مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
مقایسه اضطراب اجتماعی، تصور بدنی و اُمید به زندگی در زنان و مردان متقاضی جراحی زیبایی با افراد عادی- قسمت ۵
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۱٫در درون هر فرهنگی توافقی بر سر اینکه چه چیز را زیبا و چه چیز را غیر زیبا بدانند وجود دارد.
۲٫انتظارات فرهنگی در ارتباط با زیبا بودن در هر فرهنگی وجود دارد و در درون فرهنگ های مختلف متفاوت است.
۳٫مردم در ارتباط با افراد جذاب و غیر جذاب رفتارهای متفاوتی از خود نشان می دهند.
درمجموع کش به یاری تئوری اجتماعی – فرهنگی، پایگاه های بیرونی و در نهایت دیدگاه انتظارات اجتماعی دیدگاه خاص خود در ارتباط با تصور از بدن را می پروراند و نتیجه می گیرد که مردم تمایل بیشتری به ارتباط برقرار کردن با آنهایی که در بستر فرهنگی شان به عنوان زیبا و جذاب تعریف می شوند، دارند. به همین دلیل داشتن تصویر بدنی مثبت از خود در موقعیت های اجتماعی و فردی برای افراد حائز اهمیت است.

کش در فصول بعدی کتاب خود به این اشاره می کند هر چند که هر فرهنگی ایده آل های مربوط به زیبایی فیزیکی مختص به خود را دارد و این ایده آل ها با ایده آل های جوامع و فرهنگ های مختلف متفاوت است. اما ایده آل های فرهنگ غرب که تأکید روزافزون بر لاغری و باریک بودن دارد، امروزه تا حد زیادی از طریق رسانه های جمعی جهانی شده است.
به اعتقاد او تصور از بدن که با تجربیات اولیه ی فرد شکل می گیرد، مفهومی باز است یعنی در ارتباط با فرهنگ و تجربیات بعدی فرد تغییر می کند و شکل می پذیرد.
علاوه بر این کش در تعریف دیگری تصور از بدن را مجموعه ای از تصاویر، خیالات و معناها درباره ی بدن، اجزا و کارکردهای آن می داند. او معتقد است که مراحل مختلفی در شکل گیری تصور از بدن وجود دارد. تجربیات اولیه در ارتباط با تصور از بدن در دوره ی کودکی شکل می گیرد. این تصورات اولیه چندان واضح نیستند، چون فرد نمی تواند خود را جدا از دیگران در نظر بگیرد به همین دلیل فرد یک تصویر مبهم از خود دارد. در مراحل بعدی فرد قادر به تمایز مرزهای تصویر بدنی خود با دیگران می شود. مرزهای بین خود و دنیای بیرون باعث می شود که فرد قادر به تمایز من از غیر می شود. در مراحل بعدی فرد به خودآگاهی می رسد و این خودآگاهی با خود بدنی بیرونی و ظاهری فرد پیوستگی جدایی ناپذیری دارد در این مرحله تصویر بدنی از خود، به صورت واضح تر و شفاف تری برای فرد شکل می گیرد.
بُعد شناختی: تفکرات و باورهایی که فرد دربهره بدنش دارد؛ احساسی که ما درباره بدنمان داریم غالباً با باورها و افکار خاصی همراه است. ما وقتی وقتی درباره بدن خودمان ناراضی هستیم که فکر می کنیم شکل، رنگ یا سایز خوب و متوازن وزیبایی ندارد. یعنی تعریف و باور خاصی نسبت به درست، خوب، زیبا، متناسب و جذاب بودن بدن یک دختر یا پسر یا یک زن و یا در سن خودمان داریم.
بُعد ذهنی: آنگونه که فرد خود را می بیند؛ به عبارتی تصویر ما از بدنمان همیشه آن طوری نیست که واقعاً بدنمان هست. برای مثال بسیاری بدن خود را چاق تر یا لاغرتر یا بزرگتر از آنکه هست، می بینند.
بُعد رفتاری: شامل عملکردهایی است که فرد برای تغییر و مدیریت بدن خود در پیش می گیرد کارهایی که فرد به دلیل تصور بدنی ای که از خود دارد انجام می دهد یا نمی دهد. غالباً احساسات منفی و نارضایتی نسبت به بدنمان می تواند باعث شود که ما از برخی کارها و فعالیت ها کناره بگیریم مثل ورزش کردن یا شنا کردن با دیگران یا حتی انجام کارها و فعالیت هایی که در آنه خوبیم چون ما را در مرکز نگاه و توجه دیگران قرار می دهد.
در مجموع به اعتقاد کش تصور از بدن از عوامل مختلفی همچون اجتماعی شدن فرهنگی، تجربیات بین فردی، ویژگی های بدنی، خصیصه های شخصیتی، فعالیت های بدنی، گفتگوهای درونی، احساسات فرد نسبت به بدن، استراتژی های رفتاری و رویه های انضباطی در ارتباط با بدن، تأثیر می پذیرد (کش،۲۰۰۲).
برای اندازه گیری تصور از بدن کش به طراحی مقیاسی می پردازد که به نُه خرده مقیاس تقسیم می شود که هر کدام ابعادی از تصور از بدن را مورد سنجش قرار می دهند که عبارتند از:
۱٫ارزیابی ظاهر: احساسات فرد در ارتباط با جذابیت ظاهری و فیزیکی خود می باشد. بعبارتی این مقیاس بیانگر میزان رضایت و نارضایتی از ظاهر است که امتیاز بالا در آن نشان دهنده ی تصویر مثبت بدنی و بالعکس است.
۲٫جهت گیری نسبت به ظاهر: میزان سرمایه گذاری های فرد در ارتباط با تغییر، مدیریت، کنترل و انضباط بخشی به ظاهر فیزیکی است و امتیاز بالا در آن نشان دهنده توجه زیاد فرد به آراستگی و زیبایی و درجه ی اهمیت آن برای فرد است.
۳٫ارزیابی از تناسب: احساس فرد نسبت به تناسب اندام یا عدم تناسب اندام خود است که امتیاز بالا در آن نشان دهنده ی احساس خوش اندام بودن و تناسب اندام ر فرد است.
۴٫جهت گیری نسبت به تناسب: این مقیاس بیانگر میزان تلاش ها و سرمایه گذاری هایی ست که فرد در ارتباط با تناسب اندام خود انجام می دهد. که امتیاز بالا در آن نشان دهنده ی اهمیت تناسب، ورزش و فعالیت های بدنی برای فرد است.
۵٫جهت گیری نسبت به سلامت: بیانگر سرمایه گذاری است که فرد برای داشتن سبک زندگی سالم انجام می دهد. امتیاز بالا نشانگر آگاهی از سلامت و تلاش فرد برای حرکت به سمت سبک زندگی سالم است.
۶٫جهت گیری به بیماری: تمایل به ماندن یا نگه داشتن بیماری در خود؛ بعبارتی عدم تلاش و اقدام فرد نسبت به درمان خود.
۷٫میزان رضایت و نارضایتی از بخش های مختلف بدن: این مقیاس با پرسش از میزان رضایت از بخش های مختلف بدن با ذکر اجزای مختلف به سنجش میزان رضایت از اجزای اندام فرد می پردازد. که نمره ی بالا نشانگر رضایت از بدن و بالعکس می باشد.
۸٫مشغولیت با وزن: این مقیاس ساختار انعکاسی نگرانی از چاقی، مراقبت از وزن، رژیم و محدودیت های غذایی را ارزیابی می کند.
۹٫نگرش طبقه بندی افراد از وزن: نشان می دهد که افراد چه کسانی را در ردیف کم وزن و سنگین وزن می شناسند و با چه ظاهر فیزیکی آنها را با این برچسب طبقه بندی می کنند (کش، ۲۰۰۲).
۲-۱۶-۳ نظریه ی مقیاس اجتماعی:
گرچه این نظریه ابتدا برای ارزیابی افکار و توانایی ها ابداع گرددید، اما برای مطالعه اثرات مقایسه ی اجتماعی بر عزت نفس و ظاهر جسمانی نیز به کار گرفته شده است (کیم و لتون، ۲۰۰۷). بر اساس نظریه ی کلاسیک لئون فستینگر در زمینه ی مقایسه ی اجتماعی، افراد یا انگیزه ی درونی برای ارزیابی خود (توانایی، نگرش و موقعیت) دارند. در جایی که ابزار عینی برای ارزیابی وجود ندارد، افراد سعی می کنند خود را با دیگران مشابه مقایسه کنند (اویرین و همکاران، ۲۰۰۹). چگونگی مقایسه افراد با دیگران برای ارزیابی شان از خود تأثیر می گذارد. به عقیده فستینگر افراد تنها زمانی به مقایسه ی خود با دیگران می پردازند که اطلاعات عینی درباره ی معیارها و استانداردها وجود نداشته باشد و هدف این مقایسه تصحیح و تدفین ارزیابی شخصی از خود است (کیم و لنون، ۲۰۰۹). فرض اصلی اکثر پژوهشگران در زمینه ی تصور از بدن این است که افراد بیشتر تمایل دارند که ظاهر و بدن خود را بیشتر با افراد زیباتر و جذاب تر نظیر مدل های مُد لباس، ستاره های سینما و تلویزیون و ورزشکاران مقایسه کنند«مقایسه ی اجتماعی صعودی» و نه با افراد زشت و غیر جذاب «مقایسه ی اجتماعی نزولی» که نتیجه ی این مقایسه می تواند ایجاد تشدید نارضایتی از بدن و بدنبال آن اتخاذ رفتارهای جبران کننده ی مخاطره آمیز «نظیر اختلالات خوردن، بُرنزه کردن، جراحی زیبایی، مصرف قرص های لاغری و نیروزا» باشد (اویرین و همکاران، ۲۰۰۹).
۲-۱٧ دیدگاه های مُدرنیستی درباره ی بدن:
این دیدگاه علاقه به خلاق بودن، کامل بودن، میل به کنترل بر بدن خویش، ایدئولوژی فرهنگ مصرفی برای کسب لذت، خود ابرازی را مسئول توجه ی فزاینده به پروژه ی بدن در جامعه معاصر، می داند (ذکایی، ۱۳۸۶). در نتیجه در دیدگاه های مُدرنیستی نوعی تمایل به عاملیت و خلاقیت کنش گر فردی در حفظ تمامیت بدنی خود وجود دارد. بعبارتی در این دیدگاه ها، بدن به نوعی مایملک شخصی تبدیل می شود. که فرد با اختیار خود در آن به دخل و تصرف می پردازد و اهمیت بدن در این دیدگاه ها بیشتر به خاطر خودابرازی، ارائه ی هویت مستقل، ابراز تفاوت با محیط بیرون، تمایل به تعریف خود به شیوه ای دلخواه و کسب لذت محسوب می شود.
۲-۱٨ اروینگ گافمن[۱۰۰]:
گافمن با طرح اصطلاح “نمایش دادن خود” و بررسی کنش متقابل اجتماعی بر حسب “پشت صحنه”، “روی صحنه”، “فضاهای خصوصی” و “فضاهای عمومی” متناظر با آنها، به کندوکاو در “جسمانیت” می پردازد.از نگاه وی، عاملان بدنی با توسل به روش های علامت دهی اجتماعی، سعی در جلب نظر دیگران به خود دارند. این عاملان بدنی معرف های “تجسد یافته” منش و منزلت اند که توسط کنش گران دیگر تفسیر می گردد (لوپز و اسکات، ۱۳۸۵).
گافمن نشان می دهد که کنترل شخص بر حرکات بدن خود در تمامی انواع کنش های اجتماعی تا چه حد باید دقیق، کامل و پایان ناپذیر باشد و باید از هرگونه اهمال و فراموشی در کنترل بدنی خود بپرهیزد (گافمن، ۱۹۷۱؛ به نقل از چاوشیان).
بنابراین بدن نه فقط موجودیتی ساده بلکه وسیله ی برای کنار آمدن با اوضاع و احوال بیرونی است و حالات چهره و حرکات بدن محتوای اساسی نشانه هایی است که ارتباطات روزمره ی ما منوط بر آنهاست و برای اینکه بتوانیم با دیگران در تولید و بازتولید روابط اجتماعی و هویت اجتماعی خود شریک شویم، باید بتوانیم نظارتی مدام و موفق بر چهره و بدن خود اعمال کنیم (گافمن، ۱۹۷۱؛ به نقل از چاوشیان).
از نظر گافمن، “صورت” انسان در تعامل چهره به چهره و نیز در عملکرهای اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است.”صورت اجتماعی”، بعنوان صورت عمومی، نیازمند تغییر دائمی نقاب موجود بر آن است. آرایش وسیله مفیدی برای بدست آوردن نقاب است که تنها در شرایط احساسی همچون تنهایی یا حضور دوستان کنار می رود و “صورت خصوصی” ظاهر می گردد (سینت، آنتونی، ۱۳۶۹؛ به نقل از فاتحی).
۲-۱٨-۱ برخی از مفاهیم نظری گافمن:
۲-۱٨-۲ داغ ننگ: در این مورد گافمن به شکاف بین آنچه یک شخص باید باشد و آنچه که واقعاً هست اشاره می کند بعبارتی شکافی که بین هویت بالقوه و هویت بالفعل فرد می تواند وجود داشته باشد. نمونه ی آن کسی که نقصی در ظاهر خود دارد مثلاً کسی که از پا فلج است (ریترز، ۱۳۹۰). به اعتقاد گافمن برای دسته بندی افراد به عنوان انسان های داغ دیده جامعه مجموعه ای از ابزارها را برای دسته بندی در اختیار ما قرار می دهد. بنابراین چیزی به خودی خوددر فرد امری عادی باشد، ممکن است در اجتماع برای فرد داغ محسوب شود، بنابراین می توان گفت که زمانی که برای معیارهای زیبایی ایده آل در تعریف جامعه شاخصه های خاصی ( مثل تناسب اندام، لاغری، آرایش صورت، مدل مو و صورت خاص) در نظر گرفته می شود. بنابراین داشتن یا کمبود این معیارها برای فرد نوعی داغ محسوب می شود.
۲-۱٨-۳ سندرُم سیندرلا:به این معنی است که فردی که احتمال بد نام شدنش می رود، نزدیک مکانی استقرار یابد که بتواند عمل نقاب زنی خود را مرمت کرده و دمی چند از چهره زدن آن فارغ باشد. او از ایستگاه ترمیم خود تا جایی دور می شود که بتواند بدون از دست دادن کنترل بر روی منابع مربوط ی تغییر، سریعاً به آنجا بازگردد. بنابراین پنهان سازی یکی از تکنیک های مهم حفظ کنترل در صحنه های نمایشی زندگی است (گافمن، ۱۳۸۶). مثل زنی که در عروسی گن می پوشد تا چربی های شکم خود را پنهان کند. یا دختری که برای پنهان کردن کوتاهی قد خود کفش پاشنه بلند می پوشد. یا دسترسی به اتاقی که مجهز به آینه باشد اولأ برای ترمیم خود، دوماً برای فارغ شدن از فشارهای پوشش سخت جلوی صحنه اهمیت زیادی برای فرد داغ خورده دارد. بنابراین با توجه به اهمیت معیارهای ایده آل بدنی در جامعه، افراد بسیاری که داغ فقدان این ویژگی ها را به دوش می کشند، می کوشند برای نزدیک کردن خود به الگوی بدنی ایده آل جامعه، به وسایل، ابزارها و راه هایی متوسل شوند تا با تکنیک پنهان سازی، تأثیرات دلخواه خود را در ارتباطات کوتاه و گذرا بر حضار بیننده بگذراند.
بنابراین با توجه به نظر گافمن می توان گفت با در نظر گرفتن روابط مقطعی و شکننده در دنیای مدرن، طبیعی است که بدن به عنوان منبع اصلی هویت افراد در کنش های اجتماعی روزمره، اهمیت می یابد. چرا که بدن از منابع تأثیرگذار در کنش متقابل اجتماعی محسوب می شود و به واسطه ی آن، احساس فرد نسبت به خود شکل می گیرد و هویت اجتماعی فرد در نزد دیگران تعریف می شود.
۲-۱٨-۴ مدیریت تأثیرگذاری: به شرایطی که افراد می کوشند در موقعیت های اجتماعی آنطوری رفتار کنند که داغ های بالقوه شان پنهان بماند، اشاره دارد. مدیریت تأثیرگذاری زمانی است که کُنشگران در صحنه های اجرا قرار میگیرند، بنابراین به صورت بدبینانه ای اجرای نقش خود با اثرگذاری های خود را دستکاری می کنند تا به هدف های خود دست یابند (ریترز، ۱۳۹۰). افراد در صحنه های اجتماعی می کوشند، آن جنبه هایی از خود را نشان دهند که مورد پذیرش دیگران باشد. بنابراین در زمینه بدن، مدیریت تأثیرگذاری تبدیل به مدیریت بدن می شود. یعنی افراد تصوری را از بدن خود ارائه می دهد که مورد قبول جامعه باشد (موحد، ۱۳۸۹). بنابراین فردی که حتی داغ بالقوه ی فاصله داشتن از معیارهای بدن ایده آل جامعه را دارد، می کوشد در جلوی صحنه های نمایشی جامعه خود را با روش های مختلف به این معیارهای ایده آلی نزدیک کند.
۲-١۹ آنتونی گیدنز:
وی معتقد است که بدن تنهاد موجودیت ساده نیست بلکه به عنوان وسیله ای عملی برای کنار آمدن با اوضاع و احوال و رویدادهای بیرونی مورد استفاده قرار می گیرد. او نیز مانند گافمن معتقد است که بیشتر مردم در پیکرهایشان جذب شده اند که خود و پیکر خویش را یکی می داند (مهدوی، ۱۳۸۹). از نظر گیدنز خودآرایی و تزئین خویشتن با پویایی شخصیت مرتبط است. در این معنا پوشاک علاوه بر اینکه وسیله ی مهمی برای پنهان سازی و آشکارسازی وجوه مختلف زندگی شخصی است، خود نوعی وسیله ی خودنمایی شخصی محسوب می شود چرا که لباس، آداب و رسوم رایج را با هویت شخصی پیوند می زند (گیدنز، ۱۳۸۵). به اعتقاد گیدنز حالات چهره و دیگر حرکات بدن، فراهم آورنده ی قرائن و نشانه هایی است که ارتباطات روزمره ی ما مشروط به آنهاست. بعبارتی دیگر برای اینکه بتوانیم به طور مساوی با دیگران در تولید و باز تولید روابط اجتماعی سهیم شویم، باید قادر باشیم نظارتی مداوم بر چهره و بدن خویش اعمال کنیم. همچنین به اعتقاد وی واقعیت این است که ما بیش از پیش مسئول طراحی بدن خویش می شویم و هر چه فعالیت های اجتماعی ما از جامعه ی سنتی بیشتر فاصله گرفته باشد، فشار این مسئولیت را بیشتر احساس می کنیم (گیدنز، ۱۳۸۵).
علاوه بر این او معتقد است در جامعه ی مُدرن زنان با توجه به ویژگی جسمی شان بیشتر مورد قضاوت قرار می گیرند و احساس شرمساری نسبت به بدنشان رابطه ی مستقیمی با انتظارات اجتماعی دارد. زنان در مقایسه با مردان بیشتر در معرض اختلالات تغذیه ای قرار می گیرند که او آن را ناشی از چند دلیل عمده می داند:۱- هنجارهای جامعه در مورد زنان تأکید بیشتری بر زیبایی جسمانی دارد۲- آنچه به لحاظ اجتماعی تصویری مطلوب از بدن تعریف می شود، در مورد زنان لاغر اندام نه عضلانی است۳- هر چند امروزه زنان درعرصه های اجتماعی فعال تر شده اند، اما همچنان همانقدر بر حسب موفقیت ها و پیشرفت هایشان مورد ارزیابی قرار می گیرند که بر حسب ظاهرشان (احمدنیا، ۱۳۸۹).
۲-۱۹-١ برخی از مفاهیم نظری گیدنز:
۲-۱۹-۲ هویت: مفهوم هویت در این دیدگاه مفهومی چند بُعدی است او از دو نوع از هویت اجتماعی و فردی یاد می کند. هویت اجتماعی شامل آن دسته از ویژگی هایی می شود که به فرد نسبت داده می شود. یا عناصری که فرد از محیط های فرهنگی پیرامون برای خود بر می گزیند. هویت اجتماعی بیانگر شیوه های همسانی افراد با یکدیگر و هویت شخصی بیانگر شیوه های تمایز ما از دیگران است. به اعتقاد او ما با حرکت از جامعه ی سنتی به مُدرن شاهد دور شدن از منابع سنتی هویت خانواده و سنت و میراث هستیم و در نتیجه در دنیای امروز انسان مدرن با فرصت های بی سابقه ای برای ساختن هویت مختص خود مواجه می شود (گیدنز، ۱۳۸۵).
بنابراین می توان گفت که در دنیای مُدرن آنچه که بیش از پیش برای فرد اهمیت می یابد، هویت های بدنی شان می باشد. و افراد با عاملیت بیش از پیش برای ارائه ی فردیت و هویت مستقل خود، درگیر طراحی و ارائه ی هویت بدنی اجتماعی و آشتی دادن آن با هویت های بدنی فردی خود می باشند.
علاوه بر این گیدنز معتقد است که در جوامع فراسنتی هویت های ما و احساس ما از خویشتنمان، امری مشخص نیست. چنین هویت هایی نتیجه بازاندیشی انسان از خویشتن است. این بازاندیشی در همه ی ابعاد از جمله بدن فرا مُدرن صادق است. در چنین جامعه ای دیگر بدن امر از پیش داده نیست، بلکه امر قابل تغییر، برنامه ریزی و بازاندیشی است که شامل تغییرات زیادی در طول حیات خود می شود (اباذری،۱۳۸۷).
۲-۱۹-۳ جهانی شدن و مخاطره: به اعتقاد گیدنز جهانی شدن روی زندگی روزمره ی افراد تأثیر می گذارد. نه تنها این فرایند سیمای ظاهری جهان دگرگون می کند، بلکه نحوی نگریستن ما به جهان را نیز دگرگون می کند (گیدنز،۱۳۸۵). علاوه بر این از به ارتباط گریزناپزیری بین جهانی شدن و مخاطره قائل است (ریتزر، ۱۳۹۰). او ویژگی های دنیای مُدرن را مخاطره می داند و معتقد است که انسان مُدرن دیگر آن امنیت سابق را ندارد. رشد سریع و مداوم تکنولوژی و آثار و حاصل از آن، رویارویی با خطرهای واقعی را به بخشی از واقعیت زندگی روزمره تبدیل کرده است. رابطه ی این ویژگی با بدن جسمانی را می توان اینگونه تبیین کرد که از یکسو بدن برای انسان مُدرن به مهمترین مقر و جایگاه کسب هویت تبدیل شده است که با مدیریت آن، به گونه ای دلخواه می توان به هویت خود استمرار بخشید و بدین وسبیله احساس امنیت و قطعیت را تأمین کند و از سوی دیگر کسب هویت مستقل بدنی با روش های مختلف از رویه های لاغری گرفته تا انواع و اقسام جراحی های زیبایی و مصنوعات آرایشی با مخاطرات و ریسک هایی همراه است که انسان مُدرن با آگاهی از اینها با عاملیت بیش از چیش دست به انتخاب می زند و با انتخاب خود به باز تولید مجدد الگوهای جامعه ی مصرفی و بدنی می پردازد.
۲-۲٠ دیدگاه های ساختار گرایی درباره ی بدن:
این دیدگاه با تلقی بدن به مثابه ی یک متن فرهنگی آنرا رسانه ای می داند که روابط قدرت و سرکوب را در خود مستتر دارد و در تعامل مستقیم و مستتر با بدن اجتماعی قرار دارد (ذکایی، ۱۳۸۷).
۲-۲٠-۱ مری داگلاس [۱۰۱]: او بدن را به مثابه ی یک متن فرهنگی، اشتغالات و اضطرابات یک فرهنگ خاص، تجلی عینی نیز به آن می بخشد. داگلاس (۱۹۷۰) در اثر کلاسیک خود موسوم به “خطر و خلوص” به تشریح شیوه هایی می پردازد که بدن همچون نمادی از جامعه عمل می کند و چنین استدلال می کند که بدن همچون مُدلی است که می تواند بیانگر هر گونه نظام اجتماعی باشد. داگلاس نوعی مبادله ی مستمر در معانی بین بدن جسمانی و بدن اجتماعی تشخیص می دهد و معتقد است که هر یک دیگری را تقویت می کند. گاهی این دو بدن آنچنان به هم نزدیک می شوند که تقریباً یکی می شوند و گاهی نیز بسیار فاصله دارند. تنش بین این دو مکان امکان تشریح معانی را فراهم می سازد. بنابراین تأکید داگلاس بر این است که بدن در یک فرهنگ خاص چگونه بازنمایی می گردد و چگونه به مکانی برای شیوه های رفتاری و اعمال دلالت کننده ی جامعه تبدیل می شود (ذکایی، ۱۳۸۷).
۲-۲۰-۲ بوردیو[۱۰۲]: وی سرمایه ی بدنی را به عنوان یکی از انواع سرمایه ی فرهنگی می داند که در بدن سرمایه گذاری شده است (بوردیو، ۱۹۸۶، به نقل از ذکایی ۱۳۸۷). تولید سرمایه ی جسمانی به شکل دهی اجتماعی بدن ها توسط افراد از طریق ورزش، فراغت و دیگر فعالیت ها اشاره دارد که خود ریشه در عادت واره های افراد دارد. این شکل دهی به گونه ای است که منطق یا جایگاه طبقاتی افراد است و ارزش منزلتی ویژه ای به آن می بخشد (بوردیو، ۱۹۸۶، به نقل از ذکایی ۱۳۸۷).
به اعتقاد او مصرف انسان هویت طبقاتی انسان را تعیین می کند. نوع مصرف نه تنها اندازه، شکل و وزن بدن بلکه حالات، اشارات، نحوه ی راه رفتن، خوردن، آشامیدن و حتی میزان فضای اجتماعی را که به بدن خود اختصاص می دهد تعیین می کند (جواهری، ۱۳۸۷، به نقل از محمودآبادی). بعبارت دیگر بوردیو هدف مدیریت بدن را اکتساب منزلت، پایگاه و تمایز می داند. وی در تحلیل خود از بدن به کالایی شدن آن در جوامع مُدرن اشاره دارد که به صورت سرمایه ی فیزیکی ظاهر می گردد (محمودآبادی، ۱۳۹۰).
۲-۲٠ دیدگاه های پسا ساختار گرایی درباره بدن:
این دیدگاه بدن های فیزیکی را همچون بدن های اجتماعی می داند، اما زبان و دیگر صورت های بازنمایی را عامل فهم وتفسیر آن می انگارد. اعتقاد به نقش تعیین کننده ی گفتمان های مختلف در شکل دهی و فهم بدن، تناقضی روش شناختی به این رویکرد می دهد که به موجب آن تنها بدن را در گفتمان متبلور می بیند (ذکایی، ۱۳۸۷).
۲-۲٠-۱ ایده ی محوری میشل فوکو[۱۰۳]: فوکو ساختن اجتماعی بدن و عواطف را مطرح کرد. یعنی چگونه جامعه، بدن و عواطف را ساخته و پردازش می کند. فوکو بدن را به عنوان قدرت و دانش در مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد (آندال، ۱۹۹۸، نتلتون، ۱۹۹۵، بری، ۱۹۸۶، به نقل از احمدنیا، ۱۳۸۵). و بر شیوه هایی که آدمها بدن هایشان را تغییر می دهند، تزئین می کنند، مدیریت می کنند و از نظر اجتماعی مورد ارزیابی قرار می دهند تأکید دارد.
۲-۲٠-۲ فدرستون: به اعتقاد وی تصور از بدن یک تصویر ذهنی است که در ارتباط با دیگران شکل می گیرد. پذیرش اجتماعی و پایگاه های افراد در جوامع تا حد زیادی به ظاهر افراد بستگی دارد در این فرهنگ ها بدن و صورت معرف خود می باشند. در این جوامع ابزارهای زیباسازی مصنوعی از تکنولوژی جراحی گرفته تا دوره های رژیم درمانی به یاری افراد می آیند تا با کسب ظاهر زیبا، خودِزیبا یا بعبارتی هویت زیبا پیدا کنند. تصور از بدن در دوره های مختلف تاریخی و در فرهنگ های مختلف متفاوت است. چنانکه در آثار فرگوسن نیز اشاره شده که تعریف خاص، محدود و مشخص از بدن در طول قرن ۱۹ تغییر کرده و تعاریف مبهم و متنوع از بدن جایگزین آن شده است. تصور از بدن ممکن است با تصویر بصری از بدن اشتباه گرفته شود. اما در در این واقع این مفهوم تنها شامل طیفی از چیزهاست که تنها شامل حوزه ی بصری نمی باشد. بلکه ژست ها، اداها، رفتارها، منش، طرز راه رفتن، غذا خوردن و پوشیدن را در بر می گیرد. به اعتقاد او مصرف رسانه ای تنها شامل مصرف مجموعه ای از تصاویر بصری نیست، بلکه حواسی را درگیر خود می کند که ارتباط مستقیمی با امیال دارند. بعبارتی در این فرهنگ ها زیبایی را می توان در ردیف فضایل اخلاقی جای داد. بنابراین در این جامعه افراد برای داشتن بدن های زیبا تلاش می کنند. این تمایل نه فقط در میان اقلیت های جامعه بلکه در میان زنان و مردان معمولی نیز به چشم می خورد. در این فرهنگ ها بی توجهی به ظاهر به نوعی نقصان در شخصیت و هویت افراد تعریف می شود و افرادی که از ویژگی های بدنی مناسب برخوردارند، خودِ حقیقیشان نیز زیبا و سالم فرض می شود. بنابراین تکنیک های تغییر پذیری در جامعه ی معاصر مثل جراحی زیبایی منجر به تولید بدنی جدید که قادر به لذت بیشتر، برخورداری از فرصت های بیشتر و در نتیجه سبک زندگی بهتر می شود. و برای افراد جاذبه های زیادی پیدا می کند. به اعتقاد وی بدنِ پذیرا هیچ تصویر تعریف شده ای از زیبایی اش ندارد و این بدن در مقابل تصاویر رسانه ای تأثیر پذیر و گیرنده ی فعال است و همگام با تغییر تصاویر خود نیز تغییر می کند. اما در عین حال از فشارهایی که از بیرون به آن تحمیل می شود آگاهی دارد.
۲-۲١ دیدگاه های فمنیستی درباره ی بدن:
به اعتقاد فمنیست ها از ابتدای تاریخ تا کنون بدن زنان عرضه ی سیادت و کنترل بوده است. این کنترل اشکال متفاوتی به خود گرفته است. از بستن پای دختران چینی (برای جلوگیری از رشد پا به اندازه پای مردان)، تا پوشیدن لباس های با فنرهای برجسته کننه، همواره بدن زنان بسته به مد روز بیش از حد کوچک یا بزرگ دانسته شده است. هیچ بُعدی از بدن زنان هرگز همانطوری که هست، کاملاً مناسب تلقی نشده است (اودون، ۱۹۹۱؛ به نقل از اباذری).
فمنیست ها معتقدند که ویژگی های زیست شناختی بدن زنان آنان را مستعد سوءاستفاده شدن می کند. هراس از تجاوز جنسی، شیوه ی لباس پوشیدن، برنامه ریزی ساعات روزانه و مسیرهای آمد و شد فعالیت های زنان را محدود می سازد و زنان را همچنان در انقیاد مردان قرار می دهد (آبوت و والاس، ۱۳۸۴؛ به نقل از محمودآبادی).
در مجموع می توان گفت که رویکردهای فمنیستی به رغم تنوعی که دارند از وجه مشترک اساسی برخوردارند آن اینکه در این رویکردها، زمینه، تصویر و ارزیابی دختران از اندام خود، در متن مشکلات آنها در جامعه، فرهنگ و نظام معنایی و یا موقعیت زبانی دیده می شود. تقسیم بندی های کلاسیک این رویکرد به دیدگاه های لیبرال، سوسیال و محافظه کار، تحلیل های متفاوتی را از رابطه ی زنان با بدنشان ارائه می دهد که به قرار زیر می باشد:
۱٫فمنیست لیبرال: در این رویکرد زنان پایگاه اجتماعی و قدرت پایین تری دارند. نتیجه آن ارزش زدایی از خصوصیاتی است که با زن بودن همراه است و یا به آنان منتسب می شود، به این ترتیب یک نوع احساس نارضایتی به هرآنچه که زنانه است به وجود می آید.
۲٫فمنیست رادیکال: این رویکرد زنان را قربانیان روابط قدرت زن ستیزانه ی بین دو جنس می داند. که نتیجه ی آن ریشه دار شدن تنفر از بدن زنان است. برای مثال پرتوگرافی گفتمانی را در جامعه رواج می دهد که زنان را به عنوان موجوداتی کثیف و تهوع آور که مورد سوءاستفاده قرار می گیرند، مفهوم سازی می کند. این ذهنیت زن ستیزانه تأثیر خود را هم در ذهنیت زنان (در بیگانه ساختن آنان با بدن خود) هم در ذهنیت مردانی که اشاعه دهنده ی چنین اندیشه هایی هستند، برجای می گذارد.
۳٫فمنیست سوسیالست: این دیدگاه مقصر اصلی بیگانگی زنان از بدنشان را نظام سرمایه داری می داند که ترویج دهنده ی نارضایتی از بدن در میان زنان و در نتیجه صرف پول زیاد برای خرید کالا و خدماتی است که این نقیصه را جبران می سازند. البته این شرایط بالقوه متوجه مردان نیز می باشد. اما با این حال به واسطه ی فشار بیشتر بر زنان باید آن را جنسیتی دانست.
۲-۲١-۱ نظریه ی خود شی انگاری:
این نظریه ریشه در رویکرد فمنیستی دارد. بر حسب این دیدگاه زنان و دختران مایلند خود را پشت نقاب های جاذبه های جنسی شان پنهان کنند. زنان در درون فرهنگ جنسی که استانداردهای غیر واقعی از زیبایی می آفریند، جایگاه و ارزششان را با ظاهر فیزیکی شان ارزیابی می کنند. در نتیجه ی آموزه های فرهنگ جنسی شده رفتار و احساس خود شی انگاری در میان زنان به وجود می آید. بنابراین زنان خود را از منظر نقادانه ی بیرونی می بیند و به مقایسه ی خود با هنجاره و ایده آل های غیر واقعی فرهنگ جنسی می پردازد. مک کینلی (۲۰۰۲) مفهوم خود شی انگاری آگاهانه را برای اشاره به نظارت مداوم و تلاش آگاهانه ای زنان برای درونی سازی استاندارد های فرهنگی موجود درباره ی بدن و ظاهر، به کار گرفت. به این ترتیب که زنان با نظارت مداوم بر بدن خود برای رعایت استانداردها به باز تقلید و درونی سازی این فرهنگ کمک کرده و تغییر آن را دشوار می سازند (لیپتز، ۲۰۰۲).
بنابراین بر اساس این نظریه فرهنگ غرب دختران و زنان را چنان اجتماعی می کند که خودشان را به عنوان اشیایی می ببنند که باید به طور ویژه بر اساس ظاهر وقیافه و نه بر اساس شخصیتشان مورد ارزیابی قرار بگیرند. این امر موجب اشتغال ذهنی بیش از حد زنان به قیافه ظاهری و بدنشان می شود که خود شد انگاری نامیده می شود (دانیل، بریچ، ۲۰۱۰؛ به نقل از ریاحی).
۲-۲٢ پیشینه تحقیق:
پهلوان زاده و همکاران (۱۳۸۴)،در تحقیقی به بررسی “ارتباط رضایت از بدن و شاخص توده بدن” در ۴۰۰ نفر از دانش آموزان دختر و پسر اصفهانی پرداختند. یافته های این تحقیق بیانگر رابطه ی معنادار بین رضایت از بدن و شاخص توده ی بدنی بود و همچنین میانگین تصور ذهنی در دختران پائین تر از پسران بود.
عمیدی و همکارانش (۱۳۸۵)، در تحقیقی به بررسی “نارضایتی از تصویر ذهنی بدنی با شاخص توده ی بدنی” در میان ۳۸۴ نفر از دختران دبیرستانی در اصفهان پرداختند. یافته های تحقیق بیانگر این بود که با اینکه در مقایسه با سایر کشورها اضافه وزن و چاقی دختران مورد مطالعه کمتر بود ولی میزان رضایت از تصویر ذهنی بدن بسیار پائین بود.
قاسمی (۱۳۸۶)، در تحقیقی به بررسی “عوامل موثر بر گرایش افراد به جراحی زیبایی با تأکید بر جنسیت” در نمونه ۴۴ نفری و به روش کیفی پرداخت. نتایج تحقیق وی نشانگر این بود که احساس رضایت شخص از بدن و عاملیت رنان، نقش موثری در جراحی زیبایی شان داشت. علاوه بر این در زنان تعریف کلیشه ای از مفهوم زن و در مردان اهمیت تناسب اندام تبیین کننده ی انگیزه شان در جراحی زیبایی بود.
فاتحی و اخلاصی (۱۳۸۷)، در تحقیقی با عنوان ” مدیریت بدن و رابطه ی آن با پذیرش اجتماعی” به روش پیمایشی در بین ۴۰۰ نفر از زنان ۴۰-۱۸ ساله شیراز پرداخت. نتایج نشان دهنده ی میزان توجه بالای زنان به مدیریت بدن در همه ی وجوه اعم از آرایشی، مراقبتی و … است. همچنین نشان داد که بین متغیرهای مصرف رسانه ای، پذیرش اجتماعی، پایگاه اقتصادی و اجتماعی با بدن رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.

طلایی و همکاران (۱۳۸۷)، در تحقیقی به “بررسی میزان شیوع اختلال بدشکلی در میان ۵۰۰ نفر ازدانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد” پرداختند. و در تعریف اختلال بد شکلی به اشتغال ذهنی به یک نقص خیالی یا تحریف مبالغه آمیز نقص جزئی در ظاهر جسمانی اشاره کردند. یافته های تحقیق بیانگر شیوع اختلال بد شکلی در میان دانشجویان بود چرا که میزان آن از آمارهای جمعیت عمومی بالاتر بود. البته الگوی نارضایتی از بدن در دانشجویان ایرانی با الگوهای کشورهای غربی متفاوت است و بیشتر به ناحیه ی صورت مربوط است.
ذکایی (۱۳۸۷)، در تحقیقی “میزان رضایت جوانان از بدنشان” پرداخت. یافته های تحقیق نشان داد هر چند آزمودنی ها در همه ی مؤلفه های شاخص رضایت از بدن نمره ی بهتر از متوسط را کسب کردند ولی به طور کلی تصور از بدن در حد متوسط است و از رضایت کامل بدنی فاصله دارد که این بیانگر دغدغه و توجه جوانان به تناسب اندامشان است.
عسکری و همکاران (۱۳۸۸)، در تحقیقی به بررسی “رابطه تصور از بدن با اختلالات تغذیه ای و توانایی کنترل هیجانی” در نمونه ۱۴۵ نفری از زنان اهوازی به روش پیمایشی پرداختند. یافته های تحقیق نشان دهنده ی رابطه ی معنادار بین تنظیم هیجانی و اختلالات تغذیه ای در زنان است. بنابراین توانایی فهم و مدیریت و تنظیم هیجانها، یکی از اصول موفقیت در زندگی محسوب می شود و عدم موفقیت در تنظیم هیجانی می تواند از پیامده ای منفی از جمله اختلالات خوردن را بهمراه داشته باشد علاوه بر این یافته ها بیانگر رابطه معنادار بین اختلالات خوردن و تصور از بدن بود.
ضیغمی و مژده (۱۳۸۸)، در تحقیقی به بررسی “رابطه شاخص توده ی بدنی، تصور ذهنی از بدن و افسردگی” پرداختند. این تحقیق به صورت پیمایشی با نمونه گیری و انتخاب تصادفی ۲۰۰ زن مراجعه کننده به درمانگاه حضرت علی شهر کرج مورد آزمون قرار گرفت. یافته های این تحقیق نشان داد که شاخص توده ی بدنی با تصویر بدنی و افسردگی رابطه ی معنادار داشت. علاوه براین تصویر ذهنی بدنی با افسردگی نیز رابطه معنادار داشت. یافته ها نشان داد که تصویر ذهنی خوب از خود، نقش مهمی در ارتباطات اجتماعی و روابط بین فردی دارد و افرادی که اشتغال مداوم ذهنی درباره ی ظاهر خود دارند با وجود اینکه ظاهر طبیعی دارند، ترس مفرط و نگران کننده ای از زشت یا غیر جذاب بودن خود گزارش می دهند.

شمس الدین سعید و همکاران (۱۳۸۸)، در تحقیقی به بررسی “رابطه تصویر ذهنی از بدن و اختلالات خوردن (بی اشتهایی و پر اشتهایی) عصبی” در بین نمونه ی ۶۵۰ نفری دانش آموزان دختر پرداختند. یافته های تحقیق نشان داد، تصویر بدنی با اختلال پراشتهایی عصبی رابطه معنادارد دارد.
خواجه نوری و مقدس (۱۳۸۸)، در تحقیقی به دنبال “رابطه بین جهانی شدن و تصور از بدن” به روش پیمایشی در میان ۲۲۰۰ زن در شهرهای تهران، شیراز و استهبان پرداختند. یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای نوگرایی، آگاهی نسبت به جهانی شدن، شیوه ی زندگی، گفتگو در خانواده، سرمایه ی فرهنگی و وضعیت تأهل تا ۴۰ درصد از تغییرات تصور از بدن در زنان شهرهای ذکر شده را تبیین می کرد.
حسینی و همکاران (۱۳۸۹)، در تحقیقی به بررسی “رابطه بین استرس و تصور از بدن” در بین ۵۰ آزمودنی دارای سابقه جراحی زیبایی و ۵۰ آزمودنی فاقد سابقه ی جراحی زیبایی و به روش پیمایشی پرداختند. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که رابطه ی معناداری بین استرس و تصور از بدن در بین افراد با سابقه جراحی زیبایی و افراد عادی وجود نداشت اما بین استرس و تصور از بدن در بین هر دو گروه رابطه ی معناداری وجود داشت. که این بیانگر این می باشد که فردی که نسبت به اندام و چهره ی خود تصور منفی داشته باشد ، نسبت به اکثر رویدادها استرس بیشتری را کسب خواهد کرد لذا هر چه تصور از بدن مثبت تر باشد، استرس فرد در مواجه با رویدادها کمتر خواهد بود.
عسگری و شباکی (۱۳۸۹)، در تحقیقی تحت عنوان ” نقش تصویر بدنی در رضایت زندگی” نگرش نقش جنسی و عزت نفس ۲۴۰ نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اهواز را مورد آزمون قرار دادند. نتایج تحقیق نشان داد که دانشجویانی که تصویر بدنی بالا و پائین داشتند از لحاظ کیفیت زندگی و مؤلفه های آن مانند: رضایت از زندگی، نگرش نقش جنسی و عزت نفس تفاوت معناداری با هم داشتند. بدین ترتیب که افراد با تصویر ذهنی بالا در نمره های عزت نفس و رضایت زندگی و رضایت از زندگی زناشویی و نقش های جنسیتی شان نیز نمره ی بالاتری کسب کردند.
رقیبی و میناخوانی (۱۳۹۰)، در تحقیقی به بررسی “ارتباط بین مدیریت بدن و تصور از بدن” به روش پیمایشی در میان همه دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان پرداختند. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که بین مدیریت بدن با مؤلفه های تصویربدنی، ارزیابی وضع ظاهر، گرایش به ظاهر، ارزیابی تناسب ارتباط معنی دار منفی وجود دارد. بدین معنی که با کاهش رضایت و خرسندی از مؤلفه های ظاهری، گرایش به ظاهر و ارزیابی از تناسب، رفتارهای مدیریت بدن افزایش می یابد به این ترتیب افرادی که از تصویربدنی خود رضایت کافی ندارند، نسبت به کسانی که از تصویر بدنی خود رضایت دارند، بیشتر به رفتارهای مدیریت بدنی دست می زنند.
ارفعی و همکارانش (۱۳۹۰)، در تحقیقی به بررسی “ارتباط میان تصور از بدن و سازگاری و پیشرفت تحصیلی” دانش آموزان دبیرستانی دختر و پسر در نمونه ی ۴۰۰ نفری پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که بین تصویر بدنی و سازگاری رابطه ی معناداری وجود دارد. حال آنکه بین تصویر بدنی و پیشرفت تحصیلی رابطه ی چندان معناداری مشاهده نشد. در مجموع یافته ها نشان داد که تصویر مثبت بدنی باعث سازگاری بیشتر و سازگاری بیشتر، عملکرد بهتر تحصیلی را بهمراه خواهد داشت. علاوه بر این یافته ها بیانگر این بود که بین تصویر بدنی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد و دانش آموزان پسر نمره ی بالاتری در تصویر ذهنی نسبت به بدن خود دریافت کرده اند.

 
 
 

نظر دهید »
الگوی تعالی سازمانی و سرآمدی و تاثیر آن بر سود شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۹
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۵-۳- محصولات و خدمات بر اساس نیازها و انتظارات مشتری طراحی و ایجاد می‌شوند.
 

می‌تواند شامل نکات زیر باشد:

 

 

استفاده از تحقیقات بازار، نظرسنجی مشتریان و سایر باز خورها برای تعمین نیازهها و انتظارات حال مشتریان برای محصولات و خدمات
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
 

 

پیش بینی و شناسایی بهبودها با هدف بهتر کردن محصولات و خذمات در جهت برآورده کردن نیازها و انتظارات آینده مشتریان و سایر ذی‌نفعان.
 

طراحی و ایجاد محصولات و خدمات جدید با همکاری مشتریان و شرکاء به منظور ایجاد ارزش افزوده برای مشتریان
 

درک و پیش بینی تأثیر و قابلیت فناوری‌های جدید بر محصولات و خدمات.
 

ایجاد محصولات و خدمات جدید برای بازار تثبیت شده فعلی و دست‌یابی به سایر بازارها.
 

به کارگیری خلایت، نوآوری و شایستگی‌های کلیدی کارکنان درون سازمان و همکاری تجاری بیرون برای طراحی و ایجاد محصولات و خدمات رقابت پذیر.
 

۵-۴- محصولات و خدمات، تولیدی، تحویل و پشتیبانی می‌شوند.
 

میتواند شامل تکات زیر باشد:

 

 

تولید یا تأمین محصولات و خدمات هماهنگ با طراحی و توسعه.
 

بازاریابی و اطلاع رسانی ارزش ایجاد شده و فروش محصولات و خدمات به مشتریان بالفعل و بالقوه.
 

تحویل محصولات و خدمات به مشتریان.
 

ارائه خدمات بهتر محصولات و خدمات شامل بازیافت خدمات و محصولات در صورت نیاز.
 

۵-۵- ارتباط با مشتری مدیریت شده تقویت می‌شود.
 

می‌تواند شامل نکات زیر باشد:

 

 

تعیین و برآورده کردن خو.استه‌های ارتباطی روزانه مشتریان.
 

رسیدگی به بازخوری‌های دریافتی از ارتباط روزانه با مشتریان شامل شکایات.
 

مشارکت آینده نگر با مشتریان به منظور تبادل نظر و برآورده کردن نیازها، انتظارات و علایق آنان.
 

پیگیری و بررسی فروش‌ها، پشتیبانی و سایر تماسها به منظور تعیین سطح رضایت مشتریان از محصولات، خدمات و دیگر فرایندهای مرتبط با مشتریان در زمینه فروش و پشتیبانی.
 

تلاش برای حفظ خلاقیت و نوآوری در روابط فروش و پشتیبانی با مشتریان.
 

شراکت با مشتریان ایجاد کننده ارزش افزوده در زنجیره تأمین.
 

بکار گیری نظرسنجی‌های منظم و سایر روش‌های ساختاریافته جمع آوری داده‌ها و داده‌های جمع آوری شده در تماسهای روزانه با مشتریان به منظور تعیین و تقویت سطح رضایت روابط با مشتریان.
 

توصیه به مشتریان برای بکارگیری مسئولانه محصولات.
 

۲-۴-۲- نتایج
 

 

۱- معیار شش: نتایج مشتریان [۲۸]
 

سازمان‌های متعالی به طور فراگیر نتایج مهم مرتبط با مشتریان خود را اندازه گیری کرده و به آن‌ ها دست مییابند. در اینجا مشخص میگردد که سازمان در ارتباط با مشتریان بیرونی خود چه نتایجی بدست می آورد.

 

۱-۱- مقیاس‌های ادراکی
 

این مقیاسها، بیانگر ادراک مشتریان از سازمان است. به عنوان مثال از نظرسنجی‌های مشتری، گروه های نمونه، رتبه بندی فروشندگان، تقدیرها و شکایات به دست می آیند.
با توجه به ماهیت سازمان‌هایی ازاین مقیاسها می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

 

 

تصویر سازمان
 

قابلیت دسترسی
 

ارتباطات
 

شفافیت
 

انعطاف پذیری
 

رفتارآینده نگر
 

پاسخگویی
 

محصولات و خدمات
 

کیفیت
 

ارزش
 

قابلیت اطمینان
 

نوآوری در طراحی
 

تحویل
 

جنبه‌های زیست محیطی
 

فروش و پشتیبانی پس از فروش
 

توانایی‌ها و رفتا رکارکنان
 

توصیه و پشتیبانی
 

متون مستندات فنی تهیه شده برای برای مشتریان
 

رسیدگی به شکایات
 

آموزش بکارگیری محصول
 

زمان پاسخگویی
 

پشتیبانی فنی
 

تدارک گارانتی و ضمانت
 

وفاداری
 

تصمیم به خرید مجدد
 

تمایل به خرید سایر محصولات و خدمات سازمان
 

تمایل به معرفی و توصیه سازمان به دیگران
 

۱-۲- شاخص‌های عملکردی
 

این شاخص‌ها، شاخص‌های داخلی هستند که توسط سازمان به منظور پایش، درک و پیش بینی و بهبود عملکرد سازمان و پیش بینی ادراک مشتریان بیرونی بکار گرفته می‌شود.
با توجه به ماهیت سازمان نمونه ههایی از این مقیاسها می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

 

 

تصویر سازمان
 

تعداد تقدیر نامه‌های مشتریان و نامزدی برای جوایز
 

پوشش مطبوعاتی
 

محصولات و خدمات
 

رقابت پذیری
 

نرخ عیوب، خطا و مرجوعی
 

مهرهای تأیید و برچسب‌های زیست محیطی
 
 

نظر دهید »
شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت در کسب و کار الکترونیکی- قسمت ۲
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۱-۱۳- تعاریف مفهومی واژگان
تجارت الکترونیک: “فروش یا خرید کالاها یا خدمات، خواه میان کسب و کار، خانه داران، افراد، دولت­ها، و دیگر سازمان­های عام یا خاص که روی شبکه­ های واسطه کامپیوتری انجام می­ شود. کالاها و خدمات، روی آن شبکه­ ها سفارش داده می­شوند اما پرداخت و تحویل نهایی کالا یا خدمات ممکن است بصورت آنلاین یا آفلاین انجام شود (Lal, 2005).
کسب و کار الکترونیکی: به زبانی ساده، کسب و کار الکترونیکی، توانایی یک شرکت را برای اتصال الکترونیکی، به چندین روش، به سازمان­های زیادی، هم داخلی و هم خارجی، برای مقصودهای بسیار متفاوتی، ترکیب می­ کند. کسب و کار الکترونیکی به یک سازمان اجازه می­دهد تا مبادلات الکترونیکی را با هر موجودیت فردی در طول زنجیره ارزش یعنی عرضه­کنندگان، تامین کنندگان تدارکات، عمده فروشان، توزیع کنندگان، تامین کنندگان خدمات، و مشتریان نهایی، انجام دهد (Lal, 2005).
تاپسیس فازی: یکی از تکنیک­های تصمیم ­گیری چندمعیاره با داده ­های فازی است (اصغرپور، ۱۳۸۵).
فصل دوم
ادبیات پژوهش
بخش اول
کسب و کار الکترونیک
۲-۱-۱- مقدمه
رشد بسیار سریع کامپیوتر، ارتباطات و فناوری اطلاعات طی بیست سال گذشته در همه جنبه­ های زندگی تأثیر گذاشته است. فناوری اطلاعات جنبه­ های گوناگون زندگی بشری را تحت تأثیر قرار داده است. در حال حاضر مفاهیم تجارت الکترونیکی آموزش الکترونیک، دولت الکترونیکی، به صورت روزمره و مکرر تکرار می­ شود. فناوری اطلاعات از حالت یک تکنولوژی محدود و مختص گروهی خاص تبدیل به محیطی فراگیر برای زندگی بشر در همه ابعاد گوناگون آن گشته است. اینترنت یکی از پیشرفته­ترین فناوری­هایی است که محیط ذکرشده را تحت تأثیر قرار داده است. اینترنت یک شبکه جهانی نسبتاً نوپا و بسیار گسترده است که شامل شبکه­ های بزرگ رایانه­ای و بدون مالکیت و مدیریت مرکزی می­باشد. اگرچه پیدایش اولیه اینترنت به سال­های آخر دهه ۶۰ در وزارت دفاع آمریکا برمی­گردد ولی فراگیری و جهانی­شدن آن مربوط به پیدایش شبکه گسترده جهانی (WWW) در نخستین سال­های دهه ۹۰ می­باشد. در حال حاضر اینترنت در جایگاه جهان مجازی قرار گرفته و از یکسو هر ماه بالغ بر ۵۰ میلیون کاربر جدید پیدا می­ کند و از سوی دیگر همه سازمان­ها و شرکت­ها با درک اهمیت این شبکه جهانی در پیِ حضور در آن می­باشند (Hoffman and Novak, 1997).

در حال حاضر تقریباً همه کسب و کارهای بین ­المللی دارای پایگاه جهانی بوده و بسیاری از شرکت­های داخلی نیز در حال پیوستن جرگه دارندگان پایگاه­های اینترنتی می­باشند. نکته­ای که نباید از آن غفلت ورزید کاستی­ها و یا حداقل نقایص فعلی این شبکه جهانی می­باشد. از آن جمله (اکبری، ۱۳۸۱):

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
 

 

 

هنوز به درستی مشخص نیست چند درصد از کاربران این شبکه جهانی خریداران و فروشندگان واقعی هستند.
 

تعداد شرکت­هایی که از راه حضور در اینترنت به سودهای کلان دست یافته­اند هنوز چندان زیاد نیست.
 

مشکلات امنیتی شبکه، شرکت­ها و افراد حاضر در آن را در معرض راهزنی­های اینترنتی قرار داده است.
 

همچنین مشتریان و مصرف­ کنندگان همواره در معرض خطر استفاده از اطلاعات محرمانه مانند شماره حساب و رمز کارت­های اعتباری می­باشد. در هر صورت به نظر می­رسد عدم حضور در این شبکه جهانی به مانند دوری از سایر تکنولوژی­ها اجتناب­ناپذیر باشد. نحوه تاثیرگذاری اینترنت بر ساختار صنعت را می­توان بطور گویا در شکل زیر نمایش داد.
(+) اینترنت می ­تواند از طریق کاراتر کردن کل صنعت، ابعاد کلی بازار را افزایش دهد.
(-) افزایش رویکردهای اینترنتی، تهدید خلق ظهور جایگزین­های جدید را به همراه دارد.
تهدید خدمات یا محصولات جایگزین
(-) با دشووارترشدن حفظ محصولات اختصاصی، تفاوت میان رقبا کاهش می­یابد.
(-) رقبا را به سمت قیمت می­کشاند.
رقابت میان رقبای موجود
– قدرت چانه­زنی کانال­های توزیع
– قدرت چانه­زنی کاربران نهایی
قدرت چانه­زنی تامین­کننده­ها
موانع ورود
(-) بازار جغرافیایی را گسترده­تر و تعداد رقبا را افزایش می­دهد.
(-) هزینه­ های متغیر را نسبت به هزینه­ های ثابت کاهش و فشار را برای تخفیف قیمت افزایش می­دهد.
(+) مجاری قدرتمند را حذف کرده یا قدرت چانه­زنی در برابر مجاری سنتی را افزایش می­دهد.
(-) قدرت چانه­زنی را به مصرف ­کننده نهایی منتقل می­ کند.
(+) هزینه­ های تغییر منبع را کاهش می­دهد.
(+/-) تدارکات با بهره گرفتن از اینترنت، موجب کاهش قدرت چانه­زنی تامین­کنندگان می­ شود. هرچند می ­تواند مشتریان بیشتری را نیز در دسترس آنها قراردهد.
(-) اینترنت، مجرایی برای دسترسی تامین­کنندگان به کاربران نهایی فراهم می­سازد و نفوذ شرکت­های مداخله­گر را کاهش می­دهد.
(-) تدارک اینترنتی و بازار دیجیتالی امکان دسترسی یکسان شرکت­ها به تامین­کنندگان را داده و تدارکات را بسوی محصولات استانداردشده­ای می­کشاند که تمایز را کاهش می­دهند.
(-) کاهش موانع ورود و افزایش رقبا، کفه قدرت را به سمت تامین­کنندگان سنگشن می­ کند.
استانداردشده­ای می­کشاند که تمایز را کاهش می­دهد.
(-) موانع ورود نظیر نیاز به نیروی فروش، دسترسی به توزیع­کنندگان و دارایی­ های فیزیکی را کاهش می­دهد. هر چه را که فناوری اینترنتی حذف کرده و یا انجام آن را آسانتر می­سازد، موجب کاهش موانع ورود خواهد شد.
(-) در انحصار نگهداشتن کاربردهای اینترنتی در برابر تازه­واردان مشکل می­ شود.
(-) سیلی از تازه­واردان به سمت بسیاری از صنایع سرازیر می­شوند.
شکل ۲-۱- نحوه تاثیرگذاری اینترنت بر ساختار صنعت (اکبری، ۱۳۸۱)
تجارت الکترونیک
اقتصاد دیجیتالی جدید[۱۰] که نتیجه پیشرفت­های فناوری­های شبکه است، مجموعه جدیدی از قواعد و ارزش­ها را ایجاب می­ کند که رفتار عاملان آن را تعیین می­ کند. این عاملان می­توانند بصورت سازمان­های تجاری و غیرانتفاعی و یا دیگر بازیگران بازار یعنی مصرف­ کنندگان فردی و گروهی، متمایز شوند. بازارهای دیجیتالی، فرصت­های جدید و غیر محدودی را برای کسانی که در آن کار می­ کنند، ارائه می­دهد. تحقق این فرصت­ها، چالش­های جدیدی را بهمراه دارد. بازیگران در اقتصاد دیجیتال درمی­یابند که برای کسب منافع، نگرش­ها و دیدگاه ­های سنتی برای انجام کسب و کار، نیاز به تعریف مجدد دارد. در نتیجه، مفاهیم سنتی کسب و کار رها می­ شود و مفهوم سازمان توسط موجودیت­های جدیدی جایگزین می­ شود که چالش­های ذاتی این دوره اقتصادی جدید را منعکس می­ کند. در جریان انقلاب صنعتی، شرکت­ها به میزان شگرفی، از جوامع یکپارچه روستایی به کانونی از سازمان­های شهری مستقل، تغییر یافت. این در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ با معرفی فناوری­های اطلاعات و ارتباطات و ظهور سریع پارادایم­های کسب و کار الکترونیکی، جهانی­تر و بیشتر مبتنی بر همکاری شد. شرکت در عصر دیجیتالی، بصورت شبکه­ ای می­باشد یعنی پیوند متقابل بر اساس سطوح مختلف:

 

 

بر اساس سطح زیرساخت اطلاعات[۱۱] (یعنی از طریق اینترانت­ها)
 

بر اساس سطح سازمانی (مثل رهاکردن ساختارهای سرسام­آور سلسله مراتبی گذشته و جایگزینی آنها با تیم­ها)
 

بر اساس سطح شایستگی­ها[۱۲] (مثل شبکه­سازی مبتنی بر دانش) (Filos and Banahan, 2000).
 

از بین رفتن مفهوم سنتی سازمان، یکی از نشان­های اقتصاد آینده است و سازمان­ها بطور فزاینده­ای، وابسته به فناوری می­شوند، در اقتصاد جدید، پایه ارزش­آفرینی، بیش از این، روی دارایی­ های ملموس و قابل سنجش[۱۳] معطوف نیست. برخلاف سازمان­های سنتی که ارزش­آفرینی به میزان زیادی، از سرمایه ­گذاری در چیزهای ملموسی مثل کارخانه و ماشین­آلات بدست می­آمد، سازمان­های عصر دیجیتال[۱۴] یا سازمان­های هوشمند[۱۵] از قدرت منابع هوشمند از قبیل اطلاعات/ دانش، ارتباطات، علائم تجاری و هوشمندی مبتنی بر نوآوری و همکاری استفاده می­ کنند تا فرصت­های جدید را شناسایی و بهره ­برداری کنند (Filos and Banahan, 2000).
بعلاوه، محیط­های نامطمئن و بسیار متغیر اقتصاد جدید، نیاز به توانایی­ها و شایستگی­های جدید سازمانی دارد. مزیت رقابتی، بیشتر از قابلیت انطباق سازمانی بدست می ­آید تا کارایی سازمانی. فناوری­های سازمان­های اقتصاد جدید، فناوری­هایی هستند که به شکلدهی جامعه اطلاعاتی کمک کردند یعنی فناوری­های اطلاعات، ارتباطات و محتوا[۱۶]، فضای دیجیتالی واحدی را ساخته­اند که بوسیله ویژگی­های برجسته زیر مشخص می­شوند:
اتصال و ظهور محیط­های شبکه­ ای، همکاری متقابل شرکت­ها در عملیات یکدیگر[۱۷] و حذف مرز سازمانی[۱۸]، و سرعت و کیفیت بهتر جریان اطلاعات و ارتباطات.
فناوری­ها و استانداردهای همکاری متقابل، کلیدی برای کسب و کار الکترونیکی است.
نیازمندی­های کسب و کار در اقتصاد دیجیتالی، متنوع و پیچیده است و قابلیت­های تکنولوژیکی، همچنان در حال ظهور است:
۱- TCP/IP بعنوان پروتکل شبکه­ ای حاضر در همه جا و در یک زمان[۱۹] برای مبادلات باز اینترنتی همراه با HTTP بعنوان پروتکلی برای مبادلات مرتبط با وب عمل خواهد کرد. برای ترمینال­های موبایلی، پروتکل دسترسی بی­سیم (WAP) نقش مشابه قابل توجهی را بازی خواهد کرد.
۲- عامل­های هوشمند سیار[۲۰] به میزان قابل توجهی روش کار سیستم­های پراکنده را تغییر داده است. همه نرم­افزارهای عاملی تکامل­یافته مبتنی بر جاوا هستند و مزیت چارچوب جاوا را بدست می­آورند که بنظر می­رسد برای سیستم­ها و برنامه ­های کاربردی عاملی سیار، مناسبترین است. هوشمندی عامل­ها، بخشی از معماری درونی­شان خواهد بود.
۳- بخاطر ظهور XML، سیستم­های پیغام­رسانی[۲۱]، اخیراً توجه زیادی را به خود، جلب کرده است. سیستم پیغام­رسانی جاوا[۲۲] بنظر می­رسد که در میان سیستم­های موجود، مطلوبترین باشد چون در چارچوب جاوا ارائه می­ شود و فعالیت­های هماهنگ­سازی با COBRA 3 احتمال استفاده اثربخش آنها را افزایش خواهد داد. XML همچنین نقش قابل توجهی در تعریف پروتکل­های باز ارزش افزوده اینترنت برای کارکردهای کسب و کار الکترونیکی، بازی می­ کند.
۴- در حیطه سیستم­های جریان کار، مفاهیم، چارچوب، معماری و واسط­هایی[۲۳] که توسط مجموعه مدیریت جریان کار[۲۴]، پیشنهاد می­ شود، پایدارترین، قابل پذیرش­ترین و واقعی­ترین­ها هستند. سازمان­ها در اقتصاد دیجیتالی با توجه به توسعه­های تکنولوژیکی که در بالا گفته شد، دگرگون شده ­اند. اقتصاد جدید، “دیجیتال” است و سازمان­هایی که در آن مشارکت می­ کنند، «بایت را بجای آجر[۲۵]» جایگزین کرده ­اند.
همچنانکه سازمان­ها برای «دیجیتالی شدن» آماده می­شوند، تنها تعداد کمی از آنها بنظر می­رسد که واقعاً تمام استلزامات این انتقال را در فرایندهای کسب و کارشان و روی سازمانشان به اجرا دربیاورند. این انتقال چیزی بیشتر از برقراری ساختاری دیجیتالی را شامل می­ شود و حتی چیزی بیشتر از توانایی ورود به همکاری مجازی با دیگران را نیاز دارد. شکل­های مجازی سازمانی بنابراین تنها یک عنصر از چیزهای مورد نیاز برای سازمان­های اقتصاد دیجیتال را دارا می­باشد. استلزامات روندهای بالا برای سازمان­ها به ازدیاد اصطلاحات فنی[۲۶] که در ابتدا برای شرکت­ها بکار برده می­شد، منجر شده است، واژگانی از قبیل کسب و کار چابک[۲۷]، سازمان شبکه­ ای[۲۸]، شرکت مجازی[۲۹]، کسب و کار توسعه­یافته[۳۰]، سازمان حاکم[۳۱]، کسب و کار دانشی[۳۲]، سازمان یادگیرنده

 دسته‌بندی نشده
 

 
 

 
 

 0
 
 

نظر دهید »
بررسی رابطه بین نگرش مذهبی با سلامت روانی دانش ‫آموزان دبیرستان ‫های دخترانه‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬- قسمت ۲- قسمت 2
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۱-۶- تعاریف مفهومی و عملیاتی
 

 

۱-۶-۱- تعاریف مفهومی
 

نگرش مذهبی: نگرش مذهبی عبارتست از اعتقاد به اینکه یک نظام نامرئی در میان اشیا این جهان است و بهترین کار برای ما این است که خود را با این نظم هماهنگ کنیم (گنجی،۱۳۷۰)
سلامت روانی:توانایی سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر به طور کامل شود (احمدوند،۱۳۸۵)

 

۱-۶-۲- تعاریف عملیاتی
 

نگرش مذهبی: نمره ای است که آزمودنی ها از پرسشنامه استاندارد نگرش سنج مذهبی-براهنی بدست آورده اند.
سلامت روانی نمره ای است که آزمودنی ها از آزمون استاندارد، سلامت روانی ( [۳]GHQ) بدست آورده اند.

فصل دوم
پیشینه پژوهش

 

مذهب[۴] از نظر لغوی
 

مذهب، اسم مکان از ریشه ذهب می باشد. و چون ذهب به معنی رفتن است پس مذهب یعنی « محلّ رفتن » ؛ و محلَ رفتن همان راه است. لذا مذهب یعنی راه. بر این اساس به هر کدام از مسیرهایی که افراد در یک دین پیش می گیرند مذهب گفته می شود[۵].

 

تاریخچه ادیان و مذاهب
 

نخستین دین بر اساس آنچه در قرآن، معجزه محمد امین (پیامبر اسلام) و همچنین تورات و انجیل آمده، یکتاپرستی بوده است که آدم نخستین پیامبر و انسان روی زمین، بر این دین بوده است. اما انواع بت پرستیهای مصنوعی و طبیعی بعد از او و به دلایل متفاوت بوجود آمده‌اند که برخی از آن‌ ها نیز بت را نماینده خدا می‌دانستند. در این میان، بت‌های مصنوعی با سیمای بشری به مثابه آخرین و تکامل یافته‌ترین مذهب بت پرستی بوده‌است. پیوند دین و آدمی، پیوندی دیرین و پایدار، اما دستخوش تغییرات است. پس از ملت، مذهب، دومین عامل احساس هویت در جهان به شمار می‌رود. دین، همچنان به عنوان مؤلفه‌ای بنیادین به حیات خود در جوامع گوناگون بشری ادامه خواهد داد، اما در عین حال، با تاثیر پذیرفتن انسان از زمانه و محیطی که به سرعت دگرگون می‌شود، جایگاه، نقش و عملکرد دین نیز دگرگون خواهد شد. از بزرگترین دینهای جهان می‌توان از دینهای ابراهیمی نام برد که همه از یک ریشه و منطقه

 

اصول آثار نگرش مذهبی بر باورها
 

 

اصل توحید
 

یکی از آثار روانی توحید این است که باورمندان به آن از قدرت تحمل زیادی در مصائب و مشکلات برخوردار می شوند. مصیبت و بلا نه تنها آنان را درهم نمی شکند و از پای نمی اندازد بلکه بر عمق و وسعت ایمان و باورشان می افزاید. آنان در سختیها، به خدا توکل می کنند و او را کافی می دانند.( سوره آل عمران، آیه ۱۷۴) اینان در پناه توحید، هدف و سرْمنزل سعادت را می شناسند و راه آن را یاد می گیرند (هدایت).( سوره یونس، آیه ۹)از دیگر آثار روانی و فردی توحید ثمربخشی است. مؤمن می داند که هر گامش او را یک قدم به هدف نزدیک می سازد،( سوره عنکبوت، آیه ۶۹) تلاشش اثری مثبت و نیکو بر جای می گذارد(سوره انشقاق، آیه ۶) و کمترین کوشش او ضایع نمی شود ( سوره کهف، آیه ۳۰).

 

اصل نبوت
 

اصل اعتقاد به این امر که «خداوند برای ابلاغ پیام خویش و هدایت بشر و ارائه دستور و برنامه زندگی مطلوب به او، کسانی را به عنوان پیامبر می فرستد» دارای این اثر روانی است که انسان، خود را رها شده و به خود وانهاده شده و در نتیجه حیران و سرگردان نمی یابد ؛ بلکه اطمینان دارد که به آسان ترین وجه می تواند به بهترین برنامه زندگی که متضمّن سعادت دنیا و آخرت و تأمین کننده مصالح جسم و روح او باشد، دست یابد. ضمناً لازم نیست برای یافتن حقایق، این در و آن در بزند و شخصاً به تجربه بپردازد و با آزمایش و خطا (در مواردی که ممکن باشد) راه درست زندگی را بشناسد و در نهایت هم مطمئن نباشد که آیا به نتایج درستی دست یافته است یا خیر و آیا توانسته است حقیقت را همان طور که هست دریابد یا احیاناً سراب را آب پنداشته و از حقایق به مجازها و از اصل هر چیز به سایه و نمونه ای بدلی از آن رسیده است.احساس رهانندگی و به خود وانهادگی، احساسی مخرّب و ویرانگر است و تهدیدی جدی برای سلامت روانی فرد به حساب می آید و در مقابل احساس تعلّق و اینکه کسی به فکر اوست و نسبت به سرنوشتش علاقه مند است و می خواهد و می تواند او را کمک کند و در شناختن و پیمودن راه سعادت یاریگر او باشد، احساسی مطلوب، خوشایند، مثبت و سازنده است و در سلامت روانی فرد نقش اساسی ایفا می کند(عباسی، ۱۳۸۱).

 

اصل معاد
 

سومین اصل از اصول اعتقادی اسلام، اعتقاد به معاد است. معاد از ماده «عود» به معنای «بازگشت» است و در فرهنگ دینی به این معناست که همه انسانها پس از مرگ برای رسیدگی به اعمال و برخورداری از پاداش نیکیها و مکافات بدیها به سوی مبدأ (یعنی خداوند)، باز می گردند. اعتقاد به این اصل، دارای آثار متعدّد اجتماعی و فردی، روانی و رفتاری است. قرآن درباره معاد به چند نکته اساسی توجه دارد که عبارت اند از:

– این امر، قطعی است (.. و إنَّ الساعهَ آتیهٌ لا رَیبَ فیها)؛ (سوره حج، آیه ۷)
– همگانی است (هذا یَومُ الفَصلِ جَمَعناکُم و الأولین) (سوره مرسلات، آیه ۳۸)
– دقیق برگزار می شود (لا یُغادِر صَغیرهٌ و لا کَبیرهٌ إلّا إحصاها)؛( سوره کهف، آیه ۴۹)
– عادلانه است (لایُظلمونَ فتیلاً).( سوره نساء، آیه ۴۸)
از مهم ترین آثار باور به این اصل، می توان به امور زیر اشاره کرد:
بازدارندگی: آگاهی به این امر که پس از این زندگی، زندگی جاویدان دیگری وجود دارد و بر اساس باورها و اعمالی که فرد در این جهان کسب کرده سر از سعادت یا شقاوت، درمی آورد، هر انسانی را به فکر فرو می برد که اگر واقعاً چنین است پس نمی توان بی تفاوت بود و هر طور که خواست زندگی کرد، بلکه باید آن طور زندگی کرد که سرانجام برای پیمودن راه آخرت، آمادگیهای لازم را کسب نمود.یکی دیگر از آثار آگاهی و باور به معاد، وسعت افق دید است. انسان باورمند به معاد، زندگی را محدود به زندگی دنیوی نمی داند. اسلام به او چنین می آموزد که زندگی دنیا به منزله مقدمه ای برای حیات اخروی است. (عباسی،مجله حدیث زندگی،ص۵۳،۱۳،۱۳۸۱).

 

دیدگاه های روانشناسان غربی در مورد مذهب
 

ویلیام‌ جیمز[۶] (۱۹۰۲) در کتاب‌ گونه‌های‌ تجربه‌ دینی‌ خود که‌ شامل‌ بیست‌ سخنرانی‌ وی‌ است‌ به‌ بررسی‌ انواع‌ تجربیات‌ دینی‌ پرداخته‌ است. وی‌ ضمن‌ استناد به‌ تجربیات‌ شخصی‌ افراد در حالات‌ جذبه، خلسه‌ و احساس‌ حضور نزد پروردگار به‌ مسئله‌ وحدت‌ وجود که‌ از مباحث‌ اساسی‌ در فلسفه‌ و عرفان‌ است‌ توجه‌ می‌کند. دامنه‌ مطالعات‌ ویلیام‌ جیمز در زمینه‌ تجربیات‌ دینی‌ از کشور آمریکا فراتر رفته‌ و فرهنگ‌ شرق‌ را نیز در بر می‌گیرد. این‌ بررسی‌ها شامل‌ سرگذشت‌ غزالی‌ و اشاره‌ به‌ اشعار شبستری‌ در گلشن‌ راز نیز می‌شود. حاصل‌ این‌ مطالعات‌ منجر به‌ ارائه‌ یک‌ فرضیه‌ اساسی‌ در زمینه‌ روان‌شناسی‌ دین‌ می‌شود(ویلیام‌ جیمز(۱۹۷۰) ترجمه قائنی، ۱۳۸۵). طبق‌ این‌ فرضیه،محتوای ناهشیار صرفاً‌ شامل‌ خاطرات‌ ناقص، تداعی‌ معانی‌ عجیب‌ و غریب‌ و مانند آن‌ نیست. بلکه‌ قسمت‌ ناهشیار شخصیت‌ انسان‌ می‌تواند منبع‌ و سرچشمه‌ بسیاری‌ از شاهکارها و آثار نبوغ‌ باشد. جیمز می‌گوید:
«به‌ هنگامی‌ که‌ مسئله‌ تصوف، عرفان، دعا و نیایش‌ را مورد مطالعه‌ قرار داده‌ بودیم‌ ملاحظه‌ کردیم‌ که‌ در زندگی‌ مذهبی‌ نقش‌ عمده‌ را فیض‌نهایی‌ که‌ از قسمت‌ ناهشیار ما می‌رسد بازی‌ می‌کنند. بنابراین‌ من‌ فرضیه‌ خود را اینطور قرار می‌دهم: این‌ حقیقت‌ برتر که‌ ما در تجربیات‌ دینی‌ با آن‌ ارتباط‌ پیدا می‌کنیم، بیرون‌ از حدود وجود فردی‌ ما هرچه‌ می‌خواهد باشد، درون‌ حدود وجود ما، دنباله‌ ضمیر ناهشیار ما از اوست. وقتی‌ که‌ ما به‌ این‌ نحو پایه‌ فرضیه‌ خود را بر روی‌ امری‌ که‌ مورد قبول‌ دانشمندان‌ روان‌شناس‌ است‌ قرار می‌دهیم، با علوم‌ امروزی‌ تماس‌ خود را حفظ‌ کرده‌ایم؛ حال‌ آنکه‌ علمای‌ علم‌ کلام‌ چنین‌ تماسی‌ را ندارند» (ویلیام‌ جیمز(۱۹۷۰) ترجمه قائنی، ۱۳۸۵).

 

برای
 
 

نظر دهید »
بررسی حقوقی جرم اعتیاد با توجه به قانون اصلاحی قانون مبارزه با مواد مخدر سال ۱۳۸۹- قسمت ۱۰
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۳ـ عنصر قانونی جرایم خرید، فروش، عرضه و توزیع مواد مخدر و روان گردان
در قانون مصوب شورای انقلاب ۱۳۵۹ از خرید و توزیع مواد مخدر ذکری به میان نیامده بود، ولی در قانون اصلاحی سال ۱۳۷۶ و به تبع آن در قانون اصلاحی ۱۳۸۹ در بند ۳ ماده ۱، تمامی این جرایم به صورت مستقل احصاء شده و طی مواد ۴ ،۵ و۸ برای آنها مجازات تعیین شده است. این مجازاتها دقیقاً همان موارد مقرر برای جرایم ورود، حمل، اختفاء یا تولید می­باشد که در مباحث قبلی به آن اشاره نمودیم.
ماده ۴۰ الحاقی، اصلاحی قانون مبارزه با مواد مخدر و روان گردان سال ۸۹ نیز، خرید و فروش مواد صنعتی و شیمیایی مورد استفاده برای تولید موادمخدر یا روان گردان­های صنعتی غیر دارویی و خرید و فروش کدئین و متادون را جرم می­داند که البته طبق ماده ۴۱ قانون مذکور، اگر با مجوز دولت و وزارت بهداشت برای مصارف پزشکی، صنعتی و تحقیقاتی باشد جرم محسوب نمی­ شود.
ب ـ جرایم وابسته
به نظر نگارنده از آنجایی که بررسی این جرایم نسبت به جرایم دسته الف، با توجه به موضوع تحقیق از حوزه بحث ما خارج می­باشد، بنابراین فقط به یک تعریف مختصر و بیان مصادیقی از این جرایم اکتفا نمودیم.
جرائم دیگری وجود دارند که با جرائم اصلی مرتبطند و به منظور ارتکاب آن جرائم تحقق پیدا می­ کنند و در زمرۀ جرائم وابسته قرار می­گیرند. به عنوان مثال: وارد کردن مواد مخدر به زندان یا بازداشتگاه یا بازپروری و نگهداری معتادان، تقصیر مأموران در جلوگیری از ورود مواد مخدر به زندان یا بازداشتگاه یا اردوگاه بازپروری و نگهداری معتادان، قرار دادن مواد مخدر یا آلات و ادوات استعمال آن در محلی به قصد متهم کردن دیگری و ایراد اتهام برخلاف واقع به دیگری، اختصاص دادن مکان به منظور انبار کردن تولید و توزیع مواد مخدر از این دسته جرایم هستند. البته در برخورد جزایی و تعیین مجازات، عموماً با دسته­ی اول جرایم (اصلی) به نحو شدیدتری برخورد می­ شود و مجازات معین برای جرایم دسته­ی دوم، (وابسته)، در واقع، تابعی از مجازات جرایم اصلی قرار داده شده است.[۱۱۹]
مبحث دوم : ارکان جرم اعتیاد و استعمال مواد مخدر و روان گردان
با توجه به اینکه اعتیاد طبق ماده ۱۵ مصوبه مبارزه با مواد مخدر جرم شناخته شده است مانند هر جرم دیگری باید عناصر تشکیل دهنده آن مورد بررسی قرار گیرد.
گفتار اول : ارکان جرم اعتیاد به مواد مخدر و روان گردان

بند اول ـ عنصر مادی جرم اعتیاد
عنصر مادی این جرم نیز به نام «اعتیاد» نامیده می­ شود اما اعتیاد یک رفتار فیزیکی نیست بلکه یک حالتی است که بر اثر کثرت استعمال مواد مخدر و روان گردان به وجود می­آید. اعتیاد به مواد را اگر جرم بدانیم (از نظر نوع رفتار مجرمانه) می­توان آن را در ردیف جرایم مستمر قرار داد، زیرا اعتیاد حالتی است در وجود شخص و این حالت استمرار دارد.[۱۲۰] اما ممکن است گفته شود که اعتیاد جزء جرایم مستمر می­باشد زیرا حالت اعتیاد، حالتی است که مستمراً وجود دارد اما در عرف حقوق جزا، جرم مستمر جرمی است که رفتار فیزیکی آن به صورت مستمر و با اراده انجام می­ شود و این معمولاً ناظر به جرایمی است که مرتکب در ارتکاب رفتار فیزیکی، اراده دارد اما جرایمی که «حالت» رفتار فیزیکی آنها را تشکیل می­دهد و صاحب حالت اراده­ای ندارد نمی­توان حالت آنها را جرم مستمر دانست.[۱۲۱]
اعتیاد به مواد مخدر از نادر جرایمی است که عنصر مادی آن داشتن حالت مجرمانه ناشی از فعل مادی ایجابی است. اما به نظر برخی از اساتید حقوق جزا در این جرم فعل مرتکب عبارتست از اعتیاد[۱۲۲] و اعتیاد فعل مادی مثبت است و نمی­توان آن را حالت و وضعیت تلقی کرد. چون حالت و وضعیت نتیجه فعل مادی مثبت است. لذا، دقیقتر آن است که اعتیاد را حالت و وضعیت ناشی از فعل مادی مثبت بدانیم که در اثر کثرت استعمال مواد مخدر (نهی مقنن از استعمال مواد مخدر) حاصل می­ شود.[۱۲۳]
بند دوم ـ عنصر معنوی جرم اعتیاد
عنصر معنوی جرم اعتیاد عبارت است از علم به موضوع و سوءنیت عام.
الف ـ علم به موضوع :
مرتکب باید علم به مخدر یا روان گردان بودن مواد داشته باشد. بنابراین اگر به مخدر بودن مواد عالم نباشد و به تصور اینکه مواد غیر مخدر یا روان گردانی مصرف می­ کند آنها را مصرف کند عنصر معنوی مخدوش است.[۱۲۴]
ب ـ سوء نیت عام :
یعنی بخواهد مواد را مصرف کند پس اگر قصد مصرف نداشته باشد و اتفاقا در داخل سیگار قرار گرفته باشد و او در اثر استعمال سیگارهای آلوده معتاد گردد به لحاظ فقد سوءنیت عام جرم محقق نمی­ شود. برای تحقق این جرم وجود سوءنیت خاص لازم نیست یعنی لازم نیست که مرتکب بخواهد که معتاد هم بشود بلکه همینکه مصرف نماید و معتاد شود جرم محقق می­ شود.[۱۲۵]

بند سوم ـ عنصر قانونی جرم اعتیاد
ماده ۱۵ قانون اصلاحی مصوب ۱۳۷۶در خصوص جرم انگاشتن اعتیاد می­گفت: «اعتیاد جرم است. ولی به تمامی معتادان اجازه داده می­ شود به مرکز مجازی­که از طرف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مشخص می­گردد مراجعه و نسبت به درمان و بازپروری خود اقدام نمایند.» قانون­گذار با تدوین این ماده به شبهاتی که از قبل در خصوص جرم بودن یا نبودن اعتیاد مطرح بود خاتمه داد و نظر خود را به روشنی اعلام نمود. امّا به نظر یکی از اساتید حقوق جزا درست این بود که اعلام شود معتاد شدن به مواد مخدر جرم است، زیرا اعتیاد عبارت عامی است که شامل هرگونه عادات انسانی می­ شود.[۱۲۶]
اما در اصلاحیه اخیر قانون (۱۳۸۹) قانون­گذار از سیاست جرم دانستن اعتیاد دست برداشت و ماده ۱۵ را به شرح ذیل اصلاح نمود:
«معتادان مکلفند با مراجعه به مراکز مجاز دولتی، غیر دولتی یا خصوصی و یا سازمان­های مردم نهاد درمان و کاهش آسیب، اقدام به ترک اعتیاد نمایند. معتادی که با مراجعه به مراکز مذکور نسبت به درمان خود اقدام و گواهی تحت درمان و کاهش آسیب دریافت نماید، چنانچه تجاهر به اعتیاد ننماید از تعقیب کیفری معاف می­باشد. معتادانی که مبادرت به درمان یا ترک اعتیاد ننمایند، مجرمند».

 

بنابراین به موجب این ماده قانونی، قانون­گذار پذیرفته است که اعتیاد یک بیماری است و در وهله اول معالجه و درمان آن مدّ نظر قرار گرفته است و در مرتبه بعدی چنانچه معتاد در مورد ترک اعتیاد خود اقدامی نکرد مجرم تلقی شده است امّا برخلاف ماده ۱۶ سال ۱۳۷۶ که بعد از این مرحله، قانونگذار مجازات شلاق و جزای نقدی را پیش بینی کرده بود، اما به موجب ماده ۱۶ اصلاحی۱۳۸۹ اقدام تأمینی و تربیتی در نظر گرفته شده است که در فصل سوم همین بخش در مبحث مجازاتها بطور مشروح آن را بررسی می نماییم.
گفتار دوم : ارکان جرم استعمال مواد مخدر و روان گردان
استعمال یا مصرف مواد مخدر[۱۲۷] به معنای وارد کردن این مواد به بدن است. اشکال مختلفی از استعمال مواد مخدر وجود دارد که به نوع ماده مخدر و درجه اعتیاد شخص و وسیله­ای بستگی دارد که به واسطه آن مواد مخدر استعمال می­ شود (مواد مخدر عمدتاً از طریق دود کردن و تزریق زیر جلدی و مواد روان گردان هم عمدتاً از طریق خوردن قرص و مالیدن به بدن مصرف می­شوند).[۱۲۸] استعمال مواد مخدر که از آن به مصرف غیر قانونی مواد مخدر یا سوء مصرف مواد مخدر نیز تعبیر می­ شود عبارت است از «مصرف مواد مخدر بدون مجوز پزشکی». به عبارت دیگر اگر برای درمان بیماری فردی، مواد مخدر تجویز شود مصرف آن داخل در بحث استعمال غیر قانونی مواد مخدر نخواهد بود. سازمان بهداشت جهانی اصطلاح نخست را به مصرف غالب یا نامنظم بیش از اندازه مواد مخدر که با رویه مقبول پزشکی غیر منطبق یا غیر مرتبط باشد تعریف کرده است ولی بخاطر ابهاماتی که در این تعریف وجود دارد کمیته کارشناسی سازمان بهداشت جهانی در مورد مواد مخدر درگزارش شماره ۲۸ خود این تعریف را اصلاح نموده است و بجای عبارت «مصرف» از عبارت «مصرف مضر» استفاده نموده است: «یک الگوی مصرف مواد مخدر که باعث ضرر سلامتی انسان، اعم از ذهنی یا جسمی می­ شود» سوء مصرف مواد مخدر نه تنها باعث ضرر مصرف کننده می­ شود بلکه مصرف آن برای خانواده و جامعه نیز مضر است.[۱۲۹]
به این ترتیب، هر چند در حقوق ایران بین دو اصطلاح مزبور تفکیکی ایجاد نشده است ولی بنظر می­رسد باید سوء مصرف مواد مخدر یا استعمال ممنوع مواد مخدر را به عنوان عمل مجرمانه ناظر به معنی نخست بدانیم.[۱۳۰]
پس با تعاریفی که از استعمال مواد مخدر بیان شد می­توان گفت، استعمال مواد مخدر مقدمه اعتیاد به مواد مزبور است. بنابراین آخرین جرمی است که همه جرایم مربوط به مواد مخدر به این جرم منتهی شده و برای آن رخ می­ دهند و هرچه استعمال مواد مخدر در کشوری آسان­تر باشد، این جرم نیز بیشتر رخ می­دهد زیرا مصرف مواد مخدر به خاطر حالت­های نشاط آوری که به وجود می­آورد انسانها را که در پی شادی و نشاط هستند به سوی خود جذب می­ کنداز این رو به عنوان اقدامی پیشگیرانه و برای جلوگیری از گرفتار شدن افراد در دام اعتیاد، استعمال مواد مخدر نیز جرم شناخته می­ شود. پس سیاست کیفری قانون­گذار باید به سوی کم عرضه مواد مخدر گرایش پیدا کند وگرنه چنانچه عرضه زیاد باشد مبارزه با مصرف از راه مجازات سودی نخواهد داشت و این مسئله در کشور ما کاملاً مشهود و نمایان است.
بند اول ـ عنصر مادی جرم استعمال مواد مخدر و روان گردان
عنصر مادی این جرم عبارتست از استعمال مواد مخدر به هر طریق و شیوه­ای که باشد اعم از تزریق یا کشیدن یا خوردن و…
توضیح آنکه شیوه استعمال بر حسب نوع ماده مخدره متفاوت است. برای مثال، در مورد هروئین شیوه ­های مختلفی از قبیل تزریق، دود کردن و استنشاق مورد استفاده قرار می­گیرد. در مورد مورفین بیشتر از شیوه تزریق و در مورد تریاک بیشتر از روش دود کردن و خوردن استفاده می­ شود.
عمل استعمال مواد به هرطریقی که باشد از قبیل کشیدن و تزریق کردن … مشمول حکم ماده می­باشد و هدف مقنن جلوگیری از التذاذ از طریق استعمال مواد مخدر می­باشد.[۱۳۱] بند ۵ ماده ۱ قانون مبارزه با مواد مخدر و روان گردان مصوبه ۱۳۸۹ استعمال مواد مخدر یا روان گردان­های صنعتی غیر دارویی به هر شکل و طریق، مگر در موادری که قانون مستثنی کرده باشد را جرم شناخته است بدون آنکه موارد استثناء را برشمارد. بنابراین برای یافتن جواب باید به لایحه قانونی تشدید مجازات مرتکبین جرایم مواد مخدر و اقدامات تأمینی و درمانی به منظور مداوا و اشتغال به کار معتادین مصوب ۱۹/۳/۱۳۵۹ که به قوت خود باقی است مراجعه کرد. ماده ۸ لایحه قانونی مزبور استعمال مواد مخدر با مجوز طبی را مجاز شناخته است و در حال حاضر نیز با همان ماده مزبور استعمال مواد مخدر اگر با مجوز طبی باشد جرم نمی ­باشد. ماده ۴۱ مصوبه، الحاقی سال ۱۳۸۹ نیز مقرر داشته است: مصرف مواد ممنوع برای مصارف پزشکی با مجوز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از شمول این قانون مستثنی است.
مساله­ای که در این مورد مطرح می­ شود آن است که مدعی حتما باید مجوز طبی داشته باشد یا اگر بعد از استعمال هم بتواند صحت ادعای خود را اثبات نماید عمل او جرم نمی ­باشد؟
با توجه به صلاحیت پزشک در تشخیص لزوم یا عدم لزوم مصرف به نظر می­رسد استعمال بدون مجوز طبی جرم می­باشد و تصدیق تعدی پزشک هم سلب عنوان مجرمانه از عمل نمی­نماید و این نظر با لزوم برقراری نظم در جامعه و جلوگیری از سوء استفاده افراد سازگارتر است.[۱۳۲]
فرق استعمال با اعتیاد آن است که استعمال به صورت تفننی و بطور متناوب صورت می­گیرد و فرد وابستگی روانی و جسمانی به ماده­ای که استعمال می­ کند ندارد (هرچند اعتیاد نتیجه کثرت استفاده از مواد مخدر است ولی تا زمانی که فرد به حالت اعتیاد نرسیده است مصرف کننده نامیده می­ شود) ولی در اعتیاد همانطوری که گفته شد فرد وابستگی روانی و جسمانی به ماده مخدر پیدا می­ کند بطوری که اگر ماده مورد نظر در موعد معینه به او نرسد دچار ضعف می­ شود و حالت عادی خود را از دست می­دهد.[۱۳۳]
بند دوم ـ عنصر معنوی جرم استعمال مواد مخدر و روان گردان
عنصر معنوی این جرم مرکب است از سه جزء:[۱۳۴]
الف ـ علم به موضوع :
مرتکب باید بداند موادی را که مصرف می­ کند ماده مخدر هستند و اگر نسبت به موضوع جاهل باشد اولین جزء عنصر معنوی مخدوش خواهد بود.
ب ـ سوء نیت عام :
یعنی با علم به اینکه ماده مورد نظر او مخدر است بخواهد آن را مصرف کند پس اگر ماده مخدر در داخل غذای او یا داخل سیگار قرار گرفته و او بدون آنکه بخواهد ماده مخدر را مصرف کرده باشد جرم تحقق نمی­یابد.
ج ـ انگیزه :
انگیزه مرتکب از استعمال باید التذاذ و تکیّف باشد. پس اگر با مجوز طبی به منظور درمان یا تسکین دردهای خود یا به منظور خودکشی اقدام به مصرف مواد مخدر نماید جرم تحقق نمی­یابد.
بند سوم ـ عنصر قانونی جرم استعمال مواد مخدر و روان گردان
عنصر قانونی این جرم ماده ۱۹ قانون اصلاحی ۸۹ که درباره استعمال مواد مخدر است، می باشد و می­گوید افراد غیر معتادی که مواد مخدر یا روان گردان­های صنعتی غیر دارویی استعمال نمایند بر حسب نوع مواد مجازات می­شوند که در فصل سوم همین بخش به طور مشروح به بررسی مجازات­ها می­پردازیم. و در اینجا تنها به این نکته توجه می­کنیم که قانون­گذار با آوردن واژه غیر معتاد در صدر ماده مشخص کرده که افراد معتاد که به هر نوع ماده مخدری معتاد باشند بابت استعمال به مجازات مقرر در ماده ۱۹ اصلاحی محکوم نخواهند شد. ظاهر ماده ۱۹ نشان می­دهد که استعمال مواد مخدر برای تمام افراد و در تمام حالات ممنوع می­باشد. ولی به نظر می­رسد با توجه به اینکه ماده ۸ لایحه قانونی تشدید مجازات مرتکبین جرایم مواد مخدر و… مصوب ۱۳۵۹ استعمال بدون مجوز طبی مواد مخدر را جرم شناخته بود و ماده ۱۹ اصلاحی قانون ۸۹ نیز افراد غیر معتادی را که مواد مخدریا روان گردان­های صنعتی غیر دارویی استعمال نمایند بدون اینکه به جواز استعمال با مجوز طبی اشاره نماید مجرم شناخته است. ولی این بدین معنا نیست که استعمال با مجوز طبی در حال حاضر جرم باشد، چون به استناد بند ۵ ماده ۱ قانون ۸۹ و به استناد همان ماده ۸ لایحه قانونی… ۱۳۵۹ و توجه به هدف مقنن که استعمال به منظور تکیّف را جرم می­شناسد و با توجه به اینکه در مورد خمر با وجود ممنوعیت شرعی استعمال با مجوز طبی را جرم نشناخته است می­توان گفت در حال نیز استعمال با مجوز طبی جرم نمی ­باشد. مخصوصاً، نظر به این که طبق ماده ۴۱ الحاقی اصلاحی ۱۳۸۹ مصرف مواد مخدر ممنوع برای مصارف پزشکی با مجوز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از شمول این قانون مستثنی است.[۱۳۵]
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت اینکه در حال حاضر که فهرست مواد روان گردان صنعتی به تصویب مجلس شورای اسلامی نرسیده است و در ماده ۴ قانون اصلاحی هم به ماده روان گردان خاصی تصریح نشده است، در این صورت نمی­توان حکم این ماده را به مواد روان گردان تسری داد و فقط شامل مواد مخدر مذکور در این ماده می­ شود. امّا در مورد مواد روان گردان مذکور در ماده ۸ قانون اصلاحی با توجه به تصریح قانون­گذار به برخی از آنها می­توان گفت که در حال حاضر فقط استعمال مواد روان گردان تصریح شده در ماده ۸ جرم می­باشد.[۱۳۶]
بدیهی است پس از تصویب فهرست مواد روان گردان توسط مجلس شورای اسلامی به تفکیک ماده ۴ و ۸ قانون حسب مورد عمل خواهد شد.
گفتار سوم ـ ارکان جرم تزریق مواد مخدر به دیگری
تزریق مواد مخدر به دیگری قاعدتاً در مورد مواد مخدر مایع امکان پذیر است ولی این امر مانع از آن نیست که مواد مخدر دیگر به شکل مایع درآیند و تزریق شوند. با توجه به خطراتی که تزریق مواد مخدر برای دیگران در بردارد و در برخی موارد ممکن است باعث مرگ آنان شود و یا با انگیزه معتاد کردن آنان صورت بگیرد تزریق مواد مخدر به دیگری جرم شناخته شده است.[۱۳۷]
بنداول ـ عنصر مادی جرم تزریق مواد مخدر به دیگری
عنصر مادی این جرم تزریق مواد مخدر به دیگری است. تزریق وارد کردن مواد مخدر به زیر پوست از طریق سرنگ و… است. یعنی مواد مخدری که به صورت مایع هستند مثل مرفین و یا مواد دیگر را به صورت مایع درآورده و از طریق پوست به داخل بدن می­فرستند. بنابراین استعمال از طریق دیگر مشمول حکم این ماده نیست. تزریق به وسیله خود شخص هم مشمول حکم ماده نیست یعنی برای ارتکاب جرم موضوع این ماده وجود دو نفر لازم است.[۱۳۸]
تزریق ممکن است با اطلاع تزریق شونده باشد یا بدون اطلاع وی. بدین ترتیب که پزشکی به بهانه اینکه آمپول پزشکی می­زند مواد مخدر به بدن شخص تزریق نماید. در این حالت پزشک مجرم است ولی اگر تزریق با اطلاع تزریق شونده باشد چون این حالت هم نوعی استعمال مواد مخدر است به مجازات استعمال مواد مخدر محکوم خواهد شد.[۱۳۹]
در ماده ۳۵ الحاقی به قانون مبارزه به مواد مخدر ۱۳۸۹ آمده است که:
ماده ۳۵- هرکس اطفال و نوجوانان کمتر از هجده سال تمام هجری شمسی و افراد محجور عقلی را به هر نحو به مصرف و یا به ارتکاب هر یک از جرایم موضوع این قانون وادار کند و یا دیگری را به هر طریق مجبور به مصرف مواد مخدر و روان گردان نماید و یا مواد مذکور را جبراً به وی تزریق و یا از هر طریق دیگری وارد بدن وی نماید به یک و نیم برابر حداکثر مجازات قانونی همان جرم و در مورد حبس ابد به اعدام و مصادره اموال ناشی از ارتکاب این جرم محکوم می شود. در صورت سایر جهات از جمله ترغیب، مرتکب به مجازات مباشر جرم محکوم می شود.
قانون­گذار در این ماده چند خلاء قانونی که در گذشته وجود داشت را مرتفع نموده است که عبارتند:
۱ـ معتاد کردن دیگری با فراهم کردن زمینه استعمال مواد مخدر یا روان گردان توسط دیگری به هر نحو مخصوصاً اگر آن فرد جزو اطفال و نوجوانان کمتر از هیجده سال باشد.
۲ـ تزریق اجباری مواد مخدر و روان­گردان یا وارد کردن آنها به بدن دیگری به اجبار و بدون رضایت وی.
۳ـ ترغیب دیگری به مصرف مواد مخدر یا قاچاق آن که به مجازات مرتکب محکوم می­ شود.
۴ـ سوء استفاده از کودکان و نوجوانان کمتر از هجده سال تمام هجری شمسی و افراد محجور عقلی در راستای ارتکاب جرایم مذکور در قانون مبارزه با مواد مخدر.[۱۴۰]
اما ایرادی که می­توان بر قانون فوق وارد دانست این است که محجورین عقلی مشمول چه کسانی می­ شود؟ آیا فقط ناظر به مجانین است یا شامل سفها هم می­ شود یا ناظر به افرادی هم است که نه مجنونند و نه سفیه ولی جزء افراد ساده لوح تلقی می­شوند؟[۱۴۱]
در این که این حکم شامل مجانین مشود تردیدی وجود ندارد ولی به نظر می رسد سفها که فقط عقل معاش ندارند از شمول حکم خارجند.[۱۴۲] ولی به نظر نگارنده از اینکه بخواهیم افراد ساده لوح را مشمول این حکم قرار دهیم جای بحث و بررسی دارد.
بند دوم ـ عنصر معنوی جرم تزریق موادمخدر به دیگری
عنصر معنوی این جرم عبارتست از علم به موضوع و سوء نیت عام
الف ـ علم به موضوع:
یعنی مرتکب باید بداند ماده­ای که می­خواهد تزریق کند ماده مخدر است. پس اگر به تصور اینکه یک داروی پزشکی تزریق می­ کند ماده موجود در داخل سرنگ را به بدن فرد تزریق کند و یا خود تزریق شونده به مرتکب بگوید که فلان سرنگی را که برای مثال محتوی آمپول ضد عفونت است (در حالی که واقعا ماده مخدر است) به او تزریق نماید به لحاظ عدم علم به موضوع عنصر مخدوش است.[۱۴۳]
ب ـ سوء نیت عام :
یعنی مرتکب با علم به اینکه ماده مورد نظر ماده مخدر است بخواهد که آن را تزریق نماید پس اگر اشتباهاً به جای تزریق داروی پزشکی، ماده مخدر تزریق نماید به لحاظ فقد سوءنیت جرم تحقق نمی­یابد.[۱۴۴]
بند سوم ـ عنصر قانونی جرم تزریق مواد مخدر به دیگری
عنصر قانونی این جرم ماده ۹ [۱۴۵] لایحه تشدید مجازات مرتکبین جرایم مواد مخدر… مصوب ۱۳۵۹ است که با توجه به قواعد کلی حقوقی مبنی بر غیر منسوخه بودن مقررات سابق جز در مورد نسخ صریح یا ضمنی و با لحاظ مقررات مصوبه به لحاظ عدم مغایرت با مقررات مصوبه هنوز هم به قوت و اعتبار خود باقی است. در ماده ۱۸ مصوبه مبارزه با مواد مخدر سال ۱۳۶۷ پیش بینی شده بود: «هرگاه محرز شود که شخصی با انگیزه و به قصد معتاد کردن دیگری باعث اعتیاد وی به مواد مخدر مذکور در ماده ۸ شده است برای بار اول به پنج تا ده سال حبس و برای بار دوم به ده تا بیست سال حبس و در صورت تکرار به اعدام محکوم خواهد شد.»
تبصره ۱ـ در صورتی که مرتکب از کارکنان دولت یا موسسات و یا شرکت­های دولتی یا وابسته به دولت باشد در همان بار اول علاوه بر مجازات حبس به انفصال دائم از خدمات دولتی نیز محکوم
می­ شود.

 
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 170
  • 171
  • 172
  • ...
  • 173
  • ...
  • 174
  • 175
  • 176
  • ...
  • 177
  • ...
  • 178
  • 179
  • 180
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • بررسی رابطه چندگانه ویژگی های شخصیتی و سبک های یادگیری دانش آموزان متوسطه نظری شهرستان بیجار- قسمت ۵
  • بررسی تناسب در آیات و سور در تفسیر المیزان و فی ظلال القرآن- قسمت ۳
  • دانلود مطالب پژوهشی در مورد بررسی توصیفی - تحلیلی کتاب های برگزیده و پژوهش های برتر در استان ...
  • تاثیر توانمندی در اجرای ابعاد سخت افزاری و نرم افزاری مدیریت کیفیت بر ...
  • نگاهی به پایان نامه های انجام شده درباره : تخمین عدم قطعیت در کنترل مقاوم موقعیت بازوهای رباتیک- فایل ۱۵
  • نحوه اجرای مالیات بر ارزش افزوده و مقایسه آن با کشورهای سوئیس و ایالات متحده آمریکا- قسمت ۷
  • اراﺋﻪی ﻣﺪﻟﻲ ﺑﺮای ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﮔﺮاﻳﺶ ﻋﻤﻮﻣﻲ در ﺑﻼﮔﺴﺘﺎن ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روشﻫﺎی ﻫﻮش ﺟﻤﻌﻲ در ﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎی ﺗﻮزﻳﻊﺷﺪه- قسمت ۳- قسمت 2
  • تحلیل و بررسی اندیشه و آراء تربیتی علّامه اقبال لاهوری- قسمت 15
  • ترجمه فصل دوم و سوم از کتاب شکل‌گیری عقلانیت به سوی کاوشی میان‌رشته‌ای در الهیات و علم اثر ونزل‌ هویستین۹۱- قسمت ۲
  • بررسی مقایسه ای عملکرد و سازگاری خانواده های دارای نوجوان کم توان هوشی آموزش پذیرکه از خدمات مراکز توانبخشی روزانه استفاده می کنند و خانواده هایی که از این خدمات استفاده نمی کنند- قسمت ۷
  • مقایسه‌ی سبک شناسانه‌ی حبسیّات مسعود سعد سلمان با حبسیّات خاقانی- قسمت ۳
  • دانلود منابع پایان نامه در رابطه با بررسي رابطه بین استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي و گرایش ديني(مورد پژوهي دانشجويان ...
  • تاثیر لغات بیگانه درادبیات داستانی دوره معاصر۹۳- قسمت ۲
  • بررسی میزان و نوع استفاده معلمان از برنامه درسی مبتنی ...
  • پایان نامه کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی تأثیر خدمات برون سپاری بر عملکرد سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی- قسمت ۳- قسمت 2
  • بررسی فیتوشیمیایی و ارزیابی خواص ضد میکروبی عصاره¬های متانولی چند نوع گونه گیاهی علیه باکتری¬های گرم مثبت و منفی- قسمت ۵
  • تحقیقات انجام شده درباره مدلسازی و تحلیل سازه ای دم هواپیمای مسافربری- فایل ۱۱
  • " دانلود فایل های دانشگاهی | قسمت 19 – 8 "
  • مشخص نمودن برخی از زوایای بسیار مهم پدیده عملکرد اقتصادی که از جایگاه ویژه ای برخوردار است- قسمت ۱۴
  • طبیعت در شعر قیصر امین پور- قسمت ۸
  • سطح سواد رسانه ای فرهنگیان شهر تهران مطالعه سواد رسانه ای معلمان دوره متوسطه شهر تهران در سال ۱۳۹۲- قسمت ۲۴
  • بررسی رابطه بین شایستگی های رهبری روسای شعب و عملکرد تجهیز منابع وصول مطالبات بانک کشاورزی استان سیستان و بلوچستان- قسمت ۶
  • ارتکاب جرم در حال خواب- قسمت ۸
  • بررسی آرمان‌شهر مولانا در مثنوی معنوی- قسمت ۱۹
  • دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با شناخت علل و عوامل مؤثر بر شکل گیری طالبان پاکستان؛- فایل ۱۵
  • نگارش پایان نامه درباره :مدل سازی گره و محاسبه مصرف توان پردازشی شبکه های حسگر بی‌سیم ...
  • مقایسه مؤلفه های شکل دهنده به راهبردهای سیاست خارجی آمریکا در دوران بوش و اوباما در خاورمیانه- قسمت ۸
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله الگوی هم پیوند ارتباطات بازاریابی به منظور ارتقاء ارزش ویژه برند ...
  • ارزیابی کارایی وصول مطالبات گاز بهاء بخشهای تابعه شرکت گاز استان اردبیل با استفاده از تحلیل پوششی داده ها و رگرسیون چند متغیره- قسمت ۸
  • اجرای تحریم‌های یکجانبه علیه ایران از دیدگاه حقوق بین‌الملل- قسمت ۴

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان