مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
چه موضوعاتی در اشعار سیاسی فیتوری بارزتر است- قسمت 7
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

می باشند که میان بعد روحانی و پایبندی به فقه و شریعت تلفیق ایجاد کرده است.
طائفه در سودان ، تشکلهای مذهبی صوفیانه ای هستند که بر مبنای طرق صوفیه فعالیت تبلیغی و مذهبی خود را انجام می دهند. طرق صوفی بسیاری در سودان وجود دارد ، همچون : قادریه ، سمانیه ، شاذلیه ، احدیه ، تیجانیه ، ختمیه ، برهانیه ، هندیه ، مهدیه و … که هر کدام از آنها شاخه ها و انشعابهای کوچک دیگری نیز دارند.
بر مبنای منابع تاریخی موجود ، تصوف نخستین بار از مغرب عربی توسط شیخی به نـام « تـاج
الدین بهاری » وارد سودان شد و او نخستین فردی بود که به تبلیغ تصوف در این سامان همت گمارد. ( همان ، بی تا ، ص 93 )
2 – 3 – 3 – 1 – نقش تصوف در تحولات سیاسی و اجتماعی

فِرَق صوفی در سودان بر مبنای سیستم مرید و مراد حـرکت مـی کنند و محـور فـرقه ، شیـخ
طریقت است و پس از شیخ « اوتاد » و « پیش کسوتان » مطرح هستند. ساختار تشکیلاتی فرقه ها بر پیروی و خضوع عضو طریقت در برابر شیخ طریقت بر مبنای یک برنامه تربیتی که دارای ویژگیهای مشخص و معینی است ، می باشد.
عبادت و مراسم عبادی صوفیان به شیوه و روش سنتی است ، صوفیان با داشتن شبکه وسیـعی
از مدارس آموزش قرآن با شیوه ای ویژه و سنتی به آموزش و تعلیم احکام اسلامی و حفظ قرآن می پردازند و از این کانال موفق شده اند در حیات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی جامعه سودان نفوذ ریشه داری کرده به گونه ای که تأثیر عمیقی بر جریانات و رویدادهای مهم و حیاتی سودان داشته باشند.
این تأثیر به حدی زیاد و عمیق است که تمام جریان های سیـاسی و احزاب را تحت تأثیـر خود
قرار داده و نیز از این تأثیرپذیری مستثنی نمی باشند.
تصوف در سودان برخلاف تصوف در دیگر مناطق جهـان اسـلام یک جمـع و حرکت گریـزان از
جامعه و انزوا طلب نیست ، بلکه به دلیل تحولات سیاسی که در این کشور رخ داده ، رهبران صوفیه و پیروان آنان در جریانات سیاسی دخالت داشته و نقش عمده ای را ایفا کرده اند.
طرق صوفیه و رهبران و شیوخ آن در گذشته تنها بـه انجـام مراسـم عبـادی خـود ، بـه دور از
مشارکت در امر سیاسی ، روزگار را سپری می کردند. اما گسترش سیاستهای ستمگرانه و ظالمانه از سوی زمامداران از یک سو ، و مردم داری پیروان طریقت و صوفیان که نفوذ بسیاری در مردم داشتند و از سوی دیگر ، باعث شده که مردم برای گریز از ستم ستمگران و دادخواهی ، نزد شیوخ و پیروان طریقت صوفیه آمده و به آنها پناه آورند.
در دوران حاکمیت عثمانیها و مصـری ها ( دوران حاکمیـت مشتـرک ) بر اثر ستمـهایی که بـر
مردم سودان روا داشتند ، گرایش توده های مردم به تصوف و سران متصوفه بیشتر شد و شیوخ صوفی به عنوان اعتراض و احتجاج به دولت بیش از گذشته در سیاست دخالت کرده و شیخ صوفی به عنوان رهبر معارض و مخالف زمامدار شناخته شد.
در دوران محمد ابن احمد المهدی « مهدی سودانی » اوج حضور سیاسی و نظامی جریان های
صوفیه در صحنه سیاسی سودان بود و از این دوره به بعد تماسک و همبستگی شدیدی میان سیاست و تصوف به وجود آمد ، به دلیل این تماسک شدید و نفوذ فرق صوفیه در میان توده های مردم ، انگلستان نیز وارد عمل شد و موفق شد با نفوذ و فریب برخی گروه های صوفی مانند خَتمیه ، از این ابزار جهت اجرای سیاستهای خود در سودان بهره برداری کند.
انقلابِ المهدی علیه انگلستان و نیروهای وابسته به آن منجر به اوج حضور جریاهای تصـوف در
صحنه سیاسی و نظامی شد.
جریان تصوف در سودان به عنوان جریانی شناخته شده ، در تمام بخشهای اجتماعی ، سیاسی ،
فرهنـگی ، اقتصادی و … حضور فعال و چشمگیری دارد.

( ملکی ، بی تا ، ص 112 )
2 – 4 – وضعیت فرهنگی در سودان
هرچند سودان جزو کشورهای فقیر به شمار می آید ، اما نسبت تحـصیل کـرده های آن بسیـار
بـالا است و این امر باز می گردد به این واقعیت که سیستم آموزشی این کشور سیستمی بسیار ساده است که با داشتن حداقل امکانات فعالیتهای خود را آغاز می کند.
از سوی دیگر تحصیل کرده های سودانی بسیار علاقمند به خواندن و مطالـعه کتاب هستند ، در
ضمن به دلیل کمبود امکانات فرهنگی از جمله کتاب ، این افراد علاقه و عطش بسیاری برای خواندن و مطالعه دارند. دانشگاه های سودان و دانشجویان سودانی نقش مؤثر و حیاتی در تحولات سیاسی این کشور دارند و جبهه اسلامی سودان به رهبری دکتر حسن الترابی که در حال حاضر زمام امور را در این کشور در دست دارد ، پایگاه اصلی فعالیت هایشان دانشگاه های سودان بوده و اکثریت عناصرش را دانشگاهیان و دانشجویان تشکیل می دهند ، در مجموع می توان گفت حداقل 59/9 درصد از مردان و 44/9 درصد از زنان بالای 15 سال سودان باسوادند. جنگ های خونین سودان با همسایگان و مناقشات داخلی این کشور مانع از توسعه امکانات و فعالیتهای بهداشتی در این کشور شده است. این کشور درچند سال اخیر از داشتن غذا و بهداشت بی بهره بوده است.
( طلایه ، بی تا ، ص 32 )
2 – 4 – 1 – مطبوعات در سودان
با تحولات سیاسی 30 ژوئن 1989 که پیامدش دستیابی نظامیان طرفدار جبهه نجات اسـلامی
ملی به قدرت شد ، زمامداران سودان در اولین اقدام سیاسی تمام احزاب و سازمان های سیاسی را منحل و تمام روزنامه ها و مجلات و نشریات را تعطیل کردند و از آن پس روزنامه ها و نشریات جدیدی پا به عرصه گذاشتند که برخی از آنها مستقیماً توسط نهادهای دولتی منتشر و مسئولان و دست اندرکاران برخی دیگر از این نشریات به گونه ای در ارتباط نزدیک با نظام حاکم و یا جبهه اسلامی ملی هستند ،

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
هرچند که در یک ارزیابی کلی نسبت به مطبوعات موجود در سودان می توان به این واقعیت دست یافت که این مطبوعات در کنترل مستقیم حاکمیت بوده و به طور کلی از آزادیهایی نیز برخوردار هستند.
روزنامه ها و نشریاتی که در سودان منتشر می شوند به دلیـل کمبـود امکانـات موجـود از نظـر
کیفیت چاپ و کاغذ و همچنین از نظر فنی و صفحه آرایی در سطح بسیار پایینی قرار دارند و چاپخانه های سودانی چندان پیشرفته نبوده لذا بر کیفیت چاپ اثر می گذارد.
مطبوعات و نشریات در سودان عموماً زیر نظارت دولت و نهادهای دولت می باشند و بیشتـر بـه
مسائل سیاسی و اجتماعی روزمره داخلی و خارجی پرداخته و آن موضوعات را تجزیه و تحلیل می نمایند.
درضمن مجلات و فصل نامه هایی که منتشر می شود علاوه بر موضوعات سیاسی و اجتماعی تا
حدودی نیز به مسائل فرهنگی جامعه می پردازند تمام روزنامه های سودان صبح ها منتشر شده و هیچ روزنامه ای عصرها منتشر نمی شود.
2 – 4 – 2 – روزنامه ها و نشریات سودان
روزنامه ها و نشریاتی که در دوره معاصر در سودان منتشر می شوند عبارتند از :
2 – 4 – 2 – 1 – الانقاذ الوطنی :
از پرتیراژ ترین و معتبر ترین روزنامه در سودان است. این روزنامـه صبحـها منتشـر می شـود و
مورد استفاده تحصیلکرده ها و دانشجویان است و دیدگاه های خاصی از نظر سیاسی و اقتصادی مطرح می نماید و نخستین شماره آن در سال 1989 پس از انقلاب نجات ملی سودان منتشر شد و مدیر مسئول آن « یاسین عمرالامام » می باشد.
2 – 4 – 2 – 2 – السودان الحدیث :
این روزنامه دو مـاه پس از به قـدرت رسیـدن نظامیـان در خارطـوم منتـشر شد و نـگاه تنـد و
جـهت داری از حیث سیاسی به کشورهای پیرامونی و داخل سودان دارد و مدیر مسئول آن محمد سعید معروف بوده است.
2 – 4 – 2 – 3 – القوات المسلحه :
این روزنامه پس از به قدرت رسیدن نظامیان به فرماندهی عمرالبشیـر منتشـر شد و بـه عنـوان
ارگان نظامیان عمل می نمود روزنامه فوق اجتماعی ، نظامی است و بیشتر طرفداران و خوانندگان آن نظامیان و سیاستمداران می باشند . مدیر مسئول این روزنامه « محمد عبدالله عویضه » است.
2 – 4 – 2 – 4 – المسیره :
المسیره دو هفته نامه بوده و هر دو هفته یک بار در خارطوم چـاپ و منتـشر می شـود و مدیـر
مسئول آن « عمرکرار » بوده است. نشریه ای است که به مسائل اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی می پردازد و از میان جوانان و دانشجویان طرف دار و خوانندگانی دارد.
2 – 4 – 2 – 5 – عزه :
مجله زنان سودان است که ماهانه منتشر می شود و اولین شماره آن در سال 1990 منتشر شد.
مدیر مسئول نشریه آقای « یاسین عمرالامام » و سردبیر آن خانم « فائزه شوکت » می باشد که هر دو از عناصر جبهه اسلامی ، ملی هستند.
2 – 4 – 2 – 6 – سودان ناو :
نشریه ای سیاسی است که هر دو هفته یکبار بـه زبـان انگلیـسی منتشر می شود و سردبیـر آن
« احمدکمال الدین » می باشد.
2 – 4 – 2 – 7 – المتلقی :
فصلنامه سیاسی فرهنگی است که به تحلیل مسائل سیاسی در جهان اسلام می پردازد و مدیـر
مسئول آن « یاسین عمرالامام » است.
2 – 4 – 2 – 8 – نیوهوریزون :
هفته نامه سیاسی که به زبان انگلیسی در خارطوم انتشار می یابد.
2 – 4 – 2 – 9 – دارفور الجدیه :
نشریه ای است که در دارفور انتشار یافته و در کل کشور سـودان توزیـع می شـود ، بیشتـر بـه
مسائل داخلی سودان و به ویژه اوضاع اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی دارفور می پردازد و مدیر مسئول آن « احمدکمال الدین » می باشد.
2 – 4 – 2 – 10 – المستشر :
دو هفته نامه ای است فرهنگی که به دو زبان عربـی و انگلیـسی هـر دو هفتـه یک بـار منتشـر
می شود و مدیر مسئول آن « ربیع عبدالحاطی » می باشد.
( طلایه ، همان ، ص 33 )
2 – 4 – 2 – 11 – الشاهد :
نشریه ای اقتصادی است که مسائل اقتصادی را مورد تحلیل و ارزیابی قرار می دهـد و هفتـه ای
یک بار انتشار می یابد و مدیر مسئول آن « عبدالمنعم احمد علی » می باشد.
2 – 4 – 2 – 12 – کردفان الجهاد :
این نشریه در کردفان از کشور سودان انتشار می یابد و پیرامون مسائل داخـلی سـودان به ویـژه
اوضاع سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی استان کردفان می پردازد و مدیر مسئول آن « محمد احمد الفضل » می باشد.
 
 

نظر دهید »
بررسی-جرم-شناختی-قاچاق-مشروبات-الکلی-دراستان-کردستان- قسمت ۲
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

گفتار نخست: شیوه جمع آوری داده‏ها ۵۹
گفتار دوم: جامعه آماری و حجم نمونه ۵۹
گفتار سوم: تکنیک تجزیه و تحلیل اطلاعات ۵۹
گفتار چهارم: تعریف عملیاتی متغیرها ۶۱
گفتار پنجم: یافته‏های تحقیق ۶۶
ب-کتابها ۹۶
پیوستها ۹۸
الف) اطلاعات مربوط به مشخصات فردی پاسخگویان ۹۹
ب) سئوالات نظرسنجی ۱۰۲
چ) انگیزش وتمایل به قاچاق ۱۰۵
سایر سؤالات: ۱۰۷
پیشگفتار
کشورها با توجه به مبانی ارزشی و اعتقادی و همچنین با عنایت به مؤلفه‏های اقتصادی و اجتماعی خود، رویکردهای متفاوتی نسبت به الکل و مشروبات الکلی دارند به گونه‏ای که در اغلب کشورهای با نظام فرهنگی و حقوقی غیر اسلامی به مشروبات الکلی به عنوان منشأ بزهکاری می‏نگرند درحالی که در کشورهای اسلامی چون جمهوری اسلامی ایران، داشتن و مصرف مشروبات الکلی خود به عنوان جرم، جرم‏انگاری شده است.[۱] مسلماً به تبع این مسأله، قاچاق مشروبات الکلی نیز به عنوان یکی از کالاهای ممنوع در داخل ایران جرم انگاری شده است.[۲] با این حال و مطابق نظر بسیاری جرم شناسان غربی همچون لمبروزو، دوربان و …، مصرف مشروبات الکلی در هر کشوری منشأ ارتکاب جرم است.[۳] افزون بر این، مصرف مشروبات الکلی در تمامی کشورها، خطراتی از قبیل تصادفات رانندگی، بیماری‏های صعب العلاج، سلب آسایش و آرامش عمومی و برهم خوردن امنیت، آنومی اجتماعی و … را در بر دارد.[۴] همگی نیز به این مسأله واقف هستیم که تا زمانی که تولید مشروبات الکلی نباشد، مصرف مشروبات الکلی نیز موضوعیت نخواهد یافت. از آن‏جا که در کشورمان، به دلیل ممنوعیت‏های قانونی مذکور و ممنوعیت‏های شرعی امکان تولید انبوه مشروبات الکلی وجود ندارد لذا باید در خصوص کشورهایی چون ایران برخلاف کشورهای غربی، قاچاق مشروبات الکلی را علت اصلی تمامی عواقب وخیم فوق‏الذکر دانست و نه تولید آن را.

بنابراین، موضوع قاچاق مشروبات الکلی در این راستا و به طور دقیق‏تر، بررسی و تبیین علل جرم شناختی آن، عوامل مؤثر بر ارتکاب آن از دیدگاه مردم، راهکاری‏های حقوقی مقابله با آن و مواردی از این دست اهمیت بسیار دارند. شایان ذکر است که علی‏رغم توجه بسیار نظام اجتماعی و افکار عمومی به مسأله‏ی قاچاق مشروبات الکلی و پیامدهای آن، نظام حقوقی کشورمان عنایت شایسته‏ای به این موضوع نداشته و همانطور قبلاً ذکر شد صرفاً به جرم‏انگاری و تعیین مجازات برای آن اکتفا کرده[۵] و ذکری از مؤلفه‏ها و عناصر آن، تعریف آن و … به میان نیاورده است.

جرم انگاری تولید و مصرف مشروبات الکلی، هرچند تولید مشروبات الکلی را در داخل کشور محدودنموده است، اما ورود انواع مشروبات الکلی خارجی، بداخل کشور از مجاری مختلف اعم از مرزهای زمینی و دریایی را موجب شده است. در این بین، استان کردستان یکی از معدود استان های مرزی است که بعلت موقعیت خاص جغرافیایی و وجود مشکلات، اقتصادی و اجتماعی ناشی از هشت سال جنگ تحمیلی، که نتیجه آن بیکاری بیش ۱۵۰ هزار نفر علی‏رغم وجود صدها میلیون تن ذخایر معدنی، چندین میلیارد متر مکعب آب شیرین و بیش از یک میلیون هکتار خاک حاصلخیز در استان، شاهد ضعف اقتصادی و بنیه ضعیف مالی مردم کردستان هستیم، ازسوی دیگر سیاست های تفرقه افکنانه دول استکباری در منطقه باهدف تضعیف انقلاب اسلامی، امنیت وآسایش عمومی و فردی مردم را در اغلب موارد با مشکل مواجه نموده است، نتیجه آنکه وضعیت خاص جغرافیایی و ژئوپلتیکی منطقه و مشکلات اقتصادی و اجتماعی استان و سیاست های خصمانه دول استکباری باعث فعال شدن باندهای قاچاق مشروبات الکلی به صورت سازمان یافته بداخل کشور گردیده است. ثمره این تجارت سیاه ایجاد مشاغل کاذب برای افرادبومی، افزایش سطح جرائم و بزهکاری در استان باعث افزایش پرونده های قضایی گردیده، بنحویکه درصد بالایی از پرونده های محاکم کردستان را قاچاقچیان مشروبات الکلی به خود اختصاص داده اند. شکی نیست با توجه به اینکه بازار مصرف مشروبات الکلی وارداتی تقریبا سراسر کشورمی باشد، لذا بررسی علل وعوامل این جرم دراستان کردستان ضروری بنظر می رسد.
به همین دلیل است که مبادرت به نگارش حاضر کرده‏ایم تا بتوانیم با بهره‏گیری از مطالعات کتابخانه‏ای ناظر بر تبیین جرم شناختی قاچاق مشروبات الکلی و مطالعات و بررسی‏های میدانی، به علل اصلی ارتکاب این جرم در استان کردستان پی برده و در این راستا و با هدف پر کردن خلاء مذکور در حد بضاعت علمی نوشتار پیش رو، راه‏کارهایی پیشنهاد گردد. برای نیل به هدف مذکور، این پژوهش را با دو بخش دنبال خواهیم کرد. در بخش نخست چنانکه ذکر شد، به بررسی نظریات جرم شناختی و تحلیل و ارتباط آن ها با جرم قاچاق مشروبات الکلی اشاره خواهیم نمود و در بخش دوم نیز با رویکرد و روش مطالعه میدانی علل اصلی ارتکاب این جرم در استان کردستان را مورد مطالعه قرار می‏دهیم
الف:بیان مساله:
در دین مقدس اسلام، مصرف مشروبات الکلی به شدت منع شده و خداوند در قرآن کریمدرآیات ۲۱۹ سورۀ بقره، ۹۰ و ۹۱ سورۀ مائده و۴۳ سورۀنساء آن را به صراحتاً حرام کرده و از گناهان کبیره شمرده است ،حتی دربسیاری از جوامع غیر دینی بعلت عوارض زیانبار فردی واجتماعی ناشی از آن، تولید و مصرف نوشیدنی های الکلی با محدودیت های قانونی صورت می گیرد، بعد ازانقلاب اسلامی قانونگذار باتاسی از احکام اسلامی مجازات های سختگیرانه ای را برای تولید وفروش ومصرف مشروبا ت الکلی درنظر گرفته ،که این امرهرچند تولید مشروبات الکلی رادرداخل کشورمحدودنموده است ،اما ورود انواع مشروبات الکلی خارجی ،بداخل کشورازمجاریهای مختلف اعم از مرزهای زمینی ودریایی صورت می گیرد،دراین بین استان کردستان یکی ازمعدود استانهای مرزی است که بعلت موقعیت
خاص جغرافیایی(همجواری با کردستان عراق) ووجود مشکلات ،اقتصادی ،واجتماعی ناشی ازهشت سال جنگ تحمیلی، که نتیجه آن بیکاری بیش ۱۵۰هزارنفر بیکار(غیر ازبیکاران فصلی) علی رغم وجود صدها میلیون تن ذخایر معدنی، چندین میلیارد متر مکعب آب شیرین ،و بیش از یک میلیون هکتار خاک حاصلخیز در استان شاهد ضعف اقتصادی و بنیه ضعیف مالی مردم کردستان هستیم ،ازسویدیگرسیاستهای تفرقه افکنانه دول استکباری درمنطقه(حمایت ازگروهکهای مسلح ،معاند نظام –گروهک کومله– گروهک پژاک–گروهک منافقین)باهدف تضعیف انقلاب اسلامی ،امنیت وآسایش عمومی وفردی مردم رادراغلب موارد با مشکل مواجه نموده است،نتیجه آنکه وضعیت خاص جغرافیایی وژئوپلتیکی منطقه،ومشکلات اقتصادی واجتماعی استان وسیاستهای خصمانه دول استکباری باعث فعال شدن باندهای قاچاق مشروبات الکلی به صورت سازماندهی یافته بداخل کشور گردیده است،ثمره این تجارت سیاه ایجاد مشاغل کاذب برای افرادبومی، افزایش سطح جرائم وبزهکاریدراستان باعث افزایش پرونده های قضایی گردیده بنحویکه درصد بالایی از پرونده های محاکم کردستان را قاچاقچیان مشروبات الکلی به خود اختصاص داده اند،شکی نیست با توجه به اینکه بازارمصرف مشروبات الکلی وارداتی تقریبا سراسر کشورمی باشد، لذا بررسی علل وعوامل این جرم دراستان کردستان ضروری بنظر می رسد.
۲-سئوالات وفرضیه ها
الف :سئوال اصلی:
ازلحاظ جرم شناختی علل وعوامل اصلی وتاثیر گذار برفرایند قاچاق مشروبات الکلی دراستان کردستان کدامند؟
ب:سئوالات فرعی:
۱-چه عوامل خارجی (سیاسی خارج از مرزها) برقاچاق مشروبات الکلی دراستان کردستان تاثیر گذار است؟
۲-کدام دسته از عوامل اجتماعی غیر اقتصادی ازقبیل ضعف فرهنگی ،پیشینه بزهکاری قاچاقچیان ومحیط های خانوادگی بزه پرور درارتکاب قاچاق مشروبات الکلی مؤثر است؟
ج:فرضیه اصلی:
دربروز قاچاق مشروبات الکلی دراستان کردستان مجموعه ای ازعللوعواملتاثیرگذارند ،که ازآن جمله می توان به وجود مرز مشترک باکشورعراق،وضعیت خاص جغراقیایی منطقه، جودبافتقومیتی خاص وارتباطوترددهای مرزی آنها با اکراد عراق،بیکاری وفقر اقتصادی ناشی از۸سال جنگ تحمیلی ،فعا لیت گروهکهای ضدانقلابدرمنطقهوکردستانعراق،دخالت کشورهای بیگانه درامر قاچاق مشروبات الکلی درراستای تهاجم فرهنگی به کشورمی توان اشاره کرد.
د:فرضیه فرعی:
۱-تقاضای احتمالی داخلی برای مصرف مشروبات الکی ،سیاستهای غیردوستانه وخصمانه برخی ازدول خارجی،هم مرز بودن برخی کشورهای درگیر درمسائل امنیتی وسیاسی واقتصادی می تواند برقاچاق مشروبات الکلی دراستان شدید تاثیر گذا ر باشد.
۲-ازعوامل غیر اقتصادی مؤثربرقاچاق مشروبات الکلی به داخل استان کردستان می توان تضعیف بنیه های فرهنگی مذهبی،سابقه سوء وپیشینه بزهکاری برخی ازقاچاقچیان وهمچنین خانواده های ناپایدار آنها اشاره نمود.
۳:سوابق مربوط:
تحقیق درمورد عوارض استفاده ازمشروبات الکلی درکشورما به وفور صورت گرفته است امادرمورد قاچاق مشروبات الکلی ،تحقیقات کم ومحدودی انجام شده است، ومنابع مطالعاتی زیادی دراین مورد دردسترس نمی باشد .
از تحقیقات صورت گرفته درمورد قاچاق مشروبات الکلی پژوهش آقای رضا بدل زاده باعنوان سیاست جنایی ایران درمقابله وپیشگیری از قاچاق مشروبات الکلی
تحقیق دیگر ازآقایان صمد حضرتی ویوسف مجتهدی درمورد قاچاق مشروبات الکلی درمجله پیام آموزش شمارهای ۲۱و۲۵
۴:اهداف تحقیق :
درپژوهش حاضر هدف اصلی بررسی علل وعوامل موثر درقاچاق مشروبات الکلی به عنوان عمده جرائم ارتکابی دراستان کردستان است ، مسلما پدیده ای نظیر قاچاق مشروبات الکلی، تحت تاثیر علل وعوامل مختلف فرهنگی ،اجتماعی ،اقتصادی ،سیاسی، به وجود می آید.این تحقیق درصدد دستیابی به علل وعوامل ایجاد جرم قاچاق مشروبات الکلی دراستان کردستان است ،که درآن به توصیف دقیق وکامل جامعه موردمطالعهازجنبه های مختلف جغرافیایی، سیاسی ،نظامی ، اجتماعی ،تاریخی ،اقتصادی ،فرهنگی ،مذهبی ،پرداخته شده است.
الف غایی:
هدف کلی ازانجام این تحقیق اندازه گیری متغیرهای مستقل مورد نظر ومیزان تاثیر پذیری آنها درقاچاق مشروبات الکلی از مرز کردستان می باشد که برای رسیدن به این هدف دستیابی به اهداف اجرائی مشروحه ذیل ضروری است.
ب)اهداف خاص:
۱- بررسی رابطه بین سیاستهای خصمانه دول بیگانه با قاچاق مشروبات الکلی ازمرز
۲- بررسی رابطه بین فعالیت گروهک های معاند نظام با قاچا ق مشروبات الکلی از مرز
۳- بررسی رابطه میان عوامل قومیتی واشتغال مردم منطقه ٰبر قاچاق مشروبات الکلی
۴-بررسی رابطه میان احساس آنومی اجتماعی وقاچاق مشروبات الکلی دراستان کردستان
۵-بررسی میان عوامل وباورهای فرهنگی نظیر به هنجارشمردن قاچاق ازسوی فرهنگ عمومی ومشروبات الکلی
۶-بررسی رابطه میان امکانات نیروی انتظامی وقاچاق مشروبات الکلی
۷ – حصول به یک راه کار مناسب وارائه پیشنهادات لازم
۵:روش شناسی:
این تحقیق تلفیقی ازروش های جمع آوری اطلاعات ازطریق مطالعات کتابخانه ای، وروش پژوهش میدانی است ،که ازطریق تهیه پرسشنامه محقق، وحضوردرزندان مرکزی استان کردستان ومصاحبه با افرادقاچاقچی، بازدیداز گذرگاه های مرزی مجاز وغیرمجازنوارمرزی باکشور عراق ،مصاحبه با مرزبانان ناجا ،فراد کوله بر ومرزنشینان ،مراجع انتظامی وقضایی ،افرادسیاسی ومذهبی وجمع آوری اطلاعات از آنها می باشد، که باتوجه به نتایج، ودستآوردهای مصاحبه وپرسشنامه ازطیف های مختلف جامعه ،به بررسی علل وعوامل عمده قاچاق مشروبات الکلی پرداخته شده است.
۶:تعریف مفاهیم وواژگان اختصاصی طرح:
قاچاق مشروبات الکلی:(واردکردن مشروبات الکلی به کشور ازمصادیق قاچاق است)
۱-ماده۷۰۳ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵-هرکس مشروبات الکلی رابسازد یا بفروشد ،یادرمعرض فروش قراردهد یا ازخارجواردنماید، یادراختیاردیگری قراردهد،به ۳ماه تایکسال حبس، تا۷۴ضربه شلاق وازیک میلیون هزارریال تاشش میلیون ریال جزای نقدی، یک یادوموردازآنها محکوم می شود .
۲- در قانون بودجه سال ۱۳۸۶ آمده است که: ‏در پرونده‌های منجر به صدور حکم محکومیت در مورد قاچاق و فروش مشروبات ‏الکلی ،علاوه بر ‏جریمه ده برابر قیمت بین‌المللی، کلیه اماکن و وسایط نقلیه که برای تهیه، ‏حمل و نگهداری، توزیع و فروش ‏مشروبات الکلی و قاچاق از آن استفاده می‌شوند مصادره ‏و درآمد آن پس از فروش به خزانه واریزمی شود.

۷:مشکلات وتنگناهای احتمالی تحقیق:
ازموانع ومشکلاتی که درتدوین تحقیق وجودداشت می توان به دشواری دردسترسی به قاچاقچیان حرفه ای برای مصاحبه، وتکمیل پرسشنامه ها،دشواری درجلب اعتمادآنان برای بیان حقایق، وجود یکسری مشکلات برای اخذ مجوزهای لازم برای ورود به نقطه صفر مرزی ،وورودبه یگانهای مرزبانی ناجاومصاحبه با مرزبانان، ومشاهده راه های صعب العبور ورود قاچاق مشروبات الکلی بداخل کشورکه(تنها بااستفاده ازدوابها امکان پذیر است)، ومجوز برای ورود به زندان ومصاحبه بازندانیان قاچاق مشروبات الکلی ،ودسترسی به پرونده های آنها وعدم همکاری برخی ازمسئولین زیربط اشاره کرد.
۸:اهمیت وضرورت تحقیق:
تشکیلات اقتصادی مجرمانه ونخبگان آنها تلاش می کنند تا وضعیت قاچاق همواره بصورت شناور ،انعطاف پذیر ،ومتغیر استمرارداشته باشد ، زیرا هرگونه ثبات وپایداری نسبی دروضعیت قاچاق حتی در مناطق جغرافیایی محدود باعث خواهد شد که سازمان های مقابله کننده آنرا کنترل و مهار وبسیار تقلیل دهند، بنابراین راز ماندگاری وتداوم قاچاق ووضعیت سیال وتوان بسیار بالای تغییرات شکلی و ماهوی آنست. به عبارت دیگر هرگونه ایجادمحدودی از طرف نیروهای مبارزه کننده با عوامل قاچاق درهریک از محورهای سه گانه فوق باعث خواهدشد تادومحوردیگر آن تقویت وگسترش یابند.
قاچاق مشروبات الکلی آثار وتبعاتی درابعادمختلف اقتصادی –اجتماعی- فرهنگی- انتظامی- سیاسی ازخود بجا می گذارد این پدیده شوم صدمه فراوانی بر پیکره فرهنگ ،هنجارها ،وارزشها واقتصاد کشور وارد می نماید.
الف-دربعد فرهنگی:
ورود کالاهای ممنوعه وخلاف شرع همچون مشروبات الکلی که با انواع واقسام رنگ و بو ومارک از کشورهای استکباری با هدف ضربه زدن به اسلام وارزشها وهنجارهای اجتماع وارد می شود ودربازارهای مصرف داخلی ،نظام اجتماعی وبنیان خانواده های مارا که مبتنی بر یکسری بایدها ونبایدها وهنجارها وارزشهای دینی وسنتی است به شدت مورد هجمه قرارداده ،وآنها رامتزلزل نموده است وچه بسیار کانون خانواده هایی که دراثر شرب خمرومیخوارگی ازهم نگسسته، و وچه بسیار افرادی که مورد آزار واذیت افراد مست ولایعقل قرارگرفته و آرامش وامنیت جانی ومالی وعرض آبروی آنان درجامعه مخدوش گردید ه است ،که با گذری برمراکز قضایی این موضوع بسیار مشهود وملموس می باشد.
ب-دربعد اقتصادی:
یکی ازبزرگترین مشکلات ومعضلات مادرشرایط کنونی وبحران اقتصادی کشور مسئله خروج ارز ازراه های غیرقانونی ووارد نمودن کالاهای مضر وغیر قابل استفاده عامه مردم از جمله سلاح ومشروبات الکلی،وغیره……. که وارد کنندگان، آنهارا باهزینه ای بسیارپائین در بازارهای آنسوی مرز تهیه. وبادهها برابرقیمت تمام شده درداخل کشوربفروش می رسانند،ودراین دادوستد وتجارت سیاه و غیر قانونی ، کلی ارزرا که سرمایه ملی کشوراست وازراه صادرات ومصرف ذخائر ملی وارد کشورگردیده دریک چرخه ناسالم اقتصادی ازمجاری غیر قانونی از کشور خارج می نمایند، این تجارت سیاه وخروج ارز ازکشور که ازطریق ثروتهای باد آورده پدید آمده، بسیاری از کارخانجات داخلی را به تعطیلی کشانده وارزی که بایستی درچرخه تولید سرمایه گذاری شود دریک چرخه غیرقانونی بکارگیری مصرف می گردد.
ج-دربعدامنیتی :
نیروی انتظامی دریک صحنه ملی، بااین معضل اجتماعی مخرب ولجام گسیخته،که باهدف به چالش کشاندن ارزشهاوهنجارهای اجتماعی واعتقادات وباورهای دینی مردم خصوصا جوانان صورت گرفته،وامنیت کلی کشور راتهدیدنموده، با قوت هرچه تمامتر می جنگد،تاجایی بعد ازاشغال عراق وشرایط سیاسی موجود درآن، قاچاق انواع سلاح ومشروبات الکلی با هدف تهاجم همه جانبه فرهنگی به نظام مقدس جمهوری اسلامی توسط اشغالگران غربی باهدف ناامن کردن ج.ا.ا از طروق مختلف من الجمله حمایت همه جانبه از باندهای قاچاق، ازقبیل بیمه نمودن محمولات مشروبات الکلی ازمبداء (آنسوی مرز) تامقصد (ورود به داخل کشور)،و همراهی وحمایت گروهکهای معاند نظام (پ.ک .ک وکومله) که نقش حفاظت ومراقبت از کاروانهای قاچاق مشروبات الکلی درحین عبور ازمرز برعهده گرفته ،بنحویکه نیروهای مرزبانی ناجا با ایثارگری تمام ،بااین جرثومه های فساد،که به مرزهای ایدئولوژیکی واعتقادی ج.ا.ا شبیخون فرهنگی زده اند، بارها درگیرشده،ودرطی۱۰سال گذشته برابرآمار نهادهای زیربط دراداره مبارزه باقاچاق ریاست جمهوری، ونیروی انتظامی ضمن کشف چند میلیون قوطی وبطر، انواع مشروبات الکلی، دهها نفر از قاچاقچیان وگروهکهای ضدانقلاب راکه درامر قاچاق مشروبات الکلی وسلاح ومهمات بداخل کشور فعالیت داشته اند به هلاکت رسانده، وتعدادزیادی از آنها رادستگیر ،وتحویل دستگاه قضایی نموده اند،واز سوی دیگر دراین مبارزه ودرگیریها،تعدادزیادی از کارکنان مرزبانی ناجابه شرح جدول۱-۴ به درجه رفیع شهادت نائل، وجان خودرا تقدیم اسلام ونظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نموده اند.
(جدول شماره ۴-۱ آمار شهدای مرزبانی ناجادردرگیری باقاچاقچیان مشروبات الکلی وگروهکهای تروریستی دراستان کردستان)

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
 

 

 

 

 

 

 

 
 

 
حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق محفو
 
 

نظر دهید »
تقیّه و جایگاه آن در فقه سیاسی- قسمت ۷
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

از موارد تقیّه سیاسی، می‌توان سرّی بودن دعوت آن حضرت را در سه سال اول بعثت برشمرد هم چنین تبدیل کلمه «بسم الله الرحمن الرحیم» به عبارت «باسمک اللهم» و حذف عنوان رسول الله بعد از نام محمد در جریان صلح حدیبیه را که به درخواست سهیل بن عمرو نماینده مشرکان انجام گرفت، می‌توان از موارد این نوع تقیّه دانست.[۶۴]

 

۲- تقیّه ابوطالب
 

از موارد تقیّه اصحاب حضرت محمد   تقیّه ابوطالب است که به جهت حفظ موقعیّت اجتماعی خود در نزد قریش و به منظور حمایت از جان پیامبر اکرم   ایمان خود را اظهار نمی‌کرد، به گونه‌ای که حتّی برای بسیاری از مورخان و محدثان سنّی کفر او امری قطعی به شمار آمده است.[۶۵]

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
 

۳- عمّار یاسر
 

در ذیل آیه « إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئنِ‏ُّ بِالْایمَان‏» [۶۶] مفسران شیعه و سنی نقل کرده‌اند. این آیه درباره عده‌ای از مسلمانان مثل عمّار و پدرش یاسر و مادرش سمیّه و بلال و خباب نازل شده است.
اینها مورد شکنجه کفار واقع شده‌اند. پدر و مادر عمار به قتل رسیدند وأعطا هم عمّار و بلسانه ما ارادوا منه…. و عمار هرچه می‌خواستند به زبان آورد و نجات یافت.
اما یاران پیامبر   او را متهم به ارتداد نمودند به رسول خدا   گفتند: عمّار کافر شده است، و رسول خدا   فرمود: هرگز! وجود عمّار از سر تا پا، پر از ایمان است و ایمان با گوشت و خون او در آمیخته است. پس از آن، عمّار سرافکنده به حضور پیامبر رسید و با گریه گفت: یا رسول الله، کفّار قریش، باعث شدند از تو تبرّی جویم و خدایان آن‌ ها را به نیکی یاد کنم. پیامبر   اشک‌های او را پاک کرد و در تایید عملکرد عمار فرمودند:
اگر باز هم گرفتار شدی، و از تو چنین خواستند، سخن گذشته را تکرار کن «ان عادو فعد»[۶۷]

 

۴- تقیّه سیاسی حضرت علی ☻
 

مهم‌ترین مورد تقیّه سیاسی آن حضرت، سکوت عملی بیست و پنج ساله او بعد از جریان سقیفه، نسبت به مسئله جانشینی پیامبر اکرم   می‌باشد. که در این باره خود حضرت در خطبه سوم معروف به «شقشقیه» می‌فرماید:
من ردای خلافت رها کردم و از آن کناره‌گیری کردم و در این اندیشه بودم که آیا با دست تنها، برای گرفتن حقوق خود به پاخیزم؟ یا در این محیط خفقان زا که به وجود آوردند صبر پیشه سازم؟
… پس از ارزیابی درست صبر و بردباری را خردمندانه دیدم. پس صبر کردم در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود…[۶۸]
و مهمترین مصلحتی که شاید باعث شد که حضرت سکوت کند و راه تقیّه را در پیش گیرد حفظ اساس اسلام و حفظ وحدت میان مسلمانان بود و شاهد بر این مدّعی خطاب آن حضرت به بریده اسلمی است که می‌فرماید: یا بریده ادخل فیها دخل فیه الناس…[۶۹]
در آن‌چه مردم وارد شدند تو هم داخل شو، زیرا امروز اجتماع آن‌ ها در نزد من از اختلاف آن‌ ها پسندیده‌تر است.
و به طور صریح حضرت درباره تقیّه خود می‌فرماید: انا نبشر فی وجوه قوم و ان قلوبنا تقلیهم…[۷۰]
ما با بعضی از مردم با بشاشت ملاقات می‌کنیم. در حالیکه دل‌های ما آن‌ ها را دشمن می‌دارد. برای آن‌که آن‌ ها دشمن خدا هستند. [ و برخورد ما با آن‌ ها از باب تقیّه] به خاطر صیانت از برادران ما هست نه [به خاطر دفاع] از جان خودمان.
و نسبت به تقیّه سیاسی سایر ائمه ♣ به تناسب به صورت اختصار در برخی از مباحث آتی به آن اشاره می‌شود.

 

مبانی مشروعیّت تقیّه
 

 

مشروعیّت تقیّه سیاسی در قرآن
 

در رابطه با مشروعیّت تقیّه سیاسی به آیاتی از قرآن کریم استناد می‌شود که دال بر بهره گرفتن از راهبرد تقیّه است. که محتوی و مضمون این آیات به عنوان یک تکلیف سیاسی برای مسلمانان اشاره دارد.
لَّا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَن یَفْعَلْ ذَالِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فىِ شىَ‏ْءٍ إِلَّا أَن تَتَّقُواْ مِنْهُمْ تُقَئهً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلىَ اللَّهِ الْمَصِیر[۷۱]
مؤمنان نباید کافران را- به جاى مؤمنان- به دوستى بگیرند و هر که چنین کند، در هیچ چیز [او را] از [دوستىِ‏] خدا [بهره‏اى‏] نیست، مگر اینکه از آنان به نوعى تقیّه کنید و خداوند، شما را از [عقوبت‏] خود مى‏ترساند، و بازگشتِ [همه‏] به سوى خداست.
آیه‌ی شریفه ابتدا بحث ولایت را مطرح می‌کند. و ضمن هشدار نسبت به پیوند ولایت با کافران به بحث تقیّه می‌پردازد. خطاب آیه چنین است که نباید هیچ کس از مؤمنان، کافران را حاکم، سرپرست و دوست و همراز و پشتوانه خود بگیرد، که اگر چنین کنند، رابطه‌ای با خداوند ندارند مگر این‌که تقیّه‌ای در بین باشد. مورد تقیّه در این جا استثنا شده است، چرا که در تقیّه ظاهرا ولایت و دوستی هست ولی در واقع ولایت و دوستی نیست.
دلالت این آیه بر مشروعیّت تقیّه به صورت فی الجمله مورد قبول شیعه و اهل سنّت می باشد.[۷۲]
و در تفاسیر در رابطه با آیه فوق به نکاتی اشاره شده است که خلاصه آن چنین است.
۱- علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه می فرمایند: « و فی الایه دلاله ظاهره علی الرخصه فی التقیّه، علی ما روی عن ائمه اهل البیت ♣ …
آیه شریفه دلالت روشن بر تجویز «تقیّه» ( به آن نحو که از ائمه اهل بیت ♣ رسیده) می نماید.[۷۳]
۲- در تفسیر صافی ذیل جمله «الا ان تتقوا منهم تقاه» از کتاب «احتجاج» از امیر المؤمنین نقل کرده که در حدیثی چنین فرمود: خدا تو را دستور به تقیّه داد تا در دین خود تقیّه نمایی، خدای متعال می‌فرماید:
مبادا بواسطه ترک نمودن تقیّه ایکه بتو دستور دادم خود را به هلاکت اندازی، که در ترک آن ریختن خون خود و خون‌های برادرانت می‌باشد، نعمت خودت را زایل و نعمت‌های آنان را هم از بین می بری و با ترک نمودن تقیّه برادرانت را در دست دشمنان دین خدا ذلیل می‌کنی، با اینکه مامور به عزیز داشتن آن‌ ها هستی.[۷۴]
اهل سنّت در مقابل استفاده امامیّه از این آیه برای اثبات مشروعیّت تقیّه چند اشکال را مطرح می کند.
۱- در این آیه سخن از تقیّه مسلمانان ازکفّار به میان آمده است، نه مسلمانان از مسلمانان. لذا بعضی طبق ظاهر آیه، تقیّه را به خوف و ترس از کفّار منحصر نموده‌اند.[۷۵]
۲- فخر رازی از مجاهد نقل می‌کند:” جواز تقیّه مربوط به، صدر اسلام و زمان ضعف مسلمانان است و بعد از نیرومندی اسلام جائز نیست”.[۷۶]
۳- بعضی از آنان از ظاهر آیه استفاده می‌کنند که تقیّه منحصر به تقیّه گفتاری است و شامل تقیّه در عمل نمی‌شود.[۷۷]
در مقابل مطلب اول، از بین اهل سنّت نظر شافعی نظیر رأی امامیّه است. که تقیّه را منحصر به کفّار نمی دانند. بلکه اگر حالت بین طوایف مسلمانان مانند حالت بین کفّار و مسلمانان شد. تقیّه به جهت حفظ نفس نیز جائز می باشد.[۷۸]
و در مقابل مطلب دوم، قول حسن بصری است که تقیّه را منحصر به صدر اسلام ندانسته بلکه آن را تا روز قیامت جائز شمرده، به دلیل این که دفع ضرر از خود واجب است. و فخر رازی این نظر را از قول مقابل، بهتر تلقی می‌کند.[۷۹]
و در مقابل مطلب سوم نیز مراغی، شمول تقیّه در این آیه نسبت به گفتار و عمل را به استنباط علما مستند می‌کند.[۸۰] و از اطلاق آن می توان به راحتی شمول آن را استفاده کرد.
« و روی عوف عن الحسن: انّه قال: التقیّه جائزه للمؤمنین الی یوم القیامه، و هذا القول اولی لانَّ دفع الضرر عن النفس واجب بقدر الامکان»[۸۱] این استدلال حسن در مورد ابدیت مشروعیّت تقیّه، استدلال به یک حکم عقلی است. و نشان می‌دهد که ادلّه مشروعیّت تقیّه تنها ادلّه نقلی نیست و بعضی از بزرگان عامه نیز با نظریه مشهور امامیّه در این جهت هم عقیده‌اند.
لازم به ذکر است که قرآن کریم اگرچه بر مشروعیّت تقیّه مهر تایید زده است ولی مورد آیه شریفه تقیّه نسبت به کفّار است و شامل تقیّه نسبت به مسلمانان نمی‌شود، مگر اینکه از راه تنقیح مناط « به این صورت استفاده می‌شود که صدور چنین حکمی قطعا برای حفظ نیروهای مسلمانان و جلوگیری از هدر رفتن بیهوده آنان در مقابل کفّار می‌باشد. و این علت ممکن است در بعضی از حالات بین دو گروه اکثریت و اقلیت مسلمانان نیز پیش آید که در این مورد نیز علت موجود شده و تقیّه مشروعیّت پیدا می‌کند.
در قرآن کریم ده‌ها آیه دیگر نیز در رابطه با مشروعیّت تقیّه سیاسی وجود دارد که بصورت تضمنی و به کمک روایات در مورد تقیّه بحث شده است از جمله:
۱- مَن کَفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئنِ‏ُّ بِالْایمَانِ وَ لَاکِن مَّن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیم[۸۲]‏
هر کس پس از ایمان آوردن خود، به خدا کفر ورزد [عذابى سخت خواهد داشت‏] مگر آن کس که مجبور شده [ولى‏] قلبش به ایمان اطمینان دارد. لیکن هر که سینه‏اش به کفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برایشان عذابى بزرگ خواهد بود
این آیه طبق نقل اکثر قریب به اتفاق مفسران شیعه و اهل سنّت اوایل اسلام در مورد عمار یاسر در مکه نازل شده است. که کفّار با شکنجه او را به بیزاری جستن از پیامبر اکرم   و به نیکویی یاد کردن از بت‌هایشان مجبور کردند و او بعد از رهایی از دست آن‌ ها چنین تصور کرد که واقعا کافر شده است. و هنگامی که گریه‌کنان نزد پیامبر شتافت و از گفتار خود نزد پیامبر خبر داد. پیامبر اکرم او را دلداری داد و فرمود: اگر باز مورد شکنجه واقع شدی، همان کاری را بکن که این بار انجام دادی.[۸۳]
بر اساس مفاد آیه، کسانی که پس از ایمان کافر می‌شوند و به اصطلاح راه ارتداد را پیش می‌گیرند، مورد غضب الهی قرار می‌گیرند، مگر کسانی که از روی اکراه و اجبار، به ظاهر، کفر را بر زبان جاری می‌کنند. ولی حریم قلب آن‌ ها مملو از ایمان و اطمینان نسبت به پروردگار است. روشن است که این استثناء « إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئنِ‏ُّ بِالْایمَانِ » مفادی جز تقیّه ندارد.
روایت بکر بن محمد، عن ابی عبدالله ☻ قال: إِنَّ التَّقِیَّهَ تُرْسُ الْمُؤْمِنِ وَ لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا تَقِیَّهَ لَهُ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمانِ قَالَ وَ هَلِ التَّقِیَّهُ إِلَّا هَذَا[۸۴]
با توجه به توضیحات بالا و حدیث امام صادق ☻ این آیه به خوبی دلالت بر مشروعیّت و مجاز بودن تقیّه می‌کند. اگرچه اباحه مطرح شده در آیه، اباحه به معنا الاعمّ است و منافاتی با این ندارد که در مواردی تقیّه واجب و یا مستحب و … باشد.
۲- وَ قَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ ءَالِ فِرْعَوْنَ یَکْتُمُ إِیمَانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَن یَقُولَ رَبىّ‏َِ اللَّهُ وَ قَدْ جَاءَکُم بِالْبَیِّنَتِ مِن رَّبِّکُمْ وَ إِن یَکُ کَذِبًا فَعَلَیْهِ کَذِبُهُ وَ إِن یَکُ صَادِقًا یُصِبْکُم بَعْضُ الَّذِى یَعِدُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یهَدِى مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّاب‏ [۸۵]
در این میان مردی با ایمان که از خاندان فرعون بود و ایمانش را از آنان پوشیده می‌داشت، گفت: آیا مردی را به خاطر این‌که می‌گوید: فقط خدا پروردگار من است، می‌کشید؟ در حالی که او برای شما از جانب پروردگارتان دلایلی روشن بر مدعای خویش آورده است؟ اگر او دروغ‌گو باشد دروغش به زیان او خواهد بود، و اگر راست‌گو باشد، دست‌کم برخی از آن‌چه به شما وعده می‌دهد به شما خواهد رسید. قطعا خدا کسی را که تجاوزکار و دروغ‌پرداز باشد، هدایت نمی‌کند.
این آیه دلالت دارد بر این که یکی از درباریان فرعون ایمان خود را کتمان کرد و افشا نکرد، در ظاهر با آداب و رسوم و فرهنگ فرعونی، هماهنگ بود اما در باطن خداپرست بود. و از موسی ☻ حمایت می‌کرد و این امر تا زمانی که فرعون، تصمیم به قتل موسی گرفت ادامه داشت.
شیوه رفتاری مؤمن آل فرعون شیوه‌ی تقیّه‌ای بود که بوسیله آن، جان و ایمان خود را از تجاوز و تعدّی، فرعونیان نجات داد.[۸۶]
هر چند سیاق آیه در جهت تایید عمل مؤمن آل فرعون است. لکن دلالت آیه به تقیّه‌ی کتمانی اختصاص دارد. و شامل سایر اشکال تقیّه نمی‌شود.
۳- أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَبَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کاَنُواْ مِنْ ءَایَاتِنَا عجَبًا
إِذْ أَوَى الْفِتْیَهُ إِلىَ الْکَهْفِ فَقَالُواْ رَبَّنَا ءَاتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَهً وَ هَیئّ‏ِْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا[۸۷]
آیا گمان کردى اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟!
زمانى را به خاطر بیاور که آن جوانان به غار پناه بردند، و گفتند: «پروردگارا! ما را از سوى خودت رحمتى عطا کن، و راه نجاتى براى ما فراهم ساز!»
در روایات در مورد اصحاب کهف وارد شده است که امام صادق ☻ فرمودند:
مَا بَلَغَتْ تَقِیَّهُ أَحَدٍ تَقِیَّهَ أَصْحَابِ الْکَهْفِ إِنْ کَانُوا لَیَشْهَدُونَ الْأَعْیَادَ وَ یَشُدُّونَ الزَّنَانِیرَ فَأَعْطَاهُمُ اللَّهُ أَجْرَهُمْ مَرَّتَیْن[۸۸]‏
«تقیّه نمودن کسی به درجه تقیّه اصحاب کهف نرسد. آن‌ ها در اعیاد (بت‌پرست‌ها) حاضر می‌شدند و زنّار[۸۹] می‌بستند( با آن‌که خدا شناس و موحد بودند) از این رو خدا پاداششان را دوبار داد.
و این نوع تقیّه نیز از نوع تقیّه سیاسی است. یعنی این که انسان ده سال یا بیش‌تر با یک قومی معاشرت کند و ایمان خود را کتمان کند تا روزی که حساس‌ترین روزهاست بیاید و موضع خود را آشکار کند.

 

تقیّه سازنده
 

از تعبیرات آیات فوق استفاده می‌شود که اصحاب کهف اصرار داشتند که در آن محیط کسی از موقعیّت آن‌ ها آگاه نشود. تا مبدا آن‌ ها را مجبور به قبول آیین بت‌پرستی کنند. و یا به بدترین وضعی آن‌ ها را به قتل برسانند. یعنی سنگسارشان کنند. آن‌ ها می‌خواستند ناشناخته بمانند تا از این طریق بتوانند نیروی خود را برای مبارزات آینده و یا لااقل برای حفظ ایمان خویش نگهدارند.
این خود یکی از اقسام تقیّه سازنده است. زیرا حقیقت تقیّه این است که انسان از به هدر دادن نیروها جلوگیری کند و با پوشاندن عقیده خویش موجودیّت خود را حفظ کند. تا در موقع لزوم بتواند به مبارزات مؤثر خود ادامه دهد.[۹۰]
۴- … وَ لَا تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلىَ التهَّلُکَه…[۹۱]
با دست خویش، خود را به هلاکت نیفکنید.
این آیه گر‌چه در مورد تشویق به انفاق و تحذیر از افتادن به هلاکت جامعه در صورت عدم انفاق نازل شده است اما می‌توان از حکم کلی آن مشروعیّت تقیّه را به اثبات رساند. زیرا با آن حکم کلی، یعنی نهی آیه از انداختن خود به هلاکت و نابودی می توان استفاده کرد که یکی از مصادیق افتادن به هلاکت، عدم کاربرد تقیّه است.[۹۲]

 

مبانی مشروعیّت تقیّه در روایات اهل‌بیت ♣
 

روایات منقول از اهل بیت ♣ پیرامون تقیّه ده‌ها روایت است. و عمده این ادلّه روایی مربوط به تقیّه سیاسی است. بسیاری از این روایات در کتاب وسایل الشیعه در کتاب «الامر بالمعروف و النّهی عن المنکر»، گرد آوری شده است و بسیاری از آن‌ ها روایات صحیحه و معتبره هستند.

 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
اشکال اولیای دم در حقوق ایران با تکیه بر قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲- قسمت ۷
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

توضیح اینکه در تمام قوانین حقوقی دنیا، برای تصرفات کودکان در امور خویش، محدودیت هایی در نظر گرفته می شود.[۱۲۶] شارع مقدس اسلام نیز افراد صغیر را از تصرف در امور خود (به جز موارد استثنایی) و تصمیم گیری در باره آن منع کرده است. بر مبنای آن چه بیان شد، در اصل عدم اهلیت صغیر برای استیفای حق قصاص، از جهت شرعی، هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد.
ب ـ تحولات تقنینی تا قانون جدید
در ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص مصوب ۱۳۶۱ آمده بود: « « هر‌گاه ولی دم صغیر یا مجنون باشد ولی او (پدر یا جد پدری) یا قیم منصوب از طرف آن ها و یا حاکم شرع» با رعایت غبطه صغیر و مجنون قصاص می کند و یا به مقدار دیه یا کمتر از دیه یا بیشتر از آن مصالحه می کند و اگر ولی دم غایب باشد و غیبت او طولانی شود، حاکم شرع ولی او است و برابر مصلحت تصمیم می گیرد. »
می دانیم که در تدوین قوانین جزایی به ویژه قانون حدود و قصاص، به طور عمده ای فتاوای حضرت امام خمینی ( ره ) مبنا بوده است ؛ اما در این ماده از قانون حدود و قصاص، در مورد صغیر از فتوای ایشان پیروی نشده است و قانونگذار پیشین، اختیارات ولی صغیر و مجنون در حق قصاص را بسیار گسترده دانسته بود ؛ به گونه ای که وی هم حق قصاص و هم حق عفو را بنا به اقتضای مصلحت صغیر دارا بود.
اما در قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰، مضمون ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص پیشین به طور کلی حذف شد و لیکن قانونگذار هیچ اظهار نظری در این رابطه ننمود.
در حقوق ایران در باب این مسئله در سال ۶۱ و سال ۷۰ دو موضوع متفاوت اتخاذ گردید. ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص مصوب سال ۱۳۶۱ مقرر می داشت:”هر گاه ولی دم، صغیر یا مجنون باشد، ولی او (پدر یا جد پدری یا قیم منصوب از طرف آن ها یا حاکم شرع ) با رعایت غبطه ی صغیر و مجنون، قصاص می کند یا قصاص را به مقدار دیه ی یا کمتر یا بیشتر از آن تبدیل می نماید و اگر ولی دم غایب باشد و غیبت او طولانی شود،حاکم شرع ولی اوست و برابر مصلحت تصمیم می گیرد.”
با دقت در این ماده و نظریات فقهی مطرح شده واضح است که قانونگذار نظر دوم را مورد قبول قرار داده بود که از نظر عملی مشکلات آن بسیار کم بود و تکلیف قاتل را به راحتی روشن می نمود.
اما قانونگذار در سال ۱۳۷۰ و به هنگام تصویب قانون مجازات اسلامی، ماده ی۵۲ را به طور کامل حذف کرد و هیچ ماده ای را نیز جایگزین آن ننمود. علت چنین عملی از سوی تدوین کنندگان قانون مجازات، تعارض این ماده با فتوای امام خمینی دانسته شده است.[۱۲۷]
جهت رفع معضلات پیش رو در باب این حالت،راه حلهای متعددی پیشنهاد گردیده است. اهم این راه حل ها عبارتند از:
یک:اداره حقوقی قوه ی قضائیه در یک نظریه ی مشورتی اظهار داشته است:” هر گاه ولی دم صغیر باشد و ولی داشته باشد (اعم از ولی قهری یا قیم قانونی) ولی یا قیم او با رعایت غبطه ی صغیر وظیفه ی تعقیب مجرم تقاضای قصاص یا تبدیل به دیه ی کمتر یا بیشتر و گذشت از مجرم را دارد و این گذشت نافذ است.”
دو:اعتقاد به بقای ماده ی ۵۲ ق.ح.ق زیرا هیچ کدام از مواد قانونی موجود درقانون مجازات اسلامی،در تضاد با این ماده نمی باشند که بر اساس ماده ی ۷۲۹ ق.م.ا مصوب ۷۰ قایل به نسخ آن شد. این نظر نمی توان چندان قابل اعتنا باشد.[۱۲۸]
سه:عمل به مفاد بخشنامه ی صادره از سوی رئیس قوه ی قضائیه در سال ۸۰ می باشد. این بخشنامه مقرر می دارد:”چون در مواردی که کلیه ی اولیای دم صغیر بوده، لکن دارای ولی قهری می باشد، قانون مجازات اسلامی، خصوصا ماده ی۲۶۶ این قانون در خصوص اختیار ولی قهری نسبت به قصاص یا مطالبه ی دیه یا مصالحه با قاتل ساکت است و فتوای فقها ی عظام نسبت به موارد یاد شده متفاوت می باشد و این امر موجب تشتت آرای محاکم و تطویل دادرسی در نظایر مورد می باشد،لذا به منظور حل مشکل از مقام معظم رهبری نسبت به موارد فوق الذکر کسب تکلیف و استفتا به عمل آمده و پاسخ و فتوای معظم له… به شرح زیر به قوه ی قضائیه ابلاغ گردید:
(( از مجموع ادله ی ولایت اولیای صغیر و مجنون چنین استفاده می شود که جعل ولایت بر آنان از طرف شارع مقدس به خاطر مصلحت مولی علیه است:بنابر این در مسأله ی مورد بحث که اولیای دم،صغیر و مجنون می باشند ولی شرعی آنان باید با ملاحظه ی مصلحت و غبطه ی آنان اقدام کند و انتخاب او نسبت به قصاص یا دیه یا عفو مع العوض یا بلاعوض نافذ است. بدیهی است که شخص مصلحت صغیر و مجنون با ملاحظه ی همه ی جوانب و از جمله نزدیک یا دور بودن او از سن بلوغ صورت می گیرد.))”
همچنین فتوای دیگری از مقام معظم رهبری با مضمون زیر راجع به این مسئله و رو به رئیس قوه ی قضائیه صادر گردیده است. این فتوا مقرر می دارد:”در مواردی که رهبری نسبت به حق ولی دم باید اعمال ولایت کند، جنابعالی به عنوان رئیس قوه ی قضائیه از طرف اینجانب اختیار دارید در گزینش قصاص یا عفو مع العوض یا بلا عوض و یا با تأخیر بر طبق مصلحت ولی دم اقدام فرمائید.”
از مواد این دو فتوا به خصوص قسمت آخر این فتوا روشن است که مقام معظم رهبری در باب این مسئله نظری خاص دارن د که قاب انطباق با هیچ کدام از نظریات قبلی نمی باشد. بر طبق نظر مقام رهبری، ولی دم حق خواهد داشت بین چهار مورد گزینش بپردازد:قصاص،عفو با اخذ دیه، عفو بلا عوض و نهایتاً تأخیر در تصمیم گیری با توجه به نزدیکی صغیر به سن بلوغ.
چهار: با توجه به اصل ۱۶۷ ق.ا.ج.ا.ا و ماده ۲۱۴ق.آ.د.ک باید قایل به این بود که قضات در این باب می توانند در مورد این مسئله به منابع فقهی معتبر و فتاوی مشهور رجوع کنند خصوصاً اینکه بخشنامه ی قوه ی قضائیه نیز نمی تواند نوعی تکلیف قانونی و حتمی برای قضات به شمار آید و اصل ۱۶۷ق.ا.ج.ا.ا بر هر بخشنامه ای اولویت دارد [۱۲۹].
اگر اولیای دم مقتول کلاً یا بعضا صغیر باشند آیا ولی قهری یا قیم آن ها اختیار قصاص یا تبدیل آن به مقدار دیه یا کمتر یا بیشتر از آن را رعایت غبطه صغار دارد ؟
نظریه اتفاق آرا مورخ ۵/۷/۱۳۸۰
۱-…
۲-اگر در فرض سئوال اولیای دم مقتول منحصر در ولی قهری باشد،ولی قهری با رعایت مصلحت صغار حق قصاص یا گرفتن دیه دارد.
۳- چنان چه قیم اولیای دم کلیه صغار،منصوب رئیس حوزه قضائی باشد نمی تواند به تشخیص خود مصلحت صغار را لحاظ نموده و اقدام به قصاص یا اخذ دیه کند. بلکه رئیس قوه ی قضائیه (۲) طبق بخشنامه ۷۵۵۹/۸۰/۱ مورخ ۲۸/۴/۱۳۸۰ اقدام خواهد کرد….
بدون شک در باب نحوه ی تصمیم گیری در چنین مواردی، مشکلات فراوانی دامنگیر قضات خواهد شد و تشتت آرای فراوانی پیش خواهد آمد و مناسبترین راهکار همانا اصلاح قانون و روشن نمودن موضع قانونگذار در این باب می باشد.
همچنین این اختلافات باعث شد که رییس قوه قضاییه جهت رفع اختلاف طی بخشنامه ای با تکیه بر اصل ۱۶۷ قانون اساسی در این خصوص تعیین تکلیف نماید: فلذا بخشنامه شماره ۱۲۸۵ مورخ ۱ / ۸ / ۷۹ رئیس قوه قضائیه خطاب به محاکم صادر شد که در بند سوم آن آمده است: « در مورد اولیای دم صغیر، در صورتی که با کبیر همراه باشند و کبار ورثه، خواستار قصاص قاتل باشند مطابق مدلول رأی شماره ۳۱ مورخ ۲۱ / ۸ / ۷۵ ردیف ۸ / ۶۴ و لحاظ قسمت اخیر ماده ۲۶۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ از نظر سهم صغار ( و نه اکتفا به تأمین آن ) اقدام شود.»
چنآن چه اولیای دم همگی صغیرند با توجه به اختلاف آرای فقها و سکوت قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ در خصوص موضوع، به دستور اصل ۱۶۷ قانون اساسی و ماده ۲۱۴ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری بر اساس منابع یا فتاوای معتبر اقدام خواهند کرد. ( شماره ۱ / ۷۹ / ۳۶۶۲ مورخ ۳۰ / ۷ / ۱۳۷۹ ) همان گونه که ملاحظه می شود به موجب بخشنامه ریاست وقت قوه قضاییه، تصمیم‌گیری در مورد حق قصاص محجورین،صغار و مجانین حسب مورد به استفاده از منابع یا فتاوای معتبر فقهی موکول شد.

 

ج ـ رویکرد قانون مجازات ۱۳۹۲
همانطور که دیدیم در قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۷۰ در خصوص محجور بودن ولی دم به صراحت ماده ای مقرر نگردیده بود ؛ ولی در قانون جدید تکلیف این امر به روشنی مشخص شده است و این یکی از جهات نوآوری قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ می باشد. [۱۳۰]
به موجب ماده ۳۵۴ این قانون « اگر مجنی علیه یا همه اولیای دم یا برخی از آنان، صغیر یا مجنون باشند، ولی آنان با رعایت مصلحتشان حق قصاص، مصالحه و گذشت دارد و همچنین می تواند تا زمان بلوغ یا افاقه آنان منتظر بماند. اگر برخی از اولیای دم، کبیر و عاقل و خواهان قصاص باشند، می توانند مرتکب را قصاص کنند لکن در صورتی که ولی صغیر یا مجنون خواهان اداء یا تامین سهم دیه مولی علیه خود از سوی آن ها باشد باید مطابق خواست او عمل کنند………. ».
قانونگذار در سال ۹۲ مفاد بخشنامه ی سال ۸۰ که استفتا از مقام رهبری بوده و ایشان نیز هم نظر با علامه حلی بوده اند را در قالب این ماده در قانون مجازات جدید گنجانده است.
گفتار دوم: ولی دم کبیر
در این گفتار ابتدا به بررسی حالات مختلف تقاضای اولیای دم می پردازیم،سپس به تحولات تقنینی در خصوص این موضوع می پردازیم.
الف ـ حالات مختلف تقاضای اولیاء دم
از مسلمات فقه اسلامی آن است که قصاص نفس و عضو، به تقاضای ولی دم منوط است. آیه ی شریفه « و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا » و آن کس که مظلوم کشته شده برای ولی او سلطه (حق قصاص ) قرار دادیم و روایات مستفیضه، بلکه متواتره ای که درباره قصاص وارد شده است، به خوبی بر این مطلب دلالت دارند که قصاص، حق مشروع ولی دم است. این بدان مفهوم است که تا ولی مقتول، تقاضای قصاص نکند، قصاص قابل اجرا نیست، اگرچه قتل و عمدی بودن آن، ثابت شده باشد. اصل این مطلب، امری مسلم است و در آن خلاف و اشکالی وجود ندارد، اما در برخی از فروعات متفرع بر آن، پرسش هایی قابل طرح است:
۱- در مواردی، قاتل، مقتول و ولی دم معلومند، اما ولی دم تصمیم خود را اعلام نمی کند، یعنی نه تقاضای قصاص می کند تا اجرا شود و نه عفو در برابر مال را به قاتل پیشنهاد می کند تا در صورت رضایت وی، مصالحه شود یا اگر پیشنهاد می کند، مورد توافق قاتل قرار نمی گیرد. آیا تا هنگام تصمیم گیری ولی دم که گاه تا مدت بسیاری به تاخیر می افتد، قاتل در زندان باقی می ماند یا تصمیم دیگری درباره وی گرفته می شود ؟
۲- در مواردی، ولی دم تقاضای قصاص کرده است، ولی پیش از استیفای آن، شخص دیگری بی آن که از ولی دم اذن بگیرد، شخص مستوجب قصاص را می کشد. آیا این قتل از مصادیق استیفای قصاص است ؟ حکم چنین شخصی چیست و اولیای دم مقتول نخست چه حقی دارند ؟
۱ ـ عدم تقاضای قصاص به وسیله اولیای دم
مواردی وجود دارد که حکم قصاص را به دلیل عدم تقاضای اولیای دم نمی توان اجرا کرد.
در عین حال، عفو قاتل به وسیله اولیای دم نیز محرز نیست. برخی از مصادیق مطلب پیشین به شرح ذیل است:
۱- گاهی با اینکه قتل، قاتل، مقتول و اولیای دم معین هستند، اولیای دم نه تقاضای قصاص می کنند تا قصاص اجرا شود و نه قاتل را می بخشند تا از قصاص رهایی یابد.
۲- ممکن است اولیای دم عفو خود از قصاص را به شرایطی منوط کنند که یا تحصیل آن برای قاتل ممکن نیست یا با اینکه ممکن است، مورد رضایت او قرار نمی گیرد، مثل اینکه در مقام مصالحه، اولیای دم مقداری پول را تقاضا می کنند که پرداخت آن برای قاتل میسر نیست یا اگر میسر است، به پرداخت آن رضایت نمی دهد.
در این موارد تکلیف دادگاه چیست ؟ آیا دادگاه می تواند فرصت محدودی را برای تقاضا و اجرای قصاص برای اولیای دم معین کند ؟ در صورت جواز، پس از انقضای این مهلت ، حق قصاص منتفی می شود یا باقی می ماند ؟ در صورت مثبت بودن پاسخ،قاتل چه وضعیتی می یابد ؟ آیا لازم است تا تعیین تکلیف در زندان بماند یا تصمیم دیگری در مورد وی گرفته شود؟ این بحث در کتاب های فقهی مطرح نشده است، ولی از مجموع ادله قصاص چند مطلب را می توان استفاده کرد.
یک: مستفاد از آیه شریفه « و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا »[۱۳۱] و ان کس که مظلوم کشته شده برای ولی او سلطه ( حق قصاص ) قرار دادیم و نیز روایات متعددی که در قتل عمدی، اولیای دم مقتول را صاحب سلطه و اختیار در قصاص قاتل می شمارند و در صورت مطالبه و تقاضای قصاص به آنان حق می دهد با رعایت شرایط دیگری که معتبر دانسته شد، حق قصاص خود را اعمال کنند، این است که این حق، به زمان معین و خاصی محدود نیست و هیچ دلیل معتبری این اطلاق را تقیید نکرده است، زیرا فرض آن است که تقاضای قصاص، به استیفا و اجرای قصاص ارتباط دارد که شرعا به اولیای دم مربوط می شود و از مرحله قضاوت و انشای حکم که به دادگاه ارتباط دارد، جداست. نهایت آن که بنابر پذیرش این قول که اجرای قصاص بدون اجازه ی ولی امر یا نماینده وی جایز نیست، بر اولیای دم لازم است هنگام اجرای قصاص، از ولی امر یا نماینده وی اجازه بگیرند.
به این ترتیب، امور مربوط به دادگاه و ادله ی فصل خصومت به وسیله ی حاکم شرعی نمی تواند اطلاق آیه و روایات مذکور را مقید سازد.
دو: ممکن است گفته شود: درست است که ادله ی قصاص اطلاق دارد و به مقتضای این ادله، حق قصاص به زمان معین محدود نیست، ولی از طرف دیگر، عدم تصمیم گیری اولیای دم در مدت زمان طولانی، موجب حرج برای قاتل و بستگان او است. عدم اتخاذ تصمیم درباره ی حق قصاص، در زمان متعارف برای این امر، مورد اشکال نیست، اما اگر بدون هیچ دلیل منطقی و با وجود تمکین قاتل برای قصاص، اولیای دم به قدری این امر را به تاخیر بیندازند که عرفاً موجب حرج برای خود قاتل یا خانواده وی شود، التزام به بقای حق قصاص در چنین وضعیتی یا عدم جواز تعیین مهلت به وسیله دادگاه برای آنان در اعلام تصمیم خود (مبنی بر تقاضای قصاص ) مشکل است. به این ترتیب اطلاق ادله ی قصاص ( هم آیه و هم روایات ) به دلیل ادله ی « لاحرج » مقید می شود و حق اولیای دم در قصاص به مواردی که حرجی برای قاتل نباشد، محدود می شود.
سه: افزون بر این،عدم تصمیم گیری درباره ی حق قصاص تا مدت زمان طولانی، مشکلات متعددی را برای دادگاه پدید می آورد. از آن جا که به طور معمول، محکومان به قصاص تا زمان اجرای قصاص در زندان باقی می مانند و در بیش تر موارد، با تامین های قوی و سنگین نیز نمی توان مرتکبان جرم قتل را از زندان آزاد کرد و از طرفی، زندانی کردن این مجرمان، صرف نظر از مخارج سنگین و صرف امکانات مادی و معنوی بسیاری که در پی دارد، موجب مشکلات و عوارض نامطلوب دیگر نیز می شود، می توان به این نتیجه رسید که عدم محدودیت اولیای دم در استیفای حق قصاص، موجب ضرر و زیان به دستگاه قضایی، سازمان زندان ها ؛ زندانیان و سر آن جام جامعه است. به این ترتیب، ادله « لاضرر » نیز در موارد ضرر و زیان مذکور، اطلاق ادله قصاص را مقید می سازد. افزون بر آن چه ذکر شد می توان ادعا کرد که گرچه ادله قصاص، از ناحیه لفظ، مطلق است، اطلاق آن ها، به زمانی انصراف دارد که به صورت متعارف برای تصمیم گیری درباره ی حق قصاص لازم است، البته این زمان در هر پرونده، متناسب با اوضاع و احوال حاکم بر آن شناخته می شود. به این ترتیب، در مواردی که ضرر و حرج موصوف نیز موجود نباشد، حاکم می تواند برای تعیین تکلیف در باره حق قصاص برای اولیای دم، مهلت تعیین کند.
چهار: در صورتی که بنابر وجوه یادشده پذیرفتیم حق اولیای دم در قصاص به مدت متعارف برای این امر، یا مدتی که حاکم تعیین می کند، محدود باشد، جای این بحث وجود دارد که اگر اولیای دم در مهلت مقرر، هیچ تصمیمی نگرفتند، حق قصاص آن ها چه وضعیتی خواهد داشت ؟ آیا این حق از بین می رود ؟ آیا به دیه تبدیل می شود یا مسئله حکم دیگری دارد ؟
گویا چه بپذیریم که اطلاق ادله ی قصاص بنا به یکی از وجوه یادشده یا وجه دیگری مقید و محدود به زمان محدود و متعارفی است که از طرف دادگاه تعیین می شود و چه نپذیریم و بگوییم: این ادله مطلق است و به مقتضای اطلاق، آن ها به زمان خاصی محدود و مقید نیستند، پس از گذشت زمان متعارف برای تصمیم گیری درباره ی حق قصاص، به هیچ عنوان نمی توان برای اجرای قصاص، قاتل را در زندان نگه داشت، مگر این که دلیل دیگری غیر از اجرای قصاص، زندانی بودن وی را توجیه کند. این مطلب مسلم است که اجرای قصاص و تصمیم گیری اولیای دم درباره آن، به طور عرفی در زمان متعارف صورت میگیرد و چون در موارد قصاص، اغلب هیچ تضمین و التزام دیگری به جز زندانی کردن قاتل ،اطمینان به تمکین وی یرای قصاص را پدید نمی اورد، ناچار برای حفظ حق اولیای دم در این زمان متعارف، قاتل زندانی می شود.
به عبارت دیگر، از لوازم عرفی اجرای قصاص، پذیرش این حد از زندان است، اما با گذشت این زمان و عدم تصمیم گیری اولیای دم در این مدت، بدون عذر معقول، نگه داشتن قاتل در زندان، هیچ توجیه شرعی ندارد، بلکه ادامه ی حبس وی مجازاتی افزون و بیش تر از چیزی است که شرعا به صورت کیفر قتل عمدی معین شده است، بدین سبب، بیش تر فقیهانی که در این زمینه از آن ها استفتا شده، این حبس را جایز نمی شمارند.
در خصوص این که آیا حق قصاص پس از مهلت مقرر، از بین می رود یا به دیه تبدیل می شود یا همچنان این حق باقی می ماند و می توان گفت: اگر اولیای دم به گونه ای با خود جانی یا حاکم توافق کنند، بر اساس آن توافق عمل می شود به این معنا که اگر توافق کردند، پس از مهلت معین، در صورت عدم تعیین تکلیف به قرینه ی این توافق به معنای عفو جانی به وسیله ولی دم است. بر این اساس پس از انقضای این مهلت، قاتل خود به خود عفو می شود و ولی دم نیز حق مطالبه قصاص را نخواهد داشت. اگر جانی و اولیای دم بر این امر توافق کردند که در مدت معین تعیین تکلیف شود و در صورت عدم تعیین تکلیف، نوبت به دیه برسد، هم بر جانی لازم است مطابق آن عمل کند، یعنی پس از گذشت مهلت معین، حق ندارد از قبول دیه، سرباز زند و هم بر اولیای دم لازم است به آن عمل کنند، یعنی پس از مهلت معین، حق ندارند تقاضای قصاص کنند.
۲ ـ اجرای قصاص بدون اذن ولی دم
در صورتی که شخصی غیر از ولی دم بدون اجازه ی وی، مسلمان محکوم به قصاص را به قتل برساند، در این که قاتل (دوم ) به قصاص محکوم شود، تردیدی نیست، زیرا قاتل نخست فقط برای اولیای دم مقتول، محقون الدم بوده، بنابراین، کشتن وی به وسیله ی دیگران بدون اجازه ی صاحب خون، از مصادیق قتل از روی ظلم و عدوان است و ادله قصاص و از جمله آیه شریفه « و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا » آن را در بر می گیرد و استحقاق قصاص قاتل بدون اذن، برای ولی دم، با شمول این مورد به وسیله ی آیه منافات ندارد. [۱۳۲]
نظیر این بحث در جرائم حدی، نظیر لواط و برخی از مصادیق زنا که مجازات آن ها قتل است {به جز دشنام دهنده پیامبر که بر شنونده آن اجرای حد قتل واجب است } نیز مطرح شده است. در آن جا، عده ای از فقیهان گفته اند که اگر شخصی غیر از امام یا نماینده وی، فرد مستحق حد قتل را بکشد، بر قاتل، قصاص و دیه نیست و گروهی در این حکم اشکال کرده و قول به عدم قصاص و دیه را نپذیرفته اند.[۱۳۳] روشن است که مساله مورد بحث ما، با این مسئله تفاوت دارد و حتی قائلان به عدم قصاص و دیه در مسئله ی اخیر، در مسئله ی نخست به قصاص قائل شده اند، زیرا خون مجرمی که به قتل حدی محکوم می شود، به صورت مطلق هدر است. نهایت آن که تصدی به این قتل، به اذن حاکم موقوف است و اگر شخص او را بی اذن بکشد، قتل در محل خود واقع شده و مرتکب آن فقط به دلیل اجازه نگرفتن از حاکم گناه کرده است (و برای آن مستحق تعزیر است ) به خلاف قتل مورد نظر بحث ما که قاتل فقط نسبت به ولی قصاص مهدورالدم است و حق قتل مخصوص به ولی دم است و قتل او توسط غیر ولی دم در غیر محل خود واقع شده و از مصادیق قتل از روی ظلم به شمار می رود بدین جهت در بین فقیهان کسی در این حکم تردید نکرده است.
متفرع بر این حکم است که تمام اختیار قاتل در دست اولیای دم مقتول قرار دارد که خود، مستحق قصاص بوده است و در این مطلب هم تردیدی نیست. آن چه جای بحث دارد و نه قانون گذار و نه فقیهان ( دست کم در محل بحث ) به آن نپرداخته اند، تعیین تکلیف قتل نخست و اولیای دم آن است. گویا فقیهان، این مورد را از مصادیق هلاک قاتل پیش از قصاص قرار داده و به این لحاظ، خود را از بحث درباره ی آن در این مساله مستغنی دانسته اند. به هر حال در اینکه حق قصاص اولیای دم درباره قاتل اول که اکنون خود او به قتل رسیده ساقط است، شبهه ای نیست، زیرا موضوع قصاص منتفی شده است[۱۳۴]، اما درباره سقوط یا عدم سقوط دیه و نیز مسئول پرداخت آن، سه احتمال مطرح است، البته فقیهان این احتمالات را در محل بحث مطرح نکرده اند و ما احتمالات مطرح شده در خصوص « هلاک قاتل » را که مورد بحث ما نیز یکی از مصادیق آن است مطرح می کنیم. احتمال نخست آن است که افزون بر سقوط قصاص، دیه نیز ساقط می شود. این احتمال را شیخ طوسی در کتاب المبسوط برگزیده، بلکه گفته است: پذیرش این نظر مقتضای مذهب امامیه است.[۱۳۵] از دیگر قائلان این قول، ابن ادریس در سرائر، محقق کرکی در جامع المقاصد، علامه حلی در مختلف[۱۳۶] و محقق اردبیلی در مجمع الفائده و البرهان هستند.
احتمال دوم آن است که دیه ساقط نمی شود، بلکه لازم است از مال قاتل (نخست ) پرداخت شود.
این نظر را فقیهانی چون، شیخ طوسی در کتاب خلاف و علامه حلی در کتاب های دیگر خود به جز مختلف، قول قوی تر دانسته اند و شهید ثانی در مسالک، این قول را به بیشتر فقیهان امامیه استناد داده است.[۱۳۷] البته در موردی که قاتل خودش را تسلیم اولیای دم نکرده مثلا فرار کرده و مرده است بسیاری از فقها حتی کسانی که قائل به سقوط دیه در فرض هلاکت قاتل هستند در این مورد به جهت وارد شدن روایت در این مورد قائل به پرداخت دیه از مال قاتل هستند در صورتی که قاتل مال داشته باشد و در صورتی که مالی نداشته باشد دیه را به عهده خویشاوندان او به نحو الاقرب فالاقرب می دانند.
در مسئله « هلاک قاتل عمدی » به غیر از دو احتمال ذکر شده، نظر دیگری مطرح نشده است. در بحث مورد نظر ما، یعنی جایی که قاتل مستحق قصاص، به وسیله دیگری کشته می شود، چون از مصادیق بحث « هلاک قاتل » است، به طور قطع، دو احتمال یاد شده قابل طرح است، اما در این مسئله احتمال دیگری نیز وجود دارد که بگوییم: دیه ساقط نمی شود و مسئول پرداخت دیه، قاتل مستحق قصاص، یعنی قاتل دوم است.
بررسی موضوع، مستلزم بحث در دو مقام است: جهت نخست بحث، از مقتضای قاعده اولیه در مقام، و جهت دوم بحث از مقتضای ادله خاص در این باب است.
جهت اول: مقتضای قاعده
بحث از این جهت، مبتنی بر این است که آیا در قتل عمدی، حکم اولی و اصلی، قصاص است و انتقال به دیه، در طول قصاص و متوقف بر رضایت قاتل است یا اینکه حکم اولی ثابت در قتل عمدی، یکی از قصاص و دیه است. مشهور فقیهان مبنای نخست را انتخاب کرده اند[۱۳۸]، ولی مبنای اخیر را برخی، از جمله ابن جنید و ابن ابی عقیل برگزیده اند. بنابر مبنای اخیر، در این که با فوت محل قصاص، دیه واجب می شود اشکالی نیست زیرا لازمه ی تخییر اولیای دم بین دیه و قصاص این است که اگر قصاص ممکن نباشد حق گرفتن دیه به قوت خود باقی است همچنان که در واجب تخییری، هرگاه یکی از موارد تخییر از بین برود، وجوب در مورد دیگر تعین می یابد.
بنا بر مبنای نخست که مشهور فقیهان امامیه آن را پذیرفته اند، چون انتقال به دیه در طول قصاص و متفرع بر تصالح دو طرف درباره آن است و موضوع تصالح نیز به دلیل کشته شدن قاتل منتفی شده است نمی توان به وجوب پرداخت دیه ملتزم شد، مگر آن که دلیل خاصی بر آن دلالت کند.
جهت دوم: مقتضای ادله خاص
در مبحث « هلاک قاتل » که مسئله ی مورد نظر ما، یکی از مصادیق آن شمرده می شود، برای اثبات وجوب پرداخت دیه به چند وجه استناد کرده اند.
وجه اول: تمسک به عموم آیه ی شریفه …فقد جعلنا لولیه سلطانا: عده ای از جمله ابن زهره در کتاب غنیه النزوع، قاضی بن براج در کتاب المهذب، ابو الصلاح حلبی در الکافی فی الفقه و نیز شیخ طوسی در کتاب نهایه گفته اند که التزام به سقوط دیه، مستلزم سلب سلطنت از ولی دم است، در حالی که به مقتضای این آیه، ولی دم در تمام موارد، سلطنت دارد. گویا استدلال به این آیه برای اثبات مدعا، تمام نیست، زیرا مراد از سلطنت در آیه تنها حق در قصاص برای ولی دم است و به همین جهت حتی در صورت زنده بودن قاتل اولیای دم سلطنتی بر گرفتن دیه از او ندارند و تنها در صورت تمایل قاتل برای پرداخت دیه می توانند از او دیه بگیرند بنابراین در آیه اصلا سخنی از دیه به میان نیآمده و روشن است که وقتی موضوع حکمی منتفی شد، التزام به حکم دیگر در صورت انتفای موضوع حکم نخست، نیازمند دلیل است.
وجه دوم: تمسک به « لایبطل دم امری مسلم » در روایات بسیاری، امامان معصوم به این امر که « هیچگاه خون انسان مسلمانی به هدر نمی رود » با تعابیر گوناگون برای اثبات دیه، علت آورده اند.[۱۳۹]
تعلیل به این مطلب نشان می دهد که شارع مقدس در هیچ موردی نخواسته است، خونی بدون قصاص یا خون بها بماند. در بحث ما نیز می گوییم: قول به سقوط دیه، مستلزم هدر رفتن خون مسلمان است.
در مقام نقد این دلیل می توان گفت: شمول این دلیل بر مقام، محل تردید است، زیرا فرض ما جایی است که جانی، جانش را برای قصاص بذل کرده و مرگ، ناخواسته براو عارض شده است و فراموش نشود که ما، بنابراین مبنا که حکم اولی در قتل عمد، قصاص است، بحث می کنیم. با پذیرش این مبنا التزام به دیه به حکم این عمومات، مشکل است. بنابراین روایت در مورد هدر دادن اختیاری خون مسلمان است نه مثل این مورد که اختیاری نیست. به همین جهت است که در همین مورد حتی طبق نظر قائلین به لزوم دیه، اگر میت خودش مال نداشته باشد و اقوام و خویشان او نیز مال نداشته باشند دیه ساقط است و مصداق ابطال خون مسلمان نخواهد بود.
 
 
 

نظر دهید »
بررسی نقش آموزش های فنی و حرفه ای وکشاورزی در توسعه خود اشتغالی از دیدگاه هنرجویان و هنرآموزان استان سمنان- قسمت ۵
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

ازطرف دیگر آموزش و پرورش عامل مهمی در کاهش نا برابری های است که در توزیع درآمد بین اشخاص وجود دارد . با اشاعه آموزش وپرورش وتشویق مردم به دریافت تحصیلات و کسب مهارتهای بیشتر درآمد آنان افزایش یافته ، رفاه اقتصادی افزون گشته واختلاف سطح درآمدها کاهش و به حد اقل قابل قبولی می رسد.

تحصیلات اضافی و کسب دانش و مهارت بیشتر موجب در یافت حقوق و دستمزد بیشتر می شود و هر قدر نسبت افرادی که تحصیلات اضافی دریافت می کنند بیشتر شود،عده بیشتری با افزایش حقوق و درآمد مواجه شده و در نتیجه سطح رفاه آنها بهتر شده و نابرابری در توزیع درآمدها کاهش پیدا می کند .(عماد زاده ،۱۳۷۶).
به عقیده ساخاروپولس و وودهال سرمایه گذاری در آموزش از راه های متعددی بر توزیع درآمد تاثیر می گذارد از جمله این راه ها افزایش سطح کلی درآمد و کاهش سطح مطلق فقر ، تغییر پراکندگی درآمد ، ایجاد فرصت های جدید برای فرزندان اقشار محروم و چرخه ای برای تحرک اجتماعی می باشد .

بطور کلی در صورت دستیابی همه اقشار جامعه به آموزش وپرورش، دانش ومهارت افراد افزایش یافته وبه تبع آن درآمد حاصل از کار آنها افزایش پیدا می کند. دراین میان احتمال موفقیت فرزندان مستعد طبقهء پایین جامعه که امکانات کافی در دست رس ندارند ، بیشتر است وآنها با برخورداری از آموزش ، دانش وتخصص لازم را اخذ وبه کار مفید و کسب درآمد بیشتر اشتغال پیدا می کنند ودر نتیجه نا برابری کاهش پیدا می کند . در اینجا ذکر این نکته ضروری است که سرمایه گذاری های آموزشی نباید منحصر به قشر خاصی شود بلکه باید همگان وبخصوص طبقهء متوسط و رو به پائین جامعه به آموزش دسترسی پیدا کنند .
همچنین به حرکت درآوردن چرخ ماشین ها ودستگاه های پیشرفته صنعتی وابسته به نیروی فکر و خلاقیت بشر می باشد .عصری که اکثر کار ها با حداقل رنج و دشواری وفقط به لطف قوه فکر وذهن انسان انجام می گیرد نیازمند انسانهای است که دانش ، مهارت وتخصص لازم را کسب کرده باشد. آموزش وپرورش به عنوان مکان تحصیل علم ودانش یکی از مهمترین مراکز تشکیل سرمایه انسانی برای افزایش بهره وری و اثر بخشی انسان می باشد .
سرمایه گذاری در آموزش وپرورش امروزه منبع مهم تشکیل سرمایه انسانی می باشد که این سرمایه انسانی عامل مهمی در رشد وتوسعه کشور ها بشمار می آید . دلیل تاکید بیش از حد بر سرمایه انسانی این است که از طریق سرمایه گذاری های آموزشی ، نیروی فنی وحرفه ای وتخصص لازم را کسب می کند وافزایش در آمد وتولید ناشی از چنین سرمایه گذاری های باعث رشد و توسعه کشور ها می شود . همچنین سرمایه انسانی بدلیل استهلاک اندک و عمر طولانی که نسبت به سرمایه های فیزیکی دارد از رشد فزاینده ای برخوردار است (عماد زاده ،۱۳۷۶ ) .
توسعه پایدار نیازمند ایجاد محل ها و بستر های مناسب برای جاری شدن در عمق فرهنگ جامعه می باشد . آموزش و پرورش به عنوان مناسب ترین بستر برای تحقق هدف های توسعه پایدار دارای رسالتها و ماموریت های عظیم وبزرگی است همانطور که تافلر[۲۰] این رسالت ونقش را با ایجاز خاصی بیان می کند که آینده توسعه جهان وپایگاه هر کشور در دنیای آینده بستگی به توانای نسل گذشته در کسب ، نگهدار ی و اعتلای سطح دانش می باشد که این توانای تا حدود زیادی وابسته به آن فرد،گرو ازافرادی ازجامعه ای است که مهارتهای خواندن ونوشتن،ارتباط وحل مساله را درک نموده باشند(لاکهیدوورسپور[۲۱]،۱۹۹۶).بنابراین برای همه کشورهای درحال توسعه بالا بردن سطح آموزش و تربیت نیروی کار محوراساسی بحث توسعه پایدار قرار گرفته است.
)۵-۲( سیستم آموزشی در جوامع مختلف
سیستم آموزش وپرورش ،دارای مراحل گونا گونی است.این مراحل باتوجه به خصوصیات سنی دانش آموزان تقسیم بندی خاص خود را می طلبد.این مراحل ممکن است در همه جوامع یکسانی خا ص را به خود اختصاص دهد و مدت یک دوره کوتاه تریا بلند تر از دوره های دیگر باشد . و درکل می توان مراحل آموزش یا سیستم آموزشی اکثر جوامع را در مراحل قبل از دبستان،ابتدای ،راهنمایی،متوسطه،ودانشگاه خلاصه کرد . حال چند نمونه ازآن رامورد بررسی قرار می دهیم.
نظام آموزشی جامع در سوئد در سال ۱۹۷۵ در سنین مختلف به این صورت بوده است ، مرحله قبل از دبستان (۳-۶) سالگی ،آموزش اساسی جامع (۷-۱۵)،سطح دوم آموزش متوسطه تلفیقی عمومی وحرفه ای (۱۶-۱۸) سالگی ودانشگاه ها وکالج های تخصوصی (۱۹-۲۱) سالگی بوده است(صفری ،۱۳۶۸) .
سیستم آموزشی در فرانسه در سال ۱۹۷۵ به این صورت که از سن(۲- ۵) سالگی مرحله قبل از دبستان (۶-۱۰)سالگی مرحله ابتدای ،(۱۱-۱۷) مرحله متوسطه به دو دور،کالج ها ومدارس لیسه های تخصوصی تقسیم می شود و(۱۸-۲۱) سالگی مرحله عالی،دانشگاه ها،مدارس عالی وموسسات فنی دانشگاهی بوده است سازمان نظام آموزشی ایالات متحده آریکا در سال ۱۹۸۱به این صورت که از سن (۳-۵)مرحله مهد کوک وکودکستان،(۶-۱۱)آموزش ابتدای ،(۱۲-۱۷)سالگی مرحله آموزش متوسطه (نظری –حرفه ای-فنی)اختصاص دارد که خود به دوره اول متوسطه و دوم تقسیم می شود (صفری ،۱۳۶۸).
در ژاپن در سال ۱۹۷۸ نظام آموزشی دارای ۱۸سال تحصیلی بوده است که اولین سال از سن ۶سالگی شروع می شود وآخرین سال تحصیلی در سن ۲۳ سالگی کامل پایان می پذیرد. البته این سالهای تحصیلی به دوره های گوناگونی تقسیم می شوند به این صورت که از سن ۳-۵سالگی مرحله کودکستان ،۶-۱۱مدارس ابتدای ،۱۲-۱۴سالگی مدارس متوسطه دوره اول ، ۱۵-۱۷سالگی مدارس نتوسطه دور دوم از۱۸سالگی تا تحصیلات عالی و دانشگاه ها ادامه دارد (صفری ،۱۳۶۸).
در کشور ایران سیستم آموزشی به این صورت است که ازسن ۴سالگی دوره مهد کودک ، ۵سالگی کامل تا۶سالگی مرحله آمادگی و از۶سالگی کامل تا ۱۱سالگی مرحله ابتدایی،و از۱۲تا۱۴سالگی مرحله راهنمایی ،واز۱۵تا۱۷سالگی مرحله متوسطه( نظری،فنی و حرفه ای ،کاردانش) ۱۸سالگی مرحله پیش دانشگاهی واز۱۹سالگی مرحله دانشگاه شروع می شودکه برحسب مقطع و رشته تحصیلی زمان آن۲-۸سال می باشد (دفتر تالیف ،۱۳۸۶)
(۶-۲( اهمیت آموزش های فنی وحرفه ای از دید گاه صاحب نظران
بحث علم برای علم یا علم برای عمل ، حرف تازه ای نیست ،آموزش فنی و حرفه ای را می توان مصداقی برای تسلط اندیشه علم برای عمل دانست.این تفکربه شیوه های گوناگون دربستر جوامع داشته است .
در یونان قدیم در۵ قرن قبل از میلاد تئوری وعمل به طور منظم رشد پیدا کرد ،از کندوکاو در اندیشه های مبدیان وفلاسفه تعلیم وتربیت میتوان به قدمت این اندیشه پی برد . هرچند این تلاشها تا قرن ۱۹ چندان تاثیری در وضعیت آموزش وبالتبع اجتماع وصنعت واقتصاد نداشت( گودرزی ،۱۳۷۰) .
از جمله اندیشمندان میتوان به نظرات کمینوس[۲۲] اشاره کرد
آدمی تنها آفریده ای است که محتاج تعلیم وتربیت است.ازتعلیم وتربیت درواقع پرورش (سرپرستی وتغذیه طفل)تادیب وتعلیم توام با فرهنگ اراده می شود.ازاین قرارآدمی متوالیا طفل (نیازمند سرپرستی)،کودک(نیازمند تادیب)ودانش آموز(نیازمندآموزش)می باشد” (کانت،۱۳۷۲، ص ۵۸) .
(( کمینوس همه مواردی که مطالعه آنها از نظر علمی سودمند است را توصیه می کند و یک ساعت از چهار ساعت درس روزانه را به کار دستی اختصاص می دهد )) ( شاتو[۲۳] ، ۱۹۹۲ ).
روسو[۲۴] کتابی دارد به نام امیل[۲۵] درآن به پرورش توانایی های ذهنی کودکان با بهره گرفتن از کار دستی وآموزش کاردستی به جوانا ن اشاره می کند.با این وجود، تا قبل از انقلاب صنعتی بین کار وآموزش هیچگونه ارتباطی نبود وآموزش حرفه ای هیچگونه جایگاهی در برنامه درس مدارس نداشت . پس از انقلاب صنعتی دیگر شیوه استاد –شاگردی جوابگوی نیازهای پیچیده فرایند تولید نبود ،شرایط ناشی از انقلاب صنعتی تحول آموزش را در جامعه آن روز ایجاب کرد وتربیت حرفه ای جزء هدفهای رسمی مدرسه درآمد . تاسیس مرکز حرفه ای خود گردان اقتصادی ومدرسه کشاورزی توسط فیلنبرگ[۲۶] مربی سوئیس از اولین تجربه های در این فرضیه است (صدیق،۱۳۷۵) .
فروبل[۲۷] برای یادگیری از راه عمل ارزش ویژه ای قائل بود . وی فرا گرفتن چیزی در زندگی از راه عمل را به مراتب بیشتر موجب رشد و پررش و نیرومندی می داند تا از راه شنیدن الفاظ ،واین نکته ها را در کتاب (باغچه کودکان ) و (پرورش آدمی) تاکید می کند .خصوصا هنگامی که کار را به مثابه یک فعالیت که شکل کمال یافته است معرفی می نماید واین نکته نیز می تواند دلالت بر ارزش ذاتی کار داشته با شد( صدیق،۱۳۷۵).
جان دیویی[۲۸] (۱۸۵۹-۱۹۵۲)عقیده داشت :کار باید محور اصلی در برنامه ریزی درسی باشد. تحصیلات آکادمیک باید با کار توام باشد(شاتو،۱۹۹۲).
دیویی بزرگترین عیب روش های معمول(قرن نوزدهم) را جدایی بین دانش وبکار بستن آن می دانست . برنامه معتبر از نظر دیویی،آن است که به تجربه روزمره کودک در خانواده و اجتماع مربوط باشد.می توان انتظار داشت که او برای کارهای خانواده وجامعه اهمیت خاص قائل باشد .این امر بخصوص در مورد کار دستی صادق است .البته لازم بذکر است که دیویی از این برنامه هدف شغلی محدود نداشت .دهه۱۹۶۰شامل حرکتی بوده که با شروع دهه ۱۹۷۰این حرکت به بار نشست مدارس متوسطه در این دوره خد را مسئول پاسخگوی به نیازهای اجتماعی دیدند وهدف ، مفهوم خود را در برنامه در سی باز یافت (صفوی ،۱۳۶۹).
درپژهشی دیگر از دید گاه لیتارت[۲۹] ،مدرسه وزندگی ،همچون خورشید وآسمان،جدایی ناپذیرند.وی مصرانه عقیده داشت که جهان را باید به درون کلاس آورد.درحقیقت تمام کارهای که بشر انجام می دهد با در نظر گرفتن توانایی های کودکان –موضوع مناسبی برای مدرسه محسوب می شد.این مدرسه به معنی واقعی مدرسه عمل بود(دریکوند،۱۳۸۰).
(۷-۲) اهمیت آموزش فنی و حرفه ای در کشورهای صنعتی جهان
اواخر قرن نوزدهم در بسیاری از کشورها آموزش یدی به عنوان بخشی از برنامه مدارس ابتدایی ومتوسطه پذیرفته شده بود.این آموزش بعنوان آموزش عمومی ویا آموزشی که نوعی آمادگی حرفه ای کلی ایجاد کند ،مفید تشخیص داده شده بود.با آغاز قرن بیستم ،ازطریق مدارس علاقه فزاینده ای نسبت به آموزش حرفه ای ویژه درشرف تکوین بود.
تاسال ۱۹۰۰در کشورهای صنعتی اروپا و آمریکای شمالی،سه سطح حرفه با آموزش های خاص هر سطح پدید آمده بود.سطوح عالی مدیریت و پژوهش های علمی وفنی ،اشکال سازمان یافته دنیای صنعتی را تشکیل می داد و تصدی آنها باآموزش های عالی و پیشرفته نیاز داشت .این آموزش ها ،معمولا در دانشگاه ها وموسسات وابسته ارائه می شد . در کشور آلمان ۹ دانشکده فنی وجود داشت.این دانشکده ها از پایگاه دانشگاهی کاملی برخوردار بودند و همگام با پیشرفت صنعت ،نیازهای پژوهشی و آموزشی را تامین می کردند . رقم شرکت کنندگان در این مدارس ،بالغ بر کل دانشجویا دانشگاه های آلمان بود کارکنان فنی ،دوره های آموزشی لازم را در مدارس فنی، تخصصی در سطح دبیرستان که به تعداد فراوانی وجود داشت ، می گذراندند. این مدارس تقریبا برای هریک ازرشته های تجاری، کمک مهندسی ،بازرس فنی، سرپرست،سرکارگر وغیره تربیت می کردند.مدارس نیمه وقت که آموزش های عملی ضمن کار ونیز آموزش ابتدایی را به عهده داشتند درآلمان به خوبی سازمان یافته بود وبه عنوان جنبه مهمی از آموزش پایه ، در بسیاری از شهرها کسترش پیدا کردند . این آموزش، دربسیاری ازمکانها اجباری بود . مدارس حرفه ای ومدارس متوسطه فنی نیز با آموزش های بازرگانی وصنعتی همت می گماشتند .
در فرانسه ،دانشگاه پاریس وچند دانشگاه دیگر تا سال ۱۹۰۰حدود ده موسسه دایر نمودند،که به مطالعات وآموزشهای تخصصی درزمینه علوم کاربردی مختلف نظیرصنعت چرم ،شیمی کاربردی، رادیولوژی ،اپتیک(فیزیک نور) وغیره اختصاص داشت.افزون برآن تعدادی مدرسه عالی که مستقل از دانشگاه بود ،وجود داشت.این مدارس،آموزش های تخصصی سطح بالا وتربیت افرادی نظیر مدیران ومهندسین راه ساختمان و مهندسین معادن را برای موسسات مختلف دولتی بعهده داشتند.آموزش های فنی سطح متوسطه ،در فرانسه بسیار متنوع بود . چهار مدرسه ناحیه ای برای تربیت کمک مهندسین دایر شده بود. آموزش سرکارگرها وکارگرانی که مسولیت های متوسط بعهده داشتند، توسط دومدرسه فوق ابتدایی انجام می شد.در سال ۱۸۹۲آموزش های فنی وحرفه ای درجه سه ، در نظام آموزشی عمومی فرانسه گنجانده شد . این قبیل آموزش ها توسط مدارس حرفه ای ابتدایی ،که بوسیله وزارت بازرگانی و صنعت اداره می شد ،صورت گرفت.
انگلستان در سال ۱۹۰۰تعدادی بالغ بر دوازده مدرسه مهندسی و علوم کاربردی داشت که برخی از آنها وابسته به دانشگاه ها وپاره ای در حاشیه دانشگاها بودند ، علاوه برآن ۳دانشکده علوم ومعدن شناسی ومهندسی در لندن تاسیس شد ،که آموزش های فنی سطح عالی وبرخی از جنبه های تحقیقی رابه عهده داشتند . تعدادفزاینده ای پلی تکنیک ودانشکده های فنی توسط مسولان محلی ایجاد شد ،تا کار تربیت انواع مختلف تکنیسین ها را انجام دهد . مسولیت های آموزش های درجه سوم بعهده مدارس رسمی شبانه محول شده بود .
در ایالت متحده آمریکا،آموزش فنی عالی درقرن نوزدهم بخوبی سازمان یافته بود. نخستین مدرسه پلی تکنیک درسال ۱۸۲۴،دومین آن درسال ۱۸۶۵دایر شد . این موسسه، مطالعات فنی سطوح پایین که به شیوه سنتی در حین کار صورت می گرفت ،رو به کاهش نهاد وکارایی آن برای صنایعی که می رفتند تا تولید انبوه داشته باشند ،مورد سوال واقع شد.
(۸-۲)آموزش فنی وحرفه ای در اروپای شرقی
پس ازجنگ جهانی دوم همه کشورهای اروپای مرکزی وشرقی از الگو نظام آموزشی اتحاد شوروی تبعیت می کردند(ارچر[۳۰]،۱۹۷۹).ودر نتیجه نظام های آموزشی این کشورها خیلی شبیه به هم بنظر می رسد بویژه ازنظر کارکرد ساختارو بازدهی کمی .با این حال پس از جنگ بر نظام های که سنت های دراز مدت و دیرین ویژه خود را داشتند،دگرگونی های تحمیل شد(گرونر،۱۹۷۵). که می توان به کشورهای لهستان ،مجارستان چک و اسلواکی نام برد وتا پایان دهه ۱۹۸۰ بین ۸۰تا۸۵درصد از فارغ التحصیلان مدارس ابتدای وارد مدارس حرفه ای می شدند.
نظام آموزشی در این کشورها مشتمل بر دوره ابتدای که تا کلاس هشتم دایراست می باشد. دانش آموزان از سنین ۶تا۱۴ در این مدارس به تحصیل مشغول می شوند وفارغ التحصیلان این مدارس می توانند از میان ۳نوع مدرسه متوسطه عمومی –مدارس حرفه ای مقدماتی – مدارس حرفه ای متوسطه یکی را انتخاب کنند.
ازعمده ویژگی های نظام آموزشی فنی و حرفه ای ،تخصصی کردن زیاد از حد این نظام بود. مدارس حرفه ای مقدماتی دانش آموزان را برای ۲۵۰شغل ومدارس متوسطه تقریبا برای ۳۰۰شغل تربیت می کنند(کروتینگر[۳۱]،۱۹۹۱) .
(۹-۲)آموزش فنی وحرفه ای در اروپا
سوئد آلمان و انگلستان همگی به خاطر فن آوری پیشرفته د رمحصولات صنعتی و صادراتی باکیفیت عالی خود شهره اند ،محصولاتی که در طول زمان بر نیروی کار بسیار کارآزموده ای اتکاه داشته اند.در سوئد ازسال۱۹۳۰که دوران رکود اقتصادی بود حکومت های محلی به منظور کمک به جوانان ،مدارس آموزش فنی و حرفه ای بسیاری ایجاد کردندکلیت دروس آموزش فنی و حرفه ای جدید وبیش تر با مشاغل بخش خدمات دولت ،رفاه اجتماعی متناسب بود.
در دهه۱۹۷۰لغایت۱۹۸۰شاهد گسترش سنگین مسیرهای حرفه آموزی بود.در سال ۸۴-۸۵حدود سه چهارم دانش آموزان وارد مسیرهای آموزش فنی وحرفه ای شدند رقابت برای ورود در پاره ای از مسیر ها بیش از مسیرهای آموزش عمومی بود.هزینه سرانه آموزش فنی و حرفه ای مدرسه محور بسیار زیاد می باشد احتمالا بالاترین هزینه را در جهان درمقایسه با تولید ناخالص ملی ونیزمقایسه با قدر مطلق هزینه سرانه،داراهستند.هزینه های سرانه یژه در مسیرهای آموزش فنی و حرفه ای در دوره متوسطه بسیار بالاترند(سو[۳۲]،۱۹۸۶).
(۱-۹-۲)آموزش فنی وحرفه ای درآلمان:
آموزش فنی و حرفه ای نوین درآلمان بشکل نظام دوگانه (استاد شاگردی) می باشد که از شهرت گسترده ای برخوردار است این حرفه ها حدود ۴۲۰عنوان مختلف می باشد . اما بیش از نیمی از کارآموزان در ۲۵حرفه متمرکز هستند طول دوره حرفه آموزی به سابقه آموزشی بستگی دارد و حرفه ها فرق می کند.به طور معمول دوره ها سه سال است.در سال ۱۹۸۶حدود۶۰در صد از داوطلبان کارآموزی آموزش فنی وحرفه ای که با حضور پاره وقت در مدرسه همراه اس دارای گواهینامه دوره اول متوسطه بودند. وزمان کارآموزی در هفته نزدیک به ۳۰ساعت می باشد .
آرمان بلند نظام آموزش دوگانه بسیارمدیون ردلف کرشن استاینر است که بر نقش محوری کاردر پرورش خصلت ها و نیز تکوین زندگی اجتماعی معنادار تاکید داشت (شوئن فلت[۳۳]،۱۹۸۶).
در پژوهشی که در سال ۱۹۸۹فونژیلاردی وشولتز بهبررسیبزرگی اشاره می کنندکه درآن نشان داده شده است که۵۰درصد کسانی که آموزش فنی وحرفه ای راگذرانده اند به قرارداداستخدام در شغلی دست یافته اند که باآموزش آنها تناسب دارد.
(۲-۹-۲)آموزش فنی وحرفه ای درانگلستان:
آموزش فنی و حرفه ای بطور رسمی درانگلستان طی چهار دهه بین ۱۹۵۰تا ۱۹۹۰اقتصاد انگلستان رشد تقریبا سریع پیدا نمود(پرری[۳۴]،۱۹۷۶).
در دهه ۱۹۸۰تحول نسبتا عمده ای به آموزش وتربیت فنی وحرفه ای پدید آمد که برمبنای باورهای دو گانه ای استوار بوده،به این ترتیب که از یک سو آموزش وتربیت فنی وحرفه ای سطح بالا بایدبه نیروهای بازار واگذارشودودولت از در گیر شدن درآن اجتناب کند،واز سوی دیگر آموزش وپرورش بطور کلی باید با نیازهای صنعت وتجارت ارتباط بیش تری داشته باشد (فیرلی[۳۵]،۱۹۹۱).
(۳-۹-۲)آموزش فنی وحرفه ای در ژاپن :
آموزش فنی وحرفه ای در سالهای پیشتردر مدارس ژاپن حضور داشت اما در طی دهه۱۹۵۰تا۱۹۶۰که همراه بارشد سریع صنعتی بود بسیار از شرکتهای بزرگ ژاپنی بادقت زیاد از میان دانش آموزانی که۹سال آموزش اجباری را گذراندن وبه ۱۵سالگی رسیدن درداخل محوطه خود مدارس حرفه ای برای آنها آماده وکارگران خود راپیدا کنندگان عمده آموزش فنی وحرفه ای مدرسه محور،بعد از دوره متوسطه ،مدارس خصوصی هستند که از یارانه دولت استفاده می کنند. اما چندان درگیرمقررات ونظارت دولت نیستند۷۵درصد در رشته عمومی وبیشتر از ۲۴درصد در هنرستانهای فنی وحرفه ای مشغول بتحصیل هستند(ساکو[۳۶]،۱۹۹۱).
(۴-۹-۲)آموزش فنی وحرفه ای در چین :
آموزش فنی وحرفه ای در چین از زمان تاسیس جمهوری خالق چین در۱۹۴۹ تا کنون تغییرات بسیار مهمی را درجریان توسعه به خود تجربه کرده است.دولت چین به سیطره آموزش عمومی بر دور دوم متوسطه به مثابه بزرگترین نقطه ضعف ساختار آموزشی نگاه می کرده است و بهترین راه حل این مشکل را توسعه آموزش فنی وحرفه ای در این دوره می دانست. علاو بر آن ، توسعه آموزش فنی وحرفه ای فرا متوسطه در موسسات و آموزشکده ها مورد تشویق قرار گرفت . با افزایش ظرفیت اجرای دوره های کوتاه مدت آموزش فنی وحرفه ای مورد توجه واقع شد.در دهه ۱۹۸۰ دولت چین از سیستم بسیار متنوعی برخوردار بوده که ویژگی آن نا برابری در توسعه وروش های اجرا در مناطق مختلف است . سمت گیری به سوی حرفه ای کردن آموزش و پرورش نتیجه تغییرات عمده اقتصادی ،اجتماعی وسیاسی بوده که در کشور اتفاق افتاد(تسانگ[۳۷]،۱۹۹۱).
با اجباری شدن آموزش پایه به ۹سال فارق التحصیلان به آموزش متوسطه عمومی ومدارس حرفه ای ادامه تحصیل دهند در سال ۱۹۹۰تعداد۴۸در صد دانش آموزان چین در مدارس شاخه فن یو حرفه ای تحصیل می کنند(همان منبع).
(۵-۹-۲)آموزش فنی وحرفه ای در امر یکا ی لاتین:
آموزش رسمی فنی و حرفه ای در اواخر قرن نوزدهم در آرژانتین ۱۸۹۹در کلمبیا ۱۹۰۳در مکزیک ۱۹۲۱با ایجاد اولین مدرسه فنی دولتی دایر گردید و در اکثر این کشورها مدارس فنی ودولتی تحت نظارت ادارات کل دولتی و موسسات ملی آموزش فنی ومهارت آموزی هدایت می شدند .
در مکزیک برای سال تحصیلی ۱۹۹۰-۱۹۸۹ثبت نانم کنندگان دوره دوم متوسطه فنی و حرفه ای ۳۹/۳درصد از کل دانش آموزان دوم متوسطه را تشکیل می دهند(دی ایبارولا[۳۸]،۱۹۹۱).
آموزش در هر دو کشور کلمبیا و برزیل از اهمیت خاصی برخوردار است بیش ترین رشته هاو بیش ترین تعداد کارآموز را در آمریکا ی لا تین دارند. که این شاخه درآغاز دهه ۱۹۷۰ حدود نسبی از ثبت ام کنندگان متوسطه را به خود اختصاص می داد (گالارت،۱۹۸۸).اکثر مدارس فنی و حرفه ای در آمریکاه لاتین دانش آموزان خود را طوری آماده می کردند که هم بعنوان تکنسین مشغول کار شوند و هم به تحصیلا خود ردسطوح عالی ادامه دهند(دی ایبارولا[۳۹]،۱۹۹۱).
سا لهاست که د رسایر کشورها از توسعه آموزش فنی و حرفه ای بر اساس چند فرضیه حمایت می شود فارغ التحصیلان آموزش فنی و حرفه ای بسیار مولدتر از فارغ اتحصیلان آموزش عمومی هستند آموزش فنی و حرفه ای راهکارمناسبی برای جوانان بیکاری است که به دانشگاه راه نمی یابند ؟آموزش فنی و حرفه ای نسبت به آموزش عمومی سرمایه گذاری کارآتری است؟آموزش فنی و حرفه ای انتقال از مدرسه به محیط کار را آسان می سازد و تقاضا برای رفتن به آموزش عالی را کاهش می دهد(نفیسی،۱۳۸۲).
(۶-۹-۲)آموزش فنی وحرفه ای در ایران :
آموزش و پرورش فنی و حرفه ای تاریخی به قدمت تاریخ تمدن و فرهنگ جوامع دارد، چرا که تمدنها به مدد اندیشه و یاری فنون و حرف در ادوار تاریخی به وجود آمده اند. اولین هنرستان آموزش فنی وحرفه ای را کوروش تاسیس کردکه کارآموزش طراحان و موبدان را برعهده داشت(سایت آفتاب[۴۰]).
نخستین مدرسه آموزش فنی و حرفه ای به صورت کلاسیک به همت میرزا تقی خان امیر کبیر به نام دارالفنون (۱۲۰۸ )تاسیس گردید که درآن دروس علمی- فنی- نظامی و پزشکی تدریس می شد واولین هنرستانها فنی که با مشارکت کشور آلمان به نام هنرستان صنعتی تهران(هنرستان فنی شهید بهشتی فعلی در منطقه ۱۲ تهران) در سال ۱۲۸۶ هـ.ش با رشته های فلزکاری، درودگری، برق و … تاسیس گردید که دوره تحصیل این مدارس ۶ سال بود. دارندگان گواهینامه ششم ابتدایی در این قبیل مدارس پذیرفته می شدند.
از اوایل سال ۱۳۰۱ این مدارس صنعتی در شهرهای بزرگ تبریز، اصفهان، مشهد مورد توجه قرار گرفت. در سال ۱۳۴۴ در اهواز و قزوین، در سال ۱۳۳۵ در زاهدان و یزد ، در سال ۱۳۳۶ در کرمان و ارومیه در سال ۱۳۳۸ در رشت و ساری، در سال ۱۳۳۹ در کرمانشاه و در سال ۱۳۴۰ در اراک و کاشان وسپس در سایر استان های سراسر کشورهنرستان های فنی دایر گردید.
آموزش فنی وحرفه ای وکشاورزی درسال ۱۳۵۳در سه زمینه صنعت ،خدمات وکشاورزی بشکلی گسترده ونو در وزارت آموزش وپرورش وبا سه مدیرکل جداگانه ودراستانها زیر نظر معاون فنی وحرفه ای و کشاورزی طراحی وتوسعه یافت.این روند با استقبال زیادی از طرف خانواده ها روبرو شد،اما در سالهای ۱۳۶۱لغایت۱۳۶۴این آموزش در وزارت آموزش و پرورش به یک مدیرکل باعنوان مدیرکل دفترآموزش های فنی و حرفه ای وکشاورزی ودراستانها به گروه آموزش های فنی و حرفه ای تقلیل یافت. در سال ۱۳۷ شاخه کاردانش کنار هنرستانهای فنی وحرفه ای با هدف تربیت نیروی کارگر ماهر برای ایجاد اشتغال طراحی گردید.
(۷-۹-۲)آموزش فنی و حرفه ای در استان سمنان:
تاریخ آموزش فنی و حرفه ای وکشاورزی در استان سمنان بسال ۱۳۴۶ برمی گردد که در رشته های برق ۱۸ نفر، صنایع فلزی ۱۵ نفر و اتومکانیک ۱۵ نفر با مدیریت هنرستان مهندس حسین صادقی به صورت مختلط (دختر و پسر) در دو شیفت ۱۵/۷ تا ۵/۲ و ۳ تا ۸ شب هنرجو پذیرش نمود و آموزش دروس تخصصی هر رشته ۳۴ ساعت در هفته که احتساب ۳۰ هفته آموزش در سال ۶۱۲۰ ساعت آموزش در مدت ۶ سال ۶۱۲۰=۶×۳۰×۳۴ شامل می گردیدشروع شد.
درحال حاضر بر هنرستانها ی فنی و حرفه ای استان در سه زمینه صنعت ،خدمات وکشاورزی ۱۷واحد آموزشی دولتی ۴هنرستانها غیر انتفاعی و۲هنرستان وابسته جمعا۲۳هنرستان در۱۹رشته فعال می باشد. فرآوانی هنرستانهای استان بشرح جدول (۱-۲)ذیل می باشد.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 

 
حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق محفو
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 93
  • 94
  • 95
  • ...
  • 96
  • ...
  • 97
  • 98
  • 99
  • ...
  • 100
  • ...
  • 101
  • 102
  • 103
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • تاثیر عوامل ژئوپلیتیک بر رژیم حقوقی دریای خزر با تاکید بر خطوط انتقال انرژی- قسمت 7
  • پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | عقد استصناع و قراردادهای مشابه – 8
  • اخلاق در بوستان- قسمت 4
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی با موضوع طراحی و ساخت یک واحد رآکتور بی هوازی ترکیبی در شهرستان ...
  • بررسی میزان بیان ژن آلفا آمیلاز کبدی به روش Real time PCR در بافت کبد موش های نرمال و چاق- قسمت ۴
  • بررسی عوامل موثر بر گرایش دانشجویان رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی به تماشای برنامه های ورزشی شبکه های تلویزیونی ملی و ماهواره ای- قسمت ۴- قسمت 2
  • احساس عدالت و رابطه آن با گرايش های سياسی مطالعه شهر تهران- قسمت 58
  • مطالب با موضوع دکتری - بررسی روایات کیکاووس در متون اساطیری، حماسی، تاریخی ایران ...
  • مقایسه مؤلفه های شکل دهنده به راهبردهای سیاست خارجی آمریکا در دوران بوش و اوباما در خاورمیانه- قسمت ۱۳
  • مقایسه بازشناسی جلوه¬های چهره¬ای هیجان¬های بنیادی در افراد با اختلال سلوک زودآغاز و دیرآغاز- قسمت ۲
  • مصرف کراتین غذایی تقریباً نصف نیاز بدن به کراتین را تأمین می­ کند و باقیمانده آن مخصوصاً وقتی کراتین مصرفی روزانه برای تامین نیاز روزانه بدن کافی نمی ­باشد، از طریق سنتز از آمینو اسیدهای گلیسین، آرژنین و متیونین تأمین می­ شود. برای سنتز کراتین، مولکول گلی
  • تحول گفتمان ادبی دو نسل از داستان نویسان معاصر ایران- قسمت 19
  • ارایه روشی برای افزایش کارایی پردازش تصاویر بوسیله مدل نگاشت کاهش- قسمت ۴- قسمت 2
  • دانلود مطالب درباره بررسی شاخصهای مؤثر در ارتقای امنیت زنان در فضاهای عمومی با رویکرد مشارکتی
  • تأثیر شدت نور بر مراحل رشد رویشی و زایشی نخود- قسمت 45
  • تبیین تعهد به برند بر اساس شخصیت برندها در بازار لوازم خانگی استان گیلان بر اساس یک مدل علّی- قسمت ۴- قسمت 2
  • رویکرد قانون تعیین تکلیف ثبتی اراضی و ساختمان های فاقد سند رسمی در حل و فصل اختلافات ملکی- قسمت ۵
  • بررسی رابطه چندگانه ویژگی های شخصیتی و سبک های یادگیری دانش آموزان متوسطه نظری شهرستان بیجار- قسمت ۳
  • دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه – ۱) افکار خودکار ( اتوماتیک ) : – 4
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره تمایز بین بازده مثبت و منفی در تعیین رابطه بین قیمت ...
  • تبیین مبانی مسئولیت کیفری ناشی از سوء مصرف مسکرات و مواد روانگردان- قسمت 9
  • تبیین دلیل نیاز اعمال حقوقی به اعلام اراده- قسمت 8
  • اخلاق تبلیغ در سیره رسول الله (ص)- قسمت ۱۴
  • دانلود پایان نامه درباره بررسی مقایسه ای آمادگی دستگاه های اجرایی ستادی استان سیستان و بلوچستان در ...
  • ماهیت حقوقی شرط فاسخ در قراردادها- فایل ۲
  • تعیین رابطه بین بازاریابی داخلی و رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش تعدیل گر رهبری توزیعی (مورد مطالعه شعب بانک ملت استان ایلام)- قسمت ۵
  • بررسی رابطه بین اخلاق حرفه ای و هوش معنوی در مدیران دبیرستان های شهرستان مشهد- قسمت ۱۱
  • مقایسه¬ی-سبک¬های-یادگیری،-ویژگی¬های-شخصیتی-و-عملکرد-تحصیلی-دانش‌آموزان-عادی-و-ناتوان-یادگیری- قسمت ۳
  • رابطه بین درک شنیداری و به کارگیری راهبردهای فراشناختی، شناختی و اجتماعی- عاطفی بر اساس عملکرد فارسی آموزان غیرایرانی- قسمت ۳
  • کاربرد داده کاوی در کشف دانش پنهان میان داده های سامانه ۱۳۷ شهرداری ...

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان