۲-۱۲-۸)تحقیق دکتر ساسان مهرانی:
دکتر ساسان مهرانی در سال ۱۳۷۹ تحقیقی درباره تأثیر فشار بودجه زمانی بر رفتار حسابرسان تحت تئوری عدالت نسبی انجام داد. نتایج تحقیق بیانگر آن بود که بروز رفتارهای غیرحرفه ای در ایران نیز وجود داشته که مهمترین دلایل این امر فشار بودجه زمانی، فشار مدیر پروژه، عدم نظارت کافی و عدم اهمیت برخی مراحل می باشد. ضمن اینکه بیشترین رفتار غیرحرفه ای مربوط به انجام ندادن برخی از مراحل حسابرسی و عدم پیگیری برخی از موارد می باشد. همچنین بروز رفتارهای غیرحرفه ای در بررسی ساختار و رعایت کنترلهای داخلی بیش از موارد دیگر نظیر موجودی نقد و کالا می باشد. (مهرانی، ۱۳۷۹)
در سال ۱۳۸۲ دکتر ساسان مهرانی و مهدیس نعیمی در تحقیق دیگری با عنوان تئوری اخلاقی و تأثیر فشار بودجه زمانی بر رفتار حسابرسان مستقل به بررسی این موضوع می پردازند.( مهرانی و نعیمی،۱۳۸۲) فرضیات مطرح شده در این تحقیق به شرح زیر می باشد:
حسابرسان معتقد به رعایت موازین اخلاقی می باشند.
حسابرسان مقید به رعایت اخلاق حرفه ای می باشند.
فشار بودجه زمانی منجر به کمتر گزارش نمودن زمان واقعی انجام کار می باشد.
فشار بودجه زمانی منجربه انجام ندادن برخی از مراحل حسابرسی می شود.
بروز رفتارهای غیرحرفه ای در حسابهای مورد رسیدگی یکسان نمی باشد.
اطلاعات مورد نیاز این تحقیق به وسیله پرسشنامه گردآوری شد و نتایج روش های آماری حاکی از تأیید تمامی فرضیه های آماری بود.
نتایج تحقیق بیانگر آن بود که هرچند حسابرسان خود را معتقد و مقید به رعایت اخلاق حرفه ای می دانند، اما در برابر فشار بودجه زمانی اقدام به اعمال رفتارهای غیرحرفه ای می نمایند. همچنین نتایج نشان می دهد که متناسب با افزایش فشار بودجه زمانی، احتمال بروز رفتارهای غیرحرفه ای نیز بیشتر می شود. ضمن آنکه
حسابرسان معتقدند احتمال بروز این گونه رفتارها در دیگر حسابرسان بیشتر از خود آنان می باشد. و احتمال بروز رفتارهای غیرحرفه ای در حسابهای مختلف یکسان نمی باشد.
۲-۱۲-۹)تحقیق محمد کاشانی پور و حسین فخاری:
محمد کاشانی پور و حسین فخاری در سال ۱۳۸۵ طی تحقیقی به بررسی سودمندی اقلام صورتهای مالی در پیش بینی زمان لازم برای حسابرسی شرکت می پردازند. فرضیات این تحقیق به شرح زیر می باشد:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
تغییرات در بودجه زمانی حسابرسی بر اساس مدلهای مبتنی بر اقلام صورتهای مالی قابل پیش بینی است.
با افزایش تعداد متغیرهای پیش بینی کننده در مدل مبتنی بر اقلام صورتهای مالی، پیش بینی بهبود معناداری نمی یابد.
برای آزمون فرضیه اول از مدل رگرسیونی ساده و برای آزمون فرضیه دوم از مدل رگرسیونی چند متغره استفاده شد. شواهد آزمون آماری انجام شده بیانگر وجود همبستگی مثبت بین اقلام صورتهای مالی با زمان حسابرسی می باشد که بسته به نوع متغیر حسابداری میزان همبستگی متفاوت می باشد. متغیرهای دارایی جاری و بدهی جاری بیشترین همبستگی را در کل دوره تحقیق با متغیر وابسته تحقیق داشتند. نتایج نشانگر توانایی بالای رگرسیون چند متغیره در پیش بینی زمان حسابرسی بود. (کاشانی پور و دیگران، ۱۳۸۵)
حسابداری
در حقیقت بیشتر تحقیقات فوق الذکر تلاش نموده اند تا رفتارهای حسابرسان را به عنوان حلقه ارتباطی بین بودجه و عملکرد بررسی نمایند. در تحقیقات انجام شده به بررسی اثرات بودجه زمانی بر عملکرد پرداخته شده، حال آنکه این رابطه دوسویه می باشد. بودجه و عملکرد همواره یکدیگر را تحت تأثیر قرار می دهند، نه تنها بودجه عملکرد را تحت تأثیر می گذارد، بلکه عملکرد نیز بودجه را تحت تأثیر قرار میدهد، که این واقعیت از نظر محققان به دور مانده است. از سوی دیگر در تحقیقات انجام شده به انحرافات بودجه زمانی و نقش آن در برنامه ریزی و تهیه بودجه های آتی پرداخته نشده است. بنابراین این مطالعه از چند طریق می تواند برای بودجه بندی و حسابرسی مفید باشد:
تحقیقات در زمینه حسابرسی که ماهیت درونی ارتباط بودجه و عملکرد را بررسی نماید، بسیار نادر است. تحقیقات بسیار معدودی این شکل از محیط سازمانی را شناسایی و تئوری های مربوطه را آزمون کرده اند.
تحقیقات بودجه بندی و عملکرد در تمامی محیط های مدیریتی اهمیت بالایی دارند، این تحقیقات در حسابرسی به ویژه هنگامی که با تأثیر رفتاری عملکرد مواجه هستیم، نیز سودمند خواهند بود.
موسسات حسابرسی همواره با تضاد بالقوه بین بودجه زمانی سخت و حفظ استانداردهای کیفیت حرفه ای روبرو هستند. وجود این تضاد در استانداردها و دستورالعمل های حرفه ای تأکید شده است که بیانگر نگرانی در مورد تأثیر کمتر بودجه شدن ساعات کار حسابرسی بر کیفیت حسابرسی است. ارتباط نامتقارن انحرافات بودجه زمانی در برنامه ریزی حسابرسی، ممکن است منجربه کاهش اثربخشی حسابرسی شود.
تئوری های عدم تقارن انحرافات بودجه ای کمتر مورد آزمون قرار گرفته اند و یافته های مربوط به آن نیز متفاوت می باشد، به طور مثال لئون و ریچ در سال ۲۰۰۲ ارتباط بین انحراف بودجه سال گذشته و تعیین بودجه جاری را نامتقارن یافتند، در حالیکه فیشر در سال ۲۰۰۶ ، این ارتباط را متقارن یافت. در حقیقت این مطالعه، تئوری مزبور را در یک حوزه جدید ( حسابرسی ) آزمون مینماید.
در این تحقیق ماهیت پویای ارتباط بین عملکرد و بودجه به سطوح پایین کارکنان تسری پیدا مینماید، چراکه در تحقیق حاضر از زمان بودجه شده و واقعی برای کل تیم حسابرسی( شامل مدیران، سرپرستان، حسابرسان ارشد، حسابرسان و کمک حسابرسان) به عنوان مبنای تحقیق استفاده شده است.
خلاصه فصل:
در این فصل ماهیت و تعریف حسابرسی ارائه شد. مراحل انجام حسابرسی صورتهای مالی مطرح و به دلیل تمرکز تحقیق بر برنامه ریزی، این مرحله از حسابرسی به ویژه بودجه های زمانی به طور کامل تشریح و اهمیت و کاربردهای بودجه زمانی مورد بحث قرار گرفت. عوامل موثر در تعیین بودجه زمانی و سیستم های کنترل مدیریت در موسسات حسابرسی مطرح شد و در نهایت کنترل بودجه ای و تجزیه وتحلیل انحرافات و کاربردهای آن تشریح شد. در بخش پایانی فصل نیز بر تحقیقات انجام شده در زمینه بودجه زمانی و نتایج بدست آمده اشاره شد.
فصل سوم
مقدمه
کلیات تحقیق
ساختار تحقیق
روش تحقیق
جامعه آماری
جمع آوری داده ها و روش نمونه گیری
مدل آماری و متغیرهای تحقیق
تجزیه و تحلیل داده ها
۳-۱)مقدمه:
هدف از انجام تحقیق کشف واقعیت است. این واقعیت با کاوش و روشنگری روابط منطقی مربوط به ویژگیهای اجزای موضوع تحقیق حاصل می شود. بنابراین هر پژوهشگر باید پس از تعیین موضوع به گزینش روش تحقیق بپردازد. در این فصل مبنا و ساختار روش تحقیق شامل موضوع، اهمیت و اهداف تحقیق مورد بحث قرار می گیرد. همچنین مبنای نظری فرضیات تحقیق در این فصل ارائه می گردد. ضمناً با مشخص نمودن جامعه آماری به نحوه جمع آوری اطلاعات اشاره می گردد و در خاتمه روش های تحلیل آماری مورد استفاده در این پژوهش مورد شناسایی قرار می گیرد.
۳-۲)کلیات تحقیق:
تغییرات بنیادین در اقتصاد ایران ظرف چندین سال گذشته به همراه رشد و توسعه بنگاه های اقتصادی در کنار پیچیده شدن معاملات، نیاز به اطلاعات مربوط و قابل اتکا برای تصمیم گیری را بیش از پیش آشکار می سازد. در چنین شرایطی شفافیت و کیفیت اطلاعات که پایه و اساس تصمیم گیری می باشد، از اهمیت بسزایی برخوردار است. بنابراین وجود یک مکانیزم کنترلی در قالب حسابرسی مالی که بطور نسبی تضمین کننده شفافیت و کیفیت اطلاعات مندرج در صورتهای مالی باشد، ضرورت می یابد.
عکس مرتبط با اقتصاد
هدف حسابرسی نیز شناسایی و زدودن آلودگیها و بهبود کیفیت اطلاعات است. توانایی حسابرسان در کشف تقلبات گزارشگری مالی مستقیماً به کیفیت حسابرسی برمی گردد. به همین منظور باید عملیات حسابرسی به میزان کافی برنامه ریزی شده و بر کار کارکنان به گونه ای مناسب نظارت و مراقبت حرفه ای لازم در جهت حفظ کیفیت حسابرسی به عمل آید. به طور کلی هر بحثی درباره موضوع کیفیت سیستم گزارشگری مالی ناچاراً به کیفیت حسابرسی آن مرتبط می باشد. بدین سبب کیفیت عملیات حسابرسی باید همواره در سطحی مطلوب قرار گیرد.
تاکنون پیشنهاداتی چند برای افزایش کیفیت حسابرسی توسط کمیسیونهای مختلفی ارائه گردیده است. یکی از این پیشنهادات که حساسیت ویژه ای را طلب می نماید، شناسایی و کنترل فشارها در موسسات حسابرسی است که ممکن است بر کیفیت حسابرسی تأثیرات منفی بگذارد. حسابرسان ممکن است در حین اجرای عملیات حسابرسی با فشارهای سازمانی نظیر فرجه گزارش، حق الزحمه و فشارهای مختلف بودجه ای مواجه گردند. این فشارها که عمدتاً ناشی از فشار بودجه زمانی می باشد، می تواند به طور بالقوه موجب کاهش کیفیت حسابرسی گردد. مدیران از سیستمهای بودجه بندی در پیش بینی زمان موردنیاز برای کنترل فعالیتهای حسابرسی خود استفاده نمایند. آنان همچنین تمایل دارند تا عملیات حسابرسی در محدوده بودجه زمانی خود به پایان برسد. بودجه زمانی همواره یکی از ابزارهای برنامه ریزی و کنترل کیفیت حسابرسی مستقل بوده است. در نوشتارهای حرفه ای اهمیت و منافع بودجه زمانی به کرات مورد تأکید قرار گرفته است. اهم منافع حاصله عبارتند از:
زمان بندی عملیات حسابرسی.
کنترل کیفیت عملیات.
ایجاد انگیزه برای حسابرسان برای بهبود کارایی.
برنامه ریزی مطلوب برای انجام پروژه های آتی.
ارزیابی حرفه ای سالیانه حسابرسان.
در پیش بینی زمان لازم برای حسابرسی عوامل متفاوتی میتواند مورد استفاده قرار گیرد که میتوان به عوامل صاحبکار، موسسه حسابرسی، عوامل محیطی، شخص حسابرس و….. اشاره کرد. بررسی عملکرد قبلی تیم رسیدگی یکی از ابزارهای مهم در تهیه و تنظیم بودجه های زمانی است. این عملکرد در قالب ساعات کار گزارش شده حسابرسی است. بدیهی است که بررسی ساعات گزارش شده و انحرافات آن از بودجه زمانی اولین گام در بررسی عملکرد تیم رسیدگی در راستای اهداف کنترل بودجه ای است.
سیستم کنترل بودجه ای باید قادر باشد چنین انحرافاتی را از طریق مقایسه بین زمان بودجه شده و زمان واقعی گزارش شده توسط حسابرس نمایان سازد.اندازه گیری میزان انحراف بودجه ای و تجزیه و تحلیل آن بازخوردی برای برنامه ریز در برنامه ریزی آتی سازمان می باشد.
هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین عوامل صاحبکار متشکل از میزان داراییها و فروش و تغییرات در داراییها و تعداد واحدهای فرعی با بودجه زمانی و همچنین بررسی مقایسه ای ساعات بودجه شده و واقعی و تجزیه و تحلیل انحرافات بودجه زمانی است.
در جهت دستیابی به هدف فوق سوالات تحقیق را می توان به صورت زیر مطرح نمود:
آیا تفاوت معناداری بین ساعات بودجه شده و ساعات گزارش شده پروژه های حسابرسی صورتهای مالی در سازمان حسابرسی وجود دارد؟