مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
تاثیر ویژگی‌های کمیته حسابرسی بر ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری- قسمت ۵
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

رعایت قوانین، مقررات و الزامات در شرکت،
 

وجود برنامه راهبردی و پیگیری اجرای راهبردهای شرکت در راستای دست‌یابی به اهداف کلی و عملیاتی،
 

وجود منشور اخلاقی سازمانی و پایبندی مدیریت ارشد و کارکنان به آن،
 

پیگیری آثار تغییرات صورت گرفته در قوانین و مقررات مربوطه بر فعالیت شرکت، و
 

پیگیری گزارش‌های دریافتی مبنی بر عدم رعایت قوانین، مقررات و الزامات شامل مصوبات هیئت‌مدیره.
 

۶) گزارش‌دهی
اهم مسئولیت‌‌های کمیته حسابرسی نسبت به گزارش‌دهی، به شرح زیر است:

 

 

ارائه گزارش در خصوص عملکرد واحد حسابرسی داخلی و حسابرسی مستقل به هیئت مدیره شرکت،
 

تدوین گزارش فعالیت سالانه کمیته حسابرسی حداقل شامل معرفی اعضا و سوابق آن‌ ها، اهم وظایف، فعالیت‌های انجام شده، دستاوردها و برنامه‌های آتی جهت درج در گزارش فعالیت هیئت‌مدیره به مجمع عمومی،
 

ارائه سایر گزارش‌های لازم به هیئت‌مدیره در چارچوب این منشور.
 

در صورت وجود موارد با اهمیتی از عدم توافق کمیته حسابرسی و هیئت‌مدیره، هیئت مدیره مکلف است موضوع را در گزارش کنترل‌های داخلی توضیح دهد.
۷) سایر مسئولیت‌ ها
اهم سایر مسئولیت‌های‌ کمیته حسابرسی، به شرح زیر است:

 

 

نظارت بر اطلاعات، شرایط و رعایت الزامات مرتبط با معاملات با اشخاص وابسته،
 

کسب اطمینان معقول نسبت به سلامت، قابلیت اعتماد و به موقع بودن سایر گزارش‌های تهیه شده برای انتشار به خارج از شرکت،
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
 

 

حضور رئیس کمیته حسابرسی در مجمع عمومی جهت پاسخگویی به سوالات سهامداران،

 

کسب اطمینان معقول از آگاهی هیئت مدیره از موضوعاتی که ممکن است اثر با اهمیتی بر وضعیت مالی یا امور مرتبط با فعالیت شرکت داشته باشد،
 

تعامل با سایر کمیته‌‌­های هیئت مدیره،
 

ارزیابی منظم عملکرد کمیته اعم از عملکرد هر یک از اعضا و کمیته، و
 

انجام سایر فعالیت‌هایی که به این منشور مربوط می‌شود، بنا به درخواست هیئت‌مدیره(منشور کمیته حسابرسی، ۱۳۹۱).
 

۲-۶- مزایای وجود کمیته حسابرسی
ایجاد کمیته حسابرسی مزایای زیر را به همراه دارد:
– مرور عینی صورتهای مالی توسط فردی مستقل از مدیریت که باعث افزایش اعتماد عمومی نسبت به اعتبار صورتهای مالی و بهبود عملیات گزارشگری مالی می‌شود.
– کمیته حسابرسی باعث تحکیم استقلال حسابرسان داخلی و مستقل از زمانی که آنها به طور مستقیم با کمیته حسابرسی ارتباط دارند، می‌شود.
پرایس واتر هاوس[۱۸] معتقد است اکنون بر سرمایه‌گذاران، تحلیل‌گران و قانون‌گذاران مشخش شده است که کمیته‌های حسابرسی کمک بزرگی به کیفیت گزارشگری مالی می‌کنند. کمیته‌های حسابرسی تبدیل به ابزاری مهم برای شرکتها شده‌اند تا قابلیت اعتماد روند گزارشگری مالی را نظارت نمایند. یک راه افزایش اعتماد عموم نسبت به صورتهای مالی دخالت مستقیم هیئت مدیره در روند حسابرسی و صحت اطلاعات مالی گزارش شده می‌باشد.
کمیته‌های حسابرسی به عنوان مکانیسم‌های نظارتی تلقی می‌شوند که عدم تقارن اطلاعاتی بین اعضای هیئت مدیره داخلی(مدیریت) و خارجی(غیرمدیریت) را کاهش می‌دهند.(الچینیشر و شیلدز، ۱۹۸۵؛ و پینکاس و همکاران، ۱۹۸۹[۱۹])
وجود کمیته حسابرسی موثر به نفع حسابرسان مستقل می‌باشد. کمیته حسابرسی متشکل از مدیران خارج از شرکت استقلال و اثربخشی حسابرسان را بالا برده و موجب کشف بیشتر مشکلات می‌گردد(داکویلر و همکاران[۲۰]).
۲-۷- وظایف و تعهدات کمیته حسابرسی
به دلیل الزامات دولتی، بورس اوراق بهادار ایالات متحد ملزم به تصویب قوانینی به منظور تقویت کمیته حسابرسی و به تبع آن حمایت از حقوق سرمایه‌گذاران است. در دسامبر ۱۹۹۹، بورس اوراق بهادار قوانین جدیدی را بر مبنای پیشنهادهای کمیته بلوریبون برای بهبود اثربخشی کمیته حسابرسی شرکت‌ها صادر کرد. بر اساس این قوانین، کمیته حسابرسی ملزم بود:
۱٫صورتهای مالی حسابرسی شده را با حضور مدیران مجددا بازنگری کند. ۲٫ در خصوص موارد مهم و خاص از قبیل عدم‌توافق با مدیریت در خصوص بکارگیری رویه‌های حسابداری و روش‌های مورد استفاده برای مبادلات غیرمعمول و مهم با حسابرسان رایزنی کند. ۳٫ تاییدیه‌ی کتبی از حسابرسان در خصوص استقلال آینده‌ی آنها دریافت کند. ۴٫ گزارشی در خصوص انجام وظایف محوله‌ی پیش گفته صادر کند.

قانون ساربینز- آکسلی در سال ۲۰۰۲، تغییراتی در این وظایف اعمال کرد و وظیفه‌ی انتخاب و نظارت بر کار حسابرسان مستقل شرکت به وظیفه این کمیته افزوده شد. اما باید توجه داشت این قوانین تنها در مورد موسساتی قابل اجرا است که سهام آنها در بورس اوراق بهادار ایالات متحده داد و ستد می‌شوند.
در قانون اخیر کاملا مشخص است تشکیل کمیته حسابرسی مستلزم دخالت هیات مدیره در فرایند گزارشگری مالی است و انتظار می‌رود از این طریق، هیات مدیره بتواند کنترل بیشتری بر عملکرد مدیریت و منع استفاده‌ی آنها از رویه‌های انعطاف‌پذیر حسابداری به منظور گزارشگری سود مورد انتظار تحلیلگران و سهامداران، بدست آورد. هیات مدیره همچنین می‌تواند به صورت تلویحی، از طریق ارتباط با حسابرسان، اعتبار صورتهای مالی را ارزیابی کند. (ابهاس[۲۱]، ۲۰۰۹)
همچنین به نظر می‌رسد قوانین موجود در خصوص مذاکرات با حسابرسان می‌تواند مبنایی برای گردآوری اطلاعات در خصوص استقلال حسابرسان باشد که برای ارزیابی ویژگی بی‌طرفی صورتهای مالی شرکت بسیار ضروری است. علاوه بر مسئولیت اعضای کمیته حسابرسی، مهمترین نکته‌ای که باید مدنظر قرار گیرد، دقت و عدم سهل‌انگاری اعضای کمیته‌ی حسابرسی است. بدین منظور، لازم است متذکر شویم الزامات مربوط به کمیته حسابرسی، این کمیته را ملزم می‌کند تا انجام وظایف محوله به آنها را از قبیل بازنگری در صورتهای مالی و مذاکره با مدیریت و حسابرسان مستقل، به طور کامل افشا کند.
این کمیته، به عنوان پل ارتباطی بین حسابرسان داخلی و مستقل و هیئت‌مدیره تلقی می‌شود، و فعالیت‌های آن شامل بررسی انتصاب حسابرسان، دامنه کلی حسابرسی، نتایج حسابرسی، کنترل‌های مالی داخلی و اطلاعات مالی جهت انتشار است. علاوه بر این، وجود یک کمیته حسابرسی در شرکت، نظارت انتقادگونه از گزارشگری مالی شرکت و فرایندهای حسابرسی را فراهم می‌کند. علاوه بر گزینش حسابرسان، تعیین دستمزد و حفظ یا اخراج حسابرسان نیز بر عهده کمیه حسابرسی است(زولکارنین و همکاران[۲۲] ، ۲۰۰۷).
۲-۸- کمیته حسابرسی و حسابرسان مستقل
کمیته حسابرسی از طریق انتخاب، عزل، تعیین حق‌الزحمه حسابرسان مستقل، نظارت و ارزیابی عملکرد و صلاحیت آنها، استقلال و اثربخشی و نقش حسابرسان مستقل، اعتباربخشی به صورتهای مالی حسابرسی شده، حل و فصل هرگونه عدم توافق یا اختلاف بین مدیریت و حسابرسان مستقل در ارتباط با گزارش‌های مالی، حدود دامنه خدمات حسابرسی و غیرحسابرسی انجام شده توسط حسابرسان مستقل، هماهنگ‌سازی امور حسابرسی مستقل با حسابرسی داخلی و… نقش بسیار مهمی در بهبود عملکرد حسابرسان مستقل دارد. استاندارد پذیرفته شده حسابرسی شماره ۶۱ با عنوان «ارتباط حسابرسان مستقل با کمیته حسابرسی»، حسابرسان مستقل را ملزم می‌کند تا نسبت به شرایط قابل گزارش و نقاط ضعف با اهمیت، شواهد دال بر وقوع تقلب، اطلاعاتی درباره اعمال غیرقانونی و تحریفات با اهمیت مندرج درباره اطلاعات میان‌دوره‌ای را به اطلاع کمیته حسابرسی برساند. انجمن حسابرسان خبره کانادا در تحقیقات خود تحت عنوان عوامل موثر بر قضاوت حرفه‌ای حسابرسان مستقل، به این نتیجه رسیدند که عوامل محیطی نظیر کمیته حسابرسی بر قضاوت حرفه‌ای حسابرس موثر می‌باشد. (CICA،۱۹۹۵).
طبق بند ۳۱ استاندارد حسابرسی ایران بخش ۲۵ با عنوان «ارزیابی رعایت قوانین و مقررات در حسابرسی صورتهای مالی»، حسابرس باید در اولین فرصت ممکن، درباره موارد عدم رعایت قوانین و مقررات که با آنها برخورد می‌کند با هیات مدیره و کمیته‌های هیات مدیره (به ویژه کمیته حسابرسی) و مدیریت ارشد مذاکره کند و یا شواهدی را دال بر آگاهی آنان از این موضوع بدست آورد. همچنین طبق بند ۷ استاندارد حسابرسی ایران بخش ۳۰ با عنوان «برنامه‌ریزی»، حسابرس ممکن است به منظور اثربخشی و کارایی حسابرسی و هماهنگی روش‌های حسابرسی با کار کارکنان واحد مورد رسیدگی لازم بداند که قسمت‌هایی از طرح کلی و برخی از روش‌های حسابرسی را با هیات مدیره، کمیته‌های هیات مدیره(مانند کمیته حسابرسی) و کارکنان واحد مورد رسیدگی مطرح کند. اما، مسئولیت طرح کلی حسابرسی و برنامه حسابرسی همچنان به عهده حسابرس باقی می‌ماند. بیتی و همکاران(۱۹۹۹) در تحقیقی در کشور انگلستان ۲۵ عامل افزاینده استقلال حسابرس را مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیق آنها نشان می‌دهد که کمیته حسابرسی از مهمترین عامل فزاینده استقلال حسابرس می‌باشد. لیم و همکاران(۱۹۸۶) و سجادی(۱۳۸۴) به نتایج مشابهی رسیدند. ابوت و پارکر در سال ۱۹۹۹ تغییر حسابرسان مستقل را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که وجود کمیته‌های حسابرسی فعال و مستقل در موسسات صاحبکار با افزایش کیفیت حسابرسی ارتباط نزدیک دارد. نتایج تحقیق آنها با نظریه کارگزاری[۲۳] مطابقت دارد و بیانگر آن است که وجود قوانین و مقررات موثر منجر به محدود شدن حیطه عمل غیرمسئولانه مدیران می‌گردد. از این رو وجود کمیته حسابرسی پرقدرت موجب می‌شود که کیفیت حسابرسی مستقل، با اطمینان‌دهی از این از که حسابرسان واقعیت را بیان می‌کند و تحت تاثیر تمایلات مدیریت قرار نمی‌گیرد، افزایش یابد.(مجتهدزاده و آقایی، ۱۳۸۳). وایلی(۱۹۹۹) معتقد است که یکی از عوامل موثر بر بودجه زمانی را، داشتن کمیته حسابرسی صاحبکار می‌داند و معتقد است که تماس‌های کمیته حسابرسی با حسابرسان، اطلاعات به موقعی درباره وضعیت مالی شرکت و نیز اطلاعات لازم برای ارزیابی کارایی و درستکاری مدیریت را در اختیار هیات مدیره شرکت قرار دهد.
۲-۹- کمیته حسابرسی و حاکمیت شرکتی
موفقیت کمیته حسابرسی در ایفای وظیفه نظارتی خود کاملا به روابط این کمیته با سایر اعضای گروه‌های حاکم بر شرکت از قبیل مدیران، حسابرسان مستقل، حسابرسان داخلی، هیات‌های قانونی، مشاوران حرفه‌ای، قانون‌گذاران و مراجع تدوین‌کننده استاندارد بستگی دارد. وجود منابع مختلف برای هر کدام از اعضای گروه‌های مذکور، بیانگر اهمیت وظیفه و نقش مهم کمیته حسابرسی به عنوان یک عنصر بسیار حیاتی در حاکمیت شرکتی می‌باشد. لویت(۱۹۹۹) یکی از اعضای پیشین کمیسیون بورس اوراق بهادار اظهار می‌دارد:
نظارت موثر بر گزارشگری مالی به عواملی از قبیل قدرت کمیته حسابرسی، صلاحیت و شایستگی اعضای کمیته حسابرسی، استقلال و عدم دخالت احساسات در اظهارنظر حرفه‌ای این کمیته، بستگی دارد.
در حال حاضر کمیته‌های حسابرسی به دنبال نظارت بر سیستم حاکمیت شرکت، گزارشگری مالی، ساختار کنترل‌های داخلی، عملکرد حسابرسان مستقل و حسابرسان داخلی و خدمات ارائه شده از سوی آنها می‌باشد.
قوانین وضع شده از سوی کمیسیون بورس و اوراق بهادار تاثیر زیادی بر ساختار کمیته‌های حسابرسی، ترکیب آنها، عملیات و مسئولیت‌های آنها در قبال شرکت‌های تجاری و گروه‌های حاکم بر شرکت‌ها داشته است. بر اساس این قوانین و جهت نظارت هر چه بهتر کمیته‌های حسابرسی، این کمیته‌ها باید مستقل باشند، اعضای آن از صلاحیت کافی و تخصص مالی برخوردار بوده و منابع مالی کافی در اختیار آنها قرار گیرد و در نهایت، حقوق و پاداش آنها به طور مناسبی پرداخت شود.
قانون ساربنز- آکسلی نیز توجه کافی به کمیته‌های حسابرسی داشته و الزامات خاصی را برای آنها تعیین نموده است:
۱٫تمام اعضای کمیته‌های حسابرسی باید از بین اعضای مستقل هیات مدیره انتخاب گردند. ۲٫ کمیته‌های حسابرسی به طور مستقیم باید مسئول انتخاب گروه حسابرسان مستقل، تعیین حق‌الزحمه آنها و نظارت بر کار ایشان باشد. ۳٫ کمیته حسابرسی باید اختیار دخالت در مسائل مشورتی را داشته باشد. ۴٫ کمیته حسابرسی باید به اندازه کافی تامین مالی گردد تا به نحو صحیحی وظایف خود را ایفا نماید. ۵٫ حسابرسان مستقل باید رویه‌های حسابداری مهم بکار گرفته شده از سوی صاحبکار خود را به کمیته حسابرسی گزارش نمایند. ۶٫ کمیسیون بورس و اوراق بهادار باید قوانینی وضع نماید تا شرکت‌های سهامی عام را ملزم کند تا حداقل یکی از اعضای کمیته حسابرسی، دارای تخصص مالی باشد.
توجه چنین قوانینی به کمیته حسابرسی، باعث گردید تا الزاماتی خاص بر عهده کمیته حسابرسی واحدهای تجاری گذاشته شود و مسئولیت و تعهد آنها درباره مسائل نظارتی فزونی یابد.
۲-۱۰- ویژگی‌های کمیته حسابرسی
ویژگی‌های کمیته حسابرسی شامل استقلال، تخصص، تلاش، اندازه، دوره‌ی تصدی، اثربخشی کمیته حسابرسی می‌باشد، که هر یک را توضیح می‌دهیم.
۱٫استقلال کمیته حسابرسی: یکی از مهمترین ویژگی‌های کمیته حسابرسی که بسیار مورد تاکید قرار می‌گیرد، استقلال کمیته‌ی حسابرسی است. اگرچه تعریف استقلال بسیار مشکل است، اما می‌توان آن را به معنای وابسته نبودن به مدیریت دانست. یک خریدار یا فروشنده عمده، کارکنان یا روسای پیشین یا وابستگی به شرکت، استقلال کمیته حسابرسی را مخدوش و برای آن مشکلاتی ایجاد می‌کند. از طرف دیگر، استقلال به معنای توان تصمیم‌گیری‌های بی‌طرفانه است که ممکن است با منافع مدیریت در تضاد باشد، تشخیص استقلال و درستکاری اعضای کمیته حسابرسی با هیئت مدیره است. بنابراین، گزینش اعضای کمیته باید به دقت و آزادی عمل صورت گیرد. تعریف استقلال در شرکت‌های کوچک ممکن است با انعطاف بیشتری همراه باشد و برخی وابستگی‌های اعضای کمیته حسابرسی باعث نقض استقلال آنان نمی‌شود. با این وجود، باید موارد وابستگی در گزارش سالانه منعکس سازند.
اعضای کمیته حسابرسی نباید فقط استقلال ظاهری و رسمی بر طبق معیارهای از پیش تعیین شده داشته باشند، بلکه استقلال عقیده، قضاوت و عمل نیز بسیار مهم است. بنابراین، استقلال باید واقعی باشد و در عمل به کار گرفته شود. اعضای کمیته باید آزادانه نظر خود را بیان کنند و اعتماد آن‌ ها به مدیریت و ارتباط آنها با مدیریت نباید بی‌طرفی و استقلال آنها را خدشه‌دار کند. مزایای حاصل از استقلال کمیته حسابرسی تنها زمانی بدست می‌آید که کمیته حسابرسی صد در صد مستقل باشد. یعنی تمام اعضای کمیته باید مستقل باشند تا بتوان مزایای حاصل از استقلال کمیته حسابرسی دست یافت. یک کمیته حسابرسی مستقل نقش مهم در کسب اطمینان از قابلیت اتکای گزارش‌های مالی و کاهش احتمال تقلب مدیریت ایفا می‌کند. مسئولیت‌ها و توانایی‌های مورد نیاز کمیته حسابرسی در طول زمان، به ویژه تصویب قانون آکسلی در سال ۲۰۰۲ افزایش یافته است(مهدوی، ۱۳۹۱).
موارد ذیل برخی از مصادیقی است که (به تشخیص مقام انتخاب کننده) ممکن است منجر به عدم تحقق تعریف عضو مستقل شود:
۱٫ مالک بیش از پنج درصد سهام شرکت اصلی، شرکت‌های فرعی، مشارکت خاص و سهامداران عمده آن باشد، ۲٫طی سه‌سال قبل از انتخاب، طرف قرارداد یا دارای معاملات تجاری یا روابط تجاری بااهمیت مستقیم یا غیرمستقیم با شرکت اصلی، شرکت‌های فرعی، مشارکت خاص و سهامداران عمده آن باشد، ۳٫در طی مدت دو سال قبل از انتخاب، هرگونه مسئولیت اجرایی و رابطه استخدامی در شرکت اصلی، شرکت‌های فرعی، مشارکت خاص و سهامداران عمده آن داشته باشد، ۴٫ رابطه سببی یا نسبی (طبقه اول و دوم) با اعضای هیأت مدیره،مدیرعامل، مشاوران یا کارکنان ارشد فعلی داشته باشد، ۵٫ در کسب و کاری که ماهیتاً مشابه شرکت اصلی، شرکت‌های فرعی، مشارکت خاص و سهامداران عمده آن است، فعالیت داشته باشد، ۶٫جزء کارکنان مؤسسه حسابرسی مستقل شرکت اصلی، شرکت‌های فرعی، مشارکت خاص و سهامداران عمده آن باشد، و ۷٫ منافع یا رابطه مشترک با اهمیتی با اعضای هیئت مدیره شرکت، در سایر شرکت‌ها یا هیئت‌مدیره‌های آن‌ ها داشته باشد.
لازم به ذکر است، اعضای هیئت مدیره، زمانی عضو مستقل محسوب می‌شوند که علاوه بر احراز شرایط مقرر در تعریف عضو مستقل، منتخب سهامدار عمده نباشند. منظور از سهامدار عمده، «سهامدار دارای کنترل» می‌باشد.
در تحقیقات قبلی استقلال کمیته حسابرسی به عنوان یکی از ویژگی‌های اصلی مرتبط با اثربخشی کمیته حسابرسی مورد مطالعه قرار گرفته است. ویکنر، هیکمن و کارنس[۲۴](۱۹۹۳) مطالعه‌ای توصیفی درباره‌ی استقلال کمیته حسابرسی انجام دادند. نتایج آنها حاکی از این بود که تقریبا یک سوم از اعضای کمیته حسابرسی در نمونه‌ی استخراج شده از شرکت‌های بورس اوراق بهادار نیویورک به عنوان مدیران دارای وضعیت مبهم طبقه‌بندی شدند. این مدیران عبارت از خویشاوندان مدیریت، مشاوران شرکت، مدیران وابسته و هیئت اجرایی بازنشسته بودند.
آنها ادعا کردند که وجود چنین مدیرانی سوال برانگیز است (ویکنر، هیکمن و کارنکس، ۱۹۹۳). کلین(۲۰۰۲) عوامل تعیین کننده استقلال کمیته حسابرسی را مورد مطالعه قرار داد. این مطالعه نشان داد که استقلال کمیته حسابرسی با افزایش اندازه‌ی هیات مدیره و استقلال هیات مدیره افزایش و با فرصت‌های رشد شرکت و گزارشگری متوالی زیان‌های شرکت‌ها کاهش می‌یابد. همچنین نتایج مهم مربوط به متغیرهای هیات مدیره و اهمیت تاثیر هیات مدیره بر روی کمیته حسابرسی تاکید می‌کند.
کارسلو و نیل[۲۵](۲۰۰۳) نشان دادند که استقلال کمیته حسابرسی با افشای وضعیت مالی شرکت‌هایی که با بحران مالی روبرو شده‌اند ارتباط دارد. به ویژه، این دو افشاهای انجام شده در یادداشت‌های همراه صورتهای مالی و تحلیل و بحث مدیریت را مورد تحلیل قرار دادند تا مشخص کنند که آیا افشاها در مورد ادامه حیات شرکت در آینده خوش‌بینانه بودند یا بدبینانه. نتایج حاکی از این بود که شرکت‌های دارای تجربه‌ی بحران مالی، رابطه‌ی معنادار مثبتی بین درصد مدیران وابسته کمیته‌ی حسابرسی و خوش‌بینی افشای تداوم فعالیت داشتد. (کارسلو و نیل، ۲۰۰۳).
استقلال کمیته‌ی حسابرسی اغلب به عنوان ویژگی ضروری تاثیرگذار بر اثربخشی کمیته حسابرسی در فرایند نظارت بر گزارشگری مالی در نظر گرفته می‌شود، زیرا اعضای کمیته مدیران خارجی و مستقل از مدیریت هستند. اهمیت استقلال کمیته حسابرسی در اکثریت توصیه‌ها و قوانین برای تشکیل اجباری کمیته حسابرسی منعکس می‌شود، که توصیه یا الزام می‌کنند که اکثریت اعضای کمیته حسابرسی باید از مدیران غیرموظف باشند. انگلیسی(۱۹۹۴) به طور کلی در ادبیات تحقیقات پیشین مربوط به استقلال کمیته حسابرسی دریافته است که متغیرهایی از قبیل اندازه هیات مدیره و استقلال هیات مدیره با استقلال کمیته حسابرسی ارتباط دارند.
ولنایزر(۱۹۹۵) با بهره گرفتن از روش استدلال قیاسی، به ارزیابی این ادعا پرداخته است که آیا استقلال کمیته حسابرسی، موجب بهبود کیفیت گزارشگری مالی می‌شود یا خیر. به اعتقاد وی، با توجه به اینکه رویه‌های جاری حسابداری به مدیران این اجاره را می‌دهد تا در انتخاب روش‌های حسابداری و انجام برآوردهای مربوط سلیقه‌ای عمل کنند؛ وقوع چنین امری بعید به نظر می‌رسد. کار ولنایزر از آن جهت حائز اهمیت است که وی رابطه میان ماهیت(محدودیت‌های) نظام حسابداری و اشخاصی را که در پی نظارت بر آن هستند، مشخص ساخته است.
پژوهش دیگری که در ارتباط با اهمیت استقلال کمیته حسابرسی انجام شده است، مربوط به دیزورت و سالتریو[۲۶](۲۰۰۱) است. آنان با بررسی قضاوت‌های اعضای کمیته حسابرسی، به مطالعه چگونگی تاثیر استقلال و دانش حسابرسی اعضای مذکور بر تمایلشان در حمایت از مواضع حسابرس به هنگام اختلاف نظر آنها با مدیریت، پرداخته‌اند. یافته‌های پژوهشگران مذکور نشان می‌دهد که میان استقلال و دانش حسابرسی اعضای کمیته حسابرسی و جانبداری از حسابرس به هنگام اختلاف نظر وی با مدیریت، رابطه مسقیمی وجود دارد.
۲٫تخصص کمیته حسابرسی: تخصص و مهارت اعضای کمیته حسابرسی، ویژگی دیگری از ویژگی‌های کمیته حسابرسی است که با اثربخشی کمیته حسابرسی ارتباط تنگاتنگی داشته است و در ادبیات تحقیقات پیشین به نحو چشم‌گیری مورد توجه قرار گرفته است. هر یک از اعضای کمیته حسابرسی باید تجربه لازم در برخی از حوزه‌های مرتبط با کسب و کار داشته و با صنعت فعالیت شرکت آشنا باشد. حداقل یکی از اعضا، معمولا رئیس کمیته، باید پیشینه قوی و مناسب از امور مالی، حسابداری و حسابرسی داشته باشد و از این طریق بتواند کمیته را در هنگام طرح مباحث تکنیکی مالی یاری کند. هر یک از اعضاء باید در برقراری ارتباط با مدیریت و حسابرسان ماهر باشد و سوال‌های کنکاشرگانه‌ای درباره ریسک‌های مالی و حسابداری مطرح کند. مدیریت، حسابرسان داخلی و مستقل منابع خوبی برای برآوردن نیازهای اطلاعاتی و آموزش اعضای کمیته حسابرسی هستند. بنابراین، کمیته حسابرسی باید شرکت را ترغیب کند که اعضا هرگونه آموزش لازم به منظور ایفای مسئولیت‌های امانتداری خود را ببینند و بر این امر اصرار ورزد. این امر به ویژه برای اعضای جدید ضروری است که نیاز به آشنایی کامل با مسئولیت‌هایشان برای ایفای موثر آن دارند(مهدوی، ۱۳۹۱).
دیزورت و سالتریو[۲۷](۲۰۰۱) نمونه‌ای از اعضای کمیته حسابرسی شرکت‌های کانادایی را مورد بررسی قرار دادند تا واکنش آنها را نسبت به مذاکرات میان حسابرس مستقل و مدیریت شرکت مشخص کنند. آنها دریافتند که حمایت بیشتر از حسابرس مستقل به وسیله کمیته حسابرسی با تجربه‌ی بیشتر مدیر مستقل و دانش بالاتر گزارشگری حسابرسی مدیران ارتباط دارد. با وجود این، رابطه‌ی معناداری بین قضاوت اعضای کمیته حسابرسی و دانش گزارشگری مالی آنها پیدا نکردند. مک دانیل، مارتین و مینس[۲۸](۲۰۰۲) برای بررسی اختلاف قضاوت درباره کیفیت گزارشگری مالی میان کارشناسان مالی و تحصیل کرده‌های مالی آزمایشی انجام دادند. نتایج حاصل از مطالعه شمول کارشناسان مالی را در کمیته حسابرسی در برداشت که احتمال می‌رود یکنواختی ارزیابی‌های کلی کیفیت گزارشگری را بهبود بخشد. دیویدسان، زای و زو[۲۹](۲۰۰۴) در تحقیقی بازده سهام را پیرامون زمان انتصاب اعضای کمیته حسابرسی مورد بررسی قرار دادند. نتایج آنها نشان داد مادامی که اعضای جدید کمیته حسابرسی دارای تخصص مالی باشند، شاهد تاثیرگذاری قابل ملاحظه‌ای روی قیمت سهام هستیم.
مطالعات قبلی نشان داده‌اند مهارت‌ها و تجارب حرفه‌ای اعضای کمیته در زمینه‌ی گزارشگری مالی یک عامل کاملا آشکار مرتبط با اثربخشی کمیته حسابرسی است. (کانسوئلو و دفیوئنتس، ۲۰۰۷). گروه دیگری از مطالعات رابطه‌ی میان تخصص کمیته حسابرسی، مدیریت سود و کیفیت سود را مورد بررسی و تحلیل قرار داده‌اند. چندین نتیجه کلی می‌توان از مطالعات پیشین در زمینه تخصص و تجربه کمیته حسابرسی استخراج کرد. نوشتارهای نظری و تجربی اهمیت انواع مختلف تخصص و تجربه را پیرامون فعالیت‌های عملیاتی متنوع شناسایی کرده‌اند. علاوه بر استقلال، تخصص کمیته‌ی حسابرسی نیز اغلب به عنوان ویژگی مهمی برای عملکرد موثر آن در نظر گرفته می‌شود. استدلال شده است که نظارت موثر کمیته حسابرسی ایجاب می‌کند که اعضای آن برای ارزیابی مستقل موضوعاتی که به آنها ارائه می‌شود، تخصص کافی در حسابداری و حسابرسی داشته باشند. (بیسلی و سالتریو،۲۰۰۱؛ دیویدسان، زای و زو، ۲۰۰۴).
بدون درجه‌ی مشخصی از تخصص، برای اعضای کمیته حسابرسی دشوار خواهد بود تا اطلاعات مالی را که ملزم به ارزیابی آن هستند به اندازه‌ی کافی درک کنند. علاوه بر این، مدیران دارای مدرک حرفه‌ای قانونی تمایل به داشتن آگاهی بیشتر از وظایف‌شان و الزمات قانونی پیرامون گزارشگری مالی دارند. همچنین نهادهای تدوین کننده‌ی مقررات در ایالات متحده اهمیت قابل ملاحظه‌ای در زمینه تخصص کمیته حسابرسی تشخیص داده‌اند. به دنبال توصیه کمیته‌ی بلوریبون[۳۰] (۱۹۹۹) بورس‌های اوراق بهادار نیویورک و انجمن ملی معامله‌گران اوراق بهادار، برای این که اعضای کمیته‌ی حسابرسی را ملزم به داشتن سطح مشخصی از سواد مالی و حسابداری یا تخصص مدیریت مالی مربوطه نمایند، مقررات‌شان را اصلاح کردند.
بر اساس بند ماده ۵ منشور کمیته حسابرسی، اکثریت اعضای کمیته باید دارای تخصص مالی باشند. مطابق بند ۶ ماده یک، تخصص مالی اعضا مدرک دانشگاهی یا مدرک حرفه‌ای داخلی یا معتبر بین‌المللی در امور مالی(حسابداری، حسابرسی، مدیریت مالی، اقتصاد، سایر رشته‌های مدیریت با گرایش مالی یا اقتصادی) همراه با توانایی تجریه و تحلیل صورتها و گزارش‌های مالی و کنترل‌های داخلی حاکم بر گزارشگری مالی، تعریف می‌شود. داشتن تخصص مالی به اعضای کمیته کمک می‌کند که قضاوت‌های حسابرسان را بهتر درک کرده و نظارت موثرتری به رویه‌های حسابداری و گزارشگری مالی داشته باشند. در صورت وجود تخصص مالی، اعضای کمیته از مسائل مرتبط با بازار و فرایندهایی که به افزایش ارزش افزوده و ارزش بازار شرکت منجر می‌شود درک بالاتری دارند. با توجه به اینکه انگیزه اصلی مدیریت از افشای اطلاعات سرمایه فکری، بالا بردن ارزش سهام شرکت در بازار است، می‌توان انتظار داشت که بین سطح افشا و کیفیت اطلاعات منتشر شده در خصوص سرمایه فکری با تخصص اعضای کمیته حسابرسی رابطه مثبتی وجود دارد(مومن‌زاده، ۱۳۹۲).

۳٫اندازه کمیته حسابرسی: اندازه کمیته حسابرسی می‌تواند تاثیر سازنده‌ای روی کمیته حسابرسی داشته باشد. کمیته حسابرسی بزرگتر می‌تواند موثرتر باشد، به طوری که کمیته‌ها تمایل دارند که شامل اعضایی با تخصص‌های گوناگون برای انجام کنترل جدی‌تر رویه‌های گزارشگری مالی باشند (چوی، جن و پارک، ۲۰۰۴). کمیته بلوریبون (۱۹۹۹) توصیه می‌کند که کمیته حسابرسی حداقل باید سه عضو داشته باشد. به هر حال کمیته حسابرسی کمتر تمایل دارند که بر اساس رابطه‌ای خطی باشند؛ به این معنی که با افزایش اندازه کمیته حسابرسی موثر و با کاهش اندازه کمیته غیرموثر باشند. در این زمینه کارمانو و وافیس(۲۰۰۵) می‌گویند که کمیته حسابرسی بزرگتر، دانش وسیع‌تری دارند که بر مبنای آن استدلال و استنتاج می‌کنند.
 
 

نظر دهید »
تحلیل فقهی و حقوقی قاعده درء با تاکید بر رویه قضایی- قسمت ۲
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۲-۱-۱گفتار نخست:شمول قاعده نسبت به حدود…………………………………………………………………………..۷۱
۲-۱-۲گفتار دوم:شمول قاعده نسبت به قصاص……………………………………………………………………………..۷۳
۲-۱-۳گفتار سوم:شمول قاعده نسبت به دیات……………………………………………………………………………….۷۸
۲-۱-۴گفتار چهارم:شمول قاعده نسبت به تعزیرات………………………………………………………………………..۷۹
۲-۱-۵گفتار پنجم:شمول قاعده نسبت به مجازات های باز دارنده……………………………………………………..۸۰
۲-۲مبحث دوم:ملاک عروض شبهه………………………………………………………………………………………………۸۲
۲-۲-۱گفتار نخست:بررسی احتمال نخست…………………………………………………………………………………..۸۲
۲-۲-۲گفتار دوم:بررسی احتمال دوم…………………………………………………………………………………………….۸۳
۲-۲-۳گفتار سوم:بررسی احتمال سوم…………………………………………………………………………………………..۸۴
۲-۳مبحث سوم:مصادیق قانونی…………………………………………………………………………………………………….۸۶
۲-۳-۱گفتار نخست:در قانون مجازات اسلامی پیشین……………………………………………………………………..۸۶
۲-۳-۲گفتار دوم:در قانون مجازات اسلامی جدید…………………………………………………………………………..۸۷
نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………………………………..۹۷
پیشنهادات………………………………………………………………………………………………………………………………….۹۹
منابع………………………………………………………………………………………………………………………………………..۱۰۰
چکیده
قاعده(ادرئو الحدود بالشبهات)که به اختصار قاعده درء نام گرفته است از مصادیق بارز قواعد فقهی است که در فقه و حقوق کیفری و حتی در صدور حکم در مراجع قضایی بدان استناد می شودمنظور ما از قاعده همان حکم کلی است که بر مصادیقش منطبق است وچون قاعده ی درء دارای عمومیت بوده و بر موارد متعددی صدق می کند تحت عنوان یک قاعده مورد بررسی قرار می گیرد.

 

بی گمان مهمترین مستند قاعده درء روایات است. روایاتی که انتساب هیچ کدام از آنها به شارع مقدس ثابت نیست و این قاعده تنصیصی نیست بلکه اصطیادی است ولی به جهت وحدت روایات و هماهنگی آنها با مقاصد شارع مقدس اسلام سبب استقبال عامه شده است.لفظ الحدود در «الحدود تدرء بالشبهات» به معنای مطلق مجازات است. اما استعمال آن در خصوص مجازات معین یا نامعین از باب انطباق کلی بر یکی از مصادیق و افراد است و گرنه هیچ شاهد قرآنی و روایی وجود ندارد که ثابت کند لفظ حد در معنای مجازات معین حقیقت است و در دیگر معانی مجازی است. بنابراین عموم قصاص و تعزیرات را در بر می گیرد ولی در مورد ماهیت دیه اختلاف نظر وجود دارد و نظری که حاکی از جبران خسارت بودن است با واقعیات حقوقی سازگارتر است بنابراین مشمول این قاعده نمی شود.
کلمه شبهه در این قاعده به معنای عام به کار رفته است. در قاعده مورد بحث حکم وجوب دفع مجازات بر نفس طبیعت شبه بار شده است و نظر به صنف خاص (متهم و قاضی) ندارد و شبه بر هر کدام می توان عارض شود،بنابراین باید بگویم مجرای قاعده ی درء به مواردی منحصر است که دلیل چندانی بر حکم اعم از شرعی یا قضایی وجود ندارد و اصل حکم مورد تردید بوده و مجرای برائت است هنر این قاعده این است که در مواردی که ادله و اصول اقتضای مجازات دارند جاری شود و مانع اجرای حد گردد ولی به جهت اصطیادی بودن این قاعده دارای عموم و اطلاق نبوده و باید به قدر متیقن آن عمل کرد تا باعث سوء استفاده از قاعده نشود.
قاعده ی درء از نظر حقوقدانان اسلامی از قواعد تفسیری است.براساس نظریات انها باید حد عقلایی را در قاعده ی درء مد نظر داشت.
کلید واژگان:۱٫درء۲٫قاعده۳٫شبهه۴٫جهل
مقدمه
در تمام نظام های حقوقی دنیا تلاش شده است که با وضع قوانین و مقرراتی که با معیارهای عدالت و انصاف همخوانی دارد و با ایجاد نهادهای کارآمد قضایی حقوق متهمان را تضمین کند. یکی از این قوانین که کم و بیش در همه نظام های حقوقی دنیا وجود دارد تفسیر شک به نفع متهم است که در حقوق کیفری نوین از آن به عنوان فرض برائت یاد می کنند. در نظام کیفری اسلام نیز مواردی از این دست وجود دارد ه قاعده درء از آن جمله است که از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است و فقیهان زیادی به آن فتوا داده و عمل کرده اند. موارد بسیاری پیش می آید که برای اثبات یک اتهام مدارک و ادله کافی وجود ندارد ولی قانونگذار راه های مختلفی را برای اثبات اتهام قرار داده است اما قواعد عقلایی که شرع اسلام آنها را به امضا رسانده اجازه می دهد تا زمانی که ادله روشن مجرمیت متهم را اثبات نکرده حکمی را با شک و شبهه اجرا کنند. این قاعده که بیشتر برای حدود کاربرد دارد به قاعده درء شهرت دارد.
مفاد اجمالی این قاعده(به بیان اکثریت)عبارت از این است که با اندک شبهه ای در مجرمیت متهم مجازات را ساقط کنند بعبارت بهتر این قاعده افراد را به لحاظ عدم آگاهی و فقدان علم نسبت به کمیت آنچه انجام می دهند از مواخذه می رهاند زیرا باید آنرا یک اصل فطری تلقی کرد که ندای وجدان و بیدار آدمی همیشه بدان پایبند بوده است.
حال که ما چنین قاعده ای با این عمومیت در مذهب و مقررات شرعی داریم چه جایگاهی می توان برای قاعده درء در میان سایر نهادها و تاسیسات حقوقی قائل شد.آیا می توان گفت که قاعده درء در بردارنده حکم عام و کلی است و سایر تاسیسات حقوقی متاثر از آن هستند.آیا با وجود نهاد توبه می توان مجرائی برای اعمال قاعده متصور شد.وجود توامان این دو (نهاد توبه و قاعده درء) را در محدوده حقوق کیفری چگونه می توان تعریف کرد و قانون گذار قاعده را چگونه تفسیر می کند و نقش قاعده درء در موارد مالانص فیه چیست.
اسلام همواره مسلمانان و حاکمان را از اینکه خون بی گناهی بر زمین ریخته شود و یا حرمت و آبروی انسانی مورد تعرض قرار گیرد بر حذر داشته و بر حفظ حقوق آنان تأکید ورزیده است و می گوید تا سر حد امکان حدود را از مسلمانان بردارید اگر امام مسلمین در عفو و بخشش خطا کند بهتر است از اینکه در مجازات و عقوبت اشتباه کند زیرا اشتباه در عفو بر اشتباه بر کیفر ترجیح دارد.
اهمیت تحقیق
از آنجایی که بسیاری از آرای محاکم و دادگاه ها به خصوص زمانی که از مصادیق شبهه بوده مستند به قاعده درء می باشد،لازم می دانیم به بررسی واقعی قاعده درء و جایگاه آن در فقه و حقوق بپردازیم زیرا محتوای قاعده به طور اجمال پذیرفته شده و مسلم است.ولی آیا (تدرا الحدود بالشبهات)قاعده ای مستقل و با شرایط ویژه و استثنایی است تا بتوان حکم ثابت شده را برداشت و اجرا نکرد یا همان اصل عدم و برائت شرعی بوده و موضوعش شک بدوی مورد بحث در اصول فقه است و یا فرعی از فروع اصل عدم و برائت شرعی است که در بخشی از احکام مثل حدود و مجازاتهای معین کاربرد دارد و با احتیاط سازگار است .روشن شدن ماهیت حقیقی قاعده کمک زیادی به قضات و کسانی که قاعده را در آرا و نظرات خود به کار می گیرند خواهد کرد.
اهداف تحقیق
در تحقیق پیش رو ضمن بررسی جوانب فقهی قاعده درء و واکاوی مفردات آن بویژه(حدو شبهه)و بررسی ماهیت قاعده و شمول و گستردگی ،مبنای قاعده و دلالت آن ابعاد جدیدی را پیش روی شما ترسیم خواهیم کرد با پرداختن به این موضوع می توان ادعا کرد که در نظام کیفری اسلام نقش مجازات چندان مطلوب نیست بلکه تنها به عنوان ضرورت باید به آن توسل نمود زیرا قاعده درء با دفع مجازات می توان در حفظ و صیانت از حقوق افراد و بازگرداندن آنها به آغوش جامعه نقش مهمی را ایفا کند.
روش تحقیق
تحقیق انجام شده بیشتر به نحو تحلیلی و توصیفی است که با مراجعه به کتابخانه ها و ملاحظه آثار علمی تدوین شده در این خصوص در مبادی امر اطلاعات لازم نسبت به قاعده درء جمع آوری گردیده و پس از تحلیل و توصیف قاعده فقهی درء و اشرافیت بر جوانب آن اقدام به تطبیق مداول و محتوی قاعده و نیز کاربرد آن در حقوق کیفری شده است
پرسشهای تحقیق

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
 

 

آیا شمول قاعده ی درء شامل تمام مجازات ها می گردد؟
 

نگرش قانون مجازت اسلامی جدید در زمینه ی قاعده ی درء چیست؟
 

آیا می توان گفت که قاعده ی درء افراد را به لحاظ عدم آگاهی و فقدان علم نسبت به کمیت آنچه که انجام می دهد از مواخذه می رهاند؟
 

فرضیه های تحقیق:
فرضیه اول:
قاعده درء به عنوان حکمی عام و کلی از نهادها و تاسیسات حقوقی که در راستای رسیدن به عدالت فردی و اجتماعی از متهمین رفع کیفر می نماید حمایت می کند.و شامل تمام مجازات ها به جزء دیه که خسارت مالی است می گردد.

فرضیه دوم:
در قانون مجازات جدید در ماده ی ۱۲۰ و ۱۲۱ به قاعده ی درء و موارد شبهه پرداخته شده است که از این طریق افراد را از مجازات تبرئه می کند
فرضیه سوم:
حدی که به وسیله قاعده درء برداشته می شود و رفع می گردد از دو حال خارج نیست یا حکم شرعی است(در مقام اجتهاد و شبهه حکمیه)و یا قضایی است (در مقام اجراء و شبهه موضوعیه)زیرا حد به معنای مطلق حکم است که یا با دلیل ثابت می شود و یا ثابت نشده باقی می ماند.
پسازماندهی تحقیق:
تحقیق مذکور از دو فصل تشکیل شده است که هر فصل دارای چند مبحث می باشد فصل نخست با سه مبحث به مفاهیم و مبانی روایی و اقسام شبه می پردازد فصل دوم با سه مبحث و هر مبحثی با چند گفتار یه شمول قاعده،ملاک عروض شبه و مصادیق قانونی قاعده در قانون جدید و قدیم مجازات می پردازد.
پیشینه تحقیق:
با توجه به این که قاعده ی درء از اهمیت بالایی برخوردار است در این دانشگاه کمتر به آن پرداخته شده است و با توجه به اینکه ملاک دقیقی از شبهه ارائه نشده است اینجانب را برآن داشت تا تحقیقی در این زمینه انجام دهم
فصل نخست:
مفاهیم،مبانی و درآمدی بر اقسام شبهه
مبحث نخست:مفاهیم
در این قسمت به توضیح و تبین لغات قاعده وتعریف لغوی واصطلاحی آنها پرداخته می شود.
۱-۱-۱گفتار نخست واژه شناسی
در گفتار نخست به تبین و تعریف واژه های قاعده،حدود،درء،شبهه،جهل و انواع آن پرداخته می شود.
۱-۱-۱-۱قاعده:
نویسنده کتاب العین که اولین کتاب لغت در زبان عربی می باشد درباره لفظ «قاعده» می نویسد: قاعده از قعود گرفته شده و به معنای نشستن است.[۱]
نویسنده معجم الوسیط می گوید «قاعده» پایه ساختمان است که ساختمان را بر آن پی می ریزند.[۲]
قواعد که جمع قاعده است در لغت به معنای پایه و اساس است . [۳]در قرآن کریم نیز به معنای پایه و اساس آمده است جایی که خداوند در قرآن می فرماید «و اذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت» [۴] این کلمه از حیث لغت برای چیزی وضع شده که پایه و اساس برای چیز دیگر است خواه مادی باشد و خواه معنوی.
به نظر علمای لغت قاعده به معانیی اطلاق می شود که مترادف با اصل، قانون، مسأله، ضابطه و مقصد می باشد.[۵] برخی لغویان و دایره المعارف نویسان، بی توجه به کاربرد اصطلاحی «قاعده» در علمی ویژه آن را چنین معرفی کرده اند: «القاعده : الظابط او الامر الکلی ینطبق علی جزئیات»[۶] اما باید توجه داشت که معنی کلمه «قاعده» هنگامی که در علم خاصی استعمال می شود مفهوم پایه و اساس بودن نمی دهد بلکه معنی کلی یا غالبی بودن جلوه گر می گردد چرا که اگر شرط باشد که قاعده برای علم به عنوان پایه و اساس باشد اقتضایش این خواهد بود که با انتقاع قاعده علم نیز منتفی شود حال آنکه یک قاعده از قواعد فقه یا نجو یا رجال و … منتفی شود علم منتفی یا مسدود نمی شود.
قاعده در اصطلاح یعنی امر (حکمی) کلی که بر همه مصادیق منطبق گردد یا امر کلی است[۷] که برجزئیات بار می شود مانند ظرفی ثابت که جزئیات و فروع در آن ریخته می شود و قالب می پذیرد.
قاعده چنان که از تعریف اصطلاحی اش بر می آید امری عام است که جزئیات در آن داخل می شود یا آنکه خود بر جزئیات منطبق است چه قاعده زیست شناسی باشد چه قاعده صرف و نحو و یا قاعده ریاضی و سایر علوم پس کلمه قاعده تعمیم گسترش و فراگیری را می رساند در تمام این علوم قاعده در برابر فرد است چنان که قاعده فقهی را در برابر فرع فقهی یعنی یک مورد خاص قرار می دهند اگرچه قاعده معنای عام و فراگیر دارد ولی شاید گاهی هم تخصیص بخورد مثلاً در علم نحو فاعلی را می بینیم که مرفوع نیست یا در اصول امری را می بینیم که بر وجوب دلالت ندارد.
هرچند قاعده امری کلی و فراگیر است اما ما در مورد قاعده فقهی است که به تعریف و تبیین آن می پردازیم.
در تعریف قاعده فقهی می توان گفت یک ضابطه و حکم کلی شرعی است که می توان مصادیق متعددی داشته باشد به عبارت دیگر می توان آن را فرمول کلی نامید مانند اصل لزوم معاملات که هم یک اصل کلی و عمومی است و هم شرعی است یا قاعده «اصحاب الکبائر اذا اقیم علیهم الحد ثلاث مرات قتلوا فی الرابعه». در واقع در فقه برای استنباط احکام به سه مبحث منابع و اصول فقهی و قواعد فقهی موجه ایم. منابع آن چیزی است که احکام از آن استخراج می شود. اصول یعنی روش های استخراج احکام و قواعد یعنی ضابطه ای که بسته به نوع احکام متفاوت است بحث منابع و اصول در همه ابواب واحد است اما قواعد بسته به نوع احکام متفاوت است مثلاً قاعده درء در باب حدود کاربرد دارد.
بنابراین همان تعریف قاعده در دیگر علوم در اینجا نیز مدنظر است با این تفاوت که اینجا قاعده فقهی در بر می گیرند و احکام شرع است یعنی از جهت محتوا با قواعد سایر علوم فرق می کند نه از جهت تعریف و مفهوم.
محقق نائینی کاربرد قاعده فقهی را در موارد جزئی و شخصی می داند هرچند آن قاعده عام باشد ولی قواعد اصولی را کلی و عام بر می شمرد و آنها را واسطه در ثبوت احکام یاد می کند.
۱-۱-۱-۲حدود:
تعریفی را که فقها در حال حاضر از حد می کنند این است که حد مجازاتی است که نوع و میزان آن را شرع تعیین کرده است مانند حد زنا، شرب خمر و حد سرقت. و آیا واژه «الحدود» در قاعده ی مورد بحث به همین معنا آمده است یا معنای آن عام بوده و اختصاص به مجازات معین شرعی ندارد. هرچند معنای حد در زمان حاضر به معنای اخص مجازات معین است ولی آیا این لفظ در زمان صدور روایت یعنی زمان پیامبر اکرم (ص) و معصومین (ع) هم به همین معنا بوده یا اینکه به تدریج به این معنا مصطلح شده است؟
در ابتدا به معنای لغوی آن می پردازیم:

 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
بررسی تأثیر حفاظت از حقوق مالکیت بر سرمایه گذاری خصوصی در ایران طی دوره ی زمانی 1388- 1350- قسمت 31
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

حال بعد از بررسی اثرگذاری متغیرهای اقتصادی تولیدناخالص داخلی واقعی، نرخ ارز مؤثر واقعی، نرخ بهره­ی واقعی و سرمایه ­گذاری دولتی بر سرمایه ­گذاری خصوصی در کوتاه­مدت، در این قسمت، به بررسی چگونگی اثرگذاری متغیرهای جانشین حفاظت از حقوق مالکیت بر سرمایه ­گذاری بخش خصوصی درکوتاه­مدت خواهیم پرداخت. در الگوی (4-10) که اثرگذاری متغیر پول تقویت­کننده­ قراردادها، CIM، بر سرمایه ­گذاری خصوصی مورد بررسی قرار گرفته است، در کوتاه­مدت مشخص می­ شود که در سطح 5 درصد بی­معنا بوده، و اثری بر

سرمایه ­گذاری خصوصی در ایران ندارند. بنابراین در اقتصاد ایران نمی توان انتظار داشت که با تغییر در نسبتی از نقدینگی که به صورت سکه و اسکناس نبوده، اثری بر سرمایه ­گذاری خصوصی بوجود آید.
اما از بین دیگر متغیرهای جانشینی حفاظت از حقوق مالکیت یعنی؛ متغیرهای سهم هزینه­ های امور عمومی از کل مخارج دولت ، نسبت هزینه­ های عمرانی دولت در امور عمومی دولت به کل هزینه­ های عمرانی دولت ، سهم هزینه­ های امور عمومی در مجموع سه امور اقتصادی، اجتماعی و عمومی ، نسبت هزینه­ های جاری امور عمومی به

هزینه­ های جاری عمومی ، نسبت جمعیت به تعداد معاملات ثبت شده در دفتر اسناد و املاک و سهم هزینه­ های امور عمومی در تولید ناخالص داخلی در
کوتاه­ مدت، متغیرهای ، و معنادار نشده ­اند و بقیه متغیرها در کوتاه­مدت معنادار شده ­اند.
حال بدون درنظرگرفتن متغیرهای جانشین حفاظت از حقوق مالکیت در الگوی (4-17) مشخص می­ شود که، در کوتاه­مدت میزان حساسیت متغیرهای موجود در این الگو، نسبت به سرمایه ­گذاری خصوصی کمتر شده است. به عبارتی بدون توجه به متغیرهای جانشین حفاظت از حقوق مالکیت، متغیرهای اقتصادی تولیدناخالص داخلی واقعی و سرمایه ­گذاری دولتی، تأثیر کمتری بر میزان سرمایه ­گذاری بخش خصوصی خواهد داشت ( ضرایب این متغیرها به ترتیب برابر 7106/1 و 3878/0- است که کمتر از تمام الگوهایی بوده که در آن­ها متغیرهای جانشین حفاظت از حقوق مالکیت در نظر گرفته شده است). از طرفی متغیرهای نرخ ارز مؤثر واقعی و نرخ بهره­ی واقعی همچنان بی­معنا بوده و تأثیری بر سرمایه ­گذاری بخش خصوصی ندارند. بنابراین ورود متغیرهای جانشین حفاظت از حقوق مالکیت بر وضعیت معناداری متغیرها اثر مثبت گذاشته است که انتظار می­رود توجه به حفاظت از حقوق مالکیت وضعیت سرمایه ­گذاری بخش خصوص را بهبود بخشد.
از طرفی، ضریب جمله­ اصلاح­خطا[190] (ect(-1)) که سرعت تعدیل به سمت تعادل را نشان می­دهد و انتظار می­­رود که از نظر علامتی منفی باشد، نشان می­دهد که در صورت انحراف از مسیر تعادلی درازمدت، سرعت بازگشت متغیرها به مسیر تعادلی درازمدت چگونه است.
هم­چنین منفی و معنادارشدن این ضریب حاکی از وجود رابطه­ درازمدت بین متغیرهای الگو است (صمدی و پهلوانی، 1388). جدول (4-3) نشان می­دهد که ضریب جمله­ اصلاح­خطا در تمام این الگوها منفی و معنادار شده است و سرعت تعدیل هم به نسبت سریع است.
به طوری­که، مقدار عددی ضریب جمله­ اصلاح خطا بین 6655/0- تا 7713/0- است و این نشان می­دهد که سرعت تعدیل نسبتاً سریع صورت می­گیرد. نکته­ی قابل توجه آن­که، حداقل سرعت تعدیل به سمت تعادل (6655/0-) مربوط به الگویی است که متغیرهای جانشینی حفاظت از حقوق مالکیت مدنظر قرار نگرفته است. به همین دلیل توجه به عوامل نهادی نه تنها بر بهبود شرایط کمک می­ کند بلکه رسیدن سریع­تر به تعادل را نیز ممکن می­سازد.
4-6- آزمون­های تشخیصی و ثبات ساختاری
نحوه برآورد متغیرها به گونه­ ای است که بدون توجه به آزمون­های تشخیص، نمی­توان نتایج را مورد ارزیابی قرار داد. همچنین برای صحت قدرت مدل­ها نیز از آزمون­های تشخیص استفاده می­گردد. رایج­ترین آزمون­های تشخیص را می­توان به­صورت آزمون­های t، (   )، ضریب تعیین و ضریب تعیین تعدیل­شده و فروض کلاسیک دسته­بندی کرد. توزیع t، معیار اندازه ­گیری معنی­داری متغیرهای مستقل می­باشد. اگر میزان t برآوردی، از مقدار بحرانی­اش بیشتر باشد، فرضیه صفر مبنی بر صفر بودن متغیر موردنظر ، مورد پذیرش قرار نمی­گیرد. توزیعF ، معیار درستی رگرسیون می­باشد و به این نکته می ­پردازد که فرضیه صفر مبنی بر صفر بودن تمام متغیرها مورد پذیرش قرار می­گیرد (گجراتی، 1389).
ضریب تعیین، معمول­ترین معیار خوبی برازش خط رگرسیون می­باشد. ضریب تعیین، نسبت یا درصد تغییرات کل در متغیر وابسته که بوسیله مدل رگرسیون توضیح داده شده است را اندازه ­گیری می­ کند. ضریب تعیین، تابعی غیرنزولی از تعداد متغیرهای مستقل موجود در مدل می­باشد. اما با افزایش تعداد متغیرهای مستقل، ضریب تعیین به طور یکنواختی افزایش
می­یابد. در این صورت، برای مقایسه و انتخاب بین دو مدل با متغیرهای مستقل متفاوت، نمی­توان ضریب تعیین را ملاک عمل قرار داد و برای جلوگیر

 

 

 

 

 

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir 

 

 
 
 

نظر دهید »
استفاده_از_روش_تطبیق_کنترل_مقاومتی- قسمت ۹
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

در گذشته برای کنترل تجهیزات ولتاژ پایین، از ولتاژ DC و در مواردی که نیاز به کنترل نبوده از ماشین‌های AC استفاده می‌کردند. کنترل ماشین‌های DC با تغییر ولتاژ و یا میدان مغناطیسی آن به راحتی امکان‌پذیر است، اما کنترل ماشین‌های القایی کار بسیار دشواری است که امروزه از روش‌های کنترل برداری[۹۵] برای کنترل آن استفاده می‌شود. از سوی دیگر با توسعه ادوات الکترونیک قدرت تلفات کنترلی ماشین‌های DC میزان زیادی کاهش یافته است. امروزه ماشین‌های قدرت DC در قطارهای شهری، بین شهری و حتی در سیستم‌های صنعتی یافت می‌شوند.
همانطور که قبلا اشاره شد در قرن بیستم سیستم‌های AC بسیار گسترده شدند اما در مقابل آن سیستم‌های DC جدید توسعه روز افزونی پیدا کرده‌اند. از جمله آن می‌توان به تجیزات جدیدی چون خودرو برقی[۹۶]، خودرو برقی-زیستی[۹۷]، کشتی‌ها و سیستم HVDC اشاره کرد[[۹۸]].

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
 

 

دلایل استفاده از شبکه‌های DC
 

زمانی که شبکه AC پا به عرصه رقابت گذاشت اکثر بارها به صورت مقاومتی بودند. اما در حال حاضر بارها تغییر ماهیت داده و به بارهای الکترونیکی تبدیل شده‌اند. در واقع توان ورودی آن‌ ها AC بوده و با مبدل بهDC تبدیل می‌شود.
در سال‌های اخیر کیفیت توان اهمیت بالایی پیدا کرده است. زیرا کاهش کیفیت توان مشکلات زیادی در شبکه ایجاد می‌کند. به طور مثال جریان‌های هارمونیکی با فرکانس پایین موجب افزایش تلفات و خطای تجهیزات حفاظتی می‌شوند. بنابراین تجهیزات باید بر اساس استانداردهای هارمونیکی ساخته شوند که این استانداردها بسیار سختگیرانه عمل می‌کنند. بنابراین برای این بارها باید از تجهیزاتی استفاده نمود تا ضریب قدرت را تصحیح (PFC[99]) کنند (شکل ۱۶). که خود هزینه بالایی را با توجه به گسترش روز افزون بارهای الکترونیکی ایجاد خواهند نمود.

شکل ۱۶ الف) بار الکترونیکی ب) بار الکترونیکی به همراه PFC
با گسترش کامپیوترها، تجهیزات الکترونیکی، سیستم‌های مخابراتی و توسعه خودروهای برقی نیاز به برق مستقیم در خانه‌ها به صورت گسترده‌ای افزایش یافته است.استفاده از ولتاژهای DC، موجب خواهد شد تا یکسوسازها و مدارهای PFC حذف شوند، بنابراین میزان تلفات و سرمایه‌گذاری کاهش پیدا کرده و کیفیت توان بهبود بیشتری یابد. با توجه به دلایل بالا شبکه‌های توزیع ولتاژ پایین (LV) مورد توجه قرار گرفته‌اند. [[۱۰۰] و [۱۰۱]]
استفاده از خطوط ولتاژ پایین DC برای سیستم‌های خورشیدی و پیل سوختی که ولتاژ DC تولید می‌کنند بسیار مناسب است. زیرا با بهره گرفتن از یک مبدل ارزان DC/DC می‌توانند به شبکه توزیع DC متصل شوند. باتری‌ها نیز می‌توانند بدون هیچ واسطی به سیستم DC متصل شوند [[۱۰۲]]. میکروتوربین‌ها، نیروگاه‌های کوچک آبی و توربین‌های بادی سرعت متغییر، برق AC با فرکانسی متفاوت با برق شهر ایجاد کرده و برای اتصال به شبکه احتیاج به مبدل‌های AC-DC/AC دارند. اما در اتصال به شبکه‌های DC این تولیدکنندگان نیز سود خواهند برد از آن رو که مبدل DC/AC آن حذف خواهد شد. [[۱۰۳],[۱۰۴]]
در مقاله [[۱۰۵]] به یک شبکه DC اشاره شده است که توانی در حدود ۱۰KW است. تولیدات این شبکه شامل پیل سوختی، سلول خورشیدی، توربین بادی، دستگاه ژنراتور، یک دستگاه ذخیره‌ساز توان الکتریکی، دستگاه تثبیت توان، و یک مبدل AC-DC است.
به طور کلی مزایای استفاده از شبکه DC را می‌توان به صورت زیر بیان کرد:

 

 

منابع تولیدپراکنده DC به راحتی در شبکه توسعه پیدا کنند
 

توسعه ذخیره‌سازها و [۱۰۶]UPSها در شبکه راحت‌تر صورت می‌پذیرد
 

تامین توان بارهای مستقیم با هزینه کمتر صورت می‌پذیرد.
 

کیفیت توان در شبکه افزایش می‌یابد.
 

پایداری ولتاژ در شبکه بهبود می‌یابد.
 

کنترل ماشین‌های الکتریکی با بهره گرفتن از درایورهای سرعت متغییر، از برق DC راحت‌تر خواهد بود.
 

ریزشبکه‌های AC-DC
 

توسعه تولیدات پراکنده کمک فراوانی به بهبود وضعیت موجود صنعت برق (قابلیت اطمینان، کاهش تلفات، کاهش پرشدگی خطوط، مسائل محیط زیست و …) نموده است. ولتاژ خروجی بعضی از این تولیدات به صورت DC بوده (سلول‌های خورشیدی و پیل‌های سوختی) و یا ولتاژ AC است که با ولتاژ و فرکانس شبکه متفاوت است بنابراین برای متصل کردن این تولیدات به شبکه، مبدل‌های DC/AC، AC/AC و AC-DC/AC مورد نیاز است. از سوی دیگر بسیاری از بارها ماهیت DC داشته و با ولتاژ مستقیم تغذیه می‌شوند. به طور مثال می‌توان به سیستم‌های مخابراتی[۱۰۷] و الکترونیکی اشاره نمود.

وجود شبکهDCهمانطور که در بخش قبل اشاره شد، می‌تواند مشکلات منابع تولید پراکنده را برای اتصال به شبکه کاهش دهد. زیرا بسیاری از تولیدات می‌توانند به شین DC با بهره گرفتن از مبدل الکترونیک قدرت متصل شوند. اما شبکه DC به تنهایی مشکلات ما را حل نخواهد نمود. زیرا هدف ریزشبکه‌های آینده جایگزین نمودن تولیدات DC با AC نیست بلکه ایجاد شبکه قدرت DC محلی است. بنابراین لازم است تا به سمت ایجاد ریزشبکه‌های AC-DC حرکت شود.
در این شبکه‌ها توان انتقالی بین بخش DC و AC اهمیت پیدا می‌کند که در مقالات مختلف به این موضوع اشاره شده است و روش‌هایی برای کنترل اینچنین ریزشبکه‌هایی ارائه شده است. زیرا در یکی از بخش‌های ریزشبکه عنصری به نام فرکانس وجود ندارد بنابراین روش‌های سنتی برای تبادل توان بین دو ناحیه قابل استفاده نمی‌باشد [,[۱۰۸],[۱۰۹][۱۱۰]].

 

تحقیقات انجام شده بر روی ریزشبکه‌ها
 

از زمانی که ریزشبکه‌ها وارد سیستم توزیع برق شده‌اند، تحقیقات متفاوتی بر روی آن‌ ها انجام شده است. البته می‌توان این تحقیقات را به صورت زیر دسته‌بندی نمود:
الف- کنترل ریزشبکه: قبلا توضیح داده شده است.
ب- ساختار ریزشبکه: در فصل سوم توضیح داده خواهد شد.
ج- پایداری: خصوصیتی از سیستم قدرت که آنرا قادر می‌سازد حتی پس از وقوع اغتشاش در شرایط متعادل به کار خود ادامه دهد. اما پایداری ریزشبکه‌ها با سیستم قدرت متفاوت بوده و این تفاوت از اینرسی منابع این دو شبکه منشا می‌شود. در ریزشبکه‌ها از ذخیره‌سازها برای بهبود پایایی ریزشبکه استفاده می‌شود. در ریزشبکه‌ها به طور معمول سه نوع پایداری گذرا، سیکنال کوچک و ولتاژ مورد مطالعه قرار می‌گیرد.
د- حفاظت: سیستم حفاظتی ریزشبکه باید قابلیت جداسازی ریزشبکه از شبکه اصلی را در مواقع رخداد خطارا داشته باشد. با گسترشمنابع تولید پراکنده منطق حفاظتی در شبکه تغییر کرده است. بنابراین تنظیم قدیمی رله‌هابه درد حفاظت سیستم جدید نمی‌خورند.استفاده از منابعی که با مبدل به ریزشبکه متصل می‌شوند، حفاظت ریزشبکه را مخصوصا در حالت جزیره‌ای که سطوح اتصال کوتاه تغییر می‌کنند با مشکلات فراوانی مواجه کرده است. از طرف دیگر به علت تغییر شارش توان در ریزشبکه، تنظیم رله‌ها نیز باید تغییر کنند.تحقیقات بیشتر به سمت حفاظت تطبیقی[۱۱۱]در ریزشبکه‌ها رفته است. در این روش داده‌های رله‌ها به صورت پریودیک کنترل و تنظیم می‌شوند[[۱۱۲]].
ه- تشخیص قطع شدن از شبکه: اتصال و قطع ریزشبکه از شبکه توزیع از اهمیت بالایی برخوردار است. چون در اکثر اوقات در حال دریافت یا تزریق توان به شبکه اصلی است، اشتباه در این کار موجب نامتعادلی در شبکه خواهد شد. در بازه زمانی قطع، با کنترل ذخیره‌سازها انرژی ولتاژ و فرکانس ریزشبکه حفظ می‌شود. در زمان اتصال هم دامنه و فاز بودن ولتاژ دو شبکه از اهمیت بالایی برخوردار است.
و- بهره‌برداری اقتصادی: بهره‌برداری نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. با اجرای خصوصی‌سازی و تجدیدساختار شبکه قدرت، روند بهره‌برداری از ریزشبکه‌ها نیز دستخوش تغییر نموده است. زیرا طریقه بهره‌برداری همواره بر اساس مسائل اقتصادی صورت خواهد پذیرفت. در این شرایط کنترل ریزشبکه نیز بر اساس این مبانی انجام می‌پذیرد.

 

روش‌های کنترلی ریزشبکه‌ها
 

با توجه به اهمیت وجود ریزشبکه‌ها، در این بخش روش‌های کنترلی ریزشبکه، مورد مطالعه قرار گرفته است. به طور کلی ریزشبکه‌ها در دو حالت مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند.
۱- متصل به شبکه: در این حالت ریزشبکه به شبکه توزیع به منظور تامین برق مورد نیاز خود یا برای تزریق توان به شبکه توزیع متصل می‌باشد.
۲-جدا از شبکه: در این حالت ریزشبکه به شبکه توزیع متصل نبوده و بصورت مستقل مورد بهره‌برداری قرار گرفته و مانند یک جزیره[۱۱۳] مستقل و بی‌ارتباط با خارج عمل می‌کند. معمولا به علت خطا یا قطعی‌ها ریزشبکه به حالت ایزوله در خواهد آمد [[۱۱۴]].
در حالت متصل به شبکه، ریزشبکه با اهداف گوناگونی از جمله کنترل ولتاژ، فرکانس، بهبود کیفیت توان تحویلی به مصرف‌کنندگان و یا به عنوان یک خدمات جانبی کنترل می‌شود[[۱۱۵]،[۱۱۶]]. فرکانس در شبکه‌های سنتی توسط نیروگاه‌های بزرگ و ولتاژ توسط ترانسفورماتورهای دارای تپ تنظیم می‌شوند. اما در حالت جزیره‌ای این تنظیم کار دشواری است. برای کنترل فرکانس از توان اکتیو منابع، حذف بار[۱۱۷] و برای کنترل ولتاژ و بهبود کیفیت توان از توان اکتیو و راکتیو منابع استفاده می‌شود [[۱۱۸]].
به علت محدود بودنژنراتورهای سنکرون در ریزشبکه، از این منابع برای کنترل ولتاژ و فرکانس نمی‌توان استفاده کرد. در این شرایط وظیفه کنترل ولتاژ و فرکانس شبکه برعهده منابع تولید پراکنده است. بنابراین باید از ساختارهای کنترلی متفاوتی نسبت به سیستم سنتی، استفاده نمود.
انوع سیستم کنترلی ریزشبکه‌ها به صورت زیر قابل دسته‌بندی هستند:

 

 

کنترل متمرکز
 

کنترل غیرمتمرکز
 

کنترل سلسه مراتبی
 

کنترل چند عامله
 

کنترل بر اساس روش‌های کنترل بهینه و الگوریتم‌های بهینه‌سازی
 

کنترل متمرکز
 

در روش متمرکز المان‌های زیردست فرمان‌های کنترلی را از المان بالا دستی دریافت می‌کنند. دو روش برای کنترل در این ساختار توسعه داده شده است. در روش اول، یکی از منابع ریزشبکه کنترل منابع دیگر را بر عهده می‌گیرد. در روش دوم کنترل مرکزی ریزشبکه ([۱۱۹]MGCC) این کار را بر عهده می‌گیرد. این کنترل با توجه به ولتاژ و فرکانس، تنظیمات تمامی منابع را می‌تواند تغییر دهد. روش‌های چند عامله نیز در زیرمجموعه همین کنترل مرکزی قرار می‌گیرند[[۱۲۰]،[۱۲۱]].
در حال حاضر ریز شبکه‌ها به صورت مرکزی کنترل می‌شوند که این کنترل در نقطه اتصال به شبکه توزیع قرار گرفته است. کنترلر مرکزی ریزشبکه چندین هدف مهم را به طور همزمان دنبال می‌کند، مانند مدیریت اقتصادی ریزشبکه، تامین بار شبکه در سطح ولتاژ معین، کنترل فرکانس و… را بر عهده دارد. در این روش کنترلی، سطوح کنترل دیگری نیز وجود دارند که شامل کنترلر بارها (LC[122]) (مجموعه بارها) و کنترلر منابع پراکنده (MC[123]) است. کنترلرهای نصب شده در این دو وضعیت به تبادل اطلاعات با مدیریت مرکزی ریزشبکه می‌پردازند. بدین ترتیب کنترلر مرکزی ریزشبکه، عملکرد ریزشبکه را مدیریت می‌کند. برنامه‌های کنترل بار بیشتر به صورت حذف بار[۱۲۴] بوده و کنترلرهای منابع تولید پراکنده به کنترل توان اکتیو و راکتیو می‌پردازند. (شکل ۱۷)

 

 

 

 

 

 

 

 

 
شکل ۱۷ منطق کنترلی مرکزی
 

روش‌های کنترل ریزشبکه در حالت جزیره‌ای
 

جزیره‌ای شدن ریزشبکه به علت وقایع غیر برنامه‌ریزی شده مثل خطاها یا وقایع برنامه‌ریزی شده مانند تعمیر و نگهداری روی می‌دهد. در شرایط جزیره‌ای برای کنترل فرکانس و ولتاژ باید از مبدل‌ها بهره جست. در حالی که ریزشبکه به شبکه توزیع متصل است مبدل‌های منابع تولید پراکنده به صورت PQ کنترل می‌شوند زیرا شبکه توزیع به عنوان مرجع فرکانس و ولتاژ عمل می‌کند. اما در حالت جزیره‌ای که شبکه توزیع وجود ندارد، با تغییر پارامترها و بهینه‌سازی کنترل مبدل‌ها، این تغییر شرایط پوشش داده می‌شود. دو روش زیر برای کنترل در حالت جزیره‌ای استفاده می‌شود:

 

 

بهره‌برداری تک قطبی(SMO[125])
 

بهره‌برداری چند قطبی(MMO[126])
 

الف- بهره‌برداری تک قطبی
در این روش از مبدل VSI برای کنترل ولتاژ و فرکانس در هنگام قطعی و ایجاد اشکال استفاده می‌شود. باقی مبدل‌ها به صورت PQ عمل کرده و داده‌های تنظیم خود را از MGCC دریافت خواهند کرد (شکل ۱۸).

شکل ۱۸ کنترل ریزشبکه به صورت SMO
ب- بهره‌برداری چند قطبی
در این ساختار چند مبدل به صورت VSI بعنوان مرجع فرکانس و توان راکتیو انجام وظیفه می‌کنند. این مبدل‌ها می‌توانند به منابع ذخیره انرژی (مانند باطری‌ها و چرخ‌های طیار) یا منابع تولید پراکنده متصل شوند. این مبدل با توجه به فرکانس شبکه توان اکتیو خروجی خود را تنظیم می‌کند. در زمان انحراف فرکانس، ذخیره‌سازهای انرژی درحالت جذب یا تزریق توان اکتیو قرار گرفته تا تغییرات فرکانس را به صفر برسانند. با توجه به انرژی محدود این ذخیره‌سازها، کنترل فرکانس با آن‌ ها تنها در مدت زمان محدودی امکان‌پذیر خواهد بود. مبدل‌هاPQ مانند حالت قبل به کار خود ادامه داده و کنترل مرکزی MGCC با تغییر مشخصات، پارامترها و تعریف نقاط جدید کار، کنترل هر چه بهتری بر روی ریزشبکه انجام خواهد دهد (شکل ۱۹).
 
 

نظر دهید »
مطالعه ارتباط بین بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات با توانمندسازی کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی- قسمت ۱۲
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

شبکه‌ها تجلی ارتباطات درون سازمانی تلقی می‌گردند نه سلسله مراتب درون سازمانی. شبکه‌های واقعی شبکه‌هایی‌اند که در محیط واقعی سازمان و نه در نمودار سازمانی شکل می‌گیرند. شبکه‌های درون سازمانی پنجره‌هایی را می‌گشایند بدون آنکه لطمه‌ای به احساس عضویت افراد وارد شود. بنابراین شبکه‌ها پیامد ناخواسته اما مفید سازمان‌های رسمی اند. آنها می‌توانند باعث تبادل سریع اطلاعات و باز خورد در بین افراد شده و بر عزت نفس آنها بیافزاید. (محمدی، ۱۳۸۱، ص ۱۶۴)
۲-۱-۱۱-۲- محیط کاری[۴۳]:
محیط کاری افراد بر توانمندسازی آنها موثر است. انجام وظیفه کارکنان در خلاء صورت نمی گیرد. کارکنان به محیطی نیاز دارند که توانمندسازی را تشویق کند. آنان به توانمندی نایل نخواهند شد مگر آنکه نیاز‌های اساسی شان در محیط کار ارضاء شود و فرهنگ حاکم بر سازمان به ارزش‌هایی چون اعتماد متقابل، مشارکت فراگیر، کارگروهی و ریسک‌پذیری بها دهد. (همان منبع، ص ۱۶۵)
تحقق سازمان توانمند، نیازمند وجود یک فرهنگ سازمانی حامی توانمندسازی می‌باشد. در یک فرهنگ سازمانی توانمندساز، برقراری اجماع، سبک‌های دموکراتیک، ارتباطات باز سازمانی و رسمیت کم در سازمان، مورد ترغیب و تشویق قرار می‌گیرد و بروی مسائلی چون تیم‌سازی و جریان آزاد وتبادل اطلاعات به صورت‌های عمودی، افقی ومورب، تاکید می‌شود. (فرهنگی، ۱۳۸۲، ص۱۲۰)همچنین دریک محیط کاری پویا، اطلاعات کافی و منابع لازم جهت انجام موفقیت‌آمیز کارها باید فراهم گردد. (کان[۴۴]، ۲۰۰۶، ص۱)

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
 

 

۲-۱-۱۱-۳- سبک رهبری[۴۵]:
 

سبک رهبری کارآمد جزء لاینفک ایجاد محیط پرورش کارکنان توانمند است. مدیران مستبد به دلیل نگرش سنتی قدرت، هرگز قادر به توانمندسازی زیر دستان نخواهند بود. به زعم آنها توانمندسازی کارکنان به مثابه قدرت بخشیدن به رقیبی است در بازی با مجموع صفرکه به هیچ‌وجه منطقی نیست. بر خلاف مدیران خودکامه که در جهت تضعیف هر بیشتر زیر دستان گام برمی‌دارند، مدیران توانمندسازی به عنوان یک هادی، مباشر، تسهیل کننده ومربی عمل می‌کنند. (محمدی، ۱۳۸۱، ص ۱۶۵) به عبارت دیگر می‌توان گفت فردی که مسوول بهبود عملکرد و مهارت‌های فردی اعضای گروه است، فراهم کننده محیطی برای بهبود عملکرد تیمی (گروهی) است که یک مهارت اساسی به منظور ایجاد توانمندی محسوب می‌گردد. (اسکات، ۱۳۷۵، ص ۱۰۱)

 

۲-۱-۱۲- برنامه‌های توانمندسازی:
 

برنامه‌های مختلف، سطوح متفاوتی از توانمندی را برای کارکنان به ارمغان می‌آورد. به زعم باون ولالر[۴۶] سه سطح مختلف برای برنامه‌های توانمندسازی وجود دارد:

 

۲-۱-۱۲-۱- برنامه‌های توانمندسازی سطح پایین[۴۷]:
 

این سطح از برنامه‌های توانمندسازی شامل برنامه‌های غنی‌سازی شغلی و سیستم پیشنهادها می‌گردد. در غنی‌سازی شغلی به کارکنان فقط در چارچوب وظایف شغلی‌شان آزادی عمل محدودی داده می‌شود. در سیستم پیشنهادها، کارکنان اجازه می‌یابند تا در زمینه‌های مربوط به تولید و خدمات، پیشنهادهایی ارائه دهند، اما مدیر ملزم به اجرای این پیشنهاد‌ها نیست.(محمدی، ۱۳۸۰، ص ۲۱۷)

 

۲-۱-۱۲-۲- برنامه‌های توانمندسازی سطح متوسط[۴۸]:
 

در این سطح، کارکنان از درجه متوسط آزادی عمل در قالب برنامه‌های مشارکت شغلی، دوایر کنترل کیفیت و تیم‌های چند وظیفه‌ای برخوردار می‌گردند. مشارکت شغلی شیوه خاصی است که به موجب آن کارکنان می‌توانند در مورد برخی از جنبه‌های شغلی‌شان آزادی عمل یافته و چگونگی انجام کارشان را خود سازماندهی نمایند. دوایر کنترل کیفیت و تیم‌های چند وظیفه‌ای نیز اجازه می‌یابند تا به حل مشکلات واحد کاری و یا سازمانی‌شان بپردازند. (همان منبع)

 

۲-۱-۱۲-۳- برنامه‌های توانمندسازی سطح بالا:
 

تشریح وضعیتی است که درآن کارکنان از آزادی عمل زیادی در زمینه شیوه انجام وظایفشان برخوردار می‌گردند. آنها نه تنها در عملکرد شغلی بلکه در عملکرد سازمان نیز مشارکت داده می‌شوند. به اعتقاد باون ولالردراین سطح، اطلاعات مربوط به عملکرد شرکت، در اختیار تمامی افراد قرار می‌گیرد. کارکنان در زمینه کارتیمی وحل مشکلات سازمان مهارت‌هایشان را به تکامل رسانده، درتصمیمات مدیریتی واحدهای کاری مشارکت نموده، سودسازمان دربین تمامی اعضای تقسیم گردیده و کارکنان در مالکیت شرکت سهیم می‌گردند. (همان منبع)

 

۲-۱-۱۳- راهکار‌های عملی توانمندسازی کارکنان:
 

 

۲-۱-۱۳-۱- آموزش ضمن خدمت[۴۹]:
 

امروزه آموزش نیروی انسانی به عنوان گامی موثر در جهت بهسازی و توانمندسازی کارکنان مورد تاکید سازمان‌ها به خصوص سازمان‌های یادگیرنده و پویاست. آموزش ضمن خدمت با تامین دانش و مهارت مورد نیاز برای انجام وظایف به صورت کارآوموثر، منجر به ایجاد حس اعتماد به نفس و خود ارزشی درکارکنان و در نتیجه احساس رضایت شغلی در کارکنان می‌گردد، که نتیجه آن بهره‌وری بالاتر در سازمان می‌باشد از طرفی آموزش ضمن خدمت با توانمندسازی کارکنان منجربه ایجاد سرمایه‌های اجتماعی در جامعه می‌گردد. چرا که هر کارمندی فردی از جامعه می‌باشد که در صورت توانمندسازی، جزئی از سرمایه‌های اجتماعی محسوب می‌گردد. (پورآمن، ۱۳۷۵، ص ۳۰۵)

آموزش ضمن خدمت کار کنان به صورت یکی از روش‌های زیر انجام می‌گیرد.

 

۲-۱-۱۳-۱-۱- آموزش ضمن خدمت در محل کار:
 

– کارآموزی
– کارورزی
– آموزش خصوصی
– آموزش نوبتی
– کلاس‌های مربیگری
– گردش شغلی
– سیستم دستیاری

 

۲-۱-۱۳-۱-۲- آموزش ضمن خدمت خارج از محل کار:
 

-شرکت در کنفرانس‌های علمی
– آموزش در محیط‌های شبیه‌سازی شده
– انجام مطالعات اختصاصی
– شرکت در برنامه‌های سخنرانی
– شرکت در سمینارهای شغلی
– استفاده از بسته‌های آموزشی رایانه‌ای[۵۰].(پرهیز کار، ۱۳۷۳، ص ۲۷۶)

 

۲-۱-۱۳-۲- سهیم نمودن کارکنان دراطلاعات:
 

یکی دیگر از راهکار‌های توانمندسازی کارکنان، سهیم کردن کارکنان در اطلاعات سازمان می‌باشد.
تسهیم اطلاعات برای توانمندسازی کارکنان نه تنها یک ضرورت است، بلکه موجب ایجاد جو اعتماد، صمیمیت و مسئولیت‌پذیری نیز می‌شود. این تسهیم نه تنها حس تعلق، مشارکت و مالکیت نسبت به سازمان ایجاد می‌کند و بلکه کارکنان را مصمم می‌سازد تا از اطلاعات کسب شده برای بهبود عملکرد سازمان استفاده کنند. (هداوند، ۱۳۸۶، ص ۵۶)
با دادن اطلاعات بیشتر به افراد، آنها احساس خواهند نمود که لازمه کار و تلاش داشتن هدف می‌باشد. هدف کارآیی، هدف مشکل‌گشایی، هدف نوآوری یا هدف پیش بردن پروژه. اگر افراد در جریان گزینش این هدفها مشارکت داشته باشند، به تدریج خود را شریک و مالک کار می‌دانند و مسئولیت‌هایی که لازمه توانمندسازی است، می‌پذیرند. (قوشچی، ۱۳۸۰، ص ۱۰)
جهت سهیم کردن کارکنان در اطلا عات،موارد زیرضروری به نظر می‌رسد:
– مطلع نمودن همه کارکنان، از اطلاعات مربوطه به عملکرد شرکت وکمک به آنها جهت درک ماهیت
– کسب وکار
– ایجاد اعتماد در کارکنان، از طریق سهیم نمودن آنان در اطلاعات
– توسعه وتقویت روش‌های خود نظارتی وتقلیل
– نظارت‌های سلسله مراتبی
– تلقی نمودن اشتباهات کارکنان به عنوان فرصتی برای یاد گیری. (بلانچارد، ۱۳۸۱، ص ۱۵۸)

 

۲-۱-۱۳-۳- پرورش تجارب تسلط شخصی[۵۱] :
 

باندورا[۵۲] در سال ۱۹۸۶ دریافت مهمترین چیزی که یک مدیر می‌تواندبرای توانمند کردن دیگران انجام دهد، این است که به آنان کمک نمایدتا برتری شخصی خود رادر مورد برخی چالش‌ها یا مشکلات تجربه کنند. با انجام موفقیت‌آمیز یک کار، شکست یک حریف و یا حل مشکل، افراد احساس تسلط را در خود پرورش می‌دهند. تسلط شخصی می‌تواند با فرصت انجام موفقیت‌آمیز کارهای دشوار که سر انجام به تحقق هدف‌های مطلوب منتهی شود، تشویق گردد. کلید کار آغازآن با کارهای آسان و سپس پیش رفتن به سمت کارهای دشوار است تا اینکه شخص احساس تسلط بر تمامی پیچیدگی مسائل را تجربه کند. به منظور تحقق راهکار مزبور، پیمودن گام‌های زیر ضروری است:
– تقسیم وظایف بزرگ به اجزای جدا از هم و واگذاری هر بخش در یک زمان
– واگذاری وظایف ساده پیش از وظایف دشوار
– تحسین پیروزی‌های کوچک
– توسعه تصاعدی مسئولیت‌های شغلی
– واگذاری مسئولیت بیشتر به طور فزاینده بر‌ای حل مشکلات. (وتن، ۱۳۸۱، ص ۴۲)

 

۲-۱-۱۳-۴- اعمال حمایت‌های اجتماعی و عاطفی:
 

حمایت به معنی تأیید و پذیرش از سوی مدیران و همکاران سازمان است و معمولاً از عضویت در شبکه‌های سازمانی به دست می‌آید. شبکه‌های حمایتی شامل مدیر، همکاران، زیردستان و اعضاء گروه کاری می‌شود. مدیران باید آنان را تحسین و تشویق کنند، آنها را بپذیرند و از آنان پشتیبانی کنند و به آنان اطمینان بدهند. باندورا درسال ۱۹۹۷ مجدداً پس از انجام بررسی هایی دریافت که بخش مهمی از احساس توانمندی، داشتن مدیران پاسخگو و حامی است. مدیرانی که در پی توانمند کردن کارکنان خود هستند، باید از عملکرد آنان قدردانی نمایند. آنان می‌توانند برای کارکنان، برای اعضای واحد آنان و حتی برای خانواده‌های‌شان نامه‌ها یا یادداشت‌هایی بنویسند تا نشان دهند که کار خوب فرد، مورد توجه قرار گرفته است. مدیران، همچنین، می‌توانند برای کارکنان خود در مورد توانائی‌ها و شایستگی‌های‌شان بازخورد فراهم آورند. آنان می‌توانند با ایجاد فرصت‌هایی که کارکنان بتوانند به عضویت بخشی از یک گروه و واحد اجتماعی درآیند، از دیگران برای آنان حمایت اجتماعی حاصل کنند. به طور مرتب مراسم‌هایی برگزار کنند تا در آنها از موفقیت‌های کارکنان قدردانی شود و به دیدگاه‌های کارکنان گوش دهند و بکوشند احساسات و نظرات آنان را درک کنند. بدین ترتیب، مدیران می‌توانند کارکنان را با ایجاد این حس که مورد قبول هستند، دارایی ارزشمندی به حساب می‌آیند و جزء جدایی‌ناپذیر سازمان هستند، توانمندسازند. (عبداللهی، ۱۳۸۵، ص ۵)

 

۲-۱-۱۳-۵- الگوسازی[۵۳]:
 

راه دیگر توانمندسازی افراد، الگو‌سازی یا نمایش الگوی رفتاری صحیح است. باندورا دریافت که مشاهده افراد موفق در فعالیت‌های چالشی، محرک نیرومندی برای دیگران می‌باشد تا اعتقاد پیدا کنند که آنان نیز می‌توانند کامیاب شوند. این کارباعث می‌شود تا افراد یک کار را قابل انجام تلقی نمایند و اینکه بدانند شغل در محدوده قابلیت‌های آنان است و کامیابی امکان‌پذیر می‌باشد. جهت ارائه یک الگوی رفتاری صحیح، اقدامات زیر ضروری می‌باشد:
– نشان دادن نحوه انجام موفقیت‌آمیز وظایف
– مورد توجه قرار دادن دیگر افراد موفق
– بهره‌گیری از انواع الگوهای عملی ایفای نقش
– کمک از مربیان
– برقراری یک رابطه مشاوره‌ای با کارکنان. (وتن، ۱۳۸۱، ص ۴۲)

 

۲-۱-۱۳-۶- کار تیمی[۵۴] :
 

این پدیده به دلیل روحیه تعاون و هم افزایی، در سال‌های اخیر به شدت مورد توجه قرار گرفته است. این مقوله از پیامد‌های بیش از حد تقسیم وظیفه در کارها در گذشته بوده است لذا از بعد توانمندسازی حائز اهمیت می‌باشد. (کرینر[۵۵]، ۱۳۸۱، ص ۱۸۷) جهت حصول به کار تیمی در سازمان اقدامات زیر ضروری است:
– مشخص نمودن مسأله در میان گروه کاری موردنظر؛
– تعیین اهداف با همکاری و مشارکت خود کارکنان؛
– مشخص نمودن زمان ومکان لازم برای گردهمایی‌ها ارائه بازخورد درباره عملکرد فعالیتها؛
تاکید روی نکات مثبت وارج نهادن به موفقیت و نتیجه مطلوب. (اسکات، ۱۳۷۵، ص ۱۱۵)

 

۲-۱-۱۳-۷- تحریکات احساسی[۵۶] :
 

تحریکات احساسی، می‌تواند بر انتظارات افراد از شایستگی شان تاثیر بگذارد. احساسات منفی از قبیل ترس، اضطراب، استرس، افسردگی و…. که به طور معمول هم در حین وهم پس ازانجام وظیفه، ظاهر می‌شوند می‌توانندمنجر به کاهش اعتمادبه نفس افراد گردند. در بسیاری از مواقع مدیران می‌توانند با جایگزین کردن احساست مثبت، مانند اشتیاق، ایجادفضای اعتماد گروهی و تعریف واضح نقشها به میزان زیادی از استرس وتنش شغلی کارکنان کاسته و در جهت توانمند کردن آنان گام بردارند. (محمدی، ۱۳۸۱، ص ۱۸۳)

 

۲-۱-۱۳-۸- باز خورد [۵۷]:
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 91
  • 92
  • 93
  • ...
  • 94
  • ...
  • 95
  • 96
  • 97
  • ...
  • 98
  • ...
  • 99
  • 100
  • 101
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • آثار تسلیم و تسلم در مبیع کلی- قسمت ۱۰
  • علت شناسی جرایم خشونت آمیز در جمعیت زندانیان شهرستان‌ آمل- قسمت ۱۰
  • بررسی جایگاه صبر و سکوت درآثار سعدی- قسمت ۱۱
  • بررسی رابطه مهارت های انسانی و عملکرد مدیران مدارس متوسطه ناحیه ۳ شهر قم- قسمت ۴
  • علل و عوامل مؤثر بر تخلفات انتظامی قضات در نظام قضایی ایران- قسمت ۵
  • تاثیر ترکیب مالکیت و هیات مدیره شرکتها بر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۸
  • بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی انزوای اجتماعی دختران مجرد- قسمت ۱۰
  • جایگاه چین در سیاست نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران- قسمت ۲- قسمت 3
  • بررسی حقوقی حمایت از علامت تجاری درحقوق ایران ، آمریکا وکنوانسیون های بین المللی- قسمت ۱۲
  • دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | مبحث دوم: طرفین عقد رهن دریایی و بررسی حقوق و تعهدات ایشان – 4
  • بررسی غلو در روایات علم اهل بیت- قسمت ۶
  • صیانت و پیشگیری از جرم و گناه از منظر قرآن کریم و راهکار های نهادینه کردن آن در بین کارکنان ناجا- قسمت ۱۴
  • بررسی ارتباط بین سطح فعالیت بدنی با چاقی و وضعیت تغذیه در معلمان زن ابتدایی و متوسطه شهرستان آستانه اشرفیه- قسمت ۶
  • " دانلود پایان نامه و مقاله – آیت الله جوادی آملی٬ کرامت ذاتی را به ظاهری و باطنی تقسیم می کند و می فرماید: – 4 "
  • معناشناسی واژگان قرآن در روایات اهل بیت- قسمت ۸
  • چگونگی شکوفائی ابراز اعتماد به نفس را در دانش آموزان- قسمت 13
  • تاثیر نوسانات جریان نقدی بر کیفیت سود و ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۱۰
  • پژوهش های پیشین در مورد گرایش به دموکراسی و عوامل اجتماعی آن- فایل ۱۵
  • شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت در کسب و کار الکترونیکی- قسمت ۵
  • جعل رايانه‌اي در حقوق ايران- قسمت 6
  • پژوهش های پیشین در مورد مطالعه تطبیقی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر میزان رضایت از کیفیّت زندگی شهری ...
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله یکپارچه سازی اعتماد و ارزشهای شخصی با مدل پذیرش فناوری(TAM) در ...
  • ارایه روشی برای افزایش کارایی پردازش تصاویر بوسیله مدل نگاشت کاهش- قسمت ۳
  • دانلود فایل های پایان نامه با موضوع شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر توسعه بانکداری الکترونیک- فایل ...
  • مطالعه جامعه شناختی رابطه سبک‌زندگی زنان شهر تهران و قربانی‌شدن- ...
  • " فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۵-۲- اعلان سودحسابداری و محتوای اطلاعاتی آن – 1 "
  • استفاده_از_روش_تطبیق_کنترل_مقاومتی- قسمت ۱۰
  • نگارش پایان نامه با موضوع بررسی امثال و حکم در بوستان و گلستان سعدی92
  • بررسی رابطه بین هوش هیجانی کارکنان و ارتباط سازمان با مشتری در بانک قرض الحسنه مهر ایران- قسمت ۲۴- قسمت 2
  • مطالعه تطبیقی اضطرار در حقوق کیفری ایران و فرانسه- قسمت ۸

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان