همچنین زیلبورگ[۱۰۳] تعاریفی را از انزوای درونی و بیرونی ارئه داده است: انزوا در اصطلاحات و مفاهیم روانکاوی مور[۱۰۴] و فاین[۱۰۵]، حتی بهعنوان یک مفهوم هم یافت نمیشود. چگونگی تعریف تحلیل گران از انزوا یا وضعیت انزوای درونی و اینکه ما چگونه انگیزه انزوای شخصی را مفهوم سازی میکنیم تحت تأثیر تصورات نظری شخصی ما و دیدگاههای ما در مورد علائم و ویژگیهای شخصیتی دیگر است. همچنین، همانگونه که انتظار می رود اولویت های نظری زمانی، به طور کلی در مورد همه پدیده های تحت بررسی متوقف میشوند و این مسئله قطعا به انزوا مربوط میشود. امکان دارد که انزوا گسترش یابد، اما مشارکتها و کمکهای تحلیل گر به پژوهش نسبتا اندک است (اسپیرا و کرامر ریچاردز،۱۴:۲۰۰۳) .
برینر[۱۰۶] (۱۹۷۴) انزوا را بهعنوان تأثیری درک میکند که بازتاب دهنده انتظار طولانی برای بازگشت به سوی یک فرد خاص است. ایده ی برینر در خصوص انزوا بیان می دارد که انزوا چه تفاوتی با افسرگی دارد، زیرا از دید او انزوا، نشانگر امید به بازگشت است، درحالیکه افسردگی، ناشی از از دست دادن امید می باشد. از طرف دیگر، زیلبورگ (۱۹۳۸)، دو نوع از انزوا را مفهوم سازی می نماید: از دست دادن فردی که عاشقش هستیم و از دست دادن فردی که خود را در آن می دیدیم و زیلبورگ معتقد است که دسته دوم، نوعی از نارسیست[۱۰۷] (خود شیفتگی) می باشد (اسپیرا و کرامر ریچاردز،۱۵:۲۰۰۳).
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
آدلر و بویی[۱۰۸] (۱۹۷۹) انزوا را بهعنوان دلتنگی عصبی تعریف میکنند و اصطلاح انزوا را برای تجربه فردی به کار می برند که قادر نیست یک فرد خوب را فرا بخواند و بنابراین، با احساس پوچی رها میشود. آن ها از اصطلاح انتظارعصبی برای تأکید بر این نکته استفاده میکنند که امکان دارد یک فرد عصبی انزوا را متفاوت از فردی که ساختار روان پریشی مرزی دارد تجربه نماید، از دیدگاه آنان این تجربه میتواند مضطربانه تر باشد. آن ها یک فرد دارای روان پریش مرزی را در مقایسه با یک فرد عصبی در برابر انزوا آسیب پذیر تر می- دانند زیرا اعتقاد کلی بر این است افرادی که بهعنوان منزوی شناخته میشوند دارای موضوعات درونی محدودی هستند.در مقابل، ساتران[۱۰۹] (۱۹۷۸) که اعتقاد دارد انزوا میتواند موجب شرمساری شود، به ذکر ایده جدایی طلبی می پردازد مبنی بر اینکه انزوا میتواند در برابر ترس از غرق شدن دفاع کند. در اینجا، ممکن است که یک فرد علی رغم درد، در زمان انزوا راحت تر از زمانی باشد که در یک رابطه قراردارد. روان شناسان ضمیرنفس[۱۱۰] و درون بر کاربردهای تدافعی انزوا تاکید می نمایند (اسپیرا و کرامر ریچاردز ۱۵:۲۰۰۳).اسپیرا[۱۱۱] در بخشی از مقاله خود می نویسد: «ما انزوا را بهعنوان تأثیری در نظر می گیریم که به طور واضحی ناخوشایند است. اغلب یک شکایت است و برخی اوقات نشانه ای است که وقتی بسیار شدید باشد میتواند با از دست دادن عملکرد ذهنی همراه شود. تا آنجا که ما می دانیم ممکن است انتظار فرد تنها برای مشابه شخص خاصی یا حتی نفس خودآن شخص باشد. همچنین میتواند اشتیاق به چیزی باشد که یک زمانی فرد یا نفس انسان آنگونه بود. نگرانی برای از دست دادن دیگری، یا تصور دیگران، از تنش های حاصل از ناکامی، به بهای باقی ماندن در گرفتاری جلوگیری می نماید. ما با پیروی از دیدگاه چند وجهی خود، به بررسی فاکتورهای اجتماعی از قبیل جنسیت یا نژاد و گرایشات اخلاقی می پردازیم که میتوانند عاملی در انزوا محسوب شوند. در حاشیه قرار گرفتن موجب تنها شدن فرد میشود» (اسپیرا و کرامر ریچاردز،۲۰۰۳، به نقل از ویس،۱۹۷۳).طبق نظریات دکتر چلبی، سنجش متغیر انزوای اجتماعی، با سنجش تک تک ابعاد آن –که عبارت بودهاند از: یأس اجتماعی، احساس عجز، تحمل اجتماعی پایین و احساس تنهایی- آغاز گردیده است؛ بدین صورت که ۶ گویه مربوط به بعد تنهایی،۶ گویه مربوط به بعد یأس،۴ گویه مربوط به بعد تحمل و سرانجام ۳ گویه مربوط به بعد عجز آورده شده است.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
گویه های بعد تنهائی اجتماعی:
من نیاز به مصاحبت وهمراهی دارم.
افرادی هستند که میتوانم با آن ها صحبت کنم.
کسی را ندارم که با وی صحبت کنم.
قادر نیستم تنهایی را خیلی تحمل کنم
کاملا احساس تنهایی میکنم.
بیشتر وقتها، دوست دارم تنها باشم.
گویه های بعد عجز:
میتوانم به دوستانم اتکا کنم.
قادر نیستم با کسانی که در بیرون هستند ارتباط برقرار کنم.
روابط اجتماعی من مصنوعیست
میتوانم به دوستانم اتکا کنم
گویه های بعد یأس اجتماعی:
به جمعی که تعلق دارم اطمینان چندانی ندارم.
چون به دیگران اطمینان ندارم، تنهایی را بیشتر دوست دارم.
احساس میکنم با اعضای خانوادهام، نزدیک و صمیمی نیستم.
خواهان دلبستگی به دیگران هستم.
خانوادهام صمیمانه به من عشق میورزند
گویه های بعد کاهش تحمل اجتماعی:
دوستانم به من احترام میگذارند.
خیلی محبوب هستم.
رابطه من و دوستانم بسیار مهم است.
مردم مرا تحسین و ستایش میکنند.
جدول شماره ۶ ابعاد و مؤلفههای سنجش انزوای اجتماعی
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
مقوله (متغیر) ابعاد (مؤلفه( معرف (شاخص)
انزوای اجتماعی تنهایی احساس تنهایی (بهطور کلی) و احساس تنهایی بهعنوان جزئی از هرجمع
عجز احساس ناتوانی در بروز خلاقیت ها و استعدادهای خود، احساس ناتوانی در برقراری ارتباط با جمع، احساس ناتوانی در برقراری ارتباط با خانواده خود
یأس اجتماعی مأیوس بودن از خود (بهطور کلی)، مأیوس بودن از زندگی، مأیوس بودن از دیگران
کاهش تحمل اجتماعی بی حوصلگی، گریز از جمع
فصل چهارم: تجزیه و تحیل دادهها
۴-۱ مقدمه
در این فصل تحت عنوان یافتههای تحقیق، پس از توصیف دادههای گردآوری شده وارائه آماره های توصیفی، به آزمون فرضیات و تفسیر نتایج آن پرداخته خواهد شد.
۴-۲ یافتههای توصیفی
۴-۲-۱ وضعیت اشتغال
جدول شماره ۷ توزیع پاسخگویان برحسب وضعیت اشتغال
حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق مح