مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
بررسی و مقایسه اسکندر نامه نظامی گنجوی و آیین اسکندری عبدی ب- قسمت ۱۰
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

کــــنون چون به امداد طبع بلند زهر پنج شد کلک من بهره مــند
براین پنجمین نامه بستم خـــیال که چونش رســــانم بر اوج کمال
زتاریخ شـــــاهان بعــد از رسـول نیامـــد به جــز شاه دینم قـبول
ازآن قصّه حرفی نمانده نــــــهان کــه ناورده اش قاسمی در بــیان
به مــــــــیزان اندیشه ی راستان به از او نگوید کـــس این داستان
نیابم کـــسی را ز اهل ســـــخن کـه باشد در آن داستان پنجه زن
مگـــر آنــکه از اهل انصاف نیست زِبُـــرد رعونت دلـش صاف نیست
زشاهان دیـــگر چه گـــوید کسی نبـــاشد نکو هر چه گوید کــسی
( همان : ۲۴/۲۵)
«عبدی بیگ سرودن داستان اسکندر را با توجّه به همگونی کیش و مذهب و این که او در سلک پیامبران و اولیاءالله است نوعی جهاد دینی تلقّی می کند و بازگویی داستان او را نوعی مجاهده‌ی فرهنگی بر می شمارد.»
(هدایت ، ۱۳۷۶ : ۷۹ )
او هیچ یک از پادشاهان گذشته را به غیر از اسکندر مقدونی صاحب وجاهت و مقبولیّت دینی نمی بیند و بر این باور است که سخن گفتن از سایر پادشاهان دشمنی با دین است :
زمذهب بود دشمنی در مـیان چه سان مدح دشمن کشم در بیان
دگر پادشاهان پیش از رسـول نباشد به غیر از سکندر قـــــــبول
سکندر شهنشاه حکمت شـعار بــــــــدو بوده دنیا و دین استوار
بــه پیش گروه سخن پـروران بــــــود نامش از سلک پیغمــبران
بــــــود نام او در کلام مجید بــس این فضل او پیش ارباب دیـد
اگـــر هست توفیقم آموزگــار کنم نـــــــامه ی حکمت آیین نگار
اگر چه حکایت ز اسکندر است ولیـــکن زنــــــام تواش زیوراست
( عبدی بیگ،۱۹۷۷ م : ۲۵)
ظاهراً یکی دیگر از انگیزه های نیرومندی که شاعر را تشویق به سرودن این پنج گنج نموده ، علاقه مندی او برای اهدا و پیشکشی به فرمانروای وقت ، شاه طهماسب صفوی است که ایشان نیز خود یکی از خدمه ی درگاه او بوده و اظهار امیدواری می کند که این تحفه مرضیّ رضای او باشد :
بــــبین سوی این پنج درّ ثمین کــه آورده ام زآسمان بر زمین
اگر هست قابل کــــن او را قبول وگــــرنه مشو زین دلیری ملول
هزار آدمی را دعای تــــــو کار چه شد نشنوی گر یکی از هزار
اگر نیک اگر بد من این گفته ام به خون جــگر گوهری سفته ام
تـــوقّع چنان دارم از لطف شاه کــه سویم به رحمت نماید نگاه
اگر نیک باشد قبول آن اوســت همه نیک عالم به دوران اوست
وگـــــر بــد بود هستم امّیدوار کــــــزین بد نگرداندم شرمسار
( همان : ۲۵)
۵-۲٫ علل وانگیزه‌ی نظامی گنجوی برای سرودن اسکندر نامه
« بررسی متون کهن درباره ی اسکندر نشان می دهد، فردوسی در زمان خود جز متنی که آن را به نظم کشیده، چیزی در اختیار نداشته است و با بی میلی و بی رغبتی به این کار دست زده است، چون در هیچ جای داستان مانند نظامی، خود سخنی در مدح و ستایش اسکندر نمی گوید. درباره ی احتمال دوّم نیز باید گفت، فردوسی با توجّه به فضای حاکم بر جامعه و طرح مباحثی چون شیعه بودن او و مطرح شدن اسکندر در حدّ یک پیامبر در آثار عربی اسلامی، نگران بوده اگر اسکندر را به گونه ای متفاوت با شرایط حاکم بر دربار تصویر کند، بدخواهان او فرصت را غنیمت شمرده و اتّهاماتی دیگر بر او وارد سازند.»
(صفوی ، ۱۳۶۴ : ۱۰۹)
چنان که نظامی در شرفنامه می گوید ؛ اسکندر نامه در زمره‌ی آخرین آثاراوست که بعد از چهار اثر نامدار او به رشته‌ نظم کشیده شده است :
سوی مـــخزن آوردم اوّل بسـیچ که سستی نکردم در آن کار هـیچ
وزو چـــــــرب و شیرینی انگیختم بــه شیرین و خسرو درآمیختم
وز آن جا سرا پرده بیـــرون زدم در عشق لیلی و مجـنون زدم
وزین قصّه چـــــون باز پرداختم سوی هفت پیکر فـرس تاختم
کنون بر بساط سخن پـــــروری زنم کـــوس اقبال اسکندری
سخن رانـــم از فرّ و فرهــنگ او بـــرافرازم اکلــیل و اورنگ او
(نظامی گنجوی، ۱۳۸۸: ۵۰)
کرمی تا حدّ زیادی در این خصوص با صفوی هم عقیده بوده و در باره‌ی تأثیر همین عوامل بر نظامی گنجوی برای سرودن اسکندر نامه می نویسد :«: در تصویر مثبت، امّا بسیار کم رنگ اسکندر در شاهنامه و در آمیخته شدن چهره ی او با ذوالقرنین در قرآن از سوی تاریخ نگارانی مانند طبری، مسعودی و بلعمی و… زمینه ی مناسبی در افکار عمومی مردم ایران فراهم آورد تا شاعری مانند نظامی برای گزینش چهره ای مطلوب و پادشاهی آرمانی بر آن شود تا داستان اسکندر را به نظم کشد و ویژگی های کاملا پسندیده و آرمانی پادشاه دلخواه خود را در وجود فردی بریزد که افزون بر پادشاهی، پیامبر نیز هست. از دیدگاه نظامی اسکندر موحد است و همه ی پیروزی های خود را از خدا می داند و در همه حال شکر گزار خداست. امکانات لازم را برای فراگیری دانش های گوناگون فراهم می آورد و به دانشوران اهمیّت می دهد و با ساختن عبادتگاه ، نهانی می کوشد از آفات قدرتمندی و جاه طلبی پرهیز نماید.».
(کرمی،۱۳۸۳: ۱۵۱).
« او نیز برای تصنیف این اثر دلایلی را اقامه می کند که می توان آن را بر چند وجه تشریح کرد . نخستین دلیلی که نظامی می آورد ، ضرورتی است که احساس می شود. زیرا با توجّه به مشهور بودن داستان های اسکندر در بین مردم و اینکه این داستان دارای اقوال مختلفی است ، می طلبد تا به دیده‌ی تحقیق در این کار دوباره نگریسته شود:»
(همان : ۱۵۳)
نظامی می گوید :
ضرورت شد ایــن شغل را سـتاختن چنین نامـه ی نـغز پــــرداخـتن
که چون در کتابت شود جــای گیر نیوشنده را زان بــــود نـــاگــزیر
به نقشی که نزد کلان نیست خرد نمــودم بدین داســـتان دسـتبرد
از ایــن آشـــنا روی‌تـر داســـتان خنیـــده نــیامـد بـــر راســـتان
دگــر نامه‌ها را که جـــویی نخست بــه جـــمهور مـلّت نباشد درست
نباشد چنین نــــامــه تــزویر خیز نبــشته به چــندین قـلم هـای تیز
(نظامی گنجوی، ۱۳۸۸: ۶۳)
نظامی بر این باور است که این کار او نسبت به سایر نوشته هایی که تا کنون به وجود آمده است دارای برتری های فراوانی است .و این آثار در حدّ اسکندر و شهرت او نیست :
به نیروی نـــــوک چنین خـــامه‌ها شرف دارد ایــــــن بر دگــر نامه‌ها
از آن خسروی می که در جام اوسـت شرف نـــــامه ی خسروان نام اوست
(نظامی ،۱۳۸۸: ۶۳)
« نظامی می خواست و می کوشید تا آنچه را دانای طوس به نظم آورده تکرار نکند بلکه ناگفته ها را بگوید .»
(همان ، پیشگفتار )
نظامی معتقد است که اگر چه فردوسی قبل از او این داستان را به شکل هنرمندانه‌ای سروده ، امّا این سروده ها را کافی نمی داند او معتقد است که فردوسی آگاهانه بسیاری از حوادث زندگی اسکندر را با توجّه به نوع نگرشش مورد غفلت قرار داده و از آن عبور کرده است:
سخنگوی پیشینه دانــــــای طوس که آراست روی سخن چون عروس
در آن نـــامه کآن گوهر سفتـه راند بسی گفتنی های نـاگفته مـــــاند
اگر هر چــــــه بشنیدی از باســتان بــــگفتی دراز آمــدی داســـتان
نگفت آنچه رغبت پذیـــرش نبـــود هـمان گفت کــز وی گزیرش نبود
دگــر از پـــی دوستان زلـــــه کرد که حـــلوا به تــنها نشایست خورد
نظــامی کـــه در رشته گوهر کشید قلم دیـــــــده‌ها را قــلم درکشید
به ناسفته دُرّی کــــه در گنـج یافت تــرازوی خـود را گهــر سنج یافت
شـــرفنـــامه را فرّخ آوازه کــــرد حـدیث کــهن را بــدو تــازه کـرد

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
 

 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
روش‌ شناسی ملاصدرا در مسئله علم الهی- قسمت ۵
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

اما در یک تقسیم‌بندی کلی منابع شناخت را می‌توان به‌صورت زیر بیان نمود:
شیوه‌ مبتنی بر نقل
بر اساس این شیوه شناخت و دانش از طریق مراجعه به کتب آسمانی و منقولات رسیده از پیامبران و اولیای الهی که صاحب مقامی برین بوده و سخنان ایشان را از دیگر اندیشه‌ها متمایز دانسته و سخنانش را بی‌هیچ تردید می‌پذیریم حاصل می‌گردد.
شیوه کشف و شهود
در این شیوه از شهود عارفان تا سحر ساحران را می‌توان مدنظر قرارداد و در این جایگاه نه‌تنها افراد دارای توان ارتباط با این نیروها دارای شناخت به‌حساب می‌آیند، بلکه احراز شناخت نیز بر راه‌ها و شیوه‌های پر رمز و راز متکی است. (ساروخانی، ۱۳۸۸،ج۱، ۱۶)
شیوه‌های عقلی و استنتاجی
بر این اساس آنچه اهمیت می‌یابد، منطق و استدلال است. این‌ها زمانی عنصری را به‌عنوان شناخت دانش می‌پذیرند که بیندیشند و بر این پایه آن را بپذیرند. (همان)
شیوه‌های تجربی
این شیوه‌ها، بر مشاهده، تجربه، آزمایش و دیگر شیوه‌های عینی متکی است آنان که این شیوه را به کار می‌گیرند دانش را عبارت از مطالعه منظم و عینی پدیده‌های تجربی می‌دانند.(همان،۱۷)
اما طرح این موضوع ازآنجا حائز اهمیت است که اندیشمندان، شناخت و شیوه‌های آن را ازجمله مبادی علم و اهداف آن دانسته و در پی آن روش و روش‌شناسی را مبتنی بر هر علم و اهداف آن تبیین می‌نمایند. در این راستا لازم است به این نکته توجه شود که وقتی می‌خواهیم از شناخت و شیوه‌های آن و به‌تبع آن علم و اهداف آن و درنهایت روش و راه دستیابی به هدف‌های علم صحبت کنیم ابتدا باید مشخص شود که چه علمی موردنظر است، به‌عبارت‌دیگر چه شناختی مدنظر است، آیا مبنای ما در شناسایی روش‌های دستیابی به هدف‌های علمی، علوم تجربی است و یا علوم عقلی یا عرفانی و یا به‌طورکلی علوم انسانی است؟ و آیا به‌طورکلی این دو باهم متفاوت‌اند یا نه روش‌های یکسانی دارند. به‌علاوه حتی ذیل علوم انسانی نیز این اختلاف باید بررسی گردد. روش‌هایی که در علوم اجتماعی و روانشناسی استفاده می‌گردد آیا با روش‌های علوم دینی و فلسفی یکسان است؟ به‌عبارت‌دیگر، تقسیم‌بندی‌هایی که در خصوص روش‌های تحقیق در علوم انسانی ذیل بحث روش‌شناسی علوم انسانی صورت می‌گیرد بسیار متأثر از رویکرد و نحوه مواجهه مکاتب فکری مختلف به رابطه علوم تجربی و علوم انسانی می‌باشد. رابطۀ بین علوم تجربی و علوم انسانی چگونه است؟ آیا می‌توان همان ابزار را که در دانش‌های طبیعی به کار گرفته می شود، در دانش انسانی و علوم انسانی نیز به‌کار گیریم؟ آیا در قلمرو روشی، نظر دانشمندان علوم انسانی با علوم طبیعی یکی است یا خیر؟ آیا روش پژوهشی در این دو دانش یکی است؟ سؤالات فوق در ادامه این نوشتار مورد تحقیق و بررسی قرار خواهد گرفت.

پس از تبیین انواع شناخت حال باید دید منظور از علم و اهداف علم چیست؟ چه چیزی می‌خواهد مورد شناخت قرار گیرد. برخی دانشمندان معتقدند وظیفه علم عبارت است از ایجاد قوانین کلی که رفتار چیزها یا رویدادهای تجربی را که علم با آن‌ ها در ارتباط است در بر گیرد. و بدین‌وسیله ما را قادر می‌سازد، تا دانش خود دربارۀ رویدادهای شناخته‌شده و مجزا را با یکدیگر پیوند دهیم و دربارۀ رویدادهایی که تاکنون برای ما ناشناخته بوده است پیش‌بینی‌های معتبر به عمل آوریم. (همان،۱۹) همان‌گونه که در تعریف فوق قابل‌مشاهده است، هدف علم با رویکرد تجربی تبیین شده است، حال‌آنکه علوم انسانی به علت تأکید بیش‌ازاندازه به تجربه و غفلت از نظریه صدمه دیده است. تنها در سال‌های اخیر است که به این حقیقت رسیده‌ایم که تجربه مرحله کاملی از تکامل علم نیست و نیاز به جهت‌گیری درزمینۀ نظریه‌پردازی احساس می‌شود. پس می‌توان گفت هدف نهایی علم، صورت‌پذیری نظریه است. (دلاور، ۱۳۹۱، ۲۲)
با توجه به دو رویکرد فوق و اختلاف بین تجربی انگاری علوم انسانی با رویکردی که علوم انسانی را جدای از علوم تجربی و روش‌های آن دانسته و تکیه‌بر نظریه‌پردازی و البته بر مبنای روشی علمی دارد، مکاتب و بینش‌های مختلفی شکل‌گرفته‌اند. که در مجموع سه نوع بینش را می‌توان برشمرد.
۱- بینش آنان که همه دانش‌ها را یکی می‌دانند، شامل کسانی که بر روش‌های متکی بر حس، تجربه، و ادراک تأکید دارند. عینت و سنجش پذیری را شرط دانش می‌دانند. این بینش در اندیشه مکاتبی همچون رفتارگرایان، طبیعت‌گرایان، مکانیک گرایان، اثبات‌گرایان، مکتب اثباتی جدید و تجربه‌گرایی ظهور و بروز نموده است.
۲- بینش آنان که بر افتراق مطلق دانش‌های طبیعی و انسانی از روزنه روش تأکید می‌ورزند که شامل اصالت تأویل، تاریخ گرایان، پدیدار شناسان و اصحاب مکتب تفهمی می‌باشد.
۳- بینش آنان که دیدی دیالکتیک و تلفیقی دارند. در این گروه، بینش‌های کل‌نگر مطرح است.
همان‌طور که در سه گروه و بینش مذکور می‌توان مشاهده نمود رویکرد یکی دانستن و یا ندانستن علوم تجربی با علوم انسانی می‌تواند سرمنشأ ایجاد روش‌های مختلفی در مواجهه با پدیده‌ها و موضوعات مسئله محور گردد. (ساروخانی، ۱۳۸۸،ج۱، ۲۷-۶۰)
روش‌شناسی
دستیابی به هدف‌های علم یا شناخت علمی میسر نخواهد شد مگر زمانی که با روش‌شناسی درست صورت پذیرد، روش عبارت است از ابزار کسب دانش در معنای وسیعش، روش از لغت «متد» است که از واژۀ یونانی «متا»

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
d=”footnote-ref-2″ href=”https://www.hofi.ir/wp-admin/post-new.php#footnote-2″>[۱] به معنای «در طول» و «اودوس»[۲] یعنی «راه» گرفته شده و مفهوم آن در «پیش گرفتن راهی» برای رسیدن به هدف و مقصودی با نظم و توالی خاص است.
روش به سه معنا اطلاق می‌شود:
مجموعه طرقی که انسان را به کشف مجهولات و حل مشکلات هدایت می‌کند؛
مجموعه قواعدی که برای بررسی و پژوهش استفاده می‌شوند؛
مجموعه ابزار یا فنونی که آدمی را از مجهولات به معلومات راهبری می‌نمایند. (همو،۱۳۷۵،۲۴)
طبق علم معناشناسی، واژگان در ارتباط با دایره‌ای از واژه‌های نزدیک به آن معنا و مفهوم پیدا می‌کند؛ لذا لازم است ارتباط روش و روش‌شناسی با برخی مفاهیم دیگر مورد بررسی قرار گیرد.
روش شناخت و منابع شناخت
دو واژه‌ای که در متون تخصصی روش تحقیق در علوم انسانی و به‌ویژه در حوزۀ روش‌شناسی صدرا بسیار مورداستفاده قرارگرفته و به یک معنا نیز پنداشته شده است واژه‌های «روش شناخت» و «منابع شناخت» می‌باشد. در مقالات بسیاری با عنوان روش‌شناسی صدرا و یا روش‌شناسی فلسفه اسلامی تمرکز اصلی بر روی منابع شناخت یعنی عرفان، قرآن و برهان و به‌عبارت دیگر وحی، شهود و عقل شده و پیرامون تلفیق و یا التقاط این سه با یکدیگر در حوزه روش‌شناسی فلسفه اسلامی کاوش‌های بسیاری صورت گرفته است. اما باید توجه نمود که این تمام بحث در حوزه روش‌شناسی فلسفه صدرا نمی‌باشد، چراکه اگرچه در تحلیل‌های روش‌شناختی فلسفه اسلامی – همان‌طور که در ادامه خواهد آمد- چهار منبع معرفتی، ذیل یکی از شیوه‌های روش‌شناختی یعنی روش معرفتی قرار می گیرد، باز هم بسنده نمودن به‌صرف بررسی رابطه سه منبع معرفتی شهود، نقل و عقل در بررسی اصول روش‌شناختی فلسفه اسلامی امری کامل و جامع نخواهد بود، چراکه استفاده و اثبات ارتباط این منابع معرفتی بارها مورد بررسی قرار گرفته است، لکن روش استفاده از این سه منبع معرفتی کمتر مطمح نظر قرار گرفته است. به همین منظور در این نوشتار علاوه بر توجه به رابطه این سه منبع معرفتی، روش صدرا با رویکرد چگونگی استفاده وی از این سه منبع معرفتی و مناقشات پیرامون آن مورد بررسی قرار گرفته است.
روش‌شناسی در علوم تجربی و علوم انسانی
پس از مشخص شدن تفاوت منابع شناخت و روش شناخت پاسخ به این سؤال ضروری است که آیا تفاوت روش‌شناختی بین منابع معرفتی مختلف وجود دارد؟ به‌عبارت‌دیگر آیا معرفتی که از راه حس حاصل می‌شود دارای روش‌های منحصربه‌فرد است یا آنکه منابع شناخت رویکرد روش‌شناسی یکسانی دارند؟ توجه به این نکته ضروری است که در خصوص روش‌شناسی در علوم انسانی تاکنون کتب مختلفی تدوین گردیده است که اکثر این کتب، علوم انسانی را با محوریت علوم اجتماعی و یا روانشناسی مورد تدقیق روش‌شناختی قرار داده‌ است؛ که البته بیشترین منبع معرفتی مورداستفاده در آن‌ ها حس و عقل است. این قرابت در منبع شناخت منجر به گرایش روش‌شناسی علوم انسانی به روش‌شناسی متداول در علوم تجربی شده است. اما از دیدگاه طرفداران تفاوت ماهوی علوم انسانی و علوم تجربی، مشاهده در علوم انسانی دارای معنای دیگری غیر از مشاهده در روش تجربی می‌باشد. بر این اساس روش شهودی در مقابل روش تحصیلی یا اثباتی قرار می‌گیرد. در این روش به‌جای پرداختن به مراحلی همچون مشاهده و تجربه، بر همفکری، همدلی، تأویل گرایی و آگاهی حضوری و بلاواسطه تأکید می‌شود. در این شیوه به‌جای پرداختن به علل، به دلایل و معنای وجدانی توجه می‌شود. (حقیقت، ۱۳۸۷، ۶۴)
باید توجه داشت که در بررسی‌ روش‌های فلسفی رویکرد یکسان پنداری روش‌شناختی بین علوم انسانی و علوم تجربی مناسب نبوده و روش‌شناسی خاص خود را می‌طلبد.
به‌طورکلی در خصوص ارتباط روش‌شناسی در علوم تجربی و علوم انسانی همان‌طور که پیش‌تر بیان گردید سه نوع بینش وجود دارد.
بینش آنان که از منظر روش‌شناختی همه دانش‌ها را یکی می‌دانند، شامل کسانی که بر روش‌های متکی بر حس، تجربه و ادراک تأکید دارند؛
آنان که بر افتراق مطلق دانش‌های طبیعی و انسانی از روزنه روش تأکید دارند؛
آنان که دیدی تلفیقی و کلی‌نگر دارند. (ساروخانی، ج۱، ۱۳۸۸، ۲۷-۶۰)
در این خصوص باید توجه داشت که سطوح مختلف معرفت، لایه‌های طولی روش‌شناسی را به دنبال می‌آورند؛ به‌عبارت‌دیگر شاید بتوان گفت که عقل و استدلال به‌عنوان یکی از منابع معرفتی در علوم تجربی، علوم انسانی تجربی و نهایتاً در علوم انسانی بدون تجربی انگاری و در فلسفه و منطق کاربرد دارد اما باید توجه نمود که این کاربرد کاربردی تشکیکی است. به‌عبارت‌دیگر عقل تجربی در علوم تجربی و انسانی ظهور می‌کند، عقل نیمه تجریدی در ریاضی و عقل تجریدی در فلسفه و عقل ناب که از عهده‌ی عرفان نظری برمی‌آید. (جوادی آملی، ۱۳۸۶، ۲۵)
لذا هنگامی‌که ما در این بحث از دو منبع معرفتی حسی و عقلی صحبت می‌نماییم منظور از عقل، عقل تجریدی فلسفی است.
در ادامه این نوشتار شرح تفصیلی رویکردهای سه‌گانه فوق مطمح نظر قرار می‌گیرد.
رابطه روش با فلسفه، معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی
بنیان‌های فلسفی، هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی‌های گوناگون، انواع روش‌شناسی را که در عرض یکدیگر و یا در تقابل با یکدیگر می‌باشند پدید می‌آورند. منطق صوری یک روش‌شناسی عام و گسترده‌ای است که از مبنای فلسفی و معرفت‌ش
ناختی حکمت مشاء استفاده می‌کند. منطق دیالکتیکی هگل نوع دیگری از روش‌شناسی عام است که از مبنای فلسفه او بهره می‌برد. منطق علمی بیکن یک روش‌شناختی عام علمی است که از مبنای معرفت‌شناسی او که حس‌گرایی است بهره می‌برد. برخی از روش‌های هرمنوتیکی معرفت نیز روش‌های عامی هستند که از مبنای معرفت‌شناختی خود استفاده می‌کنند.(حقیقت،۱۳۸۷، ۴۷) بر این اساس می‌توان ادعا نمود که علاوه بر اینکه هر منبع معرفتی روش‌های منهاز و مستقلی را می‌طلبد. مبنای فلسفی، هستی شناختی و معرفت‌شناسی هر مکتب فکری نتایج روش‌شناختی منحصر خود را دارد، دیدگاه‌های مختلف هستی‌شناسی نتایج روش‌شناسی مختلفی دارد مانند آنکه اثبات‌گرایی بر هستی‌شناسی بنیادگرایانه استوار است.
روش‌شناسی از معرفت‌شناسی نیز مفروضاتی را اخذ می‌کند. روش‌شناسی با پذیرش ادعاهای طرح‌شده در معرفت‌شناسی آن‌ ها را مبنای فعالیت و تحقیقات خود قرار می‌دهد. با توجه به اهمیت رابطه روش با نوع نگاه به معرفت، لازم است در این خصوص تعمق بیشتری صورت گیرد. در دوران معاصر، سه مؤلفه معرفت را این‌گونه بیان می‌کنند که معرفت «باور صادق موجه» است. ویژگی نخست به رابطه‌ی فاعل شناسا با یک موضوع، رجوع می‌کند. رابطه‌ی فاعل شناسا با یک موضوع، می‌تواند رابطه شک، ظن، وهم، یا اعتقاد جازم(باور) باشد، و در بین این‌ها فقط باور است که می‌تواند معرفت زا باشد. جزء دوم به صادق یا کاذب بودن یک باور رجوع می‌کند. باور به یک گزاره، هنگامی معرفت زا است که واجد ویژگی صدق باشد. و در نهایت ویژگی سوم از داشتن دلیل بر صدق یک گزاره حکایت می‌کند. بحث دیگری که در معرفت‌شناسی مطرح است امکان حصول معرفت می‌باشد. سؤال مهم این است که آیا ممکن است که انسان، دارای باورهای صادقی نسبت به خود یا عالم خارج باشد و آیا اصلاً جهان واقع وجود دارد. در این ایستار است که می‌توان بحث شکاکیت دکارت را مطرح نمود. شکی دستوری و فراگیر که امکان معرفت را نشانه گرفته است. اینجا است که ارتباط روش‌شناسی با معرفت‌شناسی آشکار می‌گردد، روش مواجهه دکارت با پدیده‌ها، روشی است بر خواسته از نوع نگاه وی به معرفت است. بدین ترتیب می‌توان ارتباط گسست ناپذیری را بین روش‌شناسی و معرفت‌شناسی تعریف نمود.
روش‌شناسی و فلسفه علم
فلسفه هر علمی دانش درجه دوم است که به سه دسته از مسائل می‌پردازد. پیش‌فرض آن علم، تاریخ تحول آن و شناخت روش‌های به‌کاربرده شده در آن علم. فلذا می‌توان گفت فیلسوف علم به پرسش‌هایی زیر پاسخ می‌دهد.
چه مشخصه‌ هایی، تحقیق علمی را از سایر انواع پژوهش متمایز می‌سازد؟
دانشمندان در مطالعه و بررسی طبیعت چه روش‌هایی را باید اتخاذ کنند؟
برای این که تبیین علمی صحیح باشد، چه شرایطی باید احراز گردید؟
قوانین و اصول علمی از نظر شناسایی یا معرفت بخشی چه مقام و موقعیتی دارند؟ (لازی، ۱۳۶۲، ۱-۴)
با نگاهی به مهم‌ترین مکاتب فلسفۀ علم می‌توان رابطۀ آن‌ ها را با روش‌شناسی بهتر مورد مطالعه قرار دهیم. پوزیتویسم منطقی که در سال ۱۹۰۵ ظاهر شد و در دهه ۱۹۴۰ به اوج شکوفایی خود رسید، فرض خود را بر این گذاشته که معناداری گزاره‌ها به قابلیت تجربۀ آن‌ ها مشروط است. براساس عقل‌گرایی انتقادی که در دهۀ ۱۹۳۰ به وجود آمد و در دهۀ ۱۹۶۰ به اوج خود رسید، مقام داوری را از مقام گردآوری باید جدا کرد. در این گروه می‌توان از پویر، لاکتوش و ماکسی پلاک نام برد. در مکتب اثبات‌گرایی گردآوری مهم‌تر از داوری و در عقل‌گرایی انتقادی، داوری مهم‌تر از گردآوری بود.(حقیقت،۱۳۸۷ ،۵۱) البته در جای خود سیر تطور و تحول رویکرد روش‌شناختی در مکاتب مختلف فلسفه علم به‌صورت مستقل مطمح نظر قرار خواهد گرفت؛ اما به‌اجمال می‌توان ملاحظه نمود که مکاتب فکری فلسفه علم هر یک بر مبنای رویکرد فکری خود با روشی خواص به سؤالات پیرامون موضوع موردنظر خود پرداخته‌اند.
کاربردهای اصطلاح «روش»
پس از بیان رابطه روش با مفاهیمی همچون فلسفه علم، هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی و بیان بینش‌های مختلف در خصوص روش‌ در علوم تجربی و علوم انسانی، توجه به این نکته لازم است که وقتی از روش و واژگان مربوط به آن استفاده می‌کنیم، باید توجه داشت که نسبت به کدام سطح از روش سخن می­گویم. به شکل خلاصه، می‌توان گفت واژۀ روش و مشتقات آن در پنج معنا یا سطح قابل تعریف می‌باشند:

 

 

روش معرفت
 

روش به این معنا به‌عنوان مبادی شناخت مدنظر قرار گفته و به چهار منبع معرفتی عقل، حس، شهود و وحی یا نقل نظر می کند که در این صورت چهار روش فلسفی (عقلی)، علمی (حسی و تجربی)، عرفانی(شهودی) و نقلی(کلامی) را شامل می‌گردد.
در روش عقلی با استعانت از قیاس یا استقراء، صغرا و کبراهای منطقی تشکیل می‌شود. قیاس ممکن است شکل برهانی (با مواد یقینی و بدیهی)، جدلی (با بهره گرفتن از مقبولات)، خطابی (شهودات)، شعری (تخیلی)، یا مغالطه‌ای داشته باشد.
روش علمی درصدد است همواره از مراحل مشخصی گذر نماید. مشاهده، طبقه‌بندی مشاهدات، فرضیه‌سازی، آزمایش و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها به‌منظور اثبات یا رد فرضیه (همان، ۶۳). در اوج اثبات‌گرایی، روش علمی و روش تجربی به یک معنا به کار می‌رفت. در روش علمی ترکیب صحیحی از مشاهده و تجربه از یک‌سو و تئوری سازی از سوی دیگر صورت می‌گیرد.
در روش عرفانی محقق با طی طریق و سیر و سلوک، خود را به مرتبه‌ای می‌رساند که از مقام حصول رهایی جسته و به مقام وصول رسیده و دریافت حقایق از طریق مکاشفه و شهود برای وی میسر می‌گردد.
و در نهایت در روش نقلی، محقق با ابتنای بر مبانی یکی از ادیان الهی و با پذیرفتن و ایمان آوردن به پیامبران الهی، اقدام به استفاده از مبانی این ادیان در آراء خود می کند.
در خصوص این چهار روش معرفت در آینده بیشتر صحبت خواهیم نمود.

 

 

نوع استدلال
 

گاهی روش به معنای نوعی استدلال به کار می‌رود. از این حیث روش می‌تواند قیاسی، ‌یا استقرایی، ‌لمّی یا انّی،‌ یا غیر آن باشد. کاربرد روش به این معنا در ارتباط مستقیم با معنای اول است، ‌چراکه به‌طور مثال، ‌در روش تحقیق فلسفی نوع استدلال، قیاس است و ‌در روش تحقیق تجربی، نوع استدلال استقرایی است.

 

 

سطح تحلیل
 

معمولاً ‌در پژوهش‌ها و پایان‌نامه‌ها از روش توصیفی و تحلیلی و امثال آن نام می‌برند. این معنای روش به ‌سطح تحلیل نظر دارد. روش تحقیق به این معنا در نگاه کلی خود به دو روش توصیفی (به معنای اعم) و روش هنجاری تقسیم می‌شود. روش توصیفی به‌نوبه‌ خود به روش توصیفی به معنای خاص،‌ روش تحلیلی و روش نقدی تقسیم می‌شود. روش توصیفی به معنای اخص نیز به توصیف مشاهداتی و توصیف تحلیلی منقسم می‌گردد. ما در توصیف مشاهداتی تنها مشاهدات خود را بدون هیچ‌گونه تحلیل یا نقدی بیان می‌کنم. البته توصیف و تبیین امور اضافی هستند به این معنا که هر تبیینی نسبت به تبیین فراتر خود نوعی توصیف محسوب می‌شود. هدف تبیین، ‌یافتن علل پدیده‌ها و هدف تحلیل،‌ یافتن پیش‌فرض‌ها و آثار و نتایج مترتب بر یک رأی است. نقد،‌ برخلاف تحلیل به داوری نظری و عملی موضوع می‌نشیند. متد نظری به مطابقت مسئله با واقع و نقدهایی به آثار و نتایج فردی و اجتماعی آن مربوط می‌شود. تحقیق هنجاری به ارائه بایدها و نبایدها می‌پردازد. (همان،۶۵).

 

 

نوع نگاه به موضوع
 

محقق علاوه بر موارد فوق به معنای دیگری نیز می‌تواند از روش پژوهش خود نام ببرد. پژوهشگر به موضوع موردمطالعه خود می‌تواند با دید پدیدارشناسانه، ساختارگرایانه یا هرمنوتیکی و امثال آن بنگرد. در این سطح از روش به‌عنوان نوع نگاه به موضوع سخن می‌گوییم که در ادامه این گفتار به‌تفصیل مطمح نظر قرار خواهد گرفت. (همان، ۶۹)

 

 

از منظر ماهیت تحقیق
 
 

نظر دهید »
تحلیل و بررسی اندیشه و آراء تربیتی علّامه اقبال لاهوری- قسمت 28
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

همان گونه که از ابیات بالا پیداست، مدحی که اقبال از حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به عمل می آورد، مدح و ستایش خوبی ها و آزادی و آزادگی است؛ نه مدح افراد، حاکمان و یا جبّاران، آن هم به دلیل ترس و اجبار که در طول تاریخ بسیار می توان از این نمونه ها را مشاهده نمود. وی در وصف و مدح اعمال حسین(ع) و ویژگی های خاص قیام و شهادت او در کربلا چنین می سراید:

 

 

 

 

چون خلافت رشته از قرآن گسیخت
بر زمین کربلا بارید و رفت
تا قیامت قطع استبداد کرد
مدّعایش سلطنت بودی اگر
ماسوالله را مسلمان بنده نیست
رمزِ قرآن از حسین آموختیم
ای صبا ای پیک دور اُفتادگان
 
حرّیت را زهر اندر کام ریخت
لاله در ویرانه ها کارید و رفت
موجِ خونِ او چمن ایجاد کرد
خود نکردی با چنین سامان سفر
پیش فرعونی سرش افکنده نیست
ز آتشِ او شعله ها اندوختیم
اشکِ ما بر خاکِ پاکِ او رسان
(همان منبع، 138-137).
 

روش عمل به گفتار
روش عمل کردن به گفتار، از اصل پیوستگی نظر (اندیشه) و عمل نتیجه می شود. اهمّیتِ عملی کردن آن جه در اندیشه می پرورانیم و یا بر زبان می آوریم، به حدّی است که قرآن کریم هم به افرادی که دیگران را به کاری فرا می خوانند ولی خود بدان پای بند نیستند اشاره کرده و آنها را از این خصلتِ ناپسند نهی می کند:” آیا مردم را به نیکوکاری دستور می دهید، ولی خود (انجام آن را) فراموش می کنید؟ و حال آن که کتابِ خدا را می خوانید، پس چرا در آن اندیشه و تعقّل نمی کنید؟”( قرآن کریم، البقره: 44). اقبال نیز در مورد موضوعاتی که سخن می راند، و یا در مورد آنها چیزی را نوشت، بیکار ننشست و تا توانست، در عرصۀ عمل هم بر اکثر آنها جامۀ عمل پوشاند. از جملۀ آنها می توان از اقدامات عملی اقبال برای تعیّن بخشی به اندیشه هایش شامل “بیداری و آگاهی بخشی مسلمانان شبه قارّه ی هند و جنبش ها و قیام های اسلامی بر علیه نظام استکبار و استعمار غرب در سراسر ملل اسلامی اشاره کرد”( به نقل از جبّاری، 1387). از دیگر اقداماتِ عملیِ افبال می توان به دیدار او با موسولینی[13] در سال 1933 میلادی اشاره کرد که در این دیدار، او را به پرهیز از خوی استکباری و گرایش به تمدّن مشرق زمین دعوت کرد(جبّاری،1387: 15). وی در اشعارِ خود نیز ملل مشرق زمین و خصوصاً مسلمانان را به قیام و عمل به معتقدات شان فرا می خواند:

 

 

 

 

ای غنچۀ خوابیده چو نرگس نگران خیز
از ناله ی مرغ چمن، از بانگ اذان خیز
از خواب گران خیز، از خواب گران خیز
فریاد ز افرنگ و دلاویزی افرنگ
عالم همه ویرانه ز چنگیزی افرنگ
از خواب گران خیز، از خواب گران خیز
 
کاشانه ی ما رفت به تاراجِ غمان خیز
از گرمی هنگامه ی آتش نفسان خیز
از خواب گران خیز، از خواب گران خیز
فریاد ز شیرینی و پرویزی افرنگ
معمار حرم باز به تعمیر جهان خیز
از خواب گران خیز، از خواب گران خیز
(اقبال لاهوری،1382: 345-344).
به راستی می توان گفت که اقبال در تمامیِ موضوعاتی که به شکل نظری مسئله ای را بیان کرده (چه نظم و چه نثر)، خود به شکل عملی نیز از آن حمایت کرده است. این امر در فعّالیت های سیاسی اجتماعیِ او به وضوح قابل مشاهده است. فعّالیت هایی که همۀ آنها در جهت سربلندی مسلمانان و ترویج مفاهیم و آموزه های دین اسلام بوده اند.

روش خِطابه[14]
“خطابه صناعتی علمی است که توسط آن می توان تودۀ مردم را نسبت به چیزی که انتظار تصدیق به آن می رود، در حدّ امکان قانع ساخت و وظیفۀ خطابه عبارت است از: دفاع از عقیده، روشن کردن افکار عمومی نسبت به هر چیزی، قانع ساختن نسبت به اُصلی از اصول، تشویق و ترغیب به کسب فضایل و کمالات و پرهیز از بدی ها و رذایل، شوراندن عواطف و احساسات مردم، و بیدار کردن وجدان خفتۀ ایشان. و به طور خلاصه، وظیفۀ خطابه آن است که مردم را برای پذیرش آنچه خطیب می خواهد، آماده سازد. خطابه فایدۀ بزرگی دربر دارد، بلکه یک ضرورت اجتماعی در زندگی مردم عادی است. و در عین حال وظیفۀ دشواری است؛ زیرا کسی که می خواهد خطیب چیره دستی باشد، باید علاوه بر فراگیری این صناعت، از ویژگی ها و استعدادهای شخصی برخوردار باشد”(مظفّر، 1384: 411).
از جمله روش هایی که اقبال برای دعوت مردم به دین اسلام و تربیت دینی استفاده می کند، استفاده از روش سخنرانی و مورد خطاب قراردادن انسان ها، علی الخصوص مسلمین است. از جملۀ این سخنرانی ها در سال 1932 بود، که وی ریاست جلسه ی سالانه ی حزب مسلم لیگ را عهده دار شد و خطابه ای پرشور ایراد کرد که بسیار مورد توجّه قرار گرفت. “در سال 1928 میلادی بنا به دعوتی که از وی به عمل آمد، برای ایراد چند سخنرانی درباره ی اسلام به شهرهای مدراس، میسور، حیدرآباد و علیگر رفت و به زبان انگلیسی خطابه های مهمی ایراد کرد، که متن هفت سخنرانی از آنها در کتابی به نام احیای فکر دینی در اسلام در لاهور به چاپ رسید”(بهرامی، 1390: 24).

روش معرّفی الگو(الگوسازی و الگو پذیری)
اقبال، تنها به ارائۀ صرفاً نظریِ اندیشه های خود اکتفاء نمی کند و برای هر یک از عرصه های زندگانی، اُسوه هایی عملی و مصداقی معرّفی می کند. او به م

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
سلمانان سفارش می کند که تا آن جا که توان دارند در راه این اُسوه ها گام بردارند. البته در بین تمامی افرادی که به عنوان اُسوۀ سیاست، علم، شعر و سیاست نام می برد، مشخّصاً از سه انسان و اُلگوی کامل نام می برد. انسان هایی که اقبال آنها را کامل ترین انسان ها و نائب خداوند بر روی زمین می داند. این سه الگو عبارتند از: حضرت محمّد(ص)، حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه (س). وی پیامبر اکرم(ص) را انسان کاملی می داند که پس از معراج می توانست به سمت معشوق حقیقی خود بشتابد و از آن عشق بازی، بیرون نیاید، ولی اقبال معتقد است که انسان کامل فراتر از یک انسان معمولی است و در نظرش، سرنوشت تمامی انسان ها با اهمّیت است و برای هدایت آنها باز می گردد تا آنها را نیز از این رابطۀ جاودان و لذّت بخش آگاه سازد. وی در مورد معراج پیامبر اکرم(ص) و بازگشت او به دنیای مادّی، و تفاوت آن با رفتار صوفیان که در کلام او مرد باطنی نام دارند معتقد است:« مرد باطنی نمی خواهد که پس از آرامش و اطمینانی که با تجربۀ اتّحادی پیدا می کند، به زندگی این جهانی باز گردد؛…. ولی بازگشت پیغمبر(ص) جنبۀ خلّاقیت و ثمربخشی دارد. باز می گردد و در جریان زمان وارد می شود، به این قصد که جریان تاریخ را تحت ضبط درآورد، و از این راه جهان تازه ای از کمال مطلوب ها خلق کند. برای مرد باطنی(صوفی) آرامش حاصل از تجربۀ اتّحادی مرحله ای نهایی است؛ برای پیغمبر(ص)، بیدار شدن نیروهای روان شناختی او است که جهان را تکان می دهد»(اقبال لاهوری،1362: 143). وی در کتاب پس چه باید کرد ای اقوام شرقِ خود در شعری با عنوانِ مردِ حر، پیروی از آموزه های الهی و سُنَنِ خاتم النّبیین(ص) را از خصوصیات مردان آزاده می داند.

 

 

 

 

مرد حُر از لااله روشن ضمیر
ما کلیسا دوست، ما مسجد فروش
 
می نگردد بنده ی سلطان و میر
او ز دستِ مصطفی، پیمانه نوش
(اقبال لاهوری، 1382: 578).
اقبال حضرت علی(ع) را نمونه ای دیگر از انسان کامل و الگویی برای آزاد مردان و مسلمانان می داند. اگرچه اقبال از مسلمانان اهل تسنّن است، ولی هرگز از روی تعصّب سخنی نگفت و مطلبی ننوشت. وی در شعری با عنوانِ در شرح اسرارِ اَسمای علی مرتضی چنین می سراید:

 
 

 
 
 

نظر دهید »
بررسی ارتباط بین هموارسازی سودبا نسبت های مالی اهرمی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران۹۳- قسمت ۱۰
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۵)معافیت مالیاتی سرمایه گذاری‌ها [۷۸]
۶)استهلاک و هزینه‌های ثابت [۷۹]
۷)تصمیمات اختیاری حسابداری [۸۰]

۸)طبقه‌بندی‌های حسابداری [۸۱]
۹)ذخیره‌ها و اندوخته‌ها [۸۲]
گوردون ، هورویتز و میرز [۸۳](۱۹۶۶)به این نتیجه رسیـــدند که یکی از ابزارهای همــوارسازی، روشهـای حسابداری و معافیت مالیاتی سرمایه گذاری‌ها می باشد.آرچیبلد[۸۴] ( ۱۹۶۷) روش‌های استهلاک را به عنوان ابزار هموارسازی تایید کرده است.کاشینگ[۸۵] ( ۱۹۶۹) معتقد است تغییـرات حسابداری یکی از ابـزارهای هموارسازی می‌باشد.رومن و سدان[۸۶] طبقـــــه‌بنـــدی رویدادهای تحت عنوان اقلام غیرمترقبه یا عکس آن را یکی از ابزارهای هموارسازی تایید کرده‌اند.
همچنیــن بیلدمن[۸۷] ( ۱۹۷۳)دو ویژگـی اصلــی را لازمه یک ابـــزار منـــاسب هموارسازی می‌داند:
۱) مدیران بتوانند با بهره گرفتن از این ابزار نوسان‌های سود را به گونه‌ای کاهش دهند که آنها را به تحقق اهداف بلند مدتشان در گزارشگری سود نزدیک سازد.
۲) استفاده از این ابزار شرکت را در آینده متعهد به عمل خاصی ننماید.
با وجود اینکه اغلب تحقیقات بریکی از ابزارهای مورد استفاده در هموار سازی سود تاکید کرده‌اند اما به نظر می‌رسد در عمل مدیران می‌توانند ترکیبی از این ابزارها را نیز بکار گیرند.
۱۴-۲- عوامل موثر بر هموارسازی سود
در تحقیقات صورت گرفته عمدتاً عواملی چون نوع مالکیت، نوع صنعت، اندازه شرکت، سودآوری، ملیت شرکت‌ها را مورد بررسی قرار داده‌اند. که در زیر تشرح می شود.
اسمیت [۸۸](۱۹۷۶)در تحقیق خــود به این نتیجه رسیــد که شرکت‌هایی که مــالکیت آنها از مدیریت جدا است تمایل بیشتری به هموار سازی سود نشان می‌دهند و این شاید به دلایل گفته شــده در افزایش رفــاه مدیریت باشد و رومن و سدان[۸۹] (۱۹۸۱)به این نتیجه رسیدند که شرکت‌ها در صنایع مختلف به درجات متفاوتی، دست به هموار سازی سود می‌زنند. و بیشتر شرکت‌های فعال در زمینه صنعت نفت و گاز و صنایع دارویی نسبت به سایر صنایع دست به هموار سازی سود می‌زنند.
موسس[۹۰] (۱۹۸۷)تحقیقی را به انجـام رسانید که نشان می‌داد متغیرهایی نظیر اندازه، میزان اختلاف سود واقعی و سود پیش بینی شده و طرح‌های پاداشی مدیران بر رفتار هموار سازی سود موثر است و بالاخره اشاری و همکار[۹۱] (۱۹۹۴) در یک تحقیق گسترده به شناسایی عوامل موثر در هموار سازی سود پرداختند و متغیرهای اندازه، سودآوری، نوع صنعت و ملیت را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسید که به غیر از متغیر اندازه سایر متغیرها در هموارسازی سود موثر بوده‌اند.
در تحقیق حاضر نیز اندازه شرکت به عنوان متغیر موثر در کسب بازده غیر عادی مورد آزمون واقع شده است.در مورد انتخاب متغیر اندازه شرکت نیز چنانچه قبلاً اشاره شد محققین معتقدند که شرکت‌های بزرگتر به دلیل اینکه در قبال افراد بیشتری پاسخگو هستند و مراجع دولتی و مراجع بیشتری شرکت‌های بزرگتر را مورد کنترل قرار می‌دهد و در صورت داشتن عملکرد بد بایستی بیشتر پاسخگو باشند به این خاطر شرکت‌های بزرگتر شاید انگیزه بیشتری برای هموارسازی سود داشته باشند و یا شرکت‌های کوچک بیشتر به خاطر موارد ذکر شده (پاسخگو بودن در قبال افراد کمتر) انگیزه کمتری برای هموار سازی سود داشته باشند.
۱۵-۲- موافقین و مخالفین هموار سازی سود
مـوافقین هموار سازی سود، هموار سازی سود را سهولت در اهــداف گـــزارشگری می‌نامند ولی مخالفین هموار سازی سود، هموار سازی را نوعی تحریف در اهداف گزارشگر مالی می‌نامند.
ورستی [۹۲](۱۹۸۴)معتقد است که منتقدین همـوارسازی از آن روی هموار سازی سود را عمل نادرست می‌دانند که باعث افشاء نامناسب اطلاعات مالی شده و سرمایه‌گذاران را از امکان ارزیابی مناسب ریسک و بازده محروم می کند زیرا اطلاعات ارائه شده در مورد سودآوری شرکت‌ها درست و کافی نیست.
ایمهوف [۹۳]( ۱۹۸۱) نیز معتقد است وقتی متغیرها برای کسب سودهای هموار دستکاری می‌شوند به نظر می‌رسد که افشاء به اندازه کافی صورت نمی‌گیرد.علاوه بر مخالفت‌هایی که به دلیل افشاء ناقص صورت می‌گیرد برخی از منتقدین عنوان می‌کنند که اطلاعات دستکاری شده استفاده کنندگان را در ارزیابی درست تأثیرات هموارسازی گمراه می‌کنند.
بیلمن[۹۴] (۱۹۷۳)معتقد است که هموار سازی سود تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی را با مشکل مواجه می‌سازد.
واتس و زیمرمن[۹۵](۱۹۸۶) هموار سازی سود را بر ارزش اوراق بهادار موثر می‌دانند آنها معتقدند که سودهای حسابداری، پیش بینی کننده خوبی برای جریان‌های نقدی آتی است و طبق مدل قیمت‌گذاری دارائی‌های سرمایه‌ای (CAPM) ارزش بازار سهام معادل با مبلغ تنزیل شده جریان‌های نقدی آتی است. پس ســـودهای هموار شده می‌تواند ارزش بازار سهام را تحت تاثیر قرار دهد.موافقین هموار سازی سود بیشتر تسهیل در پیش بینی سود آتی و ارزش‌های بازار و همچنین معیار سنجش و کنترل‌های داخلی را دلایل موافقت خود با هموار سازی سود می‌دانند. از نظر مبانی برای سنجش و کنترل‌های داخلی موافقین هموار سـازی سود بر این عقیده‌اند که چون سودهای گزارش شده به عنوان مبنایی برای سنجش و ارزیابی عملکرد گذشته، مبنایی برای برنامه‌ریزی و بودجه بندی و تصمیم‌گیری سرمایه‌ای است،اگر سود همــوار گردد، بــرنامه ریزی، بودجه بندی و تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری‌ها و ارزیابی عملکرد آسانتر می شود. از نظر تسهیل در پیش بینی سود آتی و ارزش‌های بازار که ریشه در تئوری مدل قیمت‌گذاری دارائی‌های سرمایه‌ای (CAPM) دارد، در مواقعی که سودهای گزارش شده هموارگردد محاسبه ارزش فعلی و جریانات نقدی و همچنین ارزش بازار دارائی‌ها راحت تر خواهد بود.

۱۶-۲- دشواری های کار تحقیق در زمینه هموارسازی سود :
پیش از پرداختن به نتایج حاصله از تحقیقات قبلی لازم است اشاره ای به محدودیت های تحقیق در زمینه هموارسازی سود داشته باشیم . اول این که بعضی از تحقیقات صورت گرفته در زمینه هموارسازی سود بیانگر این است که نمونه مورد انتخاب شامل شرکت هایی است که گونه ای از هموارسازی را به طور آزادانه افشاء کرده اند . در چنین شرایطی نتایج حاصله چه موید هموارسازی باشد و چه نباشد ،قابلیت تعمیم ضعیفی دارند . نکته دیگر این است که بسیاری از محققان به بررسی تنها یکی از عوامل و ابزارهای هموارسازی در تحقیق خود پرداخته اند . حال آن که شماری از صاحبنظران چنین رویکردی را دچار نارسائی می دانند . به اعتقاد منتقدان چنین روشی قادر به شناسایی حالاتی که شرکت دو یا چند ابزار و یا روش هموارسازی را به طور همزمان به کار می برد نیست . زیرا ممکن است در بعضی از شرایط دسته ای از چنین ابزارها اثر متقابل داشته باشند و خاصیت مورد نظر توسط عوامل دیگرب خنثی شود.در تحقیقاتی که تنها به بررسی یک عامل می پردازد ممکن است :
الف) وجود اثر هموارسازی عاملی خاص مورد بررسی تایید می شود در حالی که ممکن است اثر هموارسازی عامل مذکور در نهایت با اثر هموارساز دیگری خنثی شود و اثر نهایی منجر به هموارسازی سود نشود.
ب) با بررسی یک عامل محقق حکم به نبود هموارسازی بدهد حال آن که عامل بررسی شده به همراه شماری دیگر از عوامل ( که بررسی نشده اند)اثر هموار کننده داشته باشد .
ج) شرکت هایی که بر اثر تحقیق ، غیرهموارساز معرفی شده اند ممکن است از سایر عوامل هموارساز استفاده کرده باشند ( ودر واقع هموارساز باشند اما از طریق عامل دیگری) .
اگر چه به طور کلی چنیین اعتقاداتی را می توان پذیرفت اما تحقیقاتی که (در حالت بهینه) اکثر عوامل دخیل در هموارسازی و در سایر شرایط چند عامل را با هم بررسی کند نیز دارای دشواری های خاص خود است . زیرا چنین سطح نرمالی را محقق تعریف می کند و بنابراین دارای عینیت و قابلیت اتکای قابل توجهی نیست . نکته شایان ذکر دیگر این که مفروضاتی که در برخی از تحقیقات به کار رفته شده اند به سادگی قابل رد هستند و رد آنها نتایج حاصله را زیر سوال می برد . به طور مثال کارایی بازار در برخی از تحقیقات فرض شده است در حالی که شواهد قابل قبولی مبنی بر کارایی بازار در آن وجود نداشته است . باید توجه داشت که به اعتقاد شماری از صاحبنظران بهترین راه پی بردن به وجود و حدود هموارسازی سود مصاحبه و کسب اطلاعات دسته اول از مدیران و حسابداران شرکت هاست . لکن این امر به دلایل مختلف چندان میسر نیست . به طور مثال روشن است مدیری که با دقت و به نحوی کاملا غیر قابل مشاهده سود شرکتش را هموار می کند هرگز حاضر نخواهد شد که چنین اطلاعاتی را در اختیار محققان قرار دهد (چه بسا وی محققان را گمراه هم کند) بدین ترتیب تنها راه باقی مانده که در اکثر تحقیقات نیز از آن استفاده می شود پی بردن به وجود و حدود هموارسازی از طریق آزمون های آماری واستنتاج های حاصل از آنهاست،که به هر حال در مقایسه با مصاحبه که یک روش مستقیم محسوب می شود روشی غیر مستقیم است. در زمینه نارسایی روش های موجود برای ردیابی وجود و آثار مدیریت سود نلسون و همکاران (۲۰۰۳) نکته جالبی را مطرح کردند . آن ها می گویند اگر فرض بر این باشد که هر آنچه مدیریت سود محسوب می شود خارج از اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری اتفاق افتد . ( در این جا بحث هموارسازی سود نیست بلکه مدیریت سود که در اکثر تعاریف بعنوان فریبکاری و یا دستکاری ، بر خلاف اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری تعریف شده است ) . ممکن است از اصلی ترین هدفی که یک مدیر در مدیریت سود دنبال می کند غافل شویم . آنها معتقدند که در اصل ،روح مفهوم مدیریت سود موضوع فرم و شکل نیست بلکه موضوع قصد و نیت است . در چنین شرایطی ممکن است مدیر در قالب اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری،اما با قصد فریب آگاهانه صاحبان سهام و سایر ذی نفعان شرکت دست به مدیریت سود بزند . حال این سوال مطرح است که حکم چنین عملکردی چیست ؟آیا به صرف رعایت فرم و چارچوب و فارغ از قصد و نیت فریبکاری ، بایست نسبت به چنین رفتاری بی تفاوت شد ؟ اگر پاسخ منفی است و لازم است که این گونه رفتارها مورد توجه قرار گیرد چه معیاری می توان به کار بست که خبر از قصد و نیت مدیران بدهد ؟ و نهایتا مشکلی که بر سر تعریف هموارسازی سود وجود دارد خود از محدودیت های قابل توجه به حساب می آید. به طور مثال همانطور که قبلا اشاره شد برخی وجود هموارسازی سود را در شرایطی که یک رویداد واقعی اتفاق افتاده باشد رد می کنند در حالی که عده ای دیگر حتی در صورتی که رویدادی واقعی نیز اتفاق افتاده باشد اما هدف آن هموارسازی سود باشد آن را هموارسازی به حساب می آورند .
۱۱-۲- روش‌های مطالعه هموارسازی سود
کمپلند[۹۶] (۱۹۶۸) سه روش ممکن را بـــرای شنــاسایی رفتار هموارسازی سود پیشنهاد کرده است:
الف) تحقیق مستقیم از مدیران به روش مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه
ب) تحقیق از افراد مستقل حرفه‌ای (نظیر اعضاء AICPA)
ج) آزمون اطلاعات پس رویدادی
برای آزمون اطلاعات پس رویدادی مدل‌های زیر مورد استفاده قرار می‌گیرد:
۱-مدل‌های سنتی
۲-مدل ایمهاف
۳-مدل ایکل
۱-۱۷-۲- مدل سنتی:
در این مدل فرض می‌شود سود هنگامی هموار شده است که نوسان پذیری سود براساس یک مدل مورد انتظــار کاهش داده شود. مــدل سنتی به صـورت  بیان می‌شود. پژوهشگران دیگـری از مدل‌های خطی روند زمانی نظیر مدل باکس – جنکیس [۹۷] استفاده کرده‌اند. وجه مشترک همه مدل‌های مورد انتظار این است که تمامی آنها سود هر دوره  را تابعی از زمان با یک نرخ رشد ثابت و یا سایر پارامترهای گزینشی فرض می‌کنند. یکی از این مدل‌ها در تحقیق اسمیت[۹۸](۱۹۷۶) بکار گرفته شده است که به شرح زیر است :
۱)
۲)
۳)
۴)
یادآوری می‌شود که ضرایب  و  و y گزینشی هستند نماد سود مورد انتظار و  متوسط نرخ رشد در صنعت است ولی این مدل یک سری مشکلاتی دارد. Eckel معتقد است که تحقیقات انجام شده بر مبنای این چهارچوب نظری مشکلات ذاتی و متعددی دارند. اولین مشکل این است که بایستی برای آزمون، یک مدل مورد انتظار تهیه کنیم که در واقع کاری پیچیده و ذهنی است. زیرا ممکن است مدل مورد انتظار نتواند فرایند ایجاد و سری زمانی سود را به نحو مطلوب و قابل قبولی توصیف نماید.
دومین نقطه ضعف مدل سنتی این است که آزمون،صرفا یک متغیر هموار سازی است و برای جریان سودهای هموار شده بررسی می شود، در یک زمانی خاص ممکن است به نتایج متعصبانه‌ای منجر شود. زیرا ممکن است یک شرکت در آن واحد از چندین متغیر هموار سازی استفاده کرده باشد. از نقاط ضعف دیگر مدل‌ سنتی این است که فقط برای یک دوره زمانی هموارسازی را بررسی می‌کند و بایستی برای آزمون، یک سری زمانی بررسی شود و این ضعف در مدل ایمهاف بر طرف شد.
۲-۱۷-۲-مدل ایمهاف: [۹۹]
ایکل معتقد است که (Emhoff, 1977) احتمالاً اولین محققی است که مدعی شده سودهای هموار شده می‌تواند تابعی از یک متغییر مستقل دیگری غیر از آنچه‌ تا آن زمان عنوان شده بود باشد .خود ایمهاف از متغییر مستقل فروش به عنوان جایگزینی مناسب استفاده کرد. در مدل ایمهاف ابتدا سود و فروش به عنوان دو متغییر در یک رابطه رگرسیون زمانی به شکل زیر قرار می‌گیرند .
(زمان) = سود
(زمان) = فروش
سپس تغییر پذیری برای هر رگرسیون بر مبنای اندازه R2 تعریف می‌شود. در نهایت به منظور تشخیص رفتار هموارسازی سود برای یک شرکت معین دو معیار تعریف می‌شود:
۱- هموارسازی سود زمانی واقع می‌شود که یک جریان هموار سود وجود دارد ودر همان زمان رابطه‌ای ضعیف بین فروش و سود برقرار است .
۲-یک جریان هموار سود وجود دارد، در حالی که جریان فروش ناهمواری مشاهده می‌شود.
این روش نیز ضعف‌هایی داشت که بیشتر آنها را ایکل بیان کرد که در زیر آمده است.
۳-۱۷-۲- مدل ایکل: [۱۰۰]
ایکل انتقاداتی را که بر مدل ایمهاف ارائه می‌کند به شرح زیر می‌باشد :
اولین مشکل مدل ایمهاف این است که تعریف جامع و روشنی از هموار سازی را ارائه نمی‌کند. دومین مشکل مدل ایمهاف در میزان اعتماد او به عنوان یک معیار اندازه‌گیری تغییرپذیری است. در مـدل ایکل این نقاط ضعف رفع شده است. چهار چوب نظری مدل ایکل موسسه هموار ســاز را به عنـوان واحدی تعریف می‌کند که چندین متغیر حسابداری را به گونه‌ای بکار می‌گیرد که برآیند تاثیرات آنها نوسان پذیری سود را به حداقل برساند . یکی از نقاط ضعف مدل‌های سنتی استفاده از یک متغیر برای هموار سازی می‌باشد در حالی که در مدل ایکل از چندین متغیر استفاده شده است و هموارسازی تنها در یک دوره می‌باشد که این ضعف نیز در مدل ایکل رفع شده است حال آنکه مدل ایکل چندین دوره را بررسی می کند. مدل ایکل براساس چهار پیش فرض طراحی شده است که به صورت روابط جبری زیر نشان داده می‌شوند:
۱)I =S-(VC%S)-FC+X
I=St-(VC%St)- FC+Xt
۲)VC%ثابت است
۳)FCt FCt-1
۴)COV (S , FC) = 0
به طوری که:
I: سود
S: فروش
VC%: درصد هزینه‌های متغییر به فروش
FC: هزینه‌های ثابت
X = میزان دستکاری عمومی مدیریت در سود
همچنین:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
 

 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
بررسی زوال ورق های غیرایزوتروپیک TWB تحت فرآیند هیدروفرمینگ- قسمت ۱۰
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

شکل (۳-۳): ناحیه دارای نقص درمعیارزوال مارسینیاک- کوزینسکی[۵].
این نقص اولیه می تواند واقعا ازضخامت کوچکتر، تغییرات مکانی مقاومت ماده یا ترکیبی ازهردو نشأت بگیرد. پارامتر نشان دهنده نقص،  ، به صورت زیر بیان می شود:
(۳-۱۱۲)
همانطور که درقسمت مرورمقالات گفته شد این تئوری نسبت به پارامترنقص بسیارحساس می باشد ومی بایست این پارامتر به دقت تعیین شود. در ابتدا فرض می شود که ناحیه نقص عمود برمحور تنش اصلی بزرگتر  است. این فرض می تواند ناحیه سمت راست نمودار حد شکل دهی رابه نتیجه بدهد. جهت تولید هردو ناحیه نمودارحد شکل دهی، آقایان هوچینسون[۱۳۳] و نیل[۱۳۴] این فرض را اصلاح کردند تا این اجازه را به ناحیه نقص بدهند که بتواند با یک زاویه  نسبت به محور تنش اصلی کوچکتر  قرار گیرد. این زاویه  باید طوری تعیین شود که کرنش های حدی پیش بینی شده، کمینه شوند. زاویه کرنش های حدی کمینه بستگی به نسبت کرنش ها دارد. برای حالت بارگذاری تناسبی برای مواد با ایزوتروپی صفحه ای، زاویه کشش صفرهیل[۱۳۵] می تواند برای محاسبه حد شکل دهی استفاده شود. در طی فرایند ایجاد کرنش دوبعدی، ناحیه ناقص بیشتر ازناحیه بدون نقص دچار تغییر شکل می شود. بنابراین مسیر کرنش ناحیه ناقص همواره بالاتراز مسیر کرنش ناحیه بدون نقص خواهد بود. درنقطه ای مشخص که تمرکز کرنش اتفاق می افتد، تفاوت بین مسیرکرنش ناحیه ناقص و ناحیه یکنواخت شروع به افزایش خیلی شدیدی می کند. درآنالیزمعیارمارسینیاک- کوزینسکی، مسیر کرنش هردو ناحیه دنبال شده ویک معیاری برای تشخیص این اختلاف شدید بین مسیرکرنش ها استفاده می شود. هنگامی که تمرکز کرنش تشخیص داده شد، فرض می شود که آن ورق دچار زوال شده است.
فرض کنید شکل (۳-۳) به عنوان نمایی از یک هندسه مدل داده شده است. بنابراین طبق توضیحات بالا مراحل زیر فرض می شود:

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
 

 

 

شرط تنش صفحه ای فرض می شود ویک نقص اولیه در ورق با پارامتر نقص اولیه  وجود دارد.
 

محور این نقص اولیه در ابتدا زاویه ای به اندازه  با جهت تنش اصلی کوچکتر،  ، می سازد.
 

فاز آسیب[۱۳۶] صرفه نظر شده وفرض حجم ثابت می تواند فرض شود:
 

و  (۳-۱۱۳)
و  (۳-۱۱۴)
شرط سازگاری نیز بدین صورت نوشته می شود:
و  (۳-۱۱۵)
ودر نهایت شرط تعادل نیرویی بین دوناحیه ناقص وناحیه بدون نقص بدین صورت فرمول بندی می شود:
و  (۳-۱۱۶)
در هربازه زمانی، پارامترهای ناحیه نقص در همان بازه زمانی مورد نظرباید درمحاسبات استفاده شوند. انتقال تانسورهای تنش وکرنش ناحیه یکنواخت از سیستم مختصات غیرایزوتروپیک (۱-۲-z) به دستگاه مختصات شیار (t-n-z) با بهره گرفتن از ماتریس چرخش مختصات بدین صورت انجام می شود:
و  (۳-۱۱۷)
که:
و  و  (۳-۱۱۸)
تغییرزاویه  با بهره گرفتن ازمعادله زیر توضیح داده می شود:
(۳-۱۱۹)
تغییرات پارامتر نقص،  ، با بهره گرفتن از معادله زیراتفاق می افتد:
(۳-۱۲۰)
زاویه کشش صفر هیل برای معیار تسلیم وان- مایسز این چنین است:
و  (۳-۱۲۱)
درنهایت برحسب نوع بارگذاری(مثلا بارگذاری تناسبی) افزایش کرنش در ماده بدون نقص محاسبه خواهد شد. سپس کرنش در ناحیه ناقص با بهره گرفتن از کرنش ها در ناحیه بدون نقص ومعادلات بالا، کرنش در ناحیه ناقص محاسبه می شود. نسبت بحرانی بین نرخ کرنش درناحیه b به ناحیه a مشخص کننده شروع زوال درناحیه ناقص خواهد بود که این نسبت می بایست بوسیله آزمایش تعیین گردد.
 

۳-۷-۴-۴- معیار نمودار حد شکل دهی ماسچنبورن- سون:
 

آقایان ماسچنبورن وسون در سال ۱۹۷۵ روشی را برای پیش بینی تاثیر مسیر تغییر شکل بر حدشکل دهی ورق ها پیشنهاد دادند که برپایه کرنش پلاستیک معادل استوار بود. آنها فرض کردند نمودار حد شکل دهی نماینده مجموعه بیشترین کرنش های پلاستیک معادل قابل دسترسی می باشد. آباکوس ازیک حالت تعمیم یافته ی این ایده استفاده می کند تا به یک معیاری جهت ناپایداری تسلیم ورق ها درمسیرهای تغییر شکل دلخواه دست پیدا کند. این رویکرد نیاز به انتقال نمودار حد شکل دهی اولیه (بدون درنظرگیری تاثیرات تغییر شکل اولیه) از فضای کرنش های اصلی برحسب کرنش های فرعی به فضای کرنش پلاستیک معادل،  ، برحسب نسبت نرخ کرنش های  دارد.
(۳-۱۲۲)
برای مسیرهای خطی کرنش، با فرض تراکم ناپذیری پلاستیک ونادیده گرفتن کرنش های الاستیک خواهیم داشت:
(۳-۱۲۳)
(۳-۱۲۴)
همانطورکه درشکل(۳-۴) نشان داده شده است، مسیرتغییر شکل خطی درنمودارحد شکل دهی به مسیر عمودی درنمودار  (  ثابت) انتقال پیدا می کند. براساس معیار ماسچنبورن- سون، اولین تسلیم موضعی زمانی اتفاق می افتد که روند حالت های تغییر شکل درنمودار  با نمودارحد برخورد کند. نکته قبل تامل آن است که برای مسیرهای تغییر شکل خطی، هردو نمودار حدشکل دهی و نمودار ماسچنبورن- سون، یک معیاری را نشان می دهند وهردو یکسان پیش بینی می کنند؛ اگرچه برای مسیرهای بارگذاری دلخواه، نمودار ماسچنبورن- سون مسلما اثرتغییر شکل های قبلی را نیزبا بهره گرفتن از کرنش پلاستیک معادل تجمعی درنظر می گیرد.

شکل (۳-۴): انتقال نمودارحدشکل دهی برپایه کرنش (a) به نمودارحدشکل دهی ماسچنبورن- سون (b). مسیرخطی تغییرشکل به مسیرعمودی آن انتقال پیدا می کند[۱۰۸].

 

۳-۸- تماس [۱۰۸]:
 

یکی ازمباحث گسترده ومهم درشبیه سازی فرایندهای تغییرشکل، تعریف نحوه ایجادتماس وروش های آن درهنگام برخورد قطعات به یکدیگر می باشد. ازآنجا که بیان همه مطالب این مبحث بسیارگسترده دراینجا مقدورنیست، لذا به پاره ای ازنکات مهم آن ونحوه مدل سازی آن پرداخته می شود.
 

۳-۸-۱- سطوح تماس[۱۰۸]:
 

درمعرفی پدیده تماس، می بایست درابتدا سطوحی ازقطعات به عنوان نماینده آنها درهنگام تماس شناخته شوند که بعدا خصوصیات وپارامترهای معرفی شده دراین پدیده به این سطوح نسبت داده می شوند. درتحلیل های تماس کلا چهارگروه ازسطوح را می بایست شناخت:

 

 

سطوح صلب یا انعطاف پذیر برپایه المان
 

سطوح صلب یا انعطاف پذیربر پایه گره
 

سطوح صلب تحلیلی[۱۳۷]
 

سطوح متالورژیکی اویلری[۱۳۸]
 

۳-۸-۱-۱- به حساب آوردن ضخامت درپوسته ها وغشاها:
 

همه انواع تماس ها به جزت تماس گره با سطح، درفرمول بندی های خود به صورت پیش فرض برای سطوح با پایه المان، ضخامت اولیه رابرای پوسته ها وغشاها درنظر می گیرند. سطوح برپایه گره، اساسا ضخامتی ندارند واین مستقل ازآن است که کدام المان برای گره های این سطوح درنظر گرفته شود. ازآنجا که درنظرگیری ضخامت المان درمحاسبات تماس به طور کلی مناسب است، اما شما می توانید به طور دلخواه اثر ضخامت را درنظرنگیرید. بنابراین خصوصیاتی ازسطوح که قبلا تعریف نشده اند، نظیر ضخامت یا انحراف[۱۳۹]، می توانند برای سطوح مورد نظردرمدل سازی تماس تعریف شوند.

 

۳-۸-۱-۲- توانایی های دو رویکرد تماس جفتی[۱۴۰] وتماس کلی[۱۴۱]:
 

درحالت کلی، دو رویکرد برای معرفی تماس بین سطوح درآباکوس وجود دارد: ۱) رویکرد تماس جفتی ۲) رویکرد تماس کلی.
دو رویکرد تماس جفتی وتماس کلی با یکدیگر ترکیب می شوند تا توانایی های زیر را تولید کنند:
تماس بین دوجسم انعطاف پذیر: سازه ها می توانند دو یا سه بعدی باشند ومی توانند تحت لغزش کوچک[۱۴۲] یا محدود[۱۴۳] قرار گیرند. مثالی ازاین گونه مسائل، سرهم بندی کردن درپوش آب بندی یک سیلندر است که لغزش بین دو مولفه ای که رزوه دار شده اند ایجاد می شود.
تماس بین یک سطح صلب ویک جسم انعطاف پذیر: مثالی از این گونه مسائل، شبیه سازی های شکل دهی فلزات یا آب بندی های لاستیکی پرس شده ی بین دو مولفه سخت، می تواند باشد.
لغزش خودتماسی[۱۴۴] در یک جسم انعطاف پذیر تنها: یک مثال ازاین گونه مسائل یک آب بندی لاستیکی پیچیده است که تا زده می شود.
لغزش کوچک یا محدود درحالت درهمکنش بین یک مجموعه ای از گره ها ویک سطح صلب: مثال آن پیچیده شدن یک کابل به دور قرقره است اگرقرقره صلب فرض شود.
تماس بین یک مجموعه از گره ها ویک سطح انعطاف پذیر: مثال آن طراحی یک یاتاقان است هنگامی که یکی ازسطح یاتاقان به صورت زیر سازه[۱۴۵] مدل سازی شود.
مسائلی که دو سطح مجزا می بایست به یکدیگر محکم شوند تا هیچ حرکت نسبی بین آنها اتفاق نیفتد. این مدل سازی اغلب برای اتصال شبکه بندی های غیر هم نوع به کار برده می شود.
اندرکنش دما- مکانیک بین اجسام انعطاف پذیر با حرکت نسبی محدود: آنالیز یک دیسک ترمزمثالی ازاین قبیل مسائل است.

 

۳-۸-۲- تعریف جفت تماس[۱۰۸]:
 

برای تعریف یک جفت تماس می بایست ابتدا مشخص کرد که کدام جفت تماس ممکن است با یکدیگراندرکنش داشته یا بایک سطح دیگری تماس برقرا کنند. سطوح تماس می بایست به اندازه کافی گسترده شده باشند تا همه نواحی که ممکن است درطی آنالیز بایکدیگرتماس برقرار کنند را پوشش دهند؛ اگرچه درنظرگرفتن گره های زیاد یا سطوحی که اصلا تماس برقرار نمی کنند ممکن است باعث صرف وقت زیادی جهت آنالیزگردد.
 

۳-۸-۲-۱- تعریف تماس بین دوسطح مجزا:
 

هنگامی که یک جفت تماس دوسطح را شامل می شود، می بایست مشخص کرد که کدام سطح، سطح پیرو[۱۴۶] وکدام سطح، سطح پیشرو[۱۴۷] خواهد بود. دراین صورت، حرکت سطح پیرو مطابق حرکت سطح پیشروانجام می گیرد.
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 164
  • 165
  • 166
  • ...
  • 167
  • ...
  • 168
  • 169
  • 170
  • ...
  • 171
  • ...
  • 172
  • 173
  • 174
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • مقایسه-کارکردهای-اجرایی-در-کودکان-دارای-اختلال-نارسایی-توجهبیش-فعالی-با-سطوح-خلاقیت- قسمت ۲
  • دانلود مطالب درباره بررسی خشونت جوانان و عوامل موثر برآن در بین جوانان شهرستان ...
  • بررسی میزان بیان ژن آلفا آمیلاز کبدی به روش Real time PCR در بافت کبد موش های نرمال و چاق- قسمت ۴
  • ارزیابی صفات زراعی در لاین های M3 حاصل از القای موتاسیون با اشعه گاما در کلزا (Brassica napus L.)- قسمت ۱۵
  • نفوذ اسرائیل در جمهوری آذربایجان و تاثیر آن بر امنیت ملی ...
  • دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با شناخت علل و عوامل مؤثر بر شکل گیری طالبان پاکستان؛- فایل ۱۵
  • بررسی رابطه بین خشونت خانوادگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع راهنمایی شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی ۹۲-۹۱- قسمت ۳
  • مطالعه آزمایشگاهی اثرات دما و کسرحجمی نانوذرات بر لزجت دینامیکی و ضریب هدایت گرمایی نانوسیال آب- اکسید آهن۹۳- قسمت ۶
  • ترجمه و تحقیق کتاب سلم از کتاب خلاف شیخ طوسی بانضمام بررسی فقهی پیش فروش های متداول- قسمت 2
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره : بررسی تاثیر و موقعیت واقدام استراتژیک در شرکت آبفا خوزستان- فایل ۲۱
  • ارائه مدلی برای اندازه گیری میزان چابکی در شرکت های نرم افزاری بر اساس اصول چابک- قسمت ۴
  • نگارش پایان نامه با موضوع بررسی امثال و حکم در بوستان و گلستان سعدی92
  • بررسی نشانه‌های ظهور امام زمان در منابع شیعه- قسمت ۵
  • چگونه رسانه‌ها در موقعیت پسامدرن زمینه آسیب‌پذیری هویت را فراهم می‌کنند- قسمت 8
  • مقاله های علمی- دانشگاهی – تمایل به طرح چرا های بنیادی – 4
  • بررسی و مقایسه تاثیر ابعاد آنتروپومتریک اندام فوقانی بر قدرت دست برتر والیبالیست‌ها و هندبالیست‌های دختر نوجوان شهرستان دامغان- قسمت ۳
  • تعیین موانع مشارکت زنان سالمند شهر یزد در فعالیتهای ورزشی- قسمت 13
  • بررسی تأثیر آموزش تجار، بازرگانان و تولیدکنندگان بر توسعه صادرات- فایل ...
  • بررسی راههای عملیاتی مقابله با پولشویی دراقتصاد ایران۹۴- قسمت ۴
  • آینده پژوهی بازتاب جابجایی قدرت در سوریه بر ژئوپلیتیک شیعه و منافع ملی ایران۹۱- قسمت ۴
  • عوامل تاثیر گذار بر ارزش ویژه برند شرکت های بیمه از نگاه مشتریان- قسمت ۱۸
  • بررسی نقش آموزش های فنی و حرفه ای وکشاورزی در توسعه خود اشتغالی از دیدگاه هنرجویان و هنرآموزان استان سمنان- قسمت ۵
  • بررسی بازده شرکتها به منظور ارزیابی اثر انتقال مالکیت به بخش خصوصی- قسمت ۱۰
  • تضاد دین و عرفان در دیوان حافظ- قسمت 12
  • بررسی اثربخشی الگوی درمانی کاهش استرس براساس ذهن آگاهی (MBSR) در کاهش نگرانی بیمارگونه- قسمت ۷- قسمت 2
  • بررسی نقش مربی در تربیت از نظر اسلام- قسمت ۱۳
  • تاثیر فناوری اطلاعات بر فرصت های برابر آموزشی در استان مازندران- قسمت ۸
  • بررسی تاثیر مدیریت سرمایه در گردش وتصمیمات مالی برسودآوری شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران
  • راهنمای نگارش مقاله در رابطه با ارزیابی وضعیت حمل و نقل شهری پایدار و ارائه الگوی مطلوب در شهرهای ...
  • پایان نامه :بررسی عوامل جذب سرمایه مشتری با تاکید بر نقش رسانه های بازاریابی اجتماعی- ...

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان