“
۳ – همان طوری که میدانیم مجرم به اعتبار جرمی که انجام داده است علاوه بر تحمل مجازات اصلی که معمولأ به صورت حبس ، شلاق و … است اعتماد و اطمیعمومی از وی سلب می شود . بعبارت دیگر با ارتکاب جرم حالت خطرناکی خویش را بروز داده است لذا مدتی باید فاقد صلاحیت و اهلیت گردد که این فقدان اهلیت را در حقوق جزای عرفی مجازات های تبعی مینامند بنابرین اعاده حیثیت یکی از بهترین شیوه های جلوگیری از ارتکاب جرم و اصلاح مجرمین است.
ح: روش تحقیق
روش تحقیق در این مجموعه مبتنی بر شیوه کتابخانه ای است که از منابع مدون مشتمل بر مجموعه قوانین ایران و لبنان ، کتب ، رساله ها ، مقالات ، جزوات و سایت های … استفاده شده است که پس از گردآوری مطالب مورد نظر به تطبیق ، تلفیق ، تجزیه و تحلیل این موارد پرداخته شده است .
تذکر: درخصوص تفکیک مراحل اجرایی تحقیق و توضیح آن، از به کار بردن عناوین کلی نظیر، «گردآوری اطلاعات اولیه»، «تهیه نمونه های آزمون»، «انجام آزمایشها» و غیره خودداری شده و لازم است در هر مورد توضیحات کامل در رابطه با منابع و مراکز تهیه داده ها و ملزومات، نوع فعالیت، مواد، روشها، استانداردها، تجهیزات و مشخصات هر یک ارائه گردد.
فصل نخست: کلیات تحقیق
در فصل پیش رو در نظر داریم که ابتدا مفاهیم واصطلاحات تخصصی مربوط به اعاده حیثیت را بیان نماییم سپس در ادامه واژگان مشابه با آن را بررسی نماییم سپس اعاده حیثیت را در سایر ادیان الهی مورد مطالعه قرار دهیم و نظریه بقا و منسوخ شدن این نهاد حقوقی را در ایران مورد بررسی قرار دهیم.
مبحث نخست: مفهوم لغوی و اصطلاحی
برای شناختن مفهوم اعاده حیثیت ، ارائه تصویر ی روشن از این اصطلاح ومفاهیم مختلف آن لازم وضروری است چراکه این واژه در محیطها یی که رواج دارد کاربرد واحدی نداشته وبسته به دیدگاه نویسندگان در مفاهیم متعددی استفاده شده است. غالبا اعاده حیثیت در دو معنای متمایز به کار رفته است . معنای نخست آن معنایی عام و غیر حقوقی است که اعاده حیثیت در این معنا عبارت است از ترمیم حیثیت و حرمت از دست رفته شخص و در معنای دوم اعاده حیثیت در بردارنده یک تأسیس حقوقی است، بدین معنا که چون صرف اتمام مجازات باعث از بین رفتن آثار محکومیت از سجل کیفری نمی شود . اعاده حیثیت راه حلی است که این آثار را از سجل کیفری محکوم علیه بزداید و باعث می شود که آثار حکم اجرا شده قبلی نسبت به آینده اثری نداشته باشد و برخی از محرومیتها و ممنوعیتهایی که درخصوص فرد اعمال می شود را رفع نماید . این نهاد حقوقی از تدابیر و وسایل قانونی برای اعمال اغماض و رافت نسبت به اشخاص مجرم است . لذا لازم است ابتدا کاربردها و برداشتهایی که ازاین واژه ارائه شده مشخص شود و پس از آن، پیشینه این نهاد حقوقی در ادیان الهی و حقوق موضوعه مورد بررسی قرار گیرد.
گفتار نخست: مفاهیم
اهمیت شناخت هر موضوعی بر هیچ کسی پوشیده نیست و می توان گفت که اهمیت شناخت هر موضوعی از شناخت خود آن موضوع کمتر نیست چرا که یک علم به یک باره وجود خارجی پیدا نکرده است و مراحلی از رشد و تکامل را پیموده است تا بتوانددر اجتماع نمود داشته باشد. اعاده حیثیت نیز به عنوان یک تأسیس حقوقی در حقوق جزای عرفی از این امر مستثنی نیست . وقتی که مجرم با تحمل مجازات مکافات عمل خود را پس میدهد و دین خود را به صورت تسکین احساسات برانگیخته مردم به جامعه ادا میکند باید بتواند دوباره مانند سایر افراد جامعه بدون آنکه در معرض تبعیض و بی مهری قرار بگیرد به زندگی خود ادامه دهد . بدین ترتیب در کشورهای با حقوق مدون نهاد حقوقی اعاده حیثیت پذیرفته شده است تا آثار تبعی مجازات را که تا زمان اعاده حیثیت بقوت خود باقی است زایل سازد و با قطع سرزنش و حرمانهای ناشی از محکومیت راه بازگشت به جامعه و دامن اجتماع را هموار سازد .
در این مبحث ابتدا مفهوم اعاده حیثیت و سپس واژگان مرتبط با آن مورد بررسی قرار میگیرد . واز این جهت ارائه مفهوم مناسبی از اعاده حیثیت لازم و ضروری است.
*اعاده حیثیت
برای ارائه مفهوم مناسبی از اعاده حیثیت لازم است معنای لغوی و اصطلاحی آن روشن شده تا زمینه ورود به مباحث مربوطه فراهم شود . از این رو ابتدا به بررسی معنای لغوی و سپس اصطلاحی آن اشاره می شود
الف) مفهوم لغوی
اعاده حیثیت مرکب از دو واژه « اعاده » و « حیثیت » میباشد . اعاده کلمه ای است عربی که ریشه آن عود میباشد که به باب افعال رفته است[۱]. عاد فعلی است لازم که به معنی باز گرداندن آمده است .
فرهنگ عمید آن را بازگرداندن و از سر گرفتن معنا کردهاست.(عمید حسن ۱۳۶۷، ۲۰۰) در فرهنگ دهخدا آمده است « اعاده { اِد } ( ع مص ) باز گردانیدن چیزی را به جای خود و مکرر گفتن … لفظ مذکور در عربی با حرف تاء { اعاده } و در فارسی به تاء { اعادت } و با هاء ملفوظ ( اعاده ) و با هاء زاید هرسه استعمال می شود . اما استعمال با حرف تا در غیر متکلم است ».( – دهخدا ۱۳۷۳)در فرهنگ معین درخصوص این واژه گفته شده است :« ۱- (مص م) بازگفتن و دوباره گفتن ۲ـ بازگردانیدن (چیزی را به جای خود) باز آوردن ، برگرداندن ۳ـ (امص) برگشت»( معین ۱۳۵۲، ۳۰۰) لفظ حیثیت در کتب لغت نیز به عنوان مصدر جعلی عربی است و به معنی وضع ، اسلوب ، نظر ، لحاظ ، اعتبار ، جهت و حالت میباشد .[۲]در فرهنگ حقوقی بلاک معادل انگلیسی یا فرانسوی آن (Rehay bilitation) به بازگرداندن اهلیت یا وضعیت به شخص یا شی تعریف شده است.( Black 1700) و در پاره ای از منابع عربی در ذیل عنوان « رد الاعتبار او الحقوق، تاهیل و اصلاح » آمده است.( الوهیب اسماعیل ، ۱۹۸۸) تعاریفی که از اعاده حیثیت در کتب لغت ارائه شده است غالباً درخصوص مفهوم حقوقی این کلمه است و تعریف جامع و کاملی که درخصوص معنی و مفهوم اعاده حیثیت باشد تحقیقاً ارائه نشده است از جمله در فرهنگ فارسی معین آمده است « اعاده حیثیت (حق) رد کردن حقوق و اعتبارات مجرم که سبب جرم سلب شده بدو»( معین، پیشین)
با الهام از معانی فوق میتوان گفت : اعاده حیثیت باز گرداندن اهلیت سلب شده از فرد به اوست .این تعریف در بر گیرنده ترمیم حیثیت در اثر ارتکاب جرم علیه شخص وهمچنین حقوقی که بواسطه ارتکاب جرم از مجرم سلب شده است میباشد.
ب )مفهوم اصطلاحی
در جهت حفظ و صیانت از حرمت و حیثیت افراد جامعه معمولاً قواعد و مقرراتی وضع میگردد که به حفظ حیثیت افراد اختصاص یافته است و بحث اعاده حیثیت زمانی مطرح میگردد که حیثیت شخص بنا به ادله ای خدشه دار شده و لطمه شدیدی خورده باشد و اعتبار و جایگاه فردی و اجتماعی شخص مخدوش میگردد . در این جاست که مسئله
“