مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
بررسی تطبیقی فقهی محاربه و بغی با جرم سیاسی- قسمت ۵
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

در این باره استناد می کنند به زمانی که حضرت علی(ع) در حال خطبه خواندن بود و افرادی بر او وارد شدند و شعار « لا حکم الا لله » را سر دادند .( مغربى، ۱۳۸۵، ص۳۹۳)
فقها به حقوقی که حضرت علی (ع) در این روایت برای آنان قائل شده است استناد می کنند و همین را دلیل خروج بر امام می دانند و آن را از شرایط و احکام مترتب بر بغات به شمار می آورند. این سه حق عبارت اند از: شما را از ورود به مساجد خدا منع نمی کنیم؛ شما را از غنایم محروم نمی سازیم تا زمانی که دست در دست ما دارید و به جبهه جداگانه ای نپرداخته اید… و ما هرگز آغازگر جنگ، بلکه آغازگر هیچ جنگی نخواهیم بود.(همان) و آن لفظی که مورد مناقشه است، لفظ « ما دامت أیدیکم معنا » است که از آن این حکم برداشت می‌شود.
اما این شرط پایه محکمی ندارد واینکه حضرت می فرمایند: « تا زمانی که دست در دست ما دارید و به جبهه جداگانه ای نپرداخته اید» بر خروج بر آن حضرت دلالت نمی کند. «منظور از باغی کسانی هستند که تحت اطاعت سیاسی امام نباشند. عنوان بغی، نشئت گرفته از عدم اطاعت ولایی و سیاسی است و منظور کسی است که نظام غیرشرعی تشکیل دهد که از ولایت امام معصوم نشئت نگرفته باشد.( بحرانى، بیتا، ص۱۶۶ )
پس باید گفت که آنچه در بغی موردنظر است، عدم اطاعت از امام، ولایت فقیه و حکومت است؛ حال این نافرمانی به هر طریقی باشد. این نظر، مطابق با عرف، واقع و ظاهر آیه است و باید گفت که منظور از «ایدینا» اطاعت و فرمانبرداری و تجاوز نکردن از حدود شرعی است؛ حال به جایی دیگر اقامت کنند یا نه. صاحب جواهر هم می گوید: این خبر، خبر مرسلی است و شرایط صحت را ندارد. ( نجفى، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۳۳۳ )
۳٫عده ای از فقها می گویند: « از روی شبهه و تأویل باطل ، خارج شده باشند؛ اما اگر جدا شوند به غیر تأویل، محارب محسوب می شوند.» ( طوسى، ۱۳۸۷، ج۷، ص۲۶۷؛ حلّی، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۵ ) این شرط نیز نقد شده است. عده ای از فقها می گویند: ما دلیلی پیدا نکردیم برای این سخن که باید از روی شبهه و تأویل خارج شده باشند؛ بلکه واقعه صفین و جمل برخلاف این بوده است و دلیلى وجود ندارد که خصوصیات موجود در این سه جنگ را در احکامى که به عنوان بغى و باغى تعلّق دارد، دخالت دهیم. ( نجفى، ۳۳۳:۱۴۰۴ ) بلکه حضرت علی (ع) در خطبه ی ۱۳۷ درباره خوارج می فرماید: به خدا سوگند، ( طلحه و زبیر) و پیروانشان، نه منکرى در کارهاى من سراغ دارند که برابر آن بایستند و نه میان من و خودشان راه انصاف پیمودند….( نهج البلاغه۱۸۱)
امام در این خطبه به صراحت، ناحق بودن خروجشان را به آنان گوشزد می کند که آنها خود حقیقت را انکار می کنند. همچنین آیه قرآن، عام است و هیچ قیدی را ذکر نکرده. در گروه بغات، آنچه شرط است، تجاوز و تعدی است؛ خواه از روی شبهه باشد، خواه غیرشبهه؛ اما باید توجه داشت که نمی توان گفت اگر باغیان از روی تأویل خروج نکرده باشند، مصداق محارب بر آنها صدق می کند؛ چراکه مفسران برای محاربه، چنین شرطی را نگفته‌اند.
علّامه طباطبائی، در تفسیر آیه ۳۳ سوره مائده، در خصوص محاربه میگوید : « … رسول خدا (ص) با اقوامى که از کفار با مسلمانان محاربه کردند، بعد از آنکه بر آنان ظفر یافت و آن کفار را سر جاى خود نشانید، معامله محارب را با آنان نکرد؛ یعنى آنان را محکوم به قتل یا دار زدن یا مثله یا نفى بلد نفرمود؛ و این خود دلیل بر آن است که منظور از جمله مورد بحث، مطلق محاربه با مسلمین نیست.» (موسوی همدانی ، ۱۳۹۰)
پس نکته مهمی که علّامه طباطبائی یادآور می شود، دلیلی قوی و مستحکم است بر اینکه شورشیان بر امام و پیامبر، محارب نیستند و هیچ مؤیدی هم وجود ندارد که در زمان پیامبر(ص) یا حضرت علی (ع) مجازات محارب بر چنین گروهی اجرا شده باشد. افزون بر این، از آیه ۹ سوره حجرات و نیز سیره امیرالمؤمنین (ع)چنین برداشتی صورت نمی گیرد.
۴٫ ارشاد آنان، از راه اقامه دلیل و حجیت ممکن نباشد. ( نجفی، ۳۲۴:۱۴۰۴ ) این شرط، هم مطابق با روش امام(ع) و هم مطابق با آیه قرآن (واصلحوا بینهم) است. خطبه ۳۱ و ۳۶ نهج البلاغه دلالت بر ارشاد آنان پیش از جنگ دارد. امام صادق(ع) هم در این مورد می فرماید: « اگر شورشیان داخلى، پیش از درگیرى دعوت شوند، خوب است؛ و اگر هم دعوت نشوند، مانعى ندارد؛ زیرا پیش از این، به آنچه باید فراخوانده شوند آگاهى یافته اند؛ و سزاوار است که شما آغازگر جنگ نباشید.» ( نوری طبرسی، ۳۴۳:۱۴۰۸)
۵٫ از راه اختلاف در آنان، دفع آنان ممکن نباشد. این شرط می تواند تحت الشعاع همان شرط چهارم قرار گیرد. پس با توجه به موارد گفته شده، شرایطی که در جنگ با بغات باید در نظر گرفته شود، متفات از آن چیزی است که فقها به آن استناد کرده اند. تنها شرط چهارم است که نص شرعی بر آن دلالت دارد و دیگر احکام مترتب بر این جرم، از باب این است که غالب فقها به آن فتوا داده اند.
۱-۴- شرایط بغی از دیدگاه فقها
برای اثبات وصف بغی به سه شرط نیاز است:
اول: اهل بغی فراوان و کثیر باشند به گونه ای که جز با تجهیز سپاه و جنگ نتوان آنان را متوقف ساخت و جمع‌شان را پراکنده ساخت. اما اگر گروهی اندک مانند یک نفر و دو نفر و ده نفر بودند که کید آنان ضعیف بود اینان اهل بغی نیستند.
دوم: این که از دسترس امام خارج باشند و در شهر یا صحرایی منفرد از امام باشند. اما اگر با امام باشند و در دسترس وی اهل بغی نیستند.
سوم: به شبهه ای گرفتار شده باشند که به خاطر آن بر امام خروج کنند. اما اگر بدون شبهه به مخالفت برخیزند حکم محارب را دارند.
توضیح: نمونه واضح و روشن بغات اهل نهروان و اصحاب جمل اند. که هر سه شرط بالا را دارا بودند. البته برخی از فقها در شرط نخست تردید دارند و کثرت را شرط اهل بغی نمی دانند. پس می توان این گونه بغی را معنا کرد که گروهی به خاطر شبهه ای که نسبت به امام عادل دارند در مکانی مستقل و منفرد از امام که از دسترس وی بیرون است مسلحانه علیه وی قیام می کنند.
برخورد با اهل بغی در فقه همان رفتار امیر المومنین با خوارج است. ابتدا باید ارشاد و موعظه و رفع شبهه کرد، اگر بازنگردند با بغات به جنگ پرداخته می شود. این رفتاری است که هر حکومتی با قیام مسلحانه علیه خود انجام می دهد. (علامه حلی ، بی تا :۴۰۷)
۱-۵- فرق باغی با محارب
در این جا ممکن است سؤالی برای شما مطرح شود و آن این است که فرق « محارب » با « باغی » چیست ؟ و آیا این دو یک چیزند ؟
پاسخ این است که نه. محارب غیر از باغی است و این دو تفاوت هایی با هم دارند که اکنون ملاحظه می فرمایید:
۱- محاربه عبارت است از: تجهیز یا حمل اسلحه و یا کشیدن و تجرید آن به منظور ایجاد رعب و وحشت در مردم خواه مسلمان باشند و خواه کافر. این کار یا شرارت محض و یا به منظور دزدی است.
اما بغی عبارت است از قیام مسلحانه عده ای در برابر امام عادل جامعه ی اسلامی به منظور برانداختن حکومت اسلام.
۲- محاربه ممکن است به صورت فردی و یا جمعی صورت بگیرد. اما بغی خروج و یک قیام جمعی است.
۳- محارب، اعم از کافر و مسلمان است، یعنی هم ممکن است کافر باشد و هم مسلمان.
اما باغی کسی است که تظاهر به اسلام می کند و شهادتین ( لا اِلهَ اَلاّ الله وَ مُحَمّدٌ رَسُولُ الله ) می گوید، اما در برابر امام عادل مسلمانان قیام مسلحانه می کند.
۴- توبه ی محارب بعد از اسارت و دستگیری قبول نیست. اما توبه ی باغی در صورت ذینفع نبودن بعد از اسارت نیز قبول است.
۵- برای محارب چهار نوع کیفر ( حد شرعی ) پیش بینی شده اما برای « باغی » این حدود پیش بینی نشده است. فقط دستور قتال و جهاد داده شده که در آن یا تسلیم امام عادل مسلمانان می شوند و یا کشته می گردند.
این ها عمده ی فرق میان اهل بغی و محاربین است.
اما فرق این دو (محارب و اهل بغی ) با مرتد چیست ؟
ارتداد برگشت صریح به کفر است و لذا احکام مربوط به کافر درباره ی آن صدق می کند. یعنی علاوه بر باطن، در ظاهر نیز احکام مربوط به یک مسلمان درباره ی او صدق و تطابق نمی کند.
اما در مورد محارب و باغی ظاهراً حکم بر اسلام می شود. یعنی از نظر قبول شدن عبادات، طهارت بدن و شمول قانون توارث اسلامی و … عین یک مسلمان واقعی با آن ها رفتار می شود.
آنان نیز ارث می برند و بدنشان مثل کفار و مرتدان نجس نیست و حکم به جدایی زنانشان داده نمی شود. واژه‌ی « بغی » در لغت « زنا »کردن، از حد خارج شدن و تعدی نمودن است و اسم فاعل آن « باغی » است.
اما فقها تعریف ویژه ای برای آن دارند. فقیه عظیم الشأن و بزرگ تشیع حسن بن یوسف بن مطهر معروف به علامه ی حلی از فقهای قرن هفتم هجری، اهل بغی و بغات را چنین تعریف کرده است:
« باغی و اهل بغی » هر کسی است که بر امام و پیشوای عادل خروج کند و مسلحانه بشورد. جهاد این فرقه با دعوت و درخواست آن امام و یا کسی که آن را امام تعیین و منصوب کرده باشد بر مسلمانان واجب است به طور کفایی، مگر آن که توبه نمایند و… .« ابوالقاسم، نجم الدین، جعفر بن حسن، معروف به محقق حلی نیز « بغات » را به همین تعریف کرده است.پس تا این جا هم معنای لغوی و هم معنای اصطلاحی و فقهی بغی و باغی معلوم شد. فقها، جنگ جمل، نهروان و صفین را نمونه ی تاریخی جنگ با اهل بغی معرفی کرده اند. ( شکوری،۱۲:۱۳۷۷)
۱-۶- شرایط اصلی محاربه
با توجه به بیان قانونگذار در ماده ۲۷۹ ، معلوم می شود که دو شرط اصلی که بدون تردید تحقق جرم محاربه موکول به تحقق آنها شده است، لزوم وجود و قصد برهم زدن امنیت عمومی از جهت تأمین رکن روانی و نیز ضرورت بکارگیری سلاح از جهت تأمین رکن مادی می باشد.
۱-۶-۱- لزوم وجود قصد برهم زدن امنیت عمومی
اگرچه برخی از فقها امامیه، قصد اخافه و ارعاب را برای تحقق جرم محاربه ضروری ندانسته اند لیکن قانونگذار در ماده ۲۷۹ ق.م.ا. به تبعیت از اکثریت فقهاء امامیه، لزوم تحقق سوء نیت خاص اخافه و ارعاب را در این زمینه لازم دانسته است این بیان قانونگذار ما را ملزم می سازد تا در مواردی که مرتکب اقدام به انجام عملی نموده، لیکن قصد وی ترساندن و بر هم زدن امنیت عمومی مردم نبوده است، در تحقق محاربه تردید نمائیم .
علاوه بر این، توجه و دقت به قصد مستقیم مرتکب در این زمینه بسیار مهم و تعیین کننده خواهد بود. در صورتی که عامل تعیین کننده در این زمینه تنها قصد مستقیم مرتکب دانسته شود، دایره تحقق محاربه محدودتر خواهد ماند و برعکس هرگاه علم مرتکب به این که انجام عمل مزبور باعث ایجاد اخاف و ترس بشود، دایره تحقق جرم محاربه گسترده تر خواهد شد.
نکته مهم دیگری که مرتبط با تحقق قصد برهم زدن امنیت عمومی می باشد، عمومی بودن تهدید مرتکب است. محاربه زمانی محقق می شود که مرتکب دارای قصد خصومت نسبت به عده مخصوص نباشد، بنابراین هرگاه مرتکب براساس عداوت شخصی و با اقدام مسلحانه فرد یا افراد خاصی را به قتل برساند، عمل وی تنها به جهت جرائم علیه اشخاص قابل تعقیب است نه محاربه.

۱-۶-۲- لزوم به کارگیری اسلحه
محاربه در زمزه جرائمی است که به کارگیری اسلاح در آن نقش مهمی دارد. مهمترین مسئله که در این زمینه می‌شود مطرح کرد این است که مقصود از سلاح چیست؟ فقهای امامیه در این زمینه دارای سه دیدگاه متفاوت می‌باشند. گروه نخست مقصود از سلاح در این زمینه محدود به سلاح آهنین مانند شمشیر، چاقو نموده اند و در مصادیق سلاح آهنین، تفاوتی بین سلاح گرم (تفنگ) و سرد مثل خنجر نشده اند و همین دیدگاه مورد پذیرش اکثر فقهاء امامیه قرار گرفته است.
گروه دوم از فقها کسانی هستند که علاوه بر سلاح آهنین، مصادیق دیگری همچون سنگ، عصا و چوب که عرفاً سلاح تلقی نمی شوند را نیز برای تحقق محاربه کافی داشته اند.
گروه سوم نیز در این زمینه کسانی هستند که استفاده از سلاح را تا به کار بردن زور و قهر و غلبه نیز توسعه داده‌اند. براساس این دیدگاه بطور کلی در محاربه بکار برده وسیله ای مانند سلاح شرط نمی باشد .
تحقق بزه محاربه از دیدگاه اکثریت فقها همواره منوط به ایجاد شرایط اصلی آن بوده است. این شرایط که مهمترین آنها، وجود سوء نیت خاص در جهت بر هم زدن امنیت عمومی و به کارگیری ابزاری که عرفاً سلاح تلقی شود، می باشد، همواره سبب می گردد تا دایره وقوعی این بزه محدود و محصور باشد.
نگاه اجمالی به عناوین مجرمانه علیه امنیت کشور در قانون مجازات اسلامی و نیز قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح نقش می دهد که تحقق بزه محاربه یا چنین محدودیتی روبه رو نبوده و قانونگذار تحقق این جرم را در قلمروهای مختلف قانون گذاری و بدون احساس ضرورت به تحقق شرایط اصلی این جرم امکان پذیر دانسته است.
۱-۷- وجود افتراق بغی و محاربه
الف ) محارب فردی است که به قصد بر هم زدن امنیت عمومی و ایجاد رعب و وحشت عمومی دست به اسلحه میبرد اما باغی فردی است که علیه امام زمان خروج کرده ولو آنکه قصد ارعاب و اخافه را برای مردم نداشته باشد.
ب ) برای تحقق جرم بغی به کار بردن وسیله اعم از اسلحه غیر از آن ضروری نیست لیکن برای تحقق جرم محاربه استفاده از اسلحه ضروری است.
ج ) مجازات بزه محاربه دارای تفاوتهای زیادی با مجازات جرم بغی باشد. مجازات محاربه همان انواع چهار گانه میباشد که در ماده ۲۸۲ ق. م. ا ذکر شده است اما برای عمل باغی حد شرعی خاص تعیین نگردیده است و تنها در جهت مبارزه با باغیان دستور قتال و جهاد داده شده است و به همین دلیل فقها آن را در بحث جهاد مطرح کرده اند.
د ) تحقق بزه بغی به صورت فردی امکان پذیر نبوده و به همین دلیل حرکت باغیان بصورت گروهی صورت میگیرد لیکن بزه محاربه بصورت فردی و گروهی امکان پذیر می باشد.
ذ ) توبه مرتکب جرم محاربه پس از دستگیری به عنوان عذر قانونی پذیرفته نمی شد ولی توبه باغی پذیرفته می‌شود مگر این که دارای تشکیلاتی باشند و منهدم نشده باشد.
ر ) برای تحقق جرم محاربه تفاوتی بین مسلمانان و غیرمسلمانان نمی باشد ولی در جرم بغی، باغی خود مسلمان است لیکن امام معصوم را به خاطر شبهاتی که از او دارد قبول نمی کند. از آنچه که درباره مفاهیم محاربه و بغی بیان شد معلوم می شود که مهمترین تفاوت عمل مجرمانه فرد محارب فرد محارب نسبت به باغی به اختلاف آنها در هدف برمی گردد، ارتکاب بزه محاربه قصد اقدام علیه امنیت و آسایش مردم و ایجاد رعب و وحشت عمومی انجام می پذیرد اما بغی به جهت خروج علیه امام معصوم انجام می شود، هرچند مرتکب قصد ارعاب و اخافه مردم را نداشته باشد. برخی از مواد مربوط به جرم محاربه در کتاب حدود از قانون مجازات اسلامی نشانگر این است که قانونگذار در برخی از مواد قانونی به داخل نمودن عناوین مجرمانه بغی و محاربه در یکدیگر اقدام نموده است، با توجه به بیانی که درباره ارکان اصلی تشکیل دهنده جرم محاربه مطرح شده به خوبی معلوم می‌شود که قانونگذار در ماده ۲۷۹ ق.م.ا. یکی از مصادیق جرم بغی را در قالب جرم محاربه مطرح کرده است و حکم محاربه را تنها محدود به کسانی که در قیام مسلحانه شرکت نموده اند، ندانسته، بلکه تمامی اعضا و هواداران آنها را نیز مشمول عنوان محاربه دانسته است هر چند که در شاخه نظامی شرکت نداشته باشند و علاوه بر آن قانونگذار در عناوین مجرمانه طرح براندازی حکومت و نامزدی پست در حکومت کودتا را نیز همین سیاست کیفری را اعمال نموده است. این اختلاف مفاهیم سبب شده تا دایره و قومی عنوان مجرمانه محاربه از محدوده فقهی آن تا حوزه های مختلف گسترش یابد.

 

فصل دوم
محاربه و افساد فی الارض در فقه و قانون
۲- محاربه و افساد فی الارض در فقه و قانون
جرم محاربه و افساد فی الارض یک عنوان کلی برای جرائم علیه امنیت جامعه اعم از امنیت داخلی و یا خارجی، اقتصادی ، نظامی ، فرهنگی و سیاسی دارد.

هم درقرآن کریم و هم درقوانین مصوب بعد ازانقلاب شمول عنوان محاربه محدود به مواردی که کسی دست به اسلحه می برد دانسته نشده است. درقرآن آیه ۱۰۷ سوره توبه در مورد ساختن مسجد ضرار از سوی ابو عامر راهب به قصد ایجاد جنگ روانی و اختلاف بین مسلمین وآیات ۲۷۸ و ۲۷۹ سوره بقره در مورد رباخواری در این زمینه قابل ذکراست. درقوانین پس از انقلاب، مصوب مجلس شورای اسلامی و کمیسیون قضایی آن یا مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز میتوان جرایمی را یافت که محاربه، درحکم محاربه، افساد فی الارض محسوب گشته‌اند و یا ندارند. علی رغم تعریف جرم محاربه و افساد فی الارض در ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی که بر اساس نظر مشهور فقهای امامیه تدوین یافته است. مقنن با تعمیم موضوع یا حکمی، جرم محاربه بیش از۷۰ عنوان مجرمانه را در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح، قانون مبارزه با موادمخدر، و برخی از قوانین پراکنده دیگر مشمول کیفر محاربه قرارداده است. ملاک اصلی مقنن ایران برای تعمیم کیفرمحاربه ” توجه به قصد مرتکب و ملاحظه آثار ناشی از اعمال وی” مبنی بر اخلال در نظام ، شکست جبهه اسلام و… بوده است. بسیاری از این عناوین مجرمانه که اکثراً جرائم علیه امنیت را در قوانین ایران تشکیل می‌دهند از مصادیق بغی و یا جرم سیاسی بوده و اعمال کیفر محاربه در مورد مرتکبین آنها خالی از ایراد نیست. علاوه برآن بسیاری از این اعمال از مصادیق معاونت و یا شروع به جرم بوده است که به عنوان جرم مستقل مشمول مجازات محارب گردیده اند. بررسی عملکرد مقنن گویای آن است که علت استفاده بی رویه مقنن از کیفر محاربه، توجیه مجازات های شدید برای جرائم علیه امنیت می باشد. که این شیوه قانونگذاری علاوه برتعارض با اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها، توقیفی بودن مجازاتهای حدی، لزوم احتیاط در دماء و به لحاظ جرم شناختی نیز مواجه با ایراد می باشد و در پیشگیری از جرائم توفیق چندانی حاصل نگردیده است. استفاده از مجازاتهای تعزیری و بازدارنده مناسب ، هم درپیشگیری از وقوع جرائم علیه امنیت و هم در کاهش انتقاداتی که مقنن در تعمیم کیفری محاربه باآن روبه رو است ، موثراست. ( موسوی مجاب، ۱۳۹۱ : ۱۵)
در ماده ۲۷۹ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ آمده : « هر کس که برای ایجاد رعب و هراس وسلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد محارب و مفسد فی الارض می باشد. پس از مجموع تعاریف می توان چنین گفت که محاربه در اصطلاح یعنی بیرون کشیدن و آشکار کردن سلاح به قصد ترساندن مردم و محارب کسی است که سلاح بکشد برای ترساندن مردم.» پس در محاربه دو چیز لازم است ، تجرید سلاح با زور و قلدری نمی شود و کشیدن سلاح باید به قصد اخاذی از مردم باشد.
شیخ طوسی گفته است : « محارب که خداوند او را در آیه ی محاربه ذکر کرده است قاطعان طریق اند که سلاح خود را برهنه وآماده کنند و راه را ترسناک و نا امن گردانند.» ( شیخ طوسی،۴۷:۱۳۵۱ )
همچنین در تعریف محاربه آورده است : « محارب به معنی برکشیدن سلاح برای ترساندن مردم است، خواه در خشکی باشد یا در دریا ، در شب باشد یا روز و درشهر باشد یا در بیرون شهرصورت گیرد و نیز فرقی نمی کند که مرتکب عمل زن باشد یا مرد ، قوی باشد یا ضعیف، از اشقیاء باشد یا از دیگران و با قصد و نیت ترساندن مردم سلاح برکشد یا نه.» ( شهید ثانی۳۸۴:۱۳۷۴)
مرحوم محقق در شرایع می فرماید : « محارب کسی است که سلاح برهنه کند یا حمل نماید برای ترسانیدن مردم چه درخشکی و چه در دریا و چه شب باشد و چه روز، شهر باشد و یاغیرآن.» ( محقق حلی،۱۶۷:۱۳۸۳)
مرحوم امام در تحریرالوسیله آورده : محارب هرآن کسی است که شمشیرش را برهنه کند و یا آن را تجهیز کند تا مردم را بترساند و می خواهد در زمین افساد نماید، درخشکی باشد یا در دریا ، درشهر باشد یا غیرآن، شب باشد یا روز و مرد و زن درآن مساوی هستند. و در ثبوت آن برای کسی که با قصد مذکور سلاحش بر کشد در حالی که او ضعیفی است که از ترساندنش، برای احدی خوف تحقق پیدا نشود، بلکه در بعضی از احیان و اشخاص تحقق پیدا می کند، ظاهرآن است که داخل درآن می باشد. ( موسوی خمینی،۲۳۹:۱۳۶۹)
۲-۱- مبنای فقهی محاربه
در ابتدا به بررسی مبنای فقهی محاربه و اینکه جرم محاربه در فقه سابقه داشته است یا نه ؟ به شرح ذیل می پردازیم:
۲-۱-۱- آیات

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
 
 
 

نظر دهید »
بررسی میزان بروز خشونت نسبت به پرستاران شاغل در مراکز آموزشی درمانی شهر رشت و عوامل مرتبط از دیدگاه آنان سال ۱۳۹۱- قسمت ۳
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۵- عوامل متعددی مانند عوامل فردی مرتبط با پرستار و بیمار و همراه بیمار و عوامل سازمانی بر میزان بروز خشونت تاثیر گذار می باشد(۱۱).
۶-شناسایی عوامل متعدد بروز خشونت بر پیشگیری از بروز خشونت تاثیر گذار می باشد(۱۵).
۷-میزان بروز خشونت نسبت به پرستاران از دیدگاه آنان قابل اندازه گیری می باشد.
-محدودیت‌های اجرایی وروش کاهش آن :
از آنجایی که پرستاران در مورد اعمال خشونت علیه خود در حداقل ۶ ماه گذشته مورد پرسش قرار می گیرند ممکن است برخی از موارد به فراموشی سپرده شده باشند که این مورد می تواند جزء محدودیت های این تحقیق محسوب گردد.
فصل دوم
این فصل از پژوهش،مشتمل بر دو بخش چهارچوب پژوهش و مروری بر مطالعات می باشد
چهارچوب پژوهش:
چهار چوب این مطالعه پنداشتی است و بر اساس مفهوم خشونت استوار است .بر اساس این مفهوم اصلی خشم و خشونت ، انواع خشونت ، علل بروز و عوامل موثر بر خشونت،خشونت در محل کار،اثرات و عوارض خشونت بر مراقبین بهداشتی از جمله پرستاران ،تاثیر خشونت بر عملکرد پرستاران و نگرش آنان در ارتباط با وقوع خشونت در محل کار مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
خشم هیجانی فراگیر است که افراد در زمانی که می خواهند جدیدترین تجربه هیجانی خود را توصیف کنند ،آن را بیشتر به ذهن می آورند. احساس خشم پورشور ترین هیجان بشر است و انسان خشمگین ،قویتر و نیرومند تر از زمان معمول خود شده و موجب می شود تا کنترل فرد بر شرایط اطرافش افزایش یابد.این هیجان افراد را نسبت به بی عدالتی دیگران حساستر نموده و با حس مبارزه و کنترل افراد،به سمت غلبه بر موانع پیش رو و یا اصلاح کردن شرایط هدایت می شود.(۱۶)
خشونت در هر فضایی از زندگی اجتماعی و در همه فرهنگ ها و نژادها وجود دارد و امروزه به عنوان یکی از موضوعات مربوط به سلامتی و ایمنی کاری افراد بسیار مورد توجه است(۱۷).در انسان رفتار پرخاشگرانه به صورت اعمال خشونت بار بر ضد دیگران تظاهر می کند،که ممکن است به برخوردهایی اجتنابی یا مقابله به مثل منجر شود.اعمال خشونت عبارت از رساندن صدمه یا آسیب به فردی دیگر به صورت تعمدی است،این تعمد را از مقدمات یا نتایج پرخاشگری می توان درک کرد.اصطلاح پرخاشگری۱ در کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روان پزشکی آمریکا۲به عنوان رفتاری که به قصد آسیب جسمی به دیگران انجام می شود،تعریف شده است.این تعریف در واقع توصیف پیامد کوتاه مدت پرخاشگری ،یعنی صدمه به دیگران است(۱۸).

۱(aggression
۲(DSM-IV-TR
روانشناسان اجتماعی عمل پرخاشگرانه۱ را رفتار آگاهانه ای تعریف می کنند که هدفش اعمال درد و رنج جسمانی و یا روانی باشد.این رفتار نباید با ابراز وجود۲ اشتباه گرفته شود.گرچه بسیاری از افراد ،به نحو غیر دقیقی ،دیگران را پرخاشگر می نامند.مثلا اگر فردی برای احقاق حق خود پایداری کند ،ممکن است پرخاشگر نامیده شود (۱۹).الیوت۳می نویسد که پرخاشگری عملی آگاهانه است که با هدف وارد کردن صدمه و رنج انجام می گیرد. این عمل،ممکن است بدنی یا کلامی باشد.خواه در نیل به هدف موفق بشود یا نشود ،در هر دو صورت پرخاشگری نامیده می شود(۱۹).
در فرهنگ وبستر۴خشونت به صورت استفاده از فشار فیزیکی در جهت آسیب یا صدمه یا خراب کردن چیزی تعریف شده است(۲۰). خشونت به صورت رفتاری که با قصد و نیت آشکار و پنهان برای وارد کردن آسیب فیزیکی،روانی،اجتماعی به فرد دیگر صورت می گیرد(۱۲)و یا عملی عمدی برای ایجاد صدمه جسمی در فرد دیگر تعریف شده است(۱۸) که می تواند بصورت کلامی یا فیزیکی اعمال گردد (۲۱).سادوک و کاپلان۵ نیزخشونت را بصورت عملی عمدی تعریف می کنند که موجب صدمه جسمی در فردی دیگر شده و این عمل مشتمل بر تهاجم ،تجاوز به عنف ، دیگر کشی و سوءرفتار با بزرگسالان و کودکان و سالمندان است(۱۸). بعبارت دیگر خشونت را می توان به صورت رفتار فیزیکی،احساسی و جنسی تعریف کرده که می تواند از نظر جسمانی و یا روانی به افراد آسیب برساند(۱۷).مرکز کنترل بیماری و پیشگیری (CDC) خشونت را صدمه ای که بطور عمدی وارد شده و شامل ضرب و جرح ،همچنین دخالت در اعمال قانون و آسیب به خود می باشد،تعریف می کند(۲۲).
سازمان بهداشت جهانی در اولین گزارش جهانی در مورد خشونت و سلامت ،خشونت را تحت عنوان، استفاده عامدانه از نیروی جسمی یا قدرت،به صورت تهدیدآمیز یا واقعی ،علیه خود،دیگری یا گروه
۱ (aggression action
۲) assertiveness
۳)Elliot
۴) Webster
۵)Sadok and Kaplan
یا جامعه تعریف کرده که می تواند موجب آسیب جسمی و روانی،مرگ، عقب افتادگی رشد یا محرومیت شده و یا احتمال بروز این رخدادها را افزایش دهد. سازمان بهداشت جهانی تخمین میزند که هر سال ۶/۱ میلیون زندگی در سراسر جهان به خاطر خشونت از دست می رود(۲۴ و ۲۳).
خشم در حقیقت یک احساس است و خشونت یک مکانیسم مقابله ای در مقابل احساس محرومیت و اضطراب ناشی از عدم دستیابی به اهداف تعیین شده می باشد.در این حالت شخص احساس می کند که تنها از طریق خشونت است که می تواند نیاز درونی خود را ارضاء نماید بعبارت دیگر خشم واکنش رایجی به موقعیتی تنش زا است که می تواند به پرخاشگری نیز بیانجامد(۱۸).
برونر۱ رفتار خشونت آمیز را بصورت نوعی بیان حمله ای احساس عصبانیت و ترس یا ناامیدی در رابطه با موقعیت خود فرد تعریف می کند و معتقد است که معمولا سابقه طغیانهای خشم شدید ،کج خلقی، یا رفتار و اعمال آنی و بدون انگیزه در این افراد وجود دارد(۲۵).از میان تعریف های بی شمار ارائه شده در مورد خشونت،عوامل خاصی در پژوهش ها و موارد منتشرشده به نظر ثابت مانده است.این عوامل شامل قصد فرد مهاجم،فرایند شناختی وآسیب جسمی،روانی یا احساس ناشی از رفتار است(۱۶). براین اساس سلیمی تعریف زیر را برای خشونت پیشنهاد کرده است:اولا خشونت رفتاری است که با قصد آسیب به یک موجود زنده ارائه می شود،چه آسیب ایجاد شود یا نشود.ثانیا خشونت می تواند فیزیکی یا کلامی،فعالانه یا منفعل،مستقیم یا غیر مستقیم و معطوف به قربانی یا قربانیان باشد (۳) .
گاهی پرخاشگری وسیله ای برای فعال کردن و ارضا کردن نیازهای قدرت افراد می باشد در این ارتباط مطالعات نشان داده است در مردانی با نیاز به قدرت بیشتر ،تمایل برای مشاجره نیز بیشتر مشاهده می شود(۱۶).ریو۲ به نقل فر و همکاران بیان می کند که وجود موانع نیز می تواند موجب بروز خشم گردد،مثلا زمانی که فرد تصور می کند نیروهای بیرونی ،در برنامه ها،اهدف یا سلامتی او اختلال ایجاد می کنند،به پرخاشگری می پردازد. همچنین از خیانت در امانت،مورد بی اعتنایی قرار گرفتن،مورد انتقاد ناموجه قرار گرفتن ،بی ملاحظه گی دیگران و رنجش انباشته شده نیز می تواند موجب خشم گردد (۱۶).
۱)Bruner
۲)Rio
در حقیقت هرگاه که اوضاع آن گونه که باید نیست و مانع یا اختلال یا انتقاد ناموجه وجود دارد،خشم طغیان می نماید (۱۶).
تئوریهای متعددی در مورد علت بروز خشونت در انسان مطرح شده است وعواملی مانند غریزه ، علل بیولوژیکی،عصب شناختی، شیمیایی(افزایش تستوسترون ،الکل)،درد و ناراحتی،عوامل انگیزشی(ناکامی) و یادگیری اجتماعی در بوجود آمدن این امر دخیل دانسته شده است (۱۸).
علت عمده بروزخشونت در یک فرد،بروز خشونت از سمت مقابل است.اگر شخص مرتکب عمل پرخاشگری شود،بخصوص با شدتی فراتر از آنچه که قربانی انجام داده ،نیروهای شناختی و انگیزشی ،با هدف توجیه آن پرخاشگری فعال می شوند و افزایش پرخاشگری را امکان پذیر می سازند (۱۹).
علل عصب شناختی و شیمیایی یکی از دلایل عمده بروز خشونت محسوب می شوند.از آنجا که نقش جنسی نرها و ماده ها با یکدیگر متفاوت است، رفتارهای پرخاشگرانه دو جنس نیز متفاوت می باشد.گر چه رفتارهای پرخاشگرانه را می توان از جمله رفتارهای دوگانه جنسی تلقی کرد،اما ماهیت این رفتارها در هر دو جنس همسان است.آنچه موجب تفاوت می گردد،موقعیت هایی است که این گونه رفتارها را بر می انگیزد،در برخی موارد هورمون هایی که این رفتارها را برانگیخته یا بازداری می کنند،متفاوت می باشند.بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که مدارهای عصبی مسبب اجرای این رفتارهای پرخاشگرانه متفاوت از یکدیگر باشند،بلکه انتظار می رود که تفاوت در مکانیسم های مغزی ای باشد که در پاسخ به شرایط هورمونی و محرک های محیطی،این مدارها را بر انگیخته یا بازداری می کنند.
هر یک از انواع رفتارهای پرخاشگرانه به وسیله مکانیسم مغزی متفاوتی کنترل می شود و این به معنی آن است که این رفتارها حداقل تا اندازه ای مستقل از یکدیگر عمل می نمایند.دو ناحیه از مغز میانی ،یعنی ماده خاکستری اطراف مجرا و ناحیه کلاهکی –شکمی در سازماندهی رفتارهای پرخاشگرانه دخالت دارند.ظاهرا رفتارهای یورشی به وسیله نرون های موجود در ناحیه کلاهکی- شکمی کنترل می شود،و رفتار دفاعی و شکار به ظاهر تحت کنترل نرون های موجود در ماده خاکستری اطراف مجرا است.به نظر می رسد که نرون های کنترل کننده رفتار دفاعی در قسمت پشتی نرون هایی قرار دارد که به کنترل رفتار شکارگری می پردازد.
ناحیه بادامه ای در قسمت سری-میانی قطعه گیجگاهی انسان ها قرار دارد.این مرکز دارای چندین هسته می باشد که به دو گروه اصلی تقسیم می شوند:هسته های قشری- میانی۱ و هسته های کفی- جانبی۲ .ناحیه بادامه ای دارای نقش تنظیم کنندگی مکانیسم های هیپوتالاموسی –مغز میانی در پرخاشگری و رفتار دفاعی است.همچنین این ناحیه حاوی گیرنده های استروژن و آندروژن است و از سیستم های بویایی فرعی و اصلی پیغام می گیرد و این ناحیه در کنترل واکنش های هیجانی نیز نقشی ایفا می کند،بطوری که تحریک الکتریکی آن ناحیه می تواند موجب فراخواندن یا ممانعت از رفتارهای پرخاشگری گردد (۲۶).
اثرات آندروژن ها نیز بعنوان یکی از عوامل موقعیتی شناخته شده است.امروزه ثابت شده که برخی از مواد شیمیایی بر بروز پرخاشگری تاثیر دارند(۱۹). آندروژن ها و اثرات وابسته به جنس آنها در رفتارهای پرخاشگرانه PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)داران بسیار موثر است.میزان تستوسترون در پسرها در اوایل نوجوانی ،یعنی زمانی که نزاع پسرها زیاد می شود،رو به افزایش می گذارد(۲۷).بنابراین طبق تحقیقات تستوسترون بر پرخاشگری تاثیر دارد و به نظر می رسد که عکس این موضوع نیز صحت داشته باشد و رفتار پرخاشگرانه ،ترشح تستوسترون را افزایش دهد(۱۹).از دیگر عوامل موقعیتی صدمه به مناطق عصبی می باشد.هر روز محققان بیشتری به این فرضیه روی می آورند که ریشه رفتار پرخاشگرانه مزمن،وقوع صدمه ای عضوی در مغز است (۱۸).به طور مثال تومورهای مغزی،صرع ناحیه تمپورال و اختلالات شناختی ناشی از آلزایمر به رفتارهای خشونت آمیز منجر می گردد(۲۸).
بعضی ازنظریه پردازان نروترانسمیترها را در بروز رفتار پرخاشگرانه دخیل می دانند.در مجموع به نظر می رسد مکانیسمهای کولینرژیک و کاتاکول آمینرژیک در ایجاد و تشدید پرخاشگری و گابا و دستگاه های سروتونرژیک در مهار این رفتار دخیل باشند.طبق این مطالعات دوپامین ظاهرا پرخاشگری را تسهیل و نوراپی نفرین و سروتونین آن را مهار می کنند(۱۸).از نوروترانسمیتر مهم دیگری که موجب تسهیل رفتار خشونت آمیز می گردد می تواند به استیل کولین اشاره نمود(۲۸).
از دیگر عوامل موثر بر بروز خشونت ،عوامل روان شناختی است. یکی از عوامل روان شناختی رفتار غریزی می باشد.شواهد اندکی در این مورد که آیا پرخاشگری در انسان غریزی است یا خیر وجود دارد.با توجه به یافته های بسیار می توان به این نتیجه رسید که عنصری غریزی از پرخاشگری در افراد
۱(corticomedial
۲(basolateral
بشر وجود دارد،لیکن نمی توان بروز پرخاشگری و خشونت را به طور کامل ناشی از غریزه دانست(۱۹). از دیگر عوامل روان شناختی رفتار آموخته شده است که طبق این دیدگاه پرخاشگری عمدتا نوعی رفتار اجتماعی آموخته شده است،یعنی رفتاری است که مثل سایر فعالیتها فراگرفته و حفظ می شود.این رفتارهای آموخته شده بسته به تجربیات موجود در فرهنگ های مختلف متفاوتند.در عین حال افراد به تجربه یاد می گیرند که در برابر چه اشخاصی ،یا چه رفتارها و موقعیت هایی باید دست به پرخاشگری بزنند (۱۸). یکی دیگر ازعوامل بروز خشونت و پرخاشگری ،عوامل اجتماعی می باشند که از جمله آن می توان به ناکامی اشاره نمود. پرخاشگری عملی معمولی در موقعیت های ناخوشایند یا ملال انگیزی مانند خشم و درد و غیره می باشد اما مهمترین عامل در ایجاد پرخاشگری از میان همه موقعیت های ملال انگیز ناکامی است(۱۹). کاپلان معتقد است که قویترین ابزاری که انسان را به پرخاشگری وا می دارد،ناکامی است(۱۸).اگر فردی در نیل به هدف خود با شکست مواجه شود،ناکامی حاصل،احتمال پاسخ پرخاشگرانه او را افزایش می دهد.ناکامی هنگامی برجسته تر مطرح می شود که هدف،ملموس و در دسترس بوده و فرد دارای انتظارات بالایی بوده و در عین حال دستیابی به هدف غیر ممکن بنظر می رسد. بدیهی است تا زمانی که امید برآورده نشده ای وجود دارد،ناکامی هایی هم وجود خواهد داشت که می تواند به پرخاشگری منجر شوند(۱۹).
در این حالت فردی که در اثر نرسیدن به اهدافش دچار ناکامی شده،احساس بی کفایتی می کند(۲۹). بررسی شواهد نشان می دهد که اثر ناکامی در افزایش یافتن پرخاشگری آشکار عمدتا به دو عامل بستگی دارد:اولا ناکامی ظاهرا فقط به شرط شدید بودن ،پرخاشگری را افزایش می دهد و اگر خفیف یا متوسط باشد،ممکن است پرخاشگری افزایش نیابد.ثانیا ناکامی احتمالا زمانی پرخاشگری را تسهیل می کند که فرد آن را دلبخواهی یا ناموجه تلقی کند،نه مشروع یا منصفانه (۱۸).بر طبق تئوری انگیزشی خشونت یک انگیزه طبیعی و درونی است که در بعضی مواقع در محیط خارج تخلیه می شود و ناکامی که ناشی از عدم دستیابی به اهداف تعیین شده افراد است، به رفتارهای خشونت آمیز منجر می گردد که افراد دیگر یا اشیاء در محیط خارج را تحت تاثیر قرار می دهد(۲۱).رنجاندن مستقیم یکی دیگر از عوامل اجتماعی بروز پرخاشگری می باشد.شواهد نشان می دهد که اگر فرد،مورد بدرفتاری جسمی و تمسخر کلامی قرار بگیرد ،اغلب اعمال پرخاشگرانه در وی برانگیخته می شود(۱۸).
خشونت در رسانه ها نیز بعنوان یکی از عوامل اجتماعی موثر مطرح می باشد .رسانه های همگانی بویژه تلویزیون ،مجموعه ای از عوامل قوی برای یادگیری اجتماعی هستند(۱۹).رسانه ها از طریق نقش پذیری ،مهار گسستگی،حساسیت زدایی،برانگیختن احساسات پرخاشگرانه و تشویق مخاطبین به خطر پذیری بر رفتار تاثیر می گذارند(۱۸).ارتباط محکم بین دیدن فیلمهای خشن با بروز خشونت بیانگر این نکته است که رفتارهای خشونتبار از این طریق آموخته می شود و ضمنا قبح رفتارهای خشن بعلت حساسیت زدائی از این طریق در فرد از بین می رود(۲۸).رسانه ها سبب اثر تحریک کنندگی کوتاه مدت بر رفتارهای پرخاشگرانه در تمام سنین شده، خشونت را توجیه نموده و در نهایت اندیشه های پرخاشگرانه را در کودکان پرورش می دهند(۱۸).
آخرین مورد از عوامل اجتماعی بروز پرخاشگری،انجام این عمل برای جلب توجه می باشد . پرخاشگری ممکن است شایع ترین شیوه برای افراد ستمدیده در جلب توجه اکثریت نیرومند باشد(۱۹).
عوامل محیطی نیز ازعوامل تاثیرگذار بر بروز خشونت می باشند .از این عوامل می توان به مواردی مانند آلودگی هوا ،سرو صدا و ازدحام اشاره نمود.قرار داشتن در معرض گازهای زیان بخش نظیر آنچه در کارخانه های شیمیایی و صنایع دیگر تولید می شود نیزممکن است تحریک پذیری افراد و در نتیجه پرخاشگری آنها را افزایش دهد(۱۸).
همانطور که گفته شد سرو صدا از عوامل محیطی ایجاد کننده بروز خشونت می باشد.بنابر گزارشهای چندین مطالعه،افرادی که در محیطی با سرو صدای بلند و گوشخراش بسر می برند،شدیدتر از بقیه به دیگران حمله می کنند(۱۸).گرما نیز یکی از عوامل محیطی است که به نظر نمی رسد بطور مستقیم با رفتارهای خشونت امیز مرتبط باشد ولی افراد در هوای گرم احساس خشم بیشتری می کنند(۲۱). در بررسی های بعمل آمده در شهر تگزاس آمریکا،هرچه روز گرم تر باشد،احتمال وقوع جرائم خشونت آمیز افزایش می یابد(۱۹).
از دیگر عوامل محیطی تاثیر گذار بر بروز خشونت ازدحام است. برخی مطالعات حاکی از آن است که ازدحام مفرط ممکن است سطح پرخاشگری را بالا ببرد.اگر افراد به طور معمول واکنشهایی منفی(نظیر دلخوری،عصبانیت و ناکامی)داشته باشند،شلوغی ممکن است احتمال فوران پرخاشگری را در آنها افزایش دهد(۱۸).البته تحت شرایط مختلف ،جمعیت زیاد می تواند باعث افزایش یا کاهش رفتارهای خشونت آمیز گردد(۲۱).
از دیگر عوامل بروز خشونت،عوامل موقعیتی می باشد که در این گروه از عوامل می توان به افزایش برانگیختگی فیزیولوژیک اشاره داشت. در برخی پژوهشها نشان داده شده که افزایش سطح برانگیختگی به هر دلیلی(شرکت در فعالیتهای رقابتی،ورزش شدید و دیدن فیلمهای شهوانی)پرخاشگری آشکار را افزایش می دهد(۱۸).به عبارت دیگر عوامل تحریک کننده جنسی شدید می تواند به رفتارهای خشونت بار منجر گردد(۲۵).
درد به عنوان یکی دیگر از عوامل موقعیتی موثر بر خشونت شناخته شده است. درد جسمی ممکن است پرخاشگری یا انگیزه صدمه یا آسیب رساندن به دیگران را بیدار کند(۱۸).درد و ناراحتی ،پیش درآمدهای پرخاشگری هستند.اغلب ما وقتی در معرض دردی سخت و غیر منتظره قرار می گیریم،تندخو و تحریک پذیر شده و در نتیجه مستعد آن می شویم که به نزدیک ترین هدف در دسترس حمله کنیم(۱۹).الکل نیز بعنوان عامل بعدی عوامل موقعیتی می باشد.الکل معمولا قدرت بازدارندگی افراد علیه ارتکاب اعمالی که جامعه به آنها روی خوش نشان نمی دهد را کاهش می دهد که از آن جمله می توان به اعمال خشونت بار اشاره نمود.مطالعات نشان می دهد که در اکثر مشاجرات خانوادگی و خشونت های خیابانی رد پای الکل وجود دارد(۱۹).
وراثت نیز یکی دیگر از دلایل بروز خشونت شناخته می شود.مطالعه ژنتیکی نقش عامل ارث در بروز رفتارهای خشونت آمیز را تائید می نماید(۲۵).مطالعه شجرنامه ها نشان داده است که افراد دارای سابقه خانوادگی اختلال روانی،بیشتر از بقیه مستعد این اختلالات اند و رفتارهای پرخاشگرانه تری هم دارند(۱۸).در این بخش عوامل کروموزومی نیز در بروز خشونت تاثیرگذار بوده و پژوهش های رفتاری در مورد تاثیر کروموزومها عمدتا بر نابهنجاریهای کروموزومهای X و Y به ویژه سندروم ۴۷ کروموزومیXYY متمرکز بوده است(۱۸).
تئوری یادگیری اجتماعی نیز در زمینه بروز خشونت مواردی را مطرح کرده است. بر طبق این تئوری اعتقاد بر آن است که خشونت، رفتاری آموخته شده از الگوهای اجتماعی می باشد که ممکن است فرد آن را بصورت تصادفی در شرایط محیطی سخت ابراز نماید.مفهوم اساسی در این تئوری مبنی بر این نکته استواراست که ((شما آنچه هستید که یاد گرفته اید))در حقیقت خشونت در رفتارهای تخریبی از طریق بازخورد مثبت تداوم می یابد.مثلا ورزشکاران حرفه ای ،ثروت و شهرت خود را در اثر رفتارهای خشونت آمیز کسب می کنند و یا سربازان در زمان جنگ مدال،درجه و افتخار را به خاطر کشتن دشمن کسب می نمایند و زمانی که دو فرد بزرگسال رفتارهای خشونت آمیز نسبت به یکدیگر دارند،کودکان این رفتار را به عنوان نوعی واکنش رفتاری،درونی سازی می کنند(۲۱).
عوامل موثر بیشماردیگری نیز بر مسئله خشونت تاثیر دارد در DSM IV عواملی مانند عقب ماندگی ذهنی،بیش فعالی،اختلال سلوک،اختلال های شناختی(دلریوم و دمانس)،اختلال های سایکوتیک (اسکیزوفرنی)،اختلال های خلقی (ناشی از مواد و ناشی از طب عمومی)،اختلال انفجاری متناوب،اختلال سازگاری همراه با اختلال سلوک،اختلال های شخصیتی(پارانوئید،ضد اجتماعی،مرزی،خود شیفته)و رفتار ضد اجتماعی در کودک،نوجوانی و بزرگسالی(۱۸).مسمومیت با الکل و سایر مواد و دوره های مانیک و افسردگی به عنوان دیگر عوامل مرتبط با پرخاشگری مورد بحث قرار گرفته است(۲۹).

باید بیاد داشت که ابراز کردن خصومت،طغیانهای مکرر خشم،رفتار گستاخانه و ناگوار،نشانه های غیر کلامی عیب جویانه و متکبرانه به هنگام تعاملات اجتماعی،از جمله نگاه های خشن،ابراز نفرت و انزجار و صدای خشن و مصرانه به برانگیختگی قلبی-عروقی،شکایتهای سلامتی، و بیماری بیشتری می انجامد که علت این امر بعلت افزایش ضربان قلب،فشارخون و افزایش ترشح هورمونهای استرس زا در فرد عصبانی است و زمانی که پاسخ بیش از حد انتظار باشد،خشم را تشدید می کنند. البته افرادی که مرتبا عصبانی می شوند به احتمال زیاد از زندگی خود ناراضی هستند و به رفتار ناسالم می پردازند(۲۷).
قرار گرفتن در محیطی نا آشنا و استرس زا مانند بیمارستان نیز می تواند سبب بروز رفتارهای خشونت آمیز گردد .ترس از ماندن در بیمارستان،از دست دادن اعتماد به نفس ،وارد آمدن آسیب جسمی و در نهایت ترس از تجربه های جدید و پرسنل بیمارستان، احساس عجز و ناتوانی جهت مقابله با موقعیت موجود و همچنین قوانین روتین و مقررات خشک بیمارستان می توانند باعث بروز رفتارهای خشونت آمیز گردند .از دیگر مسائل ایجاد کننده خشونت در بیمارستان نیاز به اعمال کنترل بر روی محیط جدید ،تهدید قلمرو شخصی و احساس رخوت و بی حوصلگی می باشد(۱۸).گاهی رفتارهای خاص پرستاران نیز می تواند باعث ایجاد خشونت همراهان و بیماران نسبت به پرستاران شود.در تحقیقی که در سال ۲۰۰۷ در کشور استرالیا انجام شد به واژه استامپ که مخفف تماس چشمی و خیره نگاه کردن،تن و بلندی صدای پرستار،اضطراب وی و پچ پچ کردن و قدم زدن وی است،بعنوان عوامل موثر در بروزخشونت بیمار و همراهان اشاره شده است(۱۱).
بروز خشونت با علائم کلامی و غیر کلامی همراه می باشد که علائم کلامی آن شامل متهم کردن دیگران،مشاجره و درگیری لفظی،دادو فریاد کردن وتهدید است و از علائم غیر کلامی قبل از بروز خشونت می توان به رفتارهای نشانگر وجود توهم و هذیان،افزایش فعالیت وازوموتور(مرتب قدم زدن)،تحریک پذیری،بی قراری،سختی و سفتی عضلات(مشت گره کرده)حالت چهره عصبانی،عدم وجود تماس چشمی،عدم توانایی ابراز احساسات اشاره نمود که این رفتارها در نهایت به بروز خشم و خشونت منجر می گردد(۱۸).
چنانچه اشاره شد خشم بصورتهای مختلف بروز می کند که می تواند کلامی یا غیر کلامی (فریاد زدن یا کوبیدن در)و مستقیم یا غیر مستیم باشد(نابود کردن مانع یا صرفا پرتاب کردن چیزها). سایر شیوه های ابراز خشم بصورت ابراز کردن احساسات جریحه دار شده، صحبت کردن تکراری در مورد موضوعی خاص،بروز کدورت یا دوری گزیدن کامل ازافراد دیگر،می باشد به نظر می رسد افراد با ابراز خشم خود را در رسیدن به هدفشان موفق تر می بینند(۱۶).
بسیاری رفتارها با این که منجر به آسیب جسمی نمی شوند،پرخاشگری محسوب می شوندکه پرخاشگری کلامی نمونه ای از این رفتارها است.رفتارهای دیگری نظیر اعمال زور،ارعاب و سبکهای مدیریتی که پیامدهای روان شناختی زیانباری را در دیگران ایجاد می کنند و نیز طرد اجتماعی عمدی دیگران از دیگر رفتارهای پرخاشگرانه محسوب می شوند(۱۸).
چنانچه ملاحظه شد دسته بندی های مختلفی برای خشونت وجود دارد اما در اکثر موارد خشونت را به صورت خشونت فیزیکی ،کلامی،عاطفی و جنسی دسته بندی می کنند که خشونت فیزیکی به معنی آسیب رساندن به اعضاء بدن و ضرب و جرح خشونت عاطفی شامل تحقیر و تهدید ، خشونت کلامی مانند تهدید،سرزنش کلامی و فحاشی می باشد.سازمان بهداشت جهانی خشونت را در چهار دسته طبقه بندی نموده است:خشونت فیزیکی (مشت زدن،لگد زدن ،سیلی زدن،فریاد زدن،هل دادن،گازگرفتن،نیشگون گرفتن و زخمی کردن با اشیائ تیز و برنده)،خشونت لفظی(رفتارهایی مانند توهین و تحقیر و ارعاب و استهزاء و فحاشی)،خشونت نژادی(برخورد تهدید آمیزبعلت نژاد،رنگ،زبان،ملیت،مذهب،همکاری با اقلیت،محل تولد یا امکانات مالی یا هر وضعیت دیگر) و خشونت جنسی (هر گونه رفتار ناخواسته مر بوط به جنسیت که در حکم حمله به شخص تلقی و باعث تهدید و توهین یا شرمندگی وی شود)(۲).
خشونت می تواند با یا بدون اسلحه روی دهد و می تواند ترکیبی از روش های روانی و احساسی مثل محرومیت یا منع تغذیه،محبت یا مهربانی باشد.لذا سه شکل خشونت به ترتیب زیر تبیین شده است:تهدید کلامی،بالابردن صدا(فریاد زدن) و به نام صدا زدن به عنوان سوءاستفاده کلامی،سیلی زدن،نیشگون گرفتن،پرت کردن اشیاء،گازگرفتن،زدن،هل دادن،مو کشیدن یا چنگ زدن و… به عنوان خشونت فیزیکی،و بلند کردن مشت ،کوبیدن در و تلاش در جهت اعمال خشونت فیزیکی به عنوان سایر انواع در نظر گرفته شده است(۳).
خشونت پدیده ای پیچیده و طیف آن بسیار متفاوت است و شامل هر گونه رفتار تهدید کننده غیر کلامی(شامل اشاره با انگشت،خیره شدن و گره کردن مشت ها به سمت فرد)تهدیدات لفظی(شامل صدای خشمگین وبا تن بلند،فریاد زدن،جیغ کشیدن،ادای کلمات زشت)و یا تهاجم فیزیکی(لمس نامناسب،هل دادن،لگد زدن،ضربه زدن تا چاقو کشیدن و تیراندازی)می باشد(۲۸).
از آنجایی که هر فرد در محل کار خود با مراجعین متعددی روبرو می گردد ممکن است با توجه به شرایط هر شغل محیط کاری وی جهت بروز انواع خشونت مستعد گردد.تیمورزاده خشونت شغلی را تحت عنوان خشونت فیزیکی(استفاده عمدی از نیروی فیزیکی مانند خراش دادن ،هل دادن،لگد زدن،پرتاب کردن،چنگ زدن،نیشگون گرفتن،کشیدن موها و کتک زدن تعریف می نماید)و خشونت روانی(استفاده عمدی از قدرت شامل تهدید به استفاده از نیروی فیزیکی در مقابل شخص یا گروه دیگری که می تواند منتج به آسیب فیزیکی،روانی،اخلاقی و اجتماعی گردد)تقسیم بندی کرده است(۵).قاسمی نیز خشونت شغلی را به دو نوع فیزیکی و روانی تقسیم کرده است که خشونت روانی خود دارای انواع مختلفی است(۱۰).در بسیاری از مواقع انواع خشونتها با یکدیگر همپوشانی دارند(۳۰).
خشونت در محل کار معضلی جهانی است که شیوع آن به طور پیوسته در حال افزایش می باشد. مطالعات نشان داده است که طی دهه گذشته،میزان خشونت در محل کارسیصد درصد افزایش داشته است.در نتیجه مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها در آمریکا خشونت در محیط کار را یک اپیدمی قلمداد می کند(۸).
خشونت در محیط کار به صورتهای مختلف تعریف می گردد. (NIOSH)1خشونت در محل کار را چنین تعریف کرده است :اقدامات پرخاشگرانه نسبت به افرادی که در محل کار یا بیرون از آن در حال انجام وظیفه هستند(۱).
اما قاسمی در مقاله خود تعریف جامع و تخصصی خشونت در محیط کار را به این صورت ذکر کرده که موقعیت های شغلی که کارکنان در آن مورد سوء استفاده ،تهدید یا حمله از سوی فرد یا افراد دیگر در
National Institue for Occupational Safty and Health (NIOSH)(1
موقعیت های کاری خود قرار می گیرند خشونت کاری نامیده می شوند(۱۰).این موقعیتها شامل زمان حضور در محل کار ،مواقع ایاب و ذهاب و همچنین ماموریتهای کاری می باشد(۳۰).رحمانی خشونت محل کار را به عنوان هر حادثه یا موقعیتی تعریف می کند که در آن فرد در محل کار خود یا شرایط مربوط به آن مورد بدرفتاری،تهدید یا حمله قرار گیرد(۸).به عبارت دیگرخشونت در محیط کار به مواردی گفته می شود که در آن فرد یا افراد در موقعیت های مرتبط با کارشان مورد آزار یا سوء استفاده واقع شوند.بررسی ها نشان می دهد که امروزه خشونت در بسیاری از محیطهای کاری رو به افزایش است والبته یکی از این محیط ها ،محیط های ارائه خدمات بهداشتی درمانی می باشد(۱۷). خشونت شغلی موجب احساس ناراحتی فرد در محل کارش شده و ممکن است وی را با بروز آسیب فیزیکی مواجه نماید (۵).این در حالی است که ناکرینگر خشونت مرتبط با کار را شامل هر فعالیتی مرتبط با کار یا حادثه ای که در محیط کار اتفاق می افتد،می داند که در آن فرد به طور عمد از نیروی فیزیکی یا سوءاستفاده عاطفی نسبت به کارمند استفاده نموده باشد(۳۱).
از نظر شکل بروز، رفتار خشونت آمیز را می توان به سه دسته خشونت عریان و خشونت پنهان و خشونت نمادین تقسیم بندی نمود و از نظر سطح آگاهی فاعل هنگام اقدام به خشونت،می توان رفتار خشونت آمیز را به سه دسته خشونت آگاهانه ،خشونت ناآگاهانه و خشونت ناخواسته تقسیم بندی نمود و از نظر کیفیت آسیب پذیری رفتار خشونت بار را می توان به دو دسته خشونت روانی(روحی) و خشونت جسمانی تقسیم بندی کرد.
بعضی از مشاغل در معرض خطر بیشتری از نظر وقوع خشونت در حین کار قرار دارند. مراقبین بهداشتی در این میان در تمام مناطق دنیا بیش از سایرین در معرض خشونت هستند،به طوری که بیش از ۵۰ درصد از کارکنان بهداشتی دارای تجربه خشونت در حین کار هستند و این مسئله در سیستم های بهداشتی به عنوان یک مشکل جدی مطرح است(۲۸).رفعتی در مقاله خود عنوان نموده است که پرستاران ۳ برابر بیش از کارکنان دیگر در معرض خشونت قرار می گیرند و پرستاران زن از آسیب پذیری بیشتری برخوردارند(۳۲).خشونت نسبت به کارکنان ممکن است ناشی از منابع مختلفی مانند بیماران، خانواده یا دوستان بیمار و سایر همکاران باشد(۲۸)که در این راستا تالاس درمطالعه خود از میزان بالای بروز خشونت از سوی همکار را در همه انواع خشونت ذکر می کند(۳۳).طبق مطالعات مختلف درهمه سطوح حرف بهداشتی اعمال خشونت مشاهده گردیده است.بطور مثال در مطالعه رحمانی بروزخشوت نسبت به پرسنل اورژانس و فوریتها بسیار زیاد بوده و در این افراد امری عادی تلقی می گردید(۸).پرستاری ازپرمخاطره ترین حرف گروه پزشکی می باشد که بدلیل تعامل نزدیک پرستار با بیمار، همراهان وی و گروه های متفاوت مراقبتی بطور جدی در معرض خشونت قرار دارد.طبق مطالعات اعمال خشونت در پرستاران به حدی بالا است که آنها اعمال خشونت را جزئی از شغل و ماهیت حرفه خود می دانند(۲۸).
با توجه به اهمیت و گستردگی موضوع خشونت نسبت به پرستاران انجمن بین المللی پرستاران ،چهار هدف را برای تحقیق در زمینه خشونت و تجاوز علیه پرستاران منتشر کرده است که شامل موارد زیر می باشد شیوع انواع مختلف وقایع خشونت که توسط پرستاران مشاهده و یا تجربه شده است،توصیف شرایطی که احتمالا منجر به این وقایع می گردند،بررسی دانش پرستاران در این زمینه و به کار بردن منابع امنیتی،و تعیین عوامل خطر برای پرستارانی که احتمال دارد قربانیان خشونت شغلی باشند(۲۸).
عوامل بیشماری می توانند سبب مستعد شدن شرایط ابراز خشونت نسبت به پرستاران باشند به طور کلی عواملی که خطر در معرض خشونت قرار گرفتن پرستاران را در مقایسه با سایر گروه ها افزایش می دهند شامل تعاملات احساسی زیاد با بیماران و خانواده آنها،شب کاری،استرس محیط کاری،عدم کفایت تعدا د پرسنل،عدم کفایت ایمنی محیط کار،بالا بودن بار کاری و تعداد زیاد شاغلین زن می باشد .بدین ترتیب بیشترین خطر در مواجهه با خشونت در محیط کار بیمارستان نیز مربوط به پرستاران می باشد(۵).از دیگر عوامل می توان از استفاده از پرسنل موقت و کم تجربه،کار نوبتی،کمبود امکانات امنیتی،طراحی نامناسب محل کار،اتاقهای انتظار نامناسب،حجم کار زیاد،عدم کنترل رفت و آمدها،سوء مصرف الکل و مواد را نام برد.در بعضی از تحقیقات عوامل مرتبط با بروز خشونت در بیمارستان را به عوامل موثر فردی و عوامل سازمانی و همچنین عوامل مرتبط با بیمار و همراه وی تقسیم بندی نموده اند(۲).در تحقیق ناکرینگر به عوامل مرتبط در دو دسته به تفصیل پرداخته می شود(۳۱).در میان فاکتورهای موثر فردی پرستار در این مطالعه عواملی مانند جنس، سن ،سابقه پایین کاری،سطح تحصیلات ،وضعیت تاهل،رتبه شغلی پایین،داشتن تماس زیاد با بیمار،مصرف دارو و الکل و خستگی مطرح شده و پیش بینی شد که این عوامل سبب بالاتر رفتن احتمال خطر قرار گرفتن در معرض خشونت گردد و در مقابل داشتن تجربه کاری،نداشتن سابقه روبرو شدن قبلی با خشونت ویاد گیری رویکردهای مقابله ای با خشونت و توانمندی حل مساله،اثر مثبت در عدم وقوع خشونت دارد.
عوامل سازمانی نیز شامل بخش محل خدمت،نوع نوبت کاری،تعداد نوبت کاری ،کمبود پرسنل ،وجود خط تلفن مستقیم و غیر مستقیم و دوربین مدار بسته و زنگ خطرو اتاق استراحت با کلید برای پرستار و زنگ اخبار برای بیمار،در دسترس بودن پزشک ،در دسترس بودن امکانات خدماتی ،تدابیر محافظتی واقدامات مقامات مافوق و سیاست و قانون رایج در آن سازمان می باشد. به نظر می رسد که داشتن امکانات و فراهم بودن عوامل سازمانی سبب کاهش بروز خشونت شود .نوع بیمارستان وبخش خود به تنهایی می توانند شرایط را برای بروز خشونت مهیا نماید. بعضی از بخشها دارای خطر بروز خشونت بالایی هستند. مانند بخش اورژانس و بخش های روانی(۲).

 
 
 

نظر دهید »
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری اجتماعی مادران دارای کودک کم توان ذهنی شهرستان سیرجان- قسمت ۱۱
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

ج) عوامل تربیتی نظیر الگوهای نادرست خانوادگی، فقدان رابطه ی والد ـ کودک، طرد کردن فرزندان، حمایت افراطی، محرومیت های عاطفی، خودمختاری بیش از حد کودک، انتظارات و خواسته های غیر واقع گرایانه ی والدین و کمبود ارتباط.
د) ساختار خانوادگی ناسازگار در خانواده های بی کفایت، از هم پاشیده، ضداجتماعی وآسیب روانی اولیه و عدم ثبات عاطفی و روانی والدین بخصوص مادر.

ه) فشارهای ناشی از زندگی جدید صنعتی مانند رقابت های ناسالم، تقاضاهای شغلی وتحصیلی وپیچیدگی های زندگی جدید.
و) عوامل ژنتیکی و ارثی نظیر اختلالات جسمی، روانی وعاطفی ارثی که زمینه را برای رفتارهای بزهکارانه و ناسازگاری اجتماعی فراهم می کنند.
هرچند که برای شناسایی عوامل مرتبط با سازگاری اجتماعی تلاش های نظری وتجربی زیادی صورت گرفته است، اما این تلاشها کمتر متوجه شناسایی نقش نظام باورها، ارزش ها، سنن وآداب ورسوم و نگرش های افراد در سازگاری شخصی و اجتماعی آنان بوده است، هم چنین بیشتر متوجه جمعیت عمومی بوده است تا اقشار خاصی از جامعه وبه ویژه دانشجویان. این در حالی است که پژوهش های متعدد و مشاهدات مراکز مشاوره ای نشان داده است که عوامل نامساعدی مانند اضطراب، تنش، تشویش و عدم اعتماد به نفس، سازگاری شخصی، اجتماعی پیشرفت تحصیلی دانشجویان را تهدید می کند و نه تنها موجب می شود که تعدادی ازآن ها نتوانند به موقع دوره ی تحصیلی خود را به اتمام برسانند، بلکه سبب دگرگونی روحیه ی آنان شده و نوعی نگرانی ، ناپایداری هیجانی وحتی گاه پاره ای مشکلات عصبی ـ روانی رابرای آن ها ایجاد می کند وسازگاری روان شناختی و اجتماعی آن ها را به شدت به مخاطره می اندازد(روشن، ۱۳۶۹؛ قهاری، ۱۳۸۱).
۹-۲عقب ماندگی ذهنی
در سال های اخیر، زمینه عقب ماندگی ذهنی در کانون فعالیت های جدی و فشرده قرار گرفته است. انجمن عقب ماندگی آمریکا(AAMD) توسط فردی به نام «هبر» در سال ۱۹۵۹ و سپس با تجدید نظری در سال ۱۹۶۱ تعریف جامعی از عقب ماندگی ذهنی به شرح زیر ارائه داده است:
«عقب ماندگی ذهنی مربوط می شود به کنش (عملکرد) یا پایین تر از حد متوسط عمومی هوش که در دوران رشد ظاهر شده و همراه با اختلالاتی در رفتار سازشی است». در تعریف فوق منظور از«درجه هوشی پایین تراز حد متوسط» این است که نمره فرد در یک آزمون تراز شده کنش هوشی در بین ۱۶% پایین جمعیت گروه سنی خود قرار گیرد. ومنظور از «دوران رشد» از زمان تشکیل نطفه و بارداری تا ۱۶ سالگی است.
دوازده سال بعد در سال ۱۹۷۳ انجمن مزبور با مطالعات و تحقیقاتی که به عمل آورده بئد در تعریف ۱۹۶۱ خود از عقب ماندگی ذهنی تجدید نظر نموده و تعریف دیگری توسط”گروسمن” ارائه می دهد:
«عقب ماندگی ذهنی مربوط می شود به کنش عمومی هوشی که به طور معنی دار یا قابل ملاحظه ای کمتر از حد متوسط بوده و با نقایصی در رفتار سازشی توأم است و در دوران رشد پدیدار می شود».
طبق قلنون بهداشت روانی انگلستنا، عقب ماندگی ذهنی حالتی است که رشد مغز، هوش و روان از هنگام تولد یا از مراحل اولیه زندگی متوقف می ماند یا تکامل ناقص می یابد.

پیاژه ، روان شناس سویسی معتقد است که رشد قوای ذهنی از طریق فرایندهای سازگاری و سازمان و به کمک دو کنش جذب(درون سازی) و انطباق(برون سازی) صورت می گیرد و کودک از مراحل چهار گانه حسی- حرکتی(تولد تا ۲سالگی) پیش عملیاتی(۲تا ۷ سالگی) عملیاتی(۷ تا ۱۱ سالگی) و تفکر انتزاعی( ۱۱ سالگی به بعد) عبور می کند. لذا پیاژه عقب ماندگان ذهنی را افرادی از جامعه می داند که در مراحل ابتدایی و پایین رشد هوشی و تحول شناختی تثبیت شده اند:

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
 

 

 

عقب ماندگی عمیق(کودکان حمایت پذیر یا پناه گاهی): توقف در مرحله حسی- حرکتی (تولد تا ۲ سالگی)
 

عقب ماندگی شدید( کودکان تربیت پذیر): توقف در مرحله پیش عملیاتی(۲ تا۷ سالگی)
 

عقب ماندگی متوسط(کودکان آموزش پذیر): توفق در مرحله عملیاتی( ۷تا ۱۱ سالگی).
 

ازدیدگاه تعلیم و تربیت وبا بهره گرفتن از طرح طبقه بندی آزمون وکسلر می توان بدین صورت نیز درجه بندی و نام گذاری کودکان از نظر توان هوشی مبادرت کرد:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بهره هوشی
طبقه بندی
۱۳۰ و بالاتر
خیلی برجستهvery superior
۱۲۹- ۱۲۰
برجستهsuperior
۱۱۹ – ۱۱۰
درخشانbright
۱۰۹ – ۹۰
متوسطaverage
۸۹ – ۷۰
دیرآموزslow learner
۷۰ – ۵۰
آموزش پذیرeducable
۴۹ – ۲۵
تربیت پذیرtrainable
۲۵ و پایین تر
حمایت پذیرcastodial
 

۱-۹-۲طبقه بندی روان شناسان
در این طبقه بندی عقب ماندگی ذهنی را به ۴ گروه تقسیم کرده اند که همگی دارای بهره ی هوشی پایین تر از IQ= 70 می باشد و افراد با بهره ی هوشی IQ = 90 – ۷۰ را جزء افراد عادی ضعیف یا همان گروه مرزی به حساب می آورند.
الف) عقب مانده های عمیق با هوشبهر ۰ تا ۲۵
ب) عقب مانده های شدید با هوشبهر ۲۵ تا ۴۰
ج) عقب مانده های متوسط با هوشبهر ۴۰ تا ۵۰
د) عقب مانده های خفیف با هوشبهر ۵۰ تا ۷۰
ه) گروه عادی ضعیف یا مرزی با هوشبهر ۷۰ تا ۹۰
الف) گروه عقب مانده های عمیق: این افراد ۱ تا ۲ درصد عقب مانده ها را تشکیل می دهند و به شدیدترین درجات نارسایی فعالیت ذهنی دچارند.توانایی آن ها در حد یک کودک ۱ تا ۳ ساله است. این افراد دارای ناهنجاری های حسی حرکتی و بد شکلی های سر و صورت و کوتاهی اندام نیز می باشند.صورت های نامتقارن میکروسفالی و ماکروسفالی در این طبقه به وفور دیده می شود.رشد گویایی و گفتار بسیار محدود و در حد بسیار ابتدایی است.توانایی های شناختی مانند حافظه، دقت، استدلال بسیار ضعیف است یا اصلا وجود ندارد.
ب) گروه عقب مانده های شدید: توانایی این افراد در هر سنی که باشند در حد کودکان ۴ تا ۵ ساله است ولی هرگز مانند یک کودک عادی ۴ یا ۵ ساله نیستند.۳ تا ۴ درصد عقب ماندگان را تشکیل می دهند.این کودکان انجام کارهای ساده وآسان را می توانند فرا بگیرند.قادر به آموختن مواد درسی مانند خواندن و نوشتن نیستند.حرف زدن را به کندی به دست می آورند، آن هایی که بهره هوشی نزدیک به ۴۰ دارند با آموزش های خاص شاید چند کلمه ای بیاموزند.
ج) گروه عقب مانده های متوسط: سن عقلی این افراد از کودکان ۵ تا ۷ سال تجاوز نمی کند. در توانایی ها و استعدادهای شناختی مانند استدلال و قضاوت ضعیف هستند وبه راهنمایی و مراقبت افراد نیازمندند.از لحاظ بیان و گویایی و نیز راه رفتن نسبت به افراد هم سن خود تأخیر دارند.از توجه و دقت و تمرکزفکری خیلی زود خسته می شوند و عقب ماندگی آن ها اکثرا تا زمان مدرسه شناخته می شود.افراد این گروه چون قابل تربیت هستند جزء افراد تربیت پذیر قرار می گیرند.
د) گروه عقب مانده های خفیف: این کودکان از لحاظ استعدادها و توانایی ها در حد کودکان ۷ تا ۱۱ ساله هستند. اگرچه از ابتکار، ابداع، قضاوت و تفکر انتزاعی و استدلال منتطقی عاجزند اما در امور حرفه ای و عملی مهارت های خوبی نشان می دهند.۸۵ درصد از عقب ماندگان را این گروه تشکیل می دهد.
این افراد شامل دو دسته هستند:

 

 

عقب مانده های خفیف آرام یا هماهنگ که افرادی مطیع و سر به زیر ومایل به انجام کارهای مفیدند.
 

عقب مانده های خفیف ناارام یا ناهماهنگ یعنی افرادی که مبتلا به اختلالات عاطفی و خلقی ویا پرخاشگر و مضطرب و آشوبگرند.
 

افراد عادی ضعیف یا مرزی: این افراد جزء عقب ماندگان ذهنی محسوب نمی شوند و هوشبهر آن ها ۷۰ تا ۹۰ است.این افراد کمی کند ذهن و دیر انتقال اند واز عهده فهم و ادراک و بیان مفاهیم عالی و پیچیده بر نمی آیند.در درجات بالا این افراد ممکن است حتی تحصیلات دوره راهنمایی را به کمک های اختصاصی و معلم خصوصی به پایان برسانند(مکوند حسینی، ۱۳۹۰).
۱۰-۲پژوهش های انجام شده مرتبط با موضوع
 
 

نظر دهید »
بررسی‌رابطهفضای‌مجازی‌ وعامگرایی‌کاربران‌اینترنت درسـازمـان‌اسـنـادوکـتـابـخـانه‌ملـی‌ایـران- قسمت ۳
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۱۴۸ جدول شماره ۷-۴: توزیع میزان حضور پرسش‌شوندگان در فضای مجازی
۱۴۹ جدول شماره ۸-۴: نوع حضور پرسش‌شوندگان در فضای مجازی
۱۴۹ جدول شماره ۹-۴: انگیزه و هدف پرسش‌شوندگان از حضور در فضای مجازی
۱۵۰ جدول شماره ۱۰-۴: مشارکت فعالانه پرسش‌شوندگان در فضای مجازی
۱۵۰ جدول شماره ۱۱-۴: توزیع پرسش‌شوندگان بر حسب میزان مشارکت فعالانه در فضای مجازی
۱۵۱ جدول شماره ۱۲-۴: عام‌گرایی و خاص‌گرایی پرسش‌شوندگان
۱۵۶ جدول شماره ۱۳-۴: توزیع پرسش‌شوندگان بر حسب عام‌گرایی و خاص‌گرایی
۱۵۷ جدول شماره ۱۴-۴: عام‌گرایی ـ خاص‌گرایی پرسش‌شوندگان بر حسب سابقه حضور در فضای مجازی
۱۵۸ جدول شماره ۱۵-۴: عام‌گرایی ـ خاص‌گرایی پرسش‌شوندگان بر حسب حضور روزانه در فضای مجازی
۱۵۹ جدول شماره ۱۶-۴: عام‌گرایی ـ خاص‌گرایی پرسش‌شوندگان بر حسب نوع حضور در فضای مجازی
۱۶۰ جدول شماره ۱۷-۴: عام‌گرایی ـ خاص‌گرایی پرسش‌شوندگان بر حسب میزان مشارکت در فضای مجازی
۱۶۱ جدول شماره ۱۸-۴: عام‌گرایی ـ خاص‌گرایی پرسش‌شوندگان بر حسب سطح تحصیلات
۱۶۱ جدول شماره ۱۹-۴: عام‌گر ایی ـ خاص‌گرایی پرسش‌شوندگان بر حسب جایگاه شغلی
۱۶۲ جدول شماره ۲۰-۴: مدل رگرسیونی چندمتغیره عام‌گرایی ـ خاص‌گرایی پرسش‌شوندگان
فهرست نمودارها
۱۲۴ نمودار شماره ۱: مدل قیاسی
۱۲۶ نمودار شماره ۲: مدل استقرایی
۱۲۹ نمودار شماره ۳: مدل شبکه‌ای
چکیده
هدف: این پژوهش مدلی برای درک تأثیرات فضای شبکه‌ای بر عام‌گرایی مخاطبان و کاهش گرایش‌های خاص‌گرایانه در میان آنها پیشنهاد می‌کند تا زمینه‌ای برای مطالعات آینده‌نگرانه در مورد خاص‌گرایی و عام‌گرایی شهروندان فراهم آورد.
روش/ رویکرد پژوهش: به این منظور، با مطالعه و بررسی آراء مارشال مک‌لوهان، سورن کی‌یرکگور، ژیل دولوز، مانوئل کاستلز، هربرت دریفوس و سایر اندیشمندان حوزه‌های فلسفه، علوم اجتماعی و علوم ارتباطات، مدلی مفهومی بر اساس سه نوع ساختار تاریخی ذهن و توصیف ویژگی‌های هر یک و نقش فناوری‌های نوین شبکه‌ای در تغییر ماهوی ذهن انسان ارائه شده و بر آن مبنا پرسشنامه‌ای برای سنجش نگرش کارکنان سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در مواجهه طولانی با اینترنت طراحی گردیده است.

یافته‌ها: تحلیل آمارهای به‌دست‌آمده نشان می‌دهد که میزان و شدت قرارگیری در معرض شبکه جهانی اطلاعات، بر رشد عام‌گرایی در مقابل خاص‌گرایی اثرگذار است، گرچه این اثرگذاری شدت قابل توجهی را نشان نمی‌دهد.
نتیجه‌گیری: عوامل متعددی بر عام‌گرایی و خاص‌گرایی افراد اثرگذارند و رشد فضای شبکه‌ای، یکی از مهم‌ترین آنهاست که علاوه بر آثاری که محتوای اطلاعاتی این شبکه‌ها دارند، بخشی از این اثر به ماهیت و ساختار بنیادینِ شبکه برمی‌گردد و پژواک نظریه معروف مک‌لوهان را که «رسانه، همان پیام است»، در مورد شبکه‌های اطلاعاتی جدید طنین‌ می‌افکند.
کلیدواژه‌ها: فضای مجازی. عام‌گرایی. خاص‌گرایی. هویت. اینترنت. شبکه. مدرنیسم. پست‌مدرنیسم. ساختار ریشه‌ای ـ درختی. ساختار ریزومی. اطلاع‌رسانی.
فصل یکم: کلیات‌پژوهش

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
 

 

 مقدمه
 

اثر رسانه بر هویت، از موضوعات دامنه‌دار حوزه علوم ارتباطات است. این اثر از دو طریق بر مخاطب خود اعمال می‌شود: از طریق محتوا و از طریق شکل (فُرم). خنثی نبودن رسانه و تأثیر قالب رسانه بر هویت کاربران آن، یکی از دستاوردهای مهم مارشال مک‌لوهان است. به نظر مک‌لوهان مهم‌ترین اثر رسانه‌ها این است که بر عادات درک و تفکر ما اثر می‌گذارند و لذا، آثار پراهمیت رسانه‌ها، از شکل آنها ناشی می‌شود، نه از محتوای آنها (سورین و تانکارد به نقل از دوران ۱۳۸۸: ۹۶). زمانی که مک‌لوهان تخیل خلاق خود را به کار گرفته بود تا همپایی تحول رسانه‌ها را با تحول در عادات ذهنی مخاطبان آن نشان بدهد، هنوز رایانه و شبکه جهانی اطلاعات به وجود نیامده بودند و رادیو و تلویزیون در عرصه رسانه‌های الکترونی یکه‌تازی می‌کردند. از سوی دیگر، تحولات عمیق نظری در طرز فکر رایج انسان غربی و تحولات عظیم سیاسی از حدود دهه نود میلادی و پس از فروپاشی شوروی و نظام کمونیستی، تغییراتی پیچیده و بطیء را در نگاه مدرن به وجود آورد که از آن به پست‌مدرنیسم یاد می‌شود. تصادفی نیست که ویژگی‌های بنیادین پست‌مدرنیسم با ساختار شبکه‌ای رسانه‌ها و از جمله اینترنت در سازگاری کامل به سر می‌برد. از این رو، به نظر می‌رسد اینترنت یکی از حاملان نگاه پست‌مدرن به جهان باشد و بتواند کاربران خود را ــ آگاهانه یا ناآگاهانه ــ به طرز فکر و عادات ذهنی پست‌مدرن سوق بدهد. ویژگی‌هایی مثل بی‌مرکزی، افقی بودن ارزش‌ها و فقدان مبدأ و معاد، نگاه تفسیری به جهان، اعتقاد به بی‌کفایتی عقل در کشف حقیقت و توصیف یکپارچه واقعیت، پوچگرایی، لذت‌جویی بی‌پایان و…
این پژوهش مدعی بررسی همه‌جانبه موضوعی بدین پیچیدگی نیست، بلکه در حد وسع خود می‌کوشد اثر حضور زیاد و طولانی‌مدت در فضای مجازی را بر عام‌گرایی و خاص‌گرایی کارکنان سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با توجه به ویژگی‌های ذهن پست‌مدرن (که در بالا برخی مصادیق آن ذکر شد) بسنجد. عام‌گرایی و خاص‌گرایی که بعدتر تعریف آن از نظر گذرانده خواهد شد، از موضوعاتی است که به شکلی برجسته در جریان درگرفتن بحث جهانی شدن در نوشته‌های جامعه‌شناسان مطرح شده است. گرچه مباحث زیادی در خصوص «خاص‌گرایی اخلاقی»[۱] و «عام‌گرایی اخلاقی»[۲] از دهه هفتاد به این سو در میان فیلسوفان اخلاق درگرفته و به شاخه‌های دیگر دانش نیز نفوذ کرده است، اما این موضوع در مرکز توجه پایان‌نامه حاضر قرار ندارد، گرچه در بررسیِ پیش‌ِ رو، جنبه‌های اخلاقی عام‌گرایی و خاص‌گرایی در نظر گرفته شده است. از آنجا که این پژوهش بین‌رشته‌ای است و ترکیبی از آموزه‌های جامعه‌شناسی و علوم ارتباطات را در خود جای داده است و نتایج آن را باید در حوزه فلسفه ذهن بسط داد، مباحث مربوط به فلسفه اخلاق در آن فرو گذاشته شده است.
در تعریف برخی از جامعه‌شناسان، عام‌گرایی به جریان مورد حمایت سرمایه‌داری جهانی اشاره دارد که می‌کوشد فرهنگ‌های مقاوم را از سر راه خود بردارد و وارثان آن فرهنگ‌ها را در دل یک فرهنگ مصرفی و لذتجو و بی‌تعصب حل کند تا راه برای گسترش بازار سرمایه‌داری باز شود و خطراتی که از سوی فرهنگ و مذاهب، سرمایه‌های آنها را به خطر می‌اندازد خنثی شود. خاص‌گرایی نیز اشاره به فرهنگ‌هایی دارد که خطر را دریافته‌اند و می‌کوشند با پناه بردن و صیانت (حتی در حد افراط) از ارزش‌های ملی و مذهبی و بومی، خود را از هجوم این فرهنگ عام‌گرا حفظ کنند.
در پژوهش حاضر ضمن بررسی منابع نظری موجود در این خصوص (که فهرستی از آنها در پایان تحقیق آمده است) مدلی برای سنجش میزان خاص‌گرایی و عام‌گرایی افراد بر اساس تعاریف مفهومی مندرج در فصل سوم ارائه شده و بر اساس شاخص‌هایی که در بخش پایانی فصل دوم برای عام‌گرایی و خاص‌گرایی ارائه گردیده است، تعدادی گویه پیشنهاد شده و در قالب پرسشنامه در اختیار حدود ۲۰۰ نفر از کارکنان سازمان اسناد و کتابخانه ملی قرار گرفته است.
۱٫۲٫ طرح مسئله
جهانی شدن[۳] را چه فرایندی[۴] طبیعی بدانیم و چه طرحی[۵] مشخص با یک مرکز فرماندهی متمرکز که توسط سران پیدا و پنهان سرمایه‌داری جهانی دنبال می‌شود، در این دو موضوع تفاوتی ایجاد نمی‌کند:

 

 

در جهانی شدن گرایشی به عام‌ شدن برخی ارزش‌ها (عام‌گرایی)[۶] دیده می‌شود. یعنی با توزیع جهانی کالاها و نظام‌های اجتماعیِ همشکل و همگون، همه افراد و جوامعی که درون فضای جهانی شدن قرار می‌گیرند، کم و بیش به پندارها و رفتارهای مشابه متمایل می‌شوند.
 

فرایند یا طرح جهانی شدن برای نفوذ به فضای جهانی، ضرورتاً از فضای ارتباطی استفاده می‌کند. بنابراین منطقی به نظر می‌رسد که حضور بیشتر در فضای ارتباطی، بر عام‌گرایی کاربران بیشتر تأثیر بگذارد. این فضای ارتباطی ترکیبی است از امکانات متنوعی که فناوری‌های ارتباطات و اطلاعات در اختیار ما می‌گذارند؛ اعم از وسایل ارتباطی محدود مثل تلفن‌های ثابت و سیار، وسایل ارتباط جمعی مثل مطبوعات، رادیو و تلویزیون (به‌ویژه تلویزیون ماهواره‌ای)، و وسایل ارتباطی چندرسانه‌ای که با ادغام تقریباً تمامی امکانات ارتباطی در فضای شبکه جهانی (اینترنت) متبلور شده است.
 

به رغم گسترش روزافزون پدیده‌های جهانی و حضور بیشتر افراد در فضاهای ارتباطی، مجموعه‌ای از رویدادهای سیاسی و اجتماعی در چنددهه اخیر، به‌ویژه پس از فروپاشی نظام کمونیستی، جهان را دستخوش حوادث و بحران‌هایی کرده است که علی‌رغم پیش‌بینی‌ها گسترش خاص‌گرایی[۷] به جای عام‌گرایی را نشان می‌دهد. در تبیین چرایی این پدیده نظریه‌های مختلفی ابراز شده است که زمینه‌های ایجاد و گسترش فرهنگ مقاومت در برابر جریان عام‌گرای جهانی شدن را توصیف می‌کنند. با وجود این، هنوز به‌روشنی نمی‌توان گفت که آیا شکل‌گیری مقاومت‌های فرهنگی[۸] که از آن به خاص‌گرایی فرهنگی یاد می‌شود، امری پایدار است یا نشان از آخرین تلاش‌های این فرهنگ‌ها برای حیات در دنیایی جهانی‌شده دارد و در درازمدت، پیش‌بینی‌های نظری اندیشمندان بزرگ غربی از قرن هجدهم تا کنون به واقعیت خواهد پیوست.
افزایش انفجاری کاربران اینترنت در ایران و جهان (برای نمونه در سال ۲۰۰۰ تعداد کاربران ایرانی اینترنت ۲۵ هزار نفر بود که در سال ۲۰۰۵ به ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر رسید)، از سویی دسترسی شهروندان را به همه نوع اطلاعی امکان‌پذیر می‌سازد و ارتباطات آدم‌ها و فرهنگ‌های گوناگون را تسهیل می‌کند و از سوی دیگر اثراتی خواسته یا ناخواسته بر سازوکارهای ذهنی و طرز فکر کاربران و در نتیجه بر هویت اجتماعی آنها می‌گذارد. سنجش و تبیین این آثار پیدا و پنهان چه برای دانشمندان رشته‌های گوناگون علوم انسانی و چه برای دولت از اهمیت زیادی برخوردار است. بیم آن می‌رود که عدم درک تغییراتی که در لایه‌های زیرین ذهن و شخصیت افراد صورت می‌گیرد، برنامه‌ریزی‌ها و آینده‌نگری‌های مدیران جامعه را با اختلال مواجه کند و آثاری جدی در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برجای بگذارد.

۱٫۳٫ موضوع پژوهش
اینترنت به عنوان کامل‌ترین جلوه فضای مجازی، همه پدیده‌های رقومی‌شده[۹] جهانی را در مقابل همه کسانی که به این شبکه در هر نقطه از جهان منصلند قرار می‌دهد. تبدیل شدن فرد به یکی از گره‌های این شبکه جهانی از دو سو بر هویت او اثر می‌گذارد: یکی از طرف محتوا[۱۰]ی پیام‌هایی است که در این فضا جریان دارند و دیگری از طرف فُرم[۱۱] یا پس‌زمینه[۱۲] فناورانه‌ای است که به قول مک‌لوهان[۱۳] امتداد حواس ماست و حامل پیامی است که ذهن ما را اغلب ناخودآگاه تحت تأثیر قرار می‌دهد و در تغییر عادات ذهنی و در نتیجه طرز فکر ما اثر می‌گذارد. شدت اثر محتوای رسانه به حجم و چگونگی ارائه آن بستگی دارد. خاص‌گرایان هم در ترویج ارزش‌های خود از همین ابزار استفاده می‌کنند و از این رو سنجش میزان اثر عام‌گرایی و خاص‌گرایی اینترنت بر اساس محتوای ارائه‌شده در آن دشوار است. اما پس‌زمینه فناورانه اینترنت، می‌تواند مستقل از پیام‌های جاری در آن مورد ارزیابی قرار گیرد و اثر هویتی آن سنجیده شود. موضوع این پژوهش یافتن سنجه‌ای مناسب برای تعیین عام‌گرایی و خاص‌گرایی کاربران اینترنت است با تلاش برای تبیین پس‌زمینه فناورانه‌ای که مستقل از محتوای اینترنت بر عام‌گرایی و خاص‌گرایی هویت کاربران آن اثر می‌گذارد.
توجه به اثر شکلی رسانه بر ذهن، در پیشینه ورود فناوری‌های غربی به کشور ما هم قابل ردگیری است؛ روحانیون بزرگ از صد سال گذشته به این سو که اولین پدیده‌های فناورانه غربی وارد ایران شدند با این بینش که برساخته فناورانه ذهن غربی (و به زعم ایشان غیرمسلمان) فارغ از محتوای آن، بر سلامت نفس و خلق و خوی مؤمنان اثر می‌گذارد نسبت به ورود و استفاده از آنها واکنش نشان می‌دادند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پدیده‌های فناورانه ظرفی خنثی در نظر گرفته شدند که هر محتوایی به‌یکسان می‌تواند در آن جریان یابد و اثر پس‌زمینه‌ای آن ــ سهواً یا عمداً ــ به فراموشی سپرده شد. یکی از معدود کسانی که این اثر پس‌زمینه‌ای را با رجوع به آراء مک‌لوهان و آموزه‌های دینی مورد بررسی قرار داد، سیدمرتضی آوینی بود. او در کتاب آیینه جادو[۱۴] ذات فناوری را حامل پیامی بنیادین از تمدن غربی می‌دانست که اگر به‌درستی درک نشود و به قول او «ذات آن تکنولوژی به تصرف درنیاید»، کاربرد آن می‌تواند به نتایجی وارونه منتهی شود.
شأن پژوهش آن نیست که مبانی جانبدارانه‌ای برای خود انتخاب کند، بنابراین در این پژوهش تلاش شده است توصیفی شِماتیک از اثرات پس‌زمینه‌ای فناوری شبکه‌ای بر عملکرد کلی ذهن صورت گیرد.

۱٫۴٫ ضرورت و اهمیت پژوهش
پژوهش‌هایی بنیادین ازاین‌دست بین‌رشته‌ای‌اند و از این رو کمتر مورد اقبال دانشجویان و پژوهشگران قرار می‌گیرند. از سوی دیگر، غفلت از این‌قبیل پژوهش‌ها ما را در درک تحولات نامحسوس اما اساسیِ هویتِ افراد و جامعه دچار مشکل می‌کند و این ناهمزبانی به اختلال در ارتباط و مدیریت جامعه در سطوح خرد و کلان می‌ انجامد، کما اینکه این عدم تفاهم همین حالا هم بین بخش‌های عام‌گرا و خاص‌گرا و همین‌طور میان خاص‌گرایی‌های مختلف در جامعه ما دیده می‌شود و به‌تدریج بر شدت آن افزوده می‌گردد.
حضور و عدم حضور در فضای مجازی، گسست نسلی را ــ که از مشکلات تاریخی جوامع بوده ــ وارد مرحله‌ای جدید و بسیار پیچیده کرده است و بیم آن می‌رود که به گسست کامل نسلی منجر شود که یک سوی آن بیش از آنکه در دنیای واقعی زندگی کند خود را به فضای مجازی سپرده است و سوی دیگر آن به طور کامل با فضای مجازی بیگانه است.
اثر فضای مجازی بر هویت و تغییراتی که در نظام ارزشی فرد و جامعه می‌گذارد می‌تواند اخلاق و فرهنگ عمومی جامعه و سرنوشت معنوی و مادی تک‌تک افراد جامعه را تحت تأثیر قرار دهد. سرعت، پیچیدگی و حجم تحولات به گونه‌ای است که اقدام به پژوهش‌های بین‌رشته‌ای و بنیادین را به موضوعی حیاتی تبدیل کرده است. تأخیر تاریخی جامعه ما و جوامعی مشابه ایران در درک تحولات معرفتی و سیاسی جهان غرب و به‌کارگیری شتابزده و التقاطی دستاوردهای تمدن غربی، آشفتگی‌ای بی‌پایان در اداره این جوامع به وجود آورده است که غلبه بر این آشفتگی و به‌هم‌ریختگی جز با شناخت دقیق، بموقع و حتی آینده‌نگرانه، امکان‌پذیر به نظر نمی‌آید.. حال آنکه مروری بر پژوهش‌ها و منابع موجود، فقر و کمبود پژوهش در این حوزه را نشان می‌دهد. انجام پژوهش‌های سطحی و غیراصیل نیز دردی را دوا نمی‌کند و چه بسا مسیر انجام پژوهش‌های بعدی را هم ناهموار کند یا به بهره‌برداران از این پژوهش‌ها نشانی غلط بدهد و بر پیچیدگی و بغرنج شدن اوضاع بیفزاید.
مرور منابع محدودِ موضوعِ این پژوهش هم نشان می‌دهد که بخشی از ارزشمندترین این منابع را اندیشمندان ایرانی خارج از کشور تولید کرده‌اند، حال آنکه پژوهش در حوزه علوم انسانی از سرزمینی به سرزمین دیگر و از فرهنگی به فرهنگ دیگر فرق می‌کند و به نظر، درست آن است که پژوهشگر حوزه علوم انسانی می‌باید در فضای انسان‌هایی که در مورد آنها به پژوهش می‌پردازد تنفس کند. همچنان‌که برای درک عمیق فرهنگ‌ها و معرفت‌های دیگر نیز حضور در زیست‌جهان آنها می‌تواند به فهم دقیق‌تر پژوهشگر کمک کند. به هر روی، هر تلاشی برای شناخت عمیق و چندجانبه تحولات موجود را باید قدر شناخت و در تنوع و گستردگی این پژوهش‌ها تأکید نمود.

۱٫۵٫ اهداف پژوهش
هدف اصلی از این پژوهش به دست آوردن سنجه‌ای برای ارزیابی میزان عام‌گرایی و خاص‌گرایی افراد است تا به وسیله آن بتوان رابطه‌ای معنادار میان میزان و شدت حضور در فضای مجازی و میزان عام‌گرایی و خاص‌گرایی آنها تشخیص داد.
همچنین تلاش می‌شود با مرور نظریه‌ها و ترسیم مدل مناسب، به بینشی برای پیش‌بینی وضعیت آینده کاربران فضای مجازی برسیم.
درک جایگاه فضای مجازی در میان سایر عواملی که بر خاص‌گرایی و عام‌گرایی فرهنگی افراد اثر می‌گذارند از اهداف فرعی این پژوهش است.
رابطه کیفیت حضور افراد در فضای مجازی (داشتن نقش فاعلانه یا انفعالی در اینترنت) و خاص‌گرا یا عام‌گرا بودن آنها نیز مورد سنجش قرار می‌گیرد.
۱٫۶٫ پرسش‌های پژوهش
۶٫۱٫ آیا میان سابقه حضور افراد در فضای مجازی و شدت عام‌گرایی یا خاص‌گرایی آنها رابطه معناداری وجود دارد؟
۶٫۲٫ آیا میان مدت زمان حضور روزانه افراد در فضای مجازی و شدت خاص‌گرایی یا عام‌گرایی آنها رابطه معنی‌داری وجود دارد؟
۶٫۳٫ آیا میان کسانی که عام‌گرا یا خاص‌گرا هستند در نوع حضور در فضای مجازی تفاوت وجود دارد؟ به عبارت دیگر، آیا عام‌گرایی یا خاص‌گرایی افراد بر نوع حضور آنها در فضای مجازی تأثیر آشکاری دارد؟
۶٫۴٫ آیا کسانی که در فضای مجازی حضور فعال و مشارکت‌جویانه دارند نسبت به کسانی که حضور انفعالی و غیرفعال دارند از خاص‌گرایی یا عام‌گرایی متفاوتی برخوردارند؟
۶٫۵٫ آیا میان سطح تحصیلات افرادی که در فضای مجازی حضور می‌یابند و خاص‌گرایی یا عام‌گرایی آنها رابطه‌ای وجود دارد؟

 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
بررسی ارتباط بین هموارسازی سودبا نسبت های مالی اهرمی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران۹۳- قسمت ۱۱
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

It = It – It-1
St = St – St-1
FCt = FCt – FCt-1
Xt = Xt – Xt-1
با توجه به فرضیاتی که گفته شد موارد زیر اثبات می‌شود:
هر گاه شاخص ایکل کوچکتر از ۱ باشد یعنی  آنگاه هموارسازی سود رخ داده است.
به طوری که:
ضریب تغییرات برای نوسان در سری زمانی سود = CVi
ضریب تغییرات برای نوسان در سری زمانی فروش = CVs
اگر هموارسازی تصنعی سود وجود داشته باشد آنگاه مقدار X در رابطه (۱) برابر صفر در نظر گرفته می‌شود، پس:
۱)I = S-(VC% S) – FC
چون X برابر صفر است پس X نیز برابر صفر بوده و رابطه زیر نیز صادق است:
۲) I = S – (VC% S ) – FC
آنگاه داریم:

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
 

VAR (I ) = VAR
 

= Var [ (1 – VC%) S – FC]
=(۱ – VC%)2 Var S + Var FC – ۲ (۱-VC%) COV (S , FC)
از آنجائیکه COV (S, FC) = 0 پس داریم:
VarI = (1-VC%)2 Var S + Var (FC)
چون :
CVI =
بنابراین:
۳)CVI =
همچنین داریم:
VCS =

 

بنابراین
 

۴)CVS =
حالت اول: اگر FC=0 باشد آنگاه از مقایسه رابطه ۳ و ۴ داریم:
۵)CVI = CVS  =۱
حالت دوم: اگر FC>0 باشد آنگاه از مقایسه رابطه ۳ و ۴ داریم:
۶) CVI > CVS  > 1
لذا ار رابطه (۵) و (۶) میتوان نتیجه گرفت که هر گاه هموارسازی تصنعی سود وجود نداشته باشد (میزان X=0 باشد) باید  باشد.
و این بدان معنی است که اگر  باشد سود هموار شده است. در این تحقیق نیز از مدل ایکل برای بررسی هموارسازی سود استفاده شده است.

 

۱۸-۲- تحقیقات صورت گرفته در مورد مدل قیمت‌گذاری دارائی‌های سرمایه‌ای[۱۰۱]
 

به خاطر اینکه در تحقیق حاضر برای محاسبه بازده مورد انتظار از مدل قیمت‌گذاری دارائی‌های سرمایه‌ای (CAPM) استفاده شده است، مدل (CAPM) تشریح می‌شود.
الگوی قیمت گذاری دارائی‌های سرمایه‌ای (CAPM) یک الگوی تعادلی برای نشان دادن رابطه بین ریسک و بازده دارائی‌های منفرد است. به عبارت دیگر (CAPM) نشان می‌دهد که دارائی‌ها چگونه با توجه به ریکسشان قیمت‌گذاری می‌شوند. اساس (CAPM) بر این مقدمه استوار است که : فرض کنیم سرمایه گذاران برای یافتن پرتفوهای کارا، نظریه پرتفوی و کاهش ریسک سیستماتیک از طریق تنوع بخشی را می‌دانند و به آن عمل می‌کنند و هر یک بنا به درجه ریسک گریزی خود یکی از پرتفوهای کارا را انتخاب می‌کنند. بر این اساس اولاً چگونه باید ریسک یک دارائی را اندازه‌گیری کرد و ثانیاً ارتباط بین ریسک و بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاران به چه صورت است؟
برای پاسخ به این دو پرسش اساسی در (CAPM)، ابتدا فرض می‌شود :

 

 

سرمایه‌گذاران قادرند تا براساس بازده مورد انتظار و واریانس بازده از بین پرتفوهای مختلف انتخاب خود را انجام دهند.
 

همه سرمایه‌گذاران درباره افق سرمایه‌گذاری و توزیع بازده دارائی‌ها توافق دارند.
 

در بازار سرمایه مانعی وجود ندارد.
 

سپس با بهره گرفتن از قواعد استدلال به دو پرسش بالا به این ترتیب پاسخ داده می‌شود که اولاً ریسک هر دارایی منفرد براساس میزان وابستگی بازده آن نسبت به بازده پرتفوی بازار معلوم می‌شود. و ثاناً ارتباط بین ریسک و بازده مورد انتظار رابطه خطی ساده و مستقیم خواهد بود. لذا براین اساس خواهیم داشت  که در این رابطه E(rj) بازده مورد انتظار دارائی j, R بازده بدون ریسک، E(Rm) بازده مورد انتظار پرتفوی بازار و  (بتا) شاخص ریسک سیستماتیک استد .”(ظریف فرد و همکار ،۱۳۸۹)
اولین تحقیق قابل بحث آزمون “بلاک، جانسن و شولز” [۱۰۲] می‌باشد این تحقیق که به آزمون BJS معروف است در سال ۱۹۷۲ انجام گرفته است. BJS ابتدا بتای تمام نمونه‌های خود را در طول ۵ سال ۳۰-۱۹۲۶ محاسبه کرد و ۱۰ پرتفوی از سهام شرکت‌های موجود را براساس بتای مرتب شده تشکیل دادند. در پرتفوی اول ۱۰ درصد سهام با بالاترین بتا، در پرتفوی دوم ۱۰ درصد سهام با بتای رتبه دوم و به همین ترتیب در پرتفوی‌های بعدی ۱۰ درصد سهام با بتاهای بعدی جای گرفت.پس از این نرخ بازده هر پرتفوی را در ۱۲ ماه سال ۱۹۳۱ محاسبه کردند. پس از این دوباره ده بتای سهام در طول دوره ۳۱-۱۹۲۷ را محاسبه کرد. و دوباره براساس بتاهای مرتب شده، ۱۰ پرتفوی تشکیل دادنــد. این کار را تا ســـال ۱۹۶۵ ادامه دادند. هــدف BJS این بود که بازده مورد انتظار و بتــای هر پرتفــوی را از روی بازده‌های نمـــونه‌های خود محــاسبه کنند. تحقیق دیگری توسط “فاما و مکبث “[۱۰۳] (FM) (1974) صورت گرفت. مطالعه فاما و مکبت شبیه تحقیق BJS بود، با این تفاوت که آنها سعی کردند نرخ بازده آتی پرتفوهای را براساس متغیرهای ریسک برآوردی گذشته پیش بینی کنند. اطلاعات مورد استفاده FM همان اطلاعات تحقیق BJS بود. آنها ابتدا بتای هر سهم از شرکت‌های پذیرفته شده در بورس نیویورک را در طول سال‌های ۳۹-۱۹۲۶ محاسبه و رتبه‌بندی کردند و مثل BJS ، ۲۰ پرتفوی تشکیل دادند و بتای هر پرتفوی را با توجه به بازده پرتفوی و شاخص بازار برای سالهای ۴۰-۱۹۳۴ محاسبه کردند. آنها بتای هر پرتفوی را در آخر سال ۱۹۳۴ محاسبه کردند و از آن برای پیش بینی بازده پرتفوی درماه‌های دوره ۳۸-۱۹۳۵ استفاده کردند و به منظور تخمین خط SML ماهیانه بازده ماهیانه پرتفوی را با بتای آن مرتبط ساختند. آنها به این نتیجه رسیدند که نتایج بدست آمده طبق CAPM می‌باشد. یعنی می‌توان انتظار داشت که پرتفوی‌های با بتای بیشتری در دوره بعد بازده بیشتری خواهند داشت. فاما و مکبث هم مثل BJS دریافتند که ضریب a بیشتر از rf است و این منطبق با مدلی است که در آن استقراض به نرخ rf ممکن نیست.

“رول” [۱۰۴] برآزمون‌های CAMP طی مقاله‌ای در سال ۱۹۷۶ انتقاد کرد و انتقاد وی به آزمون‌های CAMP حول دو محور است. یکی اینکه نتایج تحقیقات Bjs و FM چیز اضافه‌ای به ما نمی‌دهد،یعنی هیچ فایده‌ای در تعیین قیمت براساس ریسک و بازده وجود ندارد. دیگر اینکه فی الواقع پیش بینی CAMP این است که پرتفوی بازار کارا است و این چیزی است که باید آزمون شود. در پرتفوی بازار هر دارائی‌ای می‌تواند باشد و لذا براحتی ممکن نیست کارا بودن این پرتفوی را آزمون کرد. پس اگر این کار غیر ممکن باشد نمی‌توانیم CAMP را تست کنیم. وی معتقد است اشکال کار Bjs و FM در این است که بجای آزمون اینکه پرتفوی بازار روی مجموعه کارا قرار دارد یا نه ،به بررسی خواص SML مربوط به قسمتی از بازار پرداختند. اما دیدیم که خطی بودن SML به معنای کارا بودن پرتفوی بازار نیست.
انتقاد دوم رول این است که می گوید اصولاً CAPM یک تئوری آزمودنی نیست. ما بخشی از بازار را بعنوان شاخص بازار انتخاب می‌کنیم و ممکن است نتیجه بگیریم که این پرتفوی کارا است، اما اگر بخش دیگری را انتخاب کنیم امکــــان دارد به همین نتیجه نرسیم. CAPM می گوید پرتفوی بازار کارا است و نمی‌گوید بخشی از آن مثلاً بورس نیویورک کارا است.
در پاسخ به انتقاد رول بر آزمون‌های اولیه CAPM، عده‌ای می‌گویند، شاید انتقاد رول بر تحقیق Bjs صحیح باشد اما در مورد متدلوژی FM صحت ندارد زیرا آنها براساس بتای گذشته بازده آتی را پیش بینی کردند ولی تحقیقاتی که اخیراً در کشورهای خارجی صورت گرفته است نشان می دهد که:
علی رغم اینکه تحقیقات Bjs و FM نشان داد که بین ریسک سیستماتیک بازده اوراق بهادار رابطه ساده و مثبت خطی وجود دارد، نتایج تحقیقات اخیر نشان می‌دهد علاوه بر ریسک سیستماتیک،فاکتور یا فاکتورهای دیگری وجود دارد که با بازده ارتباط مستقیمی وجود دارد. بنز[۱۰۵](۱۹۸۱) دریافت که اضافه کردن ارزش بازار شرکت (ME) [۱۰۶] به رگرسیون بین بازده و بتای سهام موجب می‌شود تا تفاوت بین میانگین بازده سهام شرکت‌ها هر چه بهتر تشریح شود.
یکی دیگر از تحقیقات انجام شده مطالعه “بندری[۱۰۷]” (۱۹۸۸) می‌باشد. این تحقیق معلوم کرد که اگر درجه اهرم به ME و بتا اضافه شود تغییرات بازده شرکت‌ها نسبت به یکدیگر را بهتر توجیه می‌کند.
“روزنبرگ، رییدولانستین” [۱۰۸] (۱۹۸۵) دریافتند که بین متوسط سهام شرکت‌های امریکایی و نسبت به ارزش دفتری سهام عادی (BE) [۱۰۹] به ME رابطه مثبت وجود دارد. “چان و دیگران”[۱۱۰] (۱۹۹۱) به این نتیجه رسیدند که نسبت BE/ME نقش زیادی در تشریح رگرسیون متوسط بازده شرکت‌های ژاپنی دارد.
“باسو” [۱۱۱] (۱۹۸۳) نشان داد علاوه بر اندازه شرکت (ME) و بتای سهام، نسبت سود به قیمت (E/p) در تشریح متوسط بازده نقش زیادی دارد.
یکی دیگر از تحقیقات انجام شده مطالعه “فاما و فرنچ” [۱۱۲] (۱۹۹۲) می‌باشد. نتایج تحقیق آنها مؤید این است که دو متغیر اندازه (ME) و نسبت BE/ME ، تغییر متوسط بازده سهام از یک شرکت دیگر را تشریح می‌کند.اما آیا این نتایج منطبق با تئوری قیمت‌گذاری دارایی‌ها می‌باشد؟ بر طبق تئوری آربیتراژ (APT) [۱۱۳] چندین عامل بر قیمت گذاری دارایی‌ها تاثیر دارد. اگر چه این تئوری عوامل موثر را مشخص می‌کند ولی از لحاظ تئوری اقتصاد مقبولیت دارد.

“راوی جاگاناتان” و “وانگ” (۱۹۹۹) در پژوهش خود به نتایجی غیر از یافته‌های “فاما” و “فرنچ” رسیدند. تحقیق آنها مبین این امر بود که اگر فرض شاخص بودن پرتفوی سهام به جای پرتفوی بازار و ثابت بودن بتا را کنار بگذاریم، شواهد تجربی متقنی در حمایت CAPM بدست می‌آید و اگر سرمایه انسانی نیز در سنجش ثروت مورد ملاحظه قرار گیرد، CAPM قادر خواهد بود، ۲۸ درصد تغییرات مقطعی بازده سهام را در ۱۰۰ پرتفویی که در پژوهش فاما و فرنچ مبنا قرار گرفته را تشریح نماید و اگر تغییر بتا در چرخه تجاری اضافه کنیم، قدرت تشریح CAPM به ۵۷ درصد افزایش می‌یابد.
“فاما و فرنچ” (۱۹۹۲) به این نتیجه رسیدند که بتا در تشریح تفاوت بازده ها نقش ضعیفی دارد ولی متغیر نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار در این خصوص اهمیت بیشتری دارد.خلاصه اینکه معلوم شد مطالعات اولیه CAPM را تایید و پژوهش‌های اخیر CAPM را رد می‌کند.
“بخشنده” (۱۳۷۰) و “شفیع زاده” (۱۳۷۵) مطالعاتی در مورد رابطه بین ریسک و بازده در بازار بورس تهران انجام داده‌اند. صرف نظر از مسائل مربوط به حجم نمونه، دامنه زمانی، سنجش متغیرها و آزمون فرضیه‌ها در این تحقیقات، نتایج بدست آمده نشان می دهد بین ریسک سیستماتیک و بازده سهام عادی شرکت‌های پذیرفته شده در بورس رابطه خطی، مستقیم و ساده وجود ندارد.در یکی دیگر از پژوهش های انجام شده درباره بازار بورس تهران که براساس اطلاعات ۵۳ شرکت فعال در بورس در طول دوره زمانی فروردین ماه ۱۳۷۱ تا پایان سال ۱۳۷۵ انجام شده، “حنیفی” (۱۳۷۶) کارایی الگوی قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای[۱۱۴] را آزمون کرده است. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که بتا به تنهایی نمی‌تواند تغییرات بازده سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس تهران را تشریح نماید.

 

۱۲-۲- بررسی وضعیت کارایی بازار بورس اوراق بهادار تهران
 

در این تحقیق جامعه مورد مطالعه شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بازار بورس اوراق بهادار تهران از نظر کارایی بررسی خواهد شد. برای بررسی کارایی این بازار ابتدا به مفهوم کارایی، سطوح مختلف کارایی، تحقیقات صورت گرفته در کشورهای خارجی به صورت مختصر و کارایی بازار بورس اوراق بهادار تهران و سنخیت تحقیق حاضر با وضعیت بازار بورس تهران بررسی خواهد کرد.
تعاریف زیادی از بازار کارای سرمایه صورت گرفته است که در زیر به چند مورد از آنها اشاره شده است:
فاما[۱۱۵] (۱۹۹۲) بازار کارای سرمـایه را به این صورت تعریف می‌کند: در یک بــازار کارا قیمت‌ها بطور کامل اطلاعات موجود را منعکس می‌کنند.
تعریف بیور[۱۱۶]( ۱۹۸۹) از کــارایی بازار به صــورت زیر است: بازار اوراق بهـادار با توجه به یک سیستم اطلاعاتی کاراست اگر و فقط اگر قیمت‌های اوراق بهادار به نحوی عمل کنند که تمام افراد از آن سیستم اطلاعاتی آگاهانه داشته باشند. تعریف کارایی بازار از نظر “بیور” بر کارایی بازار اطلاعاتی اوراق بهادار تمرکز می‌کند.
ولی عمده صاحبنظران بر این تعریف اتفاق نظر دارند که بازار اوراق بهاداری که در آن تعداد زیادی خریدار و فروشنده از طریق مکانیزم حساس و کارا عکس العمل نشان می‌دهند تا باعث شوند که قیمت‌های بازار آنچه را که درباره اقدامات احتمالی شرکت‌هایی که اوراق بهادار آنها معامله می‌شود بطور کامل و تقریباً بلافاصله منعکس شود.
“نمازی، محمد” (۱۳۷۵) ؛ کارایی بازار سرمایه را به این صورت در نظر گرفته است. به طور کلی فرضیه کارایی بازار سرمایه، همان فرضیه تعادل رقابتی است که برای بازار دارائی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
۱-۱۹-۲- در دنیای مالی سه نوع کارایی در بازار سرمایه وجود دارد:
۱- کارایی تخصیص
۲- کارایی عملیاتی
۳- کارایی اطلاعاتی
۱-۱-۱۹-۲- کارایی تخصیص
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 112
  • 113
  • 114
  • ...
  • 115
  • ...
  • 116
  • 117
  • 118
  • ...
  • 119
  • ...
  • 120
  • 121
  • 122
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • چه موضوعاتی در اشعار سیاسی فیتوری بارزتر است- قسمت 7
  • پژوهش های پیشین در مورد گرایش به دموکراسی و عوامل اجتماعی آن- فایل ۱۵
  • شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر تصمیم گیری سهامداران در خرید سهام عادی در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۷- قسمت 2
  • راهبرد فرهنگی ـ سیاسی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر گفتمان مهدویت- قسمت ۱۹
  • تأثیر شدت نور بر مراحل رشد رویشی و زایشی نخود- قسمت 45
  • مقایسه-کارکردهای-اجرایی-در-کودکان-دارای-اختلال-نارسایی-توجهبیش-فعالی-با-سطوح-خلاقیت- قسمت ۲
  • رابطه خلاقیت سازمانی و ویژگی¬های جمعیت¬شناختی با بهره¬وری وظایف سازمانی کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان فارس۹۳- قسمت ۶
  • بهبود امکان¬سنجی شیوه¬نامه¬ای بر پایه امکان¬سنجی ریاضی- منطقی- قسمت ۱۱
  • بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه ناحیه ۲ شهر بندرعباس۹۳- قسمت ۳
  • احساس عدالت و رابطه آن با گرايش های سياسی مطالعه شهر تهران- قسمت 58
  • بررسی تأثیر آموزش تجار، بازرگانان و تولیدکنندگان بر توسعه صادرات- فایل ...
  • سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی، توانایی حل مشکل خانواده و عملکرد ازدواج- قسمت ۴
  • بررسی تاثیر کاربرد فناوری اطلاعات بر عملکرد مدیریت منابع انسانی و ...
  • سازوکارهای پیش بینی شده برای حل و فصل اختلافات در معاملات دولتی- قسمت ۸
  • بررسی میزان و نوع استفاده معلمان از برنامه درسی مبتنی ...
  • تعیین رابطه بین بازاریابی داخلی و رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش تعدیل گر رهبری توزیعی (مورد مطالعه شعب بانک ملت استان ایلام)- قسمت ۵
  • بررسی ارتباط سبک زندگی مادران در دوران بارداری با کم وزنی بدو تولد نوزادان ترم در مراکز بهداشتی – درمانی شهر رشت در سال ۱۳۸۹- قسمت ۵۳
  • مطالب با موضوع : هوش هیجانی و مولفه های آن از نگاه قرآن و روایات- فایل ۱۳
  • بررسی اقتصادی و تعیین اولویتهای سرمایه گذاری صنعتی در استان کرمانشاه- قسمت ۱۹
  • مقاله های علمی- دانشگاهی – تمایل به طرح چرا های بنیادی – 4
  • دانلود پژوهش های پیشین در رابطه با نقش تقسیمات کشوری در توسعه سیاسی شهرستان لنگرود- فایل ۱۷
  • ارزیابی اثرات زیست¬محیطی EIAانتقال آب بین حوزه‌ای مطالعه موردی آبرسانی از سد کوچری به سر شاخه‌های قمرود- قسمت ۵
  • بررسی مسئولیت کیفری پزشکان با نظر به قانون مجازات اسلامی جدید و نظر فقهای معاصر- قسمت ۸
  • اثرات بالقوه کاربری اراضی بر یکپارچگی اکولوژیکی و زون¬بندی مناطق حفاظت شده (مطالعه موردی پناهگاه حیات وحش قمیشلو)- قسمت ۵
  • تاثیر فرسودگی کارکنان صف بانک سپه استان قم بر عملکرد سازمانی- قسمت 2
  • تاثیر لغات بیگانه درادبیات داستانی دوره معاصر۹۳- قسمت ۴
  • اخلاق تبلیغ در سیره رسول الله (ص)- قسمت ۱۸
  • تعیین رابطه بین بازاریابی داخلی و رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش تعدیل گر رهبری توزیعی (مورد مطالعه شعب بانک ملت استان ایلام)- قسمت ۸
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره نقش ژئوپلیتیک بنادراستان گیلان- فایل ۳
  • مقایسه‌ی سبک شناسانه‌ی حبسیّات مسعود سعد سلمان با حبسیّات خاقانی- قسمت ۵

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان