آموزش مهارت های اجتماعی نیز یکی از راه های افزایش هوش هیجانی است. این آموزش ها شامل برنامه های خودآگاهی، تقویت اعتماد به نفس، کنترل خشم و عصبانیت، همدلی، تشخیص و به رسمیت شناختن تشابهات و تفاوت های مردم، اظهار ادب و صمیمیت و تعارف،اداره ی خود، برقراری ارتباط،ارزیابی خطرات، خودگفتاری مثبت، حل مسئله و مشکل، تصمیم گیری،ایجاد هدف و مقاومت در مقابل فشار گروه هم سن، تفکر عاقلانه، تقویت ایمان، رضایت از زندگی است.
توانایی هوش هیجانی،از طریق آموزش و تمرین بر مهارت های روانی،اجتماعی و قابلیت های فرا شناختی، امکان رشد و توسعه را دارد، و به علت همین امکان ارتقاست که نسبت به هوش شناختی، برتری و مزیت یافته است.
۲-۲-۶-تقویت ایمان:
تقویت ایمان نیز یکی دیگر از راه های افزایش هوش هیجانی است.هر قدر شکستی کوچک را پایدار ببیند از نظر روحی آمادگی بیشتری دارید تا یک شکست گذرا را به عامل ناامیدی تبدیل کنید و از پیشرفت زندگی خود باز بمانید. در صورتی که اگر دیدگاه وسیع تری مانند اعتقاد به خدا و زندگی پس از مرگ داشته باشید، مسئله ای کوچک همچون از دست دادن شغل را یک شکست موقت تلقی خواهید کرد.
نتیجه گیری
هوش هیجانی پدیده ای کاملا جدید و رویکردی کاملا نو در روانشناسی نیست و سابقه ی تاریخی دارد. تحقیقات و پژوهش های انجام گرفته در مورد هوش هیجانی و بررسی های به عمل آمده در مورد معنادار بودن یا نبودن نتایج نشان می دهد که میزانی از هوش هیجانی بر زندگی افراد تاثیر گذار است. بنابراین هر چه میزان هوش هیجانی افراد افزایش یابد موفقیت آن ها در همه ی جنبه ها ی زندگی افزایش می یابد. ویژگی های هوش هیجانی «خوش بینی،درک عواطف، کنترل عواطف، عزت نفس،خود شکوفایی و مهارت- های اجتماعی»مشخصه ی افرادی است که در زندگی واقعی، موفق و کارآمدند،زندگی زناشویی پرباری دارند و در محیط کار خود، نظر همه را به خود جلب می کنند.این ویژگی ها همچنین معرف شخصیت و نظم، نوع دوستی و همدردی هستند که برای پایداری و ارتقای جامعه انسانی ویژگی های لازم و اساسی اند.

مؤلفه های هوش هیجانی متعددند و هر یک بر حسب نیاز در یک موقعیت خاص مورد استفاده قرار می گیرند،در حقیقت هر کدام از این مولفه ها به ما توانایی خاصی می بخشند تا در موقعیت های مختلف عکس العمل مناسبی از خود نشان دهیم.بنابراین اگر بخواهیم زندگی موفق و سرشار از کامیابی داشته باشیم، باید همه این مهارت ها را فرا گیریم، با نگاهی به آنچه که گفته شد،می توان دریافت که این مهارت ها ارتباط زیادی با هم دارند و آموختن یکی از آن ها با یادگیری بقیه ارتباط دارد. مثلا کسی که دارای تفکر انتقادی است می تواند ارتباط مطلوبی با دیگران برقرار کند چرا که انعطاف پذیر است و تحمل آرای مخالف را دارد و روشن اندیش است و…به همین دلایل به خوبی با دیگران ارتباط برقرار می کند،کسی که با دیگران ارتباط خوبی دارد،بر اثر گستردگی همه ارتباطات خود می تواند شغل خوبی به دست آورد.و وقتی هر انسانی شغل خوب و مورد علاقه خود را بدست می آورد و با فراغ خاطر می تواند سایر اهداف خود را در زندگی دنبال کند. اگر که هدفمند باشد و برای رسیدن به اهداف خود تلاش کند،و وقتی به اهداف خود رسید میزان رضایتش از زندگی بالا می رود و وقتی میزان رضایتش بالا می رود، بر سلامت روان او افزوده می شود.کسی که از سلامت روان برخوردار است سعی می کند که جسم خود را نیز از آسیب ها به بهترین شکل مصون دارد و در نهایت یک فرد سالم و روشن اندیش چون از رضایت خاطر برخوردار است به بهترین شکل می تواند با اتخاذ بهترین تصمیمات مشکلات خود را حل کند و به علت همان ارتباطات خوبی که دارد در مواقع ناکامی می تواند از دیگران کمک بگیرد،اکنون چنین شخصی سالم و از عهده ی هر مسئولیتی بر می آید.از مسئولیت به عهده گرفتن نتایج تصمیمات خود گرفته تا مسئولیت های دیگری مثل مسئولیت های اجتماعی و شهروندی. برخورداری از هوش هیجانی بالا به نفع هر انسانی است.
در نتیجه ی دیگری که بدست آمد این بود که آموزش و پرورش هر کشوری نقش اساسی دارد آموزش مهارت ها ی هوش هیجانی را به عهده دارد،آموزش و پرورش می تواند این مهارت ها را تا زمانی که آموزش به عنوان واحد درسی اجباری در مدارس به اجرا در نیامده به صورت کلاس های فوق برنامه آموزش دهد و این مهارت ها را در آن ها بوجود و تقویت کند و فرصت های عملی بوجود آورد تا اشخاص مهارت های زندگی خود را بهبود دهند و خود فرد در گسترش این مهارت ها در خود و اکتساب آن ها بکوشد.
امیدواریم که یافته های ارائه شده در این پژوهش، در جهت شکل گیری سبک و شیوه های مؤثر افراد،مفید واقع شود و والدین و مربیان بتوانند از یافته های فوق جهت افزایش هوش هیجانی کودکان استفاده نمایند. زیرا تربیت فرزند سخت ترین،پر مشغله ترین و پر مسئولیت ترین وظیفه ای است که هر کس ممکن است عهده دار شود چنین وظیفه ای کار افرادی نیست که احساس نا امنی، بی ثباتی،و نا خشنودی می کنند.این کار از عهده یافرادی با هوش هیجانی پایین بر نمی آید و به طور کلی به افراد کمک شود تا از نظر عاطفی و اجتماعی به خود شکوفایی بیشتری دست پیدا کنند.نتیجه نهایی این است که حتی اگر بپذیریم که هوش هیجانی در روان‌شناسی، موضوع تازه‌ای است، از دیدگاه قرآن و روایات چیز جدیدی شمرده نمی‌شود و زیرمجموعه‌ای از عقل و احکام آن
منابع و مأخذ
ال.کلینکه، کریس. مهارت های زندگی پنجم دبستان. ترجمه فهیمه فتحعلی لواسانی. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. سوم: ۱۳۸۳.
ابراهیمی،احمد.راهکارهای عملی آموزش اخلاق و مهارت های زندگی. قم: مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم). دوم:۱۳۸۷.
ابن ابی جمهور،محمد بن زین الدین. عوالی الئالی. به کوشش مجتبی عراقی.قم:دار سید الشهدا للنشر.اول:۱۴۰۵ق.
ابن بابویه،محمد بن علی.معانی الاخبار.به کوشش علی اکبر غفاری.قم:دفتر انتشارات وابسته به جامعه مدرسین.اول:۱۴۰۳.ص۳۴۲
استیو، هین. هوش هیجانی برای همه. ترجمه رؤیا کوچک انتظار و مژگان موسوی شوشتری. تهران: سفیر اردهال.اول:۱۳۸۶.
اسلامی نسب، علی. روان شناسی اعتماد به نفس مبتنی بر مکاتب اسلامی و غربی. تهران:مهرداد.اول:۱۳۷۳.
اسلامی،سید حسین.اعتماد به نفس.تهران:مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(رحمه الله علیه). ۱۳۸۳.
اکبری، محمود. مهارت های زندگی.تهران: فتیان. ششم:۱۳۹۱.