مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
تبیین مبانی مسئولیت کیفری ناشی از سوء مصرف مسکرات و مواد روانگردان- قسمت 9
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

نفیسی ، علی اکبر ،(1317) فرهنگ نفیسی ، انتشارات ناظم الاطباء ، تهران ، ج 5.
نوربها ، رضا ، ( 1369)زمینه حقوق جزای عمومی ، ناشر کانون وکلای دادگستری ،
الوائلی ، شیخ احمد ،( 1366) احکام زندان در اسلام ، ترجمه محمدحسن بکائی ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
ولیدی محمدصالح ، (1383)حقوق جزاء (مسئولیت کیفری) ، چاپ دوم ، انتشارات امیرکبیر ، تهران .
پایان نامه رشته حقوق

ولیدی، محمد صالح، «حقوق جزای عمومی»، ج 3، چ اول، بی جا، اورامان ، 1373.
چکیده انگلیسی:
Abstract:
Alaradgy long been denied as a factor influencing the wisdom or authority and in line with factors such as madness account of the young and coercion , as one of the causes of some of the factors which affect the criminal responsibility shall be punished in legal systems and different views have been expressed about it , especially in Islamic jurisprudence and law Imami also denied the issue of criminal responsibility Alaradgy and its impact on individuals and their entitlements to withstand punishment Precedent and specific laws about drinking alcohol and drunkenness in the case of a person under the influence from a legal standpoint it is committed to imposing penalties when the crime is that the criminal is responsible Iran’s legal system , despite identify and recognize drunkenness as a factor preventing criminal responsibility , dimensions and angles and how it affects criminal responsibility for crimes committed not so clear criteria , and reference standard diagnoses are unclear drunk. Article 154 of the Penal Code criminal liability drunk and addiction Rvagrdan new forecast is arranged so that if the person trying to commit time Alaradh denied that he conducted criminal Disclaimer but if the consumption of alcohol to the crime the perpetrator will be sentenced to punishment for drinking alcohol and crime. Due to the opposition of the material consumption of alcohol, shall be responsible for the legal penalty for drug offenses but the cup will not be prevented. Legislative authority and will damage the objection of clean power as a result of drunkenness and legal approach to standard setting diagnostic reference and drink Special attention to the issues arising and new psychotropic drugs and generally develop comprehensive regulations concerning the crimes is drunk.
Keywords: drink , alcohol, denied Alaradh , psychoactive drugs
– علی اكبر دهخدا، «لغت نامه دهخدا»، ج 12، چ اول از دوره جدید، تهران، دانشگاه تهران، 1373، ص / 18415. ↑

– مهشید مشیری، «فرهنگ زبان الفبایی – قیاسی»، چ اول، تهران، سروش، 1369، ص/992. ↑
– سعید حكمت، «پزشكی قانونی قضایی»، چ چهارم، بی جا، خرم، 1371، صص /205 به بعد ___ناصر مهران،« مستی و تاثیر آن بر مسئوولیت كیفری»، رساله دكترا، دانشگاه تهران، 1356، صص/28 به بعد ___
ریموند گسن، «جرم شناسی نظری»، مهدی كی نیا، چ اول، تهران، مجد، 1374، ص/255. ↑
– الكل انواعی دارد مثل: آمیاییك، پروپیلیك، تقلیبی، سوخت، چند ارزشی و … به نقل از كتاب «فرهنگ اصطلاحات علمی»، چ اول، بی جا، بنیاد فرهنگ ایران، 1349، ص/ 7-56. ↑
– همان. ↑
– علی اكبر دهخدا، همان، ج 2، ص/ 2776. ↑
– مهدی كی نیا، «مبانی جرم شناسی»، ج، چ ششم، تهران، دانشگاه تهران، 1382، ص/ 476. ↑
– ناصر مهران، همان، ص/ 35. ↑
– سعید حكمت، همان، ص/211. ↑
– همان. ↑
– علی اكب دهخدا، همان، ج 12، ص/ . ↑
– OPIUM ↑
– HEROIN ↑
– HASHISH ↑
– COCAIN ↑
– MARIJUANA ↑
– ↑
– LYSERGIC-ACID-DIETHYLAMIDE ↑
– ECSTASY ↑
– AMPHETAMINES ↑
– GHB ↑
– KETAMIN ↑
↑
– رضا شكری، «قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی كنونی»، چ سوم، تهران، مهاجر، 1383، ص842. ↑
– علی اكبر دهخدا، همان، ج12، صص / 5-18464. – محمد جعفر جعفری لنگرودی، «مبسوط در ترمینولوژی حقوق»، ج5، چ اول، تهران، گنج دانش، 1378، ص/ 3324 ↑
– «مقالات حقوقی ابوالقاسم گرجی»، ج 1، چ اول، بی جا، وزارت ارشاد اسلامی، 1365، ص/314. ↑
– ناصر مهران، همان، ص/ 86. ↑
– عباس زراعت، « شرح قانون مجازات اسلامی، قصاص»، چ اول، تهران، ققنوس، 1379، ص/156. ↑
رضا شكری، همان، ص / 235 ↑

 

نظر دهید »
مطالعه میزان شیوع اختلالات شخصیت در متقاضیان جراحی زیبایی بینی و مقایسه آن با دیگر جراحی های مختلف زیبایی- قسمت ۳
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

زیبایی لب

پرکننده‌ها و ژل‌ها

بوتاکس

تزریق پلاکت

چین و چروک و افتادگی صورت

زیبایی غبغب و گردن

 

 

درمان غبغب و گردن با لیپولیز لیزری

درمان غبغب و گردن با عمل

درمان غبغب و گردن با بوتاکس و فیلرها

زیبایی شکم – پهلو و پشت

لیپولیزر

کوچک کزدن شکم جراحی پلاستیک شکم

لیپوابدومینوپلاستی

لیزرلیپواسکالچر با اسمارت لیپو

زیبایی سینه

 

 

کوچک کردن سینه

پروتز سینه

لیفت سینه

تزریق چربی سینه

لیپوساکشن سینه

زیبایی بازو و ران‌ها

 

 

لیپولیز بازوها

عمل جراحی زیبایی بازو

لیپولیز لیزری ران‌ها

عمل جراحی زیبایی ران‌ها

فصل دوم
(ادبیات و پیشینه پژوهش)
مقدمه
زیبایی نه برای همه، بلکه در نزد اکثر افراد جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است. بسیاری شاید به اهمیت زیبایی در جامعه پی برده باشند، اما واقعیت این است که زیبایی برای زنان نماینده بسیاری از چیزها نظیر پایگاه اجتماعی، باز تولید مطلوبیت، درآمد، هوش و احتمال دریافت کمک از دیگران است. در واقع مردم برای افراد جذاب ویژگی‌های مثبتی را بر می شمرند، در حالی که برای افراد غیر جذاب چنین حالتی تصور نمی‌شود(پاول و هیکز، ۲۰۱۱).
نتیجه تصویری برای موضوع هوش
جراحی زیبایی می‌تواند یک فرد را با تغییر شکل بدنش، شکل دهد. از طرف دیگر، جراحی زیبایی می‌تواند در راستای نزدیک شدن به ارزش‌های پدرسالارانه باشد، یعنی با توسل به جراحی زیبایی زنان تصویر مورد علاقه و ایده آل مردان را فراهم می‌سازند. (گولباس، ۲۰۰۸).
جراحی زیبایی پدیده ای آشنا در کشور ایران می‌باشد که به تدریج در طی زمان به وقوع پیوسته است، ولی آنچه اهمیت دارد این است که این پدیده به تمام اقشار جامعه سرایت کرده و همه گیر و بدل به عرف شده است. افزایش شمار افرادی که با بینی های چسب خورده دیده می‌شوند، نشان می‌دهد که این روند شتاب چشمگیری یافته است. ایران از نظر تعداد جراحی‌های زیبایی در دنیا مقام اول را دارد و پایتخت جراحی بینی در جهان نامیده شده است. طی ۴ دهه پس از ورود جراحی پلاستیک به ایران متقاضیان جراحی‌های زیبایی محدود به زنان و دختران طبقه متوسط به بالای جامعه می‌شد، اما در حال حاضر افزایش تعداد متقاضیان جراحی زیبایی و صرف هزینه‌های هنگفت برای زیبایی اندام از سوی متقاضیان و تعارض صرف چنین هزینه‌های با سطح در آمد طبقه متوسط جامعه، علامت سؤال‌های زیادی در ذهن ایجاد می کند (رضایی و همکاران، ۱۳۸۹).
واقعیت این است که زیبایی گرایش کاملاً طبیعی و مشترک بین تمامی انسان‌هاست، اما امروزه گرایش به زیبایی به مرحله ظاهر پرستی و خودنمایی رسیده است. جوانان و نوجوانان و حتی میانسالان به تبع گرایش‌ها و اقتضای سنی خود با صرف هزینه‌های گزاف و قبول عواقب جسمی روانی و حتی جانی، در صدد کسب سهم بیشتری از زیبایی و به دنبال زیباتر شدن هستند. زیبایی تصنعی شاید بهترین عبارت برای این قبیل دستکاری ها باشد. دست کاری‌های مانند برجسته کردن لب، کاشت گونه، کوچک کردن بینی، کاشت نگین در داخل چشم و روی دندان و سوراخ کردن اعضای مختلف بدن برای آویزان کردن حلقه‌های فلزی(همان منبع).
اختلال شخصیت عبارت است از الگوی منحصر به فرد و دائمی تجارب درونی و رفتار بیرونی که ویژگی خاص هر فرد است. اکثر افراد به طور نسبتاً قابل پیش بینی و منحصر به فردی به پدیده‌ها واکنش نشان می‌دهند، ولی در عین حال نوعی انعطاف پذیری سازگارانه و ویژه دارند. شخصیت ما ثابت و ایستا نیست. ما از تجارب گذشته درس می‌گیریم و سعی می‌کنیم در موقعیت‌های مختلف، پاسخ‌های مختلف و متنوعی نشان دهیم تا بتوانیم به خوبی از عهده کارها برآییم. این یادگیری و انطباق چیزی است که مبتلایان به اختلال شخصیت ،غالباً از عهده آن بر نمی‌آیند (کامر[۲۰]، ۱۹۹۹).
اختلال شخصیت یک الگوی فراگیر (نافذ)، بادوام و غیر قابل انعطاف از تجارب درونی و رفتار بیرونی است که به طرز مشخصی با انتظارات فرهنگی از فرد تفاوت دارد و به درماندگی یا اختلال منجر می‌شود. طیف محدود تجارب و پاسخ‌های مبتلایان به این اختلالات اغلب منجر به بروز مشکلات روانشناختی، اجتماعی یا شغلی می‌شود. این اختلالات معمولاً در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی آغاز می‌شوند (یا حداقل در این سنین قابل تشخیص‌اند)، گرچه در بعضی از موارد نیز اختلال در دوران کودکی آغاز می‌شود. اختلال شخصیت، و درماندگی و مشکلات ناشی از آن مادام العمر دامنگیر فرد می‌شود، ولی انواع آن از نظر میزان فروپاشی زندگی فرد متفاوت است. با این حال، اختلال چه خفیف باشد و چه شدید، تمام جنبه‌های وجود فرد را متأثر می‌کند. درمان این اختلالات از دشوارترین انواع درمان‌های اختلالات روانشناختی است. تخمین زده می‌شود که شیوع
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
اختلالات شخصیت در بین بزرگسالان ۴ تا ۱۵ درصد باشد (زیمرمان[۲۱] و کوری یل[۲۲]، ۱۹۸۹، به نقل از انجمن روان پزشکی آمریکا[۲۳]، ۱۹۹۴).
اختلالات شخصیت از مهم‌ترین مشکلات اجتماعی و پزشکی است. روانپزشکان، متخصصان بهداشت روان، جامعه شناسان، مسئولان بهداشت عمومی، سیاستمداران، صاحبان مشاغل خیریه، رهبران جامعه، تحلیلگران خبری و … به این اختلالات توجه جدی نشان داده‌اند. شیوع این اختلالات در جمعیت عادی بین ۱۱ تا ۲۳ درصد تخمین زده شده که رقمی هشدار دهنده است، یعنی از هر ۴ تا ۱۰ نفر ازآشنایان و همسایگان ما بدون توجه به وضعیت اقتصادی-اجتماعی یا محل زندگی آن‌ ها، یک نفر مبتلا به اختلال شخصیت است. این افراد در توان کار کردن و عشق ورزی و دوستی دچار مشکلات مزمن هستند، معمولاً سطح تحصیلات پایین تری دارند، مجردند، اعتیاد به دارو دارندو مبتلا به نابهنجاری‌های جنسی‌اند. آنان مشکلات زناشویی و خانوادگی دارند و غیر شاغل هستند.
عکس مرتبط با اقتصاد
انجمن روانپزشکی آمریکا ۱۰ نوع اختلال شخصیت تعریف کرده و آن‌ ها را در ۳ طبقه قرار می‌دهد. طبقه اول با رفتار عجیب و غریب مشخص شده و مرکب از اختلالات شخصیت پارانوئید، اسکیزوئید و اسکیزوتایپال است. طبقه دوم که با رفتار هیجانی و نمایشی مشخص شده مرکب از، اختلالات شخصیت ضد اجتماعی، نمایشی، مرزی و خود شیفته است. طبقه سوم، که با رفتار اضطرابی مشخص می‌شود، شامل اختلالات شخصیت اجتنابی، وابسته و وسواسی/جبری است. بررسی اختلالات شخصیت نشان می‌دهد که علائم و نشانه‌های هر یک از این ۱۰ اختلال با یکدیگر همپوشی فراوان دارند. بنابراین، تمایز قائل شدن بین آن‌ ها دشوار است. حتی تشخیص این اختلالات برای متخصصان هم دشوار است و در بسیاری از موارد، برای یک فرد بیش از یک اختلال مشخص می‌کنند (دولن[۲۴] و نورتن[۲۵]، ۱۹۹۵).
یکی از موضوعات مرتبط با اختلالات شخصیت انجام انواع جراحی‌های پلاستیک ،توسط افراد مختلف است. در همین زمینه در سال ۱۹۹۷ یک بررسی در آمریکا نشان داد که ۵۶ درصد زنان و ۴۳ درصد مردان از ظاهر خود ناخشنود بوده‌اند (کسل[۲۶] و هانیگمن[۲۷]، ۲۰۰۲). برپایه گزارش انجمن جراحی پلاستیک و زیبایی آمریکا، جراحی‌های زیبایی در سال‌های ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۹ با ۱۹ درصد افزایش، به بیش از ۶/۴ میلیون جراحی در سال ۱۹۹۹ رسیده است.
دانشمندان علوم اجتماعی دریافته‌اند که ،مردم زیبایی ظاهری را با ویژگی‌های شخصیتی پسندیده هم چون شایستگی و پذیرش اجتماعی، ربط می‌دهند (اسمیت[۲۸] و مک کی[۲۹]، ۲۰۰۰). از آنجا که جراحی‌های زیبایی، برای تغییر ظاهر افراد و افزایش خشنودی و بهبود اعتماد به نفس آن‌ ها انجام می‌شود، جراحی زیبایی را می‌توان پیامد یک الگوی روان شناختی معین دانست. گفتنی است درباره وضعیت روانشناختی افرادی که درصدد جراحی بر می‌آیند، یا تغییرات روانشناختی که به دنبال آن چنین تصمیمی گرفته می‌شود، اطلاع کمی در دست است. بیشتر پژوهش‌های که از روش مصاحبه استفاده کرده اند، آسیب شناسی روانی درخور توجهی را در متقاضیان جراحی زیبایی گزارش نموده‌اند (نزدیک به ۷۰ درصد). بیشتر آن‌ ها مبتلا به افسردگی نوروتیک و شخصیت منفعل-پرخاشگر گزارش شده‌اند (ادگرتون[۳۰]، جاکوبسون[۳۱] و مایر[۳۲]،۱۹۶۰، به نقل از سارور[۳۳]، ودان[۳۴] و پرتشاک[۳۵]، ۱۹۹۸). این ویژگی‌های آسیب شناختی در بررسی‌های دیگر نیز تکرار شده‌اند (وب[۳۶]، ۱۹۶۵، مارکوس[۳۷]، ۱۹۸۴، بیل[۳۸] و لیسپر[۳۹]، ۱۹۸۰، ادگرتون، لانگمن[۴۰] و پروزینسکی[۴۱]، ۱۹۹۰).
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
در سال ۱۹۹۴ انجمن جراحی پلاستیک و ترمیمی آمریکا گزارش داد که، اعضای آن بیش از ۳۹۰۰۰۰ جراحی زیبایی از جمله لیپوساکشن[۴۲] (برداشتن چربی از نواحی مختلف بدن)، بزرگ کردن PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)، جراحی بینی و کشیدن صورت انجام داده‌اند (سارور، وادن و پرتشاک، ۱۹۹۸). با توجه به اینکه پژوهش درباره ویژگی‌های روانپزشکی مراجعه کنندگان برای جراحی زیبایی بسیار اندک است و بیشتر شامل گزارش‌های بالینی می‌شود و با توجه به شمار بسیار زیاد جراحی‌هایی که سالیانه انجام می‌گیرد و پیامدهای روان شناختی آن، انجام پژوهش در این زمینه ضروری به نظر می‌رسد. ارزش یابی های روانپزشکی بر روی کسانی که خواهان جراحی زیبایی بودند نخستین بار در دهه‌ های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ گزارش شدند. این گزارش‌ها بیشتر بازتاب دهنده گرایش‌های روانکاوی در روانپزشکی آمریکا بودند و این افراد را روان نژند و یا خودشیفته می‌پنداشتند (هیل[۴۳] و سیلور[۴۴]، ۱۹۵۰). در دهه‌ های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ ارزیابی‌های روان شناختی پیش از جراحی زیبایی بیماران و پس از آن مورد توجه قرار گرفت. پژوهش‌هایی که به بررسی وضعیت روانشناختی پیش از جراحی زیبایی پرداخته‌اند، یا به مصاحبه بالینی بسنده کرده و یا مقیاس‌های روانشناختی برای ارزیابی آسیب شناسی روانی بهره برده‌اند ،آسیب شناسی روانی چشمگیری را در بیماران جراحی زیبایی گزارش نموده‌اند. در گروهی از افراد که داوطلب کشیدن صورت (وب و همکاران، ۱۹۶۵ به نقل از سارور و همکاران، ۱۹۹۸) درخواست کننده جراحی بینی (مارکوس، ۱۹۸۴، میر و همکاران ۱۹۶۰، رابین[۴۵] و همکاران، ۱۹۸۸، به نقل از سارور و همکاران، ۱۹۹۸، جروم[۴۶]، ۱۹۹۲)، داوطلب بزرگ کردن PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) (ییل و لیپر، ۱۹۸۰، اوهلسون[۴۷]، پونتن[۴۸] و همبرت[۴۹]، ۱۹۷۸، کونولی[۵۰] و گیبسون[۵۱]، ۱۹۷۸) و داوطلب جراحی تغییر اندازه صورت و شکل جمجمه (ادگرتون، لانگمن و پروزینسکس، ۱۹۹۰) ویژگی‌های آسیب شناختی یکسانی گزارش شده است. با وجود این، نارسایی‌های روش شناختی از جمله ابهام در چگونگی مصاحبه‌های بالینی، به کار نبردن ملاک‌های تشخیصی یکسان و نبود گروه گواه یا مقایسه در بررسی‌های گذشته، تعمیم یافته‌ها را محدود می‌کند.
شخصیت: تعاریف و مفاهیم
شخصیت را می‌توان آن الگوی معین و مشخصی از تفکر، هیجان و رفتار تعریف کرد که سبک شخصی فرد را در تعامل‌های او با محیط مادی و اجتماعیش رقم می زند. اگر در زندگی روزمره از ما بخواهند که شخصیت کسی را توصیف کنیم، از صفاتی نظیر باهوش و برونگرا یا با وجدان از این قبیل استفاده می‌کنیم. روان شناسان شخصیت همواره کوشیده‌اند با ضابطه‌مند کردن نحوه استفاده از صفات شخصیتی در زندگی روزمره، به روش‌هایی رسمی برای توصیف و سنجش شخصیت دست یابند. آن‌ ها برای فراتر رفتن از مفاهیم متداول در مورد صفات شخصیت در سه جهت خاص تلاش می‌کنند. اولاً می‌کوشند مجموعه اصطلاحات وصفی را به دسته‌ های کوچکی از صفات تقلیل دهند که هم بتوان با آن‌ ها کار کرد و هم بتوان انواع و اقسام شخصیت‌های بشری را در قالب آن‌ ها توصیف کرد. دوماً می‌کوشند از ابزارهایی پایا و معتبر برای سنجش صفات شخصیتی کمک بگیرند، و سوماً برای کشف روابط صفات با هم و با رفتارهای مختلف پژوهش‌های آزمایشگاهی انجام می‌دهند.
شخصیّت موضوعی پیچیده و دارای جنبه‌های گوناگونی است. نظریه‌های متنوّع و مختلفی درمورد چگونگی شکل گیری و ویژگی‌های شخصیّت عرضه شده است. روان شناسان بیشتر به این موضوع پرداخته و سعی کرده‌اند پاسخگوی سؤال‌های مربوط به شخصیّت انسان باشند. نظری اجمالی به تعاریف متعدّد شخصیّت نشان می‌دهد که، تمام معانی شخصیت را نمی‌توان در یک نظریه خاص یافت؛ بلکه در حقیقت، تعریف شخصیّت به نوع نظریهٔ هر دانشمند بستگی دارد. همین برداشتهای متفاوت از مفهوم شخصیّت، به وضوح نشان می‌دهد که با گذشت زمان، معنای شخصیت از مفهوم اولیّه آن که تصویری ظاهری و اجتماعی بود، بسیار گسترده‌تر شده است. (شاملو، ۱۳۹۰) اکنون به توضیحات تکمیلی مفاهیم ذکر شده می‌پردازیم.
تعریف شخصیّت:
از نظر ریشه شناسی، کلمهٔ شخصیّت[۵۲] از ریشه لاتین پرسونا گرفته شده است که به معنای ماسکی بوده که در یونان و روم قدیم، بازیگران تئاتر بر چهره می‌گذاشتند. این تعبیر تلویحاً اشاره به این مطلب دارد که شخصیّت هر کس، ماسکی است که او بر چهره خود میزند تا وجه تمیز او از دیگران باشد. (کریمی، ۱۳۷۴،). دریک تعریف جامع از شخصیّت می‌توان گفت: «شخصیّت عبارت است از «مجموعه سازمان یافته و واحدی متشکل از خصوصیّات نسبتاً ثابت و پایدار که بر روی هم، یک فرد را از افراد دیگر متمایز می‌سازد». (شاملو، ۱۳۹۰) در تعریفی دیگر، هیلگارد[۵۳]شخصیّت را «الگوهای رفتار و شیوه‌های تفکّر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین می‌کند» تعریف کرده است (یاراحمدی خراسانی،۱۳۸۶).
پیشینه تعاریف شخصیت
دو روان شناس به نامهای آلپورت و اوردبرت در دهه ۱۹۳۰ با بهره گرفتن از لغت نامه‌ای بزرگ فهرستی جامع از صفاتی که تمام، یا دستکم اکثر ویژگی‌های مهم و متمایز کننده افراد در زندگی روزمره تهیه کردند و به حدود هجده هزار واژه دست یافتند که رفتار را به نوعی توصیف می‌کرد. این تعداد نزدیک به ۵% از واژگان زبان انگلیسی را تشکیل می‌داد. سپس با حذف واژه‌های مبهم و مترادف این فهرست را به حدود ۴۵۰۰ اصطلاح تقلیل دادند و سرانجام آن را در قالب زیرمجموعه‌هایی سازماندهی کردند که به لحاظ روان شناختی معنادار بود.
پژوهشگران بعدی با بهره گرفتن از این اصطلاحات وصفی شخصیت افراد را درجه بندی کردند. آن‌ ها از همسالان آشنای فرد می‌خواستند که هر صفت را در مورد او درجه بندی کنند. مثلاً از یکی از آن‌ ها می‌خواستند درجه صمیمیت فرد را بر اساس یک مقیاس هفت درجه ای – از کاملاً صمیمی تا کاملاً غیرصمیمی – تعیین کند. نام این گونه مقیاس‌ها ،اغلب از دو صفت متضاد تشکیل می‌شد. از خود افراد هم می‌خواستند که خود را بر اساس آن مقیاس‌ها درجه بندی کنند.
ریموند کتل (۱۹۵۷-۱۹۶۶) ،نخست با ادغام برخی اقلام از فهرست آلپورت- اودبرت آن را به ۲۰۰ صفت تقلیل داد و بعد از افراد و همسالانشان خواست که آن‌ ها را درجه بندی کنند. سپس با استفاده تحلیل عاملی تعیین کرد که الگوی همبستگی میان صفاتی که هر یک به درجه ای در فرد وجود دارد،با چند عامل شخصیتی زیربنایی قابل توضیح است. او با این تحلیل به ۱۶ عامل رسید. همین روش را روان شناس انگلیسی به نام آیزنگ به کار گرفت و به ۲ عامل شخصیتی رسید: درون گرایی و برون گرایی، که نخستین بار کارل یونگ روانکاو شناسایی کرده بود. «بی ثباتی – ثبات هیجانی» که آن را روان نژندگرایی (نوروتیزم) خواند.
درون‌گرایی و برون‌گرایی عبارت‌اند از میزان سمت گیری اساسی فرد، به درون خود یا به جهان بیرون. قطب درون‌گرا شامل افرادی خجالتی می‌شود که ترجیح می‌دهند به تنهایی کار کنند و به ویژه وقتی که دچار فشار هیجانی یا تعارض می‌شوند، دوست دارند سر در لاک خود ببرند. قطب برون‌گرا نیز شامل افرادی معاشرتی است که، ترجیح می‌دهند به مشاغلی بپردازند که امکان کار مستقیم با دیگران را برایشان فراهم کند و در مواقع فشار روانی به جست و جوی همراه و کمک بر می‌آیند. حال این سؤال مطرح می‌شود که تعداد عوامل پایه ای شخصیت چند تاست؟ حتی با روش تحلیل دقیقی نظیر تحلیل عاملی هم نمی‌توان جواب قاطعی داد. چنان که کتل به ۱۶ عامل و آیزنگ به ۳-۲ عامل دست یافت. محققان دیگر هم هر کدام به اعداد دیگری می‌رسند.
بخشی از این تفاوت‌ها از آن رو وجود دارد که از روش‌های مختلف در تحلیل عاملی استفاده می‌کنند. اما اکثر اختلاف‌ها در اختلاف سلایق ریشه دارد. پژوهشگری که به توصیفی تمایز یافته تر یا دارای جزئیات بیشتر راغب است، عوامل را بر اساس معیارهای محدودتری در نظر می‌گیرد و در نتیجه به عوامل بیشتری قائل می‌شود. استدلالش هم این است که اگر برخی از آن‌ ها را در هم ادغام کند، تمایزهای مهمی نادیده می‌ماند. (اتکینسون و همکاران، ۱۹۸۳، ترجمه براهنی و همکاران، ۱۳۷۸).
بر خلاف همه این اختلاف نظرها ،بتدریج بسیاری از پژوهشگران صفات شخصی در مورد ۵ بعد صفتی اجماع کردند. این ۵ عامل که امروزه «خمسه کبیره» نامیده می‌شود، نخستین بار با تحلیل عامل فهرست آلپورت – اودبرت بدست آمد. اما امروزه از بررسی انواع و اقسام آزمونهای شخصیت نیز همین ۵ عامل بدست آمده است.
در مورد بهترین روش و تفسیر این عوامل همچنان اختلاف نظر وجود دارد ولی یک روش معقول برای تلخیص آن‌ ها استفاده از واژه باروت است: برون گرایی_ اشتیاق برای تجارب تازه _ روان نژندگرایی_ وجدان گرایی_ توافق پذیری .به نظر بسیاری از روان شناسان شخصیت، کشف و معتبر شناخته شدن این خمسه کبیر نقطه عطف بزرگی در روان شناسی شخصیت در دوران معاصر به شمار می‌رود (اتکینسون و همکاران، ۱۹۸۳، ترجمه براهنی و همکاران، ۱۳۷۸).
نظریه‌های شخصیت
مکتب روان پویایی[۵۴]
الف) روانکاوی (پسیکوآنالیز)[۵۵] فروید:
مکتب روانکاوی در قرن بیستم، یکی از مکاتب روانشناسی شناخته شده بود. این مکتب برای روشن کردن ابعاد گستردهٔ روان انسان، نه تنها به صورت بخشی از نظریه و روش علمی در بررسی رفتار انسان درآمده بلکه به نحوی بسیار دامنه دار و پایدار، بر فرهنگ‌ها و اجتماعات موجود بشری تأثیرگذاشته است. به طور کلّی از نظر اکثر دانشمندان، اوّلین نظریّهٔ جامع روانی در تاریخ علوم به روانپزشک اتریشی و مؤسس این مکتب، زیگموند فروید، تعلّق دارد. از دیدگاه فروید، روان یا شخصیّت انسان به مثابه تکّه یخ قطبی بسیار بزرگی است که تنها قسمت کوچکی از آن آشکار است؛ این قسمت سطح آگاه را تشکیل می‌دهد. بخش عمدهٔ دیگر آن، زیر آب است که ناخودآگاه[۵۶] را تشکیل می‌دهد. بخش ناخودآگاه، جهان گسترده ای از خواسته‌ها، تمایلات، انگیزه‌ها و عقاید سرکوب شده است که انسان از آن آگاهی ندارد. در حقیقت تعیین کنندهٔ اصلی رفتارهای بشر، همین عوامل ناخودآگاه او هستند که از سه قسمت عمده تشکیل می‌شوند:
نهاد[۵۷]، خود[۵۸]، فرا خود[۵۹]: از نظر فروید، رفتار یا روان یا شخصیّت انسان همیشه محصول ارتباط متقابل متعامل و یا متعارض این سه عامل است. (شاملو، ۱۳۹۰) اساس نظریهٔ روانکاوی که متأثر از علوم بشدّت علّی و عینی فیزیک و فیزیولوژی در قرن نوزدهم اروپا بود، بر فرضیّهٔ صرفه جویی نیرو[۶۰] استوار است. براساس این فرضیّه، انرژی از شکلی به شکل دیگر تغییر می‌کند ولی هیچگاه مقدار خود را در طبیعت از دست نمی‌دهد؛ یعنی انرژی روانی[۶۱]از انرژی جسمی به وجود می‌آید و برعکس. (شاملو، ۱۳۹۰)
ب) روانشناسی تحلیلی[۶۲] یونگ:
کارل گوستاویونگ مهم‌ترین شاگرد و همکار فروید بود و مدّت ۶۰ سال از زندگی خود را صرف شناختن روان پیچیدهٔ انسان و شیوه‌های برطرف کردن مشکلات آن کرد. در حال حاضر، از او به عنوان یکی از بزرگ‌ترین متفکران مسائل روانی در قرن بیستم میلادی نام می‌برند. یونگ شخصیت هر فرد را محصول تاریخ قرون و اعصار اجداد او می‌داند. به نظر او شخصیّت انسان امروزی، براساس تجارب جمعی و تصاعدی نسل‌های گذشته و حتّی انسان‌های اولیّه شکل گرفته است. مبنای شخصیّت، قدیمی، ابتدایی، فطری، ناخودآگاه و احیاناً جهان شمول است. اهمیّتی که یونگ برای گذشتهٔ نژادی و تاریخی شخصیّت فرد قائل بود، باعث شد که بیش از هر روان شناس دیگری به مطالعهٔ اسطوره‌ها، مذاهب، سمبول های قدیمی، آداب و رسوم و عقایدانسان های اولیه بپردازد و برای آن‌ ها همان قدر اهمیّت قائل شود که برای خواب‌ها، تخیّلات و هذیان‌های پسیکوتیک قائل است. (شاملو، ۱۳۹۰، ص ۴۶). به نظر یونگ، شخصیّت از چند سیستم جدا امّا مربوط به هم تشکیل شده است. مهم‌ترین این سیستم‌ها عبارت‌اند از: ایگو؛ ناخودآگاه شخصی و عقده‌های آن، ناخوآگاه جمعی و آرکی تایپ‌های آن، پرسونا، آنیما، آنیموس و سایه. در نظریه یونگ، مفهوم خویشتن[۶۳]، محور اساسی تمام شخصیّت است. (شاملو، ۱۳۹۰)
یونگ اساس نظریه روان پویایی خود را بر پایه دو اصل استوار ساخته است: یکی اصل جا به جایی نیرو[۶۴] و دیگری اصل هم ترازی نیرو[۶۵]. (شاملو، ۱۳۹۰)

 

 

نظر دهید »
مطالعه تطبیقی عزل ولی قهری در فقه امامیه و حقوق ایران- قسمت ۸
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۲-۱-۳-۵٫ ولایت وصی برنکاح صغار در فقه امامیه و حقوق موضوعه
اینکه آیا ولایت وصی بر نکاح صغار مطلق است یا نه؟ در مطالب زیر این امر بطور مشروح و واضح بیان شده است:
۲-۱-۳-۵-۱٫ ولایت وصی بر نکاح صغار در فقه امامیه
در مورد ولایت وصی برنکاح صغار بین فقها اختلاف نظر وجود دارد از نظر مشهور فقهای امامیه، وصی مطلقاً برنکاح صغیر و صغیره ولایت ندارد. یعنی چه پدر و جدپدری به این امر تصریح کرده و چه تصریح نکرده باشند.[۸۱] برخی دیگر از فقهای امامیه معتقدند که وصی مطلقاً برنکاح صغیر و صغیره ولایت دارد یعنی چه پدر و جدپدری به این امر تصریح و تنصیص کرده باشد، چه نکرده باشد. گروه دیگر از فقهای امامیه معتقدند درصورتی که پدر یا جدپدری حق ازدواج صغیر و صغیره را برای وصی تنصیص کرده باشد اقدام وصی بلا اشکال است.[۸۲] البته درباره ولایت وصی برنکاح صغار اقوال دیگری نیز وجود دارد ازجمله اینکه، وصی می‌تواند صغیر و صغیره را با دو شرط ازدواج دهد، اولاً موصی به این امر تصریح کرده باشد و ثانیاً حاکم شرع هم اجازه دهد.
۲-۱-۳-۵-۲٫ ولایت وصی برنکاح صغار در حقوق موضوعه
با مستناد از ظاهر ماده ۱۰۴۱ ق.م.ا. چنین بنظر می‌رسد ولایت صغیر و صغیره اختصاص به پدر دارد و با وصیت قابل انتقال نیستند.هم چنانکه حضانت و چیزهایی که اختصاص به قرابت دارند با وصیت قابل انتقال نیستند و از طرفی دیگر بعلت فرق بسیار روشن بین اموال و فروج، نمی‌توان از وصیت به مال، وصیت به نکاح را قیاس کرد.
۲-۱-۳-۶٫ ازدواج صغار توسط قیم در فقه امامیه و حقوق موضوعه
در اینکه آیا حاکم اجازه تزویج صغار را دارد یانه؟ دربحثهای صفحه بعد این امر به طور مفصل بیان شده است.
۲-۱-۳-۶-۱٫ ازدواج صغار توسط قیم در فقه امامیه
مشهور فقهای امامیه معتقدند که حاکم برنکاح صغار اعم از اینکه پسر یا دختر، ولایت ندارد.[۸۳] در مقابل مشهور، گروهی از فقهای امامیه قایل به ولایت حاکم شرعی بر ازدواج صغیر و صغیره می‌باشند، مشروط براینکه ولی خاص موجود نباشد و نیاز شدید به نکاح هم داشته باشد. مستندایشان اطلاقات و عمومات ادله‌ای است که در اثبات ولایت حاکم وارد گردیده است. باتوجه به این ادله، گروهی قایل به ولایت حاکم بر ازدواج دختر و پسر صغیر شده‌اند. در جواب دلایل این گروه می‌توان گفت: اولاً همانطور که در ادله مشهور فقها بیان شد، صغیر و صغیره به سبب عدم بلوغشان نیازی به نکاح ندارند. ثالثاً، روایات اثبات ولایت برای فقیه به این میزان دلالت نداشتند که در تمام موارد، ولایت را ثابت کنند بلکه قدرمتقین از ولایت حاکم امور حسبی است، پس در موارد شک، نیاز به دلیل خاص داریم. ثانیاً، روایت عبدالله بن سنان (عن ابی عبدالله (ع)، قال: الذی بیده عقده النکاح هو ولی امرها). به دلیل اینکه مجمل است فقها آنرا حمل بر قدر متقین کرده‌اند که همان ولایت پدر و جدپدری است.[۸۴]
۲-۱-۳-۶-۲٫ ازدواج صغار توسط قیم در حقوق موضوعه
در قانون مدنی ایران در مورد صغار، قیم هیچ اختیاری در نکاح و طلاق ندارد.آنچه درتبصره ۱۰۴۱ اصلاح شده قانون مدنی درباره نکاح به دست آمده است ویژه پدر و جدپدری است و قیم نمی‌تواند از آن استفاده کند.[۸۵]
۲-۱-۳-۷٫ حق استیفای قصاص در فقه امامیه و حقوق موضوعه
اینکه هرگاه ولی دم یا یکی از اولیاء دم صغیر باشد نحوه قصاص چگونه خواهد بود؟ مطالب زیر در تشریح این امر آورده شده است:
۲-۱-۳-۷-۱٫ حق استیفای قصاص در فقه امامیه
هرگاه ولی دم یا یکی از اولیای دم، صغیر باشد در مورد نحوه قصاص قاتل چند دیدگاه مطرح شده است.اگر بعضی از اولیای دم صغیر باشند، برخی از فقها معتقدند: که اولیای دم بالغ یا اولیای صغیر، قصاص را جاری کنند.دلیل این دیدگاه آن است که صبرکردن تا زمان بلوغ ولی دم موجب ضرر بقیه آنان می‌شود.[۸۶] بعضی دیگر می‌گویند: اگر اولیا دم چند نفر باشند و برخی از آنان صغیر باشند، اولیای بالغ و کامل حق قصاص دارند.مرحوم شیخ طوسی(ره) در این زمینه می‌فرماید: اگر برخی از اولیای دم رشید باشند و برخی از آنان صغیر باشند مانند اینکه چند برادر باشند که برخی صغیر یا مجنون بوده و برخی عاقل و بالغ باشند، ولی دم کبیر حق ندارد به جای صغیر قصاص کند بلکه باید صبر کند تا کودک، بالغ شود و مجنون عاقل شود یا بمیرد و وارثش قصاص کند.اما به نظر می‌رسد، ولی رشید می‌تواند حق خودش را استیفا کند اعم از اینکه دیه باشد یا قصاص باشد پس اگر قصاص کند، ضامن سهم بقیه اولیاء از دیه می‌باشد و اگر دیه بگیرد ولی صغیر می‌تواند پس از آن که بالغ شد قصاص کند و دیه را پس دهد.حال اگر ولی دم منحصر در یک شخص صغیر باشد، آیا ولی قهری او، ولایت برقصاص دارد یا نه؟ در این مساله دو قول وجود دارد: ۱- گروهی از فقهای امامیه فرموده‌اند ولی صغیر، حق قصاص ندارد و قصاص را باید تا زمان بالغ شدن صغیر به تاخیر انداخت. ۲- گروهی دیگری از فقها معتقدند که قصاص قاتل بستگی به مصلحت طفل دارد و تشخیص این مصلحت برعهده ولی اوست بنابراین اگر مصلحت کودک در آن باشد که در قصاص عجله شود، قصاص صورت می‌گیرد و اگر مصلحت او در آن باشد که به تاخیر بیفتد، صبر می‌شود. ایشان می‌گویند: مصالح محجور بستگی به نظر ولی دارد، بنابراین هرجا که مصلحتی برای او فرض شود با ولی است که آن را تحصیل کند.[۸۷]مرحوم صاحب جواهر(ره) در توجیه این نظریه می‌فرماید: ادله‌ای که در ولایت ولی وارد شده‌اند، دلالت بر عام بودن آن می‌کند.به نظر می‌رسد ادله قائلین به جواز قصاص ولی قهری قابل خدشه است؛ زیرا ادله‌ای که صاحب جواهر(ره) ارائه داده‌اند در رابطه با اموال یتیمان است (آیه۲۲۰، سوره بقره: درباره یتیمان از تو می‌پرسند، بگو به صلاح آنان کار کردن بهتر است، و اگر با آنان همزیستی کنید، برادران (دینی) شما هستند و خدا تباهکار را از درستکار باز می‌شناسد) نه مطلق تصرفات مالی و غیره مالی تا به عموم یا اطلاق آنها تمسک شود.البته در مورد اموال می‌پذیریم که ولایت قهری، عام است و می‌تواند هرعملی که به مصلحت طفل باشد انجام دهد، ولی ولایت برامور مالی غیر از ولایت بر امور جزایی است و اثبات هرکدام ادله جداگانه‌ای نیاز دارد.بنابراین به نظر می‌رسد قول به عدم جواز قصاص ولی مطابق با احتیاط باشد.[۸۸]
۲-۱-۳-۷-۲٫ حق استیفای قصاص در حقوق موضوعه
در قانون مجازات اسلامی اعتراض نشده است براینکه ولی دم، صغیر یا مجنون باشد اما به این صورت در ماده ۵۲ قانون مجازات اسلامی راجع به حدود و قصاص مصوب ۳ شهریور ۱۳۶۱، بیان شده بود: «که هرگاه ولی دم، صغیر یا مجنون باشد، ولی او (پدر یا جدپدری) یا قیم منصوب از طرف آنها یا حاکم شرع با رعایت غبطه صغیر و مجنون قصاص می‌کند یا قصاص را به مقدار دیه یا کمتر یا بیشتر از آن تبدیل می کند و اگر ولی دم غایب باشد و غیبت او طولانی شود، حاکم شرع ولی اوست و برابر مصلحت تصمیم می‌گیرد». ولکن در ماده ۲۶۶ قانون مجازات اسلامی مصوب مرداد ۱۳۷۰ کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی و اصلاحیه مصوب هفتم آذر ۱۳۷۰ مجمع تشخیص مصلحت نظام، این ماده حذف و بجای آن مقرر شده است[۸۹]:«اگر مجنی علیه ولی نداشته باشد و یا شناخته نشود و یا به او دسترسی نباشد ولی دم او، ولی امر مسلمین است و رئیس قوه قضائیه با استیذان از ولی امر و تفویض اختیار به دادستانهای مربوطه نسبت به تعقیب مجرم و تقاضای قصاص یا دیه حسب مورد اقدام می کند[۹۰]:« اما این ماده حکم صغیر و مجنون را درصورتی که ولی دم باشد مشخص نمی‌کند، بلکه تنها اشاره به موردی دارد که مجنی‌علیه ولی ندارد و یا نسبت به او اطلاعی نداریم و یا اینکه به او دسترسی نباشد.علت حذف این ماده آن است که حکم مذکور در آن، چنانکه گفتیم مورد اختلاف فقهاست و بسیاری از فقها اعتقاد دارند که دامنه مشمول ادله ولایت به قدری گسترده نیست که شامل قصاص نیز بشود بلکه فقط شامل تصرف دراموال صغیر و مجنون می‌شود گرچه برخی از فقها نیز عقیده دارند که اگر قصاص جانی به مصلحت ولی دم صغیر یا مجنون باشد جایز است. بنابراین شاید بتوان گفت چون قانون‌گذار این ماده را حذف کرده است قایل به حق قصاص برای ولی صغیر نمی‌باشد.
۲-۲٫ حقوق غیرمالی ولی بر کودک در دوران حیات در فقه امامیه و حقوق موضوعه
باید دانست که بعداز حقوق خداوند تبارک تعالی و حقوق انبیاء و اوصیاء الهی، هیچ حقی بالاتر از حقوق والدین بر فرزند نبوده و انسان همواره بایستی حقوق مربوط به آنها را رعایت نماید به همین مناسبت در مطالب زیر سعی در تشریح این حقوق شده است:
۲-۲-۱٫ حق احترام و اطاعت در فقه امامیه و حقوق موضوعه
۲-۲-۱-۱٫ حق احترام و اطاعت در فقه امامیه
گرچه عواطف انسانی و مساله حق‌شناسی به تنهایی برای رعایت احترام در برابر والدین کافی است ولی با این حال دین اسلام در مورد احترام والدین آنقدر تاکید کرده است که در کمتر مسئله‌ای دیده می‌شود. در قرآن کریم در احترام به والدین مصادیق فراوانی دارد برای مثال در آیه ۲۳ و ۲۴ سوره نساء آمده است: پروردگات فرمان داد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر خود احترام کنید و هرگاه یکی از آنها یا هردوی آنها نزد تو به سن پیری برسند کمترین اهانتی به آنها روا مدار و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگو و از سرمهربانی، بال فروتنی بر آنان بگستر و بگو پروردگارا، آن دو را رحمت کن همانگونه که مرا در کوچکی پروراندند».[۹۱] امام موسی کاظم به نقل از رسول خدا درباره حق پدر بر فرزند می‌فرماید: رسول خدا فرمود: او را به نام صدا نزن(بلکه بگو پدرم) و جلوتر از او راه نرو و قبل از او ننشین و کاری نکن که مردم به پدرت بدگویی کنند.امام صادق(ع) نیز فرمودند: چشم به آنها خیره مکن و جز با مهر و عطوفت نظر بسوی آنها مینداز و صدایت را بلندتر از صدای آنها بلند مکن و دست بالاتر از دست آنها دراز منما و در راه رفتن بر آنها پیشی مگیر».[۹۲]
و اما اطاعت از والدین در طول اطاعت از خدا قرار دارد.حضرت علی(ع) در زمینه اطاعت از پدر می‌فرماید : حق پدر بر فرزند این است که پدر را در هر چیزی اطاعت کند، مگر در معصیت خدای سبحان.حد و مرز اطاعت از والدین عدم تجاوز از حدود اطاعت خداست.حضرت علی(ع) در مورد حد و مرز اطاعت از والدین و عدم تجاوز از حدود اطاعت خدا چنین می‌فرماید: «طاعت هیچ آفریده‌ای از رهگذر نافرمانی آفریدگار جایز، نیست.»[۹۳]
۲-۲-۱-۲٫ حق احترام و اطاعت در حقوق موضوعه
ماده ۱۱۷۷ قانون مدنی چنین بیان می‌دارد :«طفل باید مطیع ابوین خود و در هر سنی که باشد، باید به آنها احترام کند».
۲-۲-۲٫ حق تادیب و حدود آن در فقه امامیه و حقوق موضوعه
از زمان های قدیم نوع تأدیب و میزان آن مورد بحث بوده و نظرات مختلفی درباره آن مطرح شده است اما اینکه کدام نوع تأدیب و به چه میزانی و در چه زمانی برای تربیت مرتبیان مناسب می‌باشد؟، ابتدا درفقه امامیه و سپس در حقوق موضوعه، به شرح ذیل به قلم آورده شده است.
۲-۲-۲-۱٫ حق تأدیب و حدود آن در فقه امامیه
تأدیب در لغت بمعنای ادب آموختن به کسی، آموختن طریقه نیک و کسی را برای کار بدی عقوبت و کیفر دادن آمده است.[۹۴] بنابراین تأدیب در اصطلاح فقها مجازات سبکی است که اسلام برای اعمال ناشایسته کسانی که به حد تکلیف شرعی نرسیده‌اند درنظر گرفته است. درکتابهای روایی امامیه مانند کافی، من لایخصرالفقیه با بی تحت عنوان «تادیب الولد» ذکر شده و در آن روایات متعددی گردآوری شده است. از این روایات چنین مستفاد می‌شود که روش اصلی و اولیه در تربیت اطفال و متربیان، روش های مطلوب تربیتی مانند: محبت، رحمت، رفق، مدارا، گذشت، اکرام و تشویق است و اگر این روشها اصلاحگر نبود روش تادیب بعنوان آخرین راه‌حل برای اصلاح رفتار متربی، مطرح می‌شود. چنانکه حضرت علی(ع) نیز در این زمینه چنین فرمودند: هرکه با خوش رفتاری و برخوردهای مطلوب اصلاح نگردد با خوب کیفر دادن اصلاح گردد.
از جمله وصایای پیامبر(ص) به علی(ع) این بود که فرمودند: برای تادیب بیش از سه ضربه نزن ؛ زیرا اگر چنین کردی روز قیامت قصاص خواهی شد. شیخ طوسی(ره) در کتاب النهایه درباره میزان تادیب کودک می‌فرماید: کودک و مملوک، اگر مرتکب خطایی شوند، به پنج تا شش ضربه و نه بیشتر تادیب می‌شوند. محقق حلی(ره) در کتاب شرائع الاسلام در مقدار تادیب چنین فرمودند: در تادیب کودک بیشتر از ده تازیانه زدن مکروه است.[۹۵] آیت الله خوئی(ره) در مبانی تکمله المنهاج فرمودند: اشکالی در زدن کودک برای تادیب به پنج یا شش ضربه به ملایم وجود ندارد و این مطلب در غیرمعلم است و امادر مورد معلم ظاهر آن است که زیادتر از سه ضربه جایز نیست.[۹۶]
از روایات وارده در باب تادیب کودک چنین استفاده می‌شود که : اولاً فقط حاکم شرع مجاز به تادیب کودک بعنوان تعزیر در مواردی است که کودک مرتکب محرماتی می‌شود که دارای حد شرعی هستند، آنهم نه بیش از ده ضربه.ثانیاً ولی کودک مجاز به تادیب کودک است ولی در موارد خاص که برای کودک سرنوشت ساز است اجازه داده است، نه برای هرعملی که از کودک سر بزند و احیاناً مورد رضای ولی او نباشد.[۹۷]
۲-۲-۲-۲٫ حق تادیب و حدود آن در حقوق موضوعه
باتوجه به بند اول ماده ۵۹ قانون مجازات اسلامی و ماده ۱۱۷۹ ق.م. والدین و اولیای قانونی و سرپرستان صغار و محجورین حق تادیب آنان را در حد متعارف دارند.بدیهی است نباید از این حق سوء استفاده نموده و از حدود متعارف تادیب خارج شوند.ماده ۵۹ ق.م.ا. می‌گوید: «اعمال زیر جرم محسوب نمی‌شود: ۱- اقدامات والدین و اولیای قانونی و سرپرستان صغار و محجورین که به منظور تادیب و یا حضانت آنها انجام می‌شود مشروط براینکه اقدامات مذکور در حد متعارف تادیب و محافظت باشد…»، و باتوجه به مواد ۱۱۸۰ و ۱۱۸۱ و ۱۱۸۳ قانون مدنی، اولیای قانونی منحصراً پدر و جدپدری می‌باشند.
۲-۲-۳٫ قتل فرزند بوسیله پدر، مادر، جدپدری و قصاص آنها در فقه امامیه و حقوق موضوعه
در مطالب مشروحه صفحه بعد اینکه اگر جد پدری، پدر و یا مادر مرتکب قتل فرزند شوند، کدام یک باید قصاص شوند؟ و کدامیک نباید قصاص شوند؟، به ترتیب ابتدا درفقه امامیه و آنگاه در حقوق موضوعه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
۲-۲-۳-۱٫ قتل فرزند بوسیله پدر، مادر و جدپدری و قصاص آنها در فقه امامیه
در مطالب ذیل به ترتیب ابتد قتل فرزند بوسیله پدر و سپس توسط مادر و جد پدری مورد بحث قرار گرفته است:
اول: قتل فرزند بوسیله پدر: یکی از شرایط معتبر در قصاص، انتفای پدری است، یعنی پدر به قتل فرزندش کشته نمی‌شود و براین مطلب ادعای اجماع شده است.[۹۸]دراین مورد امام صادق(ع) فرمودند : پدر بخاطر قتل فرزندش کشته نمی‌شود، اما فرزند بخاطر قتل عمدی پدرش کشته می‌شود.هرگاه پدر مرتکب قتل فرزندش شود از پرداخت دیه معاف نبوده بلکه واجب است دیه را به غیر خودش از ورثه بپردازد و خود او از دیه ارث نمی‌برد و نیز پدر هرگاه مرتکب قتل فرزند خود شود کفاره جمع برعهده اوست و البته به آنچه حاکم صلاح بداند تعزیر خواهد شد.
دوم: قتل فرزند بوسیله جدپدری: در مورد قتل فرزند بوسیله جدپدری و بالاتر دلیل خاصی وجود ندارد، اما همه فقها انتفای قصاص را در این مورد نیز پذیرفته‌اند، زیرا کلمه «اب» را که در روایات مربوط آمده است؛ شامل جدپدری نیز می‌دانند و حتی این حکم را در مورد جدپدری قویتر دانسته‌اند.اما محقق حلی(ره) به این حکم با دیده تردید نگریسته است.[۹۹]
سوم: قتل فرزند بوسیله مادر: حکم عدم قصاص در مورد قتل فرزند، اختصاص به پدر و جدپدری دارد. بنابراین شامل مادر و سایر اقوام نمی‌شود.یکی از شرایط قصاص آن است که قاتل و مقتول در دین مساوی باشند یا مقتول مسلمان باشد.اما در اینجا اگر پدر کافر نیز فرزند مسلمان خود را بکشد، قصاص نخواهد شد و این بخاطر عموم ادله عدم قصاص پدر به واسطه قتل فرزند است.[۱۰۰]
۲-۲-۳-۲٫ قتل فرزند بوسیله پدر، جدپدری، مادر و قصاص آنها در حقوق موضوعه
ماده۲۲۰ قانون مجازات اسلامی مقرر می‌دارد: «پدر یا جدپدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمی‌شود و به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد.[۱۰۱]
پدری که فرزند خود را می‌کشد، قصاص نمی‌شود اما از مجازات تعزیری معاف نیست و این مجازات در ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی پیش‌بینی شده است.«هرکس مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته و یا شاکی داشته ولی از قصاص گذشت کرده باشد و یا به هر علت قصاص نشود درصورتی که اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد، دادگاه مرتکب را به حبس از ۲تا ده سال محکوم می کند. اداره حقوقی قوه قضائیه در نظریه شماره ۹۰۷۶/۷ – ۷/۱/۱۳۶۸ دراین مورد چنین اظهارنظر کرده است: «چنانچه پدری فرزند خود را به قتل برساند قابل تعقیب کیفری می‌باشد والنهایه به جای قصاص باید دیه بپردازد. ولی این امر در مورد مادر تجویز نشده و درصورت ارتکاب قتل عمد فرزندش، مجازات او تابع مقررات مربوط به قصاص خواهد بود.[۱۰۲]

پایان نامه حقوق

۲-۳٫ حقوق مالی کودک بر ولی درمراحل مختلف و روش های تحقق آن در فقه امامیه و حقوق موضوعه ایران
یکی از انواع حقوقی که فرزندان در مراحل مختلف حیات خود نسبت به والدین و اجداد از آن برخوردارند حقوق مالی است. به همین خاطر در اینجا انواع حقوق مالی کودک در قبل از ولادت به شرح ذیل بیان شده است:
۲-۳-۱٫ حقوق مالی کودک بر ولی، قبل از ولادت در فقه امامیه و حقوق موضوعه
یکی از انواع حقوق مالی کودک بر ولی قبل از ولادت، دیه سقط جنین می‌باشد. بدینگونه که هرکس سبب سقط جنین شود اعم از مادر یا پدر و یا شخص ثالث، باید خسارت وارده را جبران نماید، و میزان خسارت از مرحله انعقاد نطفه تا خلقت کامل و دمیدن روح متفاوت است. که در مطالب صفحه بعد ضمن بیان مراحل مختلف رشد جنین در آیات قرآن به دیه سقط جنین مربوط به هرمرحله نیز پرداخته می‌شود.
۲-۳-۱-۱٫ دیه سقط جنین در فقه امامیه و حقوق موضوعه
هرکس سبب سقط جنین شود اعم از مادر یا پدر و یا شخص ثالث، باید خسارت وارده را جبران نماید بر همین اساس در مطالب زیر به این موضوع ابتدا در فقه امامیه و آنگاه در حقوق موضوعه پرداخته شده است:
۲-۳-۱-۱-۱٫ دیه سقط جنین در فقه امامیه
مرحله اول: نطفه: که در واقع نقطه آغاز تشکیل جنین و ابتدای اهلیت است. خداوند در سوره مؤمنون آیه ۱۳‌می‌فرماید: «سپس او را (به صورت) نطفه‌ای در جایگاهی استوار قرار دادیم». دیه نطفه که در رحم مستقر شده، بیست دینار است.
مرحله دوم: علقه: که عبارت از خون لخته می‌باشد.خداوند در سوره مؤمنون آیه می‌فرماید: «آنگاه نطفه را بصورت علقه درآوردیم».دیه علقه چهل دینار می‌باشد.
مرحله سوم: مضغه: در این مرحله جنین به صورت گوشت درآمده است خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «ببین آن علقه را (به صورت) مضغه گرداندیم».دیه مضغه، شصت دینار است.
مرحله چهارم: عظام، در این مرحله جنین بصورت استخوان درآمده و هنوز گوشت نروئیده است خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «و آنگاه مضغه را استخوانهایی ساختیم». دیه عظام، هشتاد دینار می‌باشد.
مرحله پنجم: پوشیده شدن استخوان با گوشت، خداوند در قرآن کریم می‌فرماید :«بعداستخوانها را با گوشتی پوشاندیم». دیه جنین در این مرحله که هنوز روح در آن دمیده نشد، یکصد دینار است.[۱۰۳]
مرحله ششم: دمیده شدن روح: خداوند در این مورد در کتاب قرآن می‌فرماید: «سپس (جنین را در) آفرینشی دیگر پدید آوردیم». دیه جنین در این مرحله که روح در آن دمیده شده است دیه یک انسان کامل است.[۱۰۴]
۲-۳-۱-۱-۲٫ دیه سقط جنین در حقوق موضوعه
باب دوازدهم کتاب چهارم قانون مجازات اسلامی مواد ۴۸۷ تا ۴۹۳ به دیه جنین اختصاص یافته است. ماده ۴۸۷ این قانون دیه سقط جنین را در ۶ بند مطابق مراحل فوق الذکر، بیان نموده است.جنین دارای شخصیت حقوقی متمایز از مادر است بهمین خاطر، خسارت وارده برهریک باید جداگانه محاسبه گردد. در مواد ۹۱ و ۹۲ و ۲۶۲ قانون مجازات اسلامی به تاخیر مجازات مادر برای حفظ جنین و موارد آن تصریح شده است و در مواد ۶۲۲ تا ۶۲۴ قانون مجازات اسلامی، برای سقط جنین کیفر معین شده است. بنابر ماده ۶۲۲ قانون مجازات اسلامی: «هرکس عالماً و عامداًً بواسطه ضرب یا اذیت و آزار زن حامله موجب سقط جنین وی شود، علاوه بر پرداختن دیه یا قصاص حسب مورد به حبس از یک تاسه سال محکوم خواهد شد.هم‌چنین به موجب ماده ۶۲۳ این قانون هرکس به واسطه دادن ادویه و وسایل دیگری موجب سقط جنین زن گردد، به شش ماه تا یک سال حبس محکوم می‌گردد و اگر عالماً و عامداً زن حامله‌ای را دلالت به استعمال ادویه یا وسایل دیگر نماید که جنین وی سقط گردد، به حبس از سه سال تا شش ماه محکوم می‌گردد مگراینکه ثابت شود که این اقدام برای حفظ حیات مادر می‌باشد و در هر مورد حکم به پرداخت دیه مطابق مقررات مربوطه داده خواهد شد. قید عبارت «هرکس» شامل شوهر (پدرجنین) نیز می‌شود.[۱۰۵]
۲-۳-۱-۲٫ تاثیر نسب برحقوق جنین در فقه امامیه و حقوق موضوعه
از آنجاکه نسب حاصل از نکاح شرعی و شبهه دارای آثار حقوقی و شرعی فراوان و متفاوتی بر روی جنین دارد لذا بهمین خاطر در اینجا به شرح آنها به ترتیب ذیل پرداخته می‌شود:
۲-۳-۱-۲-۱٫ تاثیر نسب برحقوق جنین در فقه امامیه
از نظر اسلام، نسب حاصل از نکاح شرعی و شبهه، دارای آثار حقوقی و شرعی است، اما نسب جاصل از زنا جز حرمت ازدواج خویشان آثار حقوقی دیگر برآن مترتب نمی‌گردد.البته برخی مانند مرحوم مامقانی(ره)، ارث بردن جنین نامشروع را از مادرش بعید می‌داند.بنابراین اکثر حقوقی که جنین از آنها متمتع می‌شود مانند ارث و نفقه و و لایت پدر و جدپدری همه به اعتبار نسب مشروع است و این گونه حقوق برای جنین که دارای نسب نامشروع است وجود ندارد.
۲-۳-۱-۲-۲٫ تاثیر نسب بر حقوق جنین در حقوق موضوعه
قانون مدنی نیز به پیروی از نظرات فقهاء همین شیوه را پذیرفته است. آثار ناشی از نسب شرعی و قانونی عبارتست از: حرمت نکاح، ولایت قهری پدر و جدپدری، الزام به انفاق به اعتبار قرابت و توارث بین طفل و پدر و مادر و خویشاوندان آنها (مواد ۸۸۲، ۸۸۳، ۱۰۴۵، ۱۰۵۲، ۱۱۶۲، ۱۱۶۳، ۱۱۸۰، ۱۱۹۵، ۱۲۷۳، ۱۲۳۳ ق.م.).[۱۰۶]
۲-۳-۱-۳٫ حق ارث برای جنین در فقه امامیه و حقوق موضوعه
در مطالب مشروح ذیل به بیان این مطلب که جنین تحت چه شرایطی ازخویشان سببی و نسبی حق ارث دارد پرداخته می‌شود.
۲-۳-۱-۳-۱٫ حق ارث برای جنین در فقه امامیه
از جمله حقوقی که برای جنین وجود دارد، ارث بردن است.البته جنین با دو شرط ارث می‌برد: یکی انعقاد نطفه در زمان موت و دیگری زنده متولد شدن اگرچه بعد از لحظه‌ای بمیرد.[۱۰۷]
۲-۳-۱-۳-۲٫ حق ارث برای جنین در حقوق موضوعه
ماده ۸۷۵ ق.م. ارث بردن جنین و شرایط آن را مطابق فقه امامیه بیان کرده است. با توجه به پیشرفت علم پزشکی اگر نطفه مردی را در زمان حیاتش گرفته، تا زمان فوت او نگهداری نمایند و بعد از فوتش به همسرش تلقیح شود، اگرچه جنین حاصله از نظر نسب منتسب به همان مرد می‌باشد اما توارث در اینجا تحقق نمی یابد زیرا ملاک توارث، انعقاد نطفه در زمان موت مورث می‌باشد که این شرط حاصل نشده است. ماده ۸۷۶ ق.م. در این مورد چنین مقرر می‌دارد: «با شک در حیات حین ولادت، حکم وراثت نمی‌شود».[۱۰۸]

 

 

نظر دهید »
بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه ناحیه ۲ شهر بندرعباس۹۳- قسمت ۳
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۱-۶-تعریف متغیرها
۱-۶-۱-تعاریف مفهومی
ادوین امری,مفهوم ارتباطات در معنی عام را چنین تعریف می کند:فن انتقال اطلاعات,افکار و رفتار انسانی از یک شخص به شخص دیگر(ساروخانی,۱۳۸۷).ارتباطات زمانی اثربخش است که محرکی را به عنوان آغازگر مورد نظر فرستنده با محرک مشهود گیرنده که از خود بروز می دهد و آن دو را به گونه ای نزدیک به هم,مورد توجه قرار دهد(فرهنگی,۱۳۸۴)
اتکینسون و همکاران(۱۹۹۸) پیشرفت تحصیلی را توانایی آموخته شده یا اکتسابی حاصل از دروس ارائه شده یا به عبارت دیگر توانایی آموخته شده یا اکتسابی فرد در موضوعات آموزشگاهی می دانند که به وسیله آزمون های استاندارد شده اندازه گیری می شود(سیف,۱۳۸۴)
۱-۶-۲-تعاریف عملیاتی
در این تحقیق منظور از مهارت های ارتباطی نمره ای است که معلمان از پرسشنامه مهارت های ارتباطی کوئین دام(۲۰۰۴) به دست می آورند.و منظور از پیشرفت تحصیلی میانگین معدلهای نمرات سال گذشته و نیمسال اول و نیمسال دوم سال مورد نظر دانش آموزان می باشد.
فصل دوم
ادبیات تحقیق
۲-۱-مبانی نظری تحقیق
۲-۱-۱-ارتباطات (مهارت های ارتباطی) و چارچوب مفهومی آن [۱]
ارتباطــات مؤثر بین اجزای گوناگون یک سازمان از عناصر کلیدی موفقیت مدیران است . بارنارد[۲]۲ می گوید : فراهم آوردن یک سیستم ارتباطی ، یکی از سه وظیفه اصلی اجرایی مهم برای بقای یک سازمان است . بنیس و نانسن[۳]۳ اظهار داشتند که فراهم آوردن معنا از طریق ارتباطات، یکی از چهار راهبرد مهم رهبری است. ارتباط مؤثر با افراد و درک انگیزه های آنان باعث توفیق مدیریت در انجام وظیفه رهبری ، هدایت ، و غیره خواهد شد . ارتباط صحیح تنها راهی است که افراد مختلف می توانند به درک متقابل برسند . هر مدیری در سازمان باید بتواند از طریق نوشته ها ،گفته ها و سخنرانی هایش مطالب را به درستی و روشنی برای افراد خود مطرح کند تا بتواند در امر برقراری ارتباط موثر موفقیت کسب کند . ارتباط که عبارت است از: ((تبادل اطلاعات و انتقال معنی )) مدیران را قادر می سازد با افراد سازمان خود به تفاهم برسند . ارتباط مکانیسمی است که روابط انسانی بر اساس آن به وجود می آید و تمام مظاهر فکری و وسایل انتقال و حفظ آن ها در زمان و مکان بر پایه آن توسعه پیدامی کند . ارتباط عبارت است از : (( انتقال اطلاعات با وسایل ارتباطی گوناگون از یک نقطه ، یک شخص با یک دستگاه به دیگری )) ( نسل لانگلی و مشل شین ، ۱۹۸۶ ، به نقل از مشبکی ، ۱۳۸۰) . چنانچه ارتباط به صورت صحیح انجام نشود، باعث ایجاد نابسامانی در سازمان خواهد شد . بنابراین ریشه مشکلات فردی ، سازمانی و اجتماعی را می توان در کمبود ارتباطات موثر و سوء تعبیرها و تفسیرهای ارتباط جستجو کرد . پس می توان گفت که برقراری ارتبـاط صحیح به دلایل متعددی برای مدیران ضروری است که از آن جمله : هماهنگ کردن و تنظیم وقت خود ، انجام وظایف برنامه ریزی ، سازماندهی ، هدایت ، رهبری و کنترل سازمان به نحوه ی موثر.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
سازمان در واقع نمونه ای است از شبکه ارتباطات؛ زیرا، بین اجزاء مختلف و پراکنده آن از طریق ارتباطات همبستگی و پیوند برقرار می شود . به عبارت دیگر ، در صورت فقدان سیستم ارتباطات ، سازمان مجموعه ای از عناصر و اجزاء پراکنده و منفرد تلقی می شود که بین آنها هیچ گونه همبستگی و پیوند برای نیل به اهداف معین وجود نخواهد داشت ( اقتداری ، ۱۳۷۰ ) . مدیران باید بدانند که ارتباطات یک جانبه ارتباط موثری نیست . آنها باید تلاش کنند ارتباطات خود را توام با بازتاب نمایند و در این راستا باید تلاش کنند که ارتباطات آنها با افراد داخل و بیرون سازمان به صورت ارتباط دو طرفه باشد .
مدیران باید مهارت ارتباطی خود را در مورد ارتباطات رو به بالا، ارتباط افقی ، ارتباطات رو به پائین و سایر انواع ارتباطات تقویت کنند .
سازمان های امروزی نیاز به ارتباطات مناسب با مردم را درک کرده اند؛ ولی آنچه هنوز باقی مانده است، عدم درک و آگاهی نسبت به چگونگی و چیستی ارتباطات و همچنین نقشی است که ارتباطات در درون یک سازمان ایفا می کند ( کوریک[۴] ، ۱۹۹۵) . از این روست که لزوم بهبود مهارتهای ارتباطی مورد نیاز مدیران ضرورتی انکار ناپذیر است .
مهارت و فن رفتار با کارکنان (مهارت ارتباطی) یکی از مهارتهای ارزنده و مفیدی است که هر مدیری در هر مقام و مرتبه ای که باشد، جهت اعتلای فردی و سازمانی باید در جهت و تسلط بر آن از هیچ کوششی فروگذار نکند. بر اساس گزارش مجتمع مدیریت امریکا، اکثریت قریب به اتفاق دویست مدیری که در یک تحقیق شرکت کرده بودند، عقیده داشتند که مهمترین مهارت یک مدیر، توانایی او در رفتار و (نحوه رابطه) با کارکنان است. مدیران برای این مهارت درجـه والاتری از فراست، قاطعیت دانش و مـهارتهای شـغلی قائل شده اند (مشبکی، ۱۳۸۰)
دانشگاه، بعنوان یک سازمان اجتماعی برای عملکرد مطلوب ، بر همکاری نزدیک بین تمامی کارکنان خود با سوابق تحصیلی و اجتماعی متفاوت نیاز دارد . وجود ارتباطات منطقی و درست بین کارکنان یکی از نیازهایی است که باید مدیران در تمام سطوح از آن آگاه بوده و در جهت بالا بردن کیفیت کارایی هر چه بیشتر کارکنان از آن بهره ببرند . از طریق ارتباط صحیح و پویا میتوان اداره امور را به نحو صحیح و مطلوب انجام داد و بر هدف های سازمان دست یافت ( پرهیزکار ، ۱۳۶۸ ) .
واژه ارتباط ( Communication‌) از ریشه لاتین ( Communis ) به معنای اشتراک گرفته شده است . این کلمه در زبان فارسی به صورت مصدر عربی باب افتعال به کار می رود؛ که در لغت به معنای پیوند دادن و ربط دادن و به صورت اسم مصدر به معنای بستگی ، پیوند ، پیوستگی و رابطه کاربرد دارد .
ارسطو، فیلسوف یونانی، شاید اولین دانشمندی باشد که ۲۳۰۰ سال پیش، نخستین بار در زمینه ارتباط سخن گفت. او در تعریف ارتباط می نویسد: «ارتباط عبارت است از جست و جو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و اقناع دیگران» (مشبکی، ۱۳۸۰).
فرهنگ وبستر در تعریف لغت ارتباط آورده است (( ارتباط عبارتست از عمل انتقال ، اظهار ، بیان و گفتگو بین یک فرد با فرد دیگر ( همان منبع، ص ۳۷۸ ) .
ارتباطات عبارت است از : ( انتقال مفاهیم ، اطلاعات و معانی و احساس ها بین افراد در سازمان ، با واسطه یا بدون واسطه ) ( حقیقی ، ۱۳۸۰ ) .
ارتباط عبارت است از: «فرایند انتقال ارتباط ، احساس ها ، حافـظه ها و فکرها در میان مردم» (اسمیت [۵]۱، ۱۹۸۸، به نقل از مهربان، ۱۳۷۹ ) .
ارتباطات عبارتست از: انتقال و تبادل اطلاعات ، معانی و مفاهیم و احساس ها بین افراد در سازمان با واسطه یا بی واسطه ( الوانی ، ۱۳۶۹ ) .
ارتباطات؛ یعنی، برقراری مناسبات بین دو طرف، از طریق حس ادراک توسط یک فرد و ایجاد سرعت انتقال ، درک و جوابگوئی در طرف دیگر )) ( میر سپاسی ، ۱۳۶۹ ) .
ارتباطات عبارتست از مبادله (( اطلاعات و انتقال مفاهیم )) که به صورت شفاهی ، کتبی ، یک طرفه و یا دو طرفه صورت می گیرد ( شعاع ، ۱۳۷۷ ).
در رابطه با ارتباطات در سازمان، سه سؤال اساسی وجود دارد :

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

اصل موضوع مورد ارتباط چیست ؟

ارتباط با چه کسی برقرار می شود ؟

ارتباط چگونه اتفاق می افتد ؟

ارتباط می تواند با تعداد زیادی از شنوندگان، در محل کار فقط با یک نفر یا همکار قدیمی یا یک بخــش بزرگتر ، با تمام سازمان ، با خریداران و اربابان رجوع ، با تمام اجتماع ، با سیاست مداران ، با انسان های معروف و یا با آن سوی دریاها برقرار شود. مفاد یا محــتوای ارتباط می تواند متفـاوت باشد؛ مانند گفتگوی دوســـتانه و غیر رســمی و یا جلــسات رسمی .ارتباط می تواند در همه جا به صورت های زیر برقرار شود (ویت من [۶]۱ ، ۱۹۹۶ ).
۱- رسمی – غیر رسمی
۲- کلامی – غیر کلامی
۳- نوشتاری – الکترونیک – رودر رو
امر مشترک بین تمام انواع ارتباطات این است، که ارتباط زمانی برقرار می شود که شنونده، پیغام فرستاده شده را دریافت کند و این کافی نیست که فرستنده فقط پیغام را بفرستد .
۲-۱-۲-هدف و اهمیت ارتباطات [۷]۲
در هر واکنش انسانی دو عامل مهم وجود دارد: مفاد و فرایند [۸]۳٫
مورد اول با اصل مطلب یا موضوعی که گروه روی آن کار می کند، سرو کار دارد . در اغلب واکنش ها توجه بیشتر مردم بر روی مفاد یا مندرجات است .
عامل دوم – فرایند – با این موضوع که چه چیز بین افراد گروه و یا برای آنها درهنگام کار اتفاق می افتد، سرو کار دارد. فرایند، دامنه وسیعی از موارد را در بر می گیرد؛ نظیر : مشارکت، شیوه نفوذ ، هنجارها ، رویه های تصمیم گیری و بسیاری دیگر. مطالعه شیوه ای که در آن افراد در درون یک گروه عمل می کنند، بسیار مهم است، زیرا، رفتارهای آنان موجب انتقال پیغام های زیادی، هم در مورد مفاد و یا زمینه ارتباط و هم چگونگی انتقال اطلاعات درباره احساسشان در مقابل پیغام می شود.
در زندگی روزمره ما به دلایل مختلفی ارتباط برقرار می کنیم . بعنوان مثال :

 

 

برقراری ارتباط برای به دست آوردن چیزی

برقراری ارتباط برای اینکه رفتار کسی را عوض کنیم

برقراری ارتباط برای اینکه چیزی را بفهمیم

برقراری ارتباط برای اینکه احساسات خود را بیان کنیم .

برقراری ارتباط برای اینکه از معاشرت با دیگران لذت می بریم .

برقراری ارتباط برای اینکه مشکلی را حل کنیم .

برقراری ارتباط برای علاقه .

برقراری ارتباط برای این که موقعیت این گونه ایجاب می کند ( همان منبع، ص ۶۹ ) .

جریان اطلاعات در سازمان های امروزی باید از هر زمان دیگر شتابنده تر باشد . یک فرد فقط از طریق ارتباط، می تواند با دیگری تماس حاصل کرده؛ ضمن برآورد نیازهایش به کارها صورت عمل بدهد . به همین ترتیب در یک سازمان افراد به وسیله ارتباط برقرار کردن قادرند بین فعالیت ها هماهنگی بوجود آورده و به نتیجه مطلوب برسند . ارتباطات همچنین در سازمان یکی از عناصر کلیدی موفقیت مدیران است ؛ چرا که اطلاعات بعنوان یک داده مهم در سیستم سازمانی و در سایه ارتباطات موثر وارد سازمان می شود و همین که به سازمان راه یافت، باز نیازمند یک سیستم ارتباطی کارآمد است تا مورد پردازش قرار گرفته و بسان خون در رگهای سازمان جریان یابد. برای کارآمد بودن ، یک مدیر به اطلاعاتی نیاز دارد که به او امکان انجام دادن وظایف و کوشش های مدیریت را بدهد .
به دو دلیل ارتباطات برای مدیران حائز اهمیت می باشد : نخست اینکه، ارتباطات فرایندی است که مدیران با بهره گرفتن از آن وظایف برنامه ریزی ، سازماندهی ، رهبری ، هماهنگی و کنترل را به انجام می رسانند . دوم اینکه، ارتباطات فعالیتی است که مدیران قسمت زیادی از وقت خود را به آن اختصاص می دهند؛ زیرا، فرایند ارتباطات به مدیران این امکان را می دهد تا مسئولیت های خود را ایفا کنند ( حقیقی، ۱۳۸۰ ) .
استونر و ونکل [۹]۱ در کتاب مدیریـت از قول «پیتـر دراکر» [۱۰]۲ نقل قـول می کنند که مدیر افراد را اداره نمی کند؛ بلکه آنها را برمی انگیزد، راهنمایی می کند و برای دست یافتن به هدف ها سازمان می دهد. کارآمدی مدیر بستگی به توانایی او در برقراری ارتباطات با کارکنان دارد. چنانکه این نقش را به نحو مطلوب ایفا کند. تأخیر در کار از میان می رود، سوء تفاهم، ابهامات و تعارضات به حداقل تقلیل می یابند و هماهنگی و زمینه های کنترل فراهم می شود (به نقل ازچاندن [۱۱]۳، ۱۹۸۷).
اهمیت ارتباطات در سازمان ها تا بدان حد است که فقدان یا ابهام در آن را یک عامل اصلی، از منابع اصلی بروز تعارضات در سازمان دانسته اند . جــلوگیری از دخالت ذهنیــت ها در ارتـباطات سازمانی ، آشکار سازی منظورها ، انعطاف پذیری در پذیرش نظرات دیگران ، استفاده از حرکات و اشارات مناسب برای انتقال پیام ، شناسایی عوامل فیزیکی و روانی محل ارتباط، از جمله عواملی هستند که می توانند تعارض ناشی از ارتباطات مبهم را به حداقل برسانند . (سلطانی، ۱۳۷۷).
۲-۱-۳-فرایند و انواع ارتباطات: [۱۲]۱
فرایند ارتباطات را می توان به طور ساده در الگویی که شامل سه جزء اصلی ارتباط یعنی فرستنده پیام، پیام و گیرنده پیام است، نشان داد.
گیرنده پیام
پیام
فرستنده پیام
شکل ۶ الگوی ساده فرایند ارتباطات
(ایران نژاد پاریزی و ساسان گهر، ۱۳۷۵)
مدل مزبور سه عنصر اساسی دارد و اگر یکی از عناصر حذف شود، ارتباطات برقرار نمی شودبه عنوان مثال چنانچه پیام فرستاده شود، اما توسط شخصی دیگر، شنیده یا دریافت نشود، ارتباطات صورت نگرفته است (ایران نژاد پاریزی و ساسان گهر، ۱۳۷۵)
این مدل پیــــچـیدگی ارتباطـات را نشـان نمی دهد. شـکل ۷ مدل پیـچیده تر ارتباطـات را نـشان می دهد که هر یک از عناصر آن در ذیل مورد بحث قرار می گیرد.
منبع
(فرستنده)
دریافت کننده (گیرنده)
اخــتلالات
حقله بازخور
رمز کردن
کشف کردن

 

 

نظر دهید »
بررسی علل آسیب‌پذیری هویت توسط رسانه در محدوده زمانی ۲۰۱۰ -۱۹۹۰- قسمت ۸
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

بودلر، شاعر و متفکر مشهور عقیده دارد راه درست مشاهده و فهم دنیای مدرن، قدم زدن در خیابان ها و گذرگاه ها و فروشگاه هاست، اما جامعه ی امروزی که به تعبیر گلن وارد شبیه «سیاره ی بودریار» است. (وارد، ۱۳۸۳: ۱۰۷)
وضعیتی که در اندیشه ی بودریار دست و پای خیابانگردها به کاناپه ای در مقابل تلویزیون بسته می شود. اما در وضعیت پسامدرن خیابان گرد دیگر پرسه نمی زند. او اکنون در میان جهان تصاویر و آگهی ها، دیگر به عناصر انقلابی رهایش و پراکسیس فکر نمی کند. «تماشا یگانه فعالیتی است که برای خیابان گرد سابق باقی مانده است.» (باومن، ۲۶۸:۱۳۸۵)
آلن تورن نیز در کتاب نقد مدرنیته برای تفهیم جامعه ی پساانقلابی از عبارت «بدرود با انقلاب» استفاده کرده است. به اعتقاد او آنچه از انقلاب در ذهن خطور می کند، همانا تحمیل انسجام و یکدستی ارزش ها و اعتقادات است. در حالی که این مقوله در عصر پسامدرنیزاسیون شدن فرهنگ، که توأم با تنوع و تکثر است، غیرممکن می شود. با این وضعیت ایدئولوژی های متمایل به رویکرد رادیکال انقلابی که بر بخش عمده ای از تاریخ گذشته سیطره داشتند، رنگ می بازند. به تعبیر آنتونی گیدنز در کتاب فراسوی چپ و راست، شور و حرارت رادیکالیسم کاهش یافته و در حقیقت اصطلاح های چپ و راست معنایی را که زمانی در برداشتند، دیگر ندارند چرا که « چشم انداز سیاسی هر دو جناح بی مایه گشته است.» (گیدنز، ۱۳۸۲: ۱۲۹)
به نظر می رسد جامعه ی پساانقلابی/پساسنتی در «عصر چرخش فرهنگی» و زوال ایدئولوژی های کلان، رویکرد انقلابی را پشت سر نهاده و اگر هم سخن از سیاست رهایی باشد، همانا سیاست فرصت های زندگی است که در آن جامعه با کثرت افراد اساساً رو به افزایش استقلال عمل خود دارد. متفکران پسامدرنی چون بودریار این مساله را از زاویه دید جالب تری به بحث گذاشته اند. برای مثال بودریار با بهره گیری از اندیشه های مارشال مک لوهان، از فرایند وارونه شدن فرهنگی یا حذف تمایزهای فرهنگی در عصر جامعه ی پساانقلابی، به مثابه نوعی روند درون پاشی[۲۲] یاد می کند. اکنون در عصر سرشار از نشانه ها و تصاویر، واقعیت معنای خود را از دست می دهد. «در واقع، انگاره ها قادر می شوند واقعیت را چندان دقیق، بی واسطه و طاق النعل تصویر کنند که سرانجام بازنمودِ واقعیت را حتی واقعی تر از خود امر واقع جلوه می دهند و این همان چیزی است که بودریار آن را فراواقعی با حاد واقعیت می نامد.» (جی دان، ۲۳۲:۱۳۸۵)
در این حین، کالاهای مصرفی به جای مناسبات اجتماعی آگاهی بخش و زمینه ساز تعهد و عمل اجتماعی جایگزین می شود که این دو پیامد دارد. نخست آن که فرهنگ مصرفی به صورت ابزار اصلی و اولیه ی افراد برای ساختن مصنوع خود در می آید و سبک و مد به عنوان منبع هویت های همواره در حال تغییر و بی نهایت خصوصی شده، وارد صحنه می شوند. مردم خود را بر اساس انتخاب شدگی مصرف، پوشاک و موسیقی، خودروها و شوهای تلویزیونی تعریف می کنند؛ روندی که الکس هانث آن را «فرایند افسانه وار شدن واقعیت» اطلاق کرده است. (هانث در جی دان، ۱۵:۱۳۸۵)
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
پیامد دیگر هم این که هویت های جمعی مبتنی بر طبقه، جنسیت، نژاد و قومیت به موازات تضعیف نقش های اجتماعی عرفی و نهادینه، یا کمرنگ می شوند یا جای خود را به هویت های فردی تر و سیال ترِ متکی به سبک زندگی می دهند؛ هویت های برساخته ای که با کالاهای مصرفی و انگاره های پرداخته ی رسانه های گروهی نظیر ستارگان سینما، چهره های سرشناس تبلیغات، شخصیت های تلویزیونی و قهرمانان افسانه ای رسانه ها گره خورده اند. در وضعیتی که استنباط اجتماعی وضعیت یکپارچه از «خود» جایش را به توده ای در هم و آشفته از صفات و خصایل شخصی داده که فقط از طریق مصرف کالاها و انگاره ها کنار هم جمع شده اند، مفهوم جامعه ی پساانقلابی معنای بهتری می یابد. بودریار در کتاب جامعه ی مصرفی در بیان جایگاه هویت افراد در دوران تعهد و انقلاب عصر مدرن و وضعیت منفعل کنونی، تصریح می کند که اکنون رسانه ها به جای توجه به قهرمانان تولید، کنش و حرکت به «قهرمانان مصرف» علاقمند شده اند. دایناسورهایی که به طرزی عجیب اتلاف و اسراف می کنند و فرهنگ عمومی خود را بازتولید می نمایند. به عبارتی در این جامعه ی پساانقلابی یا پساانسانی به هر جا که نظر افکنید، تصاویر و فروشگاه است. «تی شرت ها، بیلبوردها، پوسترها، روزنامه ها، مجلات، تلویزیون، سینما، رایانه و بازی های ویدیویی را می توان به عنوان منابع تصویرپردازی در نظر گرفت.» (وارد، ۱۳۸۳: ۱۰۸)
البته ناگفته نماند چند دهه ی پیش هربرت مارکوزه در چارچوب مکتب انتقادی فرانکفورت و به تأسی از آرای مارکس و تفسیر فرویدی از جامعه ی جدید، ضمن اشاره به این که تاریخ انسان، تاریخ از خود بیگانگی انسان نیز هست، از نظر زمانی قبل از متفکران پیش گفته به روشنی نشان داده بود که ایده ی انقلاب برای سوژه در جامعه ی جدید غیرممکن شده است. چرا که در متن جامعه ی سرمایه داری کنونی، نیازهای کاذب نوع دیگری از استیلا و سرکوب را فراهم کرده، بنابراین برخلاف سطح ظاهری جامعه، نوعی تمامیت خواهی در جریان است. این جهان برای او جهانی از خود بیگانه و ناحقیقی است. (مارکوزه در میلر،۱۳۸۲: ۷۲)
۳-۳-۴ بازی هویت ها:
از دیدگاه جامعه شناختی، پارادایم پسامدرن بر تفرد، تنوع، عدم تجانس، جزئیت، عدم مرکزیت و مرکز زدایی تأکید دارد که همگی واکنشی در مقابل گرایش یا گرایش های یکسان ساز پیشین در همه ی عرصه ها به ویژه هویت آدمی در اجتماعات امروزی است. تصویری که نظریه های پست مدرن در ارتباط با وضعیت هویت به دست می دهند، «خودی» سیال است که بارزترین ویژگی اش چندپارگی، ناپیوستگی و فروریختگی مرزهای جداکننده ی جهان درون و بیرون است. این به آن معناست که درشرایط پسامدرن، مردم از طریق انتخاب انواع زندگی و بیان هویت از طریق نوعی اکسپرسیونیسم می توانند میان جایگزین های متفاوت، دست به گزینش بزنند اما این اطمینان وجود ندارد که بدانند آنچه انتخاب کرده اند به کجا منتهی خواهد شد. (گیبینز و بوریمر، ۱۳۸۱: ۱۰۱)
این رویکرد یا مسأله، پیامدهای مهم برای جایگاه آدمی و هویت او در سطح نهادهای جامعه به جای گذاشته است. در کتاب مشترک ژیل دلوز و فلیکس گتاری با عنوان ضدادیپ: سرمایه داری و اسکیزوفرنی این پیامدها بررسی شده است. آنان به دفاع از جهانی سرشار از چندپارگی و تغییر مستمری می پردازند که در آن افراد از هرگونه مفهوم سرکوبگر در باب عقلانیت، وحدت، یا ثبات خود، رهایی یافته اند و در تلاش برای بیان انواع نقش های خود در برابر ابزارهای سرکوب جامعه هستند. در شرایط پسامدرن، امروز هر انسان یک اودیپ کوچک است؛ یک اودیپ مختصر جستجوگری است در پی یافتن یک سرنخ و دل خود را به پیدا کردن تکه ای کوچک از پازلی خوش کرده است که شاید به یاری آن بتواند روایت خود را بازگوید و هویت خود را بسازد. در این صورت باید گفت صداها، تصاویر، اشکال احساسات و حتی شهوانیات زندگی روزمره، بخشی از این تلاش برای بازی هویت هاست. هویت نامی است که می توان برای این برخوردها و تلاش ها گذاشت. مقوله هایی که نسبی، موقتی و در پیوند با رویدادها معنا می یابند. از این رو، همسو با تغییرات در سطح جامعه، سطح سیاست نیز دچار تحول شده و سیاست بازی هویت ها از طریق رهیافت های جنسی، قومی و سنی بروز می کند.
چنان که به اشاره گفتیم، هنر و فرهنگ پسامدرن با مقاومت در برابر هرگونه صوری سازی و با صحه گذاری بر پیچیدگی ها و قیاس ناپذیری والای عوالم انسان با یکدیگر، خود ملازم این تکثربخشی به بازی هویت ها و روال های متنوع سخن گویی می شود. داگلاس کلنر بر آن است هویت پسامدرن از دو مرحله ی قبلی گذشته است. هویتِ پیش مدرن که بازتاب شرایط جوامع سنتی بود. شرایطی که هویت فردی، اغلب ثابت و ایستا و بر تعریف مشخص استوار بوده که از سوی اسطوره ها و سیستم های قانونی و تعریف شده ی دیرینه پشتیبانی می شد. در این سیستم، هر کس بخشی از یک سیستم خویشاوندی قدیمی بود و اندیشه ها و رفتار او به چارچوبی معین، محدود می شد. اما هویتِ مدرن، که بیان شرایط جدید پس از سده ی هجده و متأثر از تحولات فکری و اقتصادی است، از این وضعیت متأثر شده است. در جامعه ی مدرن که گستره ی وسیع تری از قوانین اجتماعی داشت، یک نفر می توانست پدر، پسر و خویشاوند باشد و هم شهروند و هم دانشمند. هم جامعه شناس و هم مذهبی که این به معنای مجموعه ای مفصل تر از نقش ها و امکانات اجتماعی بود. انسان مدرن، اکنون نگران آن بود که مبادا هویت اش گذرا و شکننده یا کاذب و ظاهری باشد، چرا که تمام اینها می توانست بخشی از یک هویت مدرن شمرده شود. کلنر در اشاره به هویتِ پسامدرن
عکس مرتبط با اقتصاد
می گوید جوامع کنونی به سرعت تکه پاره می شوند. در این گردونه ی بی مهار انسان باید در فرصت ها و مجال های کوتاه، شماری از نقش هایی را که مدام بر دامنه و گستره ی آن افزوده می شود به شکلی گذرا ایفا کند. لذا این شرایط برخورداری از یک هویت یکپارچه را دشوار و حتی ناممکن می کند. (کلنر، ۱۹۹۲: ۸۳-۵۵)
نظریه پردازان متنوعی چون فردریک جیمسون، ژان بودریار و دیگران نشان می دهند که چگونه «خویشتن» هایی که در مدرنیته با هزار مشقت به دست آمده اند، در فرهنگ سرمایه داری متأخر به آسانی از دست رفتند و محو و نابود شدند. حتی افرادی چون ژاک لاکان و میشل فوکو با رویکردی رادیکال تر بر آنند که «خویشتن» ثابت و منسجم از اول هم چیزی بیش از یک دلخوشی و توهم نبوده است. گرچه مسئله ی هویت در زندگی امروز هم مانند گذشته مطرح است اما متفکران اخیر دیری است که از هرگونه اندیشه ی «خویشتن» به عنوان یک پدیده ی اساسی یا بی زمان فاصله گرفته و بیشتر به آثار و پیامدهای آن بر انسان امروزی توجه کرده اند. برای مثال بر اساس استدلال های اندی بنت، پیامدها یا نتایج نظریه های متفاوت و واسازی پست مدرنیته در عرصه ی هویت های پسامدرن ممکن است به اشکال متناقض نمایی تجسد یابند[۲۳]. دسته ای از تحلیلگران جامعه شناسی معتقدند پسامدرن به اندازه ای موجب واسازی یا به گفته ی مارک پوستر «بی ثبات شدن همه جانبه ی سوژه ها» شده که هویت ها توخالی و سطحی شده اند و این هویت ها با بازی بی وقفه ی متون و تصاویر که شالوده ی «واقعیت»هر روز در جوامع پسامدرن است، تناسب و تناظر دارند. (پوستر، ۱۳۷۷: ۱۵)
بنت با نقل عبارتی از کومار که گفته: سوژه ی بی مرکزیت (پسامدرن) دیگر درباره ی هویت خویش بر اساس تاریخ یا زمان نمی اندیشد بلکه ضمیر پست مدرن خود را هستاری منقطع می شمارد که هویت او را در زمان خنثی، بازسازی می کند؛ به این پیامد هم اشاره می کند که زوال پارادایم مدرن، سبب تضعیف خصوصیات ساختاری و سنگ بناهای زندگی هر روز –چون طبقه، جنسیت، نژاد، شغل، تحصیل و از این قبیل شده است، یعنی مجموعه معیارهایی که افراد خود را و روابط خود با دیگران را بر اساس آنها درک می کردند. بنابراین، مقدر است که اوج گیری پست مدرنیته با تجزیه و متلاشی شدن سوژه ی فردی به جریان شناور چگالی های سرورانگیزی همراه باشد که تکه پاره و گسسته اند و از هیچ ژرفا، محتوا و انسجامی که برای فرد مدرن، آرمان محسوب می شد، برخوردار نیستند.
در اینجا بنت به آرای شاخت[۲۴] هم گریزی می زند که در تأثیر وضع پسامدرن بر سوژه ی فردی اذعان می دارد که تجزیه و چندپارگی فرهنگی وضعیت پیش گفته، سبب گسترش ازخود بیگانگی می شود. از نظر شاخت، انسان ها نیازی اساسی به نوعی هویت دارند که بتوانند آن را احراز کنند. در پارادایم مدرن، این احراز هویت از طریق تشکیل اجتماع بر اساس پیوندهای خانوادگی، خویشاندی و شغلی به دست می آید. اما چرخش پسامدرن موجب تحول ناگهانی در این صورت های ریشه دار هویت اجتماعی به وضعیت سیال تازه ای شده است که در آن افراد با بیگانه شدن از پیوندها و وابستگی های اولیه، به طور فزاینده ای خودخواه و خودنگر می شوند.
همچنین چنان که بنت اشاره می کند، پسامدرن تأثیر بسیار متفاوتی بر هویت آدمیان به جای گذاشته است. زیرا این دیدگاه بر آن است پسامدرن به فقدان یا چندپارگی «ضمیر نفس یا خود» نمی انجامد بلکه تأثیری آزادی بخش بر افراد دارد. ضمیر پسامدرن، ضمیری است که آزاد و رها از قید و بندهای ساختاری جامعه ی مدرن، دست به عمل می زند و دیگر خبری از محدودیت ها و فشارهایی که برای ابراز و بیان هویت و فردیت تحمیل می شود، نیست. پس از این نظرگاه، ویژگی اصلی پست مدرنیته، همانا قدرت یافتن سوژه ی فردی است که امکان برساختن هویت هایی را پیدا می کند که از موانع و محدودیت های طبقه و سنت رها می شود. به تعبیر مایک فدرستون، در جامعه ی پسامدرن، آزادی مصرف همان آزادی انتخاب هویت شخصی و پذیرش یک تصویر و قریحه مطابق با ترجیحات شخصی است. (فدرستون، ۱۹۹۵: ۶۳-۶۵)
نتیجه ای که از نظریه ی فدرستون می توان گرفت این است که اگر هویت های پسامدرن با بهره گرفتن از اقلام و منابع مصرفی شکل می گیرند، پس دیگر نمی توان هویت را امری ثابت دانست بلکه باید برساخته ی سیال تری به شمار آورد که می تواند هر لحظه و در شرایط متفاوت پالایش و تغییر یابد.
۴-۳-۴ جنبش های اجتماعی جدید طبق تحلیل های جامعه شناختی:
بخشی از تحلیل های نظری پست مدرن های چپ درباره ی جامعه، بر «موقعیت پسااجتماعی» و «پایان امر اجتماعی» متمرکز شده است. بدیهی است در این وجه بحث جامعه زدایی مطرح می شود و این مسأله می تواند به «سر فرو بردن افراد در لاک زندگی خصوصی منجر شود.» جامعه شناسی جدید که از این رخدادها و مبانی نظری در معرض فشار قرار گرفته، به تعبیر آلن تورن اعتراف می کند که «واژه ی اجتماعی دست و پایشان را بسته است.» (تورن، ۱۳۸۵: ۳۲۱)
از این رو، مقوله ی پسااجتماعی را بر نوعی حرکت جدید علیه شکل های پیشین جامعه شناسی، سوق دادن گرایش آن بر مسائل خارج از اجتماع همچون بقای کره ی زمین، فقر، نژادپرستی و مواد مخدر اطلاق می کنند. در این وضعیت ها، ماهیت و عمل جنبش های اجتماعی جدید اهمیت پیدا می کند. این جنبش ها بنا به استدلالی که کیت نش آورده جدید هستند. آنها مجموعه ی متنوعی از علایق را مدنظر دارند: حقوق مدنی، زنان، زیست محیط، صلح، بومی گرایی و همجنس خواهی؛ دیگر آن که غیرابزاری اند. چرا که بیانگر نگرانی های جهانی اند و نه ابزار صرف یک گروه اجتماعی خاص به معنای ایدئولوژیک. این جنبش ها به معنای متأخری هم جدیدند. به این دلیل که به سوی جامعه ی مدنی جهت گیری شده اند نه دولت. (نش، ۱۳۸۰: ۱۳۱)
بنابراین جنبش های اجتماعی به عنوان یک موضوع مطالعه باعث زیر سؤال رفتن مدل های استدلالی جامعه شناسی قدیم می شوند. چرا که می دانیم این مدل ها به جامعه به سان پدیده ای نگاه می کنند که صرفاً حول محور دولت-ملت ها سازمان می یافت. با وجود این که در این وضعیت جدید، دیگر آن حضور متصلب و فراگیر مبارزه ی طبقاتی که مورد علاقه ی چپ های قدیم بود، سلطه ندارد اما برخی پسامدرنیست های اثباتی با اصرار بر این که رادیو، تلویزیون و روزنامه عوامل انفجار و تکثیر عمومی جهان بینی ها شده اند، به گفته ی دیوید لایون به گسترش و تکثیر حوزه ی عمومی مقاومت مدد رسانیده اند. بنا به ملاحظه های انتقادی، تفکر پسامدرن به دلیل جنبه ی ضد اقتدار و ضد سلطه اش واجد یک بعد انتقادی قوی و ضدهژمونیک است. «از این نظر می تواند در نقد گفتارها، رویه ها و نهادهای اجتماعی، ابزاری مفید تلقی گردد و این مفید بودن به طور خاص، برای جنبش هایی که در پی نقد و دگرگون ساختن پایه های فکری جامعه هستند، بیشتر است.» (مشیرزاده، ۱۳۸۲: ۳۸۷)
اکنون ما پا به موقعیتی می گذاریم که جیانی واتیمو آن را «تکثر ظاهراً مقاومت ناپذیر» جنبش ها می نامد و با اشاره به حضور جنبش های اجتماعی جدید، از صورت هایی از دموکراسی بازتر و آشکارتر حمایت می کنند. از منظر اثباتی، این دسته از متفکران بر «انتخاب آزاد، گشودگی، تعادل، آزادی، فردمحوری و بعضی از شکل های فردگرایی تأکید می ورزند.» (روسنائو، ۱۳۸۰ : ۱۶۹)
بخشی از نظریه پردازان پسامدرن چپ، در تحلیل های خود درباره ی سیاست، متأثر از آرای میشل فوکو هستند؛ در حالی که در آرای فوکو «سوژه» و «خود» مخلوق قدرت است؛ همین مخلوق سازوکار میکروفیزیک قدرت و در نتیجه مخلوق ساختارهای فرایند متعارف سازی است که با انسان، همچون یک شیء (ابژه) معامله می کند اما به تفسیر آلن تورن، او در نهایت می خواهد سوژه ها را به مقاومت در برابر قدرت فرا بخواند. اما این صورت بندی مقاومت، سرشار از حضور دگرباره ی طردشدگان پارادایم جامعه ی مدرن مثل زنان و تهیدستان، دیوانگان و قربانیان استعمار که در دل جنبش های نوین بال و پر گرفته اند. (اسنو و دیگران، ۲۰۰۷: ۵۵۳-۶۹۴)
فوکو به جنبش های اجتماعی جدیدی در موقعیت پسامدرن اشاره می کند که از سوژه در برابر دولت دفاع می کنند. آثار او شامل صفحاتی است –مثل تاریخ جنون و مراقبت و تنبیه که صدای غرش شورش را در حیات اجتماعی به گوش می رساند. معنای فوکویی جنبش های اجتماعی، چنان که تورن تفسیر می کند، چنین است: «دیگر نیروی نزاع وجود ندارد، تنها چیزی که وجود دارد حاشیه نشینی (اقلیت و اغیار مطرود) و ضدفرهنگ (جنبش های جدید اجتماعی) است و اینها البته با تنازع اجتماعی متفاوت است.» (تورن،پیشین: ۲۹)
پس با توجه به اهمیت جنبش های جدید در عرصه هایی چون بوم شناسی، محیط زیست، فمنیسم، ملی گرایی و امکان گسترش دموکراسی در سطح جهانی و برخی جنبش های مقاومت در عرصه ی مبارزه با ستم پیشین امپریالیسم سفید غربی، سطح جامعه انتظار زایش صورت های جدید هویت را دارد. به این ترتیب چنان که دوسرتوی جامعه شناس آشکار ساخته، این ها وجهی از تکنیک های مبارزه در سطح زندگی هر روز است. او می گوید: «شاید ما نتوانیم جهان را تغییر دهیم اما حداقل می توانیم به مهاجرت در سراسر محیط فرهنگی پرداخته، از تمامی محصولات و تجربیات در دسترس، نصیبی برچینیم. خلاصه، زندگی هر روز با موضوع اقدام علیه نظام (متصلب) سروکار دارد.» (به نقل از گلن وارد،۱۳۸۳: ۲۹۳)
عکس مرتبط با محیط زیست
در طیف چپ های پسامدرن از جمله کسانی که مدعی اند می توان از همین ضدجنبش ها به معنای فوکویی کلمه در جهت مبارزه با ستم بهره برد، حتی اگر ماهیت دگرگونی های بنیادین، معنای خود را از دست داده باشد، می توان به آنتونیو نگری و مایکل هارت اشاره کرد. این دو در آثاری چون امپراتوری(۱۹۹۰)، مارکس فراسوی مارکس(۱۹۸۲)، مالتیتود(۲۰۰۴) ضمن تأیید شرایط اجتماعی جامعه ی پسامدرن، پسافوردیسم، پساصنعت گرا و پساامپریالیسم و تأیید جهانی شدن برآنند در عصر واگشت ها و گسست های حاصل از جامعه ی جهانی شده، می توان جنبش های جهانی مقاومت به راه انداخت. به عقیده ی ایشان جنبش های مقاومت می توانند از طریق امکانات دنیای کنونی با این حرکت همراه شوند. جنبش مقاومتی که این دو از آن حمایت می کنند، مالتیتود[۲۵] نام گذاری کرده اند که به معنای انبوه خلق و انبوهه و کثرت معنا می دهد. (نگری، ۱۳۸۴: ۲۱-۹)
به عقیده ی نگری، کنش سیاسی در جهت دگرگونی و آزادی فقط می تواند بر مبنای مالتیتود عملی گردد. «مالتیتود اما واحد نیست، متکثر و چندگانه است. مالتیتود مفهومی از تفاوت های نژادی، جنسی و جنسیتی نیز هست؛ دنیایی که در آن تفاوت ها خود را آزادانه بیان می دارند، مالتیتود است.» (نگری،۱۳۸۷: ۱۲۱-۱۳۲)
در کتاب مالتیتود، نویسندگان تلاش می کنند به منظور حفظ فاصله ی خود با مباحث جامعه شناسی سیاسی در پارادایم مدرن، این مقوله را از واژگان مردم، توده، طبقه یا طبقات جدا کنند. مردم به طور سنتی در پارادایم جامعه شناسی مدرن، یک مفهوم یکپارچه است. «جمعیت» البته توسط انواع مقاومت ها مشخص می شود اما «مردم» آن گوناگونی ها را به یکپارچگی فرو می کاهد؛ بنابراین از آن تنها یک هویت واحد
می سازد. پس «مردم» بیان امری واحد است. مالتیتود اما بی شمار است. «مالتیتود از تفاوت های درونی بی شماری تشکیل شده است که هرگز نمی توانند به یکپارچگی یا هویت یگانه فروکاهند: فرهنگ ها، نژادها، قومیت ها، جنسیت ها، تمایلات جنسی متفاوت، شکل های متفاوت کار، راه های متفاوت زندگی، نگاه های متفاوت به دنیا و آرزوهای متفاوت. مالتیتود (در واقع) کثرتی از این تفاوت های یکتاست.» (نگری و هارت،۱۳۷:۱۳۸۷)
مالتیتود همچون شکلی متکثر از یک «لحاف چهل تکه[۲۶]» است. نگری و هارت با اعلام این موضع گیری چپ در تلاش برای آنچه اسلاوی ژیژک، صدور «مانیفست کمونیستی» جدید نامیده است، خود را وامدار تلقی های مقاومت، از آرای آن بخش از نظریه های پارادایم پسامدرن می دانند که تحت افکار ژان فرانسوا لیوتار، قابل بیان است. چنان که در کتاب مارکس فراسوی مارکس: درس هایی درباره ی گروندریسه به تمایز خطوط فکری دو طیف پسامدرن راست و چپ اقدام نموده است. از نظر نگری، متفکران پسامدرن مکتب جبرگرای بودریار، تمام کشمکش های اجتماعی را فروغلتیده در «گودال سیاه» وانمودگی[۲۷] و دستکاری اطلاعاتی[۲۸] می دانند و به هیچ امکان کنش اجتماعی اعتقادی ندارند در حالی که طیف دیگری تحت تأثیر لیوتار و فوکو، ضمن ستایش تنوع و تکثر حاصل از جهان اطلاعاتی جدید، نیروی بالقوه ی کارگران و سایر سرکوب شدگان اجتماعی را در ارتباطات ناهمگون و دمکراتیک تشخیص می دهند و امیدوارند با بهره گرفتن از فرصتی که جهان شبکه ای به دست می دهد، به آن چه زمانی اسپینوزا «دمکراسی مطلق» می نامید، دست یابند. نگری با اطلاق اسپینوزا به مثابه ی یک متفکر ضداندیشه ی واقعی در پارادایم مدرن، تصریح می کند که او در اندیشه های خود، دمکراسی ای را طلب می­کرد که تجلی فعالیت آفریننده ی انبوه خلق (مالتیتود) باشد. «نه مجموعه ای که باید سازمان دهی شود و تحت سلطه درآید – مثل حیوان وحشی ای در اندیشه ی هگل یا عوام تحت سلطه در نظر تامس هابز» (نگری،۱۳۸۶: ۶۸-۶۷)
۵-۳-۴ فرسایش نهادها و ظهور فرانهادها:
از جمله تغییرات جامعه ای در پسامدرن، فرسایش قدیمی ترین عنصر و نهاد مدرن یعنی دولت و نهادهای وابسته به آن است که اکنون نزدیک به چهار سده از عمر آن می گذرد. حضور و بروز فرایندهای پست مدرنیزاسیونی در عرصه ی اقتصاد و فرهنگ چنان که گیبینز و بوریمر بر آن اصرار دارند. هماوردخواهی اقلیت ها از طرف دیگر، طبق فرمول سیاست تفاوت که متفکران پسااستعمار[۲۹] در پی آنند نه تنها تجدید نظری اساسی در شاکله ی دانش سیاسی مدرن از حاکمیت، اقتدار و مشروعیت و نسبت دولت و اجتماع را فراهم آورده بلکه به چالش با جایگاه دولت به مثابه مهمترین و قدیمی ترین عنصر جامعه شناسی رفته است. دولت پیشامدرن در چارچوب ساحت ارگانیکی خود و دولت-ملت مدرن که رویکرد و بافتی مکانیکی دارد، رو به فرسایش نهاده اما اینک دولت مدرن نیز خود در معرض فشارهای بیرونی و درونی شدید قرار دارد. درست تر است که همچون دیوید هلد بگوییم «قوای دولت-ملت مدرن را فرسوده است.» (بوریمر، ۱۳۸۱: ۱۷۵-۱۵۵)
یکی از مباحث محوری در گفتمان امروزی جامعه شناسی سیاسی (پارادایم پسامدرن)، فرسایش دولت (قدیمی ترین نهاد) و ظهور فرانهادها یا انبساط جامعه ی مدنی است. در آثار بسیاری که با این رویکرد نوشته شده، تقلیل نقش دولت و دخالت زدایی از آن و در مقابل، تأکید بر نقش و اهمیت تشکل های اجتماعی و مدنی دیده می شود. با این تحول، کارویژه های دائمی دولت؛ چون وظیفه ی ایجاد رفاه و عدالت و بسیاری خدمات یا مسئولیت هایی که به اقتدارگرایی آن منجر می شود، از میان رفته است. در عین حال از آنجا که نویسندگانی چون لش و اوری جهانی شدن اقتصاد را به مثابه روندی از پسامدرنیزاسیون در نظر گرفته اند، خود این تحول نیز به تضعیف مرزهای حاکمیت ملی، ناتوانی دولتها در هدایت امور سیاسی و اقتصادی و در نتیجه، هر چه کوچکتر شدن آن انجامیده است. همچنین با بین المللی شدن فزاینده ی سرمایه و خروج کنترل کامل اقتصاد از مدیریت لویاتانی دولت و دیوانسالاری آن، جایگاه مرکزی دولت زوال یافته و با توجه به این که امکان نظارت و اشراف بر حیات جامعه محدود می شود، نهادهای متعدد می توانند فارغ از ملاحظات دولتی پدیدار شوند و این مسأله چالش های جدی پیش روی دولتها می گذارد. چنان که دولتها به سختی قادر به تعیین مرزهای متصلب اقتصادی، امنیتی، سیاسی و فرهنگی میان خود و دیگران هستند. (بک، ۲۰۰۰: مقدمه)
پس اگر پارادایم مدرن، شاهد حضور سنگین دولت در فضای سیاسی جامعه است، اینک دولت نقش خود را به عنوان کارگزار بزرگ از دست می دهد. گویی « دولت با زمان همخوانی ندارد و با نیروهایی مواجه است که دیگر از عهده ی مهارشان برنمی آید.» (گمبل، ۵۰:۱۳۸۱)
با تحولات حاصل از جهانی شدن اقتصاد و فرهنگ، نه تنها دولت بلکه انگاره های کلاسیک سیاست چون دمکراسی، مشروعیت و فرمانفرمایی نیز متزلزل می شوند. اکنون باید گفت دولت خود «یکی از بسیار نهادهایی است که جامعه را سازمان می دهد.» (گنو، ۱۳۸۰: ۲۲)
در دو سه دهه ی گذشته، این بحث در چارچوب نظریه های راست جدید (نئولیبرالیسم) مطرح گردید که طی آن گفته می شود دولت می باید بخش عمده ای از مسئولیت های خود را به مردم واگذار کند و خود نسبت به آن تکالیف پاسخگو نباشد. امروزه برخی منتقدین معاصر، دولت را عرصه ی بین المللی مسئولیت سازمان یافته می دانند. از سوی دیگر، فشارهای فزاینده ی جهانی شدن مثل ظهور سازمان های فراملی و چندملیتی، چنان اهمیت می یابند که با تنوعی از نهادها و جنبش های فرا مرزی خود، اینک تهدیدی برای استقلال و خودمختاری دولت های ملی فراهم کرده اند.
نهادهای برآمده پس از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون، هرچند با هدف کاهش کشاکش های جهانی شکل می گیرند، اما به تدریج حاکمیت عالی دولت-ملت را به زوال می کشانند. از این نظر، اگر پیشتر جامعه شناسی سیاسی مجموع نهادهایی را دولت تلقی می کرد، اینک به قول کیت نش، قدرت دولت میان انواع نهادهای ملی و فراملی متکثر و باز توزیع شده است. (نش،۸۱:۱۳۸۰)
پس چندملیتی شدن[۳۰]، تفاوت خواهی، شبکه ای شدن متقابل تصمیم گیری، حیات دولت مدرن را از چارچوب انحصاری بودن[۳۱] خارج می سازد. زیرا شکل گیری هویت فرهنگی و اقتصادی و سیاسی غیر طرد گرا، نه تنها همزیستی و تعامل در درون جامعه را ضروری کرده است، بلکه برداشت های قراردادگرایانه ی پیشین را تضعیف می کند که بر اساس آن دولت مدرن، خود را برقرار و استیلایش را هموار کرده بود. جامعه شناسی پسامدرن با فاش سازی شرایط استیلای پیشین دولت و امکان بررسی فضا یا فضاهای جدید بیرون از ساختار محدود دولت، بر آن است تا خوش باوری مدرن «بار سنگین» یا «مسئولیت دولت» را همچون استعاره ی «صومعه ی تلم[۳۲]» دود کرده، به هوا بفرستند. گویی آن دیوارهای ضخیم و غول آسای حاکمیت، به سان دژهای قلعه های قرون وسطایی فرو ریخته است. آن لحظه وستفالیا متولد شد و اینک پدیداری و زایش وستفالیاهای متعدد.
با توضیحاتی که پیشتر آمد درمی یابیم که موقعیت پست مدرن از منظر فرهنگی و جامعه شناختی با جامعه پساصنعتی، افزایش رسانه ها، جهانی شدن امور و مصرفی شدن سرمایه داری متاخر معنا می یابد. در ادامه نشان می دهیم موقعیت پست مدرن از طریق رسانه ها چگونه به تخریب هویت مدرن (ناسیونالیسم) کمک می کند.
۴-۴جمع بندی فصل:
به طور کلی وضعیت پسامدرن را به عنوان «شکاکیت به فرا روایت ها» تعریف کرده اند. این شرایط بیان فضای فرهنگی-فکری جدیدی است با درون مایه ها، مشغله ها و پیش انگاشت های انتقادی که اساساً به مثابه ی گسست از پارادایم مدرن در نظر گرفته می شود. به عقیده ی برخی اندیشمندان، چه بسا پسامدرن بیشتر به امر جامعه شناسانه مرتبط است، چون ما را نسبت به برخی تغییر جهت های بین المللی بی اندازه مهم اجتماعی و فرهنگی هشیار می کند. در این بخش، به منظور درک و فهم تغییر جهت های مهم اجتماعی و فرهنگی بر آن شدیم تا با فرض گرفتن «چرخش پسامدرن» از منظر مطالعات جامعه شناختی، ویژگی های این دوره را از زوایای مختلف بررسی کنیم. هدف از این امر، اثبات وجود شیوه هایی از زندگی و امر اجتماعی متفاوت با آنچه در پارادایم سنتی و مدرن بود که این امر نیازمند بررسی جامعه شناختی است. از این رو، پس از ارائه ی توضیحاتی مختصر در باب پسامدرن و نسبت جامعه شناسی با آن، به بررسی برخی موضوعات چون مصرف گرایی، مفهوم جامعه ی پساانقلابی، مسأله ی هویت و ظهور جنبش های اجتماعی جدید به عنوان ویژگی های بارز آن پرداخته شد. بنابر آنچه تا بدین جا گفته شد، دریافتیم که رسانه ها کارکرد متفاوتی را در عصر پسامدرن نسبت به دوران اولیه خود در بحث هویت در پیش گرفته اند. در فصول آتی قصد داریم نشان بدهیم تا این کارکرد در جهت گسست و چند پاره کردن هویت بوده است.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

 

 

 

فصل دوم
شکاف اطلاعاتی و شکنندگی هویت

۱-۵ مقدمه:
امروزه تغییرات در فناوری ارتباطات به سرعت رخ می دهد، به طوری که بیشتر از یک «انقلاب ارتباطی» صحبت می شود. در جریان این انقلاب ارتباطی، جوامع انسانی با پشت سر گذاشتن دوران صنعتی در حال ورود به دوره ی جدیدی هستند که آن را «جامعه اطلاعاتی» نامیده اند.
بسیاری از صاحب نظران اطلاعات را عاملی تعیین کننده برای پیشرفت در دنیای امروز می دانند. در واقع، اطلاعات یک منبع است. یک ضرب المثل قدیمی می گوید دانش قدرت است و این به این معنی است که آگاهی توانایی انجام کار و بهره گیری از آن فرصت هایی را فراهم می آورد. با وجود این، آشکار است که آگاهی، مثل دیگر انواع ثروت، در جامعه به گونه ای برابر توزیع نشده است. افرادی که با فقر مالی دست و پنجه نرم می کنند، به علت گران بودن فناوری های جدید اطلاعاتی و به تبع آن محروم شدن از اطلاعات اغلب از نظر اطلاعاتی فقیر هستند. می توان گفت از نظر اطلاعات، دارا و ندار وجود دارد، همان طور که از جهت ثروت مادی، دارا و ندار وجود دارد. پس عدم توزیع برابر فناوری های جدید اطلاعاتی به علت گران بودن آن و این احتمال که افراد دارای تحصیلات عالیه از آن استفاده می کنند، به نوعی گسترش شکاف میان «داراها » ی اطلاعاتی و «ندارها» ی اطلاعاتی کمک می کند و در نتیجه می تواند منجر به نوعی شکاف آگاهی شود.
جریان اطلاعات و شکاف اطلاعاتی، منعکس کننده ضرورت های سرمایه داری و منافع سرمایه داران و به تبع آن زمینه ساز امپریالیسم فرهنگی است. در بحث از امپریالیسم فرهنگی می توان گفت که کشورهای امپریالیست اقتصادی (سرمایه دار) با دسترسی به فناوری های نوین اطلاعاتی به سلطه فرهنگی و همانند سازی فرهنگی که یکی از مخرب ترین و خطرناک ترین انواع سلطه است، می پردازند. این نوع سلطه، ملتها را از درون و ارزش متعالی خود خالی می کند و پذیرای سلطه دیگری می کند. همین طور امپریالیسم فرهنگی زمینه ساز خاص گرایی های فرهنگی و رواج هویت فرهنگی مصرف گرا می شود. برای درک بهتر نقش رسانه ها در ایجاد شکاف اطلاعاتی ناگزیر از طرح مفهومی به نام جامعه اطلاعاتی هستیم که زندگی و زمانه ی ما حول آن معنا می یابد، کلیتی که جز به جز توسط رسانه ها و الزامات سرمایه داری ایجاد شده است.
۲-۵جامعه ی اطلاعاتی:
برای مشخص کردن نوع جامعه ای که تحت تاثیر استفاده از تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی قرار دارد، مفاهیم گوناگونی وجود دارد. یکی از رایج ترین مفاهیم، مفهوم «جامعه اطلاعاتی[۳۳]» است. این مفهوم توسط جامعه شناس معروف، دانیل بل مطرح شد و به این معناست که دانش و اطلاعات در حال تبدیل به عوامل کلیدی در توسعه اقتصادی و اجتماعی است. (معتمدنژاد، ۱۳۸۹: ۵۱)
که البته این مهم، تحت تاثیر نوآوری های تکنولوژیکی به ویژه در بخش اطلاعات به وقوع پیوسته است. به زعم بل، عصر اطلاعات بیانگر جامعه پساصنعتی است و پساصنعتی گرایی در شکل گسترده خود همچون جامعه اطلاعاتی مورد توجه قرار می گیرد. (وبستر،۱۳۸۲: ۵۳)
کتاب فرارسیدن جامعه پساصنعتیِ او به زیبایی تمام با تحولات انفجارآمیز فناوری هایی که در اواخر دهه ۷۰ میلادی جوامع پیشرفته را به لرزه درآورد، مقارن شده بود. تحت تاثیر ورود ناگهانی و غیرمنتظره ی فناوریهای حیرت انگیز میکروالکترونیکی که به سرعت اداره ها، فرایندهای صنعتی، مدارس و خانه ها را تحت نفوذ درآورده بودند و به نظر می رسید که کامپیوتر به زودی همه جا را می گیرد.
بل با بیان اینکه ما در حال ورود به نظامی نوین هستیم، به بحث درباره ی دو نوع جامعه صنعتی و پساصنعتی می پردازد. به عبارت دیگر، تبدیل جامعه ی مبتنی بر تولید کالاها به یک جامعه ی مبتنی بر تولید و عرضه ی خدمات. ترجمان این امر در نزد بل عبارتست از «جامعه خدماتی همان جامعه پساصنعتی است.» (وبستر، پیشین: ۶۲)
سرشت کلی جامعه اطلاعاتیِ پسامدرن در موارد زیر قابل بررسی است:

 

 

در جامعه اطلاعاتی «کامپیوتر» فناوری ابداعی، و هسته توسعه این جامعه و کارکرد بنیادی آن جایگزینی و امتداد کار ذهنی انسان است که به سرعت نیروی اطلاعات را گسترش می دهد و تولید انبوه شناخت، اطلاعات منظم، فناوری و دانایی را ممکن می سازد.

در این جامعه، شبکه ها و بانک های اطلاعاتی یا به عبارت دیگر رسانه ها جایگزین کارخانه ها به عنوان نماد اجتماعی و مرکز تولید و توزیع کالاهای اطلاعاتی شده است.

در این جامعه، مرز دانایی، بازار بالقوه و افزایش امکانات حل مسئله و توسعه ی فرصتها در جامعه یعنی تداوم و پویایی در حال توسعه، عامل اصلی گسترش بازار اطلاعات است.

در جامعه ی اطلاعاتی، صنایع اصلی اولیه، صنایع فکری و هسته ی آن صنایع دانایی است. صنایع مربوط به اطلاعات به عنوان گروه چهارم به ساختار صنعتی اولیه، ثانویه و درجه سوم اضافه می شود. این ساختار تشکیل دهنده ی ماتریس صنایع اطلاعات محور بر محور عمودی و بهداشت، مسکن و صنایع مشابه بر محور افقی است.

در جامعه صنعتی، مهمترین نهاد فعالیت اجتماعی، بنگاه های اقتصادی بودند اما در جامعه ی اطلاعاتی اجتماعات مستقل یعنی گروه های اقتصادی-اجتماعی مهمترین نهاد فعالیت اجتماعی تلقی می شوند که همان جامعه مدنی مستقلی است که از ویژگی هایی چون اولویت زیرساخت های آن، سرمایه ی عمومی و سرمایه انسانیِ دانایی محور و چارچوب بنیادی شامل اصل هم کنشی و سودمندی اجتماعی[۳۴] برخوردار است.

جامعه صنعتی جامعه ای دارای قدرت متمرکز و طبقات سلسله مراتبی بود. اما جامعه اطلاعاتی جامعه ای چندمرکزی، مستقل و مکمل است که به صورت افقی عمل کرده و نظم اجتماعی را از طریق کارکردهای مستقل از هم ولی مکمل حفظ می کند.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 262
  • 263
  • 264
  • ...
  • 265
  • ...
  • 266
  • 267
  • 268
  • ...
  • 269
  • ...
  • 270
  • 271
  • 272
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • سنجش تراکم کلمات کلیدی در وب ‏سایت کتابخانه ‏های دانشگاه ‏های تابعه وزارت علوم شهر تهران- قسمت ۱۱
  • تاثیر مصرف کوتاه مد ت مکمل کراتین مونوهیدرات به همراه تمرین تخصصی والیبال بر توان هوازی و بی هوازی والیبالیست های باشگاهی ارومیه۹۳- قسمت ۵
  • مدل سازی استراتژی های بازاریابی بین المللی در ارتباط با محصولات با فناوری سطح بالا (مطالعه موردی شرکت¬های ایرانی فعال در زمینه نانوفناوری)- قسمت ۷
  • تاثیر آموزش « راهبرد پرسشگری متقابل هدایت شده در گروه همتایان » بر تفکر انتقادی دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی- قسمت ۶
  • استفاده از منابع پایان نامه ها درباره ارزیابی کشت مخلوط افزایشی آفتابگردان با لوبیا چشم بلبلی و سویا ...
  • مقایسه خود پنداره تحصیلی، خود کارآمدی تحصیلی، عزت نفس و اضطراب امتحان- قسمت ۹
  • سنتز، شناسایی کمپلکس¬های جدید دارویی از گالیم، قلع و تیتانیم و مطالعات کلینیکی تعدادی از آن¬ها در درمان برخی رده¬های سلول¬های سرطانی- قسمت ۴- قسمت 2
  • بررسی مبانی فقهی روابط مسلمانان با غیر مسلمانان از منظر قرآن کریم و سیره نبوی(ص)- قسمت ۴
  • بررسی اثربخشی الگوی درمانی کاهش استرس براساس ذهن آگاهی (MBSR) در کاهش نگرانی بیمارگونه- قسمت ۷- قسمت 2
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها در مورد بررسی تأثیر سیستم مدیریت برند بر میزان رقابت پذیری بانک- ...
  • مقایسه میزان آلاینده‎های خروجی از اگزوز دونوع خودروی سبک تولید داخل- قسمت ۳
  • دانلود پروژه های پژوهشی در رابطه با آسیب شناسی روابط دولت و نهادهای مدنی در منطقه خلیج فارس ...
  • دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | مبحث دوم: طرفین عقد رهن دریایی و بررسی حقوق و تعهدات ایشان – 4
  • حمله روسیه به گرجستان از منظر حقوق توسل به زور- قسمت ۸
  • تحلیل تطبیقی نمایشنامه فاوست اثر گوته و داستان شیخ صنعان ۹۳- قسمت ۶
  • پژوهش های پیشین درباره :مطالعه ساختارهای هنجاری و تاثیر آن در رقابت منطقه ای ...
  • مقایسه سطح کیفیت زندگی و عوامل موثر بر آن میان کودکان آزار دیده و کودکان عادی ۱۴ -۱۰ سال شهرستان بیرجند در سال ۱۳۹۱- قسمت ۲
  • نقش معافیت های های مالیاتی برتوسعه باشگاه های کوچک ورزشی از دیدگاه مدیران باشگاه ها و کارشناسان ورزشی شهر اصفهان- قسمت ۵
  • بررسی ابعاد حقوقی استخراج گاز از میادین مشترک با تاکید بر میادین مشترک ایران- قسمت ۹
  • رابطه ی اضطراب امتحان با عملکرد تحصیلی و انگیزه ی پیشرفت تحصیلی دانشجویان در مراکز علمی کاربردی بهزیستی- قسمت ۳
  • نحوه اثرگذاری جهانگردی بر وقوع یا عدم وقوع جرم- قسمت ۴
  • دانلود مطالب پژوهشی با موضوع بررسی میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره نقش ژئوپلیتیک بنادراستان گیلان- فایل ۳
  • بررسی سطح اهانت آمیزی واژه های زبان فارسی- قسمت ۸
  • نحوه اجرای مالیات بر ارزش افزوده و مقایسه آن با کشورهای سوئیس و ایالات متحده آمریکا- قسمت ۹
  • دانلود فایل های پایان نامه با موضوع حل مسئله زمانبندی پروژه با محدودیت منابع به وسیله الگوریتم بهینه ...
  • تعيين ارتباط بین کیفیت زندگی کاری (QWL) و تعهّد سازمانی کارکنان بانک ملی استان گیلان در سال 90-91- قسمت 33
  • بررسی رابطه هوش معنوی با سلامت روانی و سبک های دلبستگی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد واحد دلفان
  • تاثیر محلول پاشی کود اوره و تراکم بوته بر روی رشد و نمو سورگوم علوفه ای در شرایط آب و هوایی شهرستان کوهدشت- قسمت ۵
  • نگارش پایان نامه در مورد فردوسی در شاهنامه- فایل ۴۶

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان