مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
چگونگی شکوفائی ابراز اعتماد به نفس را در دانش آموزان- قسمت 13
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

7)مهارت‌های اجتماعی کودکان و نوجوانان را تقویت کنید: توان برقراری و حفظ ارتباط مثبت با دیگران موجب افزایش احساس ارزشمندی اجتماعی و بالطبع اعتماد به نفس كودكان و نوجوانان می‌شود. والدین و به‌ خصوص مربیان مدارس باید كوشش كنند كه كودكان و نوجوانان كم‌رو و ضعیف با تعداد قابل‌توجهی از هم‌سالان و هم‌كلاسی‌های خود مأنوس شده، رابطه دوستانه و متقابل برقرار کنند. برقراری و حفظ چنین ارتباط دوستانه‌ای، برای رشد و شكوفایی شخصیت و نشاط و سرزندگی این نوجوانان امری به طور کامل ضروری است. اهمیت كسب این نوع مهارت‌های اجتماعی نه تنها كمتر از كسب مهارت‌های تحصیلی نیست بلكه نوجوان برای حفظ این ارتباطات دوستانه، انگیزه بیشتری برای سخن گفتن، تلفن زدن و یا نوشتن نامه‌های ساده، در مواقعی كه برای مدتی دوستان خود را نمی‌بیند، پیدا می‌كند. در اینجا نیز والدین و مربیان ضمن تشویق و ترغیب كودك یا نوجوان كم‌رو و فاقد اعتماد به نفس لازم برای برقراری روابط دوستانه با دیگر هم‌كلاسان خود، در مواقع و شرایط مقتضی، ارزش دوست، ویژگی‌های یک دوست خوب و معیارهای دوست‌یابی را به زبان ساده برای وی بیان خواهند داشت.

8)كودكان و نوجوانان را با الگوهای رفتاری مطلوب آشنا کنید: همه ما به الگوهای رفتاری نیاز داریم. از نظر تعلیم و تربیت، مدل‌ها و الگوهای رفتاری از نقش و اهمیت به سزایی برخوردار هستند. وجود الگوهای رفتاری در انسان، انگیزه رشد، حركت و تعالی وجود ایجاد كرده، موجب شكوفا شدن ابعاد متعدد شخصیت می‌شود. به‌طور كلی، انسان در هر موقعیت و درجه ای از رشد كه باشد باز هم نیازمند به الگوها و اسوه‌های رفتاری است. وجود افراد موفق و متنفذ در زندگی انسان‌ها، بالاخص كودكان و نوجوانان برای رشد و تعالی شخصیت آنها بسیار مهم است، به‌ خصوص زمانی كه آنها با چنین الگوهایی ارتباط متقابل داشته باشند. بدون شك نقش برخی از الگوهای رفتاری خاص در حیات و سرزندگی و تلاش انسان فوق العاده محسوس است.
وجود الگوهای رفتاری، امید، تلاش و اعتماد به نفس انسان را بیشتر می‌كند. اگر افرادی كه فاقد اعتماد به نفس هستند و بیش از همه به الگوهای رفتاری نیاز دارند با بعضی از هم‌سالان خود و یا اشخاصی كه از توفیقات اجتماعی بیشتری برخوردارند، آشنا و مأنوس شوند، تصویر روشنی از آینده و مشی زندگی امیدواركننده خود می‌توانند داشته باشند. این تصویر عینی و ذهنی می‌تواند به كوشش و تلاش‌های آنها جهت و سرعت مطلوب بخشیده، بر حس ارزشمندی، كارایی و اعتماد به نفسشان بیفزاید. بنابراین، ترغیب و تشویق نوجوان، مأنوس كردن او با الگوهای رفتاری موفق، تقویت مهارت‌های اجتماعی وی و اجتناب از هرگونه رفتار تنبیهی و تحقیرآمیز، موجب می‌شود كه او با انگیزه بیشتر و اعتماد به نفس قویتر به تلاش‌های هدفمند خود ادامه دهد.
(این نوشته بر گرفته از هفته نامه سلامت است)

محدودیت های تحقیق:
از آن جایی كه شروع هر كاری همواره با مشكلاتی همراه می باشدكه باید بر آنها فائق آمدو به هدف موردنظررسید انجام این تحقیق نیز با محدودیت هایی همراه بود كه به اختصار بیان می كنیم:
1-عدم دسترسی به منابع مورد نظر و ضروری برای انجام تحقیق.
2-بی میلی و بی رغبتی برخی پاسخگویان و عدم بیان حقایق توسط آنها.
3-كمبود وقت لازم برای تحقیق بیشتر در زمینة مسئلة مورد بررسی.
4-وضعیت اقتصادی پژوهشگر.

منابع
 

1-http://zanjan.isna.ir
2-هفته نامه سلامت

3-تالیف سلحشور آموزش نیوز www.edunews.ir
4-کلارک-هلمز-بین،امینه-هریس-رینولد،۳۰ مرداد ۱۳۸۴،.تقویت عزت نفس در نوجوانان، به نشر
5-براندن،ناتانیل،1381، روانشناسی حرمت نفس ، تهران، نشر سهامی

6-لیندن فیلد،گیلد،1384، اعتمادبه نفس در نوجوانان ،انتشارات نقش و نگار
7-جهان آرا، بررسی رابطه منبع كنترل ( درونی- برونی) با عزت نفس ،تعداد صفحات۱۰۶-۱
8-احمدی،پروین،تاثیر تحصیلات مادران بر عزت نفس فرزندان۱۳۸۸،تعداد صفحات۱۴۰-۱
9- بیابانگرد ، اسماعیل  رابطه ی میان عزت نفس ، منبع کنترل و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانهای تهران ،1370
10-پور شافعی ، هادی،بررسی رابطه ی عزت نفس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال سوم دوره ی متوسطه شهرستان قائن ،1370

ضمائم
 

پرسشنامه
پرسشنامه ای که پیش رو دارید پیرامون تحقیقی دانشگاهی است که به بررسی شکوفائی ابراز اعتماد به نفس را در دانش آموزان. خواهشمند یم بادادن پاسخ های مناسب به سوالات ما را در انجام این تحقیق یارینمایید . باتوجه به اینکه پاسخ های شما کاملا محرمانه خواهد بود لذا نیازی به ذکر نام و نام خانوادگی نیست .
سن :………سال
جنس : مرد زن
وضعیت تاهل :مجرد متاهل
آخرین مدرک تحصیلی :دکتری فوق لیسانس لیسانس فوق دیپلم دیپلم دانش آموز
وضعیت اشتغال :شاغل دانشجو کارمند
میزان مشارکت شما در هر یک از موارد زیر چقدر است؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ردیف
جمله
کم
متوسط
زیاد
خیلی زیاد
1
شما چقدر احساس می کنید افکارتان در خواب وخیال به سر می برید؟
 
 
 
 
2
شما چه مقدار به خود مطمئن هستید ؟
 
 
 
 
3
شما تا چه حد فکر می
کنید دوس داشتنی هستید ؟
 
 
 
 
4
شما تا چه حد برای هر چیزی در زندگی نگران می وشید ؟
 
 
 
 
5
شما تا چه حد فکر می کنید باید خودتان را تغییر بدهید ؟
 
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
سیاست دولت عربستان سعودی در قبال بیداری اسلامی- قسمت ۴
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۱)نظام بین‌الملل اقتدارگریز؛
۲)دولت‌ها توانایی آفندی دارند؛
۳)دولت‌ها هرگز نمی‌توانند مطمئن باشند که هدف حمله قرار نخواهند گرفت ؛
۴)دولت‌ها جویای بقا هستند؛
۵)دولت‌ها خردمندند(چرنوف ، ۱۳۸۸ ، ۱۱۰-۱۰۹).

 

۲-۴-۱-اصول رئالیسم تهاجمی
 

۱- آنارشی : آنارشی یک اصل نظم‌دهنده‌ی نظام بین‌الملل را متشکل از دولت‌های مستقلی می‌داند که از هیچ قدرت مرکزی پیروی نمی‌کنند . به‌عبارت‌دیگر ازآنجاکه هیچ قدرت فائقه‌ای در رأس نظام بین‌الملل وجود ندارد ، حاکمیت در درون دولت‌ها نهادینه‌شده است. آنارشی به این معناست که حکومتی بر فراز حکومت‌ها در نظام بین‌الملل وجود ندارد و هر دولت خود را بالاترین مرجع اقتدار می‌داند(میرشایمر،۱۳۸۸ :۳۴). در یک نظام هرج‌ومرج گونه‌ی بین‌المللی که هیچ حاکمیتی برای تضمین نظم نظام بین‌الملل و بقای کشورها وجود ندارد ، تأمین امنیت هر کشوری به عهده‌ی همان کشور است . از دیدگاه واقع‌گرایان تهاجمی ، آنارشی بین‌المللی حائز اهمیت زیادی است. این آنارشی عموماً وضعیت هابزی است که در آن امنیت امری کمیاب است و دولت‌ها می‌کوشند با به حداکثر رساندن امتیازات نسبی خود به آن نائل گردند. در این جهان ، دولت‌های خردورزی که به دنبال تأمین امنیت‌اند ، به انجام اقداماتی تمایل دارند که ممکن است به تعارض با دیگران منجر شود و می‌شود. از این منظر تفاوت‌های داخلی میان کشورها نسبتاً بی‌اهمیت است ، زیرا فرض بر این است که فشارهای نظام بین‌الملل آن‌قدری قوی است که باعث می‌شود دولت‌هایی که در وضعیت مشابهی‌اند رفتار مشابهی داشته باشند(مشیر زاده ، ۱۳۸۴ : ۱۳۰) .
۲- توانایی‌های تهاجمی: دولت‌ها ذاتاً دارای حدی از قابلیت‌های تهاجمی هستند که به آن‌ ها توان صدمه زدن و احیاناً انهدام یکدیگر را می‌دهد . دولت‌ها به‌صورت بالقوه برای یکدیگر خطرناک هستند ، اگرچه برخی از آن‌ ها نسبت به دیگران از امکانات نظامی بیشتری برخوردارند و درنتیجه خطرناک‌تر هستند.بااین‌حال ، حتی اگر سلاحی هم وجود نداشت ، تک‌تک افراد آن کشورها می‌توانستند به مردم کشور دیگری از دست‌وپاهای خود استفاده کنند. گذشته از این‌ها ، برای هر گردنی دودست وجود دارد که آن را بفشارد و خرد کند(میرشایمر ، ۱۳۸۸: ۳۵).
فرید زکریا از مهم‌ترین نظریه‌پردازان واقع‌گرایی تهاجمی بر آن است که تاریخ نشان می‌دهد دولت‌ها در شرایطی که به شکلی فزاینده ثروتمند می‌شوند به ایجاد ارتش‌های بزرگ روی می‌آورند ، خود را درگیر مسائل خارج از مرزهایشان می‌کنند و به دنبال افزایش نفوذ بین‌المللی خود می‌روند. به‌عبارت‌دیگر، توانمندی‌های نسبی تا حد زیادی به نیات دولت‌ها شکل می‌دهند . هنگامی‌که دولتی قدرتمندتر می‌شود، می‌کوشد نفوذ خود را افزایش دهد و به حداکثر برساند و محیط بین‌المللی خود را کنترل کند . بنابراین دولت‌ها در مواردی که تصمیم‌گیرندگان اصلی آن‌ ها تصور کنند توانمندی نسبی کشور بیشتر شده است ، راهبردهای تهاجمی باهدف بیشینه‌سازی نفوذ را دنبال خواهند کرد . در کل به نظر زکریا هرقدر قدرت دولت و قدرت ملی افزایش پیدا کند، به سیاست‌های خارجی توسعه‌طلبانه‌تری منجر می‌شود(مشیر زاده ، ۱۳۸۴ : ۱۳۱-۱۳۰).
۳-عدم اطمینان در مورد نیات مقاصد دشمن :دولت‌ها هرگز نمی‌توانند در مورد مقاصد و نیات دولت‌های دیگر مطمئن باشند. هیچ دولتی نمی‌تواند اطمینان داشته باشد که دولت دیگر از توانایی نظامی تهاجمی خود علیه او استفاده نمی‌کند . این به آن معنا نیست که دولت‌ها ذاتاً نیات خصمانه دارند ؛ در حقیقت ممکن است کلیه‌ی دولت‌ها در نظام بین‌الملل نیات خیرخواهانه داشته باشند ، اما ازآنجاکه نمی‌توان این نیات را به‌صورت قطعی و با اطمینان برآورد کرد قضاوت قاطعانه در مورد آن‌ ها تقریباً غیرممکن است . علل احتمالی زیادی برای تهاجم وجود دارد و هیچ دولتی نمی‌تواند مطمئن باشد که دولت دیگر ، توسط یکی از این علل برانگیخته نشود. به‌علاوه ، نیات دولت‌ها به‌سرعت تغییر می‌کند. بنابراین یک دولت ممکن است امروز خیرخواهانه رفتار کند و روز دیگر خصمانه(میرشایمر ، ۱۳۸۸: ۳۵). ازآنجایی‌که دولت‌ها هرگز نمی‌توانند در مورد نیات یکدیگر به قطعیت برسند ، بنابراین هیچ‌گاه نمی‌توان مطمئن بود که دولت‌ها به کمک توانایی‌های تهاجمی‌شان به دنبال عملی کردن نیات خصمانه‌شان نسبت به یکدیگر نباشند.
۴-بقا : نخستین واصلی‌ترین هدف دولت‌ها ، بقاست . بقا در رأس اهداف و انگیزه‌های دولت‌ها قرار دارد؛ زیرا هرگاه یک دولت توسط دولت دیگر تسخیر شود ممکن نیست بتواند در آن شرایط ، اهداف دیگر خود را دنبال کند(میرشایمر ، ۱۳۸۸ ؛ ۳۵). بقا حیاتی‌ترین منفعت ملی یک کشور محسوب می‌شود و حفظ تمامیت ارضی ، استقلال و استقرار نظم سیاسی داخلی وابسته به تصمیم بقای دولت است. میرشایمر اصرار دارد که کشورها برای تضمین بقای خود در پی حداکثر سازی قدرت هستند(لیتل ، ۱۳۸۹:۳۴۳).
۵-دولت‌ها، بازیگران عقلایی: دولت‌ها بازیگران عقلایی‌اند ، آن‌ ها نسبت به محیط خارجی خودآگاه‌اند و برای بقای خود در این محیط رفتار استراتژیک مناسب را انتخاب می‌کنند . به‌ خصوص آن‌ ها به اولویت‌های دیگر دولت‌ها و اینکه رفتارشان چه تأثیری بر رفتار دولت‌های دیگر دارد و همچنین این مسئله که رفتار دولت‌های دیگر چه تأثیری بر استراتژی‌های آن‌ ها برای بقا دارد توجه می‌نمایند. علاوه بر این ، دولت‌ها نه‌تنها به عواقب کوتاه‌مدت و فوری ، بلکه به پیامدهای بلندمدت خود نیز توجه دارند(میرشایمر، ۱۳۸۸ : ۳۵). این بدان معناست که اصل هزینه-فایده جایگاه بارزی در تصمیمات استراتژیک دولت‌ها دارد و آن‌ ها هرگز به اقداماتی که بقای آن‌ ها را به خطر اندازد یا لطمات و خسارات جبران‌ناپذیری را متوجه آن‌ ها کند مبادرت نمی‌ورزند .

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
 

 

۲-۴-۲- الگوهای رفتاری دولت‌ها
 

این پنج عنصر یا مفروضه‌ی “رئالیسم تهاجمی” هنگامی‌که با یکدیگر پیوند بخورند، انگیزه‌های قوی برای رفتار و افکار تهاجم‌آمیز دولت‌ها در قبال یکدیگر به وجود می‌آورند که باعث ایجاد سه الگوی رفتاری در دولت‌ها می‌شود:ترس ، خودیاری حداکثر سازی قدرت (میرشایمر، ۱۳۸۸ : ۳۶).
۱-ترس :میرشایمر ویژگی ساختار آنارشیک را ناامنی مزمن و ترس می‌داند. به عبارتی دولت‌ها از یکدیگر می‌ترسند ، آن‌ ها نسبت به یکدیگر بدگمان بوده و همواره از قریب‌الوقوع بودن جنگ نگران‌اند. ازنظر هر دولتی تمام دولت‌های دیگر دشمن بالقوه به شمار می‌روند . این ترس ازآنجا ناشی می‌شود که در دنیایی که دولت‌ها توانایی حمله به یکدیگر رادارند و ممکن است انگیزه و قصد چنین کاری را هم داشته باشند ، هر دولتی که خواهان بقاست باید دست‌کم به دولت‌های دیگر بدگمان بوده و از اعتماد به آن‌ ها اجتناب ورزد . امری که انگیزه‌هایی به‌مراتب قوی‌تر در دولت‌ها برای ترس از یکدیگر به وجود می‌آورد این است که در نظام بین‌الملل یک اقتدار مرکزی وجود ندارد که دولت تهدید شده بتواند هنگام مواجه‌شدن با خطر برای کمک به آن متوسل شود . احتمال قربانی تهاجم شدن ، اهمیت ترس را بیش‌ازپیش به‌عنوان یک نیروی محرک در دنیای سیاست برای ما روشن می‌سازد (میرشایمر، ۱۳۸۸ : ۳۶-۳۷ ).
۲-خودیاری: ازآنجاکه دولت‌ها یکدیگر را به‌عنوان تهدیدات بالقوه می‌دانند و همچنین به دلیل اینکه هیچ اقتدار مرکزی مافوقی در نظام بین‌الملل وجود ندارد که وقتی آن‌ ها با مشکل و تهدید مواجه می‌گردند برای نجات خود به آن پناه آورند ، دولت‌ها نمی‌توانند برای حفظ امنیتشان به دیگران وابسته باشند . هر دولت ، خود را بی‌دفاع و تنها می‌بیند درنتیجه سعی می‌کند آمادگی لازم را برای تضمین بقای خود کسب نماید. دولت‌ها طبق اصل خودیاری و بر اساس منافع ملی خود عمل می‌کنند و هرگز منافع ملی خود را تابع منافع ملی دیگر دولت‌ها و یا منافع آنچه به‌اصطلاح جامعه‌ی بین‌المللی خوانده می‌شود قرار نمی‌دهند ؛ دلیلش هم بسیار ساده است: در دنیایی که قاعده‌ی رفتار ، اصل خودیاری است باید خودخواه بود . این قاعده هم در درازمدت و هم در کوتاه‌مدت صادق است چراکه اگر دولتی در کوتاه‌مدت ببازد شاید در درازمدت هم نتواند باخت خود را جبران کند(میرشایمر، ۱۳۸۸ : ۳۸-۳۷). ازنظر واقع‌گرایان تهاجمی ، خودیاری پیامد ساختار آنارشیک نظام بین‌الملل است . با در نظر گرفتن اینکه واحدهای سیاسی ، واحدهای مستقلی‌اند که اساساً نگران بقای خود بوده و تابع هیچ اقتدار مرکزی نیستند ، بنابراین ایده خوداتکایی (استقلال در دفاع از خود )لازم به نظر می‌رسد. خودیاری، پاسخی طبیعی به معمای امنیتی به شمار می‌آید. عرصه‌ی بین‌المللی نظامی خودیار[۱] است و در تحلیل نهایی ، قدرت‌های بزرگ ناگزیرند بر منابع خود تکیه کنند(لیتل ، ۱۳۸۹: ۳۴۳).
۳- به حداکثر رساندن قدرت : میرشایمر نیز همانند والتز معتقد است همه دولت‌ها در پی بقاء هستند، اما استدلال می‌کند که ساختار سیستم، دولت‌ها را به‌سوی تفکر و عمل تهاجمی سوق می‌دهد، زیرا در عمل یک دولت نمی‌تواند بداند چه میزان از قدرت برای احساس امنیت لازم است و اساساً غیرممکن است که بداند چه میزان از قدرت برای احساس امنیت در آینده لازم خواهد بود، نتیجتاً ویژگی هر سیستم آنارشیکی ناامنی مزمن و ترس است. ازآنجاکه بقاء مهم‌ترین هدف دولت‌هاست، میرشایمر نتیجه می‌گیرد که بازیگران عقلانی که در آنارشی عمل می‌کنند؛در تمنای دائمی قدرت درگیر می‌شوند(شریعتی نیا، ۳۸۹: ۱۹۰). دولت‌ها که از نیات غایی دولت‌های دیگر در هراسند و می‌دانند که در یک نظام خودیار عمل می‌کنند ، خیلی زود درمی‌یابند که بهترین شیوه برای تضمین بقایشان این است که قدرتمندترین دولت در این نظام باشند . هرچه دولتی نسبت به رقیبان بالقوه‌اش قدرتمندتر باشد ، احتمال اینکه هرکدام از رقبا به او حمله کنند یا بقایش را تهدید کنند کمتر است . دولت‌های ضعیف از جنگیدن با دولت‌های قوی‌تر می‌پرهیزند زیرا احتمال اینکه دچار شکست نظامی شوند بسیار زیاد است. درواقع هرچه شکاف قدرت میان دو دولت بیشتر باشد ، احتمال اینکه دولت ضعیف‌تر به قوی‌تر حمله کند کمتر خواهد بود . به‌عنوان‌مثال نه کانادا و نه مکزیک ، هیچ‌کدام نمی‌توانند به ایالات‌متحده که از همسایگان خود بسیار قوی‌تر است حمله کنند. در نظام بین‌الملل موقعیت آرمانی و مطلوب ، هژمون بودن است. در آن صورت است که بقا تقریباً تضمین می‌شود(میرشایمر ، ۱۳۸۸: ۳۸).

 

۲-۴-۳- ماهیت قدرت از منظر رئالیسم تهاجمی
 

توجه واقع‌گرایان تهاجمی بیش از هر چیز به قدرت است و قدرت را بر اساس توانمندی (نظامی و اقتصادی) تعریف می‌کنند. از دیدگاه اندیشمندان رئالیسم تهاجمی ، پایه و اساس قدرت بر منافع و قابلیت‌های ویژه‌ای که یک دولت در اختیار دارد استوار است و درنتیجه ، توازن قدرت تابعی از مجموعه‌ی سرمایه‌ها و دارایی‌های ملموس و واقعی مانند یگان‌های رزمی و تجهیزات نظامی است که هر دولتی در اختیار دارد. اساساً رئالیست‌های تهاجمی قدرت را در چارچوب مسائل نظامی تعریف می‌کنند زیرا ، معتقدند که زور و قدرت نظامی ، ابزار نهایی و غایی در سیاست بین‌الملل است.

۱-قدرت بالقوه و قدرت بالفعل : میرشایمر عقیده دارد«قدرت کارآمد دولت درنهایت عبارت است از عملکرد نیروهای نظامی آن در مقایسه با نیروهای نظامی کشور رقیب. به‌عبارت‌دیگر ، او عقیده دارد قدرت نظامی را می‌توان جدا کرد ، به‌صورت مجزا مورد ارزیابی قرارداد و برای شناسایی قدرت‌های بزرگ در نظم بین‌المللی از آن استفاده کرد . بااین‌حال ، میرشایمر همچنین می‌پذیرد که کشورها در هنگام توجه به موازنه قدرت ، هر دو چشم‌انداز کوتاه‌مدت و بلندمدت را مدنظر قرار می‌دهند. در کوتاه‌مدت ، موازنه قدرت در هرلحظه بازتاب توزیع قدرت نظامی و آنچه میرشایمر”قدرت پنهان”[۲]می‌خواند و درواقع مبتنی بر «میزان ثروت و جمعیت یک کشور»است ، وجود دارد(لیتل ، ۱۳۸۹: ۳۴۲). در ادامه می‌آید که فارغ از هر نوع توزیع قدرت ، قدرت‌های بزرگ باید توجه ویژه‌ای به قدرت پنهان داشته باشند؛ زیرا این قدرت تعیین‌کننده موازنه قدرت در آینده خواهد بود. آنچه میرشایمر را در خصوص چین نگران می‌سازد ، همین اهمیت قدرت پنهان از دید اوست. او عقیده دارد که در آینده موازنه قدرت به نفع چین تغییر خواهد کرد(لیتل ، ۱۳۸۹: ۳۴۳).
امروزه نو واقع‌گرایان به این نتیجه رسیده‌اند که قدرت صرفاً نظامی نیست . مسائلی چون ارتقاء پرورش نیروی کارآمد، سطح فنّاوری، دانش فنی و اقتصاد هم باید موردتوجه قرار گیرند. (سیف زاده، ۱۳۸۴ : ۲۶۶)
برای پی بردن به ماهیت قدرت از منظر رئالیسم تهاجمی ، ابتدا لازم است بین قدرت بالقوه و بالفعل تفاوت قائل شویم. دولت‌ها دو نوع قدرت دارند : قدرت بالقوه(پنهان) و قدرت بالفعل(قدرت نظامی). این دو شکل از قدرت به‌طور تنگاتنگی با یکدیگر مرتبط هستند اما کاملاً شبیه هم نیستند زیرا از منابع و سرمایه‌های متفاوتی مشتق شده‌اند . قدرت بالقوه ، عناصر اقتصادی – اجتماعی است که در ایجاد و بنیاد قدرت نظامی به کار می‌روند؛ این نوع از قدرت ریشه در میزان ثروت و جمعیت یک دولت دارد . دولت‌ها برای تشکیل نیروی نظامی و شرکت در جنگ‌ها به پول و سرمایه ، فنّاوری و نیروی انسانی آموزش‌دیده نیاز دارند و قدرت نهفته‌ی یک دولت به مجموع عوامل و نیروهای بالقوه برمی‌گردد که آن دولت می‌تواند در هنگام مبارزه با دولت‌های رقیب بسیج نماید(میرشایمر ، ۱۳۸۸: ۶۳).

قدرت بالقوه یک دولت بستگی به میزان جمعیت و ثروت آن دارد. این دو عامل سنگ بنای سازنده قدرت نظامی می‌باشند. رقبای ثروتمند که جمعیت زیادی دارند ، همواره از توانایی ایجاد نیروی نظامی عظیم و نیرومند برخوردارند. قدرت بالفعل یک دولت در ارتش(نیروی زمینی) و نیروهای هوایی و دریایی که مستقیماً آن را حمایت می‌کند، نهفته است(میرشایمر ، ۱۳۸۸:۵۰). گستره و بلندپروازی سیاست خارجی یک کشور در وهله نخست ناشی از جایگاه آن در نظام بین‌الملل و به‌ویژه توانمندی‌های آن و زمینه قدرت نظامی است (مشیر زاده ، ۱۳۸۴: ۱۲۹).

 

۲-۴-۴- چهار هدف اساسی قدرت‌های بزرگ
 

۱-هژمون منطقه‌ای : اولاً آن‌ ها به دنبال تبدیل‌شدن به هژمون منطقه‌ای می‌باشند. اگرچه یک دولت زمانی می‌تواند امنیت خود را به حداکثر برساند که بر تمام جهان تسلط پیدا کند ، لیکن هژمون جهانی‌شدن میسر نیست، به‌غیراز آن حالت غیرمحتملی است که یک کشور بتواند به برتری مطلق هسته‌ای در برابر رقبایش برسد. عامل محدودیت زای کلیدی در اینجا ، دشوار بودن نمایش قدرت از آن‌سوی منطقه وسیعی از دریا است، که اشغال و تسلط بر مناطقی را که توسط اقیانوس‌ها از یک قدرت بزرگ جداشده‌اند برای آن قدرت بزرگ غیرممکن می‌کند. هژمون های منطقه‌ای قطعاً دارای یک نیروی نظامی قدرتمند و کوبنده می‌باشند ، اما انجام حملات آبی-خاکی به آن‌سوی اقیانوس‌ها علیه سرزمین‌هایی که تحت کنترل و دفاع یک قدرت بزرگ دیگر می‌باشند، عملی به‌مثابه خودکشی خواهد بود. لذا عجیب نیست که ایالات‌متحده که تنها هژمون منطقه‌ای در تاریخ مدرن است، هرگز به‌طورجدی حمله و تصرف اروپا و آسیای شمال شرقی را مدنظر خود قرار نداده است. (میرشایمر ،۱۳۸۸: ۱۵۷).
قدرت‌های بزرگ نه‌تنها به دنبال تسلط بر منطقه خود می‌باشند، بلکه همچنین علاقه‌مندند تا از دستیابی رقبایشان در سایر مناطق به برتری و تفوق جلوگیری کنند. هژمون های منطقه‌ای می‌ترسند که یک هم آورد هم‌توان چه‌بسا هژمون آن‌ ها را از طریق واژگون کردن موازنه‌ی قوا در حیات خلوت آن‌ ها به خطر اندازد. بنابراین ، هژمون های منطقه‌ای ترجیح می‌دهند که تعداد دو یا بیشتر قدرت بزرگ در سایر نقاط و مناطق کلیدی جهان وجود داشته باشند، زیرا در این صورت همسایگان احتمالاً بیشتر وقت خود را صرف یکدیگر می‌کنند ، و درنتیجه فرصت‌های کمتری برایشان جهت تهدید هژمون دوردست باقی می‌ماند.
چگونگی جلوگیری هژمون های منطقه‌ای از تسلط سایر قدرت‌های بزرگ بر مناطق دوردست بستگی به موازنه قوا در آن مناطق دارد. اگر قدرت تقریباً به‌طور مساوی مابین دولت‌های بزرگ تقسیم‌شده باشد، و درنتیجه هیچ هژمون بالقوه‌ای در میان آن‌ ها وجود نداشته باشد، آنگاه هژمون موجود در دوردست می‌تواند به‌راحتی و امنی از هرگونه درگیری در آن مناطق دور بماند، زیرا هیچ دولتی به‌اندازه کافی قدرتمند نیست تا بتواند تمامی دیگر قدرت‌ها را شکست داده و تصرف کند. اما حتی اگر یک هژمون بالقوه در منطقه‌ای دیگر به وجود آید ، اولین گزینه موردنظر هژمون در دوردست، دور ماندن از درگیری‌ها و اجازه دادن به قدرت‌های بزرگ محلی برای کنترل و رفع بحران است. این درواقع ، احاله‌ی مسئولیت اصلی و واقعی است، و کشورها ترجیح می‌دهند در هنگام مواجهه با یک حریف خطرناک از مسئولیت فرار کنند تا اینکه به ایجاد موازنه روی‌آورند. . اگر قدرت‌های بزرگ محلی نتوانستند تهدید را رفع نمایند ، به‌هرحال ، هژمون دور از صحنه در موازنه علیه دشمن قرار خواهد گرفت. اگرچه هدف اصلی این هژمون مهار است، لیکن به دنبال فرصت‌هایی برای از بین بردن خطر و برقراری یک موازنه‌ی قوای متعادل در منطقه خواهد بود تا پس‌ازآن بتواند به خانه بازگردد. در حقیقت هژمون های منطقه‌ای به‌عنوان موازنه گرهای خارجی و فراملی در سایر مناطق جهان عمل می‌کنند ، اگرچه ترجیح می‌دهند تا آخرین موازنه گر در این‌گونه توازن‌ها باشند و تا حد امکان خود را بیرون نگاه‌دارند(میرشایمر ، ۱۳۸۸: ۱۵۷).
ممکن است کسی از این امر تعجب کند چرا کشوری که در منطقه خود قدرتمند است به وجود یک هژمون منطقه‌ای دیگر واکنش نشان می‌دهد، به‌ویژه اگر دو رقیب به‌وسیله‌ی یک اقیانوس از هم جداشده باشند. از این‌ها گذشته ، این برای هر هژمون منطقه‌ای تقریباً غیرممکن است که با گذشتن از آب‌ها به دیگری حمله کند.
علی‌رغم این مسائل ، هژمون های رقیب جداشده وسط اقیانوس‌ها همچنان می‌توانند یکدیگر را از طریق برهم زدن موازنه قوا در حیات خلوت (منطقه تحت تسلط) دیگری تهدید کنند. خصوصاً امکان دارد روزی یک هژمون منطقه‌ای با چالش محلی از طرف دولت تازه به دوران رسیده ، که مطمئناً انگیزه‌های قوی برای متحدشدن با یک هژمون در دوردست را دارد تا خود را از حمله هژمون موجود در همسایگی‌اش در امان نگاه دارد، مواجه شود. درعین‌حال ، چه‌بسا هژمون دوردست نیز دلایل خاص خودش را برای همدستی با دولت نوکیسه داشته باشد. به یاد بیاورید که تعداد زیادی دلایل قابل‌قبول وجود دارند که چرا دولت‌ها ممکن است خواستار کسب مزیت بر یکدیگر باشند. در چنین مواردی ، قدرت بازدارندگی آب تأثیر اندکی بر توان نمایش قدرت هژمون دوردست دارد ، زیرا آن هژمون لازم نیست که به یک حمله آبی-خاکی دست بزند، بلکه به‌جای آن می‌تواند یگان‌ها و تجهیزات نظامی موردنیاز را به آن‌سوی آب داخل سرزمین متحد خود در منطقه هژمون رقیب منتقل نماید. قطعاً عبور دادن یگان‌ها به این شکل از میان آب‌ها از حمله به یک قدرت بزرگ رقیب از راه دریا بسیار آسان‌تر است، اگرچه هژمون در دوردست همچنان نیاز دارد تا آزادانه پهنای اقیانوس را بپیماید(میرشایمر ، ۱۳۸۸: ۱۵۸).
شواهد در جهان واقعی نشان‌دهنده‌ی اهمیت کسب هژمونی در منطقه خود و در همان حال ، اطمینان از این است که رقبا در مناطق دوردست درگیر در رقابت امنیتی هستند. اگرچه تمامی قدرت‌های بزرگ علاقه‌مندند تا به یک هژمون منطقه‌ای تبدیل شوند ، اما تعداد اندکی احتمال دارد که بتوانند به آن نقطه اوج دست پیدا کنند. ایالات‌متحده تنها قدرت بزرگی است که توانسته در دوره تاریخی مدرن بر منطقه‌ی خود تسلط پیدا کند. دو دلیل وجود دارد در پاسخ به این سؤال که چرا هژمون های منطقه‌ای کمتر به وجود می‌آیند. تعداد کمی از دولت‌ها شرایط و ویژگی‌های موردنیاز برای حرکت در مسیر هژمونی را دارا می‌باشند. برای احراز صلاحیت به‌عنوان یک هژمون بالقوه ، یک دولت بایستی به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای ثروتمندتر از رقبای محلی‌اش باشد و نیز بایستی دارای قدرتمندترین ارتش در منطقه باشد. در طول دو سدۀ گذشته ، تنها چند کشور این ویژگی‌ها را احراز کرده‌اند : فرانسه ناپلئونی، آلمان ویلهلمی، آلمان نازی، اتحاد جماهیر شوروی و در طول جنگ سرد، ایالات‌متحده(میرشایمر، ۱۳۸۸: ۱۵۹) . علاوه بر این ، حتی اگر یک دولت ابزار و اراده تبدیل‌شدن به هژمون بالقوه را نیز داشته باشد، سایر قدرت‌های بزرگ موجود سعی خواهند کرد تا از هژمون منطقه‌ای شدن آن دولت در مفهوم واقعی‌اش جلوگیری به عمل‌آورند.
۲-ثروت حداکثر : ثانیاً قدرت‌های بزرگ قصد دارند تا میزان ثروت تحت کنترل خود در جهان را به حداکثر برسانند. دولت‌ها نسبت به ثروت نسبی حساس‌اند ، زیرا قدرت اقتصادی پایه قدرت نظامی است. در چارچوب عملی ، این به مفهوم آن است که قدرت‌های بزرگ علاقه‌مندی زیادی به داشتن یک اقتصاد قدرتمند و پویا نشان می‌دهند، نه‌فقط برای اینکه رفاه عمومی را افزایش دهند بلکه همچنین به‌این‌علت که یک‌راه قابل‌اتکا برای دستیابی به مزیت نظامی بر رقبا است. “دفاع ملی و رشد اقتصادی” که ماکس وبر به آن‌ ها اشاره‌کرده است، “دوروی یک سکه ” هستند. وضعیت ایدئال برای هر دولتی آن است که درحالی‌که خودش رشد اقتصادی بسیار سریعی دارد، رقبایش به‌آرامی و سختی رشد اقتصادی پیدا کنند. قدرت‌های بزرگ احتمالاً دولت‌های بسیار ثروتمند دیده می‌شوند و یا دولت‌هایی که در آن راستا حرکت می‌کنند و به‌عنوان تهدیداتی جدی به‌حساب می‌آیند، صرف‌نظر از اینکه آیا دارای توانایی نظامی مهیبی هستند یا نه ؛ زیرا ثروت به‌راحتی می‌تواند تبدیل به قدرت نظامی شود. یک مورد قابل اشاره آلمان ویلهلمی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است . ترس مشابهی امروزه در مورد چین وجود دارد؛کشوری که دارای یک جمعیت عظیم و اقتصادی است که در مسیر نوسازی و رشد قرار دارد(میرشایمر، ۱۳۸۸ :۱۶۰).
قدرت‌های بزرگ همچنین سعی می‌کنند تا از تسلط قدرت‌های بزرگ رقیب بر مناطق ثروت ساز جهان جلوگیری کنند. (میرشایمر، ۱۳۸۸: ۱۶۱).
۳-قدرت زمینی برتر : ثالثاً، قدرت‌های بزرگ می‌خواهند که در موازنه‌ی قدرت زمینی برتری پیدا کنند، زیرا بهترین راه برای به حداکثر رساندن سهمشان از قدرت نظامی است. در عمل، این به مفهوم ساخته‌شدن ارتش‌های قدرتمند و نیز نیروهای زمینی و دریایی قوی برای حمایت از نیروهای زمینی توسط دولت‌ها است. لیکن قدرت‌های بزرگ تمامی هزینه‌های دفاعی خود را صرف نیروی زمینی خود نمی‌کنند. همچنان که در زیر بحث می‌شود آن‌ ها حجم قابل‌توجهی از منابعشان را برای به دست آوردن و گسترش سلاح‌های هسته‌ای اختصاص می‌دهند ؛ آن‌ ها همچنین به تجهیز یک قدرت دریایی مستقل و نیز نیروی هوایی استراتژیک اقدام می‌کنند. اما با توجه به اینکه نیروی زمینی شکل اصلی و برتر قدرت نظامی است ، کشورها آرزو دارند تا مهیب‌ترین ارتش منطقه را به خودشان اختصاص دهند.
۴- تفوق هسته‌ای : رابعاً ، قدرت‌های بزرگ به دنبال تفوق هسته‌ای بر رقیبانشان می‌باشند. در یک جهان ایدئال ، تنها یک دولت زرادخانه‌ی هسته‌ای جهان را در اختیار دارد که به آن توانایی ویران کردن کلیه‌ی رقبایش بدون ترس از مقابله‌به‌مثل آن‌ ها را می‌دهد. این مزیت نظامی عظیم ، کشور دارای سلاح هسته‌ای را تبدیل به یک هژمون جهانی می‌کند ، و در این حالت بحث‌های پیشین من (میرشایمر) در مورد هژمونی منطقه‌ای نامربوط خواهند شد. همچنین ، موازنه قوای زمینی دارای اهمیت حداقلی در جهان تحت تسلط یک هژمون هسته‌ای است. البته ، به‌هرحال، دستیابی و حفظ موقعیت تفوق هسته‌ای امری دشوار است ، زیرا قدرت‌های رقیب تلاش‌های فراوان خواهند نمود تا یک نیروی هسته‌ای تلافی‌جویانه را برای خودشان ایجاد نمایند. قدرت‌های بزرگ چه‌بسا خود را در دنیایی از قدرت‌های هسته‌ای با توانایی انهدام حتمی دشمنانشان بیابند- جهان انهدام قطعی دوجانبه یا MAD(میرشایمر ، ۱۳۸۸ : ۱۶۲). دلیل اصلی که یک کشور سلاح هسته‌ای به دست می‌آورد این است که آن‌ ها بازدارندۀ نهایی می‌باشند. این امر بسیار بعید است که هر دولتی بتواند به سرزمین یک دشمن مسلح به سلاح هسته‌ای حمله نماید؛به دلیل ترس از اینکه می‌تواند بی‌درنگ موردحمله تلافی‌جویانه هسته‌ای قرار گیرد. بنابراین ، این موضوع که هر کشوری که از یک رقیب خطرناک احساس تهدید می کند، دلیل خوبی است که ازاین‌جهت بخواهد یک نیروی بازدارندگی هسته‌ای برای بقای خود داشته باشد. این منطق اساسی توضیح می‌دهد که چرا ایالات متحد و اتحاد جماهیر شوروی در دوران جنگ سرد ذخایر سهمگینی(از سلاح‌های هسته‌ای) ساخته بودند. (Mearsheimer,2011 :29)
تمام این‌ها به شما می‌گویند که وقتی ایالات‌متحده مکان‌هایی چون ایران ، عراق و کرۀ شمالی را “محور شرارت” قرار می‌دهد و آن‌ ها را به‌وسیلۀ نیروی نظامی تهدید می‌کند، این کار به آن کشورها انگیزه‌ای قوی برای به دست آوردن یک نیروی بازدارنده از سلاح هسته‌ای می‌دهد. (Mearsheimer,2011 :30)

 

۲-۴-۵- نقش عامل داخلی در نظریه رئالیسم تهاجمی
 

رفتار تهاجمی تنها منحصر به شرایط ساختاری سیستمیک و توزیع قدرت در سیستم بین‌المللی نیست و عوامل داخلی را نیز شامل می‌شود ابزارها، توانایی‌ها و تمایلات دولت‌ها برای به‌کارگیری این ابزارها در نوع رفتار دولت‌ها و بخصوص قدرت‌های بزرگ بسیار مهم است.
دولت‌ها ممکن است همچون توپ بیلیارد باشند. اما هر یک از آن‌ ها متشکل از مواد مختلفی هستند که بر سرعت، دوران و حرکت آن‌ ها در عرصه بین‌الملل تأثیر می‌گذارد.» به‌عبارت‌دیگر درست است که عامل اصلی شکل‌دهنده به رفتار دولت‌ها سیستم بین‌المللی است اما سیستم تنها عامل مؤثر نیست. فرید زکریا در مطالعه خود نشان می‌دهد که «متغیر داخلی قدرت دولت را می‌توان در تئوری سیستمیک معرفی کرد بدون آنکه سبب تخریب بنیان‌های نظری شود». توانمندی‌های دولت‌ها جزو عوامل داخلی مؤثر بر رفتار دولت‌هاست و تمایلات دولت‌ها جهت استفاده از این توانمندی‌ها، پیوندی است که نئورئالیسم تهاجمی میان عوامل ادراکی و ساختارهای داخلی که در نئورئالیسم تهاجمی به‌عنوان ساختار دولتی تعریف می‌شود، قائل است. (موسوی،۱۳۹۱: ۳۲)

 

۲-۴-۶- راهبردهای هژمون منطقه‌ای در قبال هژمون های بالقوه مناطق دیگر
 

میرشایمر بر تمایل قدرت‌های بزرگ برای دستیابی به هژمونی در منطقه تأکید می‌کند زیرا که با توجه به‌دشواری نمایش قدرت درصحنه وسیع دریاها، هیچ کشوری احتمال این‌که بر سراسر جهان حاکم گردد را ندارد. قدرت‌های بزرگ همچنین قصد دارند تا ثروتمند شوند؛ درواقع، بسیار ثروتمندتر از رقبایشان زیرا قدرت نظامی مبنایی اقتصادی دارد. علاوه بر این ، قدرت‌های بزرگ علاقه‌مند به داشتن قویی‌ترین نیروی زمینی در منطقه‌ی خود هستند ، چراکه ارتش‌ها و نیروهای هوایی و دریایی حامی آن‌ ها هسته‌ی مرکزی قدرت نظامی را تشکیل می‌دهند. در پایان قدرت‌های بزرگ به دنبال دستیابی به برتری هسته‌ای می‌باشند ، اگرچه دستیابی به این امر بسیار مشکل است(میرشایمر ، ۱۳۸۸ :۱۵۳) .
متعاقب این ، طیفی از استراتژی‌هایی که دولت‌ها برای تثبیت توازن مطلوب خود یا ممانعت از تثبیت توازن مضر به حال خود برمی‌گزینند ، نظریه‌ی میرشایمر را تشکیل می‌دهند(لیتل ، ۱۳۸۹ :۲۹).
میرشایمر معتقد است که قدرت‌های بزرگ برای تغییر موازنه قوا به نفع خودشان و کسب قدرت نسبی[۳] از چهار استراتژی بهره می‌برند. این چهار استراتژی عبارت‌اند از: ا) جنگ ۲) باج‌گیری ۳)طعمه‌گذاری و تحریک برای فرسایش ۴)آتش‌بیاری معرکه.
ازنظر میرشایمر قدرت‌هایی که خواستار حفظ وضع موجود هستند نیز از چهار نوع استراتژی بهره می‌برند که عبارت‌اند از : ۱) ایجاد و برقراری موازنه ۲)احاله مسئولیت ۳)ساکت سازی ۴) دنباله‌روی.
به اعتقاد میرشایمر از میان این چهار نوع استراتژی ، استراتژی‌های ایجاد موازنه و احاله مسئولیت اصلی‌ترین استراتژی‌هایی هستند که قدرت‌های بزرگ از آن برای جلوگیری از بر هم خوردن موازنه قوا توسط مهاجمین استفاده می‌کنند.
۱-جنگ :جنگ اصلی‌ترین استراتژی است که دولت‌ها به کار می‌گیرند تا قدرت نسبی کسب کنند(میرشایمر ، ۱۳۸۸ :۱۵۳) .
۲-باج‌گیری[۴] : استراتژی جذاب‌تری است ، زیرابه تهدید استفاده از زور مبتنی است و نه استفاده از زور به معنای واقعی کلمه ، تا به این وسیله نتایج موردنظر حاصل گردند. ازاین‌رو این روش تقریباً بدون بار مالی است. باج‌گیری معمولاً بدون بار مالی است ، زیرابه هر حال ، قدرت‌های بزرگ به‌احتمال‌قوی از گردن نهادن به تهدیدات سایر قدرت‌های بزرگ ترجیح می‌دهند که به جنگ با آن‌ ها بپردازند.
۳– طعمه‌گذاری و تحریک برای فرسایش : استراتژی دیگر برای کسب قدرت طعمه‌گذاری و تحریک برای فرسایش[۵] نامیده می‌شود که بر اساس آن‌یک کشور سعی می‌کند تا رقبای خود را از طریق تشویق نمودن به یک جنگ طولانی‌مدت و پرهزینه با یکدیگر ، تضعیف کند.
۴- آتش‌بیاری معرکه : شکل محتمل استراتژی طعمه‌گذاری و تحریک برای فرسایش را آتش‌بیاری معرکه[۶] می‌گویند که در آن‌یک کشور از کلیۀ امکانات خود استفاده می‌کند تا تضمین کند که هرگونه جنگی که در آن‌یکی از دشمنان حضور دارد ، جنگی فرسایشی و مهلک خواهد بود.
۶-۵-ایجاد موازنه و احالۀ مسئولیت[۷] : اصلی‌ترین استراتژی‌هایی هستند که قدرت‌های بزرگ از آن‌ ها برای جلوگیری از برهم خوردن موازنه قوا توسط مهاجمین استفاده می‌کنند. احاله مسئولیت به معنای عدم تلاش و هزینه دهی یک قدرت بزرگ برای موازنه سازی در برابر قدرت هژمون و احالۀ این مسئولیت به سایر قدرت‌های بزرگ است(واعظی، ۱۳۸۹ : ۲۸).
۸-۷-استراتژی‌های ساکت سازی[۸]و دنباله‌روی[۹] :در مقابله با مهاجمان چندان مفید نمی‌باشند. زیرا هر دو آن‌ ها درواقع ، به مفهوم قبول شکست و واگذاری قدرت به یک دولت رقیب می‌باشند ، که این مسئله می‌تواند دستورالعملی برای دردسرهای جدی در یک نظام آنارشیک باشد(میرشایمر، ۱۳۸۸ :۱۵۴ ).
به‌وسیله اتخاذ استراتژی دنباله‌روی ، دولت مورد تهدید امید به جلوگیری از کسب قدرت توسط مهاجم به ضرر خودش را رها می‌کند و به‌جای آن نیروی خود را با دشمن خطرناکش پیوند می‌دهد تا به این وسیله حداقل میزان اندکی از غنائم جنگ را به دست آورد.
استراتژی ساکت سازی استراتژی جاه‌طلبانه‌تری است. کشوری که این استراتژی را در پیش می‌گیرد سعی دارد تا با تعدیل رفتار مهاجم از طریق واگذاری قدرت به او ، این امید را قوت بخشد که این حرکت عاملی شود تا مهاجم خود را در امنیت بیشتری ببیند و درنتیجه به تعدیل و کاهش یا حذف انگیزه‌های این کشور جهت تهاجم منجر شود. اگرچه این دو استراتژی مواردی غیر مؤثر و خطرناک در بین استراتژی‌ها هستند ، زیرا که اجازه می‌دهند تا موازنه قوا به ضرر کشور در معرض تهدید تغییر یابد ، میرشایمر شرایط ویژه‌ای را طرح نمود که در آن چه‌بسا واگذاری قدرت توسط یک کشور به کشور دیگری قابل توجیه است.
این مسئله در ادبیات روابط بین‌الملل امری معمول است که ساکت سازی و دنباله‌روی به‌عنوان استراتژی‌های کلیدی جایگزین در مواردی برای قدرت‌های بزرگ در معرض تهدید باشند ، لیکن قدرت‌های بزرگ مطلقاً ایجاد موازنه علیه دشمن خطرناک خود را برگزیده‌اند. میرشایمر با این مسئله مخالف است. دنباله‌روی همان‌طور که مطرح شد گزینه‌ای سازنده نیست. در یک جهان واقع‌گرا ، اگرچه کشور دنباله‌رو قدرت مطلق بیشتری را ممکن است به دست آورد ، لیکن مهاجم خطرناک میزان بیشتری ازآنچه او کسب کرده را به خود اختصاص خواهد داد . گزینه عملی در یک جهان واقع‌گرا همواره مابین استراتژی ایجاد موازنه و احاله مسئولیت در نوسان است کشورهای مورد تهدید غالباً در صورت امکان ترجیح می‌دهند از مسئولیت فرار کنند تا اینکه به ایجاد موازنه روی‌آورند.
قدرت‌های بزرگ به دنبال ابداع و نوآوری می‌باشند ، که غالباً به معنای یافتن راه ‌حل ‌های زیرکانه جهت کسب قدرت بیشتر و کاهش قدرت کشورهای رقیب ، است. نکته قابل‌توجه این است که از بین استراتژی‌های مذکور، ایجاد موازنه و احاله‌ی مسئولیت استراتژی‌های اصلی برای حفظ وضع موجود در موازنه قوا است(میرشایمر ، ۱۳۸۸ : ۱۵۵).

 

۲-۵-انطباق مفهومی رئالیسم تهاجمی و سیاست عربستان
 

عربستان سعودی که خود را به‌عنوان قدرت هژمون منطقه‌ای می‌شناسد ، همواره این رهبری از سوی ایران به چالش کشیده شده است، لذا بر طبق منطق نئورئالیسم تهاجمی چنین بازیگرانی از انگیزه برتری بر یکدیگر برخوردارند. بدین معنا که این کشور همواره خود را در یک فضای رقابت منطقه‌ای با ایران می‌بیند که رابطه‌ی دو کشور فاقد هرگونه فضای اعتماد ساز است.
عربستان سعودی که به داشتن سیاست محافظه‌کارانه‌ی حفظ وضع موجود شناخته می‌شود با مجموعه تحولاتی که در دهه اخیر در منطقه خاورمیانه رخ داد، درنهایت مجبور به پوست‌اندازی در این حوزه شده است .برای آنکه بتوانیم این شرایط را به‌طور دقیق تفسیر کنیم می‌بایست نگاهی به تحولات بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بیندازیم که طی آن منطقه‌ی خاورمیانه با تغییرات گسترده‌ای روبه‌رو شد که عربستان را در مقابل رقیب سنتی و استراتژیک خود بیش‌ازپیش در موضع ضعف قرار می‌داد.
تحولاتی که به نظر می‌رسید با حضور نظامی آمریکا در افغانستان و عراق که در شرق و غرب ایران واقع می‌شدند عملاً قدرت نفوذ ایران را تحت‌الشعاع قرار دهد اما این مسئله نه‌تنها منجر به کاهش نفوذ ایران نشد بلکه درنهایت با کنار رفتن دو تهدید در شرق و غرب این کشور یعنی طالبان در افغانستان و حزب بعث در عراق عملاً حوزه‌ی نفوذ ایران به‌طور چشمگیری افزایش یافت . این امر به‌قدری برای عربستان غیرمنتظره بود که تحولات عراق را هدیه‌ای در سینی طلا برای ایران تفسیر نمود.
این کشور در تحولات لبنان و سوریه بعد از سال ۲۰۰۶ نیز در مسیر کاهش جایگاه در قبال ایران قرار گرفت .از طرف دیگر با توجه به سیستم استبدادی و بسته‌ی نظام سیاسی عربستان که فرید زکریا از آن به‌عنوان عتیقه‌ی قرن ۲۱ یاد می‌کند شروع موج تحولات بیداری اسلامی نیز شرایط داخلی این کشور را به سمت تغییرات بنیادین سوق می‌داد. از طرف دیگر تحولات انقلابی در خاورمیانه باعث سقوط متحدان اصلی این کشور در مصر، تونس و یمن شده بود و بحرین نیز در این مسیر قرار داشت تا به سرنوشت دیگر دیکتاتوری های ساقط‌شده دچار شود که در نهایت همه‌ی این عوامل منجر به کاهش نفوذ عربستان در سطح منطقه‌ای می‌شد.
از آنجاکه نظریه‌پردازان واقع‌گرایی تهاجمی معتقدند دولت‌ها به دنبال آن هستند تا جایگاه هژمونیک خود را در نظام بین‌الملل افزایش دهند و در این مسیر در صورت فراهم شدن شرایط به دنبال تغییر توزیع قدرت می‌باشند ، عربستان نیز با تغییر جهت‌گیری سیاست خارجی از حالت انفعال به سمت رویکردهای کنشی سوق داده‌شده است.مجموع شرایط حاصله ناشی از حوادث عراق و قدرت گیری شیعیان و هم‌چنین تحکیم محور مقاومت با راهبری ایران و حزب‌الله و سوریه و هم‌چنین کاهش نفوذ این کشور در لبنان و تحولاتی که از بیداری اسلامی ناشی می‌شد دولتمردان سعودی را متقاعد کرد که می‌بایست در جهت تغییر توزیع قدرت گام بردارند.
لذا با شروع تحولات بیداری اسلامی در بحرین با اقدامات ضدانقلابی که از محافظه‌کاری آن‌ ها ناشی می‌شد اقدام به مداخله‌ی نظامی در این کشور نمودند تا مانع ایجاد تغییرات بنیادین در بحرین شوند. این مداخله نه‌تنها از جهت حفظ دولت هم‌پیمان آل خلیفه برای سعودی‌ها اهمیت داشت بلکه وقوع تحولات بنیادین در این کشور شیعی و هم‌مرز با مناطق شرقی عربستان ، می‌توانست زمینه‌ساز ایجاد شوک در مناطق شرقی این کشور شده و درنهایت با توجه به وجود زمینه‌های تحول و اعتراضات در عربستان درنهایت موج تغییرات ناشی از بیداری اسلامی دامن‌گیر این کشور شود.
لذا بر طبق منطق رئالیسم تهاجمی هدف اصلی هر دولتی آن است که سهم خود را از قدرت جهانی به حداکثر برساند. که این به معنای کسب قدرت به زیان دیگران است. از طرف دیگر این کشور برای آنکه بتواند رقیب سنتی خود را در موضع ضعف قرار دهد در رویکردی تهاجمی که از تغییرات ساختاری در نظام سیاسی خاورمیانه به ضرر عربستان ناشی می‌شد، به عرصه‌ی تحولات سوریه که به‌عنوان کشور هم‌پیمان ایران شناخته می‌شود به‌عنوان بازیگر کلیدی تحت عنوان رهبری جهان سنی ورود کرد تا از این طریق ضمن دور ساختن تحولات از منطقه‌ی خلیج‌فارس بتواند تحولات سوریه را به سمت مدنظر خود سوق دهد تا با ایجاد تغییر سامانمند در نظام سیاسی این کشور آن را از مدار ایران خارج کند.
از طرف دیگر عربستان که با اعتراضات داخلی روبه‌رو بود ،آنچه برای این کشور مهم‌تر به نظر می‌رسید انحراف افکار عمومی داخلی نسبت به تحولات صورت گرفته در خاورمیانه بود تجربه‌ای که مدت‌ها قبل‌تر در قبال مسئله فلسطین از آن استفاده کرد .عربستان دوباره از این فرصت بهره گرفت تا بتواند از طریق تحولات سوریه خود را به‌عنوان حامی مردم مظلوم سوریه تعریف کند و از این طریق افکار مردم عربستان را از سمت مسائل داخلی عربستان به سمت مسائل بیرونی سوق دهد.عربستان تا حدود زیادی توانست به این هدف خود برسد چراکه بعد از اظهارات محمد العریفی و بیانیه ملک عبدالله مردم عربستان در ریاض و دیگر شهرهای این کشور علیه سیاست‌های بشار اسد در تاریخ ۷ آگوست ۲۰۱۱ تظاهرات کردند و از دولت‌مردان عربی خواسته‌شده بود از مخالفان دولت اسد حمایت کنند.
از طرف دیگر اقدام عربستان در سرکوب تحولات داخلی کشورش و لشکرکشی به بحرین و اقدامات مداخله‌جویانه در سوریه و حمایت از گروه‌های تروریستی القاعده در این کشور را می‌توان از اصل دیگر رئالیسم تهاجمی که طی آن دولت‌ها طبق اصل خودیاری و بر اساس منافع ملی خود حرکت می‌کنند و هرگز این منافع را تابع منافع دولت‌های دیگر و یا جامعه‌ی جهانی نمی‌کنند منطبق ساخت، مسئله‌ای که به‌وضوح خود را در جهت‌گیری‌های داخلی و خارجی عربستان در تحولات منطقه‌ای نشان داده است. این کشور برای آن‌که خود و هم‌پیمانانش را از ورطه‌ی تغییرات بنیادین نجات دهد متوسل به واکنش نظامی شده است به‌طوری‌که این مسئله خود را در تحولات بحرین و یمن نشان داد و هم‌چنین با سرکوب مخالفین داخلی عملاً خط بطلانی بر تمام ارزش‌های حقوق بشری کشید . چراکه برای این کشور حفظ حکومت آل سعود بیش از هر عامل دیگری در اولویت است.
هم‌چنین با توجه به آن‌که نظام سیاسی در عربستان فاقد هرگونه مشروعیت سیاسی است و با توجه به فراهم بودن زمینه‌های مالی ناشی از فروش چشمگیر نفت این کشور برای آن‌که بتواند در مقابل هرگونه تهدید در عرصه‌ی تحولات داخلی و حملات احتمالی خارجی ایستادگی کند در وضعیت رقابتی با ایران مبادرت به خرید گسترده‌ی سلاح و تجهیزات نظامی از دول غربی نموده است به‌طوری‌که این کشور در صدر خریداران تجهیزات نظامی در منطقه‌ی خاورمیانه قرار دارد. مسئله‌ای که با ایران هراسی و شیعه هراسی نظام سلطه بیش‌ازپیش بر شدت آن افزوده‌شده است.
رئالیست‌های تهاجمی و در رأس آن‌ ها فرید زکریا معتقدند درصورتی‌که کشورها با افزایش ثروت ملی مواجه شوند به‌سرعت سمت ایجاد ارتش منظم و کارآمد پیش می‌روند(میرشایمر ، ۱۳۸۸: ۶۳)..این دیدگاه به‌وضوح در خصوص شرایط عربستان صادق به نظر می‌رسد .از نگاه رئالیست‌های تهاجمی قدرت‌های منطقه‌ای برای آنکه بتوانند در مقابل دیگر قدرت‌های همان منطقه ایستادگی کنند به دنبال حصول به بیشترین توان نظامی می‌باشند.مسئله‌ای که خود را در خصوص تلاش این کشور برای دست‌یابی به فنّاوری هسته‌ای نشان داده است.از نگاه عربستان ایران هسته‌ای که بزرگ‌ترین چالش برای این کشور محسوب می‌شود تنها در صورت برتری نظامی و هسته‌ای ، یارای رقابت و حفظ بقاء دارد لذا به‌سرعت به دنبال رایزنی در خصوص دست‌یابی به این فنّاوری از طریق پاکستان بوده است.( www.tabnak.ir) لذا برای تبیین اقدامات و واکنش عربستان به تحولات انقلابی خاورمیانه و تغییر رویکرد سیاسی این کشور رئالیست‌های تهاجمی بهترین تبیین را در اختیار می‌گذارند. واکنش این کشور به بیداری اسلامی در دو طیف متضاد اما هم‌جهت تفسیر می‌شود بدین معنا که در خصوص تحولات داخلی کشورش و تحولات بحرین اقدام به استفاده از مشت آهنین در خنثی‌سازی انقلاب نمود که این مسئله از سیاست حفظ وضع موجود این کشور ناشی می‌شود اما در خصوص تحولات سوریه مبادرت به مداخلات شبه مستقیم از طریق حمایت مالی و تسلیحاتی و دیپلماتیک از مخالفین دولت سوریه نموده است که این مسئله از سیاست تغییر وضع موجود در زمین حریف (ایران) ناشی می‌شود.
فصل ۳
بیداری اسلامی و تحولات داخلی عربستان سعودی
جنبش‌های مردمی در جهان عرب که با قیام تونس در اواخر سال ۲۰۱۰ آغاز شد و در سال ۲۰۱۱ به تعداد قابل‌توجهی از کشورهای عربی سرایت نمود آغازگر مرحله‌ی نوینی در حیات سیاسی و اجتماعی کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و هم‌چنین دگرگونی‌هایی در نظم منطقه‌ای شده است. (اسدی؛۱۳۹۱ ص ۴۲۱)برخلاف سایر تحولاتی که درگذشته در منطقه‌ی خاورمیانه رخ می‌داد و ناشی از مداخلات خارجی و کودتا و جنگ و یا حداکثر اقدامات برخی از احزاب ناسیونالیست صورت می‌گرفت تحولات شکل‌گرفته بعد از سال ۲۰۱۱ در خاورمیانه مردمی بود به‌طوری‌که از شعارها برمی‌آید و شعارهایی نظیر « الشعب یرید» به‌عنوان شعار محوری تمامی معترضین در کشورهای عربی استفاده می‌شد بیانگر ظهور نیروی نوینی به نام اراده‌ی مردمی در عرصه‌ی سیاست کشورهای عربی بوده است که بالطبع در برابر حکومت‌های اقتدارگرای حاکم در این کشورها قرار می‌گیرند.(Farazmand, 2011: 11)
شکل‌گیری تحولات سال ۲۰۱۱ در منطقه‌ی خاورمیانه علاوه بر تغییر پویش‌های درونی منطقه‌ای، سبب تغییر ژئوپلیتیک منطقه به‌ خصوص بر ضد عربستان سعودی شد؛زیرا علاوه بر خطر ورود تحولات به درون خاک خود با سقوط متحدانی نظیر مبارک در مصر و بن علی در تونس مواجه شد. (Mabon,2012:531)
اگرچه برخلاف سایر کشورهای منطقه ، عربستان با ناآرامی‌های طولانی‌مدت مواجه نشد اما باوجود بیکاری ۳۹ درصدی جوانان این کشور و هم‌چنین وجود نابرابری‌های گسترده‌ی اقتصادی میان جامعه و طبقه حاکم،منجر به افزایش اصطکاک میان جامعه و حاکمان سعودی شده است از طرف دیگر عربستان با چالش دیگری چون فقدان مشارکت سیاسی و مسئله‌ی جانشینی روبه‌رو شده است (Cordesman,2012:26)
باوجود چنین چالش‌های فراوانی در حکومت عربستان امّا مردم عربستان برخلاف سایر کشورهای خاورمیانه نتوانستند تحولات بنیادی در کشور خود رقم بزنند . امّا فراخوان فیس‌بوکی تحت عنوان روز خشم در تاریخ ۱۱ مارس ۲۰۱۱ امیدهای معترضین را برای شکل‌گیری تحولات در عربستان امیدوار ساخت. (Mabon, 2012:532)
حکام عربستان سعودی از زمان شکل‌گیری بیداری اسلامی در خاورمیانه به خاطر سیستم سیاسی استبدادی خود ، از همان ابتدا هرگونه تحرک انقلابی را محکوم کرده است زیرا آغاز هرگونه تغییری در سیستم سیاسی منطقه‌ای می‌توانست به معنای از دست رفتن رهبری این کشور در منطقه باشد.قبل از شروع تحولات، عربستان باور داشت که با حمایت ایالات‌متحده و شکل‌دهی ائتلاف متحد در برابر ایران شیعی ، رهبر بلامنازع منطقه است اما با وقوع بیداری اسلامی متحدین استراتژیک عربستان مانند بحرین ، مصر و یمن موقعیت متزلزلی در منطقه پیدا کردند.(موسوی ، ۱۳۹۱: ۱۲۸)
با توجه به اهمیتی که نظریه‌پردازان رئالیسم تهاجمی برای منافع ملی ورای ارزش‌های جهانی قائل‌اند، لذا از این منظر عربستان سعودی برای سرکوب بیداری اسلامی بسیار قاطعانه عمل کرد.هم در کشور خود و هم در سراسر منطقه رهبران این کشور از راه‌های ضدانقلاب استفاده کردند به‌طوری‌که بسیاری از تحلیل گران روش عربستان در حفظ سیستم فعلی منطقه‌ای را تلاشی در جهت همان راهبرد تفسیر می‌کنند..(موسوی ، ۱۳۹۱: ۱۲۹) لذا در تبیین تأثیرگذاری این جنبش‌ها بر حکومت آل سعود که در کنار ایران به‌عنوان دومین قطب منطقه‌ای در خاورمیانه محسوب می‌شود در دو وجه قابل‌بررسی است:
اول این‌که این جنبش‌ها چه اثراتی بر جامعه‌ی سیاسی و مسائل داخلی این کشور گذاشته است؟
دومین عامل این‌که تحولات منطقه‌ای چه تأثیراتی بر محیط پیرامونی عربستان و در عرصه‌ی سیاست خارجی عربستان در قبال این تحولات و کشورهای منطقه داشته است؟
 
 

نظر دهید »
بررسی عوامل موثر بر میزان استفاده مشتریان از خدمات بانکداری اینترنتی (مطالعه موردی شعب بانک پاسارگاد استان البرز)- قسمت ۱۴
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

در واقع بانک­ها با ارائه خدمات بانکداری از طریق تلفن هزینه خود را کاهش می­دهند. زیرا ارائه این خدمات از طریق شعبه و نیروی انسانی هزینه بیشتری در بر دارد. هم­اکنون در امریکا ۲۳ درصد از عملیات بانکی از طریق تلفن صورت می­گیرد و با توجه به دسترس بودن تلفن برای همگان این روش می ­تواند بسیار سودمند باشد. خدمات زیادی را می توان از طریق بانکداری تلفنی دریافت کرد مانند دریافت صورت­حساب، درخواست چک، انتقال وجه بین حساب­های مختلف مشتری در بانک، پرداخت وجه به طرف دوم ، دریافت توصیه­های مالی که عموماً توسط سیستم اپراتور انسانی ارائه می­ شود، درخواست چک­های مسافرتی از بانک که البته مشتری باید برای گرفتن آن به شعبه مراجعه کند و یا از طریق پست سفارشی برای مشتری ارسال می­ شود (اساینر، ۱۹۹۹).
۲-۸-۴ بانکداری از طریق موبایل
از دیگر مفاهیمی که در زمینه بانکداری الکترونیک توسعه یافته است بانکداری از طریق تلفن همراه است. این رویکرد در حقیقت توسعه یافته بانکداری اینترنتی و بانکداری خانگی است، به این نحو که افراد با بهره گرفتن از کامپیوترهای دستی خود با اتصال به موبایل، به شبکه اصلی ارتباطی بانک (اینترنت یا سایر شبکه های اختصاصی بانک) خدمات مالی مورد نظر را دریافت می­ کنند. با بهره گرفتن از موبایل می­توان بسیاری از عملیات بانکی همچون بررسی مانده وجه در حساب­ها، توقف پرداخت چک، نقل و انتقال پول از یک حساب به حساب دیگر و… را انجام داد. پیشرفت های فناوری تلفن همراه، بانک ها را برانگیخته که از طریق کارت­های اعتباری تلفن همراه خدمات ” خرید اکنون، پرداخت در آینده” را ارائه دهند (امین ،۲۰۰۸) .
برای انجام امور بانکی موبایل از تلفن عادی ایمن تر است (انگلر، ۲۰۰۰) . به دلیل مزایای بانکداری از طریق موبایل مشتریانی که به حساب آن­لاین در بانک دسترسی دارند به پذیرش مبادلات مالی گسترده تر از طریق موبایل، علاقه مندند (گوسوامی و همکاران ، ۲۰۰۹ ). پیش بینی می شود که ۵۸۷ میلیارد دلار از مبادلات مالی در سال ۲۰۱۱ با بهره گرفتن از موبایل صورت پذیرد (گوود، ۲۰۰۸) .
۲-۹ بانکداری اینترنتی
خدمات بانکداری اینترنتی برای اولین بار در اوایل دهه ۱۹۸۰ توسط انجمن ساختمان نایتنگهام[۱۷] و بانک اسکاتلند ارائه شد. هرچند که این خدمات به علت عدم پذیرش توسط مشتریان بانک، چندان ادامه پیدا نکرد (تایت و دیویس[۱۸]، ۱۹۸۹) . در اوایل دهه ۱۹۹۰ با رشد سریع فناوری اطلاعات و خدمات الکترونیکی ، بانکها اقدام به ارائه مجدد خدمات بانکداری اینترنتی نمودند. در اواخر دهه ۱۹۹۰ خیلی ها انتظار داشتند که خدمات بانکداری اینترنتی، از قبیل مشاهده تبادلات بانکی، پرداخت قبض و حتی دریافت وام به صورت آن لاین ، به استاندارد صنعت بانکداری تبدیل شود. (جنکینس[۱۹]،۲۰۰۷ ).

در سالهای اخیر پیشرفت های فناوری اطلاعات و تحولات بعدی در بانکداری اینترنتی راه های اجرای عملیات بانکی را به شکل بنیادین تغییر داده و مشتریان می توانند با فعالیتهای بانکداری به صورت روزانه در تماس باشند (اریکسون و همکاران، ۲۰۰۸ و سایار و ولف [۲۰] ،۲۰۰۷ ) .
بانکداری اینترنتی به ارائه خدمات بانکداری الکترونیکی از طریق اینترنت عموماً به وسیله رایانه شخصی یا سایر تجهیزات با قابلیت دسترسی به اینترنت اشاره دارد (گودزینیس ، ۲۰۰۸) .
بانکداری اینترنتی به مشتریان اجازه می دهد که از طریق وب سایت بانک، سریع تر و با هزینه کمتر در مقایسه با شعب بانکی سنتی و بدون محدودیت زمانی و مکانی تعاملات الکترونیکی بانکی گسترده داشته باشند (کراتر و فالانت[۲۱]،۲۰۰۸ )
بانکداری اینترنتی با بهره گرفتن از تکنولوژی وب و اینترنت مشتریان را قادر می سازد تا فعالیت های مالی خود را در یک محیط مجازی انجام دهند. تفاوت بین بانکداری اینترنتی و بانکداری خانگی این است که برای دستیابی به خدمات بانکی می تواند از طریق شبکه عمومی اینترنت نیازی به نصب یک نرم افزار اختصاصی وجود ندارد بلکه خدمات بانکی می تواند از طریق شبکه عمومی اینترنت قابل دسترسی باشد و مشتری از طریق اینترنت به حساب بانکی خود مرتبط می شود (لیائو و همکاران ،۱۹۹۹).
امروزه اینترنت بزرگترین شبکه اختصاصی شبانه روزی بانکی است که در آن، شبکه های وسیع جهانی از کامپیوتری متصل شده به وسیله مودم ها و خطوط تلفن با سرعت بالا تشکیل خواهد شد (کارجالتو و همکاران ، ۲۰۰۲).
بانکها با حضور خود در شبکه اینترنت قادر خواهند بود خدمات سنتی خود را با کارایی بیشتر برای توسعه و فروش توسط کاربران در تجارت الکترونیکی ارائه نمایند. استفاده از اینترنت به عنوان یک کانال مکمل برای توزیع و ارائه محصولات و خدمات به کاربران و تجار است (صنایعی،۱۳۸۲).
هم اکنون در اکثر کشورهای دنیا اعم از پیشرفته و در حال توسعه رشد چشم گیر و غیر منتظره ای از روی آوردن مشتریان به دریافت خدمات بانکی الکترونیک ، صنعت بانکداری را به تکاپو وادار کرده است. علاوه بر بانک های جدیدی که خدمات خود را صرفاً از طریق ارتباط الکترونیکی به مشتریانشان ارائه می کنند، بانک های پرسابقه نیز در کنار فعالیت فعلی خود و یا با تاسیس بانکی مستقل با شیوه الکترونیکی به عملیات خود وسعت می بخشند. بانک های بسیاری در سطح جهان ارائه خدمات الکترونیکی را به عنوان ابزاری برای توسعه بازار، بهبود خدمت به مشتری ، کاهش هزینه ها و ارتقاء ، بهره وری به کار می گیرند. با وجود رشد مستمر در تعداد کاربران اینترنت و با وجود مزایای آشکار بانکداری اینترنتی برای مشتریان، در بسیاری از کشورها نرخ رشد کاربران اینترنت که بانکداری اینترنتی را پذیرفت اند در حد انتظار نبوده است (وایت و انتلی[۲۲]،۲۰۰۴ ).
در اروپا، نرخ پذیرش بانکداری اینترنتی کاملاً متفاوت است. برای مثال، در نروژ و فنلاند ۷۰ -۸۰ درصد از کاربران اینترنت از بانکداری آنلاین استفاده می کنند، در اتریش و آلمان حدود ۴۰ درصد ، در حالی که در یونان و رومانی کمتر از ۱۰ درصد از کاربران اینترنت از بانکداری آنلاین استفاده می کنند (میر[۲۳]،۲۰۰۶). از سوی دیگر، در سال ۲۰۰۶ ، در برزیل نرخ رشد استفاده از بانکداری اینترنتی از نرخ رشد اینترنت پیشی گرفته است (هرناندز، مازون[۲۴]،۲۰۰۷).
۲-۹-۱ سطوح مختلف بانکداری اینترنتی
در ابتدا وب سایتهای بانکی بر روی اینترنت، همان مواردی را داشتند که بروشورهای تبلیغاتی شان ذکر کرده بودند و مشتریان می توانستند با پست الکترونیک با بانک خود ارتباط برقرار کنند و اطلاعات حساب و نرخ های جدید را کنترل نمایند. اما به تدریج با پیشرفت تجهیزات تکنولوژی و افزایش سطح خواسته های مشتریان ، بانک ها اقدام به ارائه خدمات بانکی با بهره گرفتن از اینترنت در سطوح ارتباطی و مبادلاتی گسترده تر نموده اند.

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
 

 

 

اطلاعاتی: این سطح ابتدائی ترین سطح بانکداری اینترنتی می باشد. بانک اطلاعات مربوط به سرور خود را بر روی یک وب سایت قرار داده و خدمات بانکی اینترنتی را ارائه می کند. البته لازم است کنترل های مناسبی در نظر گرفته شوند تا از ایجاد تغییرات غیرمجاز در سرور یا وب سایت جلوگیری شود.
 

ارتباطاتی : این سطح از بانکداری اینترنتی امکان انجام مبادلات بین بانک و مشتری را فراهم می­آورد. ریسک این سطح از بانکداری اینترنتی بیشتر از شیوه سنتی آن می باشد. این روش دقیقاً بر اساس پست الکترونیکی کار می کند.
 

معاملاتی: در این سطح مشتریان مجاز هستند با یکدیگر مبادله را انجام دهند. مبادلات مشتری می ­تواند شامل بررسی حساب ها ، پرداخت صورت حساب ها، انتقال وجوه و یا هر گونه عملیات بانکی باشد. چنین امکاناتی مستلزم وجود امنیت بالا می باشد (کرونین، ۲۰۰۴ ) .
 

۲-۳ جدول سطوح بانکداری اینترنتی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سطوح مختلف
آغازین
متوسط
پیشرفته
بانکداری اینترنتی
اطلاعاتی
۱-دفترچه راهنمای الکترونیکی
۲-ابزارهای ارتباطی مانند ایمیل
۳- گزارش روزانه بورس
۱- موتور جستجو
۲- دانلود گزارشات و اطلاعات اقتصادی
۱-عضویت در سایت
۲-عضویت در گروه های بحث و تبادل نظر
۳-دسترسی به دیگر سایتها
ارتباطی
۱- پست الکترونیکی
۲-فرم های مخصوص پیشنهادات و انتقادات
۳- فرم های بازخورد
۱-استفاده از ابزارهای توصیه ای مانند ماشین حساب هایی که برای برنامه ریزی مالی به کار می روند.
۱-کنفرانس تصویری
۲-توسعه خدمات
معاملاتی
۱- افتتاح انواع حساب های بانکی
۲-تقاضای دسته چک
۳-تقاضای انواع کارتهای بانکی
۱-مشاهده و پرینت مانده حساب ها
۲-پرداخت قبوض آب، برق و تلفن
۳-انتقال وجه
۱-پول الکترونیکی
۲-امضای الکترونیکی
۳-چک های الکترونیکی
 

Source: Corrine.J.Perera, (2004), .
۲-۱۰بانکداری الکترونیکی در ایران
توسعه و گسترش فن آوری اطلاعات و ارتباطات در سطح جهان، همچنین ورود رایانه های شخصی و احساس نیاز به مکانیزه کردن عملیات بانکی در سال های پایانی دهه ۱۹۶۰ باعث شد بانک ها فعالیت گسترده ای را برای استفاده از سیستم های رایانه ای آغاز نمایند. اولین کارت بانکی در ایران در سال ۱۳۷۰توسط بانک تجارت صادر شد که از نوع بدهکاری بوده و به چک بانک تجارت معروف شد، پس از آن بانک سپه با نصب هفت دستگاه خودپرداز اقدام به صدور کارت های بانکی نمود. اولین اقدام جدی در زمینه بانکداری الکترونیکی را می توان عضویت ایران در شبکه بین المللی سوئفت در سال ۱۳۷۱ دانست. از سوی دیگر، تصویب طرح جامع اتوماسیون بانکی در سال ۱۳۷۲ به عنوان زیربنا و زمینه ساز ارائه خدمات نوین بانکی و حرکتی به سوی بانکداری الکترونیکی در ایران به شمار می آید. از دیگر اقدام های انجام شده در این زمینه می توان به ایجاد شبکه های ماهواره ای مخابرات بانکی در قالب VSAT پس از تصویب طرح جامع، همچنین ایجاد شبکه تبادل اطلاعات بانکی (شتاب) توسط بانک مرکزی در سال ۱۳۸۱ به منظور راه اندازی و راهبری سوئیچ ملی برای اتصال شبکه پرداخت بانک ها به یکدیگر و ایجاد زمینه لازم برای انجام مبادلات بین بانکی الکترونیکی اشاره کرد (گودرزی و همکاران ، ۱۳۸۷ ).
بخش چهارم: آمادگی الکترونیکی کشورها
۲-۱۱ آمادگی الکترونیکی کشورها
۲-۱۱-۱ آمادگی الکترونیکی[۲۵]
مفهوم آمادگی الکترونیک به تلاش هایی که برای بدست آوردن چارچوبی یکپارچه به منظور ارزیابی گستره و عمق شکاف دیجیتالی در بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در اواخر دهه نود صورت پذیرفته، اشاره دارد (موتولا و همکاران ، ۲۰۰۶) در سال ۱۹۹۸ پروژه خط و مشی سیستم های کامپیوتر (CSPP)[26] ، گروه مدافع خط و مشی عمومی شامل شرکتهای فناوری اطلاعات ایالات متحده، ابزار مشهور ارزیابی آمادگی الکترونیک تحت عنوان ” راهنمای آمادگی برای زندگی در دنیای شبکه ای ” را معرفی کردند (موتولا و همکاران ، ۲۰۰۶).
CSPP آمادگی الکترونیکی جوامع را با توجه به معیارهای سرعت دسترسی به اینترنت، وجود بازار رقابتی بادسترسی و کاربرد مستمر ICT در مدارس، اداره های دولتی، مراکز کسب و کار ، درمانگاه ها و منازل، حفظ حریم خصوصی مصرف کننده و امنیت آن لاین و سیاست های حمایتی دولت برای ارتقاء ارتباطات و استفاده از شبکه ، تعریف می کند (Bridge.org,2001).
از سال ۱۹۹۸ سازمان ها و شرکت های بسیاری در کشورهای توسعه یافته یافته اقدام به پیشنهاد ابزارهای متفاوت ارزیابی آمادگی الکترونیکی در سطح محیط کلان به منظور سنجش سطح آمادگی الکترونیکی کشورها نموده اند. مهمترین این سازمان ها عبارتند از: اینترنشنال مک کانل (MI) [۲۷]، شرکت مشاوره مدیریت و خط و مشی فن آوری جهانی [۲۸] ، مرکز توسعه بین المللی دانشگاه هاروارد(CID) [۲۹]، واحد هوشمند اکونومیست (EIU) [۳۰]، کنفرانس توسعه و تجارت ملل متحد (UNCTAD) [۳۱]، برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) [۳۲]، و گروه موزایک [۳۳](ریزک [۳۴] ، ۲۰۰۴) به صورت کلی ، هر کدام از ابزارهای ارزیابی آمادگی الکترونیکی از تعاریف آمادگی الکترونیکی و تکنیک های اندازه گیری متفاوت استفاده می کنند (Bridge.org,2001).
 
 

نظر دهید »
بررسی تحلیلی رویکرد آموزشی رجیو امیلیا و سنجش میزان آگاهی مدیران و مربیان مراکز پیش از دبستان نسبت به عناصر اساسی برنامه درسی آن- قسمت ۱۲- قسمت 3
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

هوش مکانی: توانایی فرد در نشان دادن دنیای درونی به شکل فضایی. مثلا در استفاده از نقشه، بازی شطرنج، هنرهای بصری، نقاشی، مجسمه سازی، علومی همچون تشریح، معماری و مهندسی. نقاشان، معماران و جراحان دارای این هوش اند.
 

هوش برون(میان)فردی: ظرفیت فرد در درک سایر افراد. برخی کودکان از نگاه و دید مربیان هدایت گرو راهبر و معلم اند، همیشه آماده همکاری با دیگرانند.
 

هوش درون فردی: ظرفیت فرد در درک خود. اینکه بداند کیست و چگونه عمل می کند. این افراد به زندگی احساسی شان دسترسی دارند، مانند بازیگران تئاتر، یاکودکی که می فهمد به کمک احتیاج دارد.
 

هوش طبیعت گرا: ظرفیت فرد در تفاوت گذاری در میان انواع موجودات (جانوران و گیاهان زنده و اجزای دیگر طبیعت مثل ابر و سنگ ). شکارچیان، کشاورزان، گیاه شناسان و آشپزها از این هوش برخوردارند. (ترابی و دیگران، ۱۳۹۱، ص۵۰)
 

هوش وجودی و هستی گرایی که اخیرا به انواع دیگر هوش اضافه شده در افرادی دیده می شود که به فلسفه علاقه دارند. گاردنر معتقد است که در بیشتر مدارس بر هوش زبانی – کلامی و هوش منطقی -ریاضی تاکید می شود و افراد توانمند در حوزه های دیگر نادیده گرفته می شوند. گاردنر انسان را چند بعدی می بیند. این مساله در تحولات ژنتیکی گاردنر به شکل نمادین از جانب کودکان مطرح می شود. کودک می گوید: این ها ژن های فعال من هستند. تو ای معلم برآنها متمرکز شو و به شیوه موثر بر من آموزش بده! گاردنر در تحقیق خود با عنوان ” پنج ذهن برای آینده” به پدیده نظم اشاره می کند و برای آن مثال بارزی می آورد. یک نوازنده پیانو که در بیست سالگی به شهرت خارق العاده ای رسیده، پس از مدتی تنبلی پیشه می کند. آنگاه درمی یابد که اگر یک روز تمرین نکند، تنها خودش متوجه اشکال کارش می شود. اگر یک هفته تمرین نکند ارکستر متوجه اشتباهاتش می شود و اگر یک ماه تمرین نکند شنوندگان پی به اشکالاتش خواهند برد. پس نتیجه می گیرد که اگر می خواهد طرفدارانی داشته باشد، باید کارش را جدی بگیرد و منضبط باشد (ذهن منضبط). دومین ذهن، ذهن ترکیبی است که در مثال چارلز داروین زیست شناس، بارز است. داروین سالها به تحقیق درباره گیاهان و جانوران جهان پرداخت و اطلاعاتی جمع آوری کرد و پس از بیست سال توانست نظریه هوشمندانه خود “بنیاد انواع” را مطرح کند. کودک نیز باید در میان اطلاعاتی که به دست می آورد معنایی پیدا کند. ذهن سوم ذهن خلاق است. گاردنر می گوید نمی توانید صاحب ذهن خلاق باشید مگر آنکه حداقل در یک رشته تخصص داشته باشید. موتسارت در ۱۵سالگی به درجات عالی موسیقی رسید زیرا از سال ۴یا ۵ سالگی نواختن موسیقی را آغاز کرده بود. خلاقیت یعنی بیرون جعبه فکر کردن. اما شما نمی توانید بیرون جعبه فکر کنید بدون آنکه جعبه ای از ابتدا وجود داشته باشد. گاردنر در ادامه مطالعاتش در مورد دو نیمکره مغز به دو ذهن دیگر هم اشاره می کند. چهارم ذهنی است که به دیگران احترام می گذارد و طرز تفکر افراد با هم متفاوت است وآنها باید بتوانند آنچه را که می خواهند بیان یا ترسیم کنند اما نه به روش فتنه انگیزی. کودک نیز باید فرصت ابراز عقیده به شکل های مختلف را بیابد. پنجم ذهن اخلاقی است. گاردنر اعتقاد دارد که زیستن در جهان به سطح بالاتری از تفکر نیاز دارد. ما باید بدانیم در چه مکان و موقعیتی هستیم و چه مسئولیتی داریم و نقش های مختلف ما کدام است. ما در آینده به افرادی درخشان نیاز نداریم بلکه بیشتر به آنهایی نیازمندیم که دارای صفات ویژه انسانی باشند. (همان، ص۵۲ ).

از دیدگاه گاردنر هوش ظرفیتی زیستی و روان شناختی است که اطلاعات قدیم و جدید را به شیوه های معینی پردازش می کند به همین دلیل هوش این امکان را برای انسان فراهم می کند تا بتواند مسائل خود را حل کند یا موضوع های جدید را خلق و تولید کند. این ظرفیت زیستی وروان شناختی جریانی یک سویه و یک بعدی نیست، بلکه هوش از ابعاد مختلف فعال است و به عبارتی بازبان های گوناگونی ارتباط می گیرد. به همین دلیل گاردنر برای اولین بار در تاریخ روان شناسی از هوش های متعددی یاد کرد و به این نتیجه اشاره نمود که هر هوش نمایان گر شکل خاصی از بازنمایی ذهنی است. (یوسفی، ۱۳۹۱، ص۱۲۷)
ویژگی رویکرد آموزشی گاردنر عبارت است از:

 

 

تنوع یادگیرندگان و کار مداوم و تلاش سخت آنان(و نیز مربیان)، دادن فرصت به همه کودکان. (از هر طبقه سن و با هر درجه ازهوش)
 

تنوع روش های یادگیری. (استفاده از شعر، موسیقی، بازی، قصه، آزمایش، بحث و گفتگو در برنامه ها)
 

کیفیت بالای کار و مشارکت همه جانبه، به شکل ارائه ایده یا پیشنهاد از جانب کودک و حتی جامعه گسترده تر.
 

به کارگیری هنرها به شکل مهارت و تخصص، چه در استفاده از ابزار در قالب نقاشی، قصه، حرکات بدنی و چه در فرصت های ایجاد شده.
 

هنر، ورزش وموسیقی سه حوزه ای هستند که تاثیر شگرفی در یادگیری انسان دارند. مثلا تحقیقات درموردصدای یک عضو مانند قلب به درک ارتعاش در فیزیک کمک می کند.
حفظ کردن، دیگر دغدغه آموزشی ما نیست. به جای آن، چگونگی دریافت اطلاعات از میان توده ای از آنها و استفاده کاربردی از اطلاعات در زندگی روزمره مدنظر است. نتیجه آنکه مربی برنامه ها را بر اساس نه هوش طراحی نمی کند بلکه باشناخت هر کودک، برنامه را بر مبنای توانایی وی تنظیم می کند. مثلا اگر شاگردی هوش موسیقیایی دارد، شرایطی فراهم می کند که ریاضیات را با ضربآهنگ یادبگیرد. باید شکل های گوناگونی روش آموزشی (مثلاشعر، قصه، بازی ) را در طرح کارطراحی کردتا همه کودکان، دارای هر یک از انواع هوش، امکان یادگیری در هر موضوع را پیدا کنند. سرانجام اینکه باید هوش هارا در کودک پرورش داد. (ترابی ودیگران، ۱۳۹۱، ص۵۳)
نکته مهمی که در نظریه گاردنر وجود دارد فقط مطرح کردن بخش های مختلف هوش نیست، بلکه توجه دادن معلم ها به این اصل است که کودکان به روش های مختلفی یاد می گیرند. زیرا هر کدام در جنبه های خاصی از هوش توانمند تر هستند. استفاده از یک روش برای تمام کودکان درست و کاربردی نیست، چون ممکن است در یک کلاس درس، هرفرد یا هرگروه از کودکان در یکی از حوزه های هوشی نیرومند باشند. بدین منظور استفاده از تکنیک های مختلف برای تدریس یک موضوع واحد بسیار ضروری و مهم است. گاردنر به این نکته اشاره می کند که حتی برای ارائه یک درس حداقل باید این هفت هوش را دید و براساس آنها آموزش را پیش برد. او معتقد است که کودکان به شیوه های گوناگون می آموزند، زیرا هر کدام از کودکان در جنبه خاصی از هوش یا درک هوشی توانایی بیشتری دارند. استفاده از یک روش و یا شیوه آموزشی به شکل هماهنگ برای تمام کودکان روش درستی نیست. برای مثال وقتی که قرار است واحدی مانند پرنده را به کودک آموزش داد، باید هفت هوش را در نظر گرفت و بر اساس آنها فعالیت هایی را برای کودکان طراحی کرد. گاردنر در این مسیر به یک جدول برنامه ریزی می رسد. در یک سو هفت هوش قراردارد و در طرف دیگر جدول فعالیت ها، مشخص می شوند سپس نوع فعالیتها برای آن گروه از کودکانی که در یک یا تعدادی از هوش ها توانمندتر هستند مشخص می شود. یعنی براساس توانمندی کودک آموزش های خاص ارائه می گردد. (یوسفی، ۱۳۹۱، ص۱۲۹)
گاردنر معتقد است که کاربرد نظریه چندگانه آموزش زمانی امکان پذیر است که برنامه درسی به شکلی آماده شود که مفاهیم هوش های هفت گانه، سه بخش مغز را یعنی بخش سمت راست، سمت چپ و هماهنگی بین آن دو را فعال کند [۱۱۵].
بنابراین مفاهیم آموزشی جدا از شیوه های سنتی باید خود را بر کارکردهای چندگانه مغز متمرکز کند و فعالیت هایی را سازماندهی کند که بخش های مختلف مغز فعال و درگیر شود. راه حلی که گاردنر پیشنهاد می دهد مرحله ای کردن فرایند آموزش است و اینکه در هر مرحله فضای کافی برای بهره برداری از هوش های متفاوت کودکان را امکان پذیر سازد. مراحل تنظیم شده باید به شکلی سازماندهی شوند که از موضوع مورد نظر برای کسب دانش ومهارت های ضروری استفاده شود. بدین ترتیب مرحله ای کردن آموزش و متناسب کردن هر مرحله براساس هوش کودکان در سطوح مختلف یکی از راهکارهای بسیار ارزش مندی است که گاردنر برای اولین بار در سیستم آموزش شناختی ارائه می دهد بدین ترتیب می توان دید که در این الگوی آموزشی برنامه نویسی و تهیه جدول براساس هوش های مختلف کودکان جایگاه ویژه و مهمی دارد. این برنامه نویسی علاوه براین که معلم را یاری می دهد که بتواند برنامه های خود رامنظم و هماهنگ پیش ببرد، موجب می شود تا اصل یادگیری نیز در بین کودکان ارتقا یابد. تشخیص فعالیت های فراگیری در انطباق با هوش های مختلف کودکان و نحوه ارائه به منظور یادگیری آنها در برنامه درسی بسیار حساس است و لازم است که کارشناسان فن، این جدول را آماده کنند. (همان، ص۱۳۰)
گاردنر نیز مانند تمامی روان شناسان شناختی و حتی گشتالتی به واقع گرایانه بودن برنامه های آموزشی بسیار اعتقاد دارد . او معتقد است که فعالیت ها و برنامه ها باید عینی و واقعی باشد. فقط در این صورت است که می توان به خوبی برنامه های آموزشی کودکان را ارزیابی کرد. براین اساس گاردنر چند اصل را پیرامون فرایند آموزش به معلمان و مربیان پیشنهاد می دهد:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
 
 
 

نظر دهید »
طنز درآثار ادبی قرن هشتم هجری با محوریت عبید زاکانی و حافظ شیرازی- قسمت ۲۵
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

(حافظ، ۱۳۸۹: ۴۱۱)

 

 

فقیه از جهت ارزش اجتماعی معادل واعظ است و به همان اندازه ریاکاری می­ کند.

۵ـ ۲ـ ۹ـ طنز به پادشاه:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ما آبروی فقر و قناعت نمی­بریم
با پادشاه بگوی که روزی مقدر است
 
(حافظ، ۱۳۸۹: ۵۱)
 

به پادشاه هشدار می­دهد که فقر معنوی درویشان را نادیده نگیرد. «الرزق مقسوم»: روزی تقسیم شده است. قناعت پیشه می­کنیم اما به درگاه پادشاه به التماس برای گرفتن روزی نمی­رویم.
۵ـ ۲ـ ۱۰ـ طنز به صاحب دیوان:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

صاحب دیوان ما گویی نمی­داند حساب
کاین همه زخم نهان­ست و مجال آه نیست
 
(حافظ، ۱۳۸۹: ۸۳)
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شاه اگر جرعه رندان نه به حرمت نوشد
التفاتش به می صـاف مروّق نکــنیم
 
(حافظ، ۱۳۸۹: ۳۹۲)
 

۵ـ ۲ـ ۱۱ـ طنز به فقیه مدرسه:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد
که می حرام ولی به ز مال اوقافست
 
(حافظ، ۱۳۸۹: ۵۶)
 

اغلب این متشرعان(به ظاهر دینی) از موقعیت اجتماعی خود سوء استفاده کرده و اموال وقفی را تصاحب می­کردند. اموالی که تصاحب آن برای فرد امکان­ پذیر نیست و متعلق به عموم مردم است. حافظ به طنز ظریف خود می­گوید: فقیه مدرسه در صورتی بهترین فتوی را صادر می­ کند که در حال مستی بوده و این شراب است که به او درک، فهم و عاقلی بخشیده است وگرنه در صورت عادی یعنی غیر مستی معمولاً فتوای سخت­گیرانه صادر می­کرد(استعلامی، ۱۳۸۷: ۹۱ ـ۸۰).
حافظ یک فرد نیست بلکه یک جریان زنده و پویا در عرصه فرهنگ، هنر، اندیشه و عرفان است که از چشمه­سار زلال ایمان، معرفت، هنر و ادب اسلامی و ایرانی مایه می­گیرد. این چشمه جوشان به کوثر نبوی(ص) متصل است و تا امتداد جاودانگی جاری و ساری است. زبان حافظ که همان زبان آهنگین و موزون غنی و زیبای فارسی است زبان فرهنگ، اصالت، تمدن، هنر، ادب تاریخ اسلام و ایران است. زبان حافظ زبان عرفان و معرفت است و شعر برخاسته از شعور او شعار بالندگی و پایندگی است. به واسطه داشتن شعور اجتماعی برتر و نفوذ در روح جامعه خود نابسامانی­های اجتماعی برخاسته از گروه­های اجتماعی قدرتمند اما منفی را خوب تشخیص داده از جمله این گروه­ها و طبقات اجتماعی برتر پادشاه محتسب، صوفی، فقیه و شیوخ بودند که حافظ با حربه طنز به مبارزه با یکایکشان برمی­خیزد و در این مبارزه هرگز کوتاه نمی ­آید تا حدی که آنها را به زانو در می­آورد.
۵ـ ۳ـ پی­نوشت­ها:
۱ـ معادل انگلیسی طنز Satire و واژگان هم­خانواده آن هستند.Satyros ریشه ­های یونانی و Satira و Satura هم­ریشه ­های لاتین این واژه­اند. نام ظرفی پر از میوه­ های متنوع است که به یکی از خدایان کشاورزی هدیه داده شده بود. معنی واژگانی satura که غذای «غذای کامل» یا «آمیخته­ای از هر چیز» بود، ابتدا به شعرهایی دوازده هجایی با درون مایه­ای خاص اطلاق می­شد که بعدها توسعۀ معنایی پیدا کرد و لحن و درون­مایه شعر را علاوه بر شکل مورد لحاظ قرار داد. املای این واژه ابتدا Satyra و سپس در زبان انگلیسی به satyre تغیر شکل یافته است. در نیمه دوم قرن شانزدهم نویسندگان به غلط تصور می­کردند satyre برگرفته از satyr موجود خیالی از اساطیر یونانی بود که به تندخویی، بی­ادبی و برملا کردن عیب­های پنهان شهرت داشت. به همین دلیل تندی، خوشونت و زمختی را لازمۀ شعر satyre می­پنداشتند تا«به سان جوجه تیغی، تیغ­هایش را به هر سو پرتاب کند».
۲ـ Humor در فرهنگ و لغت­نامه­های امریکایی و انگلیسی به صورت homorem نوشته می شود که ریشۀ این واژه کلمه یونانی است. در فرهنگ قدیم یونان نوعی باور پزشکی بود که عقیده داشتند تعادل و سلامتی بدن انسان به وسیلۀ چهار طبع و چهار حالت مزاجی خون، بلغم، سودا و صفرا ایجاد می­ شود و طبق همین قاعده انسانی سالم و متعادل بود که چهار طبع بدن او در حالت نرمال قرار داشت و یک چنین فردی می­توانست با دیگران رفتاری در خور پسند داشته باشد. به دیگر سخن تعریف همور عبارت است از: توانایی و قابلیت تشخیص موقعیت­ها برای برانگیختن احساسات، سرگرمی، خنده و شادی در دیگران است.
فصل ششم
نتیجه گیری
با بررسی ساختار طنز و انواع آن و با توجه به اوضاع قرن هشتم هجری به بررسی طنز در آثار این دوره و با نگاهی جامعه­شناختی و ابعاد شخصیتی عبید زاکانی و حافظ شیرازی و نحوه به کارگیری طنز به وسیله این دو شاعر و طنزپرداز پر آوازه ایرانی این نتایج به دست می­آید:
۱ـ طنزپردازان برای خلق یک موقعیت طنز خوب باید شناخت کاملی از فرهنگ­ها، ارزش­ها، سنت­ها، عادات، آداب، قواعد و نشانه­ های زبانی و فکری مخاطب خود داشته باشند. وسعت معنی و فراگیری دامنه طنز به گونه­ ای است که ارائه یک تعریف جامع برای آن را با مشکل مواجه کرده است. این دشواری از یک طرف به علت ماهیت و ساختار و کارکرد پیچیدۀ آن است و از طرف دیگر به مرز باریک عموماً لغزندۀ این مفهوم با مفاهیم مشابه آن همچون هزل، هجو و … مربوط می­ شود. به طور کلی طنز به نوع خاصی از آثار منظوم و منثور ادبی گفته می­ شود که اشتباهات یا جنبه­ های نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی، سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوه­ای خنده­دار به چالش می­کشدو هدف آن تزکیه، تهذیب، اصلاح و به تکامل رساندن فرد و اجتماع است و اموری نظیر سرزنش و طعنه، عیب جویی، کوبیدن و تحقیر و مسخره کردن همگی در راستای درمان بیماری­های فرد و جامعه به کار گرفته می­ شود.
۲ـ عبید منتقد بزرگ و تیزبینی است که از هجو و طنز به عنوان حربه­ای برای مبارزه با خرافات و بیان مفاسد، ظلم، جور و نابرابری­های اجتماعی عصر خویش بهره می­گرفته و در حقیقت طنز در نظم و نثر فارسی به نام عبید جان می­گیرد. آثار عبید سراسر تلاش و کوشش برای مبارزه اجتماعی، انتقادات و سازندگی بیم است و امید، درد است و درمان. ادبیات و هنر برای او صرفاً وسیلۀ تفریح و سرگرمی نیست و آثار او بیان کنندۀ دغلکاری­های مشتی دغل پیشه و آشکار کنندۀ زد و بندهای سیاسی و اجتماعی می­باشد.
۳ـ حافظ مبارز نستوهی است که عرصه مبارزه­اش سیاسی نیست انتقادهای طنزآمیز حافظ همه اخلاقی و مربوط به اخلاقیات است و بی آنکه ناصح یا محتسب باشد بی­نظر به تهذیب و اصلاح نیست. طنز حافظ بر عکس بزرگانی چون سعدی و عبید زاکانی هرگز به هزل نمی­رسد تا چه رسدو به هجو و بدزبانی و دریدن پردۀ عفاف.
۴ـ در این پژوهش انواع طنز با ذکر شواهد در آثار عبید زاکانی و دیوان حافظ مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید از میان این انواع طنز سیاسی و اجتماعی بسامد بیش­تری نسبت به دیگر انواع دارد و ثابت شد این دو شاعر و طنزپرداز بزرگ از به کارگیری انوع طنز در آثار خود توجه داشته اند.
فهرست منابع:
فهرست منابع:
۱ـ استعلامی، محمد. (۱۳۷۸). حافظ به گفتۀ حافظ. تهران: نگاه.
۲ـ اقبال آشتیانی، عباس. (بی­تا). تاریخ مغول. تهران: امیر کبیر.
۳ـ اسپراکمن، پال. (۱۳۸۲). فالنامۀ بروج عبید زاکانی و بحثی دربارۀ نوشته­های عبید زاکانی. ترجمۀ: صاحب اختیاری، بهروز و باقرزاده، حمید. تهران: دانشگاه.
۴ـ انوری، حسن. (۱۳۷۳). اصطلاحات دیوانی. تهران: سخن.
۵ـ باطنی، محمدرضا. (۱۳۷۸). فرهنگ معاصر انگلیسی ـ فارسی. تهران: واحد پژوهش فرهنگ معاصر.
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 86
  • 87
  • 88
  • ...
  • 89
  • ...
  • 90
  • 91
  • 92
  • ...
  • 93
  • ...
  • 94
  • 95
  • 96
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • مطالب پژوهشی درباره : بررسی مولفه های سبک زندگی اسلامی- ایرانی با رویکرد اخلاقی ...
  • دانلود پایان نامه با موضوع بررسی گفتمان های توسعۀ اجتماعی از منظر اعضای هیأت علمی ...
  • ترجمه بخشی از کتاب۹۲ The Philosophy of the Upanishads- قسمت ۷
  • رابطه استرس شغلی، تعهد سازمانی و تفکر سازنده با فرسودگی هیجانی پرستاران شاغل در بیمارستان دولتی استان هرمزگان۹۳- قسمت ۶
  • تدوین و آزمون مدل انگیزشی برای تصمیم به ترک یا ادامه تحصیل دانش آموزان پسر پایه اول دبیرستان مناطق روستایی شهرستان اقلید- قسمت 27
  • ادبیات زنانه در آثار (میرزاده عشقی، ایرج میرزا، عارف قزوینی)- قسمت ۹
  • پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره بررسی نقش گروههای چریکی و مسلمان در پیروزی انقلاب ایران۹۳- ...
  • دانلود پایان نامه درباره تصویرهای ادبی با عناصر مذهبی در عهد صفوی عرفی شیرازی، طالب آملی، کلیم ...
  • بررسی موانع کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک ...
  • ارزیابی برخی شاخص¬های زیستی عروس¬ماهی زاینده¬رود Petroleuciscus esfahani در پاسخ به ترکیبات مخرب سیستم اندوکراینی در رودخانه زاینده¬رود- قسمت ۹
  • بررسی ساخت صرفی واژه¬های علوم نظامی مصّوب فرهنگستان زبان وادب فارسی۹۳- قسمت ۳
  • ارزیابی ارتباط بین پیش بینی سود مدیریت با ریسک و ارزش شرکت های پذیرفته شده دربورساوراقبهادارتهران- قسمت ۳
  • تبیین دلیل نیاز اعمال حقوقی به اعلام اراده- قسمت 8
  • نسبت سنت با مدرنیته- قسمت ۵
  • معناشناسی واژگان قرآن در روایات اهل بیت- قسمت ۸
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره طراحی و بررسی روش های تخمین کانال MIMO-OFDM با استفاده از سیگنال های ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره بررسی انتقال جرم و حرارت در جریان جابه‌جائی طبیعی نانوسیال ...
  • بررسی اثر گزارشگری محافظه کارانه بر ارتباط بین اقلام تعهدی بلندمدت و جریانهای نقدی عملیاتی آتی در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۳
  • پژوهش های انجام شده درباره نقش فرهنگ سازمانی دررابطه بین عدالت سازمانی و رفتارهای شهروندی سازمانی مطالعه موردی ...
  • اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان دانش ‫آموزان دختر تیزهوش- قسمت ۱۰
  • پژوهش های انجام شده با موضوع بررسی رابطه عوامل سازمانی با کارایی سیستم مدیریت دانش ( مورد ...
  • تعیین رابطه بين مهارتهاي سه گانه فني، انساني و ادراكي مديران با میزان اثربخشي آنها در بین دبيرستانهاي پسرانه،دخترانه ناحیه یک شهر شيراز- قسمت 15
  • چه موضوعاتی در اشعار سیاسی فیتوری بارزتر است- قسمت 7
  • مطالعه تطبیقی عزل ولی قهری در فقه امامیه و حقوق ایران- قسمت ۸
  • دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع پذیرش و کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) براساس مدلUTAUT در ...
  • شناخت نقش تعامل پلیس با آموزش و پرورش در پیشگیری از جرایم و تخلفات راهنمایی و رانندگی دانش¬آموزان- قسمت ۲
  • بررسی تاثیرعوامل بازاریابی اجتماعی برارزش نام تجاری بانک ملی از دیدگاه مشتریان(مطالعه موردی شعب بانک ملی خراسان شمالی)- قسمت ۱۳
  • تاثیر مولفه های رهبری امنیت مدار بر رفتارکارکنان شبکه بهداشت ودرمان شهرستان بهشهر- قسمت ۳
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره مسئولیت و مصونیت ارتکاب جرم در حالت مستی در فقه ...
  • پیش بینی خلاقیت و اضطراب تحصیلی براساس میزان استفاده از بازی های رایانه ای در دانش آموزان دختر اول متوسطه شهر بناب- قسمت ۸- قسمت 2

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان