دارد. مدیریت منابع می‌تواند در زمینه چگونگی جمع‌ آوری، ذخیره سازی، بکارگیری، به روز رسانی و ‌‌‌ایجاد دانشِ مدیریتِ مناسبِ منابع تأثیر گذار باشد.
۴-۳-۴ پیامدهای پدیده مرکزی
راهبردهای مختلفی‌که اعضای هیأت علمی ‌برای توسعۀ اجتماعی عنوان کرده‌اند پیامدهایی دارند. ‌‌‌این پیامدها عبارت‌اند از: اولین پیامد آن ‌‌‌این است که همه اقوام و شهروندان جامعه احساس توفیق و اهمیت در خود می‌کنند. آن‌ ها از ‌‌‌این‌که خود را متعلق به جامه می‌دانند حس کامیابی در آن‌ ها رشد و پرورش می‌یابد. ‌‌‌این پیامد اشاره به وضعیتی دارد که در آن همه کنشگران اجتماعی در حوزه‌‌های مختلف احساس تعلق به جامعه کنند و اطمینان خاطر در آن‌ ها به وجود بیاید. پیامد دیگری که توسعۀ اجتماعی می‌تواند به بار بیاورد تقویت اتحاد و همبستگی در سطح ملی و کلان است. یعنی حالتی که در نتیجه آن بین تمام نیروهای اجتماعی همبستگی و انسجام رشد یافته باشد. یعنی همه کنشگران احساس کنند در یک هدف و آرمان مشترک با هم متحد و هم دل هستند. پیامد دیگر استفاده ازهمه ظرفیت‌ها و پتانسیل‌ها در جامعه است. توسعۀ اجتماعی باعث می‌شود که کاربران و متولیان توسعه به همه نیروها و توانایی‌‌ها توجه کنند و همه را مورد استفاده قرار دهند. در این حالت سرمایه‌‌های انسانی، اجتماعی و طبیعی نادیده گرفته نمی‌شوند بلکه هرکدام از ‌‌‌این سرمایه‌‌ها به موقع و درجای مناسب مورد استفاده قرار می‌گیرند. توجه به همه مناطق و نیروهای اجتماعی پیامد دیگر توسعۀ اجتماعی در کشور است. اگر ما به توسعۀ اجتماعی برسیم دیگر شهر و روستا نخواهیم داشت. بلکه هم شهر و هم روستا در نتیجه سیاستگذاری‌‌های منطقی و عقلایی به پیشرفت می‌رسند. توجه به نقش و اهمیت روستاها در توسعۀ اجتماعی مورد توجه قرار می‌گیرد. در این صورت اکثر نیروهای ‌اجتماعی‌ و طبیعی‌که در بخش روستایی هستند مورد بهره‌برداری مناسب قرار می‌گیرند. از‌‌‌ این طریق یکی از پیامدهای غیرمستقیم توسعۀ اجتماعی یعنی کاهش مهاجرت‌ها را خواهیم داشت. در نتیجه آسیب‌‌های اجتماعی شهری که در نتیجه افزایش بی‌رویه مهاجرت به شهر به وجود آمده‌اند از بین می‌روند. پیامد دیگر برنامه‌‌هایی که برای توسعۀ اجتماعی در نظر گرفته شده‌اند جلوگیری از دستکاری محیط زیست و توسعۀ پایدار است. یعنی حالتی که در آن انسان‌ها قدر محیط زیست را می‌دانند و تلاش دارند که رفتار خود با محیط زیست و پدیده‌های طبیعی را در چارچوب یک برنامه منطقی و دوطرفه قرار دهند. در توسعۀ پایدار که بحث مهمی‌ در توسعۀ اجتماعی است رابطه انسان با طبیعت همچنین رابطه معاصران با ‌‌آیندگان در نظر گرفته می‌شود. یعنی توسعه اکنون نباید خطری برای آیندگان ‌‌‌ایجاد کند زیرا آن‌ ها متعلق به این جامعه هستند و در منابع و امکانات سهیم هستند. آخرین پیامدی که باید به آن اشاره کنیم حفظ سنت‌ها در کنار توجه به تکنولوژی مدرن است. در توسعۀ اجتماعی نه سنت‌‌ها فدای مدرنیته می‌شوند و نه مدرنیته به بهای سنت‌‌ها کنار گذاشته می‌شود. توسعۀ اجتماعی بین آن‌ ها آشتی ایجاد می‌کند، هر دوی آن‌ ها را با ارزش و لازم و ملزوم هم می‌داند. کارگزارن توسعۀ اجتماعی می‌دانند که باید بافت فرهنگی و اجتماعی جامعه را در کنار تجربیات و دستاوردهای مدرن قرار داد تا هم رضایت اجتماعی به وجود بیاید و هم از پیشرفت‌‌های و تغییرات مدرن عقب نیفتد.
فصل پنجم
نتایج تحقیق
۵-۱ بحث و نتیجه گیری
در سده‌های اخیر برنامه‌ریزان، کارشناسان و متصدیان توسعه در ‌‌‌ایران در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برای فراهم کردن زمینه توسعه و توسعۀ اجتماعی درکشور با چالش‌های متعددی روبه رو بوده‌اند. به طوری که در مواجهه با هر یک ازگفتمان‌های توسعه-گفتمان نوسازی، گفتمان وابستگی، گفتمان اقتصادی، گفتمان تکاملی، گفتمان‌ مارکسیستی، گفتمان‌ نظم ‌جهانی- دیدگاه‌های مخالف و موافق‌ گوناگونی وجود داشته است. در این تحقیق هدف براین بود که با درنظرگرفتن دیدگاه علمی ‌اعضای هیأت علمی‌گروه‌‌های علوم اجتماعی‌نسبت به بکارگیری‌گفتمان‌های ‌مختلف ‌مطرح‌شده در دستگاه‌ فکری و علمی‌متصدیان ‌امرتوسعۀ اجتماعی نظر آن‌ ها را نسبت به موفق/ناموفق بودن ‌‌‌این گفتمان‌ها جویا شده و از این طریق ضمن شناسایی موانع و محدودیتها بتوانیم از راهکارها و پیشنهادهای آن‌ ها در‌آینده توسعۀ اجتماعی استفاده‌کنیم.
امروزه رابطۀ بین سطح توسعه یافتگی هر کشور و رفاه، آسایش، رضایت اجتماعی، سلامت روحی و روانی و احساس کامیابی شهروندان آن بر هیچ کس پوشیده نیست و همه صاحب نظران توسعه بر این ‌‌‌ایده توفق نظر دارند. از دهه‌‌های قبل صحبت توسعۀ اجتماعی در محافل سیاسی و علمی ‌‌‌ایران زیاد به گوش می‌رسید اما به توفیق آنچنانی نرسیدیم. عامل نرسیدن به توسعه اجتماعی در ایران با فاکتورهای اجتماعی و فرهنگی متعددی در ارتباط است.
در این نوشتار تلاش کردیم که گفتمان توسعۀ اجتماعی از نظر صاحب نظران علوم اجتماعی بررسی کنیم. از آنجایی‌که توسعۀ اجتماعی با باورها و رفتارهای انسان‌‌ها سر کار دارد بسیار پیچیده و گسترده است. بعد از انقلاب صنعتی که کشورهای اروپایی توانسته‌اند در نتیجه انقلاب علمی‌در حوزه‌‌های اجتماعی و اقتصادی تغییر و تحولات گسترده‌ای ‌‌‌ایجادکنند دیگرکشورها هم به واسطه ارتباط تجاری یا به واسطه حضور استعمارگران در جامعه آن‌ ها نسبت به پیشرفت و ترقی تمایل پیدا کرده‌اند. بنابراین آن‌ ها شروع به ‌‌‌ایجاد نوسازی در جامعه کردند. ‌‌‌این نوسازی از حوزه اقتصادی و اجتماعی شروع شد. از جمله جوامعی که در این فرایند قرار گرفته ‌‌‌ایران است. نزدیک به یک و نیم سده است که ‌‌‌این شرایط بر ‌‌‌ایران حاکم است. اگر چه جامعه نسبت به آن موقع در معرض تغییر و تحولات زیادی در همه حوزه‌‌ها قرار گرفت اما باید اذعان کرد تا رسیدن به توسعه یافتگی اجتماعی فاصله بسیار داریم. به تعبیر جمشیدی‌‌ها « امروزه ظاهر دنیا عوض شده ولی باطن آن ثابت مانده است. باطن دنیا ظلم، بی‌عدالتی، فساد، فقر، تبعیض علیه زنان، لشکرکشی بدون مجوز قانونی علیه جوامع… است که مثل قبل پابرجا است. ‌‌‌اینها در دنیا قدیم وجود داشته‌اند الان در دنیای جدید هم وجود دارند. صورت دنیا شیک شده ولی محتوا و ذات دنیا عوض نشده است».
در این نوشتار برای جمع آوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه استفاده کردیم. درتحقیقاتی که با گراندد تئوری انجام می‌گیرند معمولا از روش نمونه‌گیری اشباع نظری استفاده می‌کنند. در این جا بعد از انجام هر مصاحبه آن را به صورت متن پیاده ‌کرد سپس کدگذاری آن را انجام می‌گرفت. در ابتدا کداگذاری خرد و خط به خط انجام گرفت که با ۱۱۳۱ داده خام پایان یافت. از طریق دو رویه پرسش کردن و مقایسه کردن داده‌ها ۵۲۸ مفهوم را کدگذاری شدند که بدیهی است کار با‌‌‌ این‌اندازه مفهوم بسیار زمان بر است. در نتیجه با مقایسه و پرسش مجدد تعداد مقوله‌های انتزاعی ما به ۵۴ رسید که آن‌ ها را در ۸ مدل پارادایمی ‌و یک مقوله مرکزی بررسی و ارزیابی‌شده‌اند. هشت مدل پارادیمی‌عبارت‌انداز سنت‌گریزی، بی‌برنامه‌گی و بلاتکلیفی، بدبینی و بی خیالی مردم، طرداجتماعی و محروم سازی، توسعه نیافتگی فرهنگی، فقدان مشارکت اجتماعی، توسعۀ نامتوازن و توسعۀ نیازمحور. مقوله ‌مرکزی که در این تحقیق به آن از داده‌ها بیرون آمد پدیده « توسعۀ اجتماعی» است. به دو دلیل‌‌‌این‌‌‌ پدیده به عنوان پدیده هسته‌ای انتخاب شد. یکی به دلیل تاکید فراوان همه ‌‌‌مصاحبه‌شوندگان به اعتبار و اهمیت آن و دیگری بخاطر ‌‌‌این که‌‌‌این مفهوم موضوع تحقیق حاضر بود. بعد از ترسیم مدل پارادایمی‌هر مقوله انتزاعی شرایط علّی و شرایط مداخله گر آن با توجه به زمینه و بستر آن بررسی و ارزیابی شده‌اند. سپس راهبردهایی آن پدیده و پیامدهای احتمالی‌‌‌این راهبردها آورده شدند.
شرایط علّی‌ای که بر مقوله هسته‌‌‌ای یعنی توسعۀ اجتماعی تأثیرگذار بودند عبارت‌اند از: پذیرش اجتماعی یعنی پذیرفتن همه گروه‌ها و کنشگران به عنوان شهروند فارغ از جنس، رنگ، نژاد و زبان آن‌ ها)، توانمندسازی یعنی قدرت دادن و توانمندکردن مردم به طوری که هرکسی بتواند نیازهای اولیه‌اش را خودش برطرف کند، عدالت اجتماعی یعنی تقسیم عادلانه و منصفانه شرایط، فرصت‌ها، امکانات و منابع بین همه شهروندان جامعه بدون پیش داوری و پیش فرض، عدالت جنسیتی یعنی وضعیتی‌که درآن بین زنان ومردان در زمینه دستیابی به مشاغل و فرصت‌ها و برخورداری از منابع و امکانات بواسطه جنسیت‌آن‌ ها تفاوتی قائل‌نشویم، جامعۀ مدنی یعنی حضور نهادها و تشکل داوطلبانه مستقل در جامعه که در کنار دولت و مردم وظیفه توسعۀ اجتماعی را برعهده دارند، نظم اجتماعی یعنی حالتی از جامعه که درآن قانون و اقتدار اخلاقی هماهنگ کنندۀ روابط اجتماعی در جامعه باشد نه نظم سیاسی از بالا، امنیت و اعتماد یعنی شرایطی که کنشگران اجتماعی با فراغ بال و با اظمینان خاطر در آن دست به انتخاب می‌زنند و هیچ مورد خارجی بجز قانون انتخاب آن‌ ها را به خطر نمی‌اندازد و نگاه دانش بنیاد یعنی حضور پر رنگ دانش و شناخت علمی‌ در فعل و انفعالات اجتماعی و تعاملات انسانی.
شرایط مداخله گر پدیده مرکزی ما عبارت‌اند از : تعامل باخارج یعنی صادرات و واردات با بقیه کشورها و جوامع در راستای پیشرفت و تعالی جامعه، رسانه‌های خصوصی یعنی حالتی که در آن گروه‌ها، اقوام و احزاب مختلف جامعه دارای رسانه‌‌های صوتی و تصویری مختلف جهت بیان مطالبات و خواسته‌‌های خود هستند)، توسعۀ پلکانی یعنی وضعیتی که در آن برای توسعه جامعه، مسائل و مشکلات اجتماعی را به تدریج و مرحله به مرحله از سر راه برداریم تا به توسعۀ اجتماعی برسیم، دولت کوچک و هوشمند در مقابل دولت بزرگ قرار می‌گیرد. یعنی حالتی که در آن دولت بخشی از وظایف و اختیاراتش را به نهادهای غیردولتی و جامعۀ مدنی واگذار می‌کند و عزم ملی یعنی وضعیتی که درآن تمام افراد، کنشگران، گروه‌ها، اقوام و اقلیت‌‌ها در اهداف و آرمان‌های مشترکی سهیم باشند و به این نتیجه برسند که از طریق همبستگی و انسجام با هم دیگر می‌توانند راحت‌تر و بهتر بر مسائل و مشکلات پیروز شوند.
راهبردهای که در این تحقیق برای توسعۀ اجتماعی در نظر گرفتیم عبارت‌اند از : گسترش رقابت رسانه‌‌‌ای یعنی حالتی که در آن رسانه‌‌های مختلفی در جامعه وجود دارند، و‌‌‌ این رسانه‌‌ها دارای استقلال هستند و می‌توانند بدون اجبار در زمینه مسائل مختلف به اظهار و نظر بپردازند و‌‌‌ این رسانه‌ها با هم رقابت دارند، نگاه کلان و ملی یعنی حالتی که ما در تبعیض‌‌ها و پیش‌داوری‌های جانبدارانه قومی، زبانی و محلی قرار نمی‌گیریم و در وهله اول نگاه ملی به مسائل و امکانات جامعه داریم، توسعۀ نیازمحور یعنی شرایطی که به کنشگران، اقوام، مناطق و بخش‌‌های جامعه بر اساس نیازها و ظرفیت‌‌هایی که دارند نگاه می‌شود، توسعه فراگیرو جامعه در مقابل تقلیل‌گرایی توسعه قرار می‌گیرد یعنی پرهیز از یک جانبه نگری و تقلیل توسعه به یکی از ابعاد آن و در نظر گرفتن همه پتانسیل‌‌های موجود برای حصول توسعۀ اجتماعی و مدیریت منابع یعنی حالتی که منابع، امکانات و داشته‌های یک جامعه به شیوه‌های مناسب مدیریت شوند تا از افراط و تفریط در مصرف آن‌ ها جلوگیری شود.
گفتمان‌های توسعه را از منظر خاستگاهی به سه دسته می‌توان تقسیم کرد: (۱) رویکردهایی که از مکاشفه‌های تاریخی_ فلسفی و استدلال‌های نظری سرچشمه می‌گیرند؛ (۲) رویکردهایی که از باورهای ایدئولوژیکی تاثیر پذیرفته ‌اند؛ (۳) و رویکردهایی که از تجربه زیستۀ صاحب نظران مایه می‌گیرند. ذخیرۀ اصلی دانش توسعه مرکب از گفتمان‌های دستۀ اول است که از تأملات نظری و نگرش‌های خلاقانۀ دانشوران و صاحب‌نظران به فلسفۀ پیشرفت و استدلال‌های نظری در این زمینه ساخته شده‌اند. در این گفتمان‌ها که مثلادیدگاه نوسازی رامی‌توان الگوی نمونه‌ای آن تلقی‌کرد، دلبستگی به آرمان‌های روشنگری و تعلق خاطر به مدرنیته زمینۀ اصلی و تعیین‌کننده است. در حالی ‌که در گفتمان‌های ایدئولوژیکی یا برآمده از تجربۀ زیستۀ رویکردهای انتقادی و آرمان‌شهری یا رویکردهای نشأت گرفته از آزمون و خطا برجستگی دارند.
ارزیابی گفتمان‌های توسعه اجتماعی در دیدگاه‌های اعضای هیأت علمی در چارچوب داده‌های این تحقیق بازگوی آن است که گفتمان‌های این استادان بیشتر در حوزه‌ دسته دوم و سوم قرار می‌گیرند. این گفتمان‌ها یا بازنمای باور ایدئولوژیکی ‌اند و یا از رویکردهای آرمان‌شهری مبتنی بر تعادل وضع موجود یا جمعبندی‌های متکی به تجربۀ زیسته الهام می‌گیرند. به سخن دیگر میان عناصر اصلی موجود در دیدگاه‌های این مدرسان دانشگاهی و ذخیرۀ دانش توسعه دادوستد و رابطۀ ارگانیکی قابل احرازی وجود ندارد. با این حال از آنجا که اغلب این دیدگاه‌ها از تجربۀ زیسته الهام پذیرفته‌اند، در تبیین شرایط علّی و مداخله‌گر و نیز تعیین راهبردها بالنسبه قوی و قابل تأمل به نظر می‌آیند.
تحلیل و ارزیابی‌های دیدگاه مصاحبه شوندگان بیانگر آن است‌که جامعۀ ایران هنوز نتوانسته سطوح قابل قبولی از توسعۀ ‌اجتماعی را ‌پیاده‌ کند و موانع توسعۀ احتماعی در کشور پر رنگ ‌تر و تاثیرگذار تر از عوامل توسعه‌اند. موانعی مانند فقدان جامعۀ مدنی، فقدان مشارکت اجتماعی، فقدان احزاب مستقل، پایین بودن سطح امنیت و اعتماد در جامعه، حضور پر رنگ دولت در همۀ عرصه ‌ها، توسعه نیافتگی فرهنگی، تقابل بین سنت و نوگرایی، فاصله بین شهر و روستا، توجه نامساوی به اقوام و اقشار، نابرابری‌های اجتماعی و خویشاوندی‌نگری از جمله موانعی ‌هستند که از داده‌ها بیرون کشیده شده‌اند. این موانع به مثابه سدی محکم در مقابل توسعۀ اجتماعی عمل می‌کنند. لازمۀ رسیدن به توسعۀ اجتماعی برداشتن این موانع و ‌کم‌کردن درجۀ تاثیرگذاری آنها است.
تحلیل دیدگاه‌ها مبین آن است که برای رسیدن به توسعه باید بین ابعاد آن از اجتماعی گرفته تا سیاسی، اقتصادی و فرهنگی رابطه و پیوند وجود داشته باشد. توسعه هنگامی محقق می‌گردد که بتوان در همۀ مراحل توسعه با توجه به شرایط و اولویت‌های جامعه نگاه همه جانبه داشت. تجربه چند دهۀ اخیر در کشور نشان می‌دهد که یکی از موانع اصلی توسعه آن است که نگاه جامع و فراگیری نسبت به توسعه وجود نداشته است و در هر دوره‌ای به یکی از ابعاد توسعه بیشتر توجه شده است. یافته دیگر این ‌است که عدم توجه به حوزۀ اجتماعی در برنامه‌های توسعه‌ای و در نگاه کارگزاران مربوط عاملی مهم و تاثیرگذار در نرسیدن به توسعۀ اجتماعی است. عدم توجه کافی به حوزۀ اجتماعی و بستر فرهنگی جامعه باعث شکست اکثر برنامه‌ها و به نتیجه نرسیدن آنها شده است در حالی‌که رسیدن به توسعۀ ‌اجتماعی نیازمند توجه‌ جدی به بافت فرهنگی و اجتماعی جامعه است زیرا این نوع توسعه فقط در ارتباط‌ با نیازها، آداب و رسوم و ساختارها و نیز روابط و مناسبات اجتماعی جامعه امکان پذیر است.
داده‌های تحقیق نشان می‌دهند که در دو دهۀ اخیر در کشور در زمینه توسعۀ احتماعی برنامه‌ها و چشم اندازهای متنوعی در نظر گرفته شد. در هر سه دورۀ ریاست جمهوری سال‌های پس از جنگ مدل‌های مختلفی انتخاب شده‌اند. بنابراین در هر دوره نگاه متفاوتی به توسعۀ اجتماعی شده است. در ابتدا به علت مبارزه با مشکلات به وجود آمده در اثر جنگ مسئولان و برنامه‌ریزان بیشتر درگیر مبارزه با فقر و کاستی‌های ناشی از جنگ بودند. در دورۀ‌ سازندگی بخش کثیری از سرمایه‌ها و هزینه‌ها در زمینه‌های ساختاری، اجرای پروژه‌ها و زیرساخت‌های بزرگ مقیاس صرف‌ ‌شد و در نتیجه حوزه‌ها‌ی فرهنگی و اجتماعی به ناگزیر چندان مورد توجه قرار نگرفتند. در این دوره برنامه‌های توسعه تحت تاثیر فشارهای صندوق بین‌المللی پول به سمت برنامه‌های تعدیل ساختاری رفتند. ‌‌‌ایمانی جاجرمی می‌گوید « در دوره‌‌هاشمی ‌از نظر من‌اندیشه‌‌های دیدگاه نوسازی قرار داشته‌اند یعنی ساخت پروژه‌‌ها از طرف دولت با سرمایه‌های دولتی برای مردم. در اینجا مردم هیچ‌کاره و کاملاً منفعل هستند و هیچ نقشی در تحرک پروژه‌ها، اجرا و نظارت بر آن‌ ها ندارند و همچنین بر بهره‌برداری از آن‌ ها». اما مدل بکاربسته شده نتوانست چندان مفید افتد زیرا چند سالی بیش نگذشت که شرایط اجتماعی در کشور وخیم تر شد و مشکلاتی برای انسجام و نظم اجتماعی به وجود آمد.
در دوره اصلاحات شرایط تا اندازه‌ای تغییر کرد و سمت‌وسوی توسعه از توجه صرف به امور اقتصادی به توجه بیشتر به بعد سیاسی تغییر جهت داد گوآن‌که تا اندازه‌ای ابعاد اجتماعی و فرهنگی توسعه نیز مورد توجه قرار گرفت اما این توجه آنقدر تاثیرگذار و کارساز نبود که بتوان تأثیر آن را مشاهده کرد. در این دوره هیچ کدام از گفتمان‌های مورد استفاده قرار نگرفت. البته فضای سیاسی نسبتا مثبتی‌‌‌ایجاد شد و پاسخ‌گویی بیشتری به نیازها و مسائل مردم می‌شد دلیل آن « بازشدن‌اندک فضای سیاسی و حضور مطبوعات است که تاحدودی می‌توانند مسائل را منعکس کنند ». در دوره نهم و دهم ریاست جمهوری وضعیت نسبتا متفاوتی در قیاس با گذشته حاکم شد. در این دوره‌ها همۀ گفتمان‌های توسعه تقریباً به حاشیه رانده شدند و تلاش شد که از مدل‌ها و ظرفیت‌های بومی جهت برنامه‌ریزی توسعه ‌استفاده شود. شاید بتوان گفت که در این دوره کشور با نوعی عقب‌گرد توسعه ‌ای و پس‌ رفت فرهنگی روبرو شد. « می‌شود گفت در دوره احمدی نژاد مفاهیم رایج و مصطلح توسعه نادیده انگاشته شد و در واقع خود مفهوم توسعه را مورد چالش و ابهام قرار دادن ». نگاه نامتوازن به توسعه در این دوره با شدت بیشتری وجود داشت و توجه بیشتر معطوف به نگرش‌های آرمان شهری در حوزۀ اقتصاد بود.
تحلیل دیدگاه‌های اطلاع‌رسان‌ها در این تحقیق بازگوی آن است که در دوران اول موسوم به سازندگی و در دوران دوم موسوم به اصلاحات کم و بیش از گفتمان‌های شناخته شده و جهانی توسعه استفاده شد ولی در دورۀ سوم که سیاست‌های پوپولیستی به اصطلاح عدالت محور دنبال می شد از گفتمان‌های توسعه استفاده نشد و بیشتر کوشش‌ها معطوف به آن بود که فرایند توسعۀ ‌اجتماعی با تکیه بر مدل‌های بومی پیش برده شود. الگوی ایرانی‌- اسلامی پیشرفت که در دورۀ دهم ریاست جمهوری مطرح‌شده شاید نتیجه چالش‌ها و کنکاش‌های‌ فکری ‌ای ‌‌باشد که در این دو دهه در حوزۀ سیاسی و دانشگاهی مطرح بوده است.
اعضای هیأت علمی مورد مصاحبه از بین گفتمان‌های توسعه و توسعۀ اجتماعی بیشتر به گفتمان‌های توسعۀ پایدار، توسعۀ انسانی و توسعۀ مشارکتی توجه و تمایل نشان دادند. دلیل این تمایل شاید آن است‌که از نظر آنها این نحله‌های ‌فکری بیشتر به‌ حوزۀ انسانی و اجتماعی توجه دارند و مردم را هدف و عامل توسعه در نظر می‌گیرند و با شرایط کنونی جامعه ایران نیز سازگاری بیشتری دارند. اطلاع‌رسان‌ها همچنین شاخص‌های متعددی را برای توسعه اجتماعی در نظرگرفتند و از نظر آنها باتوجه به شرایط‌ کنونی کشور این شاخص‌ها باید در اولویت قرار گیرند. اهم این شاخص ها از این قراراند: توانمندسازی ‌آموزشی، افزایش‌ آگاهی اجتماعی، افزایش ‌امکانات و تسهیلات بهداشتی و رفاهی، رفع تبعیض‌های قومی و دینی و زبانی و جنسی، توجه به همۀ قشرها به خصوص زنان و جوانان، گسترش تعاملات فرهنگی، افزایش رضایت اجتماعی، افزایش امنیت و اعتماد، توجه به روستاها و محیط‌های کوچک و توجه به محیط زیست وحفظ آن.
مهمترین شاخص‌های لازمۀ توسعۀ اجتماعی از نظر اطلاع‌رسان‌ها این دو عامل بودند: (۱) بازاندیشی در زمینۀ نقش دولت در توسعه اجتماعی و (۲) تقویت جامعۀ مدنی. اساتید معتقد بودند که دولت در کشور متولی همۀ برنامه‌ها، پروژه‌ها و تصمیم گیری‌هاست. اما برای دستیابی به توسعۀ اجتماعی باید در زمینه حضور دولت در فرایند توسعه تجدیدنظر شود و دولت باید نقش خودش را در این حیطه باز تعریف کند و اگر دولت کوچک‌تر شود قطعاً بهتر می‌تواند نقش مفید تری را در فرایند توسعۀ اجتماعی ایفا کند. همچنین در ارتباط با عامل دوم یعنی ایجاد جامعۀ ‌مدنی و تقویت سازمان‌های‌ غیر دولتی و سمن‌ها، اگر قرار بر این باشد که دولت کوچک‌تر شود حتماً باید نهادهای‌ مدنی فعال ‌تر شوند تا از این طریق دولت بتواند بخشی از وظایف خود را به صورت تدریجی به این قبیل نهادها انتقال دهد. از این طریق می‌توان به سایر شاخص‌های اجتماعی نیز دست یافت؛ از جمله آن که مشارکت اجتماعی بالا می‌رود، اعتماد ارتقاء می‌یابد، شکاف بین دولت و مردم کاهش می‌یابد و… . از منظر اعضای هیأت علمی برای نیل به توسعۀ اجتماعی باید بتوان به شیوه‌ای برنامه‌ریزی کرد که هم از تجربیات مدرن و هم از سنت‌ها و ظرفیت‌های تاریخی موجود استفاده شود. این صاحب نظران معتقدند که توجه صرف به یک حوزه نمی‌تواند کارساز باشد و کشور را به توسعه و بویژه توسعه اجتماعی برساند. آن‌ ها لازمه ‌‌‌ایجاد الگویی که بتواند سازگاری بین تجربیات کشورهای توسعه یافته و پتانسیل‌‌های درونی برای توسعه را فراهم کند، را گوشزد کردند.
نتیجه پایانی ‌‌‌این تحقیق ارائه چند مورد از مهمترین پیامدهای توسعۀ اجتماعی در کشور است که در این تحقیق به آن‌ ها دست یافته شد:

 

    • مشارکت آحاد جامعه و شهروندان قطع نظر از تعلقات قومی ‌و علایق اعتقادی‌شان امکان می‌یابد.

 

    • بحران‌های هویتی و فرهنگی، تعارض میان سنت و مدرنیته و شکاف‌‌های اجتماعی نسلی از بین می‌روند.

 

    • تبعیض‌های قومی، زبانی، جنسی و دینی و نابرابری‌های اجتماعی و آسیب‌ها و مسائلی که به واسطه آن‌ ها به وجود می‌آیند کم می‌شوند.

 

    • احساس آزادی، امنیت، رفاه و آسایش و تعلق اجتماعی در بین مردم به وجود می‌آید.

 

    • احساس تعلق و افتخار به مملکت خود در بین شهروندان اقوام بالا می‌رود.

 

    • تنش زدایی از روابط و تعاملات گروه‌های اجتماعی و اتخاذ سیاست‌‌های اصولی و متناسب جهت حل و فصل‌‌‌این تنش‌‌ها و تعارضات.

 

    • ساختار مدیریت سیاسی اصلاح می‌گردد و توانایی هدایت، نظارت و مدیریت شایسته به وجود می‌آید.

 

    • زمینه تحقق نظام شایسته سالار و جامعه دموکراتیک فراهم می‌شود.

 

۵-۲ پیشنهادات
- ازآنجایی که برای سنجش بعد توسعه یافتگی یک جامعه درجه توسعه‌یافتگی اجتماعی آن جامعه بسیار ضروری است لذا باید تلاش شود تا در این زمینه پروژه‌ها و تحقیقات مختلفی با حمایت دانشگاه و مراکز علمی‌انجام شود.
- از آنجایی که مفهوم توسعۀ اجتماعی بسیار پیچیده و چند بعدی هست لازم است که پروژه‌‌های بزرگ مقیاس و حساس به متخصصان توسعه واگذار گردد تا بتوان بر صحت و اعتبار آن‌ ها جهت کاربرد تکیه کرد.
- برای مشاهده وضعیت توسعه یافتگی اجتماعی، موانع و عوامل توسعۀ اجتماعی لازم است که کارهای میدانی و پژوهشی انجام گیرد تا از کم و کیف آن‌ ها شناخت بیشتری به دست بیاید.
- از آن جایی که اکثر ‌‌‌مصاحبه‌شوندگان بر ضعف سیاستگذاری و برنامه ریزی در زمینه توسعۀ اجتماعی هم‌رأی بودند، پیشنهاد می‌شود که در این زمینه تغییر رویکرد و سیاست داده تا بتوان با رفع ‌‌‌این کاستی زمینه را برای رفع موانع توسعۀ اجتماعی در کشور مهیا کرد.
- از آنجایی که دانشگاه به عنوان محل آموزش و یکی از مهمترین مکان‌های علمی‌ در کشور است دولت باید هزینه‌‌های بیشتر دراختیار آن‌ ها قرار دهد تا در این زمینه بتوانند پروژه‌‌های لازم را با هدایت اساتید مجرب و حرفه‌‌‌ای انجام دهند.
- یکی از موانع توسعۀ اجتماعی در کشور فاصله و شکاف بین کارگذاران، برنامه ریزان و مجریان برنامه‌‌های توسعه با مردم که هدف توسعه هستند، می‌باشد لذا توصیه می‌شود که راهکارهای لازم را جهت برداشتن و کم کردن‌‌‌ این شکاف در نظر بگیرم تا زمینه برای توسعۀ اجتماعی مهیاتر شود.
- پیشنهاد می‌شود کارگذاران، برنامه ریزان و مجریان برنامه‌‌های توسعه اقدامات لازم را جهت جلوگیری از توسعۀ ناهموار وتقلیل ابعاد توسعه به یک بعد انجام دهند تا زمینه برای توسعه همه‌گیر و جامه فراهم شود.
- از آن جایی که روستاها و محیط‌‌های کوچک نقش به سزایی در توسعۀ اجتماعی‌‌‌ایفا می‌کنند پیشنهاد می‌شود که امکانات و سرمایه‌‌های لازم به این بخش‌‌ها انتقال داده شود تا هم از‌‌‌ این طریق از شدت مهاجرت به شهر کاسته شود و هم محیط‌‌های روستایی را نگه داشته شوند.
- پیشنهاد می‌شود مطابق با نیازهای شغلی و آموزشی کشور اقدام به جذب دانشجو در مقاطع مختلف شود تا از ‌‌‌این طریق خیل تحصیل‌کردگان بیکار کاهش یابند.
منابع[۱۴۵]

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 50
  • 51
  • 52
  • ...
  • 53
  • ...
  • 54
  • 55
  • 56
  • ...
  • 57
  • ...
  • 58
  • 59
  • 60
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • حق-توسعه-و-جهان-سوم-با-عنایت-به-مقررات-حقوق-بین-الملل-اقتصادی- قسمت ۸
  • اثر سطوح مختلف آبشویی با پساب بر بیلان املاح خاک- قسمت ۶
  • بررسی اثر گزارشگری محافظه کارانه بر ارتباط بین اقلام تعهدی بلندمدت و جریانهای نقدی عملیاتی آتی در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۷
  • بررسی تطبیقی استخدام در قانون استخدام کشوری با قانون مدیریت خدمات کشوری- قسمت ۵
  • ارائه چارچوبی راهبردی برای سیستم¬های توزیع شده اجرایی تولید با استفاده از مدل- قسمت ۲۵
  • اثرتیمارهای هورمونی در باززایی گیاه زینتی سنبل از طریق کشت بافت- قسمت ۶
  • طرح های پژوهشی انجام شده درباره بررسی ارتباط میان مشتری مداری، بازارگرایی با عملکرد شرکت
  • مطالب با موضوع : تاثیر پرورش سرمایه انسانی بر بهبود عملکرد سازمان- فایل ۶
  • اخلاق در بوستان- قسمت 10
  • ارائه چارچوبی راهبردی برای سیستم¬های توزیع شده اجرایی تولید با استفاده از مدل- قسمت ۱۳
  • دانلود فایل های پایان نامه درباره : تفسیر هایدگر از تلقی افلاطون درباره حقیقت- فایل ۲
  • تحقیقات انجام شده در رابطه با ارزیابی موفقیت پیاده سازی سیستم مدیریت منابع سازمان (ERP) با استفاده ...
  • تطبیق آراء صاحب جواهر الکلام و صاحب مفتاح الکرامه- قسمت 11
  • تحقیقات انجام شده درباره استنباط بیزی مدل های مفصل شرطی دومتغیره با برآمدهای پیوسته ...
  • تعیین موانع مشارکت زنان سالمند شهر یزد در فعالیتهای ورزشی- قسمت 6
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره بررسی عددی زوال کامپوزیت‎های پیشرفته چندراستا تحت ضربه بالستیک عمودی- فایل ۵
  • صیانت و پیشگیری از جرم و گناه از منظر قرآن کریم و راهکار های نهادینه کردن آن در بین کارکنان ناجا- قسمت ۱۰
  • بررسی پیرنگ در داستان¬های مثنوی معنوی- قسمت ۹
  • بررسی وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت و عوامل مرتبط با آن در سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰- قسمت ۳
  • اثربخشی آموزش مهارت¬های زندگی بر سرسختی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی در خانم¬های خانه دار و شاغل- قسمت ۷
  • راهنمای نگارش مقاله درباره :نقد و بررسی جرایم علیه آسایش و امنیت عمومی در قانون ...
  • تعیین رابطه ی بین نرخ مالیات و نسبت بدهی در شرکتهای ...
  • راهنمای نگارش مقاله با موضوع بررسی تاثیر تدوین و پیاده سازی فرایند بکارگیری قبض انبار الکترونیکی قابل معامله ...
  • پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی دبیران تربیت بدنی از طریق ویژگی های فردی و هوش هیجانی در شهرکرمانشاه۹۳- قسمت ۱۱- قسمت 2
  • طرح های پژوهشی دانشگاه ها درباره بررسی تأثیر اینترنت بر نگرش فرهنگی روحانیون- فایل ۵
  • ترجمه و تحقیق کتاب سلم از کتاب خلاف شیخ طوسی بانضمام بررسی فقهی پیش فروش های متداول- قسمت 2
  • شناسایی تعیین کننده های ظرفیت جذب دانش و تاثیر آن بر قابلیت پاسخگوی سریع سازمان- قسمت ۶
  • نظم عمومی بین المللی در اجرای احکام داوری تجارت بین المللی- قسمت ۳
  • پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره :طراحی الگوی مؤلفه‌های فطری مشتری‌مداری از دیدگاه اسلام- فایل ۱۵
  • بررسی رابطه بین اخلاق حرفه ای و هوش معنوی در مدیران دبیرستان های شهرستان مشهد- قسمت ۱۷

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان